(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 7 دی 1390- شماره 20108

توصيه هاي رهبر انقلاب درباره 9دي در گفت وگو با اصغر آب خضر
نقطه جوش ملت
عوامل موثر در شكل گيري حماسه نهم دي ماه 88
تحليلي بر مواجهه رسانه اي غرب با حماسه 9 دي
سكوت تا سانسور
نفرين بر همه فتنه گران



توصيه هاي رهبر انقلاب درباره 9دي در گفت وگو با اصغر آب خضر
نقطه جوش ملت

¤جناب عالي از دست اندركاران برگزاري مراسم نهم دي ماه سال 1388 بوديد. يكي از سؤالاتي كه در اذهان بسياري وجود دارد، اين است كه چگونه اين مراسم را برنامه ريزي كرديد؟ آيا اين حضور گسترده ي مردم را پيش بيني كرده بوديد؟
- خير، ما اين پيش بيني را نكرده بوديم. ما كه آن روز به عنوان خادمان كوچك مردم در ستاد برگزاري مراسم فعاليت مي كرديم، اين پيش بيني را نداشتيم كه يكباره ميليون ها نفر در تهران و سراسر كشور در اين مراسم شركت كنند. نه ما و نه ديگر مسئولاني كه در برگزاري چنين مراسمي سابقه اي طولاني داشتند، اين حضور گسترده را پيش بيني نكرده بودند، زيرا مراسم در يك روز غير تعطيل برگزار مي شد و فرصت ما نيز از هنگام برنامه ريزي تا زمان برگزاري بسيار كوتاه بود.
مردم بسياري از شهرها و حتي روستاهاي كشور هم اين تظاهرات را بسيار باشكوه برگزار كردند. من خاطرات خوبي از آن روز دارم. اتفاقاً حضرت آقا در يكي از جلساتي كه بعد از اين حماسه با اعضاي ستاد داشتند، اشاره اي به اين مسئله داشتند كه من نيز در روز نهم دي آن اشاره را عيناً مشاهده كردم. ايشان فرمودند كه: دست اراده ي خدايي و روح حسين بن علي عليه السلام بر حماسه ي 9دي حاكم بود.
¤ اخيراً اعضاي ستاد بزرگداشت حماسه ي 9دي ديداري با رهبر معظم انقلاب داشتند. ايشان در اين ديدار چه نكاتي را مطرح فرمودند؟
- ايشان در اين ديدار سه محور اساسي را براي تبيين حماسه ي 9دي عنوان نمودند: «حضور گسترده ي مردمي»، «ايمان عميق ديني حاكم بر دل هاي مردم« و »موضوع محرم و عاشورا». همچنين دو رهنمود براي مسئولان و دست اندركاران ستاد بزرگداشت 9دي بيان كردند كه كامل كننده ي تصميمات ستاد براي رويكرد به اين مراسم بود؛ اول «پرهيز از جنبه هاي شعاري» و دوم «توجه به عمق شعارهاي ملت در نهم دي ماه». اعضاي ستاد نيز قطعاً اين دو رهنمود را در بزرگداشت اين مراسم رعايت خواهند كرد. البته حضرت آقا در اين ديدار و نيز در ديدارهاي دو سال گذشته بر نكاتي درباره ي حماسه ي نهم دي تأكيد كرده اند كه ما 10 نكته ي مهم آن را اين گونه شناسايي كرده ايم:
اول «توجه به لايه هاي عميق پيدايش و ظهور حماسه ي 9دي»
دوم «تأكيد بر رويكرد تبييني و پرهيز از سطحي نگري» كه ايشان در ديدار هم بر اين نكته تأكيد كردند.
سوم «تحليل و تبيين ابعاد و ريشه هاي فتنه ي سال 88 و شيوه هاي دشمن در براندازي نرم»
چهارم «تحليل و تبيين ابعاد و پيامدهاي داخلي و خارجي حماسه ي نهم دي»
پنجم «بهره مندي از اين قدرت ملي براي مديريت آينده ي انقلاب»
ششم «تشريح جايگاه و نقش رهبري انقلاب در حراست از اصول و خطوط كلي حركت انقلاب و آرمان هاي حضرت امام (رضوان الله عليه) و آشكارسازي ابعاد فنته ي 88»
هفتم «تحليل و تبيين جايگاه سرمايه ي اجتماعي در نظام جمهوري اسلامي» و تأكيد بر «آگاهي»، «بصيرت»، «اعتماد ملي» و«حضور بموقع ملت در عرصه هاي مختلف»
هشتم «تبيين عمق مردمي انقلاب اسلامي ايران»؛ اين كه مردم، محور توليد قدرت نظام ما هستند و اين حقيقت كه نظام ما متكي بر اصول و خواسته هاي مردم است.
نهم «توجه به نهم دي به عنوان يك رويداد بزرگ ملي كه در بر گيرنده ي همه ي اقشار، جريانات و گروه هاي معتقد به انقلاب اسلامي و با مشاركت همه ي آنها است.» به خصوص در برهه ي پس از انتخابات كه آراء همه ي رأي دهندگان ارزشمند بود. بنابراين موضوع 9دي بايد در همان راستاي حضور حداكثري مردم تحليل شود و دسيسه هاي دشمن براي مخدوش كردن اين حضور همگاني تبيين گردد.
دهمين نكته هم «تشريح نقش توده هاي مردم به عنوان پايه هاي اصلي انقلاب در جلوگيري از انحراف و سازش با دشمن»است.
ما اميدواريم بتوانيم با كمك مردم و دستگاه هاي مختلف اين 10 موضوع را در مراسم دومين سالگرد حماسه ي 9دي مورد توجه قرار بدهيم.
