(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 6 اسفند 1388- شماره 19591
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
از آقاي كلينتون بپرسيد (يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
خواب (گفت و شنود)
گزارش فرمانده كل سپاه از حوادث پس از انتخابات در مجلس خبرگان
8 ماه نبرد مقدس (يادداشت ميهمان)
به مناسبت هفته وحدت همايش بين المللي مناديان وحدت در سنندج برگزار مي شود
با تصويب نمايندگان مجلس سازمان تامين اجتماعي زيرمجموعه وزارت رفاه قرار گرفت
آمريكا، انگليس و سعودي در گرداب اطلاعاتي ريگي (خبر ويژه)
طوفان مغزها در درازگوش تروا! (خبر ويژه)
اتحاديه اروپا و روسيه نمي خواهند بي گدار به آب بزنند (خبر ويژه)



از آقاي كلينتون بپرسيد (يادداشت روز)

از يك منظر راهبردي و با توجه به تحولاتي كه در حال شكل گيري است- نه تحولاتي كه شكل گرفته است- مقطع فعلي، مهم ترين مقطع بعد از انتخابات است. اكنون دو مسير استراتژيك ايجاد شده است كه تا حدود زيادي روند تحولات آينده را تعيين مي كند. مسير اول مربوط به امريكايي هاست و آنچه «يك تغيير استراتژي» در قبال ايران ناميده اند. منابع امريكايي در هفته هاي گذشته اين موضوع را به روشن ترين وجه ممكن بيان كرده اند كه دولت اوباما راهبرد جديدي را درباره ايران در پيش گرفته و در برخي از مباني رفتار خود تجديد نظر كرده است. اين بسيار مهم است كه دريابيم اولا آيا به راستي يك تغيير استراتژي در كار است و ثانيا چرا امريكايي ها مقطع فعلي را براي عملي كردن آن انتخاب كرده اند. مسير دوم در داخل ايران در حال طي شدن است اما سرنخ آن را هم خارجي ها به دست دارند. جريان فتنه پس از حوادث 9 دي و 22 بهمن آشكارا دريافته است كه بايد حتما در مسير آينده خود -البته اگر آينده اي در كار باشد- تجديد نظر كند و مسير فعلي قابل تداوم نيست. اين تجديد نظر كه برخي از عناصر دون پايه داخلي فتنه خيلي علاقمند هستند نام آن را «تدوين استراتژي جديد» بگذارند، البته بسيار فراتر از تاب و طاقت و ظرفيت سران فعلي فتنه است. در بين چند نفري كه اكنون به طور نمادين بالاي سر اين جريان قرار گرفته اند، در واقع هيچ كسي كه داراي يك فهم روشن نسبت به آينده و قدرت فكري لازم براي گذاشتن يك راه درست پيش پاي آن باشد، وجود ندارد. در چنين شرايطي است كه گردانندگان اصلي فتنه در خارج از ايران در حال آشكار كردن نقش خود هستند و تقريبا به صراحت مي گويند كه چه سناريوهايي را در ذهن دارند و عوامل داخلي از كدام راه بايد بروند.
شايد كليدي ترين نكته براي جامعه سياسي اصولگرا اكنون اين باشد كه هم بتواند محتواي اين دو نوع دگرگوني استراتژيك را دريابد (تا مبادا جاده بپيچد و ما نپيچيم) و هم ارتباط ميان آنها را كشف كند. داشتن يك تصوير روشن از اينكه امريكايي ها هرگونه تغيير در رفتار خود درباره ايران را چگونه با سناريوهاي جريان داخلي فتنه هماهنگ كرده اند عنصر ضروري همه برنامه ريزي ها و واكنش هاي آينده است. بدون شك اگر بتوان اين تئوري را ثابت كرد كه اكنون استرات ژي امريكا در قبال ايران، مكملي براي طرح ريزي هاي داخلي دوستان امريكاست و دو مسير استراتژيكي كه از آنها سخن گفتيم در جنبه هاي كليدي مشترك هستند و در موارد مهمي برهم منطبق مي شوند، آن وقت اجراء يك پازل كلان كه سازنده بسياري از تحولات آينده است، خود را نشان خواهد داد. مقدمه كتاب استراتژي امنيت ملي امريكا در قرن 21 با اين جمله آغاز مي شود كه بهترين راه براي پيش بيني آينده ساختن آن است. ما اكنون در موقعيتي قرار داريم كه مي توان فهميد امريكايي ها چگونه قصد دارند آينده سياست خود درباره ايران را بسازند.
اول از همه، روشن است كه امريكايي ها اصرار دارند به هر قيمت ممكن جريان فتنه داخلي ولو در حدي كه فقط بتوان بر مبناي آن نمايش هاي تلويزيوني ترتيب داد و نطق هاي حقوق بشري ايراد كرد، زنده بماند. امريكايي ها بيش از چند ماه است كه فهميده اند ناآرامي هاي پس از انتخابات در ايران ديگر نه مي تواند كاركرد امنيتي داشته باشد و نه كاركرد سياسي؛ يا به تعبير دقيق تر با اين كارها نه مي توان نظام جمهوري اسلامي را برانداخت و نه حتي امكان گرفتن يك باج ولو كوچك از نظام كه بتواند لااقل چند ماهي از آن تغذيه كند، وجود دارد. تنها كاركرد اين جريان آن است كه به گفته يك منبع اسراييلي هر از گاهي «آبروريزي» درست كند، مثل ديوانه اي كه كاري از او ساخته نيست و آزاري ندارد الا اينكه چند وقت يك بار -آن هم نه هميشه- دادي بزند و نگاه ها را در يك مجلس محترم متوجه خود كند. غربي ها به اين آبروريزي البته دل بسته اند چرا كه مي توانند با استفاده از آن به عنوان ورودي ماشين تبليغاتي خود، خروجي آن را طوري تنظيم كنند كه گويي در ايران به واقع خبري است.
روشي كه اكنون غربي ها در پيش گرفته اند اين است كه بحران هاي افتاده به جان اين جماعت را به روشي علاج كنند. بحران اول فتنه -كه پيش از اين زماني از آن سخن گفته ايم- چيزي است كه مي توان آن را بحران تكيه گاه ناميد. درماه هاي گذشته مهم ترين عواملي كه فتنه در ايران به آن تكيه داشت دو چيز بوده است: 1- سرمايه اجتماعي كف خيابان و 2- اختلاف درون حاكميت. در مورد سرمايه اجتماعي اكنون كار به ماليخوليا كشيده است. كساني كه تا ديروز تصور مي كردند مردم تهران فدايي آنها هستند چند ماهي است در هيچ تجمع مردمي شركت نمي كنند الا اينكه مردم آنها را وادار به فرار -در انواع مختلف آن- مي كنند. غربي ها اكنون تلاش مي كنند اجازه ندهند جريان داخلي فتنه به هيچ وجه با اين حقيقت كه سرمايه اجتماعي آن دچار فروپاشي شده مواجه شود و به اين ترتيب به آنها اطمينان بدهند كه تكيه گاه مزبور سر جاي خودش است ولو اينكه همه ظواهر و قرائن خلاف آن باشد. خوشمزه بازي هايي نظير اينكه تهران در روز 22 بهمن يك پادگان بزرگ شده بود، همه آنها كه آمدند سبز بودند ولي لباس بسيجي پوشيده بودند، راهپيمايان 22 بهمن دلشان سبز بود و از اين قبيل -كه شايد خواننده تصور كند شوخي است ولي عين تحليل هاي شگرفي است كه جريان فتنه در مورد حادثه 22 بهمن ارائه داده و در رسانه هاي غربي تا حد غير قابل توصيفي تكرار شده- همه در راستاي همين استراتژي است كه جريان فتنه همچنان بتواند به چيزي تكيه كند كه وجود ندارد.
در مورد تكيه گاه دوم هم اكنون طرف غربي مراقب است كه جريان داخلي فتنه دچار هيچ مسئله اي نشود. در اين تقريبا ترديدي نيست كه شكاف هاي درون حاكميت اكنون تا حدود قابل توجهي ترميم شده و حاميان حكومتي فتنه يا تغيير موضع داده يا آنقدر ضعيف شده اند كه مي دانند مثل تمام سال هاي پس از انقلاب بهتر است گوشه اي امن پيدا كنند و بيهوده خود را به مهلكه نيفكنند. با كم شدن حجم اين اختلافات و روشن شدن اين نكته كه توان رهبري براي بازآرايي فضاي سياسي و تغيير آرايش نخبگان بسيار بيشتر از آن است كه روزهاي اول برخي تصور كرده بودند، غربي ها دريافته اند كه بهتر است يك تكيه گاه جديد براي دوستان داخلي خود دست و پا كنند و آن تكيه گاه هم دو كلمه بيشتر نيست: خود امريكا.
اگر به ياد بياوريد مقام هاي غربي در ماه هاي اول آغاز فتنه در حمايت صريح و علني از ناآرامي ها در ايران اندكي احتياط مي كردند. علت هم اين بود كه تصور مي كردند حمايت علني به ضرر دوستانشان تمام خواهد شد هم به اين دليل كه آنها اصرار دارند بگويند مهره امريكا نيستند و هم از اين رو كه اين حمايت ها مي تواند توجيه كافي براي برخورد با آنها به نظام بدهد. اكنون روشن شده است كه اولا نه سران فتنه آنقدرها كه امريكايي ها روزهاي اول تصور مي كردند ضد امريكايي و مصر به مرزبندي با آن هستند و نه ابايي از اين دارند كه به عنوان بخشي از پروژه امريكا شناخته شوند. به عبارت ديگر، طرف غربي اگر مايل به زنده ماندن فتنه است، اكنون چاره اي ندارد جز اينكه دست خود را علنا بالاي سر آن بگيرد و فتنه گران را دلداري بدهد كه اگر درون حكومت اجماعي عليه آنها شكل گرفته، نبايد بيمناك باشند چرا كه امريكا با آنهاست!
اين وضعيت، هيچ تفاوتي با وضعيتي كه در همه سال هاي پس از انقلاب وجود داشته ندارد. در واقع پس از 7 ماه خواب و خيال اكنون امريكايي ها به همان جايي بازگشته اند كه همواره در آن قرار داشتند يعني متوسل شدن به ابزارهايي مانند حقوق بشر و امثال آن و درگير شدن با نهادهايي مانند سپاه كه حافظ و ضامن هويت و ارزش هاي انقلابي هستند. در واقع اگر تغيير استراتژي هم در كار باشد بيشتر چيزي شبيه پس گرفتن حرف هاي دهان پركن چند ماه اخير و بازگشت به استراتژي خزنده اي است كه با سرعت لاك پشت -وگاهي هم با حركت در مسير برعكس- قصد براندازي روشنفكرانه نظام جمهوري اسلامي را دارد. آقاي اوباما اگر مايل است چيزهاي بيشتري در مورد ميزان كارايي اين سياست در مقابل ايران بداند مي تواند به همسر وزير خارجه خود مراجعه كند. آقاي كلينتون به او خواهد گفت همه ديوانه بازي هايي كه بوش درآورد از جمله به اين دليل بود كه روش هاي به اصطلاح نرم در مقابل ايران كارگر نيفتاد و اينكه نام حركت سينوسي بين استراتژي هاي مقابله و مهار تغيير استراتژي نيست.
مهدي محمدي

