(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه اول دی 1390- شماره 20103

امشب كسي به سيب دلم ناخنك زده است...!
عليرضا قزوه : نگران بچه هاي انقلابم ...
نگاهي به كتاب «روايت گل سرخ»
بازخواني واقعه عاشورا درمتون كهن فارسي
نگاهي اجمالي به ردپاي فراماسونري در هنر



امشب كسي به سيب دلم ناخنك زده است...!

مژگان عباسلو
امشب كسي به سيب دلم ناخنك زده است!
بر زخمهاي كهنه ي قلبم نمك زده است!
اين غم نمي رود به خدا از دلم، مخواه!
خون است اينكه بر جگر من شتك زده است
قصدم گلايه نيست، خودت جاي من، ببين
ما را فقط نه دوست، نه دشمن، فلك زده است!
هرشب من -آن غريبه كه باور نمي كند
نامرد روزگار، به او هم كلك زده است-
دارد به باد مي سپرد اين پيام را:
سيب دلم براي تو اي دوست، لك زده است!

 



عليرضا قزوه : نگران بچه هاي انقلابم ...

اشاره
«دفتر شعر جوان» از سال 1368 تاسيس شد و در عصر اصلاحات عملكرد و مسير نزولي خود را آغاز كرد و به تدريج از هنر متعهد برخاسته از انقلاب اسلامي فاصله گرفت.
اين دفتر كه در طول دوران فعاليت خود از بودجه هاي دولتي بسياري برخوردار بوده است، نتوانست تبديل به محفلي براي شعر اصيل انقلاب و شاعران انقلابي شود، از اين رو عملكرد آن انتقادات هنرمندان طيف هاي مختلف را برانگيخت. اكنون نيز كارنامه «دفتر شعر جوان» چنان است كه حتي حاميان سابق خود را نيز از دست داده و به محفلي كوچك بدون پشتوانه عقيدتي تقليل يافته است. اخبار گوناگون حكايت از آن دارد كه به سبب همين روند تاسف بار مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تلويحا وعده «تعليق» حمايت هاي خود از «دفتر شعر جوان» را داده اند، در صورتي كه حضور عناصر تابلودار سكولار مانند «شمس لنگرودي» عنايت سميعي، فرزان سجودي و علي باباچاهي در فرآيند تصميم گيري هاي اين دفتر و موارد متعدد ديگر، موضع گيري شفاف و قاطعانه معاونت فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را نسبت به وضعيت دفتر شعر جوان مي طلبد.
اكنون كه «جايزه قيصر امين پور» توسط «دفتر شعر جوان» به يكي از مستندسازان شبكه بي بي سي فارسي اختصاص يافته است، انتظار مي رود كه متوليان فرهنگي در دولت نسبت به تغيير سريع مديريت كلان اين دفتر اقدام كنند.
آنچه در پي مي آيد، گزارشي از واكنش هاي انتقادي شاعران متعهد انقلاب اسلامي به عملكرد اين دفتر در ساليان گذشته و نيز پاسخ فاطمه راكعي از اعضاي حزب مشاركت به آنان است.
صفحه ادب و هنر روزنامه كيهان به زودي گزارش هاي ديگري را از پشت صحنه اقدامات و كارنامه سياه «دفتر شعر جوان» منتشر خواهد كرد.
دفتر شعر جوان كه براي خودش دفتري و سايتي و مجموعه اي و اعضايي دارد و در معرفي اين دفتر در سايتشان آورده اند:
«مقدمات شكل گيري «دفتر شعر جوان» در بهار 1368 رقم خورد. پس از چند ماه همفكري ، برنامه ريزي و ... از پاييز 1368 فعاليت هاي دفتر با برنامه افتتاحيه نخستين دوره در كتابخانه عمومي پارك شهر آغاز شد. قيصر امين پور، ساعد باقري، فاطمه راكعي، محمّدرضا عبدالملكيان و سيدحسن حسيني از ابتدا به عنوان اعضاي هيئت مديره، مسئوليت اداره امور شعر جوان را عهده دار بوده اند، در ميانه راه محمّدرضا محمدي نيكو به اين جمع پيوست و در نخستين روزهاي بهار 1383 خبري نابهنگام روان شاد دكتر سيدحسن حسيني را از جامعه ادبي ايران و از جمع دوستان و دوستدارانش در دفتر شعر جوان جدا كرد. در آبان ماه 1386 غمي بزرگ تر خبر جدايي زنده ياد قيصر امين پور را براي دفتر و دل هاي دردمند شاعران و نزديكان قيصر رقم زد.
علي رغم اين دو غم جانگداز طراحي و اجراي برنامه هاي آموزشي براي جوانان برگزيده، اين فرصت را فراهم آورد تا دفتر شعر جوان در هر دوره داراي كارنامه اي موفق تر نسبت به دوره هاي قبل باشد.
پس از چندين سال فعاليت، در سال 1378 اساسنامه دفتر شعر جوان به عنوان يك تشكل شعري مستقل به تصويب رسيد و اين دفتر پس از سال ها خانه به دوشي از كتابخانه پارك شهر به فرهنگسراي انديشه، از آنجا به پارك سهيل و سپس به كتابخانه شهريار، بالاخره با مساعدت شهرداري تهران موفق شد كه از مكاني مناسب براي ادامه و توسعه فعاليت هاي خود بهره مند شود.»
