(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 29 دي 1388- شماره 19563
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
چگونه پروژه «مبارزه مدني» به «ترورهاي سياه» تبديل شد؟- بخش اول
در دادگاه متهمان فاش شد ارتباط محفلي آشوبگران عاشورا با اسرائيل
وزير كشور: تعداد نمايندگان مجلس 310 نفر مي شود
گزارش خبري كيهان موساد چگونه دكتر علي محمدي را ترور كرد
فرزند شهيد دستغيب: كروبي و موسوي به خاطر هواي نفس دست به اين كارها مي زنند
به شهيد آبراهام لينكلن ملحق شويد ! (راپورت ايام)
استيصال استراتژيك



چگونه پروژه «مبارزه مدني» به «ترورهاي سياه» تبديل شد؟- بخش اول

روش شناسي ترورهاي آكادميك
پيام فضلي نژاد
«ترورهاي آكادميك» به عنوان بخشي از برنامه كلان «ترورهاي سياه» اغلب با شكست «كودتاهاي انتخاباتي» و به مثابه عمليات مشترك آژانس اطلاعات مركزي آمريكا (CIA)، اينتليجنس سرويس انگلستان (MI6) و سازمان جاسوسي «موساد» براي استمرار پروژه «بي ثبات سازي سياسي» در كشورهاي هدف انجام مي شود. بر پايه سند اجرايي 2/10 «شوراي امنيت ملي آمريكا»، اين ترورها از كانال همان «واسطه هاي خصوصي» پيش مي روند كه به نام «سازمان هاي غيردولتي جامعه مدني» (مانند بنيادهاي سوروس و هيفوس) در تحقق «جنگ نرم» ايفاي نقش كردند. تجربه تاريخي نيز نشان مي دهد كه «روشنفكران سكولار» (شهروندان مورد اعتماد آمريكا) نيز در تحقق «ترورهاي آكادميك» مشاركت داشته اند.
با زوال «كودتاي سبز» در ايران، مثلثCIA، موساد و MI6 پروژه «ترورهاي سياه» را با قتل «ندا آقاسلطان» و ترور «علي موسوي» كليد زدند. اين شكل از ترورها كه «ترورهاي برانگيزاننده» نام دارند، براساس «مدل كلاسيك كودتاي مخملي در نيكاراگوئه» براي ايجاد جنگ رواني، هيجان كاذب و بسيج عمومي انجام مي شوند. در همين اثناء، پروژه «ترورهاي سفيد» را نيز مانند كودتاي مخملي چكسلواكي پيگيري كردند و رسانه هاي خارجي از كشته شدن افرادي مانند «سعيده-پ» خبر دادند كه چند روز بعد دروغ بودن آن ها فاش گشت. هيچ كدام از اين ترورها نتوانست مسير شكست «كودتاي سبز» را تغيير دهد. از اين رو، فاز جديد ترورهاي سياه با وقوع يك ترور آكادميك پيش رفت و صبح روز 23 تيرماه 1388، دكتر «مسعود علي محمدي» (استاد سرشناس فيزيك دانشگاه تهران) در برابر منزلش شهيد شد. اين ترور، گوياي شكست پروژه «كودتاي مخملي» و البته نشانه اي از ورود مثلث جاسوسي غرب به فاز جديدي از استراتژي درازمدت خود در مقابله با نظام جمهوري اسلامي است. چرا چنين قضاوت مي كنيم؟
دستورالعملCIA براي ترورهاي سياه
درنظريه هاي جاسوسي ليبرال، «ترورهاي آكادميك» را بخشي از پروژه «بي ثبات سازي سياسي» مي دانند و اغلب پس از شكست «كودتاهاي انتخاباتي» ايالات متحده، براي استمرار آن كليد مي خورد. اين ترورها بخشي از يك برنامه كلان خرابكاري هاي مرگبار به نام «ترورهاي سياه» است كه مه .1948م در دستورالعمل فوق سري «جنگ هاي سياسي» توسط «جرج كنان» (از پايه گذاران سازمانCIA و معمار جنگ سرد) تبيين گشت. اين دستورالعمل بر اساس فرمان رئيس جمهور آمريكا در ژوئن 1948، با عنوان سند اجرايي شماره 2/10 «شوراي امنيت ملي آمريكا» در حكم قانون «عمليات بي ثبات سازي سياسي» شناخته شد و پس از 6 دهه، تنها بخش هايي از آن با لغو طبقه بندي امنيتي در سال 2007 توسط موسسه تحقيقات امنيتي پنتاگون (Rand) انتشار يافت.
براساس دستورالعمل «جنگ هاي سياسي» براي فروپاشي يك رژيم در كنار شبكه سازي از «فعالان جامعه مدني» (شهروندان مورد اعتماد آمريكا)، تأسيس «كميته هاي آزاديبخش» و «گروه هاي زيرزميني» نيز براي فعاليت در «وضعيت بحران» ضرورت دارد. وظيفه اين كميته ها انجام عمليات شبه نظامي، ترور مخالفان دموكراتيزاسيون و شخصيت هاي ضدآمريكايي (رهبران سياسي، شخصيت هاي مذهبي، دانشمندان، نخبگان، هنرمندان، آموزگاران و...) به منظور تضعيف قدرت كشور هدف است و هنگامي آغاز مي شود كه كارگزاران «كودتاي مخملي» در اجراي مأموريت خود با بحران روبرو هستند. بر پايه متن صريح سند اجرايي شماره
