شنبه 9 آبان 1388- شماره 19499
دوهفته جاسوسي ويژه از وزيركار
|
|
E-mail:shayanfar@kayhannews.ir |
|
دوهفته جاسوسي ويژه از وزيركار
مجيدي، عبدالمجيد - 3 تاريخ: 17 اوت 1970 - 26/5/49 خيلي محرمانه از: بخش سياسي - آرنولد ال. رافل به: سفير موضوع: ملاقات با مجيدي، وزير كار، سه شنبه 18 اوت مجيد مجيدي، وزيركار و خدمات اجتماعي، يكي از افراد جوان، تعليم ديده در غرب و از مجريان اقتصادي بسيار لايق است كه براي پيشرفت اقتصاد ايران شايستگي زيادي دارد. با شروع كار در سازمان برنامه طي ده سال گذشته، او به طور مداوم در مشاغل اقتصادي مورد نياز سير صعودي را طي كرده است: كار بودجه اي با سازمان برنامه و متعاقب آن (در 1966) رياست اولين دفتر مركزي بودجه، اولين وزير توليدات كشاورزي و مواد مصرفي (عهده دار تنظيم قيمتها جهت تسريع جريان كالاها) (1967) و اكنون وزير كار (اواخر 1968). وي يك كارمند جدي و ذاتاً ساده و بي پيرايش است و مهارت فزاينده اي در ادارأ امور سياسي حساس در دو شغل قبلي، از خود نشان داده است. او در حال دميدن حيات و ايده هايي جديد به وزارتخانه اش كه از نظر سياسي حساس است، مي باشد و مخصوصاً اميدوار است كه بهرأ كار و اجراي آن را با آموزش و استفاده از نيروي انساني اصلاح نمايد. او تا درجأ دكتري در فرانسه تحصيل كرده است اما با بورس مؤسسه فورد در هاروارد اقتصاد خوانده است (1961 -
1960). انگليسي او بسيار عالي است. همسر او منير ، خوانندأ برجستأ اپرا در ايران است، هر چند كه علاقمندان اپرا در ايران از استعدادهاي صوتي او به وجد نمي آيند. اين وزير براي سفارت بسيار مثمرثمر بوده و آمريكائيهاي زيادي را ديده است كه اخيراً در رابطه با موضوعات مربوط به كار به ايران آمده اند. تازه ترين افرادي كه اخيراً با او ملاقات داشته اند، جوليوس منسون، يك كارشناس كار مورد قبول CU و هارولد ايسلي، وابسته كارگري ما در منطقه مي باشند. شما ممكن است يادآوري كنيد كه ما تا از تمامي كمك هايي كه وزارتخانه او در زمينأ امور كارگري به ما داده است از او قدرداني زيادي به عمل آوريم و به نمايندگي قوي و علاقأ ايران به كنفرانس هاي بين المللي كار اخير و آتي توجه نماييم. (مانند سمينار بين المللي نيروي انساني در واشنگتن، سمينار كار برنامأ مساعدت هاي آمريكا در كاتماندو، كنفرانس كار پيشنهادي سنتو در تهران). پيوستها، عكسهايي هستند كه ديروز طي مراسمي كه در آن شما گواهي نامه اي به آقاي مؤمني با توجه به شركت او در سمينار نيروي انساني در واشنگتن هديه نموديد، گرفته شده اند. ممكن است شما مايل باشيد اين تصاوير را به وزير نشان دهيد. (ما نسخ اضافي از عكسها داريم، هر زمان كه شما مايل باشيد، مي خواهيم نامه اي به همراه عكسها براي مؤمني بفرستيم. ) روابط سفارت با وزارتخانأ مرتبط با امور كارمندان محلي وزارت و دادگاههاي كار تهران با چند مورد درگير شده اند كه در آن كارمندان قراردادي، به مبلغ دريافتي بابت سنوات خدمت در پايان كارشان اعتراض نموده اند. (وجه سنوات خدمت براي كارمندان قراردادي مستقيماً توسط سفارت تعيين مي شود) در صورتي كه وزير در مورد اين موارد سؤال نمايد، مفيد است اشاره شود كه حكم صادره از طرف محاكم كارگري مناسب و منطقي بوده اند. ما روابط دوستانه و نزديكي با آقاي رزازان از دادگاه كارگري و آقاي مجيدي از وزارت كار داريم كه از موضع پشتيباني سفارت از قانون مترقي كار اجتماعي ايران آگاهي دارند. خصوصاً، در يك مورد اخير، دو باغبان قراردادي از محاكم كارگري درخواست افزايش وجه سنوات خدمت نموده اند. گرچه محاكم دستور پرداخت
