(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 21 دی 1390- شماره 20119

ردپاي سرطان در دهان
مريخ در تسخير انسان ها
نظريه اشتقاق قاره ها 100ساله شد
هورموني كه مورچه ها را جنگجو مي كند



ردپاي سرطان در دهان

عليرضا سزاوار
يكي از دلايل اصلي مرگ و مير در جوامع صنعتي و درحال رشد امروزي، سرطان ها هستند. در بسياري موارد سرطان ها به علت تماس با مواد شيميايي ايجاد مي شوند و بيشتر آنها داراي دوره نقاهت طولاني بوده و موجب تحميل هزينه هاي درماني زياد و كاهش طول عمر مي شوند.
سرنوشت سلول ها كاملاً كنترل شده و براساس نيازهاي بدن است. در جنين ميزان تكثير سلول ها بيشتر از مرگ طبيعي سلولي است اما در جانداران بالغ ميزان مرگ سلولي و تقسيم سلولي به تعادل مي رسد.
سرنوشت سلول در هر زمان، به طور كاملاً دقيق، بوسيله فاكتورهاي رشد، پيام هاي محيطي و برخي پروتئين ها و پيامبرهاي سلولي، كنترل مي شود. جهش هايي كه منجر به تغيير هر يك از فاكتورهاي مؤثر در سرنوشت سلول، مي شوند باعث بهم خوردن نظم دقيقي كه در تنظيم رشد وتكثير و تمايز سلول ها وجود دارد مي شود و مي تواند منجر به بروز سرطان شود.
سلول هاي سرطاني كنترل خود را بر چرخه سلولي از دست داده و به طور مداوم و بدون توجه به پيام هاي سلولي و فاكتورهاي رشد، به تكثير ادامه مي دهند. در سلول هاي سرطاني بيان پروتئين هاي سلولي تغيير كرده و برخي از آنها كه نبايد بيان شوند بيان شده و يا بيان برخي ديگر از ژن ها متوقف مي شوند. به طور كلي فاكتورهايي كه نقص در آنها منجر به از دست رفتن كنترل رشد و تكثير سلول ها و بروز سرطان مي شوند به دو دسته تقسيم مي شوند: انكوپروتئين ها و پروتئين هاي سركوبگر تومور.
پيشگيري از سرطان ها از طريق شناخت مواد شيميايي به دليل رعايت اصول بهداشتي آن از اهميت ويژه اي برخوردار است. مواد شيميايي كه به شكلي گسترده در دندانپزشكي استفاده مي شوند نيز به علت استفاده زياد همواره خطرات احتمالي را متوجه بيمار و دندانپزشك مي كنند، بنابراين لازم است تا اين مواد قبل از عرضه به بازار، مورد آزمون هاي اوليه قرار گيرند.
هم اكنون يكي از مواد دنداني كه به وفور توليد مي شود آلياژ «بيس متال مينالوكس» است كه براساس آناليز آلياژ نيكل- كروم طراحي و توليد مي شود.
مطالعات نشان داده است كه استفاده از آلياژهاي بيس متال موجب ايجاد عوارضي چون سرطان زايي در حيوانات و ايجاد حساسيت بافتي در انسان مي شوند و اين عمل حاصل خوردگي آلياژي است كه عموماً براي پر كردن دندان ها به كار مي رود و به علت آزادسازي عناصري چون نيكل- كروم و بريليوم كاربرد آنها خطرساز مي شود.
باتوجه به ضرورت استفاده از مواد پركننده دندان در دندانپزشكي و تماس مواد و آلياژهاي فلزي موجود در اين مواد با سيستم بيولوژيك و به خصوص بزاق، ضروري است كه از سالم بودن و سمي نبودن اين مواد روي سيستم هاي مختلف بدن اطمينان كسب كرد.
محققان دانشگاه بيرمنگام در طرحي تحقيقاتي با آزمايش هاي جهش زايي نمونه توليد جديدي كه سازگاري كاملي با سلول هاي دنداني دارند را با استفاده از روشي معتبر نسبت به سلامت محصولات قبلي از لحاظ ايجاد خطرات سرطان زايي اطمينان كامل ازنظر سلامت كسب كردند و اين نتيجه براي ارتقاي توليد محصولات دندانپزشكي بسيار مؤثر خواهد بود.
نتايج انجام آزمايش هاي معتبر نشان داده است كه بررسي آلياژها با غلظت هاي مختلف هر كدام به نوبت 4 بار آزماش از هر غلظت، هيچ اثر جهش زايي از دو آلياژ مورد استفاده از دندانپزشكي در بررسي ها مشاهده نشده است و با اين تحقيق به نوعي سالم بودن محصول به لحاظ خطر سرطان زايي با توجه به اين آزمايش كه روي سلول بوده، ثابت شده است.
