(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنج شنبه 4  آبان  1391 - شماره 20341

توطئه خاموش عليه مسجدالاقصي
اسرائيل چه اهدافي را از انفجار بيروت دنبال مي كند؟
آشوب در لبنان سناريوي تازه صهيونيست ها
راه محمدالدرّه ادامه دارد:
قهرماناني كوچك در سرزميني بزرگ


توطئه خاموش عليه مسجدالاقصي

فريده شريفي
موسسه اوقاف و ميراث فلسطيني «الاقصي» نسبت به اجراي توطئه جديد رژيم صهيونيستي درباره مكان مقدس مسجدالاقصي هشدار داد. رژيم صهيونيستي با هدف فرافكني از مشكلات داخلي به ويژه موج اعتراضات نسبت به وضعيت اقتصادي در نظر دارد اين توطئه را به اجرا درآورد.
تجاوزات مكرر صهيونيست هاي افراطي و مسئولان رژيم صهيونيستي به مسجدالاقصي در روزهاي اخير افزايش يافته و اين تعرض بارها به دلايل واهي تكرار شده است. صهيونيست ها در حلقه شديد امنيتي پليس وارد محوطه مسجدالاقصي شده و به بهانه انجام مراسم ديني با نمازگزاران فلسطيني درگير مي شوند.
مسجدالاقصي از سال 1967 ميلادي تاكنون، صدها بار هدف صهيونيست ها و باندهاي تبهكار صهيونيستي قرار گرفته است و گروه هاي صهيونيستي با حمله به داخل مسجدالاقصي و يا حفر تونل و تخريب مسيرهاي ورودي به اين مكان مقدس در پي تخريب آن برآمده اند.
رژيم صهيونيستي دوربين هايي در داخل مسجد نصب كرده و هر فردي بيش از چهار مرتبه در اين مسجد نماز ادا كند جريمه خواهد شد و به مدت دو ماه حق حضور در مسجدالاقصي را نخواهد داشت. رژيم صهيونيستي همچنين از برگزاري مراسم عروسي، مراسم افطار، انجام عبادات در اين مكان مقدس براي فلسطيني ها جلوگيري مي كند و اين در حالي است كه صهيونيست ها مجوز هر نوع اقدامي را در صحن مسجدالاقصي دارند و هيچ كسي نمي تواند نسبت به اقدامات غيرانساني آنها در اين مكان مقدس اعتراض كند.
تنها عبارتي كه براي توصيف اقدامات رژيم صهيونيستي مي توان به كار برد مجموعه اي از جنايت هاي سازمان يافته رژيم اشغالگر قدس براي تخريب مسجدالاقصي و هتك حرمت به مقدسات مسلمانان است.
اين اقدامات ناشي از اين است كه شرارت هاي اشغالگران صهيونيست حد و حدودي ندارد و برخي از مقامات رژيم صهيونيستي در كمال گستاخي از تصميم اين رژيم براي تداوم جنايت هاي خود عليه مسجدالاقصي خبر مي دهند.
اسرائيل هيچ خط قرمزي براي جنايات خود ندارد و تمام جنايات خود را با حمايت غرب و به ويژه آمريكا انجام مي دهد، هرگونه جمه به مسجدالاقصي و مقدسات مسلمانان در همين رابطه ارزيابي مي شود. مسئله قابل توجه اين است كه بناي معروف با گنبد طلايي در محوطه قدس كه همه آن را با نام مسجدالاقصي مي شناسند قبه الصخره نام دارد و مسجدالاقصي اصلي بنايي است با گنبد سبزرنگ در 400 متري قبه الصخره كه مسلمانان آن را اشتباه مي گيرند.
