(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنج شنبه 4  آبان  1391 - شماره 20341

سطح كتابخواني و فرهنگ ملي
خانه موسيقي!
دلم مي خواست ...
ارتش سري روشنفكران به چاپ پنجم رسيد
جشنواره نقاشي روي پارچه دوستي رنگ و پارچه به نفع مردم زلزله زده


سطح كتابخواني و فرهنگ ملي

عبدالله مؤمن زاده
رهبر معظم، حكيم، آگاه و كتاب دوست انقلاب اسلامي، درپايان بازديد خود از نمايشگاه بين المللي كتاب تهران ،در جمع مسئولين و ناشران سؤالي را طرح فرمودند كه يافتن پاسخ هاي منطقي و برنامه ريزي براساس آنها، مي تواند كشور را از مواهب برگزاري اين گونه نمايشگاه ها به طور كامل برخوردار نموده و زحمات بي شائبه دست اندركاران، مؤلفان و ناشران را به نتيجه درخورشأن فرهنگ غني اسلامي برساند.
سؤال معظم له به اين مضمون طرح شد:
«كار مطالعاتي بكنيد ببينيد درحالي كه سطح مطالعه و كتابخواني دركشور ما پايين است، چرا اين چنين استقبال چشمگير از نمايشگاه بين المللي و استانها ديده مي شود؟»
سپس خاطره اي از دوران نوجواني و جواني خود طرح كردند كه درواقع اين گونه برداشت مي شد كه ممكن است اين استقبال چشمگير نوعي ارضاي حس ديدن كتابها باشد و مطالعه كتابها از نسبت كمتري در مقابل استقبال و ازدحام بازديد كننده برخوردار باشد.
البته آمارهايي كه از تعداد بازديدكنندگان و ميزان خريد كتاب در اين نمايشگاه اعلام شده است به دليل عدم تفكيك بازديدكنندگان و ميزان خريد كتاب هاي درسي و دانشگاهي از كتابهاي عمومي و كودك و نوجوان - كه سطح كتابخواني با اين نوع كتابها سنجيده مي شود- نمي توان بدرستي و دقت، تعداد بازديدكنندگان و سرانه خريد آنها را محاسبه كرد و اين نوع خود نوعي خلط از دو هدف متفاوت دريك نمايشگاه است كه جاي بحث آن، اينجا نيست.
اگر يك بار ديگر سؤال طرح شده توسط رهبر فرزانه انقلاب رابخوانيم، بي گمان اين مسئله به ذهن همگان خطور خواهد كرد كه كمبود اساسي در فرهنگ عمومي كشور، فقر مطالعه و كتابخواني است و توليد كتاب و توزيع آن، در مرتبه بعدي قراردارد. در واقع متناسب با اقداماتي كه در زمينه توليد و حمايت از آن و توزيع توسط نمايشگاههاي بين المللي، ملي واستاني انجام شده است، اقدامات لازم در خصوص ترويج فرهنگ كتابخواني انجام نگرفته است. لذا نمايشگاه ها بنا به عوامل مختلف از جمله بازديد صرف، گشت و گذار و ارضاي حس ديدن كتابها و... شلوغ و پرازدحام است، لكن به اين ميزان، خريد و مهم تر از آن مطالعه كتب خريداري شده انجام نمي گيرد.
اگر توجه كنيم كه نوعي اشرافيگري درخريد و انباشت كتاب وجلوه نمايي كتابخانه درميان خانواده ها به ويژه مرفهين وجود دارد، وگاه اشتهاي خريد در اين فرصت ها، بعد از چندي فروكش كرده و كتابها در تاقچه و كتابخانه و انبوه كارها، فراموش مي شوند، آمار خريد را قطعاً مساوي با آمار مطالعه و كتابخواني، تلقي نخواهيم كرد.
درهر صورت، اين مسأله قطعي است كه مضمون سؤال رهبري، دال برناكافي بودن اقدامات درجهت ترويج فرهنگ كتابخواني است. مستندهاي فراواني در بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي دربازديدهاي قبلي از نمايشگاههاي بين المللي كتاب و به ويژه ديدار با كتابداران در 29تير ماه سال گذشته دراين خصوص وجود دارد كه پرداختن به آنها، خود يك مجال ديگر مي خواهد.
يكي از شواهد بارز عدم رشد متناسب فرهنگ كتابخواني با استقبال چشمگير از نمايشگاه ها، شمارگان پايين كتابهاست. شمارگان دو و سه هزار براي اغلب كتابها، خود گوياي عدم ورود كتاب به عنوان يك كالاي اساسي و مورد نياز درسبد خانوارهاست كه به عادت نبودن مطالعه كتاب برمي گردد و اين غير از كتابهايي است كه خريداري ولي مطالعه نمي شوند.
بررسي وضعيت كتاب دركشور، تعمق دربيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در باب كتاب و كتابخواني، آسيب شناسي نمايشگاه هاي كتاب، راهكارهايي را پيش روي اهالي فرهنگ و متوليان كتاب و كتابخواني قرار مي دهد كه بايستي اولويت بندي شده و بفرموده رهبر معظم انقلاب دريك طرح گام به گام، وضعيت نشر و كتابخواني را به طور متناسب پيش ببرد. بنظر مي رسد راهكارهاي ذيل، گامهاي بلندي به سوي ترويج فرهنگ كتابخواني خواهد بود.
