(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 8 ارديبهشت 1389- شماره 19631
 

نامه اي كه محرمانه نماند
انتظار بازگشت 9ماهه شدمسافر زنگبار
از «مجادله» آمدند در «عصر» باختند



نامه اي كه محرمانه نماند

منبع: نيويورك تايمز
نويسندگان: ديويد سانگر- توماس شانكر
مترجم: محمد جعفري
«رابرت گيتس»، وزير دفاع آمريكا، در يك نامه غيررسمي، به حجم سه صفحه، خطاب به مقامات ارشد كاخ سفيد هشدار داد كه آمريكا براي مقابله با پيشرفت ثابت ايران در مسير تحصيل توانايي هسته اي، فاقد سياست بلندمدتي است كه تأثيربخش باشد.
برخي مقامات مسئول، در اين نامه، خطاب به مشاور امنيت ملي رئيس جمهور اوباما، ژنرال «جيمز جونز» در ماه ژانويه اظهار كرده اند كه تحليل هاي فوق محرمانه انجام شده، شوك شديدي را به پنتاگون، كاخ سفيد و آژانس هاي اطلاعاتي وارد ساخته و آنها را براي پيدا كردن راه حل هاي جديد براي اوباما به جنب و جوش انداخته است. اين راه حل ها شامل گزينه هاي نظامي مي باشد كه در صورت عدم كاركرد تحريم ها و ديپلماسي براي تغيير مسير حركت ايران اتخاد مي شود.
مراجع رسمي كه به محتويات اين نامه آشنايي دارند تنها به بخش هايي اشاره مي كنند كه مرتبط با استراتژي و سياست است نه به قسمت هايي كه به وضوح به طرز برخورد با ايران و هم پيمانان خليج فارسي آن اشاره دارد.
يك مقام مسئول عالي رتبه كه او نيز همانند ديگران بدليل طبيعت حساس اين نامه غيررسمي، بي نام سخن گفته است، اين سند را «بيدار باش» ناميده است. اما كاخ سفيد اين ديدگاه را انكار كرده و مي گويد 15 ماه است كه آنها در مقابل نتايج احتمالي مربوط به برنامه هسته اي ايران برنامه ريزي كرده اند.
در مصاحبه اي كه روز جمعه صورت گرفت، ژنرال جونز از صحبت درباره اين نامه خودداري كرد و گفت: درمورد ايران ما كاري را كه گفته بوديم انجام مي دهيم. اينكه ما تمام استراتژي خود را بصورت عمومي در دنيا اعلام نمي كنيم بدين معني نيست كه فاقد استراتژي هستيم و احتمالات را درنظر نگرفته ايم. ما استراتژي داريم.
اما وي در نامه مذكور به نگراني هايي اشاره كرده بود. از جمله نبود يك استراتژي كارآمد در مقابل تصميماتي كه ايران درباره برنامه هسته اي خود اتخاذ مي كند. بسياري از تحليل هاي انجام گرفته چنين اعتقاد دارند كه احتمال دارد ايران تمام بخش هاي موردنياز براي توليد سلاح اتمي را جمع آوري كرده باشد- سوخت، طراحي ها و چاشني- اما هنوز نتوانسته است يك بمب كامل بسازد.
در چنين شرايطي ايران، درحالي يك امضاءكننده پيمان منع گسترش سلاح هاي اتمي باقي مي ماند كه به قول متخصصان درحال ورود به جايگاه «سلاح هاي اتمي مجازي» مي باشد.
براساس اظهارات بعضي از مقامات، اين نامه غيررسمي همچنين اشاره به روش هاي جديدي كرده است كه آمريكا براي كنترل قدرت ايران در صورت توليد سلاح اتمي بكار خواهد گرفت و همچنين چگونگي مقابله با احتمال دستيابي بعضي از گروه هاي تروريستي، كه ايران از آنها حمايت مي كند، به سوخت و يا سلاح اتمي. البته به گفته بعضي مقامات احتمال اين مورد بسيار ضعيف است.
گيتس هرگز بصورت علني از اين نامه ياد نكرد اما سخنگوي وي، جوف مورل، با وجود اجتناب از اشاره به بخش هاي اصلي، گفت: وزير دفاع اعتقاد دارد آقاي رئيس جمهور و تيم دفاع ملي اش وقت بسياري گذاشته و اهتمام فراواني در مسير ايجاد آمادگي در برابر احتمالات موجود در رابطه با پرونده ايران كرده اند.
به دنبال اظهارات ابهام آميز در اين زمينه كه براي ادامه برنامه هاي هسته اي ايران، آمريكا تا چه حدي به جواب مثبت نزديك شده است، يك مقام عالي رتبه در وزارت دفاع هفته پيش بگونه اي واضح تر گفت: خطي وجود دارد كه ايران اجازه عبور از آن را نخواهد داشت.