علاوه بر اين معرفي، «دفتر شعر جوان» دفترهاي شعر چاپ مي كند و مسابقات ادبي و شعري برگزار مي كند. در فراز و فرودهاي كار اين مجموعه به سال 1383 و رسانه اي شدن ميزان بودجه و اعتبارات اين دفتر شعر مي رسيم كه انتقادات گسترده اي را ميان شاعران پيشكسوت و جوان كشورمان در پي داشت.
در ادامه اين گزارش مجموعه گفت وگوهايي از شاعران مي آيد كه در گفت وگو با رسانه ها عنوان شده است.
بودجه هنگفت دفتر شعر جوان
با كمك نمايندگان مجلس ششم
عبدالرحيم سعيدي راد در گفت گو با خبرگزاري مهر مورخه 18/06/83 با بيان اينكه نهادها و انجمن هاي فرهنگي از موقعيت خود استفاده مناسب نمي كنند و هيچ تلاشي در راستاي كسب جايگاه برتر براي ادبيات از خود نشان نمي دهند، گفته بود: براي نمونه مي توانم به «انجمن شاعران ايران» و «دفتر شعر جوان» اشاره كنم كه همه ساله بودجه قابل ملاحظه اي از محل اعتبارات دولتي دريافت مي كند.
عبدالرحيم سعيدي راد درارتباط با نحوه پرداخت بودجه به انجمن شاعران ايران تصريح كرد: اين بودجه از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي در اختيار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي قرار مي گيرد و سپس به عنوان كمك به تشكل ياد شده پرداخت مي شود.
وي در ادامه گفته بود: انجمن شاعران ايران و دفتر شعر جوان كه در واقع در يك مجموعه تعريف شده است، امسال 90 ميليون تومان دريافت كرده است، اما متاسفانه بايد گفت كه اين تشكل ها و مجموعه ها از موقعيت هاي ايجاد شده استفاده مناسبي نمي كنند و فضاي سرد و آشفته ادبيات و فرهنگ را درنمي يابند، درحالي كه در مقابل دريافت اين بودجه و كمك هاي ديگر، هيچ مقامي دريافت كنندگان اين بودجه ها را مورد بازخواست قرار نمي دهد، چرا كه پول در قالب كمك به آنها داده مي شود.
سعيدي راد تصريح كرده بود: تشكل ياد شده با مساعدت يكي از نمايندگان ششمين دوره مجلس شوراي اسلامي كه خودش هم از مسئولين دفتر شعر جوان است، توانست خود را مطرح كند و از بودجه دولتي بهره مند شود و حضور فرد ياد شده در مجلس، بسيارموثربود.
سفرهاي خارجي اعضاي انجمن شاعران
با هزينه هاي دولتي
اكبر بهداروند هم در تاريخ28/06/83 در گفت وگو با مهر گفته بود: اعضاي انجمن شاعران ايران، با هزينه هايي كه از دولت دريافت كرده اند ، مدام به سفرهاي خارجي رفته اند ، هرچند برخي از آنها اين روزها ادعا مي كنند كه با پول خودشان به اين سفرها رفته اند! كه البته قابل قبول نيست.
اين شاعر در ادامه افزود: زمزمه ها و شكوه هايي كه اين روزها در ميان مسئولان انجمن شاعران ايران افتاده نشان از اختلافي دروني مي دهد، از سويي ديگر كساني را هم كه در تسريع تخصيص 450 ميليون تومان به اين انجمن، نقشي داشته اند ، نبايد بي تقصير دانست.
بهداروند ياد آور شده بود: اعتراض جمعي اهل قلم و ادب به اين تضييع حقوق، همواره باقي است، هر چند كه مسئولان تشكل ياد شده بعدها براي توجيه مالي ، به سندسازي هم بپردازند، در عين حال خانه شاعران ايران بايد در مقابل بودجه اي كه گرفته ، به اهل قلم پاسخگو باشد.
ادبيات پوشش فعاليت هاي اين انجمن است
محمود اكرامي فر هم در 28/06/83 به خبرگزاري مهر گفته بود: در قضيه اي كه پيش آمده ( تخصيص بودجه دولتي به انجمن شاعران ايران ) مقصر اصلي را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مي دانم ، چرا كه سازمان مديريت و برنامه ريزي ، طبيعتا نبايد به موسسات و تشكل هاي خصوصي بودجه بدهد.
افرادي كه امروزبه عنوان هيات موسس و هيات مديره انجمن شاعران ايران ظاهر شده اند، از شهرت و پيشينه سياسي برخي سوء استفاده كرده و با جذب مشفق كاشاني رئيس شوراي شعر وزارت ارشاد ، راه را بازتر كردند ، به اين ترتيب، بودجه اي كه قرار بوده توسط وزارت ارشاد به همه تشكل هاي ادبي داده شود، به طور ناعادلانه فقط به خانه شاعران در تهران داده شد!
