انسان 250 ساله* (بخش هفتم) |
|
لاریجانی در نشست مشترک خبری با «ادواردو آجاهو» مطرح کرد
تأکید بر استفاده از ظرفیتهای ایران و غنا در مجامع بینالمللی |
|
درمکتب امام |
|
همیشه پای اسرائیل در میان است! |
|
مخبر دزفولی: سند سلولهای بنیادی آماده ابلاغ رئیسجمهور است |
|
جوانی: منسوبین بیت امام دیدگاه خود را به امام نسبت ندهند |
|
سخنگوی جبهه پیروان: مطالبه مردم حل مشکلات اقتصادی است نه رابطه
با آمریکا |
|
به جای انجام وظیفه قانونی دفاع ازآثار و مواضعحضرت امام(ره)
صورت گرفت اظهارات عجیب و عذر بدتر از گناه قائممقام موسسه نشر آثار امام(ره) |
|
چرخش خرازی در برابر توهین نعیمه اشراقی |
|
|
|
|
امامت در فرهنگ اسلام و در فرهنگ تشيع، تداوم نبوت است و وقتىكه نبى از ميان
مردم مىرود، چون جامعه بههرحال بايد پويندگى خودش را حفظ كند، آنكسىكه ضامن
راهبرى و پيشوايىِ اين كاروان است، به او مىگويند امام. در مجموع امام سه وظيفه به
عهده دارد، يا به تعبير ديگر بگوييم امامت درحقيقت سه شأن است، سه شغل است، كه بر
روىهم اين سه شأن و سه شغل مىتواند نمودار و نمايشگر مفهوم امامت باشد.يكى اين
است كه امام بايستى نمودار عينىِ مكتب باشد. يك مكتب براى اينکه خودش را تثبيت
بكند، خودش را در باورِ مردم و در باور تاريخ جا بدهد، كافى نيست كه فقط استدلال
كند، بايد نمونه عينى نشان بدهد؛ اين نمونه ـ عينى غير از جامعهاى كه بر اساس اين
مكتب ساخته مىشود ـ انسانهايى هستند كه بر مبناى اين مكتب ساخته مىشوند و امام
برترين اين انسانهاست. اين مطلب را درباره خود پيغمبر بگويم كه از زبان يكى از
زنان پيغمبر نقل شده؛ از آن همسر رسولالله پرسيدند كه درباره پيغمبر توصيفى بيان
كن، اخلاق پيغمبر را شرح بده. او در جواب گفت كه كانَ خُلقُهُ القُرآن، اخلاق
پيغمبر قرآن بود. همه آنچه را كه در قرآن بهعنوان لازمه ايمان، لازمه اسلام، لازمه
عبوديت خدا ذكر شده، انسان در پيغمبر مىديد؛ نمودار عينى مكتب كه مىگوييم يعنى
اين. امام بايد با وجود خود، با تلاش خود، با چگونگىِ زندگى خود، با تمام منشها و
شيوههايى كه از خود بروز مىدهد، نشان بدهد كه اسلام چگونه انسانى را مىخواهد
بسازد و اين درست همان چيزى است كه ما در ائمة شيعه مىبينيم. در زندگىِ همه امامان
ما، هم آن امامانى كه در صحنه پيكار و جهاد كشته شدند و به خون غلطيدند و هم
امامانى كه در صحنههاى ديگر و در وضعى ديگر زندگى كردند، اينها را اگر با آن
نگاهِ تازه، نه با آن ديد قديمىِ نادرستِ غلط، نگاه كنيم به زندگي شان، خواهيم ديد
كه نمودار كامل انسانِ اسلام بودند. اسلام را انسان مىتواند از مشاهده و مطالعه
زندگى على و حسن و حسين و بقيه امامان بشناسد. تمام ابعادى كه در شخصيت يك انسان،
ازنظر اسلام دخيل است در شخصيت اينها بود؛ هم از جنبه معنوى، هم از جنبه فكرى، هم
از جنبه عملى، هم در ميدان تلاش و مجاهده، هم در اخلاق و برخورد با انسانها و در
همه ابعادى كه براى يك انسان تصور مىشود، امامان شيعه نمودارهاى كامل بودند و
لذاست كه ما در زيارت جامعه كه زيارتى است كه خطاب به همه امامان شيعه آن را
مىخوانيم. خصوصيت دوم براى امام و آن شأن و وظيفهاى كه براى امام وجود دارد يا
بگوييم آن فلسفهاى كه براى امامت هست، اين است كه امام بايد ايدئولوژى را، آن
ايدئولوژىِ توحيدى را، تفكر اسلامى را، در تداوم زمان حفظ كند. وقتى پيغمبر آمد،
مكتب را آورد و بعد خود از ميان مردم رفت، راه براى تأويل و توجيه زياد است. شما
ملاحظه كنيد، در زمان حكومت اميرالمؤمنين سه جريان فكرى كه هر سه، خود را اسلامِ
واقعى مىدانستند، بر جوّ و بر ذهنيت جامعه اسلامى حاكم بود. يك جريان، جريان
معاويه است، يك جريان، جريان خوارج است و يك جريان، جريان اميرالمؤمنين است. اين سه
جريان در هيچجا باهم كنار نمىآيند؛ در هيچ مسئلهاى باهم توافق نمىتوانند بكنند
و لذا شما مىبينيد كه هر سه جريان در طول زمان، در تاريخ ماندند و همه مخالفِ هم،
حتى خوارج. هر سه اينها هم ادعاى اسلام مىكردند؛ يعنى معاويه بههيچوجه قبول
نمىكرد و گردنگير نمىشد كه اسلامى نيست، و خوارج بههيچقيمت قبول نمىكردند كه