 



كيهان و خوانندگان

¤دستگيري شرور معروف عبدالمالك ريگي توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) كه نشان از اقتدار نظام جمهوري اسلامي دارد را تبريك عرض مي كنم. اين خوشحالي مردم زماني كامل خواهد شد كه سران فتنه نيز دستگير و محاكمه بشوند.
معتمد
¤موفقيت سربازان گمنام حضرت امام زمان(عج) را در دستگيري فتنه گر جاني عبدالمالك ريگي به همه ولايتمداران تبريك مي گويم.
اسماعيلي از زنجان و چندين تماس مشابه
¤در كنار پيشرفت هاي اخيري كه به همت و ايمان دانشمندان ايراني در عرصه هاي مختلف كشور شاهدش هستيم خبر دستگيري يكي از مزدوران تروريست بيگانگان يعني عبدالمالك ريگي كه دستش به خون بسياري از هم وطنان آلوده است ، خوشحالي مردم را دو چندان كرد اين اقدام اقتدار نظام اسلامي را به رخ ديگران كشيد. فلذا به تمام سربازان گمنام امام زمان(عج) تبريك عرض مي كنيم و قدردان زحمت هايي كه مي كشند هستيم.
محمودي
¤امروز كه متن دفاعيات آقاي شريعتمداري در دادگاه را خواندم ناراحت شدم. ناراحت از اينكه بيش از 8 ماه است مردم ايران و نمايندگان مجلس از قوه قضائيه خواستار محاكمه سران فتنه براساس اسناد متقني كه وجود دارد هستند اما متاسفانه قوه قضائيه هيچ عكس العملي نشان نمي دهد.
صلاحي-اروميه
¤آقاي مشايي در هنگام شكايت از كيهان گفت اگر كيهان محكوم نشود مسلمان نيستم. مي خواستم به اطلاع ايشان برسانيد كه خودش را براي عمل به وعده اي كه داده آماده كند چون كيهان بخواست خداوند و پشتيباني ملت هميشه پيروز ميدان است.
زرين قلم از تبريز
¤اي كاش آقاي احمدي نژاد رياست محترم جمهوري متن دفاعيات مستدل آقاي شريعتمداري در قبال شكايت آقاي رحيم مشايي را در كيهان مي خواندند و درخصوص ادامه همكاري اين فرد تجديدنظر مي كردند و هر روز يك پست جديد به ايشان نمي دادند.
عنقايي
¤چند نفر ضدانقلاب و مزدور بيگانه گمان دارند مي توانند جلوي حركت مردم را بگيرند. در حالي كه اين حركت مذبوحانه آنان ملت را در راهي كه انتخاب كرده و تا امروز پيش آمده براي ادامه مسير استوارتر مي كند. كيهان و كيهاني ها هميشه خار چشم دشمنان انقلاب و نظام بوده و هستند و اين افتخار براي كيهاني ها بس كه بيگانگان و عوامل مزدورشان از شما سخت عصباني هستند. حمله به نويسنده كيهان نيز نشانه همين عصبانيت است.
عليمرداني
¤چرا وزارت ارشاد با روزنامه ها و سايت هاي ضدانقلاب و ضدولايت كه آشكارا پايگاه دشمن شده اند برخورد نمي كند.
نباتي-دورود
¤مي خواستم درباره فعاليت فرقه ضاله بهائيت در ميان دانشجويان شهر بهارستان اصفهان هشدار بدهم.
نظريان-اصفهان
¤ كارگر ساده بنده كه پس از يك سال كار كردن تمام حقوق و مزاياي خويش را گرفته و علاوه بر آن مبلغ يك ميليون و 200 هزار تومان هم بعنوان سنوات به او پرداخت كرده ام اقدام به شكايت به وزارت كار نموده و دادگاه مربوطه نيز بدون اينكه صاحب كار يعني بنده را بخواهد و مدارك و اسناد مربوطه را مشاهده كند حكم به جريمه يك ميليون توماني اينجانب داده است. لطفا بنويسيد كجاي اين كار قانوني است؟
محمدي
¤ براي شاغلان يك بانك دولتي 700 هزار تومان عيدي منظور شده اما براي بازنشسته هاي آن 300 هزار تومان. مي خواستم علت اين تفاوت و تبعيض را بدانم.
يك بازنشسته
¤ 3 سال پيش از كار بيكار شدم. از 2 ميليون تومان پس اندازي كه داشتم يك ميليون آن را براي خانه دار شدن به صندوق مسكن مهر واريز كردم و يك ميليون تومان ديگر را به عنوان پول پيش به صاحبخانه دادم. از آقاي رئيس جمهور كه در سفر اول استاني به گيلان آمده بودند يك نامه مساعدت خطاب به مسئول صندوق مسكن مهر گرفتم اما متاسفانه توجهي به آن نشد و تاكنون هيچ اقدامي در خصوص درخواست مسكن بنده صورت نگرفته است. از مسئولان امر خواهش مي كنم كه به اين مشكل بنده رسيدگي كنند.
جباري
¤ در شهر هشترود پزشك متخصص در هيچ رشته اي وجود ندارد و بيماراني كه نياز به ويزيت پزشك متخصص پيدا مي كنند بالاجبار بايد به تبريز مسافرت نمايند. اين وضعيت بصورت غيرقابل تحمل درآمده از مسئولين امر درخواست رسيدگي داريم.
جعفري
¤ دو سال پيش از طرف تعاوني مسكن فرهنگيان استان تهران جهت ثبت نام در پروژه 1000 واحدي ميلاد واقع در شهرك 13 آبان منطقه 20 فراخوان شديم و طبق قرارداد مبلغ 13 ميليون تومان از هر نفر گرفتند. ولي تا به حال هيچ اقدام خاصي صورت نگرفته است. وقتي هم مراجعه مي كنيم در كمال تعجب اعلام مي كنند شهرداري جواز ساخت نمي دهد اگر اين وضعيت ادامه پيدا كند نمي دانيم با وجود مشكلات عديده مستاجري چه كار بايد بكنيم. از مسئولين محترم وزارت آموزش و پرورش درخواست پيگيري و مساعدت داريم.
جمعي از فرهنگيان شهر تهران
¤ براي ترجمه مطالب گويندگان و كارشناسان برنامه هاي سيما به زبان اشاره جهت استفاده هم وطنان ناشنوا توسط مترجمين مخصوص اين كار زحمت هاي زيادي كشيده ميشود كه متاسفانه هيچ نامي از اين مترجمين برده نمي شود. جا دارد از اين عزيزان به نحو شايسته تشكر و قدرداني شود و نام آنان در هر برنامه درج و معرفي گردد.
محمود بليغيان

 



خواب (گفت و شنود)

گفت: يكي از سران فتنه دو هفته بعد از 22 بهمن بيانيه اي صادر كرده و درباره راهپيمايي عظيم آن روز دروغ هاي شاخ داري گفته است.
گفتم: ولي معروف است كه او هم زياد مي خوابد و هم خواب هاي آشفته مي بيند.
گفت: آره! شب انتخابات سال 84 هم خواب ديده بود كه پيروز انتخابات است و بعد از بيداري سر و صدا راه انداخت كه چرا نتيجه انتخابات با آنچه در خواب ديده است فرق مي كند؟!
گفتم: باغبان يكي از خان ها به او گفت؛ قربان! خوابي ديده ام، اجازه هست بگويم؟ خان گفت؛ بگو! و يارو شروع كرد به تعريف كردن خواب طولاني كه ديده بود. خان دستور داد او را اخراج كنند، باغبان پرسيد چرا؟! و خان گفت؛ مرد حسابي! باغباني كه اينقدر مي خوابد كه خوابي به اين درازي مي بيند، پس كي به كار باغداري و زراعت مي رسد؟!

