فرار به محيط مجازي (يادداشت روز)

سخنان اخير هيلاري رادهام كلينتون وزير خارجه امريكا درباره سرمايه گذاري امريكا براي آنچه او «آزادي در اينترنت» خواند، هسته مركزي سياست امريكا درباره ايران در آينده را توصيف مي كند. كلينتون همان كسي است كه چند هفته پس از آغاز ناآرامي هاي مربوط به انتخابات گذشته در ايران، وقتي خبرنگاران امريكايي او را تحت فشار قرار دادند كه چرا ايالات متحده در حمايت از «معترضان» ايراني به طور «جدي» موضع نمي گيرد، در يك اظهارنظر نادر گفت كه امريكا پشت پرده كارهاي مهم زيادي در حمايت از اين افراد انجام داده ولي اظهار نظر علني درمورد آنها را مجاز نمي داند. اگرچه كلينتون و مجموعه هيئت حاكمه امريكا نتوانستند بيش از چند هفته خويشتنداري كنند و به دلايلي كه خواهيم گفت خيلي زود به حمايت صريح و بي پرده از «سران فتنه» در ايران پرداختند ولي زمان بيشتري طول كشيد تا اصطلاح «كارهاي پشت پرده» امريكا براي تشديد ناآرامي ها در ايران، معناي حقيقي خود را آشكار كند. كلينتون در سخنراني اخير خود با عنوان «آزادي در اينترنت» كه پايگاه اينترنتي وزارت خارجه امريكا متن كامل آن را در بيش از 20 صفحه منتشر كرده، به توصيف بخش هايي از همان «پشت پرده ها» پرداخته كه زماني سخن گفتن درباره آن را جايز نمي دانست. سوال ساده اي كه كمي درباره آن بحث خواهيم كرد اين است: كاركرد محيط هاي مجازي بويژه اينترنت در پروژه امريكايي براندازي چيست؟
به جاي يك بحث تفصيلي، كه طبعا در اينجا مجال آن نيست، بهترين راه براي ارائه يك تصوير خلاصه ولي دقيق از مسئله اين است كه از رجوع مجدد به بحث ساختن يك «اپوزيسيون حرفه اي» شروع كنيم، بحثي كه چند سال قبل توسط برخي از منابع مرتبط با سرويس هاي امنيتي غرب آغاز شد و بعدها چنان بسط يافت كه عملا همه ديگر بحث هاي غربي ها در مورد جنبش غربگرا در ايران به حاشيه هايي بر آن بدل شد. پس از سال 84، و در يك ارزيابي كلي، نگاه كشورهاي غربي -كه دوستانشان در حال واگذار كردن دولت در ايران به جريان معارض با غرب بودند- اين بود كه مهم ترين مانع پيش روي آنها براي ايجاد يك چالش جدي براي جمهوري اسلامي پديده آماتوريسم در ميان اپوزيسيون است. تعريف آماتوريسم دراينجا تعريف دقيقي است: «اپوزيسيون آماتور كسي است كه عموما به موقع عمل نمي كند، وقتي گاهي به موقع عمل مي كند، عملش موثر نيست و وقتي در موارد بسيار نادر، موثر عمل مي كند حاضر به هزينه كردن براي آن تا حصول نتيجه نهايي نيست». از ديد غربي ها 18 تير 78، نمايشگاه عملي ناكامي هاي اين جريان و هاديان آن در ايران بود چرا كه بوضوح نشان داد انسجام دروني، توان عملياتي و روحيه اپوزيسيوني دوستان امريكا در ايران در مقابل سلحشوري ملت و توانايي هاي بي نظير جمهوري اسلامي در مديريت بحران، چيزي بيش از يك شوخي بي مزه نيست. اگر به آن ايام مراجعه كنيم، مي توان ردپاهاي كمرنگ ولي مهمي از پروژه ايجاد اپوزيسيون حرفه اي را -كه اول از همه گروهك ملي مذهبي به عنوان پل داخل و خارج در ميان اصلاح طلبان آن را مطرح كرد- يافت. ساخت ميليشيا از درون شاخه هاي جوانان و دانشجويي احزاب اصلاح طلب آغاز شد. اصلاح طلبان خودشان هم نمي دانستند اين كار را براي چه زماني انجام مي دهند اما در هر حال ماموريتي بود كه بايد انجام مي شد.
كار به جايي رسيد كه مثلا در گروهي چون سازمان مجاهدين شاخه هاي جوانان و دانشجويي تبديل به پاتوق هايي شدند كه هر كسي از هر فرقه و گروهي كه فقط به دنبال جايي براي اقدام عليه نظام مي گشت، وارد آنها شد و به تدريج -پس از يك دوره 3-2 ساله جذب بي حساب وكتاب- سران سازمان دريافتند كه ميان شاخه هاي تهران و شهرستان ها شكافي عجيب و غريب بوجود آمده و بدتر از آن شاخه هاي دانشجويي و جوانان آنها پر است از آدم هايي كه نه امام و انقلاب بلكه حتي اسلام را هم قبول ندارند و فقط چون جاي بهتري براي فعاليت عليه نظام نيافته اند به عضويت اين گروه درآمده اند. همان ايام يكي از اعضاي مركزيت سازمان در توصيف اين وضعيت گفته بود «من از حضور در جلسات شاخه هاي جوانان، دانشجويي و شهرستان ها مي ترسم، اينها كه هستند كه آقاي... جذبشان كرده...». عين همين وضعيت در حزب مشاركت هم وجود داشت، جايي كه تلاش براي ساختن اپوزيسيون حرفه اي از يك مدل شبكه اي بهره مي برد و سازمان هاي غيردولتي نقشي اساسي در پيشبرد آن داشتند. سربرآوردن گروه هايي مانند ستاد 88، گروه ياري و پويش دعوت از خاتمي در آستانه انتخابات رياست جمهوري سال 88 كه قبل از انتخابات نقش سازمان راي و بعد از انتخابات نقش سازمان آشوب را بر عهده داشتند، نتايج همين پروژه چند ساله بود.
در اين مرحله بود كه اينترنت كاركردهاي واقعي خود را در پيشبرد پروژه اپوزيسيون حرفه اي نشان داد. پس از مراحل شناسايي، جذب، آموزش و سازماندهي به عنوان مراحل مقدماتي اين پروژه، گام آخر -و مهم ترين گام- اين بود كه همه اين گروه هاي خرده اپوزيسيون با كنار گذاشتن مرزهاي عقيدتي و حزبي به هم پيوندند و يك «شبكه» ايجاد شود. شبكه سازي از «خرده اپوزيسيون ها» طبعا نمي توانست در محيط واقعي انجام شود چرا كه نظام مي توانست به آساني تلاش هاي صورت گرفته در اين راستا را رصد كرده و آن را خنثي كند، بنابراين طراحان خارجي پروژه سعي كردند كل فرايند شبكه سازي را به محيط مجازي منتقل كنند تا امكان هيچ پي گيري يا برخورد موثري با آن وجود نداشته باشد و ضمنا خود بتوانند از بيرون ايران فرايند را مديريت كنند.
ناآرامي هاي پس از انتخابات 22 خرداد يك درك بسيار دقيق از جزئيات اين پروژه، دستور العمل هاي آن و بازيگران اصلي اش ايجاد كرده است. غربي ها چون دريافته اند در ايران به دليل پيوند ويژه بين مردم و نظام، امكان يك بسيج توده اي گسترده وجود ندارد تصميم گرفته اند انرژي خود را روي ايجاد يك هسته خشن و راديكال متمركز كنند كه عنداللزوم مي تواند مجموعه اي از فعاليت ها از خرابكاري در حاشيه تجمعات عمومي گرفته تا ترور را انجام دهد. به طور مشخص حوادث روز عاشورا نشان داد كه سرمايه گذاري امريكا روي اين موضوع خصوصا پس از قطعي شدن اين نكته كه ناآرامي ها درايران ديگر بدنه اجتماعي ندارد، جدي تر خواهد شد. برخي مقام هاي مسئول پس از حادثه روز عاشورا گفته اند كه تقريبا همه آنها كه در آن روز به خيابان آمدند در فضاي مجازي با يكديگر هماهنگ شده بودند و از ابزارهايي مانند توئيتر و فيس بوك استفاده مي كرده اند.
استفاده از فضاي مجازي براي تكامل بخشيدن به آنچه غربي ها حرفه اي كردن اپوزيسيون در ايران مي خوانند دو عيب عمده دارد. اول اينكه غوطه ور شدن در امكانات اينترنت به طور كاملا واضح به اين معناست كه «شبكه هاي واقعي» كاركردهاي خود را از دست داده اند و مردم عادي ديگر با هيچ اقدام راديكالي همراهي نشان نمي دهند بلكه برعكس با فهم حقيقت آنچه در انتخابات و پس از آن رخ داده همانطور كه در حماسه 9 دي نشان دادند تصميم به دفاع قاطع از كشور و آرمان هاي خود در مقابل هتاكان و خرابكاران گرفته اند. به همين دليل، اگر خانم كلينتون درمورد استراتژي آينده امريكا درباره ايران صادق باشد- كه ظاهرا غير از اين نيست چرا كه امريكا چاره ديگري جز فرار به محيط مجازي ندارد- از اين پس روز به روز شاهد شكاف بيشتري ميان دنياي واقعي و دنياي مجازي خواهيم بود كه امريكا و دوستانش در آن دائما براي همديگر قصه مي گويند و روياهاي هم را تاييد و تمجيد مي كنند. عيب دوم هم اين است كه رواج هويت هاي مجازي در اينترنت باعث مي شود امكان شناساندن اجزاي شبكه به يكديگر و در نتيجه ايجاد هماهنگي و تقسيم كار ميان آنها بالاتر از يك سطح حداقلي امكان پذير نباشد و در نتيجه شبكه اي كه روي محيط مجازي بسيار قدرتمند جلوه مي كند، عملا چيزي بيش از تفريح ناسالم براي عده اي بيكار از آب درنيايد.
مهدي محمدي

