(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 26 فروردين 1389- شماره 19620
 

موسوي از ادعا تا عمل با ساختار شكنان كار نمي كنم

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




موسوي از ادعا تا عمل با ساختار شكنان كار نمي كنم

مهندس موسوي كه پس از دوران نخست وزيري، سكوتي بيست ساله برگزيده و حتي دعوت برخي برنامه هاي تلويزيوني چون فوق العاده و پنجره شبانه و مصاحبه با برخي نشريات را رد كرده بود؛ همواره به خاطر اين سكوت مورد سؤال قرار مي گرفت. بالاخص آن كه موسوي دليل آمدن خود را در معرض خطر قرار گرفتن كشور دانست.
در اين باره تعدادي از دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف در نامه اي خطاب به موسوي، ضمن تجليل از خدمات مير حسين در زمان جنگ و نخست وزيري وي و خاطره خوش آن بيان داشتند كه عمل مير حسين به اين هشت سال نخست وزيري ختم نمي شود و بيست سال سكوت نيز در كارنامه وي ديده مي شود. آنان با طرح سؤالاتي خواستار پاسخگويي موسوي شدند:
1- آيا ارزشهاي امام (ره) امروز بيش از دوران اصلاحات و سازندگي در معرض خطر قرار گرفته كه ميرحسين آمده است؟
2- آيا سياستهاي اقتصادي دولت فعلي بيشتر مستضعفان را مي آزارد يا سياستهاي شانزده سال پيش؟
3- آيا سياستهاي خارجي امروز كه حكم به شكست تعليق مي كند، كمتر از سياست خارجي كه به دنبال رابطه با امريكاست و از رهبر انقلاب تقاضاي دوباره نوشيدن زهر را مي كند، با آرمانهاي امام(ره) تطابق دارد؟
4- آيا با تكرار سخنان امام (ره) توسط رئيس جمهور فعلي مبني بر محو اسرائيل، گفتمان امام در خطر است يا لزوم به موزه سپردن امام؟1
حتي برخي از نوع ادبيات به كار گرفته شده موسوي در سخنرانيهايش ايراد گرفته و به وي انتقاد كردند. سايت نسيم (نسل سومي هاي ياري گر ميرحسين موسوي) طي مقاله اي به اين موضوع پرداخت و نوشت: «كمي هم امروزي باشيد! هرچه در سخنرانيهاي ايشان (موسوي) بعد از كانديداتوري گشتم پر بود از واژه مستضعفان و اگر مجبور به تشويق سرمايه گذاري خصوصي هم شده اند، نه با عنوان سرمايه و سرمايه گذاري، كه با عنوان تجارت و بازرگاني آزاد از آن ياد كردند. »2 محمدعلي ابطحي در اظهار نظري خطاب به موسوي گفت: «وي اگر دل به جناح اصولگرا ببندد، حتماً نه رأي آنان را خواهد داشت و هم رأي واقعي جبهه اصلاح طلبي اش را از دست مي دهد. ما بايد يادمان نرود كه هويت همه ما از گفتمان اصلاحات است و اين گفتمان را بايد زنده نگه داريم. »3
جهان نيوز از قول يك عضو ارشد گروهك نهضت آزادي نوشت:
« ميرحسين موسوي از ما نيست، ولي براي اين كه دشمن شماره يك ما ( احمدي نژاد) به پيروزي نرسد؛ مجبور به ائتلاف و حمايت از دشمن درجه دوم (موسوي) هستيم. » در سايت گروهك موسوم به ملي - مذهبي هم از احزاب نظير مشاركت، خواسته شد براي جلب آراي خاموش و سرخورده، به جاي موسوي، سراغ كساني چون عبدالله نوري بروند.
اما آنچه موجب مي شد اصولگرايان موسوي را اصلاح طلب بدانند؛ علاوه بر موارد ذكر شده حمايت از جريانات تندرو اصلاح طلب بويژه سازمان مجاهدين و حزب مشاركت و نهضت آزادي از موسوي بود. حمايت احزاب افراطي دوم خردادي چون مشاركت و سازمان مجاهدين و پس از آنها كارگزاران از ميرحسين موسوي شاخصهاي اصولگرايي را به مراتب در وي كمرنگ تر كرد و او را به عنوان نامزد تمام عيار اصلاح طلبان معرفي نمود.
