(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


یکشنبه 10 شهریور 1392 - شماره 20580 

نگاهی به کمیت وکیفیت کتب درسی وضرورت تحول درمحتوای آموزشی (بخش نخست )
در انتظارکتاب های تازه روی نیمکت کلاس هوشمند!
   


گالیا توانگر
اینجانب ... به استحضار می رسانم چون نمی‌توانم از پس شهریه این ترم دانشگاه خود برآیم لطفا هر چه سریعتر به من کمک کنید و وامم را خارج صف بپردازید . مرسی!!!
آنچه در بالا آمد نمونه ای از تقاضانامه‌های دانشجویی است که لابه لای پرونده های امور دانشجویی می توان به وفور مشاهده کرد.
به راستی کتاب دستور نگارشی که نتواند چگونگی تنظیم درست یک نامه اداری را به دانش آموز دبیرستانی ما بیاموزد، کارایی اش را می تواند در کجا اثبات کند؟
آموزش نگارش درست کلمات یکی از ابتدایی ترین رسالت های زنگ ادبیات ، دبیران و کتاب درسی ادبیات و آیین نگارش است که نقایص محتوا و آموزش این درس در سال‌های بعد با حضور فرد در جامعه و محیط‌های آموزشی بزرگ تر خودش را نشان می دهد.
در مورد کتب درسی همواره این سوال مطرح بوده که تا چه حد می توانند به دانش آموز کمک کنند که برای زندگی آینده خود آماده شود؟
آیا دردرس ریاضی چگونگی منطقی فکر کردن و درست اندیشیدن به دانش آموز آموزش داده می شود؟
آیا دانش آموز در دروس علوم اجتماعی و جامعه شناسی با نظرات کارشناسان ایرانی آشنایی پیدا می‌کند و یا هنوزهم باید نظرات روانشناسان و جامعه شناسان غربی مرجع واقع شود؟
آیا جا ندارد که همگام با تحول نظام آموزشی درس مهم و با اهمیتی چون سبک زندگی در تمامی مقاطع تحصیلی با حضور دبیران صاحب تجربه و دوره دیده به طور فرا گیر تدریس شود؟
نباید فراموش کرد که دانش آموز در جامعه اسلامی بر خلاف جوامعی که به صورت سرمایه‌داری اداره می شوند ،تنها برای کسب یک حرفه مورد آموزش قرار نمی گیرد بلکه به مدرسه می رود تا یک انسان با تمامی منش و باورهای مسلمانی بار بیاید و به ثمر برسد. تحقق این مهم سبب شده که کارشناسان به فکر تحول بنیادین در نظام آموزشی کشور بیفتند و تذکرات وسفارش های مقام معظم رهبری نیز گواه ضرورت ایجاد چنین تحولی است.
از آنجایی که نظام کنونی آموزش و پرورش وارداتی است و در آن نیازها ،اقتضائات و فرهنگ ملت ایران در نظر گرفته نشده است ،بنابراین آموزش و پرورش نیازمند تحول است. لازمه این تحول یک الگوی مستقل و پیشرفته ایرانی و اسلامی است که هدف این الگو نیز باید تربیت انسان هایی در تراز نظام جمهوری اسلامی باشد. (14اردیبهشت 90-در دیدار با معلمان سراسر کشور)
همانطور که رهبری دائما بر بومی سازی متون درسی تاکید داشته اند این ضرورت کاملا احساس می شود که در بعد ساختاری و محتوایی تغییرات ایجاد شوند.
چرخش ساختار سنتی آموزش و پرورش حول محور محفوظات ، عدم تناسب بین محتوای درسی و مراحل تحول روانی دانش آموزان ،عدم دستیابی دانش آموزان به مهارت های لازم در زندگی و... همگی دلایل مهمی هستند که ضرورت تحول ساختاری و محتوایی نظام آموزشی را اجتناب‌ناپذیر می سازد.
