(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 5 بهمن 1390- شماره 20127

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
چه كساني تحريم را بزك مي كنند ؟! (يادداشت روز)
تحريم (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
گزارش خبري كيهان از تازه ترين نتايج بررسي صلاحيت ها
ميرتاج الديني: لايحه بودجه هفته آينده تقديم مجلس مي شود
رئيس سابق سيا : حمله و تحريم بي فايده است بايد فتنه 88 را بازسازي كرد
ساده لوحي نكنيد! (خبر ويژه)
معاريو: اسرائيل مي داند كه فرصتي براي مهار ايران باقي نمانده است (خبر ويژه)
هدفگذاري 200كرسي و رد صلاحيت برخي نامزدهاي حلقه انحرافي (خبر ويژه)
گري سيك: اوباما با تحريم اقتصادي مي خواهد دهان مخالفان خود را ببندد (خبر ويژه)
آتلانتيك: تا مردم هستند براندازي در ايران به جايي نمي رسد (خبر ويژه)



چه كساني تحريم را بزك مي كنند ؟! (يادداشت روز)

شايد با اولين نگاه به يادداشت پيش روي، كيهان را به «بدبيني»! متهم كنيد ولي شواهد و قرائن موجود ترديدي باقي نمي گذارد - و يا، دستكم اين احتمال را قوت مي بخشد- كه افزايش بي رويه و جهشي قيمت سكه و دلار طي چند هفته و مخصوصاً چند روز اخير پروژه اي هماهنگ با تحريم نفتي ايران از سوي اتحاديه اروپا بوده است و جرياني همسو با اصحاب فتنه كه چندان هم ناشناخته نيست با افزايش مصنوعي بهاي سكه و دلار و نهايتاً افزايش پرشتاب قيمت ساير كالاها، در تلاش بوده است تا آثار تحريم نفتي جمهوري اسلامي ايران از سوي آمريكا و سپس اتحاديه اروپا را سنگين و پرآسيب جلوه دهد! اين در حالي است كه نه فقط محاسبات سياسي و اقتصادي از بي فايده بودن تحريم هاي ياد شده خبر مي دهند بلكه شمار قابل توجهي از صاحبنظران و اقتصاددانان بلندآوازه غربي نيز بركم اثر بودن تحريم نفتي ايران و زيان متقابل و بيشتر آمريكا و اروپا از تحريم هاي اخير تأكيد مي ورزند. و اما، جريان مرموز مورد اشاره با كليد زدن اين پروژه چه مقصودي را دنبال مي كند و كدام هدف نهايي را نشانه رفته است؟! بخوانيد؛
1- روز 24 اسفند ماه سال 1363، هنگامي كه خطيب جمعه تهران- رهبر معظم انقلاب- خطبه دوم نماز را آغاز كرده بود، بمب قوي و پرقدرتي كه در يك زيرانداز جاسازي شده و به زمين چمن دانشگاه تهران راه يافته بود، با صداي مهيبي در ميان جمعيت فشرده نمازگزار منفجر شد. در پي اين انفجار 14 تن از نمازگزاران به شهادت رسيده و 88 تن ديگر مجروح شدند. بي اثر بودن اين انفجار در حضرت آقا و جمعيت نمازگزار و ادامه خطبه دوم كه حماسه اي ماندگار بود، حديث ديگري است بيرون از محدوده اين نوشته محدود. نگارنده در آن نماز جمعه توفيق حضور داشتم و تنها صدايي كه بعد از انفجار در فضا طنين انداز شد، فرياد الله اكبر جمعيت بود.
بعد از پايان خطبه ها و آغاز نماز و در حالي كه امام جمعه به قنوت ركعت دوم مشغول بود - تقريباً نيم ساعت بعد از انفجار -هواپيماهاي عراقي از راه رسيدند. شليك پياپي توپ هاي ضدهوايي با صداي انفجار بمب ها و راكت هايي كه جنگنده هاي عراقي- مانند هميشه- بي هدف روي شهر فرو مي ريختند، در هم آميخته بود و جماعت بي آن كه كمترين نشانه اي از وحشت و اضطراب در آنان ديده شود به ادامه نماز مشغول بودند. ماجراي نماز جمعه آن روز، همان شب با تقدير جانانه امام راحل(ره) از صلابت حضرت آقا- امام جمعه و رئيس جمهور وقت- و شجاعت نمازگزاران روبرو شد. و اما، عاملان بمب گذاري پس از دستگيري اعتراف كردند كه قرار بود بمب كارگذاري شده هنگامي منفجر شود كه هواپيماهاي عراقي براي بمباران تهران به فراز شهر رسيده باشند! يكي از افسران برجسته استخبارات ارتش بعثي- اطلاعات ارتش عراق- نيز بعد از اسارت توضيح داد كه تهديدهاي پي درپي صدام درباره بمباران نماز جمعه تهران با ناكامي روبرو شده بود و براي جبران اين ناكامي قرار بود بمب كارگذاري شده در نماز جمعه، همزمان با حضور هواپيماهاي عراقي برفراز شهر تهران منفجر شود تا اين انفجار به حساب بمباران هوايي نوشته شده و نشانه تأثير عملي تهديدهاي صدام درباره بمباران نمازجمعه تهران باشد.
2- تحريم هاي اقتصادي، سياسي و به كارگيري اهرم هاي فشار عليه جمهوري اسلامي ايران، تازگي ندارد بلكه از نخستين روزهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون به طور بي وقفه و در مقياس گسترده با آن روبرو بوده ايم اما به گواهي آنچه پشت سر نهاده ايم، تحريم هاي گسترده و فشارهاي بي وقفه و پيوسته نه فقط ايران اسلامي را وادار به تسليم در مقابل باج خواهي آمريكا و متحدانش نكرده است بلكه دستاوردهاي عظيم و فراوان علمي و تكنولوژيك را نيز در پي داشته است كه فناوري هسته اي، نانوتكنولوژي، ورود به باشگاه فضايي، دستاوردهاي بزرگ در عرصه توليد تجهيزات پيشرفته نظامي و... تنها بخشي از نمونه هاي مثال زدني و آشكار آن است. بنابراين به نوشته روزنامه آمريكايي «يو.اس.اي تودي»، گزارش سالانه «آمريكن اينترپرايز» و اعتراف بي پرده - بخوانيد دردمندانه- مركز مطالعات امنيت ملي اسرائيل- INSS- و دهها نمونه مشابه ديگر كه شرح آن به درازا مي كشد، «تهديدي كه پيوست عملياتي نداشته باشد و يا طرف مقابل- ايران- قادر به مقابله با آن باشد، نه فقط «تهديد» نيست، بلكه براي جمهوري اسلامي ايران يك «فرصت» تلقي مي شود.»
