(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 30 مهر 1388- شماره 19492
 

تلون مزاجي و دوري از حق
رعايت اخلاق كاسبي
آسيب شناسي انتقاد
لزوم اصلاح الگوهاي آموزش قرآن
تپش قلم



تلون مزاجي و دوري از حق

قال الامام علي (ع): ان الله تبارك و تعالي يبغض من عباده المتلون، فلاتزالوا عن الحق.
امام علي(ع) مي فرمايد: خداي متعال، بندگاني را كه هر روز رنگ عوض كنند دوست ندارد، پس ازحق منحرف نشويد. (1)
1- بحار الانوار، ج 1ص 105

 



رعايت اخلاق كاسبي

درايامي كه علي (ع) زمامدار كشور اسلام بود اغلب به سركشي از بازارها مي رفت و گاهي به مردم تذكراتي مي داد. روزي آن حضرت ازبازار خرما فروشان گذر مي كرد، دختر بچه اي را ديد گريه مي كند،ايستاد و علت گريه اش را پرسيد. آن دختر درجواب گفت: آقاي من يك درهم به من داد تا خرما بخرم. من از اين كاسب خرما خريدم و به منزل بردم ولي نپسنديدند، الان خرما را آورده ام كه پس بدهم، قبول نمي كند. حضرت علي (ع) به مرد كاسب فرمود: اين دختر بچه خدمتكار است و از خود اختياري ندارد. شما خرما را بگير و پولش را برگردان.
مرد ازجا حركت كرد و در مقابل كسبه و رهگذرها با دست هاي خود به سينه علي (ع) زد كه او را از جلوي دكان رد كند. كساني كه ناظر جريان بودند به او گفتند: چكار مي كني؟ اين اميرالمومنين (ع) است. مرد خود را باخت و رنگش زرد شد، فوراً خرماي دختر بچه راگرفت وپولش را داد. ثم قال يا اميرالمومنين: ارض عني. قال ما ارضاني عنك ان اصلحت امرك. پس گفت يا اميرالمومنين مرا ببخشيد و از من راضي باشيد فرمود: چيزي كه مرا از تو راضي مي كند اين است كه روش خود را اصلاح كني و رعايت اخلاق و ادب را بنمايي(1).

 



آسيب شناسي انتقاد

پرسش:
فرايند انتقاد سازنده يا نقد منصفانه كه براي رشد، تعالي وتكامل فرد وجامعه اسلامي يكي از ضرورت ها و اولويت هاي اصلي به حساب مي آيد ازچه آفات و آسيب هايي برخوردار است؟
پاسخ:
هر پديده مثبتي در معرض آفت و خطر قرار دارد و انتقاد نيز از اين قاعده مستثنا نيست. اگر از انتقاد به شكل غيرصحيح استفاده شود و يا از مسير اصلي منحرف گردد، كارايي خود را از دست خواهد داد و به عنصري منفي، مخرب و ويران گر مبدل خواهد شد. اگر باغباني، در تهيه بذر و آب و كود اهتمام ورزد ولي به آفت ها توجه نكند، محصول خود را از دست خواهد داد. پس شناخت جنبه هاي منفي انتقاد كمتر از شناخت جنبه هاي مثبت آن نيست. اين آفت ها بعضي به انتقادگري آسيب مي رسانند و بعضي به انتقادپذيري، كه ما در اين جا آنها را به صورت كلي مي آوريم. مهم ترين آفات انتقاد سالم بدين شرح است:
1- سخت گيري در انتقاد: استفاده از روش هاي دستوري و آمرانه در انتقاد، با فلسفه آن منافات دارد و باعث دل زدگي، نفرت و بي توجهي افراد مي شود. سبك و شيوه هدايت قرآن، پرهيز از اكراه و اجبار است. قرآن مجيد پيامبر(ص) را فقط تذكردهنده مي داند، نه سلطه گر: (لست عليهم بمصيطر)(غاشيه 21) سخت گيري و تحميل در منطق پيامبر(ص) راه نداشت بلكه با رفق و مدار به وظيفه تبليغي خود مي پرداخت و مي فرمود: خداوند مرا مبلغ فرستاده است، نه آزاردهنده و سخت گير (كنزالعمال، ج3، ص 33) آن حضرت به ياران خود نيز توصيه مي كرد:
بر مردم آسان بگيريد و سخت مگيريد و نويد دهنده باشيد و در آنان نفرت ايجاد نكنيد. (همان، ص 37)
البته سخن فوق به معناي تسامح و تساهل و بي توجهي به امور مسلمانان نيست، چرا كه در مطالب پيش گرفته، انتقاد و ابلاغ سخن حق را از جمله وظايف ديني و انساني آحاد جامعه دانستيم و غفلت از آن را تضييع حقوق ديگران قلمداد كرديم. پس در عين حال كه وظيفه الهي حكم مي كند انسان از لغزش ها بي تفاوت نگذرد بايد به انتخاب و اختيار ديگران احترام قائل شود و آن را تخطئه نكند. در تاريخ آمده است كه وقتي پيامبر اكرم(ص) معاذبن جبل را براي دعوت و تبليغ مردم به يمن فرستاد به او چنين توصيه كرد: تو براي تبليغ اسلام مي روي و اساس كارت بايد تبشير و مژده و ترغيب باشد. كاري بكن كه مردم مزاياي اسلام را درك كرده و از روي ميل و رغبت به اسلام گرايش پيدا كنند. البته پيامبر(ص) به او نفرمود: انذار نكن، چون انذار جزء دستورات قرآن است. نكته اي كه پيغمبر اكرم(ص) به آن اشاره كرد اين بود كه «بشر و لا تنفر» كاري نكن كه مردم را از اسلام فراري دهي و متنفر كني. (سيري در سيره نبوي، ص 209)
ادامه دارد

