(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 5 بهمن 1388- شماره 19568
 

اهداف پنهان آمريكا در يمن
جنگ به شيعيان صعده تحميل شده تا آخرين نفس ايستاده ايم
هياهوي مبارزه با تروريسم



اهداف پنهان آمريكا در يمن

تا چند روز پيش كشور يمن براي اكثر آمريكايي ها شناخته شده نبود، اما به فاصله پس از دستگيري يك شهروند نيجريه اي كه در صدد منفجر ساختن يك هواپيماي آمريكايي برفراز شهر ديترويت بود، يمن در الويت اول برنامه هاي باراك اوباما قرارگرفت.
روزنامه القدس العربي با ارائه گزارشي تحليلي به قلم عبدالباري عطوان مي نويسد:« ژنرال ديويد پترائوس» رئيس فرماندهي مركزي آمريكا اخيرا به صنعا رفت و در ديداري با علي عبدالله صالح رئيس جمهور اين كشور، نامه باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا را به وي ابلاغ كرد و همزمان با آن زمينه براي برگزاري يك كنفرانس ضد تروريسم درباره يمن كه در اواخر ماه جاري برگزار خواهد شد، فراهم شد.
عطوان مي افزايد: اين تغييرات گسترده در موضع گيري بسياري از كشورهاي غربي و حتي كشورهاي عربي، اين سؤال مهم را مطرح مي سازد كه چرا يمن در زماني كه در سراشيبي بحران غرق مي شد و هيچ اهتمامي از سوي كشورهاي غربي و عربي نسبت به اين كشور صورت نمي گرفت، هم اكنون در رأس برنامه هاي كاري اين كشورها قرارگرفته است. جواب ساده است چون منافع استراتژيك آمريكا بار ديگر به خطر افتاده است.
در ادامه آمده است: اخيرا و در آستانه سال نو ميلادي، يك شهروند نيجريه اي به نام عمر فاروق عبدالمطلب پس از آنكه ديدارهايي با رهبران القاعده در يمن انجام داده بود، در صدد آن برآمد كه عمليات انتحاري در يك هواپيماي آمريكايي انجام دهد، اما اين عمليات ناكام ماند و همين عامل منجر به آن شد كه دولت آمريكا متوجه فاجعه و تهديدي كه با آن مواجه است شود.
اوضاع يمن و موقعيت فعلي اين كشور
عطوان در ادامه اين مطلب به تشريح اوضاع يمن پرداخته و نوشته است: يمن از چهار سال پيش وارد يك جنگ داخلي شد؛ جنگي كه به دليل شرايط موجود در اين كشور به سرعت گسترش يافت. اين كشور به دليل شرايط طبيعي و جغرافيايي پيش از اين نيز مي توانست منطقه مناسبي براي رشد القاعده و تبديل به يك پايگاه اساسي ضد منافع غربي و در رأس آن آمريكا باشد و حملات انجام شده در سال هاي 1992 و 2000 اين واقعيت را اثبات مي كند. در دسامبر 1992 يك گردان از سربازان آمريكايي كه در صدد عبور از يمن به سوي سومالي بودند و در هتلي در عدن ساكن شدند؛ از سوي القاعده هدف قرار گرفتند و در سال 2000 نيز اين حادثه بار ديگر تكرار شد و اين بار يك ناوشكن آمريكايي به نام «يواس.اس.كول» در بندر عدن هدف قرارگرفت و 17تن از سربازان آمريكايي در اين حمله جان خود را از دست دادند. همچنين القاعده يك نفتكش فرانسوي را كه از عدن به سوي كانال سوئز مي رفت هدف قرارداد.
اين نويسنده مي افزايد: شبكه القاعده پيش از اين نيز از موقعيت طبيعي و جغرافيايي يمن چشم پوشي نكرده بود و همان زمان كه در افغانستان و پاكستان فعال بود، در صدد گسترش فعاليت هاي قوي در يمن نيز بوده است و اين كشور را جايگزين مناسبي پس از افغانستان درنظر داشته است.
در ادامه اين گزارش تحليلي آمده است: اما چرا آمريكا و كشورهاي عربي با وجود اطلاع از بحران هاي داخلي يمن، در گذشته براي كمك به اين كشور دستي دراز نكردند و هم اكنون براي ارائه كمك مالي و نظامي به اين كشور از يكديگر سبقت مي جويند همه ما مي دانيم كه جنگ داخلي يمن با الحوثي ها در اين كشور تا چندي پيش نگراني اصلي آمريكا نبود و تا پيش از اين نيز واشنگتن يك سوم كمك هاي مالي كه هم اكنون به صنعا مي كند را به دولت يمن نداده بود، چرا كه جنگ با الحوثي ها در يمن در مرزهاي منطقه محصور بود و قربانيان اصلي اين جنگ نيز جز اعراب و مسلمانان نبودند. از همه ذلت بارتر آن است كه كشورهاي عربي نيز تا چندي پيش به رغم تمام درخواست ها براي ارائه كمك هاي مالي به وضع نامساعد اقتصادي يمن، هيچ اقدامي براي كمك به اين كشور انجام نداده بودند. اما هم اكنون در تغييري شگفت انگيز نه تنها كمك هاي مالي از سوي كشورهاي عربي و در رأس آنها عربستان به سوي يمن سرازير شده، بلكه اين كشورها كه تا چندي پيش موضع گيري خنثي در مقابل تحولات داخلي اين كشور اتخاذ مي كردند، هم اكنون خواستار نقش كليدي در حل بحران هاي اقتصادي و سياسي يمن هستند. اين كشورها كه تا چندي پيش ترجيح مي دادند دلارهاي خود را در كشورهاي غربي سرمايه گذاري كنند و قدمي براي سرمايه گذاري اقتصادي در يمن برندارند، امروز اين دلارها را براي كمك به دولت يمن به سوي اين كشور سرازير كرده اند.