اين مقام مسئول گفت: آمريكا بايد مطمئن شود كه ايران به قابليت هسته اي دست پيدا نكند زيرا با حصول اين توانايي آنها تنها يك گام با سلاح اتمي فاصله خواهند داشت. وي گفت: «اين مرحله به معني توانايي براي سركشي ناگهاني است.» عبارتي كه متخصصان اتمي براي كشوري به كار مي برند كه ناگهان منكر معاهده منع گسترش شده و از تكنولوژي خود براي ساخت انبار مهمات اتمي استفاده مي كند.
تقريباً هفته پيش بود كه اوباما در يك مصاحبه با نيويورك تايمز مقابل اين سؤال قرار گرفت كه آيا تفاوتي بين ايران هسته اي و ايراني كه مسلح به سلاح اتمي است مي بيند يا خير. او گفت: «قصد ندارم الان به تحليل اين موضوع بپردازم.»
اما وي با اشاره به اين موضوع كه پيش از بيرون راندن بازرسان، كره شمالي كشوري با توانايي هسته اي شناخته مي شد، گفت: كره شمالي هم اكنون تبديل به كشوري شده است كه خود ادعاي اتمي دارد.
گيتس به نگراني اوباما مبني بر غفلت آژانس هاي اطلاعاتي از نشانه هايي اشاره كرد كه حاكي از گام هاي پاياني ايران در توليد سلاح اتمي است. وي يك شنبه پيش در برنامه خبريNBC گفت: «با فرض بر اينكه آنها تنها قصد رسيدن به انرژي اتمي را دارند از كجا معلوم سلاح اتمي نساخته اند؟ من واقعاً نمي دانم چگونه آن را اثبات مي كنيد. «اما او در ادامه گفت كه ايران در مسير خود به مشكلاتي بر خورده است و بيش از حد تصورشان آهسته پيش مي رود اما در هر صورت درحال حركت در آن مسير هستند.
گيتس در تشكيل اين استراتژي نقش مهمي را به عهده گرفته است و مي داند كه در مقابل استراتژي هاي غافلگير كننده بايد اخطارهاي شديد بدهد.
او اين نامه را هنگامي نوشت كه آخرين مهلت ايران در سال 2009 براي پاسخ به پيشنهاد اوباما درباره تعهدات ديپلماتيك به پايان رسيد.
تحريم ها تمام تلاش خود را كردند. مقامات مسئول دولت اوباما اميدوار بودند كه با فاش سازي رئيس جمهور آمريكا در ماه سپتامبر مبني بر ساخت تأسيسات جديد غني سازي اورانيوم در كوهي نزديك قم باعث تحريك ملت هاي ديگر عليه ايران خواهد شد اما عكس العمل چيزي جز سكوت نبود. سه ماه بعدي نيز صرف مذاكرات بي حاصلي شد تا شايد ايران اكثر اورانيوم غني سازي شده اش با درجه پايين را با سوخت براي راكتور پزشكي تهران تعويض كند اما بي فايده بود. هنگامي كه گيتس نامه غيررسمي خود را نوشت آن مذاكرات به اتمام رسيد.
يادداشت گيتس بازتابي از نگراني هاي مقامات عالي رتبه پنتاگون و ارتش است، نگراني هايي كه حاصل از نداشتن گزينه جايگزين در صورت شكست تمام اقدامات ديپلماتيك است. در واقع پيش از هشدار گيتس، ژنرال مايك مولن، رئيس ستاد مشترك ارتش آمريكا طي نامه اي به يك مقام مسئول گفت هنگامي كه هيچ راه حلي در مقابل تجهيزات هسته اي ايران كارساز نشد، تمهيدات بايد وارد گام بعدي و بالاتر شود.
مولن گفت: «اگر رئيس جمهور متوسل به راه حل نظامي شود ما بايد آماده باشيم.»
شهادت اعضاي وزارت در كميته سنا هفته پيش نشان داد كه تمهيدات مذكور درحال اجراست. همچنين ژنرال جونز در اين مصاحبه گفت: «رئيس جمهور در همان ابتداي تشكيل اين وزارت براي ما روشن كرد كه بايد آماده هرگونه احتمالي باشيم.»
اين وزارت اقدامات بسياري را كرده است از جمله استفاده از سيستم دفاع موشكي پاتريوت كه غالباً توسط آمريكا و در چندين كشور در خليج فارس مورد استفاده قرار گرفته است.
پنتاگون نيز درحال اجراي برنامه سيستم دفاعي موشكي منطقه اي است كه از دوران بوش باقي مانده، اين سيستم مي تواند با سرعت بيشتري هواپيماهاي موجود در آسمان دريا و زمين را بگيرد.
¤ افشاي محتواي نامه محرمانه وزير دفاع آمريكا از جهات مختلف قابل ارزيابي است. اگرچه خود گيتس و ساير مقامات سياسي و نظامي آمريكايي، بعد از اين ماجرا سعي كردند به نوعي آن را خنثي و به اصطلاح معروف ماله كشي كنند اما مهم ترين محور اين موضوع را در اين جمله مي توان خلاصه كرد؛ «آمريكا در برابر ايران سرگردان است.» لازم به ذكر است تمام محتواي اين مقاله مورد تأييد نيست چرا كه مانند ساير اظهارات و مكتوبات رسانه هاي آمريكايي تكراركننده اتهاماتي بي اساس و بي مدرك است.