 



لزوم اصلاح الگوهاي آموزش قرآن

رضا نباتي
اصلاح الگوي مصرف منحصر به منابع انرژي مانند آب، برق و گاز و... نيست، بلكه بازنگري در شيوه هاي آموزشي نيز مي تواند جلوي هدر رفتن وقت معلمين و متعلمين و هم چنين بسياري از اعتبارات را بگيرد؛ از آن جمله مي توان به اصلاح شيوه هاي آموزش قرآن كريم در كشور اشاره كرد. اميداست اين نوشته بتواند نقشي هرچند كوچك اما مفيد و اثربخش در اصلاح روش هاي آموزش و شيوه هاي تدريس قرآن كريم كشور ايفا كند. اينك با هم مطلب را از نظر مي گذرانيم:
1- بازنگري در مباني آموزش و فعاليت هاي قرآني كشور
كمتر از يك قرن است كه در ايران يك ظلم تاريخي درباره آموزش قرآن رخ داده است و مهم ترين عامل مهجوريت قرآن در ايران شده است. و آن مسأله اين است كه در اغلب آموزش ها و فعاليت هاي قرآني اعم از آموزش روخواني، روان خواني، تجويد، صوت و لحن، وقف و ابتدا و... به قرآن آموزان گفته ايم «بخوان و نفهم»؛ درحالي كه اگر ادبيات يك صد سال پيش و قبل از آن را ببينيم، وجود يك ادبيات قرآني را در تار و پود فرهنگ مكتوب فارسي آن دوران، به عيان مشاهده مي كنيم.
به راستي چه كسي گفته است كه عموم مردم بايد قرآن را با لهجه عربي، همراه با صوت و لحن و رعايت قواعد تجويدي و حتي تلفظ حروف بخوانند، درحالي كه حتي يك كلمه از آن چه را مي خوانند نفهمند و بهره و حظي از آن چه مي خوانند نبرند؟ و آيا همه مردم مي توانند و علاقه مند هستند كه حافظ و قاري قرآن بشوند كه جلسات قرآن ما از همان ابتداي حركت، اين هدف خاص را نشانه رفته اند؟ اغلب اوقات اصول، اهداف، رويكردها و كليات آموزش ها و فعاليت هاي قرآني مفروض گرفته شده و بي آن كه توجه جدي به مسأله برنامه ريزي آموزشي و درسي بشود، فعاليت هاي پرهزينه ولي كم بازده صورت مي گيرد و در آخر خستگي را برجان مربي و قرآن آموز برجاي مي گذارد.
به عنوان مثال فقدان شناخت لازم مدير مدرسه و معلم از اهداف، اصول و رويكردهاي آموزش قرآن در هر يك از دوره ها و پايه هاي تحصيلي باعث مي شود تا نظام آموزشي در مقاطع تحصيلي به اهداف و استراتژي هاي قصد شده دست پيدا نكند. اين كه:
- هدف از آموزش در هر يك از پايه هاي تحصيلي چيست و دانش آموزان در پايان سال تحصيلي بايد به چه توانايي هايي دست پيدا كنند؟
- اين كه تعريف ما از هر يك از اهداف قصد شده چيست؟ مثلاً منظور ما از توانايي روخواني چيست و چه تفاوتي با روان خواني دارد؟
- در آموزش قرآن بايد به چه رويكردهايي توجه كرد؟
- چه اصولي بر اين برنامه درسي حاكم است؟
- الگوهاي مناسب تدريس كدامند؟
- معلم بايد حائز چه حداقل هايي از صلاحيت هاي علمي و حرفه اي در زمينه آموزش باشد؟
- نقش مديريت، نظارت بر حسن اجرا در ارتقاء آموزش چقدر بايد مورد توجه قرار گيرد؟
- والدين چه نقشي در پيشبرد برنامه درسي دارند؟
- معلم و مدير و والدين خودشان چقدر با قرآن انس دارند؟
اين ها عناصر يك برنامه درسي و آموزشي هستند كه به مثابه دانه هاي تسبيح بايد با يك نخ ارتباطي به هم وصل باشند. بدون ارتباط هر يك از اين عناصر با كل مجموعه، آموزش به همان اندازه داراي افت خواهد بود. براي حل اين مشكل اساسي، بايد «فلسفه آموزش قرآن در ايران» تعريف و تبيين شود.
2- توجه به فرهنگ آموزش قرآن
امروزه در دنيا و مخصوصا كشورهاي پيشرو به مقوله آموزش به عنوان يك رويداد فرهنگي نگاه مي شود. توجه به فرهنگ آموزش قرآن در كشورهاي مشرق زمين يك نياز اساسي است؛ زيرا كه اين كشورها از جمله ايران، بسياري از رفتار و حتي افكار خود را از فرهنگ ديني و مذهبي، ادبيات، عرفان خود به دست مي آورند. بي توجهي به فرهنگ سازي در امر آموزش و يادگيري باعث مي شود كه تعليم و تربيت از عمق لازم برخوردار نباشد و به مرور كاركرد خود از دست بدهد. اساس موفقيت پيامبر اعظم(ص) و بزرگان ديني و هم چنين آيات روح بخش قرآن توجه ويژه به عامل فرهنگ سازي است.
