(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


دوشنبه 14 مرداد 1392 - شماره 20559

این شب های دیدنی
تصویر مقاومت فلسطین در سینمای غرب
ترویج تسلیم طلبی در سینمای صهیونیستی
خطر بازی های رایانه ای جدی است
بازی با خشونت و توهم
رویدادها
هالیوود چگونه تیشه به ریشه خانواده می‌زند؟
   


محمد جواد جعفریان
برنامه این شب ها ، کاری از گروه معارف شبکه اول سیما است که با توجه به موضوعات و سبک خاص پرداختن و نگاهش به مقوله های دینی و معرفتی ، از بسیاری از برنامه های دینی و معارف سیما متمایز شده است.
اول اینکه در این برنامه ، موضوعات اجتماعی و فرهنگی و گاهی خانوادگی به عنوان محور گفت و گو های دینی و معرفتی قرار می‌گیرند. در واقع یک موضوع یا چالش اجتماعی یا خانوادگی و یا حتی سیاسی از منظر دین و اصول اسلامی و تعالیم الهی و مکتبی ، هدف کنکاش و واکاوی قرار می گیرد.
به عنوان مثال موضوعی مثل روابط زن و شوهر در خانه و اخلاق اسلامی حاکم در روابط زوجین با یکدیگر و فرزندان از نگاه علوم اسلامی و نیز با یک نیم نگاه کارشناسانه و جامعه شناسانه در این برنامه هدف بحث قرار می گیرد.
ویژگی بحث های برنامه "این شب ها" این است که به سبب صراحت لهجه و شفافیت در بیان مسائل و نیز عینیت بخشیدن در مثال‌ها و بیان مسئله وارد مسائل واقعی و عینی زندگی مردم و جامعه می شود و بر همین اساس بحث های دینی که صورت می گیرد کاملا ملموس ، کاربردی و قابل تحلیل و تفسیر برای مردم است.
مثلا در همان رفتار و رابطه زن و شوهر ، در این برنامه از نگاه روایی و از نگاه دینی به شاخصه های یک رابطه دوستانه و منطقی و اخلاق مدارانه که مورد رضایت خداوند است و البته موجب تضمین پایه های خانواده می‌شود بحث و گفت و گو می شود و عموما مثال هایی زده می شود و مثال هایی مورد بحث و بررسی واقع می شود که حوادث و واقعیت های زندگی روزمره ی بسیاری از مخاطبین است.
درباره سایر موضوعات هم این مسئله صدق می کند و به صورت ملموس و عینی برای مخاطبین دیدگاه های دین و توقعات دین از جامعه به خوبی بیان می شود و به تعبیری برای چالش های متعددی که به صورت روزمره برای افراد جامعه در حوزه های مختلف خانوادگی‌، فرهنگی ، اجتماعی ، اخلاقی و ... پیش می‌آید‌، راه کار دینی و شرعی پیشنهاد می شود .
نکته دیگری که در زمینه «این شب‌ها» باید اشاره کرد ، طراوت خاصی است که برنامه دارد؛ علی رغم اینکه به صورت گفت و گوی دوطرفه و بعضا حالت سخنرانی اجرا می شود ، باز هم برای مخاطب احساس خستگی به همراه ندارد و این به سبب انتخاب دقیق موضوعات‌، نوع حاشیه پردازی دینی به موضوعات و البته چالشی بودن مباحث است.گاهی اوقات سؤالاتی از مجری در خلال بیانات کارشناس مطرح می شود که هر کس نداند فکر می کند مجری یک رقیب مذهبی است و برای چالش کشیدن رقیب خود این سوال را مطرح کرده است!
این در حالی است که اتفاقا در پس همین سؤالات چالشی و همین ورودهای به موقع مجری به مباحث دست نخورده ، بسیاری از شبهات برطرف می شوند، که یکی از کارکردهای «این شب ها» هم دقیقا همین رفع شبهات است.
البته مخاطبین برنامه هم از جنس عامه مردم هستند و هم خواص دینی و علمی. عامه مردم به سبب پرداختن به موضوعات روز و چالش های روزمره و ارائه دیدگاه های دین راجع به این مشکلات ، برنامه این شب‌ها را تماشا می کنند و خواص هم به سبب عمق توجه کارشناسان به برخی پدیده ها و نیز تحلیل ها و نظرات موشکافانه و عمیق راجع به موضوعات اسلامی و دینی ، به استقبال این برنامه می روند.