در گزارش خبري امروز كيهان به نمونه هايي از اعترافات دشمنان بيروني درباره ناكارآمدي تحريم نفتي اخير اشاره شده است كه از تكرار آن خودداري مي ورزيم. و از دو بند فوق تنها به اين نتيجه بسنده مي كنيم كه حريف از موثر بودن تحريم ها در مقياس «آسيب جدي»! و يا به قول خانم هيلاري كلينتون «فلج كننده»! نااميد است و از سوي ديگر چنانكه اشاره خواهيم كرد، «تهديد» تنها گزينه اي است كه پيش روي دارد. بنابراين وقتي «تهديد» تنها گزينه باشد و اين گزينه، نيز آسيب جدي نداشته و قابل دور زدن و مقابله باشد، به آساني مي توان نتيجه گرفت دشمن به «حركت» و «اقدامي» نياز دارد كه تحريم را جدي و اثرگذار جلوه دهد.
3- نزديك به 3 هفته قبل -14/10/90- در بخش پاياني يك يادداشت با عنوان «چه كسي فرياد زد؟!» آورده بوديم؛
«اوباما و تيم اقتصادي او با استناد به نظرات كارشناسي اقتصاددانان برجسته آمريكايي با امضاي مصوبه مجلس نمايندگان آمريكا براي تحريم بانك مركزي ايران به شدت مخالف بودند و رئيس جمهور آمريكا بعد از فشارهاي پي در پي لابي صهيونيست ها -آيپك- نهايتا قول داد كه تصميم نهايي درباره امضاي اين مصوبه را بعد از پايان تعطيلات سال نو مسيحي اتخاذ خواهد كرد ولي ناگهان در آخرين ساعات سال 2011 و قبل از شروع تعطيلات و در حالي كه مشغول گذران تعطيلات در جزاير هاوايي بود، طرح ياد شده را امضاء كرد. پرسش اين است كه در اين فاصله چه اتفاقي افتاده بود كه اوباما را با عجله به امضاي مصوبه تحريم بانك مركزي ايران كشاند؟! نفرمائيد كه فشار نئومحافظه كاران، رقباي انتخاباتي و آيپك، علت عجله اوباما و امضاي ناگهاني طرح مورد اشاره بوده است! چرا كه اين فشارها پيش از آن نيز وجود داشت. پس علت عجله اوباما را كجا مي توان جستجو كرد؟! اگر كيهان را به بدبيني متهم نكنيد به نظر مي رسد كه آمريكا به اقدامي از درون ايران چشم اميد دوخته بود ولي در اين فاصله، اتفاقي افتاده است كه چشم طمع دشمن را كور كرده است. اين اتفاق كه از اقتدار و هوشياري مثال زدني ايران اسلامي حكايت مي كند چه بوده است؟! و كدام آرزوي دشمن را دود كرده و به هوا فرستاده است؟!»
و اكنون به سوالي كه در يادداشت 14/10/90 بي پاسخ گذاشته بوديم پاسخ مي دهيم كه برخي از ساده انگاران در پي توهم پراكني شماري از اطرافيان خويش، شرايط كنوني كشور را با دوران «شعب ابيطالب» مقايسه كرده و راه برون رفت از آن را، گشودن باب مذاكره با آمريكا دانسته بودند! بي آن كه بدانند و قادر به درك اين نكته بديهي باشند كه درگيري جمهوري اسلامي ايران با آمريكا يك درگيري ماهوي است و از ماهيت طرفين درگير ريشه مي گيرد. با اين توضيح كه تاكيد ايران به اسلام ظلم ستيز، استقلال طلب و آزادي خواه در تقابل با ماهيت مستكبر، خون ريز و غارتگر آمريكاست و آمريكا كه از تقابل و تخاصم سي و چند ساله خود با ايران اسلامي طرفي نبسته است و امروزه از الگو شدن انقلاب اسلامي براي ملت هاي مسلمان منطقه به شدت آسيب ديده است، مذاكره را فقط براي مذاكره مي خواهد و در پي آن است كه بلافاصله بعد از آغاز مذاكره، اين رخداد را براي ملت هاي مسلمان منطقه فاكتور كرده و خطاب به آنان در شيپورهاي تبليغاتي خود بدمد كه اگر ايران اسلامي را به عنوان «الگو» برگزيده ايد و نسخه انقلاب اسلامي را پيش روي خود داريد، جمهوري اسلامي ايران نيز بعد از سي و چند سال مقاومت، چاره اي جز رويكرد به آمريكا نداشته است!
متاسفانه برخي از ساده انديشان- درخوشبينانه ترين حالت- آمريكا را در فلان سريال تلويزيوني مي بينند كه در آن براي نجات يك گربه از درون چاه، 3 فروند هلي كوپتر امداد به كار گرفته شده است!! آمريكا را بايد در افغانستان و عراق و غزه و گوانتانامو و ابوغريب و مصر و تونس و ليبي تا چند سال قبل و مخصوصا ايران قبل از انقلاب اسلامي ديد و... و اما، در پي پاسخ قاطع و كوبنده حضرت آقا به اينگونه برداشت هاي گمراه كننده و پيشنهادهاي برخي از افراد مرعوب و خودباخته، بود كه رئيس جمهور آمريكا را با نااميدي به امضاي مصوبه مجلس نمايندگان اين كشور براي تحريم بانك مركزي ايران كشانيد. مصوبه اي كه ابتدا و تا قبل از پاسخ قاطع و قدرتمندانه حضرت آقا- حفظه الله تعالي- به شدت با آن مخالف بود.
گفتني است «درخواست مذاكره»، محور اصلي- بخوانيد اصلي ترين محور- در پيام شفاهي اخير اوباما به مسئولان بلندپايه جمهوري اسلامي ايران بود و انصراف ايران از بستن تنگه هرمز، محور ديگري از آن پيام بود كه نشاندهنده «پاشنه آشيل» آمريكا و متحدان اروپايي آن و صلابت باور شده ايران اسلامي است.
4- اكنون به آساني مي توان حدس زد آمريكا و متحدانش بعد از ناكامي در پروژه ياد شده كه شكستن الگوي ايران اسلامي و حذف آن از ميدان ديد و عمل ملت هاي مسلمان منطقه، اصلي ترين هدف آن بوده است، چه راه كاري را پيش روي داشته اند؟
الف: تحريم نفتي ايران؟! اين پروژه كه به اعتراف صريح آمريكايي ها و اروپايي ها ناممكن است و در صورت عملياتي شدن، بيشترين و جدي ترين آسيب آن متوجه آمريكا و اتحاديه اروپا خواهد شد. كشورهاي دوسوي اقيانوس اطلس كه به گفته برژينسكي در شوراي راهبردي آتلانتيك- 12 دسامبر 2011 در واشنگتن- بيرون از ضريب ايستادگي و آستانه تحمل آمريكا و اروپاي بحران زده است.
همين جا پرسشي در ميان است و آن، اين كه چرا اتحاديه اروپا در مصوبه اخير خود، زمان اجرا و عملياتي شدن تحريم نفتي ايران را به 6 ماه بعد- ژوئيه 2012- موكول كرده است؟! چرا؟! پاسخ را از مجموعه آنچه مقامات و رسانه هاي آمريكايي و اروپايي طي چند روز گذشته بر زبان و قلم آورده اند بشنويد؛
اول:تحريم نفتي ايران، شوك بزرگي در پي دارد و اروپاي بحران زده با شرايط سخت مالي و اقتصادي خود تحمل پذيرش اين شوك بزرگ را ندارد.
