(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه اول تير  1389- شماره 19676

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
جنگ محاسبات (يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
لج (گفت و شنود)
كشتي كمك هاي انسان دوستانه ايران عازم غزه مي شود
نقش خيانت آلود فتنه گران در تحريم ها به روايت وزير دفاع آمريكا (خبر ويژه)
اصلاح طلبان اعلام نمي كنند اما دنبال نظام سكولار به جاي نظام ديني هستند (خبر ويژه)
حقه بازي كه براي گرفتن پاسخ عجله دارد (خبر ويژه)
از تاج زاده ياد بگيريد رسماً به آمريكا تعظيم كنيد! (خبر ويژه)
جسارتش را نداريم كه بگوييم روياي سرنگوني را به گور مي بريم (خبر ويژه)
توافق فراكسيون شيعيان عراق نخست وزير بزودي اعلام مي شود



جنگ محاسبات (يادداشت روز)

براي به دست آوردن يك درك دقيق از مجموعه مباني و پيامدهاي قطعنامه 1929، اولين قدم تفكيك جنبه هاي استراتژيك اين قطعنامه از جنبه هاي تاكتيكي آن است. از جنبه استراتژيك چنان كه خواهيم گفت 1929 به واقع ارزش چنداني ندارد اما از جنبه تاكتيكي مي توان آن را براي صادر كنندگانش يك قدم به جلو دانست. ارزيابي نهايي از اين قطعنامه مستلزم آن است كه وزن هر كدام از جنبه هاي تاكتيكي و استراتژيك به دقت محاسبه شده باشد.
به لحاظ تاكتيكي 1929 يك هدف بيشتر ندارد و آن هم اين است كه «آمريكا مي خواست كاري كرده باشد». اين جمله شايد عجيب به نظر برسد ولي كاملا بر مجموعه ارزيابي هاي راهبردي كه منابع غربي دراين مدت ارائه كرده اند منطبق است. قضيه از اين قرار است كه آمريكا احساس مي كند در حدود يك سال گذشته مكررا ضرباتي از ايران دريافت كرده بي آنكه قادر باشد حتي به يكي از آنها پاسخي درخور بدهد. ايران در پاييز گذشته پيشنهاد وين را به دلايل مرتبط با امنيت ملي خود آنطور كه مدنظر غربي ها بود نپذيرفت و اين موضوع آمريكايي ها و روس ها را سخت برآشفت. پس از آن اعلام كرد علاوه بر نطنز يك تاسيسات ويژه غني سازي ديگر هم در فردو قم دارد كه در مقابل هر نوع اقدام متعارف نظامي آسيب ناپذير است. در مرحله بعد اعلام شد علاوه بر فردو و نطنز، 10 سايت ديگر غني سازي هم خواهد ساخت بي آنكه الزامي براي مطلع كردن آژانس از مكان آنها داشته باشد (به دليل عدم اجراي كد 1/3 از ترتيبات فرعي پادمان). به فاصله كوتاهي از اين خبر اعلام شد مكان دو سايت از اين 10 سايت نهايي شده است. چند هفته بعد ايران اعلام كرد غني سازي تا سطح 20 درصد را آغاز مي كند و جلوي چشم هاي ناباور غربي ها فقط چند ساعت پس از تزريق مواد به ماشين ها، محصول 20 درصد را دريافت كرد. و بلافاصله پس از آن هم عمليات ساخت صفحه هاي سوخت 20 درصد آغاز شد. باز هم در حالي كه غربي ها تصور مي كردند ايران ماه ها با نزديك شدن به فناوري توليد صفحه هاي سوخت فاصله دارد پس از كمتر از دو ماه اولين صفحه سوخت مجازي راكتور تهران به نمايش گذاشته شد. همه اين اقدامات اما ماهيت فني داشت. در عرصه ديپلماتيك هم آمريكا در 3 ماه گذشته دو ضربه كاري از ايران خورده است. نخست اينكه به رغم همه تلاش هاي آمريكا براي ذكر نام ايران در سند نهايي نشست بازنگري ان پي تي، نه تنها اسم ايران در اين سند نيامد بلكه براي نخستين بار بيش از 180 كشور جهان با نام بردن صريح از رژيم صهيونيستي از اين رژيم خواستند به معاهده عدم اشاعه بپيوندد و آمريكا هم نتوانست با اراده جمعي جامعه جهاني مخالفت كند. گام دوم در بيانيه تهران برداشته شد. در حالي كه آمريكا مطلقا تصور نمي كرد ايران بتواند ارزيابي هاي راهبردي خود در مورد مكانيسم مبادله را در زماني كوتاه به روز كند، نه فقط اين اتفاق رخ داد بلكه بيانيه اي با مشاركت دو عضو شوراي امنيت نوشته شد كه در صورت اجراي آن كشورهاي غربي متعهد مي شوند بسياري از خطوط قرمز خود در مقابل ايران را به طور اساسي تعديل كنند.
