(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 24 بهمن 1390- شماره 20142

جنگ نرم و راهبردهاي عملياتي اسلام از ديدگاه قرآن كريم
تكليف به اندازه توانايي - بخش پاياني
آداب كسب علم و حكمت از عالمان



جنگ نرم و راهبردهاي عملياتي اسلام از ديدگاه قرآن كريم
تكليف به اندازه توانايي - بخش پاياني

علي احمدلو
در قسمت هاي گذشته جنگ نرم و راهبردهاي عملياتي اسلام از ديدگاه قرآن، مباحث: راهكارهاي عملياتي دشمنان اسلام عليه امت اسلامي و رهبران مسلمان و مسلمانان و همچنين، راهكارهاي عملياتي اسلام، رهبران مسلمان و مسلمانان جهان عليه دشمنان امت اسلامي مورد بررسي قرار گرفت. اينك آخرين بخش مطلب را از نظر مي گذرانيم:
27- وفاداري به قراردادها متقين تا هنگامي كه مشركان به عهد و پيمان ها و قراردادهايشان پايبند هستند آن ها هم وفادارند. به استناد آيه1 سوره مائده مسلمانان بايد به همه پيمان ها با هر كس و گروه پايبند باشند، چه قراردادهاي لفظي و چه كتبي و چه عملي پيمان هاي سياسي، اجتماعي و يا خانوادگي با قوي يا ضعيف، با دوست يا دشمن، با خدا يا مردم، با فرد يا جامعه، با كوچك يا بزرگ، با كشورهاي منطقه يا قراردادهاي بين المللي، شامل همه قراردادها مي شود اما وقتي كه مشركان پيمان شكني كردند بدون احساس ترس و ترديد با شدت عمل پاسخ آنان را خواهند داد تا اينكه دست از توطئه و خيانت بردارند. لذا رهبران الهي به پيمان شكنان قبل از شكستن پيمان ها توسط خود اعلام مي كنند كه همانند خود آنان عمل خواهند كرد. «آيات7و 12و 13 سوره توبه»
28- رهبران الهي به مشركاني كه خواستار پناهندگاني هستند پناهندگي مي دهند تا شايد آنان در حكومت اسلامي با شنيدن آيات الهي و دستورات رهايي بخش اسلام هدايت يابند. لذا رهبران الهي حتي كفار را نيز با آغوش باز مي پذيرند. «آيه 6 سوره توبه»
29- رهبران الهي و پيروان واقعي آنان نسبت به مؤمنان فروتن و در برابر كافران سر سخت و قاطعند.
خداوند در آيه140 سوره نساء مي فرمايند: و چون بشنوند كه به آيات خدا كفر مي ورزند و آنان (پيامبران) را مسخره مي گيرند نبايد با آنان بنشينند تا به گفتاري ديگر بپردازند. و در آيه 53 سوره انعام مي فرمايند: هرگاه كساني كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو (پيامبر اسلام) آيند به آن ها بگو سلام بر شما و همچنين آيه54 سوره مائده- آيه29 سوره فتح- آيه 73 سوره توبه.
30- پيروي از امام ولي و سرپرست مسلمانان، تنها خداوند و پيامبرش و مؤمناني هستند كه نماز را برپا مي دارند و درحال ركوع زكات مي دهند. هركس اينان را ولي خود بگيرد از حزب خداست همانا حزب خدا پيروز است و آن گروه رستگارانند، خداوند دوست و سرپرست مؤمنان است، آن ها را از تاريكي ها بيرون و به سوي نور مي برد.
«آيات55 و 56 سوره مائده- آيه 22 سوره مجادله- آيه 257 سوره بقره»
31- رهبران الهي پابرهنگان را از خود طرد نمي كنند زيرا معيارشان قدرت و ثروت نيست بلكه همواره رضاي الهي را مي طلبند. بايد يادآوري نمود كه در سختي ها و مشكلات و جنگ ها اين پابرهنگان هستند كه بيشترين كمك را مي نمايند چرا كه آنان عزيزترين چيزشان كه جانشان است تقديم راه خدا مي نمايند.
لذا مي بينيم كه حضرت نوح(ع) در جواب تقاضاي طرد مؤمنان تهيدست و گمنام خطاب به آنان فرمود: اي مردم اگر من آنان را از خود برانم چه كسي مرا در برابر خدا ياري خواهدكرد؟ چرا انديشه نمي كنيد؟
32- رهبران الهي مؤمنان واقعي تنها آنچه از سوي خداوند به آنان وحي و دستور داده پيروي مي كنند و تابع هوا و هوس خود و ديگران اعم از افراد، قدرت ها، احزاب و گروه ها و... نيستند و از شيوه نادانان پيروي نمي كنند و بر مواضع اصولي پايدارند. «آيات 48و 49 سوره مائده- آيات56 و 105 سوره انعام- آيات 89و 109 يونس- آيه 48 سوره احزاب- آيه3 سوره اعراف- آيه15 سوره شوري»
33- صبوري رهبران الهي و پيروان واقعي آنان، در برابر تكذيب حقايق توسط مشركان و آزار و اذيت آنان صبر پيشه مي كنند و تسليم آنان نمي شوند و درصورتي كه مشركان لجوج به اقدامات خود ادامه دهند با قاطعيت پاسخ آنان را خواهند داد. «آيه 44 سوره انعام»
34- مردان و زنان مؤمن يار و ياور و اولياي يكديگرند به طوري كه همديگر را به معروف تشويق و از منكرات باز مي دارند، نماز را برپاي مي دارند و زكات مي پردازند و از خداوند و پيامبرش پيروي مي كنند. آنان مشمول رحمت خدا هستند، اينان هرچند در بهشت جاودانه هستند اما رضايت خداوند كه بالاترين پاداش است را مي جويند. «آيات71 و 72 سوره توبه»
35- رهبران الهي در هيچ حال و موقعيتي دشمنان اسلام را تأييد نمي كنند و به رسميت نمي شناسند. لذا قرآن كريم در آيه84 سوره توبه خطاب به رسول گرامي اسلام(ص) مي فرمايند: بر مرده هيچ يك از منافقان نماز مگذار و براي دعا و استغفار بر سر قبرشان نايست چرا كه آنان فاسق بودند و در آيه 108 سوره توبه مي فرمايند: در مسجد ضرار هرگز براي نماز نايست.
