(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 9 آبان 1388- شماره 19499
 

پرسش و پاسخ در مورد معافيت هاي جديد و كسر خدمت سربازي-4
مرگ خاموش 32 هزارنفر در طول يك سال



پرسش و پاسخ در مورد معافيت هاي جديد و كسر خدمت سربازي-4

¤ پدري كه داراي دو همسر بوده و از هر كدام صاحب سه فرزند ذكور است، در صورتي كه از فرزندان هر همسر دو فرزند خدمت سربازي را انجام داده و فرزند سوم آنها خدمت نكرده باشد، در صورت فوت پدر كدام يك از فرزندان سوم وي از اين دو همسر مي توانند از معافيت سه فرزند خدمت كرده از يك خانواده استفاده كند؟
جواب: در صورتي كه پدر خانواده داراي دو همسر بوده و از فرزندان ذكور هر همسر دو نفر خدمت دوره ضرورت را طي كرده باشند و فرزند ذكور سوم اين دو همسر خدمت نكرده باشد وپدر نيز در قيدحيات نباشد. با توافق 2 مادر كه بايد بصورت محضري ارائه شود و مدارك آن ارائه شود يكي از فرزندان سوم اين دو خانواده مي توانند از تسهيلات بهره مند شوند و در صورت عدم توافق، فرزند بزرگتر در اولويت بهره مندي از تسهيلات است.
¤ آيا كساني كه قبلاً از يك نوع معافيت مثلاً معافيت پزشكي با كفالت يا هر نوع معافيت ديگر برخوردار شده و داراي كارت معافيت مي باشند و اكنون نيز شرايط بهره مندي از معافيت سه فرزند خدمت كرده از يك خانواده را دارا هستند مي توانند از معافيت جديد استفاده كنند؟
جواب: فرزندان ذكور خانواده ها كه به هر شكل قبلاً از انواع معافيت ها بهره مند و كارت معافيت دريافت كرده اند براي استفاده از تسهيلات جديد نمي توانند كارت معافيت خود را ابطال كنند.
¤ سربازي كه بيش از يك سال خدمت كرده و در حين خدمت فوت كرده و فوت وي به عنوان فوت قيود خدمتي محسوب نمي شود آيا مدت خدمت او به عنوان خدمت كامل محاسبه مي شود؟ (يعني برادرديگرش مي تواند از تسهيلات جديد در مورد معافيت چهار برادري استفاده كند)
جواب: بله اين دسته از افراد به عنوان يك فرزند خدمت كرده محسوب مي شوند و به شرطي كه گواهي فوت مورد تائيد يگان خدمتي ارائه كنند ضمناً مواردي مانند خودزني و خودكشي مشمول اين تسهيلات نمي شود.
¤ كسي كه متعهد خدمت در دستگاههاي دولتي غيرنظامي است و پس از گذشت دو سال فوت كرده آيا مدت خدمت او قابل محاسبه است؟ يعني بردارش مي تواند از تسهيلات جديد در مورد معافيت چهاربرادري استفاده كند.»
جواب: بله اين دسته از افراد به عنوان يك فرزند خدمت كرده محسوب مي شوند و در صورت ارائه گواهي فوت مورد تائيد سازمان مربوطه، مي توان از تسهيلات جديد يعني معافيت يك فرزند از خانواده اي كه سه فرزند آن خدمت كرده استفاده كرد. البته مواردي مانند خودزني و خودكشي مشمول اين تسهيلات نمي شود.
خانمي كه دو همسر داشته و هر دو همسر او فوت كرده اند و از هر همسر صاحب دو فرزند است كه دو فرزند وي از همسر اول خدمت كرده اند و يك فرزند از همسر دوم وي نيز خدمت كرده است آيا مي تواند فرزند چهارمش (يعني فرزند دوم از همسر دوم) را برابر مقررات جديد در مورد معافيت چهاربرادري معاف كند؟
جواب: خير، ملاك محاسبه، فرزندان منتسب به پدر براساس مندرج در شناسنامه پدر است.