كيهان و خوانندگان

¤ به گوش تمام مسئولين مربوطه برسانيد ما جانبازان و خانواده شهداء به هيچ وجه طرح باصطلاح آشتي ملي كه به قصد نجات سران فتنه از مجازات قانوني مطرح مي شود را قبول نداريم. قبل از هر چيز عوامل اغتشاشات و فتنه بايد به مجازات برسند و بعد هم از تمامي ملت ايران عذرخواهي كنند.
صادقي جانباز و از خانواده شهيد
¤ بعد از آنكه خواص آلوده به چرب و شيرين دنيا حاضر به مرزبندي شفاف خود با دشمنان نشدند شاهد درخواست جديد سناتورهاي آمريكايي براي اعطاء 45 ميليون دلار براي شعله ور كردن فتنه توسط مزدوران خويش در داخل كشور هستيم. تعلل قوه قضائيه در برخورد با عوامل اصلي اغتشاشات و بي تفاوتي نسبت به تغذيه فتنه گران از خارج علي رغم اين همه اسناد و مدارك به هيچ وجه توجيه پذير نيست.
محمودي
¤ براي مدتي پس از انتخابات سخت تحت تاثير برنامه هاي رسانه هاي بيگانه بودم ولي خدا خواست كه حقايق روشن بشود و بنده هدايت بشوم. در حال حاضر از اينكه براي مدتي باطل را حق مي ديدم و موضع گيري سياسي برخلاف مسير حق داشته ام تاسف مي خورم به همين خاطر از مردم و رهبر عزيز انقلاب عذرخواهي مي كنم. اين شجاعت را در خودم مي بينم كه بگويم اشتباه كردم اميدوارم افراد ديگري مثل بنده كه راه را اشتباه رفته اند متوجه شده و توبه نمايند و مي دانم كه خداوند توبه پذير است.
ح- فضلايي
¤ چرا مسئولان نظام، اقدام به قطع رابطه با استعمار پير نمي كنند؟ مردم از اين اقدام نظام به طور قاطع حمايت مي كنند.
رضا محمدي از اهواز
¤ درباره بازگشت سران فتنه از راه خود خواستم بگويم، كساني كه خواب باشند را مي توان بيدار كرد، اما كساني كه خود را به خواب زده اند را نمي توان بيدار كرد.
يك شهروند
پيشنهاد مي شود كه سخنراني مقام معظم رهبري با موضوع خواص اهل حق و اهل باطل در جمع رزمندگان لشكر 27 رسول الله(ص) را چاپ نمائيد. زيرا آن سخنراني، واقعيت هاي امروز جامعه را تبيين مي كند.
شاهرخ دربندي از اهواز
¤ برنامه هاي راديو قرآن مطابق با آنچه كه در روزنامه ها چاپ مي شود پخش نمي شود بعنوان مثال شب گذشته از ساعت 12 شب تا اذان صبح بيدار ماندم ولي موفق به شنيدن برنامه تلاوت يك جزء قرآن كريم توسط قاري قرآن جناب آقاي امام جمعه نشدم. ما علاقمندان به قرآن دوست داريم برنامه تلاوت هر روز يك جزء قرآن را مثل روزهاي رمضان داشته باشيم بنابراين انتظار مي رود كه برنامه هاي اعلام شده راديو قرآن دقيق باشد.
زماني
كيهان: جدول برنامه ها از سوي روابط عمومي اين شبكه ارسال و در روزنامه چاپ مي شود.
¤ آيات خداوند در كتاب آسماني قرآن مجيد در تمام اعصار راهنماي بشريت بوده و تا ابد نيز موجب نجات او از گمراهي و ظلمت خواهد بود، تلاوت اين آيات، شنيدن و گوش دادن به آن تاثير شگفت انگيزي روي اذهان و افكار عمومي مي گذارد. چنانچه ترجمه فارسي اين آيات الهي قبل يا بعد از قرائت عربي آن از رسانه هاي گروهي بويژه از صدا و سيما پخش شود تاثيرگذاري آن دو چندان مي شود فلذا اهتمام به اين مهم از سوي دست اندركاران امر بسيار ضروري و اجتناب ناپذير مي باشد اميدواريم اين تذكر مورد توجه قرار گيرد.
محمود بليغيان
¤ از درج مقاله خواص و لحظه هاي تاريخ ساز تشكر مي كنم. لطفا مقالاتي از اين دست را بيشتر چاپ نمائيد.
عليرضا آورند
¤ ضمن تشكر از مواضع به جاي روزنامه كيهان، از اين روزنامه تقاضا مي شود كه نظارت بر مهاجرين و اتباع خارجي را به مسئولان تذكر دهد. چون عدم كنترل خارجي هاي مقيم ايران، عواقب بدي را در پي دارد.
خطيري
¤ مسئولان دانشكده هنر و معماري دانشگاه آزاد واحد مركزي واقع در تقاطع خيابان انقلاب اسلامي و فلسطين قسمت بوفه دانشكده را بصورت مختلط دختر و پسر درآورده اند و به اعتراض دانشجويان در اين مورد توجهي نمي كنند.
يك دانشجو
¤ كليه بانك ها به شركت ها و بازاريان مبالغ كلاني وام مي دهند ولي متأسفانه اگر كارمند بازنشسته اي بعد از 30سال خدمت در مواقع اضطراري احتياج به مبلغ ناچيزي وام پيدا كند موضوع چند ضامن و تعهد كارگزيني اداره مربوطه و... را سد راه او قرار مي دهند كه منصرف شود. چرا؟
محمد سليم زاده
¤ از شهرستان بابل تماس گرفته ام. قيمت تمام اجناس و ضروريات زندگي در اين شهر بالا رفته است. قبض آب و برق نسبت به دوره هاي گذشته افزايش پيدا كرده است. اگر اين وضع نابسامان كنترل نشود معلوم نيست بر سر قشر ضعيف جامعه چه خواهد آمد.
قرباني
¤ در بسياري از خطوط هوايي كشور، روزنامه كيهان توزيع نمي شود. لطفاً پي گيري نمائيد.
هاشمي نسب
¤ يك ميليون و پانصد هزار تومان هزينه خريد يك دستگاه يخچال فريزر خارجي نموديم. اما متأسفانه دچار نقص فني بود و پس از اطلاع به نمايندگي اين شركت، هم در رامسر و هم در تهران، پاسخشان اين بود كه اين مشكل طبيعي است. با اين وجود از خريد اين محصول خارجي پشيمان شدم و فهميدم كه اگر يك يخچال فريزر ايراني مي خريدم، هم هزينه كمتري صرف مي شد و هم محصول سالم تري در اختيارم قرار مي گرفت.
ميرباقري از رامسر
¤ با توجه به وجود كتاب ركوردهاي گينس در دنيا، پيشنهاد مي شود، كشور ما نيز يك كتاب با عنوان ممتازان كشور تهيه نمايد تا افرادي كه به نحوي نبوغ يا تلاش خود را نمايان مي كنند، نامشان در اين كتاب ثبت شود.
يك فرهنگي
¤ علي رغم اين كه شهر توريستي بندر آشخانه در سال 82 به عنوان يك قطب گردشگري به تصويب هيئت دولت رسيد. اما تاكنون هيچ كار زيربنايي در آن صورت نگرفته است.
ميركاظم عافيت از بندر آشخانه
¤شركت جهاد توسعه زيربنايي كار آماده سازي مسير قطار شهري تهران-ورامين از ايستگاه بهرام تا ورامين را برعهده دارد با توجه به اينكه اين پروژه يك پروژه ملي و عمراني و از مصوبات سفرهاي استاني رياست محترم جمهوري است متاسفانه الان حدود چند ماه است كه حقوق كارگران پرداخت نشده و آنها به شدت مستاصل شده و برخي نيز كه مستاجرند اثاثيه منزلشان توسط صاحب خانه به بيرون از منزل تخليه شده. از وزير محترم راه تقاضا مي شود به تعهدات خود در قبال اين شركت ها و احقاق حق كارگران زحمتكش پايبند باشند. مي گويند اعتبارات عمراني تمام شده است؟ آيا اين پذيرفتني است.
جمعي از كارگران كارگاه بهرام-ورامين شركت جهاد توسعه خدمات زيربنايي
¤در تاريخ 23/8/88 مسئولين مترو از پيشرفت نصب 70% پله برقي متروي قيطريه كه هنوز خط مترو به آنجا نرسيده صحبت كردند ولي وقتي از روند پيشرفت پله برقي ميدان انقلاب و ميدان شهدا سوال مي شود مي گويند پله برقي در گمرك است. اين چه برنامه ريزي است، درست مثل اين مي ماند كه يك شهر فاقد جاده پر از خودروست و شهر با جاده هاي اتوباني فاقد خودرو هستند؟!
رئيسي