حفاري هاي گسترده صهيونيست ها در زير مسجدالاقصي خطر بزرگي است كه ادامه بقاي آن را تهديد مي كند و تاكنون حفر 05 تونل در زير آن ثبت شده است. صهيونيست ها همچنين با ايجاد و احداث حدود 001 كنيسه و مركز يهودي، مسجدالاقصي را احاطه كردند و دورنماي تاريخي اسلامي آن را در نقطه كوري قرار دادند كه ديگر مانند قبل چشمان هر بيننده اي را متوجه خود نمي سازد بلكه در نگاه نخست اين كنيسه ها و مراكز عبادي يهوديان هستند كه ديده مي شوند و در ارتفاعي بالاتر از مسجد الاقصي ساخته شده اند.
جسارت صهيونيست ها به حدي رسيده است كه جهانگردان و گردشگران خارجي را به داخل صحن مسجدالاقصي مي برند تا از آثار ديدني و باستاني آن ديدن كنند و اين آثار را به عنوان غناي فرهنگي يهود براي جهانگردان خارجي معرفي مي كنند و در اقدامي موهن جهانگردان با كفش وارد مسجدالاقصي مي شوند.
به هر صورت مسجدالاقصي در جريان توطئه اي خاموش و در عين حال پرهياهو قرار گرفته و سران رژيم هاي عرب در قبال اين توطئه سكوت اختيار كرده اند.
به راستي علت سكوت رژيم هاي عربي در برابر اقدامات تجاوزكارانه صهيونيست ها در بيت المقدس اشغالي براي چيست؟
چرا اعراب در قبال اين تجاوزات مواضع جدي نمي گيرند و دست به اقدامات سياسي يا اقتصادي براي مقابله با اين رژيم اشغالگر نمي زنند؟
در شرايطي كه رژيم صهيونيستي جنگ تمام عياري را در زمينه هاي مختلف اقتصادي، سياسي و جمعيتي با ملت فلسطين آغاز كرده و همه تلاش هايش را براي يهودي سازي قدس به كار مي گيرد چرا حركتي جدي از سوي مسلمانان براي نجات مسجدالاقصي صورت نمي گيرد؟
فلسطين منحصر به مردم فلسطين نيست بلكه مربوط به 75 كشور عربي و 5/1ميليارد مسلماني است كه نگاهشان به اين سرزمين است.
آنچه در اين ميان مهم است هوشياري مسلمانان جهان است، در اين روزها كه رژيم صهيونيستي از درون در حال پوسيدن است و با چالش هاي جدي در زمينه هاي اقتصادي، سياسي، امنيتي روبه رو است و احتمال فروپاشي آن نسبت به گذشته افزايش يافته است بايد فشارهاي جدي به اين رژيم وارد شود تا پايه هاي رو به اضمحلال آن سست تر و متزلزل تر گردد.
ناظران سياسي معتقدند زماني كه اسرائيل به شدت با بحران داخلي مواجه است با اقداماتي چون تجاوز به فلسطيني ها يا مقدسات اسلامي و يا حتي راه اندازي جنگ هاي محدود عليه همسايگان فلسطين تلاش مي كند به نحوي نگاه ها را از اين بحران منحرف و به سوي ديگري معطوف سازد تا اقدام اخير آنان مبني بر تحركات عليه مسجدالاقصي در همين چارچوب ارزيابي شود.
رژيم هاي عربي در حالي در برابر اقدامات تجاوزكارانه صهيونيست ها سكوت اختيار كرده اند كه تمام هم وغم خود را به نابودي يكي از محورهاي مقاومت در برابر رژيم صهيونيستي يعني سوريه معطوف كرده اند و در اين زمينه همه امكانات اقتصادي، سياسي و رسانه اي خود را در خدمت گروه هاي مسلح ضدسوري قرار داده اند و در اين زمينه با سياست هاي ضدسوري غربي ها و صهيونيست ها همسو هستند.
فلسطين در برابر دشمن صهيونيستي تنها نيست و جايگاه ويژه اي در ميان ملت ها دارد به همين دليل پيروزي از آن فلسطيني ها خواهد بود.