¤ مشمولي كه واجد شرايط بهره مندي از معافيت چهاربرادري است ليكن يك يا بيشتر از يك برادر وي به دليل اختلافات خانوادگي يا هر دليل ديگر از تحويل كارت پايان خدمت خود به او امتناع مي كنند اين فرد چگونه مي تواند از تسهيلات جديد (معافيت يك فرزند از خانواده اي كه سه فرزند آن خدمت كرده) بهره مند شود؟
جواب: در اين گونه موارد رضايت 3 فرزند خدمت كرده براي بهره مندي فرزند چهارم از معافيت شرط نيست. درصورتي كه اطمينان حاصل شود كه سه فرزند خانواده خدمت كرده اند و اين وضعيت از طريق استعلام از يگان هاي خدمتي مربوطه احراز شود، فرزند چهارم خانواده مي تواند از معافيت استفاده كند.

 



مرگ خاموش 32 هزارنفر در طول يك سال

رانندگي به شيوه ايراني سال گذشته 32هزار نفر كشته، 280هزار نفر مجروح و حدود 800هزار فقره تصادف برجاي گذاشته است.
نرخ تصادفات وتلفات دركشور همچنان بالاست و بخش عمده اين موضوع به رانندگي نامناسب ايرانيان بازمي گردد. سال گذشته 23 هزارنفر در تصادفات كشته شدند كه روزي 64 نفر در تصادفات از بين رفته اند كه درساعت مساوي با 3نفر كشته درتصادفات مي شود.
280هزار نفر نيز در تصادفات سال گذشته مجروح و مصدوم شدند يعني روزانه 760نفر و درساعت 13نفر در تصادفات مجروح شدند.
حدود 800هزار فقره تصادف نيز درسال 87 به وقوع پيوسته كه روزانه 2هزار و 200فقره تصادف و درهرساعت 90فقره تصادفات دركشور روي داده است.
فرمانده پليس راه كشور مي گويد: خسارت تصادفات جاده اي و ترافيكي سالانه دركشور 45هزار ميليارد تومان است.
تصادفات و تلفات ناشي از آن خسارت عظيمي به كشور وارد مي كند كه علت عمده آنها عدم انضباط در رانندگي و ترافيك است. چرا آمار تصادفات درايران بالاست و چه دلايلي منجر به شكل گيري فرهنگ كنوني رانندگي درايران شده است، چگونه مي توان نحوه صحيح رانندگي درايران را نهادينه كرد وچه مقررات يا قوانيني مي تواند باعث جلوگيري از خطرات و آسيب پذيري هاي ناشي از نحوه رانندگي دركشور شود.
رئيس راهنمايي و رانندگي تهران بزرگ مي گويد: درحالي كه سرانه تملك خودرو در ايران به ازاي هر 10نفر 4/1 خودرو است، دركشورهايي كه دو برابر ما توليد خودرو دارند و سرانه تملك خودروشان براي هر نفر بيش از دو خودرو است، تعداد كشته هاي تصادف هايشان درسال 360 نفر است.
رانندگي به شيوه ايراني
رانندگي ايراني قانون و مقررات خاص خود را دارد، مهمترين مسئله دراجراي قوانين حضور پليس است. اگر پليس نباشد قانون تعطيل است و حق تقدم با رانندگاني است كه خطرناك تر رانندگي مي كنند. قوانين نانوشته اي بين رانندگان ايران وجود دارد و رانندگان در بي نظمي و بي انضباطي كه دارند به نوعي نظم رسيده اند!
اگر كسي دراين بي نظمي بخواهد منضبط باشد، نظم را به هم مي زند.
اگر فردي درمحيطي خارج از ايران زندگي كرده باشد به محض رانندگي درجاده ها و خيابان هاي ايران، دچار دوگانگي مي شود. رانندگان ايراني پس از تخلف هم رفتار جالبي دارند يا التماس مي كنند و خود را به بي اطلاعي مي زنند. پس از جريمه و رفتن پليس مجدداً تخلفاتشان را تكرار مي كنند. يا توجيه قانوني براي تخلفشان پيدا كرده و براي پليس تبصره و قانون را يادآوري مي كنند. مثلا وقتي پليس خودرويي را به علت توقف پاي تابلوي توقف مطلقاً ممنوع جريمه و با جرثقيل حمل مي كند، به پليس اعتراض مي كند كه اين تابلو حمل با جرثقيل ندارد!
