نگاهي به ديدگاه اسلام و ايران نسبت به صلح جهاني و بمب اتم
ميرزا رضا ليلاني
در سالروز حادثه دلخراش هيروشيما و ناكازاكي ضمن توجه به بخشي از تاريخ و اقدام
وحشيانه آمريكا در كشتن بيش از 200 هزار نفر از غيرنظاميان و شهروندان ژاپني،
ديدگاه اسلام و ايران در مورد كاربرد سلاح كشتار جمعي و در اين جا بمب اتم را در
قالب نوشته زير بيان خواهيم كرد.
ساعت 8:30 بمب «Little Boy» «پسرك» رها شد و 43 ثانيه بعد، در ارتفاع 580 متري
بالاي شهر منفجر شد. ابتدا برق آبي- سفيد كوركننده اي درخشيد و در كسري از ثانيه
،گرمايي معادل هزاران درجه سانتيگراد در هوا پخش شد.
آن هايي كه در وسط مهلكه گيرافتاده بودند، خوش بخت ترين مردگان بودند. بعضي هاشان
بخار شدند. بعضي ديگر به ذرات سوخته خيلي ريزي تبديل شدند. اما درد و رنج اصلي،
نصيب كساني مي شد كه دورتر از محل انفجار حضورداشتند.
گرماي شديد وموج حاصل ازانفجار تخم چشم هاي آنها را كه با تعجب به نقطه انفجار زل
زده بودند را تركاند. پوست آنها از بدنشان جدا مي شد و روي زمين مي افتاد.موجي كه
در مركز انفجارتشكيل شده بود با سرعت صوت و قدرت تخريبي معادل با 1205 تن TNT،
دوسوم (48 هزار ساختمان ازمجموع76 هزار) ساختمان شهرر را با خاك يكسان كرد.
دراثرموج انفجارو پودرشيشه هاي شكسته شده ، جاي سالمي درسروصورت قربانيان باقي نمي
ماند. جمجمه عابران از موج انفجارمي تركيد و بدن هايشان متلاشي مي شد و به اطراف مي
پاشيد.
در اثر انفجار اين بمب اتمي 60 كيلويي، ستون قارچي شكلي از غبار به ارتفاع 680 متر
به آسمان رفت و تا شعاع5/1 كليومتري همه چيز با خاك يكسان شد!
هيچ كدام از يازده خدمه هواپيماي ب- 29امريكا كه صرفاً براي حمل همين
بمب«پسركوچولو» آماده شده بودند، نمي دانستند چه چيزي را حمل مي كنند و فقط خلبان
«تيبتز» از ماجرا خبر داشت. يكي از خدمه كه مسئول فيلم برداري از حادثه بودناگهان
فرياد زد:
«خداي بزرگ! ما چه كرديم؟» اما نگاه سرد و بي تفاوت خلبان به او فهماند كه بايد
ساكت باشد.
ولي اين هنوز پايان ماجرا نبود، دررابطه باعكس العمل جهاني واعتراض به عمل ضدبشري
امريكاهم اتفاق زياد مهمي نيفتاد وازطرفي اكثر بازماندگان حادثه نيزدراثرصدمات
وارده جان خودراازدست مي دادند.
تشعشعات نامرئي ناشي از بمب اتم نه تنها ازبين نرفت بلكه تا سالها بعد هنوز از
مردمان ژاپن قرباني مي گرفت. هزاران نوزاد ناقص الخلقه به دنيا آمدند و هزاران مريض
كه از انواع بيماري ها به خصوص سرطان خون - لوكمي و... كه دراثرتبعات ناشي ازاين
فاجعه، يكي يكي مي مردند.
بمباران هيروشيما و ناكازاكي و نوشتن در مورد آن، تا سالها جزء مطالب ممنوعه در
آمريكا بود. اولين بار «جان هرسي» در گزارشي با عنوان «هيروشيما» در مجله
«نيويوركر»، مردم خوشحال و سرمست از پيروزي آمريكا را متوجه كثافت كاري هاي
سياستمدارانشان در ژاپن كرد. اما خبرو عكس ها و فيلم هاي حادثه، سال ها به صورت
«مدارك طبقه بندي شده ي امنيتي » باقي ماند.
از آن موقع تا كنون هر جنگي كه تصميم گرفته شده كه باشد، اتفاق افتاده و هر جنگي كه
بايد تمام مي شده تمام شده ، بدون آنكه سازمان ملل كاري كرده باشد. تعداد بيانيه
هاي بي اهميت سازمان ملل كه برخي از روشنفكران جهان سومي ها را به وجد مي آورد- از
هزار و هشتصد قطعنامه گذشته و بزرگ ترين مدعيان و حاميان دموكراسي در دنيا از اين
سازمان حق وحشيانه ي «وتو» گرفته اند و اين يعني در 63 سال اخير سازمان ملل نقش
انفعالي را در سياست بين الملل ايفا كرده است.
