(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 10 آبان 1388- شماره 19500
 

درمان سندرم نويسندگان با سم بوتوكس
فرابنفش؛ اشعه اي مضر براي چشم
افكار بااسكن مغز خواندني مي شوند



درمان سندرم نويسندگان با سم بوتوكس

داروي درماني بوتوكس (كه از سم ميكروب بوتوليسم ساخته مي شود) مي تواند سندرم درد دست موسوم به سندرم نويسندگان را علاج كند.
از اين دارو عموما براي درمان چين و چروك هاي پوست استفاده مي شود اما محققان هلندي نشان دادند كه اين دارو مي تواند عضلات بازو و دست و انگشتان را از حالت گرفتگي و اسپاسم رهايي بخشد. اين دارو پيشتر هم در نوعي اسپاسم عضلاني خاص كه از آن به عنوان ديستوني نام مي برند، به كار گرفته شده بود و نتايج مثبتي هم نشان داده بود.
سندرم دست نويسندگان يك بيماري همراه با احساس درد و ناراحتي بسيار زياد است و نوع شديد آن حتي دست را از كار مي اندازد. اين حالت عموما در هنگام نوشتن و گاه ساير فعاليت هايي با دست ايجاد مي شود و شيوع آن بين سه تا هفت نفر در هر صدهزار نفر جمعيت است. تاكنون هم درماني براي آن كشف نشده بود و تنها به اين افراد توصيه مي شد كه به نوشتن با دست ديگرشان بپردازند. تكنيك هاي ريلكسيشن، هيپنوتيزم، طب سوزني و فيزيوتراپي براي درمان اين افراد به كار گرفته مي شد اما هيچ كدام نتوانسته بودند درمان مشخصي براي بيماري رقم بزنند اما در مطالعه پزشكان هلندي در آمستردام 40 بيمار با اين بيماري به دو گروه تقسيم شدند، گروه اول تحت درمان با بوتوكس قرار گرفتند و گروه دوم هم با پلاسبو (ماده اي كه فاقد هيچ ارزش دارويي است) تحت درمان قرار گرفتند، پس از 12 هفته درمان 14 نفر از 20 نفري كه تحت درمان با بوتوكس قرار گرفته بودند درجاتي از بهبود را نشان دادند اما در گروه مقابل فقط 6 نفر از 19 نفر احساس بهبود داشتند، فردي كه در آغاز تحت درمان با پلاسبو بود اما بعد تحت درمان با بوتوكس قرار گرفت، پس از درمان 6 هفته اي احساس بهبود نسبي داشت.
به گفته دكتر چارلز كلارك از مركز درماني آمستردام اين اقدام درمان نيست چون با تزريق ماده عضله از حالت اسپاسم خارج و فلج مي شود اما از آنجايي كه اين حالت بسيار دردناك است هرگونه درماني براي بهبود وضعيت اين بيماران قدم مهمي به حساب مي آيد.

 