جوابيه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي و توضيح كيهان

به دنبال درج خبري در ستون اخبار ويژه كيهان 27/10/88، سازمان محترم فرهنگ و ارتباطات اسلامي جوابيه زير را ارسال داشته است كه متن كامل آن همراه با توضيح كيهان را مي خوانيد.
برادر گرامي جناب آقاي شريعتمداري
مدير مسئول محترم روزنامه وزين كيهان
سلام عليكم
حساسيت ستودني رسانه هاي ارزشمدار به ويژه كيهان نسبت به رويدادهاي مختلف، همواره از سوي دوستان داخلي و خارجي انقلاب اسلامي ارج نهاده شده است. همه رسانه ها از محيط تأثير مي گيرند ولي تنها تعداد كمي از آنها توانايي اثرگذاري بر محيط را نيز دارند و كيهان از اين دسته دوم به شمار مي رود. از اين رو اين انتظار در ميان دوستان همراه انقلاب، در ايران و خارج از آن وجود دارد كه خبرهاي اين رسانه اثرگذار از منابع موثق نقل شوند تا خداي ناكرده تأثيري كه آنها بر جامعه مي گذارند بر مبنايي به دور از واقعيت، پايه ريزي نشده باشد.
خبري كه روزنامه كيهان در تاريخ 27 دي با عنوان «نمايش فيلم هاي ضد مقاومت در كشور مقاومت! (خبر ويژه)» در صفحه دوم به نقل از منابع خبري درج نمود متفاوت از آن چيزي است كه در بيروت روي داده است. لذا نه بر مبناي خرده گيري بلكه براي تنوير اذهان خوانندگان و دلجويي از برگزار كنندگان آن مراسم، توضيحاتي ارائه مي شود و تقاضا دارد آن گونه كه صلاح مي دانيد در آن روزنامه وزين منعكس شود.
1- هفته فيلم ايران در بيروت از سوي مأسسات وابسته به حزب الله لبنان برگزار مي شود. در سال جاري نيز 3 مأسسه وابسته به حزب الله دست اندركار برگزاري هفته فيلم بودند و رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران به حكم وظيفه، مسئوليت كاري و برنامه مصوب از اين حركت فرهنگي، حمايت و پشتيباني كرد. توجه به محتواي سخنراني مسئول بخش اطلاع رساني حزب الله لبنان كه پيش از نمايش فيلم «به نام پدر» انجام شد زداينده برخي ابهامات است: «علي ضاهر مدير بخش اطلاع رساني حزب الله به نمايندگي از برگزار كنندگان هفته فيلم سخنراني كرد. وي ضمن خوشامدگويي به حاضران به ويژه كارگردان مبتكر و اثرگذار سينماي ايران آقاي حاتمي كيا، افزود: جمهوري اسلامي ايران نشان داده كه همواره در زمينه هاي مختلف اعم از علوم، پژوهش، اختراع، صنعت و... پيشگام است و تعجبي ندارد كه صنعت سينما و هنر به شكل عام به ليست موارد پيشگامي و ابتكار ايران افزوده شود. اين جشنواره گام ديگري است به سوي آشنايي با سينماي ايران و سينماگران مبتكر حرفه اي ايران كه با تلاش و كوشش و توكل بر خدا و اعتماد به نفس، جهاني شده اند و اين از بركات انقلاب اسلامي پوينده است. علي ضاهر در ادامه افزود: از طرف خودم و برگزار كنندگان جشنواره از آقاي حاتمي كيا تشكر مي كنم كه در اين مراسم حضور يافتند تا در نمايش فيلم «به نام پدر» كه جزئي از مجموعه فيلم هاي ابتكاري ايشان از جمله هويت، ديده بان، مهاجر، از كرخه تا راين، خاكستر سبز، بوي پيراهن يوسف، برج مينو، آژانس شيشه اي، روبان قرمز، ارتفاع پست و... است همراه ما باشند.»
2- انتخاب فيلم هايي كه نمايش آنها مورد اعتراض روزنامه وزين كيهان قرار گرفته از سوي واحد هنري حزب الله انجام شده و رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در انتخاب آنها نقشي نداشته است. شايسته بود منابعي كه براي اولين بار اين خبر را درج كردند اين اعتبار را براي رزمندگان حزب الله قائل مي شدند كه تشخيص دهند چه فيلمي ضد مقاومت محسوب مي شود. اي كاش كمي تأمل مي كردند تا مخالفت با فيلم يك كارگردان را به تضعيف فعاليت هاي فرهنگي پاسداران حريم شيعه و پيشقراولان جهاد عليه صهيونيسم تبديل نمي كردند.
3- نمايش فيلم هاي ايراني در لبنان همواره با استقبال مردمي روبرو مي شود و دليل استمرار هفته فيلم ايراني در سه سال متوالي همين نكته است. برنامه افتتاحيه هفته فيلم سال جاري نيز با استقبال چشمگير مخاطبان لبناني برگزار شد و آنها پس از نمايش فيلم به تشويق پرداختند و نشانه اي از اعتراض گسترده در ميان تماشاچيان كه ممكن است از طيف هاي مختلف فكري موجود در لبنان براي تماشاي فيلم آمده باشند، ديده نشد، كه اگر اعتراضي هم صورت مي گرفت با وجود گرايش هاي گوناگون موجود در بافت فكري و عقيدتي لبنان نمي توانست لزوماً حمل بر اعتراض از سوي دوستداران انقلاب و مبارزان عرصه مقاومت تلقي شود.