¤ ميليون ها نفر از مردم در سراسر ايران در يك روز غير تعطيل و در حالي كه خشم و بغض در گلو داشتند، به خيابان ها آمدند و از حوادث رخ داده در عاشورا و از فتنه گران اعلام انزجار كردند. اين حضور چه اهميت و چه آثاري داشت؟
- اين حضور گسترده به افرادي كه آن جسارت ها و آن حركات سخيف را در روز عاشورا انجام داده بودند، نشان داد كه توجهي به اعتقادات مردم ندارند و نمي دانند كه عاشورا نقطه ي جوش اعتقادات مذهبي ملت بزرگ ايران است. رهبر معظم انقلاب در آن ديدار فرمودند كه ماجراي 9دي مشابهتي با كربلاي سيدالشهدا عليه السلام و با محرم و صفر اوايل انقلاب ما داشت. اين يك پديده و نكته ي بسيار بزرگي است كه حتماً بايد در مجامع آكادميك و حوزه هاي علميه درباره ي آن كار كنند تا بتوان از اين امكان در جهت تحقق اهداف بزرگ و آرمان هاي امام راحل و منويات رهبر معظم انقلاب استفاده نمود.
البته ما اعتقاد داريم هر آن چه كه در اين رويداد مهم اتفاق افتاد و جلوه كرد، امري بود كه خداوند به دل افراد انداخت تا اين گونه از اين انقلاب الهي حفاظت و نگهداري كند. حماسه ي 9دي به عنوان يك قله ي رفيع در انقلاب اسلامي ما به چشم مي خورد و ما بايد هميشه از اين تابلوي معنوي براي استمرار معنوي انقلابمان استفاده كنيم.
اين كه رهبر معظم انقلاب مي فرمايند: حماسه تاريخي و ماندگار نهم دي يكي از قله هاي فراموش نشدني است، به اين خاطر است كه 9دي حركتي مردمي و متكي بر ايمان و اراده ي الهي و برخاسته از بصيرت، شناخت موقعيت و حضور در لحظه هاي مورد نياز بود.
¤ اگر بخواهيم چگونگي شكل گيري اجتماع ميليوني 9دي براي حمايت از آرمان هاي انقلاب اسلامي و دفع فتنه را بررسي كنيم، شايد لازم باشد كه به جنس عكس العملي بودن اين حركت توجه داشته باشيم. تحليل شما درباره ي كنشي كه منجر به اين واكنش شد چيست؟
- براي پاسخ دادن به اين پرسش لازم است نگاهي ريشه اي به تحولات پس از انقلاب اسلامي و به ويژه در دوره ي اخير بيندازيم. آن چه كه اكنون مورد اذعان انديشمندان غربي نيز هست، اين واقعيت است كه انقلاب اسلامي گفتمان جديدي را به وجود آورده كه بعد فرهنگي آن بر ديگر ابعاد آن ارجح است. اين رجحان به سبب زنده بودن و احياي نظام ارزشي مبتني بر خصائص فرهنگي و ديني است. يعني همان موضوعي كه رهبر انقلاب اسلامي در ديدار روز دوشنبه اشاره فرمودند كه «ايمان ديني» يك هويت جديدي را در مردم جامعه ي ما شكل داده كه اين هويت جديد از هويت ديگر ملل مسلمان متمايز است؛ هر چند كه با وقوع بيداري اسلامي كه ملهم از انقلاب اسلامي است، حركت عمومي به سمت همين شعارها و آرمان ها نيز آغاز شده است. بنابراين اگر ما هر اندازه بيشتر به اصالت ديني و فرهنگي انقلابمان توجه كنيم، اين حركت سرعت بيشتري خواهد گرفت.
اما دشمنان انقلاب اسلامي معتقدند كه براي رسوخ در «هويت فرهنگي مردم ايران» و ايجاد شكاف بين مردم و نظام، بايد موضوعات و ابعاد مختلفي را مورد حمله قرار دهند؛ از جمله همان رمز ماندگاري و افزايش قدرت نفوذ ما، يعني «مردم» را. همچنين موضوعات ديگري مانند «هويت فرهنگي»، «جذابيت حمايت مردمي از نظام»، «مشروعيت سياسي» و «احساس فراگير امنيت همگاني» نيز از ديگر اهداف دشمنان ما است. اين موضوعات برخي از ابعاد قدرت نرم جمهوري اسلامي است و مسئله ي بسيار مهم اين است كه قدرت نرم جمهوري اسلامي تكيه بر مردم دارد.
برخي تحليل گران غربي كنش هاي
اعتراض آميز پس از انتخابات رياست جمهوري دهم را به عنوان بزرگ ترين چالش داخلي جمهوري اسلامي پس از گذشت 30 سال از انقلاب اسلامي مطرح كردند و مدعي شدند كه اين اعتراض ها مشروعيت سياسي جمهوري اسلامي را در دنيا و مقبوليت آن را در نزد افكار عمومي داخل كشور با يك چالش جدي روبه رو كرده است. البته دشمنان چالش هايي را براي ما طراحي كردند و متأسفانه رفتار برخي نخبگان سياسي پس از انتخابات 22 خرداد 1388 نيز به اين طرح ها و چالش ها كمك كرد.
انتخابات 22 خرداد 1388 كه 85 درصد از مردم ما در آن شركت كردند و اين ميزان مشاركت در تاريخ برگزاري انتخابات ها در دنيا كم نظير بود، مي توانست منافع معنوي و اجتماعي و سياسي بسياري براي ما داشته باشد. دشمنان اما براي ما چالشي را پديد آوردند تا عكس آن منافع، يعني هزينه هاي سياسي و اجتماعي و معنوي بسياري را به نظام ما تحميل كنند. فتنه ي 88 يكي از بزنگاه هاي سياسي كشور و يك آزمون بزرگ سياسي براي همه جريانات سياسي بود. در حقيقت در اين فتنه چهره حقيقي و ميزان همراهي واقعي جريانات سياسي كشور با انقلاب به خوبي روشن شد. فتنه 88 نشان داد كه غرب كار گسترده اي را از قبل براي شكار نخبگان در برخي فرصت ها مانند انتخابات طراحي كرده بود تا نخبگان سياسي ما را در اين آزمون تاريخي گمراه كند. در اين آزمون هركدام از نخبگان به تناسب وفاداري خود به نظام مقدس جمهوري اسلامي يا زاويه اي كه با نظام داشتند، عمل كردند.
