(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14

 

یکشنبه 27 دي 1388- شماره 19561
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
سه راهي تنقيح قوانين (يادداشت روز)
موش كور (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
گزارش خبري- تحليلي از آخرين ارزيابي محافل غربي درباره نشست1+5
زيركي ايران ،استراتژي تحريم را بي معنا كرده است
محسن رضايي: بحث حكميت ديگر تمام شده است
برادر صدام ياد فرماندهان دفاع مقدس افتاد! (خبر ويژه)
رنگين كمان فتنه سبز پس از حماقت در روز عاشورا وا رفت (خبر ويژه)
اسرائيل: غلط كرديم! اما تركيه هم لج ما را درآورده است (خبر ويژه)
نمايش فيلم هاي ضد مقاومت در كشور مقاومت! (خبر ويژه)
نيويورك تايمز: تظاهرات بزرگ 9 دي نشانه استواري جمهوري اسلامي بود (خبر ويژه)
بي بي سي: حيف از اميركبير و اصلاحاتش! (خبر ويژه)



سه راهي تنقيح قوانين (يادداشت روز)

ديروز رئيس مجلس شوراي اسلامي طي حكمي مسئول تنقيح قوانين مجلس را منصوب كرد. انتصاب حجت الاسلام موسي قرباني به اين سمت از سوي دكتر علي لاريجاني كه به پيشنهاد معاون قوانين مجلس (حجت الاسلام ابوترابي فرد) صورت گرفت نشان مي دهد مجلس و نمايندگان محترم فراتر از تأكيدات نظري و فارغ از شعار اراده كرده اند در ميدان عمل مقوله تنقيح و پالايش قوانين و مقررات را سر و سامان ببخشند.
بي شك حركت كشور در دهه چهارم انقلاب اسلامي كه دهه پيشرفت و عدالت نام گرفته در گرو اجراي قانون است؛ چرا كه قانون به مثابه تابلو راهنمايي است كه از بيراهه ها و انحراف به جاده خاكي جلوگيري مي نمايد و از همين روي ضرورت «تنقيح قوانين» بخاطر سوءاستفاده هاي احتمالي از قانون و برطرف شدن كندي حركت در مسير پيشرفت و عدالت بيش از پيش احساس مي شود.
عدم تنقيح قوانين از مشكلات و معضلات اساسي امروز كشور است و همه كارشناسان متخصص و متعهد و اهل فن ريشه بسياري از مشكلات اقتصادي و سياسي و اجتماعي را نهفته در اين مهم مي دانند.
از سوي ديگر؛ همين سال گذشته بود كه معاونت برنامه ريزي و نظارت راهبردي رياست جمهوري، 76 مشكل اساسي كشور در بخش هاي مختلف را فهرست كرد و از جمله آنها مقوله «تنقيح قوانين» بود. در همان ايام البته تأكيد شده بود كه برنامه پنجم توسعه بر حل اين مشكلات متمركز خواهد بود.
در همين راستا؛ لايحه برنامه پنجم توسعه كه در واقع دومين برنامه براي رسيدن به سند چشم انداز 20 ساله كشور نيز محسوب مي شود هفته گذشته به مجلس محترم شوراي اسلامي تقديم شد. در فصل هشتم اين لايحه كه كوچك ترين فصل لايحه برنامه پنجم را تشكيل مي دهد نسبت به مقوله تنقيح قوانين نيز اشاره اي شده و طبق آن دولت موظف شده است تا با همكاري مجلس و قوه قضائيه حداكثر تا پايان سال دوم برنامه (تا پايان سال 1390) قواعد و ضوابط را وضع و تفسير كرده و «تنقيح قوانين و مقررات» را در قالب لايحه اي به مجلس ارايه كند.
اكنون كه دولت و مجلس از يك سو در تمام زمينه ها به منظور حل مشكلات كشور و خدمت رساني به مردم تعامل مناسب دارند و از سوي ديگر بر ضرورت «تنقيح قوانين» دغدغه و تأكيد دارند گفتني هايي در اين زمينه هست كه مي تواند حركت كشور به سوي پيشرفت و عدالت را شتاب بيشتري بخشد؛
1- انباشت و ترافيك قوانين از جمله معضلاتي است كه گاهي باعث مي شود هدف از وجود قانون كه اجراي نظم و عدالت است را به حاشيه براند؛ بطوري كه در پاره اي از موارد حجم انبوهي از قوانين نه تنها حلال مشكلات اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي نيست بلكه بستري را فراهم مي سازد تا از يك طرف در اجراي قانون تفسير و استنباط هاي مختلف و متعددي بوجود آيد و خروجي آن چيزي جز استمرار و تكرار مشكلات نباشد و از طرف ديگر عده اي در اين ميان با سوءاستفاده از قانون راه هاي گريز از آن را كشف كرده و به اصطلاح معروف «قانون را دور مي زنند»! سوءاستفاده كنندگاني كه رهبر معظم انقلاب از آنها با عنوان «قانوندانان قانون شكن» ياد فرموده بودند.
از اين روي ورود مجلس هشتم به ميدان عمل براي پالايش و ترافيك زدايي قوانين مي تواند روند رشد كمي گرايانه قوانين را متوقف يا تنزل دهد كه اقدامي ستودني است و بايد آن را به فال نيك گرفت. همچنانكه پيشتر نيز نمايندگان محترم ملت در مجلس هشتم با اصلاح آيين نامه داخلي مجلس، «معاونت قوانين» را در مجلس تشكيل دادند كه وظيفه مهم آن «تنقيح قوانين» است.
اما يك سوال مهم و اساسي كماكان باقي مي ماند و اين پرسش آن است كه براي تنقيح قوانين چه ساز و كاري در نظر گرفته شده است؟
