(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 13 آذر 1390- شماره 20089

در بيت هاش مجلس ماتم به پا شده است ...
نخل هاي سبز
غزل آتش
نماز ظهر عاشورا به روايت شعر فارسي



در بيت هاش مجلس ماتم به پا شده است ...

حميد رضا برقعي
با اشك هاش دفتر خود را نمور كرد
در خود تمام مرثيه ها را مرور كرد
ذهنش ز روضه ها ي مجسم عبور كرد
شاعر بساط سينه زدن را كه جور كرد
احساس كرد از همه عالم جدا شده است
در بيت هاش مجلس ماتم به پا شده است
در اوج روضه خوب دلش را كه غم گرفت
وقتي كه ميز و دفتر و خودكار دم گرفت
وقتش رسيده بود به دستش قلم گرفت
مثل هميشه رخصتي از محتشم گرفت
باز اين چه شورش است كه در جان واژه ها ست
شاعر شكست خورده طوفان واژه هاست
بي اختيار شد قلمش را رها گذاشت
دستي زغيب قافيه را كربلا گذاشت
يك بيت بعد ، واژه ي لب تشنه را گذاشت
تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت
حس كرد پا به پاش جهان گريه مي كند
دارد غروب فرشچيان گريه مي كند
با اين زبان چگونه بگويم چه ها كشيد
بر روي خاك و خون بدني را رها كشيد
او را چنان فناي خدا بي ريا كشيد
حتي براش جاي كفن بوريا كشيد
در خون كشيد قافيه ها را ، حروف را
از بس كه گريه كرد تمام لهوف را
اما در اوج روضه كم آورد و رنگ باخت
بالا گرفت كار و سپس آسمان گداخت
اين بند را جداي همه روي نيزه ساخت
«خورشيد سر بريده غروبي نمي شناخت
بر اوج نيزه گرم طلوعي دوباره بود»
اوكهكشان روشن هفده ستاره بود
¤ ¤ ¤
خون جاي واژه بر لبش آورد و بعد از آن ...
پيشاني اش پر از عرق سرد و بعد از آن ...
خود را ميان معركه حس كرد و بعد از آن ...
شاعر بريد و تاب نياورد و بعد از آن ...
در خلسه اي عميق خودش بود و هيچ كس
شاعر كنار دفترش افتاد از نفس...

 



نخل هاي سبز

مهدي تقي نژاد
او با تمام آينه هايش طلوع كرد
وقتي كه عشق پيش دو پايش خضوع كرد

اينجا ميان دشت نمازي فراهم است
اينجا به پاي آب فراتي ركوع كرد

بايد كنار قامت اين نخل هاي سبز
مردانه ايستاد و به غايت خشوع كرد

بزمي فراهم است بيا همركاب شو
عشقي مقدر است كه بايد شروع كرد

اي عشق هاي ساده مرا هم رها كنيد
وقت است تا به يك دل خونين رجوع كرد

 



غزل آتش

سيد ضياءالدين شفيعي
خوني چكيد و حنجره ي خاك جان گرفت
بغضي شكست و دامن هفت آسمان گرفت

آبي كه دستبوس عطش بود شعله زد
آتش سراغ خيمه ي رنگين كمان گرفت

ابري براي گريه نيامد ولي ز سنگ خون
غنچه غنچه خاك تو را در ميان گزفت

اسبي ز سمت علقمه آمد دگر بس است
تيري امام آينه ها را نشان گرفت

مانده است در حكايت اين سوگ، شعر من
چندتن كه جسم سوخت و آتش به جان گرفت

از آخرين شراره چنين مي رسد به گوش:
بايد تقاص عافيت از كوفيان گرفت

 



