(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 6  آبان  1391 - شماره 20342

تحليل تاريخي قيام تحريم تنباكو
نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي (41)
شيوه هاي فعاليت تجاري بهائيان

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir


تحليل تاريخي قيام تحريم تنباكو

دكتر موسي نجفي
اشاره
انديشه تحريم نشان از خبري مهم در عصري است كه معلوم نيست چرا به «عصر بي خبري» معروف شده است. اين خبر هرچه بوده؛ مطلب مهمي است كه با هويت و عزت و شخصيت ما ايرانيان مرتبط شده و شاخص و معيار مهمي براي خدمت و خيانت در تاريخ ايران محسوب مي گردد.
از حكم تاريخي ميرزاي بزرگ شيرازي مشهور به حكم تحريم تنباكو تا دهه هاي بعدي نهضت بيداري اسلامي، ايرانيان به فرهنگ و سياستي مجهز گرديد كه مي توانست با ظرفيت هاي وجودي اش به زخم هاي سطحي و عميق استعمار بر پيكر ايران التيام بخشيده و زنده بودن و زنده ماندن ملتي را نشان دهد كه عده اي مي خواستند وانمود نمايند، در بي خبري عصر بي خبري به خواب گران فرو رفته است.
كتاب حاضر تحت عنوان «انديشه تحريم و خودباوري» اثر تحقيقي محقق ارزشمند جناب آقاي دكتر موسي نجفي است كه پيش از انتشار، توسط موسسه مطالعات تاريخ معاصر، در اختيار مركز پژوهش هاي كيهان قرار گرفته است. ضمن تشكر، از موسسه مطالعات تاريخ معاصر، موسسه كيهان آمادگي خود را براي دريافت و انتشار آثار تحقيقي محققان و پژوهشگران متعهد كشور در صفحه پاورقي كيهان اعلام مي دارد.
دفتر پژوهش هاي كيهان
غليان ملت و بي غليان شدن قليانها
بي شك از قوي ترين حركت هاي اصيل، مردمي و اسلامي كه از لحاظ عملكرد و سير مبارزاتي و تأثير بر ملت و تنفيذ حكم رهبري مرجعيت شيعه، بي شباهت به حركت پانزدهم خرداد در انقلاب اسلامي نيست، واقعه قيام تحريم دخانيات از سوي ميرزاي شيرازي است. اين حركت كه از بطن جامعه روحانيت شيعه شروع شده و دامنه اش به تمامي بلاد ايران رسيده است، از چنان عمق و گستردگي برخوردار بوده است كه قول اكثر مورخان، نخستين جنبش مردم ايران در تحولات تاريخ معاصر به شمار مي رود. ارزش اين تحول تا بدان حد انكارناپذير بوده كه غيرمعترف ترين افراد را نيز وادار به اعتراف كرده است؛ چنانكه احمد كسروي در تاريخ مشروطيت خود مي نويسد: «اين را مي توان نخستين تكان در توده ايران شمرد و اين اگرچه با دست علما بود و... خود پيشآ مد ارجداري به شمار است و بايد در تاريخ ياد آن بماند.1» ادوارد براون نيز در كتاب انقلاب ايران خود مي نويسد: «واقعه انحصار تنباكو را بايد مبدأ تاريخ بيداري و آغاز دوره و مرحله نو ايران در حوادث اجتماعي دانست.2»
ناظم الاسلام در كتاب خود با عنوان تاريخ بيداري ايرانيان مي نويسد: «ملت ايران به خود آمده و اندكي رو به بيداري كرد؛ چه، از ارتفاع امتياز رژي، ملت ايران دانست كه مي شود در مقابل سلطنت ايستاد و حقوق خود را مطالبه كرد.»3
مهدي ملك زاده در تاريخ مشروطيت مي نويسد: «اين نهضت عمومي كه صرفاً جنبه مذهبي داشت، در تحولاتي كه سپس در ايران روي داد و به انقلاب مشروطيت منتهي شد، تأثير بسزايي داشت.»4
با نگاهي عميق تر به موضوع، مي توان پي برد كه اصولاً لبه تيز حملات حركت تنباكو متوجه «نفوذ اقتصادي بيگانه» و در جهت قطع دست خارجي و ريشه كن ساختن استعمار از بلاد مسلمين بوده و در اين راستا با «ظلم داخلي» درگير شده است؛ و اگر بتوان موضوع را در اين حد ژرف و عميق دانست، بي شك نقش ميرزا حسن شيرازي مجدد قرن، مرجع و مسئول امور ديني شيعه در آن زمان بسيار بالاتر از اين بود كه به تحريم تنباكو خلاصه شود.
پيرمردي نحيف با انديشه هاي ژرف
ميرزا حسن مجتهد شيرازي الاصل و سامرائي المسكن و نجفي المدفن را بايد در چهره بنيانگذار حركت اصيل و انقلابي در طول يك قرن اخير شناخت. آن انديشه ژرف توانست در آن برهه زماني خاص، با بسيج ملت و با امكانات اندك و وسايل ارتباطي ضعيف، چنان ضربه اي بر پيكر استعمار وارد آورد كه صداي آن همراه با ناله شكست دشمن، تا قرنها در ميان ملل شرق طنين اندازد و سند افتخاري در تاريخ مبارزات اسلامي ايران و ايراني باشد.