 


اسرائيل چه اهدافي را از انفجار بيروت دنبال مي كند؟

آشوب در لبنان سناريوي تازه صهيونيست ها

زهرا عباسي
حادثه انفجار بمب در مركز بيروت به دنبال نفوذ پهپاد حزب الله به حريم هوايي رژيم صهيونيستي قابل پيش بيني بود.
رژيم صهيونيستي با اين جنايت هولناك كه به كشته شدن رئيس دستگاه امنيت ملي لبنان منجر شد دو هدف را دنبال مي كند، يكي آنكه بحران سوريه را به داخل لبنان بكشاند و دوم اينكه با به آشوب كشاندن اوضاع داخلي لبنان از طريق عوامل داخلي ضربه اي سنگين به مقاومت حزب الله وارد سازد.
پرواز پهپاد به نزديكي تاسيسات هسته اي ديمونا رژيم اسرائيل را غافلگير كرد و حزب الله در عمليات ايوب آرايش قدرت در منطقه را بر هم زد.
به عقيده ناظران سياسي منطقه اين انفجار در حقيقت انتقام از حزب الله بود.
كساني كه در سال 2005 طرح ترور رفيق حريري را ريختند و لبنان را وارد يك بحران كردند با كشتن «وسام الحسن» تلاش مي كنند همان شرايط را بازسازي كنند تا به اهداف پليد خود كه همانا خلع سلاح حزب الله و به روي كار آمدن طرفداران جريان 14 مارس در لبنان است برسند.
اين اتفاق در زماني رخ داد كه غرب و هم پيمانان منطقه اي آن از براندازي يكي از اضلاع مقاومت (سوريه) عاجز ماندند و از اين گذشته پرواز پهپاد حزب الله و نفوذ به فضاي اسرائيل و گذر از حفره هاي دفاعي اين رژيم، تل آويو و حاميان غربي را در بهت و سكوت معناداري فرد برده است.
حتي در جريان نفوذ هواپيماهاي بدون سرنشين حزب الله به آسمان اسرائيل و تصويربرداري از مراكز مختلف، مقامات تل آويو سكوت اختيار كردند، اما برخي چهره هاي ضدمقاومت مانند سعدالدين حريري در لبنان از اين اقدام حزب الله ابراز نارضايتي و آن را محكوم كردند.
با انتشار تصاوير برداشته شده به وسيله پرنده حزب الله و در حالي كه همه نگاه ها به سوي اقتدار مقاومت برگشته است به راستي چه اتفاقي مي توانست علاوه بر انحراف افكار عمومي از اين حادثه و دستاوردهاي مقاومت، اين جريان را در موضع متهم قرار دهد؟ ماجراي نفوذ پهپاد حزب الله به اعماق رژيم صهيونيستي كه با محكوميت اين اقدام از سوي مخالفان حزب الله در داخل لبنان روبه رو شد باز هم يك برگ برنده را در افكار عمومي جهان اسلام و عرب به نفع مقاومت ثبت كرد.
حزب الله وعده داده كه تصاوير دريافتي از هواپيماي بدون سرنشين را پخش كند، تصاويري كه مي تواند آسيب پذيري صهيونيست ها را بيش از پيش به نمايش بگذارد اما حادثه اخير انفجار بمب در بيروت كه كاملا شبيه به ماجراي قتل رفيق حريري است نشان مي دهد كه چه كساني از اين حادثه بهره برداري سياسي و از آن به نفع خود استفاده مي كنند.
انعكاس اين حادثه در رسانه هاي غربي نشان مي دهد كه نوك پيكان حمله اين رسانه ها به سوي سوريه و حزب الله نشانه گرفته شده است.
خبرگزاري رويتر در اولين اقدام ها براي پوشش خبري حادثه انفجار در منطقه اشرفيه به نقل قول از سعدالدين حريري رئيس جريان المستقبل و سمير جعجع از سران جريان 14مارس و مخالفان سرسخت مقاومت مي پردازد و انگشت اتهام خود را به سوي بشاراسد نشانه مي گيرد.
