(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 9 آبان 1388- شماره 19499
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
برباد رفته ! (يادداشت روز)
حاشيه هاي خواندني از ديدار نخبگان پاسخ پدرانه رهبر انقلاب به يك جوان منتقد
كيهان و خوانندگان
حادثه (گفت و شنود)
تجليل ولي امر مسلمين از مواضع ضد اسرائيلي دولت تركيه
لري فرانكلين: پيش بيني كيهان درست بود (خبر ويژه)
فيگارو: آمريكا در افغانستان به باتلاقي افتاده كه خود درست كرد (خبر ويژه)
اين حكم بي رحمانه است او فقط 180 جاسوس استخدام كرده بود! (خبر ويژه)
شجاعت آيت الله خامنه اي مقابل استكبار او را محبوب دل مسلمانان جهان كرده است (خبر ويژه)
آمريكا: حمايت از اصلاح طلبان جايگزين تحريم ايران (خبر ويژه)
خواندني هاي خنده دار! (خبر ويژه)



برباد رفته ! (يادداشت روز)

پيوستگي دو محيط داخلي و خارجي ايران مهم ترين مشخصه تحولات آينده خواهد بود. در گذشته هم همواره اينگونه بوده كه برخي سياست خارجي را «ادامه» سياست داخلي و همچنين تحولات خارجي را «بازتابي» از تحولات داخلي مي دانسته اند. نشانه هايي هست كه شكل پيچيده و پيشرفته تر اين قاعده، تبيين كننده بسياري از حوادثي است كه تاكنون در ايران رخ داده و -خصوصا- از اين به بعد رخ خواهد داد.
اگر به حدود يك دهه قبل يعني آغاز دوران اصلاحات در ايران بازگرديم مي توان نقطه شروع اين فرآيند را يافت. در آن زمان، به دليل اشتباهات تاريخي دوران سازندگي گروهي در ايران بر سر كار آمدند كه برخي از آنان از نظر غرب، «مطلوب ترين نيروهاي سياسي درون ايران» محسوب مي شدند. مطلوبيت اين عده -كه همچنان هم ادامه دارد- به طور عمده از يك قاعده بسيار قديمي نتيجه مي شد، كه از ابتداي انقلاب تا به حال اصل راهنماي سياستگذاري غرب در مورد ايران بوده است. مطابق اين قاعده وقتي غربي ها ببينند كساني در داخل ايران هستند كه اهدافشان با آنچه آنها مي خواهند هيچ تفاوتي ندارد، تلاش مي كنند به جاي پي گيري مستقل هدف هاي خود، به محقق شدن اهداف آن گروه خاص در ايران كمك كنند. اين روش از آنجا كه نقش غرب به عنوان بازيگر را كمرنگ و نقش آن به عنوان پشتيبان را پررنگ مي كند، كوتاه تر، كم هزينه تر و پرفايده تر است.
چند سال اول پس از دوم خرداد 76 دوران اوج عمل به اين قاعده بود. دولت اصلاحات در عمل همان كارهايي را مي كرد كه غربي ها از ايران توقع داشتند، در نتيجه لازم نبود طرف غربي براي مجبور كردن ايران به انجام اين يا آن كار فشار چنداني به خود بياورد و حتي لازم نبود امتيازي هم به ايران بدهد. همه چيز به طور خود به خودي همانطور پيش مي رفت كه آنها مي خواستند و موارد استثنا فقط مربوط به آنجاهايي بود كه اراده اي مافوق دولت اختيار كار را به دست داشت. در سياستگذاري خارجي و امنيتي ايران، همه چيز دست دولت نيست، اما دولتمردان اصلاح طلب همان مقدار را كه در دست داشتند تا توانستند به مطلوب هاي غرب نزديك كردند. بويژه در مورد برنامه هاي هسته اي و منطقه اي سياست خارجي دولت اصلاحات به دليل باور عميق به اين نكته كه «با دنيا نمي شود درافتاد» تا آنجا كه مي توانست تلاش مي كرد خط قرمزهاي غرب را نقض نكند. متقابلا امريكايي ها هم تلاش مي كردند در همان حال كه بيشترين امتيازها را دريافت مي كنند هواي دوستان داخلي خود را لااقل تا حدي داشته باشند. مطالعه دقيق محيط داخلي ايران در آن مقطع، امريكايي ها را به اين نتيجه رساند كه فرصتي طلايي براي ورود به مذاكره مستقيم با ايران دارند و نبايد آن را از دست بدهند. اوج گرفتن يكباره بحث مذاكره مستقيم در سال هاي 79-77 در واقع محصول مجموعه اي از مراوده هاي پنهان بود كه امريكا را متقاعد كرد بعضي از آنها كه بر سر كارند حقيقتا براي مذاكره با امريكا «ارزش ذاتي» قائلند و هژموني بين المللي اين كشور را پذيرفته اند. امريكايي ها با خود فكر مي كردند حالا كه مي توان امتياز گرفت چرا مذاكره نكنند. آن معامله البته به رغم همه تلاشي كه از دو طرف شد، جوش نخورد و تاسفي عميق در دل امريكايي ها بر جاي گذاشت. جرج بوش روز آخري كه كاخ سفيد را ترك مي كرد بر خود فرض دانست ياد و خاطره آن كساني را كه »همكاري هايي سازنده« با امريكا داشتند گرامي بدارد و ازاينكه آن افراد با كساني ديگر كه كاملا «نامطلوب» هستند جايگرين شده اند عميقا ابراز تاسف كند. حالا دوراني ديگر فرارسيده است.
