(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه اول اسفند 1390- شماره 20148

بحرين؛ يك سال قيام عليه آل خليفه
روايت آزاده فلسطيني از 22سال اسارت
چه كساني به صلح با رژيم صهيونيستي اميدوارند؟
20سال مذاكرات بيهوده



بحرين؛ يك سال قيام عليه آل خليفه

فريده شريفي
يك سال پيش شيعيان بحرين با الهام از بيداري اسلامي در منطقه عليه خاندان آل خليفه به پا خاستند و نارضايتي خود را از سياست هاي اين رژيم به نمايش گذاشتند.
فساد دولتي، بي عدالتي هاي اقتصادي و اجتماعي، تبعيض بين شيعيان و سني ها و به وجودآوردن شرايط براي دخالت بيگانگان در امور داخلي اين كشور به ويژه حضور ناوگان پنجم نيروي دريايي آمريكا در بحرين نارضايتي ها را افزايش داده است.
مردم بحرين با تجمع و تظاهرات درميدان لؤلوء كه سمبل مقاومت مردم بود و بعدها به دست خاندان آل خليفه با خاك يكسان شد اعتراضات خود را شروع كردند و اكنون با گذشت يك سال از آغاز تظاهرات مردمي، انقلاب وارد مرحله جديدي شده است و مردم بحرين سرنگوني نظام آل خليفه را يكصدا فرياد مي زنند.
بي توجهي رژيم آل خليفه به خواسته هاي مردم باعث شده كه مطالبات مردمي از اصلاحات و تغييرات به درخواست هاي اساسي و انقلابي تبديل شود.
ازسوي ديگر موقعيت خاص اين جزيره كوچك به گونه اي است كه ماهيت انقلاب بحرين را با ديگر انقلاب هاي عربي متفاوت مي سازد.
بحرين چهارراهي است كه كشورهاي منطقه و فرامنطقه به خاطر منافع خود حاضر نيستند به راحتي از اين كشور بگذرند و همين تداخل منافع باعث شده تحولات اين جزيره كوچك و كم جمعيت اهميت زيادي پيداكند.
به همين خاطر است كه از اولين روزهاي آغاز قيام مردمي در اين كشور سعودي ها به بحرين نيروي نظامي فرستادند و دوشادوش نيروهاي نظامي بحريني به سركوب مردم پرداختند.
پاسخ حكومت آل خليفه به مردم همان پاسخي بود كه ديكتاتورهاي عرب به مردمشان دادند و او سعي دارد با خشونت و گلوله صداي مردم را خاموش كند.
در كشورهايي نظير تونس، مصر، ليبي و يمن روند شكل گيري انقلاب با حركت مردمي آغاز و به مبارزه عليه ديكتاتور و نهايتا سرنگوني و اخراج آنان منجر شد. موقعيت استراتژيك اين كشورها به گونه اي بود كه مردم به سرعت توانستند مسير انقلاب را به سوي اهدافشان تعيين كنند و با تلاش هاي بيگانگان براي انحراف مسير انقلاب و مصادره آن مقابله كنند.
هرچند در اين مسير فراز و نشيب هاي فراواني وجود داشته و دارد و مرحله رسيدن به پيروزي نهايي دراين كشورها متفاوت است اما در كشور كوچكي مانند بحرين با حدود 694 كيلومتر وسعت و حدود يك ميليون جمعيت قيام مردمي به مراتب با اهميت تر و تلاش مبارزان مضاعف خواهدبود.
شايد در كشورهايي مانند تونس، مصر يا ليبي تعداد بالاي شهيدان و مجروحان قابل تعمق باشد اما در كشور كم جمعيت بحرين تعداد مجروحان و شهدا در مقايسه با جمعيت اين كشور بالاست.