چرا كه در سال هاي اخير و از زمان مجلس هفتم نيز بار ديگر بحث تنقيح و پالايش قوانين مطرح شده و حتي همايش ها و سمينارهايي نيز در اين زمينه برگزار شده است؛ ولي مشكلي كه در اين عرصه وجود داشته اين است كه هر يك از قوا به نوعي خود را متصدي مقوله تنقيح قوانين مي دانند بنابراين به تبع اين مدعا كه صلاحيت مقوله تنقيح قوانين با چه قوه اي است راهكارهاي متفاوتي نيز پيشنهاد شده است.
2- معمولا مجلسيان معتقدند چون امر قانون گذاري و تقنين برعهده آنهاست بهتر است كه متكفل تنقيح قوانين نيز باشند چرا كه تقنين و تنقيح از يك جنس هستند و اين سنخيت باعث مي گردد كه اين مهم بر عهده مجلس باشد. اين نكته را هم مجلسيان به دلايل خود اضافه مي كنند كه هرچند مجريان قانون در كشور افراد صالحي هستند اما به هر حال مجريان نبايد در «قانون» دخالت داشته باشند بنابراين اگر قوه مجريه متكفل تنقيح قوانين باشد شائبه دخالت اين قوه در قانون پررنگ مي شود.
از آن سو، قوه مجريه بر اين استدلال تكيه دارد كه چون اين قوه وظيفه اجراي قانون را برعهده دارد و در صحنه عمل آن را اجرا مي كند بهتر مي تواند نقاط ضعف و قوت را شناسايي كند و در نهايت اينكه خود را متصدي تنقيح قوانين مي داند.
3- پيشينه مقوله تنقيح قوانين در كشورمان به دهه 40 برمي گردد؛ زماني كه از سوي مجلس سنا دايره تدوين و تنقيح قوانين شكل گرفت و بعدها حتي سازمان تنقيح و تدوين قوانين و مقررات كشور نيز زير نظر نخست وزير تشكيل شد.
4- به نظر مي رسد تعدد مراجع مختلف درباره تنقيح قوانين باعث شده است تا يك موازي كاري صورت بگيرد و در نتيجه انرژي ها هدر شود و انتظاري كه از اين اقدام مهم پديد آمده به ثمر ننشيند بنابراين تجربه تاريخي نشان مي دهد بايد يك حركت ملي و فراقوايي در اين زمينه صورت بگيرد و هر سه قوه مقننه، مجريه و قضاييه به اتفاق و با تعامل يكديگر، اين مهم را به منصه ظهور برسانند.
5- اميد مي رود ثمره و دستاوردي كه مقوله تنقيح قوانين در حوزه هاي مختلف سياسي، اجتماعي و اقتصادي به همراه دارد هر سه قوه را به نقطه اي مشترك براي تعامل نزديك و نزديك تر كند.
قواي سه گانه در طي يكي، دو سال اخير چند تصميم جمعي و فراقوايي گرفته اند كه بي شك در آينده نزديك در صورت استمرار اين همكاري ها شاهد خيرات، بركات و توفيقات زيادي براي جامعه و مردم خواهيم بود. از جمله اين تصميم ها مي توان به عزم سه قوه در جهت «پيشگيري از وقوع جرم» اشاره كرد كه در نهايت براساس مصوبه مجلس - هر چند كه هنوز تبديل به قانون نشده است- سازمان پيشگيري از وقوع جرم با حضور مقامات هر سه قوه تشكيل شد.
همچنين هر سه قوه در طي ماه هاي اخير در خصوص مبارزه با مفاسد اقتصادي جلسات مشتركي را برگزار مي كنند تا با تعامل يكديگر تصميمات حساس و سرنوشت سازي داشته باشند، كه البته اين تعامل اگر چه از سالها قبل آغاز شده ولي به عللي كه عدم تنقيح قوانين مي تواند از جمله آنها باشد، هنوز خروجي قابل توجهي نداشته است.
اكنون انتظار آن است كه سه قوه در نقطه اي از اين سه راهي با يكديگر به تعامل و اشتراك نظر برسند.
نگارنده در اواخر ارديبهشت سال گذشته و در آستانه شروع به كار مجلس هشتم درباره ضرورت پالايش قوانين و ارايه راهكاري در اين زمينه نوشته بود: «.... بايد يك سازمان فرا قوه اي و با ماموريت موقت (براساس مصوبه قانوني و با اختيارات لازم) تشكيل شود تا مجموعه ظرفيت دستگاه هاي اجرايي و قضايي با كمك مجلس شوراي اسلامي به اين كار ارزشمند و ماندگار همت بگمارند.»
در شرايط كنوني كه جمهوري اسلامي خيز برداشته است تا در افق 1404 كشور اول منطقه در حوزه هاي مختلف سياسي و اقتصادي باشد انتظار مي رود هر سه قوه درباره مقوله تنقيح قوانين كه ضرورت آن بر كسي پوشيده نيست تلاشي مضاعف به خرج دهند تا بالاخره خروجي آن كه با پيشرفت و توسعه كشور ارتباطي تنگاتنگ و در هم تنيده دارد بخوبي احساس و مشاهده شود.
حسام الدين برومند

 



موش كور (گفت و شنود)

گفت: بي بي سي با تأسف از قتل اميركبير ياد كرده و نوشته است ايرانيان هميشه نخبه كش بوده اند!
گفتم: مرحوم اميركبير كه با دسيسه دولت انگليس شهيد شد و خود وزارت خارجه انگليس هم اسناد آن را منتشر كرده است.
گفت: راديو تلويزيون دولت انگليس، كودتا عليه دولت مصدق را هم نشانه ديگري از برخورد ايرانيان با نخبه ها دانسته است!
گفتم: حكومت دكتر مصدق را هم كه آمريكا و انگليس ساقط كردند و خودشان هم به آن اعتراف كرده و حتي از ايران عذرخواهي هم كرده اند.
گفت: بيخود نبود كه يكي از نمايندگان پارلمان انگليس گفته بود بي بي سي فارسي به جاي خبر، آشغال پخش مي كند.
گفتم: به شخصي گفتند؛ اميدواريم موش كور تو را بخورد، يارو پرسيد؛ حالا چرا موش كور؟ گفتند؛ براي اين كه متوجه نشود دارد چه آشغالي مي خورد؟!

