(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 12 آبان 1388- شماره 19502
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
... و اما تظاهرات فردا (يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
اسب آبي (گفت و شنود)
 ارلي: با تحريم ايران از موسوي و خاتمي حمايت مي كنيم
رئيس جمهور: القاي نگراني درباره هدفمند كردن يارانه ها نادرست است
با تلاش سربازان گمنام امام زمان(عج) توطئه ترور يكي از مسئولين نظام خنثي شد
دستكش مخملي و دست چدني آمريكا به روايت ميدل ايست آن لاين (خبر ويژه)
نگراني يانكي ها از رونق روابط دو همسايه اسلامگرا (خبر ويژه)
شجره نامه انگليسي- آمريكايي براي گاندي!! (خبر ويژه)
فقط مانده بود آقاي LURE SD (خبر ويژه)



... و اما تظاهرات فردا (يادداشت روز)

1- آقايان موسوي و خاتمي مي دانند وقتي در مقابل شعاري كه هواداران اندك و كم شمار آنان در روز قدس به حمايت از اسرائيل سر داده اند، ساكت مي مانند و كمترين سخني در ملامت آنان و يا عليه اسرائيل بر زبان نمي آورند و بر قلم نمي رانند، به طورطبيعي، احتمال نرم شدن آنها در مقابل رژيم صهيونيستي- و نه الزاماً وابستگي آنها- قوت مي گيرد...نمي گيرد؟! مخصوصاً آن كه شناسنامه روزقدس به نام مبارزه با اسرائيل صادر شده است.
2- وقتي همين آقايان موسوي و خاتمي به مناسبت روز 13آبان بيانيه صادر كرده و سخنراني مي كنند و در اين بيانيه و سخنراني نه فقط به جنايات آمريكا كمترين اشاره اي نمي كنند، بلكه نامي از آمريكا نيز به ميان نمي آورند و در همان حال به گونه اي آشكار از هواداران خود مي خواهند با حضور در تظاهرات اين روز، مخالفت خويش با نظام اسلامي و همصدايي با آمريكا را فرياد بزنند، به خوبي مي دانند كه از اين رهگذر، وابستگي خود به آمريكا را اعلام كرده اند... نكرده اند؟! و حال آن كه روز 13آبان با هويت اعتراض به جنايات آمريكا به دنيا آمده است.
3- اوباما رئيس جمهور آمريكا، نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي، گوردن براون نخست وزير انگليس، ساركوزي رئيس جمهور فرانسه و برلسكوني نخست وزير ايتاليا از موسوي و خاتمي با عنوان «اميد غرب براي مقابله با نظام اسلامي» ياد مي كنند و سازمان منافقين، بيت العدل بهايي ها، گروههاي ماركسيست، سلطنت طلب ها و از جمله رضا پهلوي، و مهره هاي بدنام بين المللي نظير جرج سوروس، مايكل لدين و... موسوي و خاتمي را «فرصت طلايي»! براي برچيدن بساط انقلاب اسلامي و انتقام از امام خميني(ره) مي دانند و تمامي سرمايه و توان خود را براي حمايت از آنها به ميدان آورده و هزاران - بله تعجب نكنيد، هزاران- سايت اينترنتي و ايستگاههاي راديويي و تلويزيوني و صدها شبكه ماهواره اي و... در آمريكا، اروپا و اسرائيل، بيشترين- اگر نگوئيم تمامي- برنامه هاي خود را به حمايت از سران فتنه و لجن پراكني عليه اسلام و امام و انقلاب اختصاص مي دهند و موسوي و خاتمي نه تنها در اعتراض به آنها موضعي نمي گيرند، بلكه به حمايت گسترده مالي و تبليغاتي و سياسي آنها افتخار نيز مي كنند، بديهي است در اين حالت، موسوي و خاتمي به وضوح مي دانند و درك مي كنند كه مردم مسلمان و پاكباخته ايران اسلامي در ذهن و نگاه خود نام اين دو را از ليست افراد وفادار به انقلاب، امام و مردم دوست كشورشان خط زده و در ليست «عاملان بيگانه»! مي نويسند... نمي نويسند؟!
4- آيا هيچيك از موارد فوق كه فقط اندكي از بسيارها و مشتي از خروارهاست، قابل انكار است؟ معلوم است كه نيست، اينها، همه واقعياتي است- اگرچه تلخ- ولي خالي از ابهام و عاري از ترديد. اكنون جاي اين سوال است وقتي موسوي و خاتمي مي دانند كه نتيجه طبيعي و منطقي عملكرد چندماه اخير آنها، اعلام صريح بي اعتقادي آنان به اسلام ناب محمدي(ص) - و نه اسلام آمريكايي- و انقلاب و امام است و با اين مواضع و عملكرد به يقين در ليست دشمنان مردم قرار مي گيرند، چرا حداقل براي حفظ ظاهر هم كه شده، عليه آمريكا و اسرائيل و اروپا و منافقين و بهائيان و سلطنت طلب ها و... موضعي نمي گيرند؟ و مثلاً به گونه اي حتي كمرنگ به هواداران خود نهيب نمي زنند كه چرا در روز قدس كه روز مرگ بر اسرائيل است، به نفع اسرائيل شعار داده ايد؟! و يا، زبان به ملامت آمريكا و اسرائيل نمي گردانند كه چرا ما دو نفر را «اميد غرب براي مقابله با نظام اسلامي» معرفي مي كنيد؟ و يا، عليه منافقين و بهائيان و سلطنت طلب ها و ماركسيست ها و... فرياد- كه نه، لااقل غرولندي هم- نمي كنند كه چرا ما دو تن را «فرصت طلايي براي برچيدن بساط انقلاب اسلامي و انتقام از امام خميني(ره)» مي دانيد؟! و ... راستي چرا؟! اين پرسش كاملاً طبيعي و منطقي است و آقايان موسوي و خاتمي مي توانند با اعلام موضع عليه آمريكا و اسرائيل و گروههاي ضدانقلاب، ولو براي حفظ ظاهر هم كه شده، تلقي وابستگي به اجانب و مامور بودن از سوي آمريكا و اسرائيل را در ذهن اين و آن خنثي كنند. ولي چرا نكرده اند و نمي كنند؟!...
5- پاسخ اين سوال، اگرچه تلخ و ناگوار است ولي متاسفانه به پذيرش نزديك است كه موسوي و خاتمي براي جلب نظر و كسب حمايت مردم مسلمان و انقلابي و ميهن دوست ايران اسلامي به ميدان نيامده اند. نه اين كه خواستار حمايت آنها نباشند، بلكه، حضور آنان در جمع خود را بعد از دست كشيدن آنها از اسلام و انقلاب و امام(ره) مي خواهند؛ چرا كه شواهد و قرائن موجود اين تلقي را پديد مي آورد كه مقصود اين دو، ايجاد يك اپوزيسيون و تشكيل يك طبقه با هويت «ضدامام و جمهوري اسلامي» است و براي اين منظور، بايستي از مخالفان امام(ره) و نظام براي حضور در اين اپوزيسيون دعوت كنند، كه كرده اند و مي كنند. بنابراين شعارها، مواضع و عملكرد آنها بايد به گونه اي باشد كه جلب اعتماد مخالفان امام و نظام را در پي داشته باشد و بديهي است كه كمترين و كمرنگ ترين موضع موسوي و خاتمي عليه آمريكا و اسرائيل نتيجه اي غير از نااميد شدن مخالفان نظام از آنها و دور شدن و جدايي آنان از جريان ياد شده به دنبال نخواهد داشت، بي آن كه در جذب و جلب وفاداران اسلام و انقلاب و امام به سوي اين جريان تاثيري داشته باشد.
