(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 5 بهمن 1390- شماره 20127

مستندهاي شهيد احمدي روشن و حاجي بخشي توليد مي شود
استقبال گسترده از نمايش «بهترين كادوي دنيا»
ليگ مشاعره در شبكه آموزش برگزار مي شود
پنج فيلم سينمايي برگزيده جشنواره 1404 جايزه ويژه مي گيرند
حمله به تأسيسات هسته اي ايران در فيلم هاليوودي
تحليلي بر تأثير تحولات جهاني بر سينما
99درصد سينما!
نظري بر اجراي نمايش «مشروطه بانو»
قرائت انگليسي از مشروطه!
محسن محمدباقر به بهانه راه اندازي بنياد تعزيه اعلام كرد
«دانشكده تعزيه» افتتاح مي شود



مستندهاي شهيد احمدي روشن و حاجي بخشي توليد مي شود

دو فيلم مستند درباره زندگي و شخصيت شهيد احمدي روشن و حاجي بخشي توسط صدا و سيما توليد و به نمايش درخواهد آمد.
فيلم مستند شهيد احمدي روشن (دانشمند هسته اي كشورمان كه به دست عوامل صهيونيست به شهادت رسيد) در شبكه سوم سيما توليد خواهد شد. معاون سيما در نامه اي از علي اصغرپور محمدي، مدير شبكه سه سيما خواست در راستاي معرفي بهتر و تبيين ابعاد شخصيتي شهيد، اين مستند را در اولين فرصت و پيش از اربعين «شهيد احمدي روشن» تهيه و از شبكه پخش شود. علي دارابي در اين نامه بر حضور و گفت وگو با همسر، والدين و همرزمان شهيد در برنامه هاي گفت وگو محور و ميزگردها تاكيد كرده است.
همچنين معاون سيما، مدير شبكه دو سيما را براي اقدام در خصوص ساخت مستند فاخر و جذاب از مرحوم «حاج ذبيح الله بخشي» از يادگاران دوران دفاع مقدس مامور كرد. دارابي در نامه اي به همين منظور خطاب به علي بخشي زاده، مدير شبكه دو سيما تصريح كرد: ساخت مستندي فاخر و جذاب از ايشان و پخش در آستانه چهلم آن مرحوم كمترين انتظاري است كه از همه ما وجود دارد.

 



استقبال گسترده از نمايش «بهترين كادوي دنيا»

اجراي نمايش «بهترين كادوي دنيا» به خاطر استقبال گسترده مخاطبان تمديد شد.
اين نمايش به نويسندگي و كارگرداني رضا حسين آبادي به آسيب شناسي معضلات اجتماعي جوانان مي پردازد و به همت مديريت محله كيانشهر جنوبي در محلات جنوب تهران روي صحنه رفته است.
«بهترين كادوي دنيا» تا اواسط اين هفته اجرا مي شود و طي هفته هاي جاري نيز به نوبت در مناطق مختلف تهران به نمايش درخواهد آمد.

 



ليگ مشاعره در شبكه آموزش برگزار مي شود

مدير شبكه آموزش از برگزاري ليگ مشاعره دانش آموزي در سال آينده خبر داد.
دكتر محمدمهدي قاسمي- مديرشبكه آموزش سيما- با اعلام مطلب فوق اظهار داشت: به دنبال برگزاري موفق ليگ ملي مشاعره در 7 استان كشور و پخش مرحله نهايي آن در عيد نوروز تصميم به برگزاري ليگ مشاعره دانش آموزي گرفته ايم.
وي افزود: تقويت باورهاي ملي، توجه به فرهنگ و ادب كشور، آموزش ادبيات فارسي، توجه به مولفه هاي دين، اميد، آگاهي و اخلاق و حضور شعرا و مشاعره كنندگان از سنين مختلف از ويژگي هاي برنامه «چكامه» است.
قاسمي اظهار داشت: با توجه به ويژگي هاي متعدد اين برنامه كه باعث شد به عنوان برترين برنامه تركيبي از سوي معاون سيما مورد تقدير قرار گيرد، قرار است طي مذاكره اي با وزير آموزش و پرورش ليگ مشاعره دانش آموزي در سراسر كشور برپا گردد.
وي تصريح كرد: طراحي هاي نخستين براي اين ليگ مشاعره توسط برنامه سازان «چكامه» در حال انجام است و جزواتي فراهم شده تا به وزارت آموزش و پرورش ارائه گردد تا پس از تكثير بين دانش آموزان در سراسر كشور توزيع گردد.

