(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 13 اسفند 1390- شماره 20158

تخلف و نبرد با قانون
نگاهي به وضعيت موتورسواران متخلف و سخت گيري مأموران (بخش نخست)



تخلف و نبرد با قانون
نگاهي به وضعيت موتورسواران متخلف و سخت گيري مأموران (بخش نخست)

صديقه توانا
مرد ميانسالي در خود چنبره زده است و دست ها را لاي زانوهاي خمانده اش فرو برده چانه را به گودي سينه چسبانده است و كنار يك حلبي روغن كه با تكه هاي چوب سوخته داغ شده و حرارتي مطبوع را در اين روزهاي پرسوز و سرما و پاياني سال به وجود آورده و حكم بخاري را براي او و همكارانش پيدا كرده نشسته و خيره به نقطه اي مانده است. ابروانش را درهم گره كرده و با رقص دود كنده هاي نيم سوخته افكارش را به دور دست ها مي برد. باد و سرما پوست صورتش را تركانده است و لب هايش خشكي زده اند، تازه مسافري را ترك موتور از ميدان آهنگ به مولوي آورده و منتظر نشسته تا كمي خود را گرم و مسافر ديگري به پستش بخورد و لقمه حلالي براي زن و بچه هايش درآورد. هنوز يخ صورتش باز نشده كه صداي «مأمور آمد»، «مأمور آمد» او را به خود مي آورد و مثل برق از جا مي جهد، خود را در گوشه اي از ازدحام جمعيت گم مي كند، موتورش را كمي پايين تر پارك كرده اما حواسش به آن هست تا مبادا مأموران آن را توقيف كنند.
دقايقي بعد آبها از آسياب مي افتد و يك مسافر كه خيلي براي رفتن به چهارراه ولي عصر عجله دارد به سراغش مي آيد، مرد تلخندي بر لبانش نقش مي بندد، پا روي پدال دنده مي فشارد و مي رود تا مسافرش را سالم و سلامت به مقصد برساند.
اما هنوز خيلي از بچه هاي همكارش دور بخاري پردود چنبره زده يا تكيه بر موتور، چشم به راه مسافري تازه وارد هستند و اين انتظار درحالي است كه خود را از نگاه تيز و لحن تند مأموران راهنمايي و رانندگي و نيروي انتظامي مخفي مي كنند. چون به محض مشاهده مأموران حداقل براي چند روز يا يك هفته از كار و كاسبي مي افتند، اما بسيار ديده شده كه در كنار اين موتورسواراني كه در سوز و سرماي زمستان در زير برف و باران يا در گرماي جگرسوز تابستان مشغول كسب و كار هستند راكبان خودروهاي مدل بالا، خيلي با افتخار و به اصطلاح با پرستيژ، صداي ضبط ماشين خود را تا آخر زياد مي كنند و با آهنگ هاي اجق و وجق و گوش خراش در سطح شهر تردد مي كنند و مأموران نيز بعضاً از تخلف آنها چشم پوشي كرده يا آنها را ناديده مي گيرند.
