13 آبان حادثه يا حماسه

مصطفي نمازيان
50 سال استعمار، 50 سال سكوت مرگبار، 50 سال مرگ نظري ها و قوانين روابط بين الملل، 50 سال مرگ حقوق بشر، مشروعيت تجاوز و وحشي گري، مشروعيت هتك فرهنگ و استقلال، 50 سال بي تفاوتي جهان. آنچه كه مهم بود براي جهان اول، تزريق سرمايه هاي جهان سوم به كالبد بي روح اقتصادي غرب بود. كالبدي كه با هر شوك و بحران اقتصادي به سمت برپايي جنگ يا غارت منافع كشورهاي ديگر سوق مي يابد. دموكراسي مانعي بر سر راه تزريق نفت و سرمايه بود. اين بار همراهي استقلال نفتي با استقلال سياسي مانع بزرگي بر سر راه كساني بود كه 26 سال بعد با انواع و اقسام تئوري پردازي ها به مذمت آنچه مي پرداختند كه به گفته خودشان تخلف از قوانين روابط بين الملل بود. گو اينكه كاپيتولاسيون تخلف از قوانين بين الملل نبود. گو اينكه كودتاي 28 مرداد تخلف از قوانين بين الملل نبود و... هزاران تخلف ديگر كه هيچگاه به ثبت نرسيده و نخواهد رسيد.
28 مرداد 32 دموكراسي را فداي ولع و حرص اقتصادي نمودند. گويا هنوز قوانين و اصول روابط بين الملل تدوين نشده بود و يا در دست تدوين بود. گو اينكه حقوق بشر قابل پرداخت به جهان سوم و مسلمانان نبود. البته ملل در نگاه خاص خود حاصل نگاهي بود كه جهان را به «توسعه يافته» و «توسعه نيافته» تقسيم مي كرد.
حق حيات و آزادي از آن «توسعه يافته ها بود و ما حق توحش مي پرداختيم. 16 آذر 32 يك حركت دانشجويي در اعتراض به 28 مرداد 32 بود. هر عملي يك عكس العمل در پي دارد. يكي از مزاياي جنبش دانشجويي، ديرپايي آن نسبت به تأسيس دانشگاه در كشور مي باشد. جنبش دانشجويي در كشور قدمتي فراتر از تأسيس دانشگاه دارد.
حضور دانشجويان ايراني در خارج از كشور فرصتي پديد آورد كه با توجه به نارضايتي از اوضاع سياسي داخل كشور و عدم امكان فعاليت سياسي با توجه به استبداد دروني، امكان فعاليت ضد رژيم و افشاي جنايات و ماهيت استبدادي رژيم هاي حاكم بپردازد. از سويي مشاهده پيشرفت و رونق مادي كشورهاي اروپايي و مقايسه با فقر و عقب ماندگي ايران باعث شد كه اين قشر به خارج رفته به مدرنيست هايي راديكال تر از هيئت حاكمه تبديل شوند.
در دوره رضاشاه دانشجويان خارج از كشور دست از فعاليت هاي سياسي- اعتراضي برنداشتند و اقداماتي همچون تظاهرات در آلمان و فرانسه عليه نمايندگان اعزامي رضاشاه و نيز چاپ مقالاتي در نشريات اروپايي عليه حكومت داشتند. تأسيس دانشگاه تهران واكنش رضاخان براي جلوگيري از ايجاد نسل تحصيل كرده معترض آشنا با تحولات جهاني بود. اما شايد فكر نمي كرد كه روزي از دل همين دانشگاه و دانشگاه هاي سبك مدرن، نسلي به پا خيزد كه با تكيه بر تفكرات و روش هاي مبارزاتي سنتي- تبليغاتي، ريشه حكومت مدرن خاندان پهلوي را در زمانه اي برچينند كه ايران در مسير عبور از سنت به مدرنيته يا حركت در مسير نظريه «پيشرفت و ترقي» قرار داشت. تأسيس انجمن اسلامي دانشجويان در سال 1321 در دانشكده پزشكي واكنشي در برابر قدرت و غلبه ايدئولوژي سوسياليستي- ماركسيستي در دانشگاه بود. منشا تأسيس اين انجمن يك گروه آموزشي به نام «كانون اسلام» آيت الله سيدمحمود طالقاني بود. انجمن اسلامي به مرور به يكي از تشكل هاي برجسته دانشجويي كشور تبديل شد.
در سال 1324 و زمان نخست وزيري قوام السلطنه به علت ورود يكي از رهبران سوسياليست اروپايي به ايران، تظاهراتي توسط شاخه دانشجويي حزب توده سازماندهي شد. بعد از اين تظاهرات، دانشجويان مذهبي نيز تظاهرات مشابهت را سازماندهي كرده و حتي برخي از آنها به ديدار نخست وزير وقت رفتند تا به بيان خواسته هاي خود بپردازند كه آزادي آيت الله كاشاني از تبعيد يكي از خواسته هاي آنان بود. اين تظاهرات اولين و نقطه عطفي در تجمعات سياسي- دانشجويي كشور مي باشد. كودتاي 28 مرداد 32 و ماهيت خارجي- استكباري پشت اين كودتا، نقش مهمي در شكل گيري ماهيت ضداستكباري جنبش دانشجويي مسلمان ايران داشت. البته در اوايل تأسيس انجمن اسلامي بيشتر گرايشات ملي گرايانه مشهود بود و اسلام و اسلام خواهي هنوز جايگاه خود را آنطور كه بايد و شايد پيدا نكرده بود.
در دوره اي ديگر نيز شاهد گرايشات سوسياليستي- اسلامي در انجمن ها بوديم. 15 خرداد 42 سرآغاز حركت نويني در جنبش دانشجويي بود كه اسلام و روحانيت انقلابي و تفكراتشان جاي پاي خود را باز مي كنند و گرايشات دانشجويان نيز به اين تفكرات و حركت عظيم انقلاب اسلامي گره مي خورد. پس از حادثه 16 آذر، با وجود نفوذ و كنترل نيروهاي پليسي- امنيتي در دانشگاهها، نيروهاي دانشجويي در مسايل سياسي جامعه حضور بيشتر پيدا كردند. ايجاد فضاي باز سياسي در سال 1339 به دانشجويان كه به شدت تحت فشار رژيم بودند، فرصتي براي خود نمايي قدرت اجتماعي- سياسي خود داد.
