(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۱ - شماره ۲۰۱۸۵
 

چند توصيه معنوي در گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمين صديقي
اخلاق و سيره ائمه را بايد وارد زندگي كرد
گفت و گو با سرتيپ احمدرضا پوردستان فرمانده نيروي زميني ارتش
ضربه ما به دشمن قوي تر، مهلك تر و كارآمدتر خواهد بود



چند توصيه معنوي در گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمين صديقي
اخلاق و سيره ائمه را بايد وارد زندگي كرد

هفته گذشته بود كه در محل كار امام جمعه موقت تهران، مهمان ايشان شديم. حجت الاسلام و المسلمين صديقي كه سال هاست در قوه قضائيه مشغول خدمت است، بيشتر به خاطر سخنراني هاي معنوي اش در ميان مردم شناخته شده است. روز ملاقات مردمي و رسيدگي به مشكلات آنان بود و حجم انبوه مراجعه كنندگان باعث شد به چند سوال اكتفا كنيم.
گروه گفت و گو
¤ حاج آقا! غرض از اينكه خدمتتان رسيديم، اين بود كه در ابتداي سال مقداري به مسائل معنوي بپردازيم و ره توشه اي معنوي براي ما و خوانندگان باشد. بفرماييد ريشه اصلي تمامي مشكلاتي كه مردم با آن دست به گريبان هستند و گاهي هم كارشان به دادگاه و اينجور جاها مي كشد، چيست؟
- بسم الله الرحمن الرحيم. قرآن كريم آيينه همه امور هست و دردها را و هم درمان ها را به طور شفاف بيان مي كند. آيه مباركه مي فرمايد؛ و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنين و لايزيد الظالمين الا خسارا. قرآن درمان همه دردهاست. مؤمن از اين نكته استفاده كند جواب پيدا مي كند. اما كسي كه در خط نيست و از قرآن استفاده نمي كند زاويه اش بيشتر مي شود. قرآن كريم فرموده؛ ومن أعرض عن ذ كر ي ف نّ له مع يشه ً ضنكًا. خيلي روشن است يعني تمام بن بست ها، بحران ها، كج روي ها معلول خدا فراموشي است. اين درد هر جامعه اي است. چه جامعه اي كه مسلمانند و خدا را قبول دارند، قرآن را قبول دارند، آخرت را قبول دارند اما در عمل خدا را از ياد مي برند، در گفتارشان، در رفتارشان رضاي خدا را در نظر نمي گيرند . اين نوع زندگي، بي خدا بندگي كردن، دين محور نبودن، اين نتيجه اش اين است كه زندگي انسان گرفتار تنگنا مي شود. در مقابل خداوند متعال فرموده است الذين آمنوا و تطمئن قلوبهم بذكر الله الا بذكر الله تطمئن القلوب. بنابر اين اساس سعادت جامعه در اين است كه فرمول هاي دين را ببرد در زندگي و الا باور فقه بدون عمل، مشكل را حل نكرده و از اين به بعد هم حل نمي كند. بايد اسلام را در زندگي تبيين كرد، در زندگي خانوادگي. اگر خدا حاكم باشد زن و مرد براي رضاي خدا همديگر را تحمل كنند، پايبند به اصول اخلاقي و ارزشي باشند، كار به طلاق نمي كشد، كار به دادگاه نمي كشد. هر دوي اينها با باور ديني دارند زندگي مي كنند، بايد خدا را از خودشان راضي كنند. با مختصر چيزي به هم نپرند، با مختصر چيزي حرف خانه را نبرند پيش اين و آن بشينند و مطرح كنند. براي رضاي خدا، اين بچه هايي را كه خدا به امانت به اينها داده، با مشاجره و مناظره پريشان و گرفتار و دربه در نكنند. اگر رضاي خدا آمد، صبر مي آيد، قناعت مي آيد و برخورد اخلاقي مي آيد. اما وقتي كه آدم خداوند را از ياد مي برد عصباني كه شد به ياد خدا كه نمي افتد، مي خواهد خودش را تخليه كند. براي تسلاي خاطر خودش حرفهايي مي زند كه طرف را بيشتر جريحه دار مي كند يا خداي نخواسته اقدام هايي مي كند كه بعدها قابل جبران نيست. خداوند متعال پيغمبر ما را الگو قرار داد. براي پيغمبر خدا محبوبيت آفريد و دل هاي رميده را در اختيار او قرار داد و اين مسئله از راه اخلاق پيغمبر بود. فرمود؛ فب ما رحمه م ّن اللّه ل نت لهم ولو كنت فظًّا غل يظ القلب لانفضّوا م ن حول ك.