عطوان مي نويسد: دلايل اين تغيير شگفت انگيز در موضع گيري اعراب نسبت به بحران هاي سياسي اقتصادي يمن كاملا مشخص است. بله آمريكا، اگر فرمان صريح و مستقيم دولت آمريكا به كشورهاي عربي نبود، اين تغيير سريع در موضعگيري اعراب شكل نمي گرفت. دولت آمريكا اخيراً به اين حقيقت رسيد كه شبكه القاعده نفوذي گسترده در يمن دارد، چرا كه اين شبكه درست در زماني كه آمريكا بيش از 50 ميليارد دلار را سالانه براي جنگ خود با القاعده در قبايل مرزي افغانستان با پاكستان هزينه مي كرد، اعضاي اين شبكه با زيركي تمام جايگزين مناسبي را براي انتقال نسبي از افغانستان و استقرار جهت افزايش نيرو و قدرت خود انتخاب كردند و اين جايگزين كشوري جز يمن نبود. چرا كه يمن به عنوان ضعيف ترين كشور در ميان كشورهاي عربي محسوب مي شد و از طرفي زمينه مناسب براي استقبال از ايدئولوژي القاعده را داشت. در واقع وجود القاعده در يمن و فعاليت اين كشور با آن چه كه در عراق و افغانستان است، متفاوت است. مردم يمن نسبت به ديگر كشورهاي جهان خصومت و دشمني بيشتري نسبت به آمريكا و غرب دارند، همچنين اين كشور از موقعيت استراتژيك بي نظيري برخوردار است، چرا كه يمن در دروازه درياي سرخ و درياي عرب واقع شده است و از مرزهايي به طول 1500 كيلومتر با آب هاي بين المللي آزاد نيز برخوردار است.
در ادامه اين تحليل آمده است: شبكه القاعده هرگز يمن را به عنوان جايگزين مناسب جهت انتقال فعاليت هايش (از افغانستان و پاكستان) فراموش نكرده بود و انفجارهاي سال 1992 و 2000 اين واقعيت را به اثبات مي رساند. بنابراين باتوجه به چنين اوضاعي مأموريت اوباما در يمن با سختي بيشتري نسبت به افغانستان و عراق مواجه خواهد شد و اگر وي همزمان با جنگ افغانستان و عراق بخواهد جنگ سومي را در يمن به راه اندازد، مطمئناً كاخ سفيد هزينه سنگيني را در اين راه خواهد پرداخت و پيروزي در اين جنگ نيز براي آمريكا همچون جنگ عراق و افغانستان، بسيار سخت خواهد بود و دلايل اين امر نيز كاملا روشن است.
عطوان ادامه مي دهد: دولت يمن در حال حاضر به سرعت به سوي شكست حركت مي كند و از طرفي اين كشور با دو جنگ متفاوت در شمال و جنوب خود مواجه است و بافت اين كشور يك بافت قبيله اي است. از ديگر صفات موجود در يمن كه اين كشور را به محل مناسبي براي رشد القاعده تبديل كرده است، بايد به گسترش سلاح اشاره كرد، در اين كشور بيش از 60 ميليون قبضه سلاح وجود دارد و مرزهايش به روي دريا باز است؛ به طوري كه كنترل امنيتي اين مرزها كار بسيار مشكلي است و از همه مهم تر محبوبيت شديد بن لادن ميان 25ميليون شهروند يمني است.
در ادامه اين مقاله آمده است: پس از حادثه 11 سپتامبر و اعلام جنگ بوش عليه القاعده، اين شبكه يك عنوان و يك مقر مشخص داشت و واشنگتن مي توانست با ارسال جنگنده هاي B-52 خود، مقر اصلي القاعده را كه كاملا مشخص و معروف بود ويران كند؛ اما امروز القاعده از عنوان ها و مقرهاي متعددي در افغانستان، عراق، يمن، سومالي و مراكش برخوردار است. بنابراين، سؤال اين است كه آمريكا بايد چه تعداد جنگنده B-52 خود را براي ويران ساختن اين مقرها مأمور كند. هدف اصلي اوباما از ارائه كمك هاي مالي به يمن بدون چشمداشت به اقدام متقابل از سوي يمن نخواهد بود، چرا كه وي در صدد آن است كه به همراهي نيروهاي نظامي يمن، جنگي جديد عليه القاعده در اين كشور به راه اندازد و تجربه هاي سابق در عراق و افغانستان ثابت كرده است كه اين جنگ ها پيامدهايي را براي كشور ميزبان به دنبال خواهد داشت.
