(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 25 مرداد 1391 - شماره 20283

گفت وگو با تهيه كننده هاي برنامه «ماه عسل»
عبور از حاشيه ها گريز از تلخي
نگاهي به تصوير فلسطين در سينماي ايران
فريادها و نجواهاي يك ملت در سينما
با مروري بر آراي دونظريه پرداز
چالش ها و راهكارهاي رسانه ديني
تحريف دوباره حقايق ديني در هاليوود
«هفتمين روز تابستان» ساخته مي شود
«شور شيرين» در دانشگاه هاي كشور


گفت وگو با تهيه كننده هاي برنامه «ماه عسل»

عبور از حاشيه ها گريز از تلخي

هاجر ياراحمدي
برنامه «ماه عسل» يكي از بحث برانگيزترين برنامه هاي مناسبتي سيما براي ماه مبارك رمضان و مختص لحظات افطار است كه امسال نيز براي ششمين سال پياپي از شبكه سيما در حال پخش است. مجيد يوسفي و كيوان مدني زوج تهيه كننده كه پيش از اين برنامه راز را به عنوان يك تجربه مشترك با هم داشته اند اين بار نيز كمر همت به تهيه برنامه «ماه عسل» بسته اند. حرف و حديث ها و حواشي زيادي پيرامون اين برنامه بود اولين مصاحبه رسانه اي اين زوج تهيه كننده در ارتباط با حواشي و ناگفته هاي اين برنامه را پيش رو داريد.
¤برنامه «ماه عسل» براي ششمين سال است كه روي آنتن مي رود. چه كرديد تا اين برنامه دچار تكرار و ركود نشود؟
يوسفي: امسال تمام تلاشمان را كرده ايم كه اين برنامه چه از لحاظ فرم و چه از لحاظ محتوا متقاوت با برنامه هاي سال هاي قبل باشد. دكور، گرافيك برنامه، تيتراژ و به طور كلي چيزهايي كه با چشم ديده مي شود متفاوت است. اجراي امسال اين برنامه نيز برعهده علي ضيا است. از لحاظ محتوا هم مستندهاي جديدي درحال پخش هستند. همين طور در 30 آيتم 30 دقيقه اي معرفي حافظان قرآن را داريم كه 15 مرد و 15 زن در اين بخش معرفي مي شوند. پلي بك هاي مفهومي و قرآني هم در لابلاي كار وجود دارد. دكلمه خواني توسط بازيگران سينما نيز از ديگر بخش هاي جديد اين برنامه است. به طور كلي برخلاف برنامه سال هاي قبل، برنامه امسال هم موضوع محور است و هم فرد محور.
¤ برخي معتقدند كه ماه عسل برخلاف اسمش تلخ است.
يوسفي: نه اصلا اين نظر را قبول ندارم. از روز اول هم كه كار را با آقاي مدني شروع كرديم نظرمان بر اين بود كه اين گونه نباشد. حتي نظر مديران سازمان هم بر اين بود كه به سمت موضوعات تلخ و فضاهاي تاريك كه تضادي با اسم برنامه دارد نرويم. حتي اگر در موضوعي في نفسه تلخي وجود دارد با طراحي سؤالات و نگاهي كه داريم سعي مي كنيم اين تلخي به كام مخاطب ننشيند. همين طور القاي حس اميد، شادي و روشنايي دربرنامه لحاظ شود.
¤ يكي از نقاط قوت اين برنامه، دكور آن است. اين دكور چطور طراحي شد؟
مدني: ما به چند عنصر در ساخت دكور برنامه توجه كرديم؛ اول اينكه مفاهيم به شكل ويژه اي در آن لحاظ شده اند. آدم ها در يك جمع تصويري و يك دكور كه حالت دايره دارد قرار مي گيرند. دو حلقه در بالاي سر افراد وجود دارد كه ماهيت آسماني درشكل حجمي خودش را دارند و در قرينه بالا و پايين هستند. در محور پايين 12 شاخه بلند كه نمادي از 12 امام معصوم است با تركيبي از رنگ فيروزه اي كه رنگي ايراني و اسلامي است همراه با شفافيت رنگ سفيد در دكور برنامه قرار گرفته اند. خلق اين دكور كار سخت و پيچيده اي بود كه نورپردازي ويژه اي را هم دارد.
¤ يكي از حاشيه هاي «ماه عسل» امسال، تغيير مجري اين برنامه است. مجري اين برنامه را چگونه انتخاب كرديد؟
يوسفي: پيشنهادهاي مختلفي در زمينه انتخاب مجري داشتيم كه درنهايت پنج گزينه روبه روي ما قرار گرفت كه از بين آنها علي ضيا انتخاب شد. علي ضيا جوان جوياي نامي است كه ايده هاي خوبي دارد و با توانايي حسي كه دارد مي تواند موفق باشد.