2/10 «شوراي امنيت ملي آمريكا»، ترورهاي سياه و جنگ هاي شبه چريكي بايد از كانال «واسطه هاي خصوصي» جامعه مدني پيش بروند. اين واسطه ها، همان موسسات و بنگاه هاي خصوصي آمريكايي هستند كه با شعار «جنگ مقدس براي آزادي» از شبكه نيروهاي دموكراسي خواه حمايت مادي و معنوي مي كنند و در عين حال، وظيفه «پشتيباني تسليحاتي» شبه نظاميان را نيز برعهده مي گيرند. «واسطه هاي خصوصي» مانند «بنياد جامعه باز» (متعلق به جرج سوروس)، موسسه هلندي «هيفوس» و «بنياد اعانه ملي براي دموكراسي» (NED) به نمايندگي از «معاونت هماهنگي عمليات هايCIA» هزينه «ترورهاي سياه» و «جنگ هاي شبه چريكي» را به سازمان هاي روشنفكري، اتحاديه هاي كارگري، انجمن هاي دانشجويي و ... مي پردازند. دستورالعمل «جرج كنان» نشان مي دهد كه ترور، خرابكاري امنيتي و مداخله نظامي در فرآيند «جنگ نرم» نه تنها مشروع، بلكه واجب است. نسخه تكميلي و روزآمد شده اين دستورالعمل، توسط «جين شارپ» و «رابرت هلوي» سال 2004 توسط «انستيتو صلح آمريكا» در كتاب «جنگ استراتژيك نرم» ارائه گشت و در «نقشه عملياتي» آن، پس از شرح تاكتيك هاي «تخريب اموال اشخاص»، «تصرف اماكن عمومي»، «اشغال اموال مردم» و...، از ميان برداشتن مخالفان انقلاب هاي مخملي نيز مجاز فرض شده است.
ترور در مدل كلاسيك كودتاي مخملي
تاريخ جاسوسي 60 سال گذشته، نمونه هاي شگفت انگيزي از «ترورهاي سياه» مشترك آژانس اطلاعات مركزي آمريكا(CIA)، اينتليجنس سرويس انگلستان(MI6) و سازمان جاسوسي موساد را پيش روي ما مي گذارد. «جان استاك ول»، از رهبران سابق نيروي ضربتيCIA، سال 1991با شرح «مدل كلاسيك كودتاي مخملي» در كشور نيكاراگوئه، به نحوه ايجاد «جوخه هاي مرگ در دل جامعه مدني» مي پردازد و نشان مي دهد كه چگونه نيروهاي دموكراسي خواه به تروريست هاي خونخوار بدل مي گردند. از سال 1981، سازمان سيا با سرمايه گذاري روي نيروهاي موسوم به «كنتراها» آنان را به عنوان «فعالان دموكراسي سازي» تقويت كرد تا زمينه هاي پيروزي كانديداي ليبرال ها را در انتخابات رياست جمهوري آتي فراهم آورد. با اين حال، «دانيل اورتگا» به عنوان رهبر جنبش ضدآمريكايي ساندينيست ها با تفاوت رأي بسياري در انتخابات سال 1984 پيروز شد. استاك ول به عنوان رئيس وقت نيروي ضربتيCIA مي گويد كه با شكست كودتاي انتخاباتي، ايالات متحده اين بار هم زير پوشش «برنامه دموكراتيزاسيون نيكاراگوئه» ابتدا پروژه «بي اعتبارسازي انتخابات» را پيش برد، اما مشروعيت زدايي از رژيم نافرجام ماند. سپس سازمان سيا به سراغ دستورالعمل «جنگ هاي سياسي» رفت. همزمان با وضع تحريم هاي شديد اقتصادي عليه آن كشور، «كنتراها» از «فعالان جامعه مدني» به نيروهاي شبه نظامي اي بدل شدند كه براساس تاكتيك هاي «دفترچه ترورCIA» با راه انداختن تظاهرات و آشوب هاي خياباني به انهدام ادارات دولتي، كارخانه ها و موسسات خصوصي پرداختند و كاميون ها و وسائل نقليه خصوصي را منفجر مي كردند. براساس آمار رسمي در دهه 1980 براي شكستن كمر جنبش ضد آمريكايي نيكاراگوئه، 45 هزار نفر از شخصيت ها و هواداران آن توسط شبه نظاميان «كنترا» ترور شدند و يك ميليارد دلار خرج اين پروژه بي ثبات سازي شد. در همان هنگام رئيس جمهور آمريكا با افتخار مي گفت كه «من يك فرد كونترا هستم» و از جنس همان هايي كه مي خواهند «نيكاراگوئه به دموكراسي باز گردد!»
«دانيل گنسر»، استاد تاريخ معاصر دانشگاه سوئيس در كتاب «ارتش هاي سري ناتو» از ترورهاي آكادميك در اروپاي غربي پرده برمي دارد. در دهه 1940 وقتي عليرغم همه كمك هاي بلوك غرب به ليبرال ها، چپ گرايان اروپايي در كشورهاي فرانسه، ايتاليا و... انتخاب هاي پارلماني را بردند، آمريكا براي كاهش رأي آنان در دوره هاي بعدي انتخابات، پروژه اي با اسم رمز «گلاديو» را طراحي كرد. او مي نويسد سلسله بمب گذاري هاي گسترده اي توسط «ناتو» طراحي و اجرا شد كه اغلب چهره هاي آكادميك و ايدئولوژيك چپ را هدف مي گرفت، اما به دروغ گردن خود چپ گرايان مي افتاد تا براي ادوار بعدي انتخابات ازاقبال عمومي چپ گرايان بكاهند. بر مبناي نظريه استاك ول و گنسر، پروژه ترورهاي آكادميك براي استمرار كودتاي مخملي 3 هدف عمده را دنبال مي كند:
1) سرويس هاي جاسوسي غرب و سازمان نظامي ناتو، براساس دستورالعمل «جنگ سياسي» جرج كنان در سال 1948، و از طريق «واسطه هاي خصوصي» و «شبكه هاي جامعه مدني» با بمب گذاري هاي منجر به ترور، ابتدا عده اي از شخصيت هاي ضد آمريكايي را حذف مي كند. 2) سپس از رهگذر جنگ تبليغاتي- رواني، گناه ترورها را به گردن دولت هاي مخالف خود مي اندازد تا به تدريج آنان را نزد شهروندانشان بي اعتبار سازد. 3) در آخر، اين خرابكاري هاي مرگبار را زمينه استمرار پروژه كودتاي مخملي در ادوار آينده فرض مي كند.