در حال حاضر اين انقلاب كليد انقلاب هاي مردمي و اسلامي در عربستان سعودي، عمان، كويت و امارات متحده عربي را به گردش درآورده است و وحشت از گسترش اعتراض ها باعث شده كه حكام عرب با آل خليفه براي سركوب مردم بحرين همكاري كنند. اگرچه همين عكس العمل هاي منفعلانه ممكن است نقش كاتاليزور را در اين قيام ها بازي كنند و نتيجه اي دقيقاً عكس خواسته آنان به بار آورد. دخالت نظامي، صدور تسليحات و امكانات مالي كمترين تلاش هايي است كه از سوي حكام عرب منطقه براي كمك به آل خليفه صورت مي گيرد. سكوت مجامع بين المللي به ويژه نهادهاي حقوق بشر، شخصيت ها و سازمان هاي بين المللي، تبليغات كاذب و نرساندن صداي حق طلبانه مردم بحرين به گوش جهانيان از ديگر عواملي است كه خاندان آل خليفه را در سركوب معترضان ياري مي كند.
با اين حال در آستانه فرارسيدن 14 فوريه (25 بهمن) و آغاز حركت مردمي در بحرين انقلابيون بحريني تاكيد كرده اند كه همچنان به مبارزات خود ادامه خواهند داد و با برگزاري تظاهرات و تجمعات اعتراض آميز اين پيام را به گوش مقامات بحريني مي رسانند كه همچنان در تحقق خواسته هايشان و ادامه انقلاب مصمم هستند.
انقلابيون همچنين اعلام كرده اند كه دوباره ميدان لؤلؤ (مرواريد) را مي سازند و آن را به نماد مقاومت در قبال ظلم و جور خاندان آل خليفه تبديل خواهند كرد.
خاندان آل خليفه با درس گرفتن از سرنوشت ديكتاتورهاي عرب بايد خود را براي دوگزينه آماده كند:يا راه آنها را ادامه دهد و به سرنگوني راضي شود يا در مقابل خواسته هاي مردمي تسليم شود و به تغييرات تن دردهد.
در هر صورت قيام مردمي بحرين نيز همانند ديگر قيام هاي عربي دربردارنده اين پيام است كه مردم مي خواهند خودشان تصميم بگيرند و در سرنوشت كشورشان سهيم باشند و زيربار زور و ديكتاتوري نخواهند رفت. مردم بحرين مانند ديگر اعراب از مداخله بيگانگان به ويژه استكبار جهاني در امور داخلي كشورشان بيزار هستند و معتقدند نيازي به دخالت بيگانگان در كشورشان ندارند. انقلابيون بحرين معتقدند كه پيروزي نزديك است و در دومين سال قيام فداكاري مردم ثمر خواهد داد.
آينده بحرين به كدام سو مي رود؟
در شرايطي كه كشورهاي غربي رخدادهاي سوريه را تا حدي بزرگ كرده اند كه حتي پبشنهاد مداخله نظامي را در كنار بركنار كردن رييس جمهور اين كشور قرار داده اند، اما كمترين توجه آنان را به بحرين شاهديم.
كشورهاي منطقه و نهادها و سازمان هاي مرتبط با آنان همچون شوراي همكاري خليج فارس نبزمي كوشندتا نقش هاي خود را با دخالت در اوضاع يمن و سوريه بيش از گذشته كنند. در چنين شرايطي، پادشاه بحرين با آرامش خاطر، مخالفان دولت خود را به تلاش براي به هم زدن امنيت ملي متهم مي كند.
شيخ حمد به مناسبت يازدهمين سال صدور منشور طرح ملي بحرين مدعي شد اصلاحات در كشور ادامه خواهد داشت و بحرين با انتخاب يك مجلس منتخب كه نقش اساسي آن نظارت بر كار دولت است، تغيير مي كند و مدرن مي شود.
اشاره او به برگزاري انتخابات مياندوره اي مجلس بحرين در دوم مهرماه بود كه در ميان تحريم گروه هاي مخالف و استقبال 17 درصدي مردم (به ادعاي گروه هاي سياسي بحريني) برگزار شد.
رهبر جمعيت الوفاق كه استعفاي 18 نماينده اين جمعيت در مجلس در اعتراض به كشتار مردم از بيست و پنجم بهمن ماه 1389 به بعد، سبب تعطيلي مجلس شده بود، بارها اعلام كرده است اصلاحات دولت بحرين، حكومت را به صورت ديكتاتوري حفظ خواهد كرد و نمي تواند ضامن مردمسالاري باشد.
