(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 22 مرداد 1391 - شماره 20280

ظلم ستيزي در عرصه بيداري اسلامي با تكيه بر مباني عدل علوي (بخش پاياني)
عدالت علوي چراغ راه قيام مهدوي



ظلم ستيزي در عرصه بيداري اسلامي با تكيه بر مباني عدل علوي (بخش پاياني)
عدالت علوي چراغ راه قيام مهدوي

گاليا توانگر
وقتي حضرت علي(ع) در زمامداري خود عدل را محور قرار داد سه جريان قاسطين، مارقين و ناكثين روبه روي ايشان قدعلم كردند. اين گروه ها در پي خودمحوري، منفعت طلبي و مصلحت انديشي تنها متوجه منافع شخصي و دنياطلبي بودند، پس طبيعي بود كه با حكومت قسط علي سر مخالفت برآورند. همواره زياده خواهان و رانت خواران هستند كه در جامعه منافع آنها در تزاحم با منافع توده ها قرار مي گيرد و اينها مانع تراشي مي كنند و جامعه را به فريب و نيرنگ مي كشانند.
در جامعه امروزي نيز از سردمداران غربي گرفته تا فرصت طلبان و منفعت طلبان داخلي همگي دست به دست هم داده اند تا موج عدالت خواهي مردم بيدار دنيا را خاموش كنند. اين يك حقيقت انكار پذير است كه در فضاي بيداري اسلامي كه در منطقه شكل گرفته، درواقع گفتمان عدالت محوري، گفتماني است كه خود يكي از علت هاي گسترش بيداري اسلامي محسوب مي شود. بنابراين ما وظيفه داريم گسترش گفتمان عدالت محوري را در منطقه و در جهان پيش از پيش ترويج كنيم. ميان امت هاي اسلامي بايد در جهت مصداق يابي عدالت تبليغ بيشتري صورت گيرد.
مقام معظم رهبري مي فرمايند: «قبل از انقلاب اسلامي در بسياري از كشورها و از جمله كشورهاي اسلامي گروه ها، جوان ها، ناراضي ها و آزادي طلب ها با ايدئولوژي چپ وارد ميدان مي شدند، اما بعد از انقلاب اسلامي، پايه و مبناي حركت ها و نهضت هاي آزادي بخش، اسلام شد. امروز در هر نقطه اي از دنياي وسيع اسلام- كه جمعيت يا گروهي، به انگيزه آزادي خواهي و ضديت با استكبار حركت مي كند- مبنا و قاعده كار و اميد و ركن شان تفكر اسلامي است.»
درحال حاضر اقشار مختلف مردم دنيا از هر دين و نژادي دريافته اند كه ديگر ايسم ها و مكتب سرمايه داري غرب نمي تواند جوابگوي مطالبات عدالت محور آنها باشد. از اين رو نه تنها در كشورهاي اسلامي بلكه به نظر مي رسد در قلب خيابان هاي آمريكا نيز موج بيداري به خروش درآمده باشد.
در كشورهاي اسلامي به پشتوانه مكتب غني اسلام از خيلي پيشتر الگوها و مباني حكومت عدالت را پيش رو داشته اند، اما هنوز در خيالات باطل حس مي كردند وابستگي به سرمايه داري كليد حل مشكلات آنهاست. امروز دريافته اند تنها راه نجات آنها قطع وابستگي به غرب است. مردم غرب نيز زيردست بودن صهيونيست ها را ديگر نمي پذيرند و دائما اين سؤال را در ذهن دارند كه چرا حتي رئيس جمهور ما بايد با رأي و نظر صهيونيست ها انتخاب شود؟
عدالت محوري در سيره و منش عملي
حضرت علي(ع)
تحولات اروپا و اكنون آمريكا نشان مي دهد كه فرهنگي جديد در ساختار نظام بين الملل درحال شكل گيري است و آن رويكرد ملت ها به مقابله با ساختارهاي غيرمردمي و وابسته به نظام سرمايه داري است. در اين بيداري سراسري نيز نكته مهمي نهفته است و آن تأثيرگذاري و تأثيرپذيري ملت ها از يكديگر بدون نقش دولت ها است.
فرآيندي كه دولت ها در آن نقشي نداشته و حتي خود به دنبال ممانعت از تحقق آن هستند. به عبارت ديگر مي توان گفت كه صحنه بين الملل از ديپلماسي دولت ها به سمت ديپلماسي ملت ها درحال گسترش است و اكنون اين ملت ها هستند كه براي جهان تصميم مي گيرند و نه دولت ها.
حجت الاسلام عليرضا روحي، مسئول نمايندگي ولي فقيه در ناحيه مقاومت بسيج مالك اشتر با بررسي ابعاد والاي شخصيتي اميرالمؤمنين(ع) مي گويد: «فرهنگ عدالت و عدالت خواهي در كلام علي(ع)، منطق علي(ع)، سيره و منش عملي ايشان همچون خون در رگ ها جريان دارد. يكي از كامل ترين اسناد بشري كه به قلم مبارك حضرت علي(ع) نگاشته شده عهدنامه مالك اشتر است. اين عهدنامه كه 1400 سال پيش نوشته شده، همچنان زنده در رديف كامل ترين اسناد حقوق بشر قرار دارد.