6- اكنون به آساني مي توان احتمال داد كه چرا موسوي و خاتمي با وجود اطلاع از باورهاي ضدآمريكايي و ضد اسرائيلي توده هاي مردم مسلمان، در بيانيه ها و سخنراني هايي كه به مناسبت روز قدس صادر مي كنند، عليه اسرائيل- كه هويت روز قدس مخالفت با اين رژيم غاصب و صهيونيستي است- كمترين موضعي نمي گيرند و در بيانيه اخير خود به مناسبت روز 13 آبان، هيچ اشاره اي به آمريكا كه اين روز با هدف مقابله با آن شكل گرفته است، ديده نمي شود چه رسد به مخالفت با آن.
7- موسوي و خاتمي مي دانستند و مي دانند 13 ميليون راي آنها در انتخابات اخير، راي مردمي است كه به نظام، اسلام و انقلاب وفادارند و البته در اداره كشور سليقه اي متفاوت با يك جريان سياسي ديگر دارند و رقابت انتخاباتي جز ارائه ديدگاههاي متفاوت از سوي نامزدها و گزينش يكي از آنها با راي اكثريت، مفهوم ديگري ندارد. اما، سخن آن است كه موسوي و خاتمي با وجود اين كه مي دانستند اكثريت نزديك به تمام 13 ميليون نفري كه به آنها رأي داده اند به اسلام و انقلاب و نظام وفادارند چرا براي حفظ آنها در حلقه خود نه فقط تلاشي نكردند، بلكه با اتخاذ مواضع ضدنظام و عملكردهاي آمريكا و اسرائيل پسند، اين توده انبوه-اگرچه اقليت، نسبت به 25 ميليون ديگر- را از خود راندند و نهايتاً با جمعي از مخالفان مردم و نظام اسلامي تنها ماندند هرچند هنوز هم شماري از زودباوران به هويت واقعي اين جريان پي نبرده و بي آن كه مخالف مردم و نظام و اسلام باشند، در حلقه ياد شده باقي مانده اند.
پاسخ اين سوال نيز با پاسخ سوال قبلي همسان است و آن، اين كه، در حلقه اپوزيسيون مورد نظر موسوي و خاتمي جايي براي وفاداران به نظام و انقلاب نيست. در برخي از شعارهاي موسوي و خاتمي قبل از انتخابات و بعد از آن دقت كرده و آنها را با هم مقايسه كنيد. قبل از انتخابات شعارهايي نظير «ولايت فقيه همواره جامعه ما را از كودتاها و ديكتاتوري ها حفظ كرده و اين قطعاً عقيده سياسي بنده است... بدون ولايت فقيه به فرصت هاي امروزي نمي رسيديم... من با قبول ولايت فقيه وارد انتخابات شده ام ... ما با دشمنان جمهوري اسلامي ايران سر سازش نداريم... پايبندي به قانون هويت ماست... نبايد قانون را فقط هنگامي كه به نفع ماست قبول داشته باشيم... قانون اساسي ميثاق ملي است و...» بديهي است كه اكثر قريب به اتفاق 13 ميليون راي ياد شده را فقط به فقط مي توان نتيجه اعتقاد رأي دهندگان به اين شعارها دانست. آيا موسوي و خاتمي مي توانند انكار كنند كه با اين شعارها از 13 ميليون نفر رأي گرفته اند؟ بديهي است كه نه، بنابراين، مواضع و عملكرد آنها بعد از انتخابات كه در مواردي يكصد و هشتاد درجه با مواضع آنها در دوران انتخابات مغايرت داشته است چه مفهومي دارد؟ و آيا براي اين تغيير يكصدوهشتاد درجه اي غير از خيانت به آراء 13 ميليوني ياد شده مي توان نام ديگري پيدا كرد؟
8- از يك ماه قبل تاكنون، مقامات و رسانه هاي آمريكايي، اسرائيلي و اروپايي همراه با ساير رسانه هاي ريز و درشت ضد انقلاب براي تظاهرات فردا، نقشه كشيده و رجز خوانده و دستورالعمل صادر كرده اند، كه چي؟! همه دستورالعمل ها در يك جمله خلاصه مي شود، «به جاي شعار مرگ بر آمريكا، عليه جمهوري اسلامي شعار بدهيد»! اما، از چه كساني خواسته شده است كه چنين كنند؟ از ملت؟! معلوم است كه نه، از همان جماعت اندك كه بعد از ريزش چند ميليوني رأي دهندگان در غربال موسوي و خاتمي باقي مانده اند. همان ها كه روز قدس به نفع اسرائيل شعار دادند، همان ها كه... براي آمريكا و اسرائيل مهم نيست كه چند نفرند! جنگ نرم است و توپخانه ها جاي خود را به رسانه ها داده اند. اين جماعت اندك به فريب يا به ماموريت وظيفه برهم زدن دارند و بقيه كارها برعهده رسانه هاي دشمن است كه از «كاه»، «كوه» بسازند، اگر چه به مجاز!!
9- اخبار موثق- حتي از رسانه هاي دشمن- حكايت از آن دارد كه قرار است شماري از اين فريب خوردگان يا مأموريت يافتگان از شهرستان ها نيز به تهران بيايند. ابتدا قرار بود مقابل لانه جاسوسي جمع شوند ولي در هراس از خشم جمعيت كه ديگر تاب تحمل پياده نظام آمريكا و اسرائيل را از دست داده اند، در اين تصميم تغييراتي پديد آمده است. شماري نيز قرار بود- و هست- كه براي منحرف كردن اذهان از آمريكا به سفارت روسيه حمله كنند. همين جا گفتني است، امام راحل ما(ره) كه خود پرچمدار واقعي سياست نه شرقي نه غربي بود در موارد مشابه مي فرمود؛ «ما در جنگ با آمريكا و تفاله هاي آمريكا هستيم... هريك از اينها را شناسايي و به دادگاه معرفي كنيد. ننشينيد، باز جايي را آتش بزنند... يك دسته مرگ بر شوروي را مطرح مي كنند تا آمريكا منسي(فراموش) شود» صحيفه امام(ره)، ج 15، ص .29
حضور در خيابان هاي كم تردد و آتش زدن و تخريب نيز يكي از برنامه هاي اعلام شده آنهاست. گفته مي شود كه آدرس اين خيابان ها از قبل به رسانه هاي خارجي اطلاع داده شده است و...
10- و بالاخره بايد توجه داشت كه مقصود نهايي جماعت ياد شده، مقابله با اساس اسلام و انقلاب و امام است و نه دولت نهم و دهم... كه به يقين خالي از برخي انتقادهاي جدي نيست. باطل السحر اين ترفند آمريكايي- اسرائيلي، حضور گسترده و فرياد مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل است. خدا بر درجات امام راحل(ره) بيفزايد كه مي فرمود فريادهاي مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل شما، مرگ آمريكا و اسرائيل را درپي خواهد داشت...
حسين شريعتمداري