 



در دادگاه متهمان فاش شد ارتباط محفلي آشوبگران عاشورا با اسرائيل

سرويس سياسي-
در جريان برگزاري نخستين جلسه محاكمه متهمان آشوب هاي روز عاشورا تصريح شد كه آشوبگران اين روز ارتباط محفلي با اسرائيل داشته و رژيم صهيونيستي به هدايت آنها پرداخته است.
به گزارش خبرنگار كيهان، اولين جلسه دادگاه آشوبگران روز عاشورا ديروز به رياست قاضي صلواتي در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي برگزار شد. در اين جلسه دادگاه كه پنج نفر از متهمان حضور داشتند فرصت رسيدگي به اتهامات دو تن از آنان فراهم شد.
مقدمه كيفرخواست
البته پيش از دفاعيات متهمان مذكور، نماينده مدعي العموم به قرائت مقدمه كيفرخواست هاي صادره عليه آنان پرداخت و گفت: طي 30سال عمر با بركت جمهوري اسلامي، دشمنان قسم خورده كه از اقدامات براندازانه خود از طريق سخت افزاري (اقدامات تروريستي، جنگ هاي مسلحانه خياباني، جنگ تحميلي و...) همچنين تحريم هاي گسترده اقتصادي، سياسي و مالي طرفي نبسته بودند، به زعم خود فرصت انتخابات دهم رياست جمهوري را مجالي براي بكارگيري اهداف شوم خود، عليه ملت ايران در قالب تئوري ها و چارچوب هاي جنگ نرم يافتند و در اين راه تلاش كردند با بكارگيري تمامي امكانات خود از جمله بسيج رسانه ها و شبكه هاي ماهواره اي ضمن ايجاد ترديد و نااميدي به آينده كشور، تئوري جنگ نرم را كليد بزنند.
يكي از موسسات پژوهشي وابسته به دستگاه هاي اطلاعاتي آمريكا (موسسه بروكينگز) چند ماه قبل از انتخابات دهم رياست جمهوري گزارشي با عنوان «راهكارهاي آمريكا در قبال انتخابات دهم رياست جمهوري» در اختيار دستگاه هاي اطلاعاتي امنيتي اين كشور قرار مي دهد.
براندازي نرم بهترين راهكار آمريكا
در ادامه مقدمه كيفرخواست آمده است: در گزارش موسسه آمريكايي ضمن اعلام «براندازي نرم» به عنوان مناسب ترين راه و بهترين راهكار پيش روي آمريكا براي تغيير نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران عنوان مي كند كه اين مسير كمترين هزينه ها را به دنبال دارد. اين گزارش هدف اصلي اين گزينه را براندازي حكومت ايران و ايجاد حكومتي كه بيشترين همراهي را با منافع آمريكا داشته باشد، عنوان كرده است.
در اين گزارش مهم ترين مشكلات پيش روي آمريكا در راستاي براندازي نرم عبارتند از: جمهوري اسلامي ايران به علت پشتوانه هاي خوب مردمي، همه بحرانها از جمله جنگ، انزواي بين المللي، بي ثباتي، حملات تروريستي و نظاير آن را سپري كرده است، با اين حال حكومت ايران بسيار مستحكم است.
حمايت آمريكا از جريانات برانداز داخلي، موجبات نفرت بيشتر مردم ايران از آمريكا را فراهم مي سازد.
نظام جمهوري اسلامي به لحاظ مباني ديني و مشروعيت مردمي قادر است كه در مقابل اقدامات براندازانه داخلي و خارجي به خوبي از خود محافظت كند.
ذوق زدگي رژيم صهيونيستي
از آشوب هاي عاشورا
بهره برداري از حوادث و آشوب هاي به وجود آمده پس از انتخابات رياست جمهوري تا روز عاشورا و برنامه ريزي جهت براه انداختن آشوب هاي اين روز، از جمله اقداماتي بوده كه در دستور كار دشمنان انقلاب قرار داشته است كه در اين راستا جريانات سكولار، گروهك هاي ضدانقلاب، سلطنت طلب ها، منافقين و فرقه ضاله بهائيت و... در روز عاشورا از نكات قابل توجهي است كه اقدامات و اهداف گروهك هاي ضدانقلابي و غيرقانوني مخالف براي ضربه زدن به نظام را نشان مي دهد.
از سوي ديگر پس از حادثه روز عاشورا، نخست وزير رژيم اشغالگر قدس ضمن تحسين اقدام اغتشاشگران بر لزوم بكارگيري بيشتر آمريكا از فضاي مجازي اينترنت در راستاي براندازي جمهوري اسلامي ايران سخن گفته و به اين ترتيب نقش بيگانگان را به وضوح برملا كرد.
در اين راستا دشمنان قسم خورده انقلاب كه قبل و پس از انتخابات تمامي امكانات و توانايي هاي خود را در راستاي تزلزل در ستون نظام اسلامي (اصل ولايت فقيه) بسيج كرده بودند، به زعم خود تلاش كردند با آوردن همه توان تشكيلاتي خود در روز عاشورا، ضربه اساسي را بر نظام وارد سازند كه با حضور به موقع ملت بزرگوار ايران، اين توطئه خنثي گرديد.
نگاهي به واكنش هاي بيگانگان پس از عاشورا نشان مي دهد كه دشمنان انقلاب اسلامي درصدد بودند از طريق:
تشديد مخالفت ها و القاي سقوط نظام پس از عاشورا.
تشديد اقدامات ساختارشكنانه عليه نظام اسلامي.
حمايت از ساختارشكني در روز عاشورا توسط وزارت امور خارجه كشورهاي اروپايي آمريكا، سازمان عفو بين المللي و...
تحريك مردم به آشوب ها و حضور در درگيريها.
القاي ناتواني دولت در برخورد با اقدامات براندازانه اغتشاشگران به اهداف خود برسند كه به فضل الهي ناكام ماندند.
حضور منافقين، سلطنت طلب ها و ساير گروهك ها به صورت سازمان يافته در اغتشاشات روز عاشورا زمينه تعرض به مقدسات اسلامي را فراهم ساخت.
ارتباط محفلي آشوبگران با اسرائيل
در اين رابطه تعداد قابل توجهي از گروه هاي منحرف كه ارتباطات محفلي از طريق سيستم مجازي با يكديگر داشته اند، به همراه عناصر فرقه ضاله بهائيت كه براي فتنه انگيزي در روز عاشورا مستقيماً به سران فرقه در اسرائيل وصل و توسط آنها هدايت مي شدند در دستجات 3 الي 4 نفره در قبل از فتنه روز عاشورا در مكان هايي مستقر و پلاكاردها و بنرهاي اهانت آميز عليه نظام و مقدسات را تهيه و به خيال باطل خود اعلام نموده بودند كه بايد در روز عاشورا كار نظام اسلامي يكسره شود.
از همين رو در حالي كه ملت شهيدپرور ايران در روز عاشورا در تكيه ها و مساجد مشغول عزاداري بودند، گروه ها و شبكه هاي مرتبط منافقين، سلطنت طلب ها، فرقه ضاله بهائيت و گروهك هاي غيرقانوني، با هلهله و سوت و كف، ضمن اهانت به مقدسات، ضرب و شتم، هتك حرمت و توهين به عزاداران حسيني(ع) و مامورين انتظامي، مرتكب جرائم مهمي مانند محاربه و اجتماع و تباني عليه امنيت كشور شدند و حتي از انجام جرايم بر ضد عفت و اخلاق عمومي و احتراق، تخريب و اتلاف اموال عمومي و خصوصي به قصد مقابله با نظام اسلامي دريغ ننمودند.
