(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 19 بهمن 1390- شماره 20139

بيگانگي دولت موقت با مباني اسلامي -فصل اول
«جرج اورول» و «گراهام گرين» در سرويس جاسوسي انگليس
قلعه MI6 در ادبيات داستاني

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




بيگانگي دولت موقت با مباني اسلامي -فصل اول

مرتضي صفار هرندي
زاويه متفاوت نگرش و كنش «دولت نهضت آزادي» (دولت موقت) با راه مورد قبول مردم يعني خط امام از همان اولين هفته هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي قابل مشاهده بود. مهندس بازرگان ناگزير به خواسته امام و مردم درباره تشكيل حكومت اسلامي تن داده بود، اما اعتقادي به آن نداشت. نه تنها خود بازرگان با پافشاري برافزودن قيد «دموكراتيك» بر عنوان جمهوري اسلامي با واكنش قاطع امام روبه رو شد، بلكه دولتمرداني مثل حسن نزيه، عضو مركزيت نهضت آزادي بر حذف قيد «اسلامي» از نظام مورد درخواست مردم تأكيد داشتند. نزيه در حالي كه پست كليدي رياست شركت ملي نفت را برعهده داشت، از طريق استمرار حضور در كانون وكلاي دادگستري و محافل حقوق دانان لائيك مثل هدايت الله متين دفتري و عبدالكريم لاهيجي سردمداري مخالفت با اسلاميت نظام را در دست داشت. اين رفتار حتي اعتراض كارگران شركت نفت را برانگيخت، اما پاسخ رئيس دولت موقت به اين اعتراض ها، حمايت از حسن نزيه بود:
آفرين بر نزيه كه توانسته است وظايف محوله را در خدمت به انقلاب و مردم به خوبي انجام دهد... من به امام عرض كردم، اگر آنچه درباره نزيه گفته اند راست باشد و خطايي متوجه او شناخته شود، اول من بايد كنار بروم1.
حسن نزيه همچنين در كنار رحمت الله مقدم مراغه اي (مأمور كددار CIA و استاندار منتخب دولت موقت در آذربايجان شرقي) نقش بسزايي در ترغيب سيدكاظم شريعتمداري به تلاش هاي «تجزيه طلبانه» و مخالفت با مباني نظام اسلامي ايفا مي كرد. اين كارگزار دولت «اصلاح گراي» بازرگان بعدها در نشريات ضدانقلاب خارج كشور فاش ساخت كه از قبل از پيروزي انقلاب به اتفاق افراد وابسته به آمريكا همچون علي اميني و عبدالله انتظام به دنبال طرحي براي آينده نظام سياسي كشور با هدف حذف نقش امام خميني براي بقاي حكومت ستم شاهي بوده است.2
مخالفت حسن نزيه با اسلامي بودن نظام پس از برگزاري رفراندوم جمهوري اسلامي شدت گرفت. او در «كنگره وكلاي دادگستري» به صراحت، توان اسلام در اداره حكومت را انكار كرد.3 اين اظهارات، سخنان شديداللحن حضرت امام را به دنبال داشت. در روز دوم خرداد 1358، امام خميني با دعوت از مردم به «شناخت دشمن خود» فرمودند:
آزادي و استقلال بدون اسلام به چه دردمان مي خورد؟ وقتي اسلام نباشد، وقتي پيغمبر اسلام مطرح نباشد، هزار تا آزادي باشد (ممالك ديگر هم آزادي دارند) ما آن را نمي خواهيم... ما آزادي در پناه اسلام مي خواهيم، استقلال در پناه اسلام مي خواهيم، اساس مطلب، اسلام است.»4
