(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


پنج شنبه 9  آذر  1391 - شماره 20368

صفحه (10)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
وارونه نمايي اقدامات مرسي (يادداشت روز)
دست خالي (گفت و شنود)
به مناسبت هفته بسيج در نهاد رياست جمهوري
احمدي نژاد : انقلاب ، نظام و اصل ولايت فقيه براي آن است كه ما حسيني شويم
نشست فصلي شوراي حكام امروز آغاز مي شود
نماينده ايران در سازمان ملل:
ناقضان حقوق بشر در دنيا ، باني قطعنامه ضد ايراني هستند
اقامه نمازجمعه اين هفته تهران
توسط حجت الاسلام والمسلمين صديقي
كيهان و خوانندگان
بيخود زور نزن! اصلاح طلبان هم پياله ما هستند (خبر ويژه)
يك گمانه قابل تأمل درباره بازگشت ناگهاني مهدي هاشمي از لندن (خبر ويژه)
مگر اردوگاه عمرسعد چه عيبي دارد؟! (خبر ويژه)


وارونه نمايي اقدامات مرسي (يادداشت روز)

بيانيه شش روز پيش دفتر رئيس جمهور مصر كه دربرگيرنده پاره اي از مقررات اجرايي و قضايي- در حد فاصل سقوط رژيم گذشته تا تدوين و تصويب قانون اساسي جديد- بود، به بروز تشنج در فضاي سياسي مصر منجر شد و به طرز عجيبي گروه هاي مختلف مصر را در دو سوي موافقين و مخالفين رئيس جمهور قرار داد.
اسلام گراهاي مصر شامل اخوان المسلمين، حزب النور، حزب الوسط، الازهر و ساير گروه هاي اسلام گرا در كنار رئيس جمهور قرار گرفته و تصميمات اخير او- كه در قالب بيانيه قانون اساسي ارائه شد- را با قاطعيت پشتيباني كردند و از آن طرف گروه هاي ملي و داراي گرايشات غربي و گروه هايي كه بخشي از ساختار سابق مصر را شكل داده بودند در طرف ديگر ماجرا قرار داشته و لغو بيانيه قانون اساسي را دنبال كرده و هواداران خود را در شش روز گذشته به ميادين و خيابان ها آورده اند كه حاصل آن دو كشته و نزديك به 250 زخمي بوده است. اين ها به استدلال هاي رئيس جمهور مبني بر موقتي بودن موارد مطرح شده در بيانيه توجه نكرده و خواستار لغو فوري آن بيانيه شده اند.
بيانيه رئيس جمهور اين موارد را دربر مي گرفت: بركناري دادستان كل پيشين و نصب طلعت ابراهيم عبدالله به عنوان دادستان كل مصر كه بالاترين مقام قضايي به حساب مي آيد و اعلام اين كه دادستان كل از بين اعضاي قوه قضائيه و توسط رئيس جمهور به مدت 4 سال انتخاب مي شود؛ «هيچ طرف قضايي نمي تواند مجلس مشورتي و مجلس مؤسسان قانون اساسي را منحل كند»، «اجراي مؤكد تحقيقات و برگزاري دادگاه درباره جنايت كشتار تظاهر كنندگان در جريان انقلاب مصر» و نيز «تصميم هاي رئيس جمهور از زمان برعهده گرفتن مسئوليتش تا اجرايي شدن قانون اساسي و انتخاب پارلمان جديد به خودي خود قابل اجراست.»
در واقع بيانيه حاوي چند نكته كليدي بود: عوامل اصلي رژيم گذشته كه به واسطه حاكم بودن دادستان كل منصوب حسني مبارك از گناهكار بودن در به شهادت رساندن دهها مبارز مبرا شناخته شده اند، بار ديگر بايد محاكمه شده و به مجازات عادلانه برسند، عوامل و ساختارهاي رژيم گذشته از اين پس نمي توانند پارلمان و يا مجلس مؤسسان را منحل كرده و مانع شكل گيري نظام جديد شوند، ساختارهاي رژيم گذشته نبايد مانع ايفاي مسئوليت هاي رئيس جمهور شوند و با تمسك به اختيارات اعطا شده به آنان، اداره امور از جمله برگزاري انتخابات مجلس و تصويب قانون اساسي جديد را با تأخير مواجه گردانند.
اين بيانيه دو گروه را كه تا پيش از اين اجزاء هر كدام از آنان از يكديگر جدا بودند، متحد كرد. اسلام گراها كه تا پيش از اين به 4 گروه تقسيم شده بودند؛ اخواني ها، سلفي ها، نو اخواني ها و ملي اسلامي ها در كنار هم قرار گرفتند و حال آنكه در انتخابات اخير رياست جمهوري با 4 كانديدا (مرسي، ابوالفتوح، محمد سليم العوا و عبداله الاشعل) به ميدان آمده بودند در مقابل آنان گروه هاي ملي، غرب گرا، چپ گرا و وابستگان به رژيم گذشته كه در انتخابات اخير رياست جمهوري با 8 كانديدا به ميدان آمده بودند هم در يك طرف ماجرا قرار گرفتند. اين موضوع از يك طرف هويت اعتراضات و منشأ نگراني اين جريانات را واضح كرد و از سوي ديگر به تقويت دسته بندي اسلامي و غير اسلامي منجر شد و اين مي تواند مبدأ يك تحول مهم در صحنه سياسي مصر باشد. اسلام گراها در ميان جمعيت هاي مسلمان كه 90 درصد جامعه مصر را شامل مي شوند داراي 90 درصد رأي هستند و به عبارتي اگر جمعيت 10 درصدي قبطي ها را از جمعيت كلي مصر منها كنيم جبهه ملي، سكولار، غرب گرا و وابسته، تنها قادر به كسب رأي 10 درصد از شهروندان مسلمان هستند با اين وصف در اينجا يك تقابل 10 به 90 شكل گرفته است. البته اين 10 درصد به دليل اينكه احزاب و در واقع عناوين فراواني را در اختيار دارند بزرگتر ديده مي شوند و حال آنكه اسلام گراها با همه بزرگي شان در 4 تا 5 حزب و جمعيت محدود مي گردند و كوچك ديده مي شوند. در روزهاي گذشته سه شخصيت كه هر كدام نماد يك جريان خاص است با يكديگر ائتلاف كردند و «جبهه نجات ملي» را تشكيل دادند؛ حمدين صباحي ناصريست بعنوان برجسته ترين جريان ملي، محمدالبرادعي بعنوان برجسته ترين نماد وابسته به غرب و عمر موسي بعنوان نماد عوامل رژيم گذشته. اين گونه رويدادها نشان مي دهد كه به مرور حساسيت اين جريانها و كشورهاي حامي آنان روي تثبيت جريان اسلام گرا در مصر بيشتر مي شود. در روزهاي گذشته روزنامه هاي رژيم صهيونيستي و نيويورك تايمز به همراه چندين روزنامه معتبر اروپايي به خاطر اسلامگرا بودن مرسي از تلاش وي براي «باز توليد ديكتاتوري» سخن