آموزش آشوبگران در كشورهاي اروپايي
در اين رابطه منافقين دستگير شده كه از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي در به شهادت رساندن فرزندان مؤمن و انقلابي ايران اسلامي علي الخصوص در طول هشت سال جنگ تحميلي نقش مؤثري ايفا كردند، اعتراف كرده اند كه براي ايجاد ناامني، آشوب و اغتشاش، تجمعات و تظاهرات غيرقانوني، خاصه به بهانه انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري و حوادث بعد از آن، به كرات در مقر اين گروهك ملحد و محارب در عراق و ساير كشورهاي اروپايي آموزش ترور و آشوب ديده اند و در اقارير تكميلي خود اعتراف نموده اند كه در همان ايام انتخابات ضمن جاسوسي و جمع آوري اطلاعات، حضور فعالي در تمامي تجمعات غير قانوني و ضد انقلابي در بعد از انتخابات داشته و به صورت سازماندهي شده مأموريت هايي از قبيل بمب گذاري، ترور و انتساب آن به نظام، نصب تراكتهاي تبليغاتي، شعارنويسي، تخريب و به آتش كشيدن اموال اشخاص حقيقي و حقوقي به منظور ايجاد نارضايتي در بين مردم و كسبه را بر عهده گرفته و فيلم صحنه هاي درگيري، آشوب و اغتشاشاتي را كه خود به وجود آورده بودند در اختيار عناصر و سرپل هاي نفاق در خارج از كشور و عوامل اطلاعاتي دشمن و شبكه هاي معاند خارجي قرار داده اند.
در پايان كيفرخواست مذكور تأكيد شده كه با استناد به تحقيقات و بررسي هاي بعمل آمده، گزارش مأمورين، اقارير متهمان و محتويات پرونده و ارتكاب اعمال مجرمانه متهمان در روز عاشورا، از رياست محترم دادگاه تقاضاي اشد مجازات درباره آنان مي شود.
متهم رديف اول: فيلم آشوب ها را
به منافقين مي دادم
در ادامه جلسه دادگاه و پس از قرائت كيفرخواست متهم رديف اول، اين متهم براي دفاع از خود ضمن معرفي كامل خويش اظهار داشت: من سال 87 براي ديدار با برادرم در قرارگاه منافقين به صورت غيرقانوني از كشور خارج شدم تا در آنجا با برادرم ديدار كنم. وي كه خود را فردي معتاد به استعمال تزريقات معرفي مي كرد، افزود: خانمي به تلفن همراهم زنگ زد و از من خواست كه براي ديدن برادرم به اردوگاه اشرف بروم.
به گزارش فارس اين متهم با بيان اينكه برادرش 7 الي 8 سال است در قرارگاه منافقين زندگي مي كند تصريح كرد: من هيچ چيزي را بلد نبودم و حتي از دانستن كوچكترين مسائل عاجز بودم به همين دليل بنابه درخواست اين خانم، به مريوان رفتم يك نفر كه عكس من را به همراه داشت مرا به صورت قاچاق از كشور خارج كرد. وي با اشاره به اين كه دو عموي او به دليل ارتباط با گروهك تروريستي رجوي اعدام شده اند گفت: هيچ گاه امكان مالي براي من كه به بيرون از كشور بروم وجود نداشت.
وي در ادامه گفت: به هنگام بازگشت از اردوگاه اشرف در كردستان عراق بازداشت شدم.
متهم رديف اول در پاسخ به اين سؤال قاضي كه آيا شما اطلاعاتي به منافقين داده ايد گفت: آنها از من سؤال مي كردند اما من نمي توانستم پاسخ آنها را بدهم چرا كه شرايط را نمي دانستم به همين دليل آنها يك آدرس ايميل دادند البته به هنگام بازگشت در كردستان بازداشت شدم و به مدت يك سال و نيم در زندان ماندم. وي همچنين گفت: بعد از آزاديم روزي خانمي زنگ زد و من به وي گفتم كه آزاد شدم.
متهم رديف اول ادعا كرد كه در روز 13 آبان و 16 آذر در اغتشاشات حضور نداشته است و در پاسخ به اين سؤال كه شما در اعترافات خود حضور در اغتشاشات 13 آبان و 16 آذر را رد نكرده بوديد گفت: در روز قدس در كنار مسجدالجواد ايستاده و كنجكاوانه به آشوب ها نگاه مي كردم البته دو فيلم تهيه كردم و براي منافقين فرستادم از قتل ندا آقا سلطان نيز فيلمي تهيه و در اختيار منافقين گذاشتم.
در ادامه قاضي صلواتي از متهم رديف اول درباره متن كيفرخواست او توضيح خواست كه اين متهم گفت: بعد از آزاديم از زندان به تهران آمدم در تهران همواره هراس داشتم كه دستگير شوم به همين دليل براي مسافرت به همراه 50 نفر به بابلسر رفتيم؛ در بابلسر با مراجعه به يك كافي نت ايميل خود را بررسي كردم كه منافقين طي ايميلي از من خواسته بودند به شعارنويسي روي ديوارها بپردازم كه من هم اين كار را كردم.
متهم رديف دوم: هر كاري منافقين خواستند انجام دادم
متهم رديف دوم نيز ضمن اعتراف به ارتباط با منافقين اظهار داشت: تا مردادماه تنها با سرپل منافقين ارتباط ايميلي داشتم و در اين ارتباطات سرپل منافقين از من مي خواست كه دوستانم را هم با وي آشنا كنم.
اين متهم با اشاره به حضور خود در تجمعات غيرقانوني گروه به اصطلاح مادران عزادار تأكيد كرد: در تجمعات اين گروه شركت مي كردم و عكس شهداي به اصطلاح سبز را در اختيار آنها گذاشته و زماني كه آنها عكس ها را در دست مي گرفتند از آنها فيلم برداري مي كردم. البته فراموش كردم كه آيا اين فيلم ها و عكس ها را به منافقين داده ام يا نه!
وي در ادامه خاطرنشان كرد: از شب قبل از عاشورا به همراه متهم رديف اول اين پرونده در منزل يكي از فاميل ها كه با منافقين در ارتباط بود خوابيديم، البته در سفري كه خانوادگي به بابلسر داشتيم از شعارنويسي ها نيز فيلمبرداري كرديم.
اين متهم تصريح كرد: سرپل منافقين به من مي گفت كه بايد اسم مستعار داشته باشي كه من هم قبول مي كردم، از من مي خواست كه اقداماتي را انجام دهم كه بنده هم انجام مي دادم لذا اصلا نمي دانستم كه آنها چه مي خواهند بكنند!
قاضي: گروهك منافقين محاربند
بنابراين گزارش، قاضي صلواتي در بخشي از جلسه محاكمه آشوبگران در پاسخ به اظهارنظر وكيل متهم رديف اول كه مركزيت منافقين در عراق را از بين رفته دانسته بود، گفت: گروهك منافقين همچنان مشمول ماده 186 در قانون مجازات اسلامي هستند.
گفتني است در بند 186 قانون مجازات اسلامي آمده كه هر گروه يا جمعيت متشكل كه در برابر حكومت اسلامي قيام مسلحانه كند مادام كه مركزيت آنها باقي است تمام اعضاء و هواداران آن، كه موضع آن گروه يا جمعيت يا سازمان را مي دانند و به نحوي در پيشبرد اهداف آن فعاليت و تلاش مؤثر دارند محاربند اگرچه در شاخه نظامي شركت نداشته باشند.