 



كيهان و خوانندگان

¤ من با اين ادعاي آقاي آرمين كه گفته ما ايراني ها از نظر دموكراسي از افغانستان هم عقب تر هستيم در باره خود ايشان و گروهشان موافقم. چون در افغانستان كساني كه به انتخابات اعتراض داشتند از راه هاي قانوني وارد شدند.مدارك و مستندات خودشان را ارائه دادند و دادگاه هم تصميم خود را مبني بر تمديد انتخابات گرفت. اما در ايران مدعيان دموكراسي قبل از پايان انتخابات خود را پيروز انتخابات اعلام كردند و از طرفداران خود خواستند كه به خيابان ها بريزند.
زارعي از مرودشت
¤ ظاهرا آقايان شكست خورده، انقلاب مخملي خودشان را در مترو ادامه مي دهند و مردم را به خاطر اختلالي كه اين روزها در ورود و خروج مترو در ايستگاه ها باعث شده اند ناراحت و عصبي كرده اند. از مسئولين مي خواهيم تا قبل از اينكه معضل جديدي آفريده نشده به وضعيت مديريت در مترو رسيدگي كنند.
معتمدي از تهران
¤ ما دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد خميني شهر اعلام مي كنيم اگر كساني در روز 13 آبان شعاري جز مرگ بر آمريكا سر دهند يا اصلا دانشجو نيستند و يا وطن فروشاني فريب خورده اند چون دانشجو روشن تر از آن است كه بخواهد بازيچه دست نوكران انگليس و آمريكا شود از حوادث پس از انتخابات نيز خرسنديم زيرا باعث شد راه گم كرده خود را دريابيم و پا در جاي پاي بزرگاني بگذاريم كه ما را به سربلندي ملتمان نزديك مي كنند.
جمعي از دانشجويان دانشگاه آزاد خميني شهر
¤ از كيهان تقاضا داريم كه تيتر 13 آبان، روز استكبارستيزي به گونه اي طراحي شود كه هم بيانگر گراميداشت اين روز باشد و هم عكسي از آقا و جملاتي از امام راحل درباره محكوميت آمريكا، انگليس و اسرائيل بيايد تا بتوانيم از كيهان به عنوان يك پلاكارد نيز استفاده كنيم. ما جوانان ايراني آمادگي خود را براي حضور گسترده در راهپيمايي اعلام مي كنيم.
خادم
¤ در خبرها آمده بود كه 100 نماينده اصولگرا از موسوي به قوه قضائيه شكايت كرده اند سوالم اين است كه پس بقيه نمايندگان چرا اقدام به شكايت نكرده اند؟ از قانونگذاران حامي قانون، قانونگريزي روا نيست.
سهرابي از خلخال
¤ در سخنان مقام معظم رهبري در مورد سكوت نابجاي خواص آمده بود كه به همان ميزاني كه حرف زدن نابجاي خواص حادثه ساز است سكوت نابجاي آنها نيز خطاست. متاسفانه يك سكوت رسانه اي نيز در كشور حاكم است كه اگر كيهان يك تنه نمي ايستاد معلوم نبود چه وضعي داشتيم.
شريفي
¤ با توجه به گلايه مقام معظم رهبري از صدا و سيما در ديدار با نخبگان انتظار مي رود كه مسئولين دستور دهند كه گزارشگران ماهر از اقدامات صورت گرفته توسط دولت نهم براي زنده كردن روستاها همچون برنامه هاي بشاگرد كه برخي ها را از شهرها به روستاها كشانده و باعث تغيير و تحول عميقي در آنها شده فيلم و گزارش تهيه و به جامعه و مخاطبين ارايه دهد.
عليمرداني
¤ خلا وجودبرنامه هاي صدا و سيما به عنوان رسانه ملي در نقد و بررسي كارشناسانه و نظرات مردمي در خصوص طرح تحول اقتصادي مشهود است از آنجا كه اين طرح براي قاطبه مردم حائز اهميت است و سئوالات متعدد و ابهامات بسيار در اذهان مردم بوجود آورده و مجلس محترم نيز كار كارشناسانه و نظرات خاصي در بندهاي مختلف اين طرح اجرا كرده كه از ديد مردم خارج است، لذا لازم است صدا و سيما زمان و تامل بيشتري براي رفع نگرانيهاي مردم و آگاهي هاي لازم در اين خصوص داشته باشد.
محمودي
¤ از مسئولين محترم قوه قضاييه انتظار مي رود با تيزبيني و رصد كردن حوادث و اتفاقات آينده نسبت به برخورد حساب شده با مجرمين و فتنه گران اقدام عاجل به عمل آورند و دست روي دست نگذارند تا در همه امور رهبري مطالبه نمايند و از ايشان هزينه شود.
حيدري
¤ سؤال من از بعضي روزنامه هاي دوم خردادي اين است كه شما به چه حقي شيعه هاي يمن را شورشي مي خوانيد.
پاكروان از تهران
¤ از دست اندركاران توزيع سوخت در كشور خواهشمندم كه با عنايت به فصل سرما و مشكلات سرويس مدارس نسبت به افزايش سهميه زمستاني اقدام كنند.
پدر دو دانش آموز
¤ لطفا درباره نحوه استفاده از خدمات الكترونيكي از جمله پرداخت قبوض و يا انتقال پول از طريق اينترنت توضيح بيشتري بدهيد چون مردم در اين خصوص سؤالات زيادي دارند.
يك هموطن
¤ با توجه به اجراي طرح تحول اقتصادي شايسته است دست اندركاران كيهان حداقل هفته اي بخشي از روزنامه را به اين موضوع اختصاص دهند تا هم نظرات مردم را منعكس نمايند و هم نظرات و پاسخ مسئولين را.
بحريني
¤ در مهرماه سال 87 براي خودرو روآ ثبت نام و طبق قرارداد تا پايان سال 87 كليه بدهي را طي سه نوبت پرداخت نمودم و قرار شد تا آخر مهرماه خودرو را تحويل دهند پس از پيگيري هاي متعدد اعلام نمودند بياييد نوع درخواستي را به پژو 405 تبديل كنيد. يكي از نمايندگي ها مي گفت ايران خودرو ورشكست شده با اين وصف هنوز با وجودي كه به درخواست هاي 6 ماه پيش نيز پاسخ نداده اند ولي تقاضاي جديد مي پذيرند. از مسئولين نظارت و بازرسي و رئيس ايران خودرو تقاضامندم كه به صورت شفاف پاسخ مردم را بدهند.
اصفهاني استاد دانشگاه
¤ از وزارت راه و ترابري خواهش مي كنم زمان توقف اتوبوس هاي مسافربري در جاده ها را از 20 دقيقه به 30 دقيقه افزايش دهند چون اين زمان براي اداي فريضه نماز مسافران بويژه گروه سني سالمندان بسيار كم است.
ميرزاخاني از تهران
¤ اخيرا در خمين مياديني غيراستاندارد احداث شده كه هيچ كدام آن با مطالعه صورت نگرفته است به طوري كه پس از چند ماه از احداث اين ميادين، شهرداري با هزينه گزاف اقدام به تخريب و بازسازي طرح هاي ياد شده مي كند.
يك شهروند

