(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 20 بهمن 1390- شماره 20140

بي صداقتي!
باز نشر گفت وگو با رهبر انقلاب در سينما پس از 27 سال
شاخص هاي سينماي اسلامي ( بخش آخر)
انجماد سينمايي در نيمه اول جشنواره
نگاه
گزارشي از همايش سينما و بيداري اسلامي
سينما، در جست و جوي رهايي
جايزه سينمايي گفتمان انقلاب اسلامي اهدا مي شود
شعار جشنواره سي ام فجر-4
سينماگر برگرفته از شرايط اجتماعي خود عمل مي كند
نگاهي ديگر به فيلم «تلفن همراه رئيس جمهور» باور نمي كنيم آقاي كارگردان!



بي صداقتي!

پژمان كريمي
در حاشيه نشست نقد و بررسي فيلم «بوسيدن روي ماه» كارگردان فيلم در هواداري از خانه سينما ظاهر شد.
نگارنده بر آن است كه هر فردي و هر عضوي از خانواده سينما، حق دارد صاحب ديدگاهي باشد مثبت يا منفي! اما اگر ديدگاهي حاوي توهين و تهمت و كتمان حقيقت و قلب واقع است، عرضه آن و تلاش براي حقنه آن، قابل نكوهش است.
آقاي همايون اسعديان را تا پيش از فيلم «طلا و مس» كارگردان متوسطي مي دانستم و همچنان بر اين نظرم.
طلا و مس كه همچنان يكي از انتخابهاي من از ميان آثار سينمايي است، پيش از اينكه فيلم كارگردانش به شمار آيد، فيلم فيلم نامه نويس است.
آقاي اسعديان فيلم ساز صاحب انديشه نيست. به قول يكي از منتقدان ايشان صرفا يك «تكنيسين» سينما هستند. هنوز يادمان نرفته است كه نامبرده فيلم «ده رقمي» را ساخته است كه نقطه اي منفي در كارنامه كاري شان ارزيابي مي شود.
سازنده فيلم «بوسيدن روي ماه» از تعطيل و انحلال خانه سينما انتقاد مي كند اما نمي گويد چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي رأي به انحلال داد؟ نمي گويد به چه دليلي و با چه استدلالي يك نهاد دولتي اقدام به برخوردي قانوني كرد.
آقاي اسعديان كه خود را مدافع حق و حقيقت مي داند و نسبت به حقوق دو هزار نفر از مجموعه شش هزار عضو خانه سينما دچار بيقراري مي شوند، توضيح نمي دهند كه عملكرد برخي از اعضاي خانه سينما چه بر سر اين تشكل آورد. نمي گويد چون علاقه ندارد انحلال خانه سينما در نظر مخاطب، اقدامي درست و قانوني معنا شود.
خانه سينما، اساساً داراي مجوز تاسيس نبود. اين تشكل بدون طي كردن مسير قانوني دست به افزودن مواد متنوع به مجموع مواد اساسنامه كرده بود. اين تشكل، بدون در نظر گرفتن ايجابات قانوني، دست به حذف و تغيير بندهايي از اساسنامه زد. به طور مثال شرط تقوا را از مجموع شرايط نامزدان عضويت در هيئت مديره حذف كرد. اعضاي هيئت مديره به دفاع از مستندسازان همكار با بي بي سي پرداختند و يك مجرم- جعفر پناهي- كه در زيرزمين خانه اش ادعاهاي بي سند شيخ ساده لوح را «مستندنمايي» مي كرد، در سايه حمايت خود قرار داد.
آقاي اسعديان اي كاش در نشست نقد و بررسي فيلم اش، كه اساسا بهانه اي براي حمايت از خانه سينما قرار داده شد، به يك بند از تخلفات خانه سينما- چه سياسي و چه صنفي- اشاره مي كرد.
جالب است در آن نشست- كه شانزدهم بهمن در مركز همايش هاي برج ميلاد برگزار شد- محمدمهدي عسگرپور و فرهاد توحيدي از عناصر كليدي هيئت مديره هم شركت داشتند.
اين حضور بي شك به منظور اعلام حمايت از اسعديان و نمايش پيوندي در دفاع از هيئت مديره شكل گرفت.
بي ترديد انتقاد از انحلال خانه سينما در بستر جشنواره بين المللي فيلم فجر نشان مي دهد كه براي برخي از منتسبان به خانه سينما، برگزاري آرام و بي دردسر بزرگ ترين رويداد سينمايي كشور اهميت ندارد. آنچه مهم است غبارآلوده كردن فضاي رسانه اي، مشوش كردن اذهان عمومي و تعقيب منافع گروهي و شخصي است. چنين اهدافي جرم كوچكي نيست!

 



باز نشر گفت وگو با رهبر انقلاب در سينما پس از 27 سال
شاخص هاي سينماي اسلامي ( بخش آخر)

