(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 18 بهمن 1390- شماره 20138

برنامه ريزي دشمن براي نسل جوان
گزارش اختصاصي كيهان از شبكه هاي سازمان يافته فرار مغزها
دعوت به خانه عنكبوت
آيت الله خامنه اي؛ امام جوانان عدالتخواه جهان
طراحي هويت نظري «كرسي هاي آزادانديشي» و موانع بازدارنده ي تحقق آن
كلوديو موفا در دفتر تحكيم وحدت:تعداد زيادي از اساتيد ضد صهيونيسم در دانشگاه ها حق تدريس ندارند
كامران دانشجو خبر داد: تمام دانشجويان بيمه مي شوند
پس از اعتراض دانشگاههاي كشور؛3 هزار دانشمند خارجي «الزوير» را بايكوت كردند



برنامه ريزي دشمن براي نسل جوان

جوان در هر جامعه و كشوري، محور حركت است.... جوان و جواني، يكي از درخشندگي هاي آفرينش الهي است. دشمنان جوامع از جمله جوامع اسلامي اين نكته را خوب تشخيص داده اند و بخصوص روي آن انگشت گذاشته اند. اين مربوط به امروز نيست؛ از يك قرن پيش تاكنون اين گونه بوده است.
در كشورهاي اسلامي، براي ضايع كردن نسل جوان، برنامه ي همه جانبه يي شروع شد. مي دانيد كه دوران استعمار يعني دست اندازي كشورهاي غربي به كشورهاي آسيايي و آفريقايي نزديك به دويست سال قبل شروع شد. آن ها مي دانستند كه اين وضع ادامه پيدا نمي كند، و اگر جوانان رشد كنند، بافرهنگ بشوند، بااراده باشند، نمي گذارند آب خوش از گلوي بيگانگان و چپاولگران پايين برود؛ لذا براي فاسد كردن نسل جوان برنامه ريزي كردند... البته كشورهاي اسلامي خصوصيتي داشتند، كه همان »اسلام« بود؛ اسلام و تبليغات اسلامي، جلوي آن موج سهمگين ايستاد... امروز يكي از كارهاي اساسي استكبار اين است كه نسل جوان را در كشورهاي اسلامي و هر كشور اسلامي كه بيدارتر است، بيشتر از صحنه بيرون كند.
هر حركتي كه منجر به اين بشود كه نسل جوان احساس كند بايد از صحنه ي مقاومت كناره بگيرد، اين حركت، با واسطه يا بي واسطه، مربوط به امريكا و نظام استكباري است؛ اين يك معيار كلي است.
بيانات در ديدار دانشجويان و دانش آموزان
به مناسبت سيزدهم آبان ماه 15/08/1370

 