4- دلدادگان به ارزش هاي انقلاب اسلامي و مبارزان عليه جبهه استكبار، طيف گسترده اي را شامل مي شوند كه هم سربازان حزب الله در آن جا دارند و هم نويسندگان كيهان و هم رايزنان فرهنگي نظام در خارج از كشور و در واقع، همه كساني كه براي بسط آرمان هاي امام خميني(ره) و رهروي از رهبري عظيم الشأن انقلاب، حضرت آيت الله خامنه اي مدظله العالي، جامه مجاهدت بر تن كرده اند. قطعاً آنها كه خيال تفرقه در اين جبهه الهي را مي بافند دل به تكثير چنين شايعاتي خوش كرده اند و بر ما است كه هوشيار باشيم تا در صفوف مبارزان انشقاق ايجاد نگردد. شايد نگاهي به سابقه حاميان منابعي كه به انتشار اين خبر پرداخته اند، از اين اقدام رمزگشايي كند.
5- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي همچون گذشته پذيراي نقدهايي است كه مشفقانه بر عملكرد اين سازمان نگاشته مي شود و آن را دريچه رحمتي براي اصلاح امور مي داند.
كيهان: روزنامه كيهان ضمن ارج نهادن به كوشش هاي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، از باب دغدغه اي كه پيرامون رسالت خطير آن سازمان براي صدور پيام انقلاب اسلامي به جهان دارد، نسبت به نقد مذكور اقدام كرده است.
1- برخلاف جوابيه آن سازمان، چنان كه گزارش هاي رسمي و پيشينه تاريخي گواهي مي دهند، «هفته فيلم ايران» از سوي «مؤسسات وابسته به حزب الله لبنان» برگزار نمي گردد، بلكه همان گونه كه «سايت رسمي» سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در گزارشي پيرامون نمايش فيلم هاي «موج مرده» و... آورده است:
«جشنواره فيلم هاي ايراني از سوي رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در لبنان و با همكاري 3 مؤسسه فرهنگي و هنري لبنان... برگزار مي شود.»
از اين رو، از مسئولان آن سازمان انتظار نمي رود كه مسئوليت «رايزني فرهنگي» سفارت جمهوري اسلامي ايران در لبنان را پيرامون گزينش «فيلم هاي ضد مقاومت» منكر شوند.
2- چنان كه برادران ارجمند ما در آن سازمان مي دانند هم در هنگام نمايش عمومي فيلم سينمايي «موج مرده» در جشنواره فيلم هاي ايراني بيروت و هم در جلسه نقد و بررسي فيلم «به نام پدر» مخاطبان و منتقدان سينمايي حزب الله لبنان نسبت به اين فيلم ها موضع گيري مخالفت آميزي داشتند. در سالن سينما، عده اي در اعتراض به مضمون فيلم «به نام پدر» در اثناء نمايش فيلم ،سالن سينما را ترك كردند و در جلسه نقد و بررسي، چند منتقد سينمايي حزب الله لبنان گفتند كه اين فيلم ها به درد جريان 41مارس مي خورد كه ضد مقاومت است. بنابراين، اين احتمال كه مسئولي از مسئولان مؤسسات لبناني از آقاي حاتمي كيا ستايش كرده باشد، نافي اعتراضات منتقدان سينمايي حزب الله لبنان و بينندگان لبناني نيست. كما اين كه اين اعتراضات چنان بود كه در گزارش هاي خبري سازمان صدا و سيما و نيز گزارش هاي ديگر خبرنگاران ايراني مقيم بيروت بازتاب يافت و آقاي ابراهيم حاتمي كيا نيز در پاسخ به سؤال خبرنگار صدا و سيما درخصوص اين انتقادات سكوت كرد و جوابي نداشت.
3- مسئولان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در جوابيه خود به درستي يادآور شده اند كه هفته فيلم هاي ايراني در لبنان همواره با استقبال چشمگيري برگزار مي شود كه اين نكته مورد تصديق «روزنامه كيهان» بوده و هست. اگر انتقادي نسبت به يك روش و عملكرد نادرست در روزنامه منتشر
مي شود، اساسا به سبب تاثير فرهنگي جمهوري اسلامي بر اذهان عمومي حزب الله در لبنان و جهان است و البته سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي نيز در اين تاثيرآفريني ها نقش موثري داشته، اما آن سازمان محترم بايد توجه داشته باشد كه انتقاد كيهان نسبت به فيلم هايي مانند «موج مرده» انتقادي است كه مورد اجماع همه منتقدان جريان حزب الله و مقاومت مي باشد. آقاي حاتمي كيا، فيلمساز خوش قريحه اي است كه آثار ماندگاري چون «بوي پيراهن يوسف»، «آژانس شيشه اي» و... را در كارنامه خود دارد و به سبب همين آثار در زمره فيلمسازان ارزشي طبقه بندي گشت، اما متاسفانه ايشان با ساخت اثري مثل «موج مرده» انتقادات گسترده بسياري از دوستداران و همفكران خود را برانگيخت. ما نيز آرزو داريم كه آقاي حاتمي كيا را از اين پس در ادامه همان راه خلاق و ارزشي اش ببينيم.
اميدواريم برادران ارجمندمان در سازمان فرهنگ و ارتباطات چنانكه گفته اند «پذيراي نقدهاي مشفقانه هستيم» آراء اقشار متدينان جامعه را در موارد اين چنيني نيز لحاظ فرموده و مشفقانه بدانند و تصور نكنند كه بازتاب واقعيت هاي يك جشنواره سينمايي، رواج شايعه و «تضعيف فرهنگي پاسداران حريم شيعه» است! آرزوي توفيق آن برادران را در صدور پيام انقلاب اسلامي داريم.