 



انتظار بازگشت 9ماهه شدمسافر زنگبار

مسعود جمالي
طي روزهاي اخير با صدور حكم جلب مهدي هاشمي ازسوي دستگاه قضايي، يكي از جنجالي ترين ماجراهاي كشور وارد مرحله تازه اي شد. ماجرايي پرفراز و نشيب كه وارد نهمين ماه خود شده و چشم تيزبين افكارعمومي به سرانجام آن دوخته شده است.
ماموريت براي دانشگاه آزاد
اوايل شهريورسال گذشته بود كه مهدي هاشمي كشور را ترك كرد. منابع غيررسمي مقصد او را لندن عنوان كردند. چند روز بعد دانشگاه آزاد اعلام كرد او براي پيگيري برخي امور اين دانشگاه راهي فرنگ شده است. آنچه اين سفر را از ديگر سفرها متمايز مي كرد، اتفاقات پس از انتخابات رياست جمهوري و اظهارات برخي متهمان درباره نقش مهدي هاشمي دراين معركه بود. در متن كيفرخواست متهمين، از قول محمدعلي ابطحي آمده بود: «به خيابان آوردن جمعيت قبل از انتخابات مقدمه اي بود براي به خيابان آوردن آنها درشب شنبه، افرادي مانند فاتح، تاج زاده، خاتمي و ستادش، مهدي هاشمي وآدمهايش براي اينكه جمعيت را در خيابان هاي شهر نگه دارند خيلي فعال بودند و همه اينها در پيش بيني و طراحي برنامه براي شب شنبه نقش داشتند.»
درچهارمين جلسه دادگاه، درتاريخ سوم شهريور88 نيز دو تن از متهمان مسائل ديگري را درباره اين آقازاده مطرح كردند. دراين جلسه دو تن از مسئولين سايت جمهوريت- حمزه كرمي و مسعود باستاني- انگشت اتهام را به سوي مهدي هاشمي درازكرده و دست به افشاگري هايي زدند.
حمزه كرمي، مدير سايت جمهوريت كه در كارزار انتخابات رياست جمهوري از ميرحسين موسوي حمايت مي كرد، دراظهاراتي عبدالله جاسبي، رئيس دانشگاه آزاد را به هرگونه تلاش براي جلوگيري از انتخاب احمدي نژاد «متهم» كرد. او گفت كه در جريان انتخابات رياست جمهوري نهم، مهدي هاشمي امكانات مالي و تشكيلاتي يك سازمان دولتي (سازمان بهينه سازي مصرف سوخت) را در خدمت پيروزي پدرش در اين انتخابات قرار داده و دراين راه از سندسازي و پولشويي هم ابايي نداشته است. كرمي در ادامه، مهدي هاشمي را به حمله به سپاه و بسيج در سايت جمهوري و تلاش براي تضعيف اين نهادها متهم كرد.
مسعود باستاني، يكي ديگر از همكاران سايت جمهوريت اعلام كرد كه اين سايت به مديريت مهدي هاشمي،«حمله به عملكرد4ساله دولت و تضعيف نهادهاي قانوني كشور (سپاه، بسيج، شوراي نگهبان و...) و القاي تقلب و التهاب آفريني در انتخابات» را در دستور كار خود داشته است.
بي بي سي و «تظلم»
اين اتهامات بلافاصله با واكنش مهدي هاشمي و دانشگاه آزاد مواجه شد. دانشگاه آزاد بيانيه منتشر كرد و مهدي را از اتهامات مطرح شده مبرا دانست. دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد در اطلاعيه خود تصريح كرد كه مهدي هاشمي رئيس دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد جهت بازديد و رسيدگي دفاتر و شعبات دانشگاه آزاد در خارج از كشور، چندين روز قبل از دادگاه مورخ 3 شهريور88 به خارج از كشور عزيمت كرده و قطعا بعد از اتمام «مأموريت سازماني» خويش جهت پاسخگويي به مطالب كذب مطرح شده در دادگاه به كشور بازخواهدگشت.
مهدي هاشمي هم بيكار ننشست و نامه سرگشاده اي براي ضرغامي - رئيس سازمان صدا و سيما - نوشت. او در نامه خود از ضرغامي خواست در اولين فرصت به وي براي دفاع از خود در صدا و سيما وقت داده شود. اين آقازاده كه به مطرح شدن اتهاماتي عليه وي در دادگاه اعتراض داشت، خود نيز همين راه را رفت و انگشت اتهام به سوي ديگران دراز كرد ونوشت: «كل هزينه تبليغات در بودجه سازمان بهينه سازي در سال 84 مشخص است و بخش عمده اين اعتبارات نيز براي انجام تبليغات به صدا و سيما واگذارشده و انجام دو ميليارد تومان از اين بودجه با سندسازي با وجود دستگاههاي نظارتي مختلف محال و ممتنع است. حال كه پرونده انتخابات سال 84 بازشده، براي تنوير افكارعمومي خوب است دوميليارد تومان ادعايي در اين دادگاه فرمايشي همراه با سيصد و چهل ميليارد توماني كه از شهرداري مفقودشده و بارها توسط شهردار وقت و شوراي شهر و سازمان بازرسي كل كشور مورد سؤال قرارگرفته يكجا بررسي شود، تا رسوا (سيه روي!) شود هر كه در او غش باشد.»