زوال نيروهاي مطلوب غرب در ايران، مهم ترين مشخصه وضعيتي است كه اكنون در آن قرار داريم. در ماه هاي منتهي به انتخابات رياست جمهوري 88 طرف هاي غربي نوعي اميدواري پيدا كردند نسبت به اينكه دوستانشان دوباره مجال ورود به دستگاه اجرايي كشور را خواهند يافت. پس از 4 سال «سيلي خوردن پي در پي از ايران» -به تعبير خودشان- آشكار شدن يك دورنماي اميد بخش از پيروزي غربگرايان درانتخابات رياست جمهوري باعث شد جدول كاري غرب در مقابل ايران كاملا دگرگون شود. اين تغيير بهتر از هر جاي ديگر خود را در مذاكرات هسته اي نشان داد. پس از مذاكرات هيئت ايراني در ژنو كه در تابستان 87 (29 تير 1387/19 ژوئيه 2008) برگزار شد، با وجود اينكه طرف هاي غربي به تاكيد گفته بودند مايل به تداوم مذاكرات هستند ودرون مذاكرات هم درباره برگزاري جلسات بعدي توافق شد، تا چند ماه بعد از انتخابات رياست جمهوري (يعني مذاكرات اكتبر)، ديگر هيچ نشستي شكل نگرفت. ممكن است بشود بهانه هاي زيادي دست و پا كرد -و كردند- اما هيچ چيز روشن تر از اين نيست كه غربي ها منتظر بودند ببينند در انتخابات ايران چه اتفاقي خواهد افتاد. همه اميد غربي ها كه حجم انبوهي از تحليل ها و اظهارنظرهاي منتشر شده در رسانه هاي غربي آن را تاييد مي كند اين بود كه دور دوم مذاكرات ژنو دوستانشان را آن طرف ميز ببينند. اگر از پيغام هاي پنهاني كه غربي ها با مضمون «با ايران مذاكره نكنيد تا كار دست خودمان بيفتد» دريافت كرده بودند بگذريم، اين نكته حتي آشكارا هم گفته شده است كه غرب هيچ وقت نبايدفراموش كند بهترين راه، حمايت از اصلاح طلبان است. فقط به عنوان يك نمونه روزنامه واشينگتن پست روز 31 تير 1388 در حالي كه علائم اجتناب ناپذير بودن مذاكره با ايران آشكار شده بود، طي مقاله اي نوشت: «در حالي كه كاخ سفيد بايد خود را براي استقبال از پيشنهادهاي ايران آماده كند، اين استقبال نبايد به گونه اي باشد كه رژيم ايران اقتدار پيدا كند. اوباما بايد اين نكته را روشن سازد كه امريكا همراه كساني است كه قصد دارند اصلاحاتي دموكراتيك و صلح آميز در ايران انجام دهند. اگر اصلاح طلبان موفق نشوند، هيچ ديداري هم در ژنو موفقيت آميز نخواهد بود». از اين نمونه ها بسيار است. مقصود اصلي نويسنده واشينگتن پست اين است كه امريكا در هر حال نبايد دست از حمايت دوستان خود در داخل ايران بردارد. حتي ناكام ماندن اصلاح طلبان در انتخابات هم اين فرايند را متوقف يا حتي كند نكرد. پس از انتخابات هم غربي ها همچنان به حمايت خود از اصلاح طلبان ادامه دادند با اين تفاوت كه اين بار به جاي پيروزي در انتخابات به پيروزي در آشوب ها نظر داشتند، به عبارت ديگر همچنان اين وضعيت داخلي ايران بود كه دستور كار سياست خارجي امريكا و متحدانش را درباره ايران تعيين مي كرد.
شرايط فعلي هم از اين قاعده مستثنا نيست. تا همين چند هفته پيش اروپايي ها و امريكايي ها همچنان اميدوار بودند كه اصلاح طلبان قادر به راست كردن كمر خود و تحميل خواسته هايشان به نظام باشند. بزرگنمايي آنچه در چند خيابان تهران مي گذشت توسط رسانه هاي غربي در واقع دلداري اي بود كه غربي ها به خود مي دادند در اين باره كه جنبش همچنان زنده است و مي توان به آن اميد بست. در واقع كمي طول كشيد تا طرف هاي غرب بتوانند خود را با حقيقت وفق بدهند. حقايقي از اين قبيل كه آقاي موسوي همه دوستان گرانبهاي آنها در ايران را سوار اتوبوس كرد با اين وعده كه به كاخ رياست جمهوري خواهد برد اما اكنون همه آنها سر از قعر يك دره عميق درآورده اند، يا اين حقيقت كه در علني كردن شبكه هاي پنهانشان بعد از انتخابات عجله كرده اند و حالا ديگر همه چيز سوخته است و حقايقي ديگر از اين دست. آنچه اكنون در محيط سياست خارجي ايران ديده مي شود شايد تا حدود زيادي محصول اين باشد كه غربي ها فهميده اند همه چيز را باخته اند و ديگر بهتر است كوتاه بيايند. مذاكرات اخير كه كمترين فايده آن بي اعتبار شدن قطعنامه هاي شوراي امنيت و به رسميت شناخته شدن مشروعيت غني سازي در ايران است، برون داد فرآيندي به درازاي چند ماه است كه قرار بود -و برنامه ريزي كرده بودند- به نتيجه اي ديگر منتهي شود. غرب با نگاه به ايران جز اقتدار نظام چيز ديگري نمي بيند. ديگر حتي دوستي هم نمانده كه بتوانند به آن اميد ببندند. پس طبيعي است كه شاخ و شانه كشيدن ها تعطيل و همه اهداف به «حفظ آبرو» تقليل پيدا كند.
مهدي محمدي