 


مهدی امیدی
طی یک قرن اخیر و با گسترش روزافزون رسانه‌ها و دسترسی بشر به وسائل ارتباط جمعی، بهره بری سیاسی و تبلیغاتی از این ابزارها توسط دولت های سلطه گر نیز افزایش یافته است. در این میان، شبکه‌های تلویزیونی - ماهواره ای و همچنین سینما در صدر سوءاستفاده قرار دارند. به طوری که سينماي امروز غرب و در رأس آن هالیوود، بيش از هر زمان ديگري آرايشي ایدئولوژیک به خود گرفته است. برخلاف تصور غالب نسبت به سینما در کشور ما که از این هنر-صنعت در حد وسیله ای سرگرم کننده و اسبابی برای تفریح مردم تعریف می شود، در مغرب زمین، سینما به عنوان یک ابزار استراتژیک و در کنار تسلیحات نظامی و ترفندهای سیاسی به کار می رود.
ترویج سازش در سینما
اما درکنار این سیل خبرپراکنی بنگاه های خبری در حمایت از اسرائیل، سینمای غرب نیز تلاش فراوانی را به مقابله با مقاومت در خاورمیانه مبذول داشته است.
نکته مهم این است که امروزه تمامي كمپاني‌هاي توليد فيلم در آمريكا وابسته به سرمايه دارهاي صهيونيست هستند. به همين دليل از ابتداي اشغال فلسطین از سوی آن ها و حتي پيش از آن، توليد فيلم هايي در زمينه حقانیت صهیونیسم در دستور کار هالیوود قرار گرفت. به عنوان مثال، از سال ها پيش از تشكيل رژيم صهيونيستي نيز هاليوود با فيلم هايي نظير «آتش متقابل»(ادوارد ديميتريك1947)، «قول مردانه»(اليا كازان1948)، «جست وجو»(فرد زينه‌مان 1948) و ... به موضوع يهودستيزي و مظلوميت تاريخي صهيونيست ها مي پرداخت.
اما با اشغال فلسطين، اين رويكرد پررنگ تر شد؛ تا آنجاكه به اعتقاد برخي از كارشناسان، يك ژانر جديد به نام فيلم صهيونيستي به وجود آمد.(کتاب افسانه سازان هولوکاست، ابوالحسن علوی طباطبایی، صفحه 27تا38) فيلم هايي چون «شمشير در صحرا» (جرج شرمن1949)، «مارگير» (ادوارد ديميتريك1953)، «اكسدوس»(اتوپره مينجر1960) و ... براي اولين بار موضوع بازگشت يهوديان به سرزمين موعود و تشكيل كشوري مستقل توسط اين عده را دستمايه درام قرار دادند.همچنین تولید ده ها فیلم درباره افسانه «هولوكاست» در هالیوود، یکی از جریان های سینمای صهیونیستی بوده است. «فهرست شيندلر» و «پيانيست» از نمونه های برجسته این جریان هستند.
در یک دهه گذشته و تبديل شدن مسئله مقاومت فلسطین به یکی از چالش های اساسی نظام سلطه جهانی، سینمای مغرب زمین نیز آثاری را درباره این موضوع تولید کرده است. به ویژه درگرفتن جنگ هاي خونين در غزه، بر نوع نگاه فيلمسازان هاليوود تأثیرگذار بوده است. اين نگاه در دو فيلم شاخص غرب با موضوع فلسطين يعني «مونيخ» و «اينك بهشت» به خوبي ديده مي شود. با مرور اين دو فيلم، ديدگاه جديد سينماي غرب به فلسطين را بررسي مي كنيم.
فيلم «مونيخ» به كارگرداني استيون اسپيلبرگ به موضوع روابط فلسطين و رژيم صهيونيستي مي پردازد. نكته جالب توجه اين است كه اسپيلبرگ، خود يك يهودي است و مشهورترين فيلم او يعني، «فهرست شيندلر» نيز روايتي است درباره هولوكاست.