نگاه با چاشني ترحم
موتورسواران مسافركش از اقشار كم درآمد هستند و از دهك هاي پايين جامعه به حساب مي آيند و روي آوردنشان به اين وسيله كسب اما پرخطر از سر ناچاري است، شايد دانستن اين موارد گاهي بايد وادارمان كند با نگاهي كه چاشني اش ترحم است، از تخلف هاي ريز و درشت راكبان موتورسيكلت ها چشم پوشي كنيم و از سوي ديگر اين نگاه تبعيض آميز بين راكبان خودروها بخصوص خودروهاي مدل بالا در خيابان هاي بالاي شهر با راكبان موتورسوار كم بضاعت آن هم در خيابان هاي مركزي و پرتردد شهر كه آلودگي صوتي و هوا سلامتي آنها را به شدت تهديد مي كند را كنار بگذاريم و اگر قرار است تذكر يا جريمه اي براي رعايت قوانين شهري در حين رانندگي براي اين عزيزان زحمت كش از سوي مأموران پرتلاش صورت گيرد، بهتر است طبق موازين قانوني و رعايت حق و حقوق شهروندي باشد نه اينكه خدايي ناكرده از روي غرض ورزي يا تفاوت قائل شدن بين يك شهروند پولدار و متمول و قانون گريز با يك شهروندي از قشر متوسط جامعه. البته اين مطالب به منزله زيرپا گذاشتن قوانين راهنمايي يا مهر تأييدي بر تخلفات زياد موتورسواران نيست، چراكه همه شهروندان ملزم به رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي هستند و چنانچه كسي در اين بين خواسته يا ناخواسته مرتكب خلافي شود، قطعاً بايد در برابر قانون پاسخگو باشد اما اين مسئله هم نبايد باعث برخورد بعضاً تند و هتاكانه مجريان قانون شود.
موتورسوار كه مجرم نيست
ساعت يك بعدازظهر خيابان مولوي تا ميدان محمديه قطاري از موتورسواران، با كلاه و بدون كلاه، با بار و بدون بار، دو تا سه تركه در لابه لاي ماشين ها و از پياده روها درحال تردد هستند، طوري كه رفت و آمد را نه براي من كه براي همه سخت مي كنند، اما در اين منطقه و محدوده بازار موتورسواران زيادي درحال كسب و كار هستند و اين شلوغي نيز اجتناب ناپذير است.
در يك طرف ميدان موتورسواري كه چندين كارتن را ترك موتورش بسته و كلاه ايمني بر سر دارد و از ترس سرما دست هايش را توي نايلون هاي سياه دسته هاي موتور پنهان كرده و آماده حركت است، توجهم را جلب مي كند. با سلام و خسته نباشيد سر صحبت را با او باز مي كنم، ابتدا از پاسخ دادن طفره مي رود اما وقتي سوژه را به او مي گويم، سر درددلش خيلي باز مي شود و مي گويد: «مأموران به موتورسواران خيلي گير مي دهند و اگر با موتور باربري كنيم حتماً جريمه مي شويم. البته الان در روزهاي پاياني سال و در محدوده بازار شايد زياد سخت گيري نكنند اما در كل برخورد نامناسبي با ما دارند.»
به او كه خود را رضا 45ساله معرفي مي كند مي گويم: «طبيعي است كه مأموران با موتورسواران متخلف برخورد كنند چون كار شما غيرقانوني است، اگر شما مرتكب خلاف نشويد، مأموران شما را جريمه نخواهند كرد،» موتورش را خاموش مي كند و در گوشه اي خلوت تر از خيابان در ادامه صحبت هايش مي گويد: «ما نمي گوييم با متخلف برخورد نكنند، در ضمن چاره اي نداريم جز اينكه با موتور كار كنيم، درثاني از مأموران مي خواهيم با ما رانندگان موتورسيكلت هم مثل رانندگان خودروها به شكل محترمانه برخورد شود و به ما هم برگه جريمه بدهند نه اينكه موتور را توقيف كرده و به پاركينگ منتقل كنند.»
صفرعلي يحيي پور راننده ديگري است كه وقتي گله و شكايت دوستش را مي شنود صحبت او هم گل مي كند و خيلي دردمندانه تر از همكارش مي گويد: «مأموران درحالي با كار كردن ما مخالف هستند كه واقعاً كار ديگري نداريم. من هر روز ساعت 6صبح از اسلامشهر براي مسافركشي و باربري به اينجا مي آيم، الان هم كه ساعت يك ظهر است و يك تكه نان بربري ناهارم . در اين شرايط دشوار، از مأموران راهنمايي و رانندگي و نيروي انتظامي حداقل انتظار داريم نگاه مهربانانه اي به قشر زحمتكش موتورسوار داشته باشند.»