محمود اكرامي فر يادآور شده بود: خانــه شاعران ايران اسما به فعاليت ادبي مي پردازد، اما رسما اين اتفاق نمي افتد، اگر بخواهد وجاهت قانوني به خود بگيرد، بايد هيات مديره خود را بر اساس آراي اعضاء انتخاب كند، در واقع هيات موسس خانه شاعران ايران، خودش را به طور غير قانوني هيات مديره مي نامد! درحالي كه برابر قانون، يك هيات موسس، تا زماني كه تبديل به هيات مديره نشود، اجازه هيچ فعاليتي ندارد.
حساب قيصر از بقيه جداست/ سيدحسن هم از اين دفتر شعر ناراضي بود
عليرضا قزوه شاعر هم در 30/06/83 هم در مصاحبه با خبرگزاري مهر گفته بود : جو حاكم در اين خانه هم شأن با ادبيات انقلاب نيست و دكتر حسن حسيني هم از عملكرد اينها ناراضي بود.
وي افزوده بود: در انجمن شاعران ايران، مي خواهند نواري صوتي با هزينه 170 ميليون تومان منتشر كنند، بايد ديد نتيجه كار چيست كه اين اندازه هزينه شود؟ آدمي كه خودش دو سال است شعري نگفته، چگونه مي تواند ادعايي داشته باشد؟ در خانه شاعران ايران فقط دايره فعاليت هاي شخصي گسترده شده است.
قزوه افزوده بود: سردمداران فعلي انجمن شاعران ايران آدم هايي ضعيف هستند، البته در اين ميان لازم است بگويم كه حساب قيصر امين پور كه مورد قبول همه شاعران است، ساعد باقري كه شاعري با سابقه است و استاد مشفق كاشاني از بقيه جداست، اما برنامه ريزي هايي كه در خانه شاعران ايران مي شود و جو حاكم در آنجا، مناسب شأن ادبيات انقلاب اسلامي نيست، به اضافه اين كه برخي چهره ها درآنجا شاعران بسيار متوسطي هستند .
قزوه خاطر نشان ساخته بود: كارهايي كه در خانه شاعران ايران انجام مي شود، در حد صفر است، به نظر من بايد در ساختار اين NGO تغييراتي ايجاد شود، يا اين كه بپذيرند كه چنين جايي نمي تواند نام انجمن شاعران ايران را به خود بگيرد، من تا زماني كه اين افراد در آنجا هستند، پا در آنجا نخواهم گذاشت.
از منتقدان شكايت مي كنم !
فاطمه راكعي، عضو هيات مديره خانه شاعران ايران در تاريخ 30/06/83 هم در واكنش به اظهارات شاعران درباره دفتر شعر جوان و خانه شاعران در گفت وگو با خبرگزاري مهر گفته بود: از همه كساني كه نسبت به بودجه انجمن شاعران ايران و دفتر شعر جوان اظهارنظر كرده اند ، به يك مقام بلند پايه كشور شكايت مي كنم. اينها (انتقاد كنندگان) مي خواهند خودشان را با قيصر امين پور مقايسه كنند و از نيمه جان اين شاعر هم دست بر نمي دارند!
راكعي كه پيشتر در مورد صحت خبر و ميزان مبلغ اهدايي دولت ( 450 ميليون تومان ) به خانه شاعران ايران ازهرگونه مصاحبه يا توضيحي در اين زمينه خودداري كرده بود، گفت : اطلاعات موجود دراين زمينه غلط است ، يك فرد ( .... ) اين اطلاعات را داده و حالا كه مطالبي در اين خصوص چاپ شده، نمي خواهم در مورد اين مبلغ چيزي بگويم!
نماينده ششمين دوره مجلس شوراي اسلامي در ادامه گفت: آنهايي كه در اين زمينه اظهارنظر كرده اند، از قيافه هايشان معلوم است (!) همه اينها از ورشكستگان ادبي هستند.
فاطمه راكعي هرگونه انتقاد ازعملكرد هيات مديره خانه شاعران ايران را «اهانت» خوانده و تصريح كرده بود: من همه را لب چشمه مي برم و تشنه بر مي گردانم! ما (مسئولان خانه شاعران ايران) بيشتر از اينها كه مي گويند، پول گرفته ايم ! در اين مورد هم با هيچ كس حرفي نمي زنم.
براي خواندن كليه و دمنه
چند ميليون پول مي گيرند!
عباس براتي پور - شاعر و مدير جلسات شعر حوزه هنري هم در تاريخ 31/06/83 به خبرگزاري مهر گفت: متاسفانه مسئولان انجمن شاعران ايران از اصل صداقت دور شده اند ، دريافت چند ميليون تومان توسط يكي از همين افراد براي خواندن كليله و دمنه چه توجيهي دارد؟!خانه شاعران ايران و كساني كه در اين مجموعه هستند ، تا امروز بيشتر به دنبال هواي نفس بوده اند.
عباس براتي پور با تاكيد بر سالم سازي فضاي ادبيات امروز، به ويژه شعر جوان تصريح كرد: درهمين سالها كه حوزه هنري قلمرو شعر و ادب ، بيشترين فعاليت را داشته از سوي همين افراد ( افرادي كه درخانه شاعران ايران ) به عناوين مختلف ، مورد اذيت و آزار قرار گرفته است.