گفتند در اين ميان روز گذشته روزنامه نيويورك تايمز در مقاله اي به قلم «توماس فريدمن» هشدار داد كه آمريكا دموكراسي را در مصر به مرسي فروخته و با آرام كردن مرز غزه و اسرائيل معاوضه كرده است. روزنامه هاآرتص هم ديروز مدعي شد كه آمريكايي ها يك ديكتاتور را به مخالفان سكولار و دموكرات كه منافع آمريكا را به خطر مي اندازند، ترجيح داده است. در اين رويارويي رسانه اي نيويورك تايمز، هاآرتص و شرق الاوسط- وابسته به عربستان- اسلام گراها را ديكتاتور و وابسته به آمريكا و تأمين كننده منافع رژيم صهيونيستي معرفي كرده و غرب گراهاي سكولار را دمكرات و به خطراندازند، منافع آمريكا معرفي شده اند! و جالب اين است كه اين دمكرات ها طي شش روز گذشته دهها دفتر فرهنگي يا سياسي آن ديكتاتورها را به آتش كشيده، دو نفر را در التحرير با سنگ و چوب كشته اند و نزديك به 250 نفر را زخمي كرده اند!
پيش از اين اخواني ها و سلفي ها متهم بودند كه اگر روي كار بيايند يك نظام طايفه گرايانه و تندرو نظير طالبان روي كار مي آورند و مصر را به خاك سياه مي نشانند، از امروز مي گويند دولت اسلام گراي قاهره متحد آمريكا شده و در حال مديريت اوضاع غزه به نفع صهيونيست هاست، از لابلاي اين تبليغات مي توان حقايق زيادي را كشف كرد. واقعيت اين است كه بيانيه رئيس جمهور برگزيده مصر، نشان داد كه اسلام گراها قصد ساخت و پاخت با ساختارهاي وابسته به رژيم گذشته و به تبع آن ساختارهاي وابسته به غرب را ندارند. مرسي يك بار (در تاريخ 22 مرداد) با بركناري فرمانده ارشد نظامي- حسين طنطاوي- اراده خود را براي تغيير نشان داد و اينك 4 ماه پس از آن دادستان كل را بركنار كرده است. بسياري از محافل سياسي در داخل ايران در آن زمان بركناري حسين طنطاوي را به سفر وزير خارجه آمريكا به قاهره ربط داده و آن را حاصل توافق مرسي و كلينتون معرفي كردند و باور نداشتند كه اخواني ها دست به تغييراتي در اين سطح بزنند. حالا نمي گويند بيانيه قانون اساسي رئيس جمهور با هماهنگي آمريكايي ها انجام شد بلكه مي گويند با سكوت آمريكا توأم شده و سپس آن را به خدمتي ربط مي دهند كه مرسي در جريان آتش بس جنگ 8 روزه به آمريكا و اسرائيل كرده است.
البته ممكن است آمريكايي ها در مواردي بصورت تاكتيكي اخوان المسلمين مصر را «هم پيمان» بخوانند و رؤساي رژيم صهيونيستي گاه و بيگاه از اعتماد خود به مرسي سخن بگويند و براي سرپوش گذاشتن بر شكست خود مرسي را دوستي صديق خطاب كنند ولي آيا واقعاً آمريكايي ها و صهيونيست ها در استراتژي و راهبرد هم بر اين باور هستند؟ اسرائيلي ها ممكن است در تاكتيك خود را پيروز جنگ 8 روزه معرفي كنند اما آيا نگاه راهبردي شان به اين جنگ هم مبتني بر پيروزي است؟
آمريكا و بقيه كشورهاي غربي، مصر اخوان المسلمين را «بسيار خطرناك» ارزيابي مي كنند و معتقدند حتي اگر اخواني ها چراغ سبز نشان دهند و پاي ميز مذاكره با ما بيايند، قابل اعتماد نيستند چرا كه اگر قدرت پيدا كنند به راه اسلاف خود مي روند. غربي ها و رژيم هاي وابسته عرب به خوبي مي دانند كه اخواني ها تا قبل از سقوط مبارك بارها و در سطوح مختلف با پيمان كمپ ديويد و هم پيماني مصر و آمريكا مخالف بوده اند. كمااينكه رهبران ساير احزاب اسلام گرا نيز با اسرائيل ابراز دشمني كرده و دشمنان آمريكا و اسرائيل را دوستان خود مي دانند. در ماجراي بيانيه قانون اساسي مصر، اسلام گراها در كنار هم لغو مناسبات دوره مبارك را در عمل دنبال كردند. وحدت اسلام گراها و اختياراتي كه بيانيه مرسي به رئيس جمهور مي دهد راه را براي وارد كردن اصول مذهبي در قانون اساسي هموار مي كند و اين براي غرب بسيار خطرناك است چرا كه يك حكومت دين گرا كه با آمريكا و اسرائيل سازش ندارد و در عين حال فرقه گرا و خشونت طلب هم نيست، تحولات عمده اي در شمال آفريقا و آسياي غربي در پي خواهد داشت. آمريكا و بطور كلي غرب، با روي كار آمدن، اسلام سكولار -از نوع تركيه- يا اسلام خشن- از نوع جريانات سوري- نه تنها مشكل ندارد بلكه به استناد دهها مدرك قطعي آن را مي پسندد چون در چنين فضاهايي اسلام ناب محمدي(ص)- از نوع ايران- امكان رشد و نمو پيدا نمي كند. آنچه امروز اسلام گراها در مصر انجام مي دهند- كه قطعا از سهو و خطا و انحراف هم مبرا نيست- شباهتي به مدل تركيه و طالبان ندارد و به مدل جمهوري اسلامي ايران نزديك است چرا كه فقه و انطباق با مصالح در هر دو مدل از برجستگي زيادي برخوردار است.
اما برخلاف تبليغات غربي ها مخالفاني كه اين روزها صفحه هاي تلويزيوني را در كشورهاي غربي و عربي پر كرده اند از آنچنان جمعيتي برخوردار نيستند كه بتوانند مشكل عمده اي براي دولت مرسي به وجود آورند. مرسي دو ماه فرصت دارد تا پيش نويس قانون اساسي را به تصويب برساند بيانيه قانون اساسي رياست جمهوري، راه را براي تشكيل مجلس موسسان يا تشكيل هيات تدوين قانون اساسي باز كرد. اين قانون اگر به آراء عمومي گذاشته شود قطعا با رأي بيش از 60 درصدي مردم تاييد مي شود و آنگاه نظام سياسي جديد براساس اين قانون اساسي مستقر مي شود و در اين فرايند مصر همان فرايند حقوقي را سپري مي كند كه عراق سپري كرد. عراقي ها با قانون اساسي جديد خود اشغالگران را اخراج كردند و عوامل دست نشانده اي نظير طارق هاشمي را به حاشيه بردند. داد و فريادهاي آمريكا، عربستان و اقدامات تروريستي هم نتوانست اين نظم جديد را از بين ببرد.
سعدالله زارعي
 


دست خالي (گفت و شنود)