اسلامِ على، اسلام واقعى و خالص است و آنها طرفدار اسلام نيستند؛ آنها هركدامى
مدعى بودند و البته جريان اميرالمؤمنين هم جريان مستقل خودش بود. چه كسى
مىتواند ايدئولوژى اسلام را تبيين كند، با خصوصيات و سؤالهايى كه در هر زمانى
مطرح مىشود، اين ايدئولوژى را تطبيق كند؟ در هر زمانى يك نوع سؤال وجود دارد. در
عهدِ تكنولوژىِ پيشرفته جديد كه همه روابط عالَم تحت تأثير اين تكنولوژى پيشرفته
قرار دارد، يقيناً مسائلى مطرح است كه در دورانهاى قبل، اين مسائل مطرح نبود و يك
مكتب پايدار و باثبات بايد بتواند به همه اين مسائل پاسخ بدهد. در دوران پيغمبر
وضع جامعه اسلامى با آنچه كه ما در دوران منصورعباسى مثلاً مىبينيم كه شرق و غرب
عالم زير نفوذ و سيطره اسلام بود، وضع مسائل اجتماعى و مسائل سياسى و اقتصادى و
غيرو تفاوتهاى فراوانى دارد.يك جامعه بايد بر اساس اسلام اداره بشود. اين جامعه يك
روز يك جامعة چندهزار نفرى يثرب است و يك روز يك جامعه چند ده ميليونى دوران منصور
يا هارون يا معتصم يا متوكل است و اين بايد با اسلام اداره بشود. چه کسي مىتواند
اسلام را حفظ كند كه از خلوصِ اسلام كاسته نشود و درعينِحال بتواند پاسخگوىِ به
تمام آن نيازها باشد؟ اين امام است. پس امام است كه مىتواند ايدئولوژى را تبيين
كند، تشريح كند، تطبيقِ با مسائل زمان كند، او را از انحرافها و كجيها حفظ كند.
شما مىدانيد اگر خط امامت شيعى در تاريخ اسلام نبود، يقيناً اسلامى كه امروز
ما داشتيم، اسلامى بود كه با اسلام واقعى فرسنگها فاصله داشت؛ هيچچيز از اسلام
نمىماند، آنقدرى كه دستهاى توطئهگر و همه آن غرضورزها و جاهلها عليه اين
اسلامِ واقعى كوشيدند. تمام دستگاههايى كه از اسلام خالص بهنحوى ضربت مىديد،
عليه اسلام توطئه كرد. هم دستگاههاى سياست، هم دستگاههاى روحانيتِ وابسته به
رژيمهاى جبار عباسى و اموى و هم افراد دُگم و جاهلى كه از اسلام جز ظواهرى را
نمىديدند؛ حتى اين گروه سوم. يعنى اگر چنانچه متوكل عباسى يا مروان اموى يا
عبدالملك بهخاطر فلان مصلحتِ سياسىِ خود لازم مىدانست كه فلان بخش از اسلام را
تحريف (1) بكند، فلان قاضى هم براى اينکه آقايى و رياست علمى و دينى و نزديكىاش به
دستگاه خلافت محفوظ بماند، او را در اين راه كمك مىكرد. اين دو جريان بههم
مىآميخت. جريان سوم، جريان مردم جاهل، مردم مقدسمآبِ دُگمِ بىخبر كه آنها هم
بهنوبه خود اسلام را تضعيف مىكردند؛ منتها نه با نيت بد، با نيت خوب. اين
دو شأن يا دو فلسفه براى امامت؛ و سوم، كوشش و تلاش و مجاهدت براى ايجاد يا ابقاي
جامعه و نظام اسلامى. مىدانيم كه دين اساساً براى اين نمىآيد كه فقط ذهن و عقيده
و باور كسانى را بهخود جلب كند. تفكر دينى فقط براى اين نيست كه عدهاى از مردم به
آنچه در دين هست، اعتقاد داشته باشند و براى اين نيست كه در عملِ شخصى، مردم از دين
تبعيت و پيروى كنند. دين براى اين مىآيد كه جامعهاى و نظامى طبق پيشنهاد خود
بسازد؛ دين مىآيد تا سيستم اجتماعى را عوض كند؛يعنى مىآيد حكومت را بهدست بگيرد،
قدرت سياسى و اجتماعىاى را كه جهتدهنده و سمتدهنده جامعه است، اين را در اختيار
بگيرد و انسانها را بهسويى كه سوى خداست و جهت خداست حركت بدهد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ * انسان 250ساله، تعبير حکيمانه و
هنرمندانه رهبر معظم انقلاب است از خط واحد زندگي ائمه معصومين، از رحلت پيامبر تا
ابتداي غيبت صغري که 250 سال بوده است. در اين قطعه، به ابعاد مقام «امامت» که
جايگاه ائمه معصومين بوده، پرداخته شده است. (1)راههاي تحريف: اگر قرار بود
احكام اسلامى و آيات قرآنى، همانطورىكه هست، براى مردم تبيين بشود، امكان ادامه
حكومت و زمامدارى و قبضه كردن قدرت براى اينها نبود. اين بود كه دست به تحريف
مىزدند؛ حالا تحريف را هم از چندين راه انجام مىدادند. يكىاش اين بود كه بعضى از
فقها و علما و محدثين و قرّا و چهرههاى موجّه و اينها را مىفريفتند و در كنار
خود نگاه مىداشتند، به آنها پول مىدادند يا آنها را مىترساندند،بعضى را با