20 روز دستمزد براي هر سال خدمت به جاي 51 روز را صادر نمودند، ما اين پرداخت را مناسب مي دانيم و اين امر طبق رضايت ما بوده است. مجيدي، عبدالمجيد - 4
16 آوريل 1971 - 27/1/50 خيلي محرمانه غيررسمي - اداري عاليجناب جان روز سفارت آمريكا، تهران جان عزيز: ممكن است مفيد باشد كه خلاصه اي از مذاكرات كوتاهي كه من با مجيدي در طول ديدارش از ايالات متحده داشته ام را نقل كنم. مقصود من بهره برداري از مأموريتم به عنوان مأمور همراه (اسكورت)، جمع آوري اطلاعات در مورد امور كار و كارگري ايرانيان نبود، ولي در طول دوره 51 روزه اي كه با هم بوده ايم، اين امر اجتناب ناپذير بود كه برخي از مذاكرات ما از امور مربوط به كار و كارگري در امريكا به امور مشابه در ايران تغيير جهت دهد. در آغاز، بايد بگويم كه از دو هفته بودن با وزير لذت بردم. همراهي با يك شخص بسيار مهم، مي توانست يك كار سخت باشد، ولي او خيلي خوش محضر و مصاحبي خوشايند و گذراندن با وي آسان بود. برخي از اظهارنظرها اشاره بر اين دارند كه مجيدي از پست خود در مقام وزير كار خشنود است. او مي خواست كه در مقام قبلي خود باقي بماند، تا برخي از پروژه هايي كه شروع كرده بود را به اتمام رساند. اما نيروهايي بر او چيره شدند و او وزير كار شد. اكنون وي در شغل جديدش احساس رضايت و مبارزه طلبي هاي گسترده پيدا كرده است. او معتقد است كه حوزأ (وزارت) كار (از جانب وي به كل مجموعأ دستمزدها، استخدام، آموزش، رفاه و روابط صنعتي اتلاق مي شود) در ايران به طور فزاينده اي اهميت مي يابد. در اين زمينه است كه او احساس مي كند ايران مي تواند مستعد پذيرش نفوذ فعال برخي از همسايگانش باشد. من احساس كردم كه شاه به مسائل كار و كارگري علاقمند مي شود، هر چند كه تخصيص منابع براي وزارت كار در حدي كه مجيدي مايل است، نمي باشد. مجيدي اظهار داشت كه پديدأ اتحاديه هاي كارگري (سنديكاها) تحت مديريت او رشد كرده است. وي خطمشي سلف خود نسبت به پيوستگي سياسي را نقض كرده است، وزارتخانه ديگر اصراري ندارد كه اتحاديه ها قبل از اين كه ثبت آنها به تصويب برسد، به حزب قانوني بپيوندند. به هر حال، من از توضيح او در مورد نوع رابطه بين حزب سياسي و اتحاديه، دريافتم كه او دوست مي دارد كه خيلي پيچيده نگريسته شود. در تمامي زمينه هاي ديگر، مجيدي در صحبت كردن خيلي صريح و دقيق بود. بحث در مورد اتحاديه ها در جهت گيج كردن بود. مجيدي معتقد است كه اتحاديه ها نبايد مجبور شوند يا از آنها خواسته شود كه به يك حزب سياسي قانوني بپيوندند. اما در مرحله تحول كنوني، اتحاديه ها نياز به راهنما دارند و بايد در يك چهارچوبأ معتبر، ايفاي نقش نمايند. اين به نظر مي رسد كه نقش احزاب سياسي در مقابل اتحاديه هاي كارگري باشد. در همان زمان، او اصرار دارد كه اتحاديه ها نبايد درگير فعاليت هاي سياسي شوند. اگر رهبران آنها خواستند كه در سياست دخالت كنند، آنها مي توانند به صورت منفرد در احزاب فعاليت نمايند و نه در اتحاديه هايشان، اتحاديه ها مي توانند جهت بهبود رفاه و آسايش اعضاي خود، در اقدامات سودمند اجتماعي دخالت كنند. (اظهارنظر من: در زمينأ اتحاديه هاي كارگري، همانند ساير زمينه ها، احتمال زيادي وجود دارد كه