(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 26 فروردين 1389- شماره 19620
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
معناي نوين بصيرت
اظهارات متناقض نمايندگان اقليت مجلس براي توجيه ديدار با سران فتنه
عينك (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
آيت الله يزدي در سمت رياست دبيرخانه مجلس خبرگان ابقاء شد
زاكاني: مهدي هاشمي بايد پاسخگوي اتهامات خود باشد
حشره ها روي قلاب ماهيگيري! (خبر ويژه)
يك فراري : چقدر در غربت حقيرشده ايم (خبر ويژه)
گروهك نيوز براي شكار ميليشياي صفركيلومتر (خبر ويژه)
به جاي فتح خاكريز، خاك بر سر شديم (خبر ويژه)
دارندگان بمب اتمي، معاف كشورهاي فاقد بمب اتمي، در موضع اتهام! (خبر ويژه)



معناي نوين بصيرت
(مهدي محمدي)

فتنه 88 خيلي زود از آنچه مديران بيروني آن تصور مي كردند از پاي درآمد. كساني كه اين فتنه را طراحي كرده و به آن اميدها بسته بودند، از سرعت خيره كننده مرگ آن هنوز شوكه هستند. دشمن محصول 20 سال برنامه ريزي و هماهنگي داخلي و خارجي خود را با همه نيروهاي تحت فرمان خويش به ميدان آورد. هرچه در آستين داشت بي محابا خرج كرد، از نفس افتاد و در حالي كه كساني آن طرف دنيا تازه داشتند اميدوار مي شدند، ناگهان مرد.
ظرف چند ماه كاملا روشن شد كه برنامه ريزان فتنه ناشي تر، و مجريان آن كوچك تر از آن بودند كه بتوانند اين پروژه را تا وارد آمدن يك ضربه موثر به نظام ادامه دهند. گرچه هنوز يك تاريخ مدون از فتنه 88 وجود ندارد - و بايد براي ايجاد آن همت كرد - اما اگر روايتي بسيار خلاصه بخواهيم كه بتوان از آن نتيجه گرفت داستان از اين قرار بود:
با دروغي به نام تقلب بخشي از نارضايتي ها در تهران سياسي شد. در حالي كه مسيرهاي قانوني باز بود دروغگويان مردم را به خيابان فرا خواندند تا راي خود را پس بگيرند. يكي دو بار - و نه بيشتر - تجمعاتي شكل گرفت كه تنها خاصيت آن افزودن بر توهمات كساني بود كه تا پيش از آن هم هنري جز «فريب دادن مستمر و سيستماتيك خود» نداشتند. در تمام اين مدت كساني كه خيال مي كردند واقعا رأيشان خورده شده منتظر بودند تا مدعيان چند ورق ناقابل از آن كوه اسنادي را كه مي گفتند در اختيار دارند منتشر كنند تا ديگر هيچ شبهه اي در صدق ادعاي آنها باقي نماند غافل از اينكه موسوي تازه يك هفته بعد از انتخابات رئيس كميته صيانت از آراي خود را فرستاده تا سند جمع كند. وقتي خبري از ادله و اسناد نشد، اولين بحران خود را نشان داد. بحراني كه مي توان آن را بحران اعتبار ناميد به اين معنا كه سران فتنه به تدريج اعتبار خود را نزد بدنه اجتماعي كه روز اول دربست ادعاهاي آنها را پذيرفته بود از دست دادند.
به موازات كاسته شدن حمايت مردمي از سران فتنه دو اتفاق رخ داد. نخست آن كه به تدريج ضد انقلاب كينه جو كه به لطف زمينه سازي و پرده دري سران فتنه جاني يافته بود به ميدان آمد به اين خيال كه بتواند اندكي از مفت خوري هاي 30 ساله خود از كيسه دشمنان ملت ايران را جبران كند. در شرايط فقدان بدنه اجتماعي، سران فتنه مانده بودند كه با اين جماعت جديد چه بايد بكنند. آنچه نهايتا اتفاق افتاد اين بود كه تصميم گرفتند با ضد انقلاب همراه شوند و به اين اميد ببندند كه از دست جوجه تروريست ها كاري برآيد.
گره زدن زلف خود به ضد انقلاب بود كه فجايع روز قدس تا عاشورا را آفريد. در روز قدس به نفع اسرائيل شعار دادند، در روز 13 آبان به نفع آمريكا و در 16 آذر به نفع هر دو. با اهانت به تصوير امام، دوباره سران فتنه در معرض يك آزمون قرار گرفتند: به آغوش انقلاب بازگردند يا در چاه تاريك ضد انقلابي گري فروتر بروند؟ باز هم انتخاب فتنه گران ضد انقلاب بود چرا كه تصور مي كردند وقتي كسي در خيابان نمانده، مرزبندي با همين مختصر جماعت باقي مانده به معناي اعتراف رسمي به مرگ است؛ و نمي خواستند اعتراف كنند. در روز عاشورا اما قصه به اوج رسيد. جسارت به انقلاب و امام كافي نبود، حرمت عزاي سيدالشهدا را هم نگاه نداشتند باز با اين اميد كه اين باريكه آب متعفن نخشكد. اينجا جايي بود كه بايد خرج ها سوا مي شد و كسي باور نداشت كه نزد سران فتنه همچنان تواني براي توجيه باقي مانده باشد. ميرحسين موسوي با بيانيه پس از روز عاشوراي خود نشان داد كه عمق كينه او نسبت به اسلام و انقلاب دست كم گرفته شده است. او جسارت كنندگان به سيدالشهدا را «مردان خداجو» خواند و گفت: آنها هيچ كاري كه نيازي به محكوم كردن آن باشد نكرده اند. كساني كه آن روزها به درگاه خداوند شكر مي گزاردند كه نفاق پرده از رخ بركشيده و به جانب انحطاط محض روان است. همان روز معلوم شد كه اين فتنه زنده نخواهد ماند و به اين ترتيب بحران دوم شكل گرفت كه مي توان آن را بحران ايدئولوژي خواند: سران فتنه نمي توانستند همزمان هم انقلابي و مدعي احياي قانون اساسي باشند و هم ضد انقلاب، در حالي كه از ترس بي كس و كاري مطلق مي خواستند هر دوي اينها باشند. همين بحران بود كه خيزش هاي 9 دي و 22 بهمن را بوجود آورد و بسياري از كساني را كه همين چند ماه قبل به موسوي رأي داده بودند واداشت تا به خيابان بيايند اعلام كنند يا نظام با خائنان به انقلاب برخورد كند يا آنها خود كار را يكسره خواهند كرد.