جزء اولين نفراتي كه اين بيانيه را امضا كرد، «ترومن» رئيس جمهوري آمريكا بود كه 3
سال قبل از آن به وزير دفاع آمريكا در جزيره «تينيان» ژاپن تلگراف زد:
«پيشنهاد [استفاده از بمب اتم] تأييد شد. هر مو قع آماده بود رها كنيد».(1)
نقطه عطف تاريخ 300 ساله آمريكا زمان استفاده از بمب در هيروشيما و ناكازاكي بود.
بمباران اتمي هيروشيما در 6 اوت 1945و ناكازاكي در 9 اوت 1945دو عمليات اتمي بودند
كه در زمان جنگ جهاني دوم به دستور هري ترومن، رئيس جمهور وقت آمريكا، عليه مردم بي
دفاع ژاپن انجام گرفت. (2)
مروري بر اولين و آخرين حمله هسته اي
بمباران اتمي هيروشيما و ناگازاكي دو عمليات اتمي بودند كه در زمان جنگ جهاني دوم
به دستور« هري ترومن، رئيس جمهور وقت آمريكا»، عليه امپراتوري ژاپن انجام گرفتند.
در اين دو عمليات، دو بمب اتمي بر روي شهرهاي هيروشيما و ناكازاكي انداخته شد كه
باعث كشتار گسترده شهروندان اين دو شهر گرديد. حدود 220 هزار نفر در اثر اين دو
بمباران اتمي جان باختند كه بيشتر آنان را شهروندان غيرنظامي تشكيل مي دادند. بيش
از نيمي از قربانيان بلافاصله هنگام بمباران كشته شدند و بقيه تا پايان سال بر اثر
اثرات مخرب تشعشعات راديواكتيو جان خود را از دست دادند.
درسال 1945، پروژه منهتن، يعني تلاش سنگين و سخت آمريكا براي ايجاد بمب اتمي،
سرانجام به نقطه موفقيت رسيد. اولين تجهيزات اتمي در آلاموگرودو در نيومكزيكو و در
تاريخ 16 جولاي 1945 آزمايش شدند. سه هفته بعد، بمب اتمي در شهر هيروشيما مورد
استفاده قرار گرفت و حدود 70 هزار تا 90 هزار قرباني گرفت كه اكثر آنان غيرنظامي
بودند. سه روز بعد، بمب اتمي دوباره در شهر ناكازاكي به كار گرفته شد و در فاصله
كمي پس از آن، جنگ جهاني دوم به پايان رسيد. تصميم به بمباران اتمي ژاپن، همواره
موضوعي قابل بحث در سطح جهاني خواهد بود و سوالات مهمي در اين خصوص مطرح مي شود.
آيا اين فاجعه بايد اتفاق مي افتاد؟ آيا ممكن است چنين فاجعه اي در ابعاد بزرگ تر
دوباره روي دهد؟ حالا كه عده اي تجربه استفاده از نيروي هسته اي در مورد انسان ها
را دارند، توانايي انسان براي مهار اين تسليحات مرگبار و خطرناك چيست؟ (3)
ادعاهاي اولين و آخرين استفاده كننده از بمب اتم در خصوص حقوق بشر
بمباران هسته اي هيروشيما و ناكازاكي تا به امروز تنها مورد استفاده جنگي از سلاح
هسته اي در جهان است. هنوز هيچ جنايتي بزرگ تر و وحشيانه تر از اين جنايت امريكا در
صفحه تاريخ بشريت به ثبت نرسيده است.
سوالي كه در اينجا پيش مي آيد اين است كه چطور دولتي كه به همين راحتي انسانهاي بي
گناه، زن و بچه و پير و جوان را مي كشد (كه البته شبيه اين كشتارها در قرن بيستم و
بيست و يكم نيز زياد داشته از جمله حمله وحشيانه به ويتنام، عراق و افغانستان و
...) خود را داعي حقوق بشر در جهان مي داند و رئيس جمهور يك چنين دولتي جايزه صلح
نوبل دريافت مي كند و به كشورهاي ديگر كه داعيه صلح در دنيا دارند اتهام توليد بمب
اتم مي زند. سواي از اينكه داشتن و يا نداشتن بمب اتم حق كشوري باشد يا نباشد،
تاريخ گويايي اين است كه كثيف ترين اقدامات در دنيا را همين مدافع حقوق بشر انجام
داده است.