از يك ديدگاه مي توان چهار گروه افراد را در جريان فتنه از هم تفكيك كرد: عده اي كه مشخص شد دشمن در آنها نفوذ كرده است؛ آنها در نقش پياده نظام، بازيچه ي دشمن شدند و خيانت بزرگي را رقم زدند. برخي ديگر بازي خوردند و با تحليل هاي غلط در ميدان دشمن عمل كردند و حركت جريان فتنه را تأييد كردند. برخي نخبگان فكري و سياسي كشور هم تحت تأثير تحليل هاي ناكافي و وابستگي هاي مختلف در مقابل فتنه سكوت كردند. برخي نيز در صراط مستقيم انقلاب و به تأسي از گفتمان و مواضع محكم و روشن رهبر معظم انقلاب با فتنه گران مقابله كردند و به روشنگري درباره ي فتنه پرداختند.
اما بحمدالله اين چالشي كه دشمنان انقلاب اسلامي به وجود آوردند، با مواضع هوشمندانه ي رهبر معظم انقلاب و با حضور هوشمند و بابصيرت مردم در همين حماسه ي ماندگار و تاريخي 9دي خنثي شد. از اين منظر، 9دي اتفاق كوچكي نبود. حماسه ي 9دي رويداد بسيار بزرگي بود كه با تبيين و حمايت رهبر معظم انقلاب، جايگاه حقيقي خود را پيدا كرد.
منبع: پايگاه اطلاع رساني رهبر معظم انقلاب اسلامي

 



عوامل موثر در شكل گيري حماسه نهم دي ماه 88

حسين بابايي- علي قاسمي
در ارزشمندي روزهاي مختلف سال، شكل گيري حوادث و يا وقايعي كه در آن روز اتفاق افتاده ، به عنوان اهميت آن روز تلقي مي گردد. در اين نوشتار سعي بر اين است كه نه تنها اهميت نهم دي ماه1388 به دليل اتفاق مهم آن روز مورد بررسي و بازخواني قرار گيرد، بلكه عوامل موثر در شكل گيري حماسه بصيرت در نهم دي ماه و همچنين اثرگذاري اين روز در تاريخ نظام اسلامي و به گفته حضرت امام تحقق يوم الله و ابعاد اين روز ملي و الهي احصاء گردد:
خون خدا
1- «اين محرم و صفر است كه اسلام را زنده نگه داشته است.» اين فرازي از بيانات حضرت امام خميني(ره) مي باشد كه در راستاي درك واقعيت عاشوراي اباعبدالله الحسين(ع) و ماه محرم بيان شده است. چرا كه تاريخ صدر اسلام حاكي از ماجرايي بس دردناك است كه شهادت فرزند رسول خدا امام حسين(ع) بفرموده ائمه معصومين و با توجه به فرازي از زيارت عاشورا عامل زنده نگه داشتن اسلام و قرآن قلمداد مي گردد. لذا اين واقعيت تاريخي در همه برهه ها و اعصار، نقش حياتي خود را براي احياي اسلام و ارزشهاي اسلامي از خود نشان داده است. به گونه اي كه تاثيرات ماه محرم نه تنها در بطن دوران استعمار فرآيند ضد استعماري خود را ايجاد نموده، بلكه شكل گيري خيزش انقلاب اسلامي نيز برآمده از فرهنگ اصيل عاشورا بوده و تداوم نهضت خميني متجلي از نهضت حسيني بوده است.
در همين راستا در بررسي بركات واقعه عاشورا در طول تاريخ اسلام و تاثير خون پاك امام حسين(ع) در حفظ نظام اسلامي به دفع فتنه و تهديد جريان فتنه 88 به بركت و عظمت خون خدا يعني امام حسين (ع) مي توان اشاره نمود. جرياني كه از ابتدا با شعار انتخاباتي آرماني و همراهي با امام و ولايت وارد عمل شد و در انتها به تقابل با انديشه هاي اسلام، حضرت امام و اصل ولايت پرداخت. به گونه اي كه در روز قدس با زير سؤال بردن يكي از جدي ترين مسائل نظام جمهوري اسلامي ايران يعني مسئله فلسطين، مورد حمايت صهيونيستها در دنيا قرار گرفتند و در 13 آبان و 16 آذر نيز بدون توجه به ماهيت ضد استكباري اين روزها، حركتهايي را در جهت تامين منافع استكبار و متعاقب آن بي حرمتي به تصوير حضرت امام و شعائر امام، يعني جمهوري اسلامي را به وجود آوردند.هنوز چندي از اين ماجراي تاسف بار نگذشته بود كه در اقدامي وقيحانه و شرم آور، بيحرمتي به خون پاك سالار شهيدان در عاشوراي حسيني و اصل مترقي ولايت از سوي اين افراد شكل گرفت و ماهيت ضد ديني اين جريان بيش از پيش رسوا گرديد.
