صدیقه توانا صنعت گردشگری یکی از بزرگ ترین و پربازدهترین فعالیتهای
اقتصادی در دنیاست که بالاترین میزان ارزش افزوده را ایجاد میکند و بهطور مستقیم
و غیرمستقیم، سایر فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی را تحت تأثیر قرار میدهد.
گردشگری یکی از منابع عمده درآمدزایی و ایجاد اشتغال در جهان به شمار میآید
بهطوریکه بسیاری از آن به عنوان صنعت اول دنیا یاد میکنند. بسیاری از کشورها
همچون اسپانیا، فرانسه و ایتالیا بخش اعظمی از درآمد ارزی خود را از طریق گردشگری
به دست میآورند. گرچه گردشگری به تنهایی نمیتواند منجر به توسعه کشور شود ولی با
ورود گردشگر بهتدریج نیاز به تغییر و امکانات برای اقامت، جابهجایی و سایر
فعالیتهای مربوط، توسعه را نیز در پی خواهد داشت و در درازمدت باعث افزایش امکانات
و تأسیسات خواهد شد. بیتردید در کشور ما پتانسیلهای زیادی در زمینه جذب توریست
و گردشگر فرهنگی، مذهبی و طبیعتگردی وجود دارد. به شرط آنکه مدیریتی باثبات در
سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری وجود داشته باشد که تمام هم و غم خود و
مسئولان را صرف گسترش این صنعت و رشد توریست کند. آمارهای متناقض و پرطمطراق
طی سالهای گذشته هر بار که رؤسای سازمان میراث فرهنگی، سلیقهای تغییر میکردند،
صحبت از طرحهای جدید و پروژههای بزرگ میشد. به جرأت میتوان گفت تمامی این
طرحها به شکست انجامید و این پروژههای پرسروصدا، نقشی در بهبود وضعیت میراث فرهنگی
و افزایش گردشگر ورودی به کشور نداشت. این سازمان اگرچه در دادن آمار چندان
خوشسابقه نبوده است ولی معمولا هرازگاهی این آمارها را اعلام میکرد که البته خیلی
از کارشناسان هم روی اعداد و ارقام آن حرفهای جدی داشتند. مثلا براساس آمار
منتشر شده از سوی سازمان میراث فرهنگی در چندین سال گذشته، ورود گردشگران خارجی
روند بسیار کندی داشته بهطوریکه تقریبا هر سال تنها 400هزار نفر به تعداد آنها
افزوده شده است یا در آماری دیگر آمده است در سال 84 تعداد گردشگران ورودی به ایران
1میلیون و 162هزار نفر اعلام شده است. در سال 89 معاون وقت گردشگری اعلام کرد که
در سال88، 2میلیون و 590هزار گردشگر خارجی به ایران آمدهاند. این در حالی است که
در فروردین همان سال اعلام شده بود که 2میلیون و 272 هزار و 575 نفر گردشگر به
ایران وارد شدهاند. همچنین در نوروز سال جاری یک مقام مسئول در سازمان میراث
فرهنگی و صنایعدستی و گردشگری اعلام کرد که تعداد ورود گردشگران خارجی در سال91،
3میلیون و 800هزار نفر بوده ولی معاون گردشگری چند روز بعد آمار 3میلیون و 729هزار
نفری را بیان کرد. براساس آمار منتشره در سال 2013 از سوی سازمان جهانی گردشگری،
در سال 2012 (سال گذشته) سهم مستقیم سفر و گردشگری نسبت به سهم بخشهای دیگر اقتصاد
ایران در تولید ناخالص داخلی، حدود 2درصد از کل اعلام شده است و بر این اساس ایران
در بین 184 کشور جهان رتبه 147 را به خود اختصاص داده است. همچنین در سال 2012،
سهم مستقیم و غیرمستقیم گردشگری نسبت به سهم بخشهای دیگر اقتصاد ایران در اشتغال،
حدود 1/5 درصد از مجموع اشتغال اعلام شده است و بر این اساس ایران در بین 184 کشور
جهان رتبه 150 را به خود اختصاص داده است. ضرورت وجود کلاسهای آموزش لیدر اگر
از بحث آمار و ارقام متناقض بگذریم، بیتردید گردشگری یکی از امیدبخشترین صنایع در
کشورهای در حال توسعه محسوب میشود و خوشبختانه ایران اسلامی نیز قابلیتهای فراوان
خدادادی دارد که در شمارههای قبلی گزارش به آنها اشاره شده است. آنچه الان باید
مورد توجه مسئولان قرار گیرد استفاده بهینه از این ظرفیتهاست تا جان تازهای در
صنعت گردشگری ایران بدمد. کشورهای رقیب منتظر عملکرد ایران در این حوزه نمیمانند.