فيلم «مونيخ» نيز مانند ديگر آثار اسپيلبرگ داراي رويكردي انتقادآميز نسبت به جنگ است و حتي در ظاهر به جنايات صهيونيست ها اعتراض مي كند، اما سوال اين است كه چرا فردي كه روابط نزديكي با صهيونيست ها دارد و از اعضاي اصلي لابي يهودي هاليوود است چنين فيلمي ساخته و چگونه توانسته بودجه و مجوزهاي حمايتي آن را در آمريكا به دست آورد؟
اين فيلم داستان ترور و گروگانگيري ورزشكاران صهيونيست در المپيك مونيخ 1972 است. پس از اين عمليات است كه يك گروه از صهيونيست ها نيز برنامه‌اي را طراحي مي كنند كه در آن، از اين عمليات انتقام گيري كنند. آنها در سرتاسر جهان فلسطيني هاي بسياري را به شهادت مي رسانند.
يكي از مهم ترين فصل هاي فيلم «مونيخ» كه شايد به عنوان يك مجوز براي اين فيلم عمل كرده، بازسازي عمليات شهادت طلبانه فلسطيني ها در المپيك مونيخ سال 1972 باشد. عملياتي كه به زعم اين فيلم، يك جنايت محسوب مي شود و منجر به كشته شدن تعداد زيادي از ورزشكاران بي گناه! رژيم صهيونيستي شد. آن ورزشكاران - به ادعاي فيلم- منادي صلح بودند، اما فلسطيني ها با جنگ جواب آنها را دادند. هرچند اسپيلبرگ براي اينكه نزد آزاديخواهان و صلح طلبان جهان كه امروز در صف دفاع از فلسطين و تحريم رژيم صهيونيستي قرار دارند، متهم به دفاع از اين رژيم نشود، جنايت هاي صهيونيست ها را هم در اين فيلم نمايش داده است.
در اين فيلم، سران مقاومت فلسطين همسان سران خون ريز صهيونيست معرفي مي شوند. در همان حال كه غاصبان ساكن سرزمين هاي اشغالي نيز با مردم فلسطين يكسان در نظر گرفته شده اند. به اين معني كه سران هر دو طرف صهيونيستي و فلسطيني محكوم و عامل قرباني شدن مردم فلسطين و اشغالگران صهيونيستي نمايش داده مي شوند.
راه حلي هم كه ارائه مي شود، مبتني بر سازش و آشتي ميان دو طرف است. تز «اسپيلبرگ» براي برطرف شدن بحران در سرزمين هاي اشغالي كه در فيلم «مونيخ» دراماتيزه شده اين است كه صهيونيست ها بايد فلسطيني ها را تحمل كنند و در مقابل، فلسطيني ها هم دست از خشونت و مبارزه بردارند و به تكه زميني كه به عنوان دولت خودگردان به آنها سپرده شده، قانع باشند.
اسپيلبرگ در فيلم «مونيخ» هيچ اشاره اي به اصل مسئله كه همان اشغال و غصب سرزمين فلسطين است، نمي كند و تنها انتقادش از رفتار دو طرف متخاصم فلسطيني و صهيونيستي است.
فيلم همچنين داراي نوعي غمخواري براي صهيونيست هايي است كه در المپيك مونيخ توسط فلسطيني ها كشته شدند. اگرچه ترورهاي صهيونيست‌ها را نيز نشان مي دهد، اما به موازات اين تصاوير، صحنه‌هايي هم از عمليات هاي متقابل فلسطيني ها از طريق برنامه خبري تلويزيون به رخ مخاطب مي كشد.
ضمن اين كه اين فيلم اشاراتي هم به موضوع هولوكاست دارد. آنجا كه يكي از فلسطيني ها به بحث و جدل با يك آلماني مدافع رژيم صهيونيستي مي‌پردازد. نكته جالب توجه اين است كه در اين سكانس، ماجراي كوره هاي آدم كشي يهوديان در جنگ جهاني دوم از زبان يك فلسطيني مخالف رژيم صهيونيستي بيان مي شود! گويي فيلم در اين صحنه دارد از مخالفان صهيونيسم در تأييد هولوكاست اعتراف مي گيرد.
فيلم «مونيخ» تا جاي ممكن سعي كرده ميان فلسطيني ها و صهيونيست ها همسان سازي كند. به عنوان مثال، در بخشي از فيلم عكس هاي قربانيان فلسطيني و صهيونيستي را به يك اندازه نشان مي دهد و حتي در قاب بندي هم تلاش مي كند تا تساوي برقرار شود. واكنش خانواده هاي صهيونيستي و فلسطيني قرباني عمليات هاي تروريستي هم در يك بازه زماني برابر و با يك نوع حس و عاطفه نشان داده مي شوند.