آنچه در پي مي آيد قسمت آخر گفت وگوي بولتن روزانه سومين جشنواره بين المللي فيلم فجر با رهبر فرزانه انقلاب اسلامي است. اين گفت وگو پس از گذشت 27 سال، به مناسبت برگزاري سي امين جشنواره فيلم فجر تقديم علاقه مندان سينما مي شود:
به نظر شما، سوژه فيلم بايد صرفاً مسائل اسلامي، جنگي و انقلابي باشد يا مي تواند ساير مضامين و مسائل اجتماعي را نيز دربر گيرد و در نهايت، اينكه به نظر شما، اسلامي بودن فيلم به چه معناست؟
همه موضوعات مي تواند اسلامي و غيراسلامي باشد. حتي فيلم محمد، صلي الله عليه و آله وسلم، يعني شرح زندگي پيغمبر اسلام مي تواند طوري ساخته شود كه ضداسلامي باشد. پس نام فيلم محمد، صلي الله عليه و آله و سلم، و نقش اول داشتن محمد، صلي الله عليه و آله وسلم، در فيلمي، هرگز به معناي اسلامي بودن آن نيست. همه موضوعات مي توانند اسلامي ترتيب داده شوند. ما درباره اسلامي بودن هر فيلم دو چيز را مي خواهيم؛ يكي اينكه ارزش هايي كه آن فيلم تلقين مي كند، ارزش هاي اسلامي باشد. شما ببينيد ارزش هاي اسلامي چه چيزهايي است و با كاوش مشخص مي شود كه ارزش هاي اسلامي محدوده وسيعي دارد و البته، تعليم نماز، جزء ارزش هاي اسلامي است؛ اما تعليم راستي و درستكاري و شجاعت و مقاومت هم يكي از ارزش هاي اسلامي است. پس هر چه اين ها را آموزش دهد، محتوايي اسلامي را، در حقيقت، آموزش داده است. جهت دوم اينكه فيلم با نمودارها و نمادهاي غيراسلامي همراه نباشد. گاهي مي شود كه فيلمي نمازخواندن را نشان مي دهد، ولي بازيگران فيلم با رفتارشان، با وضع نامناسب نگاه، ضدارزش اسلامي را در حقيقت متجلي مي كنند؛ يعني اين نكته هم به اندازه نكته اول اهميت دارد. يعني متن فيلم، متن محتوا و حاشيه محتوا، هر دو بايد اسلامي باشد.
آثار برگزاري جشنواره فيلم فجر چه مي تواند باشد؟
اين طور جشنواره ها خيلي خوب مي تواند باشد، البته بيشتر تابع اين است كه شما چه ارزش هايي را بر اين جشنواره حاكم كنيد و چگونه آن را اداره كنيد؛ اما مي تواند خيلي خوب باشد. اگر در اين جشنواره ها، وسيله اي بيابيم براي تشويق هنرمندان مستعد يا راهي پيدا كنيم براي همكاري و تكميل اطلاعات يكديگر به وسيله هنرمندان ايراني، يا وسيله اي پيدا كنيم براي آموختن شگردهاي فني فيلم سازي به عناصر علاقه مند و تازه كار و جوان، يا مطرح كردن و معرفي كردن عناصري كه مي توان به آن ها تكيه كرد و آن ها را معرفي كرد، در اين صورت، جشنواره طبعاً نتايج خوب خود را دارد و مفيد است. البته، در مواجهه با اداره اين جشنواره ها هم بي شك بايد هوشمندانه عمل كرد. گاهي ممكن است فردي را در همين جشنواره بخواهيم چهره كنيم كه اصلاً، برخلاف معيارهاي جمهوري اسلامي، چهره كردن و معروف كردن شخص يا جهت گيري يا جرياني جايز نباشد. مجموعاً، با اين جشنواره ها من موافقم.
جشنواره فيلم فجر بهتر است به صورت جشنواره اي داخلي ادامه يابد يا ترجيح مي دهيد كه به صورت بين المللي و با حضور فيلم هاي خارجي در بخش مسابقه همراه باشد؟
به اعتقاد من، آوردن فيلم هاي خارجي بي ضرر است، بلكه در وضعيتي مي تواند مفيد هم باشد؛ يعني عرضه آن اثرهايي كه نشان دادن آن ها را به مردم مفيد مي دانيد، در جشنواره چه ايرادي براي شما دارد؟ البته بيشتر روي آن فيلم هايي تكيه شود و فيلم هايي انتخاب شود كه جنبه آموزشگري اين فستيوال را حفظ كند و واقعاً آموزنده باشد. كلاسي باشد براي كساني كه در آنجا حضور پيدا مي كنند. به اعتقاد من، مي توان موضوعاتي از اين دست را در آن مطرح كرد.
آخرين سؤال؛ اگر ما سينمايي را كه باعث انحرافات اخلاقي و اعتقادي باشد و اشاعه دهنده فساد و فحشا و منكرات است و همچنين سينمايي را كه ارزش هاي اسلامي را مورد تهاجم قرار مي دهد، كنار بگذاريم و جلوي امكان نفوذ آن را بگيريم، سينمايي را كه باقي مي ماند مي توان به سه دسته عمده تقسيم كرد:
1. سينمايي كه وجه سرگرمي آن غالب است؛ 2.سينمايي كه در خدمت تفكر اسلامي است؛ 3.سينمايي كه ملهم از تفكر و اعتقادات اسلامي است.
نظر شما درباره اين سه نوع سينما، باتوجه به آنچه گفته شد، چيست؟
دومي و سومي، يك چيزند. آنچه ملهم از اين تفكر است، با آنچه در خدمت اوست، دو چيز نيست. هر آنچه از تفكر اسلامي الهام گرفته باشد، بي شك در خدمت اين تفكر قرار خواهد گرفت. بنابراين، دو نوع خواهيم داشت؛ يكي سينماي سرگرم كننده اي كه معنايش «پوچ» خواهد بود؛ هيچ چيزي ندارد جز اينكه ساعتي انسان را مشغول به خود كند و وقت انسان را بكشد؛ فقط اين فايده را دارد. نوع ديگري سينما كه محتوايي دارد و آن محتوا براي مردم و آرزوها و ايده آل هاي آنان است. طبيعي است كه دومي را انتخاب مي كنم و اولي را رد مي كنم. چرا؟ براي اينكه قبلا شما گفتيد، آن سينمايي كه احياكننده ضدارزش هاي اسلامي است، كنار گذاشته مي شود. من مي خواهم ببينم سينمايي كه بيكاري و لغو را عملا به انسان مي آموزد، اين در خدمت كدام ارزش اسلامي مي تواند باشد؟
آنچه هم كنار گذاشته شده، منظور سينمايي است كه بيشتر جنبه سرگرمي داشته باشد.
بله مگر اينكه بگوييم جنبه سرگرمي قوي دارد؛ اما محتوا و پيام اسلامي هم دارد. طبعاً چنين وضعي وجود داشته باشد. ببينيد من در پاسخ سؤال اول، آنجا كه درباره محتوا و جاذبه صحبت كردم، همه حرف خودم را در اين زمينه گفتم؛ ما وقتي كه اصل و ستون فقرات هر فيلم را محتواي فيلم مي دانيم و به پيام آن، دقت و تأكيد مي كنيم، طبيعي است كه جاذبه فيلم، همان چيزي كه جنبه سرگرم كننده به فيلم مي دهد و آن را دلنشين مي كند، با پيام هر دو به هم آميخته است و تكميل كننده هر هنر تمام است.