مدني: وقتي به نكته مشتركي در محتوا رسيديم گزينه هاي متفاوتي براي خود انتخاب كرديم. حتي چند بازيگر خوب در انتخاب ما بودند؛ چه بازيگران زوج و چه فردي و حداقل دو مجري براي برنامه درنظر داشتيم. وقتي با علي ضيا در ارتباط با اجراي برنامه صحبت كرديم متوجه شديم كه او هم درگيري هاي ذهني در اين باره دارد و به ما نزديك است. هم تلاش ما و هم تلاش خود علي ضيا بر اين است كه چهره جديدي از او ببينيم. اين به توانايي او برمي گردد كه تا چه حد بتواند از اين آزمون موفق بيرون بيايد. كارهاي هنري و تصويري نياز به زيرساخت هايي دارند. اگر دقيق كار كنيم آنگاه مي توانيم با يك رويكرد سرگرمي با فكر انتقال پيام يك رويكرد ارشادي متناسب با پيام اين ماه مبارك داشته باشيم.
يوسفي: فراموش نكنيد كه مجري هاي پيشين هم براي اجراي برنامه هاي جنگ محور، شاد اجرا مي كردند اما در برنامه هاي ديگر خود را با فضاي برنامه تطبيق مي دادند. علي هم مي تواند خودش را با فضاي برنامه تطبيق دهد.
¤ اين كار براي شما ريسك نبود؟
مدني: ما اين ريسك را براي خود مي پذيريم يكي از ويژگي هاي برنامه سازي قدري ريسك پذير بودن است. اگر اين گونه نباشد كه كليشه و تكرار است. قرار نيست هميشه آدم هاي گذشته باشند. اين فرصت براي جوان تر ها هم بايد به وجود بيايد.
¤ آيا حواشي و صحبت هايي كه در ارتباط با كارشكني عده اي براي اين برنامه در فضاهاي غيررسمي شنيده مي شد درست است؟
يوسفي: هيچ كدام از اين صحبت ها صحت ندارد، اين ها همه حواشي خارج از متني است كه فضاي رسانه اي حول و حوش اين قضيه به وجود آورد. من به علي ضيا هم گفته ام هر كسي ممكن است رقبايي داشته باشد، اما بايد تلاش كند كه با كارش خود را نشان بدهد، چرا عده اي بايد با ما دشمني كنند. من كه عملا هيچ گونه دشمني يا كارشكني را نديده ام. حتي من مطمئن هستم كه آقاي عليخاني بسيار از اجراي اين برنامه توسط علي ضيا استقبال كرده است.
¤ يك برنامه دم افطار چه ويژگي هايي بايد داشته باشد تا پاسخگوي مردم روزه دار باشد؟
يوسفي: به نظر من ما بايد تعريفمان را از تلويزيون عوض كنيم. ما نبايد خيلي به طور مستقيم يك برنامه ارشادي را به مردم تحويل بدهيم، بلكه يكي از كاركردهاي تلويزيون ايجاد سرگرمي است. اگر به طور مناسب اين كار انجام شود مردم مي توانند حتي در ساعات نزديك به افطار هم به بهترين شكل با تلويزيون ارتباط بگيرند. اگر فقط در ماه رمضان قرار است برنامه ارشادي براي مردم ساخته شود اين يعني اينكه در 11ماه سال خلا داريم. درصورتي كه اين ظرفيت بايد در كل سال تقسيم شود. مي توان حتي در ساعات نزديك به افطار برنامه اي مخاطب پسند ساخت به طوري كه بدون تحكم و به طور غيرمستقيم رويكرد ارشادي هم در آن لحاظ شود. اين چيزي است كه از آن غافل هستيم.
دنياي هنر يك فرهنگ زيرپوستي دارد؛ صرف حرف زدن مهم نيست و ما بايد بتوانيم با فكر انتقال پيام حرف خود را به بهترين شكل به مخاطب عرضه كنيم.
مدني: سال هاست آسيبي وجود دارد كه برنامه هاي راديويي وارد سيما شده اند. برنامه هايي كه ماهيت آن صرفاً گفت وگو محور و سخن گفتن است. باتوجه به تجربه اي كه در ساخت برنامه هاي مستند داشتيم سعي كرديم در اين برنامه تا حد زيادي از اين فضا دور شويم، لذا گفت وگوهاي جذاب، مستند و كوتاه را در راستاي هدف برنامه در آن قرار مي دهيم. فضاي آنتن ما محدود است، لذا بايد از اين فرصت به بهترين نحو استفاده شود. بعضي مستندها، مستقل اما در راستاي اهداف برنامه هستند. مهماناني كه در برنامه دعوت مي شوند يك سبقه، فضا و خاطراتي دارند كه ما سعي مي كنيم ابتدا بيننده را با آن فضا آشنا كنيم. رسالت تلويزيون تصويرسازي و دادن خوراك و پيام از طريق انتقال مفاهيم است بايد تلاش كنيم و اين فضا را بوجود بياوريم.
¤ درباره تجربه كار مشتركتان بگوييد. تهيه كننده كه دو تا شد برنامه خراب نمي شود؟
مدني: اگر منيت در كار نباشد و با دقت و توجه كار انجام شود هيچ مشكلي پيش نمي آيد و خوشبختانه همين گونه است. نقطه و هدف مشترك اين است كه در نهايت كار خوب و آبرومند شود. به همين دليل كارهاي بعدي قابل حل است.
 