گزارش اختصاصي كيهان از شبكه هاي سازمان يافته فرار مغزها
دعوت به خانه عنكبوت

سيامك احمدي
موسسه مورد نظر افتخار دارد كه يكي از پيشگامان اطلاع رساني ، پذيرش تحصيلي وخدمات دانشجويي برون مرزي است. ما به واسطه ارتباط قوي آكادميك با دانشگاههاي استراليا و دانشگاههاي نيوزيلند و آمريكا، اروپا و غيره به ارائه مشاوره براي مقاطع مختلف تحصيلي از دبيرستان تا دكترا مي پردازيم. هدف موسسه اين است كه بتواند سرويس مطمئني بر اساس درخواست متقاضيان ارائه دهد .ما داراي نمايندگي از تمام دانشگاههاي برتر هستيم. براي اثبات اين مدعا لطفا به بخش نمايندگي در وب سايت ها مراجعه نماييد !
فعاليت موسسات جذب نخبگان و اعزام آنها به خارج از كشور براي ادامه تحصيل همه ماجرا نيست .
راهنماي تحصيل در دانشگاههاي خارجي در رشته هاي الكتروتكنيك، اخذ بورس و تحصيل در خارج براي رشته مهندسي هوا فضا، بورس تحصيلي رايگان دانشگاه هاي خارجي براي رشته هاي كامپيوتر و فناوري اطلاعات IT ، ارزشيابي مدارك دانشگاه هاي خارجي و بين المللي و ... نوع ديگر فعاليت و تبليغات ريز و درشتي است كه آشكارا براي جذب نخبگان ايراني در سايت ها و وبلاگ ها فعاليت مي كنند .
نيروي انساني كارآمد، يكي از مهم ترين اجزاء توسعه پايدار است. تجربه نشان داده كه نگهداري و حفظ اين نيروها اگر از تربيت آنها مشكل تر نباشد، آسان تر نيست . موضوع مهاجرت نخبگان يا به اصطلاح فرار مغزها مسئله اي است كه از آن به عنوان يك ضايعه ملي ياد شده وتقريبا اكثر كشورها هر چند با شدت و ضعف متفاوت با آن مواجه هستند. برخي تحقيقات نشان مي دهد كه برآيند اين روند به شدت به ضرر كشورهاي در حال توسعه است . نيروي انساني نخبه از عمده عوامل مهم رشد و توسعه در هر كشور است و كشورهايي به رشد واقعي دست يافته اند كه در كنار منابع خدادادي، دانش و تكنولوژي، هم از نيروي انساني با دانش بالا برخوردار بوده و هم از اين نيروي نخبه به نحو مطلوب استفاده به عمل آورده اند .
در مورد فرار مغزها بايد به اين مسئله توجه نمود كه اين يك پديده اجتماعي كه تنها در چند سال اخير اتفاق افتاده باشد، نيست، بلكه مسئله اي است كه دنيا، و خصوصا جهان سوم از حدود چهل سال قبل با آن روبه روست وليكن در اين ميان كشورهاي در حال توسعه بيشترين ضرر را متحمل مي شوند چرا كه اولا حاصل سرمايه گذاري چندين ساله خود را كه تقريبا غير قابل جبران هم مي باشد از دست مي دهند و ثانيا به واسطه اينكه از حيث نيروي انساني به شدت از كمبود متخصص رنج مي برند و بالاجبار بايد براي پيشبرد برنامه هاي خويش از متخصصان خارجي استفاده نمايند و در عين حال با گسترش آموزش و اعزام دانشجو به خارج از كشور متحمل هزينه بالايي شوند .
در دوران پس از انقلاب اسلامي تا سال ها در مورد مهاجرت نخبگان حساسيتي وجود نداشت و يا اگر بود مطرح نمي شد. از حدود سال 79 مسئله فرار مغزها جنبه جدي به خود گرفت و يكي از موضوعات اجتماعي بود كه روزنامه ها و رسانه هاي گروهي به طور گسترده اي به آن پرداختند. علي رغم اين ابراز نگراني ها جز در موارد معدود، مطالعه يا برنامه ريزي سازمان يافته اي در برابر مهاجرت نخبگان صورت نگرفت . تقريبا از سال 88 به بعد گروه ها و سازمان هايي تحت عنوان پذيرش دانشجو براي خارج از كشور و بورسيه هاي تحصيلي فعاليت شان را دو صد چندان كرده و بيش از پيش در اين امر همت گماشته و در جذب نخبگان فعاليت كرده اند. آن هم به اين علت است كه كشورهاي ابر قدرت از قدرت يافتن ايران اسلامي بيش از گذشته احساس خطر كرده و سعي در فراري دادن مغزها دارند چرا كه ما هر روز در زمينه هاي علمي پيشرفت داشته و داريم .