قبر (گفت و شنود)

گفت: تعدادي از هواداران خاتمي به او اعتراض كرده اند كه چرا از نامزدي رياست جمهوري كنار كشيدي كه موسوي بيايد و اين رسوايي را به بار آورد.
گفتم: دست خودش نبود، بايد كنار مي كشيد! كيهان همان روز نوشت كه نامزد اصلي مدعيان اصلاحات موسوي است و خاتمي كنار خواهد رفت.
گفت: خاتمي گفته است، بايد كسي نامزد مي شد كه «مرد روز شنبه» باشد و بعد از روز جمعه كه انتخابات است بتواند ايستادگي كند!
گفتم: يعني با صراحت اعتراف مي كند كه ادعاي تقلب در انتخابات و دست زدن به آشوب هاي خياباني از قبل طراحي شده و قرار بود بعد از انتخابات به اجرا درآيد؟!
گفت: چه عرض كنم؟! اين روزها بد جوري خودشان را لو مي دهند.
گفتم: مردي در بستر بيماري افتاده بود و شريكش در حال نامه نوشتن بود. يارو به شريكش گفت؛ اي فلان فلان شده، حتماً در فكر مرگ من هستي و داري براي داداشت نامه مي نويسي كه بيايد اموالم را هپل هپو كند؟ شريكش گفت؛ اين حرف ها چيه؟ چرا سوءظن داري؟ و بعد از چند دقيقه از مريض پرسيد، راستي! قبر با قاف است يا با غين؟!

رئيس قوه قضاييه: يك جريان آشكار در جامعه قصد فتنه انگيزي و ايجاد تفرقه در ميان مردم و مسئولان را دارد

رئيس قوه قضاييه گفت: جريان آشكاري در جامعه قصد فتنه انگيزي وايجاد تفرقه در ميان مردم و مسئولان كشور را دارد و قصد دارند با ترويج برخي دسته بندي ها آنان را در مقابل نظام و رهبري قرار دهند.
به گزارش روابط عمومي قوه قضاييه آيت الله آملي لاريجاني در جلسه مسئولان قضايي ضمن تسليت به خانواده شهيد حاج قلي زاده، دادستان شهرستان خوي و با اشاره به ارزش خدمات قضات در كشور بر ضرورت حفاظت و امنيت بيشتر قضات تاكيد كرد و اظهار داشت: دشمن گمان مي كند با ترور قضات مي تواند در عزم دستگاه قضايي در برخورد با اشرار و عوامل ناامني اجتماعي و بزه كاران اخلال يا ترديد ايجاد كند كه اين خيالي باطل است و دستگاه قضايي با جرايم قاطعانه تر برخورد خواهد كرد.
وي برخورد قانوني با ناهنجاري هاي اجتماعي و رسيدگي قضايي بدون در نظر گرفتن گرايش هاي سياسي را از سياست هاي اصولي دستگاه قضايي برشمرد و افزود: همانگونه كه از ابتداي تصدي قوه قضاييه بر آن تاكيد كرده ام، برخوردهاي قضايي قاطع با متخلفان و مجرماني كه قصد فتنه انگيزي در جامعه را دارند از وظايف ذاتي دستگاه قضايي است و تفاوتي هم در برخوردها وجود نخواهد داشت و ملاك، اجراي قانون است.
لاريجاني با تقبيح برخي مطالب مطبوعات كه سعي در فتنه انگيزي و ايجاد شكاف در ميان مسئولان نظام دارند بر ضرورت نظارت بيشتر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تاكيد كرد و اظهار داشت: چگونه برخي افراد بدليل وابستگي به جريانات خاص سياسي مي توانند با عناوين مجعول اقدام به چاپ و نشر اخبار كذب و تحليل هاي تفرقه افكنانه نمايند و با برخورداري از حريم امن اقدام به شبهه افكني در جامعه و ترويج واهي دسته بندي ميان مسئولان نظام كنند.
رئيس قوه قضاييه مسئولان طراز اول كشور را از سرمايه هاي نظام جمهوري اسلامي ايران و يادگاران امام راحل(ره) دانست و گفت: جريان آشكاري در جامعه قصد فتنه انگيزي و ايجاد تفرقه در ميان مردم و مسئولان كشور دارد و قصد دارند با ترويج برخي دسته بنديها آنان را در مقابل نظام و رهبري قرار دهند. فتنه انگيزان حتي به بزرگان حوزه هاي علميه هم رحم نكرده و برخي از شخصيت هايي كه نه تنها افتخار حوزه هاي علميه و كشور ايران بلكه افتخار جهان اسلام هستند را مورد تعرض قرار داده اند.
لاريجاني ضرورت وجود بصيرت در بررسي مسائل سياسي و اجتماعي را مورد تاكيد قرار داد و شبهه افكني هاي اخير برخي مطبوعات را به نفع دشمنان نظام جمهوري اسلامي ايران دانست و افزود: سازمان بازرسي كل كشور لازم است نظارت خود را در اين بخش تقويت كند و نحوه صدور مجوز انتشارات مطبوعات را مورد بازرسي قرار داده و گزارش كند و دادستان محترم تهران هم بايد با تمام ظرفيت هاي خويش، به مقابله با اين تخلفات قانوني برخيزد.
اين گزارش حاكي است مسئولان عالي قضايي، در ادامه جلسه بحث پيرامون راه هاي ارتقاي تكريم ارباب رجوع و پاسخگويي به مراجعان و ارشاد و معاضدت قضايي را مورد بررسي قرار دادند.

