(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14



شنبه 26 دي 1388- شماره 19560
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
اراده الهي ديوار پولادين را مي شكند (يادداشت روز)
پايگاه اينترنتي آنتي وار پرده برداشت رد پاي اسرائيل در ترور دانشمند برجسته ايراني
پل (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
اذعان رئيس سازمان جاسوسي پنتاگون به شكست اطلاعاتي آمريكا در ايران
انكار امام زمان تازه ترين اعتراف فتنه سبز بهائيت (خبر ويژه)
تاكيد بر مرزبندي با ساختارشكنان خاتمي را مسئله دار كرد! (خبر ويژه)
اين اتاق فكر از حقارت اپوزيسيون حكايت مي كند (خبر ويژه)
هوشياري قاضي و ناكامي متخلف (خبر ويژه)
سرنخ هاي تازه از نقش موساد در ترور شهيد علي محمدي (خبر ويژه)
بهاء الله مهاجراني ! (نكته)



اراده الهي ديوار پولادين را مي شكند (يادداشت روز)

ديوار مرزي مصر با منطقه بسته غزه براي چيست؟ در واكنش به چه مشكل يا تهديد صورت مي گيرد؟ چه تاثير عملي خواهد داشت؟ ابعاد آن چيست؟ و در نهايت در برابر آن چه بايد كرد؟ شايد اين ها مهمترين سوالاتي باشند كه طي هفته هاي اخير ذهن تحليلگران سياسي را در منطقه خاورميانه به خود مشغول كرده اند است. براي بررسي اين موضوع بايد كمي به عقب بازگشت.
در روز بيستم جنگ 22 روزه غزه - 27 دي ماه 87 - وزيرخارجه وقت رژيم صهيونيستي به آمريكا رفت و پس از ملاقات با وزيرخارجه وقت آمريكا اعلام كرد اسرائيل و آمريكا سندي را امضا كرده اند كه بر اساس آن قطع قاچاق تسليحات به منطقه غزه تضمين شده است. در آن مقطع اين اظهارنظر تزيپي ليوني بعنوان سرپوش شكست تل آويو در جنگ با مقاومت فلسطيني تلقي شد و تاكنون هم اين تلقي وجود دارد.
پس از آن، رژيم صهيونيستي سياست تشديد محاصره منطقه بسته غزه را دنبال كرد و مصري ها را نيز واداشت كه در فشار به ساكنان غزه به اين رژيم بپيوندد و در اين دوران يك ساله در حالي كه به دليل آثار عميق جنگ 22 روزه بر زندگي ساكنان غزه نياز فوري به دارو، غذا و ساير لوازم يك زندگي معمولي وجود داشت، سياست تشديد فشار دنبال شد اما در پايان معلوم شد كه دولت اسماعيل هنيه و مقاومت فلسطيني كماكان از حمايت قاطع مردم برخوردارند و لذا تا اينجا اميد به نتيجه بخش بودن فشارها و محاصره ها بر باد رفت.
نكته ديگري كه در فاصله پايان جنگ غزه تا پايان سال ميلادي گذشته دنبال شد واداشتن حماس و جهاد اسلامي به امضاي سند موسوم به وفاق ملي بود. مصري ها در اين دوره واسطه تهيه سندي بودند كه براساس آن حماس - و دولت اسماعيل هنيه - بايد به فرمولي تن مي دادند كه نتيجه آن كنار زدن مقاومت از حاكميت فلسطين بود. اين سند اگرچه بندهاي مختلفي داشت و علي الظاهر با ديدگاههاي اصولي حماس هم ناسازگار نبود ولي در عمل به گونه اي تنظيم شده بود كه حضور هواداران حماس را در بسياري از مناطق در انتخابات آينده مجلس فلسطين منتفي مي كرد و اين مي توانست اقليت حامي جريان سازش را بر سرنوشت فلسطين حاكم گرداند. طبيعي بود كه مقاومت فلسطيني زير بار آن نرود كه نرفت. براساس تاريخي كه در نظر گرفته شده بود اين سند در تاريخ سوم آبان ماه گذشته - 25 اكتبر 2009 - بايد امضا مي شد كه حماس و جهاد از امضاي آن سر باز زدند. درست در همين تاريخ يك روزنامه رژيم صهيونيستي فاش كرد كه مصر در حال احداث ديواري در مرز خود با نوار غزه است.
ديوار پولادين ميان مصر و غزه كه با احداث كانال آب در حد فاصل ديوار تا مرز جنوبي غزه تكميل مي شود، تهديد را از شكل عمومي خارج مي كند و به آن شكل كاملا خاصي مي دهد. تاكنون تهديدات و نيز اقدامات محدود كننده مصر و رژيم صهيونيستي عليه مردم غزه، موردي و براي مدت خاص ارزيابي مي شد اما احداث ديوار فولادي در مرز جنوبي غزه كه تنها نقطه اتصال اين منطقه بسته به جهان خارج- از مرزهاي زميني- مي باشد تهديدات و محدوديت ها را اولا مستقيما متوجه مردم مي كند و ثانيا به آن شكل دائمي و تغييرناپذير مي دهد. در واقع اقدام مشترك مصر، اسرائيل، آمريكا و اروپا در احداث اين ديوار و كانال آب مجاور آن قطع حيات از منطقه غزه و قتل عام 5/1ميليون سكنه مقاوم آن به قصد اطمينان يافتن از ريشه كن شدن مقاومت درپي دارد.
درباره احداث اين ديوار و نكات حاشيه اي آن نكات مهمي وجود دارد:
1-ديوار پولادين- و نه فولادي- بطول حدود 11كيلومتر و با استفاده از آلياژهاي خاصي- كه تركيبي از آهن، فولاد، سيمان و... مي باشد- در «رفح جنوبي» -متعلق به مصر- احداث مي شود. ارتفاع اين ديوار حدود 30متر مي باشد كه البته در عمق زمين خواهد بود نه روي آن. اين ديوار به «حس گرها» مجهز خواهند بود- البته آن گونه كه اعلام و ادعا شده است- تا مانع عمليات تخريبي عليه آن شود. در قسمت بالاي اين ديوار يك كانال در طول مرز مشترك و به عرض حدود 100متر احداث مي شود. اين كانال به درياي مديترانه وصل خواهد شد تا با انتقال آب و نفوذ آب در زير 30متري هرگونه كانال زيرزميني را تخريب كرده و امكان انتقال كالا را از بين ببرد.
2- كانال هايي كه هدف تخريب عمليات مشترك مصر، رژيم صهيونيستي، اروپا و آمريكا واقع گرديده اند، كانال هاي انتقال مايحتاج روزمره سكنه مظلوم غزه مي باشند و تعداد آنها به صدها كانال مي رسد. براساس خبرهايي كه در روزنامه هاي عربي منتشر گرديده است، حدود 80درصد از مايحتاج مردم- به سختي و مشقت- از اين كانال ها تامين مي شود و فقط حدود 20درصد از آن به طرق رسمي از جمله از طريق دروازه «كرم ابوسالم» واقع در مرز شرقي غزه- با رژيم غاصب تل آويو- تامين مي گردد. اين همه در حالي است كه غزه- حتي در آرام ترين شرايط- قادر نيست مايحتاج غذايي خود را در درون تامين نمايد. نياز غزه به خارج براي تامين مايحتاج با بمباران وسيع تاسيسات محدود غزه و تخريب منابع آب از سوي نظاميان اسرائيلي تشديد هم شده است.