جرج جرداق، دانشمند مسيحي و نويسنده كتاب الامام علي(ع) صداي عدالت انساني ، عهدنامه مالك اشتر را ميزان قرار داده و مفاد اعلاميه حقوق بشر را بند به بند با آن مقايسه مي كند.»
اين پژوهشگر در مورد اين كه از قياس بالا جرج جرداق به چه نتايجي دست پيدا كرد، مي گويد: «اولا عهدنامه مالك اشتر 1400 سال پيش تنها به قلم و انديشه يك نفر نگاشته شده درحالي كه براي مفاد اعلاميه حقوق بشر سازمان ملل جمع كثيري از انديشمندان از سراسر دنيا اظهارنظر داشته اند. اما امام علي(ع) شخصا و تنها هنگام عزيمت مالك به مصر عهدنامه را نوشته اند.
ثانيا علمايي كه در عصر حاضر مفاد اعلاميه حقوق بشر را نوشته اند دائما بر سر كشورهاي ضعيفي كه مفاد به نفع آنها نوشته و تصويب شده منت گذاشته و به آنها تفاخر داشته اند، اما علي(ع) به احد تفاخر نداشتند.
در گذر زمان همگان مي دانند كه مصوبين مفاد حقوق بشر در عصر حاضر بنيان گذاران دروغين حقوق بشر هستند. هرگاه منافع شان به خطر بيفتد، خلاف مفاد عمل مي كنند، درحالي كه امام(ع) ذره اي از عهدنامه عدالت خود خارج نشدند و به آن چه نوشته بودند، دقيقا عمل كردند. ايشان در خطبه 126 نهج البلاغه مي فرمايند: تا زماني كه ستاره اي به دنبال ستاره اي هست، به خدا قسم ذره اي ظلم نخواهم كرد.»
حجت الاسلام روحي با بيان اين كه علي(ع) به خوبي دريافته بود كه عدالت راز بقاي حكومت است و حكومتي كه برپايه ظلم استوار باشد، دوامي نخواهد داشت، مي افزايد: «لذا آنجا كه خطاب به ايشان پيشنهاد دادند حالا كه مردم قصد بيعت با شما را كرده اند، شما هم به معاويه روي خوش نشان بده، ايشان فرمودند: پيروزي را با ستمگري به دست آورم؟! از دوستي خدا محروم شوم و به دوستي غير درآيم؟!
ايشان دائما تأكيد داشتند كه اگر حكومت برپايه عدالت نباشد، چون صلاح و شايستگي و شايسته سالاري از جامعه رخت بر مي بندد، تباهي به دنبال خواهد داشت. در نامه 62 نهج البلاغه صراحتا مي فرمايند: بيم آن را دارم كه حكومت به دست ابلهان بيفتد.»
خروش ملت ها در برابر تحقير غول هاي سرمايه داري
در طول همين زمان كوتاه كه از عمر بيداري اسلامي مي گذرد ، تحولات فوق العاده عظيمي در خاورميانه و كل جهان واقع گرديده و به اذعان دوست و دشمن، جهان بشريت وارد مرحله اي جديد از حيات خود گرديده است. بيداري سراسر جهان از خاورميانه، شمال آفريقا تا اروپا و آمريكا و قيام مستضعفين و مقاومت و تداوم حركت آنها در مقابل مستكبران، حركت هاي مردمي و اعتراضات بي سابقه در درون نظام سلطه، بحران فراگير اقتصادي و در نهايت تزلزل و فروپاشي نظام هاي مادي، حتي بسياري را به اين نتيجه رسانده است كه تحولات عظيم كنوني مي تواند داراي ارتباط مستقيم با وعده هاي اديان مختلف درباره حاكميت عدالت، صلح و حركت جهان در اين جهت باشد.
با اين حال سايه به سايه اين موفقيت هاي بزرگ عوامل مستكبرين تهديدها و آسيب هايي را طرح ريزي كرده اند تا مسير قيام هاي نوظهور عدالت خواهانه به ويژه در خاورميانه از مسير مستقل خود خارج و به وادي وابستگي درافتد.
احسان محمدي، يك فعال دانشجويي توضيح مي دهد: «الان اگر مي بينيد در سطح دنيا قيام هايي در حال شكل گيري اند، بنيان گذاران اين قيام ها انسان هايي هستند كه از تحمل بي عدالتي ها،ظلم ها و تحقيرها خسته اند. حتي مي توان قيام وال استريت را در زمره اين قبيل قيام ها قرار داد. جمعيت فعلي آمريكا بالاي يكصد ميليون نفر است. اين جمعيت چه طور تحمل كنند كه رئيس جمهورشان با امضاي صهيونيست ها انتخاب شود؟ اين در حالي است كه تنها 13 درصد مردم آمريكا يهودي هستند.