36- انتظار در حد توان در اسلام تأكيد شده است كه هر فرد و گروهي مطابق توانمندي هاي خود مشغول به كار شود گروهي كه علاقه و استعداد نظامي گري دارند، نظامي شوند و گروهي كه علاقه و استعداد علمي و فرهنگي دارند اسلام را در آن زمينه ياري كنند. لذا در آيه122 سوره توبه مي فرمايند: سزاوار نيست همه مؤمنان به جهاد رهسپار شوند پس چرا از هر گروهي از ايشان دسته اي كوچ نمي كنند تا در دين فقيه شوند و هنگامي كه به سوي قوم خويش بازگشتند آنان را بيم دهند تا شايد آنان را از گناه و طغيان حذر كنند. مي بينيم كه تقسيم كار و وظيفه از راهكارهاي قرآني براي پيشرفت بهتر وظايف و نگاه تخصصي و كارشناسانه به آن است.
37- رهبران الهي، قدرت خود را از كثرت نيرو نمي گيرند و اتكايشان تنها به قدرت خداوند يكتاست و همواره بر خدا توكل مي كنند لذا مي بينيم كه قرآن كريم در آيه88 سوره هود مي فرمايند: من (حضرت شعيب) به جز اصلاح به مقدار توانم، خواسته ديگري ندارم و جز به لطف خدا، توفيقي براي من نيست (از اين روي) بر او توكل كرده ام و به سوي او بازگشته ام. «همچنين آيات84 و 85 سوره يونس- آيه129 سوره توبه- آيات39 و 48 سوره احزاب- آيه79- سوره نمل- آيه123 سوره هود- آيه89 سوره اعراف- آيه61 سوره انفال»
38- رهبران الهي و مؤمنين داراي فكر و انديشه محكم و استوار هستند و در سخنانشان سستي، لغو، دروغ و نفاق جايگاهي ندارد. «آيه70 سوره احزاب- آيات8 و 9 و 83 سوره نساء»
39- رهبران الهي و پيروان آنان اهل دليل و منطق و برهان هستند. لذا قرآن كريم در آيه111 سوره بقره خطاب به كافران مي فرمايند: اگر در ادعاي خود صادقيد برهان و دليل ارائه كنيد.
40- راهكارهاي ويژه رهبران الهي و مؤمنان به مقتضاي موقعيت، استراتژي و راهكار عملياتي ويژه اي را به كار مي گيرند.
در قرآن كريم آيه23 سوره دخان و آيه52 سوره شعراء خداوند به حضرت موسي(ع) وحي مي كند كه پيروان خود را شبانه از مصر خارج نمايد تا توسط دشمن غافلگير نشوند.
مطابق آيه74 سوره انفال مؤمن واقعي همواره احساس مسئوليت مي كند. گاهي بنا به نياز و اقتضاي زمان جهاد، گاهي هجرت، گاهي پناه دادن به مهاجران و گاهي پشتيباني از مجاهدان في سبيل الله. البته مي تواند همه اين ها همزمان اتفاق افتد يعني گروهي به وظيفه جهاد مشغول باشند، گروهي هجرت كنند، گروهي پناه دهند، گروهي در پشت جبهه پشتيباني و تداركات رزمندگان و حتي خانواده آنان را به عهده گيرند.
41- رهبران الهي و پيروان واقعي آنان پاسخ بدي هاي دشمنان را به بهترين صورت و منطقي ترين وجه مي دهند. قرآن كريم در آيه34 سوره فصلت مي فرمايند: نيكي با بدي يكسان نيست (بدي ديگران را) به شيوه بهتر (كه نيكي است) دفع كن كه اين هنگام آن كس كه ميان تو و او دشمني است همچون دوست گرم مي شود. (و دشمني است همچون دوست گرم مي شود و دشمني اش نسبت به تو تمام مي شود) و در آيه94 سوره مؤمنون مي فرمايند: (اي پيامبر!) بدي را به بهترين روش دفع كن (در مقام انتقام و مقابله به مثل مباش) ما به آنچه مخالفان مي كنند آگاه تريم.
42- بهترين دين مطابق آيه3 سوره مائده دين برگزيده از سوي خداوند براي بشر دين اسلام و رهبري الهي بالاترين نعمت است و اسلام با وجود رهبري الهي تكميل مي شود و در آيه85 سوره آل عمران مي فرمايند: هر كس غير از اسلام به سراغ ديني ديگر برود، پس هرگز از او قبول نمي شود و او در قيامت از زيانكاران خواهد بود.
43-استقامت و پايداري از عوامل پيروزي مسلمانان بر دشمنان است. لذا قرآن كريم در آيه 112 سوره هود مي فرمايند: پس (اي پيامبر!) همان گونه كه مامور شده اي، استوار باش و (نيز) هر كس كه با تو به سوي خدا آمده است... و در آيه 49 سوره هود خطاب به رسول گرامي اسلام(ص) مي فرمايند: پس (تو نيز مانند نوح) صبر كن كه همانا عاقبت پيروزي براي متقين است و در آيه 156 سوره بقره مي فرمايند: صابران كساني هستند كه هرگاه مصيبتي به آن ها رسد، مي گويند: ما از آن خدا هستيم و به سوي او باز مي گرديم.