كش و قوس ها در رسانه ها و محافل سياسي دراين باره ادامه داشت كه اواخر شهريورماه، پنج فرزند آيت الله اكبر هاشمي رفسنجاني نامه سرگشاده و جمعي براي آيت الله لاريجاني- رئيس قوه قضاييه- فرستادند.
سايت بي بي سي فارسي اين نامه را با تيتر «نامه تظلم فرزندان هاشمي رفسنجاني به رئيس قوه قضائيه ايران» منتشر كرد.
فاطمه، محسن، فائزه، مهدي و ياسر در اين نامه بيشتر از پدر خود حمايت كردند و دربخشي از آن نيز بدون ذكر نام مهدي در دفاع از وي نوشتند: «اخيرا شاهد بوده ايم كه از راه پخش اظهارات بعضي متهمان حوادث اخير- كه در صورت داشتن اعتبار اقرار قانوني، تنها عليه شخص قابل استناد است- تلاش مي شود تا ادعاهاي بي سند، عليه احدي از امضاكنندگان اين نامه يا نقض ابتدايي ترين اصول حقوقي، به زعم طراحان اين سناريو مستندسازي شود.»
پنج فرزند هاشمي در نامه خود بطور كلي و ابهام آميز برخي دستگاهها و نهادها را به تخريب چهره خاندان هاشمي متهم كرده و نوشتند: «تلاش براي طرح شايعات، اتهامات و اكاذيب درباره فرزندان هاشمي رفسنجاني از ديرباز وبخصوص در سال هاي اخير رواج يافته است... افرادي با احساس مصونيت از برخورد قانوني، به ترويج اين شايعات مي پردازند، كه نه با موازين شرعي، قانوني و اخلاقي سازگاري دارد و نه به مصحلت كشور و جامعه ماست و آسيب هاي جدي به انقلاب و كشور و ملت وارد مي كند.»
دادستان توصيه مي كند، وزير انتقاد
22آبان ماه دادستان تهران به مهدي هاشمي توصيه كرد به كشور بازگردد و در برابر اتهامات مطرح شده از خود دفاع كند. موضع دولت آبادي در اين زمينه بيشتر به يك پند اخلاقي شبيه بود تا يك موضع حقوقي و رسمي.
جعفري دولت آبادي گفت: «مطالبي كه به مهدي هاشمي نسبت داده شده است نيازمند بررسي است زيرا اظهارات افراد عليه ديگران بايد در مرجع قضايي اثبات شود و در اين مورد، حاشيه امني وجود ندارد.» دولت آبادي توصيه كرد كه مهدي هاشمي هر چه زودتر به ايران بازگردد و اگر وي معتقد است كه اتهامي به او وارد نيست، با بازگشت به كشور از خود دفاع كند.
دوم آذرماه مهدي هاشمي با انتشار نامه اي خطاب به دولت آبادي، از وي انتقاد كرد و گفت هر دادگاهي اگر صالح باشد، راي بر بي گناهي و برائت او خواهد داد. مهدي هاشمي كه ظاهراً با پيچ و خم قوانين هم آشناست، در ادامه گفت اگر قرار است او احضار شود اين كار بايد از راه قانوني اش باشد و كتبي ابلاغ شود. مهدي در ادامه به برنامه هاي فشرده و پرحجم خود از جمله مشغله هايش از زنگبار تا آكسفورد و البته چشم انتظاري مردم زنگبار براي افتتاح دانشگاه آزاد در اين نقطه از كره زمين اشاره مي كند و از دادستان تهران مي خواهد با چنين اظهاراتي بهانه به دست رسانه هاي مريض! ندهد تا با نوشته هاي خود چوب لاي چرخ پيشرفت اين پروژه ها گذاشته و اميد مردم زنگبار را نااميد كنند. مهدي هاشمي در بخشي از نامه اش خطاب به دادستان تهران مي نويسد؛ «اكنون هم مسئوليت دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد اسلامي را به عهده دارم كه در اين زمينه مسئوليت فعال كردن شعبه هاي شش گانه دانشگاه آزاد اسلامي به من واگذار شد كه توسعه دانشگاه لبنان براي جوانان مسلمان يكي از موارد مهم آن است كه در جريان گرفتن مجوز و زمين در مركز و جنوب لبنان تلاش مي شود و نيز برنامه تقويت و توسعه دانشگاه آزاد آكسفورد انگلستان پيگيري مي شود و فعال كردن دانشگاه آزاد در زنگبار كه زمين و مجوز تهيه شده و مردم در انتظار شروع كارند.
