(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنج شنبه 4  آبان  1391 - شماره 20341

نگاهي به بايدهاي تغيير سياست هاي جمعيتي كشور (بخش پاياني)
درمان آفت نرخ منفي رشد جمعيت




نگاهي به بايدهاي تغيير سياست هاي جمعيتي كشور (بخش پاياني)

درمان آفت نرخ منفي رشد جمعيت

گاليا توانگر
من اشاره كردم؛ يك تصميم زمان دار و نياز به زمان و مقطعي را انتخاب كرديم، گرفتيم، بعد زمانش يادمان رفت! مثلا فرض كنيد به شما بگويند آقا اين شير آب را يك ساعت باز كنيد. بعد شما شير را باز كني و بروي! ماها رفتيم، غافل شديم؛ ده سال، پانزده سال. بعد حالا به ما گزارش مي دهند كه آقا جامعه ما در آينده نه چندان دوري، جامعه پير خواهد شد؛ اين چهره جواني كه امروز جامعه ايراني دارد، از او گرفته خواهد شد.»
آنچه در بالا آمد گوشه اي از بيانات مقام معظم رهبري در ديدار با جوانان استان خراسان شمالي است كه مهرماه امسال ايراد فرموده اند و نشانه اي از نگراني هاي ايشان در پيرامون وضعيت جمعيتي كشور دارد.
همه مشكلات از اين جا شروع شد كه سياست هاي جمعيتي كشور كه در اواخر دهه 60 با جديت به كار گرفته شد در اوايل دهه 70 به اهداف مورد نظر رسيده بود و بايد طي بازنگري هاي مجدد متوقف مي شد، اما متاسفانه اين روند تاكنون تداوم يافته و باعث شده كه نرخ رشد جمعيت كشورمان در حال حاضر به 29/1درصد برسد، در حالي كه اين رقم در اوايل دهه 60، 2/3درصد بود.
بين سال هاي 60 تا 65 هجري شمسي از جمعيت 13ميليوني زنان 15تا 49ساله دو ميليون تا دو ميليون و دويست هزار مورد مواليد داشته ايم.
در بين سال هاي 85 تا 90 هجري شمسي رقم زنان در سن باروري به 22ميليون و سيصد هزار نفر رسيده در حالي كه از ميزان مواليد به طور تقريبي 800 هزار مورد كم شده و ميزان مواليد به يك ميليون و سيصد و پنجاه هزار مورد رسيده است.
اين در حالي است كه جمعيت زنان در سن باروري طي سال هاي 85 تا 90 ده ميليون بيشتر از جمعيت زنان بين سال هاي 60 تا 65 تخمين زده شده است.
سوال اين جاست كه چرا علي رغم افزايش ده ميليوني جمعيت زنان در سن باروري با كاهش 800 هزار نفري مواليد روبه روييم؟
اين رقم ها كه طي سرشماري اخير به دست آمده باعث شده كه بحث هاي مختلفي پيرامون نرخ رشد جمعيت كشورمان در مطبوعات و اكثر رسانه ها باب شود تا آن جا كه برخي روزنامه ها با تيتر درشت «جمعيت 31ميليوني در راه است»، موجي از نگراني را رقم زده اند. اين نگراني ها از يك منظر بجا و از منظر ديگري زودهنگام به نظر مي رسد.
خانواده هاي تك فرزندي و سه نفره
نگراني ها در اين نقطه تشديد مي شود كه ابعاد خانوار ايراني در سال 85 هجري شمسي 4 نفر تخمين زده شده بود كه در سال 90 هجري شمسي به زير 4 نفر يعني سه نفر رسيده است. اين آمار نشان مي دهد كه در حال حاضر اكثر خانواده هاي تازه تشكيل شده يا اصلا فرزندي ندارند و يا بر تك فرزندي اصرار مي ورزند.
گروهي از كارشناسان جمعيتي با نگراني ويژه اي دائما هشدار مي دهند كه تا ده سال آينده با خيل عظيمي از سالمندان مواجه هستيم.