رانندگان ايراني در خيابان هاي شهر كه بايد با سرعت مجاز بين 40 تا 50 كيلومتر در ساعت حركت كنند 100 كيلومتر سرعت دارند و در كوچه ها نيز با دنده 4 مي رانند. براي اين رانندگان قوانين با حضور پليس معنا دارد و در حومه شهر و كوچه ها نيز عليرغم وجود تابلو ريش سفيدانه و با تبصره بچه محلي! قوانين را ناديده گرفته و دور مي زنند.
سرهنگ هادي هاشمي، رئيس پليس راهور تهران مي گويد: تخلفات رانندگي امسال 20 درصد افزايش داشته است و ميل به تخلف در رانندگان افزايش نشان مي دهد.
رانندگان ايراني در ساعات شب كه بايد سرعت خودرو به حداقل رسيده و با احتياط بيشتري رانندگي كنند، با ناديده گرفتن چراغ راهنمايي و با نور بالا! پاي خود را بر پدال گاز مي فشارند و احتياط را هم فراموش مي كنند.
رانندگان ايراني و قوانين راهنمايي و رانندگي
چراغ خطر، همه جاي دنيا چراغ قرمز يعني توقف كامل و انتظار تا سبز شدن چراغ و عبور با اطمينان و رعايت كامل قوانين اما در ايران، عبور از چراغ قرمز- در صورتي كه پليس در صحنه نباشد- زرنگي برخي راننده ها محسوب مي شود. موتورسيكلت ها كه اصلا محدوديتي ندارند و در ايران هميشه حق با موتورسيلكت است و هيچ بند و تبصره اي هم ندارد.
چراغ زرد؛ در قوانين آمده هنگام مشاهده اين چراغ بايد ضمن كاهش سرعت پشت خط عابر پياده ايستاد اما در مرام راننده ايراني اين چراغ معنا ندارد، راننده ايراني پس ازمشاهده اين چراغ بر سرعت خودرو مي افزايد تا از شر چراغ قرمز راحت شود و حتي تا چند ثانيه بعد از قرمز شدن چراغ برخي رانندگان همچنان با سرعت سرسام آور از تقاطع عبور مي كنند.
خط كشي عابر پياده؛ خطي براي زيبايي خيابان
اين خط كشي براي زيبايي بر سر چهارراه ها، تقاطع ها و خيابان ها نقاشي شده و مصرف ديگري ندارد. چون عابران در صورت عبور از اين خط كشي امنيت جاني ندارند و با بوق ممتد رانندگان مواجه مي شوند كه چرا موجب كاهش سرعت خودرو شده است.
هنگام توقف پشت چراغ قرمز در تمام دنيا خودروها پشت خط كشي توقف كامل مي كنند تا عابران پياده با خيال راحت از خط كشي بگذرند، اما در ايران علاوه بر خودروها كه تمام خط كشي را اشغال كرده اند موتورسيكلت ها نيز بدون توجه به چراغ و خط كشي با سرعت هاي سرسام آور در حال گذر هستند. يادمان باشد موتورسيكلت ها اگر پشت چراغ بايستند در اولويت عبور از تقاطع هستند و جاي شوخي هم ندارد.
راهنما؛ وسيله تزئيني
چراغ راهنماي خودرو وسيله اي براي اطلاع رساني به خودروهاي ديگر است تا رانندگان ديگر خودروها بدانند كه خودروي مقابلشان قصد انجام چه كاري را دارد. اما در ايران اين وسيله تزئيني است و اصلا چراغ راهنماي خودرو، براي راننده هاي ناشي و تازه كار است!
استفاده از راهنما براي يك راننده حرفه اي توهين آميز است و يك راننده واقعي كسي است كه خودروي پشت سرش قادر به تشخيص رفتارش نباشد و نداند كه به كدام مسير بپيچد، چپ يا راست.
وقتي راهنما مي زني، راننده هاي پشت سر مي فهمند و بر سرعت خود مي افزايند تا به سمت مخالف يا موافق تو بيايند از اين رو مي تواني به سمت چپ راهنما بزني و در آخرين ثانيه ها با يك حركت آكروباتيك به سمت راست بپيچي اين طوري همه را شگفت زده مي كني و مي تواني از فضاي خالي ايجاد شده حداكثر استفاده را ببري.
البته برخي رانندگان به محض اينكه مي خواهند مسير عوض كنند، درصدم ثانيه راهنما زده و بعد تغيير مسير مي دهند بالاخره راهنما زده اند.