نشست پارك لاله كه بالغ بر 30000 نفر از دانشجويان در آن شركت داشتند و خواستار ابطال انتخابات مجلس بيستم در سال 1339 شدند. در بهمن 1340 به دنبال اعلام اصول ششگانه شاهانه، دانشجويان دست به اعتصابات گسترده اي در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران زدند كه بالغ بر 400 نفر مجروح شدند. در اين سال نقطه عطفي در تقويم جنبش دانشجويي ايران اسلامي اتفاق افتاد و آن آشنايي با آيت الله خميني(ره) كه علم مخالفت با رژيم مستبد شاهنشاهي را برافراشته بود. دانشجويان در آذر 1341 به قم رفتند و با ايشان و ديگر مراجع ديدار كردند و نارضايتي و نقطه نظرات خود را در مورد لوايح انقلاب سفيدشاه اعلام داشتند. 10 ارديبهشت 1342 دانشجويان به خصوص اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران به ديدار امام خميني رفته و با وي ديدار كردند. با دستگيري امام در 14 خرداد 1342، دانشجويان دانشگاه تهران به سرعت واكنش نشان دادند و با سخنراني و تشويق ديگران به راهپيمايي و تظاهرات در محوطه دانشگاه پرداختند. در اين دوره پيوند دانشجويان و بازاريان متعهد و انقلابي با ايجاد موج عظيم جنبش هاي اجتماعي با مبناي ديني بر عليه استبداد وابسته به ليبراليسم خشن جهاني انجاميد.
پس از سركوب قيام 15 خرداد 42، دو تحول اساسي در جنبش دانشجويي رخ داد: 1 (گسترش فعاليت هاي سياسي دانشجويان ايراني در خارج از كشور به خاطر انسداد سياسي در كشور2) تشكيل گروههاي چريكي دانشجويي در داخل كشور. گسترش روزافزون جمعيت كشور و اشتياق روزافزون آنان به تحصيل علم در دانشگاهها و نبود امكان ادامه تحصيل همه آنان در داخل باعث شد تا جمع كثيري از دانشجويان به دانشگاههاي خارج سرازير شوند و خود باعث شكل گيري جنبش دانشجويي در خارج از كشور شوند. جنبش ديني- سياسي بعد از 15 خرداد باعث شد كه جنبش دانشجويي مسلمان بيش از پيش به اين حركت عظيم نزديك و همفكر شود.
البته با توجه به اينكه هدف ما بررسي جنبش دانشجويي مسلمان مي باشد از بررسي گروههاي چريكي- دانشجويي با گرايشات سوسياليستي و ماركسيستي خودداري مي كنيم. انقلاب فرهنگي كه در دهه 50 اتفاق افتاد و بسياري از انديشمندان اسلامي با تكيه بر امكانات بالقوه دانشجويي راهي نو پيش روي جوانان گشودند. دكتر شريعتي، آيت الله مطهري، آيت الله طالقاني و... با تاسيس كانون هاي فكري و جلسات سخنراني و... به تلاش گسترده اي جهت پي ريزي بيداري اسلامي و هويت اسلامي دانشجويان پرداختند.
در دهه 50 جنبش هاي دانشجويي گسترش سريعي به كل كشور داشتند و دانشگاههاي كشور بيش از پيش به صحنه مخالفت جدي با رژيم منحوس تبديل شد. و سركوب هر قيام دانشجويي زنده كننده قيام ديگر بود. در گذشت مشكوك دكتر شريعتي فرصت مناسبي بود تا دانشگاهها محل برگزاري افشاگريها از طريق برپايي نمايشگاهها، سخنراني، كنفرانس شد. پيوند روحانيت و دانشجو و روشنفكر اسلامي به ثبات رسيده بود و همزمان در خارج از كشور نيز صداي اعتراضات دانشجويان و فرياد انقلابي مردم و دانشجويان به گوش جهانيان مي رسيد.
گرماي انقلاب سردي جنگ سرد بلوك شرق و غرب را تحت تأثير قرار داد و پيروزي انقلاب به نقطه وحدت سرمايه داري و ليبراليسم تبديل شد. سازمانهاي خاموش بيدار شدند و حاميان ديروز رژيم منحوس و ضدحقوق بشر به مخالفان انقلاب اسلامي تبديل شدند. در همه اين سالها و آنچه كه بر ايران و جنبش دانشجويي گذشت، نقش آمريكا و غرب در سركوب از يكسو و وابستگي و استعمار از سوي ديگر غيرقابل انكار است. خاندان پهلوي كه اينك با انقلاب در جهان سوم روبه رو شده بودند بار ديگر به دامان پرمهر حاميان خود پناهنده شدند:
هر كسي كو دور ماند از اصل خويش
بازجويد روزگار وصل خويش
در همه اين سالها از براندازي دولت دكتر مصدق تا پيروزي انقلاب، سازمان هاي جهاني قدم مثبتي در راه احقاق حقوق ملت برنداشتند و با پيروزي انقلاب اسلامي و اعلام مواضع خارج از چارچوب ماركسيسم و ليبراليسم از سوي رهبران انقلاب، اين سازمانها به حاميان وظايف خود! آگاهي يافتند. حاكم دست نشانده از حكومت رخت بربست و سفارت حاميان پابرجا ماند. پابرجا ماند تا آنچه كند كه خاندان پهلوي نتوانستند با انقلاب كنند. ماندند تا انقلاب نماند.
دانشجويان انقلابي هنوز خاطره سالهاي استعمار سياه آمريكا در قالب انقلاب سفيد شاه را در ياد داشتند. خونهاي به ناحق ريخته 16آذر را به ياد داشتند و در تاريخ خوانده بودند كه غرب و استعمار چه بر سر انقلابها و انقلابيون آورده است. سفارت آمريكا مي خواست صفحات سياه تاريخ را پيش روي ملت ايران باز نگه دارد و سرنوشت انقلاب ايران را به ديگر انقلاب هاي مادي پيوند بزند. اينك جهان به قانون گرايي و قانون مندي رسيده بود. در شرايطي كه هيچ قانون و قاعده اي بر سر راه اقدامات ضدانساني و ضدانقلابي آمريكا ايجاد نمي شد. اگر اينگونه بود كه هيچگاه شاهد كودتاهاي ضد مردمي عليه دولتهاي انقلاب آمريكاي لاتين و ساير بلاد نبوديم.