 



گزارش فرمانده كل سپاه از حوادث پس از انتخابات در مجلس خبرگان

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به عنوان مهمان مدعو در سومين جلسه هفتمين اجلاس رسمي دوره چهارم مجلس خبرگان، گزارشي از اوضاع جاري كشور ارائه كرد.
سردار سرلشكر محمدعلي جعفري ضمن اشاره به عوامل و ريشه هاي حوادث پس ازانتخابات، گفت: توان يك ملت براي حفظ ارزش ها در مقابل تهديدات را مي توان «امنيت ملي» ناميد.
وي مردم را اساس امنيت ملي در طول 30 سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي دانست و گفت: حضور مردم در 22 بهمن امسال دليل اين مدعاست.
سردار جعفري حفظ محتواي نظام اسلامي را مهمترين ارزش براي مردم ايران اسلامي دانست و با اشاره به بيانات مقام معظم رهبري اظهار كرد: اگر به محتوا و اصول توجه نشود، شايد در زير پوست نظام تغييرات تدريجي ايجاد شود.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي عدالت خواهي، استقلال و آزادي، استكبار ستيزي، منفعل نشدن، مردم گرايي، مستضعف نوازي و پرهيز از اشرافي گري را اصول و مباني انقلاب اسلامي در نگاه مقام معظم رهبري برشمرد و خاطرنشان كرد: علت دشمني خيلي ها پافشاري هاي نظام بر اين اصول است.
وي پايبندي مردم به اصول و ارزش ها را مايه دلگرمي مسئولان و نيروهاي نظامي و انتظامي در برخورد با مسائل دانست و گفت: مردم در برخورد با فتنه گران بسيار جدي بودند تا در قالب دفاع از نظام هم اصول و ارزش ها مخدوش نشود.
وي ضدانقلابيون، تكنوكرات ها و تجديدنظرطلب ها را از جمله سه جريان مخالف ارزش هاي اصيل، ارگان هاي انقلابي و اصل ولايت فقيه ذكر كرد و افزود: عبور از قانون، تضعيف جايگاه ولايت فقيه و استحاله انقلاب اسلامي جزو ترفندهاي گروه فتنه از قبل از انتخابات و وقايع پس از آن بود.
سردار جعفري با ارايه گزارشي از شيوه هاي منافقين و دشمنان خارجي براي تبليغات گسترده درباره كشته شدگان گفت: مظلوميت انقلاب در اين قضيه آن قدر عميق است كه هنوز هم نمي خواهد از شهداي مردمي و بسيجي اين فتنه اخير سخن گويد.
در ادامه براساس آيين نامه چند تن از نمايندگان اظهار نظر كرده و بعضاً سأالاتي داشتند و سردار جعفري نيز پاسخ گفت.

 



8 ماه نبرد مقدس (يادداشت ميهمان)

حسين صفارهرندي
اين جمله از نوشته يك وبلاگ نويس جوان- كه از قضا نسبت نزديكي هم با بنده دارد!- خيلي به دل مي نشيند؛ او روز 21بهمن ماه نوشت: «فردا دقيقا هشت ماه مي شود كه ما در كوچه و خيابان هاي تهران بر سر آينده جهان با هم سر وكله مي زنيم! دانسته يا نادانسته...»
صاحب اين قلم، سالهاست بر حقيقتي اصرار مي ورزد كه اكنون و به مناسبت وقايع ماههاي پس از انتخابات اخير، در مكتوب وبلاگر جوان ما به زيبايي تصوير شده است. بيش از سي سال است كه علمداران و سربازان انقلاب خميني، در كارزاري همه جانبه به مصاف كساني رفته اند كه ظاهرا يا چشم ديدن ايران آزاد و مستقل را نداشته اند و يا با اسلام سر ناسازگاري داشته اند.
در نگاه اول مگر جز اين است كه خروج ايران از گردونه اقمار وابسته به آمريكا و غرب، دشمني كاخ سفيد و پايتخت هاي اروپايي را عليه انقلاب اسلامي برانگيخت؟ مگر نه اينكه از دست دادن يكي از منابع تامين نفت ارزان، كمپاني هاي بزرگ سرمايه داري را نگران ساخت و آنان را به تكاپو براي جبران فرصت از كف رفته به هر قيمت - حتي جنگ- واداشت؟
آيا مي توان انكار كرد كه بخشي از دلايل لشكركشي رژيم بعثي عراق عليه ايران، طمع جاهلانه آدم هاي جاه طلبي همچون صدام بود كه خيال خام توسعه جغرافياي كشورش را در تكه پاره كردن سرزمين پارسيان مي پرورد؟ نه، بي ترديد موارد برشمرده را بايد جزو عوامل موثر در كينه ورزي ها عليه ملت ايران در سه دهه گذشته به حساب آورد اما مگر بار اول بود كه چنين اتفاقي در جهان مي افتاد؟ در طول يكصد سال اخير، دنيا بارها شاهد سقوط دولت هاي وابسته به استعمار و نظام سلطه بوده است. تاريخ معاصر جهان، دهها فقره انقلاب و دگرگوني حكومت ها بر اثر قيام مردمي يا كودتاهاي نظامي را ثبت كرده كه در نتيجه آن، كشور وابسته اي از مدار تعلق به ابرقدرتهاي غربي يا شرقي خارج شده اما پس از دوره كوتاهي روابط اين كشور با ابرقدرت مربوطه به حال عادي بازگشته است.