بنابراين به نظر مي رسد در شرايطي كه شيخ حمد به دنبال نمايش چهره اي اصلاح طلبانه از خود نزد كشورهاي غربي است، معترضان اين كشور به چنين اقدام هايي چندان خوش بينانه نگاه نمي كنند.
تظاهرات بيست و پنجم بهمن ماه معترضان در منامه نيز بر همين امر تاكيد مي كند.
به نظر مي رسد رژيم آل خليفه در ادامه راه خود فقط چندين گزينه را پيش رو دارد:
ادامه كشتار معترضان و حكومت خشم و انزجار با اتخاذ سياست مشت آهنين آن هم با كمك برخي كشورهاي منطقه مانند عربستان سعودي كه حتي طرح الحاق بحرين را به كشور خود پيشنهاد داده اند كه خبر آن در مطبوعات درز پيدا كرد؛ اين امر، منجر به افزايش روزافزون نارضايتي عمومي از حكومت خود و زيرزميني شدن هسته هاي مقاومت خواهد شد. نتيجه، پيدايش گروه ها و افراد مخالف دولت با گرايش هاي تندروانه خواهد بود.
اصرار بر اصلاحات سياسي كنترل شده از سوي شيخ حمد و مورد مخالفت رهبران مخالف؛ اين راه نيز به جايي نخواهد رسيد و نتيجه اي مانند گزينه قبلي خواهد داشت. در اين ميان سكوت كشورهاي غربي و همسايگان منطقه اي، بر ناراحتي بحريني ها و نيز ملت هاي آزاديخواه منطقه دامن خواهد زد.
پذيرش اشتباه هاي حكومت در برخورد با اعتراض هاي مردمي و توجه به گزارش هاي ارايه شده درباره نقض حقوق بشر در اين كشور؛ به نظر مي رسد انتخاب اين گزينه به مواخذه طيف وسيعي از مسئولان حكومتي و هواداران آل خليفه منجر خواهد شد كه در حوادث يك سال گذشته دست داشته اند. در چنين شرايطي، گروه هاي مخالف نيز بايد راهي را براي ابراز عقايد و نظرات خود داشته باشند. البته با توجه به اوضاع كنوني بحرين، احتمال انتخاب اين گزينه از سوي آل خليفه كاملا رد شده است.
با اين حال، چنانچه شيخ حمد بخواهد آينده سياسي خود را در كشور بحرين بيش از اين در خطر نيندازد و جايگاهي را براي خانواده و نزديكان خود حفظ كند، بايد به سوي گفت و گو با مخالفان و شنيدن صداي معترضان حركت كند. وي مي داند هر سركوب ممكن است تا مدتي محدود اعتراض ها را در گلو خفه كند اما كوچك ترين بهانه و كمترين فرصت كافي است تا آتش هاي زير خاكستر را دوباره شعله ور كند.

 



روايت آزاده فلسطيني از 22سال اسارت

اشاره:
«عبدالهادي غنيم» آزاده فلسطيني است كه در چارچوب قرارداد مبادله اسرا امضا شده ميان جنبش حماس و رژيم صهيونيستي از زندان هاي رژيم صهيونيستي آزاد شد. وي از اعضاي جنبش فتح است و به اتهام اجراي عمليات شهادت طلبانه در سال 1989 كه طي آنها موفق شد، 16صهيونيست را به هلاكت برساند، توسط رژيم صهيونيستي به 16بار زندان ابد و 450 سال زندان محكوم شد.
غنيم پس از آزادي از زندان اسرائيل در گفت وگو با خبرگزاري فارس در غزه به تشريح و تبيين 22سال اسارت پرداخت كه ماحصل اين گفت وگو پيش روي شماست.