«همچنين آيه 128 سوره اعراف و آيات 153 و 250 سوره بقره- آيه 75 سوره فرقان- آيه 89 سوره يونس»
44-جايگزيني امت هاي صالح به جاي امت هاي ناصالح و نالايق از سنت هاي قرآني است. قرآن كريم در آيات مختلف اين موضوع را يادآور نموده است. آيه 57 سوره هود مي فرمايند: (حضرت هود خطاب به امتش) اگر شما از دعوتم روي برگردانيد، پس بر امتي كه من آنچه را كه به خاطر آن به سوي شما (مامور) فرستاده شده ام به شما رسانده ام و پروردگارم گروه ديگري را جانشين شما خواهد كرد و شما هيچ ضرري به او نمي رسانيد. همانا پروردگارم بر هر چيز نگهبان است.
و در آيه 133 سوره نساء مي فرمايند: (اي مردم!) اگر خدا بخواهد شما را از ميان مي برد و ديگران را مي آورد و خداوند بر اين كار تواناست و در آيه 34سوره اعراف مي فرمايند: و براي هر امتي اجل و سرآمدي است پس هرگاه اجلشان فرا رسيد نه مي توانند لحظه اي تاخير اندازند و نه پيش گيرند. براساس اين آيات پيوسته گروه هايي به قدرت مي رسند و آزمايش و محو مي شوند.
45-رهبران الهي و پيروان واقعي آنان فرمان خدا را بر تمامي فرمان ها مقدم مي دارند قرآن كريم در آيه 92 سوره هود مي فرمايند: (حضرت شعيب(ع) گفت: اي قوم من آيا قبيله من نزد شما از خداوند عزيزتر است كه شما فرمان او را پشت سر انداخته ايد. (اما براي كسان و خويشان من حساب باز كرده ايد؟) همانا پروردگار من به آنچه عمل مي كنيد احاطه دارد و در آيه 62 سوره توبه مي فرمايند منافقان براي شما به خدا سوگند مي خورند تا شما را راضي كنند در حالي كه اگر ايمان آورده اند شايسته تر آن است كه خدا و رسولش را راضي كنند و همچنين آيه 72 سوره طه.
46- يكي از شيوه هاي تربيت معرفي الگو بوده و بهترين شيوه تبليغ دعوت عملي است. قرآن كريم در آيه 21 سوره احزاب مي فرمايند: همانا براي شما (در سيره) رسول خدا الگو و سرمشقي نيكوست (البته) براي كساني كه به خداوند و روز قيامت اميد دارند و خدا را بسيار ياد مي كنند.
47-رهبران الهي بر مسائل اقتصادي جامعه نظارت دقيق دارند و درصدد سلامت و بهبود زندگي مردم هستند و به مبارزه با انحرافات اقتصادي تاكيد مي ورزند. قرآن كريم در آيه 85 سوره اعراف مي فرمايند: پيمانه و ترازو را در داد و ستدها تمام ادا كنيد و كالاهاي مردم را كم نگذاريد (كم فروشي نكنيد) و در زمين پس از آنكه اصلاح گشته فساد نكنيد.
48-رهبران الهي و مومنان در نيكي ها و اعمال خير بر يكديگر سبقت و پيشي مي گيرند بنابراين سيماي جامع اسلامي، سبقت در خيرات است. آيه 148 سوره بقره- آيه 61 سوره مومنون.
49-مومنان در انجام نيكي ها و دوري از ناپاكي ها يكديگر را ياري مي دهند و هرگز در گناه و ستم به هم ياري نمي رسانند. مطابق اين آيه مديران اسلامي در صحنه هاي داخلي و بين المللي از مظلومين و اعمال نيك و پسنديده ديگران حمايت و ظالمين و بدي ها را محكوم مي نمايند. آيه 2 سوره مائده.
50-آمادگي كامل دفاعي در مقابل كفار و استكبار جهاني از دستورات و رهنمودهاي قرآني است. قرآن كريم در آيه 60 سوره انفال مي فرمايند: براي آمادگي مقابله با دشمنان هرچه مي توانيد از نيرو و از اسب هاي سواري فراهم كنيد تا دشمن خدا و دشمن خودتان و نيز دشمناني غير از اينان را كه شما آنان را نمي شناسيد و خدا آن ها را مي شناسد به وسيله آن بترسانيد.
51- نجات كليه انسان ها از ظلم و ستم قدرت هاي استكباري هدف نهايي اسلام است. قرآن كريم در آيه 39 سوره انفال مي فرمايند: و با آنان (دشمنان) بجنگيد تا فتنه اي بر جاي نماند و دين يكسره براي خدا باشد و همچنين آيه 193 سوره بقره.
52- دعوت به آوردن سوره قرآن در رد سخنان كساني كه قرآن را بافته و ساخته پيامبر(ص) مي دانند در آيه 13 سوره هود مي فرمايند: بگو اگر راست مي گوئيد شما هم ده سوره مثل اين از پيش خود ساخته ها، بياوريد و (براي اين كار) هركس از غير خدا را مي خواهيد (نيز به كمك) دعوت كنيد و در آيه 38 سوره يونس از منكران مي خواهد كه سوره اي همانند قرآن بياوريد و از غير خدا از هر كه مي خواهند كمك بگيرند.
53- دوري از گفتار ناشايست قرآن كريم در آيه 108 سوره انعام مي فرمايند: و به (معبود) كساني كه غير خدا را مي خوانند ناسزا نگوييد كه آنان نيز از روي جهل و دشمني به خداوند ناسزا گويند.
54- در نظام هاي الهي، تكليف افراد به مقدار استعداد و توانايي هاي آن هاست قرآن كريم در آيه 42 سوره اعراف مي فرمايند: هيچ كس را جز به اندازه توانايي اش تكليف نمي كند.