 



پنج فيلم سينمايي برگزيده جشنواره 1404 جايزه ويژه مي گيرند

دبير بخش سينماي جشنواره هنري 1404 اعلام كرد در بخش سينمايي اين رويداد فرهنگي با افزايش جايزه ها، به پنج فيلم سينمايي برگزيده، جايزه ويژه اهدا مي شود.
سهيل جهان بيگلري گفت: افزايش تعداد جوايز بخش فيلم بلند سينمايي جشنواره هنري 1404 در آستانه نزديك شدن به زمان برگزاري اين رويداد فرهنگي تلاشي براي حمايت از آثار فاخر و ارزشمندي است كه با اهداف اين جشنواره همخواني دارند. وي ادامه داد: توجه به ايجاد الگوهاي توليدي نوين در عرصه سينما يكي از مهم ترين اهدافي است كه در سازمان توسعه سينمايي سوره و به دنبال آن در بخش سينماي جشنواره 1404 داريم، آثاري كه از نظر مضمون و ساختار همسو با اين اهداف باشند برگزيده، معرفي و تقدير مي شوند.
مديرعامل سازمان توسعه سينمايي سوره افزود: نگاه ما به جشنواره هنري 1404 محدود به امسال نيست و چشم اندازي وسيع تر براي توليد آثار كوتاه، مستند و بلند سينمايي در اين بخش داريم، با برنامه ريزي هايي كه از امسال شروع شده اميدواريم سال 91 در بخش سينما آثاري متنوع و جذاب براي مخاطب داشته باشيم.

 



حمله به تأسيسات هسته اي ايران در فيلم هاليوودي

دولت آمريكا كه از متوقف كردن برنامه هسته اي ايران در دنياي واقعي باز مانده است، تصميم گرفته بمباران تاسيسات هسته اي ايران و توهين به پرچم كشورمان را حداقل در فيلمي تخيلي محقق كند .
به گزارش فارس، در فيلم «ترانسفورمرز 3» محصول سال 2011، صحنه هايي از حمله به تاسيسات به اصطلاح غيرقانوني هسته اي كشوري خاورميانه اي آورده مي شود كه با نشان دادن پرچم ايران به صورت واژگون، معلوم مي شود كشور مورد نظر ايران است .
در بخشي از اين فيلم، سربازاني حضور دارند كه به زبان فارسي صحبت مي كنند و در حال محافظت از نيروگاه هسته اي هستند اما آمريكايي ها با استمداد از آدم فضايي هايي شبيه به ربات، به تاسيسات هسته اي ايران حمله مي كنند تا حداقل در يك فيلم علمي- تخيلي بتوانند به آرزوي خود در متوقف كردن برنامه هسته اي ايران جامه عمل بپوشانند .
نكته قابل توجه در خصوص سه گانه ترانسفورمرز، اين موضوع است كه به رغم دشمني آدم فضايي ها با دولت آمريكا در پارت اول، سازندگان اين فيلم عملي- تخيلي ترجيح داده اند كه براي متوقف كردن برنامه هسته اي ايران، آدم فضايي ها را با دولت آمريكا متحد كنند . آدم فضايي ها همچنين با هدف حفاظت از امنيت مردم جهان! اقدام به كشت و كشتار دشمنان مي كنند و جالب اينكه قهرمان داستان كه آدم فضايي ها مامور حفاظت از جان وي هستند، يك جوان آمريكايي بيكار است كه به واسطه ركود اقتصادي در آمريكا، توان پيدا كردن شغل را ندارد. در واقع، اين قهرمان اگر در فضاي واقعي حضور داشت الان احتمالاً در خيابان هاي آمريكا مشغول تظاهرات عليه دولت آمريكا بود اما كارگردانان آمريكايي ترجيح داده اند چنين شخصيتي را در جايگاه قهرمان مبارزه با ايران جا بزنند .

 



تحليلي بر تأثير تحولات جهاني بر سينما
99درصد سينما!