¤ چگونه به اسارت گرفته شديد؟
- در آن زمان از جمله مجريان عمليات شهادت طلبانه بودم، در آخرين عملياتي كه انجام دادم، پس از اينكه موفق شدم راننده اتوبوسي را كه حامل مسافران اسرائيلي بود، تهديد و وي را وادار كنم كه اتوبوسش را به يكي از راه هاي تل آويو- قدس منحرف كند، اتوبوس و مسافران اسرائيلي به دره پرت شدند. پس از اجراي عمليات و افتادن اتوبوس در دره، صهيونيست ها مسافران را كه برخي مجروح و برخي كشته شده بودند، از دره نجات دادند و من نيز كه جراحات خطرناكي برداشته بودم به بيمارستان «هداسا عين كارم» در قدس اشغالي به عنوان يكي از مجروحان اسرائيلي منتقل شدم. راننده اتوبوس هم جزو مجروحان بود و او بود كه ماجراي ربوده شدن اتوبوس را به اطلاع صهيونيست ها رساند. اين عمليات در سال 1989 اتفاق افتاد.
¤ آيا دادگاهي براي محاكمه شما تشكيل شد؟
- بله براي من دادگاه هاي متعددي تشكيل شد، ولي من در اين دادگاه ها به هيچ چيز اعتراف نكردم، چون اعتقاد دارم اين دادگاه صوري است و قاضي آنها اسرائيلي است و همين موجب شد تا سرانجام به 16بار حبس ابد و 450 سال زندان محكوم شدم، به عبارتي براي هر اسرائيلي كه كشته بودم يك حبس ابد و براي مجروحان در كل 450 سال.
¤ چند سال از محكوميت شما باقي مانده بود كه آزاد شديد؟
-22سال و سه ماه از محكوميت خود را سپري كرده بودم و در چارچوب قرارداد مبادله اسرا از زندان آزاد شدم.
¤ در طول مدت اسارت خود آيا در زندان انفرادي بوديد يا بند عمومي؟
- حدود 10 سال در زندان انفرادي به سر مي بردم، در واقع در ابتدا و پس از انتقال از بيمارستان به زندان «المسكوبيه» در قدس در سلول انفرادي به سر مي بردم و تنها پس از انتقال از المسكوييه بود كه به بند عمومي منتقل شدم.
¤ در كدام زندان به سر مي برديد و اوضاع در آنجا چگونه بود؟
- ابتدا مرا به زندان المسكوبيه در قدس اشغالي بردند، اوضاع اين زندان بسيار اسفبار بود، به گونه اي كه هيچ يك از سلول ها تهويه نداشتند و حشرات موذي همه جاي زندان مشاهده مي شدند، اصلا جايي نبود كه يك انسان بتواند در آنجا به سر برد، بقيه زندان هايي كه به آنها منتقل شدم اوضاع و احوالي بهتر از المسكوبيه نداشتند.
¤ شكنجه هم شديد؟
- شكنجه من بيشتر به صورت شكنجه هاي روحي و رواني اعمال مي شد. چون وضعيت جسمي من به گونه اي بود كه اجازه شكنجه جسمي من را نمي داد. به ويژه در بيمارستان، هنگامي كه يك بار يكي از بازجوها مرا مورد آزار و اذيت جسمي قرار داد، از هوش رفتم و مجبور شدند، پزشك بالاي سرم احضار كنند. اما وقتي به زندان المسكوبيه منتقل شدم، شكنجه جسمي هم به شكنجه هاي روحي افزوده شد و شكنجه ها انواع مختلف مانند محروميت از خواب و به كار بردن الفاظ ناشايست و سلول انفرادي و ضرب و شتم شديد و غيره را در برمي گرفت.
¤ علت محكوميت شما چه بود؟
اجراي عمليات شهادت طلبانه و به هلاكت رساندن 16صهيونيست و مجروح كردن 27نفر از آنها، علت محكوميت من بود.
¤ بدترين خاطرات شما از دوران اسارت چيست؟
- بدترين و تلخ ترين خاطرات دوران اسارت من به زماني باز مي گردد كه در زندان «الرمله» به سلول انفرادي محكوم شدم كه بيش از آنكه به يك سلول انفرادي شبيه باشد به يك قبر شبيه بود. رفتار زندانبانان هم بسيار بد بود، آنها همواره دست ها و پاهاي ما را زنجير مي كردند و از پاشيدن گازهاي سمي يا آب خيلي سرد يا خيلي داغ دريغ نمي كردند.
- بزرگ ترين مجازاتي كه براي اسرا در نظر گرفته مي شد، محروميت آنها از ديدار و ملاقات با خانواده هايشان بود وباتوجه به اينكه هر دو ملاقات نيم ساعت بيشتر نبود، از دست دادن آن براي ما بسيار سخت به شمار مي آمد.