طمع، بعضى را با ترس وادار مىكردند كه همان چيزى را كه مورد علاقه آنهاست در بين
مردم ترويج كنند. لذا شما اگر به تاريخ يكى دو قرن اول اسلام نگاه كنيد، يك منظره
عجيبى مىبينيد. اينقدر چهره معروفِ مقدس و باتقوا و باعِلم، انسان مىبيند، كه
اينها در خدمت حكام و زمامداران جور بودند؛ و يك احكام عجيب و غريبى را به نام
اسلام اينها به خورد مردم دادند. حالا ببينيد مثلاً از باب نمونه، اين چهجور
حكمى است كه يك عالمى اينجور بگويد كه خداى متعال و قرآن كه به ما گفتند از
اولىالامر پيروى كنيد، اين اولىالامر هر آن كسى است كه به هر وسيلهاى بر مردم
تسلط پيدا بكند. اين اولىالامر است. ولو با دغلبازى و حيله و شمشير و زور و قلدرى
و سر گردنه گرفتن، بالاخره بتواند بر مردم حاكميت پيدا كند؛ اين مىشود
اولىالامر!اين اينقدر نامعقول و نادرست است كه اگر به اسلام و به يك ريشه اعتقادى
و ايمانى مردم متصل نشود، براى كسى قابل قبول نيست. اما اينها آمدند اين را به
اسلام متصل كردند و ازاين گونه حرفها زياد زدند؛ كه در تاريخِ يكى دو قرن اول
اسلام، ازاين قبيل مطلب اليماشاءالله فراوان است.9/5/66
|
|
|
رئیس مجلس کشورمان با «ادواردو آجاهو» رئیس مجلس نمایندگان غنا دیدار و نشست
خبری مشترک برگزار کرد. علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی عصر دیروز با
«ادواردو آجاهو» رئیس مجلس نمایندگان غنا دیدار و گفتوگو کرد. رئیس مجلس در
ابتدای نشست خبری مشترک با همتای غنایی خود، با تأکید بر اینکه ایران و غنا دو
کشوری هستند که با یکدیگر زمینههای بسیار مناسبی از نظر همکاریهای سیاسی،
پارلمانی و اقتصادی دارند و با توجه به ذهنیت بسیار مثبت رئیس مجلس غنا، به نظر
میرسد همه این ظرفیتها میتواند فعال شود. لاریجانی در بخش دیگری از سخنانش
تصریح کرد: زمینههای بسیار مناسبی در کشور غنا وجود دارد که میتوان به عنوان
سرمایهگذاریهای مشترک به آن اندیشید همچنین امکانات بسیار خوب خدمات مهندسی در
جمهوری اسلامی ایران در بخشهای مختلف وجود دارد که میتواند در خدمت کشور غنا قرار
گیرد، ایران از گذشته هم در زمینه همکاریهای کشاورزی، با کشور غنا گامهایی
برداشته بود که این همکاریها میتواند توسعه یابد، در زمینه همکاریهای پارلمانی،
علائق دو کشور بسیار مثبت است و در این سفر ما مقدمات بحث برای همکاری بخشهای
مختلف دو پارلمان را مورد بررسی قرار دادیم و انشاءلله این پیوند در آینده غنیتر
خواهد شد. رئیس مجلس در ادامه سخنانش تصریح کرد: در دیدار با رئیس مجلس غنا بحث
کردیم که از ظرفیتهای یکدیگر در رایزنی در مجامع بینالمللی استفاده کنیم و فکر
میکنم سفر رئیس مجلس غنا با توجه به موضوعات مطرح شده، میتواند سفر پرباری باشد.
لاریجانی در پایان سخنانش در این نشست خبری تأکید کرد: امیدوارم پذیرایی ملت ایران
از آقای رئیس مجلس نمایندگان غنا و هیئت همراه وی باعث شود سفر او به ایران بسیار
دلپذیر باشد. به گزارش فارس در ادامه این نشست خبری «ادواردو آجاهو» رئیس مجلس
نمایندگان غنا نیز در سخنانی و در پاسخ به پرسش خبرنگار شبکه خبر گفت: ما امروز در
یک دهکده جهانی زندگی میکنیم و هیچ دولت یا کشوری نمیتواند به تنهایی موفق عمل
کند و همه کشورها نیازمند همکاری با یکدیگر هستند تا منافع ملی خودشان را تضمین
کنند. وی با اشاره به روابط خوب ایران و غنا افزود: این روابط تا کنون بیشتر در
سطح دولتی و اجرایی جریان داشته و ما از این به بعد میخواهیم روابط بین ایران و
غنا در سطح پارلمانی تقویت شود چون پارلمانها، مکانهایی هستند که نمایندگان واقعی
مردم در آنها حضور دارند و ما فکر میکنیم اگر روابط پارلمانی تقویت شود، در نتیجه
آن، روابط مردم دو کشور نیز گسترش مییابد. «ادواردو آجاهو» در بخش دیگری از
سخنانش تأکید کرد: از آنجایی که پارلمانهای ایران و غنا عضو مجامع بینالمللی
مانند IPU هستند میتوانند دو کشور در آنجا نیز به یکدیگر کمک کنند و فکر میکنم
این سفر باعث خواهد شد پارلمانها اطلاعات بیشتری از یکدیگر پیدا کنند و در نتیجه
آن در مجامع بینالمللی بتوانند حمایت بیشتری از یکدیگر داشته باشند.