 



انجماد سينمايي در نيمه اول جشنواره

آرش فهيم
سي امين دوره جشنواره فيلم فجر در نيمه اول خود ارائه دهنده آثاري بود كه بهترين توصيف براي آن ها انجماد و سرمازدگي است. جشنواره فيلم فجر داراي دو خاصيت بسيار مهم است؛ اين همايش از يك طرف گوياي بخش اعظم سياست هاي سينمايي دولت است و از طرف ديگر امكان مقايسه آثار وجريان هاي سينمايي را فراهم مي كند. با اين تعريف مي توان گفت كه متأسفانه در فضاي سينماي ايران همچنان دو جريان سينمايي تجارتي و شبه روشنفكرانه سلطه دارند. به طوري كه در پنج روز نخست جشنواره سي ام فيلم فجر، 90 درصد آثار به نمايش درآمده عضو اين دو جريان بودند.
آنچه فيلم تجارتي مي ناميم، نوعي از سينماست كه در آن كارگردان با هدف كسب سود اقتصادي بيشتر، ذائقه پست مخاطب را نشانه مي رود. برخي از آثار اين دوره از جشنواره در اين أمر افراط كرده و پا را از ابتذال هم فراتر نهاده اند. فيلم «زندگي خصوصي» سركرده اين گونه فيلم ها در موقعيت كنوني است. از نگاه مصلحانه،عدم وجود چنين فيلم هايي بهتر از وجودشان است. حتي اگر فيلم هاي تجارتي وقيح بتوانند در كوتاه مدت به رونق سينماي كشورمان كمك كنند، اما در دراز مدت باعث نزول سطح سليقه تماشاگر عام سينما و در نتيجه تضعيف روز افزون آثار فاخر و ارزشمند مي شوند. اما جريان غالب ديگر كه در جشنواره امسال حضور متراكم و پرحجم تري هم دارد، فيلم هاي شبه روشنفكرانه و سياه نما هستند. جرياني كه چند سال است علاوه بر بحران بي مخاطبي به ورطه ابتذال در انديشه ورزي نيز رسيده است. جشنواره فجر سي ام، يكي ديگر از بيماري هاي اين نوع فيلم ها را نيز برملا ساخته؛ ضعف شديد ساختاري! به طوري كه فيلم هايي چون «آمين خواهيم گفت» و «پل چوبي» كه ازجمله نمايندگان اين جريان سينمايي در جشنواره امسال محسوب مي شوند، حتي با نارضايتي دوستداران اين سبك آثار مواجه شدند. حتي دو فيلم «خرس» و «پذيرايي ساده» هم كه توسط فيلم سازاني نسبتا باتجربه ساخته شده اند، از نظر سخت افزاري و نرم افزاري درجايگاهي به مراتب ضعيف تر از يك فيلم دفاع مقدسي متوسط به نام «شور شيرين» قرار مي گيرند. به نظر مي رسد كه اگر برنامه ريزي ها و سياست هاي سينمايي كشور همچنان با محوريت اين گونه آثار بگردد، نمي توان انتظار تحول در عرصه هنر هفتم كشور را داشت. مي توان گفت،بهترين سياست براي سازمان تازه تأسيس سينمايي، عبور از اين دو جريان سينمايي و تقويت جريان سوم كه همان سينماي متعهد است باشد. اين يادداشت در شرايطي نگاشته مي شود كه تنها پنج روز از سي امين جشنواره بين المللي فيلم فجر گذشته است؛ روزهايي نااميدكننده و سرد! اما مي توان اميد داشت كه در نيمه باقي مانده جشنواره، آثاري گرما بخش روي پرده مركز جشنواره در برج ميلاد بيايد. فيلم هايي چون «روزهاي زندگي»، «ملكه»،«قلاده هاي طلا» و ... كه مي توانند گرما بخش اين گردهمايي سينمايي باشند.

