(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 17 اردیبهشت 1391 - شماره 20201 

نمايشگرهاي هوشمند
اميدهاي تازه براي درمان نابينايي
نوبرانه هاي خطرناك
چگونه از ستون فقرات خود محافظت كنيم؟
قلب را دريابيم!
جوجه طوطي زشت!



نمايشگرهاي هوشمند

عليرضا سزاوار
در حال حاضر بسياري از مردم علاقه زيادي به خريد نمايشگرهاي ديجيتالي دارند، بدون اينكه در نظر داشته باشند آيا اين تلويزيون ها نظرشان را جلب مي كند يا نه؟ به طور كلي در تلويزيون هاي ديجيتالي دو فاكتور بسيار مهم وجود دارد؛ نخست اينكه تلويزيون از چه فناوريي استفاده مي كند و دوم اينكه چه نوع سيگنال هايي دريافت مي كند؟ يك نمايشگر ژاپني كه به تازگي عرضه شده است، داراي 1200 خط افقي حاوي پيكسل تصويري است كه تركيب آنها روي يكديگر موجب ايجاد تصوير مي شود.
اين در حالي است كه ديگر تلويزيون هاي ديجيتالي فقط حاوي 720 خط افقي هستند و تلويزيون هاي معمولي هم تنها 480 خط افقي دارند. طرزكار به اين صورت است كه در تلويزيون هاي معمولي، خطوط فرد در يك شصتم ثانيه و بلافاصله پس از آن نيز خطوط زوج در يك شصتم ثانيه روشن مي شوند. سرعت روشن و خاموش شدن اين خطوط زوج و فرد به قدري سريع است كه چشمان بيننده تصاوير را به صورت كاملا پيوسته مشاهده مي كند.
اين در حالي است كه در نمايشگرهاي كامپيوتر يا نمايشگرهايي از اين نوع، براي نشان دادن تصوير روي صفحه از روش «اسكن كردن تدريجي» استفاده مي كنند، يعني در هر تصوير يا فريم، تصوير هر خط جداگانه روشن مي شود.
در تلويزيون هاي ديجيتالي، دقيقا شاهد تلفيقي از فناوري پخش تلويزيوني و مانيتوري استفاده شده هستيم و در نهايت استانداردي با مشخصه 1080 پـيكسل براي نمايش تصوير ايجاد مي شود.
در واقع براي بيننده هاي تلويزيوني معمولي آرايش سيگنال هاي ورودي چندان اهميت ندارد. اين در صورتي است كه تلويزيون هاي HD نيازمند دريافت سيگنال هاي ديجيتالي هستند و به همين دليل هم به گيرنده ديجيتالي مجهزند و نيازي به آنتن ندارند، ضمن اينكه اين تلويزيون ها اين قابليت را دارند كه هر نوع سيگنال ورودي را دريافت كنند، اما سيگنال هاي غيرديجيتالي را با كيفيت كمتري نمايش مي دهند.
اما آنچه بسيار حائز اهميت است اينكه شفافيت هر تلويزيون در نمايش تصوير تا چه حد است؟ بدون شك شفافيتتلويزيون هاي ديجيتالي بسيار بيشتر از تلويزيون هاي معمولي است، زيرا تلويزيون هاي HD داراي تعداد بسيار بيشتري پيكسل يا سلول نمايش تصويري هستند.
در واقع تلويزيون هايي كه تصاوير را با بالاترين درجه شفافيت (1080 پيكسل) نمايش مي دهند، تعداد پيكسل هاي آن 6 برابر تلويزيون هاي معمولي يا آنالوگ است. سوالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه چرا كيفيت تصوير در تلويزيون هاي ديجيتالي با وجود اينكه همگي از تكنولوژي پيشرفته استفاده مي كنند، يكسان نيست؟
جواب اين پرسش ساده است زيرا اكنون تلويزيون هاي جديدي به بازار آمده اند به نام ETV كه در واقع در ميانه راه دنياي تلويزيون هاي ديجيتالي هستند و از نظر فناوري توليد، از تلويزيون هاي آنالوگ پيشرفته تر ولي از تلويزيون هاي ديجيتال عقب ترند و شفافيت تصاوير آنها در حد اين تلويزيون ها نيست، در حالي كه به عنوان تلويزيون هاي ديجيتالي به خريداران معرفي مي شوند.
از سوي ديگر در بسياري از فروشگاه هاي عرضه محصولات تصويري، فروشندگان، تلويزيون هاي ديجيتالي را به يك منبع ارسال سيگنال ديجيتال ارتباط نمي دهند. يعني در اين فروشگاه ها تلويزيون هاي ديجيتالي را مثلا به پخش كننده هاي DVD وصل نمي كنند يا به سيستم هاي ماهواره اي ارتباط نمي دهند تا سيگنال هاي تصويري درجه يك به تلويزيون ها ارسال شود.
يكي ديگر از مشخصات تلويزيون هاي ديجيتالي اين است كه داراي حداقل 720 خط افقي حاوي سلول هاي تصويري هستند.
اين در حالي است كه تمام توليدكنندگان تلويزيون (چه از نوع ديجيتال و چه آنالوگ) براي بيان ميزان شفافيت محصولات خود، معمولا از تعداد پيكسل هاي موجود در عرض و ارتفاع تصوير تلويزيون هاي توليدي خود استفاده مي كنند كه اين نسبت در تلويزيون هاي ديجيتالي به ترتيب بايد حداقل 720+1080 پيكسل در عرض و ارتفاع باشد. هرچه اين درصد بزرگ تر باشد، بيانگر شفافيت و كيفيت بيشتر تصوير تلويزيون هاي ديجيتالي است.