55- خداوند در رد نظرات و اعتقادات كفار كه خداياني دروغين برگزيدند تا براي آنان عزتي باشد در آيه 65 سوره يونس مي فرمايند: گفتار مخالفان، تو را غمگين نسازد زيرا كه عزت به تمامي از آن خداست و او شنوا و داناست. و در آيه 139 سوره نساء مي فرمايند: آنان كه كافران را به جاي مؤمنان، سرپرست و دوست خود مي گيرند آيا عزت را نزد آنان مي جويند؟ همانا عزت به تمامي از آن خداست.
56- رد نظرات و اعتقادات كساني كه مغرضانه و آگاهانه به انكار حقايق مي پردازند در آيه 42 سوره يونس مي فرمايند: (و چون قرآني بخواني) گروهي از آنان (در ظاهر) به سخن تو گوش مي دهند اما گويي كرند و هيچ نمي شنوند پس آيا تو مي تواني سخن خود را به گوش شنوايان برساني، هر چند اهل تعقل نباشند. و آيه 43 سوره يونس در ادامه مي فرمايند: گروهي از مردم كساني اند كه به تو نگاه مي كنند، (اما گويي هيچ نمي بينند) پس آيا تو مي تواني نابينايان را هدايت كني، هر چند (با چشم دل) نمي بينند؟
57- رد شيوه غلط گذشتگان قرآن كريم در رد نظرات و اعتقادات كساني كه شيوه غلط پدرانشان را الگو قرار داده بودند در آيه 170 سوره بقره مي فرمايند: آيا (از آنان پيروي مي كنند) هر چند پدرانشان چيزي نمي فهميدند و هدايت نيافته بودند.
و در آيه 74 سوره شعراء مي فرمايند: ابراهيم گفت: آيا در آنچه مي پرستيد انديشه و نگاه (عميق) كرده ايد؟ شما و پدران پيشين خود دقت كرده ايد؟
58- قرآن كريم در رد نظرات و اعتقادات كساني كه به رسول گرامي اسلام(ص) مي گفتند: ما به تو ايمان نمي آوريم زيرا ما بر پيامبران خود ايمان آورده و از آنان اطاعت مي كنيم در آيه 91 سوره بقره مي فرمايند: بگو اگر آياتي كه بر خودتان نازل شده مؤمن بوديد پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين به قتل مي رسانديد.
59- در باطل بودن ولايت غير الهي مشركان و منافقان قرآن كريم در آيه 41 سوره عنكبوت مي فرمايند: مشركان منافقان كه غير خدا را سرپرست براي خود برگزيدند و شركت ورزيدند پايه و بنياد كارشان مانند خانه عنكبوت سست و بي اساس است.
60- خداوند در پاسخ كساني كه آرزو داشتند زودتر عذاب الهي بر آنان نازل شود در آيه 33 سوره هود مي فرمايند: (نوح گفت) همانا اگر خدا اراده كند آن را بر شما خواهد آورد و شما قدرت خنثي كردن و مقاومت در برابر آن را نخواهيد داشت.
61- منافقين بعد از شكست در جنگ احد و شهادت جمعي از ياران اسلام دست به تبليغات مسموم زدند كه اگر از ما پيروي مي كردند و مثل ما در خانه مي ماندند كشته نمي شدند لذا قرآن كريم در آيه 168 سوره آل عمران درپاسخ آنان مي فرمايند: به آنان بگو (اي پيامبر) اگر راست مي گوييد، مرگ را از خودتان باز داريد.
62- سران و اشراف كفار با اعلام دستور انفاق به درفقيران براي خدا مي گفتند: خدا فقير است و ما توانگريم خداوند درپاسخ آنان در آيه 181 سوره آل عمران مي فرمايند: به زودي اين سخن آنان و به ناحق كشته شدن پيامبران توسط آنان را خواهيم نوشت و به آنان خواهيم گفت: بچشيد عذاب آتش سوزان را.
63- خداوند درآيه 184 سوره آل عمران خطاب به پيامبر اكرم (ص) مي فرمايند: پس اگر تو را تكذيب كردند(چيز تازه اي نيست زيرا انبياي تو قبل از تو نيز كه همراه با معجزات و نوشته ها و كتاب روشنگر آمده بودند تكذيب شدند).
64- درآيه 53 سوره نسا خداوند به انحصار طلبي قوم يهود اشاره كرد مي فرمايند: آيا براي آنان (يهوديان) بهره از حكومت است؟ كه در آن هنگام ذره اي به مردم ( ديگر ملت ها) نمي دادند.
65- با اينكه (يهوديان) نسبت به مردم (مسلمان) به خاطر آنچه كه خداوند از فضل خويش به آنان داده است حسد مي ورزند خداوند در آيه 54 سوره نسا ضمن اشاره به اين مطلب مي فرمايند: همانا ما قبلا به آل ابراهيم كه شما يهوديان نيز از نسل او هستيد نيز كتاب آسماني، حكمت و سلطنت بزرگي داديم ( چرا اكنون به آل محمد (ص) ندهيم؟)
66- قرآن كريم درپاسخ بعضي از يهوديان كه سخنان پيامبر(ص) را از جايگاهش تحريف مي كنند در آيه 46 سوره نسا مي فرمايند: خداوند آنان را به خاطر كفر و سرسختي اشان لعن كرد، پس جز اندكي توفيق ايمان نيافتند. و در آيه 41سوره مائده مي فرمايند:(اي پيامبر!) هر كه خداوند بخواهد آزمايش و رسوايش كند تو هرگز در برابر قهر الهي هيچ كاري نمي تواني برايش بكني. براي آنان در دنيا ذلت و خواري و بر ايشان در آخرت، عذابي بزرگ است.