3- اقدام دولت مصر به احداث ديوار پولادين و كانال آب خسارت فراواني را متوجه منطقه بسته غزه مي نمايد. در واقع همانگونه كه سه هفته پيش محمد ابوربيع رئيس اداره آب ها در نوار غزه گفت احداث كانال آب 20 هزار درخت ميوه زيتون را از بين مي برد چرا كه اين درختان به آب هاي شيرين وابسته اند و احداث كانال آب شور در جنوب غزه چشمه ها و قنوات آب شيرين را تخريب مي كند. با اين وصف اگر دولت مصر اين ديوار و كانال را احداث كند عملاً كشاورزي را در غزه تخريب مي كند و مردم آن يا بايد بميرند و يا از غزه فرار كنند كه هر دو براي رژيم صهيونيستي مطلوب مي باشد.
4- احداث اين ديوار و كانال آب مشرف به آن اگرچه در جهان اسلام واكنش هاي فراواني را سبب شده و حتي علماي سعودي را هم به واكنش كشانده است اما دولت هاي اسلامي و سازمان هاي مرتبط با آنان تاكنون واكنش فعالي در قبال اين اقدام ويرانگر نداشته اند. مقامات رسمي مصر اين مسئله را بعنوان مسئله داخلي خود ارزيابي و هرگونه صحبت درباره آن را دخالت در امور داخلي مصر معرفي كرده اند! و حال آنكه براساس قوانين بين المللي و موازين شريعت اسلامي احداث چنين كانال و ديواري كه بطورجدي حيات سكنه شمالي صحراي سينا را تهديد مي كند به هيچ وجه مسئله داخلي مصر به حساب نمي آيد و توجيه بردار نيست.
5- مصري ها كه مي دانند در حال عملي كردن چه جنايتي عليه فلسطيني ها هستند براي كاستن از حساسيت فلسطيني ها و ساير مسلمانان، اعلام كرده اند كه دولت، قاهره همزمان با احداث ديوار پولادين و كانال آب موضوع باز كردن دائمي دروازه رفح را مورد بررسي قرار داده اند. در همان حال از آبان ماه كه احداث اين ديوار آغاز شده، مصري ها آزادي هاي بيشتري را در مرز خود با غزه ايجاد كرده اند ولي در واقع اين اقدامات در حكم تزريق داروي بي حس كننده براي قطع عضو تلقي مي شود. بر همين اساس حتي در درون مصر چهره هايي نظير «عبداله السناوي» سردبير روزنامه مصري العربي القاهريه اعلام كرده اند كه: «احداث ديوار پولادين يك طرح از قبل برنامه ريزي شده و در واقع اين همان سند ليوني-رايس است» سناوي دو هفته پيش در سرمقاله روزنامه خود اضافه كرد: «چگونگي احداث اين ديوار فولادي و تمام جزئيات و مشخصات آن را- براساس اطلاعات به دست آمده- گروه مهندسان نظامي ارتش آمريكا طراحي كرده اند.» السناوي در سرمقاله خود فاش كرد كه هزينه احداث اين ديوار كه بين 70 تا 100 ميليون دلار تخمين زده شده است را سرمايه داران سعودي تقبل كرده اند.
6- احداث ديوار فولادي و كانال آب در مرز مصر و غزه در رفح جنوبي واكنش مجامع مذهبي اهل سنت و شيعه را سبب گرديده است، علماي سرشناس الجزاير، مصر، حجاز، فلسطين، پاكستان و قطر از جمله كساني بودند كه بلافاصله و با شدت واكنش نشان دادند. اقدام دولت مصر حتي 120 چهره شاخص مصري را واداشت تا طي بيانيه اي اين ديوار را ديوار شرم و «ديوار ننگ و عار» بخوانند و دكتر يوسف بن عبداله الاحمد عضو هيأت علمي دانشگاه محمد بن سعود رياض، احداث ديوار فولادي را حرام و از گناهان كبيره بخواند.
بر اين اساس بايد گفت ديوار پولادي به جاي آنكه موقعيت فلسطيني ها را تضعيف كند تقويت كرده است و اگر اين موج فراگيرتر از اين شود، بحران تازه اي را در محور سازش به وجود مي آورد. در اين ماجرا مصر گمان نمي كرد كه رو در روي كشورهاي اسلامي قرار بگيرد و وزير خارجه اش بگويد: «هيچ شخص عربي نمي تواند به هر دليل و انگيزه اي به مصر بگويد اين كار را بكن و يا آن كار را نكن». كار دولت مبارك به جايي رسيده است كه روحانيون اهل سنت شبه جزيره عربستان هم- كه در مسائل فلسطين موضع مناسبي نداشتند- بگويند: «وظيفه شرعي تمام مسلمانان و مراجع قدرت و تصميم گيري و طرف هاي بانفوذ است كه با تلاش هاي پيگير خود جلوي احداث ديوار فولادي را گرفته و محاصره نوار غزه را لغو كنند تا بدين ترتيب مسلمانان غزه از زير ظلم رهايي يابند.»
7- احداث ديوار پولادين و كانال آب از يك سو و اعتراض عمومي جوامع و مجامع اسلامي و فرياد بلند دفاع از مردم مظلوم غزه، شرايط تاريخي را براي مردم غزه فراهم كرده است اينك وقت آن است كه كشورهاي اسلامي نه فقط براي شكستن محاصره زميني ساكنان غزه وارد عمل شوند بلكه بايد براي شكستن محاصره هوايي و محاصره دريايي غزه نيز وارد عمل گردند. محاصره دريايي غزه و تفتيش و توقيف كشتي هاي اعزامي به غزه از سوي رژيم صهيونيستي خلاف قوانين و مقررات بين المللي بوده و ظلم آشكار به حساب مي آيد و اين مي تواند و بايد شكسته شود. كما اين كه بسته بودن فرودگاه بين المللي غزه و منع ورود هواپيماها به آن خلاف مقررات شناخته شده هواپيمايي بين المللي است و كشورهاي اسلامي- بخصوص كشورهاي محور مقاومت- بايد براي شكستن اين محاصره غيرقانوني وارد عمل شوند. هرچند اين اقدام مخاطراتي را هم به همراه داشته باشد مگر قرار است رژيم صهيونيستي به شكل مسالمت آميز به حقوق فلسطيني ها و قوانين بين المللي تن دهد. اينك زمان مناسبي است تا محور سازش دريابد كه امكان مهار مقاومت وجود ندارد و بايد به حقوق شناخته شده آن تمكين كرد.
سعدالله زارعي

 



پايگاه اينترنتي آنتي وار پرده برداشت رد پاي اسرائيل در ترور دانشمند برجسته ايراني