 



كيهان و خوانندگان

¤ ملت شريف، آگاه و بصير ايران مدت 7 ماه است كه به سران فتنه و اغتشاشگران فرصت داد تا از راهي كه انتخاب كرده اند تبري بجويند و در تظاهرات نهم دي ماه آخرين هشدار به اينگونه افراد داده شد اما آنان بازهم بر تفكر باطل خود اصرار كردند و اكنون كه رهبر معظم انقلاب حجت را بر آن ها تمام كردند و خواستار اجراي قانون براي آن ها شدند تلاش مي كنند با مظلوم نمايي راه بن بست طي شده خود را با دادن طرح آشتي ملي و از اين گونه تعبيرها خودشان را نجات دهند اما ما از قوه قضائيه خواهانيم كه «مر قانون» را اجرا كنند كه اگر مسامحه كنند بايد پاسخگوي تاريخ براي هميشه باشد.
سادات معصومي از كرج
¤مردم و مسئولان مواظب ترفند جديد اصلاح طلبان وكلا فتنه گران باشند، آن ها حالا كه مي بينند تيرشان به سنگ خورده درصدد تطهير خود برآمده اند تا در آينده بتوانند سناريوي ديگري را براي ضربه زدن به نظام جمهوري اسلامي طراحي كنند.
يك هموطن
¤ دليل اصلي ترور استاد علي محمدي، وحشت دشمنان ايران از پيشرفت هاي هسته اي ايران است. آن ها حتي با راه انداختن فتنه هم نتوانستند بر بصيرت ملت ايران غلبه كنند، به همين دليل رو به حذف فيزيكي نيروهاي ارزشمند كشورمان آورده اند. از يك طرف در حفظ اين نيروها بايد بيشتر تدبير كنيم و از طرف ديگر هرچه سريع تر بايد به جايگاه برگشت ناپذير برسيم. ضمن اين كه بايد نسبت به شيطنت هاي مزدوران داخلي غرب هم هوشيار باشيم. آن ها چون دچار فرسايش شده اند، فعلاً يك عقب نشيني تاكتيكي كرده اند تا پس از اين كه نفس تازه كردند، دوباره به ميدان بيايند.
يك هموطن
¤ از مسئولان امنيتي كشورمان تقاضا مي شود كه براي تامين امنيت جاني دانشمندان هسته اي كشورمان دقت و تلاش بيشتري به خرج دهند. چون اين عزيزان خاري در چشم صهيونيست ها و آمريكا و دشمنان عزت ايران اسلامي هستند.
اصغر ضيايي از كردستان
¤ به عنوان دانشجوي رشته حقوق كه سه ترم است دروس قوانين اساسي و مجازات اسلامي را خوانده ايم و در آن آمده است اهانت به اصل ولايت فقيه اشد مجازات را در پي دارد. اما جاي تعجب است كه قوه قضائيه چرا به اين قوانين عمل نمي كند؟
واعظي
¤ خواص بي بصيرت بدانند كه اين بيانيه ها و نامه ها همان قرآن هاي بر نيزه شده است. مراقب فريب عمر و عاص هاي زمان باشند.
اميني از اصفهان
¤ از مناظره افتخارآميز آقاي شريعتمداري در سه شنبه برنامه رو به فردا كمال تشكر را داريم.
يك هموطن و ده ها تماس ديگر
¤ از قوه مقننه درخواست مي كنم قانوني را به تصويب برسانند كه براساس آن مديران تشكل ها و احزابي كه طرفدارانشان با انجام تحركات غيرقانوني باعث تحميل خسارات جاني و مالي به مردم و دولت شوند موظف به جبران آن ها باشند.
يك هموطن از همدان
¤ ضمن تشكر از مواضع آقاي شريعتمداري كه در پاسخ به منحرفين متحمل توهين و تهمت و افترا مي شوند خواستم بگويم كه مطمئن باشيد كه خداوند ياور شماست، و دعاي مردم براي شما بهتر از هر چيزي است. من هميشه از خدا مي خواهم كه دشمنان انقلاب اميدشان به پولشان و قدرتشان باشد ولي دوستان انقلاب اميدشان به خدا باشد چون در اين صورت است كه فقط انقلابمان پيروز خواهد شد.
يك هم وطن
¤ من به آقاي موسوي راي داده ام ولي الان فكر مي كنم مي بينم خيلي اشتباه كرده ام. هم از رهبري عذر مي خواهم و هم از مردم.
حسيني از بهشهر
¤ آمريكا، اسرائيل ، انگليس و سران فتنه و جنبش سبز اموي كه با برگزاري تظاهرات 9 دي شكست سنگيني خوردند، براي نجات خود از بن بستي كه در آن گرفتار شده اند، به حربه هايي چون طرح آشتي و وحدت ملي از سوي نخبگان مردود و ترور دانشمندان روي آورده اند. به آن ها مي گوئيم كه ما اهل كوفه نيستم، علي تنها بماند.
علي پناه محمودي
¤ لطف كنيد وضعيت روابط ايران با انگليس را براي ما تشريح كنيد. چرا اين جاسوسخانه در كشور فعال مي باشد در حالي كه پرونده جنايت ها، ترورها و خيانت هاي آن براي مردم آشكار است و همانطور كه خودتان بارها تاكيد كرده ايد در هر فاجعه اي ردپاي انگليس ديده مي شود.
يك هم وطن
¤ پيشنهاد مي كنم كه سايت هسته اي فردو به نام شهيد دكتر مسعود علي محمدي ثبت شود.
سيدمرتضي فتحي از اصفهان
¤ به مسئولان محترم دولت بفرمائيد كه در شهرستان ميناب بيكاري بيداد مي كند و اگر مشكلات اقتصادي كشور حل شود، ساير مشكلات نيز حل خواهد شد.
يك شهروند از ميناب
¤ از مسئولان ذيربط خواهش مي كنم كه يك فكري به حال خودروهاي در نوبت نصب مخزن هاي CNG بكنند.
علي رحيمي از كرج
¤ آيا بهتر نيست به جاي كارگران خارجي در ساختمان سازي كه تخصص چنداني هم ندارند از استادان و كارگران داخلي كه بي كار هستند استفاده شود.
منصوري از تهران
¤ ضمن تشكر از اهتمام مسئولين شهري شهرك واوان، از اين عزيزان تقاضا داريم نسبت به آسفالت كوچه و خيابانهاي شهرك خصوصا كوچه 24 اقدام نمايند. هم چنين روشنايي كوچه ها و پارك شهيد فهميده كم است. در صورت امكان نسبت به تامين روشنايي مناسب اين اماكن بيشتر اقدام شود.
اهالي شهرك واوان - فاز يك
¤ درب تمامي سالن هاي ترمينال كاوه اصفهان، بعد از نيمه شب به روي مسافران بسته مي شود. به همين دليل، مسافراني كه نيمه شب به اين ترمينال مي رسند، مجبورند كه تا صبح در محوطه ترمينال بمانند و از سرما به خودشان بلرزند. از مسئولان تقاضاي رسيدگي مي شود.
جوادي از تهران