جواد سهيلي نيك
اساس پيدايش هر پديده اي از آغاز به مجموعه اي از پيش آمدهايي بستگي دارد كه شرايط ظهور آن پديده را ممكن مي سازد. سينما در آغاز بي هيچ تصوري از «هنر»، پديد آمد و تنها انقلابي در عرصه عكاسي، تصور مي شد.
هرچند به رسميت شناخته شدن اين انقلاب مكانيكي به اندازه تمام تاريخ سينما؛ پر از مشقت ها و مجاهدت هاي بسيار بود، اما به نظر مي رسد اساس اين رسميت، نوعي نظريه قابل اثبات، براساس تعاملات فرهنگي و اجتماعي است.
تثبيت مفهوم سينما به عنوان «زبان»، اگرچه منشاء ترديدهاي بسياري در توانايي ذاتي زبان تصويري بود، اما در دهه هاي بعدي به نزاعي شديد ميان دو تفكر حاكم بر سينما (ماركسيسم و امپرياليسم) گرديد. چيزي كه مدت ها مدنظر رهبراني چون: لنين و بعدها استالين و فيلمساز- نظريه پردازاني چون آيزنشتاين و بسياري ديگر بود، به سرعت تبديل به ابزاري نه تنها براي بيان عقايد خودي، كه بيشتر براي سركوبي نظرات طرف مقابل گرديد.
جوانان پرشوري كه اميدهاي رهايي بخشي انسان ها را در انقلاب ماركسيستي جست وجو مي كردند، نه تنها به هنري انقلابي؛ بلكه به: انقلابي كردن تمام هنرها مي انديشيدند! اما اتفاقات بعدي، به ويژه انقلاب سال1968 فرانسه، انقلابي كه عميقاً سينمايي بود؛ تا حد زيادي موجب دلزدگي جوانان و روشنفكران سينما از ماركسيست گرديد. (در آن سال حزب كمونيست فرانسه از دانشجويان معترض حمايت نكرد) و اين دلزدگي، اساس بسياري از تحولات بعدي سينما شد. حال ديگر به نظر مي رسيد: خود انسان، اهميت بيشتري يافته و فرديت، جاي خود را به «اجتماع كارگري» داده بود.
دستاوردهاي اين تغيير نگرش، باب جديدي بود كه در مباحث اساسي سينما خود را بروز مي داد. مباحثي چون: جنسيت- نژاد و قوميت- محيط زيست- حقوق بشر و بسياري موارد ديگر. رفته رفته به نظر مي رسيد، هركس به تنهايي مي خواهد حق از دست رفته همفكران خود را از اجتماع، بستاند. به طور مثال: فمينيست ها، به حقوق از دست رفته زنان تأكيد مي كردند؛ رنگين پوستان نيز چنين تصوري را داشتند. دوستداران محيط زيست، ديگران را متهم به نابودي زمين مي كردند و...
در سال هاي بعد، اين تلاش ها بازهم فردي تر، اما انساني تر شد. به طوري كه در عصر پست مدرن (كه نوعي تفكر امپرياليستي تلطيف شده بر آن حاكم است) تمام اميدهاي رهايي بخشي انسان ها، برعهده يك نفر (كه عموماً انساني پاك و گاه ماورائي است) گذاشته شده.
تغيير روند در نظريه و رويه هاي حاكم بر هنر، اگرچه به مقدار زيادي بر انقلاب ها وابسته بوده، اما اين انقلاب ها را، نمي توان جز در حيطه تحولات فكري، فرهنگي و اقتصادي هر جامعه بررسي كرد. هر نظام فكري؛ سلسله اي از زيبائي شناختي مختص خود را كه، البته بر پايه امكانات، محدوديت ها، و بويژه جهان بيني خاص آن تفكر استوار بود، بر بدنه هنر تزريق كرد. بنابراين مي توان نتيجه گرفت: تحولات بزرگ، در عرصه هنر، بي شك متأثر از تحولات عميق در عرصه هاي تفكري و شرايط خاص اجتماعي هر اجتماعي است. تحولاتي چون: انقلاب ها، جنگ ها، سرنگوني و پاگرفتن حكومت ها و.. به طور مثال: سينماي پيش و پس از انقلاب اسلامي ايران، دفاع مقدس و ظهور سينماي دفاع مقدس و...