به عنوان مثال به موارد زير مي توان اشاره كرد:
1- شما كودك خود را براي يادگيري نماز به مسجد يا مدرسه مي فرستيد. او در مدت كوتاهي با صحيح خواني، فصيح خواني، تلفظ حروف خاص عربي، ترجمه عبارات نماز، آداب و شرايط و احكام عملي نماز آشنا مي شود، اما اين كودك در اين آموزش ها به اين مسئله نمي رسد كه بايد در طول زندگي خود نماز بخواند. از شما مي پرسم آيا اين آموزش موفق بوده است؟
2- خداي رحمان در سوره جمعه،
آيه2 مي فرمايد: هوالذي بعث في الاميين رسولا منهم يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمه و ان كانوا من قبل لفي ضلال مبين در اين آيه و آيات مشابه به پيامبر اكرم(ص) گفته شده است تا او قبل از آن كه كتاب و حكمت را به ديگران بياموزد، خود تلاوت كننده قرآن باشد (يتلواعليهم آياته).
از شما مي پرسم: - آيا عموم شهروندان مسلمان كشور ما، از انس دائمي با قرآن برخوردار هستند؟ آيا از رجال سياسي و فرهنگي مملكت گرفته تا معلمان و مديران مدارس و اولياي دانش آموزان ارتباط و انس روزانه با قرآن كريم دارند؟ فراموش نكنيم همه ما از آن جهت نماز خوان شديم كه از همان دوره طفوليت چشم خود را باز كرديم و پدر و مادرمان را مشغول نماز ديديم؛ پدر و مادر خود را مشغول خوردن سحري ديديم، درحالي كه راديو دعاي سحر را زمزمه مي كرد، پس همه ما روزه گير شديم. از شما مي پرسم كودكان ما چند بار ما را مشغول خواندن قرآن ديده اند؟
اجراي طرح تلاوت نور در مساجد كشور از طرح هاي موفقي است كه در راستاي ايجاد فضاي مناسب براي انس دائمي و روزانه مردم با قرآن كريم نقش موثري دارد و بايد مورد توجه و تعميم قرار گيرد؛ و يا مراسم قرآن آغازين مدارس در فضا سازي قرآني مدارس اثر چشم گيري مي تواند داشته باشد. اين مهم به برنامه ريزي نياز دارد.
«ثبت ثم النقش»
هر ساله اعتبارات ميليوني و ميلياردي صرف آموزش عمومي قرآن كريم در جامعه مي شود. منظور از آموزش هاي عمومي، آموزش روخواني و روان خواني قرآن كريم است. مثلا آموزش و پرورش در طول سال هاي متمادي براي معلمان آموزش روخواني و روان خواني قرآن كريم برگزار كرده است؛ يا آموزش عالي براي دانشجويان فوق ديپلم تا فوق ليسانس يك واحد آموزش روخواني به عنوان پيش نياز برگزار مي كند. و يا نهضت قرآن آموزي در قالب موسسات متعدد قرآني اقدام به تشكيل كلاس هاي آموزش روخواني قرآن مي كند. ارگان ها و سازمان هاي دولتي و تشكل ها و موسسات قرآني مردمي نيز همين كار را انجام مي دهند.
در جامعه ما اين گونه فعاليت ها، كارهاي خوبي به شمار مي رود، اما از شما مي پرسم: آيا واقعا مشكل مردم ما اين است كه قرآن بلد نيستند؟ و يا اساسا مردم قرآن نمي خوانند؟...
اين يك واقعيت است كه مردم با اين كه خود را به حقيقت مدافع و جان نثار قرآن مي دانند اما قرآن نمي خوانند؛ مقام معظم رهبري درهمين زمينه مي فرمايند: «واقعيت تلخ اينجاست كه قرآن هنوز در جامعه ما يك امر عمومي نشده است. همه به قرآن عشق مي ورزند، احترام مي كنند، اما عده كمي همواره آن را تلاوت مي كنند و عده كمتري در آن تدبر مي كنند.»
و بايد گفت كه: متاسفانه تعداد كمتري به آن عمل مي كنند!
چه بايد كرد؟
مقام معظم رهبري دركنار اين واقعيت تلخ، حقيقت شيريني را بيان فرموده اند: «اگر تحصيل كرده ها و فرهيختگان كشور روزي يك صفحه قرآن با توجه به معنا بخوانند و در آن تدبر كنند، غوغايي در كشور برپا مي شود، اين كار به فرهنگ سازي و تدبير نياز دارد.» ايشان اين جمله را در ديدار با اعضاي محترم شوراي عالي انقلاب فرهنگي درسال1386 فرمودند كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي درباره اين مطالبه به حق مقام معظم رهبري، چه تدابيري انديشيده است؟ نياز به مجال ديگري دارد (1)