نگاهي به تصوير فلسطين در سينماي ايران

فريادها و نجواهاي يك ملت در سينما

ميلاد محمدي
يك از عجايب سينماي ايران اين است كه به رغم قرار داشتن مسئله فلسطين در رأس آرمان هاي بين المللي كشورمان، اما تعداد فيلم هاي ساخته شده درباره اين موضوع انگشت شمار است. اين در حالي است كه سينما يكي از بهترين ابزارهاي بيدارگري براي اين موضوع است. به ويژه امروز كه جريان بيداري اسلامي شكوفاتر از گذشته، آماده سرگون سازي غده سرطاني صهيونيستي و بازگرداندن قدس به دامان اسلام است. فرارسيدن روز جهاني قدس مي تواند عامل تلنگري براي اهالي فرهنگ و هنر و سينماگران ما در رجوع بيشتر به توليد فيلم درباره فلسطين باشد. به اين مناسبت كارنامه سينماي كشورمان در زمينه بازنمايي مقاومت فلسطين را مرور مي كنيم:
بازمانده
فيلم «بازمانده» به كارگرداني مرحوم سيف الله داد، بي ترديد بهترين و تأثيرگذارترين فيلم با موضوع فلسطين است. داستان فيلم درباره زن و شوهر جواني است كه به همراه فرزند نوزادشان فرحان در بيت المقدس زندگي مي كنند كه صهيونيست ها به آنجا حمله مي كنند و كانون اين خانواده از هم مي پاشد. پس از آن، اين زندگي شيرين كه در اثر حضور اسرائيلي ها از بين مي رود، به اشغال يك خانواده يهودي مهاجر از لهستان در مي آيد و حتي فرزند آن خانواده بومي فلسطين هم مانند يك ميراث به آن دو واگذار مي شود. با اين حال، اين پايان كار نيست و مادر بزرگ فرحان با نفوذ به خانه تحت اشغال به عنوان پرستار بچه مبارزه اي را براي حفاظت و بازپس گيري نوه اش آغاز مي كند. اما در نهايت مادربزرگ با عبور از تمايلات فردي اش در بازپس گيري نوه به تاراج رفته اش، در نقش يك مبارز ظاهر مي شود و عملياتي خطرناك را براي ضربه زدن به اسرائيلي ها با موفقيت اجرا مي كند. در واقع، فيلم «بازمانده» ماجراي اشغال فلسطين توسط صهيونيست ها را در قالب مالكيت نامشروع يك زن و شوهر عقيم برفرزند ديگران روايت كرده است.
قناري
فيلم «قناري» به كارگرداني جواد اردكاني، روايتي است درباره جانفشاني كودكان و نوجوانان فلسطيني در راه مبارزه براي آزادي كشورشان. داستان فيلم «قناري» درباره يك پسر خردسان فلسطيني است كه دچار لكنت زبان است. يك كشيش مسيحي به نام پدر سيمون براي كمك به رفع اين مشكل، قناري كوچكي را به او هديه مي دهد. اما به سفارش پدر سيمون بايد براي قناري خود محيطي آرام و كم سر و صدا ايجاد كند تا قناري بتواند برايش آواز بخواند. تلاش اين كودك براي يافتن محيط امن و آرام او را با مسائل مختلفي روبه رو مي كند. قناري، در واقع نمادي است از صلح و آشتي و اين فيلم استعاره اي است از صلح طلب بودن كودكان فلسطيني. يكي از ابعاد تكان دهنده مسئله فلسطين كه اساس درام اين فيلم را پديدآورده، جناياتي است كه عليه كودكان فلسطيني صورت مي گيرد. همچنين فيلم «قناري» اين ويژگي منحصر به فرد مقاومت فلسطين كه همان حضور كودكان و نوجوانان در متن مبارزه است را نمايان كرده.