 



نگاه

در حوزه سينماي دفاع مقدس
«ضد گلوله» ساخته مصطفي كيايي؛ فيلمي كه روايت گر يك موقعيت طنز و كمدي در فضاي جبهه ها بود و از اين رهاورد درصدد موقعيتي فراهم كرد تا روايتي داستاني با تم طنز و با ايجاد موقعيت هاي كميك پديد آورد تا بتوان شخصيت اصلي داستان را در جغرافياي دراماتيك اثر به حركت واداشت و مهدي هاشمي با بازي نسبتا ديدني اش بخش عمده اي از بار چنين اتفاق مهمي را بر دوش گرفت و بايد گفت به خوبي هم از پس آن بر آمد.
فيلم ، داستان يك انسان بيگانه با مفاهيم و مضامين حوزه دفاع مقدس است كه بر اثر يك اتفاق در موقعيتي قرار مي گيرد و به جبهه مي رود. گر چه نقطه اين عزيمت و پشتوانه علت و معلولي آن، قانع كننده و پررنگ نيست، اما در ادامه و به ويژه در صحنه هاي حضور كاراكتر اصلي فيلم در صحنه هاي جنگي موقعيت جالبي براي يك پرداخت طنازانه و جذاب براي مخاطب عام فراهم مي شود كه البته بايد تاكيد كرد نقش اصلي را در اين تدارك سينماورزانه، مهدي هاشمي در ايفاي نقش اصلي فيلم بر عهده دارد.
فيلم «ضدگلوله» در يك روايت ساده و عام گرايانه رويكرد اصلي اش را در ايجاد موقعيت هاي كميك و ارائه ديالوگ هاي بديع و خلاقه قرار مي دهد كه البته در اين امر به موفقيت نسبي دست مي يابد كه باز بايد تاكيد كرد اين موفقيت حاصل تلاش بازيگر نقش اصلي يعني مهدي هاشمي و ديالوگ هاي فيلم است كه توانسته در ايجاد فضاي كلي فيلم به پيروزي قابل توجهي دست يابد.
چيدمان صحنه ها در فيلم درست است و ميزانسن ها از تناسب برخوردارند، فيلم «ضدگلوله» در عين حال كه اثري طنازانه آن هم در موقعيتي خطير و حساس است، فيلم لوده و بي هويتي نباشد و تلاش كند كه در حد و حدود به روايت مضامينش روي آورد بدون آنكه به شعور مخاطب توهين كند و يا همچون برخي نمونه هاي قبلي رياكاري پيشه كند و عوام فريبي كند.
از ديگر فيلم هاي اكران سينماي رسانه ها مي توان به دو فيلم «بي خداحافظي» ساخته احمد اميني و فيلم «دوباره با هم» اشاره كرد كه هر دو آثاري ضعيف و دم دستي بودند كه ابدا نتوانستند توقعات منتقدان را برآورده سازند، به ويژه فيلم «بي خداحافظي» كه به نظر مي رسيد با دقت و حساسيتي بيشتري همراه بوده، اما آنچه به روي پرده رفت نتيجه اي بشدت نااميدكننده به همراه داشت.
رضا- محمودزاده

 