اتفاق دوم اين بود كه غربي ها كه آن اوايل به دليل نياز به كار با ايران، كمي دست به عصا راه مي رفتند، تصميم گرفتند آشكارا به ميدان بيايند و دست خود را بالاي سر سران فتنه بگيرند. آمريكايي ها صريحاً گفتند كه ميرحسين موسوي ذخيره استراتژيك آنها در ايران است و اسرائيلي ها هم او را به عنوان كسي كه مي تواند در ايران انقلاب راه بيندازد ستودند. اين همزمان بود با آغاز نوعي موج بازگشت در ميان خواصي كه خيلي زود گول خوردند و خيلي زود پشيمان شدند. غربي ها ظاهراً به اين تحليل رسيده بودند كه دوستانشان در حال تنها ماندن هستند و به همين دليل تصميم گرفتند در بيرون ريختن آنچه در دل داشتند عجله كنند. حمايت صريح غرب از سران فتنه و بعد عدم مرزبندي آنها با اين حمايت ها و بلكه نوعي ابراز رضايت آنها از «زحمتي كه آمريكايي ها مي كشند» بحران بعدي را بوجود آورد كه مي توان آن را بحران تكيه گاه خواند. اين سؤال بوجود آمد كه تكيه گاه فتنه گران كجاست؟ مردم؟ مردمي باقي نمانده است، بلكه برعكس اين نظام است كه به لطائف الحيل مردم را كنترل مي كند تا آسيبي به حضرات نرسانند. خواص؟ به آنها هم اميدي نبود چرا كه اكثريتي بزرگ از آنها به آغوش نظام بازگشته بودند و اقليت كوچك باقي مانده هم براي آشتي نقشه مي كشيد تا راه نجات و فراري بيابد.
روز 22بهمن همه چيز تمام شد و آقايان خود گفتند: «نقطه سر خط»! ولي حواسشان نبود كه بنا نيست سطر ديگري نوشته شود. همه آنچه باقي مانده بود اين بود كه آيا شجاعت پذيرش خطا و جبران شكست را دارند يا نه؛ و تازه اگر مي داشتند، اين سوال پيش مي آمد كه آيا رواست مسئولان كساني را كه از نسبت دادن هيچ دروغ و تهمتي به نظام و تدارك هيچ توطئه اي عليه آن مضايقه نداشته اند به صرف يك كوتاه آمدن ساده ببخشايند چنان كه گويي هيچ اتفاقي نيفتاده است؟! يادمان هست كه آزاردهنده ترين اصطلاح براي جماعت از اينجا رانده و از آنجا مانده در آن ايام «قانون» بود. وقتي كسي مي گفت اگر هزينه اين همه توطئه و خسارت «هيچ» باشد فردا ديگر نمي توان جلوي اوباش سياسي را كه مي خواهند هر انتخاباتي را به جنگ شهري بدل كنند گرفت، چنان بر او مي تاختند كه گويي از ياد برده اند چگونه ظرف 24 ساعت از يك روشنفكر قانون گراي خوش اخلاق به پيرمردي عصباني، لجوج و زبان نفهم كه به استناد استدلال هاي قوم شناختي همسر محترمه خود را «پيروز قطعي انتخابات» مي دانست، تغيير ماهيت دادند و يادشان رفت آن قانوني كه مي گويد انتخابات را باخته اند همان قانوني است كه مي گفتند براي احياي آن به ميدان آمده اند.
پس از 22 بهمن نوعي سكوت و انزواي اجتماعي و همزمان فحش و فحش كاري پنهان بر اندروني جريان فتنه مستولي شد. همه دنبال مقصر مي گشتند بي خبر از آنكه راه ساده اين است كه تقصير را ميان همه ساكنان خيمه فتنه تقسيم كنند؛ به همه به اندازه كافي مي رسيد!
از دل آن مجادلات پرحرارت، اكنون اين نتيجه بيرون آمده است كه بايد فتنه را از وضعيت اجتماعي-امنيتي خارج كرد و به محيط سياسي برد به اين اميد كه دوباره اختلاف هاي سياسي چنان حاد شود كه بتوان بهانه هاي جديدي براي به خيابان كشاندن تتمه اوباش فراهم كرد. دقيقاً اينجاست كه اربابان خارجي فتنه روي پنجه به صورت هم كشيدن اصولگرايان-ولو بر سر موضوعات كاري و كارشناسي واقعاً مناقشه برانگيز باشد- حساب فراوان كرده اند.
جريان اصلاح طلب اكنون در موقعيتي نيست كه بتواند هيچ بحران سياسي قابل اعتنايي بوجود بياورد. تنها دغدغه اين جريان اكنون «بقا»ست. اميد دشمن اين است كه اصولگرايان احساس فراغت كنند و به هم مشغول شوند. آن وقت است كه حاشيه امنيت كافي براي بازتعريف پروژه هاي فتنه و توانمند كردن آن از بيرون بوجود خواهد آمد. موضوع مطلقاً اين نيست كه اصولگرايان با هم گفت وگو نكنند يا اختلاف نداشته باشند. موضوع اين است كه در برخورد با يكديگر حد نگه دارند و مرز دوست و دشمن و متن و حاشيه را زود و با عجله جابجا نكنند. هويت اصولگرايي سرمايه اي بزرگ تر از آن است كه به اين آساني بتوان آن را در منازعات روزمره سياسي هزينه كرد، اين سرمايه فعلاً هيچ جايگزين و جانشيني ندارد و احتمالا تا مدت هاي طولاني هم نخواهد داشت. آفت مشهود اين است كه مسائل سياسي، شخصي و مسائل كارشناسي، سياسي مي شوند. فقط اگر مرزها درست كشيده شود و اندازه ها مراعات گردد آن وقت اختلاف و تخطئه به فرموده حضرت امام موهبت الهي خواهد شد و گرنه آبي است كه به آسياب دشمن مي رود ولو ظاهراً به آبياري درخت انقلاب و اصولگرايي شباهت داشته باشد.
در سال 88 معناي بصيرت آن بود كه در مقابل جريان كينه توز فتنه در زمان درست، تصميم درست گرفته شود. كساني از اين كار درماندند و فرصت جبران هم ديگر دست نداد. در سال 89 جابجا نشدن دوست و دشمن هسته مركزي مفهوم بصيرت است؛ تا سال 90 پشيمان نداشته باشيم!