قاعدتا بايد بپذيريم كه مسئله انقلاب ما چيزي فراتر از يك انقلاب متعارف و جابه جايي يك حكومت و جايگزيني نظامي جديد به جاي رژيم پيشين است. شايد تعبيري كه موشه دايان در همان بدو تاسيس جمهوري اسلامي در ايران داشت، همچنان، گوياترين عبارت در توصيف عمق انقلاب اسلامي در سال 57 باشد: زلزله اي در مناسبات حاكم بر جهان! اگر حاصل تحولات پديدار شده پس از انقلاب ما صرفا سياسي يا اقتصادي و احيانا استراتژيك بود، اين تعبير را مي شد نوعي گزافه گويي تلقي كرد، اما به تعبير ميشل فوكو، در اين انقلاب، مردم ايران علاوه بر اين تغييرات آمده بودند تغيير بزرگتري را رقم زنند؛ «ايرانيان آمدند تا خودشان را تغيير دهند» اين يعني تغيير فلسفه زندگي، تحول در نگرش به جهان هستي و به چالش كشيدن فلسفه حاكم بر حيات بشري كه طي دويست سال گذشته، محكوم جهان بيني و ايدئولوژي غربي بوده است، همان فلسفه زندگي كه خدا را به خيال خود از حكومت بر سرنوشت انسان خلع كرده و آدمي را به مرتبه الوهيت نشانده است. انقلاب اسلامي، بيش از هر چيز به جنگ اومانيسم- به مثابه ريشه فلسفي حكومت هاي ليبرال دموكرات و سوسيال دموكرات- برخاست و اين تجري خطرناك، به مثابه بازي كردن با شيشه حيات ديو غول آساي عصر جديد بود.
وقتي ملت ها، اعتماد به نفس مردم و رهبري حكيم ايران را در دست و پنجه نرم كردن با ديو و بازي با حيات او ديدند، بيش از هر چيز در پي رازگشايي از اين اتفاق شگرف برآمدند و دريافتند كه راز بزرگ در اين عبارت نهفته است: «انقلاب به نام خدا».
ايران عصر خميني به دنيا ثابت كرد كه به رغم ادعا و تكاپوي دويست ساله غرب و شرق، «خدا هرگز نمرده است» اوست كه مي تواند ملتي را به نام خجسته و نامي خود، بسيج كند و آنان را با دست خالي بر خدايگان دست نشانده شيطان چيره گرداند، رگ حيات اقتصاد سرمايه داري خون آشام را قطع كند، پرندگان آهني غول نظامي جهان را با لشكرياني از جنس توفان و شن، تار و مار سازد و سرنوشت انسان ها را از چنگ او خارج و شكست و عقب نشيني از نقاط كليدي و حساس عالم را براي شيطان، تقدير كند.
همه تقلاي 31ساله ايالات متحده آمريكا و متحدان ريز و درشت و نوچه هاي بي مقدار و ايراني نماي كاخ سفيد براي برهم زدن بدعتي است كه با وقوع انقلاب اسلامي در ايران و جهان رقم خورد؛ جنگ، محاصره اقتصادي، تحريم، ايجاد شورش و اغتشاش در مناطق مرزي، دامن زدن به اختلافات قومي و مذهبي، ترور شخصيت ها و مردم كوچه و بازار و تصويرپردازي واژگونه از ايران و اسلام و... همه بضاعت غرب براي به زيركشيدن علم «انقلاب به نام خدا» و ايمان، مقاومت، ايثار و فداكاري، توكل، تدبير، مجاهدت و تكاپوي انقلابي هم، تمامي سرمايه ملت و پيشواي الهي آنها در اين مصاف سرنوشت بود.
31 سال است كه ايران با همه ايمان و فداكاري ملتش مي جنگد تا پرچمي كه به نام خدا برافراشته شد و اميد بسياري را در دل مسلمانان و آزادگان دنيا برانگيخت، همچنان در اهتزاز بماند و دويست سال حاكميت انديشه پليد ستيز با خدا و بهره كشي ظالمانه از خلق خدا را به چالش بكشد. اين نبرد مقدس و باشكوه و نتايج مبارك آن، چنان غرورانگيز است كه فداشدن سيصد هزار جان شيفته حق و تقديم يك ميليون جانباز و به اسارت رفتن هزاران تن و بي خانمان شدن خيل كثيري از بهترين بندگان خدا، بهاي ناچيزي در ازاي دستاورد عظيم آن جلوه مي كند.
هركس دستي در آتش اين نبرد 31ساله براي به زيركشيدن پرچم شيطان داشته، سرمستي و خلسه اين توفيق بزرگ، گوارايش باد! اما بدا به حال آنان كه در هر مرحله از اين جدال سرنوشت، با دشمنان خدا هم اردو و هم كاسه شدند. سلاح آنها را تيز كردند و زير بغل دشمن عليل، عصا گذاشتند و كوشيدند با تنفس مصنوعي، اين خصم نيمه جان را از مرگ نهايي برهانند.
آنچه اصحاب و سران فتنه، از آشوب و اغتشاش و بالاتر از آن، ترديد و حيرت افكني در ذهن و دل جماعتي از مردم طي ماههاي اخير مرتكب شدند، آيا جز تلاشي مذبوحانه براي پيشگيري از «تغيير» مبارك سرنوشت جهان در عصري است كه با بهمن 57، آغازي اميدبخش داشته است؟
امثال آقاي موسوي و كروبي و كساني از اين دست، چه بخواهند و چه نخواهند در چنين نقش رسوايي ظاهر شدند؛ بي آنكه خود و مخدوم خويش را نفعي برسانند. اما در كارنامه ايشان، ننگ ابدي هم پياله شدن با نوچه هاي شكست خورده غرب، امثال منافقين، سلطنت طلبان، هرزه هاي لس آنجلسي و جانياني همچون عبدالمالك ريگي به ثبت رسيد.
هشت ماه نفسگير را پشت سر گذاشتيم. وقتي كشتي انقلاب از تلاطم توفان هاي سهمگين ايام رست و در ساحل نجات 22بهمن آرام گرفت، آنجا ناله تغييرطلبي نوچه هاي غرب در برابر فرياد تغييرخواهي ملت ايران و آزادگان جهان بيش از پيش رنگ باخت و اين اميد در دل ها زبانه كشيد كه آينده جهان بر روال پيشين و بر مدار طي شده در دويست سال گذشته رقم نخواهد خورد. ان شاءالله.