اعلام برائت قيصر
در اولين دوره جايزه كتاب سال قيصر امين پور
اين انتقادها و گفت گوها با خبرگزاري مهر در اين تاريخ متوقف مي شود اما سؤالي كه پيش مي آيد اين است كه بنا بر گفته عليرضا قزوه در همان تاريخ كه حساب قيصر امين پور از اين مجموعه جداست، ارتباط امين پور با اين مجموعه چگونه بوده است؟ تا آنجا كه شنيده شده مرحوم امين پور حضور ناگريزي تا سال هاي آخر عمر در اين مجموعه داشته اما بعضي از واكنش هاي او در مجامع عمومي اين انجمن و دفتر شعر جوان گواه نارضايتي وي از عملكرد اين مجموعه بوده است.
مثلا نقل مي شود در اولين دوره كتاب سال شعر جوان كه در دوره هاي بعد به جايزه كتاب سال قيصر امين پور تغيير نام يافت وقتي در مراسم مي بيند كه كتاب شاعران مطرحي در جمع نامزدهاي جايزه قرار داشت اما در عين حال خانمي كه در حوزه شعر و ادب اثرش چندان قابل توجه نبوده به عنوان برگزيده معرفي مي شود، پشت تريبون مي رود و دست هايش را بالا مي برد و مي گويد من اعلام برائت مي كنم از اين داوري ها و از اين انتخاب ها و من در هيچ داوري حضور نداشتم.
نكته ديگر اينكه فضاي دفتر شعر جوان در اين سال ها هرچند به سمت و سوي فاصله گرفتن از انجمن شاعران رفته و اين در عين تكذيب مسئولان انجمن شاعران است (11/2/90 خبرآن لاين) اما فضاي حاكم بر اين جلسات ادبي كه هميشه جذب كننده قشر خاصي از شعرا و فاصله گرفتن شاعران متعهد از اين مجموعه بوده هميشه سؤال برانگيز بوده است. از سوي ديگر معاونت فرهنگي وزارت ارشاد هم با حمايت بي دريغ از اين مجموعه و عملكردهايي كه منجر به انتخاب مستندساز بي بي سي مي شود ، جاي تامل بزرگي را باقي مي گذارد.
عليرضا قزوه هم اخيرا در مصاحبه اي كه با هفته نامه پنجره انجام داده در قسمت هايي از مصاحبه اش باز مساله دفتر شعر جوان و انجمن شاعران را پيش كشيده كه خواندن اين قسمت از گفت وگو هم خالي از لطف نيست.
عليرضا قزوه در قسمتي از مصاحبه اي كه در تاريخ 5/6/90 در هفته نامه پنجره با تيتر «نگران بچه هاي انقلابم» گفته است: حالا مي گويند قزوه، حكومتي و دولتي است. من يك سايت دارم كه روزانه تا 10 هزار نفر آن را مي بينند و تو خودت مي داني، اين چه جور شاعر دولتي است كه يك دفتر ندارد كه به كارش سر و سامان بدهد يا جواب اين همه بچه هاي جوان و شاعران پر شور انقلاب را بدهد يا جايزه برندگان سايت را بدهد؟
اما آدمي كه دارد به من فحش مي دهد در كاخي كه جمهوري اسلامي در اختيارشان گذاشته و با بودجه هاي 500 ميليوني و مغازه هاي جلوي ميدان انقلاب كه دوتا دوتا از مجلس برايشان مي خرند، نشسته و به من مي گويد شاعر دولتي. در همان مراكز و انجمن ها بچه هايي را تربيت مي كنند كه هستي ادبي شان در فحاشي به انقلاب و آرمان هاي انقلاب تعريف مي شود و معنا پيدا مي كند!
واقعا چه كسي دولتي است ؟...شما كه هر برنامه اي هم كه مي گيريد، براي بزرگ كردن يك نفر است كه به فرانسه و فلان انتشارات و بهمان اپوزيسيون برسد؟ و محافل تان هم كه مركز كشف حجاب و تمسخر ارزش هاست و همه اين ها هم از بودجه بيت المال و جيب اين مردم بوده و هست و تازه براي
هم پالگي هاي تان هم كاري نمي كنيد و همه اين هزينه ها براي بالا بردن يك نفر است! آن وقت نگاه مي كني به وضع زندگي اين شاعران خوب و متعهد، بچه هاي شهرستاني و مي بيني كه يكي اجاره خانه ندارد، يكي اسباب و اثاثيه اش توي كوچه است، يكي خرج مداواي بچه اش را ندارد و هركدام 100 جور گرفتاري دارند...
ما آمديم از همين بچه ها كتاب چاپ كرديم و شما فحش مان مي دهيد؟ خب عين همين بودجه ها را براي همين كارها گرفتيد؛ چرا هيچ كاري نكرديد و اگر هم خواستيد كتابي از كسي چاپ كنيد حتي از قزوه و افشين علا، اول آمديد گفتيد كه موضعت را مشخص كن تا كتابت را چاپ كنيم - يعني موضع مشاركت - ببينيد با بيت المال اين مردم چه بازي مضحكي در جريان است؟ من هر كاري كه كردم براي شعر و ادبيات اين مملكت بوده و قابل دفاع است، اما شما كه اجاره همان كاخي كه در آن نشسته ايد بالاي دو ميليارد دلار است چه كرديد؟ فقط پا روي پا انداختيد و به نظام و ولايت فحش داديد...