مي توانيد حدس بزنيد كه صدور چنان كلماتي از مقام دادستاني تهران با پيرايه هايي كه افراد و رسانه هاي مريض به آن مي بندند چه آثار منفي در راه كار ما مي گذارند؟!»
كمي بعد در آذرماه وزير اطلاعات به ميدان آمد و از كوتاهي قوه قضائيه و بلندي سفر مهدي هاشمي انتقاد كرد.
حيدر مصلحي در جلسه اي با اشاره به لزوم بازگرداندن مهدي هاشمي به كشور براي پيگيري سرنخ هاي آشوبهاي پس از انتخابات گفت: «قوه قضائيه با توجه به مدارك و مستندات كاملي كه در اختيار دارد بايد وي را احضار كند كه متأسفانه با اهمال كاري هنوز اين اتفاق صورت نگرفته است.» وي با اشاره به نقش مهدي هاشمي در حوادث بعد از انتخابات و كمك شاياني كه دستگيري و دريافت اطلاعات از او به دستگاه امنيتي كشور خواهد كرد افزود: «اين آقا هنوز بعداز 3ماه به كشور بازنگشته و به بهانه سركشي به دانشگاه هاي آزاد در لندن و دبي و بيروت رفت و آمد مي كند.»
خيال مهدي راحت راحت است!
اواسط آذرماه، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز به سفر رفت. البته مقصد او داخلي بود. هاشمي در مشهد با دانشجويان نيز ديدار كرد. يكي از موضوعات مطرح شده در اين نشست، سفر پسر وي بود. شايد جالب ترين بخش جواب هاشمي به سؤال دانشجويان اين بود؛ «خيال مهدي از پرونده هايش راحت راحت است.»!
پدر مهدي در ادامه هرگونه نقش تخريبي فرزند خود در حوادث پس از انتخابات را تكذيب كرد و گفت او پولي ندارد كه بخواهد خرج اغتشاش كند!
«من مطمئنم مهدي در اين انتخابات در هيچ بخشي دخالت نداشت، «جز در مسئله كميته صيانت از آرا». مهدي نه پولي دارد و نه به كسي پول داد. گفتند: او پول داده تا افرادي در اغتشاشات شركت كنند، در حالي كه از اين كارها بيزار است!»
پاسخ دادن درباره علت يك سفر، آنهم به عده اي دانشجو براي رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيش از 50سال سابقه فعاليت سياسي كار سختي نبود؛ «ما در دانشگاه آزاد اسلامي شش واحد در خارج از كشور داريم كه همه آنها مشكل دارند. مي بايست كسي مي رفت و رسيدگي مي كرد. از لندن شروع كرديم و به لبنان رفتيم كه بايد توسعه پيدا كند. واحد دوبي مشكلات خاصي دارد. در زنگبار زمين دادند كه هنوز نتوانستيم شروع كنيم. در ارمنستان و تاجيكستان هم واحد داريم. بايد رسيدگي مي كرد كه رفت. دلش مي خواهد بيايد و من مي گويم اول كارهايت را تمام كن و انجام بده و بعد بيا. از اين طرف هم مرتب تهمت مي زنند كه او هم هميشه جواب مي دهد.»
اگر من قاضي باشم
چند روز بعد دادستان كل كشور از اطاله اين ماجرا گله كرد و گفت اگر قاضي باشد و جرم مهدي ثابت شود، او را شديدتر از ديگران مجازات خواهد كرد.
محسني اژه اي در جلسه اي با حضور خبرنگاران رسانه هاي داخلي در پاسخ به سؤال خبرنگاري مبني بر اينكه «با توجه به توصيه هاي دادستان تهران براي بازگشت مهدي هاشمي رفسنجاني و نيز اظهارات چندي پيش پدر وي مبني بر استقبال از احضار فرزندش به مراجع قضايي براي روشن شدن موضوع، هنوز او به ايران بازنگشته است»، گفت: «نبايد جايگاهها مانع از رسيدگي به اتهامات افراد شود و تفاوتي نمي كند كه كسي كه اتهام متوجه اوست، پسر آقاي هاشمي رفسنجاني است يا خير».
وي اضافه كرد: «اگر ثابت شد اتهامي متوجه وي است، او بايد مجازات شود و حتي مجازاتش بايد شديدتر از مردم عادي باشد اما اگر اتهامي محرز نيست و متوجه وي نيست، آن را نيز سريع تر اعلام كنند. چرا بايد سالها در افواه مردم اين مطرح باشد كه اتهاماتي متوجه مهدي هاشمي رفسنجاني فرزند رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام است و كسي به آن رسيدگي نمي كند. «وي از سيستم انتظامي و امنيتي كشور خواست اگر مدركي در اين زمينه دارند، به دادستاني ارائه كنند تا تكليف اين پرونده هرچه زودتر مشخص شود. محسني اژه اي در عين حال گفت: اگر من قاضي باشم و اتهامي در مورد مهدي هاشمي ثابت شود، او را شديدتر از ديگران مجازات مي كنم.»