 



حاشيه هاي خواندني از ديدار نخبگان پاسخ پدرانه رهبر انقلاب به يك جوان منتقد

ديدار شماري از نخبگان جوان كشور با رهبر معظم انقلاب با حاشيه هاي خاصي همراه بود.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني دفتر نشر آثار رهبر انقلاب، صبح چهارشنبه؛ شماري از نخبگان جوان كشور مهمان رهبر انقلاب هستند تا سومين همايش ملي شان را بعد از اين ديدار و گفتگو آغاز كنند.
مراسم با تلاوت قرآن و شعري در ستايش حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام، آغاز مي شود و قرار است با سخنراني معاون رئيس جمهوري و تعدادي از نخبگان ادامه يابد و به سخنان رهبري ختم شود.
¤¤¤
نسرين سلطان خواه معاون جديد علمي و فناوري رئيس جمهوري اولين سخنران مراسم است و بعد از او، محمدهادي فروغمند عراقي، راضيه طبائيان، فرشيد اميري، سيد پيمان شريعت پناهي، سماء گليايي، سيداحسان آذرم سا، زهرا محمودي، نفرات ديگري هستند كه به عنوان «نخبگان جوان»، ديدگاه ها و مباحث مختلف خود را مطرح مي كنند.
مباحثي نظير توجه به تجاري سازي ايده ها، علوم انساني، لزوم استمرار حمايت از طرح هاي تصويب شده، تقويت بيشتر فرهنگ، تعهد، مشكل گشايي اجتماعي و اصلاح و ارتقاي جامعه در ميان نخبگان، توجه به عنصر معنويت ديني در فعاليت هاي علمي پژوهشي، استفاده از هنر و ظرفيت هاي آموزش و پرورش براي ايجاد و تقويت روحيه نوآوري در جامعه و... مطرح مي شود.
پس از آخرين نفري كه براي مطرح كردن ديدگاه هاي خود نوبت داشت، حاضران منتظر صحبت هاي رهبر انقلاب بودند كه ايشان از مجري برنامه مي پرسند:« از دوستاني كه قرار بوده صحبت كنند، كسي باقي ماند؟»
مجري مي گويد: «اگر شما اجازه بدهيد، همه جمع هزار نفره اي كه اين جا هستند، دوست دارند صحبت كنند...» همه مي خندند.
در اين ميان چند تن از دانشجويان از ميان جمعيت، خواستار فرصتي براي بيان صحبت هايشان شدند. اين حركت با واكنش برخي برگزاركنندگان مراسم روبرو شد كه آن ها را دعوت به نشستن مي كردند، اما رهبر با اشاره به يكي از همان جوانها گفتند: «آن آقايي كه پا شده بودند، ايستاده بودند و نشاندن شان! شما بفرمائيد»
صدايش از آن جا به گوش رهبر نمي رسيد؛ پشت تريبون آمد و پس از معرفي خود، سخنانش را آغاز كرد. اما حرف هاي وي، رنگ و بوي ديگري داشت. او از عملكرد صداوسيما پيرامون حوادث اخير انتقاد كرد و با بيان مثالي پرسيد:
آيا صداوسيماي ما تصوير درستي از كشور و جهان ارائه مي دهد يا تصوير غيرواقعي و كاريكاتورگونه؟
آيا صداوسيما به عقايد مختلف اجازه دفاع از خودشان را مي دهد؟ عقايدي كه به خصوص در همين رسانه مورد نقد و يا حتي حمله قرار مي گيرد؟
آيا صداوسيماي ما نقل قولي كه از افراد مي كند و يا رويدادهايي كه روايت مي كند، وفادارانه و منصفانه است؟
بخش دوم سخنان وي موضوع نقد رهبري بود؛ «من شايد چهار-پنج سال است كه به صورت جدي تر روزنامه مي خوانم و مجلات را مطالعه مي كنم. اين مدت واقعاً به ياد نمي آورم كه مطلبي را با عنوان نقد رهبري خوانده باشم... نقد رهبري را هم به شكل عمومي مي شود مطرح كرد و هم به صورت خاص در مجلس خبرگان. من احساس مي كنم اگر چنين نشود، اين شرايط منجر به نفاق و كينه مي شود؛ مثلاً يك چيزي كه در ابتدا يك انتقاد ساده است، چون بستر مناسبي براي بيان پيدا نمي كند، ممكن است جنبه مغرضانه به خود بگيرد و كم كم بي انصافي هايي پيدا شود.»
سخنانش طولاني شده بود. از آقا خواست تا باز هم ادامه دهد و پاسخ شنيد: «من موافقم كه شما ادامه بدهيد. وقت از اول هم تمام شده بود، ولي شما ادامه بدهيد...»
تشكر كرد و اين بار صحبت هايش را با انتقاد از چگونگي برخورد نيروي انتظامي با تجمعات پس از انتخابات ادامه داد:
«اگر مقداري روش هاي اقناعي تر داشتيم و از خشونت به جز در موارد ضرورت استفاده نمي كرديم، نظام ما بقاي بهتري نداشت؟ آيا مردم متحدتري نداشتيم؟ چون وحدت واقعي به نظر من بيش از اين كه با نصيحت حاصل شود نتيجه رفتار مردم با حكومت و رفتار حكومت با مردم است و رفتار مردم با همديگر است.»
پس از اتمام صحبت هاي او چند نفر به اعتراض بلند شدند تا نوبت براي حرف زدن بگيرند. يكي از آن ها گفت: «همين حرف هاي ايشان نشان مي دهد فضاي نقد وجود دارد. ما هم مي خواستيم حرف بزنيم اما به ما اجازه ندادند و فرصت نشد...»
آقا در جواب اعتراضات گفتند: «اين را به حساب كم بودن وقت ها بگذاريد و تحمل بفرمائيد. ان شاءالله خداي متعال شرح صدر خواهد داد به همه ما كه درست بفهميم، درست ببينيم و درست بيان كنيم.»
حالا ديگر نوبت ميزبان بود. جمعيت، بي صبرانه منتظر سخنان و يا به عبارت بهتر، واكنش آقا بودند.
رهبر انقلاب در لابه لاي سخنان خود به برخي از سوالات و شبهه هاي مطرح شده در جلسه پاسخ دادند: «بنده توي جلسات دانشجوئي، دانشگاهي كه اين جا هستند، گاهي كه ببينم حالا بعضي ها روي ملاحظه، روي احترام، روي هر چه، بعضي از اين حرف ها را كه خيال مي كنند من خوشم نمي آيد، نمي زنند؛ از نگفتنش ناراحت مي شوم؛ از گفتنش مطلقاً ناراحت نمي شوم. اي كاش مجال بود تا گفته مي شد، تا آن وقت انسان مي توانست آن برگ هاي بر روي هم گذاشته كتاب حرف را، باز كند تا خيلي از حقايق روشن بشود. آينده، البته اين كارها خواهد شد.»
آقا از صداوسيما گفتند و گفتند كه ايشان هم به بخشي از عملكرد اين دستگاه انتقاد دارند اما مثل هميشه انصاف را يكي از شروط نقد سالم عنوان كردند:« در انتقاد از بي انصافي يك دستگاه يا يك كس، خود ما بايد دچار بي انصافي نشويم؛ به اين توجه كنيم.»
رهبر انقلاب نسبت به صداوسيما دو انتقاد عمده را وارد دانستند و گفتند: «خيال نكنيد آن حرف هائي كه صداوسيما مي زند، اين، همه حرف هاست؛ نه، خيلي مطلب هست. «يك سينه حرف موج زند در دهان ما». اين جور نيست كه هرچه كه انسان احساس مي كند، اين را گفته باشد يا بتواند بگويد. خيلي حرف هاي زيادي هست. شما جوان ها الحمدلله باهوشيد، بااستعداديد، به تدريج خيلي از حقائق براي شماها روشن خواهد شد.»
آقا با اشاره به اين سوال كه «آيا صداوسيما وضعيت واقعي كشور را نشان مي دهد؟» پاسخ گفتند «نه، ناقص نشان مي دهد. خيلي پيشرفت هاي برجسته و بزرگ هست كه صداوسيما نشان نمي دهد. دليلش هم اين است كه شما مجموعه مرتبط با حوادث گوناگون، از خيلي از حقائق كشور و پيشرفت هاي كشور مطلع نيستيد؛ نقص صداوسيماي ماست. والا اگر صداو سيما مي توانست همان طور كه تلويزيون فلان كشور غربي با يك سابقه و تجربه فراوان و با استفاده هاي هنري دروغ هاي خودش را راست جلوه مي دهد، واقعيات موجود كشور را درست منعكس كند، شما بدانيد امروز اميد نسل جوان، دلبستگي نسل جوان به كشورش، به دينش، به نظام جمهوري اسلامي اش، به مراتب بيشتر از حالا بود.»
واما انتقاد دوم كه درباره انتخابات بود: «شما خيال نكنيد كه حالا بنده چون رئيس صداوسيما را انتخاب مي كنم، همه برنامه هاي صداوسيما را مي آورند، دانه دانه بنده نگاه كنم، امضاء كنم. نخير، از خيلي از برنامه هاي صداوسيما بنده راضي هم نيستم؛ از جمله، من راضي نبودم كه از ماه اسفند، بلكه زودتر از اسفند، بعضي از سفرهاي تبليغاتي و حرف هائي كه زده شد و تظاهراتي كه مي شد و مجادلاتي كه انجام مي گرفت، از تلويزيون پخش شود، كه متاسفانه تو تلويزيون پخش شد.»
اواخر سخنراني انتظار كساني كه مي خواستند بدانند، واكنش آقا به سخنان آن جوان دانشجو درباره «انتقاد از رهبري» چيست به سرآمد و ايشان گفتند:
«ما كه نگفتيم از ما كسي انتقاد نكند؛ ما كه حرفي نداريم.من از انتقاد استقبال مي كنم. البته انتقاد هم مي كنند. ديگر حالا جاي توضيحش نيست؛ انتقاد هم هست، فراوان هست، كم هم نيست؛ بنده هم مي گيرم، دريافت مي كنم و انتقادها را مي فهمم.»