 



نگاهي به كتاب «روايت گل سرخ»
بازخواني واقعه عاشورا درمتون كهن فارسي

علي الله سليمي
كتاب «روايت گل سرخ»، گزيده اي از حكايات زندگي امام حسين (ع) درمتون كهن فارسي است كه با انتخاب و گزينش مهدي الماسي گردآوري شده و در آن به ابعاد مختلف واقعه كربلا از منظر مورخان و انديشمندان اسلامي نگريسته شده است.
واقعه عاشورا از زمان وقوع آن درسال 61 هجري قمري تا به امروز بارها و بارها توسط مورخان و انديشمندان بزرگ اسلامي مورد تجزيه و تحليل قرارگرفته و كتاب هاي بسياري توسط نويسندگان مختلف دراين زمينه تاليف و منتشر شده است. حتي نام بردن از برخي كتاب هاي انديشمندان نام آشنا خود مجال مفصلي مي خواهد تا فقط فهرستي از اين آثار فراهم شود. بنابراين، براي ورود به اين حوزه معرفتي تنها مي توان با رويكرد موضوعي به سراغ آثار منتشره دراين زمينه رفت تا فهرستي از منابع شاخص دراين خصوص به علاقه مندان معرفي شود. دراين زمينه، كار مهدي الماسي، از محققان جوان قابل توجه است كه دركتاب تحقيقي خود با عنوان «روايت گل سرخ» به بازتاب واقعه عاشورا در تعدادي از متون ارزشمند كهن پرداخته و روايت هايي از آن اين آثار فاخر را در ارتباط با واقعه عاشورا و زندگي و شهادت امام حسين (ع) براي خوانندگان امروزي معرفي و بيان كرده است.
مهدي الماسي مقدمه كتاب خود را با اين شعر درباره امام حسين (ع) آغازكرده است:«اي خون اصيلت به شتك ها ز غديران/ افشانده شرف ها به بلنداي غديران/جاري شده از كرب و بلاء آمده و آن گاه/ آميخته با خون سياووش در ايران/ تو اختر سرخي كه به انگيزه تكثير/ تركيد بر آيينه خورشيد ضميران» وي بر اين نكته تاكيد مي كند كه كربلا و شهادت امام حسين (ع) و ياران با وفايش، آن هم بعد از 60 سال از هجرت پيامبر اكرم (ص) و دوران اوج گسترش اسلام در سراسر جهان همچون زخمي در پيكر مناديان پيام معنويت اسلامي بود.
روايت گل سرخ مي گويد خبر واقعه به سرعت درجهان اسلام منتشر شد و روز به روز ابعاد تازه اي پيدا كرد و تاثير فوق العاده اي بر ذهن مسلمانان عرب و غير عرب به جا گذاشت.
صداي عاشوراييان تا به روزگار ما درچهار سوي جهان طنين دارد و آشنا و بيگانه شيفته پيام خوني است كه مظلومانه در دفاع ازحريم اسلام و آزادگي و حق و شرف انساني بر زمين سوزان كربلا جاري شد.
به اعتقادگردآورنده حكايت هاي كتاب، از سال 61 هجري قمري تا به امروز واقعه كربلا به زبان ها و شيوه هاي مختلف نقل و از جوانب متفاوت ارزيابي، تحليل و تفسير شده است. آثار مكتوبي كه درپيوند با موضوع عاشورا پديد آمد گستره متنوعي را در برگرفت و محدود به كتاب ها نشد و پيام عاشورا را در زندگي مردم حياتي آشكار و پنهان پيدا كرد. حركت اصلاح طلبانه امام كه ريشه دراصل امر به معروف و نهي از منكر داشت فرهنگي خاص خود آفريد و درباور مردمان تكثير شد و درفرهنگ سرزمين هاي مختلف جلوه هاي متنوعي پيدا كرد.
فرهنگ عاشورا درميان ايرانيان، كه مشهور به شيفتگي به امام و راه رسوم وي هستند، با شكوه تر از جاهاي ديگر ظاهر شد؛ چنان كه هم در باورهاي عاميانه جايگاه ويژه يافت و هم درانديشه فرهيختگان.
از منظر نويسنده درآثار مكتوب بازمانده از ساليان و سده هاي گذشته، در نقل، روايات و تفسير زندگي امام حسين (ع) و وقايع عاشورا با سه رويكرد مواجه هستيم.
1- رويكرد خيال پردازانه و اسطوره اي و عاطفي كه مبتني بر غلو در ابعاد شخصيتي قهرمانان و حوادث است و بر ايجاد ارتباط قلبي با شخصيت هاي واقعه تأكيد مي كند.
