(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 25 اسفند 1388- شماره 19606
 

بايد بدانيم امروز نقشه دشمن چيست

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




بايد بدانيم امروز نقشه دشمن چيست

نبايد در جهت تقويت دشمن حركت كرد 23/8/1382
يكي از كارهاي آنها شايعه پراكني و تهمت زني است؛ عيناً همان كاري كه در زمان اميرالمؤمنين مي كردند؛ هر روز يك شايعه، يك تهمت و يك جنگ رواني. هر كس فضاي تهمت زني در داخل كشور و جنگ رواني عليه نظام را تقويت و تشديد كند، مزدور آمريكاست و براي آمريكا كار كرده است؛ چه از آمريكا پول بگيرد، چه نوكر بي مزد و مواجب آمريكا باشد. امروز مبارزه با آمريكا عبارت است از مقاومت در مقابل اين جريان سازي سياسي و فرهنگي. همه، حواسشان جمع باشد. آدم هايي كه غرض و سوءنيتي ندارند، مواظب باشند به خاطر يك انگيزه و احساس زودگذر حرفي نزنند كه در جهت خواست هاي آمريكا و عليه اين ملت و اين كشور تمام شود؛ بدانند دشمن چگونه تقويت مي شود و از چه راه هايي دست و پاي خود را باز و عليه اين ملت اقدام مي كند.
لزوم توكل بر خدا و تحمل سختي هاي مبارزه 26/9/1382
سختي هاي مبارزه را بايد تحمل كرد تا بتوان هم به جايگاه شريف و عزيز انساني رسيد، هم نسلهاي پياپي بعد از خود را رساند. در اين مبارزه بايد به خدا تكيه كنيم.
از هنر و از اعتلاي آن نبايد غفلت كرد 28/02/1383
من راجع به هنر واقعاً هرچه بگويم، كم گفته ام. من بارها هم گفته ام كه به هنر بايد اهميت داد و بايستي آن را روزبه روز اعتلا بخشيد و بايد شكل فاخر هنر را انتخاب كرد. بدون هنر، حرف عادي جاي خودش را حتي در ذهن كسي پيدا نمي كند، چه برسد به اين كه جذابيت داشته باشد و جايگير و ماندگار شود. هنر مهمترين وسيله است براي گسترش يك فكر درست يا نادرست. هنر، وسيله، ابزار و رسانه است؛ رسانه يي بسيار مهم. از هنر و از اعتلاي آن نبايد غفلت كرد و آن را مساوي با گناه و غلط و اين مقولات نبايد دانست. هنر جزو برجسته ترين مخلوقات الهي است و جزو ارزشمندترين صنع پروردگار است، كه بايد آن را ارج گذاشت. در همه كارها، حتي در يك تبليغات معمولي، بايد هنر را به كار برد. اگر از ابزار هنر در كارهاي علمي و القائات فكري و علمي كه از صدا و سيما پخش مي شود، استفاده شود، ماندگاري و جاذبه ي آن كارها مضاعف خواهد شد. در همه بخشها بر روي تحقيقات و بر روي هنر خيلي بايستي تكيه كرد.
بايد از سرمايه هاي فرهنگي كشور محافظت كرد 15 /04 /1383
من متأسفانه كسان بسياري را ديده ام كه در صحنه سياسي و عرصه فرهنگي ادعا دارند كه براي ملت كار ميكنند؛ اما از اين سرمايه ها محافظت نمي كنند. شما ديديد كه در بعضي از روزنامه هاي ما عليه مجاهدت، ايثار، فداكاري، شجاعت و ايمان قلم فرسايي كردند. اينها به نفع كيست؟ به نفع دشمن است؛ به نفع ملت ايران نيست. ملت را از ايمانش تهيدست بكنند؛ مثل اين است كه زره را در ميدان جنگ از تن او بيرون آورده باشند. اگر مردم يك كشور را از غرور ملي و احساس مناعت و ايستادگي و استقامت تهيدست كنند، آنها را در مقابل دشمن خلع سلاح كرده اند؛ اينها سلاح معنوي دشمن است. نبايد كساني جهاد و شهادت را تحقير و باورهاي ديني مردم را انكار كنند و مورد تشكيك قرار دهند. نبايد دستاوردهاي انقلاب را كوچك بشمرند و تحقير كنند.