البته منظور بنده بررسي انقلابي تاريخ سينما، و يا توضيح واضحات نيست، بلكه بيشتر توجه دادن به اين نكته است كه: به احتمال زياد در سال هاي آينده، شاهد سبك ها، شيوه ها و نگرش هاي جديدي در عرصه هنر، بويژه سينما خواهيم بود. بررسي تحولات اخير (بيداري اسلامي و جنبش وال استريت) توانايي هاي بالقوه بسياري براي تغيير در تركيب و ساختارهاي رايج هنري امروز را نمايان مي كند.
سرنگوني ديكتاتورهاي عربي از چند وجه مي تواند بر نظريه هاي رايج هنر تأثير بگذارد. اول: اروپا و آمريكا، كه هميشه خود را در تمام عرصه ها پيشرو مي دانستند، حالا كشورهاي فقير عربي را از خود پيشتر ديده اند. اين امر باعث توجه بيش از پيش نظريه پردازان اجتماعي و هنري به آنچه تاكنون «هنر جهان سوم» مي ناميدند خواهد شد، و شايد آنها را مجبور به باور اين نكته كه اين جوانان مي توانند تمام انحصارها را فرو ريزند، نمايد تا تعاريفي دموكراتيك تر (و نه يكسويه) از تعابير قبلي ارائه نمايند و اين دقيقاً به معناي درهم ريختن نظريه «هنر جهان سوم» خواهد بود.
دوم: خود باوري نزد جوامع بيدار شده، بالا مي رود و ايشان خود را قادر به درهم ريختن تمام ساختارهاي رايج مي دانند.
سوم: به طور طبيعي در پي احقاق حق برخواهند آمد و در مورد تقليد، كپي برداري و محدوديت در ساختارهاي كشورهاي غربي (كه حامي ديكتاتورهاي كشورشان بوده اند) تجديدنظر خواهند كرد و واين امر شايد به شكل گيري قواعد جديدي در هنر اين كشورها منجر گردد.
چهارم: با از بين رفتن ديكتاتورها و برچيده شدن بساط محدوديت ها و بي عدالتي هاي گذشته، عرصه براي بروز خلاقيت هاي جوانان با استعداد اين كشورها فراهم خواهد شد.
پنجم: مهم ترين اتفاقي كه شايد آرزوي تمام هنرمندان مسلمان باشد، معرفي «اسلام» به عنوان اميد رهايي بخشي انسان هاست. اين امر محقق نمي شود مگر آنكه نظريه پردازان مسلمان از هم اكنون نسبت به بازآفريني و يا خلق مفاهيم نوين، نوعي زيبائي شناسي خاص را با ويژگي هايي چون: ساختار شكن بودن، عدالت خواهي و البته آموزه هاي ديني و مذهبي، اقدام نمايند. اين دگرگوني بي شك از ادبيات شروع خواهد شد و همه گير شدن و تبديل به سبك شدن آن، بستگي به همگرايي اين ملت ها و استقبال ساير ملت ها از اين هنرها خواهد بود.
اما به نظر مي رسد اين تحولات در آن سوي آب ها (قلب اروپا و آمريكا) شتاب بيشتري داشته باشد. نگاهي اجمالي به شعارهاي معترضان جنبش وال استريت و بررسي شرايط حاكم بخوبي نشان دهنده تغييرات بسياري در نگرش و جهان بيني حاكم بر جوامع غربي است.