هيام
فيلم «هيام» به كارگرداني محمد درمنش هم يك ملودرام خانوادگي است كه موضوع مقاومت فلسطين و تجاوز صهيونيست ها به حقوق مردم اين سرزمين را از دريچه روابط انساني به تماشا درآورده است. اين فيلم داستان يك دانشجوي تبعه انگلستان است كه براي ازدواج با دختري به نام هيام به جنين در فلسطين سفر مي كند. مراسم ازدواج برگزار مي شود و آن دو در شرايطي كه قصد خروج از سرزمين خود و سفر به انگليس را دارند اما با حمله اسرائيلي ها به جنين و دستگيري شوهر هيام مواجه مي شوند. فيلم «هيام» تلاش مي كند تا با ترسيم اين واقعيت كه اشغال فلسطين برهم زننده زندگي هاي عاشقانه و به هجران كشاندن وصال هاست، مخاطب خود را نسبت به رژيم صهيونيستي و تصرف خاك فلسطين متنفر كند. البته در پايان فيلم، آزادي قدس نويد داده مي شود؛ خروج هيام و شوهرش از بند و بلاي صهيونيست ها، آينده اي روشن و قريب الوقوع را براي مردم فلسطين نشان مي دهد.
بيگانگان
فيلم «بيگانگان» به كارگرداني عباس رافعي نيز مصائب مردم فلسطين و جنايات رژيم اشغالگرقدس را در قالب روايتي با پس زمينه اي عاطفي و عاشقانه ترسيم كرده است. به طوري كه تم اين فيلم هم عشق و جدايي است و موضوع برپاشدن رژيم غصبي اسرائيل از زاويه به هجران تبديل شدن عشق دو جوان فلسطيني محكوم شده است. اين فيلم داستان يادآوري يك عشق ناكام در فلسطين است. جواني به نام حسام عاشق دختري ليلا نام مي شود. آن دو قصد ازدواج با يكديگر را دارند، اما حمله صهيونيست ها به آن كشور و به وجودآمدن جنگ و سپس آواره شدن ساكنان شهر، باعث مي شود كه اين دختر و پسر يكديگر را گم كنند. اما پس از گذشت بيش از نيم قرن از اين حوادث و در شرايطي كه حسام و ليلا هردو در سالخوردگي به سرمي برند، اتفاقاتي رخ مي دهد كه زمينه پيوند آنها را فراهم مي كند. فيلم «بيگانگان» همچنين داراي رويكردي اسنادي هم هست. به اين معني كه بخش اعظم سكانس هاي آن به قضيه اشغال سرزمين فلسطين، چگونگي آواره شدن مردم آن كشور و شكل گيري ناجوانمردانه يك كشور جعلي و نامشروع به نام اسرائيل اختصاص دارد. از نكات قابل توجه اين فيلم، اشاره پررنگ آن به نقش انگلستان در شكل گيري رژيم صهيونيستي است. در فيلم «بيگانگان» صحنه هاي گوناگوني از حضور سياستمداران و نيروهاي نظامي بريتانيا در كنار اشغالگران صهيونيست ديده مي شود. همچنين در سكانس اخراج حسام از كشورش كه يكي از - بخش هاي تاثيرگذار فيلم هم هست، در هنگامي كه قهرمان فيلم سوار بر كشتي از سواحل حيفا دور مي شود، پرچم هاي انگلستان در ساحل به تصوير كشيده شده اند. مخاطب در اين فيلم همچنين با يك گروه از صهيونيست هاي تندرو به نام هاگانا آشنا مي شود كه به همراه انگليسي ها نقش مهمي در اشغال منطقه حيفا در دوران تصرف كشور فلسطين داشتند.