به وسيله رحمت خدا بود كه تو براي مؤمنين براي جامعه نرم بودي، اگر در برخوردها غلظت به خرج مي دادي، درشت خو بودي؛ لن فضوا من حولك، از دور و بر تو پراكنده مي شدند. وقتي كه خلق و خو نرم است، اين مبنايش هم نرمش دل است. اگر كسي در دل كسي را دوست داشته باشد، تحملش مي كند. اما اگر با او در دلش مكدر باشد در ظاهر هم تحملش كم مي شود. پيغمبر مخلوق خدا بود. به كافر هم طمع داشت كه اين را از جهنم نجات بدهد. لذا بدي هايش را تحمل مي كرد. دنبال فرصتي بود كه او را رو به راه كند . اين نرمش در برخوردها، مهرباني در دل، در وجود آن نازنين موج مي زد و اثرش هم اين بود كه وحشي ترين آدم ها را اهل كرد و توانستند در بين مردم آن چنان جايي پيدا كنند كه مردم نه تنها اطاعت از ايشان مي كردند كه عاشقشان هم بودند. راضي كردن پيغمبر آرزويشان بود. دار و ندارشان را براي پيغمبر دادند. ايثار مي كردند.
باز تابلوي ديگري كه خداوند متعال در ميان همه امتيازاتي كه پيغمبر دارد به ما ارائه مي كند؛ انك لعلي خلق عظيم. معلوم مي شه كه اخلاق مبناست. بع ثت لاتمم مكارم الاخلاق. اصلا پيامبر از اهداف بعثت خودش را مسئله تكميل اخلاق معرفي مي كند. اگر ما در فكرمان اخلاقي باشيم، هرج و مرجي نباشيم، فكرمان هرز نباشد، مبنا داشته باشد، در گرايش هايمان هم اخلاقي باشيم، آن وقت در عمل اخلاقي خواهيم بود.
پيغمبر با دشمنان مدارا مي كرد با دوستان هم نهايت مروت و جوانمردي را اعمال مي كرد. مداراي با دشمن خودش اخلاق است. نرمش در برخورد اخلاق است. الم نشرح لك صدرك و وضعنا انك وزرك. اين شرح صدر يعني مخالف را تحمل كردن. در سختي ها دست پاچه نشدن. به مخالف فرصت دادن كه بتواند تامل كند، فكر كند.
امروز چون ايام حضرت زهرا (س) بود اين آيه نظرم را به خودش جلب كرده بود . و يطعمون الطعام علي حبه مسكينا و يتيما و أسيرا. نكته اول مسئله ايثار است كه آدم در اوج نيازمندي اش ديگري را بتواند بر خودش مقدم بدارد. علي حبه يعني اين را خيلي لازم داشت. موضوع ترك گرسنگي بود اما اطعام كرد. مسئله دوم اين است كه در ايثار، ميدان فكر و اخلاق خيلي وسيع بود. اين جور نبود كه يك بار گرسنگي را تحمل كرد و بگويد كه ما ديگر كار خودمان را انجام داديم. يك شب گرسنه بوده است، مسكين آمده است. شب دوم باز گرسنه بوده است، فقير آمده است. شب سوم محدوده خيلي وسيع شده و كافر آمده است. يك كسي بوده است كه تا مي توانسته جنگيده و تيرش تمام و اسير شده است و حالا آمده است. در جامعه سعه صدر، تحمل و ظرفيت چقدر بايد بالا باشد كه يك خانواده مجموعشان سه شبانه روز اين قضيه تكرار بشود و آخرين بار كافر را بر خودش مقدم بدارد. پيداست اين دل را شكار مي كند، سنگ را آب مي كند. ما چه مي شد الگوهايمان اين ها بودند. سيره اينها را، زندگي اين ها را مؤمنين وقتي مي شنوند ببرند در زندگي خودشان. از يك جايي شروع كنند. اين شرح صدر، اين ظرفيت بالا، اين تحمل بالا ،اين مداراي با سختي ها، اين ها بيايد در زندگي مان.
جامعه ما همه نوع سرمايه را دارد. ما سرمايه هاي طبيعي داريم. ذخاير زير زميني داريم. استعدادهاي فوق العاده داريم اما اسلامي را كه دوستش داريم اين را در زندگيمان براي خودمان مبنا قرار نداديم. اخلاق حضرت رسول و فاطمه زهرا(س) اميرالمؤمنين و ائمه (ع) را كم و بيش مي گوييم ولي تجربه نمي كنيم. اين را در زندگي خودمان كمتر مورد عمل قرار مي دهيم. اين ها را اگر رعايت كنيم، جامعه بهشت مي شود. وجود نازنين پيغمبر خدا فرمودند؛ انا مدينه الحكمه و هي الجنه و علي بابها فكيف يهتدي المهتدي الي الجنه الا من بابها؟ حكمت بهشت است. هر جا حكمت آمد، بينش و بصيرت آمد، دانش و اخلاق آمد، بهشت است. خداوند متعال وجود نازنين پيغمبر را بهشت قرار داده است. اگر كسي بخواهد در همين دنيا بهشت را تجربه كند، بهشت كجاست؟ ونزعنا ما في صدورهم من غل خوانا علي سرر متقابلين. آنجايي كه كينه ها از دل جراحي شده است. كينه جايش را به محبت بدهد. استيصال جايش را به ايثار بدهد و پشت كردن به اقبال تبديل شود. اينها خصوصيات بهشتي هاست. جهنمي ها را خداي متعال مي فرمايد؛ كلّما دخلت أمّهأ لعنت أختها. هر كسي مي آيد قبلي اش را لعنت مي كند. ولي بهشتي ها كينه كه ندارند به همديگر رو مي آوردند، به هم اقبال مي آوردند. اين بايد در درون خانواده ها شروع بشود. هر كسي همسر انتخاب مي كند بايد باورش بيايد كه خداي متعال يك امانتي به او داده است. يك مديريت اسلامي را دارد تجربه مي كند . مرد مديريت عقلي دارد و بانوان مديريت احساسي . اين عقل و احساس در كنار هم قرار مي گيرد يك كانوني را سازماندهي مي كند؛ تشكل جديدي، مديريت جديدي، انسجام نويي كه براي خانواده پيش آمده است. اجمالا آرزوي ما كنار سفره خونبار شهيدانمان اين است كه ما اسلام را ديانت را كه شعارش را مي دهيم اين را در شعور بعد در عمل به صحنه بياوريم. اگر اين جور باشيم؛ فمن اتبع هداي فلا يضل و لا يشقي. قرآن كريم تضميني دارد مطرح مي كند. مي گويد اين راهي را كه ما نشان داديم، اگر اين را شما برويد به دو نتيجه مي رسيد يكي سرگرداني نخواهيد داشت دوم مشقت و سختي ها مي رود، راه آسان مي شود.
