(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 23 دي 1388- شماره 19558
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
7 بطن فتنه (يادداشت روز)
مصلحي خبر داد همكاري وسيع مردم با وزارت اطلاعات براي شناسايي فتنه گران روز عاشورا
بند (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
فرمانده كل سپاه: فتنه ها در آينده پيچيده تر خواهد شد
حميد روحاني:مناسب ترين راه مقابله با فتنه ، برخورد قاطع با سران آن است
علي فضلي: فتنه اخير ادامه شبيخون فرهنگي 20 سال پيش است
ما «گرا» مي دهيم، شما بزنيد! (خبر ويژه)
بايد در ميان اصولگرايان اختلاف انداخت (خبر ويژه)
بالاخره آثار آن شير ظاهر شد! (خبر ويژه)
نظم و قانون آن قدر خوب است كه نگو! (خبر ويژه)



7 بطن فتنه (يادداشت روز)

مجادله و بگومگو يكي از پيامدهاي فتنه است. چنان مي شود كه در بحبوحه جنگ جمل حارث بن حوت (عضو بعدي فرقه خوارج) گريبان امير مؤمنان علي عليه السلام را بگيرد و با لحني انكاري و اعتراضي بپرسد چرا بايد با مسلماناني كه مثل ما نماز مي خوانند و ديروز با ما در يك جبهه بوده اند بجنگيم؟ يا در بحبوحه جنگ تحميلي صفين، جماعتي فريب خورده به جاي اينكه نيزه و شمشير را حواله آغازكنندگان جنگ كنند، تيزي سلاح و تندي زبان خويش را جانب امام بگيرند كه چرا به مذاكره و حكميت و مصالحه تن نمي دهي تا غائله بخوابد؟ فتنه چنان فضا را غبار آلود مي كند كه يكي از آن ساده دلان خيرخواه، از خود نمي پرسد چه كساني سر به شورش گذاشتند و جنگ جمل يا صفين را تدارك كردند؟ خوارجي كه نطفه حيرت در جانشان از جنگ جمل بسته شد و در صفين به پديداري شورش در جبهه خودي منجر شد، آن قدر مروت نداشتند كه به مقتداي خويش بگويند حق با تو بود و ما خطا كرديم و اكنون پشيمانيم. گفتند ياعلي همه با هم خطا كرديم و تو نيز بايد توبه كني كه به حكميت تن دادي! عاقبت نيز بر مولا شمشير كشيدند و امام مجبور شد «چشم فتنه» را درآورد در حالي كه نيك مي دانست اين جماعت آلت فعل فتنه گرانند.
چه مي شد كرد با جماعتي ياغي و شورشي كه به هيچ صراطي مستقيم نشدند، به جاي عذر تقصير سر به لجاجت و عناد گذاشتند، با بريدن از معيار حق (ولايت) تن به اجتهادهاي بدعت آلود دادند و تا آنجا پيش رفتند كه اگر خرمايي از نخل كسي در كوچه مي افتاد و يكي از آنها آن خرما را مي خورد، آن ديگري مي گفت بايد از صاحب نخلستان حلاليت بطلبي اما همان ها در معابر و راه ها هر جا كسي رامي يافتند كه محب علي بود، حكم به حليت خون وي مي دادند ولو آن شخص، زني باردار باشد! امام قبل از همه اين حوادث تلخ به حارث بن حوت فرمود: «تو كوته بينانه نگريستي نه عميق و ژرف انديشانه. تو حق را نشناخته اي تا بداني ياران آن چه كساني هستند و باطل را نشناخته اي تا بفهمي اصحاب آن كدام گروهند.» همه مسئله اين بود كه راه كج كردگان امتيازطلب همچنان نقاب حق بر چهره داشتند و جماعت را به اشتباه مي انداختند حال آن كه عملشان عين امتيازخواهي، جاه طلبي، ياغي گري و فساد في الارض بود. وقتي برخي صحابي پيامبر(ص) اين بدعت را نهادند، منافقين كافري چون پسر ابوسفيان هم كه به مرحمت رسول خدا(ص) از مرگ رسته بودند جسارت پيدا كردند از «معبر» گشوده شده به واسطه صحابي رجعت طلب شبيخون بزنند.
فتنه اي كه 7 ماه پيش به بهانه انتخابات رخ نمود، اسباب بگومگو و مجادله هاي فراوان شد چه آن كه اغلب در سطح بطن اول يا دوم ماجرا متوقف ماند. گم شدگي ملاك سنجش (ولايت حق و حاكميت قانون) يك معضل اساسي بود و نديدن 7 بطن و لايه فتنه معضل عمده بعدي. لايه هاي عميق تر فتنه را نديدن، اسباب بدفهمي هاي فراوان شد گويي كه دعوا بر سر اين يا آن نامزد است. درست نديدن اين 7 بطن و 7 لايه همچنان حيرت آور است و هرچه لايه ها و بطن اصلي بهتر فهميده شود، چاره جويي و درمان زخم، كاري تر و قطعي تر خواهد شد.
ظاهر ماجرا - بطن اول- اين بود كه در يك رقابت انتخاباتي بر سر نتيجه اختلاف افتاد و گروهي از مردم در ميان التهابات و شايعات ايجاد شده، به اعتراض در خيابان فراخوانده شدند. بطن دوم، نامزدهاي ناكام و 2 رئيس جمهور سابق بودند كه ادعا كردند در انتخابات تقلب شده و به كشاندن شماري از حاميان به خيابان روي آوردند. لايه و بطن سوم شماري از اطرافيان خاص حلقه و لايه دوم بودند كه با آميزه اي از تعصب و فرصت طلبي به ذهنيت سازي و تحريك عواطف (مثبت يا منفي) رجال لايه دوم مي پرداختند، چيزي مثل نقش عبداله بن زبير. امير مؤمنان فرمود: «زبير پيوسته با ما اهل بيت بود تا اينكه پسر شوم و نامباركش عبداله پا به سن جواني گذاشت.» لايه چهارم جريان نفاق جديد بود كه با تشكيل حزب (باندهاي قبيلگي سياسي)، تعصبات باندي را جاي حق نشانده و انحراف در عمل تدريجاً آنها را به بريدن از انقلاب و نفاق كامل كشانده بود. اين لايه از يك سو با لايه پنجم مرتبط بود و از آن الهام مي گرفت و از سوي ديگر به اعتبار وسعت و قدرت خود، لايه هاي سوم و دوم را متأثر از خويش مي كرد. طيفي از عناصر فعال در احزاب مشاركت، كارگزاران، سازمان مجاهدين، اعتماد ملي- و برخي دستگاه ها- در اين لايه قرار مي گيرند. بطن پنجم فتنه، جريان نفاق قديم (گروهك هاي گوناگون) است كه پرده نفاق آنها با توجه به حوادث 40-30 سال اخير پاره شده و فعالان آن، ضدانقلاب تابلودار و بعضاً محارب تلقي مي شوند.