 



وزير كشور: تعداد نمايندگان مجلس 310 نفر مي شود

وزير كشور گفت: با لايحه اي كه وزارت كشور به دولت تقديم مي كند و پس از تصويب به مجلس خواهد رفت، تعداد نمايندگان مجلس 310 نفر مي شود.
مصطفي محمدنجار به مطالعات گسترده معاونت سياسي وزارت كشور در حوزه تقسيمات كشوري اشاره كرد و افزود: اين لايحه با توجه به ويژگي هاي انساني، جغرافيايي و سياسي و بر مبناي عدالت و پيشنهاد استانداري ها مورد بررسي قرار مي گيرد.
وزير كشور گفت: با لايحه اي كه وزارت كشور به دولت تقديم مي كند و پس از تصويب به مجلس خواهد رفت، 20 نماينده به سقف نمايندگان مجلس شوراي اسلامي اضافه مي شود و تعداد نمايندگان به 310 نفر خواهد رسيد.
محمدنجار در حاشيه جلسه ديروز هيئت دولت افزود: در حال حاضر 290 نماينده مجلس داريم كه براساس اصل 64 قانون اساسي از سال 68 هر 10 سال يكبار 20 نماينده اضافه مي شود. وزير كشور اضافه كرد: اين موضوع در مطالبات مردم و پيگيري حقوق آنان نقش مهمي دارد.
وي درباره زمان ارائه اين لايحه به دولت گفت: كار مطالعاتي اين لايحه آغاز شده است و پس از نهايي شدن و تكميل مطالعات به دولت ارائه مي شود. محمدنجار گفت: فكر مي كنم تا پايان امسال اين لايحه به دولت ارائه شود.