چنانچه اين حادثه را با «اين ديد نو» بررسي كنيم، بايد ريشه تحول را در خانه كوچك و محقر اين ابر مرد آگاه در جوار مرقد «عسكرين» معصوم كه آن روز مركز فقاهت شيعه بوده است، بجوييم. سپس نقش شاگردان بزرگ آن مرحوم، به ويژه دو شيخ بزرگوار، آيت الله نوري ــ شهيد پايدار تا پاي دار مشروعيت مشروطه ــ و آيت الله حاج شيخ محمدتقي نجفي ــ رونق بخش تواناي حوزه كهنسال اصفهان (كه آن روز بزرگ ترين حوزه ديني و روحاني ايران محسوب مي شد) ــ را در اين حادثه بررسي كنيم؛ چرا كه به نظر ما، بدنه سراسري «دين باوران ديندار» از طريق اين دو حلقه اتصال، پيوند خود را با «آيت الله مجدد» تأمين مي كرده است. آنگاه به نقش ايالت مداراني چون مرحوم سيد علي اكبر مجتهد فال اسيري (در فارس) و مرحوم حاج ميرزا جواد آقا مجتهد تبريزي ــ پير روشن ضمير آذري زبان ــ در حركت ضد استعماري آن روز خواهيم رسيد؛ و اگر تأثير اين نقش آفرينان تاريخ ساز را به درستي بشناسيم، درمي يابيم كه ميرزاي شيرازي، خود به خوبي از درد غربت اسلام و جامعه اسلامي آگاه بوده است و مي دانست كه جهل و بي خبري رايج در زمان و سوء استفاده ستم پيشگان و همراهي و هم پيماني فرصت طلبان و دين بازان با كافران و انگلوساكسن ها، بر روي هم، ملت را چنان ناآگاه و بي خبر نگهداشته است كه كم كم امتيازات و قراردادهاي ايران شكن بر اين كشور تحميل مي شود و در نهايت كشور را در اختيار دشمن قرار مي دهد.
ميرزاي مجدد در پي فرصتي بود تا با بهره جويي از يك فرصت تاريخي، به شكلي منسجم و عميق و ريشه اي پا به ميدان«قيام و اقدام» نهد و حوزه هاي ديني و فقهاي اسلام و مردم را در راه اين حركت مقدس بسيج كند.
اين ديد درست و دقيق از تاريخ است. اما اگر حادثه را از قبل و بعد آن جدا كنيم و بدون تحليل «علت اصلي» به «معلول» بپردازيم و در پايان با كمال خرسندي از اين تحقيق «سست و بي پايه»، ادعا كنيم حادثه تحريم تنباكو، «واقعه زودگذري» بود كه در تاريخ فقه و فقاهت و به زباني عميق تر «احكام الهي» اسلام ريشه نداشته است و فقط عصيان و شورشي گذرا بر انحصار فروش تنباكو بود، آن هم به تحريك و زمينه ساز امپراطور اسلاوها، به وقايع و اسناد تاريخي پشت و به حق و حقيقت ستم كرده ايم.
دو سال قبل از اعلان تحريم تنباكو، وزيرمختار انگليس ــ سردرمندولف ــ در نامه اي كه براي امين السلطان مي فرستد و او نيز متن نامه را عيناً براي ناصرالدين شاه ارسال مي دارد، چنين مي نويسد:
محترماً خاطر منير ملوكانه را از وجوب سد راه صدمه و اذيت مجدد به اصفهان به واسطه فساد و فتنه انگيزي اين شخص(؟) مستحضر مي دارد. چون تجارت خارجه رو به ازدياد است و چندين تجارتخانه درآن محل احداث شده است، خيلي محل افسوس خواهد بود كه حادثه اي كه اسباب واهمه سكنه اروپايي آنجا باشد، حادث شود.5
12 ذيقعده 1397، برابر با 12 ژولاي 1810
اين شخص كيست؟ اين شخص، بازوي تواناي ميرزاي شيرازي در حوزه علميه اصفهان، همان آيت الله شيخ محمدتقي نجفي اصفهاني است كه اين گونه دل بيگانه را به درد آورده است. اما نكته قابل توجهي كه محور تحليل ماست، قضيه «رو به ازدياد بودن تجارت خارجه» است؛ و هراس و احساس مخاطره سفير كبير دولت امپراطوري بي غروب غرب، از آن است كه نكند «حادثه اي كه اسباب واهمه سكنه اروپايي باشد، حادث شود.» تاريخ اين حادثه، دو سال قبل از تحريم تنباكو است.
حتي با تأملي كوتاه مي توان پي برد كه ميرزاي مجدد و شاگردان و هواداران او از مدتها قبل مبارزه با اجناس خارجي، تجارت خارجي و در نهايت سلطه اقتصادي اجنبي را شروع كرده و به دنبال فرصتي مناسب بودند تا آن را «همگاني و عام البلوا» سازند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. احمد كسروي. تاريخ مشروطه ايران. تهران، اميركبير، 1363. ج 1.
2. ادوارد براون. انقلاب ايران. ترجمه احمدپژوه. تهران، معرفت، 1338.
3. ناظم الاسلام كرماني. تاريخ بيداري ايرانيان. به اهتمام علي اكبر سعيدي سيرجاني. تهران، آگاه، 1362. ج 1.
4. مهدي ملك زاده. تاريخ مشروطيت ايران. تهران، كتابفروشي ابن سينا، 1331. ج 1.
5. ابراهيم صفايي. اسناد سياسي دوره قاجاريه. تهران. بابك، 1357.
پاورقي
 