همانطور كه گفته شد براي آموزش عمومي قرآن كريم در كشور هزينه هاي فراواني مي شود اما با كمي دقت و توجه متوجه مي شويم كه اگر اين نوع آموزش ها مبتني بر هدف ايجاد انس مستمر با قرآن كريم نباشد، ازاساس زائد و موجب حيف و ميل اعتبارات دولتي مي شود، زيرا شما نمي توانيد يك نفر ايراني را پيدا كنيد كه با عموم قواعد نياز خواندن ساده قرآن آشنايي نسبي نداشته باشد.
3- چگونه قرآن بياموزيم؟
رهبر معظم انقلاب اسلامي در اولين روزهاي ماه مبارك رمضان 68 سه اشكال را به فعاليتهاي قرآني كشور وارد دانستند، از آن جمله فرمودند: «قرآن را نه براي ختم كردن و به اتمام رساندن و نه براي نكته برداري و استفاده از آن در سخنراني ها، بلكه براي دل خود بخوانيم و مانند كسي كه براي يافتن داروي درد خود به داروخانه مي رود، دنبال دواي دردهايمان در قرآن باشيم. هدايت ثمره قرآن است.»
آموزش روخواني و روان خواني صرف و يا كلاس حفظ قرآن يا آموزش قرائت هريك به تنهايي نمي تواند پاسخگوي نيازهاي مختلف دانش آموزان و فراگيران باشد. امروزه نظريه «هوش هاي متكثر» ثابت مي كند كه يادگيري يك مطلب در افراد مختلف از راههاي متعددي صورت مي پذيرد. «هركسي از ظن خود شد يار من» بنابراين آموزش قرآن كريم نيز از اين قاعده مستثني نيست. پس مي توانيم به جاي اين كه مراتب آموزش قرآن را در طول هم ببينيم؛ درعرض و كنار هم ديده شود تا به وسيله اين كار ضمن ارائه پاسخ مثبت به نيازهاي متعدد مخاطبان، بر جذابيت آموزش نيز افزود. در اين شيوه از آموزش، جامعيت قرآن كريم مدنظر است. هدف آموزش جامع قرآن دستيابي آحاد مردم به سواد قرآني است.
سواد قرآني چيست؟
امروزه حدي از دانش و مهارت را در همه حوزه هاي علمي و معرفتي، براي عموم لازم مي دانند. اين حد را سواد و محروميت از آن را «بي سوادي» مي نامند؛ و علاوه بر سواد خواندن ونوشتن، اصطلاحاتي هم چون سواد بهداشتي، سواد ارتباطات و اطلاعات، سواد رياضي، سواد علمي- فناورانه و... رايج است.
اكنون با اين سؤال روبه رو هستيم كه با توجه به اهميت و ضرورت تربيت اسلامي و نقش يگانه قرآن كريم دراين تربيت، آحاد جامعه بايد از قرآن كريم چه سهم و حظي داشته باشند تا بتوان آنان را از سواد قرآني بهره مند دانست. سوادي كه بتواند زمينه ساز بهره گيري مادام العمر از قرآن كريم باشد.
با توجه به آنچه بيان شد، سواد قرآني اين گونه تعريف مي شود: «سواد قرآني، دانش و مهارت پايه و اعتقاد و علاقه به يادگيري قرآن براي بهره گيري مستمر و مادا م العمر از قرآن كريم است.»
ويژگي هاي سواد قرآني
1- سواد قرآني يك نياز همگاني است. همه افراد جامعه با هر وضع اقليمي، شغلي، اقتصادي، اجتماعي و.. براي آن كه هويت انساني- الهي خويش را بشناسند، از آن مراقبت كنند و زمينه شكوفايي تدريجي آن را فراهم آورد، به سواد قرآني نيازمند هستند.
2- سواد قرآني از يك حد پايه برخوردار است. هرچند افراد با توجه به تفاوت هايي كه در تحصيلات، سن، شرايط اقتصادي و اجتماعي دارند به سطوح مختلفي از سوادقرآني نيازمند هستند، ولي بهره مندي عموم از يك حد پايه ضروري است.
3- حد سواد قرآني درطول زمان درحال تغييراست. با توجه به شرايط و امكانات مختلف درهرجامعه و نيز تغييرات اين شرايط در طول زمان، اين حد، نيازمند شناسايي و تعريف خاص است.
4- حداقل سواد قرآني منجر به خواندن مستمر قرآن كريم، فهم تدريجي معناي عبارات و آيات آن شده و زمينه ساز بهره گيري مادام العمر از آموزه هاي الهي مي شود. هدف آموزش عمومي قرآن، نمي تواند صرفا دستيابي به دانش و مهارت خاصي در ارتباط با قرآن كريم باشد، بلكه بايد توانايي و قابليتي فراهم آورد كه فرد بتواند ضمن انس و ارتباط دائمي با قرآن كريم، پيوسته خود را در معرض تزكيه و تعليم الهي قرار دهد.