درحالي كه اصول استفاده از راهنما يعني اين كه از 200متر جلوتر با زدن راهنماي موردنظر به رانندگان ديگر اطلاع دهيم تا آنان هم متناسب با اقدام شما عمل كرده و تصميم بگيرند.
سبقت؛ مسابقه اي كه قانون ندارد
سبقت گرفتن در رانندگي اصولي دارد وبا رعايت قوانين مي توان اقدام به سبقت ازخودرو جلويي كرد. بايد سبقت از سمت چپ انجام شود، اما رانندگان ايراني علاوه بر اين كه اصول فوق را ناديده مي گيرند، از سمت راست نيز سبقت گرفته و فاصله ايمن دو خودرويي كه در خط سبقت هستند را نيز پر كرده و موجب حادثه مي شوند. در اين حال اگر تصادفي رخ دهد راننده اي كه در خط سبقت بوده و فاصله ايمن را نيز رعايت كرده مقصر شناخته مي شود.
سبقت گرفتن يعني سپر به سپر شدن خودروي عقبي باجلويي و بوق ممتد و استفاده مداوم از نور بالا، در اين حالت احتمالاً راننده جلويي دچار ايست قلبي مي شود!
گردش آزاد؛ آزادي عمل براي تخلف
لاين سمت راست تمام تقاطع ها درصورت ممنوعيت توسط چراغ قرمز، براي گردش به راست با رعايت احتياط، آزاد است، لاين سمت چپ درمورد تقاطع هايي كه مسير مقابل به سمت چپ يك طرفه است نيزروال فوق را دارد.
رانندگان ايراني هوشمندانه و با زيركي! به جاي ايستادن پشت ديگر خودروها و رفتن به مسير موردنظر، به لاين گردش آزاد مي روند و با انسداد مسير، منتظر چراغ سبز مي مانند. آن گاه مسير خود را كه ممكن است لاين مخالف مسير باشند انتخاب مي كنند، دراين حالت نيازي نيست به فكر ديگران باشي چون هميشه حق با توست.
ورود ممنوع؛ فقط حق با من است
اصولاً در همه جاي دنيا تابلوهاي راهنمايي و رانندگي حكم پليس را دارند و راننده با مشاهده تابلو با ديواري مواجه مي شود اما رانندگان ايراني در مواجه با تابلوي ورود ممنوع عملكرد ديگري دارند. بالاخره عجله دارند و نبايد براي يك دورزدن ناقابل چهار تا كوچه آن ورتر بروند. در اين حالت راننده بدون توجه به تابلو و بوق و چراغ رانندگي كه مسير را درست طي مي كنند، با روشن كردن چراغ به ديگران مي گويد كه مواظب باشيد! من هم حق تردد از اين ورود ممنوع رادارم.
تابلوي «ورود ممنوع» تنها هنگام حضور پليس معنا دارد. پليس براي مقابله با اين تخلف ابتداي اين خيابان ها را با سيمان و يا ميله مسدود كرده تا نتواني به راحتي وارد اين مسير ممنوع شوي اما بالاخره براي حرفه اي ها كار نشد ندارند.
دنده عقب؛ كار راه انداز
دنده عقب كاربردش فقط براي پارك دوبل نيست. بالاخره بايد از خلاقيت خود در استفاده از اين دنده نهايت استفاده را برد و بايد اشتباهمان را با اشتباهي ديگر جبران كرد. فقط چند متر دنده عقب دربزرگراه كه براي كسي مشكلي به وجود نمي آورد، دراين حالت مقصر ديگران هستند كه چراغ روشن دنده عقب را نمي بينند.
پارك؛ حقوق ديگران معنا ندارد
توقف خودرو در ايران برخلاف ديگر كشورها شرايط ديگري دارد. مكاني به نام پاركينگ دركشورمان جدي گرفته نمي شود. پس حالا كه پاركينگ وجود ندارد مي تواني هرجا مي خواهي پارك كني؛ مقابل تابلو پارك مطلقاً ممنوع، حريم تقاطع ها، حريم ميادين، پارك ممنوع، پارك دوبله و سو بله پارك جلوي پل يا جلوي پاركينگ شهروندان، يادمان باشد در رانندگي حق هميشه با ماست و ديگران حقي ندارند.