 



كيهان و خوانندگان

¤ مقام معظم رهبري در جمع نخبگان در تاريخ 6/8/ 88فرمودند القاي تقلب در انتخابات جرم بزرگي است. با اين وجود شايسته است مسئولين محترم قوه قضاييه با محاكمه سران و فرماندهان فتنه پس از انتخابات بويژه كروبي، موسوي و خاتمي آرامش را به جامعه برگردانند.
شجاع از بوكان
¤ تعلل قوه قضاييه در محاكمه سران فتنه اين ذهنيت خطرناك را به خصوص در نسل جوان ايجاد مي كند كه خداي ناكرده دستگاه قضايي اسلامي ما با صاحبان زر و زور با مسامحه رفتار مي كند. اميد است اين قوه با محاكمه هرچه سريعترفتنه انگيزان خط بطلاني بر اين ذهنيت بكشد.
سيدفلاح محمدي
¤ خوش خدمتي و خوش رقصي آشوب طلبان و فتنه انگيزان به كام استكبار خوش آمد و سناي آمريكا جهت جبران شكست فضاحت بار خود در براندازي نظام اسلامي در جنگ نرم اين بار مبلغ 55 ميليون دلار جهت ادامه خباثت هاي خود به اين امر اختصاص داد تا دغدغه اصلاح طلبان براي كسري بودجه مرتفع شود. بي شك سران فتنه قدرداني خود را در روز 13آبان به جاي خواهند آورد ولي ملت ايران مصمم تر از پيش در روز استكبارستيزي خود پاسخ كوبنده اي به شيطان بزرگ خواهند داد و به جهانيان ثابت مي كنيم كه اوباما هم مسير با اسرائيل جنايتكار دنبال رو اسلاف خود مي باشد.
محمودي
¤ طرح وحدت ملي با سران فتنه خواست ملت نيست. ملت ما تحت رهبري مقام معظم رهبري و زير سايه امام زمان(عج) راضي نيستند با كساني كه مي خواستند يك شبه ميراث امام راحل(ره) را به دشمن تحويل دهند و براساس اميال دشمن حركت كنند طرح وحدت و دوستي مجدد بريزند اگر آقايان خود مشكل دارند مي توانند از طرف خود هر طرحي را با دوستان سابقشان بريزند. از ملت هزينه نكنيد.
خانم دهقان
¤ فيلم و سريالي كه در تركيه پخش شد و خشم صهيونيست ها را برانگيخت چرا در صداوسيماي جمهوري اسلامي پخش نمي شود. آيا مسئولين اين سازمان اقدامي در اين خصوص كرده اند؟
حسني
¤ بنده به عنوان يك دانشجو از مسئولين و مديران حوزه علميه شديدا گلايه دارم كه چرا برنامه اي منسجم براي خلع لباس كردن برخي روحاني نماها ندارند و چرا آنها را رها مي كنند تا به اين نهاد مقدس برآمده از خون شهدا ضربه بزنند. ما تا كي شاهد رفتار ناپسند برخي از اينها باشيم.
يك دانشجو (حامدي)
]از طريق ايميل[
¤ برخي از روزنامه هاي اصلاح طلب تيتر اصلي روزنامه چند روز قبل خود را به اين اختصاص دادند كه «كرزاي تسليم دموكراسي شد» به اين آقايان بايد گفت كه وي خيلي وقت هاست كه تسليم آمريكا شده است درست مثل شما اصلاح طلبان.
چهاربر از تهران
¤ از وزير محترم راه و ترابري و شركت رجا تقاضا مي شود وقت نماز 20دقيقه را حداقل به 30دقيقه افزايش دهند با توجه به حجم مسافر و محدوديت سرويس بهداشتي و گاهي حتي نمازخانه هاي بين راهي امكان اقامه صحيح نماز در فرصت 20دقيقه براي عده اي وجود ندارد.
عجله از كرمان
¤ فرزندانمان در مدرسه ابتدايي شهرك انديشه مشغول به تحصيل هستند كه معلم مربوطه يك هفته است كه به علت بيماري سر كلاس حاضر نمي شود و مادر يكي از دانش آموزان به جاي معلم كلاس را اداره مي كند! لذا به مدرسه رفته و موضوع را جويا شديم و پس از صحت مطلب به مدير و مسئولين مدرسه اين تخلف را گوشزد نموديم ولي آنها گفتند شما مي توانيد دخترانتان را طي اين مدت (استعلاجي خانم معلم) به منزل ببريد؟! آيا كار مدير مدرسه در انتخاب يك خانم به قول خودش بيكار در مدرسه به جاي معلم قانوني است؟ از مسئولين آموزش و پرورش تقاضا مي شود به اين معضل رسيدگي نمايند.
جمعي از اولياي دانش آموزان
كيهان : نام مدرسه مورد نظر نزد روزنامه محفوظ است.
¤ در بهمن سال 85 برگه سهام عدالت را از تامين اجتماعي تحويل گرفتم ولي بعد از گذشت 2 سال از سود آن خبري نيست. جالب است كه پشت برگه ها قيد شده كه سود سهام حاصله محاسبه و به حساب افراد واريز مي شود ولي تا به حال خبري از سود نيست.
حسين علياري

 



حادثه (گفت و شنود)

گفت: راديو آمريكا، بي بي سي و راديو اسرائيل بخش هاي فراواني از برنامه خود را به تبليغ براي حضور هواداران موسوي و خاتمي در روز 13 آبان اختصاص داده اند.
گفتم: 13 آبان ماهيت ضد آمريكايي دارد، چي شده كه آمريكا و انگليس و اسرائيل طرفدار آن شده اند؟!
گفت: مرد حسابي! كجا طرفدار آن شده اند؟ از هواداران موسوي و خاتمي يعني از هواداران خودشان خواسته اند در مراسم 13 آبان شركت كنند و باز هم مثل روز قدس به نفع آمريكا و اسرائيل شعار بدهند.
گفتم: كار سران فتنه از كجا به كجا رسيده؟! يعني خودشان هم نمي دانند كه در مقابل سيل خروشان ملت هيچ عددي نيستند!
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: به شخصي گفتند پدرت از روي نردبان افتاده، بدو برو كمك كن ببرش بيمارستان و يارو با عجله دويد، در بين راه يادش آمد كه در خانه نردبان ندارند ولي گفت شايد از همسايه گرفته باشند، چند دقيقه بعد يادش آمد كه دست و پاي پدرش فلج بود و نمي توانست از نردبان بالا برود... ولي باز هم توجه نكرد و به دويدن ادامه داد، اما يكدفعه يادش آمد كه اصلا پدر ندارد! اما پيش خودش گفت؛ حالا كه تا اينجا دويده ام، نبايد برگردم و دوباره به دويدن ادامه داد!