شكارچي شنبه
يكي از متفاوت ترين فيلم ها در زمينه تقابل صهيونيست ها و فلسطيني ها در سينماي ايران «شكارچي شنبه» به كارگرداني پرويز شيخ طادي است. فيلمي كه به يكي از غريب ترين ابعاد اين مسئله پرداخته است. اين فيلم در ساختار و ميزانسني كاملا جديد از پرداختن به مسائلي چون اشغال و جنگ و حمايت هاي دولت هاي استعماري از اسرائيل يا روابط انساني و عشقي گذر كرده و موضوعي ريشه اي را هدف نمايش قرار داده است. موضوع فيلم «شكارچي شنبه» ايدئولوژي صهيونيستي است. در اين فيلم، باورها، عقايد، جهان بيني و مناسك بنيادگراهاي يهودي صهيونيست ترسيم شده است. داستان فيلم درباره يك كودك اسرائيلي به نام بنيامين است كه سرپرستي اش به پدربزرگش واگذار مي شود. پدربزرگي كه يك خاخام صهيونيست است و با توجيهات مذهبي سعي مي كند نسل كشي و قتل عام ديگر نژادها، از جمله فلسطيني ها را توجيه كند. كشتار فلسطيني ها براي او يك سرگرمي روزانه است و در همين حين اين مرام را به نوه خود نيز تدريس مي كند. فيلم به افشاي بسياري از مناسبات فاسد و ضدانساني رايج در مجامع صهيونيستي مي پردازد. اين فيلم همچنين براي اولين بار در جهان، فرايند مغزشويي شهروندان اسرائيلي از همان كودكي را نشان مي دهد. در «شكارچي شنبه» مي بينيم كه چگونه يك كودك ساده و بي آزار تحت آموزش هاي پدر بزرگش تبديل به يك جاني خون آشام و متوحش مي شود.
فيلم «شكارچي شنبه» همچنين داراي پاياني تأمل برانگيز است. در پايان اين فيلم شاهد به قتل رسيدن پدربزرگ به دست خود بنيامين هستيم. صحنه اي كه مي توان آن را نوعي پيش بيني سرنگوني رژيم صهيونيستي، آن هم در اثر ظلم ها و ستم هاي خود آن ها است.
چشمان آبي زهرا
«چشمان آبي زهرا» دراصل يك سريال بود كه از شبكه هاي داخلي و برون مرزي صداوسيما به نمايش درآمد. اما يك نسخه سينمايي هم از روي آن تهيه شد كه در برخي محافل از جمله كنفرانس بين المللي انتفاضه اكران شد.فيلم/ سريال «چشمان آبي زهرا» نيز همچون اكثر آثاري از اين دست، جنايات رژيم صهيونيستي و مصائب ملت مظلوم فلسطين را در قالب يك روايت انساني و بشردوستانه روايت مي كند.اين اثر به كارگرداني سعيد سلطاني درباره جست وجوي يك گروه پزشكي اسرائيل در اردوگاه هاي فلسطيني براي يافتن يك كودك است تا چشمان او را به جاي چشمان فرزند يكي از مقامات بلندپايه اسرائيلي پيوند بزنند.
اين فيلم روايتي نمادين از به وجود آمدن كشور جعلي اسرائيل است. به اين معني كه تئودور، به عنوان يك كودك ناقص الخلقه، استعاره اي از رژيم صهيونيستي است كه با دزديدن اجزاي سايرين در پي زنده نگاه داشتن خود است.
اين فيلم همچنين بر اين واقعيت كه اسرائيل بزرگ ترين قاچاق كننده اعضاي بدن كودكان است صحه مي گذارد.
 


