(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 15 دي 1388- شماره 19551
 

بيانيه جامعه قرآني كشوردرباره هتك مقدسات جامعه اسلامي
و حوادث اخير و بيانات ولي امر مسلمين



بيانيه جامعه قرآني كشوردرباره هتك مقدسات جامعه اسلامي
و حوادث اخير و بيانات ولي امر مسلمين

بسم الله الرحمن الرحيم
محضر مبارك نائب امام زمان(عج) و ولي امر مسلمانان جهان حضرت آيت الله العظمي خامنه اي ادام الله تعالي ظله العالي
السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
خداوند را سپاس كه در روز نزول هل اتي، كه اعطاء نشان عالي خداوند بر خاندان رسالت است، بار ديگر پرتوي از انوار كتابش را در بيان ولي خود بر ملت بزرگ ايران ارزاني داشت و كاروان بزرگ تبليغ و روحانيان عازم جبهه هاي نبرد بصيرت با كوري و نور با ظلمت را از زلال معرفت و فيض حقيقت، حياتي دوباره بخشيد، همه زواياي تاريك را روشن و حقيقت را بر دير فهم ترين افراد نيز آشكار و حجت را بر همگان تمام كرد.
قل فلله الحجه البالغه فلو شاء لهديكم اجمعين. آيا پس از چنين سندي كه خداوند بر اساس آن همگان و خصوصا زبدگان و مدعيان را به پاي محاكمه خواهد كشيد، ديگر عذري براي انحراف باقي مي ماند؟ و حق اين است كه جز آنان كه حقت عليهم الضلاله و اصلا مشيت الهي بر هدايت آنان قرار نگرفته، ديگران با اين حجت بليغ به خود آيند و راه توبه و اصلاح و طلب مغفرت الهي را پيش گيرند.
آن حكيم فرزانه اشاره فرمودند كه: اصحاب عبدالله بن مسعود (كه از حاملان قرآن بودند) در همراهي با اميرالمؤمنين(ع) كم آوردند و با شعار انا قد شككنا في هذا الامر صف خود را جدا كردند. هر چند از آن كس كه قرآن را دارد هرگز چنين عذري پذيرفته نيست ولي به هر حال اصحاب ابن مسعود را شايد بتوان نسبت به ابناء مسعود زمان معذور دانست زيرا كه آنان هنوز مجازات تنها گذاشتن علي(ع) را تجربه نكرده بودند و نمي دانستند اين كوتاهي ها چه فجايع بزرگي را در پي خواهد داشت و چگونه به حاكميت شجره ملعونه في القرآن و سلطه بر فروج و دماء و هدم كعبه- و اغاره دار الهجره و هتك نواميس و به بردگي رفتن آن ها و جنايت هاي جانكاه بر خاندان رسالت و خلاصه تلاش براي ريشه كني و محو همه اسلام و بالاخره فاجعه عظيم كربلا منجر خواهد شد.
انقلاب ما لبيك يك ملت خداجو و حق طلب به آن منادي بود كه ينادي للايمان ان ءامنوا بربكم كه در پاسخ عرضه داشتند فامنا ربنا فاغفرلنا ذنوبنا و كفر عنا سيئاتنا و توفنا مع الابرار. و خداوند به خاطر صدق و وفاي آنان بر اين عهد، وعده هاي خود را يكي پس از ديگري محقق ساخت و راه هاي سعادت را به روي آنان گشود و فتوحات را نصيب آنان ساخت، وفات آنان را شهادت قرارداد و رنگ خدا، چهره اين كشور را چنان جمالي و جلالي بخشيد كه تمام جهانيان را مجذوب خود ساخت.
اين ملت گفتند ربنا الله و بر اين گفتمان پاي فشردند. دوستي خدا را شعار خود ساخته و ايستادگي در برابر دشمنان او را نثار خود نمودند ثم استقاموا.
خداوند نيز خوف قدرت ها را از دل آنان زدود و قلب آنان را آكنده از اميد و بهجت نمود و درهاي رحمت و بركت و پيشرفت مادي و معنوي را بر آنان گشود.
سلام خدا بر امام راحل عظيم الشأن كه جز به يد بيضاي موسائي اش راه نمايانده نمي شد و جز به سر انگشت روح اللهي اش گره از كار فرو بسته ما گشوده نمي گشت. امام همان تذكره هل اتي بود براي آنان كه مي خواهند با پروردگار جهانيان و رب عزت و قدرت و دانائي و توانايي رابطه داشته، به سوي او راهي برگزينند. ان هذه تذكره فمن شاء اتخذ الي ربه سبيلا.
او مأمور بود به فاصبر لحكم ربك و لا تطع منهم ءاثما او كفورا و طبيعي بود كه همه شياطين و ستمگران و چپاولگران و دشمنان رنگارنگ او برنتابند و بر او بشورند و به او توهين كنند. توهين به امام توهين به همه ارزش هاست، توهين به رسالت انبياء الهي است. توهين به ملت بزرگ ايران است كه با فضل رحماني آن مرد الهي زنده شد و توانست راه هدايت را كه همان سبيل الله است، پيدا كند.