خبرهايي مبني بر افزايش فعاليت سفارت خانه هاي فرانسه، آلمان و ژاپن در دانشگاه هاي كشور به بهانه اعطاي بورسيه تحصيلي به دانشجويان نخبه نگراني ها را زيادتر مي كند .
اما به راستي چه عواملي موجب مهاجرت و يا استقبال نخبگان از بورسيه ها مي شود؟
چرا بايد برخي از دانشجويان ايراني در مراسم سفارت خانه هايي مثل ژاپن در تهران به راحتي دعوت شوند؟
گفته مي شود اعطاي بورس تحصيلي به اتباع كشورهاي ديگر، يكي از برنامه ها و مسئوليت هاي سفارت خانه ها در كشورهاي ديگر است. اين مسئوليت شامل گسترش اعطاي بورس ، انتخاب متقاضيان ، تشكيل پرونده براي آنان ، نظارت بر حسن اجراي روند انتخاب فرد و تضمين و پيگيري و پويايي شبكه هاي پيشين است !
به طور مثال آلمان از سال 2003 يك مركز اطلاع رساني IC در تهران داير كرده است و به طور رايگان كليه خدمات مزبور را در جذب نخبگان ارائه مي دهد. و يا يك مركز بين المللي ديگر كه برنامه اصلي آن برقراري ارتباط ميان دانشجويان، اساتيد و پژوهشگران ساير كشورها با آلمان و پذيرش و آموزش آن ها در اين كشور است .
دولت فرانسه هم در دو بخش بورس هاي علمي و فني و بورس هاي زبان شناسي و آموزشي به متقاضيان از كشورهاي ديگر و با عناوين متعدد و تحت پوشش موسسات شبه دولتي اعطا مي كند .
علت اين همه تحويل گرفتن ها چيست؟
عوامل مؤثر بر مهاجرت نخبگان از كشورهاي در حال توسعه در دو گروه كلي علل زمينه ساز وجاذبه هاي مقصد قابل بررسي است و افراد مهاجر در اين مسير با مشكلات وموانعي مواجه هستند. شناخت هر يك از مجموعه عوامل تاثير گذار بر روند مهاجرت، مي تواند برنامه ريزان و سياستگذاران را در برخورد با مشكل و دستيابي به راهكارهاي مؤثر ياري دهد . متاسفانه فهرست دقيق و كاملي از علل زمينه ساز مهاجرت نخبگان از ايران در دست نيست، اما آنچه بيشتر در كشورهاي در حال توسعه مورد تاكيد قرار گرفته است عوامل اجتماعي و بخصوص علل حرفه اي است كه موجب دلزدگي افراد مي شود و در كنار عواملي چون تمايل به كسب درآمد بيشتر، برخورداري از رفاه و امنيت لازم و امكانات زندگي بهتر، انگيزه كافي براي مهاجرت به كشورهاي ثروتمند و توسعه يافته و بدست آوردن موقعيت پيشرفت در آنجا را موجب مي گردد .
لازم به ذكر است كه شناخت علل و انگيزه هاي مهاجرت به تنهايي موجب كاهش مهاجرت نخواهد شد، بخصوص در كشوري مثل ايران كه بعنوان يك كشور مهاجرخيز شناخته شده است شايد هرگز نتوان انگيزه هاي مهاجرت را بطور كامل از بين برد، بلكه تنها مي توان با بررسي و شناسايي اين تمايلات و با اقدامات لازم و همه جانبه در كليه ابعاد كه لازمه نيل به توسعه پايدار نيز هست، سير مهاجرت را كندتر كرد و همچنين با در نظر گرفتن تبعات منفي ناشي از مهاجرت نخبگان، تمهيداتي در نظر گرفت كه جبران هزينه هاي مالي و انساني از دست دادن نيروي ماهر و متخصص تا حدي ممكن باشد .
البته بحث هاي مختلفي در زمينه مساعدت و ايجاد شرايط اوليه مطلوب براي بازگشت ايرانيان مقيم خارج از كشور بخصوص در چند سال اخير مطرح شده و اقداماتي نيز از قبيل امكان خريد خدمت نظام، امكان مراجعت براي
خارج شدگان غير قانوني از كشور پس از پرداخت جريمه، برگزاري نشست ها و سمينارهايي براي ايرانيان مقيم خارج از كشور و دعوت از چهره هاي علمي شناخته شده در جهان براي بازگشت و همكاري صورت گرفته است .
در اين زمينه كارشناسان اين امر بيان داشته اند كه به طور كلي فعاليت هايي كه هدف جذب و به كارگيري نخبگان را دنبال
مي كنند عمدتا در محورهاي مشخصي قرار دارند كه عبارتند از: طراحي و اجراي پروژه هاي تحقيقاتي در ارتباط با بررسيهاي آماري نخبگان مهاجر، بررسي علل زمينه اي مهاجرت در كشورهاي مهاجر و همچنين فاكتورهاي جذب كننده و نگهدارنده مهاجران در مقصد، ارزيابي روند مهاجرت ها، تحليل روابط ميان عوامل مختلف و ميزان تاثير آنها بر سير فرار مغزها. بديهي است كه انجام مطالعات پايه اي در اين زمينه به برنامه ريزي دقيق و نتايج قابل حصول مي انجامد و از اين رو معمولا بعنوان قدم اول در
