(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 22 مرداد 1391 - شماره 20280

درحاشيه فيلم سينمايي «لاله»
وقتي آب سربالا مي رود!
تأملي در نسبت ميان حقيقت شب قدر و وضعيت سينماي ايران
كاش «قدر» خود را بدانيم!
نگاهي ديگر به وضعيت شبكه نمايش خانگي
تهديدهاي يك فرصت فرهنگي!
مروري ديگر بر دلائل بحران كمبود مخاطب در سينما
سينما و دوري از مردم
پيشنهاد شبكه قرآن براي تشكيل اتحاديه خبرنگاران قرآني
گدايي كارگردان هاليوودي در حمايت از رقيب اوباما و واكنش بي بي سي
پنجمين جشنواره نماز و نيايش به روايت دوربين برگزار مي شود
برگزيدگان ايده هاي قرآني در بازي هاي رايانه اي
مجاهدت هاي خاموش به روايت يك فيلم
پخش تصاوير شوكه كننده از بازيگر انگليسي


درحاشيه فيلم سينمايي «لاله»

وقتي آب سربالا مي رود!

علي امامي
1. مدتي است كه بخش سينمايي وزارت ارشاد اعلام كرده كه مي خواهد فيلمي در باره زندگي خانم لاله صديق صرفا براي مخاطبان خارج از ايران بسازد و تصوير زن ايراني را در ذهن جهانيان اصلاح كند. افراد و مراكزي اعلام كرده اند كه با اين كار مخالفند و كميسيون فرهنگي مجلس نيز گفته اعلام كرده كه به شرط خواندن فيلمنامه و تاييد آن، با ساخت فيلم موافق خواهد بود.
با يك نگاه به قانون اهداف و وظايف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، مي توان به روشني فهميد كه وزارت ارشاد از طرف قانونگذار، موظف به انجام فعاليت هاي نظارتي، هدايتي و حمايتي در زمينه امور فرهنگي و هنري است. در كنار سه بند قانون كه صراحتا وظيفه نظارتي و هدايتي براي وزارت ارشاد ذكر شده، حتي يك كلمه يا مفهموم تلويحي از «توليد» آثار هنري ذكري به ميان نيامده است. همچنان كه هيچ جا حرفي از وظايف و تعهدات ارشاد در زمينه تعيين « كميت توليدات آثار هنري» يا «كنترل بازار» به ميان نيامده است.
يعني اگر فرض كنيم كه در سال فقط يك فيلم سينمايي ساخته شود، يا به جاي آن، 100 فيلم توليد شود، وزارت ارشاد مسئوليتي در قبال كم يا زياد شدن شمار توليدات در برابر قانون و مردم ندارد. اما بر اساس همين قانون، موظف است چه يك فيلم ساخته شود و چه صد فيلم، بر محتواي آن نظارت داشته باشد و نحوه نظارت و حدود آن هم تعريف شده است. به اين ترتيب، اگر مثلا در سال گذشته فيلم هايي با مضامين ضد خانواده و خيانت زن و شوهر به يكديگر ساخته شده است كه بنا به قول آقاي شمقدري، صرفا با اعلام محدوديت سني براي مخاطبان قابل نمايش است، معني اش اين است كه وزارت ارشاد به وظايفش در كنترل و نظارت بر مراحل پيش از توليد عمل نكرده است.
گاهي شاهديم كه مثلا معاون امور سينمايي وزارت ارشاد، بيش از آن كه مراقب كيفيت محتوايي فيلم هايي از اين دست باشد، گزارش مي دهد كه تاكنون مثلا 40 فيلم در حال توليد است و تا پاييز ان شاالله به 100 فيلم مي رسد! و با ارائه اين آمار در صدد است كه اثبات كند وزارت ارشاد دارد خوب كار مي كند. گويي ارشاد يك موسسه فيلمسازي است!
در حالي كه آنچه مسئوليت مصرح و مستقيم ارشاد است، كميت توليدات نيست. اتفاقا اشكال اصلي دقيقا از جايي شروع مي شود كه وزارت ارشاد درباره ساخت فيلم هم احساس تكليف مي كند.
2. حال ببينيم وزارت ارشاد براي ساخت چه فيلمي احساس تكليف كرده است. هم اكنون كه پاي يكي از توليدات ارشاد به محافل و مجالس باز شده است، به راحتي مي توان به عنوان يك مطالعه موردي، بعضي از غلط هاي مصطلح مديريتي و سياستي را در حوزه فرهنگ و هنر كشور كه موجب اشكالات و انحرافاتي نه چندان كوچك مي شود، مشاهده كرد. اين يادداشت، بر مبناي فيلم لاله، به شرح يكي از اين اغلاط مصطلح مي پردازد.