بطن ششم سابقه كمتري از لايه پنجم دارد اما به چند دليل براي لايه هفتم و اصلي مهم تر است1.- در پيمودن راه هاي اثبات سرسپردگي به اجنبي، ركوردزده و از لايه هاي پنجم و چهارم پيش افتاده است 2- مانند لايه پنجم لو نرفته تا به اندازه آنها حتي در ميان بي خبرترين طيف هاي مردم نفرت انگيز باشد 3- تا اين اواخر مدعي روشنفكري محض و كار فكري و فرهنگي و نظري بوده و با وجود ماهيت راديكال سياسي، تظاهر به روشنفكري و نقادي كرده است 4- مدعي همزمان عنوان تركيبي «روشنفكري ديني» است و با وجود اينكه طي دهه گذشته به ويژه يكساله اخير هجمه هاي اساسي به اصل نبوت، امامت، ولايت فقيه، انقلاب و جمهوري اسلامي داشته اما هنوز خود را ديندار و حتي طرفدار جمهوري اسلامي - البته بدون امام خميني و ولايت فقيه!- معرفي مي كند 5- بيشترين ارتباط ارگانيك و عملياتي را با اتاق فكرهاي ناتوي فرهنگي و شبكه جاسوسي مثلثي (سيا، اينتليجنس سرويس موساد) دارد 6- اختصاصا حلقه وصل لايه پنجم با لايه چهارم و موجب آشتي تدريجي آنها طي 2 دهه اخير بوده بلكه در برخي نقاط با اين دو حلقه پنجم و چهارم متداخل است. عناويني نظير حلقه «كيان» و «راه نو» تا حدودي معرف حلقه ششم هستند هر چند كه همه آن را بازگو نمي كنند. اين حلقه اخيرا با بيانيه موسوم به بيانيه پنج نفره كوشيد خود را رهبر و اتاق فكر فتنه جا بزند غافل از اينكه آنها فقط نقش محلل و محرك دارند نه بيشتر.
بايد توجه داشت كه لايه و بطن اصلي هدايت فتنه (مثلث استكباري آمريكا، انگليس و اسرائيل) با هر يك از حلقه هاي ششم، پنجم، چهارم و سوم و بعضاً دوم به طور جداگانه بازي مي كند و به سياق تاكتيك اموي با هر يك از اين حلقه ها از در وعده و فريب درمي آيد، كاري كه معاويه در مكاتبات جداگانه اش با جناب طلحه و جناب زبير كرد و با هر كدام جداگانه وعده نمود كه اگر بر علي(ع) پيروز شد با او به عنوان خليفه بيعت كند! در پي اين ماجراها، همان گونه كه جناب طلحه در لحظه جان دادن به تير مروان بن حكم اموي- هم اردوگاه خويش!- گفت (خون هيچ بزرگي مانند من به هدر نرفت)، جنازه اي از زبير و طلحه بر جاي ماند و آن كه از اين شل كردن خشت هاي بنيان ولايت حق سود برد، معاويه اي بود كه بر تخت نشست و سلطنت اموي را جانشين ولايت الهي و علوي كرد.
هر يك از لايه هاي 6 گانه اي كه مذكور افتاد به دليلي در فتنه پس از انتخابات افتادند. لايه اول به تدريج با روشن شدن ماهيت ماجرا (پس از آشكار شدن دروغ بودن تقلب و سپس ماجراهاي زنجيره اي روز قدس و 13 آبان و 16 آذر و عاشورا) پا پس كشيدند. علت اين بود كه آنها نقطه ضعف هاي لايه هاي بعدي را نداشتند. اما لايه هاي بعدي به دلايل مختلف و خود خواسته پاگير فتنه شده بودند. از جاه طلبي و حسادت و غرور در لايه دوم بگيريد تا فرصت طلبي و قبيله گرايي در لايه هاي سوم و چهارم، و ضدانقلابي گري همراه با قدرت طلبي و آلودگي تمام عيار به سازمان هاي اطلاعاتي غرب در لايه هاي منتهي به لايه هفتم. امروز هر وجدان منصفي مي تواند شهادت دهد كه حرمت شكني علني عليه ساحت امام حسين(ع) در روز عاشورا، جسارت به امام خميني در روز 16 آذر، حذف اسلام از جمهوري اسلامي و سر دادن شعار به طرفداري از آمريكا و رژيم صهيونيستي در روز قدس و 13 آبان، ديگر ربطي به انتخابات و تخلف و تقلب ادعايي نداشته و هر كدام از لايه هاي دوم تا چهارم كه با وجود ديدن اين واقعيات تكان دهنده همچنان هيزم در آتش فتنه مي افكند، مشخصا- ولو به خاطر ضعف نفس و نه لزوما ضدانقلابي گري و سرسپردگي به استكبار- در بازي و پروژه لايه هفتم ايفاي نقش مي كند. البته درباره دو تن از اعضاي لايه دوم، قرينه ها و شواهد قابل تأملي حاكي از پيوند با حلقه هفتم وجود دارد.
بطن اصلي فتنه (لايه هفتم- مثلث استكبار) توقعي را از كل اين پروژه داشت كه امروز آن توقع را نشدني مي بيند و به سطح دوم از انتظارات رضايت داده است. انتظار اصلي آنها اين بود كه طومار جمهوري اسلامي را يكجا و از داخل در هم بپيچند. البته دشمن در برآورد استراتژيك خود با وجود محاسبات ظاهرا كامل، راه به خطا برد و به هواي سود استراتژيك، با زيان استراتژيك مواجه شد كه قبلا به آن پرداخته شده و مجال بحث آن نيست. آن زيان استراتژيك دميدن خون تازه در رگ هاي انقلاب پس از فتنه اخير و لو رفتن شبكه سازماندهي شده طي 2 دهه گذشته بود. اما انتظار پايين تر چيست؟ مثلث استكباري هدايت فتنه در خارج از كشور، به ويژه از سال 84 به بعد تدريجا به اين تصميم رسيد كه در كنار مدل هميشگي و نشدني سرنگوني، مدل موازي «مذاكره در فضاي تحت فشار» را در قبال جمهوري اسلامي به اجرا بگذارد. در اين مدل، انبوه فشارها- به قول مقامات آمريكايي فلج كننده- به كار گرفته مي شود كه در نظر طراحان اگرچه نمي كشد اما حريف را زمينگير و ناچار از مذاكره در فضاي نابرابر (مدل مذاكرات صهيونيستي- فلسطيني) و اعطاي امتيازات پياپي مي كند آن هم بدون به جان خريدن هزينه هاي طاقت فرساي جنگ از سوي غرب. اضلاع مثلث «رهبري واقعي» فتنه در جبهه استكبار براساس مدل معروف به اين نتيجه رسيدند كه مدل «فشار- مذاكره- چانه زني- امتيازگيري» را بايد عملياتي كرد. در مدل جديد، فشار بايد نه به واسطه تهديدهاي ناكارآمد نظامي يا اقتصادي و سياسي، بلكه از داخل ايران صورت مي گرفت. فشار از درون، مذاكره در بيرون! چنين فشاري نياز به «اهرم»، «تكيه گاه» و «گرانيگاه» داشت تا بتواند با از جاي جنباندن طيفي- ولو اقليت- از افكار عمومي به حاكميت فشار آورد. آنها روي «عرصه و افكار عمومي» سرمايه گذاري كردند اما اين بخش به هيچ نمي ارزيد اگر اهرم و تكيه گاه و گرانيگاهي در كار نباشد.