2- رويكرد تعقلي و تحليلي است كه بر پايه مستندات تاريخي با درنظر گرفتن عوامل مختلف سياسي و اجتماعي و جامعه شناختي و مذهبي دوران واقعه به تفسير و تحليل وقايع و آموزه هاي عاشورا از ابعاد مختلف مي پردازد.
3- رويكرد سوم، تفسير عرفاني وقايع عاشورا مورد توجه و نظر است؛ همچون مثنوي هاي گنجينه الاسرار عمان ساماني و زبده الاسرار صفي عليشاه.
بخشي از برگزيده حكايات متون كهن فارسي درباره امام حسين(ع) در تاريخ طبري نوشته محمد ابن جريرطبري آمده است. طبري كه مفسر و فقيه مشهور ايراني و يكي از بزرگ ترين مورخان عالم اسلام است، همه عمر خود را صرف تحصيل و تحقيق و تأليف كرد و در تاريخ، علوم قرآني، تفسير، اخلاق، رياضيات و طب و لغت و صرف و نحو عربي استاد شد. مهمترين اثر او كتاب مشهور تاريخ الامم و الملوك مشهور به تاريخ طبري است. اين كتاب از قديمي ترين آثار نثر فارسي به شمار مي رود و از لحاظ موضوع تاريخي در برگيرنده تاريخ پيامبران و سلاطين از بدو آفرينش تا آغاز قرن چهارم هجري است و از لحاظ كاربرد و واژه هاي اصيل فارسي نوع نگارش، قابل توجه و داراي نثري مرسل و روان است.
در بخشي از تاريخ طبري مي خوانيم: «و روز چاشتگاه شد و ياران حسين- رضي الله عنهم- تشنه شدند. عمرو ابن الحجاج بر ميسره عمر بود گفت: اين مردمان حسين دل به مرگ نهاده اند، ما از ايشان يكي نكشيم تا ده از ما نكشند. ما را به يكباره حمله بايد كردن، كه اگر هركسي مشتي خاك بر ايشان افكنيم، همه را زير خاك كنيم. پس عمر تيراندازان را پيش آورد و تيرباران كردند بر لشكر حسين-رضي الله عنه- و جمله اسبان را به تير زدند، مگر اسب حسين و آن پسرش...»
بسياري از مطالب نقل شده از كتب مختلف، به لحاظ محتوايي شباهت هاي بسياري به هم دارند. براي همين نويسنده تلاش كرده تا جايي كه ميسر است از هر كتاب حكاياتي را نقل كند كه در برگيرنده نكاتي تازه باشد و يا گزينش حكايات از كتاب ها به گونه اي است كه به عنوان مثال با وجود اشتراك موضوعي همه حكايات دو كتاب، از يكي حكايات را به نحوي گزينش كند كه موضوع آنها با انتخابي از كتاب ديگر متفاوت باشد. ترتيب كتاب ها براساس تاريخ تأليف و يا باتوجه به زمان زندگي و مرگ مؤلفان آنها تنظيم شده است و از اين جهت امكان پيگيري روند تحول و تطور نثر فارسي از قرن چهارم تا دوران قاجار براي خوانندگان و علاقه مندان چنين مباحثي آسان شده است.
بخش قابل توجهي از حكايت هاي مربوط به زندگي امام حسين(ع) هم در كتاب ارزشمند «روضه الصفاء» آمده است كه مهدي الماسي به اين حكايت هاي اين كتاب هم نظر داشته است.
نويسنده كتاب روضه الصفاء، محمدبن سيد برهان الدين خاوندشاه بن كمال الدين محمود معروف به ميرخواند در سال838 هجري قمري متولد شد. وي در بلخ متولد شد و دانشمندي مبرز شد. سپس به هرات رفت و از مصاحبت علماي آنجا نيز توشه ها برداشت. وي در سال903 هجري قمري وفات يافت. روضه الصفاء اثر عظيم و حجيم ميرخواند و تاريخ عمومي جامع فارسي است كه حوادث تاريخ عالم را از آغاز خلقت تا ظهور اسلام و پس از آن تاريخ اسلام را تا عهد سلطان حسين بايقرا ذكر مي كند.
به نقل از اين متن كهن مي خوانيم: «ابن زياد به عمرسعد پيغام داد كه امام حسين- رضي الله عنه- و اتباع او را از تصرف در آب فرات مانع آيد و به اين بهانه متمسك شدند كه بني هاشم آب را از عثمان بن عفان بازداشته بودند. و عمر سعد، عمروبن حجاج را با پانصد سوار جهت ضبط آب تعيين نمود و اين حادثه قبل از شهادت امام مظلوم به سه روز روي نمود و چون عطش بر امام حسين و اتباع او استيلا يافت برادر خود عباس را با سي و سه سوار و بيست پياده به طلب آب فرستاد و ميان عمرو و عباس محاربه واقع شد، عباس غالب آمد و پيادگان مشك ها را پرآب كردند و عباس با سواران به حمايت ايشان قيام نمودند تا آب را بر لشگرگاه رسانيدند...»