دانشجويان مسلمان تصفيه شده از تندروي گروههاي سوسياليستي و محافظه كاري ليبرالها، مي دانستند كه حاصل سالها مجاهدت، مبارزه و به ناحق ريخته شدن خون آزادي خواهان كه اينك در قالب انقلاب اسلامي تبلور مي يابد به هيچ وجه مورد رضايت حاكمان سياه فكر جهان مادي نيست و نخواهد بود.
تسخير لانه جاسوسي آمريكا امري بود كه پوزه امپرياليسم جهاني را به خاك مذلت كشاند. نكته جالب توجه اين است كه در تاريخ جنبشهاي دانشجويي تنها جنبش دانشجويي ايران بود كه توانست به انقلاب منجر شود و بدين خاطر بود كه دانشجويان اين انقلاب را متعلق به خود دانسته و سعي در حفظ آن داشتند.
آنچه كه امروز بعد از گذشت حدود 30 سال از حماسه 13 آبان 58 تحت عنوان نقد و بررسي اين حركت عنوان مي شود در چند مورد خلاصه مي شود: عده اي اين حركت را يك حركت احساسي و به دور از عرف و قوانين بين المللي مي دانند كه در ميان آنها تعدادي از انقلابيون پشيماني كه يادآور پشيماني برخي رهبران جنبش دانشجويي فرانسه دهه60 مي باشد. عده اي ديگر با توجه به اينكه در آن زمان هنوز دولت مقتدر در ايران شكل نگرفته بود و مخالفان جهاني زيادي داشت و از طرفي ديگر بايد هر حركتي را در چارچوب زماني خود نقد و بررسي كرد، كماكان از آن حركت انقلابي دفاع مي كنند و آن اقدام را در آن شرايط حاكم بر جهان تأييد مي كنند.
براي ما جاي تعجب است كساني كه اين حركت را يك حركت ضد عرف بين المللي مي دانند، نسبت به سكوت همين نهادها و ناكارآمدي قوانين بين الملل در محكوميت و ممنوعيت دخالتهاي 50 ساله انگلستان و مخصوصا آمريكا در امور ايران اسلامي هيچ گونه موضعي نمي گيرند. البته اتفاقات رخ داده بعد از تسخير لانه جاسوسي همچون اسناد بدست آمده از همكاري هاي گروهها و افرادي در بدنه نظام به قصد براندازي تا تحركات بعدي گروههاي مخالف عليه نظام و جنگ 8 ساله عليه ايران تاييد كننده اقدامات فاتحان مي باشد.
بازهم در طول 8سال دفاع مقدس شاهد سكوت مرگبار نهادهاي بين المللي و ناكارآمدي قوانين و عرفها! در احقاق حقوق ملت ايران بوده ايم. سؤال ما از آقايان مخالف اين حركت و طرفداران عرف بين الملل اين است درصورتي كه خداي ناكرده انقلاب ما را سرنگون مي كردند، كدام نهاد و قانوني مي توانست درمقابل كودتاگران و حاميان جهاني آنها مقابله كند؟ درنظم نوين جهاني اولويت با كيست و چيست؟ آيا قوانين و عرفها در همه شرايط كارآمد بوده اند. كارآمدي در چه مسير و به نفع چه كساني؟ آيا امروز حق وتو درجهت احقاق حقوق ملتها بدون تقسيم بندي و تبعيض عمل مي كند؟ بهتر است در تحليل و بررسي حماسه 13 آبان با توجه به شرايط آن زمان دست به تفسير و تحليل بزنيم.
بهتر است به اندازه اي كه سعي در محكوميت و زيرسؤال بردن حركت مسالمت آميز و آرام فاتحان انقلابي داريم، به محكوميت كساني بپردازيم كه 50 سال به ريش تمام نهادها، سازمانها و بندبند بيانيه حقوق بشر خنديدند. تسخير لانه جاسوسي حركتي آرام و بدون خشونت بود با حمله به سفارت ايران در انگلستان در اوايل انقلاب توسط گروههاي تروريستي كه با شهادت برخي كاركنان سفارت همراه بود به هيچ وجه قابل مقايسه نيست. حركت اول مورد توجه مطبوعات و نهادها و عرف! بود و دومي با سانسور خبري و سكوت مرگبار نهادها و ناكارآمدي قوانين همراه بود. راستي از حمله وحشيانه به سفارت ايران در انگلستان چه مي دانيد؟

تعلل مسئولين و همت دانشجويان دانشگاه تربيت معلم

با توجه به تصويب نامگذاري خيابان ها و ميادين دانشگاه تربيت معلم به اسم مفاخر ملي و ديني در شوراي فرهنگي اين دانشگاه و تعلل مسئولين امر در اجراي اين مصوبه، دانشجويان دست به كار شده و اقدام به اين كار نموده اند.
به گزارش خبرنامه دانشجويان ايران، دانشجويان با تشكيل شوراي خودجوش خيابان ها و ميادين دانشگاه تربيت معلم را نام گذاري كردند.
امام خميني، شهيد رجايي، دكتر حسابي، دكتر مصاحب، پروين اعتصامي، تختي، زنده ياد احمد متوسليان و... نام هايي است كه در ورودي ميادين و خيابان هاي دانشگاه نصب شده اندسخنگوي دانشجويان گفت: درحال تهيه طرح گستره فضاسازي علمي و ديني در سطح دانشگاه هستيم و اين طرح با همت خود دانشجويان اجرا خواهد شد.

نخستين دانشجوي دكتراي علوم و فناوري نانو دانشگاه شريف فارغ التحصيل شد

علي اكبر آشكاران پس از 4 سال تلاش مستمر به عنوان نخستين دانشجوي مقطع دكتراي تخصصي رشته علوم و فناوري نانو از پژوهشكده علوم و فناوري نانو دانشگاه صنعتي شريف فارغ التحصيل شد.