ميرحسين موسوي كه به مناسبتهاي مختلف نگراني خود را از فرصت سوزيها و هدر دادن امكانات نه چندان وسيع موجود به خاطر منافع زودگذر حزبي و جناحي بيان كرده بود، با انتشار بيانيه كانديداتوري خود را براي انتخابات رياست جمهوري آينده به صورت رسمي اعلام كرد. 4 آنچه در بيانيه موسوي براي اعلام رسمي كانديداتوري آمد را مي توان، خلاصه اي از دغدغه هايي دانست كه در دو ماه قبل از اعلام رسمي، بارها توسط او بيان شده بود.
موسوي كه در اظهارنظرها و سخنرانيهاي خود غالباً از اقتصاد اسلامي و مديريت در دوران دفاع مقدس سخن مي گفت، پس از گذشت مدت اندكي دولت نهم را مورد انتقاد قرار داد. وي كه دليل اين كار را پخش گزينشي مصاحبه وي كه تعبير حمايت از دولت از آن مي شد مي دانست؛ در سخنرانيهاي خود در محافل مختلف به مواردي چون: «نبايد اجازه دهيم كارد به استخوان اقشار ضعيف برسد»5 ، «تلاش كنيم در برابر اجماع غرب قرار نگيريم»6 ، «نمي توانيم از عزّت اهالي غزه و لبنان سخن بگوييم اما در مورد عزّت ملّت خودمان حرفي نزنيم»، 7 «تصميم گيريهاي فردي ميراثي از سختي براي مديران آينده كشور به جا مي گذارد»8 اشاره كرد.
موسوي در بيانيه خود به اين موضوع اشاره كرد كه فعاليتهاي انتخاباتي بدون نقد منصفانه و مؤدبانه جناح حاكم امكان پذير نيست. وي در قسمتي از بيانيه خود آورد: «وضعيت كشور، انتخاباتهاي پيش رو، حوادث ممكن، ظرفيتهاي موجود و بسياري نكات خرد و كلان ديگر را مورد دقّت قرار دادم و هرچه پيش رفتم، همان دلايل و عواملي كه در وهله هاي گذشته به عدم حضور در انتخابات فرا مي خوانند، مرا بيشتر متقاعد كردند كه اين زمان، زماني ديگر است و حضور ايجاب مي كند. اينك نه از روي خودپسندي تا ارزشها و ارجمنديهاي همگنان را ناديده بگيرم و نه از سر تجاهل تا مشكلات پيش رو را ناچيز و بضاعت اندكم را كافي از توكّل به خداوند بدانم؛ بلكه به اميد اداي وظيفه قصد خويش را براي نامزد شدن در دوره دهم از انتخابات رياست جمهوري اعلام مي نمايم. »9
اعلام كانديداتوري موسوي اگرچه مورد استقبال برخي افراد واقع شد، ولي اعلام حضور وي موجب شكافهاي جدّي در جبهه دوم خرداد و بالاخص حاميان سيد محمد خاتمي گرديد و برخي از آنها اين اقدام ميرحسين را حركتي طراحي شده براي مهار جريان دوم خرداد با رهبري خاتمي دانستند. در همين راستا برخي حاميان خاتمي تمام توان خود را براي زمين زدن موسوي به كار گرفتند و در حالي كه كلمه اخلاق از دهانشان نمي افتاد، تقريباً هر كاري كه توانستند براي از پا انداختن موسوي انجام دادند و موسوي را از همه سو آماج طعن و تهمت قرار دادند و به خاتمي گفتند كه حاضر نيستند در جرم كسي كه اصلاحات را دفن خواهد كرد شريك شوند.
اما پس از آن كه خاتمي با تيزبيني خاص كه از آن به عنوان اخلاق انتخاباتي يا اخلاق سياسي ياد شد، انصراف داد؛ مجبور به حمايت از موسوي شدند. آنان با تغيير 180 درجه اي خود، گويي هيچ اتفاقي نيفتاده باشد، يك شبه رنگ عوض كردند و خود را ياران موسوي خواندند.
آنان حمايت قاطع خود را از موسوي اعلام داشته موسوي هم حمايت آنان را با آغوش باز پذيرفت. در همان حالي كه سازمان مجاهدين و حزب مشاركت حمايت خود را از او اعلام مي كردند، خاتمي در مورد وي گفت: «اگرچه موسوي بخشي از آراي من را ندارد لكن بخشي از جريان اصولگرا را دارد!» لذا با اين پيش فرض، موسوي در اوّلين مصاحبه مطبوعاتي اش در جمع خبرنگاران، حضور خود را مستقل اعلام كرد؛ تا مبادا به اين برداشت كه برخي از نيروهاي با سابقه انقلابي وي را خط امامي مي پنداشتند، آسيبي وارد گردد.