 



گزارش خبري- تحليلي از آخرين ارزيابي محافل غربي درباره نشست1+5
زيركي ايران ،استراتژي تحريم را بي معنا كرده است

سرويس سياسي-
نشست نمايندگان كشورهاي عضو دائم شوراي امنيت به همراه آلمان موسوم به گروه1+5 درباره ايران، ديشب درحالي در نيوريوك برگزار شد كه تحليلگران سياسي وجود اختلاف نظر و عدم دستيابي اعضا به توافق خاصي درباره اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران را پيش بيني كرده بودند.
«هيلاري كلينتون» وزير امورخارجه آمريكا پيش از برگزاري اين نشست با اذعان به عدم وجود اجماع در گروه1+5 بر سر اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران گفت: آمريكا موافق اعمال تحريم هاي وسيع عليه ايران نيست. وي مدعي شد «واشنگتن تحريم هاي هوشمند عليه گروه كوچكي از تصميم گيران در ايران را ترجيح مي دهد. چنين تحريم هايي هوشمندانه تر خواهد بود.»
«فيليپ كرولي» سخنگوي وزارت خارجه آمريكا نيز پيشتر اعلام كرده بود كه در نشست شش كشور بزرگ در نيويورك، درباره برنامه هسته اي ايران تصميم خاصي اتخاذ نخواهد شد.
وي تصميم چين به اعزام يك ديپلمات رده دوم به نشست نيويورك را نشانه مخالفت اين كشور با تحريم ايران عنوان كرد.
خبرگزاري فرانسه در اين باره گزارش داده بود كه چين با، اعزام يك ديپلمات سطح پائين به نشست نشان داد كه هيچ تمايلي براي اتخاذ و حمايت از تحريم هاي بيشتر عليه ايران ندارد.
خبرگزاري رويترز هم در گزارش خبري پيش از برگزاري اين نشست اعلام كرد: «اميدها براي نتايج نشست قدرت هاي بزرگ در مورد اعمال تحريم هاي بيشتر عليه ايران بسيار پائين است. براساس اين گزارش چين هيئتي پايين رتبه را به اين نشست فرستاد كه امكان تصميم گيري سريع در اين خصوص وجود نداشت.
آمريكا درحالي خط تحريم ايران را در شوراي امنيت پيگيري مي كند كه چين و روسيه به دليل روابط نزديك خود با ايران با تصويب قطع نامه هاي جديد عليه ايران مخالف هستند. درحالي كه چين مخالفت صريح خود را با تحريم هاي جديد ايران اعلام داشته به نظر مي رسد مواضع روسيه تا حدودي در جهت تحريم تغيير پيدا كرده است.
يك ديپلمات غربي در اين رابطه گفت: چين يك كارشناس سياسي خود را به نشست فرستاد كه هيچ قدرت تصميم گيري نداشت.
رويترز مي افزايد: اين موضوع باعث ايجاد آشفتگي در ميان چهار قدرت غربي حاضر در اين نشست شد كه اميدوار بودند به موافقت نامه اي در مورد پيش نويس يك قطع نامه جديد در شوراي امنيت عليه ايران دست پيدا كنند. روزنامه آمريكايي لس آنجلس تايمز نيز در سر مقاله خود با اذعان به ناكارآمدن بودن تحريم ها عليه ايران نوشت، ترديدي نيست كه سابقه خوبي از موفقيت گزينه تحريم ها در جهان وجود ندارد.
اين روزنامه با اشاره به تحريم هاي آمريكا عليه برخي كشورهاي جهان و مقايسه آن ها با تحريم ايران نوشت: وقتي مسئله ايران مطرح مي شود اعمال تحريم هاي سختگيرانه تر مسئله بغرنج و پيچيده اي است. برخي محدوديت هاي بانكي و مالي فعلي دولت ايران را تحت فشار قرار داده است هرچند كه تهران با زيركي شركاي تجاري خود را در آمريكا، چين و جاهاي ديگري كه مايل به دورزدن محدوديت هاي تجاري هستند پيدا كرده است. دولت آمريكا آنقدر عاقل است كه از تحريم هاي فراگيري اجتناب ورزد كه به مردم عادي ايران آسيب وارد مي كند مانند طرح تحريم فروش بنزين به ايران كه كنگره خواهان آن است.
روزنامه آمريكايي نيويورك تايمز هم يكي ديگر از رسانه هاي غربي بود كه در آستانه نشست ديروز1+5 در نيويورك نسبت به احتمال حصول هرگونه توافقي درباره تحريم هاي جديد عليه ايران ابراز نااميدي كرده بود.
براساس اين گزارش، درحالي كه كشورهاي غربي به دنبال تشديد تحريم ها عليه ايران هستند به نظر مي رسد كه چين فعلا هيچ تمايلي به همراهي با آمريكا براي تحريم ايران ندارد.