به گزارش خبرگزاري فارس، اعظم ايرجي زاد، عضو هيئت علمي دانشكده فيزيك دانشگاه صنعتي شريف با اعلام اين خبر، گفته است: اين پژوهشگر موفق شده است با دفاع از رساله دكتراي خود با عنوان «ساخت نانوذرات به روش تخليه قوس الكتريكي در محيط مايع و مشخصه يابي آنها» به عنوان نخستين فارغ التحصيل مقطع دكتراي تخصصي رشته علوم و فناوري نانو گام مهمي را در ساخت نانوساختارهاي فلزي و اكسيد فلزي بردارد.
ايرجي زاد كاربرد نانوذرات اكسيدي توليد شده در حذف آلاينده هاي زيست محيطي، تصفيه آب و هوا و نيز ساخت سنسورهاي گاز و آشكارسازهاي هيدروژن عنوان كرد، ضمن اين كه نانوذرات فلزي طلا و نقره نيز در كاربردهاي زيستي و درمان بيماري ها از جمله سرطان مورد استفاده قرار مي گيرند.
وي افزود: از مهمترين ويژگي هاي پايان نامه وي، طراحي و ساخت دستگاه در داخل كشور و هم چنين انتشار 5 مقاله بين المللي در مجلات ISI و چندين ارائه در كنفرانس هاي داخلي و بين المللي است و اين پژوهشگر اكنون به عنوان عضو هيئت علمي در كشور مشغول به خدمت شده است.

در دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي؛ جريان 13 آبان با حضور صفارهرندي بررسي مي شود

نشست بررسي جريان 13 آبان با حضور محمدحسين صفار هرندي در دانشكده برق دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي برگزار مي شود.
به نقل از خبرگزاري برنا، روح الله حسين زاده دبيرسياسي بسيج دانشجويي دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي با اعلام اين خبر گفت: همزمان با 13 آبان و سالروز تسخير لانه جاسوسي آمريكا، نشست «بررسي جريان 13 آبان» در دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي برگزار مي شود. دراين نشست محمدحسين صفارهرندي به بررسي جريان تسخير لانه جاسوسي پرداخته و به تحليل روز مبارزه با استكبار جهاني خواهد پرداخت.گفتني است، اين نشست از ساعت 30/2 روز چهارشنبه 13 آبان درتالار دانشكده برق دانشگاه برگزار مي شود.

مواضع 3 تشكل دانشجويي درخصوص اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد

نماينده 3 تشكل بزرگ دانشجويي در يك نشست خبري مواضع دانشجويان درخصوص بايد و نبايدهاي تصميم درباره دانشگاه آزاد را اعلام كردند. تيموري نماينده اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان، افكانه نماينده اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل و محمدي نماينده دفتر تحكيم وحدت در اين نشست حضور داشتند.
به گزارش خبرنامه دانشجويان ايران، دبير سياسي جامعه اسلامي دانشجويان ضمن انتقاد از تعلل چند ساله شوراي عالي انقلاب فرهنگي نسبت به اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد گفت: انتظار داريم شوراي عالي انقلاب فرهنگي اين بار بدون گذشت و مسامحه وارد اصلاح اساسنامه دانشجويان دانشگاه آزاد شود.
حامد تيموري كه در نشست خبري اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل با موضوع «27 سال در انتظار اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد» در دفتر اين اتحاديه سخن مي گفت، با بيان اينكه ما با وجود و كليت دانشگاه آزاد مخالفتي نداريم، تصريح كرد: بحث اصلي بر سر مفاسد مديريتي و اقتصادي اين دانشگاه است؛ چرا كه متأسفانه دانشگاه آزاد به يك معضل براي نظام جمهوري اسلامي تبديل شده، به طوري كه هر جا كه پرونده اقتصادي هست به دانشگاه آزاد ختم مي شود.
اين فعال دانشجويي با تاكيد بر اينكه افشاگري هاي جنبش دانشجويي در سال گذشته عليه دانشگاه آزاد موفق بود، گفت: با وجود آن كه عده اي در افشاگري هاي دانشگاه آزاد بازداشت شدند، اما قطعا جنبش دانشجويي تا رسيدن به نتيجه مطلوب بيكار نخواهد نشست.
تيموري با اشاره به مفسده هاي مديريتي متعدد دانشگاه آزاد اذعان داشت: با وجود آن كه جنبش دانشجويي چند بار از جاسبي براي پاسخگويي در برنامه ها و مناظره هاي خود دعوت كرد، اما متأسفانه مسئولان دانشگاه آزاد خود را بي نياز از پاسخگويي به افكار عمومي مي دانند.
دبير سياسي جامعه اسلامي دانشجويان با اشاره به اخطار دو سال گذشته شوراي عالي انقلاب فرهنگي در خصوص اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد گفت: متأسفانه از سوي هيئت امناي دانشگاه آزاد هيچ حركتي در خصوص اصلاح اساسنامه صورت نگرفته است.
اين فعال دانشجويي با بيان اينكه دانشگاه آزاد اسلامي قصد دارد با وقف اموال اين دانشگاه از قانون فرار كند، افزود: متأسفانه وقف نامه طوري تنظيم مي شود كه سازمان اوقاف هم بر آن نظارت چنداني ندارد.
تيموري با اشاره به اينكه نبايد اجازه داد كه موضوع وقف اموال دانشگاه آزاد قبل از اصلاح اساسنامه باشد، خاطرنشان كرد: متأسفانه مديريت دانشگاه آزاد قصد دارد با وقف اموال دانشگاه آزاد از كيسه خليفه ببخشد.
دبير سياسي جامعه اسلامي دانشجويان با اشاره به نقش دانشگاه آزاد درحوادث قبل و بعد از انتخابات افزود: اعترافات دستگيرشدگان در دادگاه نشان داد كه اين دانشگاه با استفاده از بودجه خود در اين زمينه دخالت كرده است.
وي به تاسيس سايت در دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد براي ساپورت فكري اغتشاشات اخير اشاره و تصريح كرد: هر چند از دانشجويان دانشگاه آزاد انتظار مي رفت كه در خصوص وقف اموال اين دانشگاه جريان سازي كنند، اما متأسفانه مسئولان دانشگاه آزاد سعي كردند با زنده نگه داشتن حوادث پس از انتخابات، دانشجويان اين دانشگاه را از مسائل مربوط به دانشگاه آزاد دور نگه دارند.