 



به مناسبت هفته وحدت همايش بين المللي مناديان وحدت در سنندج برگزار مي شود

سنندج-خبرنگار كيهان:
با آغاز ماه ربيع الاول آئين سنتي مولودي خواني و دف نوازي در كردستان آغاز مي شود و طي آن مولودي خوانان در مدح و منقبت نبي مكرم اسلام حضرت ختمي مرتبت محمد مصطفي(ص) سروده هايي قرائت مي كنند.
با فرا رسيدن هفته وحدت برگزاري اين آئين ها به اوج خود مي رسد و آواي مولودي خوانان از هر كوي و برزن شهر و روستاي استان كردستان به گوش مي رسد.
به گفته مديركل تبليغات اسلامي استان كردستان همزمان با هفته وحدت اولين همايش بين المللي مناديان وحدت با حضور انديشمندان و علما و روحانيون شيعه و سني در سنندج برگزار مي شود.
حجت الاسلام والمسلمين مسعود صفي ياري گفت: در اين همايش يك روزه كه با همكاري مركز بزرگ اسلامي غرب كشور برگزار مي شود، علاوه بر سخنراني، چندين مقاله برتر كه به دبيرخانه جشنواره ارسال شده است نيز ارائه و از صاحبان اين آثار تجليل مي شود.
وي هدف از برگزاري اين همايش بين المللي را ترويج پيام بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي درباره تقويت مباني وحدت ميان مسلمانان بيان و بر همكاري تمامي دستگاه هاي اجرايي براي برگزاري اين همايش تاكيد كرد.
صفي ياري برگزاري همايش فعالان قرآني استان كردستان با حضور چهره هاي برتر قرآني بين المللي و كشوري و تجليل از چهره هاي برتر و پيشكسوت قرآني استان كردستان، برگزاري شب شعر نبوي در تمامي شهرهاي استان، اعزام مبلغ به روستاها و مدارس، برگزاري همايش تجليل از چهره هاي ماندگار تقريب مذاهب و برپايي مسابقات حفظ قرآن كريم در كانون هاي ارشاد اسلامي را از ديگر برنامه هاي گراميداشت ايام هفته وحدت در كردستان عنوان كرد.