|
|
|
تن دادن به ظلم حرام است ما میخواهیم عالم در صلح باشد. ما میخواهیم
همه مردم، همه مسلمین و غیرمسلمین همه در صلح و صفا باشند. لکن معنایش این نیست
که اگر یک کسی بخواهد بریزد در منزل یک کسی و تعدی کند، ما بگوییم که سر صلح داشته
باشید و تن بدهید به ظلم. همانطوری که ظلم حرام است، انظلام و تن دادن به ظلم هم
حرام است. آئین انقلاب اسلامی - ص 392
|
|
|
مجتبی اصغری* اخیرا در اغلب رسانههای داخل کشور با گرایش نزدیک به دولت
موجی علیه ماجرای افشای مفاد بسته پیشنهادی ایران به غرب در مسیر مذاکرات بر سر
پرونده هستهای ایران به راه افتاده است. عدهای به نحوی غیرقابل درک مذاکرات رسمی
و قانونی دولت را با جریان مکفارلین (ایران کنترل) مقایسه کردهاند و برخی دیگر
مقاله منتشر شده در المانیتور را دستمایه حمله به رسانههای داخلی قرار دادهاند.
حقیقت امر این است که با بررسی تک به تک استدلالات بیان شده در رسانههای وطنی در
خصوص «ضرورت» محرمانه باقی ماندن بستهای که خود طرفهای غربی به باز شدن آن در
مقابل دولت و رسانههای صهیونیستی اذعان داشتهاند، دستکم در جامعه نخبگان اقناعی
صورت نگرفته است. اتفاقا شاید بد نباشد در مورد چنین پنهانکاریهای بیموردی که
هیچ تناسبی با نوع دیپلماسی شفاف مورد ادعای تیم دولت ندارند «نظرسنجی» رسمی هم
صورت بگیرد! گاهی بد نیست به قول دکتر لاریجانی به دشمن بدبین هم باشیم و احیانا به
اهداف پشت پرده چنین بازی پنهانی که به واسطه مخالفت با آن، عقلای جامعه رسانهای
کشور مورد هجمه قرار میگیرند، نگاهی بیاندازیم. الف- بررسی تاریخی روند
دیپلماسی خارجی تیم فعلی وزارت خارجه و همچنین سلایق یکسان سیاسیون مورد علاقه آنها
خبر از واقعیاتی تلخ در معاملات پنهانی صورت گرفته در پشت پرده با طرفهای آمریکایی
- اسرائیلی دارد. بزرگترین پروژههای باند مشهور به نیویورکیها بدون کسب موافقت
مجلس و دولت و حتی بعضا شورای امنیت ملی اجرایی شده است فارغ از این که نتیجه اغلب
به جهت بیتوجهی آمریکاییها و افشای بیقانونی طرف ایرانی صددرصد موفقیتآمیز
نبوده است. اما هنوز هم کسی در وزارت خارجه در خصوص طرح «معامله بزرگ - Grand
Bargain - یا پذیرش معاهده منع جامع آزمایشات هستهای - CTBT - یا حتی مورد عجیب
قطعنامه 598 و مورد عجیبتر مک فارلین پاسخگو نیست! البته منظور از مطرح ساختن چنین
بحثی در موقعیت کنونی رواج باور بیاعتمادی نسبت به مذاکرهکنندگان وطنی نیست اما
به قول دکتر افروغ عرصه سیاست میدان اعتمادهای بیدلیل صددرصدی هم نباشد بهتر است.