در واقع فتنه انگيزي 8 ماهه دشمن موضوعي بود كه در سال 88 همه توان و سرمايه ملت ايران را از حركت در مسير سازندگي و عمران بازداشت و ساختار نظام اسلامي را مورد خدشه قرار داده بود به گونه اي كه همه تحليل هاي رسانه هاي وابسته به غرب، براندازي اسلام و انقلاب اسلامي در منطقه را دنبال مي نمود.؛ وليكن به مدد خون مطهر امام حسين(ع)، جريان فتنه در نهم دي ماه و سه روز بعد از عاشوراي حسيني، با شكست سهمگيني روبرو گرديد. چرا كه بي حرمتي و اهانت به عاشوراي حسيني در جريان فتنه 88 و اهانت به اصل ولايت فقيه و ساحت مقدس حضرت امام(ره) و تفكرات و انديشه هاي پاك و زلال ايشان، ادامه جسارت هاي ديروز دشمنان اسلام بود كه بنا به فرمايش علامه مطهري در هر عصر و زماني از حنجره افرادي خاص خارج مي گردد؛ با اين تفاوت كه در عاشوراي سال 60 هجري قمري قومي با شعار ادعاي همراهي با پيامبر اعظم(ص)، خون فرزند رسول خدا و ولايت حق خدا بر زمين را ريخته و ادعاي خداجويي شان حنجره ولي خدا را به مسلخ شهادت كشاند. ليكن در عاشوراي 88 هجري شمسي، جرياني با ادعاي همراهي با امام در برابر ولايت ايستاده و با حمايت سران غرب اصل نظام را مورد هدف قرار داده و فرياد خداجويي شان نفاق اين جريان را آشكار نمود.
همان افرادي كه سالها در روزنامه ها و نشريات خود طرح انتقاد از معصومين و استيضاح كابينه ائمه هدي را تجويز مي كردند؛ قيام كربلايي حسين بن علي(ع) را خشونت مي ناميدند و افكار و انديشه حضرت امام (ره) را عامل عقب ماندگي ايران ميدانستند و خواستار به موزه سپردن افكار ايشان بودند ولي در مقام ادعا خداجويي و همراهي با امام امت را تظاهر و تزوير مي نمودند. از اين رو جريان نفاق آلود فتنه 88 با اهانت به عاشوراي حسيني شكست و سقوط خود را حتمي نمود و به عظمت اين روز كه امام راحل نيز همواره عاشوراي حسيني را بعنوان عامل زنده نگه داشتن اسلام و انقلاب مي دانستند دچار سرنگوني شدند و باز هم خون خدا اثرگذاري خود را براي پرچم اسلام در نهم دي ماه محقق نمود.
مديريت رهبري
عبور از فتنه 88 و شكل گيري حماسه نهم دي ماه 88 از جمله مواردي است كه با نگرش به اصول مديريت بحران به نقش اثرگذار رهبري در آن مي توان اشاره نمود. موضوعي كه با هدايت پيامبرگونه و علي وارمنش معظم له باعث دفع فتنه ها و ناكامي دشمن در مسير نقشه هاي از پيش تعيين شده گرديد.
در واقع نقش رهبري، گذر از فتنه و تحقق بصيرت ملي را در طول 8 ماه جنگ تبليغاتي فشرده دشمن به ارمغان آورد و اهميت و جايگاه ولايت فقيه را بعنوان ستون خيمه نظام معنا نمود. واقعيتي كه فوكوياما نظريه پرداز سياسي جهان، از آن به عنوان جريان ولايت و استراتژي پرنده شيعه ياد مي نمايد. در تعبير فوكوياما شيعه پرنده اي ست كه با حصاري بنام ولايت اقتدار و اهتزاز خود را همواره از صدراسلام تاكنون حفظ نموده است و اين اعتراف از سوي شخصيتي همچون فوكوياما اين نظريه پرداز غرب، تصديقي است بر اين ادعا كه بحران و فتنه 88 بواسطه جايگاه ولايت فقيه در نظام اسلامي ناكام ماند. چرا كه در شرايط بروز بحران، هر اقدامي در جهت بازگرداندن جامعه به شرايط عادي تابع هيچ گونه طرح وبرنامه از پيش تنظيم شده اي نيست، بلكه نيازمند مديريت عقلاني و توانمندي است كه علاوه بر كاهش تنش هاي بوجود آمده صفوف جريانات درگير را مشخص نموده و صف خودي از ناخودي را مشخص سازد و آتش شكل گرفته از بحران را مهار نمايد. از اين رو تصميم گيري در شرايط بحران از خطيرترين اقداماتي است كه پيامدهاي متناسب با خود را بوجود مي آورد و اتخاذ آن اصلي ترين عنصر در مديريت بحران است. در واقع تصميم گيري متضمن انتخاب صحيح و با درايت است كه اين مسئله در نقش رهبري در مديريت بحران در طول مدت زعامت و رهبري ايشان بر هيچ كس پوشيده نبوده؛ بخصوص در جريانات و حوادث بعد از انتخابات كه به عنوان فصل الخطاب و شاخص حركت براي دلسوزان نظام در دو قشر آحاد جامعه و خواص ونخبگان صورت پذيرفت و حماسه بصيرت را در نهم دي ماه ايجاد نمود.
زيرا وجود رهبري به عنوان جايگاه ولايت فقيه، مسير حركت ملت را مشخص مي كند و مردم ايران تابع ولايت هستند وهرگاه ببينند حزب يا گروهي، راهي غير از راه ولايت مي رود، سريع حساب خودشان را از آن حزب يا گروه جدا مي كنند. در واقع نقش رهبري و ولايت فقيه مؤثرترين عامل در توليد بصيرت و مديريت چالشها به حساب مي آيد، به طوريكه وجود جايگاه رهبري باعث خنثي شدن طرح انقلاب مخملي از پيش طراحي شده كشورهاي غربي در فتنه 88 گرديد و همچنين با شاخص گذاري در جريان حوادث و ايجاد بصيرت براي آحاد جامعه و خواص و نخبگان دو ضلع پشت پرده جريان و بحران را كه همان مديريت خارجي و مديريت اپوزيسيون به حساب مي آمد تبيين و آشكار ساخت.