 



تجليل ولي امر مسلمين از مواضع ضد اسرائيلي دولت تركيه

حضرت آيت الله خامنه اي ولي امر مسلمين جهان در ديدار نخست وزير تركيه رويكرد سياست خارجي اين كشور در نگاه به دنياي اسلام و حمايت از مردم فلسطين را رويكردي كاملاً درست دانستند و آن را تحسين كردند.
رهبر معظم انقلاب اسلامي چهارشنبه شب در ديدار رجب طيب اردوغان نخست وزير تركيه و هيأت همراه، با اشاره به پيوندهاي عميق تاريخي دو ملت ايران و تركيه خاطرنشان كردند: روابط صميمي امروز دو كشور در چند قرن اخير سابقه نداشته است و ما از موفقيتهاي پي در پي دولت شما در عرصه هاي داخلي و بين المللي خرسنديم.
رهبر انقلاب اسلامي، رويكرد سياست خارجي تركيه را در نگاه به دنياي اسلام، رويكردي كاملاً درست دانستند و با تحسين اين نگاه افزودند: مواضع شما در حمايت از مردم فلسطين حركت صحيح اسلامي و عقلايي بود و اينگونه حركات جايگاه تركيه رادر دنياي اسلام استحكام مي بخشد.
حضرت آيت الله خامنه اي در همين زمينه خاطرنشان كردند: نزديك شدن هر چه بيشتر دولت شما به دنياي اسلام، از يكسو موجب استقرار پايگاه مردمي شما در داخل تركيه و از سوي ديگر زمينه ساز حمايت مسلمانان جهان از شما مي شود.
ايشان با اشاره به خرسندي جمهوري اسلامي ايران از سياستهاي بين المللي و رويكرد اقتصادي- سياسي تركيه افزودند: ما از هر حركتي كه موجب تقويت دنياي اسلام شود حمايت مي كنيم به همين دليل روابط دو كشور در سي سال گذشته در بهترين شرايط قرار دارد.
حضرت آيت الله خامنه اي ظرفيت روابط ايران و تركيه را چندين برابر وضع فعلي ارزيابي و خاطرنشان كردند: معتقديم جديت و سرعت عمل شما و آقاي احمدي نژاد فرصت مغتنمي براي گسترش روابط دو كشور بوجود آورده است.
رهبر انقلاب اسلامي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به اوضاع منطقه خاورميانه تصريح كردند: نسخه غربي براي حل مسائل منطقه منصفانه، عادلانه و كارآمد نيست و توانايي حل مشكلات منطقه از جمله در فلسطين، عراق و افغانستان را ندارد بنابراين ايران و تركيه بايد دوستانه و برادرانه براي حل اين مسائل تلاش و اقدام كنند.
حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به ضعفها و ناكاميهاي آمريكا درعراق و افغانستان خاطرنشان كردند: اطمينان داريم كه بين جمهوري اسلامي ايران و تركيه در خصوص مسايل عراق كمترين اختلافي وجود ندارد چرا كه دو كشور خواهان ثبات، استقلال، امنيت و وحدت عراق هستند.
ايشان افزودند: كساني كه امروز بر روي عراق پنجه انداختند، ثبات و استقلال واقعي عراق به نفع آنان نيست و برخلاف شعارشان، خواهان دموكراسي در عراق نيستند.
حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به ضرورت همكاري صحيح و برنامه ريزي شده چهار كشور ايران، تركيه، سوريه و عراق افزودند: البته با اين همكاري مخالفت و در راه تحقق آن كارشكني خواهد شد اما اين همكاري كار بسيار مهم و بزرگي است.
ايشان همچنين تشكيل گروه هشت كشور اسلامي موسوم به D8 را اقدامي هوشمندانه ارزيابي و خاطرنشان كردند: سعي كنيد اين گروه فعال تر از گذشته برنامه هاي جديد اقتصادي، فرهنگي و سياسي را اجرا كند.
در اين ديدار كه آقاي رحيمي معاون اول رئيس جمهور نيز حضور داشت رجب طيب اردوغان نخست وزير تركيه با اشاره به ميهمان نوازي خوب جمهوري اسلامي ايران از وي و هيأت همراهش گفت: تاكنون با برادران و همتايان ايراني، ديدارهاي بسيار صميمانه اي داشتيم و امكان بحث و تبادل نظر در همه ابعاد براي هيأت ترك فراهم شد.
وي به ديدار و گفتگو با 400 تاجر ايراني و ترك اشاره كرد و افزود: تركيه براي توسعه و گسترش بيش از پيش روابط خود با جمهوري اسلامي ايران و اتحاد و اتخاذ مواضع مشترك با ايران در خصوص مسايل منطقه اي و بين المللي تلاش خواهد كرد.

 



لري فرانكلين: پيش بيني كيهان درست بود (خبر ويژه)

«لري فرانكلين» مسئول ميز ايران در پنتاگون كه به جرم جاسوسي براي رژيم صهيونيستي به حبس محكوم شده است، از داخل زندان يادداشت كوتاه و جالبي براي مجله «فارين پاليسي» ارسال كرد و نوشت، پس از حمله آمريكا به عراق، شريعتمداري مدير كيهان به صراحت نوشت «اشغالگران آمريكايي گروگان ما در عراق هستند». من مي دانستم اينگونه خواهد شد. الان پيش بيني هايم تحقق پيدا كرده و ايران نقشه آمريكا در عراق را نقش بر آب كرده است.
فرانكلين مي نويسد، اواخر فوريه 2003 چند هفته بيشتر به حمله آمريكا به عراق نمانده بود، اما در دولت جرج بوش يك استراتژي واقعي براي مواجهه با ابرقدرت آينده منطقه خاورميانه يعني ايران نداشت. و همين امر مرا به عنوان مسئول ميز ايران در پنتاگون سخت آشفته كرده بود. از اين مي ترسيدم كه ماجراي ويتنام در عراق تكرار شود. من مي دانستم كه از لحظه ورود آمريكا به عراق، جمهوري اسلامي مشكلات آمريكا را دو برابر خواهد كرد... اين را هم مي دانستم احمقانه است كه فكر كنيم رهبران سياسي و مذهبي عراق كه طرفدار ايران هستند، با آمريكا همكاري كنند.
مسئول ميز ايران در پنتاگون در ادامه آورده است، من آدم شجاعي نبودم. نه در مقابل مسئول مستقيم خود «داگلاس فيث» مقاومت كردم و نه سراغ «پل ولفوويتز» معاون وزير دفاع را گرفته و نگراني هايم را به او منتقل كردم. در اوضاع آشفته آن دوره، فكر نمي كردم آنها نگراني هاي مرا جدي بگيرند. حماقت كردم و از «استيون روزن» مدير سياست خارجي آيپك(لابي صهيونيستي) خواستم نگراني هايم را به شوراي امنيت ملي آمريكا منتقل كند. او اما دغدغه هاي مرا به يك ديپلمات اسرائيلي گفت و باعث شد در سال 2005 من به جرم جاسوسي براي اسرائيل دستگير شوم. هم اكنون 10 ماه است كه در زندان به سر مي برم و از اين كه مي بينم نگراني هايم تحقق پيدا كرده زياد ناراحت نيستم. من جاسوسي نكردم بلكه براي آينده آمريكا در عراق نگران بودم. همان چيزي كه مدير كيهان هم پيش بيني كرده بود، اما از آن خوشحال بود.
گفتني است آمريكا به خيال خود با حمله به عراق و افغانستان و حضور نظامي در چپ و راست ايران اسلامي مي توانست كشورمان را به محاصره نظامي درآورد. اما همانگونه كه كيهان بارها بر آن تاكيد كرده و هم اكنون كارشناسان پنتاگون نيز اعتراف مي كنند آمريكايي ها در عراق و افغانستان با بن بست روبرو شده و شرايط برخلاف آنچه انتظار داشتند به نفع جمهوري اسلامي ايران تغيير كرده است.

