گره گراني (يادداشت روز)

اين روزها پرنده گراني در آسمان كوتاهي ها و نبود نظارت و بي تدبيري ها اوج گرفته است. كمتر محفل و مجلسي است كه برپا شود و موضوع گراني در آن پيش كشيده نشود.
در محافل عمومي به خصوص در جاهايي مانند مترو، بي آرتي، اتوبوس و... نيز معمولاً بحث داغ گراني، پاي ثابت بحث ها وگفت وگوهاي سرپايي و فوريتي است.
متأسفانه در حالي كه بحث گراني كالاها و اقلام ضروري در ميان عموم مردم فراگير شده و اين حاكي از فشار و اضطرابي است كه مردم شريف بر گرده خود تحمل مي كنند گردن گراني هر روز كلفت تر شده و گويا شرايط به گونه اي است كه اين گردن كلفتي خاتمه نمي يابد!
آنچه كه مشخص و محرز است و جاي كمترين ترديدي درباره آن وجود ندارد اين حقيقت است كه گراني لجام گسيخته كنوني كاملاً غيرطبيعي و بيرون از رويه و عرف اقتصادي بازار است.
اكنون دامنه گراني ها تا جايي پيش رفته است كه توليدكننده و يا فروشنده مي داند و باور دارد كه مشتري نمي تواند فلان كالا را با فلان قيمت خريداري نمايد؛ بنابراين در اين چرخه يك اتفاق تأسف بار نيز به وقوع پيوسته است و آن كاستن از كيفيت يا كميت كالاست!
مسئله پيچيده نيست اگر بهاي كالايي به عنوان مثال 100 تومان بوده است و اكنون در فاز گراني ها- باز هم به عنوان مثال- به 150 تومان رسيده است، چون ديگر افزايش قيمت به بالاتر از آن 150 تومان «در اين مثال» گنجايش ندارد، 2 حالت متأسفانه متصور است؛ حالت اول اينكه همان كالايي كه در فرض مثال بطور غيرمعمول و بدون توجيه به 150 تومان رسيده است اينك با يك درجه كاهش كيفيت به دست مشتري مي رسد.
به عبارت ديگر؛ مشكل مضاعف مي شود هم 50 تومان به عنوان افزايش قيمت به ناحق مشتري بايد بپردازد و هم اينكه در ادامه همان جنس را قبلاً باكيفيتي بهتر 100 تومان مي خريده است و اكنون باكيفيت نازل تر 150 تومان خريداري مي كند و تأسف بار آنكه اين سيكل معيوب تداوم پيدا مي كند.
حالت دوم اين است كه اگر كالاي مورد مثال از 100 تومان فرضي به 150 تومان افزايش پيدا كرد و ديگر امكان گران تر شدن آن به دليل امتناع مشتري امكان نداشت، اين بار اگر كيفيت كالا يك درجه نزول پيدا نكند يا امكان كاهش كيفيت نباشد يك ترفند ديگري انجام مي شود و آن كاستن از مقدار و حجم كالا برخلاف پيمانه و كيل استاندارد و معروف و پذيرفته شده آن است.
به عبارت ساده تر؛ اگر در اجناس مصرفي قيمت يك كيلوي آن فلان قيمت بوده است اكنون پس از اينكه در چند مرحله، افزايش قيمت داشته و به سقف رسيده است، اينك در بسته 900 گرمي[!] آن هم بدون كاهش قيمت عرضه مي شود.
جالب اينجاست كه در برخي اجناس مثل چيپس و پفك كه در بسته بندي هاي جذاب براي بچه ها به بازار فروش مي آيد متأسفانه در اثر همان آفت هاي گراني، بخشي از درون بسته را با باد پر كرده اند و وقتي در بسته باز مي شود كمتر از مقدار واقعي پفك يا چيپس در قسمت انتهايي بسته مشاهده مي شود.
اين مثال هر چند در سبد مصرفي خانوارها جزو اقلام ضروري نيست ولي آيا گوياي خيلي از واقعيت ها و كوتاهي هاي نهادهاي مسئول نيست؟
از سوي ديگر؛ بنابر گزارش هاي رسمي و غيررسمي كماكان موج افزايش قيمت ها در اقلام ضروري مثل لبنيات، گوشت و مرغ، برنج، قند و شكر، چاي، روغن نباتي، ميوه و سبزي نيز ادامه دارد و تنها يك اتفاق افتاده و از جهاتي مي توان آن را به فال نيك گرفت؛ «اذعان مسئولان و نهادهاي مربوطه به گراني و عبور از مرحله انكار».
وضعيت بلبشو و نابسامان مسئله گراني و افزايش قيمت ها تا جايي است كه رئيس سازمان تعزيرات حكومتي كشور دو روز پيش با اشاره به التهاب افزايش قيمت لبنيات تصريح مي كرد: «گزارش هايي به دست ما رسيده كه قيمت ها هفتگي و حتي روزانه افزايش پيدا مي كند.»
بنابراين ناگفته پيداست كه ديگر برخي از مسئولان نمي توانند علت افزايش قيمت ها را به تيتر فلان روزنامه يا گزارش فلان خبرگزاري منتسب نمايند يا ادعا كنند به عنوان مثال انتشار فلان پيامك موج گراني ها را رقم زده است. البته شايد در موارد معدود و بصورت مقطعي اينگونه اتفاقات نيز دخيل در افزايش قيمت ها باشند ولي وقتي هفتگي و روزانه قيمت ها دچار نوسان مي شوند اين نوع استدلال ها، چوبين و شكننده است.
به هرحال، اخيرا مقامات اجرايي و اقتصادي پذيرفته اند كه مسئله گراني وضعيت قرمز پيدا كرده است. معاون اول رئيس جمهور در جلسه كارگروه كنترل بازار با پذيرش گراني ها تاكيد مي كند كه دولت جلوي گراني و گرانفروشي در بازار را خواهد گرفت. حتي رئيس جمهور محترم در نشست اخير با استانداران شخصا به ماجراي گراني ها ورود كرده و خواستار مقابله با افزايش بي رويه قيمت ها در بازار شد. اينكه دولت بالاخره گراني هاي بي رويه را پذيرفته و خواستار مقابله با معضل گراني شده يك گام به جلو است ولي سؤال مهم اين است كه آيا گره گراني ها باز مي شود؟
آنچه بيش از هر چيزي اولويت دارد اين است كه مجموعه زمينه ها و عوامل اين گراني هاي بي سابقه از سوي نهادهاي مربوطه شناسايي شود.
مشكل اينجاست كه تنها به بخشي از زمينه ها و عوامل اشاره شود و مابقي آن مورد غفلت مسئولان قرار بگيرد.
بنابراين اگر نوسانات بازار ارز، افزايش قيمت در بازارهاي جهاني و تامين برخي كالاها و مواد اوليه از بازارهاي خارجي از علل و زمينه هاي گراني است بايد به سوء مديريت ها و بي تدبيري ها و رها كردن قيمت ها در بازار نيز اشاره كرد.
همچنين در مقابله با مسئله گراني نبايد بخاطر پنهان كردن سوء مديريت تنها به برخورد با گرانفروشي بسنده شود. بي شك ميان «گراني» با «گرانفروشي» تفاوت وجود دارد و بايد براي هر يك تدابير جداگانه و ويژه انديشيد.
اكنون به نظر مي رسد بهترين راهكار براي مقابله با مسئله گراني و افزايش قيمت هاي خارج از ضابطه، مجموعه اي از اقدامات ويژه مناسب و مطابق با علل و زمينه هاي پديده گراني و بخصوص گراني هاي لجام گسيخته اخير است.
بنابراين چند نكته گفتني است؛
يكم: دولت وظيفه دارد فراتر از گفتار و نصيحت و هشدار در عرصه عمل كنترل و نظارت بر بازار را اجرايي نمايد.
دوم: تغييرات قيمت اجناس و كالاها بايد تنها با مجوز سازمان حمايت مصرف كنندگان و توليدكنندگان باشد و اين در كف بازار نيز عملياتي شود.
سوم: سازمان تعزيرات حكومتي با محتكران و گرانفروشان برخورد قاطعانه كند و اينجاست كه ابزار تعزيراتي جواب مي دهد و خواسته بحق مردم نيز همين است.
چهارم: رسانه ها و مطبوعات در قالب رسالت رسانه اي و مطبوعاتي شان از فضاسازي ها و جو رواني و دامن زدن به شايعات جلوگيري كنند.
پنجم: در فضاي حساس كنوني جاي هيچ خطا و آزموني نيست و هر تصميم مهم و سرنوشت ساز بايد بر مبناي كار كارشناسي و خرد جمعي مجموعه نهادها باشد.
خاطرنشان مي شود اخيرا بانك مركزي نسبت به خطر بي اثر شدن يارانه هاي نقدي با افزايش تورم ناشي از اجراي هدفمندي يارانه ها و كاهش سطح رفاه مردم و افزايش شكاف طبقاتي هشدار داد و در همين راستا، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نيز اجراي فاز دوم هدفمندي يارانه ها بدون تامين منابع آن را غيرقانوني دانسته اند.
و بالاخره بايد گفت؛ گره گراني هنگامي باز مي شود كه مجموعه قوا و نهادها در تعاملي غيرتشريفاتي به ميدان بيايند و قدر خدمت به مردم را دانسته و خواسته بحق آنها را در باز كردن اين گره بر صدر بنشانند.
حسام الدين برومند