 



با تصويب نمايندگان مجلس سازمان تامين اجتماعي زيرمجموعه وزارت رفاه قرار گرفت

با تصويب نمايندگان مجلس، سازمان تامين اجتماعي زير مجموعه وزارت رفاه و تامين اجتماعي قرار گرفت.
نمايندگان مجلس در جلسه علني روز چهارشنبه كليات و جزئيات طرح 2 فوريتي اصلاح ماده 113 قانون مديريت خدمات كشوري و چگونگي تعيين مديريت سازمان تامين اجتماعي و صندوق هاي بازنشستگي و بيمه هاي درماني را بررسي و كليات اين طرح 2 فوريتي با 143 راي موافق، 26 راي مخالف و 14 راي ممتنع از مجموع 203 نماينده حاضر، به تصويب رسيد.
گفتني است 2 فوريت اين طرح در جلسه علني روز يكشنبه مورخ 2 اسفندماه به تصويب نمايندگان مجلس رسيده بود.
نمايندگان ملت با الحاق عبارتي به ماده 113 قانون مديريت خدمات كشوري مقرر كردند كه سازمان تامين اجتماعي زير مجموعه وزارت رفاه و تامين اجتماعي قرار گيرد و وزير در برابر مراجع قانوني ذي ربط پاسخگو است.
همچنين براساس مصوبه مجلس تركيب 9 نفره هيئت امناي سازمان تامين اجتماعي تعيين شد.
بر اين اساس شش نفر با پيشنهاد وزير رفاه و تامين اجتماعي و تصويب شوراي عالي رفاه و تامين اجتماعي و سه نفر باقيمانده مطابق قانون ساختار نظام جامع و رفاه و تامين اجتماعي تعيين خواهند شد.
وكلاي ملت مقرر كردند هيئت امناي مذكور در حكم هيئت امنا كليه صندوق هاي تامين اجتماعي و بازنشستگي، بيمه هاي خدمات درماني و صندوق بيمه روستاييان و عشاير خواهد بود.
براساس مصوبه مجلس نصب و عزل مديرعامل سازمان تامين اجتماعي و كليه صندوق ها و بيمه هاي موضوع اين قانون، با پيشنهاد هيئت امناي سازمان و تاييد و حكم وزير رفاه و تامين اجتماعي انجام مي پذيرد.
براساس مصوبه مجلس ساير مقررات سازمان تامين اجتماعي و همچنين صندوق ها و سازمان هاي بازنشستگي و بيمه اي و قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامين اجتماعي به قوت خود باقي است.
مجلس، وزارت رفاه را مكلف كرد در طول برنامه پنجم اقدامات قانوني لازم را براي ايجاد وحدت رويه براي كليه صندوق هاي بازنشستگي و بيمه هاي درماني به عمل آورد.

 



آمريكا، انگليس و سعودي در گرداب اطلاعاتي ريگي (خبر ويژه)