اگر هم پليس احتمالا راننده متخلف را جريمه كند، اولاً چون قبض الصاقي است پس درشوراي حل اختلاف صفر مي شود پس مشكلي نيست و مي تواني بارها اين تخلف را انجام دهي. اگر هم به دليل توقف ممنوع باعث انسداد مسير شدي و پليس با جرثقيل خودرو را به پاركينگ منتقل كردي مي تواني از پليس شكايت كني و بگويي حقت را خورده است.
چندين سال قبل دركشور تركيه نيز رانندگان ترك هرجا كه مي خواستند پارك مي كردند اما پس از اجراي قوانين سخت گيرانه و اسقاط كردن خودروهاي متخلف، شرايط بهتر شد. پليس تركيه درآن سالها با غلطك از روي خودروي متخلف رد مي شد.
عدم رعايت قوانين توسط رانندگان در تركيه آنان را شهره خاص و عام كرده بود اما اقدامات موثر پـليس و وجود قوانين سختگيرانه دركنار فرهنگ سازي اين مشكل را تا حد زيادي برطرف كرده است.
حمل بار، نصب يك كهنه پارچه
حمل بار درايران نيز از نكات قابل توجه است. خودروهاي خاصي براي حمل بار طراحي شده اند مثلاً با وانت نمي توان تير آهن چند متري را جابه جا كرد و يا با تاكسي 2 تن ميوه را جا به جا كرد.
خودروهاي حمل بار مخصوصي وجود دارد كه مي توان با آن تيرآهن، وسايل عريض و طويل را جابه جا كرد اما مي توان با وانت بار، تيرآهن حمل كرد؛ 15نفر مسافر را با وانت نيسان جا به جا كرد.
براي پليس مهربان فقط وجود يك پارچه مندرس در انتهاي بار مهم است.
بوق، آچار فرانسه رانندگان
بوق فقط براي مواقع خاص نيست، بوق براي رانندگان ايراني پركاربرد است و گره هاي زيادي را براي رانندگان مي گشايد. بوق براي ابراز خوشحالي، ناراحتي، اعتراض، جلب توجه، تشكر كردن، ترساندن، سوار كردن مسافر، ابراز تنفر، دوست داشتن،عشق ورزيدن براي تهديد، تفريح و سرگرمي، ناسزا نثار كسي كردن و... استفاده مي شود.
راننده حق دارد از بوق خود در هر شرايطي استفاده كند، شب، روز، كوچه، خيابان، تونل، پاركينگ مقابل بيمارستان و... فرقي ندارد.
ويراژ و لايي كشي؛ حركات مفرح و موزون!
از حركاتي كه در بزرگراه ها و خيابان ها به وفور قابل مشاهده است ويراژ و لايي كشي است. در تمام دنيا به اين اقدامات حركات پرخاشگرانه و پرخطر رانندگي لقب داده اند اما در ايران نشان از اعتماد به نفس، جسارت و دست فرمان عالي است.
در همه جا مي توان لايي كشي كرد و ويراژ داد، اگر با اين حركات موجب وحشت رانندگان خانم هم شد كه بسيار لذت بخش تر است. همه از دست فرمان اين رانندگان تعريف مي كنند و با هيجان از زرنگ بودن و فرز بودن اين رانندگان سخن مي گويند.
موتورسيكلت سواران؛ قانون شكن
رانندگي خطرناك ايرانيان شهره دنياست اما موتورسواري ايرانيان در تمام كهكشان ها شهرت دارد. موتورسيكلت قانون ندارد و تنها قانون اين افراد اين است كه حق هميشه با موتورسيكلت سوار است، تبصره هم ندارد.
رعايت مقررات راهنمايي و رانندگي براي خودرو الزامي است اما موتورسيكلت در ايران به دليل كاربردهايي كه دارد خودرو محسوب نمي شود؛ موتورسيكلت سوار آزاد است، اين آزادي عمل به گونه اي است كه اخيراً رئيس پليس راهنمايي و رانندگي تهران اعلام كرده كه پليس هم از دست موتورسواران خسته شده است. اعتراف شيريني است و دست اين رانندگان را براي شدت بخشيدن به تخلفاتشان بازمي گذارد.
موتورسوار مي تواند به هر كجا كه مي خواهد برود، از آنجايي كه موتورسيكلت سواران برخي اوقات پياده تردد مي كنند پس عابر پياده محسوب شده و مي توانند با سرعت از پياده رو بگذرند و با بوق ممتد به عابران امر و نهي كنند كه مگر چشم نداريد.