1-توسعه و تجهيز كتابخانه هاي شهري، روستايي، نهادها،مدارس، دانشگاه ها و سازمانهاي كشوري و لشكري و برنامه تشويق و ترغيب عضويت دراين كتابخانه ها
در اين زمينه بايستي يك نقشه راه و متولي راهبري وجود داشته باشد تا مراكز متعدد آموزش، عمومي، اداري، لشكري، هم پوشاني لازم را داشته و نظارت كافي بر فعال بودن و با برنامه بودن كتابخانه هاي حوزه آنان وجود داشته باشد. متأسفانه گاه با رويكردهاي متفاوت- اگر نگوييم متضاد- در اين حوزه مواجه هستيم كه سرمايه هايي را مصرف ولي باز خورد متناسب بدست نمي آورند.
نهاد كتابخانه ها، شهرداريها، ارشاد اسلامي، آموزش و پرورش، آموزش عالي، مساجد، پايگاهها و حوزه هاي مقاومت، كانون هاي فرهنگي هنري مساجد، كانون هاي فرهنگي بسيج و نيروهاي انتظامي و نظامي و ادارات ديگر، همگي اقدامات پراكنده اي انجام مي دهند كه دريك سازو كار روشن و قابل رصد بايستي سامان داده شوند. پروسه بررسي و خريد كتاب، ارسال تجهيز، نظارت و كنترل، روش هاي ترغيب و تشويق، سير مطالعاتي دركتابخانه ها، آموزش كتابداران، استحصال بازخوردها و اصلاح روش، بايستي تعريف و به مثابه قطعات تكميل كننده پازل فرهنگ كتابخواني كنار هم معنا پيدا كنند.
كساني كه با امر كتاب سروكار دارند مي دانند كه امروز چنين سامان و هم پوشاني وجود ندارد و گاه تعارضهايي هم ديده مي شود كه لطمات جدي به كتاب و كتابخواني مي زند و فرصت هايي را براي برخي سود جوييها و اعمال نفوذها و شايد دستهاي به ظاهر فرهنگي ولي در باطن سياسي - تعبير رهبري در تيرماه 1390- فراهم مي آورد. به نظر مي رسد امروز وقت آن رسيده است كه اين معضل حل و فصل از هدر رفت سرمايه ها و فرصت ها، جلوگيري شود. امكان ندارد فعاليت ها و اقدامات پراكنده، نتيجه مطلوب بدهد. لازمه رسيدن به آرمان و هدف بلندي كه رهبري انقلاب ترسيم كرده است-كتابخوان شدن همه قشرها-جلوگيري از پراكندگي و تجميع فعاليت ها در برنامه مشخص و قابل رصد است.
2- تهيه و ارائه سير مطالعاتي درموضوعات مختلف و براي اقشار گوناگون جامعه
اين مسأله به صراحت در بيانات تير ماه سال 1390 رهبر معظم انقلاب اسلامي مورد تأكيد قرارگرفته است- مطالعه بدون برنامه و سير- اگر چه مطالعه است. اما انگيزه كافي و موتور پر قدرت نياز فكري به دنبال آن نيست، لذا پراكنده و گاه و بي گاه انجام مي شود و به نتيجه مطلوب يعني آگاهي مستمر و دانايي عميق هم منتهي نمي گردد. اين موضوع بايد مكمل برنامه توسعه و تجهيز كتابخانه هاي همه مراكز باشد. هر عضو كتابخانه حسب سن، موضوع مورد علاقه، نياز جامعه و... بايستي به سير مطالعاتي متناسب راهنمايي شوند و اين يكي از كارهاي سخت و در عين حال ثمربخش كتابداران و متوليان كتابخانه ها بايد باشد.
قطعا تهيه سير مطالعاتي و ارائه آن به اقشار مختلف، عطش كتابخواني را افزون و استمرار آن را تضمين خواهد كرد و آن گاه است كه با آمارهاي واقعي و روبه رشد كتابخواني در كشور مواجه خواهيم شد. البته تهيه و ارائه سيرمطالعاتي مي تواند فراتر از كتابخانه ها هم انجام شود، بطوري كه هر بازديد كننده از نمايشگاه ها و كتابفروشيها، بداند بايد دنبال چه كتابهايي و در كجا، بگردد و وقتي آنها را تهيه كرد قطعا به مطالعه آنها هم اقدام خواهد نمود، چرا كه همان انگيزه كه او را وادار به جست وجو و تهيه كتاب كرده است به سوي مطالعه هم سوق خواهد داد. مطالعه اي كه منسجم و بطور مستمر و عادت گونه انجام شود، فرهنگ كتابخواني محسوب مي شود و به تعالي و ارتقاء آگاهي و بصيرت منتهي مي گردد.
3- نقد و بررسي جدي و عميق و فراگير كتابها
اين مطلب نيز از جمله تصريحات و مطالبات رهبر معظم انقلاب اسلامي از دست اندركاران و دلسوزان فرهنگ جامعه است. آنچه فعلا وجود دارد بسيار اندك و عمدتا در برخي محافل خاص مطرح است. نظر مبارك رهبري آن است كه در زمينه نقد كتاب اقدامات اساسي و فراگير انجام شود و رسانه هاي خاص و متعدد امر نقد كتاب را انجام دهند و اين مسئله را موجب دو امر خير مي دانند؛ يكي شناخت مخاطبان از محتواي كتابها و در نتيجه فراهم شدن امكان انتخاب كتابهاي مورد نياز، مفيد و سالم توسط آنان، و ديگري ملزم شدن مؤلفين و ناشران به دقت و اهتمام هر چه بيشتر نسبت به محتواي كتابهاي منتشره؛ و تحقق اين دو مسئله قطعا به رواج فرهنگ كتابخواني و جهت دار شدن نشر و خريد آگاهانه كتاب و كمتر شدن تفرج در نمايشگاه ها و انتخاب تصادفي كتاب- و گاه انتخاب كتابهاي مضر- خواهد انجاميد. در اين حوزه، صداوسيما و ساير رسانه ها، مسئوليت سنگيني به عهده دارند و اگر دغدغه و نگراني رهبري، مدنظر آنهاست بايستي براي نقد كتاب، جايگاه و زمان و مدت مناسبي را اختصاص دهند.