آمريكا در مقابل همه اين اقدامات واكنشي جز نظاره كردن نداشت. در واقع به تدريج آمريكايي ها دچار نوعي بحران حيثيتي در مقابل ايران شدند و فشارهاي داخلي بر اوباما براي واكنش نشان دادن به ايران به شدت افزايش يافت. آمريكا احساس مي كرد حتما بايد در مقابل ايران كاري بكند اما سوال اين بود كه واقعا چه كار مي تواند بكند؟ آنچه در گام اول براي آمريكايي ها مهم بود اين بود كه خودشان را از فشار رواني بي عملي در مقابل ايران خلاص كنند. در محافل راهبري آمريكا اين موضوع عموما به اين شكل مطرح مي شد كه آمريكا بايد كاري بكند كه اگر فشار موثر به ايران نمي آورد لااقل احساس اقدام به آمريكا و جامعه جهاني دست بدهد. از منظر تاكتيكي قطعنامه 1929 دقيقا پاسخي به اين نياز رواني است و لذا ماهيتي كاملا تبليغاتي دارد. آمريكايي ها چيزي مي خواستند كه با آن مصاحبه كنند و در درجه اول برايشان اهميت چنداني هم نداشت كه داخل آن چه نوشته شده است. به همين دليل در يكي دو هفته منتهي به زمان صدور قطعنامه اين ترم استراتژيك كه «براي واشنگتن اصل قطعنامه مهم تر از محتواي آن است»، بيش از 10 بار در سخنان آمريكايي ها تكرار شد.
در كنار اين، آمريكايي ها توقع داشتند محتواي 1929 به عنوان يك «ضربه رواني» به ايران عمل كند. ضربه رواني اصطلاحي است كه آمريكايي ها در اين مورد خاص ساخته اند تا تاكيد كنند بر تاثير قطعنامه روي ذهنيت ايران حساب بيشتري كرده اند تا صدمه واقعي كه اين قطعنامه مي تواند وارد بياورد. درست به همين دليل آمريكا فاكتور «شدت» در قطعنامه 1929 را فداي دو فاكتور «وسعت» و «سرعت» كرد. آمريكايي ها از ماه ها قبل مي گفتند كه تحريم هاي جديد عليه ايران بايد وسيع، شديد و سريع باشد تا بتواند اثر مورد نظر آنها را بر ايران بگذارد. مراجعه به محتواي نهايي قطعنامه اما نشان مي دهد اگرچه آيتم هاي زيادي در آن ذكر شده ولي هيچ كدام از آنها شديد نيست به اين معنا كه اولا شرط اشاعه در آنها لحاظ شده و ثانيا در موارد مهمي الزامي نشده است. بخش مهمي از قطعنامه 1929 «مجوز تحريم» است نه «دستور تحريم» و اجراي آن -همانطور كه رابرت گيتس دو روز قبل از صدور قطعنامه گفت- منوط به اراده مستقل كشورهاست. در واقع اين كشورها هستند كه بايد تصميم بگيرند فلان اقدام يا تحرك يا دارايي ايران مرتبط با اشاعه هست يا نه. حالا سوال اين است: كشورهايي كه آمريكا براي گرفتن يك امضا از آنها پاي كاغذي كه همه مي دانستند فقط به درد نمايش دادن مي خورد، 8 ماه تمام التماس كرد و حجم انبوهي امتياز واگذار نمود، حالا براي اجرا كردن آنچه پاي آن را امضا كرده اند، چه امتيازهايي از آمريكا درخواست خواهند كرد؟! (البته به اين شرط كه برخي در داخل ايران تصور نكنند كشورها بناست قطعنامه را به دليل پاي بندي به حقوق بين الملل اجرا كنند!) اگر اجماع بين المللي آنطور كه آمريكا ادعا مي كند وجود داشته باشد بايد آن را در اجراي قطعنامه ديد نه صدور آن، اگرچه براي اولين بار آمريكا حتي قادر به ايجاد اجماع كامل در بين 15 كشور عضو شوراي امنيت هم نشد. ماحصل بحث تا اينجا اين است كه آقاي اوباما پس از صدور 1929 مي تواند ادعا كند، بالاخره كاري كرده است. مي ماند اينكه ببينيم واقعيت قضيه فراتر از سطح تاكتيكي و رسانه اي چيست و اين مستلزم بحثي استراتژيك است.