شرط تداوم مبارزه و پيروزي بر دشمنان ادامه تقواست...
07/ 04/ 1384
امروز هم شما نگاه مي كنيد و مي بينيد كه علي رغم اين كه مخالفان ملت ايران، دشمنان و توطئه گران ملت ايران، عظمت اين ملت و عظمت اين حضور سي ميليوني و عظمت اين انتخابات را ديدند و در دل خودشان تحقير شدند، هنوز در زبان حاضر نيستند اعتراف كنند؛ اما واقعيت قضيه اين است كه اين ملت با حركت خود، با حضور خود، با نشاط خود، بر روي همه توطئه ها خط بطلان كشيد، بعد از اين هم همين جور خواهد بود؛ منتها شرطش ادامه تقواست، كه تقوا موجب رحمت الهي است. به خودمان مغرور نشويم. مغرور شدن ملت ها و مسؤولان ملت ها هميشه مايه سرنگون شدن و سقوط آنها شده است. هيچ كس نگويد «من» كردم.
راههاي ايجاد مصونيت در برابر توطئه هاي دشمن 29/ 03/ 1385
حالا يك دولت متكي به اصول و با شعار اصول سركار مي آيد، كه پيداست تهاجم فرهنگي نتوانسته آن كاري كه آنها مي خواستند، بكند. بعد از اين هم توطئه هاي ديگر در راه است، كه ما بايد خودمان را مصون كنيم. بخشي از اين مصونيت با اتحاد، با ايمان، با به كارگيري عقل و علم به وجود ميآيد. تأكيد مي كنم كه اگر انسان چشم را ببندد و راه بيفتد، كاري پيش نمي رود؛ با چشم باز، با حواس جمع، با اتحاد كلمه و با استفاده از همه فرصت ها بايد پيش رفت. همه مشكلات يكي پس از ديگري حل خواهد شد؛ قله ها يكي پس از ديگري فتح خواهد شد.
اساس همه پيشرفت ها بايد حفظ هويت ملي باشد 18/08/1385
اساس تحول بايد بر «ملاحظه ي عناصر اصلي هويت ملي» قرار داده شود، كه آرمان هاي اساسي و اصولي مهم ترين آنهاست. من اين را عرض مي كنم كه صنعتي شدن، فرا صنعتي شدن، پيشرفت علمي، پيشرفت خدماتي و پيشرفت هاي بهداشتي و درماني، باشد؛ اما اساس اينها بايد حفظ هويت ملي باشد. اگر يك كشوري همه اينها را داشت، اما از لحاظ ملي، يك كشور بي هويتي بود، فرهنگش وابسته به ديگران بود، از گذشته و تاريخ خود هيچ بهره اي نداشت و نبرده بود، يا اگر گذشته اي داشت، آن گذشته را از چشمش دور نگه داشتند يا آن را در نظرش تحقير كردند، اين كشور مطلقاً پيشرفت نخواهد كرد؛ زيرا هويت ملي، اساس هر پيشرفتي است.
بايد محاسبه راههاي جديد دشمن را بكنيم 13/10/1386
آيا وقتي كه يك قدرت سيطره جو براي عقب نشاندن روحي و رواني يك ملت و شكستن اعتماد به نفس او، اينطور ناكام مي شود، آيا ساكت مي ماند؟ جواب اين است كه نه، ساكت نمي ماند؛ دنبال راههاي جديد مي گردد. چون او دنبال راههاي جديد مي گردد، ما بايد به فكر شيوه هاي جديد باشيم. ما بايد محاسبه راههاي جديد دشمن را بكنيم.
بايد پيش بيني كنيد دشمن از چه راهي وارد خواهد شد
13/10/1386
من و شما، جوان اين مملكت، دانشجوي اين مملكت، مسئول اين مملكت، استاد اين مملكت بايد بداند كه دشمن از چه راهي وارد خواهد شد؛ پيش بيني كند. اگر پيش بيني كرديد، آن وقت پديده هائي كه در جامعه پيش ميآيد، اينها را مي شناسيد. وقتي شما مي دانيد كه فرضاً سيلي در راه است، يا طوفاني در راه است، پديده هاي پيش از حدوث سيل يا طوفان وقتي در زندگي شما اتفاق مي افتد، اين لحظات پيش از سيل يا طوفان را مي شناسيد و عاملش را مي دانيد. وقتي نمي دانيد، اين عوامل براي شما ناشناخته است. گاهي انسان به آن عوامل نادانسته كمك مي كند. اين است كه اين بحث را براي ما جدي مي كند.