تحمل اين تحقيرها ديگر از ظرفيت مردم آمريكا خارج شده است.
از سوي ديگر ملت هاي اروپا نيز نسخه رياضت اقتصادي و قرض هاي كلان خود را نتيجه بي عدالتي هايي مي دانند كه در پي نوكري آمريكا بر آنها تحميل شده است.»
وي اميدوارانه مي گويد: «وقتي اين قبيل قيام ها يكي پس از ديگري شكل گرفتند و از كشورهاي خاورميانه موج بيداري به اروپا و آمريكا رسيد، اين شوق ايجاد شد كه آنچنان كه حكومت حسني مبارك فروپاشي شد، حكومت آل خليفه و آل سعود نيز عنقريب سرنگون خواهند شد و حتي در اروپا و آمريكا نيز شاهد تحولات شگرفي خواهيم بود. با اين حال نبايد تهديدها و آسيب ها را فراموش كرد كه قصد ايجاد وابستگي در دولت هاي جديد عدالت محور دارند.»
تهديدها و آسيب ها
در جريان بيداري اسلامي
يك توطئه در جريان بيداري اسلامي در حال شكل گيري است كه بايد نسبت به آن خيلي هوشيار بود. غرب درتلاش است تا اين گونه به كشورهاي تازه انقلاب كرده بقبولاند كه اگر چه شما هزينه گزافي پرداخته ايد، شهيد داده ايد و براي براندازي ديكتاتور خون دل خورده ايد، اما در نهايت باز هم پيروزي انقلاب شما در گرو وابستگي مجدد به غرب است.
صالح اسكندري، كارشناس مسائل سياسي توضيح مي دهد: «تجربه به ملت ايران نشان داده كه وابستگي نمي تواند منجر به توسعه شود، اما حكومت هاي عدالت محوري كه در پي انقلاب هاي اخير در خاورميانه شكل گرفته اند، همواره رو در روي اين تهديد قرار دارند كه دوباره به غرب و عواملش وابستگي پيدا كنند. در اين صورت همه تلاش ها بر باد خواهد رفت. براي مثال در تلاشند دوباره افرادي را در مصر بر مسند كار بنشانند كه وابسته به غرب و از عوامل دولت مبارك بوده اند. خانم كلينتون در سفر اخيرش به مصر مبلغ يك ميليارد دلار بابت بخشش بدهي هاي سابق به دولت مصر كمك كرده است و يا در افغانستان به بهانه اصلاحات، آمريكايي ها به عرصه وارد شده اند و نهايتا بدنه دولت به غرب وابستگي پيدا خواهد كرد.»
اين كارشناس صراحتا عنوان مي كند: «مرسي رئيس جمهور فعلي مصر 20 تا 30 سال در آمريكا زندگي كرده و خيلي از افرادي كه در حال حاضر در دولت مصر هستند، فرزندانشان در كشورهاي اروپايي زندگي مي كنند. سؤال اساسي اين است آيا چنين افرادي كه تا اين حد حس وطن پرستي ندارند، به خون شهداي انقلاب مصر پايبند خواهند ماند؟ آيا مي توانند مجري عدالت در جامعه خود باشند.»
از بيداري اسلامي تا قيام مهدي(عج)
حجت الاسلام شاه فضل، مسئول دفتر نهاد رهبري در دانشگاه علوم پزشكي كاشان بهترين شرايط محقق ساختن عدل در جامعه را اين گونه توصيف مي كند: «هم حاكمان عادل باشند و هم مردم به سطح پذيرش عدل و قسط رسيده باشند. يعني مردم بايد پتانسيل رعايت قسط را به دست آورند. در قرآن كريم آمده است: ليقوم الناس بالقسط، هدف از انزال كتب آسماني و فرستادن پيامبران هم اين بوده كه مردم پتانسيل رعايت عدل را پيدا كنند. بنابراين قسط چيزي نيست كه بر مردم وارد شود، بلكه مردم بايد مراعات كننده آن باشند.»
وي ادامه مي دهد: «ظهور امام عصر(عج) نيز بر اين نوع است. مردم تشنه اجراي عدالت مي شوند و حاكم عادل را از جان طلب مي كنند. اين جاست كه حاكم عادل نيز پا به عرصه محقق كردن عدل مي گذارد.»
حجت الاسلام شاه فضل صراحتا مي گويد: «يك جايي است كه مردم تنها عليه ظلمي كه به آنها روا مي شود قيام مي كنند، اما در جاي ديگر مردم عليه ظلم جهاني قيام مي كنند. اين جاست كه ديگر ظلمي كه به مردم فلسطين روا مي شود تنها مسئله شخصي خود آن ملت نيست و به همه ملت هاي مسلمان و همه ملت هاي آزاده دنيا ربط پيدا مي كند. بنابراين بايد قيام ها معطوف به مقابله با ظلم جهاني باشند تا زمينه ساز ظهور امام عصر(عج) شده و عدالت جهاني رقم بخورد.»
گزارش روز
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14