صفرعلي در ادامه حرف هايش مي گويد: «از مجريان قانون مي خواهيم با ما هم مثل رانندگان خودروها برخورد كنند، چطور اگر آنها مرتكب خلافي شوند با احترام جلو مي روند و مدارك مي خواهند، اما اگر ما كار خلافي كنيم چنين برخوردي با ما نمي شود.»
موتور وسيله باربري نيست اما...
آقاي خلج كه چند تخته فرش دستباف خوش نقش تبريز ترك موتور خود دارد و به گفته خودش سال ها از اين طريق كسب درآمد مي كند، در تأييد صحبت هاي دوستانش مي گويد: «متأسفانه نگاه مأموران به موتورسوار به چشم يك مجرم خطرناك است! برخي از مأموران انگار موتورسوار نمي گيرند، بلكه با يك مجرم روبه رو شده اند و اين اصلاً شايسته نيست اين درحالي است كه بايد برخورد اخلاقي و انساني با ما داشته باشند.»
آقاي اسماعيلي هم درحال سوار كردن يك مسافر به ميدان شوش است و سر قيمت درحال چانه زدن با مسافرش است، اندكي توقف مي كند و مي گويد: «نمي گويم ما تخلف نمي كنيم، مي دانيم كه موتور وسيله باربري و مسافركشي نيست، ولي قصدمان زيرپا گذاشتن قانون نيست، فقط مي گوييم مأموران به چشم يك گناهكار يا مجرم و موادفروش به ما نگاه نكنند. سعي ما كار آبرومندانه و نان بازو خوردن است.»
چشمان موتورسوارها همه چراغها را
سبز مي بيند
وانت يا به اصطلاحي كفي آبي رنگ بزرگي در گوشه اي از ميدان ايستاده و 8-7 موتور با زنجير روي آن بسته شده است، چند نفر دوروبر مأمور راهنمايي و رانندگي مي چرخند و خواهش كنان از مأمور مي خواهند موتورشان را توقيف نكند و قول مي دهند براي دريافت گواهي نامه و خريد كلاه اقدام نمايند. و مأمور بي اعتنا به خواهش آنها دوباره در سوت مشكي خود محكم تر مي دمد و با كفگيرك ايست سبزرنگ خود، يك موتورسوار بدون كلاه ديگر را به گوشه اي از خيابان و با دست ديگر ماشين ها را به عبور از سمت راست هدايت مي كند تا گره ترافيكي باز شود . با اينكه عصباني به نظر مي آيد، اما سعي مي كنم تا در كارش خللي ايجاد نكنم و در يك فرصت كوتاه نظرش را در مورد كار موتورسواران و تخلفات زياد آنان بپرسم، مي گويد: «بايد با موتورسواران به صورت جدي برخورد شود، اگر برخورد نكنيم، شما يك ثانيه هم نمي توانيد در خيابان تردد كنيد.» ظاهرا او هم دل پردردي از راكبان موتور دارد، چون در ادامه صحبت هايش، گويي متني از قبل آماده شده را دارد، برايم مي خواند و مي گويد: «چشمان موتورسواران همه چراغ ها را سبز مي بينند، پياده رو براي موتورسوار حكم خيابان را دارد، گاهي به اندازه يك ميني بوس آدم سوار موتورسيكلت مي شود! برخي موتورسواران بارهايي را حمل مي كنند كه وانت هم از عهده حمل آن برنمي آيد، كلاه ايمني وسيله اي تزييني است كه بايد به ترك بند يا جلوي موتور آويزان شود، تخلفاتي كه از اين دسته موتورسواران سر مي زند و مزاحمت هايي كه براي عابران پياده و به ويژه رانندگان در سطح شهر ايجاد مي كنند، باعث شده تا هرگاه چشم يك راننده خودرو و اتومبيل به يك موتور مي افتد حداقل با غرغر و حداكثر با دشنام زيرلبي از آن استقبال كند و متأسفانه در اغلب موارد نيز بايد با رانندگان خودروها همدلي كرد و به آنها حق داد.»