دشمن زماني اهرم و تكيه گاه و گرانيگاه را پيدا كرد كه به وسيله رصد اطلاعاتي از ضعف هاي حلقه دوم و سوم و چهارم باخبر شد و به واسطه لايه هاي پنجم و ششم، به حلقه هاي سوم و چهارم- و بعضا دوم- نقب زد و ارتباط گرفت.اين 3 حلقه دانسته و ندانسته با بطن هفتم فتنه هم مسير شده بودند. برخي از آنها هم مدت ها بود در مسير تبديل «جمهوري اسلامي» به اشرافيت شبه اسلامي (چيزي شبيه رژيم هاي مرتجع منطقه) گام برمي داشتند و برخي ديگر نه به اين شدت اما درصدد چانه زني و «امتيازخواهي» بودند. طبيعي بود كه جريان استكبار با حلقه دوم و سوم و چهارم در اين نقطه- ولو ناخواسته- به هم برسند؛ نقطه تمايل به «استحاله و تهي كردن انقلاب از محتوا» و تمهيد فشار براي چانه زني و مذاكره (بخوانيد زورگيري اتو كشيده). در اين نقطه توافق حاصل بود حتي اگر واسطه ها و دلال ها و حلقه هاي ارتباطي هم دست به كار نمي شدند. حالا اهرم و تكيه گاه و گرانيگاه فشار فراهم شده بود. سيكل كاري، ظاهراً دو سويه و رفت و برگشتي بود يعني «فشار از داخل، براي چانه زني و مذاكره جبهه خارجي» و «فشار از خارج، براي چانه زني در داخل». اما حقيقت ماجرا اين است كه نصيب اهرم دار و اهرم يكي نيست. معمولاً فشار اصلي و ضربه و مقاومت متقابل به اهرم منتقل مي شود و گاه ممكن است مقاومت آن قدر جدي باشد كه «اهرم» و «تكيه گاه» را يكجا بشكند يا از خاصيت بيندازد. كارگردانان داخلي فتنه- كه به تسامح سران ناميده مي شوند حال آن كه صرفاً اهرم يا تله فتنه گران اصلي در خارج هستند- در چنين سيكلي وارد شدند و متأسفانه هنوز هم در بازي «سخت» كارگردانان بي رحم و غدار فتنه، به هر جان كندني است نقش ايفا مي كنند ولو به قيمت پشت كردن به حضرت اباعبدالله الحسين(ع)، امام خميني، ولايت فقيه، قانون اساسي و اسلام و انقلاب.
فراتر از همه بگومگوها و مجادلات و توقف در لايه اوليه فتنه بايد حقيقت و بطن اصلي آن را ديد. اگر هم كسي سخن از مذاكره و آشتي و حكميت و مصالحه و مسالمت مي گويد، بايد در متن اين حقيقت ارزيابي شود. اكنون يكي با مختصات تئوري پردازي براي «قبض و بسط آمريكايي شريعت» (عضو حلقه ششم و مقيم آمريكا) با روزنامه كريستين ساينس مانيتور در آمريكا مصاحبه مي كند و مي گويد «حكومت راهي جز مذاكره با جنبش سبز ندارد... ما 5نفر چون به حد كافي با رهبران جنبش نزديك هستيم و از خواسته هاي آنها اطلاع داريم، به تدوين بيانيه 5نفره مبادرت كرديم و پس از آن بود كه بيانيه (17) آقاي موسوي منتشر شد. از آنجا كه در خارج از كشور زندگي مي كنيم، بيمي از حكومت نداريم و مي دانيم در ذهن جنبش سبز و سران آن چه مي گذرد.» درست است كه در برخي محافل ضدانقلاب خارجي بلافاصله به اين 5نفر (سروش، مهاجراني، كديور، عبدالعلي بازرگان و اكبر-گاف) لقب «هخا» دادند اما اگر دقيق تر بنگريم، معلوم مي شود كه جاي واسطه ها و دلال هاي دون پايه مذاكره عوض شده است. تا ديروز امثال هوشنگ اميراحمدي پاي دلالي بودند و امروز، نقابداران روشنفكري ديني كه رسماً و علناً از سوي اتاق فكر هاي «آمريكايي- صهيونيستي- فراماسونري- بهايي» و با بودجه هاي دولتي تر و خشك مي شوند.
خب! تصورش را بكنيد اگر روزي هم قرار بود جمهوري اسلامي پاي ميز مذاكره بنشيند و امتياز بدهد -كه چنين نمي كند- طبيعتاً به جاي اينكه با پادوها، نوچه ها، «پل»ها، «نردبان»ها و اهرم ها مذاكره كند، صاف مي رفت سراغ آمريكا و اسرائيل و انگليس! اما پيداست كه به شهادت تاريخ 40-30سال گذشته، سر خم كردن در برابر جبهه استكبار، نقيض هويت و فلسفه وجودي انقلاب و جمهوري اسلامي است و جمع نقيضين هم محال. بله، اگر حلقه دوم فتنه مي توانست با كودتاي مخملين، اشرافيت شبه اسلامي را روي كار آورد مي شد امتيازهاي گزاف به استكبار در ازاي نقض انقلاب و جمهوري اسلامي را پيش بيني كرد اما حاكميت ايران با اقتدار تمام، «جمهوري اسلامي» است. هم ملت (جمهور) با بصيرت تمام در صحنه ايستاده و به استكبار به چشم دشمني متقابل و انزجار مي نگرد و هم نايب امام به عنوان ستون خيمه و فرمانده كل جبهه انقلاب، با درايت و نگاه نافذ، عمق تحركات دشمن و عمق فتنه را زيرنظر دارد. اگر هم «جمهوري اسلامي» تا به امروز با بازيگران فتنه به رسم صبر و حلم و سعه صدر و رأفت و اغماض رفتار كرده، صرفاً از همين نگاه نافذ به عمق و بطن فتنه است. ستم بزرگي است بر خويش اگر كسي از ميان بازيگران مياني فتنه (رئوس داخلي) خيال كند اين صبر و حلم، از سر ضعف و ناتواني است و خدا مي داند كه اين توهم چقدر احمقانه و تلبيس آميز- از جنس تلبيس هاي شيطان- است.
مواجهه زورگيرانه با «جمهوري اسلامي» سالبه به انتفاي موضوع است. روزگار زورگيري از ملت نجيب ايران مدت هاست سپري شده است. آن روز در اثناي جنگ تحميلي كه كشور و نظام اسلامي هنوز قوام نيافته بود، ملت ايران به دشمن باج نداد چه رسد به اينكه امروز همان دشمن بخواهد از سرمايه 40ميليوني رأي ملت، سپر و نيزه اي براي تهديد بسازد! در كشوري كه اسلام، ارزش هاي انقلاب و قانون اساسي حكومت مي كند، راهي براي بغي و ياغي گري، شورش خياباني و محاربه، و در يك كلمه زورگيري سياسي نيست. اين يك قلم، مذاكره بردار و مسالمت پذير و آشتي بردار نيست. گارد «مسالمت» و «حرب» دو تا است. نمي شود به نيابت از دشمن صف آرايي جنگي كرد و آتش افروخت و مدام در آن آتش دميد و همزمان دعوت به مذاكره و مسالمت كرد. متجاوز و متعدي به حقوق عمومي- هركس در هر سطح و پايه اي مي خواهد باشد- بايد سرجاي خود بنشيند. «ما گردنمان كلفت است»، نرخي بود كه استعمار و استبداد حداقل براي 200سال در ايران پياده كردند و تاريخ مصرف آن با انقلاب اسلامي ملت ايران تمام شد. به تعبير اميرمؤمنان(ع) كه درباره سركشان جمل فرمود «اول كاري كه براي عدالت بايد بكنند اين است كه عليه خويش حكم كنند». راه را به بيراهه رفته اند و بايد به راه- قانون، اسلام، انقلاب و ولايت- بازگردند. «بيراهه» نمي تواند موضوع مذاكره و چانه زني باشد. «بدعت» نمي توان نهاد بر سر راه قانون. دور زدن قانون و حقوق عمومي ممنوع است. حقوق عمومي مايملك اشخاص نيست كه حاكميت بتواند سر آن مذاكره كند. اساساً چنين مذاكره بدعت آلودي حد يقفي هم خواهد داشت؟!و آيا مي شود به ذبح ارزش هاي بنيادين انقلاب تن داد و فقط درباره چند و چون اين ذبح مذاكره كرد؟! محل نزاع اصلي اينجاست؛ ذبح و دفن ارزش هاي انقلاب اسلامي و تدفين جمهوريت و اسلاميت. و اين يعني جان يك ملت.
محمد ايماني