آن طور كه در خبرها آمده است، آقاي شمقدري، رئيس سازمان سينمايي(چه بر اساس تدبير شخصي يا بر اساس دستور مقامات بالاتر، كه فرقي هم ندارد) تصميم گرفته فيلمي را بر اساس زندگي و فعاليت هاي يك بانوي رالي سوار توليد كند. فرض كنيم كه الگوي داخلي و خارجي زن موفق ايراني، يك بانوي رالي سوار است. فرض كنيم كه براي خارجي ها مهم است كه بدانند زنان ايراني اصولا علاقه مند مسابقات رالي هستند و كاملا هم موفقند.
بحث از جايي ايجاد مي شود كه در اين كار، پاي يك تهيه كننده بدسابقه كه در كارنامه اش توليد فيلم هاي غير اخلاقي وجود دارد در ميان است. مخالفت عمده مخالفان نيز از همين جا شروع مي شود.در پاسخ به اين انتقادات، استدلال آقاي شمقدري اين است كه اين فرد، مستقيما در ساخت آن فيلم ها نقشي نداشته و فقط امكانات شركتش را در اختيار گذاشته است. بعد، براي اثبات اين ادعا مجبور مي شود دوره هايي آموزشي در باره مراحل ساخت فيلم و پيش توليد و پس توليد براي منتقدانش برگزار كند و توضيح دهد كه تهيه كننده موصوف، فقط در مراحل پس از توليد، امكانات موسسه اش را در اختيار گذاشته است و گناهي متوجه شخص او نيست. البته صنعت اتومبيل راني را هم در استدلالش بي نصيب نمي گذارد و اشاره مي كند كه آقاي اسي نيك نژاد نهايتا يك قطعه ساز بوده است.(كه البته ما كه در اين تشبيه، وجه شبه را نيافتيم!)
ادعاي بي اطلاعي آقاي نيك نژاد از محتواي فيلم هاي ساخته شده در موسسه اش، قابل قبول نيست. لازم است به مسئولين سينمايي كه خود بهتر اين موضوع را مي دانند يادآوري كرد كه ساخت فيلم هاي غيراخلاقي در سراسر دنيا و البته در آمريكا تابع قوانين و قواعدي است و از پروتكل هايي پيروي مي كند كه همه
دست اندركاران اين فيلم ها، چه فعالان توليد و چه پس از آن، از محتواي اين فيلم ها آگاهي كامل دارند و تعهداتي را براي انجام اين امور در حال و آينده مي پذيرند و اعلام مي كنند. و از آن جا كه اين صنعت، يك سوداگري بسيار سودآور است، قوانين آن بسيار جزئي تر و دقيق تر است كه براي پرهيز از خيلي مسائل، از بازگو كردن يا پرداختن به جزييات خودداري مي كنيم.
فعالان اين گونه سرگرمي و صنعت غير اخلاقي، در خود جامعه سينمايي داراي سطح بندي مشخص هستند و چارچوب هايي براي زندگي و فعاليت هاي اجتماعي و سياسي شان در همان جامعه به ظاهر آزاد تعريف شده است. از جمله اين كه مثلا اين افراد مادام العمر از عضويت در موسسات خيريه و نيز حق تاسيس مراكز نگهداري كودكان يا مديريت و فعاليت در آموزشگاه ها و مدارس محرومند. ( كما اين كه در جامعه اروپا، حتي مردان يا زناني كه زندگي مشترك ناموفق داشته اند، حق اداره نشريات يا موسسات انتشاراتي براي كودكان را ندارند. با اين منطق كه كسي كه نتوانسته زنگي خودش را سامان دهد، صلاحيت تربيت نسل بعد را ندارد.)
اين حساسيت مدني در جوامع غربي به حدي است كه چند سال پيش، دختري كه تا مراحل نهايي انتخاب به عنوان دختر شايسته سال يكي از كشورها پيش رفته بود، به اتهام بازيگري در فيلم هاي غيراخلاقي، از رقابت بازماند و بر اساس قوانين موجود، از دور مسابقات حذف شد. جامعه غربي هم نپذيرفت چنين كسي را به عنوان دختر شايسته انتخاب كند؛ دختر شايسته اي كه مهم ترين عوامل انتخابش، ويژگي هاي فيزيكي اوست!
پس بپذيريم كه حتي با ناديده گرفتن شواهد غير قابل انكار، ادعاي بي اطلاعي آقاي نيك نژاد از محتواي فيلم ها بي اساس است.