سرويس سياسي-
پايگاه اينترنتي آنتي وار در مقاله اي پشت پرده قتل استاد علي محمدي را مورد واكاوي قرار داد و تاكيد كرد كه نشانه هاي دخالت سازمان اطلاعاتي غربي در اين ترور وجود دارد.
آنتي وار در مقاله خود با بيان اينكه «هرچند مشخص نيست چه كسي پشت پرده ترور مسعود علي محمدي ايستاده است و شايد هم هرگز مشخص نشود» تاكيد كرد كه همه شواهد و قرائن به سوي اسرائيل نشانه رفته و هيچ جاي تعجبي نيست كه حتي «دبكا» كه يك سايت اسرائيلي وابسته به موساد است عملا از جانب اسرائيل مسئوليت اين اقدام تروريستي را بپذيرد.
به نوشته اين سايت آمريكايي، اگر كمي به قبل برگرديم متوجه خواهيم شد كه در زمان رياست جمهوري جرج بوش رئيس جمهور پيشين آمريكا مخصوصا در اواخر دوره رياست جمهوري وي، يافته ها و تحقيقات رياست جمهوري به اين نتيجه رسيده بود كه بايد گزينه نظامي را در خصوص ايران اجرا كرد هرچند كه مخالفت هايي نيز در خصوص حمله مستقيم به ايران در كنگره آمريكا وجود داشت.
براساس اين گزارش، هرچند كه تندروها در دولت پيشين آمريكا در مقابل مخالفت هاي كنگره مقاومت مي كردند و سعي داشتند تا نقشه خود را عملي كنند ولي در نهايت بوش تصميم گرفت تا پروژه تغيير رژيم در ايران را پياده كند كه اين تغيير رژيم از نظر نويسنده مقاله از اسباب و وسايلي برخوردار بود كه مي تواند گزينه ترور را نيز دربر گيرد.
از سوي ديگر اسرائيلي ها هم كه گمان مي رود رد پاي آنان در اين ترور وجود داشته باشد، همواره از ترور به عنوان يكي از شگردهاي خود استفاده كرده اند.
اين سايت با تكرار اينكه در ترور استاد علي محمدي همه شواهد و قرائن به سوي اسرائيل نشانه رفته اند تاكيد كرد: نكته بسيار جالبي كه در خصوص ترور علي محمدي به آن اشاره شد نقش اسرائيل در موقعيت ژئوپليتيكي منطقه خاورميانه نه تنها به عنوان رقيب اصلي ايران بلكه به عنوان برهم زننده منافع و سياست هاي آمريكا، بيش از پيش برجسته مي كند.
در همين ارتباط، هفته نامه آلماني «اشپيگل» نيز از احتمال ترور استاد علي محمدي توسط سرويس هاي اطلاعاتي خارجي خبر داد و در عين حال كوشيد تا القا نمايد مردم ايران نسبت به اينكه اين ترور يك اقدام اخلال گرايانه بوده ترديد دارند!
شبكه خبري «بي بي سي» هم با انتشار گزارشي درباره ترور دكتر مسعود علي محمدي با طرح اين ادعا كه اين ترور توسط دولت ايران بوده نوشت: يك احتمال اين است كه آنهايي كه با ايران ضديت دارند به هدفي اشتباه حمله كرده باشند چرا كه به غلط بر اين تصور بودند كه مي توانند به برنامه اتمي ايران لطمه بزنند.
رسانه ها و مطبوعات غربي و صهيونيستي درباره ترور استاد علي محمدي تحليل هاي خود را به سمت متهم كردن جمهوري اسلامي بردند تا از اين طريق به استمرار و تشديد ناآرامي ها در ايران كمك نمايند.
از همين روي، روزنامه تايمز، بدون آنكه به اسناد و مداركي اشاره داشته باشد به تطهير آمريكا و رژيم صهيونيستي پرداخت و مدعي شد كه آنها در ترور دانشمند ايراني دست نداشته اند!
لس آنجلس تايمز و فايننشال تايمز هم با انتشار اخباري يكسويه و گزينشي مدعي شدند كه اين ترور ناشي از درگيري و نزاع ميان گروههاي سياسي در ايران بوده است.
خبرگزاري رويترز، نيز با اشاره به اينكه سازمان مركزي اطلاعات آمريكا (سيا) دخالت در ترور علي محمدي را تكذيب كرده است انگشت اتهام را بسوي ايران در راستاي پروژه متهم كردن نظام در اين ترور و تشديد ناآرامي ها نشانه رفت!
از سوي ديگر؛ جان بولتون نماينده سابق آمريكا در سازمان ملل در گفت وگو با شبكه تلويزيوني فاكس نيوز درباره ترور علي محمدي مدعي شد: به نظر من دولت ايران خودش اين دانشمند هسته اي را ترور كرده است و در عين حال آمريكا و اسرائيل را متهم مي كند تا اينكه بتواند از اين مسئله به عنوان بهانه بيشتري براي سركوب مخالفان استفاده كند.»
اين در حالي است كه بنابر شواهد و قرائن غيرقابل انكار كه مقامات كشورمان نيز بر آن تاكيد دارند رد پاي مثلث شيطاني رژيم صهيونيستي، آمريكا و مزدوران آنها در ترور دكتر مسعود علي محمدي قابل مشاهده است.

 



پل (گفت و شنود)

گفت: يادت هست كه سران فتنه چند روز قبل همه آموزه ها و مباني نظام و امام و انقلاب را مورد تاخت و تاز قرار داده بودند؟
گفتم: آره كه يادم هست، مگر كسي مي تواند، آنهمه خيانت و جنايت سران فتنه را فراموش كند.
گفت: حالا برخي از حاميان سران فتنه از قانون اساسي دم مي زنند.
گفتم: براي اين كه مردم ايران با راهپيمايي چند ده ميليوني 9 دي، برجك آمريكا و اسرائيل و انگليس يعني حاميان اصلي سران فتنه را پرانده اند.
گفت: حاميان داخلي سران فتنه از يكسو دم از قانون اساسي مي زنند و از سوي ديگر پيشنهادهاي بيرون از قانون اساسي مطرح مي كنند، مثلا به جاي محاكمه و مجازات قانوني سران فتنه، پيشنهاد «حكميت» مي دهند!
گفتم: اگر قرار به حكميت باشد، پس قانون براي چيست؟!
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: از شخصي پرسيدند براي چه روي رودخانه پل مي زنند؟ جواب داد؛ براي اين كه وقتي باران مي آيد، ماهي ها زير پل بروند كه خيس نشوند!