در ادامه معاون اول قوه قضائيه هم وارد گود شد و گفت: «اراده دستگاه قضايي امروز بر اين امر استوار شده است كه به هيچ عنوان رسيدگي به اتهامات كساني كه منتسب به خواص هستند را كنار نخواهد گذاشت و پرونده فرزندان هاشمي نيز به دادسراي تهران ارجاع شده و در موعد مقرر در جريان قرار خواهد گرفت.»
حجت الاسلام رئيسي كه مهدي هاشمي را از زمان رسيدگي به پرونده استات اويل به خوبي مي شناسد در ادامه افزود: «دستگاه قضايي براي هيچ شخصيتي حاشيه امن قرار نخواهد داد و همه در برابر قانون پاسخگو خواهند بود و براي آنها به هيچ عنوان رويكرد اغماض و كوتاهي را پيش نخواهيم گرفت.»
تحقيقات بي نتيجه و راهكار اينترپل
درحالي كه سفر كاري مهدي هاشمي وارد پنجمين ماه خود شده بود، كريم زارع عضو هيئت امناي دانشگاه آزاد و معاون پارلماني اين دانشگاه در پاسخ به سؤال خبرنگار فارس مبني بر چند و چون مأموريت مهدي هاشمي، مدت زمان اين مأموريت، جزئيات آن، زمان برگشت وي و... اعلام مي كند كه بايد ابتدا در اين مورد تحقيق كرده و سپس اطلاع رساني كند.
كريم زارع مي گويد كه هنوز موضوع مأموريت آقاي مهدي هاشمي برايش مشخص نشده! وي ادامه مي دهد كه «من گفته ام كه موضوع مأموريت آقاي هاشمي را به من بگويند ولي هنوز به من چيزي نگفته اند!»
البته اين دومين بار بود كه زارع مورد سؤال واقع مي شد. او در ابتدا گفته بود چيزي در اين باره نمي داند، قول داده بود تحقيق كند و نتيجه را اطلاع دهد. 20 روز بعد مشخص شد تحقيقات او هم بي فايده بوده است. آخرين نقش را در اين ماجرا در سال 88 روح الله حسينيان ايفا و راهكاري براي رسيدن به مهدي هاشمي ارائه داد. رئيس فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس گفت: «مي توانيم به وسيله اينترپل حكم قضايي صادر و آن را به پليس بين الملل واگذار كنيم تا وي را دستگير كرده و به جمهوري اسلامي ايران تحويل دهند.»
حسينيان با اشاره به سفر طولاني مدت مهدي هاشمي رفسنجاني به لندن اضافه كرد: «قوه قضائيه كشور ما نبايد منتظر بازگشت وي باشد چرا كه ايران عضو اينترپل- پليس بين الملل- است و مي توانيم به وسيله پليس بين الملل حكم قضايي صادر و آن را به پليس بين الملل واگذار كنيم تا وي را دستگير كرده و به جمهوري اسلامي ايران تحويل دهند.»
بالاخره حكم جلب
سال 1389 درحالي آغاز شد كه شايعات و خبرهاي ضد و نقيض درباره مهدي هاشمي و پرونده اش ادامه داشت. درمورد محل اقامت وي نيز روايت ها مختلف بود؛ از لندن گرفته تا بيروت و دوبي. برخي شايعات هم حكايت از قصد وي براي ورود به كشور داشت.
خبرنگاران در مراسم افتتاحيه پنجمين دوره مسابقات بين المللي روبوكاپ جاسبي را مورد سؤال قرار دادند و از مسئول اصلي مأموريت مهدي هاشمي پرسيدند بالاخره اين مأموريت كي به اتمام مي رسد؟ رئيس دانشگاه آزاد هم بدون رودربايستي گفت: من به اين سؤال جواب نمي دهم!
بازار شايعات همچنان داغ بود كه اواخر فروردين ماه باز اين دولت آبادي بود كه به ميدان آمد و گفت: «گزارش هايي مبني بر احتمال ورود مهدي هاشمي به ايران در ايام تعطيلات نوروز شده بود و بر اين اساس به مأمورين مستقر در فرودگاه كيش و تهران اعلام شده بود كه درصورت ورود مهدي هاشمي به ايران، به دادسراي تهران معرفي شود.»
بالاخره 27 فروردين خبرگزاري فارس از صدور حكم جلب مهدي هاشمي خبر داد. براساس اين گزارش صدور حكم جلب مهدي هاشمي از جمله مطالبي است كه در جلسه مشترك آيت الله صادق لاريجاني رئيس قوه قضائيه و جمعي از نمايندگان از جمله اعضاي كميسيون حقوقي و قضايي مجلس اعلام شد.
در اين جلسه مشترك تصريح شد كه درصورت ورود مهدي هاشمي به كشور وي براساس اين حكم دستگير خواهد شد.
همچنين درباره احتمال عدم مراجعت مهدي هاشمي به كشور و راه هاي قانوني دستگيري وي مطالبي عنوان شده است.
خبر به سرعت منتشر شد اما يك فعال سياسي اعلام كرد؛ ضامن اجراي حكم جلب مهدي هاشمي مشخص نيست.