در همين راستا با سير در بيانات رهبري درسال 88 از مهم ترين اقدامات رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در مديريت بحران و عبور از فتنه كه در دو بازه زماني قبل از انتخابات و بعد از انتخابات قابل بررسي و واكاوي است، به دو شاخص مهم يعني «روشنگري و هشدار رهبري قبل از انتخابات» با رويكرد پيشگيرانه از بروز بحران و «هدايت و مديريت رهبري بعد از انتخابات» با رويكرد كنترل و مهار بحران، با محوريت: دعوت به قانون- شفاف سازي شرايط- ايجاد بصيرت- دفع غبارآلودي در فضاي فتنه- و مرز بندي با دشمنان و شناخت حق از باطل مي توان اشاره نمود كه با روشن بيني الهي معظم له توطئه پيچيده دشمن در فتنه 88 ناكام و حضور ملت ايران را در نهم دي ماه متجلي نمود.
بصيرت ملت ايران
بصيرت در تاريخ اسلام و ايران به عنوان يكي از سرنوشت ساز ترين خصوصيات افراد محسوب مي گردد، كه به كرات نداشتنش باعث گمراهي و بدنامي و داشتنش باعث مجد و سر بلندي و موفقيت بوده است. در همين راستا يكي از ملموس ترين بي بصيرتي ها در خواص و نخبگان جامعه در جريان اغتشاشات بعد از انتخابات ايران رقم خورد جايي كه برخي از خواص نيز سر در گريبان جيب خويش فرو برده دم بر نياوردند، و با سكوت خود شعله هاي ناداني وغبار فتنه را دو چندان نمودند.
از سويي ديگر اين تنها مردم بودند كه توانستند با هوشياري و بيداري خود صفوف دشمن را در كارزار سياسي تشخيص داده و با بصيرت برگرفته از منويات رهبري راه صواب از ناصواب را برگزينند. چرا كه بصيرت علمي است كه باور انسان رابه گونه اي شكل مي دهد كه گويي حقيقت رابي هيچ واسطه اي مي بيند و درك مي كند و با نيرويي نهاني كه درشناخت حقايق تاعمق وجود و فهم قضايا را ايجاد مي نمايد. لذا از مهم ترين دستاوردهاي بصيرت ملت ايران در برابر طرح و نقشه چند ماهه سران فتنه به شفاف سازي وابهام زدائي از روند دروغ نمايي و تبليغات سران فتنه مي توان اشاره نمود كه به تعبير رهبر فرزانه انقلاب، شناخت حق از باطل و شناخت مهاجم از مدافع را به وجود آورد. اين دستاورد ملت ايران در نهايت با دفع غبار آلودي فضاي فتنه و استقامت در راه حق و ولايت، شكل گيري نهم دي ماه كه برگرفته از بصيرت آحاد جامعه اسلامي بود را به تصوير كشاند. بر همين اساس صاحب اثر اين حماسه ملي، مردم ايران مي باشند كه تحت عظمت خون ابا عبدالله الحسين(ع) و رهنمودهاي ولايت فقيه اين حماسه و اقتدار ملي را بوجود آوردند.
از اين رو رويداد با شكوه نهم دي ماه كه تجلي حماسه حضور و بصيرت آحاد جامعه اسلامي به حساب مي آيد، بعنوان رمز عبور از فتنه 88 از جمله حوادثي است كه همانند پيروزي در جنگ تحميلي كه كشور را در برابر تهاجم نظامي و حتي فكر حمله نظامي به ايران واكسينه نمود، اهداف و آرمان هاي نظام اسلامي را در برابر تهديدات دشمن در ابعاد مختلف، فتنه ها و جريانات انحرافي، با بيداري و هوشياري آحاد جامعه بويژه نسل جوان واكسينه نمود.
برهمين اساس در يك نگاه عميق نسبت به هوشياري و بيداري ملت ايران در فهم قضايا و درك شرايط غبار آلود فضاي كه همواره ناكامي و شكست اهداف دشمن را در طول تاريخ سي و چند ساله از عمر انقلاب اسلامي به ارمغان آورده است به اين فراز ازبيانات رهبر فرزانه انقلاب مي توان اشاره نمود كه مي فرمايند: «اين ملت عظيم از قشرهاي مختلف در سراسر كشور نگاه مي كنند به صحنه، ميشناسند صحنه را؛ خيلي چيز بزرگ و مهمي است. ايني كه من عرض ميكنم روز نه دي در تاريخ ماندگار است، به خاطر اين است. مردم بيدارند؛ همين است كه كشور شما را نگه داشته است عزيزان من! همين است كه انقلابتان را حفظ كرده است؛ همين است كه جرأت سران استكبار را از آنها گرفته است كه بخواهند به ملت ايران حمله كنند؛ مي ترسند. حالا در تبليغات، زيد و عمرو و بكر را مي كشند جلو، بمباران تبليغاتي مي كنند؛ اما حقيقت قضيه چيز ديگري است. دشمن حقيقي آنها ملت ايران است، دشمن حقيقي آنها ايمان و بصيرت ملت ايران است». بيانات در سالروز ولادت اميرالمومنين(ع) 15/4/1388

 



تحليلي بر مواجهه رسانه اي غرب با حماسه 9 دي
سكوت تا سانسور

علي حيدري
حضور پرشور و حماسي مردم ايران در راه پيمايي عظيم 9 دي 1388 از يك سو پاياني بر هشت ماه فتنه انگيزي دشمنان انقلاب اسلامي و صحنه گرداني فريب خوردگان در داخل كشور است و از سوي ديگر مهر تأييدي بر پايگاه مردمي نظام جمهوري اسلامي ايران به شمار مي رود، چراكه اين حضور آگاهانه از احساس مسئوليت در قبال اسلام و انقلاب و ارزش هاي آنها حكايت دارد. ملت ايران كه در طول ماه هاي پس از انتخابات دهم رياست جمهوري، حركت هاي هنجارشكنانه متعددي از سوي سران و عوامل فتنه با حمايت و پشتيباني همه جانبه دشمنان در آن سوي مرزها را شاهد بودند، خشم خود را فرو خورده و اميد داشتند با گذر زمان و روشن شدن ابعاد مختلف توطئه دشمنان براي براندازي نرم جمهوري اسلامي ايران، كساني كه آتش بيار معركه شده اند، متوجه اشتباه بزرگ خود شده و بيش از اين آب در آسياب دشمن نريزند؛ اما هتك حرمت ساحت اباعبدالله الحسين(ع)، مقام شامخ ولايت فقيه و عزاداران حسيني در ظهر عاشوراي سال88، دل هر ايراني مسلمان و آزاده اي را به درد آورد و بدتر اين كه حرمت شكني صورت گرفته نه تنها از سوي سران فتنه محكوم نشد، بلكه توهين كنندگان، مردم خداجو ناميده شدند!اينجا بود كه مردم مومن، انقلابي و محب اهل بيت(ع) به خروش آمدند و عليرغم اين كه قرار بود تنها يك تجمع اعتراض آميز برگزار شود، حضور عظيم و پرشور ملت تبديل به يك راه پيمايي ميليوني شد كه به گواه ناظران در طول تاريخ پس از پيروزي انقلاب بي سابقه بود.