 



گزارش خبري كيهان موساد چگونه دكتر علي محمدي را ترور كرد

سرويس سياسي -
طي هفته گذشته اغلب منابع غربي و صهيونيستي طي گزارش هاي متعدد و مختلفي نسبت به دست داشتن رژيم صهيونيستي در ترور دكتر مسعود علي محمدي دانشمند برجسته ايراني اعتراف كرده اند.
پايگاه صهيونيستي دبكا به تحليل روزنامه مصري الاهرام درباره ترور علي محمدي اشاره كرد و نوشت، رسانه هاي مصري به ندرت از اسرائيل و اسرائيلي ها به خوبي ياد مي كنند اما «الاهرام» با بكارگيري عبارات حماسي درباره «ماير داگان» رئيس سرويس جاسوسي اسرائيل از وي به عنوان قهرماني ياد كرد كه به تنهايي توانست حركت ايران به سوي سلاح هاي هسته اي را سال ها به تعويق اندازد.
«دبكا» با اشاره به تحليل اين روزنامه مصري و تاكيد بر اينكه «داگان» توانسته است قابليت هاي نظامي سوريه را كاهش بدهد، داگان را از عوامل پشت پرده ترور دكتر علي محمدي دانست و تاكيد كرد اين ترور نشان مي دهد كه اسرائيل و سازمان جاسوسي موساد هنوز قادرند از تحقق آرزوهاي هسته اي ايران جلوگيري كنند.
همچنين روزنامه الاهرام با بيان اين ادعا كه داگان به واسطه ضربه هاي شديدي كه با عمليات هاي پنهان خود به ايران وارد كرد لقب ابرمرد سرزمين يهودي را به خود اختصاص داده است تصريح كرد، داگان موجب برانگيختن ناآرامي ها در تهران طي 6 ماه گذشته بوده است.
در همين ارتباط، شبكه فرانس 24 فرانسه ترور دكتر علي محمدي را كار يك تيم فني و حرفه اي خواند و از دخالت رژيم صهيونيستي در اين ترور پرده برداشت.
«فرانسوا ژره» مدير موسسه تحليل هاي راهبردي فرانسه و نويسنده كتاب «ايران در وضع بحران» در گفت وگو با اين شبكه درباره ترور علي محمدي اظهار داشت: اين ترور كار افراد غيرحرفه اي نبوده است، اين كاري جدي بوده كه توسط آدم هاي حرفه اي صورت گرفته است.
وي تصريح كرد، به نظر مي رسد از لحاظ فني اسرائيل يا ديگر كشورها و حتي برخي سازمان ها اين ترور را انجام داده باشند.
از سوي ديگر؛ روزنامه الجريده كويت، طي مقاله اي تاكيد كرد كه دستگاه اطلاعاتي رژيم صهيونيستي با ترور مسعود علي محمدي فيزيك دان ايراني، اشتباه راهبردي و احمقانه اي را مرتكب شد.
اين روزنامه افزود: خيلي طول نخواهد كشيد كه عمق اين اقدام احمقانه رژيم صهيونيستي مشخص شود.
الجريده تصريح كرد: اسرائيل پس از شكست در ايجاد اختلاف ميان ايراني ها از طريق تبليغات منفي درباره انتخابات اخير ايران، آزادي بيان و حقوق بشر ، به ترور دانشمند هسته اي اين كشور اقدام كرد در حالي كه اين ترور باعث وحدت بيشتر ايراني ها شد.
اين روزنامه كويتي تاكيد كرد: ترور استاد علي محمدي نشان داد همه دخالت هاي زشت غربي ها و صهيونيست ها در هفت ماه اخير در امورداخلي ايران يا براي اعمال فشار به اين كشور براي خودداري از حمايت از مقاومت لبنان و فلسطين بوده يا آنها وادار كردن تهران به صرفنظر كردن از حقوق هسته اي را دنبال كرده اند.
الجريده با تاكيد بر اينكه موساد پيش از اين نيز دست به اقدامات مشابهي زده و شماري از دانشمندان عراق و قبل از آن برخي دانشمندان مصري را ترور كرده بود نوشت: اما صهيونيست ها و حاميان غربي شان بايد بدانند كه شهادت استاد علي محمدي باعث رويش صدها دانشمند هسته اي ديگر در ايران خواهد شد.
شبكه تلويزيوني الجزيره انگليسي نيز در حالي كه سعي داشت ترور علي محمدي را ناشي از كشمكش هاي سياسي در داخل ايران تحليل كند اما در عين حال اعتراف كرد كه اين مسئله كه نهادهاي اطلاعاتي غربي يا اسرائيلي علي محمدي را هدف قرار داده باشند منتفي نيست.
در همين راستا، مئير جاودانفر تحليلگر صهيونيستي در گفت وگو با پايگاه اينترنتي بخش فارسي وزارت خارجه اسرائيل صريحاً تأكيد كرد: بسيار بعيد است كه رژيم ايران علي محمدي را كشته باشد اين بعيدترين احتمال است، اين كار بقيه را از پيوستن به برنامه هسته اي ايران مي ترساند. اگر آنها مي خواستند از دست او خلاص شوند مي توانستند او را در خيابان بربايند و بعد هيچ گاه معلوم نشود كه چه بر سر او آمده است.
روزنامه گاردين چاپ انگليس هم ترور استاد علي محمدي را كار دشمنان برنامه هسته اي ايران دانست. گاردين نوشت: در سه سال گذشته يك دانشمند هسته اي ديگر نيز در شرايطي مرموز جان باخته و يك نفر ديگر هم هنگام ديدار از عربستان سعودي در ژوئن گذشته بي آنكه ردي از خود باقي بگذارد ناپديد شده است. در همين دوره يك معاون سابق وزير دفاع و عضو سپاه پاسداران نيز هنگام ديدار از استانبول تركيه ناپديد شد.
البته از سوي ديگر، پايگاه اينترنتي فرانسوي زبان «اگورا اينفو» در مقاله اي نوشت، ترور استاد علي محمدي شايد آغاز پاسخ آمريكا به ادامه فعاليت هسته اي ايران باشد.
شناسايي علي محمدي
در پروژه سزامي
روزنامه صهيونيستي معاريو طي گزارشي از چگونگي شناسايي علي محمدي توسط اسرائيل پرده برداشت و نوشت وي در طرح شتاب دهنده نوري سزامي در اردن با دانشمندان منطقه و از جمله دانشمندان اسرائيلي همكار بوده است.
به گزارش پايگاه اينترنتي وزارت امور خارجه اسرائيل اين روزنامه صهيونيستي تصريح كرد كه دانشمندان اسرائيلي در طرح «سزامي» با علي محمدي ديدار و گفت وگو كرده اند.
گفتني است روزنامه معاريو همچنين عكسي را كه در آن دكتر علي محمدي و «موشه پاز» در كنار هم هنگام برگزاري يك كنفرانس علمي در اردن ديده مي شوند به چاپ رساند.
مجموعه اين تحليل ها نشان دهنده آن است كه رد پاي اسرائيل در ترور دكتر علي محمدي با هدف ناامن سازي فضاي كار دانشمندان ايراني و همچنين دميدن در آتش ناآرامي ها در ايران چنان واضح است كه حتي تحليلگران غربي هم به رغم همه تلاشي كه مي كنند، قادر به انكار آن نيستند.
ترور علي محمدي
نشانه ضعف دشمن است
همچنين رئيس جمهور در نشست عصر يكشنبه جلسه هيئت دولت ترور دكتر مسعود علي محمدي را نشانه ضعف دشمن دانست. محمود احمدي نژاد با اشاره به حادثه ترور دانشمند هسته اي كشورمان گفت: اين اتفاق نشانه ضعف، استيصال و بيچارگي دشمن است كه در مقابل پيشرفت ايران اسلامي، يك دانشمند بي دفاع را به شهادت مي رساند.
وي با تسليت شهادت، شهيد علي محمدي به خانواده داغدار اين شهيد و اساتيد و دانشجويان تصريح كرد: اين شهادت ها ملت ما را استوارتر و بيدارتر مي كند. بي ترديد نشانه اصالت راه و درستي مسير چيزي جز شهادت و مظلوميت نيست.
وزير كشور نيز تأكيد كرد كه انتقام علي محمدي را از عوامل صهيونيستي مي گيريم.
مصطفي محمد نجار در حاشيه جشنواره كودك و هواي پاك در پاسخ به سأالي در خصوص ترور علي محمدي گفت: عوامل امنيتي اين موضوع را بررسي مي كنند و سرنخ هاي خوبي نيز به دست آورده اند و در حال حاضر زواياي پنهان اين موضوع را از لحاظ امنيتي، اطلاعاتي مورد بررسي قرار داده ايم.
نجار كشور را داراي ضريب امنيتي بالا عنوان كرد و گفت: ما از اين موضوعات نگراني نداريم البته اين اقدام كور دشمن توسط عوامل صهيونيست، موساد و سيا، انجام شده است. اين نشانه ضعف دشمن است كه مي خواهد از پيشرفت علمي اين كشور جلوگيري كند.
وي گفت: البته قطعاً انتقام اين برادر عزيز را از عوامل صهيونيستي مي گيريم و به راحتي نمي گذاريم از چنگال عدالت جمهوري اسلامي رها شوند.
وزير كشور در خاتمه گفت كه تدابير امنيتي ويژه اي را براي اينگونه عزيزان تدارك ديده ايم و جاي نگراني نيست.