مهم ترين هدف آموزش قرآن در آموزش و پرورش، دستيابي دانش آموزان به سوادقرآني است. با توجه به آنچه كه درباره سواد قرآني بيان شد، اگر سواد قرآني را به مثابه يك هرم چند وجهي تشبيه كنيم، به طور خلاصه آموزش قرآن در آموزش و پرورش بر چهار وجه استوار است:
وجه اول: آموزش خواندن قرآن كريم (دوره ابتدايي شامل روخواني و روان خواني)
وجه دوم: آموزش درك معناي عبارات و آيات ساده و پركاربرد قرآن كريم (دوره راهنمايي)
وجه سوم: آموزش شيوه هاي تدبر در آيات قرآن (دوره متوسطه)
وجه قاعده: انس با قرآن كريم: لازمه موفقيت موارد فوق و همچنين ميوه وجوه سه گانه بالا است.
قابل ذكر است كه انس با قرآن كريم و علاقه به يادگيري آن، هم يك ركن از سوادقرآني و هم ضامن بقاء و توسعه دو ركن ديگر است. اگر سواد قرآني به دستيابي به اين جزء منجر نشود، نه تنها ضمانتي براي دوام سه ركن ديگر وجود ندارد، بلكه ضرورت و فلسفه آموزش قرآن ناكام مي ماند.
4- فعاليت هاي فوق برنامه بايد مكمل برنامه درسي قرآن باشد
دانش آموزان درحالي در مسابقات قرآني و معارف اسلامي شركت مي كنند كه محتواي پيش بيني شده مسابقه را در مدرسه آموزش نمي بينند. در مقابل محتواي كتاب هاي درسي قرآن و ديني كه با دقت هاي فراوان از سوي پژوهش گران دفتر برنامه ريزي و تاليف كتب درسي طراحي و متناسب با نيازها و علائق دانش آموزان در كتب درسي قرار مي گيرند، كمتر مورد مسابقه هستند.
به عنوان مثال: مسابقات قرائت و حفظ قرآن كه يك فعاليت قرآني از نوع تخصصي است هيچ گاه جزء اهداف كلان آموزش و پرورش نبوده و نيست و در مقابل كسب مهارت روخواني و روان خواني قرآن به عنوان اهداف اصلي آموزش قرآن در دوره ابتدايي است. چه خوب است مدير و مربي مدرسه در كنار برگزاري مسابقات قرائت و حفظ قرآن، مسابقه روخواني قرآن كامل (براي كلاس هاي اول تا سوم) و روان خواني قرآن كامل (براي كلاس هاي چهارم و پنجم) برگزار كند و يا در دوره راهنمايي به مسابقه روان خواني (ترتيل آموزشي) و درك و فهم آيات و عبارات قرآني آن هم به صورت توأمان اهميت داده شود، و در دوره متوسطه و پيش دانشگاهي به تدبر در آيات قرآن كه جزء اهداف و رويكردهاي برنامه هاي درسي دوره هاي تحصيلي است توجه شود.
5-مهارت آموزي به جاي قاعده آموزي
همان طور كه دربند سوم گفته شد علت مهجوريت قرآن درجامعه اين نيست كه افراد با قواعد روخواني و روان خواني آشنا نيستند، بلكه اشكال دراين است كه اصولا افراد با قرآن مانوس نيستند. و بايد براي اين مسئله فكري كرد. يكي از راهكارهاي مهم در اين زمينه توجه به مهارت آموزي به جاي قاعده آموزي است.
درجلسات موفق و معتبر قرآني كشور روش حاكم مهارت آموزي است. يعني استاد در صدرجلسه مي نشيند و افرادي كه به حلقه انس با قرآن نشسته اند هر يك چند آيه مي خوانند و استاد اشكالات آنان را به صورت موردي و تلگرافي برطرف مي كند. «آن چه كه اتفاق مي افتد خواندن قرآن است.» اما درساير كلاس هاي قرآن اين قواعد قرآن هستند. كه محور آموزش هستند، معلم ارتباط يك سويه با دانش آموز داشته و معمولا متكلم وحده است و آنچه بيش از همه مورد غفلت قرار مي گيرد كه «قرآن كمتر خوانده مي شود.»
اين اشكال از دو مساله ناشي شده است:اول نظام مدرسه اي كه درآن عموم دروس براساس قاعده آموزي ياد داده مي شوند. دوم تاثير كتاب هايي است كه به منظور آموزش قرآن نوشته شده است و از آن جا كه دركشور ما اغلب آموزش ها كتاب محور است همين روش ها از كتاب به معلم منتقل مي شود.
6-كاررا كه كرد؟آن كه تمام كرد
مهم ترين عاملي كه باعث مي شود تا موفقيت هاي به دست آمده متناسب با اهداف قصد شده نباشد عدم اجراء و يا اجراي ناقص برنامه درسي است. در برنامه درسي قرآن چهار عامل مهم زير بايد درعرض هم اجرا شوند تا اهداف محقق شود.