آيت الله شهيد دكتر سيدمحمد حسيني بهشتي عضو برجسته شوراي انقلاب هم در جمع طلاب و دانشجويان خواستار اعتراض عمومي به اظهارات نزيه شد. مدت ها طول كشيد تا بازرگان به خواسته عمومي براي بركناري چنين فردي - كه بعدها اسناد همكاري هايش با CIA در اسناد لانه جاسوسي آمريكا كشف شد- تن دهد. براساس اسناد لانه جاسوسي علاوه بر همكاري نزيه با آمريكايي ها در قبل از پيروزي انقلاب، حتي پس از بركناري وي از مسئوليت بلندپايه ترين مقام نفتي كشور آمريكايي ها او را دوباره به رابط سازمان سيا در فرانسه وصل كردند. حسن نزيه پس از آنكه ابتدا در پناهگاه سيدكاظم شريعتمداري مخفي و سپس از كشور متواري شد، مجددا توسط جرج كيو (رابط CIA در فرانسه و رئيس سابق ايستگاه CIA در تهران) به خدمت آژانس اطلاعات مركزي آمريكا درآمد.
چنين كسي از سال ها قبل در زمره ياران نزديك رهبر نهضت آزادي بود و قاعدتا بازرگان از مباني فكري اين دوست حقوقدان خود به خوبي آگاهي داشت.
بازرگان در نهايت با اذعان به «از جاده خارج شدن» نزيه، بر عدم انطباق برخي اظهارنظرهاي او با عقيده و سياست دولت موقت و شوراي انقلاب اعتراف كرد، ولي درعين حال مدعي شد كه اين نظرات «از مقوله انحراف اصولي و اعتراض به انقلاب اسلامي و رهبري آن نبود.» 5 در مراحل بعد مشخص شد كه اشتراك فكري بازرگان با نزيه به مراتب بيش از نزديكي اعتقادي با امام خميني(ره) بوده است چه اين كه آن دو در تأسيس گروه نهضت آزادي همداستان بودند. امام هم در روز 15خرداد 58 با يادآوري غيرمستقيم مواضع بازرگان در برابر رژيم سلطنت (به ويژه در مرحله نهايي مبارزات) اين قرابت را به طور تلويحي يادآور شدند:
امروز روزي است كه بايد اسلام تحقق پيدا كند. اين حرف ها كه گفته مي شود، نظير همان حرف ها بود كه گفته مي شد كه حالا زود است صبر كنيد.6
تذكرات مكرر امام به دولت موقت در اموري همچون اجراي احكام اسلام در نظام دادگستري، نظام بانكي و نظام اداري و ابراز نارضايتي از بي توجهي دولت موقت به اين امور، در همان چند ماه ابتداي پيروزي انقلاب گوياي يك حقيقت بود. اين تذكرات مكرر از دلواپسي بنيانگذار جمهوري اسلامي نسبت به ميزان تقيد اين دولت به مباني ديني حكايت داشت. 7
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- روزنامه انقلاب اسلامي، 14 مهرماه 1358، ص 2، به نقل از: مجتبي سلطاني، خط سازش، تهران، سازمان تبليغات اسلامي، چاپ اول، پاييز 1367، ص .194
2- روزنامه آيندگان، 10/3/1350، ص 2، به نقل از: حسين يكتا، روز شمار جنگ ايران و عراق (زمينه سازي)، ج 2، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه، چاپ اول، تهران 1377، ص .328 براي آشنايي بيشتر با سوابق حسن نزيه و رحمت الله مقدم مراغه اي، نك جلد دوم و چهارم از مجموعه كتاب هاي نيمه پنهان، انتشارات كيهان
3- صحيفه امام، ج 7، صص 459 و .460
4- روزنامه كيهان، 28/2/1359، به نقل از: مجتبي سلطاني، پيشين، ص .195
5- روزنامه كيهان 28/3/1359، به نقل از نيمه پنهان، ج 1، ص .64
6- صحيفه امام، ج 8، ص .57
7 -براي نمونه، نك: صحيفه امام، ج 7، صص 481، 480، 375، 372، 316، 295، 272، 270، 2، 1 و صحيفه امام، ج 8، صص 345، 102، 77، .417