گفت: روز دوشنبه اين هفته، «برژينسكي» در مصاحبه اي با اشاره به شكست سخت رژيم صهيونيستي در جنگ غزه گفته بود؛ مگر آمريكا مثل اسرائيل يك «الاغ نفهم» است كه در فكر حمله به ايران باشد.
گفتم: دور از جون الاغ! حالا مگه چي شده بود؟!
گفت: برژينسكي خطاب به نتانياهو گفته ؛ وقتي اسرائيل توان مقابله با حماس و جهاد اسلامي را كه فقط يك شاخه مرتبط با ايران هستند، ندارد، چرا ايران را تهديد به حمله مي كند؟
گفتم: خب! حرف حساب زده. اتفاقا «جان بولتون» هم در مصاحبه با «فاكس نيوز» بدجوري اسرائيل را به خاطر شكست اخير سرزنش كرده است.
گفت: پس بگو كه چرا نتانياهو به مقامات آمريكايي اعتراض كرده و گفته است وقتي كمك نكرده ايد چرا ملامت مي كنيد؟!
گفتم: گدايي در خانه اي را زد و تقاضاي كمك كرد ولي صاحبخانه به جاي كمك هرچه فحش بلد بود نثار گدا كرد. گدا با غرولند گفت؛ حالا كه كمك نمي كني چرا ديگه فحش ميدي؟ و صاحبخانه گفت؛ آخه نمي خواستم دست خالي رفته باشي!
 


به مناسبت هفته بسيج در نهاد رياست جمهوري

احمدي نژاد : انقلاب ، نظام و اصل ولايت فقيه براي آن است كه ما حسيني شويم

رئيس جمهور در جمع بسيجيان نهاد رياست جمهوري تاكيد كرد كه ملت ايران همه بسيجي اند.
محمود احمدي نژاد در جمع بسيجيان نهاد رياست جمهوري كه صبح ديروز در حياط هيئت دولت برگزار شد، با اشاره به اينكه فرهنگ بسيج برآمده از فرهنگ عاشورا و حادثه كربلاست، گفت: حادثه كربلا و روز عاشورا يك دوره توحيد، عدالت و عشق است، حادثه كربلا به نوعي راهنماي سعادت همه ملت ها در طول تاريخ است.
وي گفت: ان شاءالله در زماني مناسب من ويژگي هاي انسان در حكومت علوي را تشريح خواهم كرد اما مهمترين معيار براي اينكه ما ببينيم در خط امام هستيم يا نه، خودمان هستيم، قلب خودمان است. انسان تنها در قلب خود مي تواند ببيند بين امام و خدا ايستاده است يا خير.
رئيس جمهور در بخش ديگري از سخنان خود گفت: انقلاب، نظام و اصل ولايت فقيه به خاطر اين برپا شده است كه ما حسيني شويم و به دنبال پيروي از او باشيم و در اين مسير قرار گيريم.
احمدي نژاد گفت: خدا را شكر مي كنيم كه امام عزيز ما و مقام معظم رهبري درخت تناوري همچون بسيج را براي عدالت خواهي و تلاش براي استقرار توحيد و عدالت برپا كردند و امروز فرهنگ بسيج متاثر از عشق به امام و عشق به حقيقت و عدالت است.
وي افزود: خدا را شكر مي كنم كه امروز به تعداد ملت ايران ما بسيجي داريم كه در مسير توحيد، عدالت و اسلام گام برمي دارد و بسيج امروز چلچراغي براي رهايي و آزادگي همه ملت هاست.
تكذيب يك شايعه
توسط الهام
غلامحسين الهام سخنگوي جديد هيئت دولت در حاشيه ديدار رئيس جمهور و اعضاي كابينه با بسيجيان نهاد رياست جمهور در پاسخ به اين سوال كه گفته مي شود شما به زودي به وزارت كشور خواهيد رفت گفت: جانا سخن از غيب مي گويي.
وي در پاسخ به پرسش خبرنگار ديگري درباره حيطه مسئوليت سخنگوي هيئت دولت گفت: دايره مسئوليت سخنگويي، كل كشور را دربر مي گيرد.
 


نشست فصلي شوراي حكام امروز آغاز مي شود

آخرين نشست فصلي شوراي حكام در سال 2012 امروز در مقر سازمان بين المللي انرژي اتمي در وين آغاز مي شود.
شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي از امروز در وين با حضور اعضاي شورا تشكيل جلسه خواهد داد و قرار است در اين نشست نيز موضوع ايران براساس آخرين گزارش آژانس بين المللي انرژي اتمي مورد بررسي قرار گيرد.
به گزارش مهر، طرح موضوع ايران در جلسه فصلي شوراي حكام ممكن است امروز صورت گيرد و يا اينكه به روز جمعه موكول شود.
علي اصغر سلطانيه سفير ايران نزد آژانس بين المللي انرژي اتمي به عنوان نماينده ايران در جلسه شوراي حكام حضور خواهد يافت.
لازم به ذكر است كه جلسه شوراي حكام در حالي برگزار مي شود كه يوكيوآمانو، مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي به تازگي گزارش جديدي را درباره فعاليت هاي هسته اي ايران منتشر كرده است.
آژانس در اين گزارش نيز مانند گذشته به مسئله پارچين اشاره و همچنين تأكيد كرد كه آژانس قادر نيست در خصوص عدم فعاليت ها و مواد هسته اي اعلام نشده اطمينان موثقي ارائه دهد و بنابراين نمي تواند نتيجه گيري كند كه تمامي مواد هسته اي در ايران براي فعاليت هاي صلح آميز هستند.
سناريوي جديد
در همين حال يك خبرگزاري آمريكايي مدعي شد كشوري كه نخواسته نامش فاش شود اطلاعات تازه اي درباره برنامه هسته اي ايران در اختيار آن قرار داده است.
خبرگزاري آمريكايي آسوشيتدپرس مدعي شد نمودارهايي كه در اختيار اين خبرگزاري قرار گرفته اند نشان مي دهند دانشمندان ايراني توانسته اند شبيه سازي هاي رايانه اي از يك بمب اتمي داشته باشند كه قدرت تخريبي آن سه برابر بمبي است كه در جنگ جهاني دوم شهر هيروشيما را تخريب كرد.
اين خبرگزاري مدعي شد اين نمودارها را مقامات كشوري در اختيار آسوشيتدپرس قرار داده اند كه مخالف برنامه اتمي ايران هستند و خواسته اند تنها به شرطي كه نام كشورشان افشا نشود، اطلاعات آنها ذكر شود تا اقدامات لازم براي متوقف كردن غني سازي اورانيوم در ايران صورت پذيرد.
 