 



محسن رضايي: بحث حكميت ديگر تمام شده است

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام بحث هاي مربوط به تشكيل شوراي حكميت و نگارش نامه خود به رهبر انقلاب را تمام شده دانست.
محسن رضايي در حاشيه بزرگداشت آيت الله صافي گلپايگاني در گفت وگو با ايرنا، اظهار داشت: به نظر من اگر مقام معظم رهبري و ولايت نبود اين حوادث مي توانست آسيب هاي بيشتري ايجاد كند.
وي به سوال خبرنگار مبني بر اينكه آيا هدف شما از نوشتن نامه به رهبر معظم انقلاب، پيشنهاد حكميت بوده است، پاسخ نداد و گفت: اين بحث ها ديگر تمام شده است.

 



برادر صدام ياد فرماندهان دفاع مقدس افتاد! (خبر ويژه)

سايت «جرس» به رغم سوابق ضدديني، ضدانقلابي و بهايي برخي از گردانندگان اصلي آن، با ژست «رزمندگي» به انتقاد از فرماندهان دفاع مقدس پرداخت كه مقابل فتنه اخير ضدانقلاب و پاي نظام و انقلاب ايستادند.
«جرس» كه توسط باند بدسابقه و آلوده -بهاءالله- مهاجراني و محسن كديور، عبدالكريم سروش، اكبر-گاف و برادران صدري و مشخصا براي فتنه انگيزي در حوادث پس از انتخابات راه اندازي شده، طي مقاله اي به سوابق حضور «محمد كوثري، علي فضلي، مرتضي قرباني و قاليباف» در دفاع مقدس پرداخت. جرس با ژست يك بسيجي رزمنده نوشت: «مرتضي قرباني را الان نمي دانم كجا است و چه مي كند، اما قاليباف و محمد كوثري را مي بينم و علي فضلي فرمانده تيپ ده سيدالشهدا را در حوادث چند ماه اخير ديده ام و از او شنيده ام. حقيقت آن است كه بسيار گريستم وقتي علي فضلي را ديدم كه در مقام فرمانده ارشد سپاه تهران به مقابله با مردمي رفته است كه نيروها و بسيجي هاي سابقش از ميانشان برخاسته بودند. نمي فهمم چه بر اين پاكبازان و جانبازان سابق رفته است. والله قرار ما اين نبود كه تيغ بر روي همرزمان خودمان بكشيم. وامصيبتا! كجا مي رويم؟ قدري درنگ و لختي تامل برادر. من سبزم اما خدايم شاهد است كه نه بر شما، كه با شما هستم. شما را دعوت مي كنم به آن روزها بازگرديد و با خودتان خلوت كنيد و ببينيد قرارمان چه بود. هنوز دير نشده است و درهاي رحمت الهي و آغوش گرم دوستانتان همواره باز است.» (!)
لطيفه نه چندان خوشمزه ماجرا آنجاست كه بدانيم جناب بهاءالله مهاجراني قبل از فرار از كشور- به خاطر رسوايي هاي سياسي و اخلاقي- ضمن تخطئه دفاع مقدس مدعي شد جنگ ما با صدام برادركشي بود! باند منسوب به وي (كساني نظير سروش، اكبر-گاف و كديور) نيز به تدريج ماهيت خويش را بروز داده و در دفاع از تحريفات ضدديني با بهائيت همراه شده اند. آنها در مقاطع مختلف، وجود امام عصر(عج) را منكر شده، قرآن را تراوشات شاعرانه قلب پيامبر توصيف كرده، امامت را مقابل دموكراسي معرفي نموده، از ختم انقلاب سخن رانده، در ماجراي عاشورا حق را به جانب يزيد داده و شهادت امام حسين(ع) را نتيجه طبيعي خشونت طلبي حضرت علي(ع) و پيامبراعظم(ص) معرفي كرده اند. با اين همه انحراف و آلودگي به دلارهاي ناتوي فرهنگي، خيلي وقاحت مي خواهد كه كساني به اسم دفاع مقدس، سرداران وفادار جنگ و انقلاب را دعوت به بازخواني ارزش هاي انقلاب و دفاع مقدس كنند يا آشوبگران هتاكي كه حتي حرمت امام حسين را نگاه نداشتند، به عنوان مردم ايران جا بزنند. البته اگر باب و بها توانستند خود را امام و پيامبر و نهايتا خدا جا بزنند، لابد بهاءالله تازه كار هم مي تواند به آنها اقتدا كند!
گفتني است سايت جرس يكي از حلقه هايي است كه طي ماه هاي اخير با دروغ و فريب، به آشوب و خشونت و ساختارشكني دعوت كرده است.

