پديدهاي كه اين روزها آرام آرام ما را غرق كرده است خانمها
حتما بخوانند! |
|
ناخداي کشتي خود باش! (خشت اول) |
|
يادداشت سوم |
|
ويتامينه |
|
اين دانشجويان عاشق را دريابيم (گزارش سوم) |
|
بوي بارون |
|
اس ام اس |
|
|
|
|
تغيير مدل زندگي ما از آغاز دهه 70 ، در كشور شروع شد و با توجه به گسترش
ارتباطات و بويژه حضور ماهوارهها و شبكههاي اينترنتي و اجتماعي، سرعت اين تحولات
بسيار بالا بود. اتفاقي كه شايد در ظاهر تغييرات زيادي را متوجه نسل آينده نكند اما
در باطن توجه داشته باشيد كه خواه نا خواه، دختر جوان امروز، مادر فرداست. نگاه او
به مسائل شخصي و اجتماعي، مبناي تربيت نسلي است كه او در آيندهاي نه چندان دور بر
عهده خواهد گرفت. تغيير سبك زندگي ما اگرچه اين روزها شتاب فراواني گرفته اما مشخص
نيست به كدام سمت و سو ميرود و چرا اين قدر با آموزههاي ايراني و اسلامي فاصله
ميگيرد. داستان تلخ آرايش در ايران -بيشتر روي صحبت با خانمهاست – به هيچوجه يك
بهانهگيري ژورناليستي نيست، تامل بر روي پديدهاي است كه دارد وقت و پول و زيبايي
ايراني را ميگيرد و البته نيازمند تلنگر مطبوعات است، اين گزارش در ادامه
گزارشهاي هشدارگونه ما در خصوص تغييرات آرام سبك زندگي نوشته شده است و ادامه
دارد. تحريريه نسل سوم اين يك داستان واقعي است کاتلين استووارت چند هفته پيش
در ناحيه سينه خود احساس برآمدگي کرد که بعد از آزمايشهاي مختلف توسط پزشکان سرطان
سينه تشخيص داده شد. وي بعد از آزمايشهاي دقيقتر به گفته پزشکان متخصص متوجه شد
که به اين بيماري مبتلا شده است ولي در آن ابتدا هنوز معلوم نبود علت بيمارياش چه
بوده است. چندي پيش نشريه واشنگتن مانتلي در گزارشي جالب از پرونده پزشکي کاتلين
نتايج آزمايشهاي بيشتر پزشکان را روي اين بيمار منتشر کرد که جنجالي عجيب در
رسانههاي آمريکا ايجاد کرد. شايد از هر کسي بپرسيد در جواب علت ابتلا به بيماري
مثل سرطان سينه را فاکتورهايي مثل ژن، آب و هواي آلوده و يا حتي مواد غذايي آلوده
بدانند ولي دکتر سونيا شارپلس، پزشک متخصص هيچ ژن سرطانزايي در بدن اين بيمار پيدا
نکرده است. در مطالعات و بررسيهاي بعدي معلوم شد که عامل اصلي به شرايط محيطي
بستگي دارد. کاتلين سالهاي طولاني است كه به عنوان فروشنده لوازم بهداشتي و آرايشي
فعاليت ميکند. پزشکان در مطالعات اوليه به لوازم آرايش شک کردند و بعد معلوم شد که
يکي از عوامل سرطان، وجود مواد صنعتي در اين لوازم است که به شدت سرطان زاست. بعد
از انتشار اين خبر در مرکز تحقيقات سرطان سانفرانسيسکو مطالعات بيشتري روي مورد
کاتلين صورت گرفت که در آن مرکز نيز اين مسئله به اثبات رسيد. به گفته محققان اين
مرکز امروزه در بسياري از مواد آرايشي موادي موسوم به کارسينوژنها براي نگهداري
بيشتر ماده آرايشي استفاده ميشود که در طولاني مدت عواقب ناگواري از جمله ابتلا به
سرطانهاي مختلف براي شخص استفاده کننده به همراه دارد. البته هنوز محققان اين مرکز
رابطه مواد آرايشي با سرطان سينه را تاييد نکردهاند ولي با همين خبر اتحاديه اروپا
هم اکنون از توليد 1400 ماده شيميايي و افزودن آنها به مواد بهداشتي و آرايشي
جلوگيري کرده است که البته در آمريکا چنين قانوني وجود ندارد و هنوز هم در بسياري
از مواد آرايشي که وارد کشورهاي مختلف جهان مي شود مقادير بسياري از اين مواد يافت
مي شود. سازمان غذا و داروي ايالات متحده (FDA)، از انجام آزمونهاي ايمني مواد
تشکيل دهنده مواد آرايشي و يا محصولات بهداشتي، پيش از آنکه اين توليدات به فروش
بالايي در بازار دست يابند، خودداري ميکند. لطفا جدي بگيريد! بر روي بسياري
از مواد آرايشي که شايد با سر زدن به يکي از فروشگاه مقادير زيادي از آنها را پيدا