 



اظهارات متناقض نمايندگان اقليت مجلس براي توجيه ديدار با سران فتنه

سرويس سياسي-
تعدادي از اعضاي فراكسيون اقليت مجلس براي توجيه ديدارشان با سران فتنه آمريكايي به تناقض گويي دچار شده اند.
اين افراد كه در روزهاي آغازين سال جديد بدون توجه به دشمني هاي موسوي، كروبي و خاتمي سران اصلي فتنه آمريكايي با ملت ايران به ديدار آنها رفتند اين روزها به شدت از سوي افكار عمومي و حتي همكاران خود مورد انتقاد و سرزنش قرار گرفته به هر دري مي زنند تا از اين مخمصه فرار كنند.
در همين رابطه مصطفي كواكبيان نماينده اقليتي سمنان براي توجيه ديدار خود با سران فتنه در گفت وگو با رجانيوز ضمن تاييد اين ملاقات مدعي شد فراكسيون اقليت با افرادي از جناح راست از جمله حجت الاسلام ناطق نوري و آيت الله مهدوي كني هم در آينده ديدار خواهد كرد.
وي افزود: ما صددرصد معتقديم كه بايد اين ملاقات ها صورت بگيرد، گفت وگوها انجام شود چرا كه آدم در اين گفت وگوها خيلي ديدگاه هايي كه به آن اعتقاد دارد بيان مي كند و نتيجه از آن مي گيرد.
كواكبيان كه ظاهراً حسابي به خاطر ديدارش با سران فتنه تحت فشار افكار عمومي است فراموش كرد كه اول بار خبر ديدار فراكسيون اقليت با موسوي، كروبي و خاتمي را سايت منتسب به اين فراكسيون به همراه گزارشهاي تصويري منتشر كرد لذا اظهار داشت اگر كسي جنجال نمي كرد اصلاً كسي نمي فهميد كه مابه ديدار آقاي موسوي، كروبي و خاتمي رفته ايم.
اما در همين حال ترابي عضو ديگر فراكسيون اقليت كه در ديدار با سران فتنه حضور داشته براي توجيه اين اقدام مدعي شد كه براي صله رحم به ملاقات موسوي، كروبي و خاتمي رفته است!
اين اقليتي البته توضيح نداد كه چه نسبت فاميلي با سران فتنه دارد. ترابي در ادامه توجيهاتش كه در گفت وگو با فارس ابراز داشته بود برخلاف كواكبيان سعي كرد اين ديدارها را غيرسياسي جلوه دهد و لذا با بيان اينكه در اسلام ديد و بازديد و صله رحم جزء واجبات است گفت: از نكات پسنديده در ايام نوروز ديد و بازديد است و بر اين اساس فراكسيون اقليت مجلس با سران اصلاحات و بسياري از افراد ديگر نيز تنها ديدار نوروزي داشته و بحث خاص ديگري مطرح نبوده است.
نماينده اقليتي شهركرد در مجلس در پاسخ به اين سؤال كه فراكسيون اقليت بايد همسو با مردم حركت كند، گفت: ديد و بازديد با موضوع سازماندهي و سياسي تفاوت دارد و در آن جلسه هيچ بحثي از سازماندهي و تائيد يا رد فردي نشده است.
وي در ادامه تلاش كرد آشوب گري، دروغ گويي و همراهي كامل با پروژه سيا و موساد توسط سران فتنه را در حد يك اختلاف خانوادگي تقليل دهد و لذا مدعي شد در ميان يك كشور نيز همچون اعضاي يك خانواده ممكن است اختلاف، انتقاد و اعتراضي نسبت به يكديگر داشته باشند كه بايد در بستري مناسب رفع شود.
اين حامي سران فتنه البته هيچ توضيحي نداد كه اگر در درون يك خانواده يكي از اعضا با تمام توانش قصد از هم پاشيدن خانواده را داشته باشد ساير اعضا با او چه كاري خواهند كرد؟
خاطرنشان مي شود ديدار اعضاي فراكسيون اقليت با سران فتنه كه در ايام نوروز انجام شد حتي از سوي تمامي اعضاي اين فراكسيون نيز همراهي نشد و تعدادي از نمايندگان فراكسيون مذكور از ملاقات با موسوي، كروبي و خاتمي خودداري كردند. به عنوان مثال محمدرضا خباز از اعضاي فراكسيون اقليت به رجانيوز گفت: براي حفظ آرامش در اين ملاقات حضور نيافته است.
همچنين طيف وسيعي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي با انتقاد از ديدارهاي مذكور خواستار رسيدگي ويژه هيئت رئيسه مجلس خصوصاً لاريجاني به اقدام فراكسيون اقليت شدند. به طور مثال حجت الاسلام بزرگواري نماينده كهكيلويه و بهمئي در نطق ميان دستورش با انتقاد از اقدام اقليت و ضمن درخواست از نمايندگان براي حفظ شان مجلس در داخل و خارج مجلس گفت: «هيچ نماينده يا فراكسيوني حق ندارد با سران فتنه ملاقات كند.»
وي تاكيد كرد: «موسوي و كروبي از سران اصلي فتنه هستند و بايد هيئت رئيسه مجلس در اين خصوص به اين فراكسيون تذكر دهد.»

 



عينك (گفت و شنود)

گفت: چه خبر؟!
گفتم: سران فتنه بعد از ناكامي و شكست بدجوري به جان هم افتاده اند و عليه يكديگر حرف مي زنند.
گفت: هركدام ادعاي تقلب و پيروي از فرمول مثلث آمريكا و اسرائيل و انگليس را به گردن ديگري مي اندازند.
گفتم: ولي اسناد موجود نشان مي دهد كه سران فتنه بدون استثناء وابسته بوده و نقش ستون پنجم دشمن را برعهده داشته اند.
گفت: يكي از آنها با عصبانيت به ديگري گفته است؛ وقتي مي گفتيم ادعاي تقلب را كسي باور نمي كند، اصرار داشتي كه اين ادعا مطرح شود و حالا كه قضيه بيخ پيدا كرده ديگران را ملامت مي كني؟!
گفتم: يارو عينك دودي زده بود، پسرش را در خيابان ديد و محكم زد بيخ گوشش و پرسيد؛ اين وقت شب توي خيابون چه مي كني؟ پسر گفت؛ بابا جون! عينك دودي رو بردار. الان وسط روزه. و پدرش بعد از برداشتن عينك دوباره توي گوش او زد و گفت؛ پدر سوخته! ديشب تا حالا توي خيابون چيكار مي كردي؟!