 



فرزند شهيد دستغيب: كروبي و موسوي به خاطر هواي نفس دست به اين كارها مي زنند

فرزند شهيد دستغيب تاكيد كرد: كروبي و موسوي به خاطر هواي نفس و خرده حساب هايي كه از گذشته دارند امروز دست به كارهاي ساختارشكنانه مي زنند.
سيدبهاءالدين دستغيب در گفت وگو با ايرنا تصريح كرد: كروبي وموسوي به اين نتيجه رسيده بودند كه پيروز مي شوند ولي وقتي عدم اقبال مردم را مشاهده كردند لاجرم بحث تقلب را مطرح كردند و حال آنكه هيچ گونه تقلبي در ا نتخابات صورت نگرفته بود.
وي افزود: در اين انتخابات عده اي مي خواستند با هياهو و شلوغ كاري راي را به نفع خود رقم بزنند.
دستغيب در عين حال گفت: من در انتخابات اخير به مهدي كروبي راي دادم و الان به جايي رسيده ام كه از راي دادن به ايشان پشيمان هستم چون يكي از ويژگي هاي يك روحاني داشتن روحيه گذشت است و ديگري اطاعت از رهبري است. ولي آقاي كروبي با كارهاي پس از انتخابات خود باعث تعجب همه شد.
دستغيب در ادامه با بيان اين مطلب كه مرحوم شهيد دستغيب يك وزنه اي بود كه الان كمبود آن در جامعه احساس مي شود گفت: پدرم در دفاع از ولايت فقيه حاضر به هرگونه از خودگذشتگي بود و معتقد بود كه اطاعت از ولي فقيه بر اطاعت از همه علما واجب است و هركس از امام اطاعت كند از خدا اطاعت كرده است كه اين به معني اعتقاد بالاي ايشان به ولايت فقيه بود.
وي درباره رهبر معظم انقلاب هم گفت:پدرم وقتي كه آيت الله خامنه اي در سال 1360 مي خواستند رئيس جمهور شوند در مورد ايشان مي گفت كه آيت الله خامنه اي فردي است كه هواي نفس ندارد و بنده مخلص خداست.
سيدبهاءالدين افزود: يقين دارم كه اگر امروز شهيد دستغيب بود قطعا از رهبر معظم انقلاب اطاعت مي كرد، چون اعتقاد داشت ولي فقيه بايد يك نفر كه از هر لحاظ اعلم است، باشد و علاوه بر آن شجاع هم باشند كه به شكر خدا همه اين صفات در مقام معظم رهبري وجود دارند.

 



به شهيد آبراهام لينكلن ملحق شويد ! (راپورت ايام)

يكم- اين طياره هايي كه رعيت حاشيه نشين يمن را منفجر مي نمايند متعلق به عمه ي ميليتاريست اين جانب است نه ارتش سعودي. جناب سعودالفيصل اصولاً همه چيز را رد مي نمايند؛ خداوند قوت شان داده، كسرالله امثالهم. آن عكس هاي فوطوغرافي هم كه در آن، حرب افزارهاي پلاك سعودي به غنيمت مردم درآمده، يا حقه فوطوشاپ است يا مكر نقاشي آبستره. ولايات متحده هم كه ارتشش از فرط شكست از طالبان به كارخانه توليد افسردگي مبدل شده مي خواهد يمن را نيز آباد كند. پيشنهاد مي شود در كنار هر پايگاه جنگي يك تيمارستان بنا كنند تا جوانان عمدتاً مهاجر آمريكي كه با فريب يك مشت دولار و تبليغات هوس انگيز تلفزيوني به جنگ خاورميانه آمده اند همانجا مداوا شده و اگر نشد با طناب مستحكم به «شهيد آبراهام لينكلن» ملحق گردند. خلق اين عبارت اخيره داخل گيومه هم كار همان عمه چكمه پوش من است نه رئيس جمهور سابق. ساحت ايشان بحمدالله از همه چيز مبراست (ر.ك به قبل از 9 دي و بعد از 9 دي).
دويم- عمره تعطيل شد؟ خدا را صد شكر. از پول زبان بسته من و توست كه گردن و بطن هادم الحرمين الشريفين روزي يك سانت فراخ تر شده هوس حمله به يمن مي نمايد. ان شاءالله گزاردن عمره ي واقعي در ركاب انسان واقعي.
سيم- راپورت باز هم از حجاز اين كه بشارالاسد را به ضيافت شترسواري و رقص شمشير دعوت كرده اند تا مخ ايشان را مضروب سازند ليكن غافل از اين كه ژن مرحوم حافظ الاسد در تن پسر، دويده است و ضمير ناخودآگاه بشار را وامي دارد تا در آستانه رجوع به دمشق و پاي پله طياره به سعودالفيصل بفرمايد: «انتم خودتان حمقاء؛ اذهبو با همان شركاء.»
چهارم- پيشنهاد مي شود يك عدد كنتور ديجيطالي هوشمند، نصب العين هيلاري خاتون كلينتون و وزير حرب ولايات متحده قرار دهند تا هرگاه سخني از تحريم يا محاربه به ميان كشيدند اين كنتور هوشمندتر از آنان، يك رقم بيندازد. بعد اگر گفتند غلط كرديم هم يك رقم مجزا بيندازد و سرجمع آنان را محاسبه و در خاتمه دوره صدارت، پيرينت آن را خدمت هر دوي آنان بدهد تا اگر انسان سالمي باشند اول عبرت بگيرند آنگاه سكته بزنند و اگر ناسالم باشند- كه شواهد و قرائن كافي براي اين امر موجود است- بگويند: «حالا كه چي؟»
پنجم- اعضاي آن اطاق فكر 5 نفره، چون از كفريات آغازيده و اعتقادات مردم را نشانه رفته اند لازم است يك تيم خبره بادي گارد با بازوان پيچيده و قد 5/2 متر از MI6 قرض نمايند كه تير خشم و كين مردم انقلابي- حتي قبل از صدور حكم ارتداد- به سمت اين اتاق مشعشع رها شده و عنقريب به خدمتشان مي رسد. يك تونل زيرزميني كه گنجايش 5 نفر براي نشستن و خوابيدن را داشته باشد هم تعبيه كنند كه من بعد خيلي لازم مي شود. از داخل اين تونل يك روزنه هوا هم به سطح الارض باز كنيد تا هر وقت ضرورت ايجاب نمود منفذ سطح الارضي توسط جنود غيبي مسدود شود. تيغ ژيلت و خمير مربوطه نيز همراه ببريد تا مثل صدام افلقي معدوم ريش هايتان دست و پا گير نشود. بيت:
خلق اشعار نه از جانب دادار بود
بلكه زاييده آن گاف شرربار بود
اين همه شر و ور بي در و پيكر به يقين
ريشه اش در دل دباغ لوتر وار بود
سندت كو؟ كدو رفرنس نداري حتماً
رشدي و آن كتب اش مرجع آمار بود
ششم- اين مناظرات تلفزيوني براي پيروان هر دو طرف، آرامش زا، تشفي بخش، ديازپام، اگزازپام و كلونازپام بوده حتي آشوب گران را به جاي اين كه كف خيابان بكشاند به پاي تلفزيون كشانده، بشقاب ها و آلات دريافت لهو و لعب را جمع نموده، بسياري كه چپ كرده اند را راست و راست ها را چپ مي نمايد؛ لذا به آسيدعزت الله خان ضرغامي بايد تبريك گفت كه دهان بي بي سي پرژن، وي اواي، رنگارنگ، اون پيري لب گوري كه دائم فحش مي دهد، منوشه ساچمه چي، داريوش همايون، ربع پهلوي و حتي ممد خرداديان!! را صاف نموده مجالي براي طرح نظرات مختلف و تشخيص سره از ناسره فراهم آورد. فيش حقوقي اينجانب كه در تلفزيون كار مي كنم جهه هر رقم ترفيع، خدمت رياست سازمان ارسال مي شود.
ميرزا قلي خان راپورتچي