کنيد عبارت پارابن يا اتيل پارابن به چشم بخورد که نشان ميدهد يکي از مواد هم
خانواده اين ماده در لوازم آرايشي وجود دارد. اين ماده شيميايي ميتواند فعاليتهاي
غددي را کمي مختل کند يعني به عبارت ساده تر مي تواند وضعيت هورمونها را در بدن
شما به هم زند. اين ماده به طور وسيعي در مواد آرايشي استفاده ميشود و در واقع يک
ماده نگهدارنده است که از رشد ميکروبها جلوگيري ميکند. اين ماده در کرمهاي صورت،
ضدآفتابها، دئودورانتها و... نيز وجود دارد. يا مثلاً ماده بوتيل هيدروکسي که روي
برچسب ماده آرايشي شما به صورت (Butylated Hydroxyanisole) نوشته ميشود به عنوان
يک ماده نگهدارنده شناخته ميشود اما چندي پيش موسسه ملي سم شناسي آمريکا اعلام
کرد، اين ماده ميتواند در انسانها منجر به سرطان شود اما متاسفانه از آنجا که
صنعت توليد اين مواد در آمريکا و بسياري از کشورهاي غربي مستقل بوده و از سوي دولت
نظارت چنداني روي آنها صورت نميگيرد، در بسياري از مواد آرايشي و بهداشتي اين ماده
سمي و ديگر موارد سرطان زا وجود دارد. در سالهاي اخير صنايع توليد مواد آرايشي در
غرب مالياتهاي سنگين به دولت پرداخت مي کند که در سال 2011 به مبلغي معادل 6/8
ميليارد دلار مي رسيد که در چنين شرايطي دولتها نمي توانند نظارت چنداني روي مواد
اوليه آنها داشته باشند. در اين که استفاده از اين مواد در لوازم آرايشي براي
سلامتي در کوتاه يا بلند مدت مضر است شکي وجود ندارد ولي چه ميشود که هنوز هم در
سراسر جهان استفاده از اين وسايل به يکي از ضروريات زندگي تبديل ميشود. چه ميشود
که در کشورهاي عقب افتاده جهان بيشتر از کشورهاي توسعه يافته لوازم آرايشي بيشتر
پيدا ميشود! شرکت OPI، يکي از شرکتهاي آمريکايي است که محصولاتش را در 70 کشور
دنيا عرضه مي کند. مديران اين شرکت، براي مشتريان خود در اروپا ملزم هستند که براي
انطباق با قوانين اتحاديه اروپايي، از کاربرد مواد شيميايي مضر خودداري کنند ولي در
قوانين اين شرکت چيزي از غير اروپا ذکر نشده است. تمام مواد ارزان قيمت و سمي در
مواد آرايشي استفاده مي شود که به کشورهاي آسيايي و خاورميانه صادر مي شود.
بفرماييد فريب! بيشتر خانمها اهل خريد لوازم آرايشي هستند و فروشگاههاي پر
زرق و برق عرضه اين محصولات و مارکهاي تجاري معتبر را خوب ميشناسند. ولي آيا تا
به حال به اين فکر کردهايد که اين ها چگونه مطرح شدهاند و براي خودشان، مشتري
دست و پا کردهاند؟ هفته نامه نيوزويک در گزارشي به ترفندهاي استفاده شده در فروش
اين محصولات ميپردازد که چگونه برخي ديگر از صاحبان اين صنعت با توسل به اين
ترفندهايي عجيب و غريب، به جذب مشتري و طرح نام خودشان مي پردازند: مانند
دکتر، داروخانه و...حتما شما هم محصول هاي آرايشي مختلف مربوط به کارخانه هاي
آرايشي مشهور دنيا را مي شناسيد. خيلي از اين محصول ها، نامهايي مانند دکتر،
درمان، داروخانه و مانند آن را يدک مي کشند. اين، اولين ترفند شرکتهاي توليد
کننده لوازم آرايشي است که تلاش مي کنند اسم هايي مثل دکتر، متخصص و امثال آن را
به اسم محصولهاي آرايشي شان بچسبانند تا در ذهن خريداران خود اين شبهه را ايجاد
کنند که محصولشان داراي پشتوانه علمي و پزشکي است و اگر شما اين محصول را بخريد،
حتما به نتيجه دلخواه تان براي سلامت و زيبايي پوست خواهيد رسيد. بد نيست بدانيد
که اولين بار، شرکت لوازم آرايشي کلينيک از اين شگرد براي بالا بردن فروش
محصولهاي خود استفاده کرد. در عين حال، برخي ديگر تلاش مي کنند از بين متخصصان
مطرح، افرادي را براي معرفي محصول خود پيدا کنند تا بر نتيجه بخش بودن محصولهاي
شان صحه بگذارند. ترفند بعضي شرکتهاي توليد کننده لوازم آرايشي، اين است که يک
ليست طولاني تهيه مي کنند که در آن آمده است که چرا محصولشان يک محصول برتر است.