نماز ظهر عاشورا به روايت شعر فارسي

علي خوشه چرخ آراني
نام و ياد هيچ انسان و يا رويداد بي جهت در حوزه ادب هيچ ملتي وارد نمي شود و گذر زمان معيار خوبي براي دوام و بقا و يا حذف و هدم يك انسان يا يك رويداد است؛ از ديگر سو ميزان عظمت و منزلت هر حادثه و رويدادي به اندازه فضيلت وبزرگي آن است و از اين روي حوادث و اتفاقاتي كه متعلق به اهل بيت عليهم السلام است شايسته والاترين تكريم و تعظيم هاست.
تجليل از مقام شامخ امام حسين(ع) تجليل و تكريم انسان هاي وارسته، ايمان، تقوا، علم، ادب، شجاعت، ايثار، جهاد، شهادت، امر به معروف و نهي از منكر و در يك كلام، مكارم اخلاق است و تشكيل ذكر و محافل آن امام همام از جمله شعائر الهي است كه نشانه پاكي و تقواي قلوب است و تثبيت كننده آن «و من يعظم شعائرالله فانها من تقوي القلوب» (حج، 32)
از مصاديق شعائرالله كه هم چون رودي سرشار درجان مؤمنان واقعي روان گرديده و باغستان انديشه و گلستان دل هاي حق جويان را آبياري نموده و به آن شادابي و سرزندگي مي بخشد و افسردگي و پژمردگي را از آن مي سترد نماز است. نماز زداينده زنگارهاي غفلت از آيينه هاي دل و جان انسان و يادآور گفتار انسان با خداي سبحان است و نهضت عظيم عاشورا واقعه اي است كه قرن ها و قرن ها همچون نگيني درخشان بر تارك گران قدر ادبيات درخشيده است و چه بسيار شاعران نكته سنجي كه به سبب ارادت به پيشگاه مقدس حضرت امام حسين بن علي(ع) اشعار فراواني در مدح و منقبت و ستايش آن حضرت و رويداد عزيز سروده اند و براساس اين شور و عشق آسماني نه تنها هيچ نقطه پاياني وجود نداشته، بلكه همواره تابنده تر شده است.
به تحقيق مي توان ادعا كرد كه تاكنون در خصوص هيچ حادثه اي به سان كربلا و واقعه عاشوراي حسيني به اين حد اثر هنري و بديع خلق نشده است و گذر زمان نه تنها نتوانسته است گرد نسيان و فراموشي بر آن رويداد عظيم بكشد، بلكه نور مشعشع آن همه جا و همه را پرتوافشاني مي كند كه در اين ميان نماز ظهر عاشوراي حسين بن علي(ع) در آن هنگامه آتش و خون و در مرز ميان كفر و ايمان و عشق و ايثار موضوعي شگفت آور و خارق العاده مورد تحسين و تمجيد سخن سرايان چيره دستي قرار گرفته است و شاعران اهل ذوق و ارادت همواره با بياني زيبا و سرشار از ارجمندي و خلوص صادقانه به آستان حسيني به ترسيم و توصيف نماز ظهر عاشورا پرداخته اند. عشق و ارادت حسين بن علي(ع) شهيد به نماز، آن قدر زياد است كه روز عاشورا به هنگام آخرين وداع با اهل بيت مكرم و معززش خطاب به خواهر بزرگوارش حضرت زينب كبري(س) مي فرمايند: «خواهرم، هيچ گاه مرا در نافله شب فراموش نكن» (زينب بنت الامام اميرالمؤمنين(ع)، صفحه17). اما نهضت حسيني و نماز ظهر عاشورا داراي مضامين بديع و والا و سرشار اززيباترين جلوه هاي آسماني حي ذات باري تعالي است اين نماز، آميخته اي ازحماسه، دين خواهي، آرمان گرايي، شور، شعور، حقانيت، تعهد و همه فضايل الهي در آن هنگامه پرغوغاست كه از زبان عزيزي ملكوتي بيان و به سوي والاترين معارج كمال پيش مي رود و پاسخ «ارجعي الي ربك راضيه مرضيه» خداوندي است.
در اين مقال به ابياتي كه حاكي و راوي و متذكر اين رويداد است اشاره مي گردد
¤ غلامرضا سازگار
ناله و فرياد و سوز و شور و درد اهل رازم/ من نمازم، من نمازم، من نمازم، من نمازم.