 



كيهان و خوانندگان

¤در اظهارنظرهاي متفاوتي كه چند تن از سياسيون كه بعضا از منتخبان مردم مي باشند در برنامه رو به فردا كه از شبكه 3 سيما پخش مي شود جاي تعجب است اين عزيزان سريعاً به اقدامات غيرقانوني و هنجارشكني فتنه انگيزان كه در قالب نامزدهاي انتخاباتي معرفي مي شوند اذعان دارند ولي از محكوميت آن خودداري مي ورزند. سوال اينجا است چرا به جرائم و قانون شكني امروز اينها و محاكمه آنها وقعي نمي نهند و آيا اين بي عدالتي نيست كه برخي فريب خوردگان و گردانندگان سياسي بازداشت و محاكمه شوند ولي عوامل اصلي بدون اعتراف به گناهان و عذرخواهي از مردم در پناه آشتي ملي جان پناه گيرند و به راستي چه كساني از اين مماشات و قصور دستگاه قضائي و خواسته نابجاي فتنه گران سود خواهند برد و محكوميت آمريكا بايد همراه با عوامل آن باشد، اين يعني بصيرت و همراه شدن با مردم.
محمودي
¤از بصيرت و آگاهي بخشي عمارگونه جناب آقاي شريعتمداري در مناظره زنده تلويزيوني كه خيلي وقتهاست منتظر چنين برنامه اي بوديم تشكر مي كنم و به كيهاني و تفكر كيهاني داشتن خود افتخار مي كنيم.
خانم معتمدي دانشجوي كارشناسي ارشد علامه طباطبايي
¤اين حرف آقاي شريعتمداري در مناظره با كواكبيان كه گفت، موسوي با تقلب توانست 13 ميليون راي جمع كند بسيار جالب است. ما هم معتقديم كه موسوي با تابلو هاي رنگارنگي كه در دست گرفته بود، مردم را فريب مي داد، اما خيلي زود ماهيت واقعي خودش را نشان داد.
صحرايي چاله سرايي
¤مواضع آقاي شريعتمداري در مناظره اخير تلويزيوني ايشان، حرف دل ما بود. ايشان در اين برنامه تلويزيوني، مثال هاي بسيار زيبايي را مي زدند، به خصوص سكه هاي تقلبي و قضيه تقلب از سوي موسوي.
يك دانشجو از كرمانشاه و دهها تلفن مشابه ديگر
¤آقاي كواكبيان كه مدعي قانونگرايي هستند چطور در كشوري كه 30 سال از حاكميت آن سپري مي شود پيشنهاد طرحي همچون افغانستان را مي دهند مگر اين كشور فاقد قوانين و قواي حاكم بر كشور است، هرگاه مشكل پيش آيد راهكارها مشخص است.
قاسمي
¤چه كسي مي تواند اين تضمين را بدهد كه سران فتنه رأفت اسلامي را ضعف تلقي نكنند و در آينده نزديك خود را پيروز ميدان ندانند و سهم خواهي نكنند. تعلل قوه قضائيه آنها را نيز گمراه كرده است.
محمد حسيني
¤از كساني كه به دنبال ميانجي گري هستند سوالي دارم كه چرا آن زمان كه آقايان فتنه گري را شروع كردند و حيثيت نظام را به بازي گرفتند پادرمياني نكرديد؟ چرا آن زمان يا سكوت كرديد يا همراه با غائله آفرينها شديد؟ حالا كه غبار فتنه فروكش كرده و حضور قريب 30 ميليوني مردم در سراسر كشور در 9 دي ماه كه حماسه اي ديگر آفريدند را ديديد و آنها تودهني خوردند به فكر آشتي ملي افتاده ايد.
غلامحسيني
¤سلام مخصوص ما را به آقاي شريعتمداري برسانيد و بگوييد ما از بندرعباس صميمانه ترين درود را نثار شما مي كنيم كه بر اصول پايبند هستيد و حرف دل امت انقلابي را مي زنيد خداوند به شما جزاي خير دهد.
عيدزاده از بندرعباس
¤ضمن محكوم نمودن ترور دانشمند هسته اي كشورمان از مسئولين اطلاعاتي امنيتي دستگيري و اشد مجازات عاملين اينگونه حوادث تروريستي را خواستارم.
محسن بياتي از تويسركان
¤ما به شدت منتظر محاكمه سران فتنه هستيم و بايد صحنه گردانان اين فتنه سبز محاكمه و مجازات شوند تا ديگر توان سر بلند كردن نداشته باشند و عده اي نيز نمي توانند با طرح بحث آشتي و يا وحدت ملي جرم بزرگ فتنه گران را رفع و رجوع كنند.
فاطمه خواجه زاده از قشم
¤ يكي از راه حل هاي بحران غزه، تشكيل اتحاديه اي با حضور سران كشورهاي اسلامي و رايزني براي شكستن محاصره غزه است.
گودرزي از اصفهان
¤ چند سالي است كه دولت، مبالغي را در مناسبت هاي فرخنده، به حساب كارمندان شاغل يا بازنشسته واريز مي كند، ولي متاسفانه بازنشستگان فرهنگي از اين مزايا هيچ بهره اي نمي برند. از دولت تقاضاي تجديد نظر مي شود.
بيژن غفاري ساروي از ساري
¤ 50 سال است كه در خطه شمال كشور مشغول كشاورزي هستم، آيا نبايد بعد از اين همه سال كشاورزي و توليد برنج يك زندگي نسبي بالاتر از خط فقر براي خودم دست و پا كرده باشم. ولي وقتي برنج خارجي ، بازار را پركرده چگونه از راه كشاورزي مي توانم زندگي خود و چند سر عائله را اداره بكنم.
يك كشاورز
¤ 5 ماه پيش كليه مدارك خود را جهت دريافت وام خوداشتغالي تحويل صندوق مهر امام رضا(عليه السلام) دادم قرار شد از مبلغ 7 ميليون مبلغ 000/500/3 تومان را پرداخت كنند كه انجام شد ولي بقيه آن كه همين مبلغ يعني 000/500/3 مي شود هنوز تحويل نگرديده و امروز و فردا مي كنند. از مسئولين ذيربط تقاضاي تسريع در اين امر مهم را دارم.
عزيزي از خميني شهر
¤ از مسئولين امر تقاضا مي شود نسبت به ترميم پستي و بلندي و گودال هاي بزرگراه آزادگان بويژه پس از پل شهيد كاظمي تا سه راه فتح اقدام نمايند.
مهدي پور ساعي
¤ مي خواستم از مسئولين محترم وزارت راه و ترابري درخواست داشته باشم كه بزرگراه قم-كاشان معروف به اميركبير را مثل بزرگراه خليج فارس (قم - تهران) مجهز به پايه هاي برق روشنايي بكنند تا مشكل عدم ديد كافي رانندگان عبوري اين مسير مرتفع گردد و باعث كاهش تصادفات شود.
محمدي
¤ اگر يك جوان براي تأمين معاش از راه حلال، اقدام به دست فروشي كند، با برخورد شديد مأموران سدمعبر شهرداري مواجه مي شود.
اما يك شركت در فلكه گاز رشت، بيش از 60 متر از پياده رو را اشغال كرده است و هيچ كس به آن تذكر نمي دهد.
پيراسته فر از رشت
¤ قرار بود اداره برق نارمك شمال شرق تهران نسبت به پايه گذاري و تامين روشنايي بلوار ارديبهشت حد فاصل 196 غربي تا وفادار اقدام نمايد كه با گذشت چهار سال هنوز هيچ اقدامي انجام نداده است، ضمناً باند كندرو وفادار از پل سراج تا بلوار فاقد روشنايي مي باشد و نيز اتوبان وفادارغربي از پل سراج تا پل قنات كوثر با 20 پايه چراغ در خاموشي بسر مي برد. اداره برق نارمك تا كنون هيچ اقدام شايسته اي نكرده است و نيز شماره تلفن 121 فقط پيام گير خوبي است و قدرت اجرايي ندارد.
اهالي محله وفادار
¤ از واحد برق روشنايي معابر برق منطقه بوعلي منطقه 7 شهرداري به خاطر روشنايي خيابان آمل (شهيد طاهريان) تقدير و تشكر مي كنم.
مقدم به نمايندگي اهالي محله
پاسخ روابط عمومي سازمان آموزش و پرورش لرستان
در پاسخ به مطلب مندرج صفحه 2 سه شنبه 8 دي هشتاد و هشت روزنامه در ستون كيهان و خوانندگان به آگاهي مي رساند: 1- حقوق و مزاياي حكمي كاركنان رسمي و پيماني از طريق خزانه معين استان مستقيم به حساب كاركنان واريز مي گردد لذا آنچه در حكم آنها برابر قوانين و مقررات وجود داشته باشد پرداخت مي گردد.
2- حق لباس افراد ياد شده تا پايان سال 87 برابر با دستورالعمل شماره 15 قانون استخدام كشوري در موعد مقرر به آنان پرداخت گرديده است و مورد مذكور پرداخت آن تأخير نداشته است.
اما در سال 88 در قانون مديريت خدمات كشوري اشاره اي به آن نگرديده پيگيري هاي لازم در اين مورد بعمل آمده فعلاً بخشنامه يا دستورالعملي در اين خصوص دريافت نشده است.
3- برابر نامه شماره 33/41900/710- 16/8/88 مدير كل امور اداري و تشكيلات وزارت متبوع هيچگونه تسهيلاتي براي نگهبان سرايدار بابت حق كشيك (سرايداري) آنان در قانون مديريت خدمات كشوري پيش بيني نشده است.
4- سرايداران و نگهبانان بصورت تمام وقت برابر قوانين و مقررات در واحدهاي مربوطه انجام وظيفه مي نمايند و بابت كار خارج از ساعات آنها هيچگونه دستورالعملي مبني بر پرداخت نوبت دوم به اين عزيزان وجود ندارد.
پاسخ معاونت اجتماعي فرماندهي ناجا تهران بزرگ
در پاسخ به مطلب مندرج در صفحه 2 مورخه 3/9/88 آن روزنامه در خصوص پارك در محل ممنوع در محدوده سه راهي آذري به آگاهي مي رساند.
«به منطقه مربوطه ابلاغ گرديد برابر مقررات با شدت بيشتري با تخلف توقف درمحل ممنوع برخورد داشته باشند.»