معمولا اين کارخانه ها بروشورهايي درست ميکنند که در آن، هزاران دليل و مدرک
براي مرغوب بودن محصول شان آورده اند. گاهي هم در آن، عکس بازيگران مشهور را چاپ
ميکنند تا تاييدي بر اثربخش بودن محصول شان بگذارند. آنها به شما ميگويند
فلان کرم پودر، کرم پودر فلان ستاره سينما است و به شما ميگويند با خريد آن،
صورت تان درست مانند آن بازيگر زيبا خواهد شد. در برخي از کشورها نيز آنها با
پرداخت هزينههاي هنگفت به ستارگان سينما و فوتباليستها ميخواهند که در آگهي
هاي تلويزيوني، محصولشان را تبليغ کنند. درج مارک رقيب سومين ترفند برخي
فروشندگان لوازم آرايشي به شما براي قانع کردن تان به خريد يک محصول خاص، اين است
که از شما مي پرسند: «در حال حاضر چه محصولي استفاده مي کنيد؛ چه از نظر رنگ و
نام تجاري و فرم محصول آرايشي؟ و سپس شروع مي کنند به ايراد گرفتن از آن محصول و
شما را به دلايل مختلف از استفاده از آن محصول مي ترسانند و هنگامي که عدم اعتماد
شما به محصول قبلي را در چشمان تان خواندند، محصول خودشان را روي ميز مي گذارند و
از خوبي ها و مزاياي آن مي گويند. شما هم به اين اعتقاد داريد که هر چيزي که
ارزان است حتما دليلي دارد و هر چيزي که گران است حتما از مواد اوليه مرغوب تري در
آن استفاده شده؟ ترفند شرکت هاي توليد کننده محصول هاي آرايشي که آن را به
فروشندگان شان هم مي آموزند، اين است که روي محصولهاي شان با قيمت هاي گران
تبليغ کنند و گراني محصول را دليلي بر مرغوب بودن مواد اوليه آن و موثر بودنش به
مشتري معرفي کنند و براي اين که گراني قيمت آن محصول آرايشي را در ذهن شما توجيه
کنند، تلاش مي کنند مواد اوليه گران قيمتي مثل خاويار يا روغن فلان گل يا گياه
گران قيمت را جزو ترکيبات آن محصول آرايشي معرفي کنند و شما هم که آزمايشگاه تشخيص
کيفيت در اختيار نداريد که به صحت ادعاي شان پي ببريد! معمولا اين فروشندگان،
مغازه ها و فروشگاه هاي پرزرق و برق را براي معرفي محصول شان در نظر ميگيرند تا
شما را جوگير کنند که تمام پول تان را روي ميز بگذاريد و با چند تکه لوازم آرايشي
و کِرِم پوستي، گيج و حيران فروشگاه را ترک کنيد. بعضي شرکت هاي توليد کننده
محصول هاي آرايشي، تلاش ميکنند فروشندگاني با روابط عمومي بالا پيدا کنند تا آن
ها با ريختن طرح دوستي و آشنايي با خريداران، اين محصول ها را خوب معرفي کنند و به
فروش برسانند و در عين حال، خريدار را به يک مشتري پروپاقرص و دائمي تبديل کنند.
براي اين کار، اين فروشندگان ممکن است از شما درباره ريزترين مسايل خصوصيتان سوال
ميکنند تا با حرف زدن به شما نزديکتر شوند. اين، ترفند خوبي براي پايبند کردن
شما است. چون بيشتر خانم ها عاشق گپ زدن با يکديگرند و از اين علاقه مي شود به
راحتي استفاده کرد. شايد شما فقط براي خريد يک رژلب به آن ها مراجعه کنيد ولي با
کلي محصول آرايشي که به خيلي از آنها اصلا نيازي نداريد، از آن ها خداحافظي خواهيد
کرد و اين رابطه نيز پايدار خواهد بود؛ چون شما چند ماه ديگر که نياز به خريد يک
محصول آرايشي ديگر داريد و يادتان ميآيد که فلان فروشنده، دوست صميميتان است،
احتمالا دوباره سراغ او خواهيد رفت و اين قصه تکرار ميشود. وضعيت امروز ما
متاسفانه بايد بنويسيم كه ايران جزو 10 کشور اول جهان در استفاده از مواد آرايشي و
گريم قرار گرفته است. ما با داشتن 67 درصد مصرفکننده لوازم آرايشي و گريم رتبه 7
جهاني و رتبه اول يا دوم خاورميانه را به نام خود ثبت کرده ايم. رقيب ما كشور
عربستان است با 71 درصد مصرفکننده كه اين آمارها البته مربوط به ارديبهشت سال
گذشته است. در بررسي صورت گرفته در ميان زنان جهان ژاپن با 84 درصد مصرفکننده
اولين مصرفکننده لوازم آرايشي در جهان است. پرتوريکو با 83 درصد و ايرلند جنوبي
نيز با 78 درصد دومين و سومين کشورهايي هستند که بيشترين مصرفکنندگان لوازم آرايشي
و مواد گريم را در خود جاي دادهاند. نكته تاملبرانگيز اينجاست كه بنابر
برآوردهاي صورت گرفته 25 درصد تا 30 درصد مواد آرايشي و ميکاپ در ايران تقلبي و
غيراستاندارد است که از طريق مبادي غيررسمي و به صورت چمداني وارد ميشود! اين آمار
را با آمار وحشتناك جراحي زيبايي جمع بزنيد و...به نظر ميرسد بايد فكر اساسي در
خصوص اعتماد به نفس ملي و تغيير سبك زندگي در حوزه پوشش و ظاهر باشيم.