اين يك راه حل ايراني براي يك مشكل ايراني باشد. هرگونه تلاشي جهت توضيح و تفهيم صحنأ كار و كارگري با واژه هاي غير ايراني و به ويژه با واژه هاي غرب دمكراتيك، تنها به عقيم گذاري و از شكل طبيعي خارج كردن منجر خواهد شد. من تصور مي كنم مسئله اتحاديه ها يكي از چند زمينه در زندگي ايرانيان است كه در آنها موازنه اي بين كنترلهاي سياسي و درجه اي بالاتر از آزادي و حس اشتراك در ارتباط با دولت وجود دارد. احتمالاً مجيدي اصرار مي كند كه حتي كارگران ايراني براي شركت مؤثر در فرآيند مدرنيزه كردن و مشاركت عادلانه در منافع آن، نياز به اتحاديه هايي دارند. بدون شك افراد زيادي وجود دارند كه در اين عقايد با وي شريك نيستند. ) مجيدي اظهار داشت كه وي به زودي به هم پيوستن سنديكاهاي محلي نساجي و نفتي در داخل فدراسيون صنايع ملي را تصويب خواهد نمود. مذاكرات دسته جمعي كارگران با كارفرما در مورد ميزان دستمزد و ساعات كار در سطوح محلي حفظ خواهد شد. كاملاً روشن نيست كه او انتظار دارد كه سازمانهاي ملي چه نقشي ايفا نمايند. او به نقش اتحاديه هاي ملي در اينجا و طرح مذاكرات دسته جمعي كارگران با كارفرما بسيار علاقمند بود. (از چهار اتحاديه اي كه بازديد شد، او متوجه گرديد كه مذاكرات كلي با گستردگي ملي در صنايع اتومبيل و بسته بندي گوشت وجود دارد، در حالي كه در صنايع نفت و نساجي آمريكا مذاكرات محلي حكمفرما مي باشد. ) كورت هاگن (CURT HOGAN) از فدراسيون بين المللي كارگران نفتي و شيميايي (IFPCW)، پيغامي تلفني از طريق من براي مجيدي فرستاد كه از اين كه نمي تواند او را ملاقات نمايد، متأسف مي باشد. مجيدي اصرار نمود كه هاگن طي بازديد آينده اش از ايران به او تلفن بزند. او همچنين گفت زماني كه سنديكاهاي نفتي در يك فدراسيون ملي شركت داده شوند، ممكن است كه آنها به IFPCW بپيوندند. او براي شركت MOBIL - OIL شرح داد كه زماني سؤال در مورد نقش IFPCW در ايران بالا گرفته كه ايران در حال ايفاي نقش فزاينده اي در امور بين المللي است، و كارگران نبايد از تماس با گروههاي كارگري بين المللي جدا نگهداشته شوند. مجيدي در فرصت هاي متعدد به تلاش هايي جهت برقراري روابط بهتر بين وزارتخانه اش با جامعأ بازرگاني اشاره كرد. وزارتخانه خصوصاً از طريق تلاشهايش در زمينأ نيروي انساني، آموزش و غيره، همان طور كه به عنوان تأمين كننده منافع كارگران نگريسته مي شود، بايد به عنوان تأمين كنندأ منافع جامعأ بازرگاني نيز در نظر گرفته شود. مجيدي نقش بزرگتر ايران در سازمان بين المللي كار (ILO) را يادآور شد. او به ميزباني كنفرانس منطقه اي آسيا استناد كرد و اميدوار بود كه ما بتوانيم او را در اصلاح قانون كارش قبل از اجلاس ILO در دسامبر كمك نماييم. همچنين شاه در نظر دارد كه در كنفرانس سال آينده در جنوا حضور يابد. به اين دليل به برخي تلاشهاي مجيدي، به منظور تأمين موافقت او پي بردم و او كاملاً راضي بود. همچنين مجيدي علاقأ خود را به حمايت ايالات متحده براي رساندن ايران به هيئت رئيسأ ILO ابراز داشت. به نظر مي رسد كه وزير اهميت زيادي براي قانون كارش قائل است. او متذكر شد كه چگونه قانون مخصوصي براي برقراري آن به عنوان يك سازمان شبه دولتي، خدمات كارگري، مديريت و دولت داشت. اين قانون هر چند تصويب حزب را داشت، توسط برخي اعضاي محافظه كار مجلس تقريباً رد شد. من استنباط مي كنم كه چنين برخوردي در تاريخ حزب نادرست است. همان گونه كه در گزارش رسمي ارزيابي خود ذكر نمودم، وزير نگران دريافت مساعدت خارجي مي باشد و ممكن است با دوگ هك و سايرين دربارأ اين موضوع گفتگو نمايد. در خلال اين مدت، با موافقت شما، آنچه را بتوانم انجام خواهم داد. با بهترين آرزوها ارادتمند لئونارد سندمن مشاور كار و اموراجتماعي ادارأ امور خاور نزديك و آسياي جنوبي مجيدي، عبدالمجيد - 5 2 مارس