67- منافقين درعلت ترك جهاد گفتند اگر فنون جنگي را مي دانستيم، حتماً از شما پيروي مي كرديم لذا خداوند در آيه 167 سوره آل عمران مي فرمايند: آن ها در آن روز به كفر نزديك تر بودند تا به ايمان. با دهانشان چيزي مي گويند كه در دلشان نيست و خداوند به آنچه كتمان مي كنند آگاه تر است.
68- مشركان مي گفتند يا قرآني غير از اين بياور يا اين قرآن را تغيير بده خداوند درپاسخ آنان در آيه 15سوره يونس مي فرمايند: به آنان بگو: من حق ندارم كه آن را از پيش خود تغيير دهم من پيروي نمي كنم مگر آنچه را كه به من وحي شود. من از عذاب روزي بزرگ (قيامت) بيمناكم، اگر پرودگارم را نافرماني كنم. براي اينكه مشركان حساب كار خود را كنند خداوند در آيات 46-44سوره حاقه مي فرمايند: اگر (پيامبر) سخن ناروايي را به ما نسبت دهد، رگ هاي گردن او را قطع مي كنيم.
69- منافقين همواره سوگند مي خورند كه جز خير قصدي ندارند ولي خداوند در آيه 107 سوره توبه درپاسخ آنان مي فرمايند:(ولي) خداوند گواهي مي دهد كه آنان دروغ گويانند و درآيه 56 سوره توبه مي فرمايند: منافقان به خدا قسم مي خورند كه همانا از شمايند درحالي كه (دروغ مي گويند) از شما نيستند بلكه آنان گروهي هستند كه (از شما) مي ترسند.
70- قرآن كريم درپاسخ به اقدامات فرعون و قومش كه با برتري مادي و موجب گمراهي مردم مي شدند در آيه 88 سوره يونس مي فرمايند: (موسي (ع) گفت:) پروردگارا اموالشان را نابود كن و دلهايشان را سخت.
71- قرآن كريم در پاسخ كساني كه به پيامبرانشان مي گفتند: ما قطعاً شما را از سرزمين خود بيرون مي كنيم مگر آنكه به كيش ما درآييد درآيه 13 سوره ابراهيم مي فرمايند: سپس پروردگارشان به آنان (پيامبران) وحي كرد كه ما حتماً ستمگان را نابود مي كنيم.
72- قرآن كريم پيرامون مسخره كردن پيامبر توسط مشركان ضمن دلداري رسول گرامي اسلام(ص) در آيات 10 و 11 سوره حجر مي فرمايند: همانا ما پيش از تو، درميان اقوام و گروه هاي پيشين (نيز پيامبراني) فرستاديم و هيچ پيامبري برايشان نمي آمد مگر آنكه به استهزاي او مي پرداختند و در آيه 95 سوره حجر در ادامه مي فرمايند: همانا تو را از شر استهزاكنندگان كفايت كرديم.
73- قرآن كريم در پاسخ كافران كه مي گويند پيامبر اكرم(ص) فرستاده خدا نيست در آيه 43 سوره رعد مي فرمايند: به كافران بگو: گواهي خدا و كسي كه علم كتاب نزد اوست ميان من و شما كافي است.
74- قرآن كريم در پاسخ به مشركاني كه مي خواهند نور خدا را با دهان هايشان (تبليغات و جنگ رواني) خاموش سازند در آيه 32 سوره توبه مي فرمايند: ولي خداوند جز اين نمي خواهد كه نور خود را به كمال برساند هرچند كفار ناراحت باشند.
75- قرآن كريم در پاسخ منافقان كه براي شركت نكردن در جهاد اجازه مي خواستند در آيه 46 سوره توبه مي فرمايند:خداوند، انگيزه و بسيج آنان را (به خاطر كوردلي و نالايقي) خوش نداشت و آنان را از رفتن به جبهه بازداشت و به آنان گفته شد: همنشين خانه نشينان (كودكان، سالمندان و بيماران) باشيد.
76- قرآن كريم در پاسخ به منافقاني كه به جاي حضور در جبهه، قصد كمك مالي دارند در آيه 53 سوره توبه مي فرمايند: بگو چه از روي علاقه انفاق كنيد و چه از روي كراهت، هرگز از شما پذيرفته نخواهد شد زيرا شما قومي فاسق بوده ايد.
77- قرآن كريم در آيه 140 سوره آل عمران درباره فلسفه شكست و پيروزي مي فرمايند: ما روزها (شكست و پيروزي) را در ميان مردم مي گردانيم تا خداوند (با امتحان) كساني را كه ايمان آورده اند معلوم دارد و از شما گواهاني (بر ديگران) بگيرد و خداوند ستمگران را دوست نمي دارد اگرچه گاهي به ظاهر پيروز شوند.
78- قرآن درباره نتايج اعمال نيك و بد در آيه 7 سوره اسراء مي فرمايند: اگر كسي هدايت يافت پس همانا به سود خويش هدايت يافته است و هركس گمراه شد تنها به زيان خويش گمراه شده است و هيچ كس بار گناه ديگري را به دوش نمي كشد».
79- قرآن كريم انسان ها را در انجام اعمال نيك و بد صاحب اختيار دانسته و در آيه 99 سوره يونس خطاب به رسول گرامي اسلام(ص) مي فرمايند: «و اگر پروردگارت مي خواست (به اجبار همه مردم روي زمين يكجا ايمان مي آوردند، اكنون كه سنت خدا بر ايمان اختياري مردم است) پس آيا تو مردم را مجبور مي كني تا ايمان آورند.»
80- قرآن در پاسخ به منافقان كه خود را اصلاح گر مي دانند در آيه 12 سوره بقره مي فرمايند: «آگاه باشيد! همانا آنان خود اهل فسادند ولي نمي فهمند.»
81- قرآن كريم در پاسخ به كساني كه اهل ايمان را ساده انديش و سبك مغز مي دانند در آيه 13 سوره بقره مي فرمايند: «آگاه باشيد! آنان خود بي خردند ولي نمي دانند.»