|
|
|
عصبانيت انسان مثل ديگي است كه انسان آن را باز گذاشته و سر ميرود. اينجا
انسان بايد يكي از سهكار را انجام دهد، يا بايد آتش زير ديگ را كم كند، يا محتواي
ديگ را كم كند و يا از ديگ بزرگتر استفاده كند. شرح صدر پيدا كردن براي انسان
مثل ديگ عوض كردن است، رب اشرح لي صدري؛ همين است. اگر انسان خودپسندي، ضعف و عجز
خود را ببيند، مثل اين است كه آتش زير ديگ را كم كند. اين ذهنيت انسان است كه
وجود اشياء را بزرگ جلوه ميدهد، نه بزرگ بودن اشياء، وجود ذهني اشياء انسان را
تحريك ميكند، نه وجود عيني آنها. ما بايد كاري كنيم كه اين چيزهايي كه در ذهنمان
بزرگ است، كوچك ديده شود، براي اين كار بايد آسمان را نگاه كرد، وقتي انسان وسعت
آسمان را ديد، زمين در نظرش كوچك ميشود. وقتي انسان ببيند زمين با همه وسعتش در
مقابل آسمان چيزي نيست، به ضعف خودش پي ميبرد. تو پنداري كز اين خشخاش چنگي
پس آن گه بر غرور خود بخندي انسان وقتي فقط زمين را ديد، قضايا در ذهنش بزرگ
ميشود، اگر انسان فقط اين مسائل كوچك را ببيند ممكن است كارهاي خطرناكي انجام دهد.
تو پنداري جهاني غير از اين نيست زمين و آسماني غير از اين نيست چو آن كرمي
كه در گندم نهان است زمين و آسمان او همان است شيطان وقتي بخواهد بر انسان
مسلط شود، ابتدا او را به انسانهاي ديگر بدبين ميكند، انسان به خوبها بدبين و به
بدها خوشبين ميشود. محدوده نظر انسان كوچك ميشود و تصميم غلطي ميگيرد. هيچ كس
غير از انسان نميتواند به او ضرر بزند. (البته بايد توجه كرد كه)ظلم غير از ضرر
است. به امام حسين عليهالسلام ظلم شد اما كسي نتوانست به ايشان ضرر بزند. تعبير
اولئك هم الخاسرون در قرآن نيز نشان ميدهد كه انسان خودش به خودش ضرر ميزند. اگر
انسان هدايت شود، شيطان هم براي او مضر نيست و چيزي در عالم نيست كه براي او نافع
نباشد، حتي ابليس. چگونه ابليس نافع است؟ شما اگر بخواهيد ورزش كنيد لوازم
ورزشي گرانقيمت خريده و تمرين ميكنيد، خداوند لوازم سلوك را رايگان در اختيارتان
قرار داده. ابليس با شما ميجنگد، شما هم با او بجنگيد. مگر ميشود خداوند شيطان را
مسلّح كرده باشد، ولي به انسان ابزار مقابله با آن را نداده باشد. اگر چنين كاري
كرده باشد انسان ميتواند به خدا اشكال كند كه چرا چنين كرده است؟ چون چنين كاري
تفاوت است در حالي كه خدا در قرآن ميفرمايد: ما تري في خلق الرحمن من تفاوت.
خداوند عقل را به انسان داده تا شيطان را زمين بزند. «و لقد أضلّ منكم جبلا كثيرا
افلم تكونوا تعقلون.» انسان نميتواند شيطان را در عالم خارج از بين ببرد، چون
وجودش براي خلق لازم است تا انسان آلودگيهاي دروني خود را ببيند و معالجه كند.
شيطان در انسان فساد خلق نميكند، بلكه فساد انسان را كشف ميكند تا انسان درد خود
را درمان كند؛ اين عالم براي همين است كه انسان دردهايش معلوم شود و آن را علاج
كند. به همه انسان?ها يك اندازه فرصت ميدهد برخي از اين فرصتها خوب استفاده
ميكنند و مثل ميرزا جواد ملكي تبريزي ميشوند. علامه طباطبائي نقل ميكند:
سيوطي كه ميخواندم درس را نميفهميدم، تا جايي كه استاد گفت: تو به درد طلبگي
نميخوري، نه خودت را معطل كن نه ما را! استاد كه اين را گفت، من رفتم سر تپهاي
عملي انجام دادم و استغاثه كردم و از آن موقع تا الآن هر مشكلي پيش بيايد، فكر
ميكنم و به نتيجه ميرسم. اين شيطان دروني انسان است كه راه را به روي ابليس
باز ميكند. به اميرالمؤمنين عليهالسلام گفتند: تو چه كردي اينگونه شدي؟ فرمود:
كنت بوّا بالقلبي، دربان قلبم بودم. ماديون معتقدند انسان مثل كسي است كه بر روي
تختهاي نشسته و با حركت باد يا موج آب جابه جا ميشود. انبياء و اولياء اين را
قبول ندارند و ميگويند انسان علاوه بر اينها بادبان دارد كه هرجا باد موافق مسيرش
بود، آن را باز ميكند. انسان دنياطلب وقتي بادبان را باز ميكند كه باد او را به
سمت قدرت اجتماعي سوق دهد، كار به حلال و حرام ندارد. فقط ميخواهد به قدرت برسد
اما انسان مؤمن قدرت و ديگر جلوههاي دنيا را ابزاري براي خدمت به خلق ميداند.