1974 - 11/12/52 خيلي محرمانه عبدالمجيد مجيدي وزير مشاور در امور سازمان برنامه و بودجه23 عبدالمجيد مجيدي با قبول منصب جديدش به عنوان وزير مشاور در امور سازمان برنامه و بودجه، دور كاملي زده و به رياست سازماني برگشته كه مراحل خدمتي خود را از آنجا شروع كرده است. در
45 سالگي، مجيدي يكي از مجريان اقتصادي جوان بسيار شايسته و تعليم ديده در غرب است كه براي پيشرفت اقتصاد كشور شايستگي زيادي دارد. وي يك كارمند جدي است كه تحقيقات شخصي مفصلي درباره مشكلات كرده و ذاتاً ساده و بي پيرايش است و مهارت فزاينده اي در برخورد با جنبه هاي حساس سياسي در دو سمت قبلي وزارتي از خود نشان داده است. مجيدي معتقدي راسخ به لزوم توسعه اقتصادي برنامه ريزي شده و يار صميمي گروه نوگرايان جوان ايران شامل افراد روشنفكري همچون سرپرست سابق سازمان برنامه، خداداد فرمانفرمائيان، و منوچهر گودرزي، وزير سابق كابينه، مي باشد. هر چند يك بار مجيدي به عنوان نوچأ سرپرست سابق سازمان برنامه، صفي اصفيا (در حال حاضر وزير مشاور)، در نظر گرفته شده بود و تصور مي شد كه فاقد قدرت و فراست سياسي لازم مي باشد، از آن زمان ذوق و استعداد قابل ملاحظه اي به عنوان يك خطمشي دهنده و سياستگذار نشان داده است و به حق يك چهرأ سياسي شده است. ارتباط او با سفارت (هم به صورت رسمي و هم شخصي) به طور كلي عالي بوده است و زماني كه وزير كار و اموراجتماعي بود، با حرارت و مشتاقانه از اقدامات بسيار معتدل ما در زمينه كار و كارگري حمايت مي نمود. مجيدي متولد 11 ژانويه
1928 در تهران (ساير منابع سالهاي 1927 يا 1929 را ذكر كرده اند) و پسر يك حقوقدان عراقي است. به دنبال شغل پدرش، او از دانشكدأ حقوق دانشگاه تهران در سال
1949 فارغ التحصيل شد و دكتراي حقوق (LLD) را از دانشگاه پاريس در سال 1952 دريافت نمود. عضويت گزارش شدأ او در حزب غير قانوني توده، مانع كار وي نشد و پس از يك سال كار با پدرش، به عنوان مشاور حقوقي به بانك بين المللي توسعه و معدن ايران پيوست. او از بانك، باز هم به عنوان مشاور حقوقي، به سازمان طرح و برنامه منتقل شد، اما به زودي علاقأ وي به كارهاي اقتصادي و مديريت (اداري) معطوف گرديد. در سال
1958 او تا مقام رياست ادارأ بودجأ سازمان برنامه ارتقأ يافت و توسط ديويد بل به صورت دانشجوي بورسيه اي وارد مدرسه لاتنر (LOTTENER) هاروارد شد. در آنجا وي در رشتأ مديريت عمومي ليسانس گرفت (61 -
1960) و در سال 1961 به ايران بازگشت و متصدي اداره جديد هماهنگي كمك هاي خارجي شد. در ژوئن
1962، به دنبال يك بحران مالي و يك دگرگوني در وزارت دارايي، مجيدي براي رياست قسمت بودجه وزارتخانه معرفي گرديد. در سپتامبر
1962 به سازمان طرح و برنامه مراجعت نمود و معاون رئيس امور اداري و مالي و بعداً براي بار دوم رئيس ادارأ بودجأ سازمان طرح و برنامه شد. با انتصاب حسنعلي منصور به نخست وزيري در سال