دستگيري سركرده گروهك تروريستي ريگي با شوك شديد در محافل سياسي و رسانه اي حامي اين گروهك تحت الحمايه آمريكا، انگليس و رژيم سعودي همراه شده است. در اين ميان به ويژه دستگاه هاي جاسوسي اين 3 كشور به همراه رژيم امارات هراسانند اظهارات و اعترافات عبدالمالك ريگي، در كنار ضربه حيثيتي به آنها، باعث لو رفتن شبكه مزدوران شود.
برخي گزارش هاي خبري حاكي از آن است كه به دنبال دستگيري حيرت آور ريگي در هواپيماي دوبي- بيشكك، مقامات ارشد استخبارات عربستان بلافاصله جلسه اضطراري تشكيل داده و به بررسي ابعاد رسوايي پديده آمده پرداخته اند. بنابه گزارش «عصر ايران» امير مقرن بن عبدالعزيز رئيس سازمان اطلاعاتي عربستان شخصاً اين جلسه را مديريت كرده است. عربستان و امارات به همراه طيفي از عناصر اطلاعاتي و نظامي پاكستان كه با آمريكا همكاري دارند، نقش اصلي را در مديريت مالي و اطلاعاتي گروهك تروريستي ريگي برعهده داشته و به نيابت از سازمان هاي جاسوسي آمريكا و انگليس و اسرائيل در منطقه عمل كرده اند.
اما همزمان با غافلگيري كم سابقه دستگاه هاي اطلاعاتي غربي و منطقه اي دخيل در «گرداب اطلاعاتي ريگي»، 3 طيف رسانه هاي «انگليسي»، «عربي» و «ضدانقلاب» در تحركي كه تصادفاً مطابق يكديگر بود تلاش كردند از اهميت قدرت نمايي اطلاعاتي ايران در برابر سيا، موساد و اينتليجنس سرويس بكاهند و براي آن حاشيه پردازي كنند يا به عنوان فرار به جلو و رد گم كني ادعا كنند كه سازمان هاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس، ايران را در دستگيري ريگي كمك كرده اند!
در راستاي اين سناريوي هماهنگ بيانيه اي به نام گروهك ريگي مشتركاً از سوي رسانه هاي عربي خاص (با گرايش عبري) و بي بي سي منتشر شد كه ادعا مي كرد ريگي «با همكاري سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس و پاكستان وعربستان و افغانستان دستگير و به رژيم جمهوري اسلامي تحويل داده شده است! اين كار عظيمي بود و ايران نمي توانست آن را انجام دهد. ايراني ها از هواپيماهاي جاسوسي و كنترل خط هاي ماهواره هاي غرب استفاده كرده اند.» اين رد گم كني ناشيانه دستگاه هاي اطلاعاتي حامي گروهك ريگي بلافاصله از سوي بي بي سي، صداي آمريكا، راديو فردا، راديو زمانه، روزنت (سايت مرتبط و همكار با گروهك ريگي كه بارها با وي مصاحبه كرد) العربيه، الجزيره و... با آب و تاب فراوان بازتاب داده شد. در ادامه اين روند «روزنت» در گزارشي خلاف واقع و در حالي كه ريگي با نشاندن اجباري هواپيماي اماراتي در بندر عباس دستگير شده بود، مدعي شد پاكستان وي را دستگير و تحويل ايران داده است. روزنت به هنگام جنايت هاي مكرر گروهك ريگي با وي مصاحبه مي كرد و مدعي بود وي يك جنبش دموكراسي خواه را هدايت مي كند!
وخامت ماجرا به حدي بود كه صادق صبا رئيس بخش فارسي شبكه بي بي سي هم احساس تكليف كرد به ميدان بيايد و ادعاي روزنت را تكرار كند. وي اگرچه اذعان كرد «بازداشت ريگي مي تواند دستاورد مهمي براي ايران باشد و به همين دليل آنها بسيار خوشحالند. اين بازداشت ضربه سنگيني به گروه ريگي خواهد بود» اما مدعي شد: ايران خيلي اصرار دارد بگويد در عمليات بازداشت از نيروهاي اطلاعاتي ديگر كشورها كمك نگرفته ولي ما اطلاعاتي داريم ]!؟[ كه نشان مي دهد به تعبير خبرنگار الجزيره، او توسط مقامات پاكستاني دستگير و تحويل مقامات ايراني شده است.
هر چند دو رژيم آمريكا و انگليس پس از چند ساعت سكوت و بهت زدگي، زبان به انكار و تكذيب ارتباط با گروهك تروريستي ريگي پرداختند اما برخي رسانه هاي غربي بر اين پيوند تأكيد مي كنند. باري مارستون سخنگوي وزارت خارجه انگليس در واكنش به موضوع گفت: «ريگي تروريستي است كه مسئول حملات نفرت انگيز است و باعث كشته شدن افراد بيگناه بسياري شده است. ما به صراحت از اين ضربه سنگين به گروهك تروريستي استقبال مي كنيم. انگليس به هيچ وجه در حمايت از جندالله شركت نداشته است». سفارت انگليس در تهران هم به شيوه فرار به جلو بيانيه مشابهي صادر كرد.
وزارت خارجه آمريكا هم گزارش ايران را مبني بر اينكه ريگي 24 ساعت قبل از دستگيري، در پايگاه نيروهاي آمريكا در افغانستان بوده، تكذيب كرد. ارين پلتن سخنگوي وزارت خارجه آمريكا به خبرگزاري فرانسه گفت: اتهام ايران كاملاً بي پايه است و ما قوياً هر نوع تروريسمي را محكوم مي كنيم. ما از هيچ شكلي از تروريسم در داخل ايران حمايت نمي كنيم.
اما با وجود اين انكارهاي غليظ، روزنامه هاي آمريكايي كريستين ساينس مانيتور و مك كلاچي به همراه روزنامه گاردين انگليس از پيوند كشورهاي غربي و عربي با گروهك تروريستي ريگي خبر مي دهند. به گزارش اين روزنامه ها به نقل از شبكه خبري اي بي سي آمريكا، اين گروهك تروريستي مشخصاً با سازمان سيا در ارتباط بوده است.
شبكه خبري «اي بي سي» در آوريل سال 2007 گزارش داد كه جندالله (گروهك تروريستي ريگي) به طور مخفيانه از سال 2005 به بعد از سوي «سيا» مورد تشويق و حمايت قرار گرفته و مشورت هاي لازم به اين گروه داده مي شده است.
روزنامه هاي آمريكايي با اشاره به دخالت برخي عناصر ضد انقلاب فراري در كمك مالي به گروهك ريگي از طريق برخي كشورهاي اروپايي و حاشيه خليج فارس تأكيد كردند: نام اين گروه تروريستي در فهرست 45 گروهي كه توسط وزارت خارجه آمريكا به عنوان تروريست شناخته مي شوند، ذكر نشده است.
كريستين ساينس مانيتور نوشت: عبدالحميد ريگي برادر عبدالمالك در مصاحبه اي با شبكه تلويزيوني «الجزيره» گفته بود: «يك ژنرال آمريكايي در سال 2004 براي ملاقات با ريگي به اسلام آباد آمد. اين ژنرال آمريكايي به وي گفت كه عمليات خود را فراتر از مرز سيستان و بلوچستان و حتي به تهران گسترش دهد. مالك در پاسخ به اين ژنرال گفت: اگر شما به من پول و تجهيزات كافي بدهيد، ما مي توانيم اين عمليات را انجام دهيم.»
از سوي ديگر روزنامه انگليسي گاردين فاش كرد «آمريكا در سال 2007، مبلغ 400 ميليون دلار به گروه عبدالمالك ريگي كمك مالي كرده است». لس آنجلس تايمز هم از دولت عربستان به عنوان يكي از حاميان اين گروهك نام برد.
آنچه در اين ميان جالب توجه است تقلاي دو رسانه وابسته به سازمان «سيا» (راديو فردا و گويانيوز) مي باشد كه در تحليل هاي مشابه تأكيد كردند با دستگيري ريگي، ترورها در شرق ايران خاتمه نخواهد يافت! گويانيوز پيشاپيش و با توجه به احتمال لو رفتن شبكه تروريستي ريگي، هشدار داد كه حقوق دستگير شدگان رعايت شود! و راديو فردا در حالي كه تلاش مي كرد توپ را به زمين دولت هاي عربستان و پاكستان بيندازد. به نظر نمي رسد دستگيري ريگي را بتوان به عنوان پايان عمليات گروه جندالله تلقي كرد». اين راديو البته جانشيناني را هم براي ريگي معرفي كرد تا معلوم شود در ارتباط كامل با تروريست ها است. به رغم تقلاي گسترده رسانه هاي وابسته به حاميان گروهك ريگي براي كوچك نشان دادن ابعاد ماجرا، شبكه خبري فرانس 24 تأكيد كرده است: ايران در نبردي اطلاعاتي توانست بن لادن ثاني را دستگير كند و اين در حالي است كه آمريكا پس از سال ها در اين زمينه موفقيتي كسب نكرده است.

 



طوفان مغزها در درازگوش تروا! (خبر ويژه)