طوریکه شاهد رشد بیسابقه 20درصدی در حوزه گردشگری پزشکی (توریسم درمانی) در هند
هستیم. مسعود شورایی، استاد دانشگاه و محقق تاریخ در گفتوگو با گزارشگر کیهان
نگاهی به وضعیت گردشگری در ایران دارد و میگوید: «کشور ایران دارای تواناییهای
بالقوه عظیمی در زمینههای زیستمحیطی، تاریخی میراث فرهنگی و... است، بنابراین
نمیتواند خود را از این جریان اقتصادی دور نگه دارد و از سوی دیگر بازار
بینالمللی نیز نمیتواند از جاذبه های ایران برای گردشگری چشمپوشی کند.» از نظر
وی عدم موفقیت ایران در جذب گردشگران و توسعه گردشگری دلایل متعددی دارد. به
اعتقاد این محقق تاریخ، برای افزایش گردشگران تنها نمیتوان به اقتصاددانان دل بست.
او میگوید: «راهحل در واقع در دستان دولت و برنامهریزان است چرا که اگر آنان
نخواهند و تمایلی در جهت حمایت و گسترش توریسم و جذب گردشگر نداشته باشند،
جاذبههای تاریخی، طبیعی و فرهنگی به تنهایی نمیتواند کارساز باشد.» وی
میگوید: «از سوی دیگر تجربه و فرهنگ مردم نیز بیتأثیر نیست. گاهی پیش میآید که
دولت میخواهد ولی مردم و مراکزی که با توریستها در ارتباط هستند تجربه لازم را
ندارند یا آموزشهای مناسب را ندیدهاند، بنابراین چگونگی برخورد با گردشگر و ارائه
خدمات به او را نمیدانند.» این پژوهشگر و مدرس دانشگاه خاطرنشان میکند:
«مسئولان باید سعی کنند علاقه مردمان جهان به حضور در کنار مردم ایران و مشاهده و
مطالعه آداب و رسوم و رفتار آنان را جلب نمایند و این امر از طریق برنامهریزی برای
یک مطالعه جامع گردشگری که همه ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را واکاوی کند میسر
است. تدوین شیوههای حمایتی اجرایی، سرمایهگذاری و اختصاص تسهیلات بیشتر برای
هتلها، شرکتهای هواپیمایی و ... تبلیغ و اشاعه جاذبههای گردشگری از طریق
اینترنت، فیلم، بروشور... میتواند مفید باشد.» تورلیدرهای 3 ماهه با توجه به
اینکه برخی از کارشناسان فقدان نیروی کارآزموده و متخصص امور جهانگردی در دفاتر
گردشگری در ایران و بیاطلاعاتی کادر شاغل در مؤسسات گردشگری را یکی از موانع رشد و
توسعه صنعت جهانگردی بیان میکنند، برای تکمیل سوژه گزارش و صحت و سقم این نکته
تماسهایی را با آگهیهایی که در نیازمندیهای برخی جراید چاپ شده، برقرار کردم تا
ببینم واقعا این کلاسها چگونه دایر میشود، هزینهاش چقدر است و در چه مدت زمانی
میتوان یک تورلیدر واقعی شد؟ در اولین تماس با یکی از این کلاسهای آموزشی منشی
از پشت خط این اطلاعات را که مثل نوار کاست ضبط شدهای میماند تیتروار اینطور
عنوان میکند: «راهنمای تور، طبیعتگردی، 350 هزار تومان- 5ماهه، جمعهها از ساعت
9/5 تا 4 بعدازظهر، هر کلاس 2 ساعت- مدرک از سازمان میراث فرهنگی.» و تا رفتم سؤال
بعدی را بپرسم و توضیح بیشتری بخواهم، منشی با عصبانیت خطاب به من میگوید: «خانم