روزنامه ديلي تلگراف انگليس مي نويسد، حادثه انفجار در اشرفيه باعث بازگشت لبنان به روزهاي جنگ داخلي شده است و طرفداران 14 مارس با متهم كردن مقاومت حزب الله به خيابان ها ريختند و در اعتراض به اين اقدام حزب الله تظاهرات كردند. آمريكا نيز فورا دست به كار مي شود و سخنگوي شوراي امنيت ملي آمريكا خواستار تشكيل محكمه اي بين المللي مشابه دادگاه ترور رفيق حريري براي اين حادثه مي شود و تاكيد مي كند ايالات متحده در كنار دولت و ملت لبنان خواهد ايستاد و براي تحويل مسئولان اين حادثه به دست عدالت اقدام خواهد كرد.
پس از اتهام سعدالدين حريري به دولت سوريه مبني بر دست داشتن دمشق در اين ترور، نيروهاي 14 مارس خواستار كناره گيري نجيب ميقاتي نخست وزير لبنان و انحلال كابينه او متشكل از اعضايي از حزب الله شدند.
نجيب ميقاتي كه از ابتداي تصدي به پست نخست وزيري با مخالفت ها و درگيري جريان هاي داخلي مواجه بود با اين درخواست مخالفتي نورزيد و استعفايش را تقديم ميشل سليمان رئيس جمهور لبنان كرد.
اين در حالي است كه حزب الله لبنان و ديگر احزاب و گروه هاي طرفدار جريان 8مارس اين نوع سناريوها را از پيش طراحي شده و در راستاي منافع آمريكا قلمداد كردند و از مردم خواستند در دام اين فتنه ها كه با حمايت كشورهاي خارجي و اجراي گروه هاي داخلي صورت مي گيرد نيفتند.
در همين رابطه ميشل عون رهبر جريان ملي آزاد لبنان با هشدار نسبت به اين حادثه مي گويد، برخي گروه ها در لبنان سعي دارند از ترور دسام الحسن سوء استفاده كنند.
حزب الله لبنان ضمن محكوم كردن اين حادثه تروريستي از مردم اين كشور مي خواهد كه خويشتن دار باشند و گرفتار فتنه و درگيري نشوند و آرامش خود را حفظ كنند.
همچنين ارتش لبنان از لبناني ها مي خواهد در برابر مصيبت وارده صبر و همبستگي با يكديگر داشته باشند تا فرصت را از قاتلان و جنايتكاران كه به دنبال فتنه انگيزي در كشور و از بين بردن وحدت مردم با اين جنايت هستند بگيرند.
كشاندن ناآرامي ها به لبنان و متشنج كردن صحنه لبنان با اهدافي خاص شبيه به اتفاقاتي كه هفت سال پيش پس از ترور رفيق حريري روي داد به اعتقاد تحليلگران باعث خواهد شد تا فشاري مضاعف از سوي افكار عمومي لبنان عليه سوريه و براندازي بشاراسد شكل بگيرد و اين همان خواسته اي است كه جريان 14 مارس و حاميان غربي آن در پي آن هستند. همچنين ممكن است اين حملات و انفجارها در ادامه سناريوي نبش قبر ماجراي ترور رفيق حريري براي خلع سلاح حزب الله تدارك ديده شده باشد.
برخي از كارشناسان معتقدند بايد ديد چه كسي يا چه كساني از اين مسئله سود مي برند آيا دولت سوريه از اين انفجار سود مي برد؟
آيا حزب الله از اين انفجار سود مي برد؟ حزب الله كه اخيرا با ارسال پهپاد ايوب برتري نظامي و توانمندي خود را به اثبات رسانده و اين حادثه نمي تواند تاثيري در قدرت نظامي و نمايش اقتدار و برتري اين جنبش سياسي داشته باشد.