 



مصلحي خبر داد همكاري وسيع مردم با وزارت اطلاعات براي شناسايي فتنه گران روز عاشورا

وزير اطلاعات تأكيد كرد: در غائله عاشورا وزارت اطلاعات 70 ميليوني مصداق عيني پيدا كرد.
حيدر مصلحي در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران به همكاري خودجوش مردم در روز عاشورا با وزارت اطلاعات جهت شناسايي عناصر آشوب گفت: در اين غائله مردم به صورت خودجوش از عناصر ضدانقلاب فيلم و عكس گرفته و با دادن اطلاعاتي به موقع در شناسايي افراد خود فروخته به ما كمك كردند.
مصلحي در ادامه از تعداد كل افراد بازداشت شده اظهار بي اطلاعي كرد و گفت: وزارت اطلاعات حدود 200 نفر بازداشت كرده است و تعدادي هم توسط نيروي انتظامي بازداشت شده اند كه آمار آن ها در اختيار ما نيست.
وزير اطلاعات خاطرنشان كرد: از ميان افراد بازداشت شده مي توان به افراد گروهك منافقين، سلطنت طلب، بهائيت و مجموعه هاي مختلف ضدانقلاب اشاره كرد كه تعداد آنها قابل توجه است و مرتبط با فتنه گران هستند.
وي همچنين، با اشاره به اين مطلب كه در مسائل پيش آمده بعد از انتخابات دست بيگانگان در كار است اظهار داشت: در ميان بازداشت شدگان افرادي هستند كه جهت ايجاد جنگ رواني در كشور از طرف سرويس هاي اطلاعاتي غربي از نظر مالي ساپورت مي شدند، لذا حمايت علني اوباما و رژيم صهيونيستي از اين افراد دال بر اين موضوع است.

 



بند (گفت و شنود)

گفت: مگر سران فتنه و اطرافيان آنها تا همين چند روز پيش عليه نظام اسلامي و قانون اساسي شعار نمي دادند؟
گفتم: بر منكرش لعنت، همه اظهارنظرهاي آنها مكتوب و موجود است.
گفت: پس چرا حالا دوره افتاده اند و واسطه مي تراشند كه وارد حاكميت شوند؟
گفتم: بعد از راهپيمايي بي نظير و چند ده ميليوني روز 9 دي ماه، مديران خارجي آنها نيز فهميده اند كه بد غلطي كرده بودند چه رسد به سران فتنه كه... بعله...
گفت: آخه از قديم و نديم گفته اند كه گرز بايد خورند پهلوون باشه، وقتي از دست آمريكا و اروپا هيچ غلطي برنمي آيد، اين عده كه جاي خود دارند.
گفتم: افسر راهنمايي راننده متخلفي را متوقف كرد و مي خواست جريمه كند، راننده گفت؛ تو مي دوني من كي هستم؟ افسر گفت، هر كس مي خواهي باش. راننده دوباره و سه باره با حيرت پرسيد؛ مثل اين كه اصلاً متوجه نيستي من كي هستم؟ و افسر بدون اعتنا او را جريمه كرد و سپس پرسيد حالا بگو كي هستي؟ و يارو جواب داد بنده حقير، نوكرتم، چاكرتم، اصلاً بند كفشتم، نبند كه خفه ميشم!

 