گزارشي از همايش سينما و بيداري اسلامي
سينما، در جست و جوي رهايي

همايش سينما و بيداري اسلامي، به عنوان يكي از برنامه هاي بخش بين الملل سي امين جشنواره فيلم فجر با حضور هنرمندان و كارشناسان داخلي و خارجي برگزار شد.
لزوم تشكيل اتاق فكر هنرمندان مسلمان
احمد عواض كارگردان مصري و نادر طالب زاده، ازجمله هنرمندان سخنران در اولين نشست اين همايش بودند.
احمد عواض با اشاره به انقلاب مصر گفت: اين انقلاب براي همه مردم مصر بزرگ و عظيم است و ما اخيراً سالگرد 25 ژانويه قيام عليه طاغوت بود را گذرانديم.هرگز باور نمي كرديم كه تظاهرات 25 ژانويه به انقلابي فراگير بدل شود، اما در 28 ژانويه در همه جاي مصر فرياد تغيير، آزادي و عدالت اجتماعي سر داده شد.هيچ كس رهبري انقلاب مصر را برعهده نداشت، بلكه اين انقلابي كاملاً مردمي بود كه در آن همه مردم با همه طوايف حضور داشتند.
وي با اشاره به حضور سينماگران در انقلاب مصر گفت: آنها فيلم هاي مستند ساختند و برخي از آنها نيز به شكل روزانه فيلم برداري مي كردند تا به عنوان سند باقي بماند و همه آنها به صورت خصوصي تهيه شد.
اين كارگردان مصري با اشاره به نفوذ آمريكا در سينماي مصر تأكيد كرد: سينماي آمريكا در اكران هاي فيلم حضور گسترده دارد و سرمايه داران همه به دنبال سود هستند و هيچ چيز ديگري نمي خواهند كه البته فيلم هاي ممتازي وجود داشته كه خيلي سخت ساخته شده است.
وي با بيان اينكه سرمايه داران بر سينماي مصر تسلط دارند، افزود: سينماي مصر در محاصره بود تا انقلاب پيش آمد.
عواض در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به تهديدهاي وهابي ها عليه سينما در مصرگفت: نيروهاي وهابي مي خواهند روح هنر را از بين ببرند.وهابي ها تأثير فرهنگ و انقلاب مصر در منطقه را مي دانند و مي خواهند ما را به نام نظارت هاي شرعي از سينما و هنر دور كنند.
اين كارگردان مصري ادامه داد: يك سال پس از انقلاب مصر اين انقلاب نتوانست تأثيري در سينما بگذارد و بايد به بخش هاي خصوصي، مستقل و توليدات مشترك اعتماد كرد.
وي تصريح كرد: انقلاب ما ادامه دارد و من هر دو بار كه به تهران آمده ام از ميدان التحرير بوده است.
بنابراين گزارش نادر طالب زاده نيز در سخناني در ابتداي اين كنفرانس با اشاره به كنفرانس هاليووديسم گفت: تنها جايي كه مي شود درباره هاليووديسم صحبت كرد ايران است.
وي با اشاره به تأثير رسانه هاي ايران در بيداري اسلامي گفت: اثر رسانه هاي ما كم نبوده است، چرا كه در طول 10 سال گذشته سينما و تلويزيون ايران پنج داستان قرآني تعريف كرد.
اين كارگردان سينما با اشاره به فيلم هاي حضرت مريم، حضرت يوسف، بشارت منجي و ملك سليمان افزود: پيام همه اين ها مكر بني اسرائيل بود كه همه آنها در قالب 35 ساخته شده اند و اين مسير با فيلم سينمايي محمد (ص) و سلمان فارسي ادامه دارد.
طالب زاده با اشاره به حضور سينماگران مصر و تونس در ايران افزود: در مصر همچنان درها بسته است و كمپ ديويد پابرجاست. هنرمندان مصري مي آيند اما ما نمي توانيم به آنجا برويم. اين در حالي است كه ايراني ها و مصري ها دوست دارند با هم فعاليت داشته باشند.
وي همچنين گفت: 10 سال پيش نتانياهو گفت براي عرب ها فيلم پخش كنيم و بعد از يك سال ام بي سي ها درآمد و آنها تلاش كردند اين كار را بكنند و طرح نتانياهو را عربستان اجرايي كرد، اما نتيجه برعكس شد و بيداري اسلامي اتفاق افتاد و اين نشان از اراده اي مافوق اراده ماست.
طالب زاده افزود: بايد اتاق فكري از هنرمندان شكل بگيرد و مطالب اين كنفرانس را عملياتي بكند.
راهكارهاي رسيدن به توليد مشترك
نشست هم انديشي ميهمانان كنفرانس «بيداري اسلامي در سينما» با مسئولان بنياد سينمايي فارابي و مركز سينماي مستند و تجربي ايران، در سالن كنفرانس بين المللي برج ميلاد تهران مهدي همايونفر راهكارهاي رسيدن به ساخت كارهاي مشترك سينمايي را مورد بررسي قرار دادند.
در ابتداي اين نشست سيد احمد ميرعلايي، رئيس بنياد سينمايي فارابي درباره همكاري مشترك سينمايي با كشورهاي اسلامي گفت: ما در چندين سال گذشته، براي كشورهايي كه بخواهند با فرهنگ ايران آشنا شوند، چندين فيلم سينمايي همچون؛ راه آبي ابريشم، گلچهره و ملك سليمان را ساخته ايم. همچنين فيلم سينمايي «33 روز» را توليد كرديم كه نسبت به اتفاقات مهمي است كه در جهان مورد پيگيري قرار مي گيرد.
وي همچنين گفت: در بنيادفارابي براي ما در وهله اول، فيلمنامه درست از اهميت زيادي برخوردار است و كارگردان بايستي با يك سناريوي قابل قبول بيايد و فيلمش را بسازد.
مديرعامل بنياد سينمايي فارابي در ادامه افزود: مهم ترين مسأله اي كه ما در ايران براي فيلمهايمان پيگيري مي كنيم علاوه بر ارائه پيام، جذب مخاطب در كشور است.
ميرعلايي در بخش ديگري از سخنانش گفت: از كساني كه در اين سمينار شركت كرده اند مي خواهيم با همديگر آثار فاخر و ارزشمندي را تحويل جامعه مان دهيم.
در ادامه اين نشست محمد عرب خبرنگار شبكه تلويزيوني فلسطين گفت: هدف سينماي فلسطين به شيوه واضح و گسترده همچون سينماي ايران، مشخص نيست و بيشتر پيام به خود مردم فلسطين برمي گردد، فيلمهايي كه مي سازيم تلاشي در آن نشده كه پيامي در خود داشته باشد. در فيلمهايمان تنها تلاش مي كنيم كه فرهنگ مقاومت را در خودمان زنده نگه داريم.
همچنين شفيع آقا محمديان گفت: ما در ايران بيشتر با جوانها سروكار داريم و اگر طرح خوبي داشته باشند امكانات خوبي در اختيار آنها قرار مي دهيم.
وي همچنين با اشاره به همكاري مشترك با سينماگران كشورهاي اسلامي گفت: ما از هنرمنداني كه طرحهايي در مورد بيداري اسلامي دارند در خدمتشان هستيم تا آثار مشتركي را با همديگر انجام دهيم.
نبيل ساقه الله كارگردان از غزه در بخش ديگري از اين نشست اظهار داشت: سينما زبان جهاني است، چرا قضيه فلسطين در كل سينما وجود ندارد؟ ما در غزه زندگي مان متوقف شده است، از دوستان عزيزمان در ايران مي خواهيم كه به فلسطين و به پيشرفت زندگي در آنجا به ما كمك كنند. احمد ميرعلايي در ادامه گفت: سينماي ايران و مردم ايران هميشه دفاع همه جانبه از مردم فلسطين كرده است، براي نمونه در سالهاي نه چندان دور، ما سريال «چشم هاي آبي زهرا» را از تلويزيونمان پخش كرديم كه اين سريال اثرگذاري بود و كشور فرانسه به مدت چهار ماه، تمام برنامه هاي ما را در اكثر كشورهاي جهان متوقف كرد. وي همچنين گفت: مردم فلسطين مظلوم ترين و محروم ترين مردم روي زمين هستند.
مديرعامل بنياد سينمايي فارابي در ادامه افزود: به واقع هنر و فرهنگ نقش اساسي در ايجاد انقلابها خواهند داشت، هر جا هنر و فرهنگ وجود داشته باشد اسلام و انقلاب زنده است. محمد خليل خبرنگار شبكه فلسطين اليوم در بخش ديگري از اين نشست گفت: انقلابهاي مردم در اين كشورها براي بركناري استبداد و ظلم و زور و همچنين زنده كردن ارزشهاي اخلاقي نيز بود.
در ادامه شيرين عبدالرحمان محقق از كشور تونس در مورد همكاري مشترك سينمايي با ايران و همچنين براي به پيش بردن و عملي كردن اين همكاريها، راهكارهايي ارائه داد. محمد طاهر بازيگر و استاد دانشگاه از كشور مصر در مورد سينماي ايران بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران گفت: سينماي ايران بعد از انقلاب اسلامي، پويايي اش را پيدا كرده و به رشد و نمو عالي خودش رسيده است.