اسباب سعادت و گمراهي به يك اندازه در دسترس انسان است، پس چرا انسان بيشتر گمراهي
را انتخاب ميكند؟ بايد گفت که تعداد مرضها زياد است، ولي سلامت يكنوع و سالبه
كليه مرضهاست. وقتي همه مرضها نبود، سلامت است. لذا معيوب شدن راحت است. انسان
به اندازهاي كه بتواند با باد مقابله كند، وسايل دارد و به اندازه تشخيص جهت،
عقربه مغناطيسي دارد. عقربه مغناطيسي انسان، قلب اوست؛ همانطور كه عقربه مغناطيسي
تا رو به شمال يا جنوب نايستد، آرامش ندارد. قلب انسان هم تا به خدا نرسد، آرامش
ندارد. انبياء هم به انسان نقشه راه را نشان ميدهند، اگر اينطور نباشد، خوبترين
انسانها هم خطا ميكنند. حضرت موسي 70 نفر متقي از قوم خود را براي مشاهده تجلي
خدا به كوه طور برد همه هلاك شدند چون از درون مشكل داشتند. نقشه راه را انبياء
ميدهند، آنچه به عنوان وسايل به ما دادهاند، همين است كه اختيار داري بادبان را
هرجا خواستي باز كني يا باز نكني. اعضاي بدن ما بادبان ماست. به عبارتي انسان فاصله
خود با جهنم يا بهشت را با پاي خود انتخاب و طي ميكند. ما در كشف عيوب همديگر
كارشناس هستيم؛ اما تا به حال نشده كسي بيايد عيوب خود را افشا كند، در حالي كه
قرآن ميگويد: يا ايها الذين آمنوا كونوا قوامين بالقسط شهداء لله و لو علي انفسهم،
شهادت عليه خود بين ما تبديل به منكر شده است. اگر انسان لذت اين را درك كند،
ميداند لذت آن از لذت افشاي عيب ديگران بيشتر است، اگر اعتراف به اشتباه تبديل به
يك رويه شود. آيت الله حائري شيرازي
|
|
|
ارديبهشت که به آخر نزديک ميشود دلم ميگيرد و آرزو ميکنم که اي کاش
بهاريترين ماه سال کمي بيشتر با ما ميماند، ماهي که دلت نميآيد پنجرهها را
ببندي تا خنکاي نسيمي را که رايحه مرطوب خاک باران خورده را برايت به سوغات مي آورد
از دست ندهي و سير نمي شوي از تماشاي رگبارهاي بي قراري که نيامده ميروند و پيش از
آن که دلتنگشان شوي باز ميگردند. ارديبهشت ماهي است که تاب نميآوري در مقابل
وسوسه رفتن و به جاده زدن و پشت کردن به شهر با تمام ساختمان هاي عمودياش و خيابان
ها و هياهوي ماشين هايي که نميگذارند آواز پرنده کوچکي را که بر درخت رو به روي
خانه ات لانه کرده بشنوي؛ و دلت ميخواهد آن قدر بروي تا به جايي برسي که خيالت
آسوده شود از دور شدن از آسودگي و رفاهي که موبايل و لپ تاپ و تلويزيون برايت به
ارمغان ميآورد. و جايي اتراق کني که سقف خانهات آسمان آبي و فرش آن علفزار سبز
زير پايت باشد و آنقدر تازگي هوا را ببلعي تا نفس هايت سبز شود. ارديبهشت ماه تازگي
ها و نوبرانه هاست، ماهي که ده روزي به تو فرصت مي دهد تا به سراغ نوبرانه هاي کتاب
بروي و طعم ترش ميوه نوبرانهات را با شيريني ورق زدن کتابهاي تازه ات در هم بيا
ميزي. ارديبهشت يادآور روزهاي معلم و نيمکت و تخته سياه است و لبخند به لبت
ميآورد مرور خاطره توطئههاي کودکانه براي برگزاري جشن روز معلم سر زنگ رياضي.