كيهان و خوانندگان

¤ به عقيده بنده، تجليل تظاهرات 9 دي ماه از سوي مقام معظم رهبري به اين دليل است كه تجلي بصيرت مردم است. خداوند متعال، بار ديگر لطف خودش را به اين كشور عطا كرد و فتنه گران به اهداف شوم خود نرسيدند.
اصغر ضيايي از كردستان
¤ فتنه گران زماني كه با دروغ تقلب وارد عرصه جنگ با راي اين ملت نجيب شدند فكر نمي كردند كه در روزي همانند نهم دي اينگونه تو دهني محكمي از مردم بخورند و حال كه قافيه را باخته اند خواستار اتحاد ملي و آشتي ملي هستند. اين تناقض را چگونه مي خواهند توجيه كنند.
منصوري از كرمانشاه
¤ ظاهرا برخي ، پيام مردم در روز چهارشنبه 9 دي ماه را خوب نشنيده اند و تلاش مي كنند درخواست محاكمه سران فتنه را با سازش با سران فتنه جابه جا كنند.
سالاري از شاهين شهر
¤ در يك زدوخورد و دعواي معمولي كه بارها در جامعه اتفاق مي افتد اگر چنانچه يك طرف دعوا خواستار اعاده حيثيت خود بشود دادگاه تشكيل مي شود و قاضي رسيدگي مي كند. چگونه در اين فتنه اي كه فتنه گران به پا كرده اند و بدون هيچ سند و مدركي به نظام تهمت تقلب زده اند قوه قضائيه هيچ كاري نمي كند.
نيستاني
¤ هدف از آشتي ملي توسط برخي از افراد فقط براي تطهير و نجات سران فتنه و اغتشاشگران مي باشد چون سران فتنه و حاميانش با حماسه شكوهمند9 دي مردم ايران شكست خورده و منزوي شده اند و در تنگنا قرار گرفته اند، براي فرار از محاكمه و تبرئه خود مصلحتاً طرح آشتي ملي را پيش كشيده اند تا در فرصت مناسب بار ديگر به قانون شكني و آشوب و فتنه بپردازند اين همان خط نفاق و دورويي سران فتنه مي باشد كه نبايد از ديد مسئولان قضايي و امنيتي پنهان بماند.
رمضاني از قائم شهر
¤ يادداشت روز يكشنبه مورخ 20 دي مدير مسئول كيهان حرف دل همه ملت مسلمان ايران است. واقعاً از همه استدلالاتي كه در برابر ادعاهاي پوچ مخالفين ارائه مي كند بسيار خوشحاليم و دعاگوي ايشان هستيم.
مهدي افضلي از كرج
¤ رهبري، مردم و رئيس جمهور همگي خواستاراجراي عدالت مي باشند. بايد علي رغم همه دشمني هاي دشمنان روي اين موضع و خواسته بر حق بايستيم و مقاومت كنيم تا نتيجه بدهد. تمام اين حوادث بعد از انتخابات و فتنه اي كه به پا شد فقط براي اين بود كه جلوي اجراي عدالت در كشور گرفته شود. ديديم كه سرشان به سنگ خورد. بنابراين، اين راه را بايد با قدرت ادامه بدهيم و ذره اي ترديد نداشته باشيم.
فرجي
¤ طرح انفجار هواپيماي مسافربري ولتا در آمريكا و متهم كردن چند كشور اسلامي به عنوان عاملين حادثه در حقيقت دسيسه جديد شيطان بزرگ براي سرپوش گذاشتن روي شكست هاي پي درپي خود در منطقه به ويژه در ايران و بهانه اي براي اجراي توطئه هاي بعدي است. لازم است مسئولين محترم وزارت خارجه براي ناكام ساختن دشمن در رسيدن به اهداف شوم خود اينگونه حوادث را با دقت رصد كنند و به موقع موضع فعال بگيرند.
محمودي
¤ به دولت محترم بفرمائيد كه به جاي كمك به نمايشگاه عكس يك بازيگر سينما، معوقات و مطالبات بازنشستگان را بپردازند. مطالبات بازنشسته هاي قبل از 79 قرار بود كه سال 84 به حسابشان واريز شود، اما با گذشت 4 سال از آن زمان، هنوز به اين وعده عمل نشده است. مردمي كه از اين نظام حمايت مي كنند، انتظار دارند كه مسئولان هم از آنان حمايت كنند.
يك بازنشسته
¤ پيشنهاد مي كنم كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي از نهم تا نوزده دي ماه را هر ساله به نام دهه بصيرت و بيداري نامگذاري نمايد.
رحيمي از تهران
¤ از وزير مسكن تقاضا مي كنم كه وام مسكن شهرستان ها را هم افزايش دهد.
يك شهرستاني
¤ با تصميمات خلق الساعه برخي مسئولان مردم ضعيف جامعه تحت فشار قرار مي گيرند. سال گذشته اعلام كردند خودروهاي فرسوده زير 57 تا پايان سال 89 مهلت دارند امسال پايان سال 88 را آخرين مهلت اعلام كرده اند. در مورد پايان اعتبار كارت سوخت نيز با همين سردرگمي و بلاتكليفي روبرو هستيم و رنج مي بريم. اميدواريم مسئولين امر مشكلات ما را درك بكنند و جهت گره گشايي مساعدت بيشتري داشته باشند.
محمدحسين فروغيان
¤ تحريم بنزين براي ايران از سوي دشمنان به نفع مردم تمام شده است. چون دولت به فكر افتاد و بسياري از وسايل نقليه شهروندان را گازسوز كرده است. در حال حاضر مسيري را كه بنده درگذشته با 3 هزار تومان هزينه براي خريد بنزين طي مي كردم امروز با هزينه مبلغ 500 تومان براي گاز طي مي كنم و كارم را انجام مي دهم.
گل رنگي از قم
¤ فرزند چهارم بنده دختري 12 ساله است كه از چند سال پيش به دليل مشكلات زندگي نتوانستيم حق بيمه آزاد او را بپردازيم الان كه مجدداً براي بيمه كردن او مراجعه كرده ايم طلب 350 هزار تومان جريمه كرده اند. مي خواستم از دولت و مسئولين امر تقاضا بكنم در صورت امكان اين جريمه را در حق ما كه از قشر ضعيف جامعه هستيم ببخشند.
ايرواني
¤ مدتي است به بهانه تخصصي شدن رسيدگي به پرونده هاي شكايتي در شعب اجراي احكام ديوان عدالت اداري از دست اين قاضي به دست قاضي ديگر سپرده مي شود و پرونده بنده در طول يك سال سه قاضي عوض كرده و نتيجه اي حاصل نشده است. از رئيس محترم اجراي احكام ديوان عدالت اداري تقاضا مي شود دستور تسريع در اجراي پرونده ها را صادر نمايند.
پرويز پاوندمهر از رشت
¤ از سال گذشته تاكنون درگير آزمون استخدامي بانك ملت هستم. بعد از آنكه در آزمون مربوطه پذيرفته شدم به مدت چند ماه تمام مراحل قانوني را طي كردم. ولي الان به بهانه اينكه بانك در آستانه خصوصي شدن قرار دارد به كارگيري نمي شوم و آب پاكي روي دستم ريخته اند. چرا؟
گندمكار
¤ از مسئولين قرچك تقاضا مي شود نسبت به دفع شوري آب آشاميدني قرچك تدابيري اتخاذ نمايند.
يك شهروند قرچكي
¤ ما مردم شهرك انقلاب دزفول بابت احداث دبيرستان و گازرساني به اين شهرك مراتب تشكر و قدرداني خود را از دولت محترم بويژه رئيس جمهور خدمتگزار و مردمي اعلام مي داريم.
يك دزفولي
پاسخ روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش
در پاسخ به مطلب مندرج در آن نشريه در تاريخ 8/9/88 با عنوان: «برقراري ماموريت تحصيلي فرهنگيان» به اطلاع مي رساند: ممنوعيت اعطاي ماموريت آموزشي براساس ماده 61 قانون مديريت خدمات كشوري، مصوب مجلس محترم شوراي اسلامي بوده و از تاريخ لازم الاجرا شدن آن (15/9/86) كليه وزارتخانه ها و دستگاه هاي اجرايي، از جمله وزارت آموزش و پرورش مكلف به اجراي آن مي باشند. مشكلات بوجود آمده در ادامه تحصيل ناشي از اجراي قانون ياد شده مورد تاييد است. ليكن اصلاح يا تغييرات در قانون و مصوبات مجلس محترم شوراي اسلامي بايد توسط مجلس و مطابق با راهكارهاي قانوني انجام شود.
پاسخ روابط عمومي شركت توزيع نيروي برق غرب استان تهران
در پاسخ به مطلب مندرج مورخ 23/9/88 در روزنامه مبني بر جابجايي تير برق موجود در خيابان شهيد صدوقي خيابان شهيد قندي خيابان افاضي كوچه هدايت پلاك 96 به آگاهي مي رساند: بنابر گزارش منطقه برق شرق كرج با توجه به آنكه متقاضي با احداث بنا به حريم شبكه برق تجاوز نموده لذا برابر مقررات هزينه جابجايي تير برق بعهده متقاضي مي باشد كه مراتب طي شماره نامه هاي 19346 و 12784 به ايشان اعلام شده است.