نماينده ايران در سازمان ملل:

ناقضان حقوق بشر در دنيا ، باني قطعنامه ضد ايراني هستند

سفير و نماينده دائم جمهوري اسلامي ايران در سازمان ملل متحد گفت: بانيان قطعنامه اي كه كاملاً مغرضانه عليه ايران صادر شده است، بايد پاسخگوي نقض حقوق بشر گسترده در كشورهاي خود باشند.
محمد خزاعي در جلسه كميته حقوق بشر مجمع عمومي اين سازمان كه براي بررسي قطعنامه حقوق بشر عليه جمهوري اسلامي ايران تشكيل شده بود، در سخناني اقدام كانادا و ديگر بانيان قطعنامه حقوق بشري عليه ايران را كاملاً سياسي خواند و تأكيد كرد: قطعنامه پيشنهادي عليه جمهوري اسلامي ايران به لحاظ ماهوي و رويه اي ضعيف، سياسي و جانبدارانه است. وي گفت: بانيان قطعنامه تحولات منطقه را ناديده گرفته و چشم هاي خود را بر روي تضييع حقوق بشر در كشورهاي خود و به ويژه منطقه خاورميانه بسته اند. بانيان قطعنامه بانيان تضييع حقوق بشر در بسياري از نقاط دنيا، به ويژه منطقه خاورميانه و همچنين عليه كشور من (جمهوري اسلامي ايران) هستند و اينكه رژيم صهيونيستي از بانيان اين قطعنامه است دليل روشني بر اين مدعاست.
سفير و نماينده دائم كشورمان همچنين به تشريح نقض حقوق بشر توسط بسياري از امضاكنندگان قطعنامه از جمله كانادا، آمريكا و رژيم صهيونيستي پرداخت و در اين رابطه افزايش تبعيض عليه مهاجران، مسلمانان و ديگر افراد خارجي، روند فزاينده اسلام هراسي، استفاده گسترده از زور عليه تجمعات مسالمت آميز، خشونت گسترده عليه زنان به ويژه زنان سياهپوست در داخل آمريكا، گوانتانامو و كشتار مردم بي دفاع از جمله زنان و كودكان در افغانستان توسط هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا را از نمونه هاي نقض حقوق بشر توسط آمريكا و نقض سيستماتيك حقوق بوميان و اقليت هاي ديگر را از جمله موارد نقض حقوق بشر در كانادا دانست.
خزاعي توجهات را به نقض گسترده حقوق بشر مردم فلسطين توسط رژيم صهيونيستي به ويژه در تجاوز اخير اين رژيم به نوار غزه جلب و تأكيد كرد: در بي اساس بودن قطعنامه پيشنهادي همين بس كه رژيم اسرائيل با دست هاي خون آلود و سابقه وحشتناكي از نقض حقوق بشر عليه مردم بي گناه منطقه خاورميانه از بانيان قطعنامه حقوق بشر عليه جمهوري اسلامي ايران است.
به گفته وي هدف آنان از اين اقدام خصمانه مسئله حقوق بشر نيست، بلكه از آن به عنوان يك اهرم عليه ايران استفاده مي كنند.
در اين جلسه گروه كشورهاي جنبش عدم تعهد و سازمان همكاري اسلامي عليه قطعنامه پيشنهادي سخنراني و حمايت قوي خود را از جمهوري اسلامي ايران اعلام كردند.
پيش نويس مغرضانه قطعنامه حقوق بشر
عليه ايران تصويب شد
اعضاي كميته سوم مجمع عمومي سازمان ملل در شرايطي كه جامعه جهاني در مقابل نقض حقوق بشر برخي كشورهاي غربي سكوت پيشه كرده اند، پيش نويس مغرضانه اي را به عنوان قطعنامه حقوق بشر عليه سه كشور ايران، سوريه و كره شمالي تصويب كردند.
در جريان رأي گيري قطعنامه ضد ايراني در بحث موارد حقوق بشر، 68 كشور رأي ممتنع، 31 مخالف و 83 كشور تحت لابي برخي از كشورهاي غربي به ويژه آمريكا و كانادا به آن رأي مثبت دادند.
 


اقامه نمازجمعه اين هفته تهران

توسط حجت الاسلام والمسلمين صديقي

روابط عمومي ستاد نمازجمعه تهران اعلام كرد كه مراسم اين هفته نمازجمعه تهران از ساعت 35/10با تلاوت آياتي از كلام الله مجيد شروع مي شود و سپس يكي از مداحان اهل بيت عصمت و طهارت در سوگ امام حسين(ع) و يارانش مرثيه خواني مي نمايد.
سخنران قبل از خطبه ها نيز اميردريادار دكتر حبيب الله سياري فرمانده نيروي دريايي جمهوري اسلامي ايران است.
 