بنگاه هاي رسانه اي وابسته به استكبار جهاني و صهيونيزم بين الملل كه در جريان حوادث پيش و پس از انتخابات سال 88 تلاش كردند تا با
به كارگيري عوامل خود در بطن حوادث حضور داشته باشند و در وهله اول با دامن زدن به موضوع تقلب و سپس با انعكاس و انتشار هدفمند صحنه هاي آشوب و اغتشاش از فضاي ايجاد شده در جهت منافع رسانه اي استكباري خود بهره برداري كنند در برابر
حرمت شكني عاشورا و اهانت به عزاداران سكوت اختيار كرده يا نيروهاي انتظامي و امنيتي را عامل برخورد با عزاداران معرفي كردند!! همين رسانه ها وقتي با حمايت گسترده مردم از نظام مواجه شدند، به تاكتيك هاي گوناگون خبري (شگردهاي هميشگي خود) متوسل شدند كه در طول بيش از سه دهه اي كه از پيروزي انقلاب اسلامي ايران مي گذرد، بارها و بارها آنها را آزموده بودند. آنها در برخورد با حماسه 9 دي ترفندهاي زير را به كار گرفتند:
1- سكوت: رسانه هاي بيگانه وقتي با حضور يكپارچه مردم در 9 دي مواجه شدند، ابتدا دچار نوعي بهت و حيرت شدند كه آنها را براي برخورد با اين موضوع سردرگم كرد و اين سردرگمي سكوت آنها را در پي داشت. چراكه آنها اعتقاد دارند در برابر اخبار و رويدادهايي كه در چارچوب منافع مان نيست، بهترين شگرد سكوت خبري و پرداختن به موضوعاتي غير از موضوع اصلي است؛ اما اين تاكتيك چندان دوام نياورد و اين رسانه ها احساس كردند در مقابل افكار عمومي و مخاطبان خود بايد پاسخگو باشند كه در نهايت مجبور به شكستن سكوت شدند.
2- سانسور: در اين شيوه رسانه ها به نگاه كلي و در كنار آن، حذف عمدي مواردي از جريان عبور آگاهي براي شكل دهي به افكار و انديشه هاي مخاطبان دست مي زنند. در مورد 9 دي هم با آشكار شدن حضور ميليوني مردم و انتشار تصاوير آن، كار رسانه هايي كه نمي خواستند اين اتفاق بزرگ به اطلاع افكار عمومي جهاني برسد، سخت تر شد و آنها دست به سانسور اخبار و اطلاعات و كنترل آنها زدند.
3- پاره گويي حقيقت: رسانه هاي بيگانه در مرحله بعد درصدد هرچه كم رنگ تر كردن حماسه 9 دي برآمدند، فلذا به جاي انعكاس واقعيت ها، به انعكاس بخشي از اين رويداد بزرگ بسنده كردند. آنها كه چشمان خود را بر تصاوير ثبت شده توسط دوربين ها بسته و از ذكر واقعيات اين حماسه بزرگ طفره مي رفتند، مي كوشيدند تا تعداد شركت كنندگان را با عباراتي چون؛ هزاران، ده ها هزار و در بهترين وضعيت صد هزار نفر جلوه دهند و علي رغم وجود فيلم ها و تصاوير فراوان از اين رويداد مهم، از عكس ها و فيلم هايي با نماي بسته استفاده كردند.
4- فريب افكار: توسعه روزافزون رسانه ها به ويژه در فضاي مجازي، امكان سانسور و اختفاي خبر را كاهش داده است و رسانه هاي بزرگ چه بخواهند و چه نخواهند رويدادها و وقايع از طريق رسانه هاي فردي و شبكه هاي اجتماعي منتشر مي شوند. اين گونه بود كه رسانه ها وقتي با انتشار خبرها و تصاوير حماسه 9 دي در سطح گسترده مواجه شدند، با استفاده از عوامل جريان فتنه در خارج از كشور دست به اقدامات تمسخرآميزي براي فريب افكار عمومي زدند. در اين فاز از عمليات رسانه اي با تعيين مقياس هاي خود ساخته و تشريح از روي تصاوير براي تخمين جمعيت حاضر به مقايسه آن با حوادثي از قبيل 25 خرداد 88 و... پرداختند و سعي كردند اين طور القا كنند كه نظام جمهوري اسلامي در صدد بزرگنمايي اين رويداد است. حال آنكه خود فتنه گران و حاميان شان نيك مي دانستند كه اين قبيل اقدامات ديگر نتيجه اي ندارد و مردم به ماهيت اصلي اين جريان پي برده و به مخالفت با آن برخاسته اند.