اما حالا از بعد ديگري به مسئله نگاه كنيم. آقاي اسي نيك نژاد، داراي كارنامه اي سينمايي است كه در همه سايت ها و بانك هاي اطلاعاتي سينمايي دنيا با شرح محتواي فيلم ها و نمونه هايي از عكس بازيگران و پوستر فيلم ها ثبت شده و با اولين جست وجوي اينترنتي قابل دسترسي است. گيريم كه فيلم لاله با اغماض عين بي سابقه و تاريخي مسئولين سينمايي كشور و در غيبت غيرت ديني بعضي از ما ساخته شود. آيا اين فيلم در كنار كارنامه سينمايي يا تهيه كنندگي آقاي كارگردان قرار نمي گيرد؟ اگر فرزندان ما و مسئولين ارشاد بخواهند بقيه كارهاي اين فيلمساز را پي گيري كنند، تكليف چيست؟ آيا نمي توان تصور كرد تصوير پوستر زندگي خانم لاله صديق، به واسطه نام تهيه كننده يا كارگردان، در كنار پوستر فيلم هاي غيراخلاقي موجود در كارنامه آقاي نيك نژاد خواهد آمد؟ فارغ از اين كه خانم لاله صديق - با رعايت احترام ايشان به عنوان يك زن ايراني كوشا و به تعبير بعضي موفق - چه شهرتي در دنيا دارد، تصوير ايشان در كنار تصوير چه زناني منتشر خواهد شد؟ با فرض اين كه استدلال آقاي شمقدري را براي مصرف خارجي فيلم بپذيريم، آيا شايسته نام و اعتبار و شأن زن ايراني و شايسته غيرت ايراني و اسلامي است كه خداي ناكرده خانم لاله صديق در رديف زنان ناشايست معرفي شود؟ اين تصويري است كه مي خواهيم در دنيا از زن ايراني ارائه كنيم؟ اين است همه عقل و تدبير و انديشه و توان تشخيص ما براي استفاده از بيت المال و اموال عمومي براي معرفي زن ايراني؟
آقاي شمقدري در جمع نمايندگان عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي كه به درستي به ساخت اين فيلم اعتراض كرده اند، گفته است كه اين فيلم مصرف خارجي دارد. اين حرف يعني چه؟ آيا اگر ما فيلمي درباره الگوهاي واقعي زن مسلمان ايراني بسازيم، مخاطب خارجي ندارد؟ آيا مي توان در دنياي امروز براي فيلم ها جغرافياي مصرف تعيين كرد؟ فيلمي كه با اين هياهو ساخته مي شود، تماشاگر داخلي نخواهد داشت؟ آيا با ديدگاهي چنين منفعل مي خواهيم در برابر استكبار غرب بايستيم و جنگ فرهنگي كنيم؟
الحمدلله، به واسطه هوش و ذكاوت ايراني كه حاصل پاكي و پاكيزگي نسل ايراني است، جا به جاي دنيا مي توان نام و نشان ايرانيان موفق را ديد كه هر يك در رشته هاي فني و پزشكي و علوم فضايي و فناوري هاي ديگر مشغول خدمت به بشريتند. احتمال دارد به رفتار معدودي از اين جمع كثير نقدهايي نيز وارد باشد، اما بزرگان ايراني سراسر جهان در جايگاه و پايگاهي چنان رفيع هستند كه هر يك به تنهايي نماينده و مبلغ فرهنگ و هنر و انديشه و شخصيت ايراني و ايرانيانند.
آقاي اسي نيك نژاد با هر كارنامه اي كه داشته، همين كه به وطن بازگشته و همين كه به زبان، نسبت به گذشته اش اظهار ندامت مي كند، محترم است. اما حتي خودش هم نبايد انتظار داشته باشد كه با وجود فيلمهاي غيراخلاقي كه بحق يا ناحق در سوابق كاري اش قرار گرفته، چنين ماموريت خطيري را در ترسيم جايگاه زن ايراني به او محول كنند.
حرف را با يادآوري آن قول معروف تمام مي كنيم كه: ممكن است فلاني را به مسجد هم راه بدهيم، اما پشت سرش نماز نمي خوانيم!
3. يك جمع بندي: ترديدي نيست جاي بعضي چيز ها عوض شده است.
¤ يك تهيه كننده فيلم هاي بدنام، مامور توليد فيلمي شده كه مي خواهد مقام زن ايراني را به دنيا معرفي كند.
¤ آقاي شمقدري كه وظيفه اش نظارت و حمايت است، و كارنامه سال گذشته اش نشان از توفيق در همين كار را هم ندارد، براي توليد فيلم آستين بالا زده و با پيش بيني مبلغي كه در مصاحبه با پايگاه اينترنتي خانه ملت بيش از دو و نيم ميليون دلار اعلام كرده، قصد دارد فيلمي بين المللي بسازد.
¤ جالب تر از همه اين ها، اعلام شده كه كميسيون فرهنگي كه وظيفه اش ظاهرا قانون گذاري و نظارت است، مشغول خواندن و تصويب فيلمنامه لاله شده است!
¤ فكر نمي كنيدآب دارد سر بالا مي رود؟!
 