اگر ما اعتماد به نفس ملي پيدا كرديم آن وقت خواهيم ديد
كه مي توانيم 13/10/1386
غربي ها، اروپائيها يكي از
شيرين كارترين كارهايشان كه به نفع خودشان تمام شد، اين بود كه آمدند نخبگان كشورهاي ديگر را در مشت گرفتند، افكار خودشان را به اينها تلقين كردند؛ بعد اينها را رها كردند توي كشورهاي خودشان، گفتند برويد. كشورهاي غربي - يعني انگليس، فرانسه و بقيه كشورها - به جاي اينكه پول خرج كنند تا افكار سياسي خودشان را در آن كشورها پياده كنند، تربيت شده هاي آنها رفتند بدون مزد و منت، كارهاي آنها را برايشان انجام دادند. جزو بلاهاي كشورهاي عقب مانده و توسعه نيافته، يكي اين بود. هنوز هم دنباله هايشان هستند و دارند كار خودشان را مي كنند. اين بايد شكسته شود. اهميت اعتماد به نفس اين است كه اگر ما اعتماد به نفس ملي پيدا كرديم، اين استعدادها خواهد جوشيد؛ آن وقت خواهيم ديد كه مي توانيم؛ براي ما اثبات خواهد شد كه مي توانيم.
بايد بدانيم امروز نقشه دشمن چيست 16/02/1387
«العالم بزمانه لا تهجم عليه اللّوابس» امروز ما بايد بدانيم اين دشمن
ناكام مانده در مقابل ملت ايران نقشه اش چيست. بايد بيدار باشيم اگر صحنه را بشناسيم، عرصه را بشناسيم، دشمن را بشناسيم، نقشه دشمن را بدانيم، غافلگير نخواهيم شد. بايد اين را بداند ملت ايران. بحمداللّه ملت ما، ملت هوشياري است؛ زبان آوران و سخنگويان و صاحبدلان و روشنفكران زيادي هم در ميان علماي دين، در ميان علماي دانشگاه هستند كه مردم را ارشاد مي كنند، راهنمائي مي كنند. جوانان پر شور ما هم در عرصه هاي مختلف رشد پيدا كرده اند. امروز در ميان مردم ما، جوانان بسيجي ما در ميدان هاي علم، در ميدان هاي تجربه، در ميدان هاي فناوري هاي دشوار پيشرفت كرده اند. ملت، يك چنين ملتي است. بنابراين شناخت صحنه براي ملت ما مشكل نيست.
راههاي فائق آمدن بر دشمن 16/02/1387
ملت ايران با وحدت خود، اتحاد و همبستگي خود، با تلاش و مجاهدت خود، با جدي گرفتن حركت عظيم ملت ايران به سوي قله هاي كمال، مي تواند بر دشمن فائق بيايد و به توفيق الهي بر دشمن فائق خواهد آمد.
امروز رمز پيروزي، وحدت است 13/08/1387
شما جوان هاي عزيز - تشكلهاي دانشجوئي، دانش آموزي، جوان ها در خارج از تشكل ها - بدانيد: امروز وحدت ملت ايران، وحدت ملت و دولت، اتحاد ميان مسئولان كشور، رمز پيروزي است، كه اين را مي خواهند به هم بزنند.
نقشه هاي دشمن و راهكارهاي مقابله 13/08/1387
طراحي دشمن ايجاد اختلاف است، ايجاد نااميدي است، به جان هم انداختن فعالان سياسي است، منزوي كردن خط اصيل و ارزش هاي اسلامي است. اين كارها، نقشه هاي دشمن است؛ سرگرم كردن جوان ها به هوي و هوس و لغويات و غافل كردن آن ها از حركت عمومي ملت ايران، به تعطيلي كشاندن مدارس، به تعطيلي كشاندن كلاس هاي دانشجوئي. اين ها نقشه هاي دشمن است. بايد مراقب بود. بايد در مقابل هر كاري كه به اين نقشه ها منتهي ميشود، ايستاد. وحدت را بايد حفظ كرد، اميد را بايد حفظ كرد، تلاش را بايد روزبه روز بيشتر كرد و با يكديگر صادق بود و دل ها را به هم نزديك كرد و در وظائف گوناگون اجتماعي، بايد پرشور حركت كرد.