به طوري كه تلويزيون جديدي كه هم اكنون كره اي ها توليد كرده اند، داراي شفافيتي به قدرت 1200+1320 پيكسل است كه در نوع خود (با توجه به بزرگ بودن طول و عرض آن) بسيار قابل توجه است، ضمن اينكه اين نمايشگر داراي صفحه نمايش عريض تري نسبت به ديگر انواع است و نسبت عرض به ارتفاع آن هم زياد است و در نتيجه از فاصله هاي دور هم مي توان تصاوير باكيفيتي از آن را مشاهده كرد و اين ويژگي موجب شده از آن به عنوان نسل جديد نمايشگرهاي تبليغاتي ياد كنند.
اين در حالي است كه در تلويزيون هاي آنالوگ معمولي صفحه نمايش عريض نيست و تقريبا مربع شكل است. تلويزيون هاي ديجيتالي براي نمايش يك تصوير ديجيتالي، كاملا تجهيز شده اند و مانند تلويزيون هاي معمولي هيچ نيازي به تغيير دادن سيگنال هاي دريافتي ندارند.
نكته بسيار مهمي كه بايد به آن توجه داشت اين است در صورتي كه برنامه هاي تلويزيوني به صورت ديجيتالي، ضبط و پخش نشود (كه در بسياري از كشورها به همين شكل صورت مي گيرد)، خريدن تلويزيون هاي ديجيتالي دور ريختن پول است.
در حال حاضر در كشورهاي پيشرفته تعداد برنامه هاي ديجيتالي كه توليد مي شوند، روز به روز گسترش بيشتري پيدا مي كنند، به طوري كه هم اكنون بيش از 50درصد مردم انگليس از تلويزيون هاي ديجيتالي استفاده مي كنند. به همين دليل هم در كشورهاي پيشرفته، صنعت تلويزيون هاي كابلي رو به افول است.
در كشورهايي هم كه برنامه هاي تلويزيوني هنوز به صورت ديجيتال در نيامده اند و به اين زودي ها هم توليد و پخش نخواهند شد، بهترين روش استفاده از اين تلويزيون ها اتصال آنها به سيستم هاي گيرنده ديجيتال يا اتصال به پخش كننده هاي DVD است.
آيا تاكنون به اين نكته توجه كرده ايد كه تلويزيون ديجيتالي شما در چه محلي بايد نصب شود؟ بسياري از مدل هاي تلويزيون هاي HDTV به سادگي روي ديوار قابل نصب هستند كه البته براي اطمينان از نصب درست و كامل آن، بايد از كيت هاي مخصوصي كه همراه با پايه هاي آن عرضه مي شود، استفاده كرد يا روي يك دكور قرار داد كه نور زيادي به سمت آن نتابد.
اگر بينايي چشمان شما كامل است و مي خواهيد يك تصوير را در بهترين شرايط تماشا كنيد، بايد فاصله چشمان شما تا تلويزيون به اندازه 5/2 برابر ارتفاع تصوير باشد و فقط در چنين شرايطي است كه از كيفيت تصاوير مي توانيد لذت ببريد. در غير اين صورت بهتر است كه به تصويري كه از تلويزيون آنالوگ پخش مي شود، بسنده كنيد. تلويزيون هاي HDTV را مي توان تاحدودي به حسگرهاي CCD كه در دوربين هاي ديجيتالي استفاده مي شود، تشبيه كرد.
با افزايش درجه شفافيت دوربين هاي ديجيتالي مثلا از 2 مگاپيكسل به 3 مگاپيكسل، تفاوت بسيار زيادي در كيفيت تصاوير گرفته شده رخ مي دهد، در حالي كه افزايش كيفيت 4 مگاپيكسل به 5 مگاپيكسل تا اين اندازه نيست.
در دوربين هاي ديجيتالي و همين طور در تلويزيون هاي ديجيتالي، درجه شفافيت بالا از اهميت بسيار زيادي برخوردار است و اين اهميت با بزرگ تر شدن تصوير به مراتب بيشتر مي شود. به طور مثال يك بيننده درجه شفافيت و كيفيت تصوير را در استاندارد در يك تلويزيون 21 اينچ چندان حس نمي كند، ولي اگر تلويزيوني كه تماشا مي كند مثلا 50 اينچ شود، در اين صورت P1080 تفاوت هاي بسيار زيادي حس مي كند.
اين هم يكي از دلايل مهمي بود كه كره اي ها بزرگ ترين نمايشگر HD را توليد كنند، هر چند ديگر رقباي آنها به خصوص فيليپس بيكار نخواهد نشست و اعلام كرده اند كه تلويزيون ديجيتالي مخصوص بازي هاي الكترونيكي همچون «پلي استيشن» را راهي بازار مي كنند.
سرمايه گذاري ها و پيشرفت هايي كه در زمينه تلويزيون هاي ديجيتالي هم اكنون در جهان در حال انجام است، اين اميدواري را ايجاد مي كند كه در آينده اي نزديك رقابت در اين زمينه موجب افزايش بيشتر كيفيت آنها و همچنين كاهش قيمت اين محصولات شود تا همه بتوانند از اين جعبه جادويي استفاده كنند.