 



اسب آبي (گفت و شنود)

گفت: بعد از اعلام تصميم ايران به گروه1+5 كه حتي يك ميلي گرم اورانيوم غني شده هم به آنها نمي دهيم، آمريكا بدجوري عصباني شده.
گفتم: چطور مگر؟! مثل اين كه قرار بود ايران اورانيوم غني شده زير 5 درصد را براي تبديل به اورانيوم 20 درصد غني شده به آنها تحويل بدهد.
گفت: اين ترفند آمريكايي ها بود كه اورانيوم را از دست ما خارج كنند و ديگر پس ندهند.
گفتم: پس بگو كه چرا آمريكايي ها بعد از اعلام نظر منفي ايران، يكدفعه دچار شوك شده و خط و نشان كشيده اند.
گفت: براي اين كه اول تصور مي كردند ايران تحويل اورانيوم را مي پذيرد.
گفتم: شخصي نزد قاضي رفته و گفت فلاني بدجوري به من ناسزا گفته است. قاضي از طرف پرسيد چرا به اين آقا ناسزا گفته اي؟ و يارو جواب داد؛ پارسال به من گفت؛ اسب آبي. قاضي پرسيد، پس چرا بعد از يكسال به او ناسزا گفته اي؟ و يارو گفت؛ آخه تا ديروز اسب آبي نديده بودم!!

 



گزارش اختصاصي كيهان از منامه
 ارلي: با تحريم ايران از موسوي و خاتمي حمايت مي كنيم