در كتاب روايت گل سرخ، مخاطب با گزيده اي از شاخص ترين حكايت هاي متون كهن فارسي كه درباره زندگاني امام حسين(ع) نوشته شده است آشنا مي شود. آثار ارزشمندي چون تاريخ طبري نوشته ابوجعفر محمدابن جريرطبري، شرح التعريف لمذهب التصوف نوشته مستملي بخاري، شرف النبي نوشته واعظ خرگوشي، شهاب الاخبار نوشته قاضي قضاعي، كشف المحجوب جلايي هجويري، تاج التراجم نوشته ابومظفر شاهفور، سياست نامه نوشته خواجه نظام الملك، تفسير سورآبادي نوشته ابوبكر عتيق نيشابوري، نزهه الكرام نوشته محمدبن حسين، كيمياي سعادت نوشته غزالي، احياء علوم الدين نوشته امام محمدغزالي، كشف الاسرار نوشته ابوالفضل ميبدي، روح الارواح نوشته شهاب الدين احمد، روض الجنان نوشته ابوالفتوح رازي، ابوالفتوح نوشته ابومحمد احمد، تذكره الاولياء نوشته عطار نيشابوري، جوامع الحكايات محمد عوفي، تحفه الابرار عمادالدين حسن، مصابيح القلوب نوشته ابوسعيدحسن، تجارب السلف نوشته هندوشاه بن سنجر، نفايس الفنون نوشته شمس الدين محمد، مصباح الهدايه نوشته عزالدين محمود، مناقب العارفين نوشته شمس الدين احمد، ينبوع الاسرار نوشته كمال الدين حسين، جواهرالاسرار نوشته كمال الدين حسين، روضه الصفاء نوشته ميرخواند، حبيب السير نوشته غياث الدين خواندمير، آثار احمدي نوشته احمدبن تاج، حدايق الحقايق نوشته ملامعين الدين فراهاني، روضه الشهداء نوشته ملاحسين واعظ، لطايف الطوايف نوشته فخرالدين علي، شرح احتجاج نوشته نظام الدين احمد، انيس المؤمنين نوشته محمدابن اسحاق، بهارستان نوشته عبدالرحمن جامي، منهج الصادقين نوشته ملا فتح الله كاشاني، حديقه الشيعه نوشته مقدس اردبيلي، مجالس المؤمنين نوشته قاضي نوراله شوشتري، لطايف الغيبه نوشته سيداحمدبن زين العابدين، روضه الانوار نوشته محقق سبزواري، جلاءالعيون نوشته ملامحمدباقر مجلسي، عين الحيات نوشته محمدباقر مجلسي، روضه الجنان نوشته حافظ حسين كربلايي، عنوان الكلام نوشته آخوند ملامحمدباقر فشاركي، ناسخ التواريخ نوشته ميرزا محمدتقي خان كاشاني، اكليل المصائب نوشته محمدبن سليمان تنكابني، فيض الدموع نوشته محمدابن ابراهيم نواب و قمقام زحار نوشته فرهادميرزا مجموعه متون كهن هستند كه مؤلف كتاب روايت گل سرخ از ميان آنها روايت هاي مرتبط با زندگاني امام حسين(ع) را گزينش و مورد بررسي قرار داده است.

 



نگاهي اجمالي به ردپاي فراماسونري در هنر

مترجم: محبوبه غريبي
در ابعاد مختلف هنر مي توان ردپاي فراماسونري را مشاهده كرد. فراماسونرها از طريق اعطاي بورسيه هاي تحصيلي و كمك هاي مختلف به حمايت از هنرمندان پرداخته اند و بسياري از لژهاي فراماسونري آثار هنري زيبايي را خلق يا هزينه توليد آنها را پرداخت كرده اند. به علاوه بسياري از نويسندگان، هنرمندان و معماران خود فراماسون بوده اند و وابستگي آنها به اين جريان بر آثار توليدي آنها تاثيرگذار بوده است. در ادامه به برخي از حوزه هاي هنري مورد علاقه جريان فراماسونري مي پردازيم.
معماري ماسوني
تاريخ دانان مدعي هستند كه معماري ماسوني همه چيز را (از لژها گرفته تا باغها و ساختمان هاي قديمي) تحت تأثير خود قرار داده است. حتي برخي بر اين باورند كه شهر واشنگتن بر مبناي نشانه ها و سمبل هاي فراماسونري ساخته و طراحي شده است. با اين حال، تاريخ دانان و محققان در رابطه با رويكرد معماري ماسوني ديدگاه هاي مختلفي دارند. اكثر اين افراد در اين خصوص توافق نظر دارند كه ويژگي اصلي معماري ماسوني استفاده از نمادها و نشانه هاي خاص از قبيل پرگار و سه شاخه رز به عنوان نماد كامل مي باشد.
شكل گيري معماري ماسوني در ايالات متحده آمريكا به قبل از تأسيس اين كشور برمي گردد. اكثر بنيان گذاران آمريكا خود فراماسونر بوده اند. در نتيجه اجزا و عناصر معماري ماسوني و نمادهاي رازآلود آن بر در و ديوار بسياري از ساختمان هاي تاريخي اين كشور به چشم مي خورد.