4- رويكرد رسانه ها بويژه رسانه ملي به تبليغ امر كتابخواني
در تيرماه سال 1390 و ديدار با كتابداران، رهبر معظم انقلاب اسلامي از همگان به ويژه رسانه هاو صداوسيما خواستند تا در جهت ترويج فرهنگ كتابخواني اقدام كنند. بايد پرسيد كه سهم تبليغ كتاب در رسانه ها و رسانه ملي چقدر است؟ آيا اين ميزان با جايگاه والاي كتاب و نقش آن در رشد و تعالي جامعه متناسب است؟
رسانه ها بايستي به اين خواست رهبري كه دقيقا منطبق باآينده عزتمند و تعالي كشور و ملت بزرگ ايران است، توجه ويژه مبذول دارند. نمي شود از مردم اين توقع را داشت كه بدون رويكرد سازنده و در شأن كتاب از سوي رسانه ها و كوتاهي هاي رسانه ملي در تبليغ كتاب- در برابر حجم انبوه تبليغات ديگر كالاها و امور- به كتاب و مطالعه آن اقبال درخور توجهي داشته باشند. بايد در انبوه كالاهايي كه تبليغ مي شوند، كتاب جاي جدي و شاخص داشته باشد. روشهاي مطالعه و شيوه هاي كتابخواني به همگان آموزش داده شودو اين كار از رسانه ها برمي آيد. مسئولين فرهنگي وزارت ارشاد بايستي در تعامل سازنده و مستمر با رسانه ها و رسانه ملي، اين مسئله را پيگيري كنند. هم چنين تبليغ كتاب را از هزينه هاي سرسام آور امروزي آن آزاد كنند. رسانه ها، بايد تبليغ كتاب خوب و مفيد و شيوه هاي كتابخواني و نقد كتاب را وظيفه و رسالت فرهنگي خود، و نه منبعي براي كسب درآمد، تلقي نمايند.
5- برگزاري مسابقات كتابخواني ملي، استاني، و...
در اين زمينه رهبر معظم انقلاب اسلامي، در ديدار با دست اندركاران هفته كتاب در مورخ 19 آبان 76 با اشاره به مسابقه سراسري مشاعره و پخش آن از سيما، خواستار برگزار چنين مسابقه اي در سطح كشور در موضوع كتاب شدند.
از آن زمان تاكنون بايستي پاسخ داده شود كه چرا چنين مسابقاتي در حجم بالا برگزار نشده اند؟ رسانه ملي نسبت به اين خواست رهبري، چه اقداماتي انجام داده است؟ مسئولين فرهنگي وزارت ارشاد چه تمهيدات و برنامه ها و پيگيريهاي را انجام داده اند تا اين مسابقات هر سال و باشكوه و تبليغ در شأن آن انجام و مراسم آن پخش شود؟ طبيعي است كه وقتي اين اقدامات لازم براي تبليغ و عادت شدن كتابخواني انجام نمي شود، استقبال و ازدحام در نمايشگاه ها، چشمگير اما سطح كتابخواني نازل و بي تناسب با جايگاه اين ملت، خواهد بود.
6-بازنگري در شيوه هاي برگزاري نمايشگاه ها
بايستي اهداف نمايشگاه بين المللي كتاب تهران و نمايشگاه هاي استاني و مشابه آنها را مرور كنيم و پاسخ دهيم كه چه ميزان از هر كدام از اين اهداف در شيوه برگزاري نمايشگاه ها، محقق مي شوند؟
قطعاً عواملي كه برمي شماريم، مانع بزرگي در سر راه تحقق اهداف نمايشگاه ها هستند:
الف- كوچك بودن فضاي نمايشگاهي و تعداد زياد ناشران شركت كننده و اختصاص غرفه هاي كوچك به هر يك از آنان.
ب- فشردگي جمعيت در يك فضاي نامناسب نمايشگاهي و غرفه هاي كوچك ناشران.
ج- هزينه بر بودن شركت ناشران در نمايشگاه ها و ضرورت تامين آنها از فروش نمايشگاه.
عوامل فوق باعث مي شوند تا فرصت براي معرفي كتاب و تشخيص نيازهاي مخاطبان مقدور نشده و بطور طبيعي پديده انبوه بازديدكنندگان در راهروهاي تنگ و عبور بي هدف و عجولانه از مقابل غرفه ها و انتخاب تصادفي كتاب، بوجود آيد. آيا يكي از اهداف اصلي برگزاري نمايشگاه ها، ارتباط مستقيم و نزديك ناشران با مخاطبان و دريافت نيازها و نقطه نظرات آنان نيست؟ آيا اين هدف با اين شيوه هاي برگزاري محقق مي شود؟ آيا آمار بالاي ناشران شركت كننده، آمار تعداد عناوين كتابها در نمايشگاه و آمار بازديدكنندگان، دلالت بر تحقق اين هدف عمده است؟
هدف ديگر نمايشگاه معرفي جديدترين آثار منتشر شده است، آيا اين هدف چه مقدار تحصيل مي گردد؟ كدام ناشر موفق مي شود آثار جديد خود را در فضاي كوچك غرفه ها به نمايش بگذارد و مهمتر آن كه آنها را معرفي هم بكند؟ فضايي وجود ندارد كه مخاطب به داخل غرفه هدايت شده و امكان تورق كتاب و سؤال و جواب فراهم شود بلكه اگر سه چهار نفر جلوي غرفه بايستند تا فقط عنوان هاي كتابها را ملاحظه كنند، بقيه بايد رد شوند تا هم وقتشان گرفته نشود و هم راه ديگران بسته نگردد!