موضع فرمانده ناجا ترديدها را پررنگ تر كرد. سردار احمدي مقدم گفت: «ابلاغي درباره مهدي هاشمي به ناجا نرسيده است.»
اما اولين روز ارديبهشت، درحالي كه مسافرت مهدي هاشمي وارد نهمين ماه خود مي شد، وزير اطلاعات به ترديدها پايان داد. وي آن روز تكليف دو مسافر را تعيين كرد. يكي كه ممنوع الخروج نيست و ديگري كه لازم الورود است.
حجت الاسلام حيدر مصلحي وزير اطلاعات امروز چهارشنبه در حاشيه هيئت دولت با حضور در جمع خبرنگاران در خصوص ممنوع الخروج شدن خاتمي اظهار بي اطلاعي كرد وگفت كه خاتمي ممنوع الخروج نيست.
وي در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه آيا حكم جلب مهدي هاشمي فرزند علي اكبر هاشمي رفسنجاني را داريد، اظهار داشت: «حكم جلب مهدي هاشمي را داريم.»
اين بار هم مهدي هاشمي ساكت ننشست و با تأسي به روش خاندان خود، دست به نامه شد. او كه اين بار مي ديد قضيه جدي است، سياست چماق را انتخاب كرد و هشدار داد كه؛ «به فكر روزي باشند كه صبر اينجانب به سرآيد و مطالبي راكه از عقبه اين سناريوسازي ها مي دانم و مايل نيستم برملا شود، برملا گردد.»
حمايت همچنان باقي...
داستان مسافر زنگبار و چشم انتظاران بازگشت وي، آدم را به ياد نمايشنامه «در انتظار گودو»- اثر ساموئل بكت- مي اندازد. در اين نمايشنامه گودو هرگز نيامد و براي منتظرانش- ولاديمير و استراگون- اصلاً مشخص نشد او كيست.
تا لحظه نگارش اين مطلب، اظهارات و مواضع رنگارنگ و البته سؤالات ريز و درشت درباره مهدي هاشمي همچنان ادامه دارد؟ او در نامه خود گفته بود احضاريه بايد كتبي باشد. آيا احضاريه كتبي است؟ آيا پستچي ها آدرس اورا در لندن و بيروت و دوبي و زنگبار مي دانند؟ مسافر زنگبار كي به وطن خويش بازمي گردد يا بازگردانده مي شود؟! آيا رؤياي مردم زنگبار براي تحصيل در دانشگاه آزاد نقش بر آب مي شود؟

 



از «مجادله» آمدند در «عصر» باختند

عباس حكيم زاده
بارالها بعضي از خواص كارشان به جائي رسيده كه اگر براي احياي سوابق گذشته شان «حمد» بخوانيم و جهت شفاي آنها «بقره»اي ذبح كنيم سودي نخواهد داشت. علتش هم اينست كه ما از اول با مدد «آل عمران» و رجال و «نساء» از روي اخلاص گفتيم ربنا انزل علينا «مائده» و دعايمان با ابقاي دولت اصولگرايان اجابت شد. اما «انعام» بل هم اضل با فتنه گري شيريني آن را در كام مردم تلخ كردند. «اعراف» هرچه دلسوزانه به نصيحت آنها پرداختند به خود نيامدند. در آشوب هاي خياباني «انفال» را به آتش كشيدند و «توبه» هم نكردند. نه دعوت «يونس» را پذيرا شدند نه هدايت «هود» را «يوسف» صديق را هم با سياه نمايي به دروغگويي متهم نمودند. از غرش «رعد» امت اسلامي كه برقش چشم دشمنان را كور كرده بود متنبه نشدند. آنها مي خواستند «ابراهيم» و آرمان توحيدي او را در آتش نمروديان بسوزانند. همچون اصحاب «حجر» از «نحل» شهدآفرين فقط نيش آن را ديده اند. چون قوم «بني اسرائيل» «كهف» الحصين امت را نشانه رفتند و با امريكاي غدار و صهيونيست خونخوار و پير روباه مكار كه حرمت «مريم» مقدس را نگه نداشتند و به وجود مبارك «طه» سرور «انبياء» بارها اسائه ادب نموده اند همراه شده و به حرمت شكني روي آوردند. وهابيون ملحد كه به «حج»گذاران موحد و «مؤمنون» كه به «نور» «فرقان» و اهل بيت(ع) تمسك جسته اند توهين كرده اند با اينها طرح دوستي ريخته اند. بعضي از «شعراء» كه دنبال نام و نانند در وادي «نمل» اسب جهالت دوانده و از «قصص» قرآن عبرت نمي گيرند. فتنه گران در اتاق فكر خود كه به مثابه بيت «عنكبوت» است نشسته و خيال تصرف ري و «روم» را در سر مي پروراندند نصايح «لقمان» حكيم زمان را نشنيدند ولي در مقابل بيگانگان به «سجده» افتاده اند، «احزاب» كه بمالديهم فرحون اند از همان صدر اسلام سابقه خوبي نداشته اند. به ندرت گروهي مثل قوم «سبأ» پس از درك واقعيت