لزوم حفظ ساخت حقيقي نظام در كنار حفظ ساخت حقوقي آن ؟
اين «توانائي ماندن»، اين «اقتدار»، اين «ظرفيت بقاء» بايستي حفظ شود. اينجور نيست كه ما هر جور عمل كنيم - ولو بي تفاوت، ولو با عدم توجه به وظائف حساس و مهم - باز هم همين ظرفيت مقاومت باقي بماند؛ نه، بايستي نظام جمهوري اسلامي را به معناي حقيقي كلمه اش حفظ كرد، تا بتوان از منافع اين ملت، از منافع اين كشور، اين ملت را بهره مند كرد؛ تا بتوان اين ملت را به اوج ترقي و آرزوها و آرمان هاي خودش رساند.
آنچه مهم است اين است كه نظام جمهوري اسلامي يك ساخت حقوقي و رسمي دارد كه آن قانون اساسي، مجلس شوراي اسلامي، دولت اسلامي، انتخابات - همين چيزهائي كه مشاهده مي كنيد - است، كه البته حفظ اينها لازم و واجب است؛ اما كافي نيست.
هميشه در دل ساخت حقوقي، يك ساخت حقيقي، يك هويت حقيقي و واقعي وجود دارد؛ او را بايد حفظ كرد. اين ساخت حقوقي در حكم جسم است؛ در حكم قالب است، آن هويت حقيقي در حكم روح است؛ در حكم معنا و مضمون است. اگر آن معنا و مضمون تغيير پيدا كند، ولو اين ساخت ظاهري و حقوقي هم باقي بماند، نه فايده اي خواهد داشت، نه دوامي خواهد داشت؛ مثل دنداني كه از داخل پوك شده، ظاهرش سالم است؛ با اولين برخورد با يك جسم سخت در هم مي شكند. آن ساخت حقيقي و واقعي و دروني، مهم است؛ او در حكم روح اين جسم است. آن ساخت دروني چيست؟ همان آرمان هاي جمهوري اسلامي است: عدالت، كرامت انسان، حفظ ارزش ها، سعي براي ايجاد برادري و برابري، اخلاق، ايستادگي در مقابل نفوذ دشمن؛ اينها آن اجزاء ساخت حقيقي و باطني و دروني نظام جمهوري اسلامي است. اگر ما از اخلاق اسلامي دور شديم، اگر عدالت را فراموش كرديم، شعار عدالت را به انزواء انداختيم، اگر مردمي بودن مسئولان كشور را دست كم گرفتيم، اگر مسئولين كشور هم مثل خيلي از مسئولين كشورهاي ديگر به مسئوليت به عنوان يك وسيله و يك مركز ثروت و قدرت نگاه كنند، اگر مسئله خدمت و فداكاري براي مردم از ذهنيت و عمل مسئولين كشور حذف شود، اگر مردمي بودن، ساده زيستي، خود را در سطح توده مردم قرار دادن، از ذهنيت مسئولين كنار برود و حذف شود؛ پاك شود، اگر ايستادگي در مقابل تجاوزطلبي هاي دشمن فراموش شود، اگر رودربايستي ها، ضعف هاي شخصي، ضعف هاي شخصيتي بر روابط سياسي و بين المللي مسئولين كشور حاكم شود، اگر اين مغزهاي حقيقي و اين بخش هاي اصلي هويت واقعي جمهوري اسلامي از دست برود و ضعيف شود، ساخت ظاهري جمهوري اسلامي خيلي كمكي نمي كند؛ خيلي اثري نمي بخشد و پسوند «اسلامي» بعد از مجلس شورا: مجلس شوراي اسلامي؛ دولت جمهوري اسلامي، به تنهائي كاري صورت نمي دهد. اصل قضيه اين است كه مراقب باشيم آن روح، آن سيرت از دست نرود، فراموش نشود؛ دلمان خوش نباشد به حفظ صورت و قالب. به روح، معنا و سيرت توجه داشته باشيد. اين، اساس قضيه است.