 



فيگارو: آمريكا در افغانستان به باتلاقي افتاده كه خود درست كرد (خبر ويژه)

«دولت اوباما در معماي افغانستان غرق شده است.» روزنامه فرانسوي فيگارو در تحليلي با همين عنوان نوشت: روند فزاينده عمليات تروريستي از يك سو و بي اعتباري دولت كرزاي از طرف ديگر، رئيس جمهور آمريكا را در باتلاقي فرو برده و او هرگونه استراتژي اتخاذ نمايد، به هرحال از آن خارج نخواهد شد زيرا همه گزينه هاي پيش روي اوباما، با پيامدهاي خطرناك همراه است.
فيگارو همچنين نوشت: كارشناسي نظير فرمانده نيروهاي ناتو در افغانستان، به اوباما توصيه مي كند شمار سربازان در افغانستان را تا 60 هزار نفر افزايش دهد و از سوي ديگر هشدار مي دهند كه اعزام سربازان بيشتر جز به تلفات بيشتر ارتش آمريكا منجر نخواهد شد. اينك افكار عمومي با بازگشت روزافزون فرزندان خود در تابوت هاي چوبي مواجهند و از خود مي پرسند اصلا به چه علت و در راستاي چه هدفي، جوان هاي آمريكايي بايد در يك كشور بيگانه واقع در هزاران كيلومتري خاك آمريكا قرباني شوند. در چنين فضايي بهتر مي توان مشكل تصميم گيري خطير رئيس جمهوري آمريكا را درك نمود. تنها ظرف ماه جاري پنجاه و سه سرباز آمريكايي به دست شورشيان در افغانستان كشته شده اند.
روزنامه فيگارو در مقاله ديگري به زد و بند برادر حامد كرزاي با سازمان سيا پرداخته و مي نويسد: افشاي سوابق جاسوسي برادر رئيس جمهوري افغانستان، ضربه تازه و خدشه سختي بر حيثيت و اعتبار دولت كابل فرود آورده است. برادر حامد كرزاي ضمن آن كه به مدت هشت سال مامور سازمان جاسوسي آمريكا و رابط بين اين سازمان و طالبان بوده است، در فروش ترياك و قاچاق مواد مخدر نيز دست داشته است.گفته مي شود كه هيچ قاچاقچي ترياكي در منطقه قندهار حق فعاليت و عبور ندارد مگر قبلا باج هنگفت و حق الزحمه والي كرزاي را تامين كرده باشد.
پيش از اين نيويورك تايمز فاش كرد احمد والي كرزاي برادر رئيس جمهور افغانستان طي 8 سال اخير در ليست حقوق بگيران سازمان سيا قرار داشته است.
نيويورك تايمز مي نويسد: احمد والي در سال هاي گذشته به دليل انجام كارهاي مختلفي از سازمان اطلاعات مركزي آمريكا پول دريافت كرده كه از آن جمله مي توان به استخدام شبه نظاميان افغان براي انجام عمليات هاي مورد نظر سيا در داخل و خارج از قندهار اشاره كرد. ارتباطات مالي و كاري ميان سازمان سيا و احمد والي پرسش هاي زيادي را درباره استراتژي آمريكا در افغانستان كه هم اكنون در دست بازبيني است به وجود آورده است. رابطه با احمد والي شكاف بسيار بزرگي در دولت آمريكا به وجود آورده است. منتقدان به اين ارتباط مي گويند كه رابطه با احمد والي موجب پيچيده تر شدن رابطه پرتنش كاخ سفيد با حامد كرزاي مي شود.
راديو فردا: اورانيوم كه از ايران خارج نمي شود
انتظار غرب ادامه مذاكرات است
راديو فردا درباره مخالفت ايران با ارسال اورانيوم غني شده به خارج از كشور در ازاي دريافت سوخت 20درصد براي راكتور تهران تاكيد كرد: 1500 كيلوگرم اورانيوم غني شده، وسيله چانه زني نقد در اختيار ايران است و واگذاري اين اهرم با ارزش در ازاي دريافت سوخت راكتور تهران دور از عمل گرايي به نظر مي رسد.
اين رسانه آمريكا اضافه كرد: اولويت ايران، حفظ ظرفيت غني سازي و محصول آن است. در مقابل، هدف غرب خارج كردن اورانيوم غني شده از ايران است. مابين اين دو خواسته، فاصله اي فراوان است. شايد در شرايط موجود، بهترين انتظار غرب براي رسيدن به توافق با تهران تنها بتواند به قبول ادامه گفت وگوهاي بيشتر محدود شود و نه ارسال 1200 كيلوگرم اورانيوم غني شده به خارج.
ارگان سازمان سيا اضافه مي كند: از جمله نگراني هاي تهران در زمينه ارسال اورانيوم غني شده به خارج نتايج آن باشد. تهران مطمئن نيست كه در صورت ارسال محموله موجود اورانيوم غني شده، بخش دوم عمليات متوقف كردن برنامه توسعه اتمي ايران به روش هاي مختلف به اجرا گذاشته نشود.
رسانه هاي غربي از جمله آسوشيتدپرس مي گويند ايران با انتقال اورانيوم غني شده به خارج مخالفت كرده و صرفاً خواستار خريد اورانيوم 20درصدي شده است.
رويترز هم خبر داد «ايران خواستار دو تغيير مهم در متن پيشنهادي البرادعي شده كه احتمالا با موافقت غرب روبرو نخواهد شد».
در همين حال اكبر اعتماد رئيس سازمان انرژي اتمي در رژيم پهلوي به شبكه بي بي سي گفت: «غربي ها دروغ مي گويند و ايران حق دارد به آنها درباره ارسال اورانيوم به خارج و دريافت سوخت اعتماد نكند. ايران سهامدار 10 درصد كارخانه غني سازي اورانيوم در فرانسه است اما آنها همان 10 درصد سوخت سهم ايران را نمي دهند. آنها آن موقع سهم ايران را ندادند اما الان كه مي دانند ايران خودش مي تواند سوخت 20 درصد غني شده توليد كند، مي گويند ما به شما سوخت مي دهيم. اصلاً هيچ تضميني وجود ندارد كه امروز هم بر سر حرفشان باقي بمانند».