كيهان و خوانندگان

سامانه پيام كوتاه 30002323
¤ كربلا يعني كه ياد رهبري
از حسين عصر خود فرمانبري
بيعت ما با علي عين ولاست
زاده زهرا علي روح خداست
عده اي از دوستان جاهل شدند
در حمايت از علي كاهل شدند
مكر داخل، كفر خارج را ببين
رونق كار خوارج را ببين
همچو مهدي ما ولي داريم و بس
شيعيان «سيدعلي» داريم و بس
0433---0912
¤ بار ديگر مجاهدان راه قرآن در فلسطين با عنايت هاي خداوندي چنان شكستي بر دشمن صهيونيستي تحميل كردند كه در تاريخ ماندگار شد. از راه دور دست اين مجاهدان را بوسه مي زنم و به وجود اسلام و فلسطين افتخار مي كنم.
0299---0910
¤ علي رغم تحريم و تورم و گراني برخي رسانه ها از عدم استقبال مردم از نذورات ماه محرم سخن مي راندند ولي در عمل شاهد بوديم كه درست برعكس انتظار آن ها دستگاه امام حسين(ع) چنان شور و شعور و حرارتي ايجاد كرد كه نه تنها نذورات مردم علي رغم نيازمندي خود كاهش پيدا نكرد بلكه بسيار بيشتر از سال قبل شد.
احمدي
¤ خدا را سپاسگزاريم كه در مسير عزت و بيداري اسلامي ما را شريك پيروزي ملت صبور و غيور فلسطين مظلوم قرار داد و در مقابل، سران خائن كشورهاي عرب شريك شكست رژيم اشغالگر قدس و بالاتر شريك ناكامي بزرگ آمريكا شدند. ملت هاي بيدار و آزاده منطقه دولت هايي را كه در اين نبرد شريك دزد و رفيق قافله بودند، هرگز نخواهند بخشيد، به هر حال بنا به فرموده رهبر معظم انقلاب ملت ايران در كنار هر گروه و جمعيتي است كه اراده بر مبارزه با رژيم صهيونيستي دارد و تا محو كامل اين غده سرطاني در ميدان هستيم.
طالعي
¤ در اين چند روز كه اسرائيلي ها نوار غزه در فلسطين را مورد موشك باران قرار داده بودند روزنامه كيهان برخلاف روزنامه هاي خاكستري و زنجيره اي مرتب با نوع تيترهاي صفحه اول خود نويد پيروزي مردم غزه را مي داد و همين طور هم شد. ديديم كه چگونه روسياهي براي كساني ماند كه شعار نه غزه نه لبنا ن را مي دادند.
عليمرداني
¤ رسانه هايي مثل بي بي سي در برنامه هاي تحليلي بعد از جنگ 8 روزه غزه با ژست بي طرفي از يك طرف حق را به فلسطين مي دهند و از سوي ديگر بر باقي ماندن رژيم جعلي اسرائيل اصرار مي ورزند! وجود اين تناقض چيزي براي اسرائيل و حاميان اين غده سرطاني باقي نگذاشته است.
6091---0915
¤ آن كساني كه عنوان اصلاحات را يدك مي كشند توجه داشته باشند كه اين نام ما مردم را به ياد وحشي گري و اغتشاش اراذل و اوباش درعاشوراي سال 88 و هتك حرمت امام حسين(ع) و عزاداران آن حضرت مي اندازد. فكري براي خودشان و نامشان بكنند.
9005---0913
¤ يكي از سياسيون گفته است كه توبه از بركات امتحان الهي است و نظام بايد از وضعيتي كه از انتخابات سال 1384 براي نظام و مردم بوجود آمده توبه كند و به راه دولت اصلاحات و سازندگي برگردد! اين سخن يعني ملت از گفتمان امام خميني(ره) و شهدا توبه كنند و به سمت فتنه گران برگردند؟ آيا اين ارتجاع نيست؟! كدام عاقلي آن را مي پذيرد؟
احمدزاده
¤ سران مرتجع عرب گفته اند اسرائيلي ها گرگ نمي باشند بلكه ما بره هستيم آنها در حقيقت با اين موضع گيري بيماري بي ثباتي شخصيتي روز به روز تشديد شده خود را بروز داده اند. تمام انبياء و اولياء الهي بلااستثنا به رسالت برگزيده شده اند تا خوي و خصلت درنده خويي و گرگ صفتي ناشي از زياده خواهي در انسان را ريشه كن نموده و يا به حداقل كاهش دهند. لذا تا زماني كه شيطان بزرگ آمريكا وجود داشته باشد و اسرائيل غاصب از صفحه روزگار محو نشده باشد گرگها هم وجود دارند و با سفسطه نمي توان صورت مسئله را پاك كرد.
گودرزي
¤ قابل توجه طرفداران مذاكره با آمريكا، پيروزي مقاومت اسلامي گروه كوچكي مثل حماس بر رژيم تا دندان مسلح اسرائيل نشان داد كه با توكل بر خداوند و رهبري هوشمندانه حضرت ايت الله العظمي خامنه اي مي توان بدون اينكه ذره اي از اصول كوتاه بياييم بر تمام مشكلات فائق آييم.
8449---0919
¤ در رابطه با ايجاد مشكل در دريافت برنامه هاي برون مرزي صدا و سيما عرض مي كنم چرا بايد هميشه اتفاقي بيفتد بعد مسئولين به فكر چاره باشند. شايد اگر سهام يك شركت ماهواره اي را خريده بوديم دچار چنين مشكلي نمي شديم. در حال حاضر بايد فكري براي اپراتورهاي اسرائيلي در مرزهاي كشورمان و كشورهاي همسايه بشود.
8442---0912
¤ كاري به چگونگي دادن مجوز ساخت فيلم هاي سطحي و بسيار نازل در كشور نداريم. تعجب بيشتر ما اين است كه به اين فيلم ها اجازه پخش داده مي شود.
2965---0937
¤مدت 6 سال است كه سهام پروژه پتروشيمي گلستان فروخته شده ولي حتي كلنگ آن را نيز به زمين نمي زنند كه قدري دلخوش باشيم از همه بدتر شركت نفت تهران با تعداد 11 خط تلفن در اين مورد پاسخگو نيست. چرا؟ جريان از چه قرار است؟
8821---0911
¤فكر مي كنم مستندنمايي براي صحنه هايي از برنامه مستند «آخرين روزهاي زمستان» با توجه به استفاده از صداي واقعي سرداران شهيد به اصالت و اعتبار تصاوير مستند به جا مانده از دوران دفاع مقدس خدشه وارد كند. براي تهيه و ساخت اين مستند بايد به خيلي از مسائل و نكات ظريف كار توجه مي شد كه مورد غفلت واقع شده است.
5590---0935
¤چرا زماني كه قيمت ها تا 250 درصد بالا مي رود مراجع رسمي سكوت مي كنند ولي به محض اينكه قيمت بعضي از اقلام 10 تا 20 درصد پايين مي آيد خبر آن خيلي سريع در رسانه ملي كشور پوشش داده مي شود؟
0861---0914
¤شايد يكي از دلايلي كه مسئولين امر قيمت لبنيات را بالا و بالاتر مي برند اين باشد كه لبنيات را يك غذاي اشرافي و دسر پس از غذا مي دانند كه اگر گران باشد به جايي ضرر نمي زند ولي حقيقت امر اين است كه ماست و پنير از ديرباز غذاي اصلي قشر قابل توجهي از مردم بوده است.
0861---0914
¤بسيار تاسف بار است كه مشاهده مي كنيم تنها بيمارستان شهرستان ميناب مكاني مستقل خاص اقامه نماز ندارد و بايد در يك گو شه اي از بيمارستان روي سنگ فرش نماز را بخوانيم.
4355---0917
¤مردم روستاي دينه رود الموت شرقي از نداشتن راه، مسجد و حمام عمومي رنج مي كشند. چرا مسئولين محلي در اين مورد مساعدت لازم را ندارند و همكاري لازم را جهت مرتفع شدن مشكلات اين روستاي محروم نمي كنند؟
9458---0912
¤در اكثر اوقات تلفن هاي روستاي دوآب، ورونه از توابع دماوند قطع مي باشد و متاسفانه فاقد پوشش تلفن همراه هستند و اهالي روستا به ويژه افراد كهنسال و جانباز نياز مبرم به اين وسيله ارتباطي دارند از مسئولين امر درخواست مي شود اين مشكل را حل نمايند.
محمدپور
¤دولت براي وام ازدواج كار درخوري انجام نمي دهد، آن وقت انتظار افزايش جمعيت را هم داريم. با كدام اميد و پشتوانه؟ به سايت وام ازدواج سر بزنيد نام هيچ يك از بانك هاي اصلي در زمره بانكهاي مشمول پرداخت وام ازدواج نيست چرا؟
2066---0911
¤به رغم عملكرد خوب شهرداري و فضاي سبز در قرچك، متاسفانه نظارت و كنترلي نسبت به ساخت و سازهاي غيرمجاز در قرچك و شهركهاي الحديد زيباشهر و كارگر صورت نمي گيرد و يا با جريمه هاي اندك و با بي اعتنايي از كنار آن مي گذرند اما در صورت بروز كوچك ترين حادثه مثل بارندگي شديد و زلزله و خداي ناخواسته شاهد خسارت زياد به مردم خواهيم بود.
احمدي
¤چطور ايستگاه هاي مترو در مناطق شمالي كه افتتاح مي شد پله هاي برقي آنها نيز همزمان با افتتاح ايستگاه فعال مي شدند ولي مترو خط شهيد كلاهدوز ايستگاههاي شيخ الرئيس، پيروزي، نيروي هوايي و فاقد پله برقي هستند كه اين امر براي افراد مسن مشكلات بسيار دشواري ايجاد كرده است. از مسئولين امر درخواست مي شود به اين ولي نعمتان انقلاب بيشتر رسيدگي نمايند.
محمد مهدي رحماني
 


بيخود زور نزن! اصلاح طلبان هم پياله ما هستند (خبر ويژه)