 



اميدهاي تازه براي درمان نابينايي

محققان انگليسي با پيوند سلولهاي گيرنده نور به شبكيه چشم موش هاي كور، موفق به درمان نابينايي آنها شدند.
به گزارش ايسنا محققان موسسه چشم پزشكي كالج لندن در اين تحقيق سلول هاي گيرنده نور «فتورسپتور) را از موش هاي سالم استخراج كرده و به شبكيه موش هاي شب كور پيوند زدند.
دو نوع گيرنده نوري ميله اي و مخروطي در چشم وجود دارد كه سلول هاي پيوندي از نوع سلول هاي نابالغ ميله اي شكل اند كه مسئول قدرت بينايي در نور كم بويژه ديد شب هستند.
در تحقيقات قبلي مشخص شده بود كه پيوند سلولهاي مخروطي به چشم بسيار دشوار است.
پس از گذشت 4 تا 6 هفته از هر 6 سلول پيوندي يك سلول قادر به برقراري ارتباط براي انتقال اطلاعات بصري به مغز بود.
محققان ديد موش هاي تحت درمان با سلول هاي پيوندي را در يك مار آبي پر پيچ و خم مورد بررسي قرار دادند.
موش هاي تحت درمان قادر به ديدن نشانه هاي بصري براي كشف پلت فرم پنهان در مار بودند و بوسيله آن مي توانستند از آب خارج شوند، اما موش هاي فاقد سلول پيوندي با پيمودن مسير طولاني و از روي شانس، سكوي خروجي را پيدا مي كردند.
آزمون مار نشان داد بخش قابل توجهي از بينايي موش ها پس از پيوند سلول هاي گيرنده نوري، بازسازي مي شود.
پروفسور «رابين علي» سرپرست تيم تحقيقاتي در بيمارستان چشم پزشكي مورفيلد اعلام كرد: براي نخستين بار توانستيم اثربخشي پيوند سلولهاي گيرنده نوري به شبكيه چشم را در بهبود بينايي نشان دهيم و اميدواريم كه بتوانيم اين روش درماني را با استفاده از گيرنده هاي نوري مشتق شده از سلولهاي بنيادي جنيني بر روي انسان مورد آزمايش قرار دهيم.
با وجود كسب نتايج اميدواركننده، محققان اعلام كرده اند كه براي ايجاد يك روش موثر درمان انواع دژنرسانسهاي ارثي شبكيه، تحقيقات بيشتري بايد صورت گيرد.
از دست دادن سلول هاي گيرنده نوري (فتورسپتور) علت اصلي نابينايي در بسياري از بيماري هاي چشم از جمله دژنراسيون ماكولا سالمندان (AMD)، رتينيت پيگمنتوزا و نابينايي مرتبط با ديابت است.