قابلمه (گفت و شنود)

گفت: جوانفكر در مصاحبه با روزنامه شرق باز هم به جدول زده است!
گفتم: ولي آقاي احمدي نژاد كه گفته بود «من روزنامه هاي كيهان و شرق را نمي خوانم»! شايد به همين علت و براي اينكه رئيس جمهور متوجه كارهاي او نشود با شرق مصاحبه كرده! خب؛ حالا چي گفته؟
گفت: به خيال خودش استدلال كرده كه آقاي احمدي نژاد نبايد در جلسات مجمع تشخيص شركت كند.
گفتم: ولي آقاي احمدي نژاد كه ديروز در جلسه مجمع شركت كرد. خب! ديگه چي؟!
گفت: اعتراض كرده چرا لاريجاني و قاليباف كه رقيب انتخاباتي رئيس جمهور بوده اند بايد رئيس مجلس و شهردار تهران باشند!
گفتم: خب! اولي با رأي مردم نماينده شده و با رأي نمايندگان مجلس، رئيس مجلس شده. دومي هم با رأي شوراي شهر كه آنها هم با رأي مردم انتخاب شده اند، شهردار شده است!
گفت: ظاهرا از نگاه آقاي جوانفكر غير از اصحاب فتنه و حلقه انحرافي هر كس ديگري را كه ايشان نمي پسندد نبايد هيچ مسئوليتي داشته باشد!
گفتم: يارو به همسرش گفت؛ غذا را بياور كه خيلي گرسنه ام و همسرش قابلمه غذا را سر سفره آورد اما، يارو مي خورد و غرغر مي كرد. همسرش پرسيد؛ غذا خوب نيست؟ گفت؛ نه! خيلي هم خوب است. پرسيد پس چرا غرغر مي كني؟ گفت؛ نفرات زياد است. همسرش گفت؛ فقط من هستم و تو هستي و قابلمه غذا و يارو گفت؛ بهتر آن بود كه فقط من بودم و قابلمه غذا...!