 



ارتش سري روشنفكران -34 / فصل دوم
«جرج اورول» و «گراهام گرين» در سرويس جاسوسي انگليس
قلعه MI6 در ادبيات داستاني

E-Mail:shayanfarkayhannews.ir
نويسنده: پيام فضلي نژاد
اكبر گنجي مي نويسد:
در همان سال هاي 1358 و 1359 آقاي «عزت الله فولادوند» دو كتاب مهم از «هانا آرنت» ترجمه كرد؛ يكي كتاب«خشونت» و يكي كتاب «انقلاب». وقتي من اين 2 كتاب را خواندم فهميدم چه كار اشتباهي انجام داديم كه «انقلاب» كرديم و به راه بسيار بدي گام گذاشتيم. آرنت در اين دو كتاب نشان مي دهد كه خشونت چه چيز بدي است و انقلاب هاي كلاسيك كل گرايانه مانند «انقلاب چين»، «انقلاب كوبا» و «انقلاب اسلامي ايران» كه از روي «انقلاب فرانسه» كپي برداري شده اند، اساساً پديده اي است كه شما را مطلقاً به دموكراسي نمي رسانند، شعار عدالت اجتماعي مي دهند ولي عدالت اجتماعي نمي آورند و در يك دور باطل خشونت شما را مي اندازند.46
فولادوند فقط در سال هاي 1359 و 1363 چهار كتاب از هانا آرنت، جرج اورول و گراهام گرين، سه عضو رسمي CIA و MI6 منتشر ساخت. همراه با ترجمه دو كتاب آرنت (در فصل آينده به تفصيل از آنان سخن گفته ام) او به سراغ رمان كاتالونيا نوشته جرج اورول رفت؛ گرچه از نخستين روزهاي پس از انقلاب اسلامي ابتدا مترجمان بهايي مانند ژيلا سازگار براي ترجمه فارسي كتاب هاي كاتالونيا، قلعه حيوانات و 1984 پيشقدم شدند. چه كسي در ميان اهل قلم ماجراي جاسوسي جرج اورول براي اينتليجنس سرويس انگلستان و سفارشي بودن آثارش را نمي دانست؟ حكايت رسوايي امنيتي او از دو دهه گذشته حتي خوانندگان عادي رمان هايش را در جهان به هيجان مي آورد. برپايه سند سري شماره
1110 /359 /PR110 /5 به تاريخ 21 مارس 1950 كه توسط موسسه تحقيقات امنيتي رند (وابسته به پنتاگون) در واشنگتن انتشار عمومي يافت، اورول جاسوس اينتليجنس سرويس و عضو ارشد دپارتمان پژوهش هاي اطلاعاتي ( IRD ) اين سازمان بوده است. اين سند تحت عنوان Progress Report on the Work of the IRD با طبقه بندي «فوق سري» در آرشيو سرويس MI6 بايگاني شد و گزارشي از پيشرفت يك عمليات جاسوسي آكادميك با اسم رمز «عمليات ارشاد واقعي در سراسر جهان» بود كه سال 1948 كليد خورد تا به شبكه سازي از هنرمندان، روشنفكران، رهبران مذهبي، سران اتحاديه هاي صنفي، متفكران و روزنامه نگاران بپردازد و پاي آنان را به عرصه «جنگ جاسوسان» (تعبير سرويس انگلستان از جنگ سرد) بكشاند. جرج اورول و مديران آژانس BBC از نخستين كارگزاران اين پروژه پيچيده و چند جانبه به شمار مي رفتند.47 اورول امتياز آثارش را به دپارتمان پژوهش هاي اطلاعاتي ( IRD ) فروخت، MI6 به سرعت آن ها را توسط مترجمان خود به 18 زبان دنيا ترجمه كرد و سپس CIA امتياز نسخه سينمايي دو كتاب او را خريد.48
گفته اند ذهن اورول در سه كتاب كاتالونيا، قلعه حيوانات و 1984مجسم است. او در اين رمان ها از زاويه ديد يك شخصيت «آزادي خواه» به رژيم هاي ضدليبرال مي تاخت و با پيروي از باطن تفكر سرمايه داري، هرگونه انقلابي گري را محكوم به شكست مي دانست و نتيجه هرشكل از «آرمان خواهي» و «آرمانشهرگرايي» را نيز رفتن به سوي توتاليتاريسم و ظهور «حكومت وحشت مطلق» مي ناميد. اين استراتژي تبليغاتي را همه جاسوسان آكادميك غرب دنبال مي كردند. اورول مي گفت «همه انقلاب ها محكوم به شكست هستند، اما همه شكست ها يك شكل نيستند.» همچنين آرنت و پوپر همه انقلاب ها را در پديدآوردن حكومت قانون و تحقق آزادي عاجز مي دانستند، الا انقلاب آمريكا!49 يا ميلوان جيلاس كه كتاب طبقه جديد او توسط CIA و در پوشش نام انتشارات پراگر با تيراژي وسيع، قيمتي ارزان و تبليغات رايگان راديو اروپاي