 



نوبرانه هاي خطرناك

ميوه هاي نوبر اين روزها به خاطر قيمت بالايشان سر و صدا به پا كرده اند، اما شايد بد نباشد كه بدانيد اين نوبرهاي زودرس، نه تنها براي اقتصاد خانواده تهديد به حساب مي آيند، بلكه ممكن است سلامت خانواده شما را هم تهديد كنند!
به گزارش مهر، استفاده از هورمون ها و مواد شيميايي در پرورش ميوه باعث مي شود ميوه ها ظاهر بهتري پيدا كنند، درشت تر و آبدارتر شوند و زودتر از زمان طبيعي شان به بازار برسند. همه اين ها يك معنا دارد: مشتري بيشتر، قيمت بالاتر و سود اقتصادي بيشتر. اين ميوه ها با كمي دستكاري هرموني، مي توانند آن قدر بزرگ شوند كه ركورد گينس را هم ثبت كنند. مثل خيار 2 متري كه دو سال قبل ركورددار گينس شد يا سيب زميني 11 كيلويي كه در سال 2006 براي پرورش دهنده اش ركوردزني كرد.
اما حتي اگر ميوه ها ركوردشكن هم نشوند، رشد سريع آنها كمك مي كند تا يك فصل زودتر به بازار برسند و به خاطر نوبر بودن، قيمت هاي نجومي پيدا كنند و سود چشمگيري را به جيب پرورش دهنده شان بريزند. اما صرف نظر از همه اين ها، ميوه هاي هورموني طعم اصلي خود را ندارند و در رقابت با ميوه هاي ارگانيك حرفي براي گفتن نخواهند داشت. آنها به سرعت تغيير رنگ مي دهند و بافت و عطرشان از بين مي رود.
اين ميوه هاي آبكي و بي مزه، يك ايراد جدي ديگر هم دارند و آن خطري است كه براي سلامت محسوب مي شوند. هورمون هاي كشاورزي، مي تواند باعث تغيير تركيبات ميوه شده و تعادل هورموني بدن افراد را به هم بزند. در نتيجه بيماري هاي هورموني و مشكلاتي مثل چاقي را به وجود مي آورند. دليلش هم آن است كه وقتي ميوه با كمك هورمون و يا گازهاي خاص زودتر از حد طبيعي مي رسد، حامل هورمون هايي مي شود كه مي توانند سوخت و ساز بدن را تغيير داده و در جذب چربي ها مشكل به وجود آورند. در نتيجه شما حتي با رعايت رژيمي پر از ميوه و سبزي ها هم چاق مي شويد و بافت هاي چربي در بدن تان انباشته مي شود.
علاوه بر اين، استفاده زياد و طولاني مدت از هورمون ها، كودها و گازهاي شيميايي، باعث مي شود عناصر كميابي مثل روي، آهن، مس و منگنز در ميوه ها به حداقل برسند و ميوه خواص اصلي اش را از دست بدهد. كوچك بودن فضاي گلخانه ها هم مزيد بر علت مي شود تا نور خورشيد به طور مستقيم به محصولات گلخانه اي نتابد و محصولات با كمبود ويتامين «ث» و ساير مواد مغذي ها روبه رو شوند. بعضي از اين ميوه ها، ژن هاي تغيير شكل يافته اي دارند كه ممكن است باكتري هاي موجود در روده را تغيير دهند و بدن را نسبت به آنتي بيوتيك ها مقاوم كنند. حتي بعضي محققان معتقدند مصرف بي رويه هورمون ها و كودهاي شيميايي مي تواند با افزايش ميزان نيترات خاك، باعث بروز سرطان معده شود؛ سرطاني كه اين روزها به شدت در دنيا شيوع پيدا كرده است.
البته به كارگيري كمك كننده ها در پرورش گياهان فقط به خاطر كسب درآمد بيشتر نيست. افزايش بي رويه جمعيت نياز به مواد غذايي را بيشتر مي كند و در نتيجه چاره اي جز روي آوردن به بيوتكنولوژي كشاورزي و توليد محصولات دستكاري شده براي افزايش ميزان توليد نمي ماند.
موزها هسته داشتند
تا صدسال پيش هيچ كس فكر نمي كرد كه هندوانه مي تواند شبيه يك مكعب باشد و سيب ها به جز پوست، گوشت قرمز رنگ هم داشته باشند. اما حال مي توانيد در خانه تان بنشينيد و به يك كشاورز سفارش خيار صورتي رنگ بدهيد و منتظر باشيد با دستكاري هاي ژنتيكي، ميوه مورد علاقه تان توليد شود!