 



اذعان رئيس سازمان جاسوسي پنتاگون به شكست اطلاعاتي آمريكا در ايران

رئيس سازمان جاسوسي وزارت دفاع آمريكا ضمن اذعان به شكست اطلاعاتي آمريكا در ايران تصريح كرد واقعيت اين است كه هنوز هم نمي دانيم از چه مواردي بي اطلاع هستيم.
ژنرال «رونالد برگس» رئيس سازمان جاسوسي وزارت دفاع آمريكا(پنتاگون) در گفت وگو با تلويزيون فارسي صداي آمريكا اظهار داشت: يافته كليدي اين است كه با وجود اعتبار مطالب بحث برانگيزي كه در ارزيابي اطلاعات ملي سال 2007 آمريكا منتشر شده اما ايران هنوز خود را به ساخت سلاح هاي اتمي متعهد نكرده است.
وي با بيان اين كه بيشتر مطالب ارزيابي اطلاعات ملي سال 2007 هنوز صحت دارند، افزود: ما شواهدي مبني بر اين كه دولت جمهوري اسلامي ايران تصميم خود را براي تداوم اين برنامه اتخاذ كرده باشد مشاهده نكرده ايم اما واقعيت اين است كه هنوز هم نمي دانيم از چه مواردي بي اطلاع هستيم.
برگس حصول اطمينان از نيت رهبران ايران و يا سطح چالش هاي سياسي داخلي بين رهبران اين كشور را امري دشوار خواند و مدعي شد: بيانيه ها و رفتارهاي تهران به خرمن شك و ترديد در پايتخت هاي كشورهاي غربي آتش زده است.
وي با طرح اين ادعا كه ايران بي پرده و صريح نيست افزود: ما به تلاش خود براي فهم آنچه رهبران ايران مي گويند ادامه خواهيم داد اما آنها از ادبياتي استفاده مي كنند كه به مسير مثبتي منتهي نمي شود.
رئيس سازمان جاسوسي پنتاگون اظهار داشت: من فكر مي كنم هميشه ايده اي در ذهنشان هست كه يا در نهايت مي توانند به اهداف خود برسند و يا به آن نزديكتر شوند و به عقيده من هدف قطعي آنها همين است.
تلويزيون فارسي صداي آمريكا در ادامه مدعي شد: ارزيابي اطلاعات ملي سال 2007 كه همه نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي آمريكا در مورد آن اتفاق نظر دارند، نتيجه گيري كرده بود كه ايران فعاليت طراحي و ساخت سلاح هاي اتمي را در سال 2003 متوقف كرده است. اين تلويزيون با اشاره به اين كه تحقيقات به عمل آمده در اين باره اختلاف نظرهاي شديدي بين منتقدان پديد آورد، افزود: منتقدان، نهادهاي اطلاعاتي را به خطاكاري متهم كردند و پافشاري آنها بر اين امر بود كه ايران آشكارا در مسيري قدم برمي دارد كه اين كشور را به يك قدرت اتمي بدل خواهد كرد.

 



انكار امام زمان تازه ترين اعتراف فتنه سبز بهائيت (خبر ويژه)