سرويس سياسي-
اظهارات صريح مقام هاي آمريكا نشان مي دهد حمايت علني از اصلاح طلبان غربگرا در دستور كار هرگونه راهبرد آينده آمريكا درباره ايران قرار دارد.
خبرنگاران كيهان در برخي پايتخت هاي عربي از جمله بيروت و منامه به تازگي به اطلاعاتي دست يافته اند كه نشان مي دهد دولت باراك اوباما در تدوين استراتژي خصمانه خود عليه ايران ماموريت قابل توجه و جدي براي چهره هايي نظير موسوي و خاتمي در نظر گرفته است.
بر مبناي اين اطلاعات، كه اسنادي دقيق آن را پشتيباني مي كند، اخيراً برخي از مقام هاي آمريكايي در خاورميانه، كه ماموريت انجام هماهنگي هاي منطقه اي و همچنين اداره ايستگاه هاي اطلاعاتي آمريكا در كشورهاي همجوار ايران را بر عهده دارند، در محافل خصوصي به تشريح جزئيات استراتژي آينده آمريكا عليه ايران پرداخته اند. خبرنگاران كيهان در ارتباط با برخي منابع عربي در بيروت به محتواي برخي از اين جلسات دست يافته اند كه حاوي مطالب بسيار مهمي درباره نوع نگاه آمريكا به تحولات دروني ايران و همچنين ابعاد استراتژي آينده آن است.
بر مبناي يكي از اين گزارش ها، «آدام ارلي» (Adam ereli) سفير آمريكا در بحرين كه پيش از اين و در دوران رياست جمهوري جرج بوش سخنگوي وزارت خارجه آمريكا بوده است در جلسه اي با برخي از مسئولان كشورهاي عربي در منامه تاكيد كرده كه آمريكا قصد دارد در ماه هاي آينده حمايت خود از اصلاح طلبان در ايران را «رسمي و علني» كند.
ارلي در اين جلسه كه به تشريح راهبرد تدوين شده دولت اوباما درباره ايران اختصاص داشته، گفته است: «كاخ سفيد همزمان با انجام مذاكرات ايران و 1+5 نحوه حمايت از «رهبران معارض جديد» در ايران را پيگيري مي كند».
ارلي در اين سخنان كه پيش از اول اكتبر 2009 و برگزاري مذاكرات ژنو بيان شده تصريح كرده است: «تحت هر شرايطي حمايت از اصلاح طلبان در ايران جزو گزينه هاي اصلي سياست اوباما باقي خواهد ماند و ما روز به روز آن را پرقدرت تر خواهيم كرد». ارلي سپس به توصيف دقيق «گام بعدي» آمريكا پرداخته و گفته است: «اگر مذاكرات ژنو موفقيت آميز نباشد و در آن پيشرفتي حاصل نشود، آمريكا قصد دارد همزمان با تشديد تحريم ها، اعمال فشار سياسي عليه تهران را با حمايت «رسمي»، «علني» و «گسترده» از موسوي و خاتمي وسعت بخشد چرا كه هيچ فشاري به دولت ايران بدون تقويت جريان هاي طرفدار غرب در ايران كارساز نيست». وي در بخش پاياني سخنانش مي گويد: «همين حالا هم اين موضوع پنهاني نيست كه ما از موسوي و خاتمي حمايت مي كنيم اما علني شدن اين حمايت همزمان با اعمال تحريم ها مي تواند اين فايده را داشته باشد كه مردم ايران به اين نتيجه برسند كه تنها راه رهايي از تحريم ها گرايش به اين افراد است.»
به عقيده تحليلگران در تهران، اين گزارش كه از منابع متعدد تاييد شده، نشان دهنده آن است كه محاسبه سرويس هاي اطلاعاتي غربي بويژه آمريكا و اسرائيل روي جريان فتنه گري كه در انتخابات 22 خرداد 88 فعاليت خود را آغاز كرد يك محاسبه بسيار ويژه است.
يك كارشناس سياسي كه در جريان اظهارات ارلي قرار دارد دراين باره به كيهان گفت: «سخنان ارلي مشتي از خروار است. يكي از دستور كارهاي دائمي سفارتخانه هاي آمريكا در كشورهاي همجوار ايران اين است كه درباره نحوه حمايت موثر از جريانات نزديك به غرب، به كاخ سفيد و سيا مشاوره بدهند و تقريباً همه سفرا و ايستگاه هاي اطلاعاتي آمريكا در منطقه در اين باره كاملاً فعال هستند». وي ادامه داد: «منامه يكي از باراندازهاي كليدي آمريكا در برنامه ريزي منطقه اي عليه ايران است و بخشي از اصلاح طلباني كه در قالب دوره هاي حقوق بشر و آموزش روزنامه نگاري توسط آمريكايي ها آموزش براندازي نرم ديدند، در واقع از اين كشور به اروپا و آمريكا اعزام شده اند، لذا طبيعي است كه ارلي در جريان جزئيات سياستگذاري اوباما درباره ايران كه با محوريت كساني مانند دنيس راس، ويليام برنز و راين هارتز تدوين مي شود، باشد».
يك مقام آگاه ديگر در گفت وگو با كيهان به تشريح ابعاد كارويژه هاي جريان اصلاح طلب براي آمريكا پرداخت. وي كه طي مدت زماني طولاني مسئوليت بررسي اين مسئله را بر عهده داشته گفت: «مهم ترين كاري كه آمريكايي ها از اصلاح طلبان داخلي توقع دارند و از طريق امكانات مالي، اطلاعاتي و رسانه اي خود براي انجام اين كار به آنها كمك مي كنند اين است كه يك شكاف سياسي عميق درون حكومت بوجود بياورند و بعد اين شكاف را به سطح جامعه منتقل كنند.» وي افزود: «آمريكايي ها تصور مي كنند تنها در صورت بروز اين وضعيت است كه مي توانند از طريق فشارهاي بيروني يا به قول خودشان ديپلماسي فشار جدي بر ايران وارد كنند». اين مقام آگاه با بيان اينكه «همه سياست آمريكا در مقابل به سرنوشت جريان غربگرا بستگي دارد» اضافه كرد: «آنها در اين چند ماه هر كمكي مي توانستند به اصلاح طلبان كرده اند. حتي موضوع گفت وگو با ايران را به تاخير انداختند چون برخي در داخل به آنها پيغام داده بودند اين دولت ماندني نيست». اين مقام آگاه افزود: «ارلي قبل از اين هم در 30/6/1388 در يك سخنراني عمومي گفته بود آمريكا در مقابل ايران بدون متحد مانده و اكنون به نظر مي رسد آمريكا متحدان خود را در داخل ايران يافته است». وي ادامه داد: «نظام اكنون به حجم انبوهي از ايميل دسترسي پيدا كرده كه ميان سران و رده هاي مياني جريان اصلاح طلب با افرادي در اروپا و آمريكا مبادله شده و در آن جزئيات دستورالعمل هاي مربوط به چگونگي راه اندازي اغتشاش و برپايي تجمع آموزش داده شده است». به گفته اين مقام آگاه برخي از اين دستورالعمل ها چنان دقيق است كه مثلاً به مخاطب خود مي گويد در فلان روز در فلان نقطه خاص تجمع بكنند يا نكنند. وي در پايان تاكيد كرد: «هدف همه اين غائله ها اين بود كه نظام تا سرحد امكان ضعيف شود و نتواند پاي منافع و آرمان هاي خود بايستد اما آمريكايي ها حالا خودشان هم مي گويند كه تنها چند ماه وقت تلف كرده اند و بعد چند ماه پرداخت هزينه هاي هنگفت اكنون سر خانه اول قرار دارند.»
هنوز از اينكه با شرايط كنوني مذاكرات ژنو كه با امتيازدهي آشكار آمريكايي ها درباره ايران همراه است، دستورالعمل بيان شده توسط ارلي چه سرنوشتي پيدا كرده اطلاعي در دست نيست.