اين نويسنده در پايان گزارش تحليلي خود آورده است: مطمئناً آمريكا سربازان خود را بدون دريافت سودي مشخص جهت همراهي كردن حكومت يمن در جنگ عليه القاعده اعزام نخواهد كرد.
سربازان آمريكايي براي حفظ امنيت و ثبات يمن و تأمين امنيت ملت اين كشور قدم به خاك آن نخواهند گذاشت، بلكه اين سربازان با هدف حمايت از آمريكا و شهروندان آمريكايي و بالاخره آمريكا وارد يمن خواهند شد و چه پيروز يا بازنده اين جنگ شوند، مطمئناً در آخر يمن را در رويارويي با بحران هاي خود كه زائيده وجود آمريكا در اين كشور است. تنها خواهند گذاشت. همانطوري كه در عراق و افغانستان نيز به اين اقدام مبادرت كرده اند. دخالت آمريكا در اوضاع داخلي يمن نه تنها دولت اين كشور را از سياست هاي شكست خورده اش نجات نخواهد داد، بلكه دايره اين شكست را وسعت خواهد بخشيد؛ چرا كه تجربه در عراق و افغانستان ثابت كرده است كه حضور نيروهاي آمريكايي چيزي جز افزايش بي ثباتي و فساد در آن كشورها را در پي نداشته است و براساس گزارش هاي ارائه شده سازمان هاي بين المللي، اين كشورها به ميمنت حضور نيروهاي آمريكايي به ناامن ترين كشورها تبديل شده اند، بنابراين سرنوشت علي عبدالله صالح اگر بدتر از سرنوشت حامد كرزاي نشود بهتر از آن نخواهد بود.
منبع: ايسنا

 



مصاحبه با فرمانده رزمندگان الحوثي
جنگ به شيعيان صعده تحميل شده تا آخرين نفس ايستاده ايم

منبع: الاخبار
مترجم: علي معرفي
اشاره
با وجود گذشت بيش از شش ماه از جنگ داخلي در يمن و ورود ارتش عربستان به اين جنگ، هنوز راه حلي براي خاتمه اين بحران پيدا نشده و مداخلات تازه آمريكا به بهانه حضور تروريست هاي القاعده در يمن، تحولات اين كشور را وارد مرحله تازه اي كرده است.
ادعاي دولت يمن براي سركوب مخالفان داخلي و كشانده شدن پاي عربستان و سپس آمريكا به بهانه سركوب القاعده، به اعتقاد بسياري از كارشناسان تحولات منطقه، چيزي جز سركوب شيعيان يمن و تحكيم پايه هاي قدرت دولت مركزي علي عبدالله صالح رئيس جمهور يمن نيست.
در اين راستا، رزمندگان شيعه يمن، ضمن تاكيد بر پذيرش راه حل هاي مسالمت آميز براي پايان دادن به بحران شش ماهه اين كشور، بر اين موضوع اصرار مي ورزند كه جنگ داخلي از سوي دولت مركزي يمن بر آنها تحميل شده و عربستان نيز براي تامين منافع خاص خود وارد درگيري با الحوثي ها شده است.
همچنين به اعتقاد الحوثي ها، دولت آمريكا به بهانه القاعده و مبارزه با تروريسم، تلاش مي كند جاي پاي محكمي در اين منطقه استراتژيك براي خود دست و پا كند.
عبدالملك الحوثي فرمانده جنگجويان شيعه الحوثي در گفت وگو با روزنامه لبناني «الاخبار» بر ادامه مبارزه با دشمنان داخلي و خارجي تا دستيابي به حقوق حقه شيعيان در يمن تاكيد كرد.
براي آشنايي به وضعيت كنوني يمن و روند تحولات در آن كشور، برگردان مصاحبه فرمانده الحوثي ها، پيش روي شماست.
سرويس خارجي
¤ روند كنوني جنگ را در يمن چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- زد و خوردها ادامه دارد و درگيري ها نيز هنوز متوقف نشده است، بدون اينكه، ارتش (يمن و عربستان) بتواند به اهداف كينه توزانه خود دست يابد.
مي توانم بگويم كه دشمن از طريق حملات پي درپي هوايي تلاش مي كند شكست هاي خود را در ميدان هاي نبرد با حمله به مردم بي دفاع جبران كند و اين نشان دهنده ياس و نااميدي آنها است.
تا زماني كه تجاوزات دشمن ادامه دارد، نبرد ادامه خواهد داشت و هنگامي جنگ متوقف خواهد شد كه دشمن حملات خود را كه هيچ دليل و منطق و مجوزي براي آن ندارد، به پايان برساند.
ورود ارتش عربستان به جنگ داخلي يمن، از طريق هدف قرار دادن، شهروندان غيرنظامي، جنگ را شعله ورتر كرد و علاوه بر طولاني تر شدن آن، راه حلي براي پايان آن نخواهد گذاشت.