82- خداوند در قرآن كريم در پاسخ به دشمنان كه در مشكلات مسلمانان شادي مي كنند و در شادي مسلمانان غمگين هستند در آيه 120 سوره آل عمران مي فرمايند: «اما اگر شما صبر پيشه كنيد و پرهيزگار باشيد نيرنگ آن ها به شما ضرر نمي رساند همانا خداوند بر آنچه مي كنند محيط است.»
83- قرآن كريم در ريشه يابي علل نپذيرفتن حقايق توسط كفار و مسخره كردن حق و اهل حق مي فرمايند: «زندگي دنيا در چشم كافران جلوه يافته است به همين دليل افراد با ايمان را مسخره مي كنند. آيه 162 سوره بقره».
«هنگامي كه به منافقين گفته شود از خدا بترسيد، عزت و غروري كه در سايه گناه به دست آورده اند آن ها را بگيرد. آيه 206 سوره بقره».
«دل هاي كفار در غلاف و پرده پوشش است لذا قادر به درك حقايق نيستند. آيه 88 سوره بقره- آيه 91 سوره هود- آيه 5 سوره فصلت»
«كفر دشمنان اسلام نسبت به اسلام به خاطر حسادت آنان است. آيه 90 سوره بقره»
«كفار به جاي خداي يگانه خداياني (دروغين) برگزيدند تا براي آنان سبب عزت باشد. آيه 81 سوره مريم.»
«قوم نوح(ع) گفتند: آيا به تو ايمان آوريم در حالي كه فرومايگان از تو پيروي كرده اند؟ آيه 105 سوره شعراء»
«يهوديان لجوج حريص ترين افراد بر زندگي دنيايي و همواره به دنبال اندوختن ثروت بوده تا جايي كه آرزو دارند هركدام هزارسال عمر كنند و هرچه از دنياست را تصاحب نمايند.
آيه 96 سوره بقره»
«كفار لجوج با علم به حقانيت رهبران الهي روحيه كينه جويي و حسادت دارند براي همين حق را انكار مي كنند. آيه 14 سوره شوري»
«مشركان در برابر دعوت هاي انبياء و رهبران الهي با توجه به آيات و معجزات فراوان به دعوت انبياء مي خندند و مسخره مي كنند. آيه 47 سوره زخرف- آيه 58 سوره مائده»
«مشركان لجوج پيامبران الهي را همچون فرزندان خود مي شناختند با اين حال حقايق را كتمان مي كردند. آيه 146 سوره بقره.»
«سران كفار با آگاهي كامل و از روي ستم و برتري جويي رهبران الهي را انكار مي كنند. آيه 14 سوره نمل»
«كفار لجوج با وجود نشانه و معجزه هاي پيامبران و دلايل و مستندات پيامبران حق را نمي پذيرند و جبهه حق و طرفداران آن را باطل مي دانند. آيه 58 سوره روم»
«عدم ايمان به معاد و پيروي از هواي نفس از علل انكار حقايق توسط معاندين مي باشد. آيه 16 سوره طه»
«برتري قدرت و ثروت مادي نسبت به پيروان حق كه از راه نامشروع به دست آورده اند آنان را در برابر حق گستاخ كرده است. آيه 58 سوره طه»
«مشركاني كه انبياء و آيات الهي را تكذيب مي كنند گروهي كوردلند. آيه 64 سوره اعراف»
84- خداوند درباره كساني كه برنامه داشتند حتي پيامبران را گمراه كنند در آيه 113 سوره نساء مي فرمايند: «و اگر فضل و رحمت خداوند بر تو نبود، گروهي از آنان تصميم داشتند كه تو را از مسير حق گمراه كنند اما جز خودشان را گمراه نمي كنند و به تو هيچ زياني نمي زنند و خداوند كتاب و حكمت را بر تو نازل كرد و آنچه را نمي دانستي به تو آموخت و فضل خداوند بر تو، بسي بزرگ بوده است»
و در آيه 62 سوره انفال مي فرمايند: «و اگر (دشمنان) بخواهند با تو نيرنگ كنند، قطعا خداوند تو را بس است، اوست كه با امدادهاي خويش و حمايت مؤمنان تو را ياري كرده است.»

 



آداب كسب علم و حكمت از عالمان

يعقوب جعفرزاده
در مطلب حاضر نويسنده با بررسي هدف اسلام در زمينه تعليم و تزكيه نفوس و نقش تقوا در كسب تعليم كامل الهي، به برخي آداب و آثار بهره مندي از علم عالمان ديني اشاره كرده است كه از نظر شما خوانندگان گرامي مي گذرد .
به جرأت مي توان گفت محوري ترين هدف اسلام، آموزش و پرورش است، چنان كه در آيات چندي از قرآن برتعليم و تزكيه به عنوان هدف و علت ارسال پيامبران و نزول كتب آسماني تاكيد شده است (سوره آل عمران، آيه 164 و سوره بقره، آيات 129 و 151 و نيز سوره جمعه، آيه 2 و نيز آيه 151 سوره بقره)
در آيه 129سوره بقره آموزش و تعليم بر تزكيه و پرورش مقدم شده و در حقيقت تعليم به عنوان مقدمه دست يابي به تزكيه مطرح شده است: «پروردگارا، درميان آنان فرستاده اي از خودشان برانگيز تا آيات تو را بر آنان بخواند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد و تزكيه شان كند، زيرا كه تو خود، شكست ناپذير حكيمي.»