پيدا كنيد رابرت هلوي را...! (نكته)

«شعارنويسي روي اوراق بهادار» يكي از دستورالعمل هايي است كه تئوريسين هاي «جنگ نرم» و «كودتاي مخملي» به پياده نظام خود توصيه مي كنند. رابرت هلوي ROBERT HELVEY در توضيح و تشريح اين دستورالعمل مي گويد؛ از ميان اوراق بهادار، اسكناس ها براي شعارنويسي عليه حاكميت از اهميت بيشتري برخوردار است، چرا كه اسكناس ها در ميان مردم دست به دست مي چرخند و شعارهاي نوشته شده روي آنها در جريان اين چرخه متداول به گوش همه مي رسد! هلوي اين حركت را به چند علت از شعارنويسي روي ديوارها و يا صندلي اتوبوس ها و قطارها مناسب تر و كم هزينه تر مي داند و در توضيح نظر خود مي گويد؛ شعارنويسي روي ديوارها هميشه با خطر شناسايي شدن شعارنويس ها و دستگيري آنها همراه است ولي نوشتن همين شعارها روي اسكناس ها مي تواند در خلوت محض صورت پذيرفته و شعارنويس را از خطر شناخته شدن دور كند. از سوي ديگر احتمال اين كه مردم اسكناس هاي شعارنويسي شده را دور بريزند زياد نيست، بلكه بسياري از مخالفان اين شعارها نيز ترجيح مي دهند اين اسكناس ها را هرچه زودتر خرج كنند. رابرت هلوي درباره يكي ديگر از- به زعم او- امتيازات شعارنويسي روي اسكناس ها مي گويد؛ چنانچه اين اسكناس ها در دست كسي ديده شود، براي مقامات قضايي و پليس اثبات آن كه شعار روي اسكناس توسط خود او نوشته شده باشد بسيار دشوار است. همين دستورالعمل با توضيحات تقريبا مشابه از سوي چند تن ديگر از تئوريسين هاي كودتاي مخملي- از جمله جين شارپ- نيز ارائه شده است كه شرح آن به درازا مي كشد.
عوامل پشت صحنه فتنه اخير نيز دستورالعمل ياد شده را به كار گرفتند و شعارهايي عليه اسلام، حضرت امام(ره) و حتي پيامبر اكرم(ص) روي برخي از اسكناس ها نوشته و سعي در توزيع آن در چرخه متداول اسكناس ها داشتند كه اين اقدام سران فتنه نيز مانند ساير اقدامات ديكته شده به آنها با واكنش شديد مردم مسلمان و مؤمن روبرو شده و بسياري از اين اسكناس ها توسط خود مردم به بانك ها تحويل گرديده و تعويض شدند.
درپي اين اقدام نفرت انگيز عوامل فتنه و با مراجعه و پيگيري هاي مكرر مردم، بانك مركزي در تاريخ 10 دي ماه اعلام كرد «اسكناس هايي كه روي آن نوشته، مهر و يا هرگونه علامت اضافه وجود داشته باشد از 17 دي ماه فاقد اعتبار خواهد بود» و از دارندگان اينگونه اسكناس ها خواست با مراجعه به شعب بانك ملي ايران در سراسر كشور نسبت به تعويض آن اقدام كنند.
در پي صدور اطلاعيه بانك مركزي، دستورالعمل تئوريسين هاي كودتاي مخملي كه با سفارش هاي پي درپي رسانه هاي فارسي زبان بيگانه مخصوصاً راديو فردا -وابسته به سيا- و راديو اسرائيل همراه بود، ناكام ماند و مردم از دريافت اسكناس هايي كه روي آنها شعارنويسي شده بود به شدت خودداري مي كردند و در چند مورد كه شعارها عليه اسلام و امام و يا ساير مقدسات و باورهاي ارزشي مردم بود، ارائه كنندگان اسكناس ها با برخورد سخت و خشم آلود مردم روبرو شدند.
و اما، ديروز، رئيس كل محترم بانك مركزي در اقدامي سأال برانگيز اعلام كرد «سقف زماني براي تعويض اسكناس هاي مخدوش برداشته شده است»! و در توضيح - بخوانيد توجيه- اين تصميم گفت؛ «بانك مركزي تاريخي را اعلام كرد كه تمام بانك ها آن را پذيرفتند ولي اين تاريخ به دليل اين كه ممكن بود به مردم فشار آورده و آنها را با سختي مواجه كند و همچنين باعث هجوم مردم به بانك ها شود تمديد شد»! اشاره برادر عزيزمان جناب آقاي بهمني رئيس كل محترم بانك مركزي درباره «تمديد» مورد اشاره ايشان نيز، تعجب آور است و به همه چيز شبيه است غير از تمديد! ايشان مي فرمايند «بنابراين سقف تاريخي براي تحويل اسكناس هاي مخدوش تا زماني كه مردم اين اسكناس ها را به بانك بدهند، تمديد شده است»! يعني اساساً سقفي در نظر گرفته نشده و اين اسكناس ها هميشه و بدون كمترين مانعي، معتبر خواهد بود!
لطفاً كيهان را به سوء ظن! و تندروي! متهم نكنيد و فقط اندكي در اين ماجرا انديشه بفرمائيد. آيا اقدام ديروز بانك مركزي، دقيقاً- و البته به طور ناخواسته- در راستاي دستورالعمل رابرت هلوي نيست؟! و آيا جناب آقاي بهمني عزيز نبايد با كمك مراكز امنيتي و اطلاعاتي كشور، خاستگاه اين تصميم عجيب و سأال برانگيز را كشف كرده و رد پاي افراد نفوذي و جريانات آلوده اي كه دستورالعمل ديكته شده بيگانگان به سران فتنه را در چنته بانك مركزي جاسازي كرده و با لطايف الحيل از زبان رياست محترم اين بانك به پياده نظام خود ابلاغ كرده اند را شناسايي كند؟!
آقاي بهمني عزيز! همه را مانند خود خيرانديش تلقي نفرمائيد، از كدام هجوم مردم براي تعويض اسكناس هاي مورد اشاره سخن مي گوئيد؟! چه كساني به جنابعالي گزارش داده اند كه مردم براي تعويض اسكناس هاي مخدوش با مشكل و ازدحام در بانك ها روبرو شده اند؟! كمترين ترديدي نداشته باشيد كه تصميم اخير از طريق نفوذي هاي بيگانه به حضرتعالي القا شده است. حضرتعالي با صدور اين ابلاغيه، بي آن كه بخواهيد و توجه داشته باشيد، مجوز انتشار شعارهاي ضد اسلامي و ضد انقلابي را صادر فرموده ايد، كه صد البته از ساحت ايماني شما به دور است.
... و بالاخره، در تيرماه 9135 هنگامي كه حضرت امام متوجه شدند كه در برخي از ادارات دولتي با استفاده از نامه هاي آرم دار رژيم شاهنشاهي مكاتباتي انجام گرفته است، به شدت برآشفته و خطاب به عوامل پنهان در پشت اين ماجرا فرمودند؛
«باز هم آرم هاي شاهنشاهي در كاغذهايشان هست. من نمي فهمم كه اينها چه اشخاصي هستند... اگر شاهنشاهي هستيد، خوب بگوئيد تا ما تكليفمان را با شما تعيين كنيم، تا من بگويم ملت با شما چه كند ... چرا اين افراد را از ادارات تصفيه نمي كنيد؟» صحيفه امام(ره)، جلد 21، ص 747
حسين شريعتمداري