موسيقي ماسوني
بسياري از لژها اقدام به توليد اشعار و آهنگ هايي براي سرگرم نمودن اعضا و در عين حال مراسم ويژه از جمله آئين هاي مخفي خود نموده اند. در حقيقت، در طول سال هاي متمادي، لژها اركستر، ارك نواز يا گروه كر مخصوص به خود داشته اند. بسياري از قطعات نواخته شده پيانو يا قطعات اركسترالي كه توسط فراماسونرها و يا به سفارش آنها توليد شده، بدون كلام بوده اند، اما در توليد و ساخت آنها از نمادهاي مختلف فراماسونري بهره گرفته شده است. بسياري از اين قطعات موسيقايي براي استفاده توسط لژها ساخته شده اند؛ گرچه برخي از آنها در اختيار عمومي نيز قرار گرفته اند. برخي لژها حتي گروه هاي اپراي مخصوص به خود داشته اند.
ادبيات ماسوني
فراماسونري به اشكال مختلف، از اشاره مبهم به دايره و پرگار گرفته تا تشريح صريح آئين ها ماسوني، به حوزه ادبيات ورود كرده است. بسياري از نويسندگان مشهور در آثار ادبي خود از دستورات فراماسونري يا مشابه آن استفاده كرده اند. براي مثال، چارلز ديكنز در آثار مختلف خود به طور گسترده به ابعادي از فراماسونري اشاره كرده است. وي در رمان خود با عنوان «Barnaby Rudge» نگاهي دقيق به مراسم انجمن موسوم به «Prentice Knights» داشته است. وي در داستان ديگري با عنوان «شام عمومي» مهماني برگزار شده توسط «مؤسسه خيريه دوستان يتيمان فقير» را به تفصيل شرح مي دهد؛ مؤسسه اي كه متعلق به فراماسونرهاست.
سرآرتور كونان دويل كه به خاطر مجموعه داستان هاي شرلوك هلمز خود معروف شده است، خود يك فراماسونر بود و گاهي در آثار خود اشاراتي را به اين فرقه داشته است. مارك تواين نيز عضو لژ شماره 79 ستاره قطبي در سنت لوئيس ميسوري بود. وي در سال 1861 به رتبه سوم نائل آمد و در سال 1867 پس از اينكه مدتي به علت عدم پرداخت حق عضويت معلق شده بود، مجدداً به عضويت لژ درآمد.
«رمز داوينچي» اثر دن براون كه رماني بسيار پرفروش است، اشارات بسياري به فراماسونرها و انجمن هاي برادري مخفي دارد. كتاب اين گونه القا مي كند كه پدربزرگ نقش اصلي داستان يك فراماسونر ارشد و كليساي راسلين چاپل يك معبد فراماسونري است.
سينماي ماسوني
هاليوود در بسياري از فيلم هاي خود از نمادهاي ماسوني و موضوعات مرتبط با فراماسونري استفاده كرده است. در بسياري از موارد نمادهاي فراماسونري به نمايش يك صحنه بدون توضيحات جانبي محدود مي شود. با اين حال، در برخي فيلم ها، فراماسونري طرح وسيع تري دارد. براي مثال در فيلم «آيا شما فراماسونر هستيد؟» كه در سال 1915 توليد شد، دو فرد غيرفراماسونر مي كوشند تا مردم را در مورد فراماسونر بودن خود قانع كنند. اين فيلم براساس نمايشنامه اي از داي لوگن برودر ساخته شد كه خود نيز نمايشي پرفروش بود. نسخه فيلمي اين نمايشنامه نيز در سال 1934 توليد شد.
در فيلم توليدي به سال 2003 با نام ماهي بزرگ، يكي از شخصيت هاي فيلم كليد شهر را در اختيار گرفته و در زمان ترك شهر از مقابل ديدگان برخي افراد سان مي بيند. اين افراد شامل شش شراينر(1) هستند. در فيلم ديگري كه در سال 1916 توليد شد، بابي بامپز قصد عضويت در يك لژ را مي كند. وي دوست خود را فريب مي دهد و پس از آنكه دوست بابي جان او را نجات مي دهد، هر دو تصميم مي گيرند كه به عضويت لژ درآيند.
هنر ماسوني
بسياري از هنرمندان از نمادهاي ماسوني در آثار خود استفاده كرده و مي كنند. از اين جمله مي توان به برخي آثار ويليام بليك شامل «ايام باستان» و «نيوتون»، اثر لي اسكار لوري با نام «خرد»، آثار آلبرش دورر با نام هاي «ستاره شناس» و «ماليخوليا» و بسياري موارد ديگر اشاره كرد كه در همه آنها پرگار به عنوان نمادي از فراماسونري به چشم مي خورد. علاوه بر نويسندگاني كه گاه در آثار خود به نمادهاي ماسوني اشاره مي كنند، نويسندگاني به چشم مي خورند كه خود فراماسونر هستند. براي مثال، نويسنده روسي، مارك شاگال در سال 1912 به عضويت فرقه فراماسونري درآمد.
حضور فرقه فراماسونري در ادب و هنر به موارد اشاره شده محدود نمي شود. اما مطلب حاضر اشاره اي كوچك به بهره برداري اين فرقه مخوف در حوزه ادب و هنر است.
ــــــــــــــــــــــــــ
1- گروهي از فراماسونرها

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14