اما بايد دانست كه از آنجا كه هيچ يك از فلزات به تنهايي داراي خصوصيات ايده آل نيستند، آلياژ كردن آنها براي رسيدن به خصوصيات فلزي مطلوب ضروري است. ممكن است يك آلياژ از دو يا تعداد بيشتري فلز مختلف تشكيل شده باشد.
فلزات در دندانپزشكي براي ساخت روكش به دو گروه عمده تقسيم مي شوند: آلياژهاي نابل (قيمتي) و آلياژهاي بيس متال (غيرقيمتي). آلياژهاي قيمتي فلزاتي هستند كه سطح فلزي خوبي دارند و آن را در هواي خشك حفظ مي كنند.
به آساني با سولفور واكنش داده، سولفيد توليد مي كنند و مقاومت آنها به اكسيداسيون و خوردگي در طي حرارت ديدن، ريختگي و لحيم كاري و استفاده در دهان عالي است و شامل طلا، پلاتين، پالاديوم، ايريديوم، روديوم، اسميوم و روتانيوم است اما آلياژهاي غيرقيمتي به ميزان گسترده اي در دندانپزشكي كاربرد دارند و قيمت مناسب و بهبود خصوصيات مكانيكي و موقعيت نسبي و لابراتوري موجب شده است اين آلياژها مورد توجه و استفاده بسياري از دندانپزشكان قرار گيرند.
استفاده از آلياژهاي بيس متال براي روكش هاي ملاميني فلز در اواسط دهه هفتاد ميلادي، به سرعت افزايش يافت.
در اين دهه تكنولوژي روكش هاي ملاميني فلز، به عنوان يك روش قابل پيش بيني و موفق در بازسازي دندان ها توسعه يافت. دوام و زيبايي متال- سراميك نسبت به كراون هاي داراي پوشش آكريلي، برتري يافت.
همچنين زيبايي و زنده بودن كارهاي متال- سراميك باعث كاهش تمايل به رنگ زرد آلياژهاي طلا شد. همچنين افزايش شديد بهاي فلزات قيمتي موجب شد تا آلياژهاي طلا مورد توجه كمتري قرار گيرد. از سويي سختي بيشتر و تراكم كمتر آلياژهاي بيس متال (غيرقيمتي) به طور كلي به عنوان شرايط مطلوب اين آلياژها براي مراحل لابراتواري شناخته شد.
طي اين دوره رشد سريع، حدود صد نوع از آلياژهاي بيس متال معرفي شد كه برخي از آنها هنوز هم استفاده مي شوند.
در نيم قرن گذشته استفاده بسيار وسيعي از آلياژهاي غيرقيمتي در ساخت فريم هاي متحرك پروتز صورت گرفته و حدود 30 درصد از روكش هاي متال- سراميك به طور روتين از آلياژهاي غيرقيمتي ساخته شده است. آلياژهاي بيس متال را مي توان در سه گروه عمده نيكل- كروم بدون بريليوم، نيكل- كروم با بريليوم و كروم- كبالت قرار داد.
در اين زمينه مشكلات بالقوه سازگاري بافتي با تغييراتي كه در خدمات دندانپزشكي و جمعيت بيماران صورت گرفته، افزايش يافته است. با افزايش طول عمر، بيماران دندان هاي خود را نگهداري مي كنند، بنابراين مواد دنداني بايد در زمان طولاني، كاركرد مناسبي داشته باشند.
بنابراين براي بيماراني كه قبلا فقط كانديداي خدمات اورژانس بودند، بايد درمان هاي قطعي در نظر گرفته شود. اين بيماران اكنون نياز به درمان هاي دائمي تري دارند. در حالي كه در بسياري از موارد، تحمل بافتي آنها ممكن است كاهش يافته باشد.
از آنجا كه بقاي درمان در حال حاضر اهميت بيشتري پيدا كرده، موارد مورد استفاده، حياتي تر شده است. علاوه بر ملاحظات فوق، جنبه هاي مالي سازگاري مواد نيز بايد در نظر گرفته شود. اطلاعات نادرست و ناكافي مي تواند بر قيمت و كيفيت اثر گذاشته و دندانپزشكان و توليدكنندگان را در معرض خطر مالي قرار دهد.
عناصري مانند نيكل و كبالت داراي پتانسيل بالاتري در بروز آلرژي هستند، اما ريسك واقعي استفاده از آلياژهاي حاوي اين عناصر نامشخص مانده است. بنابراين لازم است كه تا حد امكان از كاربرد آلياژهاي حاوي اين عناصر اجتناب شود.
عناصر چندي در آلياژهاي ريختگي به عنوان موتاژن شناخته شده اند و برخي مانند بريليوم و كادميم در اشكال مختلف شيميايي به عنوان كارسينوژن شناخته مي شوند، با وجود اين واقعيت ها، اثرات سرطان زايي آلياژهاي ريختگي دندان نشان داده نشده است، بنابراين هر دندانپزشك و بيمار بايد يك بالانس قابل قبول ميان مزايا و خطرات را براي انتخاب آلياژ، پيدا كنند.