¤ چند نفر از اسرا نتوانستند، در برابر شكنجه هاي صهيونيست ها دوام بياورند؟
- من كسي از اسرا را نديدم كه چنين ضعفي را از خود نشان داده باشد، اما ميزان مقاومت از اسيري به اسير ديگر فرق مي كند. اما به چشم خود نديدم كه از مقاومت خود پشيمان شده باشند.
¤ چه چيز در زندان به شما آرامش خاطر مي داد؟
- بيش از هر چيز خانواده ام و پسرم كه عمليات اتوبوس را تنها 10 روز پس از تولد وي اجرا كردم، همچنين مادرم كه تعلق خاطر بسياري به او دارم و البته آزادي.
¤ هنگامي كه در زندان بوديد ملاقات با خانواده چگونه انجام مي شد؟
- در هنگام بازجويي كه اصلا ملاقاتي نداشتم. اولين ملاقات من چهار ماه بعد از بازداشتم و به صورت تنها در زندان «عسقلان» صورت گرفت، در آن زمان مجروح بودم و با عصا راه مي رفتم، اين ديدار از اين جهت براي خانواده ام مهم بود، چون صهيونيست ها به خانواده ام اطلاع داده بودند كه من شهيد شده ام، پس از آن بار ديگر از ملاقات با خانواده ام تا زمان آزادي از زندان محروم بودم.
¤ آيا به نظر شما آزادي اسرا از زندان از طريق مذاكره امكان پذير است؟
- آشكار است، اسرايي كه داراي حكم ابد هستند، از طريق مذاكره آزاد نمي شوند و آزادي آنها از طريق مبادله امكان پذير است و اين نكته اي است كه 20 سال مذاكره بي نتيجه آن را به اثبات رساند، به همين دليل به نظرمن هيچ گاه نبايد خود را به راهكارهايي همچون گفت وگو ومذاكره دل خوش كرد.
¤ با وجود تمام سختي هايي كه در طول اين مدت با آن مواجه بوديد چه خبر شما را استوار نگه مي داشت؟
- مقاومت دربرابر اشغالگران همواره يكي از اصول تغيير ناپذير اسرا است، به همين دليل هرقدر هم تحت فشار و شكنجه بوديم باز نمي توانست ذره اي از عزم و اراده ما براي مقابله با اشغالگران بكاهد.
¤ آيا مي توانيد نمونه اي از صبر و مقاومت اسراء را درزندان براي ما بگوييد؟
- زندانبانان صهيونيست با اسرا همواره به عنوان كالايي برخورد مي كردند كه آنها را تصاحب كرده اند و هرچه مي خواستند انجام مي دادند و ما همواره به آنها دراين مورد اعتراض مي كرديم.
¤ آيا نمونه اي از مقابله خود با زندانبانان صهيونيستي را به ياد مي آوريد كه بر سر موضوعات مهم و اساسي از جمله موضوع قدس با يكديگر درگير شده باشيد؟
- بله يك بار درباره قدس با يكديگر درگير شديم به گونه اي كه يكي از زندانبانان صهيونيستي را به داخل بند آورديم و او را به باد كتك گرفتيم كه بر اثر آن به شدت مجازات هم شديم.
¤به نظر شما اسرائيل تا چه اندازه از ايرانيان بيمناك است؟
- اگر اخبار رسانه هاي اسرائيلي را به زبان هاي عبري و عربي و انگليسي دنبال كنيد، روزي نمي گذرد كه مطلبي درباره ايران و برنامه هاي آن مطلبي نزده باشند و اين موضوع بيانگر هراس اسرائيلي ها از ايران است، اسرائيلي ها بي شك از قدرت نظامي و تكنولوژيكي ايران بيمناك هستند و آن را تهديدي براي موجوديت خود مي دانند.
¤ چه چيز بيش از همه اسرائيلي ها را به وحشت مي اندازد؟
- انديشمندان و سياستمداران اسرائيلي همواره از بيداري اسلامي و عربي و پايان يافتن اختلافات اعراب بسيار بيمناك هستند.