وي در اين مصاحبه از دلايل آمدنش به صحنه انتخابات و برنامه هايش سخن گفت: «به خاطر مشكلات در حال افزايش كشور آمدم»، «به مشاورت هاشمي و خاتمي افتخار مي كنم»، «نمي توانم با ساختارشكنان كار كنم»، «در صورت پيروزي گشت ارشاد را جمع مي كنم»، «تلويزيون خصوصي تأسيس مي كنم»10 و. . .
در كنار موسوي، زهرا رهنورد - همسر وي - نيز به عنوان يك چهره سياسي ظاهر شد. رهنورد كه از برگزاري جلسات سخنراني، درج مقاله در مطبوعات دوم خردادي فروگذار نبود، طي مقاله اي تحت عنوان « زنان، رفع تبعيض و انتخابات دهم » طرح امنيت اجتماعي را نوعي سركوب كردن به معناي مطلق كلمه و اهانت به ارزشهاي والاي زنان توصيف كرد. 11 وي همچنين در دانشكده علوم بهزيستي و توانبخشي دانشگاه شهيد بهشتي با بيان اين كه براي شيرين عبادي احترام زيادي قائل است، گفت: « شيرين عبادي متفكري بزرگ است و به عنوان فردي كه جايزه نوبل گرفته براي كشور عزّت ايجاد كرد. » اين در حالي بود كه الهه هيكس - از عناصر پشت پرده سناريوي نوار سازان - در گفتگو با راديو زمانه ضمن اذعان به گزارش لحظه به لحظه آشوبهاي خياباني تيرماه 78 به خارج از كشور (در پوشش گزارشگر حقوق بشر) فاش كرد عبادي از سوي عبدالكريم لاهيجي وكيل مدافع گروهك تروريستي منافقين و همكار استخبارات رژيم بعث عراق به وي معرفي شده و او هم عبادي را براي دريافت جايزه نوبل نامزد كرده است! عملكرد و اظهارات شيرين عبادي تحت عناوين شوراي ملي صلح و كانون مدافعان حقوق بشر نشان داده است كه همگي در خدمت سناريو سرويسهاي امنيتي آمريكا و در راستاي منفي بافي و جعل گزارش براي القأ نقض حقوق بشر در ايران قرار داشته اند. براساس برخي اخبار ديك چني - معاون اسبق رئيس جمهور آمريكا - بر فعاليتهاي ضد امنيتي مذكور در پوشش حقوق بشر نظارت داشت و شيرين عبادي در ادامه فعاليتهاي خود تا مرز دفاع از جريان صهيونيستي بهائيت پيش رفت.
در حالي كه برخي بزرگان اصلاحات در تلاش بودند تا خاتمي را دوباره به عرصه انتخابات رياست جمهوري بازگردانند و بازگشت خاتمي را آرزو مي كردند، ولي خبرها حكايت از عدم بازگشت وي داشت. تعدادي از اعضاي مجمع روحانيون مبارز به همراه برخي از چهره هاي اصلاح طلب به ديدار خاتمي رفتند و با ذكر دلايلي خواستار بازگشت وي به عرصه كانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري شدند؛ اما آنان آن گونه كه انتظار داشتند مورد پذيرش ميزبان قرار نگرفتند. 12 ايجاد ابهام در خصوص كانديداي اصلي دوم خردادي ها و تلاش براي بازگرداندن خاتمي در حالي صورت مي گرفت كه انشعاب در طيف اصلاح طلبان پيش بيني مي شد و «به اجماع نرسيدن اصلاح طلبان از ميان دو گزينه ميرحسين موسوي و كروبي به عنوان نامزد اصلي، زمينه هاي ريزش رأي و انشعاب در ميان اين احزاب را فراهم مي كرد»13 از همين رو اختلاف در مجمع روحانيون مبارز براي مشخص كردن موضع نهايي خود و اعلام نامزد قطعي، وضعيت اصلاح طلبان را بدتر از گذشته نشان مي داد. همچنين واكنش حزب اعتماد ملي در شايعه انصراف كروبي به نفع ميرحسين موسوي و پافشاري كروبي براي ماندن در صحنه مزيد بر علت بود. كروبي بيان مي داشت كه از عرصه انتخابات به هيچ وجه كنار نمي رود مگر اين كه حضرت عزرائيل مانعش شود. كروبي در ديدار با ستاد جوانان حامي خاتمي گفت: «اختلاف ميان اصلاح طلبان به دليل عدم رعايت ملاحظاتي از سوي برخي از دوستان اصلاح طلب بود و بارها به دوستان مي گفتم كه مراقب باشيد، حرفهايي نزنيد كه به براندازي متهم شويد، ولي دوستان توجهي به اين موضوع نمي كردند.