 



جايزه سينمايي گفتمان انقلاب اسلامي اهدا مي شود

قائم مقام مركز راهبردي جبهه فكري انقلاب اسلامي در نشست خبري نخستين جايزه سينمايي گفتمان انقلاب اسلامي گفت: اين جايزه براي سنجش نزديكي سينما با گفتمان انقلاب اسلامي است.
روح الله رجبي قائم مقام مركز راهبردي جبهه فكري انقلاب اسلامي امشب در برج ميلاد در نشستي مطبوعاتي به تشريح چگونگي اهداي نخستين جايزه سينمايي گفتمان انقلاب اسلامي پرداخت.
به گزارش فارس،وي در اين نشست با اشاره به شعارهاي سي امين جشنواره فيلم فجر، گفت: يكي از مشكلات سينماي ايران جدايي عالم تفكر از سينماست.
رجبي با بيان اينكه سينما و نقد سينمايي بيشتر ژورناليستي است، افزود: اين مسئله اگر هم از سطح به عمق برود روشنفكري مي شود.
وي با اشاره به عدم توجه متفكران و نخبگان دانشگاهي به سينما، تاكيد كرد: متفكران و نخبگان يا توجهي به سينما ندارند يا اگر به سينما مي روند به عنوان تماشاگر در سالن سينما حاضر مي شوند.
قائم مقام مركز راهبردي جبهه فكري انقلاب اسلامي هدف از اعطاي نخستين جايزه سينمايي گفتمان انقلاب اسلامي را نزديك كردن دو فضاي فكري انقلاب اسلامي با فضاي سينماي كشور عنوان كرد و گفت: از روز نخست جشنواره سي ام تعدادي از اساتيد در برج ميلاد و تعدادي ديگر از اساتيد در سالن هاي مردمي فيلم ها را ديده و جلسات نقد و بررسي برگزار كرده اند.
وي افزود: اساتيدي كه اين جايزه را اهدا خواهند كرد طيف وسيعي از اساتيد را تشكيل مي دهند و در عرصه هايي چون مطالعات زنان، علوم اجتماعي و ارتباطات، علوم حوزوي، اخلاق و... به نقد و بررسي فيلم ها و انتخاب بهترين فيلم خواهند پرداخت.
رجبي ادامه داد: هم اكنون 100 عنوان مقاله و نقد درباره فيلم هاي جشنواره داشته ايم كه براي نمونه بحث هاي جالبي توسط متخصصان امور زنان درباره فيلم «ميگرن» صورت گرفته است.
رجبي با بيان اينكه اين جايزه عنوان سازماني ندارد، تاكيد كرد: اين جايزه يك نظر واحد سازماني نيست بلكه نگاه جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي است و نگاه ما در اعطاي اين جايزه نگاه جشنواره اي نيست.
وي افزود: نگاه ما نگاهي گفتماني براي كشف ظرفيت هاي انقلاب و ورود اساتيد حوزوي و غير حوزوي به سينماست.
رجبي با بيان اينكه اين حركت پس از جشنواره سي ام نيز ادامه خواهد داشت، تصريح كرد: هرچند امسال اين جايزه در زيرمجموعه«اراده ملي» اعطا خواهد شد اما مسئله مهم براي ما فضاي جبهه اي و تشكلي است كه اين ميان ايجاد شده است.
وي افزود: ما اين فضا را ادامه خواهيم داد و ادبيات نقد جديدي را عرضه خواهيم كرد كه با فضاي نقد پورناليستي موجود متفاوت باشدو ساماندهي اين جنبش نهايتا سنجشي از سينماي ايران و رابطه آن با گفتمان انقلاب اسلامي خواهد بود.
رجبي ادامه داد: در سال هاي آينده اين جايزه به صورت مستقل و همچون جشنواره عمار كه در بخش عملي مردمي عمل كرده، اين بار در بخش نظري و به صورت ارائه خواهد شد.
وي همچنين درباره اساتيد حاضر در اعطاي اين جايزه گفت: اساتيد اين جايزه 150 نفر خواهند بود كه برخي از آنان عبارت از سعيد مستغاثي، روح الله رجبي، سيد مجيد امامي، سيدامير جاويد، ابوالفضل اقبالي، حسن حبيب زاده، شهلا باقري، دكتر الويري،دكتر شالچي، صادق كوشكي، عادل پيغامي، فهيمه فرهمندپور، سينا كلهر، مجيد شاه حسيني، علي جعفري، علي ذوعلم، محمدتقي كرمي، محمدرضا شفاه، يعقوب توكلي، محمدرضا بايرامي، سيدناصر هاشم زاده،سيد رئوف موسوي، زهرا قدياني، پيام فضلي نژاد، حبيب رحيم پور، هادي وكيلي، احمدرضا بليغ، وحيد جليلي، وحيديامين پور،علي پارسانيا، محمد لساني، حميد باباوند و ... هستند.
وي همچنين در پاسخ به سوالي درباره هزينه هاي اعطاي اين جشنواره گفت: ما براي اعطاي اين جشنواره كف مقرر شده در جايزه اراده ملي را داده ايم.