مالكي در تهران گزارش كيهان از رابطه استراتژيك ايران و عراق

سرويس سياسي-
نوري مالكي نخست وزير عراق امروز در راس هيئتي بلندپايه به تهران سفر مي كند.
در اين سفر 2 روزه 3 نفر از وزراي كابينه عراق وي را همراهي مي كنند.
تركيب هيئت همراه مالكي نشان مي دهد كه گسترش روابط اقتصادي از مهمترين اهداف سفر مالكي به تهران است.
دبير ستاد توسعه اقتصادي ايران و عراق در اين زمينه گفت: سفر نخست وزير عراق به ايران در بخش توسعه و تقويت روابط 2 كشور و همچنين در حل موضوعات منطقه سفر موثري خواهد بود.
حسن كاظمي قمي، دبير ستاد توسعه اقتصادي ايران و عراق در آستانه سفر نوري المالكي، نخست وزير عراق به كشورمان، گفت: در چارچوب برنامه توسعه همكاري هاي همه جانبه دو كشور رفت و آمد مقامات عالي رتبه مرتبا براي توسعه همكاري ها در حال انجام است.
سفير سابق ايران در عراق ادامه داد: به طور طبيعي به دليل ظرفيت هاي همكاري ممتاز بين دو كشور و اينكه امروز در عراق دوره سازندگي نيز آغاز شده است، اينگونه رفت و آمدها در فعال كردن توافقات بين دو كشور موثر خواهد بود.
قمي با اشاره به اينكه اين همكاريها در بخش هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و ساير بخش ها انجام مي شود، تصريح كرد: سفر نوري المالكي به ايران از اين جهت مي تواند در توسعه همكاري ها و روابط دو كشور موثر باشد.
سفير سابق ايران در عراق با اشاره به اينكه ميزان همكاري هاي اقتصادي در سال 89، 6/2 ميليارد دلار بود، گفت: در سال 90 حجم همكاري ها به عدد 9 ميليارد و700 ميليون دلار رسيده است كه نشان دهنده رشد حدود 50 درصدي همكاري ها بوده است.
وي با تاكيد بر اين امر كه اراده رهبران دو كشور در شرايط امروز عراق و ظرفيت هاي موجود همكاري مي طلبد كه حجم همكاري ها را توسعه دهيم، بيان كرد: هدف گذاري همكاري هاي اقتصادي براي سال 91 حداقل 12 ميليارد دلار پيش بيني شده است.
دبير ستاد توسعه اقتصادي ايران و عراق به تاثيرات ديگر سفر نوري المالكي به ايران اشاره كرد و اظهار داشت: با توجه به اينكه تحولات منطقه و نقش سازنده اي كه دو كشور مي توانند در حل مشكلات منطقه اي ايفا كنند، رايزني ها به حل مشكلات منطقه كمك خواهد كرد.
وي افزود: اخيرا شاهد برگزاري اجلاس سران اتحاديه عرب در بغداد بوديم كه پيام اين اجلاس نيز اين بود كه عراق به عنوان راه حل بخشي از مشكلات منطقه نقش ويژه اي را ايفا مي كند. از نظر جمهوري اسلامي ايران نيز نقش سازنده عراق مهم است و به همين دليل نيز اين سفر مي تواند رايزني هاي سياسي براي حل مسائل منطقه را نيز به دنبال داشته باشد.
سفر نوري مالكي به ايران در شرايطي صورت مي گيرد كه مسعود بارزاني رئيس منطقه كردستان اين روزها در سفري به تركيه با طارق الهاشمي معاون رئيس جمهور عراق كه به اتهام دست داشتن در انجام عمليات تروريستي عليه ملت عراق تحت تعقيب قضايي قرار دارد ديدار كرده است. تحليلگران معتقدند بارزاني و هاشمي در تلاش هستند با محوريت اردوغان نخست وزير تركيه، نوري مالكي را ساقط كنند.
اردوغان در ديدار با بارزاني مدعي شده است نوري مالكي آتش تنش مذهبي را در عراق شعله ور مي كند.
سخنان اردوغان در زمينه عراق و دولت اين كشور را بايد در راستاي سياست هاي اين كشور در مقابل محور مقاومت ارزيابي كرد.
نوري مالكي در پاسخ به اردوغان مي گويد: تركيه به دليل سياست هاي اردوغان به يك كشور دشمن در منطقه تبديل مي شود.
وي ادامه مي دهد: اظهارات اردوغان نشان مي دهد كه وي در توهم سلطه بر منطقه به سر مي برد.
گفتني است نوري مالكي نخست وزير عراق ديدگاهي مشابه ايران در زمينه سوريه دارد و سفر وي به ايران و حمله محور اردوغان- بارزاني و طارق الهاشمي به وي آن هم چند روز مانده به سفر نخست وزير عراق به ايران بايستي در اين راستا تحليل شود.
گفته مي شود ناآرامي هاي سوريه از محورهاي مذاكرات نوري مالكي با مسئولان كشورمان در اين سفر محسوب مي شود.
همچنين برگزاري دور بعدي مذاكرات ايران و 1+5 در بغداد اهميت مضاعفي به سفر مالكي به تهران بخشيده است.