منوشه امير: براي مقابله با خطر شيعه بايد از سبزها حمايت كرد! (خبر ويژه)

يك مستخدم صداي اسرائيل و سرويس جاسوسي موساد كه با عناصر ضدانقلاب در داخل ايران مرتبط است مي گويد مخالفان در ايران از اعمال تحريم هاي جديد عليه جمهوري اسلامي حمايت مي كنند و خواستار تشديد اين تحريم ها هستند.
منوشه امير طي سخناني در مركز روابط همگاني تل آويو تاكيد كرد: مخالفان اميدوارند تحريم هاي جديد و شديدي عليه ايران از سوي جامعه جهاني وضع شود. اين در حالي است كه به عنوان مثال با وجود موضع آشكار آنجلا مركل صدراعظم آلمان عليه جمهوري اسلامي، شركت هاي آلماني به تجارت با ايران در حجم بالا ادامه مي دهند.
اين مهره صهيونيست با حمايت از آشوبگراني كه در حوادث پس از انتخابات به خيابان آمده و به تحركات ضدانقلابي پرداختند، گفت: اين افراد از ناتواني قدرت هاي بزرگ در اعمال تحريم عليه ايران ناراحتند و از اينكه تحريم موثري اعمال شود نااميد شده اند اما در مقابل حكومت اسلامي اميدوار و تقويت شده است. قدرت هاي بزرگ چون خطر ايران و تشكيل امپراتوري شيعي ]!؟[ را درك نمي كنند، موفق به در پيش گرفتن اقدام موثر عليه ايران و توقف برنامه هسته اي آن نشده اند.
همكار سازمان جاسوسي و وزارت خارجه رژيم صهيونيستي در اين سخنراني، به برنامه ريزي عوامل اين رژيم براي ايجاد تنش در راهپيمايي باشكوه و ملي 22 بهمن اشاره كرد و گفت: مي توان انتظار داشت مخالفان در 11 فوريه (22 بهمن) به خيابان بيايند و به درگيري بپردازند. البته آنچه بيشتر محتمل است، سركوب شديدتر آنها از سوي پليس و بسيج است.
منوشه امير (منوچهر ساچمه چي) كه پشت پرده برخي سايت هاي اينترنتي ضدانقلاب نظير «بالاترين» قرار دارد، همچنين خواستار بمباران پايگاه هاي سپاه در كنار تاسيسات هسته اي شد و گفت: جامعه جهاني كوركورانه به دنبال يافتن راه حل سياسي براي برنامه هسته اي ايران است در حالي كه چاره كار در دادن اولتيماتوم نظامي و سپس حمله به تاسيسات هسته اي و پايگاه هاي سپاه است.
اشاره اين همكار وزارت خارجه رژيم صهيونيستي به مبادلات تجاري وسيع ميان آلمان و ايران در حالي است كه روزنامه آلماني هندلز بلات ديروز در گزارشي تصريح كرد: شركت هاي آلماني مخالف تحريم ايران هستند و از اينكه دولت اين كشور تحت فشار لابي هاي آمريكا و اسرائيل مي باشند، به شدت خشمگين شده اند. آنتون بورنر رئيس فدراسيون فروش عمده و تجارت خارجه آلمان هشدار مي دهد كه آلمان مي تواند در ميان بازندگان سياست تحريم عليه ايران باشد. اتاق بازرگاني و صنعت آلمان (DIHK) هم اعلام كرده تحريم عليه ايران مي تواند به قيمت بيكار شدن 10 هزار آلماني و تاثير منفي بر اقتصاد آلمان تمام شود.

خاتمي: سال 76 اگر احتمال پيروزي مي رفت نه نامزد مي شدم و نه اصلاح طلبان حمايت مي كردند (خبر ويژه)

خاتمي گفت اگر مي دانستم در انتخابات سال 76 رئيس جمهور مي شوم، نامزدي را قبول نمي كردم و كساني هم كه به من پيشنهاد نامزدي دادند، شايد اصلا اين پيشنهاد را نمي دادند.
«روح الله- ش» عضو شوراي مركزي ستاد ملي جوانان 88 (حاميان خاتمي و موسوي در انتخابات اخير) با اشاره به ملاقات يك سال پيش با خاتمي، مطالب فوق را از قول وي نقل كرد. ستاد ياد شده چند ماه پيش منحل شد اما در جريان انتخابات در امر شبكه سازي براي اردوكشي خياباني فعاليت داشت و شماري از اعضاي آن در بازداشت به سر مي برند.
روح الله- ش در سايت ضدانقلابي روزنت نوشت: يك سال پيش در چنين روزهايي پس از آن كه خاتمي اعلام كرد يا من مي آيم يا ميرحسين، به ديدار خاتمي شتافتيم و بسيار گله كرديم... او در آن ملاقات گفت من همان سال 75 هم كه از من خواسته شد در انتخابات شركت كنم اگر مي دانستم رئيس جمهور خواهم شد قبول نمي كردم. من به همراه دوستانم فقط مي خواستيم شعارهايي از جمله جامعه مدني و آزادي هاي سياسي را زنده كنيم تا زمينه براي حضور چهره هاي ديگر در انتخابات بعدي فراهم شود. اگر كسي مي دانست كه كانديداي ما قرار است پيروز شود شايد اصلا به من پيشنهاد نمي كردند چه رسد به اينكه من بپذيرم. براي همين كسي بايد كانديدا باشد كه هم از لحاظ شخصيتي توانمند باشد هم از لحاظ سياسي در برابر تهاجم ها آسيب پذيري كمتري داشته باشد. من فكر مي كنم ميرحسين در اين شرايط بهترين گزينه است. مهم پس از انتخابات است. بايد فردي باشد كه در شنبه پس از انتخابات روحيه حمايت از خواسته هاي مردم را داشته باشد. مي دانم كه ميرحسين مرد روز شنبه است.
سايت ضدانقلابي روزنت سپس كساني چون موسوي و كروبي و خاتمي را تنها گزينه هاي موجود معرفي كرد و نوشت: «ايرانيان خارج نشين از خاتمي و كروبي و موسوي حمايت مي كنند. مي دانيم كه گزينه اي ديگر براي جايگزيني اين 3 رهبر اصلاحات نداريم يا حداقل تاكنون كسي پيدا نشده است، بگذريم از شومن هاي تلويزيوني و اينترنتي. پس اي كاش به جاي موضع گيري عليه اين 3 نفر به ويژه خاتمي، كمي جانب احساس را كنار بگذاريم. اگر زورمان به رقيب نمي رسد دليلي ندارد كه خودي را حذف كنيم. البته كار سياسي بدون انتقاد مثل اسب سواري بدون زين است، پس از مدتي هم اسب آسيب مي بيند و هم اسب سوار»!!
گفتني است نقل قول ياد شده مربوط به يك سال پيش است كه هنوز موسوي و كروبي با راديكاليسم كور، ته مانده حيثيت و آبروي مدعيان اصلاحات را تبديل به خاكستر نكرده و به دست باد نسپرده بودند وگرنه آخرين نامه نگاري هاي خاتمي با مقامات ارشد نظام و سخنان وي در محافل خصوصي مجمع روحانيون و... حاكي از ناراحتي شديد او از نتيجه تندروي ها و بازي آشكار موسوي در پروژه هاي ساختارشكنانه است. خاتمي در جلسات خصوصي ابراز داشته كه عملكرد موسوي پس از انتخابات باعث بدگماني شديد نظام و مردم به اصلاح طلبان و بسته شدن راه بازگشت به حاكميت شده است.