 



شعار جشنواره سي ام فجر-4
سينماگر برگرفته از شرايط اجتماعي خود عمل مي كند

يك فيلم نامه نويس گفت: سينماگران نگاهي را كه در جامعه پيرامون خود مي بينند مي گيرند و آن را توليد مي كنند، پس اگر فيلم هاي ما داراي ويژگي هايي كه در شعار انتخاب شده براي جشنواره فجر همچون «اخلاق، آگاهي و اميد» نيستند، بخشي متوجه توليد كننده ها است و بخشي متوجه شرايطي است كه هنرمند در آن كار مي كند.
فريدون فرهودي ضمن اين كه معتقد است شعاري كه براي جشنواره فجرامسال با عنوان «اخلاق، آگاهي و اميد» انتخاب شده، شعار بسيار خوبي است، گفت: من مي خواهم بدانم انتخاب اين شعار چه كمكي به جشنواره فجر مي كند؟!
من خودم به اخلاق و آگاهي اعتقاد دارم و فكر مي كنم خيلي به زندگي، نگاه و توليد ما كمك مي كند. اما چون برنامه هاي جشنواره امسال معرفي شده اند، من فكر مي كنم اين شعار كه در اين زمان اعلام شده، در برنامه سال بعدتاثير گذار باشد و آن موقع بايد آن را دنبال كنيم.
وي عقيده دارد: اميد، آگاهي و اخلاق به راحتي مي تواند يك نگاه روشن و رو به آينده را براي بيننده ترسيم كند. پس اگر دسترسي به اين شعار در سال بعد اتفاق بيفتد جاي خوشحالي دارد.
فرهودي بر اين نظر است كه فيلم هاي ما مي توانند مروج چنين نگاه هاي درستي باشند، منتها توليد فيلم ها بر آمده از شرايط اجتماعي و زندگي مردم است، بنابراين چيزي كه ما در طول سال مي گذرانيم، اگر در مسير اميدوار كننده، آگاهي بخش و اخلاقي اي باشد، فيلم ها هم همان را دنبال مي كنند.
فرهودي با اشاره به اين كه براي رسيدن به اميد و آگاهي و يا اخلاق، نمي توان تنها از سينماگرها انتظار داشت، گفت: قاعدتا بايد مسئوليني كه زندگي مردم، شرايط روحي، رواني، اقتصادي، اجتماعي و ارتباطي مردم را سامان مي دهند نيز براي آن فكري بكنند.
او بيان كرد: فيلم ساز ما بر اساس نگاه حال مردم فيلم مي سازد، هنرمند به شرايط موجود نگاه مي كند. اما نمي تواند شرايط موجود را ارتقا دهد، زيرا مردم و مسئولين ذي ربط خود ارتقا دهنده اين شرايط هستند و براي اينكه شعار جشنواره در محصولات سينمايي نمود داشته باشد بايد در جريان سينمايي كشور و مسئولان سينمايي نيز اين شعار به يك رفتار سيستمي تبديل شود و نه تنها يك شعار براي يك جشنواره چند روزه كه اثارش قبل تر توليد شده است.

 



نگاهي ديگر به فيلم «تلفن همراه رئيس جمهور» باور نمي كنيم آقاي كارگردان!