 



رنگين كمان فتنه سبز پس از حماقت در روز عاشورا وا رفت (خبر ويژه)

سردرگمي و اختلاف در ميان محافل ضد انقلابي حامي جنبش سبز شدت يافته است.
در اين زمينه سايت ضد انقلابي ايران گلوبال، از سرخوردگي فتنه گران براي سوء استفاده از مناسبت هاي مذهبي و ملي خبر داده و مي نويسد: «پاشنه آشيل جنبش، ادامه حركت بر بستر مناسبت هاي رژيم است. اين رژيم طي 7 ماه گذشته، تلفات بسيار به ما زده است و هر بار بايد منتظر يك مناسبت درون رژيمي باشيم. ما موفق نشده ايم حتي يك اعتصاب را شكل بدهيم. چرا؟ كساني كه تلاش كردند امتحانات در دانشگاه را به هم بزنند مورد حمايت مردم و دانشجويان قرار نگرفتند. در اعتراض به حمله عليه كروبي در قزوين جز لينك نويسي كاري نكرديم. در اعتراض به تداوم عملكرد رسانه هاي رژيم به ويژه كيهان حركت مستقلي نداشتيم. در اعتراض به دستگيري هاي پس از عاشورا، كاري نكرديم. چرا؟ ما محدود شده ايم، آن هم به وسيله خودمان. ما بايد ولو يك گردهمايي كوچك داشته باشيم تا قبح حركات يكنواخت گذشته شكسته شود و بي پروا شهامت استقلال عمل در مقابل رژيم را تجربه كنيم.» (گفتني است نويسندگان اين سايت در خارج از كشور حضور دارند و اغلب به تحميق برخي مخاطبان ساده دل خود پرداخته اند).
در اين ميان سايت ضد انقلابي خودنويس با اشاره به تقلاي بي حاصل ميرحسين موسوي كه تلاش كرده بود اوباش هتاك و حرمت شكن در روز عاشورا را «مردم خداجو» جا بزند، خطاب به موسوي نوشت: از قرار معلوم شما اطلاعات موثقي از «مردم خداجوي» داريد اما آيا مردم غير خداجو در بين معترضان عاشوراي امسال نبودند؟ يا اينكه مهم نيستند؟ مگر اذعان نكرده ايد كه جنبش سبز متكثر است. آيا بهتر نبود از غيرخداجويان هم نام مي برديد؟ شما از كجا به اين نتيجه رسيديد كه معترضان روز عاشورا مردم خداجو بوده اند. لفظ «عزاداران حسيني» هم در بيانيه شما خطاب به معترضان در روز عاشورا مشكل آفرين به نظر مي رسد. استفاده از عناويني نظير مردم خداجو براي بسياري كه زير اين عنوان طبقه بندي نمي شوند، ناشي از توهم واقع گريز و پناه بردن به رويكردهاي كم عمق و گول زننده است... بنده و بخش قابل ملاحظه اي نظير من اصلاً دنباله رو اباعبدالله الحسين ]عليه سلام[ نيستيم. شما از سر خود نمي توانيد درباره كليت جنبش صحبت كنيد.
«اخبار روز» ارگان گروهك فدائيان خلق هم با اشاره به تظاهر به مذهب از سوي برخي سران فتنه تصريح كرد: به گفته آقاي موسوي جنبش سبز، يك جنبش رنگين كماني و چند صدايي است و حال سأال اين است كه علت تلاش براي ايجاد اتاق فكر مذهبي چيست؟ سكولاريسم و نفي اسلاميت خط قرمز حكومت است و خارج از اين چارچوب با كسي گفت وگو نمي كند. نيروهاي دموكرات، سكولار و چپ نخواهند پذيرفت كه پله ترقي و سوروسات ديگران در جنبش سبز باشند.

 



اسرائيل: غلط كرديم! اما تركيه هم لج ما را درآورده است (خبر ويژه)

نخست وزير رژيم صهيونيستي علت واقعي توهين اين رژيم به سفير تركيه در تل آويو را اعلام كرد.
مقامات رژيم صهيونيستي درپي تهديد دولت تركيه، مجبور به ارسال نامه رسمي عذرخواهي شدند. داني اياكون معاون وزير خارجه رژيم صهيونيستي اخيراً به بهانه پخش يك سريال كه جنايات نظاميان اين رژيم را به تصوير مي كشد، اقدام به احضار سفير تركيه كرده و عمداً او را در صندلي كوتاه تري نشانده بود.
نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي درباره علت اصلي اين ماجرا گفت: تركيه به سمت ايران و دنياي اسلامي پيش مي رود و اين موضوع تل آويو را نگران مي كند. وي اظهار داشت: اين رويكرد تركيه همچنين ناشي از بسته شدن درهاي اروپا در برابر آنكارا براي پيوستن به اتحاديه اروپاست.
نتانياهو تصريح كرد: پيش از اين در منطقه ايران، تركيه و اسرائيل «هم پيمان غرب» بودند ولي هم اكنون غرب حمايت دو كشور ايران و تركيه را از دست داده است.
شايان ذكر است به دنبال رفتار توهين آميز معاون وزير خارجه اسرائيل، رجب طيب اردوغان نخست وزير تركيه تهديد كرده بود اگر اسرائيل رسما از اين رفتار عذرخواهي نكند، روابط سياسي رو به تيرگي و كاهش خواهد گذاشت. وي چهارشنبه شب را زمان پايان اولتيماتوم خود اعلام كرده بود اما قبل از پايان اولتيماتوم، شيمون پرز رئيس رژيم صهيونيستي معاون وزير خارجه را وادار كرد نامه عذرخواهي را تنظيم و ضمن ارسال به وزارت خارجه تركيه، در اختيار رسانه ها نيز قرار دهد.
سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي در توضيح ماجراي پيش آمده نوشت: «آگاهان مي گويند اردوغان با اين مواضع مي خواهد به جمهوري اسلامي و سورريه و جهان عرب نزديك شود».
سال گذشته نيز اردوغان در يك اجلاس جهاني، شيمون پرز را به باد انتقاد گرفت و اسرائيل را به خاطر قتل عام كودكان و زنان در نوار غزه، رژيمي جنايتكار كه فقط بلد است با كودكان بجنگد و آنها را بكشد، معرفي كرد.