 



اين حكم بي رحمانه است او فقط 180 جاسوس استخدام كرده بود! (خبر ويژه)

صدور حكم 4 سال زندان براي حسين رسام همكار و جاسوس سفارت انگليس با واكنش وزارت خارجه اين رژيم مواجه شد.
ديويد ميلي بند وزير خارجه انگليس با بيان اينكه «آقاي رسام كارمندي پركار و در زمينه كار ديپلماتيك موفق بوده است» مدعي شد«صدور حكم براي وي به منزله حمله به تمام كساني است كه كار ديپلماتيك مي كنند». ميلي بند گفت «ما عميقاً از اين حكم نگران شديم. اين حكم بي رحمانه نشان دهنده آزار پيش از پيش كاركنان سفارت براي انجام وظايف معمول و قانوني شان است».
رسام يكي از 9 كارمند ايراني سفارت انگليس بود كه در جريان آشوب هاي خياباني پس از انتخابات بازداشت شدند.
رسام كه 5 سال پيش به استخدام سفارت انگليس درآمده بود، در دادگاه گفت: وظيفه من جمع آوري اخبار مورد نياز انگليس از طريق مرتبطين با سفارت و عناصر حزبي و گروهي خاص در شهرستانها و تبادل نظر بود. سفارت انگليس در طول دوره هاي اخير به دليل محدوديت هاي شديدي كه ديپلمات ها داشتند و ترس از اينكه عمليات جمع آوري اطلاعات آنها افشا شود اقدام به استفاده از كاركنان محلي و براي اين كار شبكه مرتبطين را ايجاد و اداره عمليات را از داخل كشور آغاز كرد. به همين دليل به بنده و ساير كاركنان دستور داده شد با ايجاد شبكه به تامين اخبار و اطلاعات مورد نياز انگليس اقدام كنم كه در طول پنج سال فعاليت خود در اين سفارت تا سال گذشته 130 مرتبط داشتم كه امسال با افزايش 50 نفري، تعداد مرتبطين بنده 180 نفر شد.
وي افزوده بود: از جمله مرتبطين و بيشتر ارتباط ما با اصلاح طلبان روشنفكر از جمله عطريانفر، شمس الواعظين و سعيد ليلاز بود.
وي در اعترافات خود خبر داد: حدود 4 ماه قبل از انتخابات در سفارت انگليس جلسه اي با حضور ديپلمات ها و كارمندان محلي بخش سياسي سفارتخانه برگزار شد. در اين جلسه با توجه به دستورالعمل دريافتي از لندن تحولات بعد از انتخابات در دستور كار كارمندان محلي بخش سياسي سفارتخانه قرار گرفت در اين چارچوب با دفاتر برخي فعالان سياسي به ويژه اصلاح طلبان ارتباط برقرار و اطلاعات لازم درباره انتخابات جمع آوري مي شد. از ديگر فعاليت هاي ديپلمات هاي انگليسي تلاش براي يافتن مرتبطاني در ستاد نامزدها بود كه در اين زمينه آقاي الكس دبير اول سياسي سفارت انگليس با برخي اعضاي ستاد انتخاباتي نامزدها ملاقات هايي داشت و دبير دوم سفارت هم تحت پوشش توريست به ستاد انتخاباتي چند تن از نامزدهاي دوره دهم رياست جمهوري رفت. از ديگر برنامه ها، ملاقات دبيراول سفارت انگليس با برخي اعضاي حزب اعتمادملي و دفاتر تبليغاتي يكي از نامزدها بود كه در اين چارچوب با برخي مسئولان اين ستاد درباره مسائل مربوط به انتخابات و اغتشاشات بعد از آن تماس هايي داشتيم.
وي همچنين با بيان اينكه «پس از حوادث خياباني سفارت از كارمندان محلي خواست تا در تجمعات و اغتشاشات به همراه دو ديپلمات اخراج شده (آقاي تام برن و آقاي پل بروني) حضور داشته باشند» گفت آن دو در درگيريهاي 24 خرداد در خيابان سنايي، مطهري حضور داشتند. دبير سوم سفارت ساموئل اورگان نيز در تاريخ 25 خرداد خيابان هاي مطهري و شريعتي در بين تجمع كنندگان حضور داشت.
وي با اشاره به جلسات هر روز سفير انگليس در ايام اغتشاشات با اعضاي بخش سياسي سفارت و ديپلمات ها و كارمندان محلي براي دريافت آخرين اخبار و ارسال گزارش ها به لندن گفته بود: ما اخبار دريافتي را روزانه در سفارت انگليس بررسي مي كرديم و در كمترين زمان به صورت گزارش ويژه به لندن مخابره مي شد. گزارش هاي سفارت انگليس در تهران به آمريكا هم ارسال مي شد و از آنجا كه دولت آمريكا فاقد هر گونه امكاناتي براي دسترسي به اخبار داخل ايران است اين گزارش ها به عنوان يك منبع غني مورد استفاده آنان قرار مي گرفت. سفارت انگليس درصدد بود تا به مرتبطان خود القاء كند كه اين انتخابات نقطه عطفي براي افرادي كه با نظام زاويه دارند به شمار مي رود و آنها با اقدامات موثر در اين دوره از انتخابات كشور را دچار تغيير در ساختار يا تغيير در رفتار مي كنند و به آنها اين اميد را مي دهند كه در صورت بروز مشكل از حمايت اروپاييها و اتحاديه اروپا برخوردار خواهند بود.