¤ در بسط اخلاق اسلامي كداميك از عوامل بيشتر نقش دارند؟ يكي اينكه فردي نگاه كنيم و هر كسي بگويد من خودم و كاري ندارم شرايط چيست و جامعه به چه سمتي دارد مي رود، يا اينكه حاكمان بايد اين را بيشتر بسط و گسترش بدهند؟ يا معلمان اخلاق كه حالا ممكن است روحانيت باشند ، اساتيد و معلمان و رسانه ها؟
- وجود نازنين پيامبر اكرم(ص) فرمودند كه دو سري در امت من هست اگر اينها اصلاح شدند جامعه اصلاح مي شود؛ يكي امراي حكومت و دوم علما. اساتيد، صاحبان قلم، صاحبان رسانه، فرهيختگان و نخبگان جامعه. نخبگان و مديران اگر اصلاح شدند قطعا فرهنگ جامعه اصلاح شده است لذا اگر وزراي ما رؤساي جمهور ما نمايندگان ما قضات ما تكميل باشند، همديگر را تحمل كنند، برخورد همه جا برخورد جذبي باشد، جز آنجايي كه عضو فاسد باشد و بايد جراحي كنند وگرنه برخوردها بايد برخورد درماني باشد، برخورد تكميلي باشد، نه برخورد سرزنشي و جو سازي، آنوقت خيلي مسائل حل مي شود. اخلاق را مسئولين نظام در مديريت خودشان و در زندگي خودشان بين خود و خدا به عنوان يك رسالت اوليه بدانند. اصلا مقصود از تشكيل حكومت اين است كه الذين ن مكناهم في الارض أقاموا الصلوه وآتوا الزكوه وأمروا بالمعروف و نهوا عن المنكر. اين برنامه است، منشور حكومت در اسلام است . بنابر اين توقع ما از آقاي رئيس جمهور گرفته تا رئيس مجلس گرفته شوراها و رئيس قوه قضائيه اين است كه ما دوست داريم اينها آينه پيغمبري باشند. اينها با رهبر عزيزمان هم خواني داشته باشند. همان كرامت هاي اخلاقي، همان متانت، همان سعه صدر، همان مداراي با مخالف، اگر اينها را در عمل به مردم نشان دهند مردم ما قطعا از اينها الگو مي گيرند . در مرحله بعد اساتيد دانشگاه ها، معلمين مدارس، دبيرها، منبري ها ،علماي حوزه هاي علميه، موثرند. كونوا دعاه الناس بغير السنتكم. اگر عملشان بيشتر از قولشان شد، جامعه اسلامي مي شود. اما اگر حرف زديم و مردم در عمل ديدند نه ما حرف مي زنيم ولي عمل هم نمي كنيم، بدبين مي شوند. اين به انحطاط فرهنگي بيشتر كمك مي كند. گرفتار تضاد مي شوند. مي گويند حرفش را ببينيم و بشنويم يا عملش را؟ بنا بر اين رسالت دانشگاه ها، آموزش و پرورش، رسانه ها و حوزه هاي علميه در كنار مسئولين و حكومت بسيار است. اينها نقش اول را دارند و روز قيامت هم همه مسئولند. همه مسئولند . كلكم راع و كلكم مسئول .