 



رئيس جمهور: القاي نگراني درباره هدفمند كردن يارانه ها نادرست است

رئيس جمهور القاي نگراني در بين مردم در خصوص اجراي لايحه هدفمند كردن يارانه ها را نادرست دانست.
دكتر محمود احمدي نژاد عصر يكشنبه در جلسه هيات وزيران گفت: تمام تلاش دولت اين است كه با اجراي اين تصميم بزرگ در عرصه اقتصاد كشور، قدرت خريد كساني كه از نوسانات قيمت ها دچار آسيب مي شوند، بالا رفته و فاصله بين دهك هاي جامعه كم شود.
وي تلاش هاي صورت گرفته در تدوين و بررسي لايحه هدفمند كردن يارانه ها را در دولت و مجلس شوراي اسلامي قابل تقدير خواند و تصريح كرد: در مجموع آن چيزي كه تاكنون از دل اين بررسي ها بيرون آمده در اصول و كليات نگاه ها يكي است.
احمدي نژاد همچنين بر تعامل بيشتر دولت و مجلس در گام هاي آخر بررسي اين لايحه تاكيد كرد و گفت: بايد همچنان با بررسي و برگزاري جلسات مستمر در جهت هماهنگي هر چه بيشتر در اين خصوص گام برداريم و به تصميم درست و منطقي برسيم.
رئيس جمهور تصريح كرد: اگر اين طرح بزرگ اقتصادي را درست اجرا كنيم آثار مثبت زيادي براي مردم خواهد داشت و تمام تلاش هاي دولت نيز در اين راستا انجام خواهد شد.
احمدي نژاد در بخش ديگري از اظهارات خود آغاز دور جديد سفرهاي استاني را تكميل كننده حركت دولت نهم در اين دوره توصيف و تصريح كرد:بايد در هر سفر استاني چندين كار درست و مبنايي در مسير تبيين شده، صورت گيرد. هر يك از وزرا ضمن ايجاد نشاط و اميد در حوزه اجرايي خود بايد با قشرهاي مختلف مردم ديدار حضوري داشته باشند.
وي با بيان اينكه «ديدار مردم با وزيران بايد به صورت غيرگزينشي باشد» افزود: اجازه ندهيد به صورت گزينشي مردم را براي گفت وگو با شما هدايت كنند، چون با همين ملاقات هاي غيرگزينشي با مردم واقعيت حوزه كاري تان براي شما آشكار مي شود و به نقاط ضعف پي مي بريد.
احمدي نژاد همچنين بر ضرورت سركشي به طرح هاي ملي هر شهرستان از سوي اعضاي هيات وزيران تاكيد كرد.
وي در ادامه جهت كلي حركت دولت را اجراي درست اصل 44 قانون اساسي دانست و تصريح كرد: اجراي اصل 44 فقط واگذاري كارخانجات نيست بلكه بايد ذهن وزرا و همه معاونان بر روي اين مساله متمركز شود كه چگونه پتانسيل دروني مردم را در همه زمينه ها فعال كرده و آنها را به صورت تاثيرگذار به صحنه اجرايي كشور وارد كنيد.

 



با تلاش سربازان گمنام امام زمان(عج) توطئه ترور يكي از مسئولين نظام خنثي شد

به دنبال پيگيري اطلاعاتي و تلاش هاي مستمر سربازان گمنام امام زمان(عج)، توطئه طراحي شده بيگانگان براي ترور يكي از مسئولين نظام خنثي شد.
بر اساس اسناد و مدارك كشف شده، تروريست هاي مزدور قصد داشتند با طراحي و هدايت سازمان جاسوسي آمريكا در ادامه اغتشاشات و فتنه اي كه پس از انتخابات رياست جمهوري در كشور به وجود آمد، با هدف القاي فضاي ناامني و ايجاد درگيري ميان جناح هاي مختلف سياسي، يك چهره سياسي نظام را ترور كنند.
بنابر اطلاعات به دست آمده، تروريست ها درصدد بودند اولين بار در روز راي اعتماد مجلس شوراي اسلامي به وزيران پيشنهادي دولت دهم و چند روز پيش در آستانه سالروز حماسه 13 آبان و روز ملي مبارزه با استكبار جهاني، يكي از خدمتگزاران دولت را مورد سوءقصد قرار دهند.
سربازان گمنام امام زمان(عچ) طي يك عمليات گسترده و ضربتي موفق شدند ضمن شناسايي و دستگيري تعداد پنج نفر تروريست، مقاديري سلاح جنگي و مهمات مربوطه به همراه صدا خفه كن و تجهيزات ارتباطي و فني را كشف و ضبط كنند.
وزارت اطلاعات به ملت شهيد پرور ايران اطمينان مي دهد كه فرزندان گمنام شما همواره با اقتدار و هوشياري كامل از دستاوردهاي انقلاب اسلامي پاسداري كرده، ضمن حفاظت از امنيت مردم و نظام، مزدوران و فتنه گران را به دست عدالت مي سپارند.

 



دستكش مخملي و دست چدني آمريكا به روايت ميدل ايست آن لاين (خبر ويژه)

«زماني شنيده مي شد لحن اوباما درباره ايران با پيشينيانش متفاوت است و سياست هاي خارجي او نسبت به بوش تفاوت خواهد داشت اما نهايتاً معلوم شد كه دكترين هر دو يكي است و اختلافي با هم ندارند».
ميدل ايست آن لاين ضمن درج تحليل فوق و با اشاره به تصويب بودجه هاي براندازي عليه ايران به روش نرم نوشت: آمريكا با تصويب هزينه هاي ميلياردي براي ايجاد بي ثباتي در ايران، همزمان خواهان مذاكره نيز هست و در صحنه ديپلماتيك روند عادي سازي را ادامه مي دهد.
به نوشته اين رسانه ، بعد از روي كار آمدن اوباما معلوم شد كه سياست چماق و هويج ديگر در قبال ايران كارايي ندارد. اوباما متوجه شد حكومتي كه توانست در مقابل 8 سال حمله صدام مقاومت كند و تسليم نشود، نشان از اين دارد كه هيچ قدرت خارجي بر او كارساز نيست. جمهوري اسلامي توانسته است بيش از 30 سال در مقابل تحريم هاي اقتصادي آمريكا بايستد و هيچ اتفاقي هم نيفتاده است. اين زنگ خطري بود براي آمريكا كه تحريم هايش زمين گير شده اند. از همه مهم تر اينكه دولت اوباما به خاطر بحران اقتصادي جهاني در منگنه قرار دارد و همين بحران روي قدرت ديپلماسي اين كشور هم تاثير مي گذارد.
به نوشته ميدل ايست آن لاين، سياست بي ثبات سازي ايران مجدداً در كنار ساير روش هاي اعمال فشار در دستور كار دولت آمريكا قرار گرفته است.