با صلوات و با قيام و با قعود و با قنوتم/ تا قيامت هرچه دارم، باز مديون حسينم.
¤ ماهر اصفهاني
يك جهان عشق و فداكاري و مهر و عاطفت
جلوه گر شد در نماز ظهر عاشوراي تو
¤ رضا خيري
سرور آزاد تويي، لاله و شمشاد تويي
تا ابد در افق عاطفه فرياد تويي
چون به احياي نماز است قيام تو حسين(ع)
من فداي عطش سرخ كلام تو حسين(ع)
¤ حبيب الله خباز
چون در نبرد كربلا عرصه گشت تنگ
با تيغ و تير و سنگ گرفتي ادامه جنگ
از خون زمين ماريه گرديد لاله رنگ
ز آينه نماز چو بايد زدود زنگ
گفتا يك از رجال، كه وقت نماز شد
بايد از اين فريضه كنون سرفراز شد
¤ حسين رزمجو
نماز ظهر عاشوراي آن پاك
كه بر شد از زمين تا اوج افلاك
¤ كريمي مراغه اي
نازم به عاشقي كه در عشق باز كرد
در خاك و خون تپيدن او كشف راز كرد
تا هر بشر بداند اهميت نماز
با خون وضو گرفت و شروع نماز كرد
¤ زهرا صفايي
ترك سجاده و نماز نكرد
گرچه از جان بريده بود حسين(ع)
¤ اسماعيل رفاهي
سرور و سالار دشت كربلا
با نمازي كار صد اعجاز كرد
¤ صالح محمدي
از كربلاي مقدس مي آيد آواي مردي
آواي نوراني او «اني احب الصلوه » است
¤ ياور همداني
نيايش را كه با صوت جلي خواند
صفاي سينه صافي دلي خواند
چه شوري ظهر عاشورا به پا كرد
نمازي كه حسين بن علي(ع) خواند
¤ علي وحيد دستگردي
اگر از كربلا ياد آري اي دوست
نمازت را سبك نشماري اي دوست
¤ نيلوفر صفايي
در سايه قنوت تو راه نجات ماست
از آخرين نماز تو، دين خدا به پاست
¤ سيد حجت زاده
جهد كن بر نماز اول وقت
اين پيام شهيد عاشوراست
داني پيام شاه جگر تشنگان چه بود
در تنگناي حادثه كربلا، نماز
¤ كامران شرفشاهي
قامت به نماز ظهر عاشورا بست
آموخت به ما نماز را اول وقت
¤ سيف الله خادمي
آن تابش بي غروب در پهنه دشت
از معركه كرب و بلا باز نگشت
بگذشت زهر چه داشت حتي سروجان
اما زنماز خويش هرگز نگذشت
¤ محمدرضا گلدسته
هر چه در راز و رمز عاشوراست
حرف اول نماز ظهر عاشوراست
اي كه دل تا هميشه دلبر توست
عشق بازي نماز آخر توست
در نمازت به خون وضو كردي
با خدا سير گفت وگو كردي
¤ مرتضي عصياني
ظهري كه نماز عشق برپا كردي
دين را زقيام خويش احيا كردي
آن روز تو خود سران خودباور را
با خون گلوي خويش رسوا كردي
¤ كاظم جيرودي
قيامت قامتي قامت به پا كرد
به ميثاق خداي خود وفا كرد
كنار لاله هاي باغ ايثار
نماز عشق را در خون ادا كرد
¤ حبيب چايچيان (حسان)
ولي والاترين معراج عشقم
نماز ظهر عاشوراي من بود
¤ محمود شاهرخي
تا با نماز ظهر تو گردد قبول حق
شد سجده گاه اهل يقين خاك پاي تو
و...
و در پايان بايد گفت:
نماز ظهر عاشوراي حسيني دعوتي بود فراتر از زمان و مكان و راز بزرگ اين نماز تكيه بر اين نكته ظريف است كه روح مقاومت و ايثار و انگيزه جان نثاري و جانبازي در جهاد بدون ارتباط با مبدا هستي پديد نخواهد آمد و اين ايمان قاطع حسين بن علي(ع) بود كه... استعينوا بالصبر والصلوه » و بي شك در راس تمامي فضايل، نماز اين نردبان صعود انساني به عالم والا و بالا جايگاهي ممتاز دارد و بي جهت نيست كه در زيارت نامه آن امام همام مي خوانيم... «اشهد انك قد اقمت الصلوه و آتيت الزكوه و امرت بالمعروف و نهيت عن المنكر».

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14