¤ اگر يك جواني در ابتداي سال مراجعه كند و بگويد به قول معروف يك راهي را به ما نشان بدهيد يك توصيه اخلاقي داشته باشيد، چه توصيه اخلاقي اي را مي فرماييد؟
- من دو تا حديث از وجود نازنين پيغمبر اكرم را جزو شاه كليد ها مي دانم. جمعي از طلبه هايمان هم اين را شروع كردند . چهل روز است كه اينها غيبت نكردند . عده اي جوان بودند كه پشت كسي يك چله حرف نزنند كه ديگر من امروز تصميم گرفتم به شكرانه اش يك روز روزه بگيرم. به وجود نازنين پيغمبر خدا كسي عرض كرد يا رسول الله! ما كم توفيق داريم به شما عرض ادب كنيم. تشرف حضوري داشته باشيم، حالا كه فرصتي پيش آمده است يك نسخه اي براي من بپيچيد كه زندگي من را زير و رو كند . حضرت فرمود؛ احفض لسانك. اين زبان اعم از قلم و زبان و هر چه عامل نشر است. بايد اين را تحت كنترل قرار داد. يكي هم اين كه وجود نازنين پيغمبر خدا فرمودند كه غضوا أبصاركم ترون العجائب. اگر آدم چشم پوشي كند از خيلي زرق وبرق ها و خواهش ها، خيلي مسائلش حل مي شود. يكي مشغول نشويم به اموري كه ما را به گناه آلوده مي كند و يكي زبانمان را تحت حاكميت دينمان قرار دهيم. اگر اين دو پايگاه درست شد همه چيز درست مي شود. از خدا مي خواهم كه هميشه شما در اين رسانه مروج اخلاق و معنويت باشيد. پايه هاي سعادت را بيشتر از حاشيه ها در نظر بگيريد و انشاالله اگر راجع به اقتصاد، راجع به سياست، راجع به جنگ و جهاد و هر چيز ديگري مي نويسد، همه جا فلش داشته باشيد و به سوي خدا باشيد .

 



گفت و گو با سرتيپ احمدرضا پوردستان فرمانده نيروي زميني ارتش
ضربه ما به دشمن قوي تر، مهلك تر و كارآمدتر خواهد بود

جست وجويي كوتاه در رسانه هاي مجازي كشورهاي بيگانه، آنهم پيرامون شخصيت هاي مطرحي مانند فرماندهان بلند پايه نظام مقدس جمهوري اسلامي، مويد توانمندي بالا، چالاكي و جسارت تام و مهم تر از همه، تيزبيني و تحليل هاي دقيق آنهاست.
اوصافي مانند رنجر نخبه ي ستاد، افسر زيرك ارشد ارتش جمهوري اسلامي ايران، سربازي با 100 ماه سابقه حضور در جنگ ايران و عراق و ساير عناويني از اين دست، نشان از ويژگي هاي استثنايي فرمانده نيروي زميني دارد.
بعد از گفت وگويي كه به مناسبت روز ارتش و با محوريت مسائل كلان نظامي با احمدرضا پوردستان داشتيم، به اين نتيجه رسيدم كه فرمانده كل قوا؛ براي نيروي زميني تنها يك فرمانده منصوب نكرده؛ بلكه استراتژيستي قهار و تكاوري مومن به ارزش هاي والاي اسلام را به عنوان پيش قراول دفاع از ناموس و شرف و تماميت ارضي ايران، براي خيره كردن چشم معاندان اين انقلاب انتخاب كرده است. فرمانده اي كه وقتي با او همكلام مي شوي ناخودآگاه احساس رزمندگي و شجاعتش به تو نيز منتقل مي شود. همان حسي كه تمام دلاوران نيروي زميني ارتش نيز دارند. سربازاني كه فرزند ملت و فدايي ولايت هستند.
هدي مقدم
¤ امير؛ با توجه به تهديداتي كه اخيرا عليه جمهوري اسلامي صورت گرفته؛ رصدي كه ارتش جمهوري اسلامي ايران از تحركات دشمنان به ويژه در زمينه نظامي دارد؛ شامل چه نكاتي است؟
- مدتي است شاهد سخنان مسئولين آمريكايي و رژيم صهيونيستي مبني بر كوك كردن ساز حمله عليه ايران هستيم. وقتي فعاليت هاي آنها را رصد مي كنيم؛ به اين نتيجه مي رسيم كه چنين اظهاراتي، تنها در حد حرف است و در حال حاضر توان عملياتي كردن اين ادعا را ندارند.
براي نمونه اگر رژيم صهيونيستي را مورد كنكاش قرار بدهيم، متوجه مي شويم ارتش آنها، ارتشي است كه روحيه خود را ازدست داده و به طور خيره كنند اي تحقير شده است. اين حقارت از جنگ 33 روزه شروع شد و در جنگ 22 روزه غزه به اوج خود رسيد. اين در حالي است كه ارتش رژيم صهيونيستي، مدل كوچك شده ارتش آمريكاست و در همه زمينه هاي مخابراتي، زميني، هوايي و دريايي، از تجهيزات، تكنيك و تاكتيك آمريكا پيروي مي كند و در اين جنگ ها، از تمام ظرفيت خود استفاده كرد و همه آنچه در اختيار داشت، به ميدان آورد و حتي از قايق هاي توپ دار خودش براي گلوله باران غزه استفاده كرد. اما در برابر جوانان معتقد و متدين غزه، شكست خورد. احساس من اين است كه اگر سردمداران اسرائيلي نداي حمله سر مي دهند، به جهت روحيه بخشي به ارتش خود است. اينكه به سربازان خودش اين تلقين را كند كه ما چنين نيرو و قوه اي داريم و خود را به لحاظ رواني بازسازي كند. يكي ديگر از دلائل اين اظهارات بي جا، فراكني است. رژيم صهيونيستي، با چالش هاي فراواني به لحاظ سياسي و اين روزها اقتصادي دست به گريبان است. احزابي كه درون اسرائيل وجود دارد؛ دچار تنش هاي زيادي هستند و به خاطر اين كه افكار را به سمت ديگري منحرف كنند، ناچار دست به فرافكني مي زنند و بحث ايران و توان هسته اي ما را مطرح مي كنند تا نگاه ها به اين سمت معطوف شود و به لحاظ بين المللي نيز ضعف خود را بپوشانند.