 



نگراني يانكي ها از رونق روابط دو همسايه اسلامگرا (خبر ويژه)

نزديكي دولت اسلامگراي تركيه به جمهوري اسلامي ايران باعث نگراني گسترده در محافل سياسي و رسانه اي آمريكا شده است.
روزنامه كريستين ساينس مانيتور ضمن تحليلي با اشاره به سفر اخير اردوغان به تهران نوشت: «اين، رابطه اي نگران كننده است. ما نمي دانيم او در مذاكره خصوصي با احمدي نژاد در مود برنامه هسته اي چه گفته اما نخست وزير مقتدر و مطمئن تركيه علناً از ايران به عنوان دوست ياد كرد و برنامه هسته اي آن را بشردوستانه و صلح آميز خواند. احمدي نژاد هم در پاسخ، از انتقاد اردوغان نسبت به اسرائيل قدرداني كرد.»
روزنامه آمريكايي اضافه مي كند: زماني كه نگراني از تبعيت تركيه از غرب شدت گرفت، جمعيت اكثراً مسلمان اين كشور سكولار، حزب اسلامي عدالت و توسعه را انتخاب كردند و يك سال بعد (2003) تركيه با استفاده آمريكا از پايگاه هاي اين كشور براي حمله به عراق مخالفت كرد. اكنون نگراني هاي گسترده اي درباره دور شدن تركيه از غرب و اروپا به وجود آمده است. پس از انتخابات اخير ايران، اردوغان و رئيس جمهور تركيه اولين سران كشورهايي بودند كه به احمدي نژاد تبريك گفتند. تركيه همچنين مانور مشترك نظامي با اسرائيل را لغو كرد، با اين توضيح كه اسرائيل عاملي مزاحم و آزار دهنده در منطقه است.
به نوشته كريستين ساينس مانيتور «اسلامگرايي و ضديت با يهود ]صهيونيسم[» در تركيه رو به تراكم است و آتش اين مسئله پس از حمله به غزه توسط اسرائيل، فروزان تر شد. نتانياهو نخست وزير اسرائيل، اكنون مي گويد تركيه ديگر ميانجي واقعي نيست. لحن تركيه هرچه در قبال ايران مكار، گرم است، درباره اسرائيل توأم با حس محكوميت مي باشد.

 



شجره نامه انگليسي- آمريكايي براي گاندي!! (خبر ويژه)

«جنبش سبز از زمان آغاز حيات خود، معادلات سياسي و اجتماعي بسياري را در ايران عوض كرده است؛ از بعد سياسي با احيا و بازتعريف مفهوم اصلاح طلبي و از منظر مدني با تولد يكي از جنبش هاي گسترده اجتماعي.»
راديو فردا با اين مقدمه مدني! به سراغ گفت وگو با رامين جهانبگلو رفت و او را «يكي از پژوهشگران مدني و نظريه پردازان سرشناس كه به بروز چنين تحولي در ايران اعتقاد دارند» معرفي كرد. جهانبگلو در مصاحبه با ارگان رسمي سازمان سيا اظهار داشت: «به اعتقاد من اين حرفي كه بسياري از محافظه كاران ايران مي زنند كه ممكن است اين جنبش از بيانيه هاي كاخ سفيد يا توطئه پنتاگون سردر آورده باشد، حرف بسيار غلطي است. اين نوع اظهار اعتراض، فلسفه مشتركي است كه در بسياري از اديان و فرهنگ ها و در دوره هاي مختلفي از تاريخ، نقش خودش را در جوامع مختلف بروز داده است. من فكر مي كنم نكات مشتركي بين جنبش امروز ايران و جنبش گانديستي در هند وجود دارد. حتي نكات مشتركي با جنبش مارتين لوتركينگ در سالهاي 1950 و 60 در آمريكا دارد. حتي مي شود گفت كه با جنبش مردم فيليپين- كه به نظر من خيلي فرهنگش با ايران فاصله دارد- نقاط مشتركي دارد.»
تاكيد بر الگوسازي از چهره هايي نظير مهاتما گاندي در پروژه آمريكايي «كودتاي مخملين» كه توسط سازمان ناتوي فرهنگي طراحي و توسط برخي شبه روشنفكران ترجمه مي شود در حالي است كه كساني نظير گاندي در خدمت ملت خود و با استعمار مبارزه مي كردند نه اينكه به استخدام سازمان هاي جنگ نرم رژيم هاي استعماري دنيا عليه ملت خود و براي براندازي نظام هاي انقلابي و ملي درآمده باشند.
جهانبگلو پس از آزادي از زندان در شهريور 85 به سراغ خبرگزاري اصلاح طلب ايسنا رفت و اظهاراتي را درباره ارتباطاتش با ماموران آمريكايي عنوان كرد كه اسناد آن موجود است. وي در مصاحبه با ايسنا تاكيد كرده بود «من در سايت هايي مطلب مي نوشتم- درباره ايران يا خاورميانه- كه مربوط به ماموران امنيتي آمريكا و اسرائيل بود كه البته اين اقدامات ناآگاهانه بود. موضوع ارتباط من با آنها از سال 78-77 آغاز شد كه به كانادا و سپس دانشگاه هاروارد رفتم و پس از 3 سال تدريس در دانشگاه تورنتو، سازمان NED بورسي را به بنده پيشنهاد كرد و من به واشنگتن رفتم. بودجه اين موسسه از سوي كنگره آمريكا تامين مي شد... بنده به سخنراني ها و كنفرانس هايي دعوت شدم كه فرصتي براي آشنايي با افرادي از وزارت خارجه آمريكا و ساير موسسات بود. در برخي از اين كنفرانس ها كه دعوت شدم ماموراني از وزارت خارجه و به ويژه ماموران اطلاعاتي آمريكا و اسرائيل بودند. پس از آن با فردي كه مشاور اسبق كلينتون و رئيس مركز مارشال بود آشنا شدم و قرار شد طرحي تطبيقي ميان روشنفكران ايراني و اروپاي شرقي بنويسم. اين بحث در ايران به تقابل با دولت و حكومت مي انجاميد... چون 5 سال با اين نهادها ارتباط داشتم ديدم كه چگونه نتيجه كار تحقيقي بنده به يك كار استراتژيك تبديل شده است. اساسا با اين رويارويي كه در صحنه بين المللي بين آمريكا و ايران پيش آمده، آمريكا سعي مي كند كه با نخبگان و فرهيختگان و محققان ما تماس گرفته و آنها را شناسايي كرده و در حلقه هايي قرار دهد و با آنها ارتباطات مستمر داشته باشد و به جاهايي بكشاند... موسسات آمريكايي پول هايي خرج مي كنند تا با نخبگان ما ارتباط و تماس بگيرند. اين اتفاقي كه در خاورميانه مي افتد در مجموعه اي قرار مي گيرد كه من اسم آن را امپراتوري آمريكايي مي گذارم. انگيزه من جاه طلبي روشنفكري بود. من دلم مي خواست جهاني باشم اما نه اينكه با يك مامور اطلاعاتي ارتباط داشته باشم... فكر مي كنم لااقل بخشي از عناصر جامعه مدني ما در اين خطري هستند كه براي من اتفاق افتاد. چون مي بينم كه كساني در كنفرانس ها دعوت مي شوند، به آنها بورس مي دهند، نهادهاي آمريكايي با آنها تماس مي گيرند و ممكن است به گونه اي در زنجيره آنها بيافتند. خيلي از ماموران اطلاعاتي آمريكايي يا اسرائيلي در واقع پشت يك چيزي مثل عنوان دانشگاهي خود را پنهان مي كنند.»
جهانبگلو همچنين در آن مصاحبه گفته بود «يك امپراتوري ]آمريكا[ وجود دارد كه مي گويد هركس با من نيست عليه من است و در حقيقت نماينده يا رسالت را براي خود قائل است كه بيايد در دنيا تمدن سازي يا دموكراسي سازي كند مثل موضوع عراق... اگر دموكراسي درون زا نباشد اتفاقي كه در عراق يا افغانستان شاهد آن هستيم براي اين كه مردم يك موقع صدايشان درمي آيد كه سرباز آمريكايي كه خودش را به عنوان يك آدم مدرن و تمدن ساز و شواليه صليبي جديد معرفي مي كند تا چه حد حق دارد كه ابوغريب و گوانتانامو به وجود بياورد؟ و اصلا در كشور ما بماند و بگويد شما بايد اين گونه انتخابات داشته باشيد؟»