99 درصد مردم فقير يعني: تفاوت آشكار و چرخش كامل از نگره فردگرايانه غربي در تعيين سرنوشت خويش. فروريختن اين تصور كه: مردم با رأي دادن به طور دموكراتيك، سرنوشت خويش را رقم مي زنند، ذهن ها را به اين سمت سوق خواهد داد كه: رأي دهندگان (99%) تنها بردگان رأي دهندگان (1%) بوده اند! كه تبعات آن علاوه بر تسخير فيزيكي وال استريت، مي تواند منشأ تغيير تمام تصورات و نظريه هاي حاكم بر روابط اجتماعي و البته فرهنگي غرب باشد.
اين انقلاب اگرچه تماماً بر پايه اقتصاد شكل گرفته، اما هيچ نشاني از تفكر ماركس در آن ديده نمي شود. چرا كه اين شكاف
به قدري عميق و گسترده است كه بعيد به نظر مي رسد با شعار برابري اقتصادي پرشود. در اينجا نه فقط طبقه كارگر، بلكه تمام جامعه در برابر چند نفر انگشت شمار قرار گرفته اند. به اين ترتيب مي توان تصور كرد در اين صف بندي مطالبه چيزي خاص مدنظر نباشد، بلكه رقابت بر سر آن است كه: چه كسي در صف معصومين! و چه كسي در نزد ملعونين! قرار دارد.
اين طرز تفكر به گونه هاي مختلف و اشكال بسيار متنوع مي تواند در نظريه هاي هنري رسوخ كند. هنگامي كه يك پزشك عمومي با درآمد ماهيانه، مثلاً بيست هزار دلار، تنها به اين دليل كه يك سرمايه دار ميلياردي و يا يك بانكدار بزرگ نيست؛ مي تواند در كنار يك سياهپوست بسيار فقير قرار گيرد و در صف معصومين باشد؛ احتمالاً يك فيلم بسيار فاخر هنري با مضمون خاص هم مي تواند در كنار يك فيلم كاملاً عامه پسند با مضمون مشابه قرار گيرد، بنابراين شايد در آينده ارزش يك اثر هنري بيشتر به كثرت گرايي و اينكه مربوط به كدام صف باشد؛ تعيين گردد.
بي شك اين تغيير نظر در عرصه هنر غرب، از سينما شروع خواهد شد، بسته به اينكه سينماگران غربي خود را در كدام صف تصور كنند. اما قابل پيش بيني ترين حالت؛ ساخت فيلم هاي مستند در مورد خود جنبش است (نظير آنچه در وود استاك ساخته شد)؛ رفته رفته، نويسندگان و فيلمسازان مستقل اروپا و آمريكا، فيلم هايي با ساختار متفاوت خواهند ساخت و در ادامه، تحليلگران و منتقدان، زيبايي شناسي اين آثار را طبقه بندي و تعريف مي نمايند و اين نكته كه آيا اين تغييرات به سبك، يا ژانر جديدي در سينما منتهي خواهد شد يا دوره جديدي در سينما آغاز خواهد گرديد، يا خير؛ بستگي به استقبال عموم و البته شرايط اقتصادي و سياسي پس از جنبش دارد.
زيبايي شناسي اين آثار هرچه باشد، ويژگي هاي زير را مي توان براي آن تصور كرد:
يك- بشدت كثرت گرا و البته جهاني (خارج از قوميت، مليت و نژاد)
دو- بشدت فقير. هم به لحاظ مضمون، ريشه هاي فقيرانه و قابل پرداخت به قشر فرودست جامعه را خواهد داشت، و هم به لحاظ توليد فقير خواهد بود. به اين معني كه كمتر شاهد توليدات عظيم (سوپر پروداكشن) و بازيگران گران قيمت و طراحي ها و جلوه هاي ويژه پرخرج خواهيم بود.
سه- مستندگونه و احتمالاً با دوربين هاي ديجيتال، بدون طراحي صحنه و نورپردازي هاي خاص.
چهار- به لحاظ نظريه هاي تماشاگريت، مبتني بر تحقيرهاي گلادياتوري.
پنج- به لحاظ مضامين انساني، سرخورده و مأيوس.
شش- اميدهاي رهايي بخشي بر عهده تفكر جمعي خواهد بود و نه گروه انسان ها (چيزي شبيه يك مذهب و دين عمومي و فراگير)