 



فرمانده كل سپاه: فتنه ها در آينده پيچيده تر خواهد شد

فرمانده كل سپاه پاسداران با اشاره به لطمه فتنه گران به اعتبار و حيثيت جمهوري اسلامي تصريح كرد: مراقبت از انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي از وظايف بسيار خطير پاسداران و بسيجيان است.
به گزارش خبرنگار كيهان سرلشگر پاسدار محمدعلي جعفري در همايش بسيجيان استان چهارمحال و بختياري در مصلاي امام خميني(ره) شهر كرد تاكيد كرد: درست است كه دشمنان انقلاب اسلامي از حمله نظامي عليه ايران مي ترسند اما در آينده خطرات و توطئه ها و فتنه هاي بدخواهان انقلاب اسلامي پيچيده تر خواهد شد.
وي تأكيد كرد: امروز متأسفانه تعدادي در داخل كشورمان كه ادعاي انقلابي گري و حمايت از راه امام (ره) را هم دارند و خودشان را در درون نظام مي دانند ولي فقيه را تضعيف مي كنند تا به اهداف مادي و دنيايي خود برسند.
فرمانده كل سپاه پس از آن خاطر نشان كرد: در كشور ما متأسفانه بعضي از مديران و مسئولان چه در سطوح بالا و چه در سطوح پايين يا آگاهانه يا ناآگاهانه به رفاه طلبي و دنيازدگي و الگوگيري از زندگي جوامع غربي روي آورده اند و سالهاست كه اين رويه دنبال مي شود.
وي گفت: علي رغم مخالفت هاي مقام معظم رهبري با اين تفكر و با اين نگاه اينگونه افراد به كارهاي خلاف خود ادامه مي دهند.
فرمانده كل سپاه با اظهار اين مطلب كه بعضي ها اهداف اصلي انقلاب اسلامي را گم كرده اند تاكيد كرد: مشكلاتي كه امروز در كشور وجود دارد و در انتخابات امسال بروز و ظهور كرد و طي 8 ماه تحت عنوان فتنه وجود داشته است ريشه آن در همان مباحث قدرت و پول و دنياطلبي است.
سردار جعفري افزود: شناخت دوستان و دشمنان در اين راه كار بسيار سختي است و ملت ايران نسبت به آن بايد آگاهي داشته باشند و اين همان بصيرتي است كه مقام معظم رهبري مكرراً و بخصوص در چند ماه اخير بر آن تاكيد فرمودند.
وي گفت: البته در عمل فتنه گران، جمهوري اسلامي را قبول ندارند و اينكه راي مردم را قبول نكردند ناشي از همين مسئله است و همچنين خود مي دانستند كه در انتخابات تقلبي صورت نگرفته اما تهمت تقلب به نظام جمهوري اسلامي زدند كه بزرگترين گناه را مرتكب شدند.
سردار جعفري گفت: اما مردم با حضور گسترده خود در راهپيمايي ها و بويژه راهپيمايي روز عاشورا وبعد از عاشورا عوامل فتنه گران را رسوا كردند و همانطوركه شاهديم اكنون در برابر مردم كوتاه آمدند كه اين هم يك توطئه محسوب مي شود.
وي افزود: عوامل فتنه به اعتبار و حيثيت نظام جمهوري اسلامي ضربه زدند اما جمهوري اسلامي آنقدر استحكام و ريشه در دلهاي مردم محروم و ستمديده دنيا دارد كه با اين مسائل از بين نمي رود اما در هر صورت شبهه ايجاد كرده و ضربه زده اند.
سلامي: راهپيمايي 9 دي جوشش الهي بود
در همين حال جانشين فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در رامسر گفت: آنچه در 9 دي ماه اتفاق افتاد جوششي از يك حركت الهي بود كه چشمان تاريخ را خيره كرد.
سرتيپ پاسدار حسين سلامي در دومين يادواره سرداران و 266 شهيد شهرستان رامسر گفت: اين حركت شايسته و در شأن انقلاب اسلامي بوده است و تيري به سوي اميدهاي واهي دشمنان روانه كرده است.
وي ادامه داد: اين حركت مردم ولايتمدار ايران اسلامي نشانه شعور، آگاهي و هوشياري آنان بود كه اعلام كردند اسلام را از دست نخواهند داد و استقلال خود را به بيگانگان نمي فروشند و اجازه نمي دهند كسي به حريم امامشان اهانت كند.
سلامي با اشاره به يادواره شهداي رامسر بيان داشت: امروز همه ما ميزبان شهدا هستيم و مجلس حال و هوايي عاشورايي و حسيني به خود گرفته است.
وي تصريح كرد: شهيدان ما اجازه ندادند تاريخ كربلا تكرار شود و علم از دست علمدار بيفتد.
وي افزود: مردم متدين و فهيم رامسر با تقديم 9 سردار بزرگ و 266 شهيد انقلاب اسلامي به عنوان نگيني در انگشتري ملت ما مي درخشد و حضور در جمع آنها براي همه ما تقويت كننده است.

 



حميد روحاني:مناسب ترين راه مقابله با فتنه ، برخورد قاطع با سران آن است

رئيس بنياد تاريخ پژوهي ايران معاصر مناسب ترين راه مقابله با فتنه را شناسايي سران فتنه و برخورد قاطع با آنها دانست.
حميد روحاني در گفت وگو با فارس خاطرنشان كرد: شناسايي سران فتنه و برخورد قاطع با آن ها مناسب ترين راه مقابله با فتنه امروز است؛ به نظر من، جوان هايي كه در خيابان ها تجمع و شعار مي دهند سران فتنه نيستند. اين جوانان فريب خورده اند. بايد دستگاه امنيتي ما به دنبال يافتن سران فتنه، يعني عوامل اصلي حوادث اخير باشد، مسئولان امنيتي بايد به سراغ كساني كه شعارهاي انحرافي و توطئه براندازي را طراحي مي كنند برود. نه اينكه به صرف برخورد چند جوان اغفال شده، بسنده كند.
وي افزود: متاسفانه دستگاه امنيتي ما يا توان شناسايي سران فتنه را ندارد و يا اينكه كوتاهي مي كند و دركل از اين دو حالت خارج نيست. چرا كه اكنون كه 7 ماه از انتخابات مي گذرد، دستگاه امنيتي هنوز ريشه را شناسايي نكرده است و تا زماني كه ريشه حوادث اخير شناسايي نشود و تنها به برخورد با جوان هاي اغفال شده بسنده شود، مشكلي حل نخواهد شد.
روحاني تاكيد كرد: عاملين فتنه از وجود افرادي چون كروبي و موسوي استفاده كرده اند و با محاكمه اين سران، ريشه فتنه نابود نخواهد شد، افرادي مثل كروبي و موسوي متهم به اين هستند كه چرا به فتنه دامن زده اند ليكن سران فتنه نيستند. شايد مشكلات داخلي كشور انگيزه لازم را براي شناسايي سران فتنه از مسئولان گرفته باشد.
روحاني درباره شعارهاي انحرافي كه در ماه هاي اخير سر داده شد گفت: شعار «جمهوري ايراني»، «نه غزه و نه لبنان» و حتي خط كشيدن روي شعار مرگ بر آمريكا و اسرائيل كاملا حساب شده بود و نمي توان سرچشمه اين رفتارها را يك جوان ايراني دانست. خط كشيدن روي شعار مرگ بر اسرائيل اهميت فراواني براي رژيم صهيونيستي داشت. بي ترديد بودجه اي كه كنگره آمريكا براي رويارويي با نظام جمهوري اسلامي تصويب كرد در ايجاد آشوب در ايران و طرح اين گونه شعارهاي ضد مردمي و ضد انقلابي تاثير مستقيم دارد.
وي خاطرنشان كرد: وظيفه مردم براي مقابله با فتنه ايستادگي، مقاومت و حمايت از ولايت فقيه است، مردم وظيفه دارند از نظام و رهبري حمايت كنند و همواره در صحنه حضور داشته باشند كه البته اين كار را نيز كرده اند؛ اما از نظام انتظار مي رود كه فتنه گران را شناسايي و با قدرت با آنها برخورد كنند.