سايت انتخاب دهم - پوشش مردمي حمايت از ميرحسين - از ديدار موسوي با هاشمي رفسنجاني خبر داد. 14 در همين رابطه سايت حاميان ميرحسين نوشت: «در ديدار غيرعلني موسوي با هاشمي، موسوي از وي درخواست كرد كه حمايتش را از او علني كند. »15
برخي ديگر از شخصيتهاي سياسي طيف اصلاحات از موسوي انتقادهايي نمودند. عبدالله رمضان زاده (قائم مقام حزب مشاركت) با انتقاد از اوّلين مصاحبه مطبوعاتي موسوي اظهار داشت: «من اين حرف موسوي كه «من گشت ارشاد را جمع مي كنم» درك نكردم. اين موضع انتظارات و تقاضاها را افزايش مي دهد. بايد توجه داشت كه تا چه حد ظرفيت وجود دارد. امروز مهمترين كاري كه بايد انجام دهيم، اين است كه انتظارات را در هيچ زمينه اي بالا نبريم؛ چرا كه به افزايش بي اعتمادي در جامعه كمك مي كند. »16 محمدعلي ابطحي (رئيس دفتر خاتمي) موسوي را مانند هندوانه سربسته اي دانست كه 20 سال است سكوت را برگزيده و اظهار نظري درباره مسائل كشور نداشته است. وي با لحن بغض آلود، يكي از دلايل حمايتش از كروبي را دلخوري از ميرحسين عنوان كرد و گفت: «هنوز نتوانسته ام خود را قانع كنم كه چرا وقتي كشور به وجودش احتياج داشت نيامد. »17 محمد هاشمي (دبيركل ّ سياسي كارگزاران) ضمن اعلام حمايت از ميرحسين، به وي و حاميانش هشدار داد: «مباحثي نظير گشت ارشاد نه دغدغه مردم است نه در حوزه اختيارات رئيس جمهور. بهتر است به حوزه هايي كه جزء اختيارات رئيس جمهور است توجه شود. مسائلي چون تورم، مسكن، ازدواج و. . .
عباس عبدي (از طراحان عبور از خاتمي و خروج از حاكميت) با تأكيد بر ناشناخته بودن موسوي براي اصلاح طلبان گفت: «آقاي موسوي براي من ناشناخته است. نه براي من، حتي براي خودش هم همين طور. ايشان بايد از ابتداي سال گذشته يا حداقل تابستان فعال مي شد. هم خودشان را بهتر مي شناختند و هم ديگران ايشان را. »18
قلم نيوز سايت حامي ميرحسين با انتقاد تند از نحوه سخنرانيها و مصاحبه هاي موسوي نوشت: « ميرحسين موسوي، خاتمي نيست. چون فن خطابه نمي داند، زياد لبخند نمي زند، سخنراني حماسي و شورانگيز نمي كند، حتي به تازگي به رغم اصرار خبرنگاران دستانش را بالا نمي برد. موسوي، خاتمي نيست؛ چون وقتي وارد سالن ديدار با اهل فرهنگ و هنر مي شود، سالن به هوا نمي رود و دست زدن تا حد درد آمدن دستها كش نمي يابد. موسوي، خاتمي نيست؛ چون پاسخهاي كوبنده نمي دهد. هيجان و يا ناراحتي اش را با جابه جايي پيوسته عمامه اش نشان نمي دهد، حتي عينكش را هم بالا و پايين نمي كند تا كمي هم با حركات صورت و چشمهايش حرف بزند. . . »19
حتي سيد محمد خاتمي نيز در ديدار با موسوي از وي خواست كه «در روشهاي تبليغاتي خود تجديدنظر كند و شعارهاي ملموس تري را در سخن گفتن با مردم برگزيند. در مقابل انتقادها سكوت كند و رفتار واكنشي نشان ندهد. »20
البته سخنان ميرحسين موسوي بويژه در اوّلين مصاحبه مطبوعاتي اش با واكنشهايي در طيف اصولگرايان نيز مواجه شد. مخصوصاً كه وي در سخنان خود به مشاورت با هاشمي و خاتمي افتخار كرد. روح الله حسينيان ضمن انتقاد از ميرحسين، در واكنش به مصاحبه وي گفت: «در اصولگرا نبودن ميرحسين همين بس كه به اذعان خودش، به مشاورت با هاشمي و خاتمي افتخار مي كند».