ستاد كل نيروهاي مسلح : سپاه نماد اقتدار ملت ايران در دفاع از انقلاب و آرمان هاي بلند آن است

ستاد كل نيروهاي مسلح با گراميداشت دوم ارديبهشت ماه سالروز تصويب اساسنامه و تاسيس رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، اين نهاد را نماد اقتدار و توانمندي هاي سرشار ملت ايران در دفاع از انقلاب اسلامي و آرمان هاي بلند آن دانست.
در بخشي از اين بيانيه آمده است: پيروزي انقلاب اسلامي و ظرفيت و توانمندي سرشار آن در مهندسي افكار عمومي و آگاهي بخشي به جامعه بشريت و ايجاد گفتمان استكبار ستيزي فراتر از مرزهاي جغرافيايي ايران، از همان ابتدا دشمني و تهديدات قدرت هاي زورگو وسلطه گر را متصور ساخت و در مقابل حضرت امام خميني (ره) با تدبير حكيمانه و تاريخي خود تشكيل سپاه و شكل گيري نيرويي انقلابي، مومن و فداكار براي پاسداري از انقلاب را به مثابه ضرورتي حياتي و اجتناب ناپذير رقم زدند.
اين بيانيه مي افزايد: تاريخ سي وسه ساله استقرار نظام مقدس جمهوري اسلامي نشان مي دهد سپاه در اوج اقتدار و صلابت در تمامي عرصه هاي نياز انقلاب و كشور به سان دژ مستحكم ملت ايران عمل كرده و نقش كليدي خود در ناكامي و شكست توطئه ها و تهديدات گوناگون بيگانگان و ضد انقلاب در عرصه هاي مختلف جنگ هاي سخت، نيمه سخت و نرم را همواره مورد اعتراف دوستان و دشمنان انقلاب قرار داده است.
اين بيانيه در ادامه با برشماري كاركردهاي ويژه و سرنوشت ساز سپاه در صحنه هاي پاسداري از انقلاب اسلامي و رويارويي با دشمنان به خصوص در مقطع هشت سال دفاع مقدس و مصاف با فتنه آفريني هاي ضد انقلاب داخلي و نيز اشاره به خدمات پاسداران انقلاب در عرصه هاي مردم ياري، سازندگي و كمك به توسعه و پيشرفت كشور در زمينه هاي مختلف آورده است: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به بركت دستاوردهاي ناشي از سي و سه سال مجاهدت و فداكاري الهام بخش و مسئوليت پذيري متعهدانه در حوزه هاي گوناگون، امروزه به يك سازمان چند وجهي و تعيين كننده در كشور مبدل شده است به گونه اي كه با ورود به هر مقوله اي كه امنيت، توسعه و پيشرفت ملي اقتضاء نمايد موفقيت هاي بزرگ و گران سنگي را براي كشور به ارمغان مي آورد به گونه اي كه اينك در جاي جاي ميهن اسلامي نام و عمل انقلابي و ايماني سپاه بر تارك طرح هاي سازندگي و توسعه اقتصادي، عمراني، كشاورزي، علمي و فناوري مي درخشد.
اين بيانيه در پايان با تبريك فرا رسيدن دوم ارديبهشت (سالروز تصويب اساسنامه سپاه در شوراي انقلاب سال 1358) به فرماندهان و مسئولين سپاه و آحاد پاسداران انقلاب اسلامي و تعظيم به مقام شامخ شهيدان هميشه جاويد اين نهاد مقدس و تاكيد بر رسالت و مسئوليت اصحاب رسانه در معرفي جايگاه و نقش سپاه در دفاع از انقلاب و آرمان هاي نظام اسلامي آورده است: حافظه تاريخي ملت ايران گواهي مي دهد سپاه به عنوان يك نيروي همزاد انقلاب، همواره خود را سپر حوادث و بلاياي فراروي كشور قرار داده و در اين راه با جانفشاني و تلاش هاي صادقانه و خستگي ناپذير خود توطئه هاي دشمنان را خنثي و امنيت و آرامش لازم را براي جامعه اسلامي به ارمغان آورده است.

تسليم پيام كتبي وزير امور خارجه كويت به صالحي

سفير كويت در تهران روز شنبه در ديدار با وزير امور خارجه ايران پيام شيخ صباح خالد الحمد الصباح وزير امور خارجه اين كشور در خصوص توسعه و گسترش روابط دوجانبه را تسليم وي كرد.
علي اكبر صالحي وزير امور خارجه كشورمان در اين ديدار با تشكر و ابلاغ سلامهاي خود به همتاي كويتي اش، به روابط دوستانه بين دو كشور همسايه و مسلمان اشاره و ابراز اميدواري كرد در راستاي توسعه روابط فيمابين كميسيون عالي دو كشور در آينده نزديك تشكيل شود.
مجدي احمد ابراهيم الظفيري سفير كويت در تهران نيز بعد از ابلاغ سلام هاي وزير امور خارجه كشورش به صالحي، بر عزم و اراده جدي مقامهاي عاليرتبه كشورش بخصوص امير كويت و نخست وزير جديد اين كشور جهت توسعه و گسترش روابط دوستانه دو كشور تاكيد كرد.