تيموري با بيان اينكه اصلاح اساسنامه بايد طوري صورت گيرد كه شامل رئيس دانشگاه آزاد نيز باشد، گفت: اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد در تمام بخش هاي فرهنگي، آموزشي و سياسي دانشگاه آزاد ضروري به نظر مي رسد و بايد مورد توجه شوراي عالي انقلاب فرهنگي باشد.
دراين جلسه، محمد افكانه، دبيراتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور با بيان اين مطلب كه مباحث مربوط به دانشگاه آزاد را دانشجويان تشكل هاي مختلف پيگيري كردند، گفت: با توجه به تلاش دانشجويان بحث اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد در شوراي عالي انقلاب فرهنگي مطرح شد.
افكانه ادامه داد: دانشجويان و اساتيد دانشگاه آزاد مانند اساتيد و دانشجويان دانشگاه هاي سراسري براي ما محترم هستند اما ما معتقديم نگاه مديريتي كه در دانشگاه آزاد نسبت به دانشجويان و اساتيد وجود دارد. به ضرر آنها است.
وي با بيان اين مطلب كه مصداق هاي فساد و بي عدالتي در دانشگاه آزاد بسيار رخ مي دهد، گفت: بخش قابل توجه فساد مربوط به نوع مديريت دانشگاه آزاد است.
دبير اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور با بيان اين مطلب كه بي عدالتي علمي موجود در اين دانشگاه مربوط به گسترده شدن دانشگاه آزاد است، گفت: گسترده شدن دانشگاه آزاد باعث شده است كه كيفيت و كميت در اين دانشگاه با هم رشد نكند.
افكانه به موج مدرك گرايي از سال 72 به بعد در بين مديران كشور اشاره و خاطرنشان كرد: دراين سال ها مديران به سمتي رفتند كه مدارك بالاي علمي را اخذ كنند و دانشگاه آزاد به اين نداي آنان پاسخ داد.
وي ادامه داد: دانشگاه آزاد با دادن مدرك كارشناسي ارشد و به ويژه مدرك دكترا بدنه دكتراي وقت را مديون خود كرد كه نمونه آن كردان بود كه معتقديم اگر نتايج تحقيق و تفحص در زمينه مديران بعد از انقلاب آشكار شود خواهيم فهميد كه مديران زيادي هستند كه به خاطر كسب مدرك از دانشگاه آزاد خودشان را مديون اين دانشگاه مي دانند.دبير اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور به فساد فرهنگي موجود در دانشگاه آزاد اشاره و با بيان اين مطلب كه ما شاهد گسترش دانشگاه آزاد در روستاهاي دور افتاده نيز هستيم، گفت: متاسفانه از آنجا كه اين دانشگاه برنامه فرهنگي و عملي درستي نداشته فرهنگ آن مناطق را تحت تاثير قرار داده است.
افكانه در ادامه سخنان خود به تملك دانشگاه آزاد به زمين هاي شخصي اشاره و عنوان كرد: بحث تملك دانشگاه آزاد به اراضي شخصي در بحث هادوي قابل مشاهده است.
وي اضافه كرد: شاهديم كه دراين دانشگاه اموال شخصي به ملكيت مديريت دانشگاه درآمده است كه نمونه آن مدرسه هاجر است كه به يكي از بستگان جاسبي تعلق دارد.
دبير اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور به مباحث سياستي در دانشگاه آزاد اشاره و با بيان اين مطلب كه در انتخابات تمامي بودجه دانشگاه آزاد و پرسنل آن به حمايت از نماينده خاص و برضد نماينده ديگر فعاليت كردند، اظهارداشت: درتمامي دوره هايي كه انتخابات دركشور ما برگزار شده شاهد اين مسئله بوديم اما در دوره انتخابات رياست جمهوري دهم قابل مشاهده است كه 300 واحد دانشگاه آزاد دربحث اغتشاشات نقش داشتند و بسياري از مديران آن نيز دستگير و به دادگاه كشيده شدند.
افكانه به خرج كردن پول بيت المال در دانشگاه آزاد اشاره و عنوان كرد همانطور كه مي دانيم دانشگاه آزاد از همان ابتدا با حمايت بيت المال تاسيس شد اما اين دانشگاه اموال خود را براي راه هايي كه خود مي داند، خرج مي كند.
وي به فساد اداري در اين دانشگاه نيز اشاره و با بيان اين مطلب كه ما در اين دانشگاه شاهد مدير پروري بروكراسي هستيم. گفت: دانشگاه آزاد دانشجويان خود را مديون خود مي كند به طوريكه شاهديم فارغ التحصيلان اين دانشگاه د رتمامي زمينه ها از جاسبي حمايت كردند.
دبير اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور تصريح كرد: نمونه آن حضور كارمندان دانشگاه آزاد در جلسات و نشست هاي دانشجويي است كه تلاش مي كنند اين جلسات را برهم بريزند و از هر طريق ممكن از جاسبي حمايت كنند.
افكانه در بخش ديگري از سخنان در خصوص مطالبات تشكل هاي دانشجويي و شوراي عالي انقلاب فرهنگي گفت: سؤال مهم ما اينجاست كه چرا تا به حال نظارتي بر دانشگاه آزاد نشده است و چرا تازه بايد بعد از گذشت 27 سال شاهد رسيدن بخشي از اساسنامه به بخش فعلي اش (اصلاح اساسنامه) باشيم.
وي به امضاي نامه 200 نماينده مجلس در حمايت از مديريت دانشگاه آزاد اشاره و خاطرنشان كرد: ما شاهديم كه افرادي به مانند سليمي نمين و زاكاني بحث تحقيق و تفحص از دانشگاه آزاد را مطرح مي كنند اما عملاً با مشكل مواجه مي شوند؛ چرا كه بسياري از مسئولان خود را مديون آن ساختار مي دانند.
دبير اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور همچنين با تاكيد بر اينكه بايد ساختار نظارت بر دانشگاه آزاد روشن شود، گفت: بايد مشخص شود دانشگاه آزاد خصوصي است يا دولتي، غيرانتفاعي و....
افكانه ادامه داد: در صورت مشخص شدن اين مسئله و قرار گرفتن دانشگاه آزاد در هر ساختار بايد از راس تا ذيل آن مورد نظارت قرار گيرد.