دو صحنه بسيار كليدي فيلم كه نگاه انتقادي آن به صهيونيسم را مردود مي كند، اشاره به نقش آمريكا در حمايت از فلسطيني ها است. يك بار در ابتداي فيلم در المپيك مونيخ نشان داده مي شود كه اين ورزشكاران آمريكايي هستند كه راه را براي فلسطيني‌ها باز مي كنند كه آنها وارد ورزشگاه شوند. يك بار هم در پايان فيلم، نيروهاي سازمان سياي آمريكا در مقابل تروريست‌هاي صهيونيست مي ايستند و فلسطيني‌ها را نجات مي دهند و سبب مي شوند تا همه چيز ختم به خير شود!
فيلم «اينك بهشت» به كارگرداني «هاني ابواسد» نخستين فيلمي است كه هم با موضوع فلسطين و هم به كارگرداني يك فلسطيني توانست نامزد جايزه اسكار شود. اين فيلم هم نگاهي مشابه «مونيخ» را درباره فلسطين ارائه مي دهد.
اين فيلم روايت دو دوست فلسطيني با نام هاي سعيد و خالد است كه در يك گروه جهادي عضويت دارند و از سوي آن گروه مأمور به انجام يك عمليات شهادت طلبانه مي شوند، اما در حين انجام عمليات مشكلاتي پيش مي آيد و آن دو از هم دور مي شوند. با اين حال سعيد تصميم مي گيرد كه خودش عمليات را انجام دهد. در اين ميان، گروه جهادي كه از وضعيت سعيد بي خبر است دچار اين تصور مي شوند كه سعيد قصد خيانت به فلسطيني ها و حمايت از صهيونيست‌ها را دارد (چون پدر سعيد هم اين كار را كرده بود) اما آنها به اشتباه خود پي مي برند و طرح اجراي عمليات استشهادي دوباره از سرگرفته مي شود، اما باز هم خالد در اثر حرف هاي فردي ديگر دچار عافيت طلبي شده و در انجام اين عمليات ترديد مي كند و در نهايت اين سعيد است كه به تنهايي عمليات استشهادي را برگزار مي كند.
در اين فيلم، تصاوير بسياري به نمايش درآمده كه گوياي مظلوميت ملت فلسطين و جناياتي است كه بر آنها روا داشته مي شود. زندگي سخت آوارگان، تحقير فلسطيني ها و ... را مي توان در اين فيلم به عينه ديد، اما اين تنها روي سطحي فيلم «اينك بهشت» است. آنچه در پس اين تصاوير به ظاهر حق طلبانه از مسئله فلسطين ابلاغ مي شود حرف ديگري است. نكته مهم اين است كه مخاطب فيلم «اينك بهشت» در اصل غربي‌ها و به خصوص صهيونيست ها هستند.
اين فيلم هم مانند آثار اخيري كه درباره مسئله فلسطين در غرب ساخته شده اند، اساس اين بحران كه همان تسخير ناجوانمردانه يك كشور، آواره كردن ساكنانش و همچنين تشكيل يك كشور نامشروع، نژادپرست، جعلي و تروريست به نام رژيم صهيونيستي است را ناديده مي گيرد.
فيلم «اينك بهشت» ريشه همه مشكلاتي كه امروز بين فلسطيني ها و صهيونيست ها جريان دارد را عقده‌هاي فلسطيني ها معرفي مي كند. نگاهي كه در پس آن همان ديدگاه هاي سازشكارانه وجود دارد. شخصيت اصلي فيلم، سعيد است كه اصلاً به عنوان يك فرد مومن و مسلمان معرفي نمي شود. او هيچ آرمان بزرگي ندارد، هدفش آزادي و ايمان نيست. بلكه دچار كينه اي عميق نسبت به صهيونيست ها شده و حالا مي‌خواهد با انجام يك انتحار، هم انتقام بگيرد و هم خود را از زندگي تحقيرآميزي كه دارد رها كند. در واقع در فيلم «اينك بهشت» عمليات استشهادي مبارزان فلسطيني كه ناشي از اخلاص و ايمان بسيار زياد است، در حد يك خودكشي و انتقام گيري تخفيف داده مي شود.