آري امام مظهر خودباوري، حق طلبي، آزادگي، خيرخواهي، ايمان و وحدت، اقتدار و عزت ملي، و رمز موفقيت هاي عظيم و تعالي اين كشور بود، و بسيار طبيعي است آنان كه ذلت و وابستگي و عقب ماندگي و تباهي اين مرز و بوم را مي خواهند به ساحت نوراني اين سنبل سرافرازي جسارت كنند. و البته بايد كه از دشمن جز اين انتظار نداشت و به همين دليل تنبه و هشدار قائد بصير از آنان منصرف گشته، در مورد كساني صورت گرفت كه از ياران آن امام و از نزديكان ايشان در دهه اول محسوب مي شدند و مع ذلك در همان زمان كارشان به مقابله با امام كشيد و ايستادند تا او را به زانو درآورند و سرانجام كارشان آن شد كه به دشمن پناه بردند و از اين رو بود كه رهبر فرمودند: «بايد عبرت گرفت».
اي پيشوا و اي رهنما! احتجاج شما با گرفتاران فتنه و حتي فتنه سازان، چون چراغ و مشعل هدايت، چنان روشنگر است كه هيچ نقطه ابهامي را براي هيچ كس حتي آنان كه اندك انصاف و يا كمترين بهره را از خرد داشته باشند، باقي نمي گذارد. البته انك لاتسمع الموتي و لاتسمع الصم الدعاء اذا ولوا مدبرين.
آري بايد از اين وقايع عبرت گرفت؛ اما برخي بجاي عبرت با فلسفه بافي هايي كه گناهش كمتر از اصل اين فتنه ها و جنايت ها نيست، قصد پنهان كردن آن را دارند. به جاي آن كه به خود آيند و توبه كرده از ملت و رهبري طلب عفو و بخشش كنند براي جنايت هاي خود استدلال و فلسفه هم درست مي كنند.
بايد عبرت گرفت كه لبنان قهرمان چگونه به بركت مقاومت حزب الله توانست پوزه آمريكا و سگ زنجيري منطقه اي او را به خاك بمالد و خواب حمله اسرائيل پليد به ايران را پريشان نمايد و از آن سو غزه عزيز با حماسه خود ثابت كرد كه ديگر هيچ قدرت و سلاحي نمي تواند بر ملت ها پيروز شود و صهيونيست ها با خفت و خواري به شكست تن دادند و جهانيان دانستند كه شعار امام عزيز ما كه خون بر شمشير پيروز است و ابرقدرت ها در برابر ملتي كه سلاح شهادت دارد هيچ غلطي نمي توانند بكنند، حقيقتي ثابت و بي چون و چراست.
و اين سيد حسن نصرالله قهرمان پيروز لبنان است كه در پاسخ به شعار مشتي پليد مزدور صهيونيست كه «نه غزه و نه لبنان» سر دادند با كرامت و بزرگواري مي گويد: «مردم لبنان انتظار ندارند كه اگر اسرائيل عليه لبنان جنگ به پا كرد، مردم ايران به آنها كمك كنند، اما مردم لبنان قول مي دهند لحظه اي كه اسرائيل به ايران حمله كند، آنها نخستين كساني باشند كه عليه اسرائيل وارد جنگ شوند.» آنگاه آن دلاور عزيز مي افزايد: «بعد از انتخابات در ايران اتفاقات ناگواري افتاد كه موجب خون دل و عزاي ما شد چون ما هويت خودمان را با هويت نظام جمهوري اسلامي يكسان مي دانيم.»
ما به سيدحسن نصرالله عرضه مي داريم كه اي عزيز! اينها و نيز آنها كه براي اين شعارها فلسفه بافتند و گفتند: «اگر شعار نه غزه، نه لبنان سر داده مي شود كسي با غزه مخالف نيست با من مخالف است كه از آن طرفداري مي كنم» نه مردم ايران اند و نه دانشجويان ايران. اينها مشتي بي ريشه و از شجره خبيثه اي هستند كه اجتثت من فوق الارض مالها من قرار و اين استدلالهاي سخيف جز از انحطاط كامل فتنه گران و پوچي و بي ريشه بودن آنها نشان ديگري ندارد. البته قرآن كريم براي خالي شدن غيظ چنين درماندگان در قبال پيشرفت كشور و اسلام به جاي شعار عليه لبنان و غزه پيشنهاد ديگري دارد و آن اين كه: من كان يظن ان لن ينصره الله في الدنيا و الاخره فليمدد بسبب الي السماء ثم ليقطع فلينظر هل يذهبن كيده ما يغيظ شايد اين راه براي عقده گشايي و تخليه غيظ و لجبازي آن ها بهتر باشد.