برنامه هاي نگهداري و جذب نخبگان بكار مي رود .
يكي از مهم ترين اقداماتي كه بهتر است در مراحل مقدماتي انجام چنين پروژه هايي صورت گيرد، سازماندهي نظام جمع آوري اطلاعات در زمينه داده هاي حرفه اي نخبگان مهاجر است. چرا كه در اكثر موارد آمارها، منابع خوبي براي تصميم گيري هاي كلان و سياستگذاري هستند و نتايج حاصل از بررسي هاي ادواري كه تنها با صرف هزينه زياد، گروه خاص و كوچكي را در نظر
مي گيرند ممكن است قابل تعميم به كليه گروه هاي مهاجر نباشد .
در اين راستا نظرات بعضي از اساتيد و كارشناسان اين حوزه و دانشجويان دانشگاه ها را پيرو فرار مغزها و فعاليت كشورهاي بيگانه در اين زمينه جويا شديم. آن ها به اتفاق گفتند كه : به غير از زمينه نامساعد براي حضور نخبگان در كشورهاي جهان سوم، كشورهاي صنعتي و پيشرفته نيز براي جذب نخبگان كشورهاي عقب افتاده جاذبه دارند و با توجه به شرايط فرهنگي اين كشورها كه نخبگان و متخصصان به واسطه تحصيلات در دانشگاه ها و يا مراكز علمي با آن آشنا هستند، ترغيب مي شوند تا به جايگاه و وطن اصلي علوم و فنون گرايش پيدا كنند .
ما همان گونه كه ثروت خود را حفظ مي كنيم بايد ثروت انساني و نيروي كارآمد انساني خود را نيز پاسداري كنيم. به شكلي كه شرايط يك زندگي آرام و با آسايش و راحت و در شأن آنها را فراهم كرده و امكانات ترقي آنها را از نظر علمي ايجاد كنيم تا دانش شان را به روز كنند و در خدمت كشور خود باشند .
يك استاد جامعه شناس در اين زمينه بيان داشته است ، در بحث جامعه شناختي فرار مغزها، مقوله سلسله مراتب اجتماعي از اهميت ويژه اي برخوردار است. جايگاه اجتماعي كسي كه تخصصي را كسب كرده باشد بايد در تركيب اجتماع مشخص باشد يعني مشاغل بايد بر اساس شايسته سالاري تقسيم شود. وقتي پست هاي دولتي و غيردولتي براساس ضابطه و قانون تقسيم نشود، اين پديده به وجود مي آيد. وقتي براي اشتغال يك متخصص در جايگاه تخصصي خود خريداري وجود نداشته باشد باعث سرخوردگي و تمايل به خروج از كشور مي شود .
در اين زمينه چند تن از دانشجويان مقاطع مختلف تحصيلي در دانشگاه امير كبير اذعان داشته اند كه : بودجه ناچيز تحقيقات در كشور ما يكي از علل فرار مغزهاست و راه مقابله با آن حفظ نيروي انساني تحصيلكرده، بهبود شرايط اقتصادي و وجود امنيت در كشور، ايجاد امكانات و تسهيلات ويژه براي قشر تحصيلكرده، كنترل خروج متخصصين از كشور، اقدام به بازگرداندن و نگهداري نخبگان مهاجر و در سالهاي اخير با گسترش فن آوري اطلاعات و توسعه ارتباطات، استفاده از دانش و توان نخبگان خارج از كشورها در ارتقاي سطح علمي موطن ماست. فرار مغزها مهم ترين عامل تفاوت و نابرابري ميان كشورهاي پيشرفته و در حال توسعه است. اختصاص بودجه مناسب و ايجاد امكانات براي احداث فضاي تحقيقي و پژوهشي مي تواند پديده فرار مغزها را كاهش و به مرور ريشه كن سازد .
دولت مي تواند با ايجاد زمينه مساعد براي متخصصان داخلي آهنگ گريز مغزها را كندتر كند و با حفظ رفاه، آسايش، آرامش و شأن انساني آن ها، گامي براي نگاه داشتن آن ها در كشور بردارد، چرا كه تا شرايط مناسب مهيا نشود اين روند ادامه خواهد يافت .
آيا نمي توان نگاه سياسي به موضوع داشت؟ آيا همه اين امكانات براي جذب نخبگان ايراني و اعطاي بورسيه تحصيلي به آنها نمي تواند جنبه سياسي و تعبيري به عنوان خالي كردن ايران اسلامي از مغزهايش داشته باشد؟
آيا نمي توان ديگر فعاليت موسسات را اقدامي جاسوسي تلقي كرد؟
اينها موضوعاتي است كه نياز بيشتري به مطالعه و تامل از سوي مسئولان دارد .