فرابنفش؛ اشعه اي مضر براي چشم

مترجم: اعظم عسگري
اشعه فرابنفش (UV) همواره تهديدي براي بشر بوده است. انسانها دائماً در معرض پرتوهاي مضر اين اشعه قرار دارند.
اين امواج توسط چشم به عنوان منحصر به فردترين عضو بدن كه كمتر از 2 درصد بدن را تشكيل مي دهد، به عمق بدن راه مي يابد. كشف اوليه اين پرتو به دنبال علت تيرگي نمك هاي نقره تحت تأثير نور خورشيد توسط يك دانشمند هندي به نام
shri madhvacharya كشف شد. در سال 1801 نيز يك فيزيكدان آلماني به نام جوهان ويلهلم ريتر (Johann Wilhelm Ritter) مشاهده كرد كه پرتوهاي نامرئي پايين تر از نور بنفش در طيف نور مرئي تأثير خاصي بر كاغذهاي آغشته به كلريد نقره دارند. او آنها را پرتوهاي احيا كننده (deoxidizing) ناميد تا بيانگر واكنش شيميايي آنها باشد و نيز بتواندآنها را از پرتوهاي گاما كه در انتهاي ديگر طيف مرئي است تميز دهد. بعدها نام پرتوهاي شيميايي بر آن گذاشته شد و سپس به نام پرتو UV شناخته شدند.
عوامل مؤثر بر UV
1- ميزان اشعه : حدود 20 تا 30 درصد پرتوهاي UV روزانه در طول 1 ساعت در ميانه روز در تابستان به ما مي رسد به طوري كه 75 درصد آن بين ساعت هاي 9 صبح تا 15 بعدازظهر است.
2- فصل: در مناطق گرم آسيب هاي رسيده از UV به زمين بشدت وابسته به فصل است.
3- عرض جغرافيايي: شارژ پرتوهاي UV سالانه با افزايش فاصله از خط استوا كاهش مي يابد.
4- ابرها: ابرها باعث كاهش پرتو UV به زمين مي شوند، اما بخارات موجود در ابر، IR را بيشتر از UV تضعيف مي كنند.
5- انعكاس سطحي: انعكاس UV از سطح زمين بويژه دريا، معمولاً كمتر از 7 درصد است ولي سنگ گچ حدود 25 درصد پرتوهاي دريافتي را منعكس مي كند و برف تازه 30 درصد پرتو را منعكس مي كند، هر چند محققان نشان دادند كه برف بيش از 80 درصد پرتو UVB را منعكس مي كند.
6- ارتفاع: عموماً هر يك كيلومتر افزايش ارتفاع باعث افزايش شارژ UV حدود 60 درصد مي شود در مكان هايي كمتر از سطح دريا سطح UV كمتر از مناطق دريا است.
اثرات UV بر چشم
چشم حدود كمتر از 2 درصد سطح بدن را شامل مي شود اما عضو منحصر به فردي است كه اجازه عبور نور مرئي را به عمق بدن انسان مي دهد. در حين تكامل انسان تعدادي مكانيسم براي حفاظت از اين عضو تكامل مي يابند. چشم در قسمت سر قرار دارد و به خوبي توسط برآمدگي ابرو و مژه ها حفاظت مي شود كه حفاظ خوبي براي اشعه ماوراء بنفش خورشيد محسوب مي شود. انقباض مردمك، بسته شدن پلك يانيمه باز شدن چشم نفوذ اشعه خورشيد را به چشم محدود مي كند. اين مكانيسم ها بوسيله نور مرئي فعال مي شوند ولي UV آنها را فعال نمي كند و بايد بخاطر داشت كه در هواي ابري ميزان UV كاهش نمي يابد و بنابراين كارايي اين رفتارهاي دفاعي طبيعي در حفاظت از پرتو UV محدود مي شود.
مهمترين اثر مضر UV در چشم ها كوري برفي يا چشم جوشكاري است كه اندركنش التهابي كره چشم است كه ساعت ها پس از تابش UV اتفاق افتاده و بسيار دردناك است و در واقع انعكاس شديد نور UV توسط برف اين اثر را ايجاد مي كند.
اثبات آثار طولاني مدت اشعه فرابنفش سخت تر است و كمتر ثبت شده اند، داده ها نشان مي دهند كه تابش آفتاب (معمولاً UV) مستقيماً با ريسك بيماري pterygium (رشد بيش از حد لايه خارجي مخاط، پشت قرنيه) ارتباط دارد و شواهدي وجود دارد كه تيرگي عدسي و آب مرواريد به تابش UV بستگي دارد. تيرگي بخش جلويي عدسي چشم نيز با تابش حاد UV ايجاد مي شود. ولي به هر حال تفاوت هايي بين آب مرواريد و آسيب سطحي وجود دارد، كاتاراكت در مركز عدسي و آسيب سطحي در حاشيه عدسي بوجود مي آيد.
آب مرواريد:
آب مرواريد يكي از عوامل كوري در جهان است و 2 درصد آب مرواريد با تابش بيش از حد UV ايجاد مي شود. در اين بيماري پروتئين هاي عدسي چشم از هم باز شده و در هم پيچيده شده و باعث تجمع رنگدانه ها و تاري عدسي مي شود كه در نهايت منجر به كوري مي شوند. آب مرواريد بسته به سن انسان ها درجات مختلفي دارد و به نظر مي رسد كه با افزايش تابش نور فرابنفش افزايش مي يابد. آب مرواريد با جراحي قابل درمان است و يك عدسي مصنوعي ديد را به شخص باز مي گرداند. هر سال حدود 16 ميليون نفر در سرتاسر دنيا از كوري ناشي از كدر شدن عدسي چشم رنج مي برند.
سرطان چشم:
شواهد نشان مي دهد كه شكل هاي مختلف سرطان چشم بستگي به مدت زمان در معرض نور خورشيد بودن افراد است. يكي از سرطان هاي بدخيم چشم ملانوما بوده و اغلب با جراحي قابل درمان است. مكان معمول سرطان در پلك چشم است.
حفاظت در برابر UV
خوشبختانه در طبيعت روش هاي مختلفي براي دفاع در برابر UV وجود دارند كه مهمترين آنها وجود اتمسفر حاوي اكسيژن است. اكسيژن O2 كه ابتدا در
5/2 ميليون سال پيش توسط ميكروارگانيسم هاي شبه گياه توليد شده اند پرتو UV با طول موج كوتاه (طول موج كمتر از 200 نانومتر) را در لايه خارجي اتمسفر جذب مي كنند و تبديل به O3 يا ازن مي شوند. ازن در اين حالت پرتوهاي UV با طول موج بيشتر (تا 310 نانومتر) را فيلتر مي كند. قبل از توليد اكسيژن براي زندگي در زمين موجودات به روش ديگري در برابر UV حفاظت مي شدند مثل زندگي در اقيانوس ها و اعماق آنها يا پوسته زمين و چند ميلي متر زير شن ها.
بنابراين اتمسفر ما و بويژه لايه ازن، ما را از آسيب بخش زيادي از UV محافظت مي كنند اما نه از همه آنها. بخشي از UV (بين 315-280 نانومتر) فقط بطور جزئي توسط ازن جذب مي شود و بخشي از UV كه به ما مي رسد و توسط پروتئين ها و DNA جذب مي شوند و اثر منفي بر ارگانيسم زنده مي گذارد بنابراين موجودات زنده با استفاده از لايه جاذب UV (مثل پوست) و جايگزين كردن سلولهاي آسيب ديده با سلولهاي سالم خود را با آن تطبيق مي دهند. پوست انسان تطابق بهتري با UV پيدا كرده است ولي چشم ها تطابق كمتري دارند اما سطح كره چشم بواسطه محل قرار گرفتن آن در زير ابرو محافظت مي شود. اگرچه در ابتدا انتظار مي رود تا آسيب محلي (مثل آفتاب سوختگي) پرتو UV در مكان جذب UV اتفاق بيافتد اما اثراتي نيز وجود دارند كه باعث آثار سيستميك مي شوند. تشكيل ويتامين D3 در اثر UV نمونه اي از اين قبيل آثار است و نشان مي دهد كه از آثار مثبت و مفيد UV است. پوست انسان نه تنها از خود در برابر UV دفاع مي كند بلكه فوايد UV را نيز دريافت مي كند.
به طور كلي روش هاي كاهش تابش UV بر بدن شامل دوري از كاركردن در معرض خورشيد، پوشيدن لباس و كلاه حفاظتي و نيز عينك هاي آفتابي است. پوشش هاي ضد آفتاب (مثل اكسيد روي و...) موادي هستند كه UV را جذب كرده يا منعكس مي كنند. اين صفحات (عينك ها) آفتابي بر حسب فاكتور حفاظتي آفتابي يا SPF طبقه بندي مي شوند كه SPF انديس حفاظت در برابر اريتماي پوستي است. و هر چه SPF بيشتر باشد حفاظت بيشتر است. عينك هاي معمولي از UV محافظت نمي كنند. همچنين به كارگيري دستكش هاي مخصوص براي حفاظت پوست دست ها و مچ در برابر UV بسيار مؤثر است.
اثرات ديگر UV
برپايه آزمايشات حيواني و انساني به نظر مي رسد كه تابش UV خورشيدي بر بيماري هاي عفوني و برنامه واكسيناسيون اثر مي گذارد. ولي آزمايشات دقيق اپيدميولوژيك براي اثبات شدت و گستردگي اين آثار انجام نشده است و در نتيجه برآورد اثر تخريب لايه ازن و وابستگي طول موجي آن و بيماري هاي عفوني دقيق و معتبر نيست. دانسته هاي اوليه ما در اثر آسيب هاي UV به چشم براي تعيين طيف فعال و معتبر براي آثار طولاني مدت كافي نيست. بعلاوه داده هاي همه گير شناسي نيز براي كمي سازي رابطه بين تابش UV و شيوع بيماري هاي چشمي مثل آب مرواريد كافي نيست و به نظر مي رسد هر افزايشي در تابش UV فقط اثر منفي داشته باشد.
واضح است كه احتمال اثرات بهداشتي تخريب لايه ازن برسلامت انسان ها به تحقيقات بيشتري براي برآورد و كمي سازي اين اثرات نياز دارد. علي رغم اينكه بسياري از اين اثرات احتمالي شناخته شده اند تحقيقات بيشتر به شكل تصادفي هدايت مي شوند و تحقيقات جامعي در اين زمينه وجود ندارد.
ـــــــــــــــــــــ
منابع
1-RMMacKie Effects Of Ultraviolet Radiation On Human Health Radiation Protection Dosimetry Vol 91 15-18 (2000)Nos 1-3 pp
Diffey Solar. 2-BL
ultraviolet radiation effects on biological systems Phys Med Biol Vol 3- 328.299
No361991
. fr3de Gruijl Health Effects From Solar UV Radiation Radiation Protection Dosimetry Vol 72 No 3-4. 177-196 (1997). pp
4 Holly Soehge Allal Ouhtit and Honnavara N Ananthaswamy Mechanisms Of Induction Of Skin Cancer by UV Radiation Frontiers in Bioscience 2 d538
-551 November 1 1997
5 http://wwwciesinorg/TG/HH/ozeyehtml
6 uvb nrel colostateedu/UVB/publications/uvb-primerpdf