دوم: تحريم نفتي ايران، قيمت نفت را به گونه اي تصاعدي و جهشي افزايش خواهد داد و اين افزايش قيمت منحصر به نفت ايران نخواهد بود. جهش قيمت نفت براي اقتصاد بحراني اروپا يك كابوس وحشتناك و پديده اي شكننده است.
سوم: اگرچه عربستان تعهد كرده است با افزايش صادرات نفتي خود، پي آمد تحريم نفتي ايران را پر كند ولي اين اعلام آمادگي در حد و اندازه يك بلوف قابل ارزيابي است.
چهارم: تنها 17 تا 18 درصد از نفت ايران به اروپا و عمدتا 4 كشور اسپانيا، يونان، فرانسه و ايتاليا صادر مي شود و اين 4 كشور در شرايط اقتصادي شكننده اي قرار دارند. يونان با 1000 ميليارد يورو بدهي، ايتاليا با 1400 ميليارد بدهي، فرانسه با مشكل بزرگ طلب هاي غيرقابل وصول از يونان و اسپانيا با اقتصاد ورشكسته، كسري بودجه كلان و... روبرو هستند و از سوي ديگر، ساير كشورهاي اروپايي نيز، در بحران شديد مالي به سر مي برند و قادر به جبران خسارات فراواني كه در صورت تحريم نفتي ايران به4كشور ياد شده وارد مي شود، نخواهند بود.
پنجم: پالايشگاههاي 4 كشور اسپانيا، فرانسه، يونان و ايتاليا، براي تبديل نفت وارداتي به فرآورده هاي نفتي، نظير بنزين، گازوئيل و... متناسب با «نفت ايران» ساخته شده است و جايگزين نفت ايران، مستلزم تغيير اساسي در ساختار پالايشگاهها است كه در بحران مالي كنوني كشورهاي ياد شده اگر ناممكن نباشد، با صرف هزينه هاي كلان همراه است.
ششم: تحريم نفتي ايران مي تواند بستن تنگه هرمز را در پي داشته باشد. گفتني است كه مطابق كنوانسيون هاي 1958 ژنو و 1982 جامائيكا، بستن تنگه هرمز، حق مسلم جمهوري اسلامي ايران است و حتي انجام ايست و بازرسي كشتي هاي عبوري مي تواند، افزايش جهشي قيمت نفت، نرخ بيمه، اخلال در ارسال اسلحه و مهمات به كشورهاي همپيمان آمريكا در منطقه و... را در پي داشته باشد.
هفتم: يكي از اهداف اصلي تحريم نفتي ايران، آنگونه كه خانم اشتون، روز يكشنبه هفته جاري اعتراف كرد، كشاندن جمهوري اسلامي ايران به پاي ميز مذاكره است و اين اقدام مي تواند مذاكرات هسته اي را متوقف كند و توقف مذاكرات در حالي كه ايران به پيشبرد برنامه هاي هسته اي خود ادامه مي دهد، امتياز ديگري است كه به الگوي ايران اسلامي براي ملت هاي منطقه افزوده مي شود.
هشتم: آمريكا و متحدانش مي دانند كه عملياتي كردن تحريم نفتي براي ايران اسلامي، آسيب جدي در پي نخواهد داشت ولي با تعويق اجراي آن به 6 ماه بعد در پي آنند كه به خيال خود از اين «مشت بسته» به عنوان يك اهرم براي حمايت از عوامل خود در انتخابات مجلس نهم استفاده كرده و جمهوري اسلامي ايران را به تائيد صلاحيت وطن فروشان مدعي اصلاحات ترغيب كنند! و...
تمامي اين شواهد و نمونه ها حكايت از آن دارند كه تحريم نفتي ايران در عمل ناممكن است و جمهوري اسلامي دهها اهرم قدرتمند براي مقابله با آن را در اختيار دارد.
5- از آنچه گذشت مي توانيم به اين نتيجه منطقي برسيم كه اولا؛ تحريم نفتي ايران ناممكن و يا دستكم، بسيار كم اثر است. ثانيا؛ پي آمدهاي آسيب رسان آن براي تحريم كنندگان به مراتب بيشتر از آسيب هاي احتمالي براي ايران است. ثالثا؛ آمريكا و متحدانش به تهديد نياز دارند و رابعا؛ اين تهديدها زمينه اي براي پذيرش از سوي ايران ندارند.
حالا به صدر يادداشت پيش روي باز مي گرديم و اين پرسش را مطرح مي كنيم كه آيا تنها راه پيش روي آمريكا و متحدانش براي موثرنشان دادن تحريم ها، اين نيست كه در داخل كشور به ايجاد يك «فضاي كاذب» از افزايش قيمت ها دست بزنند و سپس ادعا كنند اين افزايش جهشي قيمت ها پي آمد تحريم هاست؟! دقيقا و در مقياسي بزرگتر از همان ماجراي انفجار بمب در نمازجمعه تهران؟!
آيا افزايش غيرطبيعي و پرشتاب بهاي سكه و دلار كه افزايش قيمت ساير كالاها و خدمات را از چند هفته قبل و مخصوصا طي چند روز گذشته در پي داشته است، همان ماموريت نيست؟ اگر هست - كه هست- اين ماموريت را چه كساني و يا كدام جريانات برعهده گرفته و عملياتي كرده اند؟! پاسخ اين سوال چندان دشوار نيست. چه كساني شرايط كنوني كشور را با دوران شعب ابيطالب مقايسه مي كردند؟ و راه برون رفت را در گشودن باب مذاكره با آمريكا مي دانستند؟! كه با خروش مقتدرانه حضرت آقا روبرو شدند. چه كساني از يكسو به افزايش مصنوعي قيمت سكه و دلار دامن مي زدند و از سوي ديگر به گونه اي حسابشده، اين افزايش قيمت را به حساب ايستادگي مردم و نظام در مقابل زورگويي ها و باج خواهي هاي آمريكا و متحدانش معرفي مي كردند و مثلا اينكه اگر سپاه از بستن تنگه هرمز سخن به ميان نياورده بود يا اگر دانشجويان انقلابي خشم مقدس خود را عليه آمريكا و انگليس مهار كرده بودند و يا... قيمت سكه و دلار افزايش نمي يافت؟!
و بگذريم از مراكز اطلاعاتي و امنيتي كشور كه جاي خالي آنها در اين ماجرا محسوس است!
6- و بالاخره؛ حالا كه قرار است تحريم نفتي ايران از 6 ماه ديگر عملياتي شود. چرا از هم اكنون؛ صدور نفت به كشورهاي اروپايي را متوقف نكرده و مشتريان پاي كار و فراوان ديگري را كه آماده خريد هستند جايگزين نكنيم؟ چرا نبايد از همين امروز با استناد به مواد 14 تا 23 كنوانسيون 1958 ژنو و مواد 17 تا 37 كنوانسيون جامائيكا، ابتدا ايست و بازرسي كشتي هاي عبوري تنگه هرمز را كه از سال 1991 داوطلبانه متوقف كرده بوديم، از سر نگيريم؟ و در مرحله بعد، از حق مسلم خود براي بستن تنگه هرمز به روي كشتي هاي متعلق به كشورهاي تحريم كننده نفت ايران استفاده نكنيم؟
حسين شريعتمداري

