|
مروري بر ديدگاه هاي رهبرمعظم انقلاب اسلامي درباره انقلاب اسلامي عدالت و اخلاق خلأ بزرگ ليبرال دموكراسي
تبيين جامعه ي اسلامي برادران و خواهران عزيز من! انقلاب ما فقط اين نبود كه يك حكومتي برود، يك حكومتي بيايد قدرت را به جاي او در دست بگيرد. مسئله اين نبود. اگر اين بود، ملّت با اين فداكاري چرا وارد ميدان بشود؟ خوب، دو گروه با هم رقابت مي كنند؛ يكي مي آيد عليه آن يكي. مثل اينكه مي بينيد در كشورهاي ديگر؛ وارد ميدان مي شوند، مي زنند يا مي برند يا مي بازند. ايني كه يك ملّت با همه ي وجود، با همه ي تن و جان، با همه توان، با جوانش، با مالش وارد ميدان ميشود، اين معناش اين است كه اين حركتي كه دارد اتفاق مي افتد، فقط دست به دست شدن قدرت بين دو گروه نيست؛ اين يك تحول عظيم، متوجه و معطوف به يك سلسله آرمانهاي مردمي و ملي است؛ معناش اين است. انقلاب ما يك آرمانهائي را ترسيم كرد. مردم مؤمن ما وقتي به هدايت دين خودشان نگاه كردند، ديدند اين آرمانها همان چيزهائي است كه به آن نياز دارند. لذا در راه او حركت كردند؛ جوانشان را هم دادند، جانشان را هم دادند، مالشان را هم دادند، پاش ايستادند. ما مي خواهيم به اين آرمانها برسيم. اين آرمانها چيست؟ اگر در يك جمله بخواهيم اين آرمانها را بگوييم، «جامعه ي اسلامي» است. ما امروز در راه جامعه ي اسلامي داريم حركت مي كنيم. جامعه ي اسلامي آن جامعه اي است كه در او عدالت به نحو كامل استقرار داشته باشد؛ اخلاق اسلامي به صورت گسترده در ميان مردم وجود داشته باشد؛ مردمان همان ترازي را به دست بياورند كه پيامبران الهي مي خواستند اين تراز ساخته بشود در ميان جامعه ي اسلامي؛ قدرتمند، شجاع، عزيز، برخوردار از مواهب زندگي و در عين حال عبد خدا؛ تسليم اراده ي پروردگار. آزادي حقيقي براي يك ملّت و براي يك انسان اين است كه اراده ي خودش را، همت خودش را، نيرو و توان خودش را به كار بيندازد براي بهروزي خود و آن بهروزي را در عبوديت خدا و بندگي خدا ببيند. ما دنبال اين هستيم. امروز خلأ بزرگ دنياي ليبرال دموكراسي غرب همين است. كارخانه ها را زياد كردند، چرخهاي گردنده را زياد كردند، دامنه ي علم را گسترش دادند؛ اما عدالت اجتماعي را نتوانستند تأمين كنند. اخلاق انساني به انحطاط كشيده شده؛ اين حرفي نيست كه من اينجا بگويم. مگر مي شود در يك تريبون و منبر جهاني، كه امروز اين حرفها در دنيا منعكس مي شود، چيزي برخلاف آنچه كه احساس مردم آن كشورهاست، بر زبان آورد؛ حرفي است كه خودشان مي زنند. بيانات در اجتماع بزرگ مردم يزد ـ 12/10/86 عدالت و اخلاق، خلأ بزرگ ليبرال دموكراسي امروز بحران اخلاقي گريبانگير ليبرال دموكراسي غرب است. امروز بحران جنسي، بحران اقتصادي، بحران اخلاقي، بحران خانوادگي، گرفتاريهاي همان كشورهائي است كه از لحاظ علمي چشم تاريخ را خيره كردند از پيشرفتهاي خودشان. بشر سعادتمندي اش به اين نيست كه دانش او پيشرفت كند - دانش ابزار سعادت است - سعادت بشر به آسايش فكر است، به آسايش روح است، به زندگي بي دغدغه است، به زندگي همراه با امنيت اخلاقي و معنوي و مادي است، به احساس عدالت در جامعه است. اين را غرب ندارد؛ نه اينكه ندارد، روزبه روز هم از او دارد دورتر مي شود. ما اين را براي نشان دادن به دنيا به عنوان آرمان خودمان ترسيم كرديم؛ ما نكرديم، خدا كرد. ملّت ايران به اقتضاي ايمان خود به اين راه، دنبال اين راه افتاد. بيانات در اجتماع بزرگ مردم يزد ـ 12/10/86 اعتماد به نفس، شرط رسيدن به آرمان برادران و خواهران عزيز من! مردم عزيز يزد! ملّت عزيز ايران! اگر بخواهيم به آن آرمان برسيم، احتياج دارد به اعتماد به نفس. بايد بگوئيم ميتوانيم؛ همچنانيكه تا امروز آن كارهائي را كه اراده ي ملي به آن تعلق گرفت، توانستيم انجام بدهيم. مگر شوخي بود در يك كشوري كه زير فشار استكبار و استعمار است، فاسدترين حكومتهاي جهان بر آن حكومت مي كند و شرق و غرب عالم، منافعشان را در حكومت آن خاندان منحوس مي بينند، اين خاندان را به زير كشيدن؛ بنياد پوشالي حكومت سلطنتي موروثي را بكلي از بين بردن؛ يك نظام مردمي، متكي به آراء ملت، متكي به عواطف مردم، در يك چنين كشور استبدادزده ي در طول قرنهاي متمادي به وجود آوردن؛ اين كار شوخي است؟! اين كار را ملّت ايران كرد. امروز در اين منطقه، هيچ كشوري از لحاظ اتكاء به آراء و عواطف مردم، به جمهوري اسلامي نمي رسد. بيانات در اجتماع بزرگ مردم يزد ـ 12/10/86 پاورقي
|
|