ايران در جايگاه مدعي است نه متهم
ادعاهاي آمريكا در خصوص برنامه هسته اي ايران كه متمركز به نظامي گرايانه بودن است
به جز شيطنت هاي اين كشور چيز ديگري نيست. چرا كه با نگاهي به ديدگاه هاي اسلام و
ايران به اين نتيجه مي رسيم كه اين كشور نه تنها در خصوص سلاح هسته اي متهم نيست
بلكه اتفاقا در جايگاه مدعي نيز قرار مي گيرد، مدعي اينكه صلح و ثبات در عرصه جهاني
بازيچه دست زور و قدرت آمريكا و ايادي اين كشور قرار گرفته است.
در اين قسمت تلاش خواهيم كرد تا ديدگاه اسلام در خصوص صلح و امنيت را بيان كرده و
نهايتا به اظهارات رهبر معظم انقلاب در مورد حرام بودن استفاده از سلاح هسته اي از
يك سو و بيانات ايشان در خصوص پتانسيل ايران كه فراتر از بمب هسته اي است اشاره
كنيم.
با بررسي در اصول اساسي اسلام درمي يابيم كه، اسلام دين صلح و صفا و انسانيت است و
آن طور كه در قرآن مجيد مي يابيم، اسلام از ماده سلم و به معني مطيع بودن و انقياد
به اوامر الهي و قبول روح صلح و مدارا و برادري است. (4)
كلمه اسلام نيز منحصر به حضرت محمد(ص) نيست، بلكه تمام اديان الهي در قرآن مجيد به
نام اسلام خوانده شده، چنان كه در سورهء مباركه بقره آيه 131 و آل عمران 67 حضرت
ابراهيم را مسلمان و در سورهء مائده آيه 111 پيروان حضرت مسيح را مسلمان و در سوره
يونس آيهء 72 دين نوح را اسلام و در سورهء يونس آيات 83 و 84 دين موسي را اسلام و
در سورهء يوسف آيه 101 دين يوسف و در ساير آيات قرآن مجيد دين ساير رسل را هم اسلام
خوانده است.اسلام پرچمدار صلح و صفا است چنانكه در قرآن مجيد مي فرمايد:
« الصلح خير» «صلح بهتر است» (5) مراد آن است، كه با در نظرگرفتن هرگونه سودي كه
تصور مي كنند، اين صلح است كه انتفاع بيشتري براي جامعه بشري دارد. اين، البته از
مقايسه اي كه با جنگ و مبارزه حاصل مي شود، حاصل مي شود. و طي برداشتي كاملاً هزينه
- فايده اي، صلح از آن بهتر است.
به ديگر سخن بايستي اذعان داشت كه؛ اسلام پرچم صلح را برافراشته و شعار خود را سلم
و صلح قرار داده است. و اين صرفاً مربوط به جامعه مسلمين نبوده و نيست، بلكه كل
جامعه بشري را شامل مي شود، و صلح مورد توجه اسلام نيز عالم گير است.
لفظ سلام (تهنيت و درود) كه برخورد و تماس در فرد بشر با يك ديگر است، به معني صلح
و صفا است و ايجاد روح محبت بين آنها را سبب مي شود.
در عين مبارزاتي كه رسول اكرم براي گسترش اسلام مي فرمودند دستور صلح و صفا داده
ميشد چنان كه در سوره مباركه انفال آيه 61 است :
«و ان جنحوا للسّلم فاجنح لها و توكل علي اللّه« (6) و اگر به سوي صلح و صفا ميل
كردند تو هم به آن بگراي و بر خداوند توكل كن.
اگر نيم نگاهي به تاريخ بشريت داشته باشيم آگاهانه به اين نتيجه خواهيم رسيد كه در
عهدي از تاريخ بشريت كه، تقريباً همه مردمان زمان با فكر توحش و نبرد و پيكار مي
زيستند و منتهاي مردانگي را در قدرت كشتن حريف از قبايل و طوايف همسايه مي دانستند
و فخر و تفاخر مردان، فعاليت آنها در نبرد بود، اسلام بشر را براه صلح فراخواند.