پيرامون آمريكايي ها هم بايد گفت كه حضورشان در عراق و افغانستان براي باز كردن جبهه اي عليه ما و سوريه بود و اين امر از استراتژي هاي تعريف شده آنها محسوب مي شد. ولي آنچه زمان نشان داد، خلاف انتظار آنها بود و با شكستي مفتضحانه مجبور به ترك خاك عراق شدند و تنها تعدادي نيروي مستشاري در اين كشور باقي مانده كه وظيفه آنها هم نظامي گري نيست و تنها براي تربيت نيروهاي پليس عراق از آنها استفاده مي شود. آمريكا مجبور شد تعداد زيادي از اين نيروها را وارد پايگاه خود در كويت و مابقي را به افغانستان انتقال دهد. ولي باز هم دچار مشكل هستند. چه به لحاظ داخلي و چه در عرصه بين المللي. بهرحال بحران اقتصادي كه دامنگير جامعه آمريكاست؛ پاسخگوي جنگ ديگري نيست.
¤ نكته اي كه به ذهن مي آيد، تحليلي است كه از شرايط اخير اقتصادي آمريكا صورت گرفته است. با توجه به اين كه يكي از اركان اقتصاد آمريكا، فروش تسليحات است، صاحبنظران در تحليل خودشان، اينطور عنوان كردند كه بعيد نيست اين كشور براي بازسازي توان اقتصادي خود، جنگ جديدي را آغاز كند تا از راه فروش سلاح، اقتصاد ورشكسته خودش را سرپا نگه دارد. نظرتان در اين باره چيست؟
- يكي از نظرياتي كه وجود دارد، آن است كه گفته شده اگر دموكرات ها احساس كنند در انتخابات آتي پيروز نخواهند شد، فرار به جلو خواهند داشت و اين فرار به جلو به صورت يك جنگ طراحي مي شود. چون تجربه نشان داده رئيس جمهور زمان جنگ، در دور بعد نيز انتخاب خواهد شد. ولي شرايط داخلي آمريكا، اجازه چنين ريسك سنگيني را نمي دهد. بررسي ها نشان مي دهد در حال حاضر بحران هاي اجتماعي و اقتصادي و تلفاتي كه آمريكايي ها خارج از مرزهاي خودشان دارند، چنان ضعف روحيه اي را براي سربازان شان به ارمغان آورده كه توان مبارزه و جنگ را از آنها سلب كرده است.
به طور كلي استراتژي آمريكا براي انجام يك عمليات بزرگ نظامي؛ بر مبناي مهيا بودن 5 عامل اساسي استوار است؛ اول رصد جامعه جهاني و آماده سازي افكار عمومي براي حمله است. بعد ارتش ها را مد نظر قرار مي دهند به عبارتي دومين و سومين عامل؛ سنجش توان نظامي خود آمريكا و كشور هدف است. در نهايت وضعيت داخلي جامعه آمريكا و كشور هدف نيز به عنوان عوامل چهارم و پنجم مورد بررسي قرار مي گيرد. اگر اين 5 مولفه به نفع آمريكا بود؛ در اين هنگام آنها گزينه جنگ را عملياتي مي كنند. در حال حاضر هيچكدام از اين عناصر و عوامل، مهيا نيست. به عبارتي نه جامعه جهاني با حمله موافق است؛ نه ارتش او به لحاظ رواني آمادگي چنين جنگي را دارند. از طرفي نيروهاي مسلح ما در اوج اقتدار و آمادگي هستند . وضعيت داخلي آمريكا حالت بحران زده دارد و به علت مشكلات زياد، با حمله موافق نيست اين در حالي است كه وضعيت داخلي ايران برخلاف آمريكا، كاملا منسجم و متحد و آماده و ايستاده پشت سر رهبري است و نداي آنها شعار از تو به يك اشاره از ما به سر دويدن است. بنابراين احتمال اين كه آمريكا بخواهد جبهه جديدي را بازكند، متصور نيست. بهرحال اين تحليل استراتژيك ماست ولي از جايگاه يك نظامي و به عنوان يك مسئول نظامي، من هميشه تهديد را جدي و نزديك قلمداد مي كنم. وظيفه خود مي دانم كه اين تهديدات را رصد دائمي داشته باشم و با توجه به شرايط و متناسب با اين تهديدات، خودم و سازمان خود را آماده كنم.
¤ به عبارتي آمريكا به طور مستقيم وارد منازعه نظامي با ايران نخواهد شد؟
- در اين خصوص مي توان گفت كه زيركانه ترين طرح آمريكايي ها، پروژه ايران هراسي است. آمريكايي ها به اين نتيجه رسيده اند كه ايران به دنبال سلاح هسته اي نيست. چون بازرسان و كارشناسان ان.تي. پي نظرات تخصصي خود مبني بر صلح آميز بودن فعاليت هاي هسته اي را اعلام كرده اند و اين نظر براي جامعه جهاني قابل پذيرش است. اما براي ترميم اقتصاد ورشكسته خود كه مبلغي بالغ بر تريليون ها دلار بدهكاري براي آمريكايي ها به وجود آورده، ايران را به عنوان يك تهديد به كشورهاي منطقه معرفي و آنها را در شرايطي قرار مي دهد كه تن به قرارداد هاي سنگين نظامي و خريد تسليحات از آمريكايي ها بدهند.