6-1- معلمان و مربيان مدارس بايد با عناصر و اجزاء برنامه آموزش قرآن آشنا شوند و مهارت لازم را در آموزش قرآن به دست آورند،
6-2- وسايل آموزش از قبيل لوح آموزشي، نوار آموزش قرآن معلم و دانش آموز، كتاب راهنماي تدريس معلم، ضبط صوت بايستي فراهم شود تا آموزش با اختلال روبرو نشود.
6-3- به نقش خانواده درآموزش توجه شود. بيش از يك پنجم آموزش برعهده خانواده است. مواردي كه بايد خانواده ها درباره فراهم آوردن زمينه هاي لازم آموزش قرآن به آن ها توجه كنند، درمقدمه هر يك از كتاب هاي درسي دانش آموزان آمده است. خوب است مديران مدارس و معلمان و دبيران قرآن درآموزش اولياي دانش آموزان تلاش بيش تري از خود نشان دهند.
7- تفكر آموزش هاي عمومي قرآن و فعاليت هاي تخصصي و فوق برنامه از يكديگر
حوزه هاي علميه، سازمان صدا و سيما، نهضت قرآن آموزي، سازمان تبليغات اسلامي، مركز توسعه و ترويج فعاليت هاي قرآني و وزارت آموزش و پرورش بايد به اين نكته توجه كنند كه روند فعاليت هاي قرآني به جاي عمومي شدن به سوي تخصصي شدن حركت مي كند و اين درحالي است كه روز به روز شاهد آن هستيم كه ارتباط مردم با قرآن كم تر و كم تر مي شود.
البته اين مطلب به معناي آن نيست كه نبايد فعاليت ها تخصصي شود بلكه بايد توجه شود كه فعاليت هاي تخصصي هم بايد روز به روز ساده تر و عمومي تر شود. مخصوصا مراكزي كه دراين زمينه مسئوليت اصلي و تقسيم را دارند بايد در اهداف و روش ها تجديدنظر نمايند.
8-چگونه مي شود قرآن كريم را فهميد؟
قبلا چنين گفتيم كه علت دوري مردم از قرآن اين نيست كه افراد با قواعد روخواني و روان خواني آشنا نيستند، بلكه اشكال در اين است كه اصولا افراد با قرآن مانوس نيستند. در اين جا سوالي پيش مي آيد و آن اين است كه چرا آنان با قرآن مانوس نيستند؟ پاسخ بسيار ساده است زيرا مردم قرآن را نمي فهمند. سوال ديگر اين است كه آيا مي شود قرآن را فهميد؟ پاسخ اين است كه «قطعا بله».
طبق بررسي هاي به عمل آمده در مجموعه كتاب هاي مختلف دوره ابتدايي مانند فارسي، ديني، تاريخ، علوم و ... حدود 500 لغت قرآني آمده است. مثل: كتاب، قلم، نور، ظلمات، سلام، حمد، وقت، بشر، علم، عمل، الا، خلق، مومن، صالح، كافر، اصحاب، مثل، م ثل، مثل، قوم، رحمت، عذاب، حق، ظلم، خالق، دنيا، آخرت، عال م، عالم، قيامت، صاحب، درجه، شديد، رسول، وسيله، قوم، صبح، خير، شر، مسجد، مبارك، جاهل، داخل، خارج، اول، آخر، شك، يقين، انسان، رعد و برق، عاقل، مجنون، ذره، عظيم، جبال، شهيد، نعمت، ثمر، صبر و... آيا اين اشتراك كلامي نبايد به عنوان يك پتانسيل مورد توجه برنامه ريزان قرار گيرد؟
هم چنين طبق بررسي ديگري قرآن كريم داراي حدود 78000 كلمه است كه 67000 كلمه آن تكرار 11000 كلمه است. 1000 كلمه اي كه بيش ترين تكرار را دارد و بيش از 75درصد از كل قرآن را شامل مي شود. از اين تعداد كمتر از 400 كلمه كه بيش ترين تكرار را دارند در كتاب هاي درسي آموزش قرآن دوره راهنمايي آمده است كه حدود بيش از 50درصد از كل قرآن را شامل مي شود. درك معناي آيات و عبارات ساده و پركاربرد راه كاري بسيار مناسب است كه اولين نتيجه آن انس دائمي فرد با قرآن كريم است. همان كه در نهج البلاغه اميرالمومنين عليه السلام آمده است: «ما جالس هذاالقرآن الا قام عنه بزياده او نقصان، زياده في هدي و نقصان من عمي) (با قرآن هم نشين نشد مگر كسي كه از كنار آن برخاست با يك افزوني و با يك كاستي، افزوني در هدايت و كاستي در ناداني).
در زمينه امكان فهم قرآن كريم، مقام معظم رهبري در رمضان 86 فرمودند: «اين كلماتي كه شما ملاحظه مي كنيد، همان چيزهائي است كه خداوند متعال به عنوان آخرين ذخيره معنوي وحي الهي به بشريت عطا كرده است. اينها را بايد فهميد.