 



نظري بر اجراي نمايش «مشروطه بانو»
قرائت انگليسي از مشروطه!

علي اكبر باقري ارومي
نمايش «مشروطه بانو» ظاهرا كاري در صدد بررسي دوران تاريخ مشروطه است، اما با گذشت چند دقيقه از اجرا، تماشاچي حرفه اي تئاترباشي ناگهان دچار اين پرسش مي شوي كه «اين مگر بانوي سالخورده نيست؟» بله درست است؛ نمايش «مشروطه بانو » يك برداشت آزاد از نمايشنامه «بانوي سالخورده» نوشته دورنمات سوئيسي است كه البته همين چند سال پيش نيز اجرايي از آن را ديديم.
حسين كياني با الهام گرفتن از تم و محور اصلي نمايش فوق الذكر، خواسته هنر خويش را اين بار در برگردان به فارسي آن متن بگنجاند، اما در اين ميان يك مسئله ظريف وجود دارد كه حق داريم نسبت به آن حساسيت نشان دهيم و آن تكه مهمي از تاريخ كشورمان است كه عبارت از تاريخ مشروطه و البته تأكيداً مي گويم كه تاريخ عبرت آموز مشروطه مشروعه است. به ويژه اينكه در اين نمايش مي بينيم كه تاريخ با ميل شخصي تفسير مي شود.
از محتواي اين نمايش برمي آيد كه اين نمايشنامه بر محوريت زنان و نقش آنان در انقلاب مشروطه نوشته و اجرا شده است. منبع الهام اين نمايش، يعني «بانوي سالخورده» يك اثر فمينيستي كامل است كه به بهانه ظلم بر زنان در غرب نوشته شده است و به همان بهانه مي خواهد يك انتقام زنانه از مردي بگيرد كه اين ظلم بر او روا داشته است. ولي در اينجا ما نه مستقيما بلكه به بهانه از دست رفتن شوهر يك زن در مبارزات مشروطه شاهد ظلم بر زني هستيم كه در آن دوران براي دادخواهي آمده است. بنابراين مي بينيم كه نويسنده سعي كرده آن نمايشنامه را مطابق تاريخ خودمان تغيير دهد. البته اگر اين تغيير در تمامي اركان نمايش رخ مي داد و مي خواست چيزي را از لحاظ فرهنگي نفي يا اثبات نمايد مي توانست متن در خوري از كار در بيايد ولي متأسفانه تنها تغييري كه داده شده، ايجاد تفاوت در ساختار اوليه است و بعد از آن عين به عين همان متن خارجي يعني «بانوي سالخورده» را شاهديم. روند اتفاقات حضور شخصيت ها حتي مخالف سازي و موافق سازي كارگردان عين به عين برگرفته از همان متن خارجي است. مثلا آوردن روحاني مسلمان به جاي پدر روحاني و ديگر شخصيت ها نيز بر منوال همان اثر نمايشي است. هرچند تا جايي كه ذهنم ياري مي كند، خود نمايشنامه «بانوي سالخورده» نيز تا حدودي ملهم از «دشمن مردم» هنريك ايپسن است و نحوه رويكرد آن را تا حدود زيادي مي توان با نمايشنامه ايپسن تطبيق داد.
اين اثر خواسته داد آزاديخواهي مشروطه طلبان را از حلقوم متجددين سردهد و با ظرافت هرچه تمام تر وارد اين عرصه شده تا واقعيات را مصادره به مطلوب كند. تاريخ مشروطه گواه است كه زنان و بخصوص زنان مؤمن نقش موثري در پيشرفت انقلاب داشتند و اين امر مي توانست دستمايه خوبي براي يك اثر تاريخي راجع به آن دوران مهم باشد. حال واقعيات تاريخ مشروطه چيست و چه انحرافاتي موجب شد انقلاب مردمي مشروطه پوستين وارونه بر تن كند؟ و چرا «مشروطه بانو» تطابق چنداني با واقعيات ندارد و ابهامات زيادي را برمي انگيزد؟ اصولا اشخاصي كه قصد دارند راجع به تاريخ بنويسند يا كاري را اجرا كنند دوست دارند كه آن جور كه خود مي خواهند تاريخ را تفسير كنند. اين ديدگاه شخصي راجع به تاريخ حس و قوه و تخيل و داستان سرايي آنان را برانگيخته و نتيجه اش مي شود مظلوميت تاريخ. اتفاقي كه منجر به دورماندن نسل معاصر از واقعيات و پوشيدن شدن حقايق از غبار فراموشي مي شود. وقتي مسائل تاريخي را زنجيره وار بررسي نكنيم مسلم است كه نمي توانيم قطعات تكميلي اين پازل را پيدا كنيم.