در اين جا آمريكا دو برد كرده است، از طرفي تسليحات خود را فروخته و پول خوبي به بدنه جامعه اش وارد كرده است و از طرف ديگر پازل قدرت خود را كامل مي كند. يعني كشورهاي متحدي كه دست به خريداري اين سلاح ها مي زنند، بعدها در جهت منافع آمريكا حركت خواهند كرد. اما غافل از اين نكته هستند كه ممكن است خداوند شرايط را به نحو ديگري رقم بزند.
¤ امير! اخيراً آمريكايي ها اظهارنظراتي مبني بر جاسوسي از آسمان ايران و رصد مراكز مهم نظامي و تأسيسات زيربنايي به وسيله پهبادهاي خودشان كرده اند. به عنوان فرمانده نيروي زميني، اين ادعا را چطور ارزيابي مي كنيد؟
-آمريكا از نظر ساخت پهپاد، به دانش و تكنولوژي بالايي دست پيدا كرده و براي ساخت هر پهپاد، چندين شركت روي فن آوري هاي آن به طور همزمان فعاليت مي كنند. اما توان دفاعي ما به اندازه اي است كه به راحتي مي توانيم آنها را رصد كرده و اگر قصد ورود به آسمان ايران را داشته باشند يا ساقط كنيم و يا مانند اين مورد اخير، آن را به وسيله جنگ الكترونيك فرود بياوريم. امروز ما در نقطه اي قرار داريم كه به قول معروف: گر بر سر خاشاك يكي پشه بجنبد؛ جنبيدن آن پشه عيان در نظر ماست!
به لطف خدا امروز ما داراي سيستم هايي هستيم كه به راحتي آسمان كشور را كنترل مي كنيم و رادار هاي ارتفاعات پست؛ ميانه و ارتفاع بالا را پوشش مي دهد؛ در جاي جاي نقاط كشور مستقر هست و به جرات مي توان گفت اين شعاري است كه آمريكايي ها مي دهند و اگر بعضاً عكس هايي هم ارائه مي كنند؛ اين عكس ها به وسيله ماهواره گرفته شده نه پهپاد و قطعاً با دانشي كه ما به آن دست پيدا كرد ه ا يم؛ پهپادهاي آنها جسارت جولان در آسمان سرزميني ما را نخواهند داشت چون يا ساقط خواهند شد و يا سرنوشتي مثل RQ170 در انتظارشان خواهد بود.
¤ امير! بهرحال اگر جنگي درگيرد؛ ساز و كار و شدت پاسخ ما با توجه به تعاريف جديدي كه از نبرد ارائه مي شود؛ چه خواهد بود؟
- جنگ هاي آينده داراي يك سري ويژگي ها هستند. به عنوان مثال، دور ايستا هستند؛ يعني از دور اهداف خود را مورد تهاجم قرار مي دهد؛ دانش بنيان؛ خلاقانه؛ داراي دفاع غير خطي و ويژگي هايي از اين دست هستند. در برابر استراتژي و راهبردي كه ويژگي جنگها را اينطور عنوان مي كنند؛ همان استراتژي مهم ترين نقطه پيروزي را Boot on the ground مي داند. يعني پاي سرباز تا روي زمين مورد هجوم قرار نگيرد، پيروزي به دست نيامده است. مثلاً در جنگ 22 روزه؛ رژيم صهيونيستي 22 روز غزه را مي كوبيد ولي شكست خوردند؛ چون پاي سربازشان به آنجا نرسيد و نتوانستند وارد شوند.
ضمناً ما در فضاي ناهمطراز قرار گرفته ايم. يعني تهديدات از نظر نوع و شكل و اندازه با گذشته متفاوت است. خصوصيت شرايط ناهمطراز اين است كه اگر كشوري كه از لحاظ توان تسليحات و فن آوري در سطح بالاتر باشد؛ دليلي براي پيروزي ندارد. چون توان نظامي بالا؛ با توان موازنه خطر برابر است. يعني اگر كشوري بتواند موازنه خطر را بالا ببرد، توان نظامي كشور مقابل را پايين مي آورد. در حال حاضر ما در جايگاهي هستيم كه اگر كشوري بخواهد به ما تعدي كند؛ تمامي منافع او را در همه دنيا مورد هدف قرار مي دهيم. بنابراين اگر كسي ضربه اي به ما وارد كند؛ ضربه دوم از آن ما خواهد بود؛ قوي تر، مهلك تر و كارآمد تر خواهد بود و اين قطعاً براي كشور متخاصم، هزينه هاي جبران ناپذيري خواهد داشت. ما لحظه به لحظه تهديدات را رصد مي كنيم و متناسب اين تهديدات، خود را آماده مي كنيم تا علاوه بر برنامه ريزي براي خنثي كردن تهديد؛ براي اقدام متقابل نيز گام برداريم. ما امروز با تمام قوا براي اقتدار نظام مقدس جمهوري اسلامي ايستاده ايم و براي نيل به اين مقصود هم در رزمايش خود تمرين هاي لازم را انجام داد ه ايم و هم به لحاظ توان تكنولوژي، در سطوح بالايي قرار گرفته ايم.