بايد مراقبت كرد كه انحراف در هدف ها، در آرمان ها
و درجهت گيري ها پيش نيايد؟
نظام اسلامي، نظام اسلامي است در ظاهر و باطن؛ نه فقط نظام اسلامي در ظاهر. صرف اينكه حالا يك شرائطي در قانون اساسي براي رئيس جمهور و براي رهبر و براي رئيس قوه ي قضائيه و براي شوراي نگهبان و براي كه و كه معين شده؛ و چه و چه، اينها كافي نيست؛ اگرچه اينها لازم است. انحراف در هدف ها، در آرمان ها، در جهت گيري ها را بايد مراقبت كرد كه پيش نيايد. و اين چيزي است كه ما در طول اين سال هاي طولاني - به خصوص بعد از جنگ و بعد از رحلت امام - درگيرش بوديم؛ جزو درگيري هاي اساسي در اين دو دهه گذشته، يكي همين بوده. تلاش هاي زيادي شده است براي اينكه جمهوري اسلامي را از روح و معناي خودش خارج كنند. تلاش هاي زيادي كرده اند؛ به شكل هاي مختلف؛ چه در زمينه هاي سياسي، چه در زمينه هاي اخلاقي، چه در زمينه هاي اجتماعي؛ از اظهاراتي كه شده و حرف هائي كه زده شده.
لزوم برجسته كردن مرزهاي اعتقادي و فكري و سياسي براي جلوگيري از انحرافات؟
ما يك دوره اي را هم مشاهده كرديم كه در مطبوعات ما رسماً، علناً، جدائي و تفكيك دين از سياست را اعلان كردند! اصلاً مسئله يكي بودن دين و سياست را كه اساس جمهوري اسلامي و اساس حركت عمومي مردم بود، زير سؤال بردند. از اين بالاتر؟! در دوراني، در مطبوعات ما ديده شد كه صريحاً، علناً، از رژيم ظالم، جبار و سفاك پهلوي دفاع شد! براي اينكه چنين حالتي پيش نيايد و براي برخورد با اين انحراف، مي شود با برجسته كردن مرزهاي اعتقادي و فكري و سياسي، جلوي اين انحراف را گرفت.
شاخص هاي هويت اسلامي در ساخت حقيقي جمهوري اسلامي بايد معلوم باشد؟
شاخص هاي هويت اسلامي بايستي معلوم باشد: شاخص عدالت طلبي، شاخص ساده زيستي مسئولان، شاخص كار و تلاش مخلصانه، شاخص طلب و پويائي علمي بي وقفه، شاخص ايستادگي قاطع در مقابل طمع ورزي و سلطه بيگانگان، شاخص دفاع از حقوق ملي. از حقوق ملت، دفاع شجاعانه كردن يك شاخص است؛ مثل همين حق هسته اي؛ مسئله ي هسته اي. اين يكي از ده ها نياز كشور ماست؛ تنها مسئله ي ما نيست؛ اما وقتي دشمن روي اين نقطه متمركز شد، ملت هم ايستادگي كرد. در اين نقطه اي كه دشمن روي او تمركز پيدا كرده است، اگر ملت عقب نشيني كند، اگر مسئولين عقب نشيني كنند و از اين حق قطعي و روشن صرف نظر كنند،بدون ترديد راه براي دست اندازي به حقوق ملي براي دشمن باز خواهد شد.
اجتناب از اشرافي گري؛ يعني ضد ارزش كردن. در انقلاب ما اين نكته وجود داشت؛ اين را به تدريج بعضي ها سعي كردند كمرنگ كنند. اين در مسائل اقتصادي ما اثر دارد، در مسائل رواني ما اثر دارد. اشرافي گري و گرايش به اشرافي گري، يك ضد ارزش بود در انقلاب. يعني افرادي در سطوح مختلف بودند كه از اينكه به اشرافي گري نسبت داده شوند، يا از آنها چيزي ديده شود كه جزو خصوصيات اشرافي گري باشد، به شدت اجتناب مي كردند. مسئولين كشور در درجه ي اول متعهد به اين قضيه هستند و بايد باشند. اين تدريجاً ضعيف شد. امروز خوشبختانه همان موج ضد ارزش كردن اشرافي گري، بحمداللّه وجود دارد؛ يعني دولت، مسئولين دولتي ساده زيستند، مردمي هستند و اين خيلي فرصت خوبي است؛ نعمت بزرگي است. اين يكي از شاخص هاست.