¤ آيا اين حقيقت دارد كه دولت يمن در درگير كردن شما در جنگ با عربستان موفق شده است؟
- ما وارد يك جنگ با رژيم عربستان از سوي كسي يا جرياني نشده ايم و موضع ما، همانا مقابله با تجاوزاتي است كه سرزمين و مردم ما را هدف قرار گرفته است.
اما اگر رژيم يمن معتقد است كه پايمال كردن تماميت كشور و ريخته شدن خون فرزندان ملت از سوي كشورهاي ديگر مباح است و حق دارند هر كاري مي خواهند انجام بدهند، سخت در اشتباه است و اين يك شكست براي او به شمار مي رود و اين مسئله براي رژيم ننگ و خيانت است نه پيروزي.
¤ گفته مي شود كه شما با تصرف منطقه مرزي جبل الدخان باعث شديد كه پاي عربستان به جنگ كشيده شود؟
ما در مشكلات خود با رژيم عربستان، با يك دشمن غيرقابل بخشش مواجه هستيم و ارتش عربستان را مجبور به جنگ در يمن نكرديم، بلكه اوست كه ما را به دو دليل مجبور به مقابله به مثل كرد.
اول اينكه، مواضع نظامي متعلق به ارتش يمن در جبل الدخان را پس از اينكه به تصرف ما درآمد به آنها برگرداند، كه اين اقدام باعث شد با آنها مقابله كنيم.
دومين دليل، شركت عربستان در جنگ زميني، دريايي و هوايي و از بين بردن تماميت ارضي يمن بود، كه علاوه بر آن تلاش كرد برخي از مناطق را به اشغال درآورده و اقدام به ايجاد منطقه اي حائل به طول ده ها كيلومتر كند.
اين موضوع باعث شد كه ده ها هزار نفر از ساكنان مناطق مرزي از خانه و كاشانه خود آواره شوند و حقوق حقه آنها بر سرزمين آبا و اجدادي شان توسط آل سعود پايمال شود و ما به اين دليل مجبور به مقابله به مثل شديم، چرا كه سكوت و پذيرفتن اين وضعيت غيرقابل قبول است.
¤ آيا به جنگ چريكي خود با ارتش عربستان ادامه خواهيد داد؟
ايستادگي و مقاومت مردم ما حتي اگر نسل ها، طول بكشد ادامه خواهد داشت و اساس آن بر استعانت از پروردگار متعال استوار است، مردمي بودن و اعتقاد به نبرد با دشمن در كنار تجربه و آمادگي در كنار ساير روش هاي جنگي در مردم ما براي يك جنگ طولاني مدت با دشمن وجود دارد.
كارشناسان نظامي بر اين باورند كه شما ضربات مهلك و خسارات فراواني را در اين جنگ متحمل شده ايد و دولت يمن توانسته است بر بيشتر مناطقي كه قبلا در اختيار شما بوده است تسلط پيدا كند؟
- نمي دانيم، اين ادعا متعلق به چه كساني است، اما واقعيت امر اين است كه آنچه كه گفته شده، با آنچه كه در حال حاضر درجريان است، تفاوت دارد و دشمن با در اختيار داشتن وسايل اطلاع رساني، حقيقت را كتمان مي كند.
¤ نظر شما در مورد اتهامات دشمن در مورد اينكه از سوي ايران حمايت مي شويد چيست؟
موضع ايران اسلامي، مشخص است و آن حمايت از اسلام و گفت وگو محوري و تأييد راه حل هاي مسالمت آميز و محكوميت كشتار غيرنظاميان است و اين به معني حمايت از ما نيست.
بلكه منظور اين است كه از مصالح منطقه و همگان حمايت شود، چرا كه اطمينان و اعتماد به گفت وگو در مورد صلح به مصلحت همگان است و در مقابل آن جنگ و دشمن ضرر و زياني براي منطقه است و منفعتي براي مردم نخواهد داشت.
¤ دولت يمن ادعا مي كند كه اسنادي را در اختيار دارد كه براساس آن، شما از ايران اسلحه دريافت مي كنيد؟
- دولت يمن اگر اين اسناد را در اختيار دارد و اين استاد جعلي نيستند آنها را رو كند و در مقابل از اين كار تشكر خواهيم كرد، اما در مقابل احتياجي به سند و مدرك نيست كه بگويم اين دولت (علي عبدالله صالح) يك دولت وابسته به غرب و خائن به ملت يمن است.
¤ نظر شما در مورد سخنان رئيس جمهور يمن در مورد ادامه جنگ تا نابودي مبارزان الحوثي چيست؟
- سخنراني وي يك سخنراني، تهديدآميز و مبهم همانند گذشته بود و نشان دهنده ياس و حرمان رژيم علي عبدالله صالح است كه رئيس جمهور كشور يمن از سلامتي نفس برخوردار نيست.