چگونه اعتراض كند وقتي بخشي از پازل بهائيت است؟! (خبر ويژه)

سكوت ميرحسين موسوي در برابر هتاكي هاي ضدديني هسته اصلي حمايت از وي، براي طيف حاميان متدين او سؤال برانگيز شده است.
اكبر- گاف دن كيشوت فراري حلقه كيان و روزنامه هاي زنجيره اي، اخيرا در مصاحبه با شبكه بي بي سي انگليس به انكار صريح امام زمان(عج) و عصمت ائمه عليهم السلام پرداخت. وي عضو تيم 5 نفره به سرپرستي بهاءالله مهاجراني- وزير ارشاد و سخنگوي دولت اصلاحات- است كه خود را هسته اصلي و اتاق فكر جنبش سبز معرفي كرده اند بي آن كه با مخالفت موسوي مواجه شوند.
با سپري شدن بيش از يك هفته از گستاخي اكبر- گاف و سكوت موسوي، سايت خبري «عصر ايران» كه از سايت هاي اصلاح طلب و منتقد دولت به شمار مي رود، به انتقاد از اين سكوت پرداخت و نوشت: پافشاري و اصرار بر مواضع، هرگز به معناي آن نيست كه موسوي درباره كساني كه با بليت او سخن مي گويند، نتواند يا نخواهد اعلام موضع كند. اخيرا اكبر گنجي در قالب عضو اتاق فكر جنبش سبز به دفاع از سبزها و موسوي مي پردازد. البته تا اين جاي كار مشكلي نيست اما وقتي اين بيان ديدگاهها باعث هزينه سازي براي شخص ديگر (موسوي) مي شود انتظار اين است كه آن فرد اعلام موضع كند و نسبت خود با ماجرا را تبيين كند.
«عصر ايران» اضافه كرد: گنجي كه روزگاري در دهه 60 خورشيدي شلوار لي پوشيدن جوانان، غيرت او را جريحه دار مي كرد اينك در همان حال كه مدعي حمايت از موسوي است مقدسات اكثريت قريب به اتفاق ملت ايران را به طور واضح زير سؤال مي برد و به راحتي و وقاحت، حتي منكر وجود مقدس امام زمان(عج) مي شود. اين در حالي است كه حتي كساني كه در تقيدات مذهبي خود چندان مستحكم نيستند، معتقد به وجود امام عصر(عج) هستند و احترام آن حضرت را پاس مي دارند و به عنوان مثال، در برگزاري مراسم جشن و شادي هم ترجيح مي دهند آن را با نيمه شعبان مقارن سازند. در چنين شرايط و جامعه اي، ناگهان فردي پيدا مي شود و با استفاده از تريبون رسانه هاي خارجي، صريح و وقيح، باور عمومي جامعه را به بازي مي گيرد و از انكار امامي سخن مي گويد كه دهها ميليون نفر در كشور به او ايمان و عشق دارند. گنجي مدعي حمايت از شخصي (موسوي) مي شود كه بيانيه آخرش را با سلام و ارادت نسبت به جد امام زمان(عج) يعني وجود نازنين امام حسين(ع) آغاز مي كند.
سايت مذكور با نگراني نوشت: «نمي توان موضوع را به سادگي برگزار كرد و از كنار آن با بي اعتنايي گذشت. وانگهي سكوت در برابر اين موضع گيري هاي ضد ديني باعث مي شود رقباي سياسي با صغري و كبراهاي خاص خود چنين وانمود كنند كه موسوي نيز مانند حامي اش گنجي، اعتقادي به مباني شيعه ندارد. لذا طبيعي است كه فردي مانند موسوي كه به واسطه افاضات ضدديني يكي از مدعيان حمايتش در معرض آسيب قرار دارد، به موضع گيري شفاف بپردازد. البته سخنان گنجي به حدي موهن بوده كه حتي اگر وي مدعي حمايت از ميرحسين نيز نبود، باز انتظار مي رفت كه چنين اهانت هايي به ساحت پاك امام زمان(عج) محكوم شود و اكنون كه چنين شخصي ادعاي حمايت از جنبش سبز و موسوي را نيز دارد و خود را عضو اتاق فكر اين جريان هم مي داند، لزوم موضع گيري و تبيين مواضع نسبت به سخنان او دوچندان مي شود. سكوت موسوي در قبال اهانت ها و كفرگويي هاي كسي كه حتي منكر قرآن نيز شده و محكوم نكردن اين رويكرد، آن هم در شرايط فعلي، مي تواند متضمن هزينه هاي سياسي سنگيني براي موسوي وحاميانش باشد، آن هم در جامعه اي كه قريب به اتفاقش شيعيان دوازده امامي اند و حتي اهل سنت اش نيز به خاندان رسول خدا(ص) خالصانه و عاشقانه ارادت دارند.»
ضمن تقدير از غيرت ديني گردانندگان سايت عصر ايران، بايد اين حقيقت را گوشزد كرد كه حوادث پس از انتخابات، رقابت بين جناح هاي سياسي نبود و حوادث 7 ماه اخير نيز اين واقعيت را به تدريج نمايان كرد اما توقع موضع گيري موسوي عليه كفريات و اراجيف يك عضو اتاق فكر جنبش سبز، توقع دور از واقعي است. چگونه مي توان از موسوي انتظار داشت عليه اراجيف يك مهره مفلوك و دم دستي سازمان سيا موضع بگيرد در حالي كه خود در بيانيه 17، حرمت شكنان روز عاشورا را «مردم خداجو» توصيف مي كند؟! يا چه توقعي است وقتي مي بينيم طي حوادث 7 ماه گذشته عناصر ضدانقلاب با استفاده از بسترسازي و حمايت موسوي، تصوير حضرت امام را به آتش مي كشند، عليه اصل ولايت فقيه فحاشي مي كنند، به دعوت وي در روزهاي ملي مبارزه با استكبار و قدس، به نفع آمريكا و اسرائيل شعار مي دهند و اسلام را از جمهوري اسلامي حذف مي كنند اما حتي يك كلمه مخالفت و اعتراض هم از او نمي شنوند؟ خوش بينانه ترين علت اين است كه موسوي با اطلاع از بدبيني و انزجار قاطبه مردم، درصدد است ضدانقلاب را از دست ندهد اما تحليل هاي ديگر حاكي از اين است كه وي در همان پروژه اي نقش ايفا مي كند كه گنجي و سروش و مهاجراني و كديور و... قطعات ديگر پازل آن هستند. بنابراين موسوي به هر دليل اجازه و جرئت ندارد كه به عملكرد و مواضع گستاخانه عناصر بهايي مسلك، ضد دين و ضد انقلاب اعتراض داشته باشد.