مسئله ارزش جهاد و شهادت، يكي ديگر از شاخص هاست. ارزش مجاهدت، مقام والاي شهادت، از جمله چيزهائي بود كه به وسيله عناصري - كساني، دستهائي - زير سؤال رفت. جهاد را زير سؤال بردند، شهادت را زير سؤال بردند. اين، يكي از شاخص هاست؛ بايد برجسته شود. احترام به شهيدان، احترام به جهاد و مجاهدان بايستي جزو بخش هاي برجسته پرچم جمهوري اسلامي قرار بگيرد. جمهوري اسلامي به جهاد و شهادت شناخته مي شود.
اعتماد به مردم، عقيده واقعي به مشاركت مردم. بعضي ها اسم مردم را مي آورند؛ اما حقيقتاً اعتقادي به مشاركت مردم ندارند. بعضي اسم مردم را مي آورند؛ اما به مردم اعتماد ندارند. بناي جمهوري اسلامي بر اعتماد به مردم و اعتقاد به مشاركت مردم است .
شجاعت در برابر هيبت دشمن، جزو شاخص هاست. در مقابل دشمن اگر مسئولين كشور احساس رعب و خوف بكنند، بر سر ملت بلاهاي بزرگ خواهد آمد. آن ملت هائي كه ذليل و مقهور دست دشمن شدند، عمده علت اين بود كه مسئولان - پيشروان قافله ي ملت - شجاعت لازم، اعتماد به نفس لازم را نداشتند.
گاهي در بين آحاد مردم عناصر مؤمن، فعال، فداكار، آماده به جانبازي هستند، منتها مسئولين و رؤسا وقتي خودشان اين آمادگي را ندارند، نيروهاي آنها هم از بين مي رود و اين ظرفيت هم نابود مي شود. آن روزي كه شهر اصفهان در دوره شاه سلطان حسين مورد غارت قرار گرفت و مردم قتل عام شدند و حكومت باعظمت صفوي نابود شد، خيلي از افراد غيور بودند كه حاضر بودند مبارزه و مقاومت كنند؛ اما شاه سلطان حسين ضعيف بود. اگر جمهوري اسلامي دچار شاه سلطان حسين ها بشود، دچار مديران و مسئولاني بشود كه جرأت و جسارت ندارند؛ در خود احساس قدرت نمي كنند، در مردم خودشان احساس توانائي و قدرت نمي كنند، كار جمهوري اسلامي تمام خواهد بود.
نزديكي با ملت هاي مسلمان. ملت هاي مسلمان عمق استراتژيك نظام جمهوري اسلامي اند. چرا تبليغات عجيب و غريب آمريكائي و انگليسي سعي مي كنند بين ملت هاي مسلمان با ملت ايران جدائي بيندازند؟ چرا؟ با مسئله ي قوميت، با مسئله ي سني، شيعه؟ چون مي دانند آنها عمق راهبردي و عمق استراتژيك جمهوري اسلامي محسوب مي شوند. تكيه گاه يك ملت به عمق استراتژيك اوست. نمي خواهند ملت ايران و نظام جمهوري اسلامي از اين حمايت و طرفداري اي كه از او در كشورهاي مختلف مي شود - كه البته بي نظير هم هست - برخوردار باشد. شما در هيچ جا نمي بينيد كه در يك كشوري از رؤساي يك كشور ديگري، آحاد مردم - نه سياسيون - تجليل و احترام كنند؛ عكسشان را بلند كنند، نامشان را با هيجان بياورند؛ جز جمهوري اسلامي. در كشورهاي مسلمان هر جا برويد، آنجائي كه رد پائي از جمهوري اسلامي هست، مردم نسبت به آن و نسبت به جمهوري اسلامي ابراز احساساتشان اينجوري است. دشمن اين را نمي خواهد؛ دشمن نمي خواهد اين ارتباط برقرار باشد. جمهوري اسلامي بايد اين را يكي از وظائف خودش بداند. اين جزو آن شاخصهاي اصلي است.
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14