 



مريخ در تسخير انسان ها

پروفسور «استفان هاوكينگ» پيش بيني كرده است حداكثر تا يك قرن آينده زندگي بشر بر سطح سياره مريخ ممكن خواهد شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از خبرگزاري فرانسه، پروفسور هاوكينگ از جمله فيزيك دانان برجسته و مطرحي است كه تاكنون موفق به رمزگشايي بسياري از حقايق پنهان جهان هستي شده و اين بار در جديدترين اظهارنظر خود ادعا كرده با توجه به وخيم تر شدن تغييرات آب و هوايي در زمين، احتمال بروز جنگ هاي هسته اي در كنار پايان عمر هزار ساله سياره زمين، بشر نياز به يافتن مسكن جديدي خواهد داشت.
براساس اين گزارش، دانشمندان بر اين باورند كه حداكثر تا 100سال آينده انسان بر سطح سياره مريخ ساكن خواهد شد و به تدريج امكان نقل مكان به ديگر سيارات منظومه شمسي نيز فراهم مي شود.
گفته مي شود سياره سرخ بيشترين شباهت از نظر تأثيرات خورشيدي را به زمين دارد، با اين تفاوت كه هر يك سال 450 روز طول مي كشد.
تحقق اين رويا به طور قطع نيازمند صرف هزينه و زمان بسياري خواهد بود اما زماني اوضاع زندگي بر روي زمين به اندازه اي متشنج مي شود كه دولت ها در به دست آوردن اراضي خود در مريخ با يكديگر رقابت سختي خواهند داشت.

 



نظريه اشتقاق قاره ها 100ساله شد

نظريه اشتقاق قاره ها كه يكي از نبوغ آميزترين كشفيات علمي قرن20 به شمار مي رود 100سال قبل در 6ژانويه 1912 ارائه شد.
به گزارش مهر، آلفردوگنر (1930- 1880) زمين شناس، هواشناس و مكتشف آلماني در ششم ژانويه 1912 فرمول نظريه اشتقاق قاره ها را مطرح كرد كه از آن، تئوري تكتونيك صفحه اي مشتق شد.
در اجلاسي كه انجمن زمين شناسي موزه «سنكنبرگ» در فرانكورت برگزار كرد، و گذر ايده هاي خود را درباره يك «ابر قاره اوليه» به نام «پانگئا» مطرح كرد كه منشاي قاره هايي است كه امروزه مي بينيم.
سه سال بعد، در 1915 اين دانشمند آلماني كتابي با عنوان «منشاي قاره ها و اقيانوسها» را منتشر كرد كه درباره تكتونيك صفحه اي توضيح مي داد.
با وجود اين، نبايد فراموش كرد فرضيه اي كه بر پايه آن قاره ها جابجا و به ويژه از يكديگر دور شده اند بسيار قديمي تر از نظريه و گنر است. به طوري كه در سال 1590، يك نقشه كش هلندي به نام «آبراهام اورتليوس» مقاله اي با عنوان «فرهنگ جامع جغرافيا» را به رشته تحليل در آورد كه نمايي از سواحل قاره ها را به تصوير مي كشيد و به روشني نشان مي داد كه قاره ها به دليل زلزله ها و سيلها از همديگر جدا شده بودند.
ايده «اورتليوس» را بسياري از مولفان قرون بعدي بازنويسي كردند تا اينكه در قرن19، زماني كه مطالعات گسترده اي بر روي فسيلها انجام شد مشخص گرديد كه براي مثال، آمريكاي شمالي و اروپا در گذشته يك پوشش گياهي مشترك داشته اند.
برپايه اين مشاهدات ديرينه شناسي، «ادوارد سوئس»، در اوايل قرن20 فرضيه منشاي قاره هاي مدرن از تكه تكه شدن يك ابر قاره قديمي به نام «گوندوانا» را مطرح كرد.
تمام مؤلفاني كه در اين خصوص تحقيق مي كردند كاملا با خود پديده اشتقاق قاره ها موافق بودند اما در ارائه توضيحي دقيق براي دلايل وقوع آن مشكل داشتند.
كشف «وگنر» در سال 1912 برپايه مشاهداتي به دست آمد كه درباره لبه هاي قاره هاي آمريكاي جنوبي و آفريقا انجام شد و از تحقيقاتي كه روي فسيلها و سنگهاي جمع آوري شده بود حمايت كرد. اما اين نظريه تا نيمه دهه60 نتوانست به تئوري غالب در زمين شناسي تبديل شود تا اينكه در 1967 مورگان، مك كنزي و پاركر، نظريه تكتونيك صفحه اي را پردازش كردند.
اين نظريه بازنويسي فرضيه اي بود كه دو سال قبل از آن توسط «توزو ويلسون» ارائه شده بود. بر پايه فرضيه، ليتوسفر كه به پلاكها تقسيم مي شود شناور است و روي قسمت نيمه گداخته جبه حركت مي كند.
اين فرضيه بيان مي كند كه 7صفحه بزرگ، 12صفحه كوچك و دهها ميكروصفحه در ليتوسفر وجود دارند. اين صفحات مي توانند هم از نوع قاره اي و هم از نوع اقيانوسي باشند.
حركت آنها منجر به زمين لرزه، تشكيل رشته كوههاي آتشفشاني (آند)، باز و بسته شدن اقيانوسها و ساخت رشته كوههايي چون آلپ و هيمالايا مي شود.
اين حركت را گرماي ناشي از داخل زمين هدايت مي كند كه به شكل حبابهاي سنگي مايع از درون سياره بالا مي آيد.