 



تحريم (گفت و شنود)

گفت: بالاخره اتحاديه اروپا تحريم نفتي ايران را تصويب كرد.
گفتم: ولي اقتصاددانان آمريكايي و اروپايي معتقدند كه اين تحريم اثر اندكي روي اقتصاد ايران دارد و در مقابل آمريكا و اروپاي بحران زده را با مشكلات جدي و شكننده روبرو مي كند.
گفت: به همين علت است كه زمان اجراي آن را به 6 ماه بعد موكول كرده اند.
گفتم: روزنامه آمريكايي يو. اس .اي تودي در يك تحليل مستند نوشته است اروپايي ها مي دانند كه تحريم نفتي ايران، كشورهاي اروپايي را با شوك شديد قيمت نفت و افزايش بحران مالي روبرو مي كند.
گفت: يك اقتصاددان انگليسي هم مي گويد؛ اروپا حق دارد از اجرايي شدن تحريم نفت ايران وحشت داشته باشد.
گفتم: يارو شير يا خط بازي مي كرد، شير اومد، از ترس فرار كرد!

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان

¤ به عنوان يك ايراني صبر و استقامت همسر شهيد احمدي روشن را مي ستايم و از ايشان تشكر مي كنم. واقعا همه زنان جامعه بايد زينب وار در برابر دشمنان بايستند و مشت محكمي بر دهان صهيونيسم بزنند.
امير زارعي- و چند شهروند ديگر
¤ وزير نفت عربستان گفته است حذف نفت ايران از بازار جهان را جبران مي كنيم. به او و تمام سران خائن و حلقه به گوش استعمار در منطقه مي گوييم به فضل الهي و موج بيداري مردم جهان، به زودي شر شما از سر مردم منطقه و جهان برداشته مي شود.
سعيدي
¤ بيداري اسلامي در منطقه و بخصوص انتخابات در مصر، رژيم صهيونيستي را مضطرب كرده است و در مورد لغو توافقات كمپ ديويد به مصر هشدار داده است. حال آنكه رژيم صهيونيستي در حال ترس و اضمحلال به سر مي برد، بهتر است به جاي هشدار به مصر و قبل از اينكه در ميان امواج بيداري اسلامي منطقه خاورميانه نابود شود، زودتر بساط خود را جمع و به همان جايي كه هولوكاست را به آنجا منتسب مي كند، برگردد و مردم فلسطين را آزاد كند.
يك دبير بازنشسته
¤ دشمنان داخلي و خارجي و آمريكا و اسرائيل، زحمت ذره اي تفكر به خودشان درباره ايمان مردم ايران اسلامي نمي دهند تا مشاهده كنند اين نيروي عظيم ايمان چطور همه نوع خصومت ها و توطئه هاي بزرگ و كوچك آنها را خنثي مي كند.
بلغار
¤ اينكه هدفمندي يارانه ها اجرا مي شود خيلي خوب است. اما افزايش دلار و سكه و گراني مسكن كمر مردم را خم كرده است و فشار زيادي بر قشر ضعيف جامعه وارد مي كند.
پورولي- تهران
¤ دولت چرا جلوي افزايش ناگهاني بهاي سكه طلا را نمي گيرد؟ افزايش قيمت سكه تبعات زيادي را براي مردم و جامعه دارد.
يك شهروند
¤ بي عملي مسئولان در برابر گراني سكه چه معني دارد؟ اين بار رواني زيادي را به دنبال دارد، چرا مسئولان نيروي انتظامي با دلالان ارز و سكه برخورد نمي كنند؟ فشار اين بار رواني بر دوش مردم است و مشاغل آزاد همه بيكار و منتظر نشسته اند.
شكيب از تهران
¤ بالا رفتن سودهاي بانكي، قطعا افزايش بازپرداخت وام و بهره هاي كلان وامهاي بانكي را به دنبال دارد و اين عين ربا و بانكداري ربوي در كشور است. سودهاي كلان و كارمزدهاي بالا، ربا است و اقتصاد جامعه اسلامي را نابود مي كند و با دين ما ناسازگار است. دولت نبايد زير بار اين قضيه برود و از چاله درآيد و به چاه بيفتد.
يك هموطن
¤ از مسئولان راه و ترابري مي خواهيم به جاي گسترش بيشتر آزادراهها و بزرگراهها، روي ريل ها سرمايه گذاري كنند كه هم اشتغالزايي را به دنبال دارد و هم هزينه كمتري به دنبال خواهد داشت.
يك شهروند
¤ شماره تلفن هاي اعلام شده براي شكايت آرد و نان اصلا پاسخگوي مردم نيست.
يك هموطن
¤ با توجه به هزينه هاي بالاي دارو و درمان و بخشهاي روان درماني و گفتار درماني و توانبخشي چرا 32 هزار تومان مستمري ماهانه مددجويان سازمان بهزيستي قطع شده است.
حسيني

 