جاي تعجب است كه آدم هايي بدون زمينه لازم اقدام به اجراي اين نوع از كارهاي حساس مي نمايند و خود در تاريخ دست برده و اعتبار تمدني يك مملكت را به آساني زير سؤال مي برند. نقطه افتراق روشنفكرنماهايي كه اصرار بر باستان گرايي دارند با افراد داراي عرق ملي و تاثيرات ديني نسبت به مبارزات مشروطه جدايي و تاكيد بر اصالت فطري دين است. به خصوص اينكه ضد دينان وطني پشت شان به سفارت انگليس و توطئه هاي هر روزه سفارت فخيمه عليه حضور پررنگ تر دين در اركان اجتماع گرم بود. خوب ما اگر بخواهيم اين وقايع را زنجيروار بررسي كنيم خواهيم ديد كه در جريان مشروطه حتي شبه روشنفكران متجدد مي خواستند با همكاري سفارت انگليس فرهنگ و هنر را از ريشه هاي ديني خالي و آن را فقط با رنگ و لعاب ديني تزيين نموده و به مردم عرضه نمايند و البته اسم آن را هم تقابل سنت و تجدد گذاشته و به مردم ارايه نمودند. اين نمايش خود بهانه خوبي است براي دانستن ندانستن! اين نمايش تماشاچي را در جهل چگونگي حضور پرقدرت بانوان شجاع ايراني در نهضت مشروطه خواهي نگه مي دارد. البته بايد گفت قطعا نخستين اشتباه ما بكار بردن همين لفظ مشروطه است. چرا كه اين نهضت با نام عدالتخانه و نخستين بار از زبان علما جاري شد و بعد توسط انگليس لفظ مشروطه وارد زبان متجددين شد و بعدها توسط علماي اعلام و مجتهدين و رهبران نهضت عدالتخانه و براي مقابله با انحراف از اصالت ديني آن لفظ مشروطه مشروعه در برابر انحراف متجددين به وجود آمد. جاي تعجب است كه چنين مقطعي از تاريخ ايران اسلامي هنگامي كه بر صحنه نمايش شكل مي گيرد هيچ آدم را ياد اصالت ها و خون دل خوردن ها و فداكاري ها نمي اندازد، بلكه برعكس انسان را از آن فضاي واقعي دور مي كند.
گفتيم يكي از اركاني كه موجبات پيروزي انقلاب مشروطه شد حضور زنان در صحنه بود. زناني كه در وقايعي مثل واقعه رژي و لغو قرارداد تنباكو با حضور حماسي در صحنه، شكوه همبستگي را به منصه ظهور رساندند. نهضتي كه از خانه هاي تبريز و اصفهان و تهران و اراك تا خوزستان و يزد و مشهد همبستگي ملي را به رخ كشيد و بخصوص نقش تبريز در آن دوران ستودني بود. زنان مسلمان تبريزي مقطع درخشاني از تاريخ را رقم زدند كه از آن جمله انجمن نسوان تبريز بود كه زنان با از خودگذشتگي و هوشمندي خاص خود همگام با مردان در اعتراضات ملي شركت كرده و به پشتيباني از آنان مبادرت مي كردند. در نمايش «مشروطه بانو» در آغاز به اين مسئله اشاراتي شده، ولي محور درام، يك انتقامجويي شخصي است و مطابق با آن داستان نمايش پيش مي رود نه استنادات تاريخي.
متأسفانه بايد گفت هنرمندان و بخصوص اكثريت هنرمندان تئاتر ما در بررسي و جلوه بخشيدن به مقاطع حساسي از تاريخ ايرانيان بر آنچه كوشيده اند مهجوريت بخشي بوده است و نه چيزي بيشتر از آن! نقش زنان در تاريخ انقلاب عدالتخانه مشروعه ما آن قدر عميق و وسيع بوده كه حتي گوشه اي از آن را هم نمي توان در اين نمايش ديد.
نكته مهم ديگر اينكه آنچه در واقع اصالت هاي اين انقلاب را به چالش كشيد و موجبات انحراف آن را فراهم آورد كنار گذاشتن مقاومت و پيش كشيده شدن بحث گفتگو و تعامل بود. اين امر منجر به تفرقه انداختن بين مبارزين و قائل شدن دو ديدگاه تندرو و كندرو در بين آنان شد. نكته اي كه حتي درباره تفاوت ها و چربش گفتمان از ديدگاه تئاتر و تعزيه در «مشروطه بانو» نيز ديده مي شود. يعني گفت وگويي كه به نتيجه مي رسد و پاياني خوش را براي نمايش رقم مي زند؛ پس از ديگر تحريفات تاريخ در اين نمايش زير سؤال بردن تعزيه و بخشيدن ابعاد منفي به آن است. حسين كياني در كارهاي گذشته اش نيز دين و مذهب را زير سؤال برده بود و با ديدگاه خاص آن موافق نبوده است و حالا هم با برداشت وارونه از تاريخ نهضت عدالتخانه مشروعه ، روايتي منطبق بر مشروطه انگليسي را رواج مي دهد.