اما رژيم صهيونيستي نمي خواهد مستقيما با حزب الله درگير شود و قصدش اين است كه به طور غيرمستقيم حزب الله را از محور مقاومت خارج كند.
به ويژه آنكه مطبوعات لبناني اخيرا فاش كردند سرتيپ و سام الحسن به شكارچي جاسوسان اسرائيلي شهرت داشت و اطلاعاتي درباره صهيونيست ها در اختيار داشت كه اگر فاش مي شد، كار اسرائيل يكسره مي شد به هر صورت جزئيات اين حادثه تروريستي و نقش عوامل موساد در آن به زودي همانند حادثه ترور رفيق حريري به وسيله حزب الله افشا خواهد شد و اين حزب با تدبير درست و وارد نشدن به توطئه اي كه از سوي غربي ها، اسرائيل و جريان 14 مارس طراحي نشده حربه آنها را خنثي خواهد كرد.
 


راه محمدالدرّه ادامه دارد:

قهرماناني كوچك در سرزميني بزرگ

معصومه نوراني
در اول اكتبر 2000 (مصادف با 9مهرماه) در اولين روزهاي انتفاضه دوم، موسوم به انتفاضه الاقصي، از شبكه هاي تلويزيوني تصوير كودكي پخش شد كه وحشت زده پشت پدر خود پنهان شده بود تا از آماج گلوله هاي نظاميان صهيونيست در امان بماند. اين اتفاق تكان دهنده 45 دقيقه اي كه توسط تصويربردار شبكه دوم فرانسه ضبط و از اين شبكه پخش شد با التماس هاي عاجزانه پدري كه در دفاع فرزند خويش بازمانده بود آغاز و درنهايت با شهادت كودك به پايان رسيد.
شهادت محمد الدرّه به شدت عواطف و احساسات بشري را در رابطه با كودكان فلسطين برانگيخت. صحنه شهادت او كه از صحنه هاي خاص و انگشت شماري است كه توسط دوربين ضبط شده، محمد را به سمبل انتفاضه و نمادي از كودكان مظلوم فلسطيني مبدل كرد. اما او اولين و آخرين قرباني ددمنشي صهيونيست ها نبود. او يكي از صدها كودك شهيدي است كه قرباني فلسطيني بودن خود مي شوند و قرباني شدن آنان در مناقشات نظامي و سياسي كشورها، اساسي ترين حق كودك يعني حق حيات آنها را نقض مي كند و غيرانساني بودن اين عمل آن قدر بديهي است كه اثبات آن با استناد به معاهدات بين المللي نوعي توهين به شعور و وجدان عمومي بشر است. معهذا تكرار معاهدات بين المللي وجدان خفته بسياري از مدعيان را به چالش خواهد كشيد.
طبق ماده 48 كنوانسيون چهارم ژنو، دولتهاي درگير در مخاصمات مسلحانه بايد اصل تفكيك را در مورد افراد و اهداف نظامي و غيرنظامي محترم شمرده و بدان پايبند باشند و كشتار جوانان و نوجوانان ناديده گرفتن اين اصل مسلم معاهدات بين المللي است. در فاصله سالهاي 2000 تا 2007 آمار كودكان زير 12 سال كه در نوار غزه به شهادت رسيده اند به 1400 تن مي رسد يعني يك سوم شهدا و مجروحان انتفاضه كودكان و نوجوانان هستند.