ارگان رسانه اي زوج بهاءاله مهاجراني- كديور كه از لندن مديريت مي شود، باگروكشي از سردرگمي هاي فتنه سبز به ويژه پس از 22 بهمن، خواستار به رسميت شناخته شدن «حلقه لندن» به عنوان اتاق فكر جنبش سبز شد.
چند روز پس از حوادث حرمت شكنانه روزعاشورا، ميرحسين موسوي بيانيه اي از سر توهم- موسوم به بيانيه 17- صادر كرد و چند روز پس از آن تيم 5 نفره مهاجراني، سروش، كديور، بازرگان و اكبر پونز بيانيه اي را در حمايت از بيانيه موسوي صادر كردند و مهاجراني اعلام كرد اين حلقه، اتاق فكر جنبش سبز در خارج و ابوذرهاي جنبش است. اين موضع گيري اما بلافاصله با اعتراض محافل ضد انقلاب خارج نشين مواجه شد كه هر كدام در راه اندازي فتنه اخير، خود را ذي مدخل تر از ديگران مي دانستند.
پس از كش و قوس هاي مفصل در اين زمينه، سايت جرس وابسته به زوج مهاجراني- كديور ديروز به سردرگمي هاي مخالفان اشاره كرده و مي نويسد: رهبران سبز پس از 22 بهمن در تصميم گيري ها تنها هستند و مسلماً تصميم گيري براي آنها در حالي كه اكثر مشاوران آنها دستگير شده اند، بسيار دشوار و پرمسئوليت خواهد بود چرا كه از سويي با حاكميت مواجه هستند، از طرفي با هواداران و دست آخر منتقدين خارج نشين كه نبايد از حلقه سبز خارج شوند. امروز همه اين گروه ها كروبي و موسوي را براي اتخاذ تصميم تنها گذاشته اند اما توقع اخذ بهترين تصميم را از آنها دارند. شايد در اين برهه، وجود اتاق فكري كه عطاءالله مهاجراني پس از انتشار بيانيه پنج تن از تأسيس آن صحبت كرد مي توانست كمك درخوري به سران سبز باشد.
جرس با لحني ملتمسانه اضافه مي كند: هرچند منتقدان عمدتاً خارج نشين نگاه پرمهري به آن بيانيه نداشته و عمدتاً دليل انتشار آنرا طمع امضا كنندگان به كسب قدرت در آينده جنبش سبز تلقي كردند اما به واقع آن بيانيه و نظرات امضا كنندگان آن مگر غير از ايجاد اتاق فكر منتج به نتيجه ديگري شد؟ آيا اين بيانيه در دل خود كاركرد اتاق فكر را ايجاد نكرد؟ مگر نه آنكه همه رسانه ها به آن پرداختند؟ اگر همه اين واكنش ها، نقدها، تحليل ها، موافقت ها و مخالفتها عملكرد رايج در اتاق فكر نيست پس چيست؟ نتيجه اين بيانيه با هر نيتي كه امضا كنندگان آن از امضا و انتشار آن داشتند چيزي جز تضارب آرا نبود و عملاً به طوفان مغزها (brains storm) منجر شد كه اساساً پديده منفي نبوده و نيست. اما واكنش هاي بعضاً بغض آلود امكان حصول نتيجه از اين بيانيه و واكنش هاي پس از آن را نداد. اينكه در جنبش سبز هيچكس اجازه بيان نظرات خود را نداشته باشد و در صورت بيان به چوب انواع اتهام ها رانده مي شود، به نوعي به ديكتاتوري سبز نخواهد انجاميد؟
نوشابه بازكردن حلقه مهاجراني- كديور براي خود در هنگامه افسردگي و آشفتگي سازمان فتنه در حالي است كه پس از افتضاح بزرگ فتنه گران در 22 بهمن، اغلب محافل ضد انقلاب براي شانه خالي كردن از بار مسئوليت اين شكست بزرگ، همه مسئوليت را متوجه تيم مهاجراني و تئوري اسب ترواي وي كردند و با توجه به سابقه شير خر خوردن وي، آن را تئوري يابو و درازگوش تروا توصيف نمودند.
حكايت «طوفان مغزها» برپا كردن و فحش و اعتراض شنيدن هم حكايت همان كسي است كه مي گفت من خيلي با خان صميمي بودم چون با همان دو لب مبارك به من گفت پدرسوخته بي عرضه!

 



اتحاديه اروپا و روسيه نمي خواهند بي گدار به آب بزنند (خبر ويژه)

پيشنهاد پاريس به اتحاديه اروپا براي تبعيت از آمريكا و تحريم اقتصادي ايران، ميان اعضاي اين اتحاديه اختلاف انداخت.
خبرگزاري فرانسه با اشاره به نشست روز دوشنبه اعضاي اتحاديه اروپا نوشت: در حالي كه فرانسه خواهان اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران است شماري از كشورهاي اتحاديه اروپا تلاش ديپلماتيك را تنها راه حل مي دانند و برخي از آنان حتي با تعيين ضرب الاجل زماني نيز براي جمهوري اسلامي ايران مخالف هستند.
خبرگزاري فرانسه نوشت: كشورهاي عضو اتحاديه اروپا در روز دوشنبه در مورد مناسب بودن زمان براي اعمال مجازات هاي جديدي عليه جمهوري اسلامي ايران در ارتباط با فعاليت هاي هسته اي اين كشور كماكان با اختلاف نظرهاي «پابرجايي» روبه رو شدند.
براساس اين گزارش، دولت ساركوزي خواستار ارسال پيامي قاطع و محكم به ايران شد و «پير للوش» وزير مشاور در امور اروپا در دولت فرانسه ابراز اميدواري كرد كه ديگر كشورهاي عضو اتحاديه اروپا هم در اين راستا قرار گيرند اما همه كشورهاي اروپايي بر اين باور نيستند. به عنوان مثال وزير خارجه لوكزامبورگ اعلام كرد نمي توان با تحريم و مجازات به راه حلي دست يافت و جز راه حل ديپلماتيك هيچ راه ديگري وجود ندارد. كارل بيلد وزير خارجه سوئد هم خواستار رعايت جانب احتياط شد و با تعيين هرگونه ضرب الاجل براي ايران مخالفت كرد.
خبرگزاري فرانسه در پايان گزارش خود مي نويسد: نتيجه اختلاف نظر در ميان 27كشور عضو اتحاديه اروپا اين بود كه در پايان نشست وزيران امور خارجه اين اتحاديه در بروكسل، كاترين اشتون رئيس ديپلماسي اين اتحاديه اعلام كرد «در نبود يك نتيجه گيري و ا تفاق نظر،مجازات هاي جديد بايد سنجيده و هوشمندانه باشد.»
راديو فردا درباره سخنان كاترين اشتون تصريح كرد: رويكرد اتحاديه اروپا در زمينه اعمال نكردن تحريم هاي يك جانبه عليه ايران با سياست هاي واشنگتن متفاوت است.
در همين حال لاوروف وزير خارجه روسيه در مصاحبه با راديو «اكومسكو» هشدار داد: تلاش براي انزواي ايران نشان دهنده آينده نگري است. ايران براي تاثير بر كشورهايي مانند افغانستان، عراق، فلسطين، لبنان، سوريه داراي نفوذ است و مساله اينجاست كه از اين عامل بايد به طور مشترك براي حل صلح آميز اين وضعيت بحراني كه اين منطقه در آن قرار گرفته، استفاده شود. نفوذ ايران پس از حمله آمريكا به عراق تقويت شده است.
لاوروف گفت: ايران براي ما برخلاف آمريكا، يكي از همسايگان نزديك است و اين كشوري است كه با ما داراي روابط تاريخي، اقتصادي، انسان دوستانه و نظامي است.
وي تاكيد كرد: ايران شريك روسيه در درياي خزر همراه با سه كشور ديگر خليج فارس است و به اين دليل براي ما مهم است.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14