¤ آيا معتقديد كه جنگ هاي گذشته، نوعي تمرين براي ارتش بوده است؟
- اين سخن بي اساس و به درد تبليغات در رسانه هاي جمعي دولتي يمن مي خورد چرا كه در اين جنگ (ششم) ابتدا ارتش يمن اقدام به ايجاد پايگاه هايي در عمق مناطق پرداخت و سپس از آنها، تجاوزات خود را آغاز كرد، اما بيشتر آنها بيرون رانده شده اند.
¤ شايعاتي وجود دارد مبني بر اينكه، قبل از برخوردهاي مسلحانه در جبل الدخان، تلاش هايي از سوي مقامات محلي صورت گرفته بود كه براساس محورهاي پنجگانه به توافق برسيد، آيا اين حقيقت دارد و ميانجي ها چه كساني بودند؟
- موفقيت تلاش هاي واسطه هايي از داخل يمن و حتي از خارج آن براي برقراري صلح تا زماني كه اراده سياسي براي اين كار از سوي دولت وجود نداشته باشد، امكان پذير نيست و به اين خاطر است كه تاكنون جنگ ادامه داشته است.
¤ آيا در حال حاضر، تماس هايي با شما از سوي ميانجي گران داخل يمن يا خارج از آن براي پايان دادن به جنگ به عمل آمده است؟
- ما براي پايان دادن به جنگ، موانعي ايجاد نكرده ايم، آنچه كه ما خواستار آن هستيم خاتمه حملات به غيرنظاميان و مردم يمن است، اما براي بقيه شروط ما، تلاش مي كنيم از طريق راه حل هاي مسالمت آميز آنها را حل و فصل كنيم و نه از طريق قوه قهريه، اما تاكنون در اين مورد با ما تماس هايي براي حل منازعه صورت نگرفته است.
¤ چرا خودتان براي آتش بس و جلوگيري از ريخته شدن خون ها، اقدام نمي كنيد؟
- جنگ ما با رژيم عربستان، دفاع از خودمان است و نه خودكشي، اما اعلام آتش بس يك جانبه از سوي ما، در حالي كه آنها به عمليات نظامي ادامه مي دهند، نوعي خودكشي و نسل كشي بي سروصداست، مشكل ما با عربستان، نفوذ آنها در خاك و تجاوز به يمن نيست، بلكه، اصل جنگ اين رژيم عليه ما، غيرقانوني و پذيرفتني نيست؟ پس تا زماني كه آنها، جنگ را متوقف نكرده اند، ما به مبارزه ادامه خواهيم داد.
¤ نقش مخالفان در يمن را چگونه ارزيابي مي كنيد و نظر شما در مورد طرح نجات ملي كه از طرف كميته گفت وگوها براي رهايي يمن از بحران ارائه شده است چيست؟
- ما موضع خود را در مورد طرح نجات ملي اعلام كرده ايم و هميشه اعلام كرده ايم كه آماده گفت وگو و پاسخ به هرگونه تلاش براي صلح هستيم.

 



هياهوي مبارزه با تروريسم

هدف دولت يمن، از جنگ با الحوثي ها تا جنگ بر ضد القاعده و به ميان كشيدن پاي نيروهاي خارجي در منازعات داخلي آن كشور چيست؟
علي عبدالله صالح رئيس جمهور كنوني يمن كه براي ادامه حكومت خود دچار ياس و نااميدي شده و از نفرت شديد مردم نسبت به دولتش آگاه است، براي تكيه بر مسند قدرت، پاي آمريكا، انگليس، اسرائيل و عربستان را با دستاويز قرار دادن حضور القاعده در خاك كشورش به ميان كشيده است.
اما واقعيت قضيه چيست؟ آيا القاعده واقعا در يمن حضور دارد و چرا نام آن اكنون بر زبان ها افتاده است و آمريكا قصد سركوب آن را دارد؟
براي پاسخ به اين سؤالات بررسي تحولات يمن در دهه هاي قبلي لازم و ضروري به نظر مي رسد، اما در اين راستا به اين مطلب اكتفا مي شود كه رژيم فعلي يمن خود، پرورش دهنده القاعده و حامي تروريسم در منطقه بوده است.
علي عبدالله صالح پس از اينكه با موج فزاينده مخالفت ها از سوي شيعيان در شمال يمن كه نسبت به بي توجهي دولت به خواسته ها ي شان معترض بودند و بر ضد تبعيضات ديني حكومت مركزي اعتراض داشتند مواجه شد، دست به بازي خطرناكي در يمن زد كه به اين معنا بود كه با وارد كردن عامل سومي، مخالفان خود را سركوب كند.
علي عبدالله صالح رئيس جمهور يمن در اين زمينه، در توافقي با رژيم وهابي آل سعود، با دست و دلبازي، بسياري از عوامل سلفي را به منطقه شيعه نشين صعده آورده و آنها را اسكان داد. وي حتي تعدادي از مساجد زيديه را به آنها داد تا بتوانند با فراغ بال به تبليغات سوء خود عليه مسلمانان شيعه ادامه دهند.