بيوتكنولوژي در دنياي كشاورزي، تغييرات بزرگي ايجاد كرده است. ميوه هاي با كيفيت تر، متنوع تر و محصولات بيشتر، مهم ترين دستاوردي است كه از تركيب علم ژنتيك با كشاورزي به دست آمده است.
شايد برايتان عجيب باشد اگر بدانيد موزها در گذشته هسته داشته اند و كشاورزان با دستكاري و اصلاح ژنتيكي آنها، هسته را از بذرشان حذف كرده اند! البته موزهاي وحشي كه در مناطق آفريقايي مي رويد، هنوز پر از هسته هاي ريز و درشت هستند اما چون اين هسته ها شكل ظاهري ميوه را تغيير مي دهند و خوردن آن را هم مشكل مي كنند، محققان دست به كار شدند و با كشت موز از راه پاجوش (نوعي قلمه) آن ها را بدون هسته پرورش دادند. موزهايي كه ما مي خوريم، از طريق شاخه هاي مادر تكثير مي شوند و نه از طريق هسته هايشان. بنابراين موز كاملاً يك ميوه نيست چون مهم ترين مشخصه ميوه، تكثير از طريق هسته هاست!
حذف هسته البته فقط به موز محدود نمي شود. پرتقال ها و مركبات هم جزو ميوه هايي هستند كه بي هسته آنها پرطرفدارتر است. بنابراين محققان با روش هايي مثل پرتوتابي گاما، بذر مركبات يا ديگر ميوه هاي هسته دار را اصلاح ژنتيكي كرده و آنها را خوش خوراك مي كنند.
هندوانه هاي تو زرد
هندوانه هاي زرد رنگ يكي ديگر از غافلگيري هاي عصر امروز در زمينه پرورش ميوه هستند كه ورود آنها به كشور، خيلي ها را شگفت زده كرده بود. اين هندوانه ها كه به هندوانه هاي آناناسي هم معروفند، يكي از 50 نوع هندوانه موجود در دنياي كشاورزي هستند كه با دستكاري ژنتيكي، رنگدانه هاي آنها حذف شده و به رنگ زرد توليد مي شوند.
بافت اين ميوه نرم تر از هندوانه هاي قرمز است و چون رنگدانه «ليكوپن» از آن حذف شده، خاصيت آنتي اكسيداني زيادي ندارد. اما اين هندوانه ها براي سلامت چشم، قلب و عروق و سيستم ايمني بدن سودمند هستند و انرژي بسياري توليد مي كنند.
مكعب گران قيمت
هندوانه ها در سال هاي اخير يك تغيير ديگر هم داشتند و شكل گرد يا بيضي شان را با مكعب هاي خط كشي شده و منظم عوض كردند. اين هندوانه هاي مربع شكل، مهم ترين مزيتي كه دارند، حمل و نقل ساده شان است كه احتمال از بين رفتن بخشي از بار را به حداقل مي رساند. هندوانه هاي مكعبي در ظرف هاي مربع پلاستيكي رشد مي كنند و بسيار گران تر از هندوانه هاي گرد معمولي به فروش مي رسند. اين شيوه پرورش كه اختراع يك كشاورز ژاپني است، باعث مي شود هندوانه ها كمتر از معمول شيرين باشند و بيشتر براي تزيينات استفاده شوند. 7 سال قبل اين هندوانه هاي مكعبي در ايران با تغييرات ژنتيكي پرورش پيدا كردند كه ويتامين A بيشتر و طعم شيرين تري داشتند و مهم تر از آن بدون هسته بودند.
آبدار و تو سرخ
پرتقال هاي نافي، شايد محبوب ترين پرتقال هايي باشند كه براساس حادثه كشف شدند و يكي از موفق ترين جهش هاي ژنتيكي پرتقال لقب گرفتند. اين پرتقال ها كه در ميان خود پرهاي كوچك تري دارند به پرتقال واشنگتن هم معروفند و اولين بار در يكي از باغات آمريكا كشت شدند. درواقع يك شاخه و ميوه هاي روي آن به صورت نافدار درآمدند و بعدها با پيوند آن، اين گونه جديد پرتقال تكثير شد. درست مثل پرتقال هاي خوني كه آنها هم نتيجه يك جهش ژنتيكي هستند.
سيب هاي تو سرخ هم يكي ديگر از ميوه هاي غافلگير كننده اي هستند كه اولين بار در انگلستان توليد شد اما اين روزها مي توانيد آن را از شاهرود تهيه كنيد. سب تو سرخ در اندازه سيب گلاب است و طعم ترشي دارد. جالب است بدانيد كه اين سيب، حاصل يك روش سنتي در پيوند است و هيچ تغيير ژنتيكي در آن اتفاق نيفتاده است. اين سيب ها آنتي اكسيدان بيشتري دارند و در برابر هواي آزاد كمتر تيره مي شوند.