گويي فلسطين سرزمين وارونه اي است كه همه چيز در آن به شكل متفاوت وقوع پيدا مي كند. اجراي قوانين و معاهدات بين المللي، تولدها، مرگ ها، ميزبان ها، مهمان ها، همه چيز به شكل گيج كننده اي وارونه است در حالي كه اكثر كودكان در بيمارستان هاي مجهز چشم به دنيا مي گشايند، بعضي از كودكان فلسطيني در زندانها از مادراني با دست و پا هاي بسته و با شرايط بسيار تاسف برانگيز به دنيا مي آيند. برخي در آمبولانس هاي متوقف شده در پشت ايست بازرسي ها و برخي ديگر پشت ديوار خاكستري حائلي كه حتي كمترين شرايط بهداشتي را دارا نيست، متولد مي شوند.
به اين ترتيب كودك فلسطيني، شيرين ترين دوره زندگي خود را متفاوت و ملال انگيز تجربه مي كند. كودك فلسطيني در حالي از خواب بيدار مي شود كه ذهن معصومش مشغول به شيريني، دوچرخه و عروسكي است كه در خواب ديده، اما آنچه با گشودن چشمانش مي يابد... پدري است در بند، مادري است رنج كشيده، برادري كه در جهاد به شهادت رسيده و يا خانه و مدرسه اي كه بر سر ساكنانش ويران مي شود. به نقل از شبكه انگليسي الجزيره طبق مطالعات انجام گرفته در بين مشكلات عديده كودكان فلسطيني، سوءتغذيه و گرسنگي بيش از معضلات ديگر قرباني مي گيرد. دكتر عدنان ابوالحسني از آژانس امداد و مشاغل سازمان ملل متحد مستقر در غزه در اين باره مي گويد: ما در كلينيك هاي تحت نظارت سازمان ملل در غزه، تنها حدود 55 درصد كالري مورد نياز كودكان را تامين مي كنيم و با نگاه به اين كودكان متوجه مي شويم كه قد آنها كوتاه مانده و از وزن طبيعي خود برخوردار نيستند. همچنين آژانس آمريكايي رشد بين الملل نيز گزارشي از سوءتغذيه در كرانه غربي و نوار غزه منتشر كرده است. در اين گزارش آمده است كه در اين مناطق، وضعيت بحراني و غيرانساني حاكم است. چرا كه افزايش موارد سوءتغذيه، كم خوني و افزايش تعداد خانواده هايي كه نمي توانند مواد غذايي اساسي مخصوصا پروتئين را تامين كنند، ديده مي شود.
اين چنين كودك فلسطيني از حقوق اوليه خود ناعادلانه محروم شده و دوران كودكي خود را با فقر، گرسنگي، اسارت و با صداي گلوله، غرش تانك و شكسته-شدن ديوار صوتي سپري مي كند. او هر لحظه منتظر شنيدن خبر شهادت يا اسارت همبازي، همكلاسي و اعضاي خانواده خود است... چنين كودكي چه آرزو و چه آينده اي در پيش خواهد داشت؟
اسرائيل اشغالگر سياستي نژادپرستانه را در قبال كودكان فلسطيني دنبال مي كند با اين هدف كه از فلسطينيان نسلي بسازد كه از لحاظ جسمي و رواني بيمار باشند. بسياري از روانشناسان و روانپزشكان بر اين باورند كه سياست رژيم اشغالگر و رفتارهايي كه با كودكان دارد بر سلامت رواني كودك فلسطيني اثر منفي گذاشته است و اين تاثيرات منفي بر روح و روان كودكان فلسطيني به شكل قابل توجهي در حال افزايش است.
گزارش هاي مركز مطالعات ملي فلسطين حاكي از آن است كه كودكان فلسطيني، با شرايط سختي در انتفاضه الاقصي مواجه شده اند و 67 درصد از كودكان به اضطراب هاي روحي دچار شده اند.