ناگهان پرده برانداخته اي يعني چه؟! (خبر ويژه)

رفتار موذيانه و ضد حرفه اي بي بي سي فارسي صداي اعتراض گويانيوز را درآورد.
گويانيوز با مرور عملكرد چند روز گذشته شبكه بي بي سي فارسي، تصريح كرد كه اين شبكه به اصطلاح «فارسي» در قبال موضوع «خليج فارس» و جنجال رژيم امارات عربي و شيخ نشين هاي همسو عليه جزاير ايراني، به طور مطلق جانب شيخ نشين ها را گرفته و به سانسور مواضع روشن مقامات ايراني دراين باره پرداخته است. به گزارش گويانيوز اين در حالي است كه بي بي سي ضمن 5 گزارش، كوچك ترين موضع گيري هاي مقامات اماراتي را با لحني جانبدارانه پوشش داده است. اين پايگاه اينترنتي خاطر نشان كرد: در گزارش هاي بي بي سي فارسي هيچ اشاره اي به صدها سند و مدرك صريح تاريخي درباره مالكيت صدها ساله ايران بر اين جزاير كه در آرشيو ملي دولت بريتانيا نيز موجود است نشده است. بي بي سي فارسي، رسانه اي زيرنظر دولت بريتانيا است و به راحتي مي تواند به اسناد و مدارك تاريخي آن دسترسي داشته باشد. تمام اين اسناد و مدارك نشاندهنده مالكيت و حاكميت كامل و قطعي ايران بر جزاير خليج فارس و فارس بودن نام اين خليج در سده هاي مختلف تاريخي است.
يادآور مي شود جزاير ابوموسي و تنب بزرگ و كوچك طي قرن هاي متمادي- از زمان صفويه و افشاريه تا روزگار فتحعلي شاه بخشي از سرزمين و حاكميت ايران بزرگ شناخته مي شده اما به دليل بي كفايتي حاكمان قجري و پهلوي، انگليسي ها جزاير مذكور را به اشغال خود درآوردند و در سال 1971 نيز به هنگام تخليه منطقه كوشيدند ضمن به راه اندازي كشور جعلي به نام امارات عربي، بذر اختلاف را در منطقه پراكنده كنند.
شبكه بي بي سي رسما از سوي سرويس جاسوسي ام آي6 و وزارت خارجه انگليس مديريت مي شود.
تحليل گران معتقدند جنجال بي پايه دولت امارات، در راستاي انحراف افكارعمومي از ناكامي بزرگ آمريكا و انگليس در مذاكرات اسلامبول حكايت دارد. اما اگر اين خيمه شب بازي از شيوخ اماراتي پذيرفته باشد، به مديريت بي بي سي كه دستپاچه شده و هويت واقعي خود را- بدون نقاب- لو داده اند بايد گفت «ناگهان پرده برانداخته اي يعني چه؟!».

آنقدر غصه شما را مي خوريم كه نگو و نپرس! (خبر ويژه)

مهدي كروبي سه شنبه گذشته به كاشان سفر كرده بود.
به گزارش پايگاه اينترنتي گروهك ملي- مذهبي، ظاهراً يكي از فرزندان كروبي وي را در اين سفر همراهي كرده است.
انتشار خبر اين سفر تفريحي در حالي است كه پيش از اين رسانه هاي ضدانقلاب از حضور ميرحسين موسوي و زهرا رهنورد در يكي از مناطق ويلايي شمال كشور در ايام نوروز و ملاقات با فرزندان خود در شمال خبر داده اند. تصوير اين سفر هم اكنون در عرصه اينترنت منتشر شده اما مورد سانسور رسانه هاي مدعي حمايت از فتنه سبز قرار گرفته است.
به گزارش جام نيوز يكي از كاربران بالاترين ضمن انتشار تصوير فوق در پست خود نوشت: «چندي است عكسي از ميرحسين موسوي منتشر شده است كه وي را در ويلايي در شمال كشور نشان مي دهد. گفته مي شود وي در جريان ديدار نوروزي با فرزندانش به روستايي در شمال كشور رفته است. اين اصلاً چيز بدي نيست ولي نكته عجيب اين است كه طرفداران آقاي موسوي اصرار دارند كه وي همچنان در حبس خانگي بوده است و حتي لينك هايي كه تحت اين عنوان به بالاترين فرستاده شده، تحت عنوان «خبر غيرواقعي»[!] حذف گرديده اند. به راستي چرا مدعيان طرفداري موسوي از انتشار عكس وي در ويلاي شمال هراس دارند؟ آيا فكر مي كنند اگر موسوي به شمال كشور رفته، مرتكب گناهي شده است يا خداي ناكرده تقدسش مخدوش گشته است؟»
اين خبرها در حالي منتشر مي شود كه سيدمحمد خاتمي نيز روز جمعه 12 اسفند 90، محافل تحريم كننده انتخابات مجلس را قال گذاشت و ضمن حضور در ويلاي شخصي برادر خود در يكي از روستاهاي اطراف دماوند(روستاي وادان) راي خود را در صندوق انداخت. شبكه بالاترين كه همچنان با وجود سپري شدن 50 روز از انتخابات مجلس، از خاتمي عصباني است، خطاب به وي نوشت: ما را به خير تو اميد نيست، شر نرسان. آقاي خاتمي سياست را ببوس و بگذار كنار، تو مرد مبارزه نيستي و بهتر است به همان كارهاي فرهنگي و استراحت در باغچه دماوند بپردازي.