او از اين كار چند هدف داشت، اول اينكه حمايت مالي و سياسي عربستان را از حكومت خود به دست بياورد، دوم اينكه، دشمنان داخلي شيعه خود را سركوب كند، سومين دليل اين بود كه در صورت احساس خطر، سلفي ها را كه پايه اوليه القاعده را بنيانگذاري كرده بودند، به عنوان عاملي براي جلب حمايت آمريكا و غرب مورد استفاده قرار دهد. علي عبدالله صالح در مورد الحوثي ها نتوانست موفق عمل كند و ارتش او نيز ناتوان از مقابله با جنگجويان شيعه الحوثي بوده و هستند، لاجرم تنها مستمسكي كه مي توانست، آمريكا و غرب را وارد بازي يمن كند، موضوع القاعده بود، كه غربي ها مي دانستند مورد حمايت دولت يمن است، اما در مقابل اين موضوع سكوت اختيار كرده بودند.
ارائه پيشنهاد در اختيار قرار دادن پايگاه هاي هوايي و دريايي به ارتش آمريكا و تسلط بر تنگه استراتژيك باب المندب، موضوعي نبود كه كاخ سفيد به سادگي از كنار آن بگذرد، اما براي آماده كردن افكار جهاني براي حضور آمريكا و غرب در يمن احتياج به بهانه اي بود كه شرايط اين كار را فراهم كند و مانند دهه قبلي، موضوع القاعده و فعاليت هاي تروريستي اش بهترين بهانه بود.
گرچه بيش از اين، رژيم يمن با هماهنگي آمريكا، پاي عربستان را به جنگ داخلي كشانده بود، اما هدف كلي تبديل اين كشور به ميداني براي جنگ به آنچه كه تروريسم گفته مي شود است و در اين موضوع شكي وجود ندارد.
حسين عبدالملك الحوثي فرمانده سابق شيعيان الحوثي در دهه 90 ميلادي پرده از اين سناريوي كثيف رژيم علي عبدالله صالح برداشت و گفت: دولت مركزي قصد دارد با اسكان سلفي ها و پروبال دادن به آنها و سپس پخش كردن آنها در مناطق مختلف يمن، مأمني براي تروريست هاي القاعده ايجاد كند و بعد از آن با استفاده از اين بهانه به مخالفان خود در يمن حمله ور شود.
اين پيش بيني فرمانده سابق الحوثي ها، درست از كار درآمد و اكنون شاهد آن هستيم، كه دولت مركزي يمن و آمريكا با دستاويز قرار دادن القاعده به مخالفان خود در استان هاي جنوبي و شمالي حمله مي كند و زن و كودك و افراد سالخورده را به خاك و خون مي كشد.
سؤال مهم اين است، پس چرا آمريكا و رژيم فعلي يمن در مورد حضور القاعده در آن كشور سكوت اختيار كرده بودند در حالي كه آمريكا و يمن، فرماندهان اصلي تروريسم از جمله «الزنداني»، «علي محسن»، علي صالح، «زعتر»، «امام معبر» و «مهدي مارب و ديگران را زير پرو بال خود گرفته بودند؟ نشست الزنداني به عنوان يكي از سران مذهبي القاعده با سفير آمريكا و با هماهنگي رژيم علي عبدالله صالح در ماه گذشته از عوامل نقشه ورود آمريكا و غرب به خاك يمن به شمار مي رود.
موضوع ديگري كه مد نظر است، دور كردن عربستان از خطر تروريسم و متمركز كردن آن در يمن براي تبديل آن كشور به افغانستاني ديگر است تا به اين طريق آمريكا و غرب صادرات نفت را از بحران در منطقه دور كنند. در اين راستاعلي عبدالله صالح از چهار سال پيش به خوبي به اجراي اين نقشه غرب و عربستان اقدام كرد و حتي حاضر شد، ملت و كشورش را فداي آن كند.
به هر جهت در هفته هاي اخير، موضوع يمن و فعاليت تروريستي القاعده در آن كشور، درصدر اخبار رسانه هاي آمريكا و غرب قرار گرفته است، كه به نظر مي رسد توطئه اي سازماندهي شده براي دستيابي به اهدافي خاص باشد. در اين راستا اقدام يك جوان نيجريه اي براي انفجار هواپيماي آمريكايي و به عهده گفتن آن از سوي القاعده بهانه خوبي براي اجراي اين توطئه است.
پس از اينكه دولت آمريكا در آغازين روزهاي سال نومسيحي اعلام كرد كه يك عضو القاعده را به اتهام اقدام براي منفجر كردن هواپيماي مسافري درفرودگاه ديترويت بازداشت كرده است، نام يمن و لزوم مبارزه با تروريسم درآن كشور ازسوي كاخ سفيد و غربي ها بار ديگر مورد تاكيد قرارگرفت و مستمسكي براي دخالت هاي آشكار و پنهان آنها براي سركوب شيعيان الحوثي شد.
گرچه پيش از آن، امريكا با بهانه قراردادن القاعده با موشك هاي كروز كه از ناوهاي جنگي درخليج عدن شليك شد و بمباران به وسيله هواپيماهاي بدون سرنشين، تعدادي از مردم يمن را كه اكثر آنها را زنان وكودكان تشكيل مي دادند در استان ابين به خاك و خون كشيد.