کما این که خود تیم مذاکرهکننده نیز بارها به این مطلب اذعان داشتهاند که گوش
شنوا و دیده بینایی در برابر نهیب ملت و رهبری و نمایندگان مجلس دارند. در مورد
اخیر هم در شرایطی که دول غربی و شرقی محرم انگاشته شدهاند و تیم ایرانی نتوانسته
قید محرمانه بودن مذاکرات را به همتایان غربی خود اجبار کند تلاش برای عدم افشای
مفاد بسته پیشنهادی ایران در داخل کشور بیش از اندازه حساسیتبرانگیز است. پس
ناگفته مشخص است که کنترل کردن و کنکاش برای اطلاع از مفاد پیشنهادات طرف ایرانی؛
نه تنها به معنای ضدیت با منافع ملی نیست بلکه عین عمل به وظیفه میهنی نیز محسوب
میشود. ب- غرب تاکنون به قید محرمانه باقی ماندن مذاکرات ایران و آمریکا در
اغلب دورهها بیتوجه بوده است. سادهانگارانهترین شکل ماجرا این است که اسرائیل
را مقصر چنین افشاگریهایی قلمداد کنیم. مذاکرات ایران و آمریکا در سال 2003 که
اتفاقا توام با پیشنهادات بیشرمانهای همچون قول ایران به طرف آمریکایی به جهت دست
کشیدن از حمایت حزبالله لبنان و خلع سلاح تدریجی مجاهدان فلسطینی و عراقی و لبنانی
بود هم توسط رسانههایی چون واشنگتنپست و نیوزدی و نیویورکتایمز افشا شد! [1]
مذاکرات ایران و آمریکا در سال 2006 نیز که با واسطهگری سازمان پاگواش صورت گرفت
در همان سال توسط جفری باوتول مدیر پاگواش افشا شد! [2] جالب اینجاست که علیرغم
بیوفایی دلالان دون پایهای همچون تریتا پارسی و هوشنگ امیراحمدی یا دردسرسازی
سازمان نه چندان معتبری مانند پاگواش ارتباطات برخی مدیران و دیپلماتهای ایرانی با
این افراد و مراکز کماکان حفظ شده است! پس افشای موضوع بسته پیشنهادی ایران در چنین
شرایطی از جانب رسانه لابی صلح آمریکایی - اسرائیلی یعنی المانیتور نه تنها عجیب
نیست بلکه مسبوق به سابقه نیز هست. این میان استناد به منابع ایرانی میتواند به
هزار و یک علت صورت گرفته باشد و اصل بحث به کل انحرافی است. کما این که استناد
کیهان به رسانههای آمریکایی نیز به همین میزان عادی است! چه برسد به ال مانیتور که
مستقیم به شورای روابط خارجی آمریکا و بنیاد برادران راکفلر متصل است و اصولا برای
اطلاع از مفاد یک مذاکره رسمی هیچگاه دست به دامان کیهان باقی نمیماند! به قول
معروف تا واسطههایی مثل مدیران نایاک و شورای ایرانیان آمریکایی یا حتی
دیپلماتهای فراری مشتاق بازگشت به ایران وجود دارند نه کیهان بیخبر از مذاکرات
میماند و نه ال مانیتور! صحبت از روزگاری است که گری سیک علیرغم مدیریت آشکار
رسانههای زنجیرهای وطنی از مصاحبه کردن هفتگی با آنها و خوراکدهی رسمی ابایی
ندارد و هیچ نگران سوختن احتمالی واسطههای خود نیز نیست! تهیه خبر در چنین دورانی
نیازمند «دلار و ریال» هم نیست! شاید بهتر بود وزارت خارجه چانهزنی بر سر محرمانه
ماندن مذاکرات را ابتدا با رایان کراکر و سوزان مالونی و ری تکیه مطرح میساخت و
سپس یقه یک روزنامه نیمه دولتی را میگرفت! ج- سوال ما از مدیران محترم دستگاه
سیاست خارجی کشور این است که اگر همچون مذاکرات پنهانی یکی از مدیران مستعفی نظامی
در کنفرانس یونان با لورتها و یا معاملات صورت گرفته در ماجرای مک فارلین «پای
اسرائیل در میان نیست» چرا این اندازه تلاش برای مخفیکاری در داخل کشور صورت
میگیرد؟ چرا که اصل مذاکره با خود آمریکا دارای مجوز رسمی از ملت و مجلس و رهبری
است. ظاهرا براساس مفاد افشا شده هنوز بده بستان خلاف مصالح ملی نیز صورت نگرفته،
پس علت واهمه از طغیان افکار عمومی داخلی چیست؟ میماند علت «ذوقزدگی طرف غربی» که
فعلا توجیهناپذیر باقی مانده است! جالب اینجاست که هر چه کنجکاوی و حساسیت جامعه
به جهت آگاهی یافتن از علت ذوقزدگی غربیها بیشتر میشود حجم جنگ روانی و عملیات
رسانهای در داخل کشور نیز افزایش مییابد! د- چرا علیرغم استقبال بیشائبه طرف
اسرائیلی از موضوع مذاکره ایران و آمریکا، در داخل کشور تلاش میشود برداشتی سطحی
از عملیات فریب شخص نتانیاهو در سازمان ملل به عنوان مسئله اصلی، نمایش داده شود؟
پروژه مطرح ساختن اوباما به عنوان «ناجی بزرگ یهود» آشکارا توسط صهیونیستهای دست
چپی در آمریکا به محوریت آیپک و جیاستریت و در خود سرزمینهای اشغالی مطرح شد و
اتفاقا اوباما با طرح نقشه نجات اسرائیل از محاصره منطقهای در آمریکا به قدرت
رسید. چگونه است که اکنون در ایران تلاش میشود تحلیلهای مضحکی مانند تفرقهاندازی
میان هیئت حاکمه اسرائیل و آمریکا توسط تیم دیپلماسی خارجی ایرانی به خورد نخبگان و
مردم داده شود؟! آیا همه این تلاشها برای آشکار نشدن نقشه بزرگ اوباما - نتانیاهو
روی پرده جهانی رفته است؟ این میان چه کسی نقش شورای روابط خارجی آمریکا را که
مستقیما توسط بنیاد برادران راکفلر مدیریت میشود به عمد نادیده گرفته است؟
*دکترای علوم سیاسی و روابط بینالملل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]http://www.washingtonpost.com/wpdyn/content/article/2006/06/17/AR
2006061700727.html
[2]http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2009/01/090130-si-wkf-secretmeetings.shtml
|
|
|
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به تصویب نهایی سند سلولهای بنیادی،
اهداف کلان این سند را تشریح کرد. محمدرضا مخبر دزفولی دبیر شورای عالی انقلاب
فرهنگی، گفت: با تصویب نهایی سند سلولهای بنیادی در جلسه 737 شورای عالی انقلاب
فرهنگی، این سند آماده ابلاغ رئیسجمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی شد.