وي همچنين به نوع تعامل وزارت علوم و شخص كامران دانشجو به عنوان وزير با دانشگاه آزاد اشاره و خاطرنشان كرد: دانشجو در جلسه راي اعتماد خود تاكيد داشت دانشگاه آزاد براي ما قابل احترام است اما بايد ساختارمند و قانون مند شود لذا ما نيز اميدواريم كه وي اين حرف خود را به اثبات برساند و سخن خود را در عمل نشان دهد.
دبير اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور با بيان اين مطلب كه سرمنشا دانشگاه آزاد بايد مشخص شود، گفت: بايد مشخص شود كه اين دانشگاه به كجا وصل است.
نماينده دفتر تحكيم وحدت؛ يكي ديگر از حاضرين جلسه مذكور نيز با اشاره به اينكه دانشگاه آزاد مانند يك حكومت مستقل عمل مي كند، گفت: دانشگاه آزاد بايد از حكومتي و جزيره اي بودن خارج شود.
محمدي اظهار داشت: از همان ابتداي تاسيس دانشگاه آزاد قانون شكني هايي به چشم مي خورد كه اين امر همچنان ادامه دارد و دليل آن نيز نبود مديريت درست در دانشگاه آزاد براي برخورد با اين مسئله است.
وي با بيان اينكه جاي سؤال است كه چرا در برابر اين همه اشتباهات دانشگاه آزاد ايستادگي نمي شود، گفت: با وجود آن كه برخي خواستند موضوع دانشگاه آزاد را پيگيري كنند، اما متاسفانه گلوگاه هايي در دانشگاه آزاد وجود داشت كه امكان ادامه و پيگيري اين مشكلات را غيرممكن مي كرد.
اين فعال دانشجويي با اشاره به اينكه جنبش دانشجويي مستقل از سيستم حقوقي و مديريتي وارد عمل شد، اذعان داشت: هر وقت اين مسئله از طريق قانون پيگيري مي شد، جاسبي براي دستيابي به غرض هاي شخصي خود در روند كار مانع ايجاد مي كرد.
نماينده دفتر تحكيم وحدت در ادامه با بيان اينكه موضع گيري سياسي دانشگاه آزاد تنها محدود به انتخابات اخير نمي شود، گفت: جاسبي در بسياري از اتفاقات با سوء استفاده از دانشجويان دانشگاه آزاد، در راستاي منافع شخصي خود عمل مي كرد.
وي رسيدگي به ساختار آموزش و فرهنگي دانشگاه آزاد را از ضروريات خواند و افزود: ساختار نادرست آموزشي، سياسي و فرهنگي دانشگاه آزاد به وضوح مشخص است و اگر عده اي بخواهند با بهانه تراشي از اين موضوع منحرف شوند، بايد بشدت با آنها برخورد شود.
اين فعال دانشجويي با تاكيد بر اينكه نقش دانشگاه آزاد بايد در تصميم گيري ها مشخص شود، خاطرنشان كرد: اميدواريم پيگيري دانشگاه آزاد با مطالبه اقشار مختلف چه دانشجويان، چه فعالان رسانه و فعالان سياسي به فراموشي سپرده نشود.

كودتاي مدعيان دموكراسي در انتخابات مميزي هيئت علمي دانشگاه تهران

براساس مصوبه وزارت علوم، تحقيقات و فناوري در رابطه با مقررات طرز تشكيل هيئت مميزه دانشگاه ها به منظور رسيدگي به صلاحيت علمي داوطلبان- ارتقاء و ارزيابي كيفيت وظايف آموزشي داوطلبان- ارتقاء و ارزيابي كيفيت وظايف آموزشي و پژوهشي اعضا هيئت علمي انتخابات جهت عضويت در هيئت مميزه در دانشگاه در دانشكده هاي مربوطه طبق ضوابط انجام شده و افراد انتخاب شده جهت انجام مراحل قانوني معرفي مي گردند. رياست دانشگاه نيز اين افراد را به وزير علوم، تحقيقات و فناوري معرفي مي نمايد و پس از تأييد وزير، احكام توسط رئيس دانشگاه براي تشكيل هيئت مميزه صادر مي شود. اين فرايند انتخابات در هيئت مميزه پرديس كشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران با اعتراض جمعي از اساتيد و اعضاي محترم هيئت علمي مواجه شده است كه جزئيات و مستندات آن را طي نامه اي به روزنامه ارسال داشته اند، از اين رو به دليل اهميت موضوع متن نامه به پيوست مي آيد.
¤ ¤ ¤
سلام عليكم
سخن را با دو آيه معروف در قرآن شروع و متبرك مي كنيم:
«ان الله لايغير ما بقوم حتي يغيروا ما بأنفسهم» كه مضمونش اين است كه تغييرات و كليد تحولات اجتماعي و تحولات عظيم در دست خود انسانهاست و آيه ديگري كه مي فرمايد: «ذلك بأن الله لم يك مغيرا نعمه أنعمها علي قوم حتي يغيروا ما بأنفسهم» كه مضمونش اين است كه خداوند متعال پسرفت را نصيب هيچ كشوري نمي كند، مگر اينكه خود ملتها به دست خودشان موجبات اين پسرفت را به وجود آورند. بنابراين آحاد انسانها سر رشته دار تحولات در جوامع هستند.
حال در رابطه با جوامع دانشگاهي و ايجاد تغيير و تحول در محيط دانشگاهها به سمت و سويي كه مدنظر امام راحل(ره) و مقام معظم رهبري مدظله العالي باشد سؤالاتي مطرح است كه نياز است براي اين سؤالات جوابهاي قانع كننده ارايه كرد:
مأموريت دانشگاه در نظام اسلامي چيست؟
الزامات دانشگاه اسلامي چيست؟
چه كساني بايد تغيير و تحول را در دانشگاه ايجاد كنند؟
چه كساني مي خواهند دانشگاه و دانشجو را هدايت كنند؟
براي اينكه دانشگاه اسلامي شود، يك حركت بلندمدت و طولاني مدت لازم است و اين هدف همه دلسوزان و علاقمندان به نظام است. اما تاكنون به آن هدف بالا نرسيده ايم براي رسيدن به آن راه بسيار دشواري را بايد رفت اين هدف، يك هدف طولاني مدتي است اما بايد تلاش كرد، بايد كار كرد تا به اين هدف رسيد اين مسئوليت تمامي علاقمندان به نظام اسلامي است. يكي از اولين ويژگيهاي دانشگاه اسلامي اين است كه اين دانشگاه نسبت به ارزشهاي ديني و مفاهيم و جهت گيري هاي انقلابي بي تفاوت نباشد و مجموعه دانشگاه اعم از استاد و دانشجو و كارمند نسبت به حركت انقلابي ملت ايران احساس تكليف نموده و در سرنوشت انقلاب نقش تعيين كننده داشته باشند اين گونه دانشگاهي است كه مدنظر امام راحل(ره) و رهبري معظم انقلاب مدظله العالي مي باشد و انتظار مي رود تا بتواند آينده مملكت را تضمين نمايد. براي نيل به اين مطلوب لوازم و سازوكارهايي نياز است تا در كنار هم و به همراه هم نظام را به مطلوب خويش كه دانشگاه اسلامي است برساند.