¤ به نظر مي رسد طرح آمايش سرزمين و طرح ثامن نيروي زميني نيز، منبعث از همين امر باشد.
- بله؛ طرح روزآمدي نيروي زميني نيز بر همين مبنا پي ريزي شده است. يعني يگان هاي چالاك و چابك و داراي انعطاف بالا همراه با ساختار هاي كوچكتر. در حال حاضر ساختار يگان هاي نيروي زميني تيپ محور هستند(به صورت تيپ مستقل). در بحث آمايش ها نيز تغييراتي صورت گرفت؛ چون عمده يگان هاي ما در مناطق غربي كشور بودند و درحال حاضر توزيع متناسب و هماهنگي در سطح كشور صورت گرفته. يگان ها به صورت خودكافي هستند و مي توانند به صورت مستقل، عمليات كنند.
اين به لحاظ تكنيك بود ولي ما بر اساس شرايط، تاكتيك هاي خود را نيز تغيير داديم. به عنوان مثال مي دانيم براي دشمني كه گام اول تهاجمش 400 كيلومتر است؛ چگونه بايد دفاع كنيم. دشمني كه از توان هوايي بالا برخوردار است؛ دشمني كه با جنگ الكترونيك وارد مي شود؛ دشمني كه توان موشكي دارد و... چگونه بايد مقابله كرد.
به عبارتي متناسب با تهديدات، اول دكترين نظامي را تنظيم كرده و بر اساس دكترين تاكتيك هاي خودمان را تعريف كرده ايم.
¤ مولفه اصلي دكترين نظامي ما چيست ؟
- دكترين نظامي ما، بر پايه بازدارندگي طراحي شده است كه اين امر منشعب از اسلام و آرمان نظام جمهوري اسلامي است. اين دكترين با توجه به صحنه ناهمگون بين المللي، به صورت شناور است و با توجه به تهديدات، روزآمد مي شود و افقي كه براي آن در نظر گرفته شده؛ بر اساس افق چشم انداز 20 ساله كشور است.
بر اين اساس، حتي ما تكنيك چگونگي كاربرد سلاح را مد نظر قرار داده ايم. يعني بر اساس دكترين شرايط ناهمطراز، حتي اين امر نيز صورت متفاوتي به خود گرفته است و مانند گذشته نخواهد بود.
¤ رتبه اي كه شما به عنوان يك نخبه نظامي به ارتش ايران در مقابل ارتش هاي جهان مي دهيد؛ چه رتبه اي است؟
- من براي دفاع از اقتدار و عظمت كشور؛ رتبه اول را به ارتش ايران مي دهم. دليل اين امر هم بعد از رصد قابليت نيروهاي مسلح كشورهاي دنيا به دست مي آيد. به عبارتي وقتي تجهيزات و سازمان رزم و نيروي انساني كشورها را مورد مطالعه قرار مي دهيم؛ برخلاف نظر تمامي كارشناساني كه براي پيروزي در جنگ هاي آينده گزينه تجهيزات را مد نظر قرار مي دهند؛ اما واقعيت هاي ميدان نبرد، اين را اثبات مي كند كه در جنگ هاي آينده؛ نيروي انساني عامل اصلي محسوب مي شود. وقتي از نورمن شوارتزكف بعد از عمليات طوفان صحرا سوال مي شود كه شما با اين تجهيزات پيروز شديد؛ پاسخ مي دهد كه من اول فكر مي كردم تجهيزات باعث پيروزي من خواهد شد ولي الان كه پيروز شديم، به اين نتيجه رسيدم كه نيروي انساني باعث اين پيروزي شد. جنگ 33 روزه با حزب الله، نمونه خوبي براي مطالعه نظامي است. رژيم اسرائيل همه تجهيزات را داشت ولي نيروي انساني با انگيزه نداشت. ما به لطف خدا در جمهوري اسلامي، هم داراي تجهيزات روزآمد و ساخته دست متخصصان ايراني هستيم كه دست تعدي بيگانگان را قطع خواهد كرد؛ هم برخوردار از نيروي انساني با انگيزه و شهادت طلب. اين امر يعني اوج اقتدار. به فرموده مقام معظم رهبري اگر دشمن به انحاء مختلف در صدد تهديد ماست؛ بخاطر ترس از اقتدار نظام و نيروهاي مدافع آن است. امروز جمهوري اسلامي به عنوان يك ابرقدرت در منطقه مطرح است. ابرقدرتي كه پوزه آمريكا را به خاك زده و از اين جهت است كه مصرانه درخواست نشستن پشت ميز مذاكره را دارد تا منافع خودش را از دست ندهد.
¤ توانمندي هاي خاصي كه نيروي زميني به خصوص اخيراً به دانش و تكنولوژي ساخت آن دست پيدا كرده؛ شامل چه حوزه هايي است؟
- نيروي زميني افتخار دارد تا امروز، بيش از 200 هزار نوع قطعه را توسط متخصصان خود توليد كند. ساخت اين قطعات، وسعت بيشتري پيدا كرد و با حالت مونتاژ كنار يكديگر قرار گرفت و از طريق مهندسي معكوس، سلاح هايي توليد شد و بدين ترتيب نيروهاي نظامي ما، نخبگان و صنعتگران ارتشي ما به اين اعتماد به نفس رسيدند كه خودشان مي توانند تجهيزات مورد نياز خود را تامين كنند.