ارديبهشت ماه بهشت است اي کاش کمي بيشتر با ما مي ماند. اما نه... انگار فراموش
کرده بودم که خرداد در راه است، ارديبهشت اگر ماه رفتن و احساس و خاطره و نوبرانه
هاست خرداد ماه بلوغ و تصميم و حضور است، خرداد ماه انتخاب است. در انتظارت هستيم
خرداد.... سارا ايماني
|
|
|
«راز قطعنامه» با عنوان فرعي «چرايي و چگونگي علل پايان جنگ تحميلي» نوشته
کامران غضنفري يکي از بحث برانگيز ?ترين کتابهاي امسال کيهان در نمايشگاه کتاب بود
که در فاصله کمي از انتشار به چاپ ششم رسيد. کتاب «راز قطعنامه» جلد 48 از مجموعه
نيمه پنهان، يکي از چالش برانگيزترين کتابهايي است که از سوي دفتر پژوهشهاي مؤسسه
کيهان در اختيار تاريخپژوهان و عموم علاقهمندان قرار گرفته است. کامران غضنفري،
نويسنده کتاب، تلاش دارد تا پاسخ سؤالاتي را درباره پذيرش قطعنامه 598، از رهگذر
رجوع به مستندات و واقعيتهاي آشکار و پنهان به دست آورده و با گردآوري اظهارنظرها
و عملکرد افرادي که در آن دوران از حيات سياسي- اجتماعي برخوردار بودند، خواننده را
به کشف حقايق تاريخي رهنمون سازد. غضنفري در گفت وگو با خبرآنلاين درباره اين
کتاب گفت: محور اصلي اين کتاب درباره پذيرش قطعنامه 598 است؛ قطعنامه اي که وقتي
امام خميني (ره) در سال 67 آن را مي پذيرند، در پيامي که براي مردم ايران ارسال مي
کنند، از پذيرش اين قطعنامه به عنوان «سرکشيدن جام زهر» ياد مي کنند. من به دنبال
پاسخ اين سوال بودم که چرا امام خميني (ره) اين موضوع را اين گونه ياد کردند و چرا
به اين مرحله رسيدند. اين محقق تاريخ معاصر افزود: قاعدتا کسي با اختيار خودش
جام زهر را سر نمي کشد؛ مگر آنکه به او اين جام زهر را تحميل کرده باشند. اين
موضوع، سوال بزرگي براي من و بسياري از افراد ديگر بود که در آن زمان و در حال و
هواي اواخر جنگ بوديم؛ اينکه چرا اين جام زهر به امام تحميل شد و چه کساني در تحميل
اين جام زهر، نقش داشتند. وي تصريح کرد: اين موضوع همان انگيزه اصلي ما بود که
در سال هاي اخير، يعني از سال 88 به اين طرف، شروع به جست وجو، تحقيق و پژوهش و جمع
آوري منابع مختلفي از کتابها و روزنامه ها و مجلات و فصلنامه ها و... کرديم، که
نهايتا منجر به مطالبي با عنوان «علل و عوامل پذيرش قطعنامه 598» شد که از هفته
دفاع مقدس سال 91، تا هفته اول آبان ماه همان سال، در 31 شماره به صورت پاورقي در
روزنامه کيهان چاپ و منتشر شد. از اين تاريخ به بعد هم جمع آوري اطلاعات و منابع را
ادامه داديم که تلفيق تمامي اين مطالب منجر به تهيه اين کتاب شد. غضنفري درباره
انتخاب عنوان اين کتاب گفت: براي اين کتاب چند عنوان پيشنهادي در ذهن داشتم.
عناويني چون «جام زهر»، «جام زهر 598»، «علل و عوامل پذيرش قطعنامه 598»، «قطعنامه
598 چرا و چگونه» و عناويني مشابه، که آنها را با دوستان و همکاران و نزديکان به
مشورت گذاشتم و در نهايت عنوان «راز قطعنامه» را براي اين کتاب انتخاب کردم که هم
جذاب است و هم حس کنجکاوي مخاطب را براي خواندن اين کتاب تحريک مي کند. غضنفري
درباره چالش هاي پيش رو ي انتشار اين کتاب گفت: در انتهاي اين کتاب بخشي با عنوان
«نامه نويسنده» وجود دارد که متني است که بنده در اواخر مهرماه به صورت يک نامه
سرگشاده براي روزنامه کيهان نوشتم که مخاطب آن آقاي هاشمي بود. زيرا در همان موقعي
که مطالب من در پاورقي روزنامه کيهان چاپ شد، ايشان عکس العمل نشان دادند و مطالب و
عناويني را مطرح کردند که در برخي رسانه ها منتشرشد؛ نامه من تقريبا پاسخ به برخي
ابهامات و شبهات بود. اين نويسنده همچنين عنوان کرد: در طي سال هايي که بر روي
اين موضوع کار مي کردم و با بررسي تمام کتاب هايي که در اين موضوع کار شده و به چاپ
رسيده، مي توانم بگويم که بعد از جنگ تا به حال هيچ کتابي به سبک «راز قطعنامه» و
با زاويه نگاهي که اين کتاب درباره جنگ و مسائل پس از آن و همچنين مطالب پشت پرده
آن دوران دارد، چاپ و منتشر نشده است. منابع عمده اي که بنده در تهيه اين کتاب
استفاده کردم شامل حدود دوازده عنوان از کتاب هاي آيت الله هاشمي و حدود هشت کتاب
از مرکز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه ، آرشيو دفتر پژوهشهاي موسسه کيهان و کتاب ها و
مقالات ديگري است که عنوان هريک در فهرست منابع انتهاي کتاب آمده است. کامران
غضنفري پيش از اين، کتاب «آمريکا و براندازي جمهوري اسلامي ايران» را منتشر کرده
است.