 



كيهان و خوانندگان

¤ اولا از مدير مسئول محترم روزنامه بابت يادداشت روز اخيرشان تحت عنوان بازي دوگانه تقدير و تشكر مي كنم ثانيا از مسئولين قوه قضائيه فراوان گلايه مند هستم. چون سران فتنه علي رغم شكايت هاي ميليوني كه از آنها شده آزاد هستند ولي با شكايت همين افراد از روزنامه هاي ارزشي بلافاصله دادگاه رسيدگي تشكيل ميشود.
ايجادي
¤ با توجه به سخنان اخير اوباما درباره حمله هسته اي به ايران به نظر مي رسد كه رئيس جمهور آمريكا دچار توهم شده است والا دنيا مي داند كه رئيسان جمهور گذشته آمريكا بيش از 30 سال است كه با اين تهديدهاي نخ نما شده نتوانسته اند كوچكترين تزلزلي در ملت ايران به وجود آورند.
شهيدي
¤ چه خوب خواهد بود كه رسانه ملي و مطبوعات به زبان خيلي ساده تر پيشرفت هاي علمي و تكنولوژي و صنعتي دانشمندان كشورمان را تشريح كنند تا مردم بيشتر در جريان ابهت فكر ايراني و توانمندي هاي جوانان كشورمان قرار گيرند. در اين صورت است كه ايستادگي و مبارزه با قدرت هايي كه چشم ديدن چنين لحظه هاي غرورآفريني را ندارند صدچندان خواهد شد.
صادقي - تهران
¤ اخيرا بدحجابي در شهر كاشان كه به شهر دارالمومنين معروف و مشهور است بسيار زياد و ناهنجار شده است. از مسئولان خواهش مي كنم كه نسبت به اين موضوع با قاطعيت اقدام كنند.
يك شهروند كاشاني
¤ قيمت نان گران شده است بدون آنكه در كيفيت آن كوچكترين تغييري ايجاد شده باشد از شوراي شهر و شوراي آرد و نان تقاضا مي كنم كه به اين موضوع رسيدگي نمايند.
خامسي - سنندج
¤ ما كه چندين بار به صدا و سيما زنگ زديم، تذكر داديم اما هيچ توجهي به انتقادات ما نكردند اقلا شما بنويسيد كه چرا مجريان مرد و برخي از هنرپيشگان مرد تلويزيون ابروهايشان را برمي دارند و خود را شبيه زنان مي كنند.
يك هم وطن
¤ از برنامه مجله خبري شبكه يك سيما مورخ 21/1/89 كه در آن به افشاي چهره واقعي مطبوعات زنجيره اي و نيمه پنهان دست اندركاران آن پرداخته شده بود تشكر و قدرداني مي كنم و اميدواريم در آينده نيز شاهد پخش چنين برنامه روشنگرانه ديگر باشيم.
خادم - تهران
¤ من هم به نوبه خودم نسبت به عملكرد مسئولان امور فرهنگي شهرداري اهواز در خصوص برگزاري جشن مبتذل هزاره اعتراض و انتقاد دارم و عرض مي كنم كه واقعا با توجه به اينكه اهواز افتخار 8 سال دفاع مقدس را دارد چه ضرورتي براي برگزاري چنين جشن هايي با توجه به حال و هواي معنوي كه به خاطر حضور زائران راهيان نور در اين منطقه به وجود آمده داشت.
يك اهوازي
¤ امسال موفق شدم از طريق راهيان نور از خرمشهر ديدن بكنم و به بعضي مشكلات اين شهر پي ببرم از جمله اينكه فشار آب در هنگام شب پايين مي آمد و براي شستشو و استحمام مشكل وجود داشت.
مرادي
¤ جانبازي هستم كه اخيرا با استفاده از تبصره 13 اقدام به خريد يك ميني بوس قسطي با بهره 7 درصد كرده ام. اما اين خودرو كه توسط مسئولان ذيربط وارد شده استاندارد نبوده و هر روز ما را متقبل هزينه هاي زياد تعميرات مي كند به طوري كه در پرداخت اقساط ماشين دچار مشكل شده ايم. خواهشمنديم كه مسئولان تدبيري براي اين مشكل بينديشند.
يك جانباز 50 درصد
¤ مدت 8 سال است كه در اداره جهاد كشاورزي شهرستان زنجان وضعيت استخدامي نامعلومي دارم، هر سال وعده مي دهند وضعيت روشن ميشود ولي هيچ اتفاقي نمي افتد. بخاطر همين مشكل براي آينده زندگي خودم نيز نمي توانم برنامه ريزي داشته باشم بنويسيد تا انشاءالله رسيدگي شود.
نام محفوظ
¤ آمار قتل و جنايت اخيرا در شهر كازرون افزايش يافته است از مسئولان ذيربط خواهش مي كنم كه نسبت به اين معضل توجه بيشتري داشته باشند.
خوشنام
¤ حدود 10 سال است كه در خصوص روشنايي كوچه شهيد چمران در آستانه اشرفيه با مسئولان ذيربط شهرستان مكاتبه كرده ايم اما هنوز هم نتيجه اي نگرفته ايم.
يكي از اهالي محل
¤از رئيس محترم قوه قضائيه و وزير دادگستري تقاضا مي شود با ارايه لايحه به مجلس مانع زنداني شدن بسياري از جوانان كه در عنفوان جواني به خاطر نپرداختن مهريه و يا 20-10 سكه زنداني مي شوند، شود. وقتي جواني به علت عجز از پرداخت 20-10 سكه زنداني مي شود چطور مي تواند در زندان ماهانه بخشي از مهريه را پرداخت نمايد. اميد است با همكاري مجلس و تصويب قوانين لازم اين مشكل رفع و همچنين دفاتر ازدواج و طلاق نيز از ثبت مهريه هاي سنگين خودداري نمايند.
حسيني از اسلامشهر
¤وقتي جهت بيمه موتورسيكلت به مراكز بيمه مراجعه نمودم به علت سپري شدن يك سال از بيمه موتور به دليل عدم استفاده از وسيله به ميزان بيمه جريمه ام نمودند 70. هزار تومان بيمه و 70 هزار تومان جريمه. از متوليان امر بيمه مي پرسم طي يك سالي كه بيمه داشته ام چه خدماتي براي من داشته اند كه در قبال آن و به دليل بيمه نكردن مرا جريمه مي نمايند. البته اين مشكل براي خيل عظيم موتورسواران مصداق دارد خواهشمند است مسئولين بيمه پاسخگو باشند و تسهيلات ويژه اي به اين امر اختصاص دهند با توجه به اينكه اكثر اين قشر افراد متوسط به پايين جامعه هستند.
از طرف جمعي از موتورسواران تهراني
¤در رابطه با تصميم شهرداري براي برداشتن ديوارهاي پادگان قلعه مرغي، خواستم پيشنهاد دهم، با توجه به اين كه اين پادگان يكي از ميراث هاي نيروي هوايي است، اگر امكان دارد، مناطق قديمي، به عنوان ميراث فرهنگي حفظ شود.
فرامرز گيلا
¤سرويس هاي بهداشتي عمومي شهر تسوج از توابع استان آذربايجان شرقي بسيار نامناسب و غيربهداشتي هستند. از مسئولان مربوطه تقاضاي رسيدگي مي شود.
يك فرهنگي بازنشسته از اهر
پاسخ روابط عمومي نيروي انتظامي
در پاسخ به مطلب مندرج در 12/11/88 تحت عنوان «ايجاد مزاحمت معتادان و سارقان براي ساكنان شهر جديد انديشه» به اطلاع ميرساند: در طول سه ماه گذشته چندين نفر از مزاحمين نواميس مردم معتادان تابلو و سارقين سابقه دار در محدوده ياد شده دستگير و به مراجع قضايي معرفي گرديدند در ضمن تجمع تعدادي افراد بيكار و مزاحم باعث نارضايتي شهروندان فاز 2 انديشه گرديده بود كه كلانتري 16 انديشه با همكاري پليس آگاهي و مبارزه با موادمخدر اقدام به پاكسازي منطقه مذكور نمودند.