اما گروه ديگري از كارشناسان جمعيتي علاوه بر اظهار نگراني اين اطمينان خاطر را مي دهند كه تا رسيدن به مرحله بحراني حداقل 20 سال فرصت داريم و اگر در اين يكي و دو دهه بتوانيم انگيزه هاي فرزندآوري را رشد دهيم از چالش هاي آينده درامان خواهيم بود.
بنابراين به نظر مي رسد علاوه بر نگران بودن بايد براي فاصله گرفتن از چالش تلاش هاي دوچندان و برنامه ريزي هاي دقيقي داشته باشيم.
طه نوراللهي كارشناس جمعيت پژوهشكده مركز آمار ايران مي گويد:«الان در رسانه ها دائما گفته مي شود كه نرخ رشد جمعيت ما رو به منفي يا صفر است. در حالي كه هنوز دست كم يكي و دو دهه با چنين نتيجه اي فاصله داريم. اما اين كه نگراني ها بجاست يا خير؟ بايد بگويم نگراني ها صد درصد بجاست و بايد از فرصت باقي مانده براي افزايش انگيزه هاي فرزندآوري استفاده شود.»
اين صاحب نظر جمعيتي با استدلال منطقي در باب شتاب جمعيت مي گويد: «جواناني كه در دهه 60 به دنيا آمده اند، الان خود والدين هستند. مواليد هنوز ادامه دارد. مواليد هيچ گاه متوقف نمي شود. حتي در حال حاضر ميزان مواليد از ميزان مرگ و ميرها پيشي دارد. طبق آخرين آمار ثبت احوال كشور در سال 90 هجري شمسي يك ميليون مورد ولادت در برابر 420هزار مورد فوتي داشته ايم كه اين آمار نشان مي دهند ميزان ولادت حدود 600 هزار مورد بيش از ميزان مرگ و مير در سال است. زماني بحران رخ مي نمايد كه دهه شصتي ها به مرحله سالمندي وارد شوند و تا آن زمان هنوز فرصت بيرون آمدن از چالش وجود دارد.»
مباحث انتقال سني جمعيت نشان مي دهند كه جمعيت ايران در حال حاضر در مرحله سوم انتقال سني خود قرار دارد.
نوراللهي توضيح مي دهد: «مرحله اول ابتداي دهه 60 بود كه جمعيت صفر تا 14 سال 45 درصد از ميزان جمعيت كشور را شامل مي شد.
مرحله دوم سال 75 هجري شمسي همان ميزان نوجوان وارد مرحله جواني خود شده بودند.
مرحله سوم طي سرشماري هاي سال 90 مشخص شده كه الان دهه شصتي ها در آستانه ميان سالي قرار گرفته اند. اين افزايش رقم ميانسالي تا سال 1410 هجري شمسي ادامه خواهد داشت. همين جاست كه يك فرصت طلايي و پنجره جمعيتي داريم. اگر بتوانيم در اين فرصت طلايي با افزايش اشتغال و سطح رفاهيات و كارهاي فرهنگي انگيزه هاي فرزندآوري را افزايش دهيم، كاري كارستان كرده ايم و از چالش جمعيتي سال هاي آتي مصون خواهيم ماند. هر كاري كه بايد براي فاصله گرفتن از چالش انجام شود، در اين فرصت طلايي ضرورت دارد شكل بگيرد.»
اما اگر خداي نكرده از اين فرصت طلايي استفاده نكنيم چه خواهد شد؟ كارشناس پژوهشكده آمار ايران پاسخ مي دهد: «از سال 1410 هجري شمسي وارد مرحله چهارم انتقال سني جمعيت خواهيم شد. اگر كارهاي پيشگيري جواب نداده باشد 26 درصد از جمعيت ايران از اين سال به بعد بين 55 تا 74 سال قرار خواهند گرفت. مطمئناً به دليل پيشرفت هاي پزشكي طول عمر افراد هم بيشتر مي شود و تخمين زده مي شود 5 درصد از جمعيت بالاي 75 سال سن داشته باشند كه اين رقم 5 درصد از كل جمعيت براي كارشناسان آمار رقم كمي نيست.»