 



به بهانه ديدار جوانان كشورهاي اسلامي با مقام معظم رهبري؛
آيت الله خامنه اي؛ امام جوانان عدالتخواه جهان

محسن اقبال دوست، دانشجوي دانشگاه قم
جوانان در هر انقلابي به عنوان پيش برنده و جلودار حركت پرشور انقلابي محسوب مي شوند و به همين خاطر بيشترين تاثير را در تحولات سياسي ايفا مي نمايند. با مقايسه كوتاه در انقلاب هاي شكل گرفته در قرن گذشته مي توان به اهميت حضور اين قشر اجتماعي پي برد. در انقلاب اسلامي ايران كه به عنوان بزرگ ترين انقلاب عليه ديكتاتوري و استبداد در سده هاي اخير به رهبري امام خميني(ره) شكل گرفت، نقش جوانان را به عنوان مهم ترين بدنه اين انقلاب مي توان محسوب نمود. چراكه حوادث و رويداد هاي پس از اين انقلاب به محوريت و عملكرد موثر جوانان و دانشجويان شكل گرفت. تسخير لانه جاسوسي به دست دانشجويان پيرو خط امام و همچنين جنگ تحميلي كه بيشتر شهداي آن را قشر جوان تشكيل مي داد، شاهد اين مدعاست.
انقلاب هاي شكل گرفته در منطقه كه با عنوان بيداري اسلامي نام برده مي شود، نيز از اين قاعده مستثني نمي باشد. نقش جوانان به عنوان پيشقراولان حركت هاي شكل گرفته در تونس، مصر، ليبي، يمن، بحرين و عربستان هم در چارچوب نقش اثرگذار در حركت هاي انقلابي معنا مي گردد. نكته قابل ذكر در اين مورد اين مي باشد كه جوانان در كشور هاي نامبرده جهت پيشبرد اهداف خويش نياز به تجارب و راهبرد هاي افرادي دارند كه خود نيز با اين گونه حركات آشنا بوده و آن را از نزديك لمس كرده باشند. كه اين مهم برايشان در ديدار با رهبر معظم انقلاب حاصل شد.
در رابطه با اين ديدار ذكر چند مورد ضروري به نظر مي رسد:
1. تأكيد ويژه رهبر معظم انقلاب بر اهميت ويژه اين برهه از تاريخ قابل تامل به نظر مي رسد. ايشان با نام بردن از اين برهه تاريخ با عنوان «پيچ بزرگ تاريخي» به اهميت و ويژه بودن زمان كنوني اشاره مي نمايند. مهم ترآنكه ايشان قيام هاي شكل گرفته در منطقه را كه عليه ديكتاتوري وابسته شكل گرفته است را مقدمه اي براي مبارزه نهايي عليه ديكتاتوري و استبداد جهاني مي دانند و اين نشان از اين نكته دارد كه ديكتاتورهاي وابسته در منطقه به عنوان پايه هاي ديكتاتوري و استبداد جهاني هستند كه چنانچه اين پايه ها سست شود چيزي جز سقوط هيمنه ي استبداد جهاني را نتيجه نخواهد داد.
2. نكته ديگري كه مي توان به آن اشاره نمود اين است كه اگر چه غرب با تمام توان سعي در به انحراف كشيدن اهداف اين قيام ها را دارد اما هدف مشترك جوانان اين كشور ها همواره يك چيز بوده است. غرب در تلاش است كه با منحرف كردن اهداف اين جنبش از اسلامي بودن به ليبرالي و سكولار، حركت مردم را به نفع خود به پايان برد. يا به عنوان موردي ديگر غرب با علم كردن حركت عده اي اغتشاش گر در سوريه كه به واقع خواسته آنان چيزي به غير از خواسته بحق مردم مي باشد، حكومتي را كه به عنوان يكي از مهم ترين مخالفان رژيم صهيونيستي مي باشد را از ميان راه بردارد و مسير را براي استبداد خود مهيا سازد. اما اين حركات با هوشياري مردم سوريه و همچنين مردم خاورميانه خنثي گشته است. مثالي ديگر! بحرين؛ كشوري كه مبارزاتش را در غريبي تمام و با سانسور شديد رسانه اي ادامه مي دهد. اما غرب با پروپاگاندا و تحريف اخبار رسانه اي حركت هاي مردم بحرين را به اختلافات قومي قبيله اي و شيعه و سني تقليل داده است كه كار را به جايي
مي رساند كه جوان بحريني در ديدار با رهبر انقلاب آن گونه از غريبي مردم كشور سخن مي گويد. اما همه اين جوانان به واقع با يك هدف روبه رو هستند و آن هم رهايي از ظلم و ستم و استبداد جهاني و سرنگوني رژيم اسرائيل است. به گونه اي كه جوانان مصري يكي از اهداف اصلي قيام خود را لغو پيمان كمپ ديويد اعلام مي دارند و از آن به عنوان سند ذلت مردم ملت مصر نام مي برند.
3. اما نكته سوم كه در صحبت هاي رهبر انقلاب به آن اشاره شد، نقش مهم جوانان و توانايي فوق العاده عظيم آنها در مسير پيشبرد اهداف بيداري اسلامي است. ايشان ضمن بيان اين نكته كه جوانان نبايد نقش خود را در حركت هاي شكل گرفته در منطقه دست كم بگيرند، به تبيين جايگاه جوانان پرداختند. همان طور كه در مقدمه يادداشت، نگارنده به آن اشاره نمود، جوانان در انقلاب اسلامي ايرن چه در زمينه هاي علمي وچه در زمينه هاي سياسي و فرهنگي همواره به عنوان سپر انقلاب عمل مي نمودند و رهبر انقلاب نيز ضمن اشاره به اين منظور جوانان كشور هاي اسلامي را به خود باوري بيشتر و اعتماد به نفس بالاتر در برابر فشارها و تهديدهاي غرب راهنمايي كردند. پس در اين مورد نيز رهبر انقلاب جوانان را به عنوان مهم ترين عناصر انقلاب مشخص كردند.
نكات فوق و همچنين ديگر نكاتي كه در اين يادداشت به آن اشاره اي نشد نشان از اين نكته دارد كه جوانان كشور هاي اسلامي با استعانت از مدل انقلاب اسلامي ايران در تلاشند كه اهداف انقلاب خود را به مقصد برسانند. و در آخر ذكر اين نكته خالي از لطف نيست جوانان كشور هاي اسلامي با توجه به توانايي هاي مقام معظم رهبري، ايشان را به عنوان رهبر و امام جنبش هاي اسلامي منطقه پذيرفته اند و اين نشست را نيز به عنوان خط دهي و كلاس درس براي ادامه جنبش ها و انقلاب هاي اسلامي منطقه محسوب مي كنند.