 



استيصال استراتژيك

سيدحسين علوي
شايد بتوان يكي از اصلي ترين محورهاي عمليات رواني دشمنان داخلي و خارجي را در جريان فتنه هاي پس از انتخابات «ادعاي نقض قانون اساسي در راستاي جلوگيري از اعطاي مجوز براي برگزاري تجمعات مردمي» قلمداد كرد. ادعايي كه طي هفت ماهه اخير، بارها در حاشيه و متن روزنامه ها و سايتهاي اينترنتي منتسب به عوامل فتنه منتشر شده است. و در اين باره اشاره به نكاتي ضروري به نظر مي رسد؛
الف) تمام هياهوي اين عده به يكي از اصول قانون اساسي بازمي گردد. اصل 27 قانون اساسي كه مبين تجويز تجمعات و راهپيمايي ها است. مطابق اين اصل «تشكيل اجتماعات و راهپيمايي ها بدون حمل سلاح، به شرط آنكه مخل به مباني اسلام نباشد آزاد است.»
جرياني كه با توسل به دروغهاي شاخ دار در طول هفت ماهه اخير هوادارانش را براي آشوب راهي خيابانها كرده، اكنون با دستمايه قرار دادن اين اصل از قانون اساسي مي كوشد تا جرم جنايات خود را به گردن نظام اندازد. بهانه آنها چنين است؛ «اگر نظام مطابق قانون اساسي، اجازه تظاهرات قانوني به ما مي داد به هيچ وجه كار به فتنه هاي اين هفت ماهه نمي كشيد» اين تمام شبهه است. با اين وصف چه پاسخي به شبهه افكنان بايد داد؟ آيا به واقع نظام اسلامي حقي قانوني را از فتنه انگيزان دريغ كرده است؟
ب) با نگاهي دوباره به اصل 27 قانون اساسي اين واقعيت را مي توان آشكارا ملاحظه كرد كه اصل مذكور «شرط اساسي» برگزاري تجمعات را «عدم اخلال در مباني اسلام» عنوان كرده است. با اين توضيح بايد يكبار ديگر به ايام ملتهب هفت ماهه اخير بازگرديم تا حقيقت ماجرا روشن شود.
ج) يكي از مباني قرآني حكومت اسلامي قاعده اي است تحت عنوان «قاعده نفي سبيل». اين اصل خدشه ناپذير كه از آيه 141سوره مباركه نساء اخذ شده حكايت از مخالفت اصولي با هرگونه سيطره كفار بر مؤمنان دارد...؛ «ولن يجعل الله للكافرين علي المؤمنين سبيلا».
بر مبناي اصل قرآني فوق هرگونه تلاشي كه منتهي به استيلاي كفار بر مؤمنان گردد «مخل به مباني اسلام» است. اينك بايد از سردمداران فتنه سؤال كرد كه هدف آنها از برپايي تجمعات خياباني چه بوده است؟ كساني كه تلاش مي كردند تا با آويختن به دروغ بزرگ تقلب، نظام جمهوري اسلامي را در چشم جهانيان ديكتاتور و دروغگو معرفي كنند، در پي چه هدفي بودند؟ هدف جريان فتنه، اعتراض قانوني به نحوه شمارش آراء و برگزاري انتخابات نبوده است. كساني كه خواهان «اردوكشي هاي خياباني» بودند از يك سو به دنبال وارد كردن فشار توده اي براي به كرسي نشاندن مطالبه نامشروع و ديكتاتورمآبانه ابطال انتخابات بودند و از سوي ديگر گرگهاي كمين كرده بي بي سي و صداي آمريكا و... را فراخوانده بودند تا زمينه فشار رسانه اي جهاني را بر اين نظام مظلوم فراهم نمايند. كه در هر دو مقصود با مقاومت جانانه ملت روبرو شده و ناكام ماندند.
از اين رو بدون ذره اي ترديد بايد اذعان كرد كه چنين تجمعاتي عليه قوانين جمهوري اسلامي، مصداق بارز كمك به سيطره كفار بر مؤمنين و مطابق قاعده اسلامي «نفي سبيل»، مخل به مباني اسلام بوده است.
د) نكته ديگر در باب اخلال چنين تجمعاتي در مباني اسلام، به مقابله آشكار آنها با يكي از اركان جمهوري اسلامي بازمي گردد. در واقع اگر دو ركن اساسي اين نظام را «اسلاميت» و «جمهوريت» بدانيم، علي القاعده كساني كه تمام ادعايشان «بزرگتر بودن 13 از 24» است! را بايد نفي كنندگان ركن «جمهوريت» نظام اسلامي قلمداد نماييم. آيا نبايد آنها و مطالباتشان را در راستاي نفي جمهوريت نظام قلمداد كرد؟ آيا نفي جمهوريت به عنوان ركن نظام اسلامي، كه به فرموده امام حفظ آن از اوجب واجبات است نمي باشد و «مخل به مباني اسلام» نيست؟
ه) يكي ديگر از مباني قرآني اسلام «منع تعاون در اثم» است. بدين معني كه همكاري در اجراي معاصي صراحتا در قرآن كريم منع شده است. آنگونه كه خداوند متعال در آيه شريفه دوم از سوره مباركه مائده مي فرمايد: «ولاتعاونوا علي الاثم والعدوان»!
آيا تجمع براي اشاعه و دفاع از يك «دروغ» مصداق اتم و اكمل «اثم» و معصيت نيست؟! آيا آن عده اي كه يا از سر فريب خوردگي و يا از سر كين خواهي و عناد در اين تجمعات شركت مي كنند، مصداق «معاونين در اثم» نيستند؟ و بالاخره آيا آن وزارت كشوري كه بخواهد به عاملين و معاونين در اثم مجوز تجمع دهد خودش مبدل به معاون در اثم نشده است؟! مساله خيلي روشن است. وزارت كشور موظف بوده، بدان جهت كه تشكيل چنان تجمعي به دليل «تعاون در اثم» قطعا مخل به مباني اسلام خواهد بود، مطابق قانون اساسي از تشكيل آن جلوگيري كند.
و) مساله بعدي به تقابل صريح اين جماعت با قانون بازمي گردد. تمام ادعاي آنها مربوط به وقوع تقلب در انتخابات، دقيقا راهكار قانوني داشت. سران فتنه كه مي دانستند دستشان از ادله قانوني مبني بر اثبات وقوع تقلب كوتاه است، به رغم دوباره تمديد مهلت از جانب شوراي نگهبان براي ثبت شكايت، هرگز به سراغ اعتراض قانوني نرفتند. هرچند رفتارهاي منافقانه اين عده بي شك در صفحات تاريخ ثبت خواهد شد، اما سؤال اساسي آنجاست كه در اين ميانه رفتار نظام اسلامي با اين گروه قانون شكن چگونه بايد مي بود؟ آيا بايد با كساني كه مزورانه در فرم ثبت كانديداتوري اعلام التزام به قانون اساسي و قانون انتخابات را نمودند و نهايتا چهره حقيقي خود را با دهن كجي به اركان قانون اساسي و قانون انتخابات براي تاريخ به يادگار گذاشتند، همچون مؤمنان و ملتزمان به اسلام و نظام اسلامي برخورد مي كرد؟! آيا صدور مجوز تجمع خياباني براي جريان منحرفي كه شيمون پرز و اوباما و ميليبند و هيلاري كلينتون و نتانياهو و... در آن ايام برايشان بال بال مي زدند، مخل به مباني اسلام نيست؟ اگر اعطاي مجوز ستيز با حقيقت مخل به مباني اسلام نيست پس اخلال در مباني اسلام چيست؟!
ز) يادآوري اين نكته حياتي نيز ضروري است كه؛ سران فتنه به تنهايي در معركه پس از انتخابات به كارزار نظام نيامده بودند. آنها از سالها پيش هم پياله كساني گشته بودند كه در دشمني آنها با عمود خيمه اسلام، گوي سبقت را از يكديگر ربوده بودند. نامه موسوي به شيخ حسينعلي منتظري و درخواست رهنمود از وي براي رهبري معنوي جنبش به اصطلاح سبز(!) لكه ننگيني است كه دامان او را هرگز رها نخواهد كرد. سردسته كساني كه مي خواست قانوني(!) اغتشاش كند همدست كسي بود كه بيست سال پيش از اين امام خميني(ره) خطر او را در رديف منافقين شمرده بودند! كار به اينجا تمام نشد. او سالها با سران نهضت آزادي (جاسوسان كددار سيا برابر اسناد لانه جاسوسي) محشور و هم پياله بود. نفر دوم ستاد انتخاباتيش (زهرا رهنورد) بارها به طور رسمي و علني از سردسته دشمنان اسلام در عرصه فمينيسم (شيرين عبادي) به عنوان شريك عقيدتي خود ياد كرده بود. 127نماينده مجلس ششم كه هويت آنچناني خود را در نامه توصيه نوشيدن جام زهر به رهبري نمايان كردند، همگي از سينه چاكان وي بودند و مهم تر آنكه همين خط نفاق جديد بود كه كنترل تمامي ستادهاي انتخاباتي او را برعهده داشت. با اين وصف آيا نبايد كنترل هرگونه تجمعي كه مجوز آن به موسوي اعطا مي شد را در دستان عناصر دشمن مي ديديم؟! آيا اعطاي مجوز به موسوي به معناي اعطاي مجوز به منافقين نبود؟ و آيا همين منافقين نبودند كه وقتي از مماشات دستگاههاي قانوني مايوس شدند با استناد به بيانيه هاي صهيونيست پسند كانديداي ناكامشان به خيابان ريختند و شكستند و آتش زدند و كشتند و غارت كردند؟!! همانهايي كه وقتي به جرم محاربه بازداشت شدند، موسوي در بيانيه شماره 10 خود آنها را «برادرانش» لقب داد!
ح) راستي مگر قانون اساسي فقط در اصل 27 آن خلاصه مي شود؟ حضرات مدعيان حقوق قانوني- كه تا اينجا ثابت شد مطابق همان اصل 27 هم هيچ حقي نداشته اند- آيا يكبار قانون اساسي را تا آخر خوانده اند؟! آيا اصل 57 و 110 را نديده اند كه اركان حاكميت جمهوري اسلامي را در كف ولايت مطلقه فقيه نهاده است؟ همان كسي كه صراحتا فتنه گران را از «اردوكشي هاي خياباني» منع فرمود. آيا خبر ندارند، قانون اساسي اصل 99 هم دارد؟ آيا نمي دانند يا خود را به تجاهل زده اند كه مطابق اصل 99؛ «شوراي نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبري، رياست جمهوري، مجلس شوراي اسلامي و مراجعه به آراي عمومي و همه پرسي را برعهده دارد»؟! آيا فتنه گران درصدد نبودند تا با برپايي تجمعات مخالف صريح اصل 27، اصل 99 همين قانون را لگدمال كنند؟ و آيا تجمع عليه قانون اساسي به نفع اهداف مستكبران، «مخل به مباني اسلام» نيست؟
به هرحال سردمداران فتنه اي كه طي آن ولايت فقيه و جمهوريت و شوراي نگهبان و قانون اساسي و ساحت مقدس حضرت امام حسين(ع)... را به عنوان اركان اساسي نظام اسلامي مورد تعدي قرار داده اند، به خوبي مي دانند كه قانون نيز متقابلا آنها را از مزاياي خود منع خواهد كرد. به گمان نگارنده اين بيشتر شبيه يك لطيفه است كه تصور شود سران فتنه علت برخورد قاطع قانون اساسي با خود را درك نكرده اند. واقعيت آن است كه فتنه گران پس از خروش چند ده ميليوني ملت عاشورايي در نهم دي ماه دچار چنان استيصال استراتژيكي شده اند كه به هذيان گويي پناه آورده اند.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14