به اين ترتيب آنچه به عنوان نگاه جديد سينماي غرب نسبت به مسئله فلسطين باب شده است، نوعي سازشكاري و ايجاد حق و مظلوميت مساوي ميان فلسطيني ها و اشغالگران است. اين گونه فيلم ها سعي دارند با اين نوع نگاه ريشه بحران فلسطين كه اشغال اين كشور است را در سايه قرار دهند.

 


رضا فرهادی
یکی از موضوعاتی که جامعه‌شناسان همیشه بر آن تاکید دارند وبه نوعی آن را از نشانه های مثبت برای یک جامعه سالم می دانند وجود نظم واخلاق اجتماعی و رعایت هنجارها از سوی افراد یک جامعه است. در این بین یکی از نکاتی که روانشناسان اجتماعی همیشه مطرح می کنند ضدهنجارهایی است که باعث از بین رفتن این ویژگی های مثبت در یک جامعه می شود. یکی از همین ضد هنجارها خشونت است ؛ موضوعی که می‌تواند اخلاق اجتماعی را دگرگون سازد و نظم اجتماعی را بر هم بزند.از سوی دیگر این خشونت می‌تواند به عنوان ابزاری برای نزول یک جامعه و درنهایت شکست آن از سوی بیگانگان به کارگرفته شود.ودردنیای امروز برای القای ضدهنجار چه وسیله ای بهتر از رسانه؟
برای درک بهتر این موضوع باید بازی‌های رایانه ای غربي را هم مانند فيلم هاي هالیوود یک رسانه دانست که دنیای غرب امروز برای صدور ناهنجاریهایی مانند خشونت بهترین استفاده را از آنها می برد .کافی است کمی به ژانراکشن بازی ها وفیلم های هالیوودی نگاهی بیندازیم ؛درتمام آنها هرج ومرجی وجود دارد که ترویج آن در ذهن افراد آن جامعه به خصوص نسل جوان به تدریج می‌تواند باعث بروز مشکلات بزرگی شود.
فیلم هایی که به آسانی در آنها انسان کشته می شوند ویابازیهایی که در آنها برای جوانان ونوجوانان فضایی به وجود می‌آيد که بستردگرگوني ذهنی را برای تغییر هنجار اخلاقي به ناهنجاري فراهم آيد. به گونه‌ای که حتی بسیاری از روانشناسان بر این باورند که ریشه بعضی از پرخاشگری ها وانزوا‌طلبی‌ها همین بازی های رایانه ای وفیلم های هالیوودی خشونت آميزهستند .
برای درک بهتر این مساله مي توانيم به یکی از بازی های رایانه ای شرکت RADICAL ENTERTAINMENT در ژانر اکشن و با موضوعي آخرالزمانی یعنی بازی نگاهی بیندازیم. بازي PROTOTYPE که با گرافیک بسیار بالایی تولید شده وسراسر خشونت است، به گونه ای که سازمان نظارت بربازی های رایانه ای درجه سنی بالاي 25 سال را روی بسته آن درج کرده است.داستان این بازی درباره شخصی به نام الکس است که به دلیل تغییرات ژنتیکی توان انجام هر كاري را دارد .نکته مهم درباره آن ، هرج ومرج بالای این بازی ونگاه آخرالزمانی اش است که شباهت عجیبی به فیلمهای چون "من اسطوره هستم" دارد که این پیوند هدف دار هالیوود و شركت‌هاي توليد گيم را نشان می دهد که چگونه سعی دارند با ارتباط با هم این موضوعات را گسترش دهند.
در سری بازی هایGTA هم هرج ومرج وخشونت درتمام بازی حکمفرماست. حال آنكه مخاطب این بازی ها علی رغم هشدار وزارت ارشاد نوجوانان 13-20ساله هستند . نکته بسیار هشدار دهنده نشان دادن تجاوز به عنف همراه با خشونت شدید دراین بازی است، حال این سوال مطرح است که آیا جوان 15 ساله که آگاهی از این مسائل ندارد و باید در پروسه زمانی مشخص ، به صورت صحیح و از منابع مشخص با اين گونه موضوعات آشنا شود به یکباره با استفاده از این بازیها صحنه‌هایی را درمقابل خود می بینید که تاکنون ندیده است. در بسیاری از خانواده ها ، والدين بر فیلم‌هایی که جوانان و نوجوانان آنها نگاه می‌کنند نظارت دارند، اما در بازی های رایانه‌ای به صرف اینکه تنها نوعی سرگرمی هستند هیچ نظارتی ندارند واز خشونت و بدآموزي عریانی که این بازیها در مقابل چشم فرزندان آنها به نمایش می‌گذارند بی خبرند .