 



هورموني كه مورچه ها را جنگجو مي كند

تيمي بين المللي از محققان اعلام كردند مي توان مورچه ها را به گونه اي برنامه ريزي كرد كه به ابر سربازهايي با سرهايي بزرگ تبديل شوند.
به گزارش مهر، تمامي كلوني هاي مورچه ها از حشراتي در مشاغل مختلف از جمله سربازها و كارگرها تشكيل شده است. محققان دانشگاه مك گيل با ايجاد تغييراتي در لارو مورچه ها راهي را براي تبديل مورچه ها در دوران لاروي به ابر سربازاني جنگجو ارائه كردند.
محققان براين باورند كه كشف جديد نشان مي دهد بسياري از ويژگي هاي گونه هاي زيستي مختلف از قابليت رمزگشايي برخوردارند، راهكاري كه مي تواند مطالعه بر روي روند تكامل جانداران را تسهيل كند. دراين مطالعه محققان لارو مورچه ها را در دوره اي تعيين شده از رشد تحت تاثير هورموني قرار داده و آنها را به مورچه هايي ابرسرباز و بزرگ تبديل كردند.
دانشمندان توانستند اين آزمايش را در دو گونه مختلف از مورچه ها كه كلوني آنها به صورت طبيعي از صنف ابرسرباز برخوردار نيست، با موفقيت اجرا كنند. محققان در اين آزمايش بر روي مورچه هاي «فيدل»، گروهي بزرگ از مورچه ها متشكل از هزار گونه مرتبط، مطالعه كردند كه در ميان آنها تنها هشت گونه داراي صنف ابر سرباز بودند، در اين صنف سربازها مسيرهاي ورودي لانه را با كمك سرهاي بزرگشان مسدود كرده و از ورود مهاجمان جلوگيري مي كنند.
ايده تلاش براي برنامه ريزي مورچه هاي درحال رشد براي ساخت اين ابرسربازها زماني مطرح شد كه محققان دريافتند گونه رايج ديگري از مورچه هاي فيدل كه در كلوني خود از ابر سربازها برخوردار نيستند، به شكلي عجيب از سرهاي بسيار بزرگي برخوردارند.
اين مورچه هاي تغيير يافته شباهت زيادي به ابر سربازها در گونه هايي خاص از مورچه ها داشتند از اين رو دانشمندان تصميم گرفتند تا عامل تبديل اين مورچه هاي سرباز معمولي به ابر سربازها را دريابند. به گفته محققان زماني كه ملكه مورچه تخم گذاري مي كند، هر يك از آنها متناسب با محيطي كه در آن رشد مي كنند، حرارت و موادغذايي كه دريافت مي كنند ويژه كاري خاص رشد مي كنند، كارگر يا سرباز اما كليد تبديل شدن به يك ابر سرباز به ماده شيميايي خاصي بستگي دارد كه به هورمون كودكي شهرت دارد.
براساس گزارش بي بي سي، از اين رو محققان دريافتند در صورتي كه اين هورمون در زماني مناسب به لارو مورچه ها برسد آنها را به ابر سربازها تبديل خواهد كرد.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14