جالب اینجاست که در بسیاری از بخش های کادر آموزشی و تربیتی مدارس حتی مربیان و دبیران نیز با شیوه و محتوای وارداتی وظایف خود را انجام می دهند. برای مثال در دفتر مشاوره مدرسه کمتر مشاوری را می توان یافت که با تسلط بر شیوه های روان درمانی اسلامی به واکاوی مشکل دانش آموز و خانواده اش بپردازد ، چرا که اونیز دردوره تربیت معلم و کلاس های دانشگاهی خود علوم اجتماعی و روانشناسی غرب را آموخته است. لذا ارائه دهنده متدهایی برای حل مشکلات دانش آموزان است که اصولا در خانواده های ایرانی راه به جایی نمی برند.
بنابراین اگرخواهان تحول درنظام آموزشی کشوریم باید ازتربیت معلمان تا محتوای کتب درسی،شیوه های مدیریتی در آموزش و پرورش، امکانات و تجهیزات آموزشی مدارس تغییرات اساسی ایجاد کنیم.
حجم بالای کتاب ،زمان کم تدریس و دشواری در فهم مطلب
اما روشن است که اعمال هر تحولی نیازمند یک سری بسترسازی ها و ایجاد زیر ساخت هایی است.
در این که ابتدا باید ساختار تغییر کند و بعد محتوای دستخوش تحول گردد و یااین تقدم و تاخر را خط زد و به طور همزمان وارد عمل شد، بین کارشناسان اهل فن نظرات مختلفی مطرح شده است.
در21فروردین ماه سال جاری مهدی نوید ادهم دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش به جامعه دانش آموزان و فرهنگیان این نوید را داد که با توجه به سند چشم انداز 20ساله آموزش و پرورش ، برنامه درسی ملی به تصویب رسیده وطی یک بازه زمانی 5ساله محتوای کلیه کتب درسی ونیز شیوه‌های تدریس مورد بازنگری و تحول قرارمی گیرند.
از سوی دیگر درسال تحصیلی پیش رو 93-92 دومین دوره ثبت نامی های سال ششم پا به کلاس درس می گذارند.
عاطفه سلیمی فرد، مادر دوقلوهایی که امسال به کلاس ششم می روند در حالی که برای خرید کتاب های کمک آموزشی درس ریاضی و علوم پایه ششم به کتابفروشی محله شان مراجعه کرده‌، می‌گوید:«تغییر نظام آموزشی خیلی ناگهانی اعمال شد، به طوری که حتی کتاب های این پایه ابتدا در برخی مدارس و مناطق آموزشی به صورت آزمایشی تدریس نشده اند که با رفع اشکالاتشان عمومیت داده شوند.»
در دوره های آموزشی – فشرده- آماده سازی معلمین برای تدریس ریاضی پایه ششم دائما اینطورعنوان می شود که هر دانش آموز باید روشی برای حل مسئله در درس ریاضی ارائه دهد و در پایان روش درست آموزش داده شود، این در حالی است که محدودیت زمانی برای آموزش وجود دارد و به قولی معلم‌ها، مجبورند «شلاقی» یا «بزن ‌در‌رو» درس بدهند .
مادر دوقلو ها در حالی که کتاب ریاضی پایه ششم را ورق می زند، می گوید:«درس ریاضی به خودی خود برای بچه ها سخت است و خیلی از بچه‌ها با آن مشکل دارند.بنابراین تیم مولفین ‌باید قبل از هرچیزفکری به حال کم کردن حجم وپیچیدگی‌های محتوای کتاب ریاضی وآسان فهمی آن می کردند. سال گذشته دختر خواهرم در کلاس ششم درس می خواند. برای حل برخی از مسائل کتاب ریاضی‌اش فامیلی وقت می گذاشتیم ،اما بازهم موفق به حل آن مسائل نمی شدیم. این در حالی است که معلمشان دائما به کشف شیوه های نو درحل مسائل تاکید و سفارش داشت.از سوی دیگر چون سر فصل های کتاب زیاد بود ،آخر سال معلم وقت کم آوردوبه ناچارسمبل می کرد. ما مجبور شدیم برای دختر خواهرم که در درس ریاضی از سطح متوسطی بر خوردار است، معلم سر خانه بگیریم تا در این درس با وجود دشواری در فهم و حجم بالای سر فصل‌ها افت تحصیلی پیدا نکند.کتاب ریاضی شان گویی برای افراد تیزهوش و نابغه تدوین شده بود!»