دربسیاری از مراحل این بازی مانند بازیهای دیگری همچون HULK:ULTIMATE DESTRUCTION و SCARFACEبه بازیگر آن ماموریت هایی داده می شود که اکثراً یا کشتن یک فرد است ویا شکنجه کردن او به فجیع ترین وضع ممکن .حال باید به این موضوع فکر کنیم که خشونت افسار گسیخته این بازی ها چه بلایی می تواند برسر ذهن نوجوانان وجوانان وتصورات آنها که به صورت شبانه روزی در فكرشان تکرار می شود خواهد آورد .صحنه های پر از خون و کشتار که دراکثر مواقع خود نواجوانان به عنوان مخاطب آفریننده آنها هستند به صورت دائم به ذهن او خطور می كند .
از سوی دیگر آمارها نشان می دهد که درجامعه ما استفاده از این بازی ها به صورت سرسام آوری روبه افزایش است و بسیاری از نوجوانان حتی تا 4الي5 ساعت از اوقات خود را در طول شبانه روز به خصوص در ایام تابستان به این بازی ها اختصاص می دهند که این موضوع باید به کمک والدین اصلاح شود.زيرا تاثیر بسیار منفی این بازیها بر نوجونان و جوانان در تمام دنیا مشخص شده است. برای درک بهتراین موضوع به یکی از مصداق های این موضوع اشاره خواهیم کرد . از جمله در سال۱۹۹۹ در منطقه "كلمباين" آمریکا دو نوجوان تحت تاثير يك بازي به نام "دووم" تیراندازي مي كردند. يك بار نيز در شهر پاکودا، يك نوجوان که وقتش را صرف انجام بازي هاي رايانه اي خشونت‌ آميز مي كرد به سمت همكلاسي هاي خود شليك كرد كه چند نفر از آن ها كشته و زخمي شدند.حال سوال اینجاست که آیا یک نوجوان از موضوعاتی مانند انتقام ویا خشونت درک درستی داشته است یا تنها تحت تاثیر این بازی ها وهرج ومرج اجتماعی موجود درآنها به این جنایت‌ها دست زده است؟ پاسخ کاملاً روشن است؛ بازی هایی رایانه ای که در آنها کشتار وقطع کردن اندام‌های بدن روالی عادی است دراین جنایت ها تاثیرات بسیار زیادی داشته اند .
همچنين يك تحقيق كه در گردهمايي ساليانه روانشناسان آمريكا عرضه شد نشان داد‌، دانش آموزاني كه وقت بيشتري را صرف انجام بازي هاي رايانه اي مي كنند ، معمولا پرخاشگر‌تر از ساير همكلاسي هاي خود هستند.
خطر اصلي بازي هاي رايانه اي اين است كه دراکثر آن ها بازيگر تنها با موضوع شليك كردن يا تقابل فيزيكي مواجه است.از سوی دیگر تاثیرات فیزیولوژیکی این بازیها روی کودکان و نوجوانان بسیار مهم و قابل توجه است. چرا که مشخص شده است كه بچه‌هايي كه مدت زيادي به بازي‌هاي رایانه‌ای مي‌پردازند، دچار بيماري‌هاي جسمي هم مي‌شوند. ضعيف شدن قدرت بينايي ،‌ افزايش فشار خون ،حمله‌هاي عصبي ،چاقي ناشي از بي تحركي و نيزخميدگي پشت از جمله ناراحتي‌هاي جسماني‌اي است كه ممكن است آنها به آن دچار شوند. حتي انجام بازی‌های خشن به مدت طولانی، تغییرات فیزیولوژیکی‌اي در مغز افراد ایجاد می‌کند كه شبيه به تأثيري است كه اعتیاد به مواد مخدر در مغز به وجود می‌آورد.