به دنبال نشست نافرجام طيفي از گروه هاي اپوزيسيون در پراگ، يكي از ميزبانان سلطنت طلب نشست مذكور رئيس گروهك فدائيان خلق را متهم به آلت دستي كيهان و وزارت اطلاعات كرد.
فرخ نگهدار رئيس گروهك منحله فدائيان خلق اخيرا در مقاله اي نوشته بود كه خط اصلاح طلبي يا خط براندازي جداست. اما رضا خادم (از عوامل كودتاي نافرجام نوژه و از سران حلقه سلطنت طلبان) با رد ادعاي نگهدار، او را كسي كه به سياق كيهان پرونده سازي مي كند (!؟) خواند و با انكار جدايي مرز گروه هاي اصلاح طلب و گروه هاي برانداز نوشت: بايد از آقاي نگهدار درباره نشست پراگ پرسيد ايشان كه بر همه امور ريز و درشت، پنهان و آشكار فضاي سياسي تا حدي اشراف دارند كه «شناخت» خود را جانشين هر نوع سند مكتوب و منقول مي كنند، آيا در ميان «مجرب ترين كادرهاي» حاضر در كنفرانس، كساني را كه با دست بند سبز نه تنها در پراگ، بلكه در استكهلم و بروكسل اند، نديده اند؟ حتما آقاي نگهدار مي دانند كه برخي از اين «كادرها» [واحدي] تا اين اواخر مشاور آقاي كروبي بوده اند؟ بي شك آقاي نگهدار باخبرند كه در همين كنفرانس پراگ كساني با شور تمام از آقايان موسوي و كروبي حمايت كردند؟ چرا اين نشانه هاي روشن تر از روز را ملاك همراهي «پيشبرد اتحاد» با جنبش سبز نمي گيرند و در عوض خروج مجاهدين از ليست ترور و ادعاي «پيوستن» كادرهايي را كه با رضا پهلوي كار مي كنند- كه هر دو مورد به آمريكا برمي گردد- را مورد استناد قرار مي دهند؟
اين سلطنت طلب فراري در ادامه به همراهي عناصري چون مزروعي و امير ارجمند با گروه هاي ضدانقلاب خارج كشور اشاره مي كند و مي نويسد: اميدوارم افكار عمومي از مواضع «نيروهاي اصلاح طلب (سبز) ايران» مطلع شوند و دربايند كه آقاي فرخ نگهدار كه پيش تر براي آن ها «راهنماي عمل» نوشته اند، چنان كه در حرف و عمل جلوه مي دهند، نظريه پرداز و سخنگوي آن ها هستند يا نه. حضور آقايان رجب علي مزروعي و اردشير امير ارجمند در همايش اتحاد جمهوري خواهان در كلن، نشانه روشن و شادي بخشي از نزديكي مسير دو جريان سياسي است. يكي از اهداف نوشته آقاي نگهدار بازسازي دوگانه هاي سياسي در قالب ليبرال طرفدار غرب و مخالف غرب است. ما يك بار بهاي سنگيني در اين زمينه پرداخته ايم. تبديل «ليبرال» به برچسب منفي و زدن مهر طرفداران غرب بر آن، سبب حذف نيروهاي مياني به ويژه نيروهاي ملي و مذهبي شد.
وي همچنين با اشاره به هماهنگ شدن عناصر سلطنت طلب، تجزيه طلب و اصلاح طلبان و سبزها در خارج كشور، نگهدار را متهم به پيروي از دستورالعمل وزارت اطلاعات كرد و نوشت: او مي گويد: «اتحاد اپوزيسيون ممكن نيست.» براي من سخت غم انگيز است كه بيانيه وزارت اطلاعات كه بلافاصله بعد از كنفرانس پراگ انتشار يافت، بر همين موضوع تمركز و اصرار دارد. آقاي نگهدار كنفرانس پراگ را براي بقاي نظام سر مي برند و هم زمان وزارت اطلاعات خنجر بر گلوي كنفرانس بروكسل و همايش كلن مي گذارد(!) او به نظام پيام مي دهد كه من دست اپوزيسيون طرفدار غرب (طرفداران رضا پهلوي و سازمان مجاهدين خلق) را رو كرده ام و شما اپوزيسيون مستقل را برگزينيد.
ادعاي اين مهره سرويس جاسوسي سيا در كودتاي نوژه مبني بر اصلاح طلب قلمداد كردن امثال فرخ نگهدار درحالي است كه نگهدار در كنار حلقه لندن، از آشوب افكني سرويس هاي جاسوسي غرب در ايران (فتنه سبز) جانبداري مي كرد. البته بعد از شكست فتنه، طيفي كه تاكيد بيشتري بر وزنه «فتنه» در مقابل كفه «آشوب» داشتند، سعي كردند نقش آفريني در آشوب را كتمان كنند و به پشت نقاب اصلاح طلبي و وفاداري به حاكميت بازگردند. متهم شدن نگهدار به همكاري با وزارت اطلاعات درحالي است كه وي در مظان همكاري با MI6 انگليس قرار دارد. در صورت، همكاري نامبرده با كيهان اكيدا تكذيب مي شود.

 


يك گمانه قابل تأمل درباره بازگشت ناگهاني مهدي هاشمي از لندن (خبر ويژه)