به فرموده منوشه امير؛ البته واضح و مسلم و مبرهن است كه...! (خبر ويژه)

«تحليل هاي منتشره در محافل اپوزيسيون رژيم، شكل انشانويسي مدرسه اي، رفع تكليفي و زور زوركي پيدا كرده است.»
اين تحليل را پايگاه اينترنتي گروهك «حزب مشروطه (ليبرال- دموكرات)» منتشر كرد و تأكيد نمود اغلب نوشته هاي منتشره در رسانه هاي اپوزيسيون از عبدالكريم سروش و مسعود بهنود گرفته تا ابراهيم نبوي و محمد نوري زاد، انشا نويس هايي در حد آسمان و ريسمان بافتن است. سايت irancpi در ارزيابي خود خاطرنشان مي كند: انشانويسي در ميان مخالفان رواج پيدا كرده است؛ مطالبي كه شكل ندارد و فاقد استدلال است. انشا نويس عمدتاً مي خواهد حرف بزند بي آن كه چيزي بگويد، صفحه را سياه كند و نمره بگيرد. از نظر محتوا آشفته و شلخته است. مي توان هر بخشي از آن را حذف كرد بي آن كه به كليتش ضربه بخورد و چرا كه اساساً كليتي در كار نيست. انشانويس،عالم نماست و حرف هاي قلمبه سلمبه مي زند اما چيزي به آگاهي مخاطب نمي افزايد. در حالي كه سعي مي كند جالب باشد، حرف جديدي نمي زند. سر هم بندي كليشه هاي تكراري است.
نويسنده ادامه مي دهد: اين انشاء ها به تمامي گرفتار سفارشي، اجباري و مصنوعي بودن است . موضوع، واژه ها و گفته هاي آن، همه صوري و دستوري هستند. آغاز آن «البته واضح و مبرهن است كه...» و پايان آن «پس ما نتيجه مي گيريم كه...» انشا براي همين كش مي آيد كه پيام خود را لابه لاي پرگويي هاي بي در و پيكرش گم كند و همه شلختگي هايش را بپوشاند. اين قالب به كرات در جنبش سبز ديده مي شود. دل نوشته هاي اينان حرف هاي تكراري است كه مي توان با دستكاري نام ها، تاريخ ها و اماكن، يكي را از آن ديگري جا زد. بهنود كسي است كه به معني واقعي كلمه آسمان و ريسمان به هم مي بافد. نمونه ديگر ابراهيم نبوي و سروش هستند. نبوي به مرور جاي شوخي و فكاهه را با تدريس ايدئولوژي تدوين استراتژي و تاكتيك عوض كرده و سروش به لفاظي علاقه وافري دارد. اما انشانويس محدود به اينان نيست. در ميان ديگر گرايش هاي اپوزيسيون هم به كرات از اين انشاءها كه از سر تكليف و زور زوركي نوشته مي شود، ديده مي شود.

جوانفكر باز هم به جدول زد! (خبر ويژه)