 



آيت الله يزدي در سمت رياست دبيرخانه مجلس خبرگان ابقاء شد

در جلسه ديروز هيئت رئيسه مجلس خبرگان رهبري ضمن ابقاء آيت الله يزدي در سمت رياست دبيرخانه، برنامه هاي سال جاري مجلس خبرگان مطرح و مورد بحث و بررسي قرار گرفت.
به گزارش فارس به نقل از روابط عمومي مجمع تشخيص مصلحت نظام، در اين جلسه كه با حضور حضرات آيات شاهرودي، محمد يزدي، صادق آملي لاريجاني ،هاشمي رفسنجاني، سيد احمد خاتمي و حجت الاسلام دري نجف آبادي و ابراهيم رئيسي در دفتر رئيس مجلس خبرگان تشكيل شد.
پس از طرح موضوعات فرهنگي و سياسي كشور و مسائل بين المللي، هر يك از اعضاي هيئت رئيسه ديدگاه هاي خويش را بيان كردند.
همچنين ضمن ابقا آيت الله يزدي در سمت رياست دبيرخانه، برنامه هاي سال جاري مجلس خبرگان مطرح و مورد بحث و بررسي قرار گرفت.
آيت الله سيد احمد خاتمي عضو هيات رييسه مجلس خبرگان در گفت وگو با ايسنا با اشاره به مباحث مطرح شده در اين جلسه و با بيان اين كه « اين جلسه، جلسه عادي هيات رييسه خبرگان بود و در فضايي كاملا صميمي برگزار شد» ادامه داد: با توجه به اين كه دوره يكساله مديريت آيت الله يزدي بر دبيرخانه خبرگان به اتمام رسيده بود، اعضاي هيات رييسه به اتفاق آرا مجدد ايشان را مسئول دبيرخانه مجلس خبرگان رهبري قرار دادند و برخي از دستور كارهايي كه به هيات رييسه رسيده بود مورد بررسي قرار گرفت.
وي افزود: دبيرخانه مجلس خبرگان رهبري گزارش عملكرد فرهنگي خود را ارائه داد و در واقع گزارشي جامع و جالبي در مورد فعاليت هاي اين دبيرخانه در ارتباط با جمع آوري اسناد قانون اساسي ارائه شد.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا در اين جلسه در مورد مباحثي مثل تجميع انتخابات خبرگان با مجلس شوراي اسلامي مطلبي مطرح شد يا نه؟ گفت: ما وارد اين مسائل نشديم. در حوزه كاري خبرگان بحث كرديم، البته در گذشته در رابطه با تجميع انتخابات خبرگان و مجلس شوراي اسلامي مصوبه داشته ايم.
اين عضو هيات رييسه مجلس خبرگان با تاكيد بر اين كه « اين جلسه در فضايي صميمانه برگزار شد» خاطرنشان كرد: در ابتدا آيت الله يزدي از اين كه آيت الله هاشمي رفسنجاني به عيادت ايشان رفتند، تشكر و قدرداني كردند و فرمودند بحث هاي ما طلبگي است و ما در عالم طلبگي بحث و مباحثه داريم در عين حال نيز رفيق هستيم و بحث طلبگي به معناي كينه و كدورت نيست، دو طلبه هميشه با هم بحث مي كنند، ولي درعين حال رفيق نيز هستند.
وي به نقل از آيت الله يزدي ادامه داد: ايشان در اين جلسه فرمودند من سياسي هستم اما سياسي كاري نمي كنم.

 



زاكاني: مهدي هاشمي بايد پاسخگوي اتهامات خود باشد

نايب رئيس كميسيون اصل 90 مجلس درباره اتهامات مهدي هاشمي رفسنجاني تاكيد كرد كه وي هم چون بقيه بايد پاسخگوي اتهاماتش در دستگاه قضايي باشد.
«عليرضا زاكاني» نماينده مردم تهران در گفت وگو با خبرنگار پارلماني خبرگزاري فارس در خصوص اتهاماتي كه اخيرا به يكي از مسئولين اجرايي كشور پيرامون مفاسد اقتصادي نسبت داده شده است با تاكيد بر اينكه قانون براي همگان بايد ملاك باشد، گفت كه اگر اتهامي متوجه كسي است حتما بايد در مسير قانوني پيگيري شود و فرد متهم نيز بايد در برابر اتهام خود پاسخگو باشد.
وي با بيان اينكه از مسئول گرفته تا افراد عادي بايد نسبت به اتهامات خود پاسخگو باشند، تصريح كرد: قانون است كه حد و حريم هاي افراد را مشخص مي كند و لذا اميدواريم افراد متهم در برابر اتهام خود در برابر قانون و دستگاه قضايي جوابگو باشند.
زاكاني در پاسخ به اينكه آيا اتهام افراد قبل از اثبات جرم از سوي نمايندگان قابل ايراد است، اظهار داشت: اتهام متوجه هر كه باشد مي بايست در دستگاه قضايي پاسخگو باشد و قانون فرزند مسئول و يا خود مسئول را نمي شناسد، بلكه همه در برابر قانون يكسان هستند و بايد بدان پاسخگو باشند.
وي در همين زمينه ادامه داد: در مسير قانون اگر اتهامي به كسي زده شود بايد در دستگاه قضايي پاسخگو باشد اگرچه كسي علاقمند نيست كه اتهامات افراد به اثبات برسد اما اينكه در خصوص اتهامات رجوع به دستگاه قضايي نشود و در برابر آن افراد و برخي مسئولين پاسخگو نباشند، محل تامل است.
نايب رئيس كميسيون اصل 90 مجلس درباره اتهامات مهدي هاشمي رفسنجاني تاكيد كرد كه او نيز هم چون بقيه بايد پاسخگوي اتهاماتش در دستگاه قضايي باشد.
وي در ادامه به ديدار برخي از نمايندگان در اوايل هفته جاري با رئيس دستگاه قضا اشاره كرد و پيرامون محورهاي اين جلسه و در پاسخ به اينكه آيا در اين جلسه موضوع رسيدگي دستگاه قضايي به مهدي هاشمي مطرح شده است يا خير؟ اظهار داشت: در اين ديدار كه برخي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي حضور داشتند آيت الله لاريجاني تاكيد كرد كه همه موارد قضايي را پيگيري خواهند كرد و اين مسائل در مسير قانوني خودش پيگيري مي شود.