 



چگونه از ستون فقرات خود محافظت كنيم؟

شايد براي شما اتفاق افتاده كه دچار درد قسمت تحتاني كمر با انتشار به قسمت هاي پايين تر بدن شويد. اين درد گاهي هم با ضعف پاها همراه است و حتي ممكن است بدون عارضه قبلي ايجاد شود و تا چند روز هم ادامه پيدا كند.
اين مشكل به دلايلي از جمله فشار يا آسيب به اعصابي كه از كانال نخاعي خارج مي شوند، ايجاد مي شود. در منطقه اي در بخش تحتاني كمر رشته هاي عصبي انتهاي نخاعي كنار هم قرار گرفته و عصب سياتيك را تشكيل مي دهند. افرادي كه مبتلا به سياتيك هستند معمولاً نزديك به 50 سال دارند. خوشبختانه 90 درصد افرادي كه سياتيك دارند بدون هيچ مداخله جراحي بهبود پيدا مي كنند.
معمولاً اين بيماري زماني رخ مي دهد كه مركز ژله مانند ديسك بين مهره اي در قسمت مهره هاي كمر به داخل يا بخش مياني ديسك برآمدگي پيدا مي كنند. اين حالت سبب ايجاد فشار به اعصاب قسمت انتهايي كمر يعني جايي مي شود كه شاخه اي از طناب نخاعي در آن وجود دارد يا سبب وارد آمدن فشار به خود اعصاب سياتيك مي شود.
ديگر دلايل سياتيك عبارتند از: خراب شدن جسم مهره يا آرتريت تخريب كننده به دنبال ساييدگي يا آسيب استخوان هاي مهره اي. اين موضوع مي تواند سبب تنگي نخاع شود كه ممكن است اعصابي را كه در كانال نخاعي هستند تحت فشار قرار دهد.
مشكلات عروقي ناحيه اي به دنبال ناهنجاري هاي عروق خوني در داخل و اطراف كانال نخاعي كه باعث بروز مشكلات خون رساني و تغذيه منطقه مي شوند. به ندرت، وجود توده هاي خوش خيم يا بدخيم و تومور در داخل كانال نخاعي، در فضاي بين مهره ها و رشد تومور ممكن است سبب فشار به طناب نخاعي و اعصابي شود كه از آن خارج مي شود.
ساير دلايل مثل ضربه، عفونت و التهاب هم مي تواند بافت هاي عصبي را تحت تأثير قرار دهد. تشخيص شرح حال كامل به همراه معاينه جسمي براي تعيين موقعيت و منشأ اعصاب ملتهب شده و رد ساير علت هاي احتمالي هم ضروري است.
عكسبرداري با اشعه ايكس لازم است اما گاهي عكسبرداري نمي تواند مشكل را مشخص كند. عكسبرداري با اشعه ايكس مي تواند بيماري اسپونديلوزيس، ديسك هاي تنگ شده يا بيرون زدگي هايي را مشخص كند كه ممكن است نشان دهنده تومور نخاعي باشد.
ساير آزمون هاي تشخيصي عبارتند از: تصويربرداري به روش ام.آر.آي، تصاويري ايجاد مي كند كه مي توان ديسك هاي بين مهره اي، رباط ها و عضلات را همانند تومورها مشاهده كرد.
تصاوير سي.تي. اسكن از نخاعي كه در آن با استفاده از تزريق ماده حاجب به داخل نخاع، مي توان طناب نخاعي و اعصاب را مشاهده كرد.
تسكين درد سياتيك به وسيله داروهاي مسكن معمولي و داروهاي موسوم به بدون نسخه مثل داروهاي ضدالتهاب غير استروئيدي مثل بروفن انجام مي شود. گاهي يك پزشك ممكن است داروهاي استروئيدي را براي رفع درد تجويز يا ترزيق كند يا التهابي كه همراه با سياتيك ايجاد شده است، كاهش پيدا كند.