مخبر دزفولی افزود: این سند به معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور، وزارتخانههای
بهداشت، علوم، جهاد کشاورزی و مراکز تحقیقاتی کشور ابلاغ خواهد شد و امیدواریم با
الگو گرفتن از این سند، شاهد افزایش آثار و برکات جریان بزرگ علمی در این بخشها
باشیم. رئیس ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور گفت: این سند که از اسناد
ذیل نقشه جامع علمی کشور میباشد، در هشت ماده و نه تبصره تصویب شده و شامل مباحثی
مانند آینده علوم مرتبط با سلولهای بنیادی و فناوریهای گوناگون مرتبط با آن است و
امیدواریم با اجرای این سند علاوه بر ساماندهی به این بخش از علوم، حمایتهای
گوناگون مادی و معنوی از دانش سلولهای بنیادی افزایش یابد. عضو هیئت علمی
دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: به منظور اجراییسازی این سند، ستادی تحت عنوان«ستاد
توسعه علوم و فناوریهای سلولهای بنیادی» تشکیل خواهد شد، که وظیفه سیاستگذاری
اجرایی، راهبری، هماهنگی و ایجاد ارتباطات بین دستگاهی لازم برای گسترش فناوری و
صنایع دانشبنیان را در این حوزه در چارچوب این سند بر عهده خواهد داشت. وی
ادامه داد: این ستاد دارای یک شورا و دبیرخانه است و معاون علمی و فناوری
رئیسجمهور، رئیس و وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، نایب رئیس این ستاد هستند.
وی افزود: شورای عالی انقلاب فرهنگی وظیفه سیاستگذاری، هماهنگی و نظارت کلان بر
اجرای این سند را بر عهده دارد و ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور نیز مسئول
رصد اجرای این سند است و بازنگریهای لازم در سند و گزارش کلان مربوط را در فواصل
زمانی مشخص به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه خواهد کرد. وی ادامه داد: اهداف
کلان سند سلولهای بنیادی شامل پنج محور به قرار زیر است: 1- خوداتکایی در مواد
اولیه، تجهیزات آزمایشگاهی بهویژه مواد مصرفی، حیوانات آزمایشگاهی و ارائه خدمات
درمانی، به گونهای که تا 90 درصد از ارزش این گونه مواد در کشور قابل تولید باشد.
2- تولید ثروت ملی از طریق به کارگیری علم و فناوری سلولهای بنیادی و فرآوردههای
آن در درمان بیماریهای مختلف به گونهایکه 2 درصد از ارزش بازار جهانی مرتبط با
سلولهای بنیادی متعلق به جمهوری اسلامی ایران باشد. 3- دستیابی به استقلال و
خودکفایی در انواع بانکهای سلولی ملی مرتبط، از قبیل بانک بند ناف، مزانشیمی و
القا شده. 4- مشارکت بخشهای غیردولتی در تحقیقات، توسعه فناوری و تولید ثروت با
حفظ نقش سیاستگذاری و نظارتی دولت به طوری که حداقل 20 درصد از مراکز سلول درمانی
مجاز از بخش غیر دولتی باشند. 5- تولید دانش و فناوریهای نوین تا ارتقا به رتبه
دهم دنیا از نظر کمی و کیفی و نشر مقالات در مجلات بسیار معتبر، از اهداف کلان سند
سلولهای بنیادی است.
|
|
|
کارشناس مسائل سیاسی تاکید کرد: کسانی که این روزها مطالبی را به امام نسبت
میدهند در گذشته آشکار کردهاند نوع نگاهشان به مقوله آمریکا متفاوت از امام
است. یدا... جوانی کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به مطلب فوق درباره برخی
اظهارنظرها درباره مذاکره با آمریکا و مسئله حجاب به نقل از امام خمینی گفت: این
نوعی جفا به امام است که افرادی در حالی که نگاه متفاوتی از نگاه امام(ره) به
آمریکا داشتند، بخواهند نگاه خود را به عنوان نگاه امام بیان کنند چرا که تحریف
بیانات امام(ره) است از این رو افراد باید این شجاعت را داشته باشند که بگویند امام
به این دلایل چنین اعتقادی داشتند و ما در اینجا نگاه متفاوتی نسبت به امام داریم
اما اینکه افراد بخواهند نگاه خود را به نگاه امام نسبت دهند و بگویند نگاه امام
اینگونه بود و اهداف سیاسی خود را از این کار دنبال کنند جفا به امام است. وی به
فارس گفت: منسوبین به بیت امام و کسانی که از خانواده بیت امام به حساب میآیند
باید این شجاعت را داشته باشند و بگویند در این خصوص دیدگاه ما این است و دیدگاه
امام چیز دیگری بود، این امر پذیرفته شدهای است که هر فردی میتواند دیدگاههای
خود را داشته باشد اما اینکه بگویندامام در خصوص موضوعاتی مثل حجاب چه نگاهی داشتند
و دیدگاه خود را به ایشان منتسب کنند نوعی تحریف بیانات امام(ره) و ظلم به امام است
و مردم اینجا واکنش نشان خواهند داد.