|
|
|
تئاتر دانشگاهي از آن مقولههاي جذاب و دلچسب دوران جواني همه ماست؛ همان
زمينهاي كه خيليها را براي هميشه تئاتري ميكند. اما مانند بسياري ديگر از
برنامههاي دانشجويي همچنان در گير و دار مديريتها و سياستهاست و بسته به نوع
دانشگاه و فضاي شهر و عنايت مديران، فراز و فرود دارد؛ آن هم هنري كه به شدت
استعداد پذير است و پرمخاطب. جشنواره تئاتر دانشگاهي همين چند روز پيش به كار خود
پايان داد، گپي با برخي اساتيد از چند و چون فضاي تئاتري دانشگاههاي ما خبر مي
دهد؛ خبري كه بدون شك با حمايت اصولي و راهنمايي جريانهاي مختلف تئاتري، تئاتر
انقلاب قويتر و آيندهاي به مراتب بهتر از امروز خواهد داشت. نيازمند
آسيبشناسي دقيق دکترمسعود دلخواه، استاد دانشگاه و کارگردان تئاتر، مي گويد:
ضعفهاي جشنواره تئاتردانشگاهي نيازمند آسيبشناسي است چون برگزاري آن بسيارمفيد و
تاثيرگذار است. دلخواه با اشاره به شرايط کشور و اعتبار جشنوارههاي تئاتر گفت: اين
مشکلات بر روي آثار جشنواره ها و به خصوص آثار دانشگاهي تاثير مي گذارد ضمن اينكه
جشنواره تئاتر دانشگاهي نيازمند تحول و ايده جديد در نحوه برگزاري است؛ لازم است
ضعف هاي جشنواره تئاتردانشگاهي آسيب شناسي شود چون برگزاري آن بسيارمفيد
وتاثيرگذاراست. کارگردان نمايش «زنان تروا» با بيان اين که جشنواره تئاتر دانشگاهي
در معرفي دانشجويان جوان به دنياي حرفه اي موفق است، ادامه داد: موفقيت عده اي در
جشنواره با شناخته شدن آنها در دنياي حرفهاي هنر تئاتر همراه است. داور
جشنواره تئاتر دانشگاهي ايران با اشاره به اين که پيشنهاد من بود، استادان در
جشنواره تئاتر دانشگاهي شرکت فعال داشته باشند و آثاري را ارائه دهند، تصريح کرد:
بخش مدرسان جشنواره به توجه بيشتر مدرسان نياز دارد. در کشورهاي ديگر جشنواره
دانشجويي نيست، دانشگاهي است و دانشجو و استاد در کنار هم آثاري را شرکت مي دهند و
رقابت سالم بين دانشگاه ها صورت مي گيرد. دلخواه با ابراز اميدواري از اينکه در سال
پيش رو مسئولان جشنواره دانشگاهي در وزارت علوم و در دانشگاهها موضوع تئاتر
دانشجويي را جديتر پيگيري کنند، اظهار داشت: بايد براي اجراي عمومي از دانشجويان
حمايت شود تا فضاي نمايشي گسترش پيدا کند. اين آينده تئاتر كشور است حميد
پورآذري، کارگردان تئاتر، هم ميگويد: پايه و آينده تئاتر کشور در جشنواره تئاتر
دانشگاهي شکل مي گيرد با مراقبت و حمايت از دانشجويان ثمره فعاليت آنها را در
آينده دور و نزديک خواهيم ديد. به هر حال جشنواره تئاتر دانشگاهي رويدادي است که
بودن آن بهتر از نبودنش است، چرا كه اين جشنواره توانسته در سالهاي اخير هنرمندان
جوان و موفقي را به عرصه هنر تئاتر معرفي کند.کارگردان نمايش «خرس» کيفيت
نمايشهايي را که در جشنواره تئاتر دانشگاهي ارائه ميشوند خوب ارزيابي کرد و
افزود: تماشاگراني که ميخواهند با ديدن تئاتر بيشتر هيجان زده شوند با مشاهده آثار
دانشجويي در جشنواره زودتر به نتيجه ميرسند. البته اين نوع تئاتر توجه بيشتري
احتياج دارد. بايد امکانات لازم در اختيار دانشجو گذاشته شود و شرايط اجرا فراهم
باشد. مکانهايي براي اين افراد که آينده تئاتر را ميسازند براي تمرين اختصاص
يابد. وي با بيان اين که پايه و آينده تئاتر کشور در جشنواره تئاتر دانشگاهي شکل
ميگيرد، ادامه داد: اگر نتوانيم استعدادهاي خلاق را نگه داريم اين افراد دچار
سرخوردگي ميشوند و فضا تلخ ميشود. با مراقبت و حمايت از اين افراد ثمره آن را در
آينده دور و نزديک خواهيم ديد و هيچ گاه از اين بابت دچار ضرر نمي شويم.