 



محسن محمدباقر به بهانه راه اندازي بنياد تعزيه اعلام كرد
«دانشكده تعزيه» افتتاح مي شود

بنياد تعزيه با برگزاري اشك واره «مشك هاي تشنه» هم زمان با اربعين حسيني(ع) به شكل رسمي افتتاح شد.
محسن محمدباقر، مديرعامل بنياد تعزيه و هنرهاي آييني درباره تأسيس بنياد علمي- فرهنگي تعزيه گفت: مراحل اوليه راه اندازي اين بنياد از خردادماه سال پيش آغاز شد و با در اختيار گذاشتن ساختمان اين بنياد توسط شهرداري منطقه17، كارهاي زيرساختي اين مجموعه از مهرماه سال پيش آغاز شد كه مرحله نخست آن، شناسايي گروه ها و اعضا بود.
او همچنين برگزاري برنامه هاي جنبي و نشست هاي علمي- پژوهشي با حضور بزرگان تحقيق و پژوهش در حوزه مراسم آييني و تعزيه را از ديگر برنامه هاي اين اشك واره دانست و افزود: بنياد علمي- فرهنگي تعزيه و همايش هاي آييني، بنيادي مردمي، خودكفا و مردم نهاد است كه در بخش مجموعه «اشكواره مشك هاي تشنه» پرده خواني و سردم مرشد، چايخانه آييني و غرفه ادوات و مختصات مثل كلاه خودسازي، زره بافي و بحث دوخت و دوز پرچم و كتل ها را داشتيم.
محمدباقر گفت: اشكواره به صورت ارايه فراخوان هر ساله برگزار مي شود و طراحي اين اشكواره بدين صورت است كه با حضور خود مردم شكل مي گيرد و در نظر داريم مجموعه اشكواره را رونق دهيم و به شهرستان ها و استان هاي ديگر هم ببريم.
وي تأكيد كرد: مهم ترين كار اين بنياد، جلوگيري از تحريف روايت ها براي اجرا و مستندسازي مباحث مربوط به آيين ها و تعزيه است.
محمدباقر افزود: هدف ما از ايجاد اين بنياد، پژوهش و تحقيق درباره مباحث مربوط به تعزيه با حضور اساتيد و كارشناسان است تا با جلوگيري كردن از تحريف روايت ها، بتوانيم به درستي تعزيه اجرا كنيم. در همين زمينه، ما به دنبال ايجاد زيرساخت هاي علمي- پژوهشي و مستندسازي براي تعزيه هستيم.
مديرعامل بنياد علمي فرهنگي تعزيه و همايش هاي آييني با عنوان اين مطلب كه بحث آموزش يكي از برنامه هايي است كه بنياد به صورت جدي دنبال مي كنند، گفت: در خصوص آموزش از اساتيد دعوت به عمل مي آوريم و حتي براي اين اساتيد هم يك چارچوب آموزشي در نظر داريم تا يك سيستم يكپارچه اي را در سراسر كشور گسترش دهيم و يك گواهي نامه پودماني معتبر را ارايه مي دهيم و قصد داريم در آينده اي نه چندان دور «دانشكده تعزيه» را افتتاح كنيم.
مديرعامل بنياد تعزيه و هنرهاي آييني به راه اندازي موزه تعزيه اشاره كرد و گفت: با ايجاد يك موزه، جمع آوري اسناد، منابع و مراجع در زمينه مراسم آييني، از متوليان فعال باشيم. و به دنبال اين هستيم كه اين موزه را در سراسر نقاط ديگر كشور هم ببريم.
محمدباقر ادامه داد: بنياد تعزيه براي اولين بار مركز اسناد و كتابخانه اي به صورت تخصصي با عنوان تعزيه و آيين ها تأسيس كرده است كه علاقه مندان و دانشجويان و پژوهش گران مي توانند از اين منابع استفاده كنند و با كتابخانه هاي سراسر كشور هم در ارتباط باشند.
همچنين وي از تأسيس خبرگزاري تعزيه خبر داد و گفت: تأسيس خبرگزاري تعزيه پس از موزه و كتابخانه تخصصي گامي ديگر در جهت تخصصي كردن اين مهم است كه اميدواريم بتواند حلقه اشتراكي بين پژوهشگران اين حوزه و فعالان آن باشد.
محمدباقر در انتها با اذعان بر اين امر كه آن چه تا امروز در اين باب انجام شده همانا فعاليت هاي مردمي بوده و پايه علمي نداشته است؛ خاطرنشان شد: احداث اين خبرگزاري توسط بنياد علمي فرهنگي تعزيه و هنرهاي آييني گامي مهم در جهت روشنگري در اين راستا است كه اين كار مي تواند زمينه ساز خرافات زدايي و بسط و گسترش هنر مذهبي و ملي تعزيه در ميان مردم باشد.
مديرعامل بنياد علمي فرهنگي تعزيه و همايش هاي آييني در انتها از معرفي شهداي گران قدر تعزيه در دهه فجر خبر داد و افزود: در دهه مبارك فجر و همزمان با سالروز پيروزي انقلاب اسلامي اين عزيزان را معرفي و از خانواده هاي گران قدرشان تجليل به عمل مي آوريم.
محمدباقر در ادامه گفت: در بنياد نيز معاونت فرهنگي تشكيل داده ايم كه مباني اجرايي بنياد را از جمله اجراهاي صحنه اي تعزيه، توليدات محصولات فرهنگي تعزيه، ساماندهي اعضا و گروه ها را دنبال مي كنند.
وي گفت: در نظر داريم كه اين گروه ها را در سراسر ايران شناسايي كنيم و اين گروه ها را شناسنامه دار كنيم و تسهيلات ويژه اي براي آنان در نظر بگيريم.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14