آزاد در جهان توزيع شد، معتقد بود «انقلاب همواره يك تراژدي در زندگي بشري است.»50 از اين رو در تبليغات رسانه هاي غربي، اغلب آثار آنان جزء ليستي است به نام «1001 كتابي كه قبل از مردن حتماً بايد خواند» يا همان « 1001 Books You Must Read Before You Die » چون اين كتاب ها منطبق با دستورالعمل «عمليات ارشاد واقعي» در MI6 «پيام ليبرال سرمايه داري» را در جهان اشاعه مي دادند. حتي برخي رسانه هاي مدعي اصول گرايي نيز در ايران آنان را به عنوان آثار برتر براي مخاطبان خود تبليغ مي كنند.51
جرج اورول نسخه ادبي و پيشرو فلسفه هانا آرنت است. براي همين، عزت الله فولادوند در خرداد 1361 دو كتاب انقلاب از آرنت و كاتالونيا از اورول را همزمان با يكديگر توسط انتشارات خوارزمي به بازار كتاب فرستاد و پيشگفتاري 21 صفحه اي در ستايش زندگي و حرفه اين جاسوس انگليسي نوشت،52 همان طور كه براي هانا آرنت نيز در مقدمه نخستين ترجمه اش چنين ستايش نامه اي را نگاشت. فولادوند كتاب كاتالونيا را دادخواستي عليه دروغ پردازان و شياداني مي داند كه «روياي آرمانشهر» را در سر مردم مي پرورانند و از اينكه تلاش هاي اورول براي «بازگو كردن داستان راستين عصر ما» به بار نشست و توانست «ميليون ها خواننده را از روياي خوش آرمان شهرها بيرون آورد» ابراز شادماني مي كند.53 در اين رويكرد ادبي هركس «ليبرال» نيست و آرماني دارد، فاشيست است؛ پس بايد مردم را از سرشت سياه او ترساند. از اين رو، تيرماه 1388 و هنگام اوج پروژه كودتاي سبز، سايت شهرزاد نيوز (وابسته به سرويس اطلاعات و امنيت هلند) از ايرانيان خواست تا هشدارهاي اورول را در رمان هايش عليه جوامع توتاليتر جدي بگيرند، چون او با تصوير سرشت دولت هاي غيرليبرال نشان مي دهد «در اين رژيم ها كسي را حق اعتراض نيست. هر كس قصد توطئه كند و عليه نظام بكوشد، به بند گرفتار خواهد آمد.»54 رمان هاي اين نويسنده انگليسي در سال هاي گذشته بارها توسط مترجمان سكولاري مانند ژيلا سازگار، صالح حسيني، غلامحسين سالمي، منصور اقتداري، علي پيرنيا، علي اصغر افرجي، مهنوش جواهري، مهدي بهره مند، پژمان كوشش، حوريا موسايي، اكبر تبريزي و گلرخ سعيدنيا به فارسي برگردانده شد. ناشراني مانند انتشارات نيلوفر، نشر جامي، نشر حكايتي ديگر، نشر ياران، نشر ياد عارف، نشر فرهنگ ماهرخ و... از مبلغان آثار اورول در ايران بوده اند. پس از سال 1384، اين ناشران به نحوي هدفمند 13 ترجمه مختلف را فقط از كتاب قلعه حيوانات (مزرعه حيوانات) روانه بازار كتاب كردند؛ رماني كه ديگر خيلي ها مي دانند به سفارش سرويس جاسوسي MI6 در دنيا پخش مي شود،55 اما هر بار نشريه كتاب هفته و خبرگزاري كتاب ايران (ارگان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي) انتشار كتاب هاي قلعه حيوانات و 1984 را در نقاط مختلف جهان با آب و تاب گزارش مي كنند!56
پس از اورول، فولادوند در سال 1363 به سراغ «سمبل نويسندگان جاسوس» رفت: گراهام گرين؛ صاحب اثر آمريكايي آرام كه حتي منتقدان ادبي سكولار نيز كتابهايش را نتيجه كار در اينتليجنس سرويس انگلستان مي دانند.57 انتشارات پنگوئن كه مديران آن را از ميان كارمندان ارشد MI6 برمي گزينند،58 گرين را بزرگ ترين نويسنده معاصر انگلستان معرفي كرده است.59 او از سال 1943 مسئول ضداطلاعات MI6 در امور پرتغال بود و همان جا با كيم فيلبي (بزرگ ترين جاسوس دوجانبه قرن بيستم) رفاقتي نزديك به هم زد.60 تا آخر عمرش، يعني 3 آوريل 1991، در سوئيس براي انگلستان جاسوسي مي كرد و از نويسندگاني است كه واتيكان او را يك «ضاله نگار» و «مروج الحاد» دانست.61

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14