|
|
|
سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری تاکید کرد نباید اینگونه اندیشید که ارتباط
با ایالات متحده آمریکا منجر به بهبود اوضاع و گلستان شدن وضعیت معیشتی مردم
میشود. سید کمال سجادی سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری با اشاره به تلاش
برخی فعالان سیاسی و رسانهای برای گره زدن رابطه با آمریکا به مشکلات معیشتی مردم،
گفت: معتقدم در رابطه با ایران و آمریکا باید براساس واقعیت اظهار نظر کرد. بین این
دو کشور واقعیتهای تلخی وجود دارد. متاسفانه طرف مقابل که آمریکا است، از اول
انقلاب تا به امروز ما را تحریم و اموال ایران را آزاد نکردهاند. بنابراین تا وقتی
که حقوق مردم ایران از سوی این کشور پذیرفته نشود و آنها اموال ما را برنگردانند،
اصلا نمیتوان درباره رابطه با آمریکا صحبت کرد. وی با بیان اینکه مقام معظم
رهبری اشراف کاملی به سیاست خارجی دارند، اظهار داشت: ایشان و مسئولان بلندپایه از
منافع کشور حمایت خواهند کرد و نمیگذارند حقوق مردم نادیده گرفته شود. باید سوال
کرد که آیا ارتباط با آمریکا باعث حل مشکلات معیشتی مردم میشود؟ در حال حاضر مردم
آمریکا با هیچ مشکلی روبه رو نیستند؟ حضور آمریکا در عراق و افغانستان به کجا
انجامید؟ سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری تاکید کرد: امروز ایران علیرغم
تحریمها توانسته قدرت و توانایی بالایی در منطقه به دست آورد. به همین جهت نباید
اینگونه اندیشید که ارتباط با ایالات متحده آمریکا منجر به بهبود اوضاع و گلستان
شدن وضعیت معیشتی مردم میشود. سجادی در ادامه با بیان اینکه برگزاری یک نظرسنجی
با این استدلال غلط که رابطه با آمریکا ارزانی در پی خواهد داشت امری بیفایده و
بیارزش است، افزود: تحت عنوان نظرسنجی، مغالطه انجام میشود. الان مطالبه مردم حل
مشکلات معیشتی و نه ارتباط با آمریکا است از این رو ما در داخل با ظرفیتها و
امکاناتی که در اختیار داریم میتوانیم این مشکلات را در جهت بهبود وضعیت اقتصادی
کشور برداریم. وی در گفت وگو با تسنیم تصریح کرد: با نظرسنجی که برگرفته از
مغالطه و فریبآمیز است فقط فضاسازی کاذب و امیدپروری واهی در جامعه ایجاد میشود
که اصلا به نفع اقتصاد کشور نیست. ما باید براساس واقعیتها سخن بگوییم، آیا
واقعیت ارتباط با آمریکا است؟
|
|
|
در پی بالا گرفتن موج انتقادات «خانوادههای معظم شهدا، نمایندگان مجلس و
رسانهها» نسبت به رایج شدن بیان برخی خاطرات غیرمستند و توهینآمیز از سوی برخی
جریانات درباره حضرت امام(ره)، قائممقام مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام مدعی شد
منتقدین افراطی هستند و حق شکایت از آنها برای موسسه محفوظ است! با وجود تذکر
سیدحسن خمینی به نعیمه اشراقی حمید انصاری، در پی انتقاد گسترده «خانواده شهدا،
نمایندگان مجلس، رسانهها» مبنی براینکه جریانی درحال حاضر به بهانه نقل خاطرات،
روایاتی توهین آمیز و خلاف واقع از امام (ره) را منتشر میکنند، مدعی شد: این
افراد را جریانهای افراطی تشکیل میدهند و برای مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، حق
شکایت قائل شد. بخش هایی از توجیهات قابل تامل حمید انصاری از وقایع اخیر به
شرح زیر است: نحوه انتشار این خبر و سلسله مطالبی که در ادامه آن از پنجشنبه
گذشته (4 روز اخیر) در مجموعه ای از چند سایت، خبرگزاری و روزنامه وابسته به یک
جریان خاص سیاسی منتشر شد، صورت مسأله را عوض کرد و این اهانت فیس بوکی بهانه ای شد
برای طراحی سناریویی دیگر. پخش خبر انتشار این مطلب سخیف و موهن - که انتشار آن
هیچ نسبتی با موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام نداشته است - سوژه ای شد برای
جریانی افراطی تا هجمه ای همه جانبه و گسترده را علیه این موسسه سازمان دهی کنند و
از این ناحیه افکار عمومی را نسبت به نهادی که با نظر و حکم خاص حضرت امام تأسیس
شده است، بدبین نمایند. برخلاف آنچه که در چند رسانه خاص القا شده است بیت شریف
حضرت امام و یادگار امام و موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام نه تنها نسبت به این
واقعه «بی تفاوت» نبوده است بلکه به محض اطلاع، با حساسیت فراوان موضوع را تعقیب
کرده و با آن برخورد نموده است. سلسله خبرها و گفتگوها و مطالبی که از بعد از
ظهر روز پنجشنبه و در ایام تعطیل موسسه تا به امروز توسط این خبرگزاری و چند سایت و
خبرگزاری و یکی دو روزنامه همسوی با آن به صورتی کم سابقه و پیاپی تولید و و انتشار
یافته است باعث شده تا سمت و سوی مطالب به حمله علیه موسسه نشر آثار امام تبدیل
شود؛ موسسه ای که نه تنها هیچ ارتباطی با نشر این مطلب نداشته بلکه به محض اطلاع به
طور جدی با آن برخورد کرده است. مؤسسه یک حزب و تشکل سیاسی نیست که طبق مقتضای
سیاست و خواسته جریانهای سیاسی با افراطیون همصدا شود و هر روز علیه این و آن
بیانیه بدهد. همچنین مؤسسه یک نهاد قضایی که وظیفه اش محاکمه و صدور حکم و اجرای آن
باشد نیست. برای یکایک اتهام ها و مطالب خلاف واقعی که در این ایام از سوی
مغرضان منتشر شد ناگفته های مستند و مدارک فراوانی داریم، اما – ضمن محفوظ بودن حق
شکایت موسسه - بازگویی آن را خلاف اقتضای امروز جامعه می دانیم.