متاسفانه ما حجاب زياني داريم، حجاب لغوي داريم! اين كمبود ماست. يعني كمبود ملتهاي غيرعرب است. اين حجابي است كه ما داريم وقابل حل هم هست. نبادا كسي خيال كند حالا چه كار كنيم، نمي شود؛ نخير، اين كاملا قابل حل است. بسياري از كلمات و لغات قرآني در زبان فارسي متداول ما تكرار شده است و ما مي فهميم. مثلا فرض بفرمائيد: «ولنبلونكم بشيء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات وبشر الصابرين». اين آيه شريفه را اگر نگاه كنيد، از لغات اين آيه، آنچه كه يك فارسي زبان نفهمد، فقط دو سه تاست، والا بقيه لغات را مي فهمد. حالا مثلا «لنبلونكم» را بايد برايش معنا كنند، اما «شيء» را مي داند يعني چه. خود شما شيء، اشياء را به كار مي بريد. «خوف» را مي دانيد چيست، «جوع» را مي دانيد چيست، «نقص» را مي دانيد چيست، «اموال» را مي دانيد چيست، «انفس» را مي دانيد چيست، «ثمرات» را مي دانيد چيست. اينها چيزهائي نيست كه يك فارسي زبان اين ها را نفهمد.»
در اين زمينه آموزش و پرورش پيشگام است و سال هاست كه اين كار با همت مولفان كتاب هاي درسي آموزش قرآن دوره هاي مختلف تحصيلي در حال انجام است. در اين رابطه بخش كار در كلاس كتاب هاي درسي آموزش قرآن دوره راهنمايي منبع بسيار مناسبي براي تشنگان زمزم زلال وحي است.
9- مناسب سازي رسم الخط قرآن كريم
بي ترديد يكي از عوامل اصلي عدم انس دائمي اغلب مردم با قرآن كريم دشواري رسم الخط هاي رايج است. كشور ايران از معدود كشورهايي است كه كتاب شريف قرآن با رسم الخط هاي متعدد وجود دارد. اين تعدد و تكثر از يك سو و استاندارد نبودن اين مصاحف از نظر متناسب سازي با معلومات قاطبه مردم از سوي ديگر باعث شده است تا مخاطب رفته رفته به دليل وجود غلط هاي فراوان درتلاوت قرآت، انگيزه لازم را از دست داده و از خواندن آن طفره رود؛ حال آن كه بسياري از اين غلط خواندن ها به شيوه كتابت برميگردد. وجود اعراب اضافي در
رسم الخط ها مانند حركات كوتاه و كشيده و همزه ها و تشديدها و سكون هاي زائد و معجم باعث آن شده است كه در قرآن هاي به خط استاد عثمان طه (مصري) و يا استاد طاهر خوش نويس (خط ايراني) به طور متوسط در هر صفحه بيش از 200 علامت اضافي وجود داشته كه هر يك از آنها براي نادرست خواندن يك كلمه قرآني كافي است.
خوش بختانه آموزش و پرورش از رسم الخط قرآن ملي جمهوري اسلامي ايران استفاده مي كند اين رسم الخط داراي ويژگي هاي منحصر به فرد و ساده ترين خط به زبان فارسي است كه تنها علامت هاي ضروري را آورده است. اين قرآن شريف توسط مركز طبع و نشر قرآن كريم جمهوري اسلامي ايران در ابعاد و اشكال مختلف چاپ مي شود.
10-جايگاه تربيت قرآني در آموزش و پرورش كجاست؟
باتوجه به فرمايش امام خميني(ره) كه فرمودند: «تربيت بايد قرآني باشد» و «بچه هاي ما بايد تربيت قرآني بشوند.»1 اين سؤال جدي مطرح مي شود كه: نسبت برنامه هاي درسي فعلي با موضوع تربيت قرآني منظور امام خميني چه قدر است و چگونه مي توان به اين هدف متعالي دست پيدا كرد؟
شايد به اجمال بتوان گفت تا زماني كه همه كتاب هاي درسي ما مبتني بر نظريات تعليم و تربيت اسلامي و يا حداقل بر مبناي نظريه اسلامي تعليم و تربيت تاليف نشده باشد، مهجوريت قرآن به صورت اساسي در نظام تعليم و تربيت كشور برطرف نخواهد شد. تا زماني كه اساتيد و دانشجويان دانشگاه ها، نظرات دانشمندان غربي را به چشم وحي منزل مي نگرند و در مقابل آيات قرآن كريم و روايات ائمه هدي عليهم السلام را فاقد وجاهت علمي مي دانند، چه انتظاري از محصول نهايي مراكز به اصلاح علمي مي توان داشت: علومي كه «هو الاول» و «هوالآخر» آن ها افتاده، به جاي رويكرد خلقت گرا، رويكرد طبيعت گرا و تجربي را مورد توجه قرار مي دهد و به قول علامه آيه الله جوادي آملي: «لاشه علم در دبيرستان ها و دانشگاه ها تدريس مي شود. در حالي كه علوم بايد سراسر صبغه الله باشد.»