همزمان با تظاهر باند عطاء... مهاجراني به «روشنفكري ديني»، يكي از اعضاي اين باند مجدداً منكر وجود امام زمان(عج) شد. اكبر گاف در مصاحبه با بي بي سي انگليس، باور مهدويت را برگرفته از مسيحيت خواند و گفت هيچ دليلي مبني بر وجود امام زمان]عج[ وجود ندارد.
وي همچنين در بخش ديگري از اين مصاحبه مدعي شد كه ائمه شيعه نه معصوم و نه واسطه فيضند، بلكه تنها، آدم هايي عالم و دانشمند بوده اند!
اين حامي موسوي پيش از اين هم، ضمن ادعاي اين كه «اثبات اين كه قرآن، سخن خدا است، ناممكن است»، گفته بود كه «قرآن، متني است كه بعدها به وسيله مسلمان ها، از تركيب چند گفتمان مختلف، ساخته شده است.»!
اين اظهارات در حالي مطرح شده است كه عطاء مهاجراني چند روز پيش در مصاحبه اي تاكيد كرد، فاصله ميان تيم وي با ميرحسين موسوي، فاصله ميان ابوذر و علي(ع) است!
البته سخناني از جنس مواضع گنجي، از سوي ديگر اعضاي اين گروه 5 نفره هم ابراز شده است، چنانچه، عبدالكريم سروش، در سال 86 در گفت وگو با مجله zemzem با ادعاي اين كه دريافت هاي پيامبر اكرم(ص) از وحي تجارب و درك هاي شخصي ايشان از الهامات بوده است، به طور واضحي برخلاف معتقدات واضح مسلمانان، ادعاي بشري بودن قرآن را مطرح كرد.
وي همچنين در خصوص عصمت پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نيز شبهاتي وارد كرده بود. محسن كديور هم مدعي شده بود كه «عصمت در ميان آدميان منحصر به شخص پيامبر است» و ائمه فاقد عصمتند!
گفتني است درپي صدور بيانيه هاي 5 نفره((مهاجراني، سروش، كديور، عبدالعلي بازرگان و اكبر- گاف) مهاجراني اعلام كرد اين عده، اتاق فكر جنبش سبز هستند. در بيانيه مذكور كه شرح و تفسير بيانيه 17 موسوي محسوب مي شد، از جمهوري اسلامي به عنوان ولايت جائر ياد شده بود. ميرحسين موسوي به دلايل كاملا روشن هرگز حاضر نشده از تحركات 7 ماه اخير باند مذكور و دنباله هاي آنها در آمريكا و اروپا ابراز برائت كند بلكه اين طيف، سخنگويان وي در خارج از كشور محسوب مي شوند.
كيهان پيش از اين از نقش ويژه جريان انحرافي، استعماري و ضد شيعي بهائيت در فتنه سبز خبر داده بود و اخبار جديد صحت اين خبر را تأييد مي كند.
گفتني است براساس اخبار موثق، اكبر گنجي به عنوان كسي كه «جسارت حمله مستقيم به اعتقادات اسلامي و شيعي را دارد» از سوي مهاجراني و كديور در جمع 5 نفره مورد اشاره پذيرفته شده است. ضمن آن كه گنجي در دوران اصلاحات از روابط پنهان و رسوايي برخي سران مدعي اصلاحات نيز اطلاعاتي دارد كه به عنوان باج از آن استفاده مي كند. وي چند سال قبل از زندان براي سران مدعي اصلاحات پيغام داده بود كه اگر اخبار مربوط به او در روزنامه هاي وابسته به اصلاحات چاپ نشود، دست به افشاگري خواهد زد.

 



تاكيد بر مرزبندي با ساختارشكنان خاتمي را مسئله دار كرد! (خبر ويژه)

ترديد خاتمي در تداوم تندروي و ساختارشكني موسوي باعث ناراحتي و نگراني جريان هاي معاند شده است. گفته مي شود خاتمي در برخي ملاقات هاي خصوصي به سرزنش ميرحسين موسوي پرداخته و- نقل به مضمون - گفته است او با تندروي، اصلاح طلبان را در يك وضعيت بن بست قرار داد و باعث سوءظن مردم و حاكميت و هدر رفتن سرمايه اصلاحات شد. به همين دليل هم بود كه خاتمي در آخرين اظهارنظر علني در ديدار مجمع نمايندگان ادوار، رفتار ساختارشكنانه را تخطئه كرد.
سايت ضد انقلابي ايران گلوبال در همين زمينه نوشت: مواضع اخير مهندس موسوي و آقايان كروبي و خاتمي و ظاهرا خبر از تشابه نظري اين سه مي دهد اما با اندكي تامل معلوم مي شود اختلاف مشخصي وجود دارد. در بيانيه هاي موسوي و كروبي نشانه اي از عقب نشيني مقابل حاكميت به چشم نمي خورد و سقل ]ثقل![ رفتار آن دو، هشدار به حاكميت است اما موضع گيري خاتمي چنين نيست. از مجموع سخنان وي بويي از هشدار به حاكميت استشمام نمي شود.
اين پايگاه رسانه اي ضدانقلاب مقيم خارج اضافه كرد: موسوي و كروبي از تحركات روز عاشورا حمايت كردند، صرف نظر از پرداخت آقاي كروبي به مسئله ولايت فقيه كه محل مناقشه و سوال را از ايشان بازمي گذارد اما آقاي خاتمي با روحيه اي قابل انتظار زبان به شماتت سپرده است. آقاي خاتمي نمي دانم چرا اما به ياد خاطره اي تاريخي مي افتم كه حكايت از اعتدال شگرف شما! داشت در نوشتن آن مقاله معروف در روزنامه اطلاعات عليه مهندس بازرگان. راقم اين سطور با وجود ارادت، مدت هاست از خاتمي نااميد گشته است. شما براساس كدام معيار، ساختارشكني و ساختارشكنان را از حق زيست سياسي محروم مي دانيد. شما حق نداريد مرتكب تقسيم جامعه به ساختارشكن و ساختارنشكن شويد و بگوييد همه بايد جمهوري اسلامي را قبول داشته باشند؟ به همان اندازه كه به استحكام اقدام و افعال مهندس موسوي و حجت الاسلام كروبي يقين داشتيم و داريم و خواهيم داشت، به همين اندازه از سلابت ]صلابت![ شما نااميد بوده و هستيم و خواهيم بود.

 



اين اتاق فكر از حقارت اپوزيسيون حكايت مي كند (خبر ويژه)

صدور يك بيانيه سياسي توسط شماري از عناصر شبه اصلاح طلب فراري به جاي آن ضعف ها و بن بست هاي نهفته در بيانيه 17ميرحسين موسوي را بپوشاند، خود به عاملي براي تنش و سوءتفاهم بيشتر در ميان محافل ضدانقلاب تبديل شده. اين تنش زماني رو به شدت گذاشت كه عطاء ا... مهاجراني (يكي از 5 امضاكننده بيانيه مذكور) در توضيح بيانيه تصريح كرد هسته 5 نفره امضاكننده نامه، اتاق فكر (در واقع راس و هدايت كننده) جنبش سبز است.
در پي اين اظهارات مهاجراني، برخي محافل ضدانقلاب تصريح كردند خيالپردازي نامبرده به علت اين است كه يك «هخا»ي تازه پا بر عرصه گذاشته است. اما اين تنها واكنش اعتراضي توأم با تمسخر نبود بلكه برخي محافل ضدانقلابي پا را فراتر گذاشته و اعلام كردند مهاجراني و تيم وي دچار مشكل خود بزرگ بيني و كوچك بيني و تحقير ديگران است.
يك روانشناس ضدانقلاب در اين زمينه در سايت ايران گلوبال نوشت: «هر متني يك جنبه خبري و اطلاعاتي» دارد و يك «پيام احساسي يا ارتباطي» كه در آن متن نهفته است. آقاي مهاجراني در مصاحبه خود با توجيه و تفسير سعي مي كند خواست واقعي بيانيه و تبديل خويش به رهبران و متفكران اصلي جنبش سبز خارج از كشور را بپوشاند اما مركب خود و گروه خويش را لو مي دهد. نمونه هاي متعددي از اين تناقض و گرايش قوي خودبزرگي در مصاحبه وي وجود دارد مخصوصاً آنجا كه از تيم خود به عنوان اتاق فكر جنبش ياد مي كند و به مقام دهي به خود و خود باد كردن مي پردازد. اين حالت خود بزرگ بيني تنها به خاطر معضلات حل نشده نارسيستي نيست بلكه ناشي از حالت متقابل جنبش خارج از كشور هم هست كه با خود كم بيني اجازه خود بزرگ بيني ديگران را مي دهند. گرفتاري جنبش، گره حقارت و خودكم بيني است.
وي اضافه مي كند: صدمات ماجرا اين است كه كساني چون آقاي مهاجراني در شرايط تراژيك قحط الرجال، دچار اين توهم مي شود كه گويي متفكر و اتفاق فكر جنبش هستند و بقيه عمله هاي خواست آنها. گويي آنها پدرند و ما كودك. ... يكي مثل آقاي مخمل باف پيدا مي شود كه خود را نماينده جنبش سبز درون و در پيوند با رهبري و نيز نماينده جنبش خارج از كشور حساب كند و در تلويزيون ها از «اعتصابات عمومي و گسترده» قريب الوقوعي اطلاع دهد كه گويي ايشان دقيقاً از آنها اطلاع دارد. اعتصابات گسترده اي كه طبيعتاً صورت نمي گيرند و هيچ كس نيست كه سؤال كند آيا اين سخنان نادرست به ضرر جنبش نيست؟