واقعيت آن است كه دشمنان ما نه اسلام را شناخته اند، نه انقلاب را، نه امام را و نه اين ملت بزرگ و مؤمن را. و چه خوش گفت رهبر حكيم كه: «اين نظام بناي استواري است كه هندسه آن الهي و معمار آن يك مرد الهي و بقاء آن با اراده اين ملت عظيم و با ايمان است.» ولايت، اطاعت و مودت با خاندان رسالت اصل اين بنا و ريشه اين شجره طيبه است كه اصلها ثابت و فرعها في السماء توتي اكلها كل حين باذن ربها و فقيه آگاه، شجاع، عادل، مدير و مدبر كه از سوي امام عصر«عج» بر جامعه اسلامي حجت قرار داده شده و اطاعتش مفترض گشته، عمود و ساقه اين شجره طوبي است و مردم مؤمن و وفادار يعني همان صاحبان رأي شگفت انگيز چهل ميليوني، هويت بخش اين هيئت خدايي و هندسه الهي هستند. اين ملت با هدايت ائمه يهدون بامرنا لما صبروا و كانوا بايتنا يوقنون توانست به ايماني الهي دست يابد كه طاغوت و كفر را با همه آئين هاي ضلالتش نفي و طرد نمايد و با چنين رشته اي محكم چنان به آسمان سعادت و پيروزي بپيوندد كه هيچ قدرتي را ياراي گسيختن آن نباشد فمن يكفر بالطاغوت و يومن بالله فقد استمسك بالعروه الوثقي لا انفصام لها والله سميع عليم. و اينك اين ملت، با يقين وعده الهي را پي مي گيرد كه فاما الزبد فيذهب جفاء و اما ما ينفع الناس فيمكث في الارض.
در اين جا ما ضمن اعلام برائت از همه فتنه گران و آشوب طلبان و ستيزه گران با ايمان و امنيت اين ملت و با اعلام نفرت از كساني كه با توهين به امام(ره)، از قصد و آرزوي خود در ستيز با اسلام پرده برداشتند، تبعيت كامل خود را از رهبر عظيم الشأن كه جانشين بحق و شايسته آن امام بزرگوار و ولي مفترض الطاعه بر جامعه مسلمانان هستند اعلام مي داريم و به تبعيت از حضرت ايشان از حافظان قانون مي خواهيم كه به وظيفه خود در قبال قانون شكنان با قاطعيت عمل كنند و بساط فتنه را از جامعه برچينند و به كساني هم كه با اظهارات دوپهلوي خود از پيروي راه روشن طفره مي روند و خواسته يا ناخواسته اذهان مردم را مشوش مي كنند، هشدار مي دهيم كه با ملت ايران يكرنگ و صادق باشند. اين ملت بزرگ و آگاه به بركت روشنگري هاي قرآن و به يمن اعلام و معارف ديني همه جريان ها و افراد و اظهارات را با معيار مي سنجد و تشخيص مي دهد.
ديگر نمي توان قرآن را بر سر نيزه كرد و اين مردم را فريفت، ديگر نمي توان آتش افروزي، جنگ افروزي، تخريب و عصيان و آشوب بپا نمود، و چون آثار شكست و خذلان نمايان شد يك شعار به ظاهر مقبول و مرضي الطرفين را پيش كشيد و چند تن از افراد دو پهلوگو را هم حكم قرارداد و علي را خانه نشين كرده، آشوب طلب را حاكم نمود! اين منطق گروه قرآن سر نيزه كن است كه چون شكست را حس كردند به جاي توبه و تسليم، قانون اساسي- كه در اوج فتنه، لگدمال كردن آن هدف اصلي ايشان بود- را بالاي دست گرفته و نظام و ملت را به آن فرا خوانند و يا وحدت را- كه اصلا شكست و نابودي آن محور برنامه هاي آنان بود- شعار خود سازند و مردم را به آن دعوت كنند.
با اين همه با اينكه رهبر عاليقدر با رأفت اسلامي راه را براي توبه و پيوستن اين دنياطلبان به صفوف ملت بازگذاشتند اما استحوذ عليهم الشيطان فانساهم ذكر الله اولئك حزب الشيطان الا ان حزب الشيطان هم الخسرون. اينك مردم جز آنچه را كه حضرتعالي وعده فرموديد انتظار ندارند و ان شاءالله همه خواهند ديد كه اين مخالفان عنود و معارضان لجوج چگونه به عبرت تاريخ بدل خواهند شد.
ما نيز به دعاي جنابعالي آمين مي گوئيم و كلام خود را با دعايي از اميرمؤمنان(ع) و پيشواي روسپيدان همه عصرها، در حقتان به پايان مي بريم. اللهم و من ارادني ببغي او عنت او مساءه او شي مكروه من جني او انسي او قريب او بعيد او صغير او كبير فاسالك ان تخرج صدره و ان تمسك يده و ان تقصر قدمه و تقمع باسه و دغله و نميمته و ترده بغيظه و تشرقه بريقه و تفحم لسانه و تعمي بصره و تجعل له شغلا شاغلا من نفسه و ان تحول بيني و بينه و تكفينيه بحولك و قوتك انك علي كل شيء قدير.

 
 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14