1-قرآن كتاب هدايت، از مجموعه تبيان، شماره 13

 



تپش قلم

عباسعلي كامرانيان
& ظالم هميشه نگران كيفر است حتي اگر بر كوهي از زر و زور و تزوير لميده باشد و اين قانون الهي است تا كفه هاي ترازوي عدالت، ميزان بماند!
¤ ¤ ¤
&گاهي هزار طفره مي زني و نمي شود، گاهي نخواسته حاجتت برآورده مي شود، تا بداني كه از وراي قوانين من و ما، يك ناظري است كه جان داده و مي برد!
¤ ¤ ¤
& هي دوست مي رماني، دشمن در مقابل مي نشاني، در شهر خيال خود را برتر مي داني و ذره اي محبت نمي تواني، آه كه چقدر ضعيف و نادان و ناتواني!
¤ ¤ ¤
& آنانكه «خوب ديده اند» ديده اند كه؛ جز خدا، نديده اند!
¤ ¤ ¤
& هر فرد يا جامعه، به تناسبي كه به سوي ظواهر ميل مي كند، خويش را از چشيدن حلاوت حقايق دور مي سازد!
¤ ¤ ¤
& «كمك اضافي» انسان را كمي جابجا مي كند اما او را از پرش هاي واقعي بازداشته و خود تبديل به «مانع واقعي» مي شود.
¤ ¤ ¤
& كساني كه مي خواهند يك روزه صاحب همه چيز شوند، وقتي به ديوار عدالت برمي خورند، يك شبه همه چيز را خراب مي كنند!
¤ ¤ ¤
& دنياي فاقد عشق، هر كجا و با هر اسمي باشد، چيزي بيش از «يك دوزخ واقعي» نيست!
¤ ¤ ¤
& گاهي براي آنكه به يك چيز برسيم، همه چيز را از دست مي دهيم و نهايتا در حسرت رسيدن به آن يك چيز الي الابد مي سوزيم!
&اوج احترام به قوانين الهي هنگامي است كه ضمن انجام تكليف، همه رنجها را به آساني تحمل كنيم و دلخوش باشيم كه داور، ناظر برماجراست.
¤ ¤ ¤
& آنگونه زندگي كن كه هرگز آرزو نكني، ديده هايت را دوباره ببيني زيرا بايد مسئوليت ابدي يك بار زيستن را بپذيري!
¤ ¤ ¤
& اگر شخصيت همسرت برتر از توست، بازي عشق را برده اي و اگر تو برتر از اويي، زمين خورده اي، آه از احوال پهلواناني كه در خانه خاك مي شوند!
¤ ¤ ¤
&گاهي، ضعيف مي دود و قوي مي خوابد و دنيا در عرصه تغيير، اينگونه نيز تدوين مي يابد!
¤ ¤ ¤
& «جهل» ضدعلم نيست مشتاق علم است اما، «توًهم علم» دشمن علم است!
¤ ¤ ¤
& نگوييم دنياي بدي است، ما دنيا را براي خودمان بد ساخته ايم و مثل حلقه هاي زنجير درگير يكديگريم!
¤ ¤ ¤
& همه «برادركشان» تاريخ در صف قابيل آتش در وجود در حال خودسوزي اند، اما مومن مي سازد و نمي بازد.
¤ ¤ ¤
&حاكم حكيم امير است و مسئول ظالم، اسير؛ يا آن باشيم و يا دور از اين كه آتش نزديك را سوزانده و اطرافيانش را داغ مي زند!

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14