گزارش خبري كيهان از تازه ترين نتايج بررسي صلاحيت ها

سرويس سياسي-
هيئت هاي نظارت استاني در بررسي صلاحيت داوطلبان نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي صلاحيت تعدادي از نمايندگان فعلي مجلس هشتم را تاييد كردند.
براساس گزارشهاي منتشر شده همه داوطلبان شاخص فراكسيون اقليت مجلس شوراي اسلامي كه كانديداي حضور در «رقابت بزرگ اسفند 90» بودند اما در مرحله نخست بررسي صلاحيت ها يعني هيئت هاي اجرايي رد صلاحيت شده بودند، توسط هيئت هاي نظارت استاني تاييد صلاحيت شدند.
عباسعلي كدخدايي در مورد اين مرحله از انتخابات گفت: داوطلباني كه صلاحيتشان در هيات هاي اجرايي مورد تاييد قرار نگرفته بود و شكايت كرده بودند، شكايت شان در هيات هاي نظارت استاني مورد بررسي قرار گرفت و تا پايان وقت روز شنبه، نتايج از طريق فرمانداري ها و بخشداري ها به داوطلبان اعلام شد.
سخنگوي شوراي نگهبان افزود: طبق تبصره 3 ماده 52 قانون انتخابات، داوطلباني كه در اين مرحله صلاحيتشان مورد تاييد واقع نشده، ظرف 24 ساعت از تاريخ ابلاغ نظر هيات هاي نظارت استاني توسط فرمانداري يا بخشداري مركز حوزه انتخابيه مي توانند شكايات خود را اعلام كنند كه در اين دوره، داوطلبان معترض در تهران مي توانند اين شكايات را به نشاني خيابان انقلاب، خيابان حافظ، پايين تر از تالار وحدت، ورزشگاه شهيد حيدرنيا و در استان ها به دفاتر نظارت و بازرسي شوراي نگهبان ارائه كنند.
سخنگوي شوراي نگهبان يادآور شد: شكايات داوطلبان در تهران از ساعت 8 صبح تا 16 بعدازظهر آماده دريافت است و در قبال ارائه شكايات، رسيد ارائه مي شود.
كدخدايي در پايان يادآور شد: ظرف 20 روز پس از دريافت شكايات فرصت رسيدگي در شوراي نگهبان داريم و اگر تمامي مراحل به خوبي انجام شود، در دوم اسفندماه نتايج قطعي را به حوزه هاي انتخابيه اعلام مي كنيم.
داوطلباني كه تاييد صلاحيت شدند
در مرحله دوم بررسي صلاحيت هاي داوطلبان مجلس نهم برخي از چهره هاي شاخصي كه در مرحله هيئت هاي اجرايي رد صلاحيت شده بودند در مرحله هيئت هاي نظارت تاييد صلاحيت شدند.
براين اساس افراد تاييد صلاحيت شده به شرح ذيل مي باشند: الهه راستگو، سهيلا جلودارزاده، علي مطهري، حميدرضا كاتوزيان، علي عباسپور، علي عسگري، انوشيروان محسني بندپي، محمدمهدي شهرياري، مجيد نصيرپور، عليرضا محجوب، داريوش قنبري، علي زنجاني، داوود محمدجاني، قدرت الله عليخاني.
داوطلباني كه صلاحيت شان احراز نشد
در مرحله دوم احراز صلاحيت ها هيات هاي نظارت صلاحيت تعدادي از داوطلبان را نتوانستند احراز كنند.
در اين مرحله، عباس اميري فر امام جماعت مسجد سلمان فارسي نهاد رياست جمهوري و بهمن شريف زاده كه به ترتيب در مرحله بررسي صلاحيت ها توسط هيئت هاي اجرايي تاييد و ردصلاحيت شده بودند، اين بار هر دو آنها در مرحله بررسي شكايات و رسيدگي به صلاحيت كانديداهاي انتخابات مجلس نهم از سوي هيئت هاي نظارت، رد صلاحيت شدند.
همچنين در جريان بررسي شكايات داوطلبان نمايندگان مجلس نهم توسط هيئت هاي نظارت استاني، عبدالجبار كرمي نماينده فعلي سنندج و نادر قاضي پور نماينده اروميه رد صلاحيت شده اند.
قاضي پور در مورد علت ردصلاحيت خود گفت: هيچ دليلي براي رد صلاحيتم عنوان نشده است. هر چند كه خودم مي دانم علت چيست. اين نظر اشخاص بوده كه من تاييد نشوم چون همواره با مسائلي در منطقه مخالفت كرده ام كه موجب ناراحتي افرادي شده است. اين نظر هيئت هاي نظارت و اجرايي نظر نظام نسبت به من نيست و كاملا شخصي و منطقه اي است.
مرتضي طلايي عضو شوراي شهر تهران هم با اعلام اينكه در اين مرحله به علت مدرك تحصيلي رد صلاحيت شده است گفت: بنا به حق قانوني خود نسبت به نظر هيئت نظارت استاني به هيئت مركزي شوراي نگهبان اعتراض كرده ام.

 



ميرتاج الديني: لايحه بودجه هفته آينده تقديم مجلس مي شود

معاون پارلماني رئيس جمهور از تقديم بودجه 91 به مجلس در هفته آتي خبر داد.
معاون پارلماني رئيس جمهور در اين رابطه گفت: لايحه بودجه 91 هفته آينده تقديم مجلس شوراي اسلامي مي شود.
حجت الاسلام سيدمحمدرضا ميرتاج الديني، توجه به اعتبارات عمراني با هدف تكميل طرح هاي نيمه تمام و توجه به اعتبارات مربوط به اشتغالزايي را از ويژگي هاي اصلي لايحه بودجه 91 برشمرد.
وي توجه به پيشبرد اهداف قانون هدفمندي يارانه ها را از ديگر جنبه هاي مهم لايحه بودجه دانست و افزود: براي پرداخت يارانه هاي نقدي، منابعي در لايحه بودجه در نظر گرفته شده است.
ميرتاج الديني گفت: طبق احكام بودجه، آنچه در بودجه امسال تصويب شده بود و تكرار و استمرار آن در لايحه بودجه سال آينده ضروري است لذا در اين لايحه نيز برخي موارد ابقا شده و احكام جديدي هم به آن اضافه شده است.