 



علي فضلي: فتنه اخير ادامه شبيخون فرهنگي 20 سال پيش است

جانشين رئيس سازمان بسيج مستضعفين، فتنه اخير را ادامه تحركات ضدفرهنگي كه از سال ها پيش رهبر معظم انقلاب نسبت به آن هشدار داده بودند دانست.
سرتيپ پاسدار علي فضلي در جلسه ستاد راهيان نور استان گيلان در رشت گفت: مولا و رهبرمان 20 سال قبل هجمه و شبيخون فرهنگي را گوشزد كرد اما به آن بي توجهي شد و سپس براندازي فرهنگي را مطرح كرد كه باز هم فهم نشد.
وي تصريح كرد: نتيجه آن بي توجهي موجب شد كه امروز ما شاهد ناتوي فرهنگي باشيم و اين بي توجهي به حرف هاي رهبري كار را به جايي رساند كه در سال 88 بخشي از رسالت فرهنگي كشور بر زمين ماند.
فضلي تصريح كرد: ابعاد فتنه هايي كه در آن زمان انجام مي گرفت بسيار گسترده بود و هنوز همه ابعاد آن افشا نشده و بخشي از آن محرمانه است. در آن زمان قرار بود تخت جمشيد مركز فرهنگي كشور شود و وزير وقت فرهنگ كه مي خواست اين كار را عملي كند، امروز همكار بي بي سي شده است. وي به وقايع اخير اشاره كرد و اظهار داشت: بي توجهي به آن مسائل منجر به فتنه اي شد كه در روز عاشورا اتفاق افتاد و مشخص شد كه جريان فتنه با اسلام و احكام الله مشكل دارد.
وي اظهار داشت: ثبت نام و مديريت كاروان هاي راهيان نور برعهده همه دستگاه هايي است كه مي خواهند كاروان اعزام كنند و در اين كار تاكيدات رهبري و عنايت رئيس جمهوري را داريم.

 



ما «گرا» مي دهيم، شما بزنيد! (خبر ويژه)

يك شبكه آمريكايي اعلام كرد يك هسته از گردانندگان «سبزها» در ايران با واشنگتن در ارتباط است و به دولت آمريكا براي تحريم نهادهاي ايراني مشورت داده است. مقامات آمريكايي به تازگي اعلام كرده اند درصددند شماري از نهادها و مقامات ايراني را تحت عنوان «تحريم هدفمند» مورد تحريم قرار دهند.
شبكه فاكس نيوز وابسته به پنتاگون در گزارشي با بيان اينكه «برخي هسته هاي هدايت جريان سبزها در ايران با مقامات آمريكايي همكاري مي كنند»، اعلام كرد: آنها ضمن در ارتباط بودن با آمريكا، فهرستي از شركت هاي ايراني را براي اعمال تحريم به دولت اوباما تحويل داده اند كه سپاه پاسداران و كارخانه آلومينيوم سازي در آن فهرست ديده مي شوند.
فاكس نيوز همچنين نوشت: مقامات ارشد آمريكايي مي گويند دولت در پي به چالش كشيدن ثبات طولاني مدت دولت ايران مي باشد. كاخ سفيد به طور جدي در پي يافتن راه هايي براي حمايت از سبزهاست.
در همين حال جيمز دابينز معاون پيشين وزير خارجه آمريكا (مدير فعلي مركز مطالعات امنيتي و دفاعي موسسه رند) درباره لايحه تحريم صادرات بنزين به ايران كه در كنگره مطرح است گفت: تصويب چنين لايحه اي اثرات نمادين دارد و ممكن است به صورت قانون درنيايد اما اگر هم تصويب شود، نكاتي در آن لحاظ خواهد شد كه اوباما مي تواند با استناد به آنها برخي از مفاد آن را اجرا نكند.
دابينز در گفت وگو با راديو فردا افزود: نكته مهم اين است كه آمريكا روابط تجاري با ايران ندارد بنابراين نمي تواند به تنهايي همه مفاد لايحه را اجرا كند. اوباما از اين رو مايل است تحريم هاي بين المللي و نه يك جانبه عليه ايران اعمال شود. آمريكا به ايران بنزين صادر نمي كند. بنابراين هر قانوني وضع شود، تاثيري نخواهد داشت مگر اينكه آمريكا ساير كشورها را متقاعد به عدم فروش بنزين كند.
وي همچنين درباره تحريم هاي بين المللي گفت اين گونه تحريم ها مي تواند مفيد باشد ولي جلب همكاري بسياري از كشورها مشكل است زيرا رژيم حاكم در اين كشورها بهتر از ايران نيست و نمي توان انتظار همكاري داشت. فكر نمي كنم روسيه و چين همكاري كنند.

 



بايد در ميان اصولگرايان اختلاف انداخت (خبر ويژه)

وزير - صهيونيست- اطلاعات و جهانگردي رژيم طاغوت گفت: «ميرحسين موسوي به عنوان نامزدي كه شال سبز علوي مي بست، در بيانيه اخير خود خواست هايي را مطرح كرد كه در چارچوب نظام نمي گنجد و با آن در تضاد است.»
داريوش همايون در گفت وگو با راديو فردا اضافه كرد: اين بيانيه، پيشرفت آقاي موسوي بود. او آدمي بود كه به هيچ وجه در قالب جنبش سبز نبود اما وي پا به پاي جنبش آمده و امروز خواسته هايش با چارچوب نظام در تضاد است.
در ميزگرد راديو فردا، خان بابا تهراني از عناصر منافق و چپ، و مجيد محمدي از اعضاي متواري حلقه كيان، بر ضرورت تاكيد بر مذاكره از سوي موسوي جهت اختلاف انداختن در ميان اصولگرايان تاكيد كردند.