با مروري بر آراي دونظريه پرداز

چالش ها و راهكارهاي رسانه ديني

رضا مدرسي
تعامل دين و رسانه هاي سينما و تلويزيون، يكي از مباحث اصلي و اساسي فرهنگي و نظري طي سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي بوده است. با وقوع اين تحول عظيم سياسي و اجتماعي كه با پشتوانه غني ايماني و معنوي رخ داد، همه نهادهاي جامعه ما اين رسالت را يافتند كه اسلامي شوند. با اين حال دو دستگاه سينما و صدا و سيما با چالش هاي بسيار بيشتري براي اين امر مواجه شدند.
بحث دين و رسانه، هر سال درماه مبارك رمضان پررنگ تر از ساير اوقات مي شود، درنتيجه، در اين زمان فضاي جامعه به سمت دين ورزي و معنويت ميل پيدا مي كند و رسانه ها نيز بايد تابع اين شرايط باشند. به همين دليل نيز برنامه هاي صدا و سيما دراين روزها و شب هاي مبارك، تغيير مي كند و برنامه هايي با درونمايه اي متناسب با اين مناسبت پخش مي شود. با اين حال، به نظر مي رسد كه همچنان رسانه هاي تصويري ما به خصوص رسانه ملي در حال آزمون و خطا هستند، به طوري كه ميان اين سريال ها و فيلم ها با جهان بيني اسلامي فاصله بسيار زيادي است.
اما به راستي ريشه اصلي اين مشكل از كجاست؟ چرا با وجود طرح چنين داستان ها و كسب اين تجربه ها هنوز هم ترسيم معنويات و مفاهيم عميق ديني و به شكل خاص اسلامي در فيلم و سريال با دشواري همراه است؟
دو متفكر مسلمان در دوران معاصر بخشي از تلاش ها و تحقيقات خود را به اين موضوع اختصاص دادند. شهيد «سيدمرتضي آويني» و مرحوم «دكتر محمد مددپور» در زمينه نسبت دين و رسانه هاي تصويري تحقيقات و نگارش هايي را انجام دادند كه بخشي از نتايج اين تلاش ها در كتاب هاي آن دو بزرگوار منعكس شد. البته هردو خيلي زود به ديار باقي شتافتند و فرصت ارائه باقي اندوخته هاي خود را نيافتند.
شهيد آويني اصل مشكل را در اين ديده بود كه ما اين گونه رسانه ها را به اشتباه همچون ظرف هايي مي پنداريم كه مي توانيم هر نوع مظروفي را به آنها ببخشيم. غافل از اينكه رسانه ها به محتواي خود شكلي متناسب با ظرفيت خويش مي دهند. او در بخشي از كتاب «آينه جادو» نوشت: «قالب و محتوا و ظرف و مظروف، در سينما، دو مرتبه از يك وجود واحد هستند... همچون روح و بدن، با گرايش روح به سمت كفر و شرك ظاهرا تغييري در بدن ظاهر نمي شود، اما در سينما اين «قالب» است كه محتواي خويش را «برمي گزيند». چه بخواهيم و چه نخواهيم در تمدن امروز روش و ابزار «اصالت» دارد و سينما نيز از اين حكم كلي خارج نيست. اين حكم نه مطلقا، كه عموما، درباره همه هنرها صادق است و در سينما به طرق اولي، چرا كه سينما قبل از آنكه هنر باشد، تكنولوژي است.»
او همچنين در بخشي ديگر از اين كتاب عنوان كرده: «سينما و تلويزيون پديدارهايي تكنولوژيك هستند كه پيش از آنكه اصلا ما «آزادي در قبول يا عدم قبول آنها» پيدا كنيم خود را بر ما تحميل كرده اند. ديگر سخن از قبول يا عدم قبول سينما و تلويزيون در ميان آوردن همان همه مضحك و شگفت آور است كه اظهار ترديد در لزوم يا عدم لزوم غذا براي زنده ماندن. بعضي ها حتي تحمل اين پرسش را نيز- از ذات و ماهيت سينما و تلويزيون- ندارند و هرنوع عملي را اگر خلاف اين پراگماتيسم حادي باشد كه به تبع غرب زدگي اشاعه دارد، تعلل و فلسفه بافي مي شمارند... اما در هنگام استفاده از اين رسانه ها- و ساير ابزار تكنولوژيك -باز هم خواه ناخواه با اين حقيقت روبه رو مي شويم كه اگر يك معرفت عميق حكيمانه نسبت به ماهيت اين ابزار، چراغ راه كاربرد آنها نباشد، بلاترديد از عهده استخدام اين وسايل براي صورت ها و معاني و پيام هاي منشأ گرفته از تفكر و مستقل خويش برنخواهيم آمد.»