این نکات بسیار مهم مسائلی هستند که پدر ومادرها باید به آنها توجه کنند چرا که نوجوانان وفرزندان آنها دراین سنین تنها به صرف علاقه وبدون اطلاع از مضرات آن به صورت اعتیاد گونه ای به تمام بازی هایی که در آنها هیجان وجود دارد می پردازند .اما دراین بین از والديني كه فرزندان آن ها معمولا از بازي هاي رايانه اي استفاده مي كنند یک سوال بابد پرسیده شود؟ آیا فرزندان شما خواب آرامی دارند وشب ها و تاریکی را بدون هیچ ترس واضطرابی سپری می کنند؟ این سوال بسیار مهم و قابل توجهي است، چرا که بسیاری از محققان به این موضوع اشاره دارند که ترس در شب و اوهام فراوان در تاریکی از پیامدهای بازی های خشونت آمیز و ترسناک است. چرا که صحنه های خشونت آمیزآنقدر درمقابل کودکان تکرار می شود که به تدریج به کابوس های روزو شب آنها تبدیل می‌گردد. این درحالی است که فرزندان بدون اطلاع از این که این کابوس ها ناشی از ازاین بازی ها است به استفاده از آنها ادامه می دهند تا به مرور زمان مشکلاتشان جدی‌تر می شود. به هر صورت به نظر می رسد که حل این مشکلات تنها به وسیله نهادهای فرهنگی صورت پذبر نیست، بلکه والدین به عنوان یکی از ناظران شبانه روزی وهمراهان همیشگی آنها نقش مهمی در کنترل اين مسائل خواهند داشت.

 


رمزگشایی «تینک تنک»های جهانی در شبکه خبر
سری مستند «سازندگان سلطه» به تهیه‌کنندگی سلیم غفوری که از شبکه خبر پخش می‌شود به معرفی برترین اندیشکده‌های جهان می‌پردازد.
درحالی که همگان فکر کنند اداره کشورهای جهان توسط رئیس جمهور، وزرا، مجلس و دیگر ارگان‌های هر کشور صورت می‌پذیرد اما باید بدانیم نهادهای ناشناخته‌ای وجود دارند که نقش اصلی را در راهبری آمریکا و دیگر کشورهای جهان عهده دارند و این نهادها همان اندیشکده‌ها یا Think Tank هستند.با این رویکرد، مجموعه مستند «سازندگان سلطه» تولید شده و در قسمت‌های کوتاه 15 دقیقه‌ای، 12 این گونه اندیشکده ها را معرفی کرده و روند تاریخی شکل‌گیری و چرایی تشکیل آن‌ها را به مخاطبان معرفی می‌کند.سری مستند «سازندگان سلطه»، شنبه‌ها ساعت 18:15 و تکرار آن روزهای دوشنبه و چهارشنبه در همان ساعت از شبکه خبر پخش می‌شود.
مستند حماسی درباره سبک زندگی ایرانی
محمدتقی فهیم مستند «قوچ‌ها خیالبافی می‌کنند» را با محوریت سبک زندگی ایرانی و در راستای شعار حماسه اقتصادی تولید کرد.
این مستند در مدت 70 دقیقه مردی را نشان می‌دهد که 30 سال پیش ، پس از مدتی کارگری در تهران، عطای آن را به لقایش بخشیده و به روستایش بازمی‌گردد. او با کارگری در قنات شروع می‌کند و با پشت سرگذاشتن فراز و نشیب‌هایی حماسه‌ای اقتصادی را رقم می‌زند.این فیلم در جشنواره سینما حقیقت رونمایی خواهد شد.

 


در شروع قرن بیستم میلادی صنعت سینمای هالیوود شکل گرفت و به مرور استودیوها شروع به کار کردند که این امر به شدت سینمای جهان را تحت تاثیر خود قرار داد .
در اواسط قرن بیستم، هالیوود تلاش کرد تا مشکلات مالی‌‌اش را از راه رسیدن به سود‌های کلان بوسیله ساخت فیلم‌های عظیم رزمی و پرفروش حل کند تا از این طریق نه تنها به سودهای کلان دست یابد بلکه بتواند تسهیلات خود را گسترش دهد. «اریک هود» در کتاب خود تحت عنوان «تاریخ سینما می‌نویسد: هالیوود پس از جنگ جهانی دوم نه تنها در انعکاس انتقادات افکار عمومی موفق نبود، بلکه این صنعت سینمایی باعث تغییر ادراک‌های درستی که در رابطه با سبک زندگی خانواده‌ها وجود داشت، شد، قهرمانان جاه طلب سینمای هالیوود به خانواده بالاخص به مادرانشان به عنوان افراد دردسر ساز می‌نگریستند و سناریست‌های آنها می‌خواستند که این افراد را همواره به عنوان نماینده‌ای از طیف وسیعی از جامعه نشان دهند.