آيا محكوميت به پرداخت جريمه 13 ميليون دلاري در دادگاه كانادايي و احتمال بازداشت، مهدي هاشمي را وادار به پايان حضور سه ساله در لندن و بازگشت به كشور كرد؟
در اين پرونده شاكي (هوشنگ بوذري) مدعي شده كه در برخي معاملات نفتي مورد باج خواهي و فشار قرار گرفته است. هاشمي در لندن اعلام كرده بود كه احضاريه چند سال پيش دادگاه به دستش نرسيده اما با اين وجود او در محاكمه غيابي به پرداخت 13 ميليون دلار محكوم شد و احتمال جلب وي نيز مي رفت. مقارن اين اتفاقات، مهدي هاشمي به طور ناگهاني اعلام كرد از لندن به تهران بازمي گردد. آيا آن پرونده يك پرونده صرف اقتصادي بود يا در عين ابعاد اقتصاد و مالي احتمالي، نوعي فشار سازمان يافته خارجي براي مجبور كردن مهدي هاشمي به بازگشت به كشور و بهره برداري سياسي بعدي طيفي از محافل ضد انقلاب به شمار مي رود؟ به اين معنا كه مهدي هاشمي به هنگام بازگشت، بازداشت مي شد يا با انفعال دستگاه قضايي روبرو مي گرديد، احتمالاً موجب بروز تنش هايي مي شد.
پاسخ اين پرسش ها به تدريج بايد معلوم شود اما نكته قابل تأمل در اين ميان، گزارش نيك آهنگ كوثر كاريكاتوريست خارج نشين روزنامه هاي زنجيره اي(مرتبط با مهدي هاشمي) از برخي اتفاقات حاشيه اين پرونده است. وي در اين گزارش كه در سايت شخصي خود (خودنويس) منتشر كرده، مي نويسد: پيگيري پرونده تقريباً فراموش شده مهدي هاشمي در دادگاه منتهي به سلسله گفت وگوهايي با طرفين دعوا شد و سؤالاتي ايجاد كرد كه چگونه در دوره اي نظارت بر معاملات بزرگ نفتي به دست نابينايان مصلحتي سپرده شده بود و چگونه استفاده از امكانات و روابط ويژه ممكن است حتي تبديل به عادت شود. ديروز به فايل هاي متعدد گفت وگوهاي بلند و كوتاه با مهدي هاشمي گوش مي دادم. گفتگوهايي كه شايد مهدي هاشمي راضي به انتشارشان نبوده باشد، اما سندهايي از تاريخ معاصر هستند كه حداقل، نوع نگاه يك «خاندان» قدرتمند و مؤثر را نشان مي دهد.
وي مي افزايد: انتشار دادخواست و مدارك مرتبط به دادگاه عالي انتاريو براي نخستين بار در خودنويس، عملا نشان مي داد كه پرونده اي وجود دارد، و كتمان آن كاملا بي معني است. براساس ادعاي شاكي و شكايت رسمي او كساني كه از او باج خواسته، و يا گرفته بودند و براساس ادعاي او (كه به تاييد دادگاه هاي رسمي در كانادا رسيده است)، عامل ربودن، بازداشت و شكنجه او و باج گيري از همسرش شده بودند را ثبت كند. چند ماه بعد از انتشار برخي مستندها و گفتگو با شاكي و همچنين درج «جوابيه» «عباس-ي» (شريك قديمي مهدي هاشمي) دادگاه عالي انتاريو، در حكمي غيابي، مهدي هاشمي را مقصر شناخت و به پرداخت 13 ميليون دلار به شاكيان محكوم كرد. تنها پس از انتشار اخبار مربوط به اين حكم در رسانه هاي انگلستان، بي بي سي فارسي با تاخير نهايتا حاضر شد گزارشي در اين باره تهيه كند كه در آن بيشتر به توجيه دلايل نقض احتمالي حكم مي پرداخت تا بررسي تاريخچه و مسائل ديگر و به هيچ وجه اشاره اي به اطلاع مهدي هاشمي از دادرسي در كانادا عليرغم اينكه مدعي بود از وجود دادرسي كاملا بي اطلاع بوده نكرد.
وي با اشاره به اينكه برخي گروه هاي سبز، انتشار اين ماجرا را به مصلحت نمي دانسته اند، مي افزايد: مهدي هاشمي در تلاش براي كنار گذاشته شدن حكم و انجام محاكمه اي ديگر با حضور وي، گروهي از گران ترين وكلا را استخدام كرد. شاكي و تيم وكلاي او، از من به عنوان كسي كه با دو طرف گفتگو كرده و در ارتباط با اين پرونده تحقيقات زيادي كرده بود خواستند تا براساس دانسته هايم شهادت بدهم. من شهادت نامه اي تنها براساس مدارك و مستندات ارائه دادم. يكي از مستندات هم نوار گفتگويي سه دقيقه و نيمي با مهدي هاشمي در مورد هوشنگ بوذري بود. مهدي هاشمي در پاسخ به شهادت نامه ام، در شهادت نامه ديگري موارد متعددي از گفته هاي من را رد كرد. وكلاي مهدي هاشمي در ماه اوت سال جاري، من را براي «راستي آزمايي» احضار كردند و در احضاريه خود از من خواستند همه مدارك و فايل هاي صوتي مرتبط را در روز راستي آزمايي با خود ببرم.
اين همكار نشريات زنجيره اي ادامه مي دهد: من تا آن زمان از ارائه بسياري از فايل ها به شاكي و وكلاي او خودداري كرده بودم، و در عين حال از راه هاي گوناگون از شخصي در خانواده هاشمي خواستم كه راهي پيدا كند تا مجبور به ارائه اين مدارك نشوم. آن زمان، مهدي هاشمي هنوز در انگلستان بود. متاسفانه هشدارها و تماس هاي پياپي من نتيجه نداد و تنها جواب اين بود كه «به خواست وكلا گردن نگذار و مدارك را تحويل نده!». متاسفانه اعضاي خانواده وي، قوانين كانادا را ناديده گرفته اند. همان طور كه به نظر مي رسد مهدي هاشمي از سال 2005، دادخواستي كه به دفترش در تهران ارسال شده بود را ناديده گرفته بود. بعد از آن بود كه در مهلت پيش از «راستي آزمايي» (28 سپتامبر 2012)، من شهادت نامه ديگري در پاسخ به آخرين شهادت نامه مهدي هاشمي و نيز موارد و نيز درخواست هاي جديد طرح شده، تهيه و براساس قانون، همراه فايل هاي صوتي و ساير مدارك براي وكلاي دو طرف ارسال كردم.
وي اضافه كرده است: وقتي براي «سين-جيم» به تورنتو رفتم، وكيل مهدي هاشمي از انجام «راستي آزمايي» از من بدون ارائه دليل خودداري كرد. مي توانستم حدس بزنم كه چون تاريخ راستي آزمايي بعد از دستگيري موكلش بوده، از طرف خانواده هاشمي رفسنجاني به او اين پيام را منتقل كرده اند كه ثبت شهادت، مدارك و فايل هاي ارائه شده توسط من نمي توانسته به نفع مهدي هاشمي تمام شود. در عين حال در همان جلسه، يكي از وكلاي هوشنگ-ب سوال هاي خود را طرح و «راستي آزمايي» از من را به انجام رساند.
وي در پايان مي نويسد: مسئله اي كه امروز عامل دل نگراني است، طرح امكان انتشار فايل ها و مدارك ارائه شده به دادگاه، از سوي شاكي مهدي هاشمي مي باشد. البته اين حق اوست كه براي اجراي حكمي كه دادگاه عالي انتاريو صادر كرده، از كليه مدارك و مستندات استفاده كند، اما بحث من چيز ديگري است. انتشار بخشي از اين اسناد، در حالي كه مهدي هاشمي در زندان است، مي تواند به نوعي، منتهي به نقض حقوق انساني او در ايران بشود. هوشنگ بوذري بعد از آنكه به اجبار (در سال 72) از امور تجاري و مشورتي نفت كنار گذاشته شد به يك فعال حقوق بشر در كانادا تبديل شده است. بوذري در روزهاي بعد از بازداشت مهدي هاشمي، خواستار آزادي او شد. نوشتن اين متن، تنها درخواستي رسمي از آقاي بوذري است كه در تصميم خود براي انتشار فايل هاي صوتي مرتبط با مهدي هاشمي تجديدنظر كند. در گفتگوهاي متعددي كه طي هفته هاي جاري با ايشان در اين خصوص داشته ام، اين درخواست خود را بارها تكرار كرده ام. انتشار حرف هاي آقاي مهدي هاشمي شايد به دشواري بيشتري براي ايشان بيانجامد.
يادآور مي شود برخورد عادي دستگاه قضايي با مهدي هاشمي به عنوان متهم و بازداشت و بازجويي از وي، بخش مهمي از سناريوي بازگشت مهدي هاشمي را به هم ريخت.
 