نقش بهائيت در پيدايش و استمرار رژيم پهلوي (41)

شيوه هاي فعاليت تجاري بهائيان

E-Mail:shayanfarkayhannews.ir
مريم صادقي
سرمايه داران بهائي
امين امين يكي از سرمايه داران بزرگ بهائي بود كه با بخشش اموال خود به شوقي افندي، سهم به سزايي را در ورود بهايان به فعاليت هاي كلان اقتصادي ايفا كرد.
فضل الله صبحي مهتري (منشي عباس افندي كه به اسلام برگشته)، خصوصيات اخلاقي حاج امين امين را چنين معرفي مي كند: «... از خصوصيات حاج امين اين بود كه به هيچ وجه حالت رقت قلب و و رأفت نداشت. هر كس از فقر و تنگدستي شكايتي بر او مي برد و كمكي مي خواست، اگر مرد بود مي گفت برو حمالي كن و اگر زن بود به اختيار شوهر دلالتش مي كرد و در صورتي كه آن عذر ناتواني مي آورد مي گفت: گوشه اي بگير و بخواب، بعد از سه شبانه روز خواهي مرد...653»
حاج امين امين، ميليون ها تومان موجودي نقدي خود در بانك هاي مختلف داخل و خارج كشور را نيز به شوقي افندي بخشيد. ميراث وي شامل صدها خانه، دهها كارخانه، اراضي وسيع زراعي، باغ هاي مشجر در تهران و سراسر كشور و ميليون ها متر اراضي اميرآباد و جمشيديه از ابتداي خيابان كارگر شمالي تا انتهاي خيابان اميرآباد شمالي بود.
پس از واگذاري اين ثروت كلان و جمع آوري ديگر وجوهات و اموال و املاكي كه در دست ديگر بهائيان بود، «بنياد امناء» رسماً پا به عرصه تجارت و فعاليت هاي كلان اقتصادي گذاشت. بهائيان ايران كه نتوانستند اراضي موقوفه و اعتبارات وقفي خود را رسماً به ثبت برسانند، با تاسيس شركت هايي همچون «امناء» و «بانك نونهالان» سرمايه هاي مادي خود را متمركز كردند.654
شركت امنا كه در سال 1337ش، در ايران رسماً به ثبت اداره ثبت شركت ها رسيد، در حقيقت يكي ديگر از سازمان هاي نيمه مخفي بهايي بود كه براي معاملات، قبول موقوفه و هديه و ضبط ماترك بهائيان بدون اولادو احفاد و به طور كلي ثروت هاي بلاوارث به وجود آمد و اعضاي هيئت مديره آن به اين شرح معرفي شدند: سرلشكر بازنشسته شعاع الله علايي (رئيس هيئت مديره)، هادي رحماني (مدير عامل)، ذكرالله خادم655 (هيئت مديره)، عباسقلي شاهقلي (عضو هيئت مديره).
اين شركت در ساختماني كه در خيابان ارباب جمشيد تهران خريداري شد، آغاز به كار كرد و بانك نونهالان نيز در همين محل فعاليت داشت. قابل توجه آنكه اكثريت اعضاي هيئت مديره ي شركت ايفا عضو محفل روحاني ملي بهائيان نيز بودند: سرلشكر علايي (ايادي امرالله) رئيس، علي محمد ورقا (ايادي امرالله و امين حقوق الله) نائب رئيس، سليم نونو (امين صندوق)، عباسقلي شاهقلي (منشي)، بهيه نادري (معاون منشي)، حبيب ثابت پاسال، هادي رحماني، ادليد شارپ، سرتيپ هدايت الله سهراب.656