در بعد تربيت نيروي متخصص بايستي در وحله اول اساتيد و نظام آموزشي تحت تأثير قرار بگيرند. و بايستي افرادي در دانشگاهها به كار گرفته شوند كه عشق و علاقه به علم و تعليم و تعلم در آنان به نگرش ارتزاقي در دانشگاه غلبه داشته باشد تا از طريق اين افراد حب به علم و تحقيق و عشق به اصل فراگيري علم و توليد علم در دانشجويان نيز ايجاد گردد و در راستاي اين آموزشهاي هدفمند دانشجوياني تربيت گردند كه صلاحيتهاي علمي لازم جهت حل مشكلات فراروي نظام و مملكت را داشته باشند.
در بعد تربيت نيروي متعهد نيز لازم است تا در اين دانشگاه عناصري انقلابي تربيت گردند كه در عين اينكه تخصص دارند تعهد هم داشته باشند و دلسوزاني باشند كه نسبت به نظام و مملكت احساس مسئوليت كنند و به آن تعلق خاطر داشته باشند تا اين تعلق خاطر آنان به نظام زمينه حل مسايل و مشكلات فراروي مملكت و نظام و اعتلاي اسلام و مسلمين را به همراه داشته باشد. لذا ضروري است كه دانشگاه به عنوان دستگاه انسان سازي نظام صحيح و جهت دار حركت كند تا افرادي تربيت شوند كه مطلوب هدفهاي عاليه نظام مقدس جمهوري اسلامي باشند تا كشور به دست اين انسانهاي متخصص صالح از لحاظ فكري و عملي و در جهت اهداف متعالي نظام اداره گردد و اين مهم محقق نمي شود الا اينكه افراد شايسته و مومن در مراكز حساس و سربندهاي اداره امور علمي، پژوهشي، آموزشي، فرهنگي و اداري دانشگاه قرار بگيرند كه اين انسانها خودشان اهداف عاليه نظام را شناخته و به آن التزام عملي و نظري داشته باشند. لذا جايز نيست از كساني كه ذره اي تعلق خاطر به اسلام عزيز و نظام مقدس جمهوري اسلامي و اهداف عاليه آن در آنها ديده نمي شود و همچنين كساني كه نيروهاي ارزشي را به مسخره گرفته و از پيشرفت آنان به هر نحو ممكن جلوگيري مي كنند در مراكز حساس و سربندهاي اداره امور دانشگاه ها استفاده گردد. بنابراين بايستي مسير به گونه اي هموار گردد كه نامحرمان و كساني كه با نظام و انقلاب و مملكت و اسلام عزيز غريبه اند در مسند امور حساس قرار نگيرند و احساس نكنند كه كار در زير نگين آنان است.
با توجه به مطالب ذكر شده در بالا احدي از دلسوزان نظام نبايستي نسبت به عيوب مراكز علمي بي تفاوت و سهل انگار باشند و نيروهاي ارزشي كه چشمهاي بيدار اين نظام هستند به طرز اولي نبايستي از اين مهم غفلت كنند كه در دراز مدت هيچ كدام از آنها به خاطر اين غفلت مدح نمي شوند بلكه جزء اولين كساني هستند كه مورد مذمت و بازخواست قرار مي گيرند. يكي از امور بسيار حساس و سربندها و گلوگاهها در مجموعه وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري، هياتهاي مميزه در دانشگاه ها مي باشند كه درد دلهاي بسيار زيادي از جانب نيروهاي ارزشي در اين قسمت وجود دارد كه نياز به بررسي مبرم دارد.
بر طبق مصوبه وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري در رابطه با مقررات طرز تشكيل هيات مميزه دانشگاه ها به منظور رسيدگي به صلاحيت علمي داوطلبان- ارتقاء و ارزيابي كيفيت وظايف آموزشي و پژوهشي اعضاء هيات علمي انتخابات جهت عضويت در هيات مميزه در دانشگاه در دانشكده هاي مربوطه طبق ضوابط معمول انجام شده و افراد انتخاب شده به رييس دانشگاه جهت انجام ادامه مراحل قانوني معرفي مي گردد رييس دانشگاه هم افراد منتخب معرفي شده را به وزير علوم، تحقيقات و فن آوري معرفي مي نمايد و پس از تاييد وزير احكام توسط رييس دانشگاه براي تشكيل هيات مميزه صادر مي شود.
مراحل اوليه فرايند انتخابات جهت عضويت در هيات مميزه دانشگاه در پرديس كشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران طبق آيين نامه و به روش معمول هميشگي برپايه مراجعه به آراء اعضاء هيات علمي انجام گرديد كه خوشبختانه اعضاء هيات علمي اين پرديس با اميد به بهبود وضع اسف بار و نامناسب ايجاد شده توسط نماينده دوره قبل (دوره دوازدهم هيات مميزه سالهاي 68-88) هيات مميزه كه ايشان يكي از كانديداهاي فعلي نيز بودند مشاركت گسترده اي داشته و راي خود را ارايه نمودند (حدود 170 نفر از مجموع حدود 200 عضو هيات علمي در اين انتخابات شركت كردند).