اما آمريكا زماني دخالت علني خود را دريمن آشكار كرد كه موضوع بمب گذاري در هواپيماي مسافربري در ديترويت از سوي رسانه هاي آمريكايي به صورت گسترده منتشر شد.
براساس ادعاي مقام هاي آمريكايي يك جوان 23ساله نيجريه اي به نام عمرفاروق عبدالمطلب يك ماده قابل احتراق را به همراه خود داشت تا به وسيله آن هواپيما را منفجر كند.
عمر فاروق عبدالمطلب كيست؟
عمر فاروق عبدالمطلب كه متهم به انفجار هواپيماي ايرباس 330 متعلق به شركت «دلتا ايرلاينز» امريكا در هنگام پرواز از فرودگاه آمستردام هلند به ديترويت در ايالت ميشيگان در روز 25دسامبر سال 2009 ميلادي است، يك جوان مسلمان با 23 سال سن است.
او درشمال نيجريه از پدري بانكدار كه نامش عمر عبدالمطلب و 70سال سن دارد متولد شده است. پدرش فرد معروف متنفذي در نيجريه و داراي پست و مقام مهمي دركشورش است كه آخرين آنها تصدي وزارت توسعه اقتصادي و عمران و رياست بانك فرست نيجريه بوده است.
فاروق يكي از 16فرزند زن دوم اين بانكدار نيجريه اي است كه در رشته مهندسي مكانيك از دانشگاه يونيورسيتي كولدج انگليس در سال 2008
فارغ التحصيل شده است.
به دليل وضعيت مالي مناسب در طول دوران تحصيل خود در يك خانه كه متعلق به پدرش درمركز لندن بود سكونت داشت و از كودكي به رعايت مسائل ديني اهتمام داشت و در اين مورد از ابراز عقايد خود در برخورد با ساير همكلاسي هاي خود چه در لندن و چه در دوران دبيرستان در توگو ابايي نداشت.
اما برخي از معلمان وي در دبيرستان انگليسي پايتخت توگو در مورد او گفته اند كه افكار افراطي خود را از ديگران پنهان مي كرده است ولي از فعاليت طالبان حمايت و اعمال تروريستي القاعده را تائيد مي كرد، اما با وجود اين، فاروق را يك جوان باهوش مي دانستند. اطلاعات ديگري كه در رسانه هاي جهان وجود دارد بر اين اشاره مي كند كه فاروق قبلاً به مصر سفر كرده بود و سپس از آنجا به دبي رفته است و مدت كوتاهي در آنجا اقامت كرد. از آنجا طي نامه اي به خانواده خود اطلاع داده بود كه قصد دارد روابط خود را با القاعده عميق تر كند و براي اين كار به يمن خواهد رفت.
اما در مورد سفر فاروق به يمن، خبرهاي ضد و نقيضي وجود دارد، برخي از منابع از سفر وي به صنعا و شركت در دوره آموزشي القاعده براي انفجار در هواپيماي دلتا و فراگرفتن اعمال تروريستي خبر مي دهند، در حالي كه، اين موضوع از سوي برخي منابع رد شده است.
خانواده فاروق بر اين موضوع تاكيد مي كند كه به مدت دو ماه ارتباط آنها با وي قطع شده بود و در اين راستا، پدرش مسئولان آمريكايي و سفارت آمريكا در نيجريه را از نگراني شديد خود در مورد تفكرات افراطي و تعصب ديني فزاينده فرزندش باخبر كرد.
اما به رغم قرار گرفتن نام فاروق در فهرست. 550 هزار نفره افرادي كه به طور مستقيم يا غير مستقيم به اعمال تروريستي در نوامبر سال 2009 در آمريكا متهم هستند، وي توانست ويزاي ورود به ايالات متحده آمريكا را به دست آورد، در حالي كه يك مسئول امنيتي آمريكا، مدعي است كه نام فاروق در فهرست افراد ممنوع الورود به ايالات متحده ذكر نشده است.
جزئيات خنثي سازي انفجار هواپيما
سرنشينان هواپيماي «دلتا» كه به گفته مقام هاي آمريكايي قرار بود توسط عمر فاروق عبدالمطلب با يك ماده نامعلوم در ديترويت منفجر شود اظهارات ضد و نقيضي را به رسانه هاي جمعي عنوان كردند كه اين موضوع، البته پس از آن صورت گرفت كه پليس فدرال آنها را براي ساعت هاي متمادي در گوشه اي از فرودگاه در هواپيما نگه داشته بود و حرف هاي خود را به آنان تحميل كرد.
براساس تحقيقات پليس فدرال (اف بي اي) سرنشينان هواپيما، ناگهان صداي انفجار مانندي را مي شنوند كه متعاقب آن، از جوان نيجريه اي آتش دود برخاسته شده و اين موضوع باعث مي شود كه يكي از مسافران او را دستگير كند.
خلاصه گزارش اف بي آي بر اين موضوع اشاره دارد كه 40دقيقه قبل از نشستن پرواز شماره253 متعلق به شركت «نورث ويست ايرلاينز» كه از فرودگاه آمستردام عازم ديترويت بود، فاروق ناگهان از جاي خود در قسمت درجه دو هواپيما برخاسته و به سوي دستشويي شتافت.