قطعاً بايد براي نمايشگاه ها، شيوه ها و روش هاي نوين و كارآمد و متناسب با فرهنگ كتابخواني جست وجو و عملياتي شوند. براي شركت ناشران و اختصاص فضا به آنان، ملاك هاي دقيق تر و مهمتري در نظر گرفته شود. هم در شيوه هاي برگزاري و هم در ملاك هاي شركت ناشران بايستي امر كتاب خواني و تبليغ آن در اولويت قرار گيرد. در امتيازها و گزينش ها نيز ملاك ترويج كتابخواني درصدر قرار گيرد و تعيين كننده برگزيدگان باشد. چرا بايستي با اين فضاي محدود نمايشگاهي، تمامي ناشران را شركت داده و آنها را در سلول هاي انفرادي جا بدهيم؟ چه الزامي به اين كار هست؟ چرا ملاك هاي ضروري، منطقي و طبق مهندسي فرهنگ كتابخواني براي حضور ناشران تعيين نكنيم و رصد مستمر ساليانه نداشته باشيم تا ناشران داراي امتياز لازم را در نمايشگاه شركت داده و فضاي لازم را براي ارائه آثار و معرفي كتاب و تعامل با مخاطب، به آنها اختصاص دهيم؟
يك نكته:
اختلاط كتب تخصصي آموزشي و دانشگاهي و ساير تخصص ها با كتب عمومي، كودك و نوجوان، از آفت ها و آسيب هاي نمايشگاه هاي كتاب است. هر تخصصي معمولا ايام مختص به خود دارد كه مي توان در آن زمان، نمايشگاه تخصصي از كتابهاي آن حوزه را برگزار نمود. كتب دانشگاهي و آموزشي در حال حاضر چنين نمايشگاه خاص را دارند و حضور آنها درنمايشگاه بين المللي وحتي استاني آثار زيانبخش را بربخش عمومي نمايشگاه برجاي مي گذارد.
پرداختن به موضوعات تخصصي براي اقشار خاص در نمايشگاه هاي اختصاصي، هم امكانات و فضاي لازم براي غرفه ها و هم رسيدگي و سرويس دهي بهتر را براي ناشران بوجود مي آورد و هم از ازدحام جمعيت جلوگيري مي كند. بخش مديريت و آمار نمايشگاه هم بطور دقيق مي تواند باز خورد كار را بررسي و ارائه نمايد.
مسأله اين نيست كه نمايشگاه بين المللي منتفي و جاي آن چندين نمايشگاه در طول سال برگزار شود بلكه مسأله، اختصاص نمايشگاه بين المللي كتاب به بخش عمومي، كودك و نوجوان است كه ملاك ارزيابي سطح مطالعه و كتابخواني بوده و رشد آگاهي هاي عمومي و بصيرت ملي به آنها بستگي دارد، و كتب ديگر تخصصي در طول سال و به مناسبت مربوط به هر قشري برگزار و ارائه شوند. آثار مثبت و فوايد زيادي براي اين تفكيك وجود دارد كه طرح آنها موجب طولاني شدن مطلب مي شود و همين مقدار كفايت امر را مي نمايد.
جان كلام
براي تحقق منويات رهبر معظم انقلاب اسلامي - ترويج فرهنگ كتابخواني درميان تمامي اقشار جامعه، استفاده از تمامي ظرفيت ها و فرصت ها براي مطالعه و حداقل ده برابر شدن شمارگان كتابها، بسيج امكانات تبليغي درراستاي تبليغ كتابخواني و معرفي كتابهاي خوب و مفيد- مي بايد دركنار شبكه حرفه اي توليد ونشر كتاب، به حركت جهادي كتابخواني و نشر انديشيد.
تجربه ارزنده نظام درپيمودن فاصله هاي طولاني وضع موجود با وضع مطلوب به صورت ميانبر درحوزه هاي مختلف با تشكيل جهادها- مانند جهاد دانشگاهي، جهاد كشاورزي، جهاد سازندگي، جهاد اقتصادي، نهضت نرم افزاري و...- به ما مي آموزد كه شبكه حرفه اي توليد و نشر كتاب و تشكل هاي صنفي آن، نمي توانند آرمانهاي نظام،رهبري و مردم را در امر كتابخواني و به صحنه آوردن فرهنگ غني اسلام، محقق كنند و بايد با حركت جهادي اين فاصله طولاني را در مدت كوتاه پيمود و ابتدا به متوسط هاي جهاني دست يافت و سپس به قله ها رسيد. درحركت جهادي كتاب و كتابخواني، متوليان فرهنگ كشور ازشوراي عالي انقلاب فرهنگي، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، نهاد كتابخانه ها، شهرداريها، رسانه ملي و... بايستي دريك نظام هماهنگ امر هدفگذاري، سياستگذاري، حمايت و پشتيباني از حركت را به عهده بگيرند. ساير نهادهايي كه نام خواهيم برد همچون سربازان خط مقدم، برنامه ها را اجرايي و عملياتي كنند و سنگرها را يكي از پس ديگري فتح نمايند تا به اهداف تعيين شده دست يابند. اين به معناي آن نيست كه اين متوليان كار اجرايي نخواهند داشت بلكه همت آنان بيشتر مصروف ساماندهي امر كتابخواني خواهد شد.