هر چند وزیر اسبق آموزش و پرورش پیشترعنوان کرده بود:« مقرّر شده این کتاب‌ها زحمت معلمان، دانش‌آموزان و خانواده‌ها را بیشتر کند، چرا که اگر قرار بود زحمت‌ها را بیشتر نکند و عرق دانش‌آموزان را درنیاورد، تفکر و خلاقیت و نوآوری از آن حاصل نمی‌شود.»
اما براستی مگر الزاما بین شکوفایی خلاقیت و گنگی و سنگینی محتوای درسی می تواند رابطه تنگاتنگی وجود داشته باشد؟!
تحقق برنامه درسی ملی
در گرو تقویت امکانات آموزشی
گروهی از کارشناسان تعلیم و تربیت کشور نظیر جبار کوچکی نژاد ، نماینده مردم رشت و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات در مجلس شورای اسلامی بر این باورند که صرفا تغییر ساختاربدون توجه به تقویت زیر ساخت ها جواب نمی دهد که هیچ، بلکه ممکن است تحول به وجود آمده را از اهداف بروز و ظهورآن دور سازد.
کوچکی نژاد در گفت و گو با گزارشگر روزنامه کیهان پیرامون ضعف در بستر سازی برای تحول نظام آموزشی توضیح می دهد:«من همیشه گفته ام که تحولات شتاب زده و بدون توجه به تقویت زیر ساخت ها اعمال شده اند. باید همزمان با تحول در ساختار،مسائلی نظیرتحول درمحتوای کتب درسی،آموزش وآماده سازی معلمین،تغییر در شیوه های تدریس ، تقویت تجهیزات مدارس را نیز در نظر گرفت.»
وی گله مندانه می گوید:«تحول باید از یک نقطه مشخص آغاز و به نقطه هدف برسد. چطور است که ناگهان و بی مقدمه نظام 6-3-3 از دوره راهنمایی اعمال می شود در حالی که هنوز به طور مشخص سر فصل ها و محتوای کتب تثبت نشده‌اند؟ اگر هم بخواهیم تحولی داشته باشیم باید از مهم‌ترین مرحله آموزشی ،آموزش پیش دبستانی آغاز کنیم. الان علی رغم اینکه در سند چشم انداز مسئولیت آموزش پیش دبستانی صراحتا بر عهده آموزش و پرورش گذاشته شده اما عملا زیر بار نمی‌روند و در واقع این بخش به بخش خصوصی سپرده شده است.»
وی ادامه می دهد:«معلم پایه ششم ما هنوز سر در گم این است که کدام قسمت های کتاب از اهمیت بیشتری برخوردارند؟چرا که در کلاس فشرده آماده سازی برای تدریس هنوز به درستی توجیه نشده است.با این تحول یکباره اول از همه معلمین دبستان و راهنمایی را در به در کرده ایم.