تأملي در نسبت ميان حقيقت شب قدر و وضعيت سينماي ايران

كاش «قدر» خود را بدانيم!

محمد قمي
پيش از هر چيز بايد اشاره كنم كه شايد- كه نه، حتما- عنوان اين نوشتار تا حدي براي مخاطبان عزيز سؤال برانگيز است كه به راستي چه نسبتي است ميان شب قدر و سينماي ايران؟
خاصه سينماي اين سال ها كه با بحران هاي مختلف از بحران مخاطب گرفته تا بحران مضمون و دوري از معنويت و حقيقت روبه روست. سينمايي كه با مردم فاصله اي بس بعيد دارد!
پاسخ به اين سؤال اين است كه ما در طرح چنين موضوعي صرفا به عينيت هاي به وقوع پيوسته يا در حال وقوع در سينماي ايران نظر نداريم بلكه علاوه بر اين، به مفاهيم بالقوه و قابليت دار براي پديدار شدن در اين حوزه هم توجه و تمركزي روا مي داريم.
به عبارت ديگر ما نبايد فراموش كنيم كه سينما در ايران يا جهان و در هر زمان و موقعيتي، علاوه بر داشته ها و خواسته ها، بايسته ها و ممكناتي هم دارد كه حال به هر دليلي از آن غفلت ورزيده است.
مثلا همين سينماي خودمان سال هاي سال است كه ميان تعداد معدود و محدودي از سوژه ها و ايده هاي تكراري عموما نازل و مبتذل در رفت و آمد است و دست و پا مي زند. اما آيا اين به اين معناست كه اصل سينما و قابليت هاي آن در همين سوژه ها و ايده هاي بسته و ناخجسته، محدود و اسير است؟
قطعا خير. سينما هزار و يك راه براي بازنمايي و تابش معنويت و حقيقت دارد كه البته طي اين سال ها كمتر جايگاهي در سينماي ما داشته است اما اين باعث نمي شود كه ما به قول معروف اين روزها كلا بي خيال اين زمينه ها و رويكردها و رهيافت هاي معنوي و معرفتي در سينما شويم.
بي ترديد يكي از مهم ترين مباني معرفتي و موقعيت هاي فكري و ديني و از مواقف مهم و خطير و حساس انديشگي در حوزه دين اسلام، شب هاي قدر است.
شب قدر با همه ويژگي ها و مراتب و اهميت و جايگاه بي نظيري كه در ازمنه ديني و فرصت هاي زماني طول سال داراست.
«قدر» در لغت به معناي اندازه و اندازه گيري است.(1) «تقدير» نيز به معناي اندازه گيري و تعيين است.(2) اما معناي اصطلاحي «قدر»، عبارت است از ويژگي هستي و وجود هر چيز و چگونگي آفرينش آن(3) به عبارت ديگر، اندازه و محدوده وجودي هر چيز، «قدر» نام دارد.(4)
بنابر ديدگاه حكمت الهي، در نظام آفرينش، هر چيزي اندازه اي خاص دارد و هيچ چيزي بي حساب و كتاب نيست. جهان حساب و كتاب دارد و براساس نظم رياضي تنظيم شده، گذشته، حال و آينده آن با هم ارتباط دارند.
استاد مطهري در تعريف قدر مي فرمايد: «... قدر به معناي اندازه و تعيين است... حوادث جهان... از آن جهت كه حدود و اندازه و موقعيت مكاني و زماني آنها تعيين شده است، مقدور به تقدير الهي است.»(5) پس در يك كلام، «قدر» به معناي ويژگي هاي طبيعي و جسماني چيزهاست كه شامل شكل، حدود، طول، عرض و موقعيت هاي مكاني و زماني آنها مي گردد و تمام موجودات مادي و طبيعي را دربرمي گيرد.
اين معنا از روايات استفاده مي شود؛ چنان كه در روايتي از امام رضا عليه السلام پرسيده شد: معناي قدر چيست؟ امام فرمود: «تقدير الشيء، طوله و عرضه»؛ «اندازه گيري هر چيز اعم از طول و عرض آن است.»(6) و در روايت ديگر، اين امام بزرگوار در معناي قدر فرمود: «اندازه هر چيز اعم از طول و عرض و بقاي آن است.»(7)
اندازه سينماي ايران چيست؟ چه از جهت ساختار فكري و مضامين بالقوه انديشگي كه عقبه و صبغه ديني و ملي ما از آن حكايت دارد و چه از جهت قابليت هاي ايجابي كه هم تجربه سال هاي گذشته مويد امكان پديد آمدن آن است و هم استعداد و خلاقيت محك خورده ايراني مسلمان در همه عرصه هاي فكري و فرهنگي و علمي آن را تأييد مي كند.
تنها پاسخ دادن به همين سؤالها و حتي انديشيدن به آنها نيز مي تواند دريچه اي باز كند در ذهن و دل و ديده ما تا جهان و سينماي ايران را جور ديگري ببينيم.
به قول سهراب؛
چشم ها را بايد شست؛
جور ديگر بايد ديد...
ــــــــــــــــــــــ
پي نوشت ها:
1- قاموس قرآن، سيد علي اكبر قرشي، ج 5، ص 246 و .247
2- همان، ص .248
3- الميزان، سيد محمد حسين طباطبايي، ج 12 ص 150 و .151
4- همان، ج 19، ص .101
5- انسان و سرنوشت، شهيد مطهري، ص .52
6- المحاسن البرقي، ج 1، ص .244
7- بحارالانوار، ج 5، ص .122
 


نگاهي ديگر به وضعيت شبكه نمايش خانگي

تهديدهاي يك فرصت فرهنگي!