طراحي و ساخت تونل باد عمودي موسوم به توفان كه شبيه ساز عمليات چتربازي است. ساخت انواع چترهاي اتومات و سقوط آزاد، انواع اخلالگر ها در سيستم هاي فركانسي و همچنين ساخت سيستم كنترل آتش تانك ذوالفقار، از جديد ترين دستاوردهاي نيروي زميني ارتش است كه برخي از آنها همزمان با روز ارتش جمهوري اسلامي ايران، رونمايي خواهد شد.
سلاح اخگر از ديگر سلاح هاي ساخته شده توسط نيروي زميني است. سلاحي با شش لول و كاليبر 62.7 كه توانايي شليك 4500 گلوله در دقيقه را دارد و توسط سازمان خودكفايي طراحي و ساخته شده است. ضمن اينكه سلاح سه لول كاليبر 50 نيز از ديگر توانمندي هاي جديد نيروي زميني به شمار مي رود.
¤امير! فرموده بوديد كه امسال شاهد برگزاري رزمايش مشترك بين ارتش و سپاه هستيم. ضرورت اين رزمايش مشترك چيست؟
- نيروي زميني به منظور حفظ آمادگي خود، هرساله رزمايش هاي مختلفي را برگزار مي كند. رزمايش؛ زمينه آموزش فراگير و عملي را موجب مي شود و باعث اتصال حلقه نيروي انساني با تجهيزات است. هدف ديگر اجراي رزمايش ، نشان دادن اقتدار و ارزيابي توان رزمي كشور در زمان صلح است. گو اين كه در چنين شرايط حساسي، براي كارشناسان بين المللي نيز توان رزمي ما بسيار حائز اهميت است و در معادلات خود نسبت به
تصميم گيري هاي خود، براي اين گزينه، اهميت خاصي قائل هستند.
امسال نيز 8 رزمايش مد نظر هست كه رزمايش تخصصي هوانيروز و اولين رزمايش مشترك سپاه و ارتش نيز از اين جمله است. سال هاي گذشته نيز، رزمايش هاي مشتركي بين اين دو نيرو برگزار شده است. اما امسال سعي ما بر اين است كه اين مانور در سطح لشكر و از لحاظ منطقه اي در جنوب غرب و يا جنوب شرق كشور انجام گيرد كه از اين حيث بي نظير است.
البته ما اين همكاري و همدلي را در 8 سال دفاع مقدس تجربه كرده ايم. به عنوان مثال، مي بينيم كه نيروهاي ارتش و سپاه در كنار يكديگر، قرارگاه مشترك ارتش و سپاه را تشكيل مي دهند كه اين همكاري مشترك به ساماندهي و اجراي عمليات هاي بزرگ انجاميد و به لطف خدا، پيروزي هاي بزرگي را هم به دنبال داشت. پس از جنگ هم، همين همكاري و همدلي ادامه پيدا كرد. تعاملات ما با سپاه، حوزه هاي زيادي را در بر مي گيرد؛ مانند آموزش.
در هر حال تفكيك حوزه وظيفه اي هم كه طبق قانون براي ارتش و سپاه در نظر گرفته شده؛ نه تنها باعث جدايي نيست؛ بلكه به واسطه ستاد فرماندهي مشترك نيروهاي مسلح است؛ تعاملات خوبي را شاهديم.
¤ مهم ترين ماموريت عملياتي نيروي زميني در حال حاضر چيست؟
-اول؛ مراقبت از مرزها به خصوص در غرب و جنوب غرب. پشت سر آنها يگان هاي پاكسازي در 3 قرارگاه كرمانشاه، ايلام و خوزستان در حال پاكسازي منطقه از مواد منفجره و مين هستند. علاوه بر اين، يگان هاي بالگردي ما در تمامي نقاط، به عنوان نيروي پشتيبان به صورت عملياتي خدمت مي كنند و اگر برادران ما در سپاه هر زمان نيازمند اين پشتيباني باشند، بلافاصله در اختيارشان قرار خواهد گرفت.
¤ بهترين خاطره اي كه نيروي زميني در سال 90 داشت؛ چه بود؟
- بهترين خاطره ما در سال 90، دو بار ميزباني فرمانده كل قوا، حضرت آيت الله خامنه اي(روحي فداه) بود. يكي در دانشگاه افسري امام علي عليه السلام و ديگري در كرمانشاه. حضور ايشان در پادگان لشكر 81 و دانشگاه، منشأ ثمرات و بركات زيادي بود كه انگيزه ما را براي سربازي، صدچندان كرد.
¤امير، روز ارتش را مجدد خدمت شما و همه غيورمردان و دلاوران نيروي زميني تبريك عرض مي كنم؛ ممنون از اين كه وقتتان را در اختيار ما قرار داديد.
- متقابلاً بنده نيز اين روز را به شما و همه ملت ايران تهنيت مي گويم و آرزوي سرافرازي براي همه سربازان جبهه قلم دارم.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14