 



فقط مانده بود آقاي LURE SD (خبر ويژه)

مقارن با دعوت محافل وابسته به استكبار جهاني براي حاشيه سازي در راهپيمايي يوم الله 13 آبان، ابوالحسن بني صدر هم وارد بازي شد و از عناصر ضد انقلاب براي ايجاد تشنج و معارضه با نظام اسلامي دعوت كرد.
وي در بيانيه اي تسخير لانه جاسوسي آمريكا را به واژه «گروگانگيري» محدود كرد و مدعي شد طرح اين اقدام از سوي اشرف پهلوي، كيسينجر و راكفلر بوده است!
بني صدر كه خود را «معتمد مردم» مي خواند همچنين ادعا كرد تسخير كنندگان لانه جاسوسي اعضاي سپاه بوده اند نه دانشجويان مسلمان پيرو خط امام. اين عنصر فراري به روال همه جريان هاي ضد انقلاب كه طي 30 سال گذشته براي خدشه در ماهيت ضد استكباري و ملي نظام جمهوري اسلامي، مدعي سازش ايران با آمريكا شده اند، ادعا كرد ميان ايران و آمريكا در ماجراي اشغال لانه جاسوسي هماهنگي وجود داشته است. بني صدر از مردم خواست خيزش كنند.
شايان ذكر است گروهك نهضت آزادي كه در روزهاي اول تسخير لانه جاسوسي، تظاهر به حمايت از اين حركت كرده بود پس از انتشار اسناد وابستگي برخي اعضاي خود به سفارت آمريكا، مانند بني صدر ادعا كرده بود جمهوري اسلامي و دولت آمريكا دست به دست هم داده اند تا اين گروه را بدنام كنند!
براساس اسناد به دست آمده از لانه جاسوسي، ابوالحسن بني صدر با اسم رمز SD LURE و با حقوق 1000 دلار در پوشش كارشناس اقتصادي! به استخدام سفارت آمريكا درآمده و با مأموراني چون ورنون كاسين در پاريس و تهران بارها ملاقات كرده بود. در ارزيابي هاي سفارت آمريكا از بني صدر به عنوان فردي مغرور و جاه طلب كه احتمال دارد در انقلاب صاحب موقعيت شود، ياد شده است.
بني صدر هر چند خود را به عنوان چهره اي انقلابي جا زد و توانست 11ميليون رأي كسب كند اما به تدريج ماهيت آلوده خود را به ويژه در پيوند با گروهك منافقين (سازمان مجاهدين خلق) كه تا عمق دفتر هماهنگي وي وارد شده بودند، نشان داد. دعوت به اغتشاش و اردوكشي هاي خياباني كه اوج آن -به همراه گروهك جبهه ملي و منافقين- در روزهاي پاياني خرداد 60 بود، از جمله اقدامات خائنانه اي بود كه اين مهره آمريكايي در پيش گرفت و سرانجام به صدور رأي عدم كفايت وي از سوي نمايندگان ملت در مجلس شوراي اسلامي و صدور حكم عزل او توسط حضرت امام منجر شد. سرانجام پس از ورود گروهك منافقين به فاز مسلحانه و انجام جنايت هاي بي شمار، بني صدر با آرايش و لباس مبدل زنانه به همراه مسعود رجوي سركرده گروهك منافقين از كشور گريخت. خلباني كه اين دو منافق را از كشور فراري دارد همان كسي بود كه شاه را 26 دي 57 از كشور خارج كرده بود.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14