1963، مجيدي به عنوان سرپرست پست جديد بودجأ كل دولت ايران منصوب شد. در سمت جديدش، كه عنوان معاون سرپرست سازمان برنامه را نيز داشت، مجيدي مستقيماً در برابر نخست وزير مسئول بود. به مدت چهار سال او مسئوليت اصلي براي تهيأ بودجه هاي سراسري دولت را داشت، كه در مقايسه با تهيه بودجه براي هر كدام از وزارتخانه ها و سازمانهاي مختلف قبل از آن، به نظم و انضباط مالي بيشتر و برنامه ريزي متفكرانه تر و واقعي تر نياز داشت. او بودجه را به عنوان ابزاري براي حركت اجباري به سمت عدم تمركز به كار مي برد و در انجام چنين كاري، حمايت و اعتماد شاه و نخست وزير (هم منصور و هم جانشين او هويدا) را به همراه داشت. در اكتبر
1967، مجيدي در اولين سمتش در كابينه، به عنوان وزير توليدات كشاورزي و مواد معرفي مصرفي شد (وزارتخانه اي كه از آن به بعد وجود نداشت، اما رسماً توسط مجلس در سال
1968 به تصويب رسيد). در 24 نوامبر سال 1968، دكتر مجيدي به عنوان وزيركار و امور اجتماعي به شاه معرفي شد، و در اين سمت تا رسيدن به انتصاب فعلي، باقي ماند. اين كار وي در ضمن نظارت بر موضوعات مربوط به كار و كارگري بود كه وي واقعاً به عنوان يك سياستمدار برجسته شروع به پروراندن آن نمود. موضوع ترقي وي در كار برجسته اش به عنوان رئيس هيئت ايراني در كنفرانس ژانويه
1969 وزراي كار آسيا در دهلي نو، مخابره شده است كه از طريق روش هاي جديدي كه وي بعداً براي به كارگيري مؤثر نيروي انساني و نقش اتحاديه ها در زندگي كشور برآن اصرار كرد، تأييد شد. در زمينأ اتحاديه ها وي سياستي را كه به مدتي طولاني وجود داشت مبني بر اين كه اتحاديه ها بايد قبل از به ثبت رسيدن به حزب حاكم ايران نوين بپيوندند را نقض نمود، هر چند وي مقرر داشت كه اتحاديه ها بايد تحت راهنمايي و در يك چهارچوبأ معتبر كه توسط حزب حاكم تعيين مي شود، عمل نمايند. او همچنين از به هم پيوستن سنديكاهاي محلي نساجي و نفت در داخل يك فدراسيون ملي و پذيرش پيوستن اتحاديه هاي ايراني به سازمانهاي بين المللي با همان علائق و مشاركت بيشتر ايرانيان در سازمان بين المللي كار (ILO) حمايت كرد. مجيدي به عنوان يك بازديدكننده، از اغلب قسمت هاي اروپا و آسيا ديدن نموده است، از جمله حضور در اجلاس بانك توسعه آسيا در بانكوك در سال
1965 و بازديدي از روسيه شوروي در سال .1971 علاوه بر بورسيه اش در هاروارد، مجيدي يك دوره دو ماهه در حسابداري، تهيأ بودجه و مميزي تحت سرپرستي برنامه مساعدت هاي آمريكا (AID) در واشنگتن، در سال
1965 را گذراند و مجدداً در سال 1971 در يك برنامأ بازديد بين المللي از ايالات متحده ديدن نمود. مجيدي، عبدالمجيد - 6 عبدالمجيد مجيدي سرّي عليرغم توصيف بسيار زياد (با حرارت) از مجيدي، افراد زيادي در ايران وجود دارند كه در چنين ارزيابي بالائي از تواناييهاي وي سهيم نيستند. برخي از نظرات حاكي از اين است كه او موقعيت كنوني خود به عنوان رئيس سازمان برنامه را به علت اين كه فردي قوي نبود و كاري در جهت برهم زدن سكون وضعيت انجام نداد، از دست داد. وي همچنين به علت عدم وفاداري هميشگي و نسبتاً متظاهرانأ زنش كه به وي، بي اعتبار است، آنچنان كه در برخي محافل او تا حدي موضوع خنده مي باشد. وي به مناسبت جهت گيري در تصميمش، متمايل (به طرف) فرانسه شناخته شده بود و من دريافتم كه اين امر ناشي از تمايل وي در بحث هاي اوليه در مورد انرژي هسته اي ايران بود.
18 مارس 1975 - 27/12/53، ويليام لهفلدت
|
|
|