5- انحراف خبري: تغيير جهت دادن به افكار عمومي با هدف پايين آوردن اهميت اصلي رويداد از شگردهاي رسانه اي بود كه در پي شكست همه شيوه هاي قبلي به كار برده شد. لذا غربي ها و شبكه هاي دنباله رو آنها با تأكيد بر اين نكته تكراري تلاش كردند به مخاطبان بگويند، راه پيمايان كارمندان دولت بودند كه با وعده يك روز مرخصي، به وسيله اتوبوس به راه پيمايي آمده بودند و در ادعايي عجيب و مضحك و البته توهين آميز نسبت به ملت ايران، مدعي شدند جمهوري اسلامي مردم را با دادن سانديس و ساندويچ به خيابان ها كشانده بود! در حقيقت اين رسانه ها كوشيدند تا با طرح مسائلي از اين دست و بزرگ جلوه دادن آنها، اذهان عمومي را به حاشيه هاي نامربوط مشغول كنند و از توجه به خود رويداد بازدارند.
اينها فقط بخشي از تاكتيك هاي خبري به كار گرفته شده توسط رسانه هايي بود كه در جريان فتنه پس از انتخابات نقش آتش تهيه را براي توپخانه تبليغاتي دشمن بر عهده داشتند. با همه اينها ملت بزرگ و ولايتمدار ايران با بصيرت انقلابي خود آنجا كه بايد، وارد صحنه شد و آنچنان حماسه حضوري آفريد كه دشمنان و معاندان و سران و عوامل فتنه را مبهوت ساخت و به تعبير مقام معظم رهبري «ضدانقلاب را به كلي مأيوس كرد.»

 



نفرين بر همه فتنه گران

علي شيرازي
خداوند بزرگ در آيه 124 سوره بقره مي فرمايد: «هنگامي كه خداوند، ابراهيم را با وسايل گوناگوني آزمود؛ و او به خوبي از عهده اين آزمايش ها برآمد، خدا به او فرمود: «اني جاعلك للناس اماما»- من تو را امام و پيشواي مردم قرار دادم.»
وظيفه امام، اجراي دستورهاي الهي است؛ يعني امام با نيروي الهي خويش، راه را نشان مي دهد و كساني را كه زمينه هدايت شدن و رسيدن به كمال دارند، رهبري مي كند و به سرمنزل مقصود مي رساند.
مردم نيز به اين امام و پيشوا اقتدا مي كنند و از گفتار و كردار او پيروي مي نمايند. آنان امام را الگو و راهنماي خود مي شناسند. قرآن مجيد نيز در آيه 4 سوره ممتحنه، براين الگو بودن تأكيد مي كند و درخصوص حضرت ابراهيم مي فرمايد: «قد كانت لكم اسوه حسنه في ابراهيم»- براي شما سرمشق خوبي در زندگي ابراهيم وجود داشت.
حال بياييم با تأسي به قرآن مجيد و فرمايشات الهي، در كلاس درس ابراهيم زانو بزنيم و از گفتار و كردارش پند بگيريم و تابع او بشويم.
نبي مكرم اسلام هم مي فرمود من تابع ابراهيم هستم. ابراهيم چه مي كرد كه پيامبر ما نيز تابع او بود؟ تبعيت ما از ابراهيم در كجاست؟
ادامه آيه4 سوره ممتحنه را مرور كنيم: «ابراهيم و كساني كه با او بودند، به قوم مشرك خود گفتند: ما از شما و آن چه غير از خدا مي پرستيد، بيزاريم؛ ما نسبت به شما كافريم؛ و ميان ما و شما عداوت و دشمني هميشگي آشكار شده است، تا آن زمان كه به خداي يگانه ايمان بياوريد.
خداوند در آيه يكم سوره ممتحنه مي فرمايد: «اي كساني كه ايمان آورده ايد! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگيريد.»
ابراهيم به اين فرمان الهي گردن نهاده است. او عامل به اين دستور است. ما نيز بايد تابع فرمان و فعل او باشيم. دشمن خدا را دشمن پنداريم. دشمن امام را دشمن بدانيم.
در زيارت عاشورا مي خوانيم: «يا اباعبدالله، اني... حرب لمن حاربكم الي يوم القيامه»- من با هر كه با شما پيكار جويد، تا قيامت در جنگ خواهم بود.
در زيارت جامعه كبيره مي خوانيم: «خدا را و همه شما امامان را شاهد مي گيرم كه بر دشمنانتان و همه آن چه بر آن كفر مي ورزيد، كافرم... دشمنانتان را مبغوض و دشمن دارم... با كسي كه با شما بجنگد، در جنگم.»
اين بيان برگرفته از سيره ابراهيم است. ابراهيم از دشمنان خدا برائت مي جست. با دشمن خدا، دشمن بود. اينجا جاي محبت و عواطف مثبت و مهر نيست. اينجا جاي دوستي و لطف نيست. اينجا جاي خشم و غضب و دافعه و جنگ است. جاي لعن و نفرين است. جاي برخورد تند و با شدت است.
قرآن در آيه29 سوره فتح مي فرمايد: «محمد(ص) فرستاده خداست؛ و كساني كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديدند.»
در آيه22 سوره مجادله مي خوانيم: «هيچ قومي را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمي يابي كه با دشمنان خدا و رسولش دوستي كنند.»
«تبري»، اصل دهم از فروع دين است. پيامبر و ابراهيم و قرآن اين اصل را تبيين مي كنند. بايد از دشمن برائت جست. بايد او را نفرين و لعن كرد.
ابراهيم به بت پرستان و مشركان گفت: «ما از شما و آن چه غير از خدا مي پرستيد، بيزاريم.»
و خداوند در آيه57 سوره احزاب مي فرمايد: «ان الذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا والآخره»- آن ها كه خدا و پيامبرش را آزار مي دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور ساخته است.
مي فرمايد: «لعنهم الله»- خدا آن ها را نفرين مي كند. بر آنان لعنت مي فرستد.
در آيه 93 سوره نساء مي خوانيم: «هركس، فرد با ايماني را از روي عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است؛ درحالي كه جاودانه در آن مي ماند؛ «و غضب الله عليه و لعنه»- و خداوند بر او غضب مي كند و او را از رحمتش دور مي سازد.»