نظرات كارشناسان درباره افزايش نرخ رشد جمعيت
در وضعيت فعلي الگوگيري از سياست هاي جمعيتي غربي نيز بي تأثير نبوده است. متأسفانه مغرضان به نظام هم در آرزوي تحقق جمعيت 31 ميليوني براي ايران هستند.
برژينسكي سياستمدار كهنه كار آمريكايي و مشاور سابق امنيت ملي آمريكا در مصاحبه اي كه با روزنامه وال استريت ژورنال در مارس 2009 داشت در خصوص تغيير جمعيتي ايران نكته اي را عنوان كرد كه ابعاد بسيار گسترده اي دارد. وي در اين مصاحبه گفته بود: «از فكر كردن به حمله پيش دستانه عليه تأسيسات هسته اي ايران اجتناب كنيد و گفت وگوها با تهران را حفظ كنيد، بالاتر از همه بازي طولاني مدتي را انجام دهيد چون زمان و آمارهاي جمعيتي و تغيير نسل در ايران به نفع رژيم كنوني نيست».
بنابراين در افزايش انگيزه هاي فرزندآوري نه تنها بايد بسته هاي تشويقي در نظر گرفته شود، بلكه بايد به باورهاي مذهبي و نيز تكاليف انقلابي رجوع كرد.
علي اكبر محزون مدير كل دفتر امور اطلاعات جمعيتي و مهاجرت به نظريات مخالف و موافق افزايش نرخ رشد جمعيت اشاره كرده و مي گويد: «شخصي به نام مالتوس كشيش غربي ارتباط بين جمعيت و منابع طبيعي را مطرح مي كند و مي گويد: اگر منابع روي تصاعد حسابي رشد كنند، جمعيت به صورت تصاعد هندسي رشد مي كند!
خيلي ها در داخل كشور همين نظريه را دستاويز قرار داده اند و تلاش مي كنند افكار را به سوي اين نظريه متمايل كنند. در حالي كه در برابر اين نظريه پاسخ روشني وجود دارد مبني بر اين كه منابع هر كشور نيز ثابت نخواهد ماند و دائماً براساس قانون خلقت گياهان و حيوانات در حال زاد و ولد و تكثير شدن هستند.»
وي به نظريه ديگري مبني بر اين كه خيلي ها معتقدند نبايد به مقوله جمعيت كمي فكر شود، بلكه بايد به آن كيفي نيز نگاه كرد، اشاره مي كند.
محزون در پاسخ به كساني كه معتقد به اين گفته هستند، مي گويد: «الان در كشور ما اميد به زندگي به 73 سال رسيده است. سطح آموزش دو برابر شده و سرانه توليد ناخالص داخلي كه از طرف un منتشر شده طي سي سال اخير يك و نيم برابر افزايش داشته است. بنابراين در پاسخ به اين گروه بايد گفت ما به مقوله جمعيت كيفي هم مي نگريم.»
رجوع به نگرش هاي مذهبي
محزون در تكميل صحبت هايش مي گويد: «اگر چه ما تأكيد داريم قابليت مديريت كمي و كيفي جمعيت در ما وجود دارد، اما بايد به نگرش هاي مذهبي خود در اين مورد نيز رجوع كنيم. امام(ره) در ابتداي انقلاب از جمعيت 150 ميليوني صحبت مي كردند. مقام معظم رهبري نيز طي سخنان اخير خود به روشني بر اين جمعيت 150 ميليوني كه اتفاقاً پتانسيلش را هم در كشور داريم، تأكيد داشته و فرمودند: هر برنامه اي در راستاي كنترل جمعيت بايد بعد از تحقق اين جمعيت 150 تا 200 ميليوني صورت پذيرد.»
توسعه زندگي ساده در شهرستان
برخي از كارشناسان جمعيتي معتقدند كه ابعاد خانوار ايراني ديگر كمتر از 3 نفر نخواهد شد، چرا كه اكثر خانواده ها بنا به نگرش هاي اجتماعي، مذهبي و سنتي جامعه حداقل يك بچه را طلب مي كنند. بنابراين مخروط هرم جمعيتي كشور كه در دهه 60 قاعده اش پهن بوده به مرور زمان ممكن است استوانه اي شكل شود. در حالت استوانه اي شكل ميزان مواليد ثابت و با ميزان مرگ و مير برابري دارد. بنابراين لحظه بحران در دوردست است. به هر جهت اغلب كارشناسان به وجود يك فرصت يكي و دو دهه اي براي خروج از پيامدهاي كاهش نرخ رشد جمعيت كشور معتقدند.