اين درحالي است كه در آيات ديگر همواره تزكيه بر تعليم مقدم شده تا معلوم گردد كه هدف غايي و نهايي از هرگونه آموزش و تعليم، تنها تزكيه و پرورش انسان است. چنانكه مي فرمايد: «به يقين، خدا بر مؤمنان منت نهاد ]كه[ پيامبري از خودشان درميان آنان برانگيخت تا آيات خود را برايشان بخواند و تزكيه شان كند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد (آل عمران، آيات 48 و 164 و نيز بقره، آيه 151 و جمعه، آيه 2)
چيستي كتاب و حكمت
در تمامي اين آيات آن چه تعليم داده مي شود كتاب و حكمت است. كتاب به مجموعه قوانين و مقرراتي گفته مي شود كه زندگي را سامان مي دهد و حكمت به معارفي اطلاق مي گردد كه زندگي را معنا و مفهوم مي بخشد. اصولا عموم مردم از طريق كتاب هاي آسماني با مجموعه مقررات و قوانين آشنا مي شوند؛ قوانيني كه چگونگي رابطه ميان انسان با خدا، انسان با انسان و انسان با طبيعت را تبيين مي كند. در فرهنگ قرآني، كتاب همان مقررات و قوانين است. از اين رو گاه با فعل ماضي «كتب» آمده است كه به معناي قانون نوشته شده و مقررات مكتوب مي باشد. از آن جمله مي توان به عبارت «كتب عليكم الصيام» اشاره كرد كه درباره وجوب روزه و قانون آن است.
البته قرآن تنها كتاب قانون و مقررات نيست چنان كه ديگر كتب آسماني نيز اين گونه نيست بلكه بخشي از كتاب آسماني به حكمت ها و معارف اشاره داشته و معرفت انسان را به خود، خدا و هستي افزايش مي دهد و براي او جهان بيني و بينش و نگرش خاصي فراهم مي آورد.
پيامبران به عنوان عالمان الهي ماموريت داشتند تا كتب حاوي قوانين و حكمت هاي الهي را به مردم افزون بر قوانين و حكمت هاي عقلاني آموزش دهند تا انسان با اين آموزش ها و عمل به قوانين و مقررات وحياني و عقلاني، خود را تربيت كرده و تزكيه نمايد. البته پيامبران نقش تزكيه كننده را همانند تعليم دهنده به عهده داشتند. به اين معنا كه آموزش هاي آنان و نيز نوع رفتارها و هدايت هاي ايشان خود عامل تزكيه نفوس بشري بود ولي در اين ميان تلاش هاي انسانها نيز بي تاثير نيست هرچند كه در اين آيات به اين بخش دوم اشاره اي نشده است.
به هر حال، نقش پيامبران به عنوان تعليم دهندگان و تزكيه كنندگان نقش اساسي در جوامع بشري براساس آموزه هاي قرآني است و انسان هيچ گاه بي نياز از تعليم دهندگان و تزكيه كنندگان آسماني نيست، چرا كه فقدان چنين افرادي به معناي فقدان تعليم و تزكيه الهي و وحياني انسان هاست حال آنكه بشر براي آموزش و پرورش، نيازمند آنان است. از اين رو اولياي معصوم الهي(ع) و نيز عالمان اسلامي در حكم معلمان و مزكيان معرفي شده و در برخي روايات نقش عالمان اسلامي همانند انبياي بني اسرائيل دانسته شده است.
البته در آموزه هاي قرآني اين معنا مورد تاكيد است كه مجموعه كامل قوانين در آموزه هاي وحياني قرآن و سنت بيان شده و اسلام به سبب وجود اولياي الهي با نصب اميرمومنان علي(ع) در غدير خم، در نقش تعليم و تزكيه كنندگان از اين لحاظ كامل و تمام است. بنابراين همواره كساني كه نقش پيامبران را در جهان بشري ايفا مي كنند وجود دارند و زمين هرگز از حجت الهي خالي نيست تا به تعليم و تزكيه الهي بشر مشغول باشد.
ضرورت تقوا براي رسيدن به تعليم كامل الهي
براساس آموزه هاي وحياني قرآن، بشر از اين امكان برخوردار است كه تحت تعليم و تزكيه اولياي الهي، در مسير تقواي الهي گام برداشته و درهاي حكمت شگفت انگيزي را برخود بگشايد. به اين معنا كه بتواند با كشف تام و كامل حضرت محمد(ص) ارتباط كامل برقرار كند و همه معارف قرآني در سطوح مختلف اشارات، لطائف و حقايق را افزون برعبارات، درك كند و بفهمد، چنان كه اميرمومنان علي(ع) مي فرمايد: ان كتاب الله علي اربعه اشياء: علي العباره و الاشاره و ا للطائف و الحقايق، فالعباره للعوام، و الاشاره للخواص، و اللطائف للاولياء، و الحقائق للانبياء؛ همانا كتاب خدا بر چهار چيز استوار است: عبارت، اشارت، لطايف و حقايق. عبارت، براي عوام است، اشارت براي خواص، لطايف براي اوليا و حقايق براي انبيا. (بحارالانوار، ج75، ص872 البته اين حديث از امام صادق(ع) و امام حسين(ع) نيز نقل شده است.)
بنابراين هرچه انسان تحت تعليم و تزكيه اولياي الهي قرار گيرد و با افزايش معرفت و عمل و تقواي خود در مسير الهي گام بردارد، درهاي معرفت قرآني بر او بيشتر گشوده مي شود و حقايق قرآني را كه مختص پيامبران است نيز درك مي كند؛ چرا كه اصولا وجوب و لزوم تبعيت از معصومان(ع) براي دست يابي به اين حكمت ها و مراتب آن است. از اين رو ايشان را اسوه هاي كاملي معرفي مي كند تا بشر با پيروي از آنها از همه مراتب و مقامات انساني بهره مند شود.
خداوند در آيات بسياري از جمله 282 سوره بقره دست يابي به تعليم كامل الهي را منوط به تقوا دانسته است كه با تعليم و تزكيه پيامبران و عمل براساس آموزه هاي آنان به دست مي آيد. بنابراين درهاي حكمت نيز با توجه به همين مسير بر روي هر بشري باز مي شود.