 



طراحي هويت نظري «كرسي هاي آزادانديشي» و موانع بازدارنده ي تحقق آن

مهدي جمشيدي؛ محقق و پژوهشگر
1. معنا و مفهوم كرسي هاي آزادانديشي
مقصود از كرسي هاي آزادانديشي اين است كه فضايي قانوني و تثبيت شده براي تقابل و تضارب آراء مختلف فراهم شود، تا شخصيتها و جريانهاي گوناگون فكري و ايدئولوژيك بتوانند ديدگاهها و نظرات خود را به صورت آزادنه در محيطي تعريف شده و چارچوب مند، بيان كنند و منتقدان و مخالفان نيز به گفت وگو و مباحثه به آنها بپردازند. به اين ترتيب، تعبير كرسي هاي آزادانديشي علاوه بر مطلوبيت «آزاد انديشيدن»، دلالت بر ضرورت «آزادي در بيان انديشه» نيز دارد.
2. مبنا و خاستگاه كرسي هاي آزادانديشي
ايده ي برپايي كرسي هاي آزادانديشي ريشه در سنت فرهنگي اسلام دارد كه قائل به ايجاد فضايي آزاد اما ساختاريافته براي طرح نظرات و تلقي هاي گوناگون در جامعه ي اسلامي است. سنت فرهنگي اسلام، به هيچ رو از انسداد فرهنگي و استبداد نظري دفاع نمي كند. قرآن كريم با صراحت مي گويد:
«فبشر عباد الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه»
بنابراين، استماع اقوال گوناگون منع شرعي ندارد.
اين امر در سنت فرهنگي شيعه، هويت غليظ تر و پررنگ تري دارد، چنان كه كتابهاي بسيار زيادي با عنوان «احتجاجات» كه حاوي مباحثات و مناظرات عمومي ائمه ي اطهار(عليهم السلام) با منكران و مخالفان و منتقدان است به جا مانده است.
3. كاركردها و فوايد كرسيهاي آزادانديشي
كاركردها و فوايد كرسيهاي آزادانديشي به شرح زير است:
1-3. توليد شدن معرفت و نظريه هاي نو و در نتيجه، پيشرفت علمي و تكامل نظري
2-3. روشن شدن حقيقت و حقانيت و قدرت ايدئولوژي اسلامي و انديشه ي انقلاب اسلامي
3-3. به نمايش عمومي درآمدن ضعفها و سستي هاي ايدئولوژي هاي معارض
4-3. تخليه شدن هيجانات و التهابات اجتماعي به واسطه ي بيان مطالبات و جلوگيري از تكوّن وضعيت انفجار ناگهاني
5-3. رشد و ارتقاي فكري افراد جامعه
6-3. نهادينه شدن سنت آزادي بيان و نقادي
7-3. استقرار عدالت فرهنگي در جامعه
8-3. ممانعت از شكل گيري هرج و مرج علمي و مسئوليت گريزي در ساحت نظر و فكر.
4. الزامات و چارچوب هاي كرسي هاي آزادانديشي
الزامات و چارچوب هاي كرسيهاي آزادانديشي عبارتند از:
1-4. وجود آزادي حقيقي در بيان و اظهارنظر
2- 4. نظام مندي و منطق مداري مباحثات و مناظرات
3-4. عالمانه و كارشناسانه بودن گفته ها و نظرات
4-4. حاكميت اخلاق اسلامي- هم در مقام حسن فعلي و هم در مقام حسن فاعلي- بر روند گفت وگوها.
5. موانع بازدارنده تحقق عيني كرسي هاي آزادانديشي
موراد زير، برخي از موانع بازدارنده ي تحقق عيني كرسي هاي آزادانديشي به شمار مي آيند:
1-5. عدم وقوف و اعتقاد به ضرورت و فوريت ايجاد كرسي هاي آزادانديشي
2-5. گرفتار شدن مراحل اجرايي ايده در پيچ و خم هاي اداري و نهادي
3-5. سياسي كاري و مصلحت انديشي مديران و مسئولان مرتبط
4-5. ضعف فرهنگ نقادي و نقدپذيري در جامعه ي ما و مترادف دانستن نقد با تخريب
5-5. سابقه ي ناروايي برخي گروههاي سياسي - در برخورد فيزيكي و غيرمنطقي با مخالفان و منتقدان و دگرانديشان
6-5. محافظه كاري و هراس بسياري از نخبگان فكري و ايدئولوژيك از موضع گيري شفاف و مناظره
7-5. بهر ه گيري برخي از دگرانديشان از مجال كرسي هاي آزادانديشي براي عقده گشايي سياسي و هتاكي و قداست شكني
8-5. ضعف در عقلانيت و مواجهه ي منطقي و گفت وگوي مستدل به جاي كلّي گويي و شعارزدگي و هوچي گري
9-5. عدم استقبال و پيشگامي رسانه هاي عمومي - به ويژه رسانه ي ملي- در ايجاد و انعكاس كرسي هاي آزادانديشي
10-5. تكبّر و غرور علمي حاكم بر شخصيت برخي از نخبگان فكري كه كسي را درخور مباحثه ي عمومي و گفت وگوي انتقادي نمي انگارند
11-5. صوري و سياسي پنداشتن ايده ي مقام معظم رهبري در زمينه ي برپايي كرسي هاي آزادانديشي.