حرفهايهاي جوان کاظم بلوچي، داور بخش تئاتر صحنهاي دانشجويان غير تئاتري نيز
ميگويد: نمايشهاي دانشجويي به تئاتر حرفهاي پهلو ميزند و بايد شرايط اجراي
عمومي اين آثار فراهم شود. امسال نمايشها خيلي خوب بودند و متنهاي خوبي داشتند که
اين موضوع جاي اميدواري دارد و آينده خوبي را پيش روي تئاتر ايران مي گذارد. در چند
روز اول جشنواره امسال شاهد اجراي کارهاي بسيار قوي بودم و نکته بسيار خوبي که که
وجود دارد اين است که جشنواره دست گروهها را براي انتخاب متن و موضوع باز گذاشته
بود و گروهها آزادي انتخاب بيشتري داشتند. به طوري که هم شاهد اجراي متون خارجي
بوديم و هم آثاري از نمايشنامه نويسان خوب کشورمان، که کارهاي بسيار خوب و زيبايي
بودند و فکر مي کنم اين جشنواره فرصت خوبي براي محک خوردن نسل جوان تئاتر ما است.
وي افزود:البته بايد شرايطي فراهم کنيم که اين نمايشها بتوانند اجراي عمومي بگيرند
و حس و حال جواني و پرشوري تئاتر دانشگاهي به تئاتر حرفهاي انتقال يابد. درباره
اهميت تئاتر دانشگاهي هر چه بگويم کم است، چرا که دانشجويان تئاتر آينده سازان
فرهنگ و هنر اين مملکت هستند و هرچه قدر که به تئاتر دانشگاهي اهميت داده شود درخت
تئاتر در کشور پر بارتر خواهد شد. گويي تئاتر دانشگاهي بذري است که ما براي آيندگان
مي کاريم. دانشجويان تئاتر سرمايه هاي ملي ما هستند و بايد شرايط ادامه تحصيل آن ها
را در کشور فراهم کنيم تا به بهانه ادامه تحصيل راهي کشورهاي غربي نشوند و به کشور
خود بازنگردند. وي اين را هم تاكيد ميكند كه مسئولان مطمئن باشند هرچه از تئاتر
حمايت بيشتري داشته باشند در آينده شاهد ثمره آن خواهند بود. «من خوشحالم از اينکه
اين جوانان سرشار از حس و بسيار اميدوار به آينده هستند و اين بسيار خوب است.
دانشجو پويا و پيشرونده است و ميبايست مدام در حال رشد باشد تا بتواند به پيشرفت
مملکت کمک کند.» محملي براي ظهور استعدادها رحمت اميني، مدير مرکز هنرهاي
نمايشي حوزه هنري معتقد است، جشنواره تئاتر دانشگاهي نشان داده است که يکي از
مهمترين و مناسبترين مکانها براي نمايان ساختن توان دانشجويان و ورود آنها به
تئاتر حرفه اي کشور است. عضو هيات داوران مرحله اول بخش پاياننامههاي برتر با
بيان اين که جشنواره تئاتر دانشگاهي توانسته است افراد دانشگاهي را به بدنه تئاتر
اضافه کند، اظهار داشت: عبدالحي شماسي، عليرضا نادري، کورش نريماني، مهرداد راياني
مخصوص و بسياري ديگر از مديران تئاتر كشور و يا چهره هاي موثر هنر نمايش، جزو
نامهايي هستند که از دل جشنواره تئاتر دانشگاهي بيرون آمدند و در عرصه هنر تئاتر
با استقبال مخاطب روبه رو شدند. وي با تاكيد بر حمايت بيشتر و دقيقتر از تئاتر
دانشگاهي بر اين نكته نيز تاكيد كرد كه رشد فعاليت دانشجويان مشهود است حتي ارتباط
و استقبال در عرصه بين المللي و اجراي نمايش در خارج از کشور بيشتر شده است. اين
حرکت به روند رشد تئاتر دانشگاهي و همچنين تئاتر کشور کمک ميکند و باعث ميشود در
روند رو به رشد اين هنر، دچار تحولات بسيار خوبي باشيم. فرهاد كاوه
|
|
|
اي مهربان که نام تو را يار گفتهاند چشم تو را فروغ شب تار گفتهاند از
دستهاي مهر تو اعجاز چيدهاند از گامهاي سبز تو بسيار گفتهاند ما با در و
دريچه و روزن غريبهايم با ما سخن هميشه ز ديوار گفتهاند واکن ز نور
پنجرهاي رو بهروي ما کز ابرهاي تيره به تکرار گفتهاند برخيز و پرده برکش
از آن روي تا که ما باور کنيم آنچه زديدار گفتهاند الهام امين
|
|
|
پرندهاي نفرين شدهايم که سهممان از پريدن تنها در بازي کلاغ پر است…
* رابطهاي که توش التماس باشه… ساعت 9 شب بذارين دم در خونه تا شهرداري
ببره! * مترسک عروسک زشتي است که از مزرعه مراقبت ميکند و آدمي مترسک
زيباييست که جهان را ميترساند... * اينجا فقط تو را از نوشته هايت «مي
بينند» درست ديده اي، فقط «خوانده» ميشوي بي آنکه بشناسند تو را…
|
|