این اطلاعات را باید حضوری بخواهید. این کار با تلفن انجام نمیشود.» و تق گوشی را
قطع میکند و مثل پتک بر سرم میکوبد. با دفتر دیگری تماس میگیرم، منشی بدون
هیچ ملاحظهای میگوید: «با کارت عابربانک و حضوری تشریف بیاورید. هزینه کلاس 935
هزار تومان، سه ماهه.» میخندم و به منشی میگویم شما حتی از من نپرسیدید که
برای چه رشتهای میخواهم ثبتنام کنم. لحنش تندتر میشود و میگوید: «فرقی
نمیکند، هتلداری، تورلیدر، راهنمای موزه، طبیعتگردی و... .» نمیگذارم حرفش تمام
شود از ترس قطعکردن تلفن، وسط صحبتش میپرم و میگویم: «در پایان چه مدرکی ارائه
میدهید، میگوید: مدرک سازمان فنی و حرفهای بینالمللی.» نام سازمانی که برای
اولین بار به گوشم خورده است. گوشی را قطع میکنم. در این فکر هستم آیا کسانی که
قرار است در چنین کلاسهایی که فقط به فکر منافع خود هستند و مدرکش را معلوم نیست
کجا تایید میکند، چطور میتوانند تورلیدر شوند و راهنمای جهانگردان و گردشگران!
رشد 28 درصدی در صنعت گردشگری در کشور 20 هزار دانشآموخته فارغالتحصیل یا در
حال تحصیل در مقاطع مختلف دانشگاهی در امر گردشگری داریم که جذب آنها در بخشهای
مختلف باعث ارتقای صنعت گردشگری میشود. از دکتر منوچهر جهانیان، معاون گردشگری
سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری میخواهم آماری در مورد ورود گردشگران طی
6 ماه گذشته و درآمدزایی حاصل از این تعداد گردشگر ارائه دهد، میگوید: «در 6 ماه
اول امسال نسبت به سال قبل در این صنعت شاهد رشدی بالغ بر 28 درصد بودیم و 2 میلیون
و 622 هزار و 108 نفر گردشگر نیز طی این مدت وارد کشورمان شدهاند و براساس آنچه که
سازمان جهانی جهانگردی اعلام کرده در کشورهای جنوب شرق آسیا هر گردشگر1830 دلار
هزینه میکند.» از جهانیان در خصوص کلاسهای آموزشی تورلیدری و هتلداری که در
برخی دفاتر خدمات مسافرتی و آژانسها برگزار میشود و در نیازمندیهای برخی جراید
آگهی آن چاپ میشود، سؤال میکنم که چرا هر آژانس یک قیمت و نرخی برای خود دارد و
آیا سازمان میراث بر این کلاسها نظارتی دارد، وی پاسخ میدهد: «87 مؤسسه برگزاری
دورههای آموزشی از سوی سازمان میراث فرهنگی مجوز فعالیت دارند. در این مراکز به
صورت رسمی آموزش تورلیدر، مدیر فنی راهنمایان طبیعت گردی، آشپزی، خدمات هتلداری
انجام میشود و هزینه هر یک از آنها هم مشخص است. ولی متاسفانه برخی جراید برای جذب
آگهی بدون توجه به مجوز این مؤسسات اقدام به درج آگهی میکنند و آژانسهای مسافرتی
وظیفه آموزش این کلاسها را ندارند.» از وی در مورد تعداد آژانسهای مسافرتی و
دفاتر خدمات مسافرتی میپرسم، میگوید: «4 هزار دفتر در سراسر کشور فعال هستند که
پراکندگی آنها به ترتیب زیر در استانهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان، تبریز،
شیراز، گیلان و مازندران است و 2 هزار دفتر نیز در تهران فعال هستند.» سفیران