حسين كارگر
شبكه نمايش خانگي، پس از تلويزيون، قدرتمندترين رسانه در جامعه امروز ايران است. از چند سال پيش كه عرضه فيلم هاي سينمايي از محدوده فروشگاه هاي محصولات سمعي و بصري خارج شده و به بقالي ها و سوپرماركت ها و فروشگاه هاي زنجيره اي راه يافت، اين شبكه تبديل به يك امپراتوري وسيع فرهنگي شد، به طوري كه اين عرصه، حالا مخاطبي به گستره همه مردم دارد. چه اينكه، اگر محدوديت سالن هاي سينما و قرار گرفتن آنها در يك يا چند نقطه از هر شهر، آن هم با هزينه اي نسبتاً گزاف، دسترسي عموم مردم به فيلم هاي سينمايي را كاهش داده، اما توزيع اين فيلم ها با قيمتي ارزان، امكان تماشاي آنها را براي شهروندان تسهيل بخشيده است.
اما به همان ميزان كه هزينه اين گونه آثار پايين است و امكان دستيابي به آنها ساده شده، محتوا و كيفيت فيلم هايي هم كه از اين طريق در دسترس مردم قرار مي گيرند نازل و ساده انگارانه است. به طوري كه در ويترين و سبد فيلم هاي وارد شده به مغازه ها، با محصولاتي مواجه مي شويم كه غالباً نوعي توهين به شعور و فرهنگ عمومي جامعه محسوب مي شوند. به در واقع اين فيلم ها را نبايد آثاري فرهنگي اطلاق كرد، بلكه بايد آنها را ترفندي كاسبكارانه دانست. بيشتر فيلم هايي كه از پرده سينماها يا به طور مستقيم از توليد به مصرف سوپر ماركت ها مي رسند، محصولاتي بنجل و سطح پايين و فاقد محتواي سالمي هستند.
كافي است به تعدادي از آثاري كه به تازگي به قفسه فيلم هاي فروشگاه ها راه يافته اند نظري بيفكنيم:
«زنان ونوسي، مردان مريخي« يكي از مبتذل ترين فيلم هاي سال هاي اخير سينماي ايران است. اين فيلم به اصطلاح كمدي، از انواع ترفندهاي پيش پا افتاده و نخ نماي شايع در فيلم فارسي ها بهره برده است؛ از استفاده ابزاري از زنان گرفته تا شوخي هاي دو پهلو و داستان كم مايه و ماجراهاي سطحي. وضعيتي كه درباره ديگر فيلم اين روزهاي شبكه نمايش خانگي يعني «اسب حيوان نجيبي است» به گونه ديگري رخ داده است. يك فيلم پوچ گرا كه ادا و اطوارهاي شبه روشنفكرانه را با ابتذالي غليظ در هم آميخته است. فيلم «قصه پريا» هم كه مدتي است در سوپرماركت ها خودنمايي مي كند نمونه يك فيلم فارسي سطحي و شعار زده است كه توهين به اقشار متدين را دستمايه درام قرار داده است.
اين وضعيت درباره خيلي ديگر از فيلم هاي اين روزهاي عرضه شده در فروشگاه هاي كشور قابل مشاهده است. «پرستوهاي عاشق»، «در امتداد شهر»، «كنسرت روي آب»، «مقلد شيطان» و ... كه همگي در شكل و شمايل هايي اغواگر و مخرب، بدون هيچ گونه بار فرهنگي و سازنده، صرفاً با رويكردي تجارتي و اقتصادي توليد شده اند.
نكته جالب، روش هاي برخي از اين فيلم ها براي جذب مشتري است. معمول است كه روي بسته هاي اين فيلم ها، خلاصه اي از داستان يا توضيحي كوتاه درباره مضمون فيلم داده مي شود تا مخاطب براي رسيدن به فيلم مورد نظر خودش راهنمايي شود، اما در پاره اي موارد ديده مي شود كه فيلم ها توضيحي فريبكارانه را روي بسته هاي خود ثبت مي كنند. اينكه يك فيلم به طور مبهم و تعليق آفرين و كنجكاوي برانگيز معرفي شود، يك سبك تبليغاتي بلااشكال است، اما اشكال از آنجايي است كه ناشران يك فيلم درباره محصول خود به مردم دروغ مي گويند. ايراد بزرگ تر اين است كه عمدتاً تمايلات منفي و حيواني را هم هدف قرار مي دهند. مثلاً يكي از فيلم هايي كه به تازگي وارد شبكه نمايش خانگي شده، موضوعي تراژيك و تلخ و در ارتباط با كودكان معلول دارد، اما عكس ها و توضيحات درج شده روي جعبه، آن را به عنوان يك فيلم سانتي مانتال عاشقانه و دختر - پسري معرفي كرده است! به نظر مي رسد كه بايد با اين گونه فريبكاري ها هم برخورد كنند.
مسئله عجيب اين است كه دستگاه هاي مسئول و دخيل در سينما حساسيتي كه براي فيلم هاي روي پرده! دارند، براي آثاري كه در شبكه نمايش خانگي منتشر مي شوند، ندارند. اين درحالي است كه فيلم هاي اكران شده در تالارهاي سينمايي، مخاطب محدود و خاصي دارند، اما فيلم هاي عرضه شده در شبكه نمايش خانگي با مخاطب عمومي و انبوه مواجه هستند. همان طوري كه اين فيلم ها در سوپرماركت ها به سود مادي بيشتري مي رسند، تأثيرگذاري اجتماعي و فرهنگي شديدتري هم پيدا مي كنند. به ويژه كه مقصد اصلي اين جريان، كانون خانواده و سلول مبنايي جامعه است. جايي كه اگر آسيب ببيند، دايره انحرافش به كل جامعه مي رسد و اگر اعتلا يابد، جامعه را به تعالي مي رساند.
طرح فروش فيلم ها در فروشگاه هاي عام گرچه قدرت مانور سينما در جامعه را بيش از پيش كرده، اما به دليل سهل انگاري در اين عرصه و سيل فيلم هاي سخيف، به يك فرصت معكوس و تهديد تبديل شده است. درحالي كه مي شد از اين فضا به نحو بهتري بهره برد و به عنوان يك كانال قوي براي نفوذ فيلم هاي فرهيخته و ارزشمند از آن در جامعه استفاده كرد.
 