 



حشره ها روي قلاب ماهيگيري! (خبر ويژه)

يك موسسه آمريكايي مستقر در واشنگتن اعلام كرد به اكبر پونز 500 هزار دلار جايزه مي دهد. در بيانيه موسسه كيتو تصريح شده كه جايزه ميلتون فريدمن به خاطر حمايت گنجي از حقوق بشر و دموكراسي سكولار و پرداختن به قتل هاي زنجيره اي به نامبرده پرداخت مي شود. هاشمي رفسنجاني در آن انتخابات از اهداف گنجي براي ترور شخصيت بود.
پيش از اين هم وزارت خارجه آمريكا جايزه شجاعت را به شادي صدر از عناصر زنجيره اي فراري اختصاص داده بود و جوايز مشابهي هم به شيرين عبادي، لادن برومند و برخي عناصر آشوبگر وابسته به دفتر تحكيم و ادوار تحكيم اختصاص يافت.
وجه مشترك اين جوايز مشاركت در پروژه تحريك به آشوب و كودتاي نرم مي باشد.
محافل آمريكايي، غربي و صهيونيستي معمولا از اعطاي اين جايزه هاي مالي براي شناسايي و شكار مزدور استفاده مي كنند و در واقع افراد نامزد جايزه نقش حشره اي را ايفا مي كنند كه به عنوان طعمه سرقلاب ماهيگيري مي گذارند. عناصر نامزد شده غالبا هيچ موضعي عليه جنايات آمريكا و رژيم صهيونيستي نمي گيرند و مشخصا در خدمت پروژه اسلام هراسي و شيعه هراسي قرار دارند.
تلاش براي الگوسازي از عناصر خائن و فراري در حالي است كه اغلب افرادي كه با مشاهده در باغ سبز، مرتكب خيانت شده و مجبور به خروج از كشور مي شوند، به فلاكت و دربه د ري مي افتند بي آنكه كسي سراغي از آنها بگيرد.
گنجي چند ماه پيش ضمن بالابردن دوز خيانت منكر امام زمان(عج) شد و به همين دليل حتي از سوي برخي هم تيمي هاي خود نيز مورد اعتراض قرار گرفت.
گفتني است معروفيت گنجي به اكبر پونز به خاطر پونز چسباندن او بر پيشاني زنان بدحجاب در سال هاي اول انقلاب است.

 



يك فراري : چقدر در غربت حقيرشده ايم (خبر ويژه)

يكي از عناصر فرصت طلب فراري پس از چند سال خوش خدمتي به گروهك ها، از وضعيت رقت بار و تحقيرآميز عناصر فراري در خارج كشور و رواج بازي كثيف ميان آنان براي بقا خبر داد.
امير فرشاد ابراهيمي از متهمان فراري پرونده نوارسازان كه خود را در اختيار عناصر وابسته به سرويس هاي جاسوسي قرار داد، در مطلبي با عنوان «ما در غربت چه قدر حقيريم» در وبلاگ خود (گفتني ها) به سابقه رفاقت خود با ابراهيم نبوي (داور) در ايران اشاره مي كند و مي نويسد: بعد از ماه ها مرا منتقل كردند به بند عمومي در زندان. ابراهيم ] نبوي[ هم بازداشت شده بود. چند بار همديگر را ديديم. او به دادگاه رفت و با همان طنازي اش دفاعيه اي كرد و عصر همان روز آزاد شد! از زندان كه آزاد شدم روزنامه هاي دوران زندان را مي خواندم و ديدم چه قدر ابراهيم مرا شرمنده كرده و چه قدر نوشته و حتي در يكي از كتابهايش مرا خبرسازترين و قهرمان سال معرفي كرده بود... دو سال پيش در نشست پاريس ابراهيم به عنوان خبرنگار راديو زمانه آمده بود و خوب جو آنجا جوري بود كه همه وي را عامل جمهوري اسلامي مي دانستند صدايش كردم و آوردمش كنار خودم گفتيم و خنديديم و خرده گيري هاي خيلي ها را هم كه چرا با اين آدم گرم مي گيري را حساب نكردم. ابراهيم از من مصاحبه اي هم گرفت و باز گفتيم و خنديديم به دنياي اينهايي كه مي خواهند ايران را آزاد كنند اما نمي دانند مثلاً از ميدان انقلاب چه جوري مي شود رفت تجريش و چقدر پرت هستند از اتفاقات و خبرهاي داخل! هنوز همه چيز خوب و شايد هنوز غربت اثرش را نگذاشته بود! تا اينكه سال پيش بعد از گندكاريهاي مهدي جامي در راديو زمانه من مصاحبه اي كردم با روزنامه فولكس كرانت هلند كه بر زمانه اي ها خيلي گران آمد آنقدر كه بيمشان برداشته بود اساس راديو در خطر هست و چه بسا ممر درآمدشان بخطر مي افتد. مهدي جامي با مديريت فرقه اي اش بر راديو مريدانش را خوانده بود و هر كسي هر چه تير و تركش داشت بسوي منتقدان راديو زمانه روانه ساخت و در كمال ناباوري ابراهيم هم مرا مورد تاخت و تاز قرار داد!
همان موقع برايش نوشتم ابراهيم دوستت دارم و حساب تو از زمانه جداست و خودت را وارد اين بازي كثيف نكن!، پنج شش ماه پيش بود كه يكي از بازجوهاي وزارت اطلاعات كه نمي دانم شماره ام را از كجا يافته بود به من زنگ زد و اينكه چرا در وبلاگت اينجوري مي نويسي و حواست باشد و بحثمان كه بالا گرفت گفت كجاي كاري تو داغي وگرنه ما با فلاني و فلاني و ابراهيم نبوي رابطه داريم. زنگ مي زند اينجا و حرف مي زنيم. خشكم زد تلفن را كه قطع كردم به داور زنگ زدم و گفتم راست است؟ گفت نه وي دروغگويي است كه همتا ندارد اما با همه زرنگي اش نگفت كه اصلاً وي را از كجا مي شناسد؟...
امير فرشاد ابراهيمي با اشاره به اختلافش با ابراهيم نبوي بر سر شركت يا عدم شركت در انتخابات مي نويسد: ابراهيم در فيس بوك بشدت فعاليت مي كند براي پيروزي ميرحسين اما دفاعش دفاع خشن و بدي است او تاب هيچ منتقدي را ندارد هر كس از او و موسوي انتقاد كند و يا دليلي براي تحريم بياورد بلادرنگ نظرش پاك مي شود و اگر سمج باشد اصلاً از ليست دوستانش حذف مي شود. باورش برايم سخت بود و بيشتر شوخي اش مي دانستم ميلي زدم و گفتم ابراهيم جان اين روش سعيد امامي هاست كه منتقدان و مخالفان را حذف كنند نه ابراهيم نبوي اي كه در معرفي خودش نوشته «من ابراهيم نبوي طنزنويس و داستان نويس كه با روز آنلاين و راديو زمانه، صداي آمريكا و وب سايت گويا همكاري مي كنم و دهها جلد كتاب نيز منتشر نموده ام» و خوب ابراهيم نبوي اين دوست ديرين هم جوابي داد كه گوياي خيلي چيزهاست؛ «فرشاد جان شما مهم نيستي، بيخودي خودتو قاطي آدم بزرگها نكن- ابراهيم نبوي». بله همين و البته من ادعاي بزرگي هم ندارم من اصلاً مگر كه هستم پناهنده اي بي هويت كه در آرزوي برگشتن به خانه و كشورم احتمالاً اگر دق مرگ نشوم ديوانه حتماً خواهم شد، نه با چندين راديو و سايت كار مي كنم نه ادعاي روشنفكري دارم و نه ادعاي آدم بزرگ بودن نه من هيچ چيز نيستم و فقط نامي هستم در ميان صدها آواره و پناهنده، من زماني كسي بودم كه در زندان بودم و قهرمان فقط زنداني اش خوب است و مرده اش بهتر. قهرمان آزاد كه ارزشي ندارد چون نمي شود درباره اش روزنامه و كتاب سياه كرد و پول درآورد و خارج از كشور هم كه باشي ديگر بدتر اينجا آنقدر بزرگ هم باشي فيل هم كه باشي يا راننده تاكسي هستي يا كافه دار يا دلقك و لوطي عنتري. اين عنصر فرصت طلب خطاب به دوست فرصت طلب تر خود نوشت: بله ابراهيم درست مي گويد من كسي نيستم و اگر هم روزگاري بودم روزگار در ايران بود و واقعاً لعنت بر اين غربت كه همه مان را بخاطر نگه داشتن يه شغل و لقمه اي بخور و نمير، بخاطر اينكه مبادا رقيبي پيدا شود، بخاطر اينكه آنقدر در ميان خارجي ها خرد شديم و عقده اي شديم در باطن حقير شده ايم و در ظاهر جوگير كه بله كسي شديم و ما آدم بزرگي هستيم! ابراهيم ] نبوي[ دهها شغل دارد، او نويسنده است، او معروف است، او جنبه دارد او ظرفيت و معرفت دارد و من دلم حتي براي روزهاي اوين گرفته است.ديشب خواب از چشمانم گرفته شد و فقط تكرار كردم لعنت بر غربت، چقدر بيگانه مان كرده و حقير...
گفتني است ابراهيم نبوي از زمان حضور در ايران به عنوان خودي فاقد هويت و چارچوب، دلال مسلك و قلم به مزدي شناخته مي شد و پس از خروج از كشور نيز تلاش كرد به همين رويه ادامه دهد كه منجر به ورود در عرصه هاي سياسي و سردرآوردن از درازگوش تروا شد.