|
|
|
صادق خرازی که یادداشتی اعتراض آمیز به توهین نعیمه اشراقی منتشر کرده بود، از
موضع قبلی خود عقب نشینی کرد. پس از آنکه صادق خرازی سفیر سابق کشورمان در
سازمان ملل و کشور فرانسه و معاون ستاد تبلیغات جنگ در دوران دفاع مقدس و مشاور
ارشد محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری، یادداشتی معترضانه به توهین نعیمه اشراقی
منتشر کرد، با حذف یادداشت قبلی و درج مطلبی جدید از موضع پیشین خود عقب نشست.
خرازی در یادداشت جدید نوشته است؛ «لحظاتی قبل خانم نعیمه اشراقی با من تماس
گرفتند وگفتند ، من هرگز چنین کاری نکردم و با فیس بوک و نام جعلی دیگری این اقدام
صورت گرفته است و همچنین تاکید کردند برادر همسرم که فرزند مرحوم آیت الله طاهری
اصفهانی است از شهدا و خانواده همسرم نیز از خاندان معظم شهدا هستند و من خاک کف
پای شهیدانم و هرگز بهخودم اجازه نمی دهم چنین جسارتی آن هم من که نوه حضرت امام
هستم به امام وآرمان های امام و شهیدانمان بکنم. با توضیحاتی که سرکار نعیمه
خانم اشراقی دادند وظیفه شرعی و اخلاقی من است که حمل بر صحت کنم و توضیحات ایشان
را بر هر نکتهای دیگری رجحان دهم! امیدوارم همه ما پاسدار فضیلت ها و آرمان
شهیدانمان باشیم و خود را متعهد بدانیم که شهیدانمان سرچشمه بزرگواری و وحدت ملت
ایران هستند.» عقب نشینی خرازی در حالی است که وی پیش از این در اظهارنظری محکم
و معترضانه گفته بود؛ «هم حال جسمی من بهم ریخته و هم حال روحیام! جمعی از
فرزندان شهیدان که پدران ایشان یاران ودوستان هم سنگر دوران دفاع مقدس بودند و
گهگاه من را نیز عمو خطاب می کنند طی دو روز گذشته با من تماس گرفتند و خشم و
دلخوری خود را از اهانت خانم نعیمه اشراقی بیان می کردند . برخی بهخاطر نسبت
خانوادگی و برخی بهخاطر ارتباطاتم، با من تماس می گرفتند و به شدت از اهانت به
ناموس شهیدان که ناموس ملت بزرگ ایران هستند، گلایه می کردند. من نمی فهمم که
چرا عدهای اینگونه بی پروا برای محبوبیت خویش و مقبولیت خود، حضرت امام را له
میکنند و خانواده شهدا را به استهزاء می کشند. فرزند یکی از شهیدان والا تبار
این سرزمین می گفت اگر یکی از مردم عادی و یا حتی یکی از همین خانواده شهدا به امام
و شهداء اهانت میکرد حتما چند سالی برایش حبس می بریدند، من اگر چه علاقهای به
حبس و زندان برای هیچ فردی با هر نظر و دیدگاهی ندارم ، ولی معتقدم نبایست به صرف
بستگی به حضرت امام از روی امام عبور کنند و مرکز نشر و حفظ آثار امام بهجای آنکه
دیده بان مردم باشد بایست دیده بان خود اعضای بیت باشد که با نام حضرت امام (ره)
برای خود مشروعیت و با حرفهای بیمنطق و شبهروشنفکری، برای خود محبوبیت خلق کنند
. این مرکز بایست نخست نسبت به خودی ها و رفتار و سکناتشان حساسیت نشان دهد و
بعد به گروههای سیاسی ! این اتفاق خیانت به امام (ره) و جنایت علیه شهیدان و
نامردی به بزرگ مردی است که همه مشروعیت احترام اعضای بیت معظم له ، از آن اوست .
دوستان چرا 8 سال گرفتار شبه انقلابیون و شبه اصولگرایانی شدیم که فقط شعار دادند و
رفتند ، هیچ می دانیم بیتفاوتیمان در دوران اصلاحات به ارزشها و اصول امام باعث
شد تا بدخواهان و فرصت طلبان از اصلاحات سوءاستفاده کنند؟ امیدوارم با یک معذرت
خواهی خشک وخالی نخواهند این کثافت کاری را ماست مالی کنند ، و بزرگان بیت حضرت
امام رضوان الله علیه موضع منطقی وجدی بگیرند.» چرخش خرازی در حالی است که حضرت
امام(ره) متعلق به ایشان و انصاری و اشراقی و سایر اشخاص نیست که بخواهند در برابر
توهین به حضرتشان تصمیم به اعتراض یا گذشت بگیرند.
|
|