بنظر ما سه نهاد اگر دست به دست هم داده و توان لازم را به اين مسأله اختصاص دهند، حركت جهادي كتاب و كتابخواني شكل خواهد گرفت.سازمان بسيج مستضعفين با بيش از 10ميليون بسيجي و بسيج اقشار مختلف، ستاد رسيدگي به امور مساجد و ستاد كانونهاي فرهنگي هنري مساجد با حدود 60 هزار مسجد و همين تعداد امام جماعت و بيش از 10هزار كانون فرهنگي هنري، معاونت پرورشي و فرهنگي آموزش و پرورش با بيش از14ميليون دانش آموز، سه نهادي هستند كه دريك برنامه هماهنگ، مي توانند جهشي درخورشأن نظام اسلامي در امر كتاب و كتابخواني ايجاد بكنند.
پيشنهادهايي كه ارائه شد، يعني: توسعه و تجهيز كتابخانه ها، تهيه و ارائه سير مطالعاتي، نقد و بررسي جدي كتابها، تبليغ كتاب و كتابخواني، برگزاري مسابقات كتابخواني، برگزاري نمايشگاه ها با شيوه و ملاك هاي مناسب، برگزاري نمايشگاه هاي تخصصي؛ و ساير اقداماتي كه مجال طرح آنها در اين مختصر ممكن نشد، دراين حركت جهادي، برنامه ريزي و هدفگذاري شده و دريك پروسه زماني پنج ساله، بازخورد آن در ارتقاء كمي و كيفي كتابخواني اندازه گيري و ارزيابي خواهد شد. تشكيل يك ستاد از عناصر متولي فرهنگ كشور و سه نهادي كه بيشترين بار اجرايي به دوش آنان است لازم است تا بتوانند تعارض هاي موجود را برطرف ساخته، آسيب ها را شناسايي كرده و در يك پازل مشخص، براي هريك از اعضا، نقش و وظايف روشني را معين و نظارت بر اجراي درست آنها را ممكن ساخته و حركت جهادي را به پيش برند.
ارتقاء فرهنگ كتابخواني در بين اعضاء اين سه نهاد، خود يك جهش بزرگ در كتابخواني كشور است كه تأثير خود را در خانواده ها و جامعه خواهد گذارد. علاوه بر اين، سه نهاد مي توانند بيشترين نقش را در ايجاد و تجهيز و فعال شدن كتابخانه ها، مسابقات كتابخواني، برگزاري نمايشگاه هاي مناسبتي، نقد كتاب، حتي دايركردن فروشگاه هاي ويژه كتاب، ايفا كنند. اگر هر مسجدي كه داراي چندين باب مغازه است و از درآمد آنها هزينه هاي مسجد و تبليغات آن را تأمين مي كند، يك باب مغازه را اختصاص به امر فروش و معرفي كتاب كرده و آن را پايگاه كتابخواني نمايد، شبكه نشر جهادي بزرگي كه چند برابر شبكه حرفه اي موجود نشر است بوجود خواهدآمد. اگرچه مسجد ممكن است از درآمد يك مغازه محروم شود اما نتيجه واگذاري آن به امر كتاب و كتابخواني، هدف بزرگي را محقق مي كند كه همه درآمدهاي مسجد براي تحقق آن هدف است؛ يعني ارتقاء بينش و بصيرت ديني؛ سياسي و اخلاقي مردم.
اين شبكه بزرگ مي تواند توزيع كتاب هاي خوب و مفيد را چندين برابر كند و دست هاي به ظاهر فرهنگي و به باطن سياسي كه از توزيع كتاب هاي خوب و مفيد براي انقلاب اسلامي و اخلاق عمومي خودداري مي كنند، را عقيم سازد. آيا اين ها خواسته روحانيت و ائمه جماعت از درآمدهاي مسجد نيست؟ براي سودآورشدن اين مغازه ها هم راه ها و روش هاي مناسبي هست كه مهمترين آن فعاليت مساجد و مدارس حوزه هر فروشگاه در باب كتاب و كتابخواني و ارجاع افراد و استفاده خود از محصولات آن فروشگاه، مي باشد. اداره اين مغازه ها را مي توان به بسيجيان فعال سپرد كه با روحيه بسيجي خود، هم ابتكار و خلاقيت در كار خواهند داشت و هم به كمترين، قناعت خواهند نمود.
ائمه محترم جماعت و روحانيت در هر فرصتي و حداقل در هفته يك بار، بايستي به اهميت مسئله كتابخواني و مطالبات و رهنمودهاي رهبري در اين زمينه اشاره داشته باشند و روش هاي كتابخواني را توضيح دهند و با تأمين كتاب مورد نظر در فروشگاه مسجد يا نمايشگاه مناسبتي و... آن كتاب را معرفي و موجب تشويق مردم براي خريد و مطالعه شوند. برگزاري مسابقه درسطح مساجد هم مي تواند انگيزه عمومي را براي اتباع و مطالعه كتاب بيشتر نمايد. اين مسئله بايستي يك كار و برنامه فراگير و همگاني درسطح كشور شود.
فرهنگ «ما مي توانيم» بايد در زمينه جهش بلند به سوي كتابخواني عمومي و رسيدن به ركوردهاي مناسب شأن جمهوري اسلامي در مطالعه، هم محقق شود. ان شاءالله.