مروري ديگر بر دلائل بحران كمبود مخاطب در سينما

سينما و دوري از مردم

مهدي اميدي
كمبود مخاطب و عدم استقبال مردم از فيلم هاي اكران شده در سينماها، يكي از مشكلات اساسي سينماي ايران است كه از اواخر دهه 70 تاكنون گريبان هنر هفتم كشورمان را گرفته است، به طوري كه تعداد تماشاگران سينما از ساليانه حدود 50 ميليون نفر تا سال 75 ، به كمتر از 15 ميليون نفر در سال رسيده است. اين وضعيت در سال جديد بحراني تر شده است. به اين ترتيب كه آمارها نشان مي دهند در اكران نوروز سال پيش، بيش از يك ونيم ميليون نفر به سينما رفتند، اما امسال اين رقم به 650 هزار نفر يعني نزديك به يك سوم كاهش يافته است. به راستي مشكل از كجاست؟ چرا مردم سينما نمي روند؟
سينما بايد آينه جامعه خود باشد و در صورتي مي تواند مخاطب انبوه، گيشه پررونق و بازگشت سرمايه را فراهم كند كه از پس نيازهاي متنوع جامعه بربيايد. اگر اين نكته را بپذيريم، اين سوال مطرح است كه چرا غالب فيلم هاي ما چنين توفيقي را به دست نمي آورد؟
واقعيت ناگوار درباره اين عرصه اين است كه سينماي ما متأسفانه آن طور كه شايسته است به نيازهاي اساسي مردم، توجه نشان نمي دهد و وقتي يك فيلم در كشور خودش منزوي باشد، چطور مي تواند فرامرزي شود؟ اگر يك فريم از يك فيلم آمريكايي پخش شود، بدون اشاره به نام سازنده، مي توان از روي ساختار و محتوا و فضاسازي، مليت آن را تشخيص داد. همچنين اگر يك نگاتيو از فيلم هندي را از روي زمين پيدا كنيم و جلوي آفتاب بگيريم، مي توانيم متوجه شويم كه ساخت كجاست. علت موفقيت هاليوود و باليوود اين است كه به ذائقه مخاطب و فرهنگ خود پاسخ مي دهند و با خنده ها، گريه ها، نيازهاي روحي و رواني و عاطفي و حتي جنبه هاي طبقاتي و مادي مردم همراه
مي شوند و آنها را به وجد و هيجان مي آورند.
برخي فيلم ها ممكن است با چارچوب آكادميك و قواعد خاص آن ساخته شود، اما اگر مخاطب جهاني و جدي از بين عامه مردم نداشته باشد، بايد در توفيق آن شك كرد. سينماي ايران به طوركلي به دليل وابستگي شديد به فيلم فارسي و وام داري موضوعي از سينماي جهان، نمي تواند به بطن زندگي مردم خود نزديك باشد. سينماگران به جاي پژوهش در بين اقليم هاي مختلف ايران زمين به دنبال ايده ها و سوژه هايي از فيلم هاي خارجي هستند و حتي در ساخت و فرم هم بدون استفاده از نوآوري و ابداع خاصي، عمل مي كنند. واضح است كه چنين فيلمي نمي تواند مورد توجه قرار بگيرد.
يكي از مشكلات اساسي فيلم هاي سينماي ما، شخصيت پردازي است و اگر سينماگران كاراكترهاي خود را از دل مردم پيدا نكنند، همچنان دور از توفيق باقي خواهيم ماند. ما قهرمان، پهلوان، پليس و كمديني كه واقعاً ايراني باشد در فيلم هاي مان نداريم و بايد ابعاد مختلف طبقات اجتماعي مردم، در سينماي ما ظهور و بروز پيدا كند.
يك مشكل بزرگ ديگري هم كه مي توان آن را عامل كاهش مخاطب سينما به حساب آورد، بالا رفتن قيمت بليت سينما است. يكي از رايج ترين گزاره هايي كه مردم درباره سينما نرفتن به كار مي برند، بالا بودن هزينه اين عمل فرهنگي است.
دور بودن سينماها از محل زندگي اغلب مردم كشورمان نيز از ديگر عوامل عدم استقبال از فيلم هاي سينمايي است. به عنوان مثال در شهر تهران، اكثر سينماها در مكان هاي خاصي چون ميادين اصلي شهر مانند انقلاب، ولي عصر(عج) و ... متمركز شده اند. خيلي از شهرها فاقد سينما هستند و تقريباً همه شهرستان ها فقط يك سينما، آن هم با امكانات و كيفيت غير استاندارد دارند.
علاوه بر اين مشكلات كه به درون سينما و سازوكارهاي آن بر مي گردد، بايد عوامل بيروني را نيز در نظر گرفت. بدون شك مهم ترين اين عوامل، گسترش رسانه ها و ابزارهاي سرگرم كننده ارزان تر و در دسترس تر در مقايسه با سينماست. افزايش شبكه هاي تلويزيوني و ماهواره اي، هجوم سيل آساي فيلم هاي شبكه نمايش خانگي - هم به شكل قانوني و هم قاچاق- ظهور اشكال جديد بازي هاي ويدئويي و رايانه اي و ... ازجمله اين عوامل است.
درباره اينكه با اين اوصاف، چرا برخي فيلم هاي سينماي ايران، روي خوش استقبال نسبي را به خود مي بينند، بايد گفت اين اتفاقات مقطعي و برهه اي هستند و به صورت مداوم و مستمر جريان ندارند. فيلم هاي پرفروش سال هاي اخير ما نوعي كليشه شكني را دستمايه قرار داده اند. ضمن اينكه تبليغات و جوسازي رسانه اي و مردمي نيز در جلب توجه عمومي نسبت به آنها موثر بوده است. «اخراجي ها3»، «قلاده هاي طلا» و ... كه در صدر فيلم هاي پرفروش يك سال اخير قرار دارند، همه واجد چنين خصوصياتي بوده اند.
 