 



بالاخره آثار آن شير ظاهر شد! (خبر ويژه)

وزير ارشاد فراري دولت اصلاحات، گروه 5 نفره صادركننده بيانيه از خارج كشور پس از بيانيه 17 موسوي را به منزله «اتاق فكر جنبش سبز» توصيف كرد. وي در گفت وگو با يك رسانه خارج كشور گفت «اتاق فكر» تعبير مناسبي براي اين هسته 5 نفره است.
مهاجراني همچنين گفت: ما بر نقش آقايان موسوي و كروبي و خاتمي در ايران تاكيد داريم. از سوي ديگر آنها ملاحظات و معذوراتي دارند. از اين رو ما توجه داشتيم كه مبادا در ميان بدنه و رهبري جنبش فاصله ايجاد شود. تفاوت بيانيه ما و بيانيه مهندس موسوي براي پر كردن چنين فاصله اي است، مثل فاصله موضع گيري ابوذر و امام علي. اين فاصله از اين رو بود كه امام علي به دلايل و عللي خاموش بود اما ابوذر فرياد مي زد و امام علي در وصف او گفت ابوذر صادق ترين انسان زمانه است.
اين عنصر فراري و لندن نشين همچنين با انكار اهانت هاي عناصري نظير كديور و سروش و اكبر-گاف به اصل مقدسات اسلامي كه به همراه وي و بازرگان بيانيه 5 نفره صادر كرده اند، گفت: با كساني كه ارزش هاي ديني و اسلامي را به سخره مي گيرند، از اساس با انقلاب مخالفند و دل در گرو سلطنت دارند يا مثل مجاهدين خلق ]منافقين[ كارنامه اي تباه از آنها به جا مانده، نمي توان حتي به عنوان يك حركت تاكتيكي هم همراه شد.
اين درحالي است كه عناصر هتاك و ضددين در روزگار وزارت مهاجراني توانستند از بودجه بيت المال بيشترين جسارت ها را به اصل وحي، نبوت، ولايت، حضرت امام(ره)، دفاع مقدس و شهدا انجام دهند و مهاجراني با وجود اذعان به وابستگي آنها به گروهك ها و سوءاستفاده از فضاي آزادي، بعدها، مدعي شد هيچ پايگاه دشمني را در ميان مطبوعات سراغ ندارد.
اذعان مهاجراني به اين كه «اتاق فكر» فتنه سبز در خارج كشور قرار دارد، ضمناً به اين معناست كه عناصري نظير موسوي و كروبي با وجود عنوان گله گشاد رهبري جنبش، روبات هاي كوكي آن اتاق فكر ها به شمار مي روند و البته عناصري نظير مهاجراني نيز در اين ميان صرفاً دلالان و واسطه هاي اتاق فكرهاي آمريكايي، صهيونيستي و انگليسي هستند. وي ضمناً اذعان مي كند كه ميان امثال موسوي و بدنه يارگيري شده براي فتنه شكاف افتاده و جريان مقيم خارج تلاش دارد در اين ميان ايفاي نقش كند.
اما مضحك تر از همه، تواضع! انسان فرصت طلب، بي ثبات و هرهري مسلكي با مختصات مهاجراني و ابوذر توصيف كردن امثال خود است در حالي كه ابوذر حاضر نشد زير خيمه طواغيت و دشمنان اسلام و ولايت برود و خيانت هاي آنها را با فريبكاري و دروغ، توجيه كند اما آقاي مهاجراني در فتنه اخير تا مرز سرويس دهي به بي بي سي انگليس و بازي مبتذل در پروژه هاي آمريكايي-صهيونيستي پيش رفت.
وي اگرچه بارها اعلام كرده بود گروهك هايي نظير نهضت آزادي، سلطنت طلبان و... دنبال سرنگوني جمهوري اسلامي هستند اما هم اكنون در همان حلقه 5 نفره با يكي از اعضاي نهضت آزادي (عبدالعلي بازرگان) ارتباط ارگانيك دارد و در همان پروژه اي بازي مي كند كه گروهك هاي سلطنت طلب و منافقين، بخش ميداني و عملياتي آن را پيش مي برند.
گفتني است مهاجراني در خاطرات خود درباره علت ورودش به عرصه سياست گفته بود در كودكي شير خر خورده است!

 



نظم و قانون آن قدر خوب است كه نگو! (خبر ويژه)

رئيس يك گروه عضو جبهه اصلاحات با طرفداري از قانون گفت: با توجه به فرمايشات اخير رهبري مبني بر پرهيز از حركت هاي خودسرانه و بي نظمي، ديگر هيچ فرد يا گروهي نبايد به بهانه دفاع از انقلاب و رهبري رفتارهاي غيرقانوني داشته باشد.
سيدحسين موسوي تبريزي دبير گروه موسوم به مجمع مدرسين و محققين حوزه علميه قم كه با ايسنا مصاحبه مي كرد، همچنين با تمجيد از قانون اساسي گفت: «در زمان حيات حضرت امام(ره) بدون آن كه كسي تقاضايي داشته باشد، ايشان دستور داد قانون اساسي بنويسد، مجلس تشكيل و نيز رئيس جمهور انتخاب شود، گرچه اگر اين كار را هم انجام نمي دادند، مردم كوچكترين خواسته اي در اين زمينه از ايشان نداشتند، اما قدرت امام(ره) اين بود كه دو ماه پس از پيروزي انقلاب بي نظمي ها را خاتمه دهد، نظم را برقرار كند و پس از آن گذشت يك سال- يعني اواخر سال 1358- از انقلاب هم قانون اساسي داشتيم، رئيس جمهور، مجلس و شوراي نگهبان و شوراي عالي قضايي- البته همه در قالب انتخابات- شكل گرفتند.»
وي گفت: «نظم امور و قانون در ايجاد يك نظام اسلامي خوب و مطلوب موثر است، در عين حال لزومي ندارد كه قانون در هر زماني ايده آل باشد، بلكه ممكن است امروز ايده آل به نظر برسد و پس از مدتي نياز به تغيير داشته باشد، اما وظيفه نظام اسلامي خوب اين است كه حاكميت ضابطه، قانونمندي و عدالت همواره وجود داشته باشد.»
وي ادامه داد: «رهبري به حق بر پرهيز از حركت هاي خوسرانه تاكيد كرد تا هر كس دل بخواه كاري نكند، چرا كه اگر گروهي حركت هايي غيرقانوني انجام دهند، گروه مقابل آن نيز مي خواهد چنين روندي را در پيش بگيرد كه نتيجه اي جز هرج و مرج نخواهد داشت.»
اين فعال جبهه اصلاحات همچنين مي گويد: «همه بايد براساس نظم حركت كنيم و قانون را معيار بدانيم چرا كه در چارچوب قانون است كه حق مشخص مي شود. پس از فرمايشات اخير مقام معظم رهبري ديگر كسي نمي تواند بي نظمي كند».
در اين كه كلام رهبري و قانون اساسي، حجت و فصل الخطاب است، شكي نيست و بايد مورد اهتمام همه باشد. در اين هم كه خودسري و بي نظمي و حركات دل بخواه و هرج و مرج نكوهيده است باز هم ترديدي وجود ندارد. اما پرسش از اين فعال جبهه اصلاحات و همتايان وي اين است كه پس چرا پس از انتخابات، اراده كردند يكجا رأي مردم، قانون اساسي و ولايت و رهبري را دور بزنند و با خودسري و هرج و مرج و اردوكشي خياباني و آشوب، به گردن كلفتي بپردازند؟ آيا قانون شكني جريان متبوع آقاي سيدحسين موسوي طي 7 ماه گذشته مصداق خودسري و هرج و مرج و قانون شكني نيست وحضرات شيوه نأمن ببعض و نكفرببعض در قبال قانون اساسي، جمهوريت، و رهنمودهاي رهبري در پيش نگرفته اند؟! به عنوان مثال اگر قرار بود همه آن 40 ميليون رأي دهنده از جمله 25 ميليون رأي دهنده به فرد منتخب هم به خيابان بيايند آيا اثري از دموكراسي و نظم و قاعده و قانون باقي مي ماند؟

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14