 


خانه موسيقي!

پژمان كريمي
انجمن ها و گروه هاي صنفي، براي دفاع از حقوق طبيعي و قانوني اهالي يك صنف پا مي گيرند. از اين روست كه وجود چنين انجمن هايي، از يك سو موجب امنيت شغلي و فراهم آمدن زمينه آرامش و آسايش اهالي يك صنف تلقي مي شود و از ديگر سو، زمينه ساز افزايش كارايي و بهره وري يك حرفه تصور مي گردد.
به هر اندازه نيز روابط ميان دولت و صنف و پيوند ميان اهالي يك صنف، ريشه اي، صميمي و دلسوزانه و قانون مدارانه باشد، اهداف صنف نزديك و قابل دسترسي است.
بايد گفت؛ فاصله گرفتن يك صنف، از اهداف صنفي خطر و آسيب جدي است كه وجود و فعاليت يك صنف را به روشني تهديد مي كند. به عبارت دقيق تر، اگر صنفي به جاي دنبال كردن حقوق اهالي و منتسبان به خود، اهداف بيگانه با ماهيت خود را پي جويي كند، كاركرد صنفي را از دست مي دهد.
يك مثال:
خانه سينما منحل شد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دليل انحلال اين تشكل صنفي- سينمايي را نداشتن مجوز تاسيس و تغيير غيرقانوني اساسنامه و... اعلام كرد.
اصرار هيئت مديره خانه سينما، بر بقاي ماهيت غيرقانوني و اساسنامه غيرقانوني از اراده اي غيرصنفي خبر مي داد.
در واقع، برخي از اعضاي هيئت مديره، از روي مخالفت با نظام ديني، درپي فعاليت غيرقانوني سياسي بودند و در بستر نافرماني مدني، مي كوشيدند خانه سينما را به عنوان جايگاهي براي تكاپوي سياسي اداره كنند.
حمايت از فيلم سازان همكار با بي بي سي فارسي، ديدار و گفت وگوي مشكوك با كارگزاران اسكار صهيونيستي، حمايت از فيلم سازان معاند با نظام ديني با بهانه حمايت صنفي، از روشن ترين رفتارهاي سياسي خانه سينما به شمار مي آيد!
سياسيون مخالف نظام در خانه سينما، با دور شدن از اهداف و عملكرد صنفي، از رسيدگي به مشكلات و مسائل صنفي اهالي سينما بازماندند و موجب انحلال يك تشكل صنفي شدند.
اكنون اما، خانه موسيقي نيز به همان راهي گام گذاشته است كه هيئت مديره خانه سينما، با پيش گرفتن آن، حقوق صنفي اعضاي خود را پايمال كرد!
چندي پيش خانه موسيقي، قصد داشت با برگزاري يك آيين بزرگداشت، به تحسين محمدرضا شجريان آوازخواني بپردازد كه پيش از انقلاب نام «سياوش» برخود نهاده بود.
آييني كه با مخالفت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي روبه رو شد.
اما پرسش اين است:
- چرا سياوش و چرا بزرگداشت وي؟
بدون كوچك ترين ترديدي، خانه موسيقي، از كارنامه سياوش در سه سال گذشته بي خبر نيست!
خانه موسيقي مي داند كه سياوش:
يك- در جريان فتنه آمريكايي-اسرائيلي سال 88، در نقش وكيل مدافع فتنه گران و اراذل و اوباش كف خيابان ها، آشكار شد.
دو- با تلويزيون هاي معاند با مردم و نظام ديني ايران گفت وگو كرد. او با محرم دانستن بي بي سي و سي ان ان، به جمهوري اسلامي تاخت و تهمت ارعاب و سركوب زد.
سه- صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران را هدف حمله قرارداد و از پخش كارهاي خود بازداشت.
چهار- به دفتر بي بي سي- سخنگوي دولت لندن با سابقه 200 سال جنايت عليه ملت ايران- رفت. با گردانندگان بهايي بي بي سي عكس يادگاري گرفت و نشست محرمانه داشت.
پنج- با هتاكان نسبت به ساحت دين، در تلويزيون «من و تو» ديدار كرد.
شش- با آوازخوان كاباره اي «فائقه آتشين» در قاب يك عكس ايستاد.
هفت- با به اصطلاح شاعر ملحد - اسماعيل خويي- ديدار صميمانه برپا كرد.
با اين حال، آيا جاي شگفتي نيست، خانه موسيقي به تحسين فردي روي آورد كه دچار عوام زدگي سياسي و خيانت به ملت و نظام ديني ايران است؟ از عنصري تجليل كند كه شكايت از نظام ديني را به جنايت پيشگان اجنبي برده است؟
عنصري را تحسين كند كه به دوستي با بهائيان و ملحدان افتخار مي كند و با آنها عكس يادگاري مي گيرد؟
چه كسي گفته اگر يك اهل هنر، دست به كار زشت و مجرمانه اي زد، تنها به دليل اهل هنر بودن، شايسته تحسين است؟
قهرمان سازي از يك اهل هنر مجرم توجيه عقلاني و اخلاقي دارد؟
متأسفانه نهادهاي فرهنگي و امنيتي از كنار قصد و نگاه و وضعيت خانه موسيقي به سادگي گذر كردند.
چه كساني مي خواستند از عنصر ياد شده تجليل كنند ؟
هنرمندان عرصه موسيقي بايد نگران عملكرد خانه موسيقي باشند. اين خانه نبايد از ماهيت صنفي و ايراني بودن خود فاصله بگيرد!