در نتيجه انتخابات برگزار شده به خاطر مشاهده تبعيضها و بي عدالتي هاي فراوان در حيطه ارزيابي اعضاء هيات علمي و جهت گيري به سمت افراد خاص معلوم الحال و پيشرفت دادن بي ضابطه آنان و جبهه گيري و جلوگيري از پيشرفت افراد ديگري كه عموما اين افراد از دلسوزان و علاقمندان به نظام نيز بودند نماينده سابق هيات مميزه (دوره دوازدهم هيات مميزه سالهاي 68-88) كه كانديداي دور جديد نيز بودند با كمترين اقبال در انتخابات روبه رو شد و موفق به اخذ تنها 35 راي از مجموع 169 راي در صورتي كه كانديداي ديگر موفق به اخذ 28 راي از مجموع 169 راي گرديد.
جالب اينجاست كه پس از طي اين فرايند كه صورتجلسه و نتيجه شمارش آراء آن نيز به پيوست مي باشد ناگهان در يك چرخش معني دار و در يك جابجايي فاحش و بدون ارايه هيچ دليلي فردي كه منتخب اعضاء هيات علمي بوده حذف مي گردد و در يك جابجايي فاحش فردي كه مقبوليت بسيار پاييني بين اعضاء هيات علمي داشته است به عنوان نماينده اعضاء هيات علمي پرديس كشاورزان و منابع طبيعي جهت عضويت در هيات مميزه دانشگاه معرفي مي گردد.
با شرحي كه گذشت فارغ از اينكه آيا رئيس دانشگاه مسبب معرفي ايشان به وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري جهت عضويت در هيئت مميزه بوده اند؟ يا رئيس پرديس كشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران مسبب معرفي ايشان به رئيس دانشگاه جهت عضويت در هيئت مميزه دانشگاه بوده اند (كه نگارندگان به اين مورد بيشتر اعتقاد دارند و حكم انتصاب فرد منصوب شده هم گواهي بر اين ادعا مي باشد) جاي اين سؤالات وجود دارد كه دليل و يا دلايل معرفي و اصرار بر ابقاء اين فرد وافراد اين چنيني در هيئت مميزه دانشگاه با تمسك به راههاي غيرقانوني و يا فراقانوني و بي احترامي به رأي اكثريت اعضاي هيئت علمي كه به فرد ديگري رأي دادند چيست؟ و مدعيان دروغين دموكراسي چه توجيهي براي كار خويش دارند؟ زيرا اگر مصوبه وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري در رابطه با مقررات طرز تشكيل هيئت مميزه دانشگاه ملاك است كه فرد معرفي شده در فرايند انتخابات حايز راي بسيار پايين تري گرديده است (حدود 03 رأي پايين تر) و اگر فرمايشات و رهنمودها و انديشه هاي گهر بار امام راحل عظيم الشأن(ره) و مقام معظم رهبري (مدظله العالي)ملاك باشد كه فرد معرفي شده از حداقل آن معيارها برخوردار نيست كه هيچ بلكه در تضاد فاحش با آن معيارها مي باشد و اگر ملاك ويژگيها و برجستگي هايي خاص است كه فرد معرفي شده از ويژگي خاص و برتري ويژه اي نيز برخوردار نيست كه نياز به دور زدن و استفاده از تبصره هاي دور و نزديك جهت معرفي ايشان را توجيه كند.
لذا وجه منطقي موضوع اقتضاء مي كند كه معرفي نماينده اعضاء هيئت علمي پرديس كشاورزي و منابع طبيعي در هيئت مميزه دانشگاه با مفهوم مخالف با عنوان صريح آن و در شكل يك نقض غرض شكل نگيرد چرا كه غرض نمايندگي اعضاء هيئت علمي است نه نمايندگي فرد يا مديري خاص كه ديكتاتوري نوين را پيش گرفته و هر جا كه احساس كند مي تواند رأي اكثريت را بگيرد و از آن در راستاي منافع خويش و يا منافع گروهي و حزبي اش استفاده كند به آن متوسل مي شود و از دموكراسي دفاع جانانه مي كند و شأن و اعتبار اعضاي هيئت علمي را بهانه مي كند و هر جا به ضرر شخص خودش يا منافع گروهي و حزبي اش باشد كليه اصول و قواعد اوليه دموكراسي و حقوق و شأن اعضاي هيئت علمي را لگدمال مي نمايد كه موارد متعدد اخير و اين نمونه حاضر يكي از آنان است. و بدتر از همه اينكه اين افراد مسول با وجهه اسلامي!! كه دارند با افرادي كه هيچ نسبتي با نظام و انقلاب ندارند همراه شده و بستر مناسبي براي ضربه زدن به دلسوزان نظام فراهم مي كنند. كه اين اتحاد براي بسياري از دلسوزان به نظام سؤال برانگيز است اما متأسفانه فريادها به جايي نمي رسد.
لذا خواهشمند است به همان دليل كه خداوند متعال پسرفت را نصيب هيچ كشوري نمي كند، مگر اينكه خود ملتها به دست خودشان موجبات اين پسرفت را فراهم كنند جهت عدم تحقق چنين پسرفتها و ايجاد تغييرات مطلوبي كه در نهايت منجر به اصلاح امور گردد موضوع را بررسي نموده و به دليل اهميت و جايگاه هيئت هاي مميزه در دانشگاهها كه يكي از گلوگاهها در دانشگاه است جهت رفع اين معضل كه نمونه اي از آن در اين دانشگاه اتفاق افتاده است و ممكن است موارد متعدد ديگري هم در جاهاي ديگر اتفاق افتاده باشد اما منعكس نگرديده باشد جهت جلوگيري از تكرار موارد مشابه و اميد به اصلاح اين مورد براساس اصول صحيح و جاري دانشگاهي و در راستاي تحقق واقعي نمايندگي اعضاء هيئت علمي پرديس كشاورزي و منابع طبيعي جهت عضويت در هيئت مميزه دانشگاه بطور خاص و در بقيه مجموعه هاي دانشگاه تهران و وزارت علوم- تحقيقات و فن آوري بطور عام اين موضوع را به نحو مقتضي منعكس فرماييد.
صورتجلسه شمارش آراء و حكم صادره شده از طرف رئيس دانشگاه به پيوست مي باشد كه مويد دخالت و اعمال نفوذ صريح رئيس پرديس كشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران در اين جابجايي مي باشد.
جمعي از هيئت علمي پرديس كشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه تهران