پرستو سيفي ناجي
داستان فيلم «تلفن همراه رئيس جمهور» درباره پيرمرد ساده دلي است كه به طور اتفاقي سيم كارتي را خريداري مي كند كه زندگي وي با خريدن شماره قبلي رئيس جمهور شكل جديدي پيدا مي كند.
با نگاهي به اين فيلم متوجه مي شويم به رغم ادعاي علي عطشاني مبني بر اينكه «من آدم سياسي نيستم، فيلمنامه را به خاطر به روز بودن انتخاب كردم»، «تلفن همراه رئيس جمهور» فيلمي كاملا سياسي و البته با جهت گيري از پيش تعيين شده است.
ظاهر مهدي هاشمي بازيگر نقش اول فيلم شبيه به ظاهر مشاور محترم رئيس جمهور و رئيس دفتر مناطق محروم كشور است، حتي در صحنه اي از فيلم هنگامي كه هاشمي به منزل خانم طيبي مي رود خود را نماينده رئيس جمهور معرفي مي كند.
در بخش ديگري از اين فيلم هنگامي كه هاشمي صبح زود در پارك با رفتگري گفت وگو مي كند محتواي ديالوگ هاي اين صحنه كه هاشمي از رفتگر سؤال مي كند، رئيس جمهور بودن خوبه يا بده؟ رفتگر مي گويد مگه تو رئيس جمهوري؟ او در پاسخ مي گويد مگه رئيس جمهور بودن به قيافه است، رفتگر پاسخ مي دهد نه به قيافه نيست اين روزها هر كسي مي تونه رئيس جمهور بشه، من، تو و...، نشاني ديگر از گرايش كاملا سياسي فيلم دارد.
در صحنه اي با توهين به جانبازان سرافراز كشورمان، هنگامي كه هاشمي با مراجعه به اداره اي كه پيش از اين در آن مشغول به كار بوده در پاركينگ با مدير قبلي خود مواجه مي شود، علي دهكردي نقش اين مدير جانباز را بازي كرده كه در پاركينگ از خودرو پژو مدل بالاي خود پياده مي شود (مقايسه با وانت هاشمي) و تسبيح به دست موقع راه رفتن دچار مشكل است صداي اذان در فضاي اداره پيچيده است به اين معني كه وي ظهر در محل كار حاضر مي شود و در صحبت هاي تلفني خود جلسات را به قبل و بعد از اذان موكول مي كند و همه اين اتفاقات درحالي رخ مي دهد كه هاشمي از مشكلات خود مي گويد و وي با بي اعتنايي وارد آسانسور مي شود و در بدو ورود به آسانسور هنگام برخورد با خانمي با لباس فرم كارمندان بانك عنان از كف داده و با بي اعتنايي به مشكلات هاشمي مشغول صحبت با كارمند مي شود.
در بخش ديگر تماسي با منزل هاشمي از نهاد رياست جمهوري گرفته مي شود و فردي مي گويد آقاي رئيس جمهور مي خواهند براي تعويض سيم كارت با شما صحبت كنند. فردي به عنوان رئيس جمهور شروع به صحبت مي كند و مي گويد «البته ما خدمتگزار هستيم با صبر و حوصله مشكلات حل مي شود خدا... حافظ»، حتي نوع سخن گفتن اين فرد به سخره گرفتن ادبيات سخن گفتن رئيس جمهور است كه پخش سخنان وي به صورت زنده از تلويزيون مخاطب را متوجه اين موضوع مي كند.
در فيلم بارها به تحريم و كساد بودن بازار اشاره مي شود. در صحنه اي هنگامي كه هاشمي پس از فروش وانت خود براي يافتن كار به بازار فرش فروش ها مراجعه مي كند، حاج آقا بازاري مي گويد «وقتي كاسبي نباشد كارگر مي خواهي چه كار» يا هنگام مراجعه او به مغازه فروش لوازم منزل مدام از تحريم و كسادي بازار سخن به ميان مي آيد.
پليس و نيروي انتظامي هم در اين ميان بي نصيب نمي ماند، به طوري كه در صحنه اي از فيلم نشان مي دهد دختري بدحجاب درحال التماس به گشت ارشاد است و هنگامي كه هاشمي اعتراض مي كند مأمور نيروي انتظامي او را سوار خودرو پليس مي كند تا او را به كلانتري ببرد و هنگام سوار شدن به خودروي پليس شات بسته، دست مأمور بر روي خودرو با انگشتر عقيق و بي سيم به دست را نشان مي دهد.
در ادامه هنگام راه رفتن مهدي هاشمي در حاشيه خيابان ها، مدام تلفن رئيس جمهور زنگ مي خورد و افراد متعدد با رئيس جمهور سخن مي گويند؛ يكي از به نتيجه نرسيدن نامه اش كه در سفر استاني داده است مي گويد، ديگري از مشكلات دو جنسه بودنش مي گويد و در بخش ديگري خانمي شعارهاي دست چندم اصلاح طلبان را مطرح مي كند و مي گويد: «آقاي رئيس جمهور دموكراسي مي دوني يعني چي، يعني به صداي طرف مقابلت گوش بدي.»
اوج اين اتهام زني ها در صحنه آخر فيلم نمايش داده مي شود. هنگامي فيلم به صورت اسلو موشن در مي آيد، همسر هاشمي در خانه را باز مي كند و هاشمي به عنوان فردي كه خود را رئيس جمهور جا زده است با لبخند بيرون مي آيد و براي همسايگاني كه از كوچه و پنجره او را نگاه مي كنند دست تكان مي دهد (بازسازي دست تكان دادن رئيس جمهور به مردم در مسيرهاي استقبال سفرهاي استاني و...)، آمبولانس آسايشگاه رواني در گوشه اي از تصوير خودنمايي مي كند و در تصوير بگ راند هاشمي نيز چند ماشين بنز و موتورسوار (اسكورت رئيس جمهور) درحال نزديك شدن به وي هستند.فارغ از همه جناح بندي هاي سياسي (موافق يا مخالف رئيس جمهور) بايد گفت با دقت در فيلم هاي هاليوود متوجه به كار بردن نمادهاي نظام حاكم بر غرب از قبيل پرچم آمريكا و يا نشانه هاي صهيونيسم در اين فيلم ها مي شويم، به طوري كه به صورت آشكار و پنهان از هر موضوعي براي تقويت اين نظام استفاده مي شود. به عنوان مثال بازيگر نقش اول اين فيلم ها، صبح زود پرچم را بر سر در خانه اش نصب مي كند و در موارد اندك فيلم هايي با ظاهر انتقاد از اين نظام ساخته مي شود . اما متأسفانه در كشورمان آن هم در جشنواره اي كه به مناسبت ايام انقلاب شكوهمند اسلامي برگزار مي شود شاهد فيلم هايي از اين دست هستيم كه سراسر به سخره گرفتن نظام و سياه نمايي عليه وضعيت اقتصادي، سياسي و اجتماعي كشورمان و همچنين توهين به رئيس جمهور قانوني و منتخب مردم است.
بنابراين با اين تفاسير سخنان و مصاحبه هاي كارگردان فيلم مبني بر اينكه «من آدم سياسي نيستم/ فيلمنامه را به خاطر به روز بودن انتخاب كردم» و «تلفن همراه رئيس جمهور براي تمام ايرانيان ساخته شده است» بيشتر شبيه به يك شوخي است.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14