سرنشينان هواپيما گفته اند كه مسافر 23ساله نيجريه اي نزديك به 20دقيقه از وقت خود را در دستشويي گذراند.
از سوي ديگر، براساس برخي از اسناد منتشر شده از سوي وزارت دادگستري آمريكا، ادعا شده است كه فاروق هنگام بازگشت از دستشويي از درد در ناحيه معده شكايت داشته است و خود را با چيزي شبيه پتو پوشانده بود.
اما چه مدت زماني طول كشيد تا او به انفجار و مشاهده شدن دود از سوي مسافران اقدام كند.
«جالسون» يكي از مسافران آمريكايي هواپيما كه در نزديكي جوان نيجريه اي نشسته بود به اف بي آي گفت: ناگهان آتش سوزي در شلوار وي را مشاهده كرده و ديدم كه محلي كه نشسته بود نيز آتش گرفته است. برخي از مسافران نيز ادعا كرده اند كه مواد منفجره با قدرت زياد در زير لباس هاي وي پنهان شده بود.
در اين لحظه بود كه «گاسپر شورينگا» مسافر هلندي هواپيما كه در فاصله كمي از وي قرار داشت، به سمت فاروق يورش برده و بر روي او مي پرد. شورينگا به شبكه خبري سي ان ان آمريكا گفت: در آن لحظه به هيچ چيزي جز نجات هواپيما فكر نمي كردم و با انداختن خود برروي او مانع از ادامه كار شدم.
او اضافه مي كند: برروي او پريدم و لباس هاي او را براي پيدا كردن موادمنفجره مورد بازرسي قرار دادم، سپس از او يك شي را به دست آوردم كه تلاش مي كرد، آن را روشن كند درحالي كه من سعي مي كردم خاموشش كنم، با وجود آن با يك دست جوان نيجريه اي را گرفته بودم كه تكان نخورد، اما به هر جهت صندلي شعله ور شده بود، تا اينكه توسط خدمه هواپيما آتش خاموش شد.
به گفته پليس فدرال آمريكا، پس از دستگيري فاروق توسط سرنشينان هواپيما، اين جوان نيجريه اي كه از ناحيه ساق پا به شدت دچار سوختگي شده بود، به بخش درجه يك هواپيما برده شد و درحالي كه ترسيده بود، با بيرون آوردن لباس هايش مجدداً مورد بازرسي قرار گرفت. درحالي كه ديگر مسافران ادعا كردند كه هنگام انتقال وي براي بازرسي ساكت بود و سخني بر لب نياورده است.
جالب اينكه در تحقيقات پليس فدرال آمده است: برخي از مسافران كه در فاصله دوري از فاروق نشسته بودند، نه تنها صدايي از انفجار نشنيدند، بلكه از موضوع تا زماني كه او را به بخش درجه يك انتقال نداده بودند، خبردار نشدند.
اما موضوع به همين جا پايان نيافت، بلكه هواپيما وقتي در فرودگاه نشست آن را به يك منطقه جدايي برده و پليس فدرال اقدام به بازجويي از مسافران براي ساعات طولاني كرد، درحالي كه كارشناسان مواد منفجره به جست وجو در هواپيما براي يافتن بمب مشغول بودند.
دراينجاست كه پليس فدرال مدعي است كه بقاياي سوخته شده يك كمربند انفجاري كه توسط فاروق مورد استفاده قرار گرفته بود را يافته است.
پس از آن بود كه مقام هاي آمريكايي مدعي شدند كه عمر فاروق متهم انفجار هواپيما را به بيمارستان دانشگاه ميشيگان اعزام و تحقيقات خود را از او آغاز كردند.
يك روز پس از اين حادثه، مقام هاي آمريكايي، عمر فاروق عبدالمطلب را به تلاش براي منفجر كردن هواپيماي مسافري متعلق به شركت نورث و يست در ديترويت در شمال آمريكا متهم كردند.
تحقيقات پليس فدرال آمريكا براين موضوع متمركز شد كه يك ماده شيميايي شديدالانفجار به نام «بي ،اي،تي،ان» را از اين متهم به دست آورده است و اين جوان 23 ساله، كمربند انفجاري را از يمن به دست آورده است و در مورد به كارگيري آنها، آموزش هايي را قبلا فراگرفته بود.
اما با وجود اين، هنوز مقامات آمريكايي سؤالات زيادي را در مورد اين حادثه بي پاسخ گذاشته اند كه از جمله آن، چرا اين جوان نيجريه اي با وجود همكاري تنگاتنگ پدرش با مسئولان امنيتي وارد آمريكا شده است.
همچنين با وجود بازرسي هاي بسيار شديد در فرودگاه هاي كشورهاي اروپايي و آمريكايي، احتمال حمل مواد منفجره، كمربند انفجاري و حتي فندك توسط مسافران غيرممكن به نظر مي رسد، پس چگونه عمر فاروق توانسته اين مواد آتش زا را همراه خود به داخل هواپيما ببرد؟
منبع : خبرگزاري ها

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14