 



رئيس سابق سيا : حمله و تحريم بي فايده است بايد فتنه 88 را بازسازي كرد

رئيس سابق سازمان سيا ضمن نفي كامل به كارگيري گزينه نظامي عليه ايران، تنها راه متوقف شدن برنامه هسته اي كشورمان را حمايت از فتنه گران و راه اندازي جنبش سبز سال 88 دانست.
ژنرال مايكل هايدن كه بنابر گزارش مجله فارين پاليسي در روز جمعه 30 دي در جمع تعداد محدودي از كارشناسان آمريكايي در موسسه «مركز حفظ منافع ملي آمريكا» سخن مي گفت، آخرين ارزيابي خود را درباره راهبرد صحيح مواجهه با برنامه هسته اي ايران بيان كرد.
هايدن گفت: «دولت بوش رئيس جمهور سابق آمريكا پس از بررسي هاي فراوان به اين نتيجه رسيد كه حمله هوايي به تاسيسات هسته اي ايران نه تنها فكر بدي است بلكه باعث خواهد شد تا وضع براي ممانعت از ادامه فعاليت هاي هسته اي ايران در آينده مشكل تر شود».
هايدن ادامه داد: «دولت بوش به اين نتيجه رسيده بود كه بدون اشغال كامل نظامي ايران كه هيچ كس خواهان آن نيست، نتيجه اقدام نظامي محدود عليه ايران و تاسيسات هسته اي آن مي تواند شرايط را بدتر كند و اثر معكوس داشته باشد. حمله نظامي به تاسيسات هسته اي ايران يك آرام بخش در كوتاه مدت است».
وي سپس به ارزيابي توان اسرائيل براي حمله به ايران پرداخت و گفت: «بر اين اعتقادم كه اسرائيل نه مي توانست و حتي نه خواهد توانست اقدام به حمله هوايي به ايران كند زيرا توانايي اين عمليات را ندارد و تنها اين نيروي هوايي ارتش آمريكاست كه قابليت و ظرفيت حمله هوايي به ايران را دارد، هر چند كه هنوز معتقدم فكر حمله نظامي به ايران بد است. حمله هوايي به ايران فراتر از توانايي و ظرفيت اسرائيل است و اسرائيل نمي تواند اقدام به چنين عملياتي كند. اسرائيل تنها شرايط و اوضاع را براي حل مسئله هسته اي ايران بدتر و مشكل تر خواهد كرد».
هايدن در ادامه تاكيد كرد: «متوقف كردن و كند كردن فعاليت هاي هسته اي ايران از طريق تشويق مخالفان در داخل ايران بهترين اقدام خواهد بود. جريان اعتراضات ژوئيه سال 2009 ميلادي در ايران و به راه افتادن جنبش سبز عليه نظام حاكم اگرچه نهايتا با شكست روبرو شد اما ايجاد و شكل گيري آن در ايران رخ داد و براي نظام حاكم در ايران هشدار دهنده بود».
وي در پايان گفت: «منظور آمريكا اين نيست كه ايران به توانايي هسته اي دست پيدا نكند بلكه هدف آمريكا اين است كه نظام كنوني در ايران به توانايي هسته اي دست پيدا نكند. شايد اگر درايران تغييراتي در دولت حاكم انجام مي شد از نگراني هاي آمريكا براي رسيدن ايران به توانايي هسته اي كاسته مي شد».
هايدن كه رياست آژانس امنيت ملي آمريكا را از سال 1999 تا 2005 و پس از آن رياست سازمان سيا را از سال 2006 ميلادي تا فوريه 2009 ميلادي در كارنامه خود دارد، 39 سال در نيروي هوايي ارتش آمريكا خدمت كرده است.
اين اظهارنظر هايدن يكي از مهم ترين شواهدي است كه نشان مي دهد اصلي ترين گزينه موجود در سبد آمريكا عليه ايران گزينه حمايت از نيروهاي غرب گراي داخلي است و بقيه گزينه ها در حكم عامل كمكي به آن محسوب مي شود.
هدف: انتخابات ايران
در همين حال منابع صهيونيستي اعلام كردند مهم ترين هدف تشديد لفاظي در اروپا و آمريكا درباره تحريم بانك مركزي و خريد نفت ايران تاثيرگذاري بر فضاي انتخابات مجلس در ايران است.
طي دو روز گذشته و در حالي كه اعلام شده كشورهاي عضو اتحاديه اروپا احتمالا دوشنبه آينده (3 بهمن 1390/ 23 ژانويه 2011) تحريم خريد نفت و معامله با بانك مركزي ايران را نهايي خواهند كرد، برخي منابع غربي كه بويژه به اسرائيل نزديك هستند اعلام كرده اند هدف اصلي اين تحريم ها نه تحريم واقعي نفت و بانك مركزي ايران بلكه سوق دادن فضاي داخلي ايران در آستانه انتخابات به سمتي است كه جريان اصولگرا و هوادار مقاومت نزد مردم دچار بحران اعتبار شود.
پايگاه اينترنتي فرانسوي زبان گيسن نيوز در روز 30 دي 1390 (20 ژانويه 2011) در گزارشي در اين باره نوشت: «اعضاي اتحاديه اروپا به دنبال راهبردهاي موقتي در قبال نفت ايران هستند و قطع كامل صادرات نفت ايران در دستور كار آنها نيست و هدف اصلي آنها برنامه ريزي براي تحت الشعاع قرار دادن تقويم سياسي داخلي ايران است. خطرات تحريم نفتي ايران براي اقتصاد جهان فراوان است. هدف پنهان غرب از اين تحريم ايجاد نارضايتي مردمي در ايران و بي اعتبار كردن گروه هاي سياسي ضد غرب نزد ايراني هاست».
آلكس ايوب، در گزارشي براي شبكه تلويزيوني «بي بي سي عربي» هم كه روز 30 دي منتشر شد، با ارائه تحليلي مشابه، هدف تحريم هاي غرب را «تاثيرگذاري بر جدول رويدادهاي سياسي در ايران» اعلام كرد و نوشت: «هدف قرار دادن نظام سياسي ايران محور اصلي سياست آمريكاست و واشنگتن براي ايجاد ناآرامي داخلي در اين كشور تلاش مي كند».
وي اضافه كرد: گزارش ها بيانگر اين است كه آمريكا براي از پاي درآوردن نظام ايران و محاصره اقتصادي آن تلاش مي كند تا در داخل اين كشور اعتراض هاي مردمي آغاز شود و مانند آنچه سوريه شاهد آن است نظام در آستانه سقوط قرار گيرد. به اين وسيله آمريكا مي خواهد از گزينه نظامي پرهيز كند كه خطرها و پيامدهاي زيادي دارد».
روزنامه هاآرتص هم در گزارشي كه روز پنج شنبه 29 دي 1390 (19 ژانويه 2011) منتشر شد، «آغاز مجدد ناآرامي در ايران پس از انتخابات مجلس» را مهم ترين هدف فشارهاي اخير غرب اعلام كرد.
هاآرتص نوشت: «اسرائيل به تكرار اعتراضات داخلي در ايران پس از انتخابات پارلماني اين كشور اميد بسته است. نهادهاي امنيتي اسرائيل در برابر مارتين دمپسي رئيس ستاد ارتش آمريكا گزارشي را ارائه خواهند كرد كه در آن اين مساله مورد تاكيد قرار مي گيرد».
مارتين دمپسي رئيس ستاد ارتش آمريكا روز پنج شنبه 29 دي وارد تل آويو شده است.
هاآرتص ادامه مي دهد: «نهادهاي امنيتي اسرائيل بر سرنگوني نظام ايران از طريق تاثيرگذاري مجازات ها و تلاش براي تكرار اعتراضات پس از انتخابات پارلماني در اين كشور اميد بسته اند».