 


دلم مي خواست ...

زهرا كريمي
چشم هايش را دوخت به آسمان.ظهر بود، هوايي گرم و خورشيد كم كم خود را به ميانه آسماني آبي رنگ مي رساند.
دستانش را سايه بان چشم هايش كرد و باز هم به آسمان نگاه كرد.در دل هزار بار حرف هايش را مرور مي كرد تا با خداي خود در ميان بگذارد.
از خستگي هاي روز مره تا دلواپسي هاي بي حد و حصر از مشكلات و درد ها تا گناهانش را در ورق ذهن با قلم دل نوشته بود و منتظر براي اقرار به درگاه خدايش .
به آرامي از خود پرسيد: آيا با اين همه گناه خدا مرا خواهد بخشيد؟
بعد لبخندي از سر رضايت زد و گفت: دعا مي كنم كه مرا ببخشد.
اميدوارم...
همان گونه نشسته بود.
دوزانو ، رو به قبله كنار حوض پر از آب.
كتاب دا در كنار و قرآن مقابل چشم.
دانه هاي سفيد رنگ تسبيح آرام در ميان انگشتانش مي لغزيد با هر دانه اي كه از اين سو به آن سو مي رفت ، ذكر يا حسين را زير لب زمزمه مي كرد .
گاه اشكي از گوشه چشم هايش بر صحراي گونه هايش مي دويد و گاه لبخندي از شوق نزد خدا بودن و با اون سخن گفتن بر لبانش مي نشست.
دقيقه هايي اين چنين گذشت.
... الله اكبر...الله اكبر...الله اكبر...الله اكبر
اشهد ان لا اله الا الله...
هنگام اذان بود .
صدايش را از مسجد محله شنيد برخاست و به سمت حوض رفت.چهره اش را در حوض كوچك خانه ديد.
قطره اشكي از گوشه چشم هايش به درون آب حوض چكيد و گردابي كوچك سا خت.وضو گرفت پاشنه كفش هايش را بالا كشيد و به راه افتاد.
در راه درست مثل كسي كه خود را براي امتحاني سخت حاضر مي كند آن چه دردل داشت مرور مي كرد.
از در وارد شد مهري برداشت و در صف مياني ايستاد با صداي مكبر قامت بست.
الله اكبر...
تكبيره الاحرام.
نماز به پايان رسيد . مهر را درجايش گذاشت و به سمت خانه به راه افتاد.
به خانه رسيد ، غسل كرد و باز هم به حياط آمد و كنار حوض به روي قاليچه كوچكش نشست.
دلش هم مكه مي خواست هم مدينه هم بقيع و هم نجف و هم كربلا .
دلش عرفات مي خواست و منا و...
دلش همه را با هم مي خواست.
خدايا قسمتم گردان اين همه با تو بودن را.
مفاتيح را گشود از فهرست زيارت امام حسين (ع) را در روز عرفه پيدا كرد و شروع كرد به خواندن
اللّه اكبر و بگو اللّه اكبر كبيراً والحمد ل لّه كثيراً وسبحان ال لّه بكره ً
خدا بزرگ تر است . خدا بزرگ تر است به كمال بزرگي و ستايش خاص خدا است بسيار و منزه باد خدا در صبح
واصيلاً والحمد ل لّه الّذي هدانا ل هذا وما كنّا ل نهتد ي لولا ان هدانا.
و شام و ستايش خاص خدايي كه ما را به اين راه راهنمايي فرمود و ما خود چنان نبوديم كه راهنمايي شويم،
اگر خدا راهنماييمان نمي كرد .
و ان تجعل ر زقي ب ه م دآرّاً وعيشي ب ه م قآرّاً وز يارتي ب ه م مقبوله ً وان ...
قرار دهي روزيم را به خاطر ايشان ريزان و خوشي زندگيم را بديشان پابرجا و زيارتم را بدانها پذيرفته .
وذنبي ب ه م مغفوراً واقل بني ب ه م مفل حاً منج حاً مستجاباً دعآئي
و گناهم را به آنها آمرزيده و بازم گرداني مرا بدانها رستگار و كامياب با دعاي مستجاب شده
ب افضل ما ينقل ب ب ه احأ م ن زوّار ه والقاص دين ا ليه ب رحمت ك يا
به بهترين وضعي كه بازگردد بدان وضع يكي از زيارت كنندگانش
و آهنگ كنندگان درگاهش به رحمتت اي
ارحم الرّاح مين
مهربان ترين مهربانان
...
مفاتيح را بوسيد و به كناري گذاشت.
دست هايش را سوي آسمان بلند كرد ، سر به زير انداخت و با قلبي شكسته و اشكي در چشم با خداي
خود سخن گفت.
خداوندا...
گفت همه آن چه را كه عهد كرده بود، بگويد.
آن قدر محو دعاهايش شدكه غروب آفتاب را نفهميد.
نزديك اذان بود . آخرين حرف هايش را هم با اميد بخششي بزرگ با خدا در ميان گذاشت .
در ميان گريه خنديد و با دستمالي اشك هاي را پاك كرد و دوباره وضو گرفت و به سمت مسجد حركت كرد.
احساس عجيبي داشت . احساس سبكي خاصي مي كرد. دلش مي خواست هماني شود كه او هم دلش را به آن بسته؟
يا...
اميد وار بود.
نماز را به جماعت خواند و به خانه بازگشت.در را باز كرد و داخل شد.از كنار حوض گذشت و به اتاق رفت.
سماور را روشن كرد.
سفره را انداخت.نان پنير خرما ...