 



نمايش فيلم هاي ضد مقاومت در كشور مقاومت! (خبر ويژه)

اقدام سؤال برانگيز رايزني فرهنگي ايران در لبنان به خاطر نمايش فيلم هايي چون «موج مرده» و «به نام پدر» در بيروت واكنش هاي انتقادآميزي را درپي داشته است. منابع خبري گزارش دادند كه نمايش فيلم «به نام پدر» به كارگرداني ابراهيم حاتمي كيا به عنوان فيلم افتتاحيه جشنواره فيلم هاي ايراني در لبنان با واكنش هاي تندي از سوي مردم اين كشور مواجه شد.
اين در حالي است كه فيلم «موج مرده» اين كارگردان نيز جزو برنامه نمايش فيلم هاي ايراني در بيروت قرار گرفته است.
سؤال اساسي از مسئولان محترم رايزني فرهنگي كشورمان در لبنان اين است كه چرا فيلم هايي كه مضاميني در تعارض با مفهوم مقاومت دارند را براي نمايش در كشوري كه طي سال هاي گذشته به خاطر مقاومت مقابل رژيم صهيونيستي توانسته استقلال و تماميت ارضي خودش را حفظ كند انتخاب كرده اند و اساسا اينگونه فيلم ها كه با فرهنگ اسلامي و انقلابي مردم ايران در تعارض آشكار است با چه انگيزه اي به عنوان فيلم هاي معرفي كننده فرهنگ ايران اسلامي در كشورهاي ديگر به نمايش گذارده مي شود؟!

 



نيويورك تايمز: تظاهرات بزرگ 9 دي نشانه استواري جمهوري اسلامي بود (خبر ويژه)

يك روزنامه آمريكايي راهپيمايي بزرگ 9 دي ملت ايران را نشانه بي پايگي سناريوي فروپاشي نظام اسلامي خواند و نوشت: اين تظاهرات، بزرگترين اجتماع در تهران از زمان تشييع پيكر آيت الله خميني در سال 1989 (1368) به اين طرف است.
نيويورك تايمز اضافه كرد: در پي اين راهپيمايي و اجتماع بزرگ بود كه حتي ميرحسين موسوي ناگزير شد به «راديكاليسم غيرقابل قبول» برخي از مخالفان در روز عاشورا اعتراف كند.
نيويورك تايمز با تاكيد بر اينكه سياستمداران آمريكايي تحليل غلط و نادرستي نسبت به ثبات جمهوري اسلامي دارند و خيال مي كنند حكومت رو به زوال است، نوشت: جمعيت مخالفان ]اوباش آشوبگر[ در روز عاشورا از سوي خود آنها ده ها هزار نفر اعلام شد اما ديگران اين رقم را 2 تا 4 هزار نفر اعلام كردند. يك نكته در اين ميان روشن است و آن اينكه بخش اعظم جامعه ايران از اقدام اين طيف در روز عاشورا ناراضي اند.
فلينت لورنت و هيلاي مان همسر وي در مقاله نيويورك تايمز تصريح كردند: حتي وب سايت هاي مخالف دولت، شمار شركت كنندگان در تظاهرات چهارشنبه 9 دي به حمايت از حكومت را يك ميليون نفر تخمين زده است اما به نظر مي رسد اين تظاهرات، بزرگ ترين اجتماع در تهران از زمان تشييع پيكر آيت الله خميني در سال 1989 به اين طرف است.
نيويورك تايمز تاكيد مي كند: بسياري در غرب به خاطر تمركز بيش از حد به حركات مخالفان، چشم بر روي يك حقيقت مسلم بسته اند و آن اينكه كساني كه از روز عاشورا براي مخالفت استفاده كردند، حتي اكثريت نسبي هم ندارند. وجود يك اپوزيسيون در ايران محل ترديد است و كساني كه با اعتماد، از وجود اپوزيسيون به عنوان نيروي پيشروي يك انقلاب ديگر صحبت مي كنند بايد به چند سوال مهم پاسخ دهند؛ سوال اول: اين اپوزيسيون خواستار چيست؟ سوال دوم: چه كسي يا گروهي آن را رهبري مي كند؟ و سوال سوم: از طريق چه روند و با چه طرحي اين اپوزيسيون مي خواهد رژيم فعلي را بركنار كند؟ در سال 1357 اپوزيسيون خواستار بركناري رژيم شاهنشاهي مورد حمايت آمريكا و جايگزيني آن با يك جمهوري اسلامي بود. همه مي دانستند كه آيت الله خميني رهبري انقلاب را به دست دارد. با وجودي كه او ساكن پاريس بود با ارسال پيام هاي كتبي و صوتي مي توانست جنبش را در داخل ايران رهبري كند. حركت سياسي فعلي گذشته از ابراز نارضايتي كلي چه چيز ديگري را بيان مي كند؟ اين حركت ديگر بيانگر دفاع از رياست جمهوري ميرحسين موسوي نيست. گروهي از معترضان خواستار گسترش آزادي ها هستند ولي هيچ طرح سياسي مشخصي ندارند. گروه ديگري - كه در رسانه هاي غربي بيش از همه مورد توجه قرار گرفته اند- خواستار جايگزيني جمهوري اسلامي با يك جمهوري سكولار هستند. اما نظرسنجي كه توسط دانشگاه مريلند انجام شده و واكنشهاي گسترده به حوادث عاشورا نشان مي دهد اكثريت مردم ايران حامي جمهوري اسلامي و مخالف براندازي هستند.
نيويورك تايمز در ادامه برشمردن آشفتگي هاي جريان معارض مي نويسد: با به حاشيه رانده شدن ميرحسين موسوي چه كسي قرار است جنبش را رهبري كند؟ شكي نيست كه اكبر هاشمي رفسنجاني چنين نقشي را ايفا نخواهد كرد. البته او يك سياستمدار زبردست است اما آقاي رفسنجاني در سال 2005 در رقابت با محمود احمدي نژاد براي مقام رياست جمهوري شكست خورد و براي ساقط كردن نظامي كه خود او از بنيانگذاران آن است هيچ علاقه اي ندارد. محمد خاتمي نيز نخواهد توانست چنين حركتي را رهبري كند.
نويسندگان نيويورك تايمز در پايان اميد بستن دولت اوباما به آشوبگران در ايران را مورد انتقاد قرار داده و مي نويسند: تلاش هاي نيم بند باراك اوباما براي برقراري گفتگو با ايران در عالم واقعيت اقدامي واقعي و همه جانبه براي گشايش مناسبات نبود. به همين خاطر در شرايط فعلي حمايت از روشهاي خشن تر در برخورد با حكومت ايران در ميان سياستمداران آمريكا و گروههاي مختلف رو به گسترش است. اگر باراك اوباما منتظر بنشيند تا حوادث سياسي داخلي ايران گره مناسبات با جمهوري اسلامي را بگشايد اين ضربه بزرگي به منافع آمريكا خواهد بود.