 



شجاعت آيت الله خامنه اي مقابل استكبار او را محبوب دل مسلمانان جهان كرده است (خبر ويژه)

دكتر محمد تيجاني نويسنده كتاب معروف «آنگاه هدايت شدم» گفت: حضرت آيت الله سيدعلي خامنه اي رهبر امت اسلامي، رهبري شجاع، مدبر و دورانديش در برخورد با وقايع جهاني است.
وي در گفت وگو با «رسا» اظهار داشت: اين سيد بزرگوار با شجاعتي كه در مقابل استكبار دارد در قلب مسلمانان جهان قرار گرفته است.
تيجاني گفت: علاقه من به رهبر امت اسلامي، علاقه اي است كه با مودت اهل بيت عليهم السلام جمع مي شود. ايشان مسلمانان را به وحدت توصيه مي كند و آثار بليغ و شيوايي براي مسلمانان اعم از شيعه و سني برجاي گذاشته است. من از خداوند براي حضرت آيت الله خامنه اي طول عمر همراه با صحت و عافيت مسئلت مي كنم تا بتواند به مسير مباركي كه در پيش گرفته دوام دهد.
دكتر محمد تيجاني از اهالي شهر قفصه تونس، كه از معتقدان به مذهب مالكي و از اهل تسنن به شمار مي رفت، پس از بررسي هاي فراوان به شيعه گرايش پيدا كرد. تيجاني در كتاب «ثم اهتديت» (آنگاه هدايت شدم) به شرح ماوقع و تحقيق خويش در اين باره مي پردازد.

 



آمريكا: حمايت از اصلاح طلبان جايگزين تحريم ايران (خبر ويژه)

«معاون وزير خارجه آمريكا اطمينان داد دولت اين كشور از اصلاح طلبان در ايران حمايت مي كند و حمايت از فعالان اين طيف كاهش نيافته است.»
سايت صداي آمريكا با انتشار اين خبر، به نشست جفري فلتمن معاون وزير خارجه در امور خاورميانه با شماري از نمايندگان كنگره اشاره كرد و نوشت: فلتمن اطمينان داد سازمان هاي مستقر در آمريكا به حمايت از گروه هاي آزاديخواه در ايران ادامه خواهند داد. اين ابراز اطمينان در واكنش به نگراني نمايندگان كنگره بود. فلتمن گفت اوباما و ديگر مقامات دولت او مصرانه از اصلاحات دموكراتيك در ايران حمايت مي كنند.
صداي آمريكا با بيان اينكه «جمهوري خواهان ادعا مي كردند اوباما به اندازه كافي از معترضان در ايران حمايت نكرده» نوشت: گري اكرمن رئيس دموكرات كميته مسائل خاورميانه در مجلس نمايندگان پيشنهاد كرده است همزمان با تلاش براي برقراري گفت وگو با ايران بر حمايت از طرفداران اصلاحات و دموكراسي در اين كشور تأكيد مي كند. او گفت ما بايد اعلام كنيم كه از آنها حمايت مي كنيم و از شجاعت و پافشاري آنان الهام مي گيريم».
گري اكرمن هم در اين نشست به فلتمن گفته است «استراتژي كاربرد ديپلماسي به موازات تحريم براي مهار برنامه هسته اي ايران، يك استراتژي سست است و بايد روش فراگيرتري در پيش گرفته شود و از جمله از جنبش سبز در ايران پشتيباني شود. كنار ايستادن ما در زمان ناآرامي هاي چند ماه پيش زيركانه بود اما اكنون سكوت قابل توجيه نيست.»
در پاسخ به انتقادات مذكور، معاون وزير خارجه آمريكا تأكيد كرد: ما در سياست حمايت از مخالفان عقب نشيني نكرده ايم و برنامه هاي ما براي ايفاي نقش در ايجاد نهادهاي دموكراتيك در ايران به طور كامل و همه جانبه ادامه خواهد يافت.
مقارن با اين اظهارات، رئيس گروهك نهضت آزادي در گفت وگو با دويچه وله آلمان تأكيد كرد «با حل مسئله هسته اي، حقوق بشر از مذاكرات غرب با ايران به حاشيه رانده نمي شود. اين موضوع يك مسئله لوكس و تشريفاتي نيست و بنابراين نمي تواند به حاشيه رانده شود».
تأكيد محافل و مقامات آمريكايي بر حمايت از مدعيان اصلاح طلبي در ايران در حالي است كه عناصر ميداني طيف مذكور در برخي تجمعات بر شعار مرگ بر آمريكا و اسرائيل خط كشيدند تا دليل حمايت آمريكا از اين جريان آشكارتر شود. برخي از گروهك هاي مدعي اصلاح طلبي با افراط در اين امر اعلام كردند روز 13 آبان (روز تسخير لانه جاسوسي و روز ملي مبارزه با استكبار جهاني) را بايد به روز دوستي با آمريكا تبديل كرد.
به تازگي جو بايدن معاون اوباما اطمينان داده بود كه آمريكا از نيروهاي دموكرات و مخالف در ايران حمايت مي كند. سياستمداران آمريكايي تصور مي كنند بن بست 6 ساله در مقابل پيشرفت هاي هسته اي ايران را با استفاده از يك جريان وابسته داخلي مي توان گشود، كاري كه زماني به دست عناصر آلوده در مجلس ششم و دولت اصلاحات انجام گرفت و منجر به تعطيلي تمام برنامه هاي هسته اي شد.

 



خواندني هاي خنده دار! (خبر ويژه)

ملاقات اخير كروبي و موسوي به روال اين ديدارها با اظهارنظرهاي جالبي همراه بود. كروبي كه دريافت چند صد ميليون تومان پول بي زبان (تحت عنوان هديه) از شهرام جزايري را در كارنامه خود دارد، به موسوي گفت: متأسفانه آلودگي هاي اقتصادي برخي مسئولان، يكي از دلايل اصلي در گسترش فساد در جامعه است. من به ياد دارم كه زماني آن قدر سلامت اقتصادي حاكم بود كه يك مسئول دولت هزينه مداواي يك عضو خانواده اش را در بيمارستان نداشت و به ما در بيمارستان بنياد شهيد مراجعه مي كرد اما امروز شرايط ديگري حاكم است.
ميرحسين موسوي نيز كه به خاطر عملكرد جفاكارانه اش از سوي محافل سياسي و رسانه هاي غرب به عنوان فرصتي براي فشار به ايران و ايجاد انفعال در مذاكرات هسته اي ياد مي شود، مدعي شد: گفت وگويي كه در زمينه هسته اي در ژنو صورت گرفته واقعاً مورد حيرت است. قول و قرارهايي كه در ژنو داده شده اگر اجرا شود بر باد دادن همه زحمت هزاران دانشمند در كشور است و اگر اجرا نشود زمينه اجماعي را براي تحريم گسترده عليه ايران ايجاد خواهد كرد(!)
اين اظهارات در حالي است كه در زمان حاكميت متحدان و حاميان ميرحسين موسوي، حضرات با انواع وادادگي ها نظام را تحت فشار گذاشتند تا همه فعاليت ها- حتي فعاليت هاي قبل از مرحله غني سازي- را به تعليق درآورد و اين در حالي است كه امروز 7 هزار سانتريفيوژ مشغول غني سازي است. در مذاكرات ژنو نيز، همه آنچه مورد بحث و مذاكره بوده، ابراز تمايل ايران براي خريد سوخت مورد نياز رآكتور تهران مي باشد و معلوم نيست آقاي موسوي كه در دوره حاكميت اصلاح طلبان سكوت اختيار كرده بود چرا اكنون به صورت ناگهاني غيرتي شده است.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14