 



هوشياري قاضي و ناكامي متخلف (خبر ويژه)

با هوشياري قاضي پرونده تلاشهاي صورت گرفته براي مختومه كردن پرونده يك مدير متخلف ناكام ماند.
پس از درج خبري در كيهان درباره فعاليت موسسه غيرقانوني آكادمي نخبگان به مديريت «محسن-ص» كه نسخه جديد و پيچيده اي از دانشگاه منحله «هاوايي» بود، دور جديدي از تلاشهاي اين پرفسور خودخوانده با هدف مختومه كردن پرونده و فرار از مجازات قانوني با حمايت پيدا و پنهان برخي مقامات قضايي و اجرايي آغاز شد.
وي از چند سال قبل با وعده اعطاي مدارك تحصيلي دانشگاهي، تعداد قابل توجهي از جوانان را فريب داده و در قبال دريافت مبالغ هنگفت آنان را تحت عنوان «دانشجو» جذب كرده بود كه در پي شكايت وزارت علوم، موسسه جعلي وي تعطيل و پرونده به مراجع قضايي ارجاع شد.
اخيرا محسن-ص با استناد به مكاتباتي غيرواقعي و دروغين توانسته بود رضايت وزارت را براي انصراف از شكايت جلب كند. اما هوشياري «قاضي منصوري» بازپرس شعبه نهم دادسراي كاركنان دولت تلاش وي را ناكام گذاشت. اين در حالي است كه در حال حاضر نزديك به يكصد جوان دانشجو و خانواده هايشان از اقدامات «محسن- ص» متضرر شده و علاوه بر مبالغ كلاني كه از آنان دريافت شده، سال هاي ارزشمند عمر خود را نيز از دست رفته مي بينند. شايان ذكر است برابر ماده واحده قانون مجازات اخلال در امر آموزش عالي، مصداق عنوان مجرمانه «كلاهبرداري» است كه از جرايم غيرقابل گذشت مي باشد. همچنين گفتني است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز چند ماه قبل مجوز موسسه فرهنگي چند منظوره به مديريت «محسن- ص» را به دليل تخلفات عديده لغو كرده است.

 



سرنخ هاي تازه از نقش موساد در ترور شهيد علي محمدي (خبر ويژه)

سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي به نقل از برخي مطبوعات اين رژيم اذعان كرد دكتر مسعود علي محمدي دانشمند هسته اي و استاد دانشگاه ايران (كه به شكل وحشيانه اي در مقابل خانه خود در تهران ترور شد) براي محافل اسرائيلي شناخته شده بود. اين اذعان در حالي است كه پيش از اين محافل صهيونيستي و ضد انقلابي براي انكار نقش دستگاه هاي اطلاعاتي صهيونيستي و آمريكا در ترور شهيد دكتر علي محمدي ادعا مي كردند وي فرد گمنامي بوده و اهميت ترور را نداشته است.
بنا به گزارش سايت همدمي به نقل از روزنامه هايي چون معاريو و هاآرتص، دكتر علي محمدي به واسطه حضور در همايش هاي علمي بين المللي براي اسرائيلي ها ]كه در پوشش پژوهشگر در اين محافل علمي شركت مي كنند[ شناخته شده بود. اين روزنامه ها، از يكسو اذعان كردند كه دكتر علي محمدي در همايش هاي مذكور كم حرفي پيشه مي كرد- كه علي القاعده اين رازداري براي صهيونيست ها گران تمام شده- اما از طرف ديگر براي گم كردن رد پاي سازمان موساد تلاش كردند به تحريف چهره اسلامي و انقلابي و ميهن دوست شهيد علي محمدي بپردازند، شيوه اي كه صهيونيست ها براي تخريب وجهه دشمنان تسليم ناپذير خود در پيش مي گيرند و مي كوشند انگ همراهي به وي بچسبانند.
منوشه امير صهيونيست فراري و در استخدام راديو اسرائيل در ادامه همين روند مدعي شد ترور دكتر علي محمدي كار دولت ايران بوده است. سايت هايي چون راديو فردا، راديو زمانه، جرس و... نيز در مصاحبه هاي ساختگي ذيل عنوان «يك دانشجوي كلاس علي محمدي» (بدون ذكر نام) تلاش كردند به اين ترور، شكل وشمايل درگيري داخلي و انتخاباتي بدهند كه بيش از هر سند و قرينه ديگري اهداف و عاملان ترور مذبوحانه وسبعانه اخير را نشان مي دهد.
در اين ميان جاودان نفر از همكاران راديو و وزارت خارجه رژيم صهيونيستي طي مقاله اي در گاردين تصريح كرد «ترور دكتر علي محمدي بخشي از نبرد سرويس هاي اطلاعاتي غربي با جمهوري اسلامي به ويژه در زمينه برنامه هسته اي و مذاكرات مربوط به آن است.»
نكته جالب در پس همه اين تحليل ها، تقلاي چند روز اخير احمد شيرزاد (عضو بدنام فراكسيون مشاركت در مجلس ششم) است كه با مقالات و مصاحبه هاي مختلف بارسانه هاي ضد انقلابي و خارجه تلاش كرده ترور شهيد علي محمدي را به اختلافات داخلي ربط دهد و در عين حال خود را دوست اين شهيد مظلوم جا بزند.
وي همان شخصي است كه از پشت تريبون مجلس ششم به اتهام پراكني عليه برنامه هسته اي كشورمان پرداخت و مدعي شد جمهوري اسلامي درباره برنامه هسته اي خود 19 سال به دنيا دروغ گفته اما اكنون دم خروس بيرون افتاده است. اين اظهارات با اعتراض شديد مهدي كروبي رئيس وقت مجلس مواجه شد. به نظر مي رسد تحقيق از اين مهره بدنام، سرنخ هايي از ترور شهيد علي محمدي را به دست بدهد.