 



بي بي سي: حيف از اميركبير و اصلاحاتش! (خبر ويژه)

سايت اينترنتي بي بي سي «نخبه كشي» را سنت تاريخي ايران دانست و ميرزا تقي خان اميركبير را صدراعظم اصلاح گرايي خواند كه برنامه هايش با توطئه قتل، ناكام ماند.
بي بي سي به بهانه سالگرد قتل اميركبير نوشت: توطئه قتل اميركبير برنامه هاي نوانديشانه و اصلاحگراي او را در دوره ناصرالدين شاه ناكام گذاشت چنان كه پيش از او قائم مقام فراهاني به چنين سرنوشتي مبتلا شد و نزديك يك قرن بعد از او محمد مصدق نخست وزير ملي گراي ايران گرچه كشته نشد اما تلاش شد تا از صحنه سياسي و اجتماعي و حتي در دوره اي از حافظه تاريخي هموطنانش حذف شود. اين 3 تن شايد شاخص ترين نخبگان ايراني اند كه انديشه اصلاح طلبي آنها با مانع رو به رو شد و سرانجام به حذف آنها رسيد. اما تاريخ ايران به گواه پژوهشگراني كه در اين زمينه تحقيق كرده اند، در نخبه كشي پرتوان است و استمرارش آن را به سنتي در اين مرز و بوم بدل كرده است.
بي بي سي بدون آن كه به نقش استعمار در ايران اشاره كند، جامعه ايران را برخلاف جامعه درازمدت اروپا، جامعه كوتاه مدت توصيف كرد و نوشت: دست كم در دو سده اخير برخي از نخبگان سياسي ايران كه مي خواستند در ساخت و بافت جامعه اي كه بر صدر آن قرار گرفته اند اصلاحاتي انجام دهند، قرباني خواست ها و بستر نامساعد اجتماعي همان شرايطي شدند كه عزم اصلاح آن را داشتند. پرونده سازي، بدنام كردن، و تلاش براي تخريب وجهه نخبگان و ترور شخصيت در واقع صورت مدرن نخبه كشي در ايران امروز است.
رسانه رسمي دولت انگليس البته به دلايل كاملاً روشن ترجيح داد اشاره اي به اين حقيقت نكند كه ميرزاتقي خان اميركبير به خاطر عزم اصلاحات اداري و اقتصادي، مسدود كردن راه ارتشاء و فساد و زد و بند، و مقابله با امتيازخواهي بيگانگان و مخصوصاً دولت انگليس، مغضوب مهد عليا مادر ناصرالدين شاه، ميرزا آقاخان نوري و شماري از درباريان، و سفارت انگليس قرار گرفت.
ميرزا آقاخان نوري- مهره انگليسي و صدراعظم خائن بعدي- پس از گرفتن حكم قتل اميركبير از ناصرالدين شاه، «امير» را به كاشان منتقل كرد و در آنجا با زدن رگ دست اميركبير به حيات مبارك وي پايان داد. به عبارت ديگر رژيم جنايتكار و استعماري انگليس پشت اين نخبه كشي بود. دولت دكتر مصدق نيز با همه ضعف ها و خطاها، صرفاً به خاطر نمايندگي از ملت، با كودتاي 28 مرداد 32 كه از سوي انگليس طراحي و با همكاري آمريكا انجام شد، سرنگون گرديد تا نهضت ملي شدن نفت به شكست بينجامد و استعمار براي 25 سال ديگر مجدداً به حاكميت ايران بازگردد.
درباره تخريب و ترور شخصيت و پرونده سازي هم، آرشيو بي بي سي پر است از اين «سنت جديد نخبه كشي». بگذريم از اينكه در تحليل بي بي سي- به شيوه تعيين نرخ وسط دعوا- از حاج ابراهيم كلانتر وزير خائن لطفعلي خان (شاه زند) هم كه باعث روي كارآمدن سلسله منحط قاجاريه و بازشدن پاي انگليسي ها به كشور شد، به عنوان «نخبه» اصلاح طلب معرفي شده است!

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14