ايجاد شركت امنا باعث شد كه بهائياني نظير حبيب ثابت پاسال و هژبر يزداني و... با استفاده از امكاناتي كه اين شركت در اختيارشان قرار داد به سرعت در عرصه اقتصاد رشد كنند.
حبيب الله ثابت پاسال در يك خانواده بهائي يهودي تبار، در تهران به دنيا آمد. اجداد او از يهوديان كاشان بودند. وي ابتدا كارگر ساده ي تعمير دوچرخه و پس راننده ي كاميون شد و گاراژي براي تعمير اتومبيل ساخت.657
آنچه موجب ترقي و پيشرفت ثابت پاسال شد، همكاري و همدستي بسياري از بهائيان آن دوره ونيز برخي از رجال متمول مشهور دوره ي قاجار با او بود. ثابت خود دراين باره مي گويد: «مادر اميرهوشنگ دولو658، دختر ناصرالدين شاه (زن آصف السلطنه) بود. او به اتومبيل خيلي علاقه داشت، روزي آقاي احمد راسخ قزويني (از سران بهائي تهران) كه در آن وقت مشاور سرپرست كليه ي امور و املاك
آصف السلطنه بودند، با من تماس گرفتند و اظهار داشتند حضرات در خيال خريداري يكي از چهار اتومبيل تعمير شده هستند و احتياج به راننده دارند، آيا مايلي و مي تواني اين كار را بكني؟ ... من پذيرفتم... آنها با حقوق ماهانه پنجاه هزار تومان مرا استخدام كردند و يكي از اتومبيل هايم را به مبلغ 740 تومان خريداري كردند... علاوه بر حقوق ماهيانه ي پنجاه توماني كه توسط ميرزا احمد راسخ پرداخت مي شد، خانم (زن آصف السلطنه) هر دفعه چند سكه طلا انعام مي دادند...659»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
653 - فضل الله صبحي مهتدي، خاطرات صبحي درباره بهائي گري، ص 76.
654 - احمد اللهياري، بهائيان در عصر پهلوي، نيمه پنهان، ج 31، ص 41.
655 - ذكر الله خادم در سال 1238ش، در طهران به دنيا آمد. پدرش كه بهاء الله او را نصرالله خطاب مي كرد، لقب خادم را از الواح بهايي براي خود انتخاب كرد. ذكرالله خادم از تربيت شدگان و مربيان مدرسه تربيت بودو سال ها در اداره ماليه تهران، مترجم بود و نيز به عنوان متصدي امور فرهنگي شركت نفت در جنوب، منشي سفارت عراق از سال 1310-1323ش، مشغول به كار بود. وي در بسياري از كنفرانس هاي قاره هاي اروپا، آمريكا و ... شركت داشت و مسافرت هاي تبليغي بسياري براي بهائيان انجام داد.
656 - اخبار امري، شماره 3 و4، سال 1341. به نقل از احمد اللهياري، بهائيان در عصر پهلوي، نيمه پنهان، ج31، ص 42.
657 - خاطرات حبيب ثابت پاسال، صص 50-5.
658 - امير هوشنگ دولو يكي از آلوده ترين عناصر درباري محمدرضا شاه پهلوي بود، او عنوان رسمي پيشخدمت مخصوص محمدرضا شاه پهلوي، را داشت. دولو در زمينه قاچاق مواد مخدر هم فعال بود، تجارت ترياك و هروئين ايران در انحصار او و اشرف بود. دفتر معماران تباهي، ج1، ص 12.
659 - حبيب ثابت پاسال، سرگذشت حبيب ثابت پاسال، ص 58.
پاورقي
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14