علي اكبر جوانفكر (مدير ايرنا و سرپرست روزنامه ايران) براي چندمين بار به مصاحبه با نشريات زنجيره اي پرداخت. پيش از اين (آبان90) مصاحبه وي منجر به توقيف موقت روزنامه زنجيره اي اعتماد شده بود.
جوانفكر در مصاحبه با شرق، ضمن ترويج خط حلقه انحرافي در زمينه ايجاد تقابل درون نظام گفته است: آيا آقاي احمدي نژاد بايد برود در مجمع تشخيص مصلحت نظام در كنار فردي بنشيند كه چشم ديدن او را در قامت رئيس جمهور ندارد و از همه ابزارهاي در اختيارش براي تخريب شخصيت وي چه در قبل از انتخابات 84 و چه در سال هاي پس از آن استفاده كرده است؟... كسي را به جاي او در شهرداري تهران قرار داده اند، كه رقيب ناكام او درانتخابات بوده است و همچنان از موضع مدعي و رقيب با او تعامل مي كند. در راس قوه مقننه با كسي بايد تعامل كند كه با وجود برخورداري از حمايت اصولگرايان، در انتخابات رياست جمهوري سال 84، آراي ناچيز آورده است و البته قرار داشتن دو برادر در راس دو قوه مقننه و قضاييه نيز تجربه سخت و سنگيني براي او بوده است...
اين اظهارات مغرضانه و آنارشيستي در حالي است كه رئيس جمهور برخلاف ميل حلقه انحرافي، روز گذشته در جلسه مجمع تشخيص مصلحت نظام حضور داشت. همچنين اظهارات از موضع بالا و غيرمنطقي مدير ايرنا در تناقض با انتخاب مردم است، چرا كه اگر انتخاب مردم محترم است- كه قطعا چنين است- همان مردمي كه رئيس جمهور را برگزيده اند، به نمايندگان مجلس و شوراي شهر تهران نيز رأي داده اند كه برآيند رأي آنها انتخاب رئيس مجلس و شهردار تهران بوده است (فارغ از نقد و انتقادي كه به عملكرد هر يك از مسئولان مي توان داشت).
طبق اظهارات اختراعي آقاي جوانفكر كه هيچ پايه و مبنايي ندارد، منطقا بايد قانون اساسي را تعطيل و تفكيك قوا و نهادها را تعطيل كرد و رقباي هر كس را كه رئيس جمهور مي شود، به جرم رقابت با نامزد برنده كاملا از كار بيكار و بازنشسته كرد!
جوانفكر در مصاحبه با روزنامه شرق نكته جالبي نيز درباره نقش مشايي گفته است: الان با حضور مشايي در كابينه، ديدگاه فني دولت تا حدود زيادي متزلزل شده و مديران با بحث هاي عرفاني روي كار آمده اند كه باعث مشكل براي دولت شده اند...
تمايل مكرر جوانفكر براي مصاحبه با روزنامه شرق در حالي است كه احمدي نژاد پيش از اين گفته بود روزنامه هاي كيهان و شرق را نمي خواند. با اين حال معلوم نيست چرا مدير ايرنا با روزنامه هاي زنجيره اي از اين دست- براي چندمين بار- احساس صميميت مي كند و بحث هاي انحرافي و اختلاف افكنانه را پيش مي كشد.
وي اسفندماه گذشته در حالي كه به يك سال صبر و محروميت از 3 سال فعاليت مطبوعاتي به خاطر جرايم ارتكابي ضدامنيتي محكوم شده بود، اقدام به برگزاري مصاحبه مطبوعاتي كرد و كوشيد در پوشش حمايت از رئيس جمهور، از مسئوليت تخلفات خود شانه خالي كند. جوانفكر در آن مصاحبه مدعي شده بود هيئت تشكيل شده براي نظارت بر اجراي قانون اساسي، حتي مي تواند بر عملكرد شوراي نگهبان نظارت كند؛ اين در حالي است كه طبق قانون اساسي اين شورا، شوراي نگهبان قانون اساسي و تنها نهاد معتبر براي تفسير اين قانون عالي است.
روزنامه تحت مديريت جوانفكر پيش از اين هم با انتشار ويژه نامه تلاش كرده بود برخي از متهمان پرونده فساد بزرگ بانكي را به حاشيه ببرد و به زعم باطل خود آنها را به حاشيه امن ببرد.
وي قبلا گفته است: محكوميت من به نفع مصالح نظام نيست(!)
اين نكته نيز شايان ذكر است كه حلقه انحرافي در حالي كه به ايجاد چالش و تقابل در درون نظام دامن مي زند، برخي پيوندها را با جريان فتنه و بازيگران عمده آن برقرار كرده است.

همه شان نوكر سرشكسته اند غير از ما كه چاكريم! (خبر ويژه)