 



ساده لوحي نكنيد! (خبر ويژه)

يكي از عناصر فراري نزديك به حزب مشاركت در حالي به كشور برگشت كه از وضعيت روحي خوبي برخوردار نيست.
پايگاه اينترنتي «نداي سبز آزادي» وابسته به مزروعي و شماري از عناصر مشاركتي خارج نشين از بازگشت سعيد رضوي فقيه به كشور و بازداشت وي خبر داده است. رضوي فقيه از عناصر نفوذي در دفتر تحكيم و نزديك به حزب مشاركت بود كه مدتي نيز به كروبي نزديك شد. وي مدت ها در پاريس به سر مي برد و به انتشار مطالب تند عليه جمهوري اسلامي مشغول بود اما گويا پس از مدتي، اوضاع روحي وي به هم ريخته به نحوي كه با وجود مخالفت دوستان، اقدام به مراجعت كرده است.
به گزارش «نداي سبز»، وضعيت روحي رضوي فقيه كه پس از حوادث انتخابات سال 88 به پاريس رفته بود، مساعد نيست. او در فرودگاه امام در تهران بازداشت شده است.
گفتني است با توجه به تجربه هاي قبلي، نبايد درباره افراد ياد شده كه بدترين دشمني ها و دروغ پردازي ها را عليه مردم و نظام جمهوري اسلامي ايران داشته و آشكارا به وطن فروشي تن داده اند، ساده لوحي كرد.

 



معاريو: اسرائيل مي داند كه فرصتي براي مهار ايران باقي نمانده است (خبر ويژه)

روزنامه هاي صهيونيستي نسبت به احتمال پيشرفت هاي هسته اي ايران ولو به روش ترور و تحريم ابراز نااميدي كردند.
هاآرتص در اين زمينه نوشت: ترور متخصصان ايران نه تنها برنامه هسته اي اين كشور را به تاخير نمي اندازد بلكه ممكن است جان متخصصان در كشورها و دولت هاي ديگر را نيز به خطر بيندازد. آيا ترور دانشمندان به برنامه هسته اي ايران ضربه مي زند؟ در پاسخ بايد گفت امروز برنامه هسته اي ايران به قدري گسترده شده است كه صدها دانشمند و هزاران كارشناس در اين زمينه فعاليت مي كنند و ترور دانشمندي كه معلوم نيست نبود وي به منزله ضربه اي جدي به برنامه ايران باشد چندان ارزش خطر كردن ندارد. اين برنامه در مرحله اي نيست كه نبود يك نفر در روند كلي آن تاثيرگذار باشد. به همين خاطر نبايد اميدوار بود كه اين ترورها باعث به تاخير انداختن برنامه هسته اي ايران و يا تجديدنظر در اهداف سياسي استراتژيك اين كشور شود بلكه برعكس موجب تقويت اراده ايران در زمينه ادامه فعاليت هاي هسته اي مي شود.
به نوشته اين روزنامه انتقام روي ديگر سكه ترور است و اگر دانشمندان ايراني از ترور مصون نباشند دانشمندان ديگر دولت ها نيز از اين حوادث در امان نخواهند بود. زيان اين روش براي اسرائيل بيشتر از سود آن است.
هاآرتص همچنين لغو رزمايش مشترك آمريكا و اسرائيل را مورد توجه قرار داد و نوشت: مشهود است كه آمريكا نمي خواهد وضع حساس منطقه را در قبال ايران، بيش از پيش با مخاطره مواجه كند.
معاريو ديگر روزنامه صهيونيستي نيز نسبت به اثرگذاري تحريم ها در مهار برنامه هسته اي ايران ابراز نااميدي كرد.
معاريو در تحليلي نوشت: علي رغم تاكيدهاي نخست وزير اسرائيل بر لزوم برقراري تحريم هاي فلج كننده تر عليه ايران، اسرائيل ديگر به اين نتيجه رسيده است كه فرصتي براي تحريم هاي تازه و نتيجه بخش باقي نمانده است.

 



هدفگذاري 200كرسي و رد صلاحيت برخي نامزدهاي حلقه انحرافي (خبر ويژه)

يك سايت نزديك به حلقه انحرافي از رد صلاحيت شماري از نامزدهاي نزديك به اين جريان خبر داد.
«شبكه ايران» وابسته به روزنامه ايران در خبري، افراد زير را جزو رد صلاحيت شدگان نزديك به جريان متبوع خود معرفي كرده است. بهمن شريف زاده، عباس اميري فر، فريد اجلالي، حنيف حسين ستاريان، منوچهر عسگري، شكر الله عطارزاده، عبدالله ساور، اصغر بالسيني، قهرماني چابك، اسماعيل محروقي، محمد بديع زاده، جعفر جمشيدي راد، حسين عادلي، محمد پيران، فضايل تقي لو، رسول خضري، محمدرضا تقوي فر، شمس، فياضي، آتنا آل ياسين، هومن اسدي كيا، اميرحسين ستاريان، فاطمه آجرلو، حسين سالاري و حسين رئيسي.
در همين حال «جهان» (پايگاه خبري جمعيت رهپويان انقلاب به دبيركلي زاكاني) در خبري، ضمن تاييد رد صلاحيت اميري فر و شريف زاده از سوي هيئت هاي نظارت تصريح كرد حلقه انحرافي با شناسايي و تمركز روي حدود 200 حوزه انتخاباتي، تك نماينده، تاكنون با 122 نامزد به صورت چهره به چهره وارد رايزني شده و به توافق رسيده است.
در همين حال برخي گزارش ها حاكي است صلاحيت برخي نامزدها نظير عليرضا محجوب، سهيلا جلودارزاده، علي مطهري، كاتوزيان، عباسپور و علي عسكري در هيئت هاي نظارت تاييد شده است هر چند كه اعلام نظر نهايي بر عهده شوراي نگهبان است و پس از رسيدگي نهايي صورت خواهد گرفت. گفته مي شود صلاحيت قاضي پور و كرمي نمايندگان اروميه و سنندج در هيئت هاي نظارت نيز رد شده است.