فیلم‌های هالیوودی در اواسط قرن بیستم پر از صحنه‌هایی در ارتباط با سبک زندگی خانواده بود ولی همه آنها در یک مورد مشترک بودند و آن این بود که همه این فیلم‌ها تصویرگر در‌گیرهای موجود میان اعضاء خانواده بودند؛ از درگیری لفظی گرفته تا فیزیکی، حتی روی میز غذا، در این فیلم‌ها والدین دیگر نه تنها کنترلی بر فرزندان خود ندارند بلکه خودشان نیز به یکدیگر خیانت می‌کنند، مرتکب جنایت و اعمالی غیراخلاقی می‌شوند.
با نزدیک شدن به قرن 21، انقلابی عظیم در خانواده‌های غربی نیز به وجود آمد، تغییراتی اساسی در شکل ساختاری و ارزش‌های نهاد خانواده به وجود آمد، وفاداری زوج‌ها به یکدیگر به شدت کاهش یافت، به عبارت دیگر نقش سنتی زن و مرد در چهارچوب خانواده به شدت دستخوش تغییر شد، زنان در خارج از خانه مشغول به کار شدند و اقتدار اقتصادی‌شان افزایش یافت.گسترش افکار فمینیستی، قانونی شدن ازدواج همجنس‌بازها در برخی کشورهای غربی همگی از جمله عوامل مهمی بود، که مفهوم کلی خانواده در این کشورها تغییر داد. بسیاری از افراط‌گراها بر این عقیده بودند که خانواده نهادی است که در آنجا حقوق فردی بالاخص حقوق زنان به عنوان مادر و همسر مورد تجاوز قرار می‌گیرد.این طرز فکرها، سینمای غرب را نیز به شدت تحت تاثیر قرار داد، آنچنان که فیلمسازان این سینما آثار زیادی در چهارچوب چنین نوع تفکری ساختند که همگی زنان را به سمتی ترغیب می‌کرد که خود را از این همه ‌بی‌عدالتی نجات دهند و برای رسیدن به حقوق مساوی در کنار مردان و یا حتی بیش از آن از هیچ تلاشی فرونگذارند، حتی نادیده گرفتن احساسات مادرانه‌شان.
فیلم «سکوت بره‌ها» ساخته «جاناتان دم» در سال 1991 از این دست فیلم‌هاست.در این فیلم به طور آشکار درباره این مسئله بحث می‌شود که زنان برای رسیدن به حقوق خود باید نقش خود در خانواده را فراموش کنند.چنین فیلم‌هایی به زنان می‌آموزد که چگونه مستقل باشند و برای این کار باید تمامی خاطرات و احساسات خود در رابطه با خانواده را به دست فراموشی بسپارند. از دید چنین سینمایی، دستیابی به یک زندگی موفق مستلزم جدایی از هرگونه تفکرات احساسی و زیر بار مسئولیت خانواده نرفتن است.نتیجه چنین دیدگاه غیرمسئولانه‌ای بنیان خانواده را بیش از پیش تضعیف کرده و باعث ترویج طلاق، خشونت و بی‌قیدی در مسائل اخلاقی و جنسی شده است.
در میان افراد جامعه بیشتر از همه؛ نوجوانان، افراد افسرده، بزرگسالان روان‌پریش و ناسالم به آسانی تحت تاثیر روایت هالیوود از زندگی می‌شوند.این گونه فیلم‌ها مردم را در برابر برهنگی، اعمال غیراخلاقی، خشونت، خونریزی، قتل و مرگ واکسینه می‌کند.آنها نمی‌دانند که مصرف مواد، قتل و خونریزی، جنایت و در نهایت مرگ شاید در فیلم‌های هالیوودی با فرصتی دوباره همراه باشد ولی احتمالا پرده آخر زندگی واقعی خواهد بود.

 


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10