چراغ قرمز براي موتورسيكلت معنا ندارد و ويژه خودروهاست. با اين توصيف خط ويژه، پياده رو، لاين سبقت بزرگراه، ورود ممنوع، سوار شدن بيش از 3نفر به موتورسيكلت، حمل بارهاي سنگين مثل فرش، يخچال و لباسشويي، تابلوهاي پارك ممنوع و... براي موتورسيكلت سواران آزاد است. پليس هم كه فقط به فكر رفع گره ترافيكي و تسهيل و عبور و مرور است.
رئيس پليس راهور تهران مي گويد: موتورسيكلت سواران ما، رها هستند، 18درصد كشته هاي تصادفات و 50درصد مجروحان تصادفات رانندگي در تهران موتورسيكلت سوارند، قوانين در برخورد با موتورسيكلت سواران ضعيف بوده و كارآمد نيست.
قوانين فعلي در كشور باعث شده تا بهانه براي قانون گريزي وجود داشته باشد؛ در اين شرايط برخي شهروندان با استناد به قوانين ضعيف فعلي، اقدام به توجيه روحيه قانون گريز و خودخواهانه خود مي كنند.
راستي قوانين راهنمايي و رانندگي توسط اغلب افرد جامعه نقض و مورد بي احترامي قرار مي گيرد. شايد برخي اعتقاد داشته باشند كه رانندگي بد عده اي نبايد به حساب همه شهروندان نوشته شود اما رانندگي در ايران نامناسب و بد است، روزانه شاهد ده ها و يا صدها مورد نقض قوانين توسط رانندگان تهراني هستيم.
تغيير رفتارهاي اجتماعي، به خصوص رفتارهاي ترافيكي، علاوه بر آموزش قدم به قدم و جزء به جزء و فرهنگ سازي، نيازمند راهكارهاي گوناگوني از جمله پافشاري بر اجراي آن و اعمال جريمه هاي سنگين براي متخلفانش، حتي محروميت هاي اجتماعي و زنداني كردن رانندگاني كه تخلفات متعدد مرتكب مي شوند، است.
تجربه نشان داده نهادينه كردن فرهنگ ترافيك با اعمال جريمه هاي سنگين سرعت مي گيرد و به اعتقاد جامعه شناسان و كارشناسان حوزه حمل و نقل و ترافيك هيچ يك از رفتارهاي اجتماعي به جز رفتارهاي ترافيكي مردم در اجتماع با اعمال زور و اجبار شكل نمي گيرد، تنها فرهنگ ترافيك را مي توان با ايجاد محدوديت هاي سختگيرانه و اجبار شكل داد.
به گزارش فارس رئيس راهنمايي و رانندگي تهران بزرگ با انتقاد از قانون فعلي راهنمايي و رانندگي و عدم كارآمدي آن، مي گويد: قوانين فعلي متعلق به 37 سال پيش بوده و متخلف پرور است، اين قانون دغدغه متخلف را دارد و هدفش اصلاح متخلف نيست.
بسياري از تخلفات برشمرده همگي در هنگام تعليم رانندگي به فرد آموزش داده مي شود و همگي از اين قوانين اطلاع كافي داريم. علت بي توجهي به قوانين از منظره هاي گوناگون جاي بحث دارد اما اگر بتوانيم عادت كنيم و ديگران را نيز تشويق كنيم تا قوانين را رعايت كنند، گره از مشكلات گشوده مي شود.
سرهنگ هادي هاشمي مي گويد: به علت تعدد تخلفات و همچنين سنگيني ترافيك، ماموران بايد از تخلفات چشم پوشي كنند تا گره ترافيكي را باز كنند.
سرهنگ هاشمي مي افزايد: «قرار نيست كه ما براي هر خودرو يك مأمور بگذاريم كه تخلف نكند، اجراي قانون توسط شهروندان مهمترين نكته اي است كه همواره از آن غافل مي شويم. البته شهروندان بعد از جريمه و تذكر باز هم منتظرند تا پليس برود و باز هم تخلف كنند.»
رانندگان ايراني بارها جريمه مي شوند اما حتي يك بار هم حق را به پليس نمي دهند، به گمان برخي رانندگان رعايت مقررات وظيفه ديگران است.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14