(7)
امروزه كه بشر از لحاظ فكري جلو آمده و وسايل رفاه و اختراعات و اكتشافات او در مدت
دو قرن اخير از لحاظ نسبت، خيلي بيش از چندين هزار سال تاريخ است، بايد عقل و منطق
و حكمت نوين بشريت را متوجه كرد كه، با اختلاف و جنگ كار دنيا به سامان نخواهد رسيد
و تنها چاره و يگانه راه، ايجاد روح صلح و سلم در ميان افراد بشر خواهد بود. (8)
نظام سياسي كه مبتني بر اين دين باشد و با چنين وسعت ديدي، چگونه مي تواند بر
وحشيانه ترين رفتار در جنگ تمسك جسته، زمينه هاي نابودي بشريت را فراهم كند. چگونه
ممكن است چنين ديني با چنين زمينه هنجاري مستحكمي كه خدشه بدان وارد نمي شود و جزو
اصول اين دين است جواز استفاده از سلاح هايي را بدهد كه هدف از ساخت آن نابودي نوع
بشريت است.؟ مگر نه اينكه خالق جهان و كل بشريت واضع اين دين است؟
بمب اتم از منظر رهبر معظم انقلاب ايران:
«جنجالي كه راه مي اندازند، با هدف اين است كه ما را متوقف كنند. مي دانند كه ما
دنبال سلاح هسته اي نيستيم؛ اين را فهميده اند، دانسته اند. من شك ندارم كه دستگاه
هاي تصميم گير و تصميم ساز در اين كشورهائي كه جلوي ما ايستاده اند، اطلاع دارند و
مي دانند كه ما دنبال سلاح هسته اي نيستيم. واقعاً سلاح هسته اي به صرفه ي ما نيست؛
علاوه بر اينكه از لحاظ فكري و نظري و فقهي، ما اين كار را خلاف مي دانيم و اين
حركت را حركت خلافي مي دانيم. ما استفاده ي از اين تسليحات را گناه بزرگ مي دانيم و
نگهداشتنش را يك كار بيهوده ي پرضرر پرخطر مي دانيم و هرگز دنبالش هم نمي رويم.
آنها هم اين را مي دانند، اما روي اين نقطه فشار مي آورند براي اينكه اين حركت را
متوقف كنند.» (9)
« ما مي خواهيم به دنيا اثبات كنيم كه داشتن سلاح هسته اي، قدرت آفرين نيست؛ به
دليل اينكه قدرتهايي كه سلاح هسته اي دارند، امروز داراي سخت ترين مشكلاتند. آنها
با تهديد هسته اي بر دنيا مسلط شدند، اما امروز اين تهديد ديگر كاربرد ندارد. ما مي
خواهيم بگوييم ما دنبال سلاح هسته اي نيستيم و اقتدار را در سلاح هسته اي نمي دانيم
و اقتدار متكي به سلاح هسته اي را هم مي توانيم بشكنيم. ان شاءاللّه اين ملت اين
كار را خواهد كرد.» (10)
«شما مي بينيد دشمنان دنياي اسلام چه فشاري بر روي مسئله انرژي هسته اي در ايران
دارند. آنها مي دانند كه ما دنبال بمب اتم نيستيم.» (11)
«مطلب بعدي آنها اين است كه ايران دنبال بمب هسته اي است! اين، يك حرف نامربوط و
غلط و دروغ محض است. ما بمب هسته يي لازم نداريم. ما هيچ آماج و هدفي نداريم كه
بتوانيم بمب هسته اي را در آن جا مصرف كنيم. ما به كارگيري سلاح هسته اي را با
احكام اسلامي مخالف مي دانيم؛ اين را صريحاً بيان كرده ايم. ما تحميل هزينه ي ساخت
سلاح هسته اي و نگهداري آن را بر ملت خودمان يك تحميل بيجا و بي مورد مي دانيم.
ساخت چنين سلاحي و نگهداري آن، هزينه هاي زيادي دارد و ما به هيچ وجه جايز نمي
دانيم كه اين هزينه بر مردم تحميل شود؛ ما احتياجي نداريم. ما داعيه ي تسلط بر
دنيا، مثل امريكايي ها، نداريم كه بخواهيم سلطه ي زور بر دنيا داشته باشيم و احتياج
به بمب هسته اي داشته باشيم؛ بمب هسته اي و قدرت انفجاري ما، ايمان ماست؛ و جوانان
و مردم ما كه در دشوارترين ميدان ها با كمال قدرت و با همه ي ايمان ايستاده اند و
باز هم خواهند ايستاد.» (12)
«ما احتياجي به بمب هسته يي نداريم. ما تا امروز اگر بر دشمنان خودمان غلبه كرده
ايم، با بمب هسته يي غلبه نكرديم.» (13)
«امروز جمهوري اسلامي مسلّح به سلاحي است كه از سلاح اتمي بالاتر و برنده تر است و
آن، سلاح اراده و ايمان مردم و حضور و همراهي آنها با دولت است، كه سلاح بزرگ
ماست.» (14)
از اين دست بيانات در اظهارات ولي امر مسلمين جهان بسيار وجود دارد كه سلاح مبارزه
ملت ايران را سلاح اراده و ايمان تلقي كرده اند، از همه مهمتر اينكه ايشان فتواي
حرام بودن استفاده از اين سلاح را نيز داده اند.
پي نوشت: منابع در دفتر روزنامه موجود است.
|