 



گروهك نيوز براي شكار ميليشياي صفركيلومتر (خبر ويژه)

در پي لو رفتن وابستگي سايت هايي نظير ادوارنيوز و خبرنامه اميركبير به گروهك هاي ملي- مذهبي، اين گروهك ها به تاسيس سايت هاي بي نام و نشان تازه براي فريب دانشجويان و تحريك به افراطي گري در دانشگاهها روي آورده اند.
گروهك هاي موسوم به ملي-مذهبي در اين زمينه سايت دانشجونيوز را راه اندازي كرده اند كه در آن مطالبي از تقي رحماني (نزديك به نهضت آزادي) محمد ملكي (نزديك به گروهك منافقين)، مجيد محمدي (عضو فراري حلقه كيان و مستخدم ارگان سازمان سيا- راديو فردا) و... ديده مي شود.
سايت هايي نظير ادوارنيوز (وابسته به گروهك ادوار تحكيم) و خبرنامه اميركبير (وابسته به طيف افراطيون تحكيم) تلاش داشتند در پوشش دانشجويي، افراد بي خبر را جذب گروهك ها و سازمان هاي مرتبط با بيگانه بكنند و اين در حالي است كه اغلب مطالب اين سايت ها از سايت هايي چون گويانيوز، راديو فردا، بي بي سي، صداي آمريكا، دويچه وله، روزنت، راديو زمانه و... تامين و عينا منتشر مي شد. برخي از گردانندگان دو سايت شبه دانشجويي مذكور اكنون از كشور گريخته و در خدمت سايت هاي اصلي مورد اشاره به ويژه گويانيوز، روزنت، راديو فردا و بي بي سي قرار گرفته اند.
گروهك هاي نفاق در بهره برداري ابزاري از جوانان كم اطلاع و بي تجربه سابقه دارند و معمولا از اين افراد به عنوان ميليشيا، سياهي لشكر و سپر بلا استفاده مي كنند.

 



به جاي فتح خاكريز، خاك بر سر شديم (خبر ويژه)

سايت صهيونيستي بالاترين در پي نااميدي از اينكه سران فتنه بتوانند معارضه جدي با جمهوري اسلامي بكنند، به فحاشي عليه آنان روي آورد.
اين شبكه صهيونيستي به اتفاقات قرقيزستان استناد كرد و بي آن كه به ماهيت آمريكايي دولت سرنگون شده قرقيزستان اشاره كند، نوشت: هفت شهر عشق را عطار گشت، ما هنوز اندر خم يك كوچه ايم. همه جلو زدند و رفتند ولي هنوز گيج و حيران مانده ايم چرا كه حتي يك خاكريز را هم بعد از ده ماه نتوانستيم فتح كنيم و سرمان را به ديوارنويسي گرم كرده ايم. مشكل اصلي ما ضعف وحشتناك و فلج كننده كروبي و موسوي است. آنها ضعيف و ناتوانند. وقتي بخواهند، خوب به سفر مي روند و ديد و بازديد و سخنراني مي كنند و غيره. راه به رويشان باز است. متاسفانه پس از ده ماه به اين نتيجه رسيده ايم كه جمهوري اسلامي اين آقايان را دستگير نمي كند چون به چنين افراد ضعيف و ناتواني احتياج دارد. رژيم خوب مي داند كه اگر اينها را دستگير كند آن وقت ميدان براي رهبران واقعي و مصمم از قماش قيام قرقيزستان (!) باز مي شود. سوال اين است كه چه طور مي شود اين ها را هل داد و با خود به جلو كشيد!
مغالطه «بالاترين» در مقايسه قرقيزستان با ايران در حالي است كه در آنجا هم مردم مخملي ها را - ولو با پنج سال تاخير- پايين كشيده اند يعني همان كاري كه مردم ايران در همان چند ماه اول تكوين كودتاي مخملين انجام دادند و راه فتنه را بستند.