از نظر قرآن، حكمت و معرفت خاص، فضل و بخشش الهي است كه از طريق تعليم خاص يعني پيروي از عقل و آموزه هاي پيامبران و نفس روحاني ايشان به دست مي آيد. خداوند كساني را كه در مسير شريعت و تعليم و تزكيه اولياي الهي قرار مي گيرند، به فضيلت حكمت خاص مي رساند. از اين رو از نظر قرآن، حكمت، خير كثير است. (بقره، آيه269)
پس حكمت، معرفت و خير و فضل بزرگ الهي به بشر، روز به روز با پيروي از كتاب و تعليم و نفوس اولياي الهي در تعليم ديدگان و تزكيه شدگان افزايش مي يابد و آنان در مقام فهم حقايقي بر مي آيند كه مختص پيامبران است. به اين معنا كه با تعليم و تزكيه اولياي الهي در كنار تلاش شخص براي تقواي الهي و انجام كامل شريعت، او به مرتبه پيامبران مي رسد و از حقايق آسماني در آن مرتبه آگاه مي شود.
با نگاهي به آياتي چون آيه2 سوره جمعه، 20سوره ص، 12سوره لقمان، 110 سوره مائده، 54و 113سوره نساء، 48و 164سوره آل عمران و 129 و 151 و 251 و 269 سوره بقره مي توان دريافت كه حكمت درآموزه هاي قرآني از چه جايگاه رفيع و بلندي برخوردار است كه راه به دست آوردن آن دميدن نفوس اولياي الهي در كنار تلاش هاي شخصي مي باشد.
از اين جا ضرورت و نيازمندي بشر به صاحب زمان(عج) به عنوان ولي الله اعظم معلوم و روشن مي شود؛ چرا ايشان با دميدن روح الهي خود از طريق تزكيه و تعليم خاص، حكمت خاص را در نفوس آدمي پديد مي آورد. آن حضرت(عج) در مقام تعليم و تزكيه، كتاب و حكمت را به بشر مي آموزد بي آن كه بشر خود آگاه از اين تصرفات الهي باشد؛ چرا كه عدم ظهور ايشان به معناي عدم تصرفات و تأثيرات حضرت نيست.
چنان كه گفته شد پيامبران در نقش عالمان و تزكيه كنندگان در جوامع خود، نقش تعليم و تزكيه خاص كتاب و حكمت را ايفا مي كنند و اين گونه نيست كه تنها قابليت تعليم و تزكيه شدگان كفايت كند، چرا كه تعليمات الهي هر كسي نيازمند تأثير مستقيم تزكيه كنندگي اولياي الهي است. اينجاست كه نقش خضر ظاهر مي شود كه تنها در راهبري و تعليم صرف نيست، بلكه در ايجاد و تصرف و انشاي مستقيم و قابليت سازي در تعليم شونده و تزكيه شونده است.
نقش عالمان اسلامي در عصر غيبت
در عصر غيبت، عالمان اسلامي همچون پيامبران بني اسرائيل، از مقام و منزلت روح تصرف كنندگي برخوردارند و مي توانند در افراد تعليم شونده تصرفات خاصي انجام دهند. از اين رو آداب خاصي براي حضور و بهره مندي از ايشان بيان شده است؛ چرا كه استفاده از اين عالمان تزكيه كننده نيازمند فراهم آوري شرايطي است.
امام صادق از اميرمؤمنان علي(ع) نقل مي كند كه ايشان همواره مي فرمود:
از حق عالم است كه بسيار از وي نپرسي و جامه اش را نگيري و چون نزدش درآيي و كساني با او باشند، بر همه درود فرستي و او را به تحيت مخصوص گرداني. پيش رويش نشيني و پشت سرش ننشيني و نزد او به گوشه چشم و دست اشارت نكني و پرنگويي كه فلان كس و بهمان كس خلاف نظرت را گفته اند و از طول صحبتش دل تنگ نشوي، چون عالم همانند نخل خرماست، بايد منتظر باشي تا از آن برايت چيزي فرو افتد. اجر عالم از روزه گير شب زنده دار و مجاهد در راه خداوند بزرگ تر است. (الوسائل ج/8 ص.551 اصول كافي، كتاب فضل العلم، باب حق العالم)
در روايت ديگر آمده است كه آن حضرت(ع) فرمود: از حق عالم است كه زياد از او نپرسي و در پاسخ بر او پيش دستي نكني و چون اعراض كرد پافشاري نكني و به دامن وي نياويزي چون خسته شد، با دست اشاره به سويش اشاره نكني و به گوش چشم اشارت نكني و در مجلس وي حركت نكني و از نهانش جست و جو ننمايي و نگويي فلان بر خلاف نظرت گفت و سر و رازش را پخش نكني و در نزدش غيبت كسي نگويي و بر شاهد و غايب مواظبت كني و بر كساني كه در نزدش مي باشند سلام جمعي بفرستي و او را به تحيت و سلام خاص مختص كني و پيش رويش بنشيني و اگر نيازي دارد در انجام آن بر ديگران پيش دستي كني و از طول مصاحبت با او خسته نشوي، چرا كه او همانند درخت خرماست، پس منتظر باش تا بر تو از منفعت خويش فرو افكند و سود دهد. عالم همانند روزه دار شب زنده دار مجاهد در راه خداوند است و زماني كه عالم بميرد در اسلام رخنه اي پديد مي آيد كه تا روز قيامت پر نمي شود و هفتاد هزار فرشته از فرشتگان مقرب آسمان جنازه طالب علم را تشييع و همراهي كنند. (همان)
اين گونه است كه روح آسماني عالم در جان و تن شخص متعلم تأثير مي گذارد و او رابه سوي حكمت عالي مي برد و جهان ديگر و جاني ديگر به وي مي بخشد.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14