از سوی دیگر دائما گفته می شود یک پایه تحول بر این بوده که باعث شکوفایی خلاقیت دانش‌آموز در محیط آموزشی شود. وقتی در یک مدرسه به سختی می توان برای بچه ها فیلم آموزشی نمایش داد و دستگاه نمایش فیلم قطعی دارد، وقتی در طول هفته شاید یک بار هم انگشت دانش‌آموز روی صفحه کلید دو،سه کامپیوترخاک گرفته کتابخانه مدرسه نخورد،وقتی تجهزات مدرسه کفاف نیازهای به روز دانش آموز را نمی دهد، چطور انتظار داریم که با تحول یکباره و اعمال پایه ششم معجزه کنیم؟ آقایان ابتدا باید در فکر تقویت تجهیزات مدرسه باشند،سپس از طریق آموزش معلمین ، شیوه های تدریس را متحول سازند،محتوای کتب باید با توجه به کشفیات جدید علمی و نیز نیازهای جامعه ایرانی و اسلامی ما تغییر کند و در نهایت تحول پله پله از پیش دبستانی اعمال و اجرا شود.»
برنامه آموزشی باید به درد آینده دانش آموز بخورد
دکتر امان الله قرایی مقدم ،جامعه شناس و کارشناس تعلیم وتربیت کشور در گفت و گو با گزارشگر کیهان ضمن اشاره به بیانات روشنگرانه مقام معظم رهبری درباره ضرورت تحول در ساختار و محتوای نظام آموزشی کشور می‌گوید:«باید محتوای آموزشی به گونه ای باشد که روح اسلامی-ایرانی بودن را به نسل های آینده منتقل کند.اینکه دانش‌آموز دوره دبیرستان ما حتی شاعران نام آور کشورش را نمی شناسد و قادر نیست شعری از حافظ و سعدی را لا اقل به درستی روخوانی کند،باید در درستی محتوای کتب و نیزشیوه های تدریس شک کرد.ضمنا بنده بارها گفته ام که بایدازدرسی مثل ادبیات فارسی تک ماده را برداشت. دانش آموز باید با نمره بالا این درس را پاس کند ،نه این که به امید استفاده از تک ماده دست روی دست بگذارد وبرای این درس مهم که بازگو کننده هویت ایرانی اوست کم بگذارد. »
وی با ابراز تاسف می گوید:«بنده دانشجویانی دارم که حتی قادر نیستند یک نامه چند خطی اداری با نگارش اصولی تحویل بنده دهند. محتوای دروس باید طوری تنظیم و تدریس شود که به درد زندگی آینده دانش آموز و دانشجو نیز بخورد ودر آینده بتواند پاره ای از مشکلاتش را با تکیه برآنچه در مدرسه یاد گرفته حل و فصل کند.»
محتوای چند رسانه ای دروس
فاصله حرف تا عمل
بی شک برای تحقق برنامه درسی ملی و تحول تمامی کتب درسی طی 5سال آینده، ایجاد محتوای چند رسانه ای و ارائه بسته های متنوع آموزشی نیازمند ایجاد مدارس هوشمند و توزیع بسته های کمک آموزشی شامل کتاب های کمک درسی،فیلم‌های آموزشی ونرم افزارهای صوتی و تصویری برای فهم بهترمطالب درسی هستیم. در سیستم های آموزشی روز دنیا نیز بهره گیری از این قبیل فاکتورها معیار غنای نظام آموزشی کشورهاست.
اما آیا تجهیزات فعلی مدارس ما این امکان را ایجاد می کنند که بر اساس آن محتوای دروس را با ایجاد محتوای چند رسانه ای دستخوش تغییر کنیم؟
شهاب علی نژاد یک فارغ التحصیل از سال ششم ابتدایی برایمان می گوید:«درکلاس کار و فناوری چون تجهیزات کامپیوتری مدرسه مان تکمیل نیست، همیشه معلم های دیگر نظیر معلم ریاضی یا علوم وقت این کلاس را می گرفتند. تازه درس های کتاب هم برای عهد دقیانوس است. جلسات اول معلممان فقط شیوه ابتدایی کار با کامپیوتر نظیر روشن و خاموش کردن آن را یادمان داد،ما از همان موقع نسبت به این درس زده شدیم.آخرهمه ما کار با کامپیوتر را خیلی بیشتر ازآن چیزی که معلممان تدریس می کرد،بلد بودیم.»
گزارش روز

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10