 



كلوديو موفا در دفتر تحكيم وحدت:تعداد زيادي از اساتيد ضد صهيونيسم در دانشگاه ها حق تدريس ندارند

يك استاد ايتاليايي دانشگاه با بيان اينكه تعداد زيادي از اساتيد ضد صهيونيسم در دانشگاه ها حق تدريس ندارند، گفت: در غرب خط قرمزهايي درباره صهيونيسم وجود دارد كه عبور از آنها باعث شده تا به حال چندين انديشمند فرانسوي و ايتاليايي زنداني شوند.
به گزارش فارس، كلوديو موفا استاد دانشگاه و از شخصيت هاي برجسته ضد صهيونيسم در ايتاليا با حضور در جمع اعضاي شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت به بيان ديدگاه هاي خود درباره مسئله صهيونيسم پرداخت.
موفا در ابتدا با رد ادعاي صهيونيسم مبني بر اينكه صهيونيسم يك جنبش آزادي ملي است، گفت: آنها مدعي هستند صهيونيسم در تلاش براي آزادي از استعمار اروپاست در حالي كه اين ادعا اشتباه است. رفتن آنها به فلسطين همچون رفتن فرانسوي ها به الجزاير است. طي قرن هاي متوالي فلسطيني ها ساكنان آن سرزمين بوده اند و اشغال آن با اين بهانه كه 2هزار سال قبل خدا آن جا را به ما داده بود و ما ساكن اش بوديم واقعا مسخره است. اگر اين استدلال درست باشد ما ايتاليايي ها همه جا را بايد تسخير كنيم چون در دوره امپراطوري روم همه اروپا براي ما بوده است.
وي ادامه داد: در نگاه صهيونيسم آنها برتر از همه مردم هستند و در كنگره 1946 در تايلند مدعي شدند حضورشان در فلسطين به دعوت رهبر اعراب و سختي كار در آن جا بوده است اما اين مسئله كاملا كذب است و حتي يك محقق اسرائيلي كتابي نوشته كه در آنجا بيان كرده اسرائيلي ها به شكل هاي مختلف اعراب را در خانه هايشان محدود كرده اند. حتي مداركي ارائه كرده است كه نشان مي دهد يك روستا اكنون به كلي نيست و نابود گشته است و آنها به خاطر اين ادعا كه خدا اين سرزمين را به آنها داده زنان و كودكان را هم كشته اند.
اين منتقد سينمايي ادامه داد: يكي از آخرين تزهاي اسرائيل ادعاي 40 ساله پيروزي هميشگي آن بوده كه اين قضيه در سال 2006 از بين رفت و حمله سال 2006 اسرائيل به لبنان تنها جنگي بود كه اسرائيل حتي 10 كيلومتر هم نتوانست در خاك لبنان پيشروي كند و نتوانست همچون سال 1982كه تا بيروت پيش رفت، در خاك لبنان پيشروي كند و اين به خاطر حزب الله بود.
موفا ادامه داد: شما ايراني ها بايد حواستان باشد، شما دومين هدف آنها هستيد مشكلات، همه جاي دنيا است و من نمي گويم مشكل نيست اما هيچ جا هم بهشت نيست. بايد مقاومت كرد. من كلي مدارك دارم كه نشان مي دهد اسرائيل مي گويد الان بايد ايران هسته اي را هدف قرار دهيم.
اين استاد دانشگاه تصريح كرد: خيلي ها مي خواهند اين ايده را جا بيندازند كه صهيونيسم فقط در اسرائيل است در حالي كه اين طور نيست صهيونيسم در همه جاي جهان اجتماعات و لابي هاي فعالي دارد، رسانه ها و هاليوود در دست آنهاست و از لحاظ اقتصادي به شدت با كاپيتاليسم پيوند خورده است و بسيار قدرتمند است.
موفا ادامه داد: در جنگ جهاني به يهودي ها ظلم شده يهودي ها مردند اما اين معنايش اين نيست كه نشود در مورد هولوكاست صحبت كرد. يك خط قرمزهايي است كه عبور از آنها باعث شده تا به حال چندين انديشمند فرانسوي و ايتاليايي زنداني شوند. يك رهبر يهودي به من گفت نمي توانم در دانشگاه درس بدهم چون ضد صهيونيسم هستم.
وي ادامه داد: هيچ سند و مدركي مبني بر دستور هيتلر براي كشتار يهوديان يا استفاده از اتاق هاي گاز وجود ندارد و حتي هيچ نشانه اي از اتاق گاز به دست نيامده است همان طور كه مي دانيد اتاق گاز بايد از فلز باشد و يك سري مشخصات خاصي داشته باشد و نمي شود همين طور يك جا را گفت اتاق گاز بوده است.
وي در پايان افزود: عدد 6 ميليون يهودي كشته شده بعد از جنگ جهاني اول هم عنوان شد كه وقتي ديدند كسي اهميت نمي دهد دوباره بعد از جنگ جهاني دوم مطرح كردند.
موفا در پايان اسناد و مدارك زيادي پيرامون اين مسئله در اختيار دانشجويان قرار داد.