آمار بهداشت رواني و اجتماعي كودكان بين 5 تا 17 سال نشان مي دهد 88 درصد اين كودكان با حوادث ناگوار مستقيما مواجه مي شوند كه اين موجب مشكلات روحي مي شود و سازمان يونيسف مي گويد وضعيت سلامت رواني و اجتماعي در ميان كودكان به سبب صداي شليك گلوله هاي تانك ها و بمب هاي صوتي وخيم شده است. همچنين مركز پژوهشي كه مركز آدلر رژيم صهيونيستي درباره تاثير خشونت بر كودكان فلسطيني انجام داده، نشان مي دهد 70 درصد كودكان فلسطيني، پس از آسيب هاي روحي، از نشانه هاي به جا مانده از بحران فلسطين رنج مي برند. اين حالات كودكان فلسطيني، حاصل كشتار و يورش پياپي سربازان صهيونيست و اقدامات سركوبگرانه آن هاست.
بنابر آمارهاي اعلام شده بيش از 60 درصد ساكنان غزه را افراد زير 18 سال تشكيل مي دهند. جوان بودن جمعيت فلسطين حاكي از اين واقعيت روشن است كه آينده و تقدير فلسطين به دست كودكانش رقم خواهد خورد، كودكاني كه رشد جسماني و رواني و تربيتي آنان تعيين كننده آينده اين ملت خواهد بود. در 1948 بن گوريون رئيس كميته اجرايي آژانس يهود در سخنراني معروف خود اظهار داشت بزرگ ترها مي ميرند و كوچك ترها فراموش مي كنند و اين سرزمين از آن شماست. اما در طي سال هاي انتفاضه كودكان فلسطيني در عمل ثابت كرده اند آنچه يهود بر پدران فلسطيني روا داشته نه تنها فراموش نمي شود بلكه خون هر برادر و پدري كه بر زمين مي ريزد انگيزه قهرمانان كوچك فلسطين را براي ادامه انتفاضه قوي تر مي كند، به همين دليل است كه اسلحه صهيونيست تن نحيف سربازان آينده مقاومت را نشانه گرفته چرا كه آنان به خوبي دريافته اند اين فرزندان شهداي مقاومت اند كه راه پدرانشان را دنبال خواهند كرد. به همين جهت با كاستن سطح زندگي آنان از طريق قرار دادن اردوگاه ها در وضعيت نامناسب، محروم كردن آنها از غذاي سالم و كافي، آب تصفيه شده و برق، به اسارت گرفتنشان يا متوقف كردن تحصيلاتشان از طريق تخريب مدارس و... تلاش دارند آينده سازان اين سرزمين را با فقر و جنگ و گرسنگي و نبود بهداشت درگير كرده تا آنان فرصتي براي تفكر و مبارزه نيابند آمارهاي منتشر شده از دانشگاه جان هاپكينز امريكا نشان مي دهد 80 درصد كودكان فلسطيني زير خط فقر به سر مي برند، با اين حال امروزه مقاومت به سان مدرسه اي روحيه كودك فلسطين را پولادين و او را براي آينده نهضت تربيت مي كند به شكلي كه نيمي از بچه هاي زير دوازده سال، مقاومت را بهترين راه و شهادت را بهترين اتفاق براي يك انسان مي دانند، به همين دليل ديوارهاي مدرسه ها پر از نقاشي كودكان است كه تانك ها و بالگردهاي اسرائيل را در حال انهدام به تصوير كشيده اند، عكس شهدا را در كنار عكس فوتباليست هاي محبوبشان به ديوارهاي اتاق هايشان نصب مي كنند و در كلاس نقاشي فقط حوادث انتفاضه را نقاشي مي كنند. هر روز بعد از بازگشت از مدرسه به جاي رفتن به پارك يا بازي با توپ و عروسك، شهيدبازي مي كنند يا براي جهاد، سنگ به دست به مقابله با نظاميان صهيونيست مي پردازند...
اين چنين است كه كودكان فلسطيني با سختي ها و مرارت هايي كه بر آنان تحميل مي شود، از همان اوان كودكي به بزرگسالاني تبديل مي شوند كه با آغوش باز و شجاعانه براي دفاع از دين و وطن خود پيش قدم مي شوند و پيش از آنكه به مدرسه بروند معلمي براي ديگران شده اند...