پيشنهاد شبكه قرآن براي تشكيل اتحاديه خبرنگاران قرآني

در مراسم تجليل از خبرنگاران فعال قرآني كه به مناسبت روز خبرنگار در نمايشگاه بين المللي قرآن برگزار شد، پيشنهادي مبني بر تشكيل انجمن خبرنگاران قرآني و ديني در كشور از سوي شبكه راديويي قرآن مطرح شد.
در مراسم تجليل از خبرنگاران و باتوجه به گردهمايي فعالان قرآني در عرصه خبر و رسانه باتوجه به نياز جامعه قرآني تشكيل اتحاديه خبرنگاران قرآني پيشنهاد شد.
هدف از تشكيل اين اتحاديه تعامل بيشتر خبرنگاران قرآني و هم انديشي و استفاده از تجربيات يكديگر به منظور ارتقاي سطح اخبار قرآني عنوان شد.
 


گدايي كارگردان هاليوودي در حمايت از رقيب اوباما و واكنش بي بي سي

«كلينت ايستوود»، هنرپيشه و كارگردان هاليوود، براي حمايت مالي از ميت رامني، نامزد جمهوري خواه انتخابات رياست جمهوري آمريكا از مردم پول مي گيرد!
ايستوود درباره اين كانديداي انتخابات آمريكا گفته است: «اين مرد (رامني) خيلي خوش تيپ تر از اوني هست كه فقط فرماندار باشه، اما همچنين به نظر نمي رسه كه بتونه رئيس جمهور بشه.»
به گزارش جام نيوز، شبكه بي بي سي در واكنش به حمايت ايستوود از رقيب اوباما مدعي شد: «برخي از تحليلگران سياسي مي گويند، اگرچه بسياري از راي دهندگان معتقدند، ميت رامني در اقتصاد نسبت به باراك اوباما برتري دارد؛ اما هنگامي كه به صفتي تحت عنوان «دوست داشتني بودن» مي رسد، باراك اوباما چيز ديگري است!»

 


پنجمين جشنواره نماز و نيايش به روايت دوربين برگزار مي شود


پنجمين جشنواره ملي نماز و نيايش به روايت دوربين از تاريخ دوم تا پنجم بهمن امسال در استان قم شهرستان قم برگزار مي شود. اين جشنواره امسال با موضوع هاي نگاه ژرف، عميق و هنرمندانه به معبود، بررسي ابعاد بي كران معنوي نماز و نيايش، نماز و نيايش در زندگي مردم و اثرات فرهنگ ساز آن در جامعه، تأثيرگذاري رفتارهاي ديني خانواده بر فرزندان، عوامل و شيوه هاي تشويق و ترغيب جوانان و نوجوانان به نماز، نماز و نمازخواني در اجتماعات، نقش نماز در ايجاد وحدت و يكپارچگي و رشد فضايل اخلاقي و اهتمام به امر به معروف و نهي ازمنكر در ترويج نماز و نيايش در سه بخش مسابقه فيلم كوتاه، عكس و فيلمنامه توسط انجمن سينماي جوان برگزار خواهدشد.