در اين فرصت بايد هم پتانسيل هاي اشتغال زايي و ازدواج جوانان را توسعه داد و هم براي خيل دهه شصتي هايي كه مي روند وارد دوره ميانسالي و سالمندي شوند، برنامه ريزي هايي صورت گيرد.
از سوي ديگر با تغيير نگرش ها بايد هنجار تك فرزندي را شكست و به جاي آن چند فرزندي را الگوي رايج جامعه قرار داد.
داوود شعبانيان جامعه شناس از دانشگاه قم براي افزايش نرخ رشد جمعيت راه حل هايي دارد. وي مي گويد:« گام اول اين است كه يك نگاه جامعي نسبت به مسايل اقتصادي و معيشتي جامعه داشته باشيم.
بايد بيشتر مشاغل از حالت پشت ميز نشيني خارج و به سمت خدماتي شدن بروند. در مشاغل خدماتي استخدام بيشتر نيروهاي جوان امكان پذير است. در توزيع امكانات كشور بايد تجديدنظر ضرب الاجلي داشته باشيم.
هرچه مهاجرت بيشتر شود، انگيزه هاي فرزندآوري جوانان كمتر خواهد شد. ضمن اين كه در كلان شهر تهران كه اغلب آپارتمان نشيني و زندگي در يك آپارتمان 60متري را پذيرفته اند، نمي توان انتظارداشتن بيش از يكي و دو فرزند را داشت. هرچه جمعيت جوان كشور در شهرستان ها سكونت پيدا كنند، مسكن بزرگ تر و مناسب تر ممكن تر است. به ويژه اگر برنامه هاي حمايتي در شهرستان ها توسعه بيابد.»
تنهايي دوشادوش تك فرزندها
قدم مي زند
همايون قسمتي روانشناس خانواده از خطه كردستان ضمن تاكيد بر اين موضوع كه سن باروري مناسب براي خانم ها زير سي سال است و اگر زوجين فرزندآوري را به تاخير بيندازند از سن طلايي فرزندآوري فاصله مي گيرند، مي گويد: «در قديمي ها هميشه اين ترس وجود داشت كه اگر يك فرزند داشته باشند، ممكن است بر حسب سرنوشت اتفاق ناگواري براي تك فرزندشان رخ دهد و اينجاست كه اگر مادر از سن فرزندآوري خارج شده باشد، ديگر فرصتي براي جبران نخواهد بود. البته چون اصولا نرخ مرگ و مير در گذشته بالا بوده خانواده ها انگيزه زيادي براي داشتن بچه هاي بيشتر داشته اند.
بايد اين نگرش هاي اجدادي احيا شود. از سوي ديگر اگر براي والدين تك فرزند اتفاقي بيفتد اين حقيقت تلخ وجود دارد كه بچه كاملا تنها شده و بدون پشتوانه باقي مي ماند.»
اين روانشناس خانواده ادامه مي دهد: «لوس بودن تك فرزندها هم آسيب روحي رواني ديگري است كه نحوه تربيت بچه هاي تك فرزند را تهديد مي كند. وابستگي شديد فرزند به والدين باعث مي شود كه اين بچه ها استقلال نسبي كمتري نسبت به بقيه بچه ها در زندگي داشته باشند.
بچه هاي تك فرزند چون دائما در تعامل با والدين بزرگسال خود هستند، به نحوي احساس مي شود كه فرصت بچگي كردن از آنها گرفته مي شود و خيلي زود پا به دنياي بزرگسالان مي گذارند. بچه هاي تك فرزند روحيه انتقادپذيري ندارند و نمي توانند عكس العمل قدرتمندانه اي در برابر سختي ها و مشكلات زندگي خود در آينده داشته باشند.»
گزارش روز
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14