 



قلب را دريابيم!

بدون شك قلب تاثير گذارترين عضو بدن ماست زيرا خون حاوي اكسيژن را به همه عضوها مي رساند. معمولا وقتي يك لخته خون موجب انسداد جريان خون در رگ خون رسان عضله قلب مي شود، قسمتي از عضله قلب تخريب شده يا آسيب مي بيند و اين معضل مي تواند كشنده باشد.
در گذشته حمله قلبي بسيار كشنده بود ولي امروزه به دليل آگاهي بيشتر از علايم، نشانه ها و درمان هاي پيشرفته تر، بسياري از افرادي كه دچار حمله قلبي مي شوند، زنده مي مانند. شيوه زندگي سالم مي تواند ريسك فاكتورهايي كه باعث تنگي شريان هاي خون دهنده قلب مي شود را كنترل كرده و شما را در اولين حمله قلبي و حمله هاي بعدي محافظت كند. همچنين واكنش و عملكرد سريع باعث نجات بسياري از زندگي ها مي شود.
حمله قلبي وقتي روي مي دهد كه راه جريان خون به قلب به طور نسبي يا كامل مسدود مي شود. از اين رو، در طول اولين ساعت بروز علايم حملات قلبي است كه داروهاي بازكننده لخته هاي خون و ديگر درمان ها مانند آنژيوپلاستي در باز كردن شريان هاي مسدود شده و به جريان انداختن خون بيشترين تاثير را دارند. هر چه شريان زودتر باز شود و خون در رگ هاي بسته شده جريان يابد درمان بهتر خواهد بود و بيمار زنده خواهد ماند. اما متاسفانه از هر پنج بيمار حمله قلبي فقط يك نفر به موقع به اورژانس بيمارستان رسانده مي شود تا به موقع از درمان هاي موثر بهره مند شود.
اغلب حمله هاي قلبي در نتيجه جمع شدن موادي به نام پلاك در ديواره هاي دروني شريان هاي كرونري (رگ هاي خون رسان) رخ مي دهد. رگ هاي كرونر، اولين رگ هايي هستند كه از آئورت منشعب مي شوند و خون رساني به خود قلب را در تمامي سطوح به انجام مي رسانند.
رسوب چربي در امتداد آنها يكي از دلايل اصلي انسداد جريان خون قلب است. حمله قلبي هنگامي رخ مي دهد كه لخته اي به حد كافي بزرگ در شريان تنگ شده به وسيله پلاك ايجاد مي شود و همه يا بيشتر جريان خون در آن شريان را قطع مي كند.
تحقيقات انجام شده در دانشگاه بوفالو نيويورك نشان مي دهد كه ايجاد لخته به علت پارگي پلاك رخ مي دهد. در اين حالت لخته اي روي سطح پلاك تشكيل مي شود. اين لخته مي تواند باعث انسداد كامل جريان خون شود. آسيب ديدن بخشي از عضله قلب باعث مي شود كه قلب نتواند تلمبه كردن خون را به خوبي انجام دهد. در اين حالت ممكن است درد يا ناراحتي قفسه سينه، بازو، پشت يا فك؛ تنگي نفس يا ساير علايم بروز كند. اگر انسداد شريان در طول چند ساعت برطرف نشود، بخشي از عضله آسيب ديده قلب خواهد مرد و بافت جوشگاهي جاي آن را خواهد گرفت.
فاكتورهاي مشخصي كه عوامل خطرسازي كرونري ناميده مي شوند، ريسك حمله قلبي را بالا مي برند. اين فاكتورها باعث تشكيل ناخواسته و رسوبات آترواسكلروز شده كه شريان هاي بدن از جمله قلب را تنگ مي كنند. عوامل خطرسازي بيماري كرونري عبارتند از: فشار خون بالا، سطح بالاي كلسترول خون، سيگار كشيدن، كم تحركي، چاقي، ديابت، استرس و سابقه خانوادگي به حمله قلبي.
در اين ميان عواملي كه قابل تغيير نيستند هم عبارتند از:
عوامل ارثي: بيشتر بيماري هاي قلبي و عروقي داراي سابقه خانوادگي هستند
جنسيت: مردان به خصوص در سنين پايين تر شانس بيشتري براي ابتلا دارند
سن: اكثر حملات قلبي در افراد بالاي 65 سال سن، رخ مي دهد
عواملي هم كه قابل تغيير هستند عبارتند از:
سيگار كشيدن: سيگاري ها دو برابر بيشتر در معرض خطر قرار دارند
فشار خون بالا: چون سبب افزايش كار قلب مي شود
كلسترول بالاي خون: سبب رسوب در ديواره شريان مي شود
علايم حمله قلبي:
حمله قلبي معمولا به طور ناگهاني روي مي دهد و در هر مكاني ممكن است، اتفاق بيفتد. بسياري از افرادي كه دچار حمله قلبي مي شوند علايم و نشانه هاي اخطاردهنده (آنژين) را ساعت ها، روزها يا هفته ها قبل نشان مي دهند.
زودرس ترين علامت پيش بيني كننده حمله قلبي دردي است در قفسه صدري كه به طور مكرر با حركت و فعاليت شروع شده و با استراحت برطرف مي شود. برخي از حملات قلبي ناگهاني و شديد هستند، اما اكثر آنها به آهستگي آغاز مي شوند و با درد يا ناراحتي خفيفي همراه هستند.
احساس ناراحتي، فشار، پري يا درد در مركز قفسه سينه كه بيش از چند دقيقه به طول انجاميده يا رفع شده و دوباره برگردد و نيز احساس درد يا ناراحتي در يك يا هر دو بازو، پشت، گردن، فك يا معده از مهم ترين علامت هاي شكل گيري حمله قلبي هستند.