در ادامه همين مبحث آمده: «يكي از نكاتي كه در كشورهاي ميزبان فيلم هاي سينمايي ما، چه در ميان اجنبي ها و چه در ميان ايرانيان از وطن گريخته، ايجاد شگفتي كرده اين است كه چرا سينماي بعد از انقلاب به طور مستقيم يا غيرمستقيم در خدمت عرضه و تبليغ پيام انقلاب قرار نگرفته است. اگر چه ما اين خصوصيت را به وجود آزادي و عدم محدوديت هاي دست و پاگير سياسي و اعتقادي تفسير كرده ايم، اما بدون رودربايستي بايد بر اين حقيقت نيز اعتراف داشته باشيم كه اصلا از ميان هنرمندان بنام سينما كمتركسي معتقد به تفكر انقلابي مانبوده است كه در صدد تبليغ آن برآيد و از ميان سينماگران مومن نيز، جز يكي دو نفر، اسير سحر شيطاني «انتلكتوئليسم و هنرمندمآبي» شده اند و فيلم هاي آنان نيز رنگي «خودبينانه و خودبنيادانه» يافته است و كسي كه در دام «خودبيني و خودبنيادي منورالفكرانه» بيفتد، ديگر نمي تواند جز براي «اثبات خويش» فيلم بسازد. بسياري از آنان نيز كه خود را از اين دام ها مصون داشته اند، با اين پيش داوري كه قالب هاي هنري غرب هر نوع پيام و محتوايي را مي پذيرد، ساده لوحانه گرفتار ابتذال شده اند و آثاري توليد كرده اندكه نظير آن را في المثل در فيلم هاي سينمايي تلويزيون بسيار مي توان يافت، فيلم هايي كه قهرمانان شان پاسداران كميته و يا رزم آوران جبهه هاي نبرد هستند، اما اعمال خدايي اين بندگان خوب خدا را تا سطح شعارهايي متظاهرانه و بي ارزش پايين مي آورند.
»مرحوم «دكتر محمد مددپور» هم در همين زمينه صاحب نظراتي بود. او در كتابي با عنوان «دين و سينما» به رابطه، تعامل و نسبت دين و سينما پرداخته است.
مددپور از طرفداران گرايش تفكيك- در حوزه فلسفي- بود. به اين معني كه از نظر شناختي و معنايي، ميان فرهنگ و انديشه اسلامي با روح پديده هاي جديد غربي و تكنولوژيك تمايز قائل است. مددپور در فصل اول كتاب «مابعدالطبيعه و مافي الطبيعه سينماي نفساني» در اين باره نوشته: «تأثير تفكر جديد غرب در سينماي ايران، در ضمن خود به نحوي تلقي جدايي تفكر غرب و سينما و القاي پلوراليسم را دربرداشته است، حال آن كه اساساً غرب و سينماي كنوني نسبت عموم و خصوص مطلق را با يكديگر دارند. اگر نقاشي، موسيقي، معماري و شعر در هر يك از تمدن ها و فرهنگ ها به وجود آمده باشند و اگر بتوان نقاشي غربي و نقاشي هندي را به عنوان دو نوع نقاشي با ابداع عواملي ديگر پذيرفت، براي سينما چنين مرزي وجود نخواهد داشت. سينماي كنوني به ذات، هنري غربي است و به عبارتي هنري است مجلاي نظام تكنيك.»
در ادامه اين مبحث درباره تلاش براي اسلامي كردن سينما در ايران آمده است:
«اين توهم صدساله منورالفكران و علماي متجدد، يعني اسلامي كردن همه اشيا و امور از جمله هنر و تكنولوژي غرب هنوز بر اذهان بسياري از ساده انديشان مسلط است.» و در اين ميان، سينما را هم جزوي از همين جريان دانسته است. در واقع، كتاب «دين و سينما» در پي تحليل اين گزاره است كه سينما ظرفي نيست كه هر مظروفي را بتوان در آن ريخت، بلكه به محتواي خود شكلي بنابر ماهيت تكنولوژيك خودش مي دهد. در اين باره نوشته شده است: «تلقي سينما و هنرچونان يك ابزار، بسيار سطحي است. طبق اين تلقي، هنر و سينماي جديد به مثابه ابزار عادي به خدمت اين و آن درمي آيند. علي رغم اين نظريه همگاني، اكنون شاهديم كه پس از 51سال (از ابتداي شكل گيري نهضت انقلاب، در زمان نگارش كتاب) نتوانسته ايم سينما و هنر را به خدمت (اسلام و انقلاب) گيريم.»با اين حال اين انديشمندان، راه حل هايي را هم براي گشودن راه ترسيم كرده اند. خلاصه اين راه، در نوشتار آويني اين چنين آمده: «اگر محتواي سينما بخواهد كه به سوي حق و اسلام متمايل شود، تكنيك سينما، يعني مجموعه روش ها و ابزار آن، حجابي است كه بايد خرق شود. در اين نكته براي اهل معنا معاني بسيار نهفته است. به اعتقاد نگارنده، تعبير سينماي اسلامي درست نيست، سينما شايد آنچنان كه هست مسلمان شدني نباشد، اما مي توان آن را به «خدمت اسلام» در آورد و اين وظيفه اي است گران به گرده ما... اگر ما بخواهيم رسانه هاي گروهي را به سوي غايتي كه حضرت امام فرموده اند- دانشگاه عمومي اسلامي- بكشانيم، قبل از هر چيز لازم است كه با تحقيق و تعمق در ماهيت اين وسايل و موجبات آنها، راه هاي خروج از «موجبيت تكنيك» را جست وجو كنيم. باز هم بر اين نكته تأكيد مي ورزم كه اگر غايات شيطاني باشند، تكنيك و ابزار سينما، هم آنچنان كه هستند، با ما همراهي خواهند كرد و اگر نه، يعني اگر بخواهيم محتواي سينما و تلويزيون را به سوي حق متمايل كنيم، تكنيك و ابزار سينما و تلويزيون، في انفسهم، حجاب هايي هستند كه بايد خرق شوند.