¤ چه ديدي نسبت به آينده داريد؟
- خوش بين هستم و اميدوارم روزي فرا برسد كه همه زندانيان از زندان آزاد شوند.

 



چه كساني به صلح با رژيم صهيونيستي اميدوارند؟
20سال مذاكرات بيهوده

زهرا عباسي
پس از آغاز مذاكرات سازش در دهه 90 قرن بيستم برخي از رهبران فلسطيني به تحقق حكومت فلسطين در بيت المقدس اميدوار شدند اما پس از گذشت يك دهه از آغاز مذاكرات سازش با به بن بست رسيدن همه تلاش هاي صلح و سازش بار ديگر انتفاضه به عنوان شيوه اي نو در مبارزه مردم فلسطين ظهور يافت.
براي پايان دادن به مناقشه اعراب و اسرائيل تاكنون طرح هاي مختلفي عنوان شده است اما نتايجي دربر نداشته است، از جمله اين طرح ها مي توان به كنفرانس مادريد، توافقات اسلو 1 و 2، مذاكرات كمپ ديويد، طرح موسوم به نقشه راه و طرح شارون براي اختلاف افكندن بين فلسطينيان اشاره كرد.
طرح خاورميانه بزرگ نيز كه بر مبناي گزارش توسعه انساني برنامه عمران سازمان ملل ارائه شد و قرار شد طرح اصلاحي در خاورميانه براي حل و فصل مناقشه اعراب و اسرائيل براساس قطعنامه ها و قراردادهاي بين المللي باشد با موفقيت مواجه نشد و طراحان اين نقشه به اهداف ظاهري و پنهاني خود نرسيدند.
هرچند دو طرف اسرائيلي و فلسطيني مذاكرات صلح را به دليل فشار از سوي آمريكا، سازمان ملل، اتحاديه اروپا و روسيه ادامه داده اند ليكن انجام اين مذاكرات تاكنون بدون رسيدن به هيچ نتيجه اي ناكام مانده و طرفين يكديگر را مسئول شكست مذاكرات معرفي مي كنند.
«محمود عباس» رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين بارها به شكست نشست هاي مذاكراتي به منظور از سرگيري روند مذاكرات سازش اعتراف كرده و مي گويد، سرسختي رژيم صهيونيستي و مخالفت با بيان موضع آشكار در قبال دو مسئله مرزها و امنيت كه كميته چهارجانبه بين المللي خواستار آن شده است نشست هاي مذاكراتي را به شكست كشانده است. «رياض المالكي» وزير خارجه تشكيلات خودگردان فلسطين نيز با اشاره به 20سال مذاكرات بيهوده تشكيلات خودگردان با رژيم صهيونيستي اذعان مي كند كه اين سال ها به هدر رفته است و نتيجه اي جز شكست و بدتر شدن وضعيت فلسطينيان درپي نداشته است.
وي خاطرنشان مي كند، پس از شروع مجدد مذاكرات سازش، عمليات شهرك سازي در داخل سرزمين هاي فلسطيني بيشتر شده است و مواضع نهادهاي بين المللي و كشورهاي مختلف كه تنها به محكوم كردن و ابراز نارضايتي از تجاوزات رژيم صهيونيستي محدود مي شود نتايج واضح و مثبتي براي مسئله فلسطين دربر نداشته و ملت فلسطين را از اقدامات ددمنشانه اين رژيم نجات نمي دهد.
گستاخي رژيم صهيونيستي پس از آغاز دوباره مذاكرات سازش به توسعه شهرك سازي محدود نشد و اين رژيم با نقض قوانين بين المللي علاوه بر بازداشت بسياري از شهروندان فلسطيني شماري از نمايندگان مجلس قانونگذاري فلسطين از جمله «عزيز الدويك» رئيس اين مجلس را ربود.
بمباران مناطق مختلف غزه، توقيف كشتي هاي امدادرسان به غزه و تلاش براي به شكست كشاندن توافقات آشتي ملي فلسطين از جمله راهكارهايي است كه رژيم صهيونيستي پس از مذاكرات سازش آنها را در پيش گرفته است.