تسليم حق شده اند آنها كه «فاطر» السموات والارض را فراموش كرده اند اگر «يس» هم بر گوش شان خوانده شود به راه نخواهند آمد. قسم به «صافات» اين امت با بصيرت با رمز «ص» بيني دشمنان خارجي و «زمر» داخلي را به خاك مي مالد و پيام «مؤمن» به كتاب «فصلت» آياته و ملتزم به امرهم «شوري» بينهم و متنفر از «زخرف» القول سران فتنه اينست كه «دخان» اين آشوب ها به چشم خودتان مي رود. مي رسد روزي كه «جاثيه»وار در سرزمين «احقاف» زانوي ندامت به بغل گيريد كه چرا با «محمد»(ص) و آل او در روز عاشورا به ستيز برخاستيد و «فتح» و پيروزي نظام را ناديده گرفتيد. اي فتنه گران بدانيد تا زماني كه به امر خدا برنگرديد به حكم آيه 9 «حجرات» از شما تبري مي جوئيم و شما را به آيه 24«ق» وعده مي دهيم زيرا شما به گروه هايي دل بسته ايد كه «ذاريات» را سرسري گرفته اند، «طور» تجليگاه نور را منكرند، وجود «نجم» و «قمر» را در آسمان ولايت تصادفي مي پندارند، نام مبارك «رحمن» را كه شنيدند گفتند: وماالرحمن؟ وقوع «واقعه» را وقعي نمي نهند. چراكه از «حديد» انتقام الهي كه «فيه بأس شديد» است غافلند. شما براي فرار از واقعيت ها راه «مجادله» را پيش كشيديد، گوئيا اعتقادي به «حشر» نداريد كه هراكاذيبي را نشر مي دهيد و با رنگ سبز اموي دل «ممتحنه» محبوبه خدا را رنجانديد و چون نماز «جمعه» را «منافقون» بي ريشه به آشوب كشيدند آنها را مردمي خداجو ناميديد درحالي كه حاصلي جز «تغابن» برايتان نداشت. فاين تذهبون؟ برگرديد بيائيد با هم از آنهائي كه دنيا را «طلاق» داده و حتي حلال خدا را بر خود «تحريم» كردند بياموزيم. وقتي كه در «ملك» خداوند قدم و «قلم» مي زنيم از «حاقه» بترسيم و از «معارج» قرب الهي بالا رفته تا به نفرين «نوح» نبي گرفتار نشويم. شايسته است همراه «جن» و انس نداي آسماني يا ايها «المزمل» و يا ايها «المدثر» را لبيك گفته و «قيامت» را نزديك دانسته و واقعاً «انسان» باشيم. «مرسلات» در مورد «نبأ» عظيم اختلاف ندارند ما هم درباره «نازعات» كه در اجراي فرمان الهي با «عبس» به سراغ مجرمين مي روند اختلاف افكني نكنيم. «تكوير» و «انفطار» هشداري است به «مطففين» و ما «انشقاق» هم تأكيدي بر آن. «بروج» و «طارق» صورفلكي و شهاب ثاقب را كه ديديم يقين كنيم كه الله «اعلي» واجل ني لات و هبل اگر از «غاشيه» مي ترسيم بايد هنگام طلوع «فجر» قوماً عمين را پشت سر گذاشته تا به «بلد» امين برسيم و با «شمس» ولايت «ليل» ظلمت را شكافته تا «ضحي» را درك كرده و به «شرح» صدر نائل آئيم. اگر چنين توفيقي به دست آمد آن وقت طعم شيرين «تين» را خواهيم چشيد. اگر يادمان باشد ديروز نطفه و «علق» بوديم امروز قدر «قدر» را مي دانيم، و ديگر مانند كافران با اين همه دلائل آشكار، بهانه «بينه» اقتراحي را نمي گيريم. ان «الزلزله » الساعه شيي عظيم چون پديد آيد، ما و مني نمي ماند. «عاديات» برق آسا كافران را با «قارعه» درهم مي كوبند. آنها كه به «تكاثر» مي نازند در «عصر» مي بازند زيرا اينجا ايمان و اعمال به كار آيد نه عشيره و اموال. و يل لكل «همزه» لمزه كه بسان اصحاب «فيل» و كفار «قريش» مردم را از «ماعون» محروم كردند. بدانند همين مردم با حضور ميليوني خود در 9 دي و 22 بهمن آنها را محكوم وكارنامه مردوديشان را مهر و موم و پرونده سياهشان را مختوم نموده و به كوري چشم همه بدخواهان اعلام كردند خامنه اي «كوثر»است، دشمن او ابتر است. «كافرون» صدر اسلام چون «نصر» الله را ديدند تسليم شدند اما ابي لهب هاي زمان ما كه همسر يكي از آنان في جيدها حبل من «مسد» به رنگ سبز حمايل بود دست از كجروي برنداشتند. خداوندا در آخر براي ايمني از شر اشرار و منافقين و كفار و فتنه گران اين ديار به تو كه پروردگار «فلق» و «ناس» هستي پناه مي بريم.

 

(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14