به اين افسر مأمور راهنمايي و رانندگي مي گويم، شايد شما عينك بدبيني اي با نمره خيلي بالا به چشمان خود نسبت به موتورسواران زده ايد، چون آنها هم دوست ندارند تخلف كنند يا خدايي ناكرده آسيبي به جان خود و ديگران بزنند و حداقل سؤال شان اين است كه چرا شما با راننده خودروي مدل بالايي كه تخلف مي كند، يا با صداي بلند ضبط خودروي خود آسايش ديگران را سلب مي كند محترمانه برخورد مي كنيد، اما با راكبان متخلف موتوري برخوردهاي تند و خشني داريد؟ مأمور راهنمايي و رانندگي با اشاره به اين موضوع كه مأموران اصلا برخورد تند يا خشني با رانندگان موتورسيكلت ندارند و اجازه كار كردن را از آنها نمي گيرند، مي گويد: «سخت گيري ما فقط در مورد رانندگاني است كه گواهينامه ندارند و در آن صورت است كه موتور را توقيف مي كنيم، اما در مجموع باور كنيد اگر شما هم جاي ما بوديد و روزي با 100 تا 200 موتورسوار برخورد مي كرديد كه هر كدام يك يا چند تخلف را هر روز تكرار مي كردند، برخورد سخت تري داشتيد. ضمن اينكه در كلان شهري مثل تهران كه اين همه تردد وجود دارد بخصوص در قسمت هاي مركزي شهر، گويا موتورسواران هيچ حد و مرزي براي تردد خود نمي شناسند و از هر طرف و از هر جايي درحال رفت و آمد هستند.»
اين افسر وظيفه شناس كه سخت مشغول كار است در ادامه مي گويد: «يكي ديگر از مشكلاتي كه در مورد موتورسواران با آن روبه رو هستيم، اين است كه با توجه به قيمت پايين موتورسيكلت حالا هر كسي به راحتي مي تواند صاحب موتور شود و با توجه به سادگي نسبي رانندگي با آن، حتي استانداردهاي رانندگي نيز از سوي برخي راكبان ناديده گرفته مي شود و خيابان ها عرصه تاخت و تاز موتورهايي شده كه راكبين آنها لزوما گواهي نامه ندارند و دوره خاصي را براي رانندگي نگذرانده اند و البته به تبع آن توجه چنداني هم به هنجارهاي راهنمايي و رانندگي نمي كنند و همين مسئله نيز باعث به ستوه آمدن همكاران ما مي شود.»
با كار كردن موتورسواران موافقيم، اما...
بي ترديد قضاوت در مورد اينكه در اين ميان آيا موتورسواران زحمت كش حق دارند به خاطر امرار معاش، قوانين راهنمايي و رانندگي را زير پا بگذارند و مأموران به چشم مجرم به آنان بنگرند يا با توجه به اينكه مأموران از دست تخلفات شبانه روزي موتورسواران به ستوه آمده اند و بنابراين مي توانند به خودشان اين اجازه را بدهند كه بين راكب موتور و راكب خودرو در اعمال قانون فرق بگذارند و برخورد غيراخلاقي با موتورسواران داشته باشند نه تنها كار ساده اي نيست كه كار عاقلانه اي هم نمي باشد، از اين رو نقطه نظر مسئولان راهنمايي رانندگي و نيروي انتظامي در اين خصوص را جويا شديم تا يك طرفه به قاضي نرفته باشيم.