به عبارتي ديگر از سرگيري مذاكرات سازش با رژيم صهيونيستي كه به عقيده ديگر گروه هاي فلسطيني اقدامي يك جانبه از سوي تشكيلات خودگردان فلسطين محسوب مي شود به ويژه آن كه جنبش حماس از اساس آن را رد مي كند به مثابه سرپوشي بر اقدامات تجاوزكارانه اين رژيم به شمار مي رود و حكومت جهاني و متقابلا حمايت قدرت هاي غربي از اين اقدامات هر روز بر شدت آن مي افزايد.
اين درحالي است كه بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي در اظهاراتي گستاخانه مدعي شده كه فلسطيني ها همكاري لازم را در مورد مذاكرات صلح انجام نمي دهند و اميدواريم سر عقل بيايند تا بتوانيم مذاكراتي جدي انجام دهيم...
وي همچنين مدعي شد كه هر راه حلي كه در زمينه حل مناقشه با فلسطيني ها مطرح مي شود بايد امنيت اسرائيل را تضمين كند.
با اين حال محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين و گروهش بر اين مذاكرات دل بسته و اعلام كرده اند كه به مذاكره اي پايبند هستند كه به پايه گذاري كشور فلسطين منجر شود.
پافشاري مقامات تشكيلات خودگردان فلسطين بر ادامه مذكرات شكست خورده با رژيم صهيونيستي تنها به ضرر منافع ملي فلسطين خواهد بود به عبارتي ديگر از سرگيري مذاكرات سازش با رژيم صهيونيستي كه گروه هاي فلسطيني با آن شديدا مخالف هستند مي تواند اختلافات داخلي فلسطين را احيا كند.
ادامه مذاكرات سازش با رژيم صهيونيستي اجراي مفاد توافقنامه آشتي ملي فلسطين را در معرض خطر جدي قرار مي دهد و تلاش هاي آشتي ملي را به بن بست خواهد كشاند، تلاش هايي كه پس از پنج سال به ثمر نشست و اكنون با اصرار تشكيلات خودگردان فلسطين براي ادامه مذاكرات سازش رو به نابودي است.
سفر اخير دبيركل سازمان ملل متحد به خاورميانه و ديدار با مقامات تل آويو و رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين دقيقا در راستاي ادامه روند سازش بين طرفين فلسطيني و اسرائيلي صورت گرفت.
بان كي مون از رژيم صهيونيستي خواست تا به شهرك سازي هاي خود پايان دهد تا طرف فلسطيني را دوباره به ميز مذاكره بكشاند درحالي كه اين رژيم درخواست سازمان ملل متحد را رد و اعلام كرد كه به اين سياست هاي توسعه طلبانه اش ادامه مي دهد.
رژيم اسرائيل پس از چند دور مذاكرات نشان داد كه به هيچ راهكار جديدي براي به نتيجه رسيدن مذاكرات پايبند نيست و حملات و تجاوزات مكررش به مناطق فلسطيني و ادامه شهرك سازي از سياست هاي جدي اين رژيم براي مقابله با فلسطيني ها به شمار مي آيد.
در هر صورت مرگ روند صلح اعراب و اسرائيلي ها در آينده اي نه چندان دور در تاريخ ثبت خواهد شد و مذاكرات سازشي كه هرچند گاه ميان طرف فلسطيني و اسرائيلي بي نتيجه پايان يافته درس عبرتي براي كساني خواهد شد كه به رژيم صهيونيستي يا تشكيلات خودگردان دل بسته بودند و تصور مي كردند رژيم اشغالگر حاضر است حتي براي مدت كوتاهي دست از سياست هاي تجاوزكارانه خود بردارد. مقامات تشكيلات خودگردان نيز براي رسيدن به صلح، اميدشان به آمريكاست، آمريكايي كه هيچ گاه حاضر نيست منافع صهيونيست ها را فداي منافع فلسطيني ها كند.
هم اسرائيلي ها و هم فلسطيني ها مي دانند كه آرامش نسبي حاكم بر كرانه باختري و غزه موقتي است و تا زماني كه رژيم اشغالگر دست به حمله و تجاوز به مناطق فلسطين مي زند و حاضر نيست به اشغال پايان دهد نمي توان اميدي به صلح داشت.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14