 


تحريف دوباره حقايق ديني در هاليوود

فيلم هاليوودي «كشتي نوح» به كارگرداني «دارن آرنوفسكي» كه خبر آن از مدت ها قبل منتشر شده، حضرت نوح را متفاوت از آنچه در اديان روايت شده، كاشف شراب تاريخ بشريت معرفي مي كند!
به گزارش فارس، در حالي كه تاكنون بارها زندگي پيامبران اولوالعزم در هاليوود به تصوير كشيده شده است، اين بار نيز خبرها حاكي از آن است كه «دارن آرنوفسكي» كارگردان برنده اسكار فيلم «قوي سياه» در حال ساخت يك پروژه عظيم سينمايي با موضوع داستان زندگي حضرت نوح(ع) است. پرداختن به چنين موضوعاتي در عالم سينما حتي براي چندين بار جذابيت هاي خاص خود را دارد ولي آنچه كه در تمامي اين فيلم ها مشترك است، داستان كلي اين فيلم هاست كه روايتي از تاريخ است. البته به نظر مي رسد كه هاليوود اين بار سعي دارد داستان زندگي حضرت نوح را متفاوت از آنچه كه در انجيل و قرآن روايت شده، به تصوير بكشد كه به اين اقدام از منظر خوش بينانه براي ايجاد جذابيت بيشتر و از منظري ديگر با هدف تحريف تاريخ و فراتر از آن روايتي ديني، مي توان نگاه كرد.
«دارن آرنوفسكي» كه از سال 2004 در حال نگارش فيلمنامه پروژه سينمايي«كشتي نوح» است، در چند مصاحبه خود به مسئله تفاوت فاحش داستان فيلمش با روايت مذهبي اعتراف كرده و متذكر شده كه در اين فيلم نوح آن پيرمرد با ريش هاي بلند كه كشتي مي سازد نيست، بلكه او يك زيست شناس است.
 


«هفتمين روز تابستان» ساخته مي شود

مستند «هفتمين روز تابستان» درباره شهيد دكتر سيدرضا پاك نژاد به كارگرداني محمدعلي شعباني و با حمايت ستاد برگزاري دوازدهمين جشنواره بين المللي فيلم دفاع مقدس ساخته مي شود.
شهيد دكتر سيدرضا پاكنژاد در نوجواني خواب عجيبي مي بيند، خوابي كه تعبيرش اين بود: در بزرگسالي نويسنده مي شود، در مجلس قانون گذاري اسلامي شركت مي كند و در نهايت در راه قرآن به شهادت مي رسد... اين مستند در بخش «جلوه گاه نور» (مختص آثاري درباره شهداي ترور) جشنواره فيلم دفاع مقدس تهيه و توليد مي شود. اين جشنواره در نظر دارد به منظور معرفي شهدايي كه به دست عوامل تروريسم به شهادت رسيده اند، (شهداي محراب، شهداي هسته اي و ديگر شهدا) بخش ويژه اي را تحت عنوان«جلوه گاه نور» در قالب آثار مستند اختصاص دهد.
 


«شور شيرين» در دانشگاه هاي كشور

تهيه كننده فيلم «شور شيرين» از اكران اين فيلم از اواخر شهريور ماه در دانشگاه هاي سراسر كشور خبر داد.
ابراهيم اصغري در گفت وگو با خبرگزاري دانشجو، گفت: فيلم «شور شيرين» از جمله فيلم هاي دوران دفاع مقدس بوده كه به موضوع جنگ هاي داخلي پرداخته و باتوجه به اينكه شخصيت شهيد كاوه در اين فيلم براي مخاطبان شناخته مي شود، مي تواند براي جوانان و نوجوانان دبيرستاني و دانشگاهي بسيار مفيد باشد.
تهيه كننده فيلم «شور شيرين» افزود: اين فيلم در طرح ضيافت نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در بيش از 30 دانشگاه كشور به نمايش درخواهد آمد.
وي ادامه داد: اكران فيلم «شور شيرين» در دانشگاه هاي سراسر كشور از اواخر شهريور آغاز خواهد شد.
اصغري با بيان اينكه جامعه دانشگاهي به خوبي توانستند با اين فيلم ارتباط برقرار كنند، عنوان كرد: اميدوارم با برنامه ريزي منظم و هماهنگي دانشگاه ها بتوانيم اين فيلم را براي جامعه دانشگاهي اكران كنيم.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14