 



گري سيك: اوباما با تحريم اقتصادي مي خواهد دهان مخالفان خود را ببندد (خبر ويژه)

مشاور اسبق امنيت ملي در 3 دولت آمريكا معتقد است تحريم هاي اقتصادي عليه ايران معكوس عمل كرده و اوباما مشغول يك بازي تبليغاتي مقابل ايران براي توجيه مخالفان خود است.
گري سيك در تحليلي نوشت: طي چند هفته اخير پيام هاي به شدت ناهماهنگي از واشنگتن صادر مي شود كه مرا در فكر فرو برده است. يك نتيجه گيري، وجود آشفتگي تازه و بي كفايتي است اما توضيح جايگزيني هم مي تواند وجود داشته باشد و آن وجود يك تلاش پيچيده براي ارسال پيام هاي متفاوت به مخاطبين مختلف است تا مخالفان اوباما هم بدين ترتيب خلع سلاح شوند.
مشاور امنيت ملي در دولت هاي فورد، كارتر و ريگان در اين تحليل به مواضع متناقض كساني چون لئون پانه تا وزير دفاع درباره تهديد نظامي عليه ايران و همچنين لغو رزمايش مشترك آمريكا و اسرائيل مي پردازد و مي نويسد: تحولات يك ماه گذشته نمونه اي شگفت از ابهام در سياست هاي واشنگتن را نشان مي دهد اما چرا؟ دولت اوباما با مسئله ايران 3 مشكل دارد؛ اول اينكه سال جاري ميلادي سال انتخابات در آمريكاست و كنگره مصمم است تحريم هاي كاملي عليه بخش نفت ايران وضع كند. به يك معنا اين مرحله نهايي از فرايند تحريم هاست. آمريكا و متحدانش براي 16 سال تحريم هايي بر پشت تحريم هايي ديگر بر ايران، با هدف اعلامي تغيير مسير در برنامه هسته اي اش، تحميل كرده اند. اين مؤثر واقع نشد. وقتي كه تحريم ها آغاز شد، تعداد سانتريفيوژهاي ايران صفر بود. پس از تحريم هاي زيادي و شتابزده سال بعد ايران حدوداً 8000 سانتريفيوژ فعال و ذخيره قابل توجهي از اورانيوم با غلظت پايين دارد.
وي ادامه مي دهد: مشكل دوم اين است كه دولت اوباما به جديت تأثيرات بالقوه كشيده شدن به سمت يك جنگ با ايران را بررسي و تصميم گرفته كه بازگشت به مسير مذاكره ضروري است اما - به عنوان مشكل سوم- دولت نتانياهو به مسير مذاكره اطمينان ندارد. براي اعمال شديدترين تحريم ها فشار مي آورد. نفوذ اسرائيل نبايستي دست كم گرفته شود، بخصوص در سال انتخابات و با وجود نخست وزيري در اسرائيل كه هيچ كوششي براي انكار تحقير كردن رئيس جمهور اوباما نمي كند (در حقيقت اسرائيل ممكن است در خصوص جنگ با ايران منزوي تر باشد تا آن چيزي كه در نگاه اول به نظر مي آيد. ران پال در مخالفتش با جنگ عليه ايران رك و راست تر بوده و آراي بيست درصد يا بيشتر دور مقدماتي جمهوري خواهان را به خود جلب كرده است.) لذا دولت آمريكا در چنين شرايطي چه خواهد كرد؟ اگر اين تحليل درست باشد، كانالهاي ارتباطي با ايران خواهد گشود؛ هر حركت مذاكراتي خود را با يك بيانيه تند عليه ايران همراه خواهد كرد. تا افكار عمومي را بر روي مخالفت غيرقابل تغيير با تهديدها و پيشرفت هاي هسته اي ايران متمركز كند؛ و با قاطعيت به اسرائيل مي گويد كه دخالت نكند.
گري سيك همچنين نوشت: اين نوع شطرنج سه بعدي نه تنها بسيار پيچيده است، بلكه معمولاً نقطه قوت آمريكا نمي باشد. طبيعتاً نمي توان با ايران بدون جلب توجه عمومي، چه در آمريكا، اسرائيل، خاورميانه عربي، يا هر جاي ديگري، مذاكرات مهمي داشت. ولي اگر به اندازه كافي گرد و خاك ضد ايران پخش كنند، ممكن است كه هرگونه حمله هماهنگ را، واقعي يا تمثيلي، خنثي كنيد.
وي در پايان نوشت: تحريم هاي جديد شش ماه ديگر، درست قبل از برگزاري كنگره هاي انتخاباتي اعمال خواهد شد. رئيس جمهور اوباما بايستي تا آن زمان چيزي در دست داشته باشد، اگر بخواهد تحريم ها را تعليق كند. اين مشابه ديپلماتيك بازي دو دقيقه اي در فوتبال آمريكايي است. اين يك ابتكار جالب است اگر موفقيت آميز باشد، ولي براي قلب ضعيف مناسب نيست.

 



آتلانتيك: تا مردم هستند براندازي در ايران به جايي نمي رسد (خبر ويژه)

سياست براندازي در ايران به نتيجه مطلوب نخواهد رسيد.
رابرت رايت از سردبيران پايگاه اينترنتي و تحليلي آتلانتيك در توضيح گزاره فوق نوشت: يكي از موضوعاتي كه در مبارزات انتخاباتي آمريكا به ويژه در حزب جمهوري خواه تأييد مي شود، سياست براندازي در ايران است. اما به نظر مي رسد كه همين آقايان هم حداقل تا اين حد دچار توهم نيستند كه با چند روز بمباران سنگين مي توان تكليف ايران را يكسره كرد. اما نكته در اين است كه چرا از تجربه هشت سال جنگ آمريكا در عراق درس نگرفته اند. مگر غير از اين است كه در فرداي تغيير رژيم در عراق حاكمان جديد بغداد از آمريكا خواستند كه گور خود را گم كند و از آن طرف هم روابط دوستانه اي با كشور خصم آمريكا (يعني ايران) برقرار كردند.
رايت مي افزايد: اكثريت جامعه ايران، برنامه هسته اي و غني سازي را به عنوان بخشي از برنامه غيرنظامي براي توليد انرژي، يك حق و خواست ملي تلقي مي كنند. حتي براساس نظرسنجي 78 درصد آنها هم كه در انتخابات دو سال پيش به رقيب احمدي نژاد رأي دادند، گفته اند ايران تحت هيچ شرايطي نبايد از حق خود براي فعاليت هاي هسته اي صرف نظر كند. بدين ترتيب برنامه هسته اي و مسئله غني سازي چيزي نيست كه ولو با براندازي در ايران منتفي شود.
تحليلگر آتلانتيك يادآور شده است: علاوه بر همه اينها بايد در نظر داشت كه بخش وسيعي از مردم ايران همچنان از جمهوري اسلامي حمايت مي كنند. به نوشته رايت، در مداخله نظامي 100 هزار نفري در عراق، به نتايجي كه طراحان جنگ در نظر داشتند، منتهي نشد.




 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14