 



جوجه طوطي زشت!

جوجه طوطي Kea كه پس از تولد از سوي والدينش رها شد، داراي ظاهر و صورتي استثنايي است .
به گزارش مهر، اين جوجه طوطي كه« نلسون »نام دارد، بي ترديد مي تواند داعيه دار زشت ترين پرنده جهان باشد كه از سوي پدر و مادرش پس از سردرآوردن از تخم در باغ وحش برگزوو در آلمان رها شد ه است .
اگرچه نلسون مي تواند دست كم با علم به اين كه روزي به يك طوطي از نژاد kea تبديل خواهد شد، احساس آرامش كند اما در حال حاضر به عنوان تركيبي از يك موجود فضايي و يك جوجه سوخاري توصيف شده است.
براساس گزارش ديلي ميل، اين جوجه طوطي تنها جوجه اي بود كه از سه تخم ديگر تبديل به جوجه شده است، اما ماه گذشته درست پس از تولد از سوي والدينش طرد شد.
از آنجا كه سن اين جوجه طوطي بسيار كم است نيازمند مراقبت 24 ساعته است. وي چهار هفته نخست زندگي را درون يك دستگاه ويژه رشد جوجه سپري كرده است.
نوع kea طوطي هاي بزرگي هستند كه در اصل در نيوزيلند زندگي مي كردند، اين نوع طوطي ها به هوش و كنجكاوي خود شناخته مي شوند.
طوطي هاي بالغ از اين دست به رنگ سبز زيتوني در مي آيند .

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14