در اينجا نيز مي فرمايد: «لعنه»- بر او لعنت مي فرستد.
آيه 60 سوره اسراء، از بني اميه به شجره ملعونه تعبير مي كند: «والشجره الملعونه في القرآن»- شجره ملعونه ]= درخت نفرين شده[ را كه در قرآن ذكر كرده ايم.
در بسياري از تفسيرهاي شيعه و اهل سنت نقل شده كه «شجره ملعونه»، سلسله بني اميه هستند. در آيه 62 سوره ابراهيم آمده است: «كلمه خبيثه را به درخت ناپاكي تشبيه كرده كه از روي زمين بركنده شده، و قرار و ثباتي ندارد.»
باتوجه به مفهومي كه شجره خبيثه دارد و با عنايت به رواياتي كه در تفسير آن وارد شده و شجره خبيثه را به بني اميه تفسير كرده و نيز باتوجه به اين كه خبيثه ازنظر معنا با ملعونه متلازم است، خداوند در سوره اسرا مي فرمايد: «شجره ي ملعونه را كه در قرآن ذكر كرده ايم.»
اين بيان نيز تبيين لعن و نفرين بر دشمنان خداو دشمنان امام حسين(ع) است.
در زيارت جامعه كبيره مي خوانيم: «هركه با شما دشمني ورزد، با خدا دشمني كرده است.»
با دشمن خدا بايد دشمن بود. بايد او را نفرين كرد. بايد بر او لعنت فرستاد. اين روش اولياء و خاصان و پاكان و مؤمنان است. اين سيره ابراهيم و پيامبر و ائمه دين است.
از اين رو در زيارت عاشورا مي خوانيم: «لعنت خدا بر گروهي كه شما را كشتند و لعنت خدا بر آنان كه مقدمات جنگ با شما را فراهم ساختند. من از آنان و پيروان و همدستانشان بيزاري مي جويم.»
اين برائت در سيره ابراهيم ثبت شده است. به بت پرستان و مشركان فرمود: «ما از شما و آن چه غير از خدا مي پرستيد، بيزاريم.»
با همين استدلال در زيارت اربعين مي گوييم: «خدا لعنت كند هر كه تو را كشت و لعنت خدا بر كسي كه به تو ظلم كرد.»
مشابه همين تعبير را در زيارت مخصوصه روز عرفه مي يابيم: «فلعن الله امه قتلتك، و لعن الله امه ظلمتك، و لعن الله امه سمعت بذلك فرضيت به»
پشت سر اين نفرين ها، استدلال هاي محكمي قرار دارد. دستورات دين و قرآن است. بايد نسبت به دشمنان خدا كينه داشت. بايد نسبت به استكبار و صهيونيست نفرت داشت. فرياد مرگ بر آمريكاي ملت ايران، به تبعيت از امام بزرگوار، ريشه قرآني و استدلال روايي دارد.
امام صادق(ع) مي فرمايد: «هل الايمان الا الحب و البغض»؟!(1) - محبت به دوستان خدا و كينه و بغض نسبت به دشمنان خدا.
همان امام همام مي گويد: «بغض براي خدا، ايمان را كامل مي كند.»(2)
بدون بغض، ايمان كامل نيست. ايمان دو ستون دارد؛ حب و بغض. دشمني با دشمنان، سيستمي دفاعي در برابر خطرها و ضررها ايجاد مي كند. همين دشمني با دشمنان خدا، ما را به خدا نزديك مي سازد.
در زيارت عاشورا مي خوانيم: «من بيزاري خود را از ايشان (دشمنان امام حسين(ع)) در پيشگاه خدا و شما اعلام مي كنم... و با بيزاري از دشمنانتان و كساني كه به جنگ با شما برخاستند، به نزد خدا و شما تقرب مي جويم.»
با همين نگاه، در زيارت جامعه كبيره مي خوانيم: «به درگاه خداي عزوجل از دشمنانتان و از بت (جبت) و طاغوت و از شيطان ها، و از گروه ستم كننده از آن ها به شما، و منكران حق شما، و روي گردانان از ولايت شما، و غاصبان ارث شما، و شك كنندگان درباره شما، و منحرفان از راه شما، و از هر هم راز و همدمي جز شما، و از هر فرمان روايي جز شما، و از پيشواياني كه مردم را به آتش دوزخ مي خوانند؛ بيزاري مي جويم.»
بيزاري جستن از دشمنان اهل بيت(ع)، لازمه دوستي اهل بيت است و يكي از مهم ترين و اصلي ترين اركان ايمان به حساب مي آيد.
به همين دليل، حضرت علي(ع) مي فرمايد: «كينه توز خاندان محمد(ص) را دشمن بدار، هرچند پيوسته، روزه دار و شب زنده دار باشد.»(3)
فرق نمي كند اين دشمن در دوران گذشته باشد، امروز باشد، عراقي باشد، عربستاني باشد يا ايراني باشد. در فتنه جمل و صفين و نهروان، فتنه گر باشد، يا در عاشورا بر عليه امام حسين(ع) و يارانش فتنه كند، و يا در فتنه بني صدر و منتظري و شريعتمداري و يا فتنه هاي سال 78 و 88 سهيم باشد. فتنه گر، فتنه گر است. دشمن، دشمن است. از هر دشمني بايد تبري جست. از هر فتنه گر و جريان انحرافي بايد دور شد و بر همه دشمنان اسلام و مسلمين و بر همه دشمنان اولياء و ولايت فقيه و بر همه دشمنان امام خميني(ره) و امام خامنه اي بايد نفرين فرستاد.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
پانوشت ها:
1- اصول كافي، ج 2، حديث 5.
2- تفسير روح البيان، ج 9، ص .479
3- امالي طوسي، ص 504، حديث 909.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14