 



دارندگان بمب اتمي، معاف كشورهاي فاقد بمب اتمي، در موضع اتهام! (خبر ويژه)

موضع متناقض آمريكا و فرانسه در دفاع از رژيم صهيونيستي و تسليحات اتمي، از كنفرانس امنيت اتمي واشنگتن همايشي بي خاصيت ساخت.
در حالي كه آمريكا ادعا مي كرد اين كنفرانس را براي تامين امنيت هسته اي در جهان و كنترل تهديدهاي اتمي راه اندازي كرده، معاون وزير خارجه رژيم صهيونيستي از سياست هسته اي اوباما ابراز رضايت كرد.
به گزارش خبرگزاري فرانسه داني ايالون با بيان اينكه اوباما به سياست سنتي آمريكا درباره چشم پوشي نسبت به برنامه اتمي اسرائيل وفادار است، گفت: سياست ابهام هسته اي اساس امنيت ما را تشكيل مي دهد. اين موضوع از گذشته بوده و همواره به همين منوال خواهد بود. اوباما هم تغيير اين رويه را از ما نخواسته است.
وي در پاسخ به سؤالي درباره اظهارات اوباما در پايان نشست امنيت هسته اي در واشنگتن مبني بر ابراز تمايلش به امضاي پيمان منع گسترش سلاح هاي هسته اي توسط اسرائيل، گفت: اين درخواست اوباما، جدي نيست.
ايالون گفت: باراك اوباما در نشست امنيت هسته اي واشنگتن براي پايان دادن به سياست ابهام هسته اي اسرائيل، به تل آويو فشار نياورد.
معاون وزير امور خارجه اسرائيل افزود: در نشست امنيت هسته اي واشنگتن نشاني از تغيير در سياست هاي آمريكا در قبال برنامه هسته اي اسرائيل ديده نشد و آمريكايي ها درخواست جديدي را مطرح نكردند.
شايان ذكر است اوباما در جريان كنفرانس واشنگتن با اشاره كلي به پيمان ان پي تي و لزوم پيوستن كشورها به آن گفته بود: موضع دولت من در قبال پيمان منع گسترش سلاح هاي هسته اي موضع تازه اي نيست. وقتي درباره اسرائيل و يا كشورهاي ديگر صحبت مي كنيم اعتقاد داريم كه پيوستن به پيمان منع گسترش سلاح هاي هسته اي مهم است. اين موضع تازه نيست بلكه همواره موضع دولت هاي گذشته آمريكا و حتي دولت بوش بوده است.
اوباما در عين حال از پاسخ دادن به سؤالات خبرنگاران درباره تسليحات اتمي اسرائيل طفره رفت و گفت: من در مورد برنامه هسته اي آنان توضيحي نخواهم داد.
چراغ سبز اوباما به رژيم صهيونيستي براي حفظ تسليحات اتمي- و در عين حال دعوت به عدم گسترش آن!- در حالي است كه وي درباره برنامه هسته اي ايران گفت: تحريم ها بايد مقام هاي ايراني را متوجه هزينه هاي برنامه اتمي نظامي(!) خود بكند.
در اين ميان نيكلاس ساركوزي رئيس جمهور فرانسه هم موضع متناقض و مشابهي را اتخاذ كرد. وي در مصاحبه با شبكه سي بي اس گفت: ما مشتركا با آمريكا تلاش خواهيم كرد تا قطعنامه ديگري براي اعمال مجازات ايران به تصويب برسانيم. دستيابي آنها به سلاح اتمي يك خطر به شمار مي رود و غيرقابل قبول است.
وي اضافه كرد: ما براي تشديد مجازات با اوباما تلاش خواهيم كرد. حال اگر موفق شديم چه بهتر وگرنه، آمريكا و اروپا تصميم ديگري خواهند گرفت. مهم اتحاد اعضاي شوراي امنيت است. در غير اين صورت، صدور قطعنامه اي بي رنگ و ضعيف، دردي را دوا نخواهد كرد. شهامت ما نبايد از شجاعت اپوزيسيون در ايران كمتر باشد. نمايش آنها عالي بود(!)
ساركوزي در موضعي وارونه به اغماض در برنامه تسليحات اتمي رژيم جنايتكار اسرائيل پرداخت و از سوي ديگر برنامه اتمي ايران را تخطئه كرد. او مي گويد: من از آن بيم دارم كه جهان روزي از خواب بيدار شده و ببيند كه ميان اسرائيل و ايران جنگ درگرفته است فقط به اين دليل كه جامعه بين الملل كوتاهي كرده است.
رئيس جمهور فرانسه پيشنهاد داد: بهترين راه جلوگيري از وقوع سناريوي جنگ ميان اسرائيل و جمهوري اسلامي اين است كه به اسرائيل تضمين داده شود كه ما عزم جدي براي تامين امنيت آن را داريم(!)
وي در ادامه اين خزعبلات گفت: يك ايران مسلح به سلاح هسته اي، هم خطرناك و هم غيرقابل قبول است.
ساركوزي پس از اين سخنان در برنامه تسليحات اتمي فرانسه گفت: ما قصد متوقف ساختن برنامه هسته اي خود را نداريم چرا كه اين امر يعني به خطر افكندن امنيت ملت فرانسه. من ميراث دار تلاش هاي مقامات قبلي هستم كه انرژي و قدرت هسته اي را براي كشور برجاي گذاشته اند. من نمي توانم به اين سلاحهاي به ارث رسيده خاتمه دهم چرا كه اطمينان ندارم جهان امن و به ثبات رسيده باشد. يك اقدام يك جانبه در جهان خطرناكي كه امروز ما، در آن زندگي مي كنيم كافي نيست.
وجود اين ميزان از تناقض ها در مواضع آمريكا و فرانسه و روسيه و برخي كشورهاي اتمي باعث شد تا شبكه دويچه وله از قول رالف سينا تحليلگر خود اعلام كند: در كنفرانس واشنگتن به گونه اي رفتار مي شود كه حجم وسيع تسليحات هسته اي آمريكا و روسيه كه ميراث جنگ سرد هستند، مشكلي ايجاد نمي كنند و تمام اختلاف بر سر خطر بالقوه اي است كه از كشورهاي شرور يا تروريست ها نشأت مي گيرد. رئيس دولت اسرائيل كه اصلا در اين نشست شركت نكرده است. از اين منظر نشست واشنگتن موفقيتي بزرگ است البته تنها در برگه هاي صورت جلسه(!)

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14