 



كامران دانشجو خبر داد: تمام دانشجويان بيمه مي شوند

وزير علوم، تحقيقات و فناوري از افزايش 4 برابري تسهيلات دانشجويان رشته هاي هسته اي خبر داد و گفت: از فروردين سال 91 كليه دانشجويان رشته هاي هسته اي از تسهيلات 4 برابري دانشجويي برخوردار مي شوند.
به گزارش خبرگزاري ها، دكتر كامران دانشجو امروز در مراسم افتتاحيه بيست و پنجمين جشنواره خوارزمي با اشاره به تسهيلات دانشجويان در سال آينده افزود: از سال آينده كليه دانشجويان دانشگاه ها تحت پوشش بيمه قرار مي گيرند.
وزير علوم، تحقيقات و فناوري همچنين از افزايش تسهيلات براي دانشجويان رشته هاي هسته اي خبر داد و اظهار داشت: از فروردين 91 كليه تسهيلات دانشجويي از طريق وام مسكن، وديعه مسكن، وام هاي ضروري و شهريه براي دانشجويان مشغول به تحصيل در رشته هاي مرتبط با هسته اي 4 برابر مي شود.
وي همچنين با اشاره به رتبه ايران در منطقه و جهان خاطرنشان كرد: براساس يكي از پايگاه هاي استنادي ايران در سال 2011 در منطقه از نظر توليدات علمي رتبه اول و در جهان رتبه 17 را كسب كرده است.
دانشجو با اشاره به رتبه بندي ديگري يادآور شد: براساس داده هاي پايگاه استنادي ديگر ايران از نظر توليد علمي در منطقه رتبه دوم و رتبه 20 را در جهان از آن خود كرده است.

 



پس از اعتراض دانشگاههاي كشور؛3 هزار دانشمند خارجي «الزوير» را بايكوت كردند

بيش از 3 هزار پژوهشگر و استاد دانشگاه كه در ميان آنها برندگان مدالهاي علمي نيز به چشم مي خورند اعتراض نامه آنلايني را براي بايكوت سايت «الزوير» به امضا رساندند.
به گزارش مهر، بسياري از كتابخانه هاي دانشگاههاي دنيا در دوران بحران اقتصادي مجبور شدند اشتراك خود را با مجلات علمي فسخ كنند. در نتيجه اين اقدام، محققان ديگر نمي توانند به تحقيقاتي كه همكاران آنها در دانشگاههاي ديگر منتشر كرده اند دسترسي آزاد داشته باشند.
به همين علت بسياري از پژوهشگران دنيا تصميم گرفتند در برابر مجلات علمي و ناشران آنها قيام كنند. درخواست اين محققان امكان دسترسي آزاد به مقالات و يا تغيير سياستهاي توزيع و هزينه اشتراك اين مجلات است.
يكي از اين معترضان، براي مثال، «تيموثي گاورز»، رياضيدان دانشگاه كمبريج و برنده مدال «فيلدز» 1998 است -مدالي كه هر چهار سال يكبار به برترين رياضيدانان دنيا اعطا مي شود- كه مستقيماً به مجله هلندي «الزوير» - Elsevier - حمله كرده است.
الزوير، يكي از مهمترين ناشران دنيا در عرصه علمي است كه به ويژه مجلات Advances in Mathematics، ژورنال جبر، ژورنال هندسه و فيزيك، Journal of Mathematical Analysis and Applications را منتشر مي كند.
در اين راستا، اين دانشمند پست جديدي با عنوان «الزوير- بخش من در زوال آن» را روي وبلاگ خود منتشر كرده است.
به اين ترتيب، دانشمندان دنيا به منظور بايكوت «الزوير» با راه اندازي يك اعتراض نامه آنلاين با عنوان «هزينه دانش»
The Cost of Knowledge- - يك جنبش واقعي را ايجاد كردند.
در اين اعتراض نامه آنلاين آمده است: «اگر بخواهي آشكارا اظهار كني كه ديگر از هيچ يك از مجلات الزوير حمايت نمي كني تا زماني كه آنها به طور ريشه اي كاري را كه انجام مي دهند تغيير دهند، بنابراين مي تواني فرم زير را پركني.»
تا كنون، 3 هزار و 642 نفر اين اعتراض نامه را امضا كرده اند كه در ميان آنها نام ساير دارندگان مدال «فيلدز» و محققان دانشگاههاي معتبري چون «كمبريج»، «آكسفورد»، «هاروارد» و «ييل» به چشم مي خورد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14