 



بهاء الله مهاجراني ! (نكته)

بعد از صدور فتواي معروف تحريم تنباكو از سوي مرجع گرانقدر عالم تشيع، مرحوم آيت الله العظمي ميرزاي شيرازي كه خروش فراگير و همه جانبه مردم را در پي داشت و سرانجام ناصرالدين شاه را به لغو قرارداد استعماري «رژي» مجبور كرد، جمعي از علماي برجسته حوزه هاي علميه براي قدرداني از مرحوم ميرزا به ديدار او رفته بودند- گفته مي شود مرحوم آيت الله شهيد سيدحسن مدرس نيز در اين جمع بود- مرحوم ميرزاي شيرازي ضمن استقبال از آنان و تأكيد بر ضرورت ايستادگي در برابر زورگويي و غارتگري قدرتهاي استعماري، سر به گريبان تفكر فرو برده و گريسته بود. حاضران از اين حالت به تعجب آمده و علت را پرسيده بودند و ميرزاي بزرگ در پاسخ گفته بود؛ فتواي من بر ناخشنودي حضرت بقيه الله الاعظم - ارواحناله الفداء- تكيه داشت و در آن آمده بود «امروز - اليوم- استعمال توتون و تنباكو در حكم محاربه با امام زمان عليه السلام است» و مردم كه فدايي آن حضرت هستند، با اين اشاره در پي جلب خشنودي ايشان به پاي جان دويدند و بساط قرارداد استعماري رژي را برچيدند. بنابراين، اكنون دشمنان به نقطه قوت و كانون اصلي قدرت شيعه پي برده اند و از اين پس براي مقابله با اين كانون قدرت و اقتدار، توطئه ها مي چينند و ترفندهاي فراوان به كار مي گيرند....
بهائيت كه به گواهي اسناد موجود و به قول حضرت امام(ره) يك «حزب صهيونيستي» است اگرچه چند ده سال قبل از آن تاريخ پديد آمده بود ولي فعاليت گسترده و چشمگيري نداشت اما بعد از فتواي مرحوم ميرزاي شيرازي فعاليت تبليغاتي اين حزب صهيونيستي با حمايت مالي و سياسي دولت انگليس شتاب گرفت و هرچند كه به دليل حضور 5 مجتهد در مجلس شوراي ملي- بعد از مشروطه- و فتواي مراجع وقت درباره بهائيت كه هنوز از خاطر ها نرفته بود اين فعاليت با موانع فراواني روبرو بود، ولي با روي كار آمدن رژيم پهلوي كه هويتي انگليسي داشت و مخصوصاً در دوران محمدرضا پهلوي، اين حزب صهيونيستي در بسياري از مراكز حساس كشور حضوري موثر و تعيين كننده پيدا كرد تا آنجا كه بيش از 01 تن از وزراي كابينه هويدا و مقامات برجسته كشوري و لشگري بهايي بودند. همزمان با فعاليت اين حزب صهيونيستي كه از حمايت آشكار اسرائيل برخوردار بود، انجمن حجتيه شكل گرفت كه صرفنظر از نيت و انگيزه برخي از اعضاي آن، يك جريان موازي براي گم كردن رد بهايي ها در مراكز حساس كشوري و لشگري و انحراف اذهان عمومي از فعاليت اصلي اين حزب صهيونيستي بود.
درپي پيروزي انقلاب اسلامي، دست بهائيان از مراكز حساس و سرنوشت ساز كشور كوتاه شد كه خود حديث مفصلي است.
و اما، از چند ماه قبل و همزمان با شكل گيري فتنه اخير كه مديريت نه چندان پنهان رژيم صهيونيستي در آن غيرقابل انكار است، بار ديگر اين حزب صهيونيستي در پوشش حمايت از سران فتنه به ميدان آمد، اگرچه مانند ساير گروه ها و جريانات ضد انقلاب حامي موسوي و كروبي و خاتمي، بسيار حقيرتر از آن بوده و هست كه غير از كمك هاي مالي و تبليغاتي در حمايت از سران فتنه، كاري از آن ساخته باشد و ديديم كه نبود.
ديروز گروه 5 نفره عطاءالله مهاجراني، محسن كديور، عبدالعلي بازرگان، عبدالكريم سروش و اكبر گنجي كه به عنوان «اتاق فكر جنبش سبز»! و سخنگوي سران فتنه اعلام موجوديت كرده و اين ماموريت آنان از سوي موسوي، خاتمي و كروبي نيز تكذيب نشده است، آشكارا به نفي وجود مبارك حضرت بقيه الله الاعظم- ارواحنالتراب مقدمه الفداء- پرداختند. نفي وجود مبارك مراد غايب(عج) از سوي اكبر گنجي در مصاحبه با بي بي سي صورت گرفت ولي اولاً؛ اكبر گنجي مطابق شواهد و اخبار موثق، نقش ساختارشكن در گروه ياد شده را برعهده دارد و بدون اجازه اين گروه، مجاز به اظهارنظر نيست. به يقين آقايان مهاجراني و كديور و سروش نمي توانند نشست مشترك خود در لندن و با حضور مسئول ميز ايران در MI6 را كه دستور كار آن تعيين شرح وظيفه اين گروه بود، انكار كنند. گفته مي شود كه در آن جلسه به عبدالعلي بازرگان اجازه حضور داده نشده بود.
ثانياً؛ اكبر گنجي يكي از 5 عضو گروه ياد شده است، بنابراين اظهارات سخيف و كودكانه وي در نفي وجود مبارك حضرت صاحب(عج) نمي تواند بيرون از خواست و اراده گروه مزبور باشد.
ثالثاً؛ اينگونه اظهارات در نفي تشيع، وجود مبارك مراد غايب(عج) و... پيش از اين نيز آشكارا و بي پرده از سوي سروش، كديور و گنجي مطرح شده بود، بنابراين گروه 5 نفره مورد اشاره، با همين هويت شكل گرفته و به اصطلاح به عنوان «اتاق فكر»! موسوي و خاتمي و كروبي آغاز به كار كرده است....و ده ها سند و شاهد ديگر كه در اين وجيزه نمي گنجد و از مأموريت جديد عطاءالله- بخوانيد بهاءالله- مهاجراني حكايت مي كند.
و اما، اگرچه گفته اند «از دل برود هر آن كه از ديده برفت» ولي آن گونه كه نگارنده چند سال قبل نيز اشاره كرده بود، مراد غايب ما- روحي له الفداء- ميهمان دل نيست كه گاه در آن باشد و گاه برخيزد. او «بر دل نشسته اي» است كه با دل سرشته است و دوستي و محبت او با بلندترين آرمان انسان ها كه «خداجويي» و «عدالت» است گره خورده است. شيفتگان او، تشنه عدالت اند و در ظهورش، گمشده خويش را به انتظار ايستاده اند و حاشا كه پاي پس بگذارند.
پشه اي بر درخت خرمايي نشست و هنگام برخاستن به درخت گفت؛ خود را محكم بدار كه قصد برخاستن دارم! درخت پوزخندي به تمسخر زد و گفت؛ چون تو پشه بي مقدار، بسيار مي نشينند و برمي خيزند بي آن كه زحمتي بيفزايند...
و بالاخره، فتنه اخير اگرچه تلخي هايي داشت ولي چه موهبت بزرگي بود، هديه خداي مهربان به ملت ايران و چه زودتر از آنچه انتظار مي رفت منافقان را به رسوايي كشيد...
در كلام خدا آمده است كه منافقان بيم آن دارند سوره اي نازل شود و مردمان را از كفر دروني آنان باخبر سازد... و مي فرمايد... اي پيامبر! به منافقان بگو، اكنون استهزاء كنيد! كه خدا آنچه را از آن مي ترسيد برملا خواهد كرد...
حسين شريعتمداري

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14