 


برگزيدگان ايده هاي قرآني در بازي هاي رايانه اي

برگزيدگان بخش ايده هاي قرآني دومين جشنواره بازي هاي رايانه اي تهران در قالب مراسمي با حضور مسئولين و علاقه مندان به عرصه بازي هاي رايانه اي در حاشيه نمايشگاه بين المللي قرآن كريم معرفي شدند.
بخش ايده هاي قرآني را بنياد ملي بازي هاي رايانه اي با هدف گسترش معارف ارزشمند قرآن كريم براي نخستين بار در كشور و در قالب نمايشگاه و جشنواره دوم بازي هاي رايانه اي در اين رويداد فرهنگي برگزار كرد. به دنبال انتشار فراخوان بخش ياد شده 467 ايده قرآني به دبيرخانه جشنواره بازي هاي رايانه اي تهران ارسال شد و از ميان آثار ارسال شده هيئت داورران بخش ايده هاي قرآني چهار ايده ارائه شده و در بخش بازي نامه هاي قرآني سه اثر را شايسته تقدير دانستند. در بخش «ايده هاي قرآني»، ايده برتر بازي به «وجدان پستچي» از صابر سبحاني، ايده شايسته تقدير به «حكومت حضرت يوسف(ع)» از محمدحسين اميري هزاوه جايزه تعلق گرفت. «سرزمين مقدس- حضرت موسي(ع)» از مرتضي دوستي ثاني و «بيدار شدگان عالم برزخ» از علي محمد نصيري عناوين ديگر ايده هاي شايسته تقديربخش ايده هاي قرآني جشنواره دوم بازي هاي رايانه اي را تشكيل مي دهد. در بخش بازي نامه هاي قرآني «راز سر به مهر» (ذوالقرنين) از محمود بلالي، «رسالت حضرت نوح(ص)» از بنيامين سالاري و «لشگريان عقل و جهل» از محسن احمدي به عنوان آثار برتر معرفي شدند. همچنين در اين مراسم از «محمود خيري» مدير مؤسسه مكتب بشير به عنوان پيشكسوت توليد بازي و نرم افزارهاي قرآني تقدير شد.
 


مجاهدت هاي خاموش به روايت يك فيلم

توليد فيلم مستند «مجاهدت هاي خاموش» ويژه مهندس شهيد حسين نيلي احمدآبادي به تهيه كنندگي ابوذر پورمحمدي و محمدحسين قاسمي و به نويسندگي و كارگرداني علي جهاني به پايان رسيد.
راوي اين مستند شخصيتي به نام «آوات» است و فيلم از روستاي احمدآباد ديواندره در استان كردستان، محلي كه اين شهيد در آنجا مشغول تدريس بوده، آغاز مي شود. مهندس آوات احمدي كه از دانش آموزان شهيد نيلي در ديواندره بوده هم اكنون حدود پنجاه سال دارد و تصميم مي گيرد زندگينامه شهيد مهندس حسين نيلي را در قالب كتابي بنويسد و با دست پر، بر مزار معلم شهيد خود برود.
مجاهدت هاي خاموش، مستند پرتره اي است كه همراه با روند نوشته شدن كتاب زندگينامه شهيد، روايت مي شود و به زندگي و مديريت هاي مهندس شهيدحسين نيلي احمدآبادي در «ذوب آهن اصفهان»، «استانداري چهارمحال و بختياري»، «وزارت معادن و فلزات» و «مديريت صنايع الكترونيك» تا زمان شهادت او مي پردازد.


 


پخش تصاوير شوكه كننده از بازيگر انگليسي

پخش تصاويري از يك بازيگر هاليوودي موجب شوكه شدن غربي ها شد.
به گزارش جام نيوز به نقل از روزنامه سان، تصاويري شوكه كننده از«راسل براند» كمدين معروف انگليسي در تلويزيون انگليس به نمايش گذاشته شد كه در آن براند را در حالي نشان مي دهد كه بر روي زمين نشسته و در حال مصرف هروئين است!
اين صحنه شوكه كننده زماني كه براند يك معتاد شديد به مواد مخدر هروئين بود، به طور مخفيانه از وي گرفته شده است.
با اين حال در ادامه فيلم، گزارشگر تلويزيون شواهد ديگري را ارائه كرد كه از اعتياد شديد وي در حال حاضر نيز حكايت دارد.
براساس اين گزارش، راسل براند در سال 2010 با كتي پري خواننده معروف آمريكايي ازدواج كرد كه به خاطر اعتياد و عياشي بيش از اندازه، اين ازدواج بيش از 14 ماه طول نكشيد و آنها از هم جدا شدند.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14