چاي آماده بود.
دست هايش را بالا گرفت و سر به زير دعا كرد.
حالا ديگر آرامشي وصف ناپذير داشت.
روزه اش را افطاركرد.
در دلش شادي بي حدي موج مي زد.
كنار پنجره نشست و به آسمان خيره شد.
مهتاب ميان انبوه ستارگان پر نور خود نمايي مي كرد.
لحظه اي گذشت سرش را از پنجره بيرون گرفت ، كه آب صورتش را نوازش كرد.
دست هايش را از پنجره بيرون گرفت و دستنانش را پر از آب باران كرد و صورتش را شست.
دلش طاقت نياورد.بيرون رفت و در حياط زير باران ايستاد.
آسمان ، ستاره،مهتاب درخشان تر از هميشه و... باران
مي بيني؟! خدا هم با بنده هايش عشق بازي مي كند.
 


ارتش سري روشنفكران به چاپ پنجم رسيد

چاپ پنجم كتاب «ارتش سري روشنفكران» نوشته پيام فضلي نژاد توسط «انتشارات موسسه كيهان» منتشر و روانه بازار كتاب شد.
كتاب «ارتش سري روشنفكران» چهارمين كتاب و جديدترين اثر پژوهشگر موسسه كيهان پس از تحرير كتاب هايي مانند «سينما، سياست آزادي»، «شواليه هاي ناتوي فرهنگي» و... است كه ارديبهشت 1391 در نمايشگاه بين المللي كتاب با حضور شخصيت هاي فرهنگي و سياسي رونمايي شد. از آن پس هر ماه يك چاپ جديد از «ارتش سري روشنفكران» منتشر شده و در پنج ماه گذشته 17 هزار نسخه از آن به فروش رفته است. بنابر آمار رسمي انتشار، كتاب فضلي نژاد با يك نوبت چاپ در هر ماه، در ليست «پرفروش ترين كتاب هاي سياسي» شش ماه اول سال 1391 قرار دارد. پيش از اين، كتاب «شواليه هاي ناتوي فرهنگي» كه پائيز 1386 از فضلي نژاد توسط «انتشارات موسسه كيهان» منتشر شده بود، توانست ركورد «پرفروش ترين كتاب سياسي سال 1387 و 1388» را به نام خود ثبت كند. حسن شايانفر، مدير «دفتر پژوهش هاي موسسه كيهان» در مقدمه كتاب «ارتش سري روشنفكران» (جلد 45 نيمه پنهان، نوشته پيام فضلي نژاد) نوشته است: روند پژوهش و نگارش كتاب ارتش سري روشنفكران ماجراي پرفراز و فرودي دارد. پاييز 1385 كه آقاي پيام فضلي نژاد به دفتر پژوهشهاي موسسه كيهان آمد، ابتدا نوشتن خاطرات خود را از دوران موسوم به اصلاحات با عنوان «ملاقات با جاسوس» آغاز كرد. در اين كتاب، نويسنده در كنار شرح تجربيات و مشاهدات خود از پيوند سياستمداران غرب زده و مدعيان اصلاح طلبي كه دچار استحاله فكري شده بودند، از هويت و اسناد جديدي درباره چند عامل اطلاعاتي بيگانه در ايران نيز پرده برداشت. فضلي نژاد اين كتاب را به «شهداي ترورهاي آكادميك» (شهيدان علي محمدي، شهرياري، رضايي نژاد و احمدي روشن) تقديم كرده است.
 


جشنواره نقاشي روي پارچه

دوستي رنگ و پارچه به نفع مردم زلزله زده

اولين جشنواره نقاشي روي پارچه از نهم تا 13 آبان ماه در برج ميلاد تهران برگزار مي شود. به گزارش مهر، اين جشنواره با شعار «نقاشي كن؛ تنت كن» و عنوان فرعي «اولين جشنواره دوستي رنگ و پارچه» در برج ميلاد تهران برپا مي شود.
در اين جشنواره تعدادي تي شرت، كفش و شال در رنگ هاي مختلف تهيه شده است كه به همراه وسايل نقاشي و رنگ تحويل علاقه مندان داده مي شود تا بتوانند طرح مورد نظر خود را بر روي آنان طراحي و نقاشي كنند. اين جشنواره به طراحان و صاحبان صنعت مد كمك مي كند تا با سليقه نسل جوان بيشتر آشنا شوند و از طرح هاي آنان در توليدات خود بهره ببرند. در سال هاي اخير استفاده از تي شرت ها، مانتوها و روسري هاي طرح دار در ميان جوانان رواج پيدا كرده است، با اين حال اما غالب طرح هاي استفاده شده يا كپي برداري از طرح هاي خارجي بود و يا نمونه هايي تكراري از طرح هايي واحد و قديمي، براي نمونه نيز مي توان به رواج يافتن لباس هايي با طرح هايي به خط نستعليق كه براي اولين بار از سوي يك طراح جوان ايراني در آمريكا آغاز شد، اشاره كرد.
در اولين جشنواره دوستي رنگ و پارچه از استادان و هنرمندان مردمي دعوت شده تا با پياده سازي طرح خود روي لباس ها، اين آثار را در روز سيزدهم آبان ماه امسال مصادف با عيد غدير خم به نفع خيريه ها و كمك به مردم آسيب ديده زلزله آذربايجان شرقي، به مزايده بگذارند. عموم مردم نيز پس از طراحي مي توانند طرح خود را در مسابقه اين جشنواره ارائه دهند يا در صورت عدم تمايل آن را به همراه خود ببرند.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14