فرهنگی هر گردشگر به عنوان سفیر فرهنگی میتواند به معرفی داشتهها و جاذبههای
گردشگری و مقاصد هم کمک کنند. توسعه گردشگری در ایران نیاز به یک نقشه راه دارد
که با این نقشه بتوان به معرفی فرهنگ و پیشینه تاریخی آن پرداخت و از قبل آن بتوان
اقتصاد را رونق بخشید. دکتر جهانیان در ادامه برنامههای سازمان میراث فرهنگی و
صنایع دستی و گردشگری برای حمایت از صنعت جهانگردی و گردشگری به تقویت بازارهای هدف
گردشگری اشاره میکند و میگوید: «گردشگری زیارتی، گردشگری سلامت، گردشگری طبیعت و
طبیعتگردی و تسهیلات آسان برای ورود گردشگر از جمله ویزای الکترونیکی از مقولاتی
است که در این نقشه راه مورد توجه مسئولان سازمان قرار گرفته است.» تغییر شیوه
گردشگری سنتی به حرفهای و صنعتی، استفاده از ظرفیتهای دانشگاهی و استفاده از
افراد مجرب و آموزش دیده در مراکز اقامتی و دفاتر خدمات مسافرتی هم از دیگر محورهای
بیان شده برای جذب توریست و حمایت از این صنعت است که دکتر جهانیان به آن اشاره
میکند. دستیابی 30 میلیارد دلار درآمد در سال 2020 براساس پیشبینی
سازمان جهانی گردشگری، ضعیفترین کشورهای توریست پذیر در سال 2020 از طریق این
صنعت، بیش از 20 میلیارد دلار درآمد کسب خواهند کرد. دکتر شورایی در ادامه
صحبتهای خود با بیان این که پیشبینی اینکه کشورمان تا این سال چه میزان از این
صنعت درآمد کسب خواهد کرد، در عمل مقدور نیست، میگوید: «با توجه به جاذبههای
اکوتوریستی و تنوع اقلیمی ، درآمد بالاتر از 30 میلیارد دلار در سال 2020 برای
کشورمان دور از دسترس نیست.» این استاد دانشگاه با اشاره به پشتوانه غنی فرهنگی
و تاریخی کشور و موقعیت ممتاز و بیبدیل ایران از نظر جاذبههای اکوتوریستی و تنوع
اقلیمی و وجود آثار فرهنگی و تاریخی برای جذب گردشگران داخلی و بینالمللی میگوید:
«باید در زمینه اکوتوریسم که بعد از توریسم فرهنگی و مذهبی، سومین بخش مهم گردشگری
کشور است، برنامهریزی کنیم و اقداماتی اساسی و درخور شأن مردمان این سرزمین
پرافتخار، انجام دهیم.» دکتر شورایی این نکته را یادآور میشود که: «باید توجه
داشته باشیم که گردشگری در جهان معاصر به عنوان پدیدهای اجتماعی بسیار مهم،
دولتها را به برنامهریزی و تفکر واداشته و در اکوتوریسم گرچه جذاب است و
سرمایهگذاری زیادی نمیخواهد، اما چون با طبیعت سروکار دارد، نباید صرفا به آمار
مثبت از جمله رشد اقتصادی توجه داشت.» به او میگویم ولی همه به این مقوله به
عنوان بحثی درآمدزا مینگرند؟ در توضیح این مسئله میگوید: «موضوع در حال تجربه شدن
در برخی از کشورهای فقیر دنیاست که متاسفانه ورود گردشگر به این مناطق باعث شده است
مردم برای عایدی بیشتر کار اصلی از جمله کشاورزی را رها کنند و اراضی مرغوب جنگلی و
کشاورزی نیز به عرصههای تجاری و مسکونی تبدیل شود.» گزارش روز
|