به نظر مي رسد آنان مسير آزادي را به خوبي تشخيص داده اند... ذهن و انديشه آنان هدف بسيار بزرگي را نشانه گرفته،هدفي كه به ذهن بسياري از روشنفكران غربي يا حتي اسلامي نرسيد يا لااقل هيچ گاه بيان نشد، اين كوچك قامتان دلير با سنگ هايي به كوچكي مشتشان، با سلاحي كوچك اما نمادين سعي دارند آزادي و عزت را به ملت و وطن خود بازگردانند... سربازان و قهرمانان اين سرزمين كودكان و نوجواناني هستند كه بي سلاح به جنگ بزرگترين قدرت ها و صهيونيسم جهاني رفته اند اما پاسخ ناعادلانه اسراييل به سنگ هاي كودكان سرزمين مقدس راكت، بمب، اسارت، تخريب، قتل و شكنجه است. رژيم صهيونيستي كه طي شش دهه با كشتار و ترور و سركوب خو گرفته بدون هيچ واهمه اي از عواقب منفي و دغدغه محاكمه در دادگاه هاي بين المللي هر روز صفحات ننگين تاريخ جنايات خود را عليه كودكان مظلوم فلسطين قطورتر مي كند.
در حال حاضر 526 كودك فلسطيني در زندان هاي رژيم صهيونيستي به سر مي برند و بيش از هشت گروه تروريستي به شكل مخفيانه در كرانه باختري رود اردن و نوار غزه به فعاليت هاي تروريستي خود عليه شهروندان فلسطيني به خصوص كودكان و نوجوانان مشغولند. اين گروه هاي تروريستي و همچنين نظاميان صهيونيست كودكان معصوم را در مدارس، زمين هاي بازي و حتي در هنگام خواب بي هيچ رحم و شفقتي هدف قرار مي دهند. در سندي كه سازمان عفو بين الملل در گزارش مطبوعاتي شماره 165 منتشر كرد به موضوع كشتار كودكان پرداخته شده... در اين گزارش آمده است: در سرزمين اشغالي فلسطين بيشتر كودكان فلسطيني هنگامي كشته شده اند كه سربازان ارتش رژيم صهيونيستي، براي سركوب راه پيمايي ها و سنگ پراني ها، به صورت غيرقانوني و بي حد و اندازه از سلاح هاي مرگبار استفاده كرده اند. تعدادي از اين كودكان كشته و تعدادي براي هميشه معلول مي شوند. گزارش هاي منتشر شده از سوي وزارت بهداشت فلسطين اشاره دارد كه 4/31 درصد كودكان شهيد، به علت اصابت از ناحيه سر و گردن 23 درصد ديگر به علت اصابت از ناحيه سينه كشته شده اند به عبارت ديگر، مجموع كودكاني كه از ناحيه سر و سينه مورد هدف واقع شده اند 4/54 بوده است و اين آمار مويد آن است كه اين كودكان به عمد مورد اصابت گلوله هاي رژيم صهيونيستي قرار مي گيرند. اين مسئله گذشته از اين كه با تفاهم نامه هاي بين المللي در تضاد است، از منش انساني نيز به دور است و كينه، نفرت ونژادپرستي افسار گسيخته اي را نشان مي دهد كه در عمق جان صهيونيست ها ريشه دوانده است.
در دنيايي كه پدران حامي فرزندان خود مي شوند در اين سرزمين وارونه خالد چهار ساله كه از حاميان حقوق بشر و سران عرب نااميد شده، با معصوميت كودكانه و حس غريزي خود در مقابل نظاميان متجاوز مي ايستد تا پدرش را حمايت كند، مرد كوچك الخليل با پاهاي برهنه و اراده فولادين مقابل نظاميان صهيونيست مي ايستد تا مردي نامردان يهود را انكار كند و آن را به سخره بگيرد.
 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14