مگر اردوگاه عمرسعد چه عيبي دارد؟! (خبر ويژه)

برخي اعضاي مركزيت مجمع روحانيون كه در فتنه سال 1388 نقش آفريني كرده اند، به تاكتيك نخ نماي فرار به جلو و نعل وارونه متوسل شده اند.
مرور اظهارات موسوي خوئيني ها و خاتمي حاكي از آن است كه طيف جفاكار و قانون شكن در فتنه 3 سال پيش مي كوشند قيافه استغنا و بي ميلي نسبت به انتخابات را با وجود تكاپوي شديد براي بازگشت به اين عرصه به نمايش بگذارند. آنها به موازات اين موضع و با علم به اينكه در موضع اتهام و خيانت از نگاه حاكميت و مردم متدين و انقلابي قرار داده اند، ژست افراد «طلبكار مظلوم»! را به خود گرفته اند. در اظهارات محفلي اين دو تن همچنين اين خط ديده مي شود كه هر دو نفر قائل به روش مغالطه «شروع از پله دوم» هستند به اين معنا كه به مسائلي نظير حصر موسوي و كروبي و بازداشت برخي عناصر به عنوان سند سركوب و فقدان آزادي اشاره مي كنند يا به نقد برخي عملكردهاي دولت مي پردازند تا آشوبگري و قانون شكني 3 سال پيش را كه معارضه علني با جمهوريت و اسلاميت و حركتي به نيابت از دشمنان تابلودار نظام بود را به حاشيه بيندازند.
موسوي خوئيني ها در اين باره در جمع برخي اعضاي حزب كار گفته است: ما خودمان آقاي موسوي را به عنوان كانديدا معرفي كرديم. او مدعي است رأيش را خورده اند و هنوز تكليف اين مسئله روشن نشده، چون يك طرف دعوا را بر كرسي نشانده اند و طرف ديگر را زنداني كرده اند، حالا ما از او برائت بجوئيم تا بتوانيم در انتخابات شركت كنيم و آنان همين داستان را دوباره تكرار كنند؟ كدام عقل سياسي به ما اجازه اين كار را مي دهد. بالاخره آقاي موسوي كه تنها نيامد، من گفتم و شما گفتيد و ديگران گفتند و آمد. همين طور جناب آقاي كروبي. آن وقت بگوئيم به ايشان ربطي نداريم.
وي همچنين با بيان اينكه ريش و قيچي دست آقاي جنتي است كه چه كسي صلاحيت دارد و چه كسي ندارد، مي افزايد: بايد كسي كانديداي اصلاح طلبان شود كه تفكر اصلاح طلبي را با خود حمل كند. مسئله اصلاح طلبي فراتر از انتخابات است و به خاطر آن اصول خود را زير پا نمي گذاريم... آنها مي گويند همه آزاد هستند اما در چارچوب نگاه آقاي جنتي. اين به نظر ما درست نيست. اگر انتخابات آزاد باشد و همه مردم بتوانند شركت كنند، نتيجه اش هر چه باشد، مردم قبول مي كنند، اصلاح طلبان نيز قبول مي كنند. انتخاباتي كه يكي بر كرسي بنشيند و يكي برود زندان، اسمش انتخابات آزاد نيست.
خاتمي هم در ادبيات مشابهي در ديدار با برخي اصلاح طلبان مي گويد: در مورد انتخابات يكي از مسائل مهم اين است كه احساس نكنند دل ما براي قدرت لك زده، والله قدرت باشد براي هر كس كه مي خواهد بيايد كار بكند، ما مي خواهيم زندگي كنيم، حرف بزنيم و امنيت داشته باشيم. مسئله ما اين نيست كه حتماً به قدرت برسيم.
وي مي افزايد: آنچه براي ما مهم است كه ما داخل نظاميم و هيچ كس حق ندارد بگويد چه كسي داخل نظام است و چه كسي خارج نظام. سلب تابعيت يك فرد [!؟] خلاف قانون اساسي است آن وقت چطور حكم صادر مي كنند كه كساني خارج از نظام هستند، اما نگران خروج از معيارهايي هستيم كه در نظام و انقلابمان يافتيم... در مورد انتخابات گرچه ما اهل تحريم نيستيم، ولي عدم شركت و نداشتن كانديدا به معناي خروج از نظام نيست.
آنچه در اين قبيل اظهارات تكراري عمداً مسكوت مي ماند چند نكته است از جمله اينكه اصلاح طلبان و دو نامزد آنها به مكانيزم قانوني و رأي اكثريت حرمت قائل نشدند و حتي موسوي كه آقاي موسوي خوئيني ها مدعي است رأيش خورده شد، تن به بازشماري مجدد آرا نداد چرا كه اساساً از خود اختياري نداشت و به عنوان يك مأمور براي پروژه القاي تقلب و سپس آشوب مديريت مي شد. آنها آزادانه اجازه حضور در انتخابات را يافتند اما از اين آزادي براي ديكتاتوري و قلدرمآبي و باج خواهي از مردم و نظام سوءاستفاده كردند و با اين همه هنوز به مجازات خيانت خود نرسيده اند. موضوع حصر نيز پس از 8 ماه فتنه گري و رساندن كار به هتاكي عليه اصل جمهوري اسلامي و سپس عليه امام حسين(ع) اعمال شد و بانيان اين خيانت ها (از برخي اعضاي مجمع روحانيون تا مهره هايي چون موسوي) گريبانشان در قبال اين خيانت- جاده صاف كني آمريكا و اسرائيل و گروه هاي معاند- گير است.
از سوي ديگر صلاحيت فتنه گر، نه از سوي شخص آقاي جنتي و حتي شوراي نگهبان قانون اساسي بلكه از طرف مردم در حماسه بزرگ نهم دي و لعنت كردن اعداء امام حسين(ع) رد شده است. يعني همان مردمي كه در انتخابات به نامزدهاي متفاوت راي داده بودند، روز نهم دي بعد از گستاخي زنجيره اي فتنه گران متفق القول از اين جريان اعلام بيزاري كردند و در واقع اين نظام و مردم نبودند كه ابتدا به ساكن آنها را مميزي كردند و حكم به اخراج دادند بلكه رئوس اين جريان با توهم اين كه روي امواج حمايت ضد انقلاب مي توان گردن كلفتي كرد، وارد بازي دشمن شدند و با اراده و اصرار و لجبازي خود در زمين دشمن ايستادند. آنها هنوز هم حاضر نيستند از جماعتي كه روي جمهوري اسلامي خط كشيدند، تصوير امام خميني(ره) را پاره كردند، عليه ولايت فقيه فحاشي كردند، به نفع رژيم صهيونيستي شعار دادند و در روز شهادت حضرت سيدالشهدا(ع) اقدام به رقاصي و آشوبگري و حمله به هيئت هاي عزاداري و پرچم ها و كتيبه هاي عزا نمودند، كمترين مرزبندي داشته باشند. آيا اين حضرات بعد از آنهمه وطن فروشي و خيانت به اسلام و امام و نظام توقع دارند با سياه بازي هايشان، خودي حساب شوند؟!
 


صفحه (10)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10