 



افكار بااسكن مغز خواندني مي شوند

دانشمندان با استفاده از اسكنرهاي مغزي مي توانند ذهن افراد را بخوانند.
هر روز به طور طبيعي افراد براي كارهاي بسياري برنامه ريزي مي كنند، از رفتن به خريد تا گذاشتن يك قرار ملاقات. ولي مغز چطور اين قصد براي انجام كار را طبقه بندي و در خود نگهداري مي كند؟ دانشمندان طي مطالعات جديد توانسته اند محل ثبت اين برنامه ريزي ها را در مغز بيابند و به ماهيت اين موضوع پي ببرند. تا پيش از اين هرگز امكان دريافتن مقاصد افراد در آينده و پيش خواني ذهن از طريق بررسي فعاليت مغز براي علم ممكن نشده بود، اين اتفاقي بود كه فقط در داستان هاي علمي- تخيلي مي افتاد. اين پروژه تحقيقي، توسط پروفسور جان ديلن هاينس از انستيتو تحقيقات درك انساني و مغز و گروه همكار او از دانشگاه آكسفورد، لندن و توكيو انجام شده است.
پروژه به اين صورت انجام شد دو عدد خاص به افراد مورد آزمايش اعلام شد و از آنها خواسته شد براساس ميلشان دو عدد را با هم جمع يا از هم كم كنند و عدد حاصل را چند ثانيه در ذهنشان نگه دارند. درنهايت عدد مربوطه روي صفحه مانيتور نقش بست. طي شيوه اسكن مغزي كه «تصويربرداري از ارتعاشات مغناطيسي» ناميده مي شود، محققان قصد و نيت سوژه انساني را حتي پيش از آنكه وي در ذهنش تصميم بگيرد با 70 درصد قطعيت پيش بيني مي كنند. گروه با استفاده از نرم افزاري كه الگوهاي رفتاري و تصميم گيري را در خود دارد، مي تواند از ميان رفتارهايي كه معمولا در مواجهه با افكار و موقعيت هاي مشابه روي مي دهد، قصد و تصميم سوژه را مشخص و آن را ثبت كند.
منبع: ديلي تلگراف

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14