موج انتقادات اصولگرايان از موسوي زماني بيشتر شد كه سازمان مجاهدين و حزب مشاركت و ملي - مذهبي ها به عنوان گروههاي تندرو در جريان اصلاح طلبي، حمايت قاطع خود را از موسوي اعلام داشتند و موسوي نيز از آنان حمايت كرد. وي در ايلام در جواب خبرنگاري در مورد سازمان مجاهدين و حزب مشاركت گفت: «شما داراي ذهن بسته هستيد. نبايد در خصوص احزاب قانوني به گونه اي صحبت كنيم كه با اسرائيل سخن مي گوييم. آيا كساني كه با اين وسعت متهم مي كنيد اين چنين هستند؟ خير. من ذهن بسته شما را ندارم. ذهن بنده باز است. »21 موسوي همچنين بيانيه سالهاي قبل جامعه مدرسين حوزه علميه قم در رابطه با سازمان مجاهدين كه در آن آيت الله مشكيني مشروعيت سازمان مجاهدين را زير سؤال برده بود، سياسي خواند و بيان كرد: «حساسيتي نسبت به سازمان مجاهدين، مشاركت و كارگزاران ندارم. »22 وي در ديدار با اعضاي حزب مشاركت نيز گفت: «اگرچه در برخي موارد ديدگاهايم با شما متفاوت است، اما به شما بسيار نزديك هستم. »23 موسوي درباره گروههاي ملي - مذهبي و نهضت آزادي نيز گفت: «بين گروههاي ملي - مذهبي افراد اصيلي وجود دارند كه در طول زمان كم كم اختلاف سليقه هايي با آنها پيدا كرده ام، اما اين مسأله منجر نشد كه به چشم خيانت به آنها نگاه كنم. »24اين در حالي بود كه ابراهيم يزدي (رئيس گروهك نهضت آزادي) در اظهاراتي درباره انتخابات رياست جمهوري گفته بود: «ما بايد دنبال تغيير در ساختار حقيقي باشيم. دوستان اصلاح طلب اشتباه كردند كه از حاكميت بيرون آمدند و بايد راهي پيدا كنند كه دوباره به حاكميت برگردند و به ما هم گفتند، شما اشتباه كرديد كه اوّل انقلاب استعفا داديد. مشكل آنها اين است كه هنوز نتوانسته اند بر سر يك استراتژي واحد و شفاف به توافق برسند. ما به جدّ معتقديم نامزدهاي اصلاح طلب بايد بدانند مشكل مملكت هنگامي حل مي شود كه اينها داراي آن شهامت و شجاعت باشند كه از بعضي خط قرمزها عبور كنند. »25حسن غفارزاده از اعضاي ملي - مذهبي نيز ضمن حمايت از ميرحسين بيان مي دارد كه ما از موسوي حمايت مي كنيم، اما اين حمايت به اين معنا نيست كه سابقه انقلابي او را فراموش كرده ايم. »26
1- كيهان، 28/12/.1387
2- كيهان، 17/1/.1388
3- همان، 15/1/.1388
4-آفتاب يزد، 21/12/.1387
5- همان، 21/11/.1387
6-همان، 4/12/.1387
7- همان، 14/12/.1387
8- آفتاب يزد، 17/12/.1387
9- همان.
10- آفتاب يزد، 18/1/.1388
11- اعتماد ملي، 18/1/.1388
12- وطن امروز، 13/2/.1388
13- خبر، 18/1/.1388
14- كيهان، 17/1/.1388
15- همان.
16- همان، 23/1/.1388
17- كيهان، 24/1/.1388
18- همان، 10/2/.1388
19-كيهان، 8/2/.1388
20- همان، 31/1/.1388
21-كيهان، 24/1/.1388
22- ايران، 17/2/.1388
23- همان، 3/2/.1388
24-كيهان، 31/1/.1388
25- كيهان، 27/2/.1388
26 ايران، 12/3/.1388

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14