سردار حسين رحيمي، رئيس پليس راهور تهران بزرگ در گفت وگو با گزارشگر كيهان با تأكيد بر اين موضوع كه با تردد موتورسيكلت در سطح شهر و كار كردن با اين وسيله حتي به عنوان يك راه ارتزاق موافق هستيم، خاطرنشان مي كند: «در اصل موضوع هيچ مشكلي نداريم، بلكه با شكل استفاده اين وسيله مشكل داريم؛ چرا كه تا سال گذشته راكبين موتورسيكلت در صدر آمار كشته ها قرار داشتند، هر چند كه اين وسيله نقليه، براي قشر متوسط و ضعيف جامعه درآمدزايي مي كند و راكبان با آن به اشتغال مي پردازند، اما بالاخره بايد جلوي رفتار نادرست با اين وسيله توسط عده اي گرفته شود. هر چند كه موتورسيكلت سوار به راحتي با اين وسيله به تمام نقاط شهر تردد مي كند، اما شتاب آنها از يك ماشين بيشتر است و بسيار ديده شده برخي از رانندگان موتورسيكلت از چراغ قرمز عبور كرده و در پياده روها تردد مي كنند و همين مسئله و رفتار نادرست آنها عامل اصلي مجروحيت و مصدوميت را تشكيل مي دهد.»
از سردار رحيمي مي پرسم با توجه به اينكه اين وسيله منبع درآمد يك خانواده را تشكيل مي دهد، چرا بعضا ديده مي شود مأموران با رفتاري خشن جلوي كار كردن اين قشر ضعيف از جامعه را مي گيرند؟ در پاسخم مي گويد: «وقتي يك موتور به اندازه يك وانت بار مي زند و در سطح شهر تردد مي كند، طبيعي است كه با اين تخلفات مخالفيم، ولي از تردد آنها جلوگيري نمي كنيم و دوست نداريم رفتار خشني با آنها صورت گيرد.»وقتي به او از تفاوت قائل شدن نيروهاي انتظامي و راهنمايي و رانندگي بين رانندگان خودروهاي مدل بالا و راكبان موتور، مي گويم و پيام رانندگان موتورسيكلت ها را به رئيس پليس راهنمايي و رانندگي تهران بزرگ مي رسانم، اين طور توضيح مي دهد: «اين مسئله را قبول ندارم! چرا كه طي 10 ماه گذشته غير از موتورهاي جمع آوري روي چرخ،
75 هزار موتور را به مركز راهنمايي و رانندگي آورده و به رانندگان شيوه درست استفاده كردن از موتورسيكلت را آموزش داديم .درحالي كه اگر قرار بود برخورد خشني صورت مي گرفت موتورها بايد داخل پاركينگ مي رفتند و اين موضوع چقدر انرژي و وقت از ما مي گيرد؛ راهنمايي و رانندگي تلاش خود را به كار بسته و با برگزاري كلاس هاي آموزشي سعي دارد به گونه اي عمل كند و آموزش دهد كه راكبان موتور دچار مشكل نشوند.»
سردار رحيمي در ادامه توضيحات خود به برخورد مأموران با رانندگان خودروهاي متخلف اشاره مي كند و مي گويد: «طي عمليات شبانه در اجراي «طرح تخلفات شبانه» هر شب از ساعت 10 شب تا صبح 300 الي 400 خودرو مدل بالا را متوقف مي كنيم و با هيچ كس هم تعارف نداريم و اين جزو ملزومات كار ماست و اين طرح را در مورد موتورسيكلت سواران هم انجام مي دهيم. به طوري كه پس از اجراي اين طرح در 10 ماهه سال جاري نسبت به سال گذشته 40درصد خطاي موتورسواران كاهش يافته است.»
رئيس پليس راهور تهران در ادامه آماري از ميزان تلفات و تصادف موتورسيكلت سواران ارائه مي دهد و مي گويد: «امسال 27درصد از تصادفات مربوط به موتورسواران بوده است و ميزان فوتي ها از 34 درصد به زير 28 درصد كاهش يافته و در زمينه مصدوميت هم به ميزان 20درصد با كاهش مجروحان روبه رو بوديم.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14