ارگان حلقه لندن، نشست اخير شماري از عناصر فراري در لندن را نشانه «شكست سخت» اپوزيسيون دانست.
«جرس» ضمن تبرئه خود و با تصريح بر اينكه طيف هايي از اپوزيسيون دنبال جلب حمايت هاي آمريكا و اسرائيل هستند، نوشت: «هدف غرب و به ويژه اسرائيل سرنگوني رژيم است. آن ها براي تحقق اين هدف به اپوزيسيوني نيازمندند كه بتواند پروژه دلخواه شان را در ايران پياده كند. اما اپوزيسيون پيكره يك پارچه اي نيست. نگاهي به پيكره اپوزيسيون خارج نشين نشان مي دهد كه مجاهدين خلق داراي ساختاري ضد دمكراتيك استبدادي است. اما همين سازمان ضد دمكراتيك اينك به طور كامل در اختيار نهادهاي امنيتي «غرب» قرار دارد و از همه گونه كمك هاي مالي و سياسي آن ها بهره مند است. همچنين سازمان هاي مختلف سلطنت طلب كه خواهان بازگشت سلطنت پهلوي به ايرانند كه شاه فراريش با كودتاي 28 مرداد به قدرت بازگشت وعده مي دهند در صورت بازگشت به قدرت رفتاري دموكراتيك خواهند داشت. به آنها مي توان كومله و پژاك را هم اضافه كرد. با اين حال اسرائيل و آمريكا مي دانند كه اين هر دو گروه در ميان مردم ايران و به ويژه جوانان پايين تر از 30 سال كه اكثريت جمعيت كشور را تشكيل مي دهند، بدنامند. پس براي آن كه بتوان جبهه اي را به وجود آورد كه نيروهاي بدنام بتوانند ستون فقرات ائتلاف سياسي دلخواه امپرياليسم را تشكيل دهند و در زير يك چتر و ستاد فرماندهي مشترك عليه رژيم كار كنند، به نيروهائي نياز است كه نقش «محلل» يا واسطه را بازي كنند. نقش نشست هاي لندن و استكهلم و واشنگتن ايجاد فضاي مناسب براي آغاز همكاري مجاهدين خلق، سلطنت طلبان و گروه هاي قومي است. به عبارت ديگر، با پادرمياني اين واسطه هاي به ظاهر خوشنام ازدواج سياسي شاهزاده رضا پهلوي با خانم مريم عضدانلو(رجوي) مي تواند تحقق يابد».
جرس بدون اشاره به حضور شبه اصلاح طلباني نظير حقيقت جو، افشاري، تهوري، غفوري و... در اين مراسم ازدواج ربع پهلوي و قجر عضدانلو گزارش مي دهد: در كنار اين تلاش ها برنامه ريزان «غرب» كوشيدند در حوزه سياسي نيز نيروهاي مخالف رژيم اسلامي را با خود همراه سازند. در حال حاضر تقريباً تمامي سازمان هاي سياسي ضددمكراتيك كم و بيش با «غرب» همكاري مي كنند و بخشي از آنان در رابطه با منافع اين كشورها در ايران به خرابكاري و ترور مشغولند. در كنار آن دولت هاي «غرب» با ايجاد پروژه هاي دانشگاهي مختلف همچون پروژه هاي «دمكراسي براي ايران» مي كوشند بخش ديگري از نيروهاي آكادميك سكولار را با سياست ضد ايراني خود همراه سازند. برگزاري كنفرانس هاي مختلف در لندن، پاريس، كلن، استكهلم و اينك در واشنگتن نشان از اين موضوع است. با اين حال برگزاري كنفرانس واشنگتن در روزهاي 7 و 8 آوريل آشكار ساخت برنامه اي كه توسط برخي براي بخشي از اپوزيسيون خارج نشين تدارك ديده شده بود، با شكستي سخت روبه رو شد.
سايت وابسته به محسن كديور و عطاءالله مهاجراني در ارائه اين گزارش و در توضيح دلايل شكست نشست واشنگتن خاطرنشان كرد: دليل اول اينكه يك تيم 7 نفره از 70 تن براي شركت در اين كنفرانس دعوت كرده بود، اما به روايتي فقط 20 تن از دعوت شدگان در اين كنفرانس شركت كردند. عكس ها و فيلم هائي كه از اين كنفرانس پخش شده اند، نشان مي دهند كه بيش تر صندلي هاي سالن كنفرانس خالي بود. دو ديگر آن كه برخي از اعضاء سازمان هاي «چريك هاي فدائيان خلق- اكثريت»، «اتحاد فدائيان خلق»، و «جمهوري خواهان دمكرات و لائيك» كه در گذشته به صورت فردي در كنفرانس هاي مشابه اي شركت كرده و اين بار نيز به اين كنفرانس دعوت شده بودند، گويابنا بر تصميم هاي تشكيلاتي از شركت در كنفرانس واشنگتن خودداري كردند.
جرس همچنين درباره هزينه هاي نشست نوشت: هيئت برگزار كننده كنفرانس واشنگتن گفته بود هزينه اين سمينار توسط ايرانيان «دموكراسي خواه» و كساني كه به كنفرانس دعوت شده اند، تامين خواهد شد. اما سخنگوي هيئت برگزار كننده در مصاحبه با برنامه افق «صداي آمريكا» گفت: با بودجه اي كه در اختيار داشتند، نمي توانستند با بيش از 60 تن كنفرانس را تشكيل دهند. «ايرانيان دموكراسي خواه» نيز پديده اي مه آلود و ناشناخته است. از سوي ديگر، هر چند آقاي شهريار آهي عضو كميته برگزار كننده اين كنفرانس نبوده است، اما او در اين گونه نشستها رضا پهلوي رانمايندگي مي كند. كسي كه در تازه ترين موضع گيري هايش «از اسرائيل» خواست تا «منابع مالي، تكنولوژيكي و منابع ديگري» را در اختيار مخالفان رژيم ايران قرار دهند!!»
جرس در ادامه تأكيد كرد: چون برخي از شركت كنندگان در كنفرانس واشنگتن به نارسيسم، يعني خودشيفتگي بيمارگونه و آلوده به نخوتي فزاينده دچارند، پس مي پندارند هر كاري كه مي كنند، بايد كاري باشد كارستان. به همين دليل برخي از اين خانم ها و آقايان خود را «استراتژيست هاي» اپوزيسيون برون مرزي رژيم ناميدند كه پس از 30 سال به اين در و آن در زدن و از اين ريسمان به آن ريسمان آويزان شدن، با آن كه نتوانسته اند يك كنفرانس 70 نفره را سازمان دهي كنند، اما مدعي اند كه گويا در كنفرانس واشنگتن توانسته اند اسم رمزي را بيابند كه مي تواند موجب شكستن «طلسم» فروپاشي گردد.
اين پايگاه اينترنتي در ادامه درباره ارزيابي واقعي غرب نوشت: هدف غرب برخلاف موضع اسرائيل نه تعطيلي كامل نهادهاي علمي و صنعتي هنر ايران بلكه مهار آن است. از سوي ديگر غرب مي داند كه ايران به خاطر داشتن منابع غني و موقعيت ژئوپولتيك، يكي از بازيگران مهم در سياست خاورميانه است و چنين دولتي را نمي توان با تحريم و تهديد به جنگ در منطقه منزوي كرد. حتي ميليتاريزه كردن خاورميانه نيز گرهي از مشكل آمريكا باز نخواهد كرد.
يادآور مي شود برخي اعضاي حلقه لندن، خود پيوند وسيعي با سرويس هاي اطلاعاتي غربي دارند و افشاگري هايي از اين دست را براي بالا بردن موقعيت خود در سرويس هاي اطلاعاتي متبوع خويش انجام مي دهند.