به لحاظ راهبردي مهم ترين هدف خفته در پس قطعنامه 1929 اثرگذاري بر محاسبات ايران در مورد برنامه هسته اي اش است. الگوي استراتژيك حاكم بر سياست آمريكا درباره ايران اكنون اين است كه: 1- بايد ايران را وادار كرد درباره هزينه و فايده برنامه هسته اي خود به محاسبه مجدد بپردازد (آمريكايي ها مي گويند ايران اهل محاسبه هست ولي فعلا به اين نتيجه نرسيده كه بايد دوباره هزينه-فايده كند) و 2- بايد مجموعه اقداماتي اتخاذ كرد كه ايران در محاسبه مجدد درباره برنامه هسته اي خود به اين نتيجه برسد كه پي گيري اين برنامه مستلزم پرداخت هزينه اي فراتر از حد استاندارد است يا به تعبيري كه رابرت گيتس علاقه دارد دائما در مورد ايران تكرار كند «امنيت ايران را كمتر مي كند نه بيشتر». قطعنامه 1929 دقيقا با همين هدف صادر شده و آمريكايي ها سعي كرده اند استراتژي خود را در آن بگنجانند.
پرسش كليدي در اينجا اين است كه 1929 چگونه بناست محاسبات ايران را تغيير بدهد؟ اين جايي است كه بايد در آن دقيق شد. تا پيش از انتخابات رياست جمهوري 88 و به راه افتادن فتنه در ايران محاسبه استراتژيك آمريكا اين بود كه اولا ايران نمي خواهد سلاح بسازد و فقط مايل است به حد آستانه اي برسد، ثانيا اگر حتي سلاح هم بسازد استراتژي كلاسيك بازدارندگي هسته اي (نابودي متقابل) بر رفتار آن حاكم خواهد بود و ثالثا آمريكا به دليل بحران مالي و مشكلات منطقه اي در كشورهايي نظير افغانستان و عراق، نه امكانات مالي كافي براي گشودن يك جبهه جديد در مقابل ايران را دارد و نه صلاح است كه چنين جبهه اي بگشايد. نتيجه اين بود كه آمريكايي ها تصميم گرفتند راهي براي معامله با حداقل آبروريزي با ايران بيابند كه نهايتا منجر شد به نامه ژوئن 2008 شش كشور به ايران كه در آن مكانيسم فريز (و پذيرش غني سازي موجود) به جاي تعليق به ايران پيشنهاد شده بود. فتنه 88 اما محاسبات آمريكا را دگرگون كرد. آمريكايي ها كه تا آن روز در مقابل ايران دچار بحران گزينه بودند ناگهان و با مشاهده دو پديده 1- ناآرامي هاي خياباني و 2- صف كشي برخي خواص سياسي در مقابل رهبري احساس كردند يك گزينه جديد براي آنها توليد شده و آن هم اين است كه شكاف هاي دروني نظام را تا سرحد فلج شدن مكانيسم تصميم سازي استراتژيك در ايران تشديد كنند. تصور آمريكايي ها اين بود كه اگر اين كار را با مهارت انجام بدهند در مدت كوتاهي برنامه هسته اي ايران از درون مهار خواهد شد. ابتدا در نوامبر 2009 پيشنهاد وين (مبادله) را به ايران ارائه كردند كه يكي از اهداف اصلي آن به تصريح خانم كلينتون تشديد به هم ريختگي داخلي ايران و قفل كردن فرايندهاي تصميم گيري سطح بالاي آن بود. پس از آن و به موازات تحليل رفتن فتنه در ابعاد سياسي و اجتماعي، آمريكايي ها اولا محافظه كاري اوليه را كنار گذاشتند و بر صراحت خود در حمايت از فتنه گران افزودند، و ثانيا به فكر افتادند كه بايد عملا شرايطي بوجود آورد كه جريان فتنه در ايران جاني بگيرد. محاسبه آمريكايي ها پس از انتخابات به اين شكل تغيير كرد كه فشار از بيرون اگر هدفمند باشد ممكن است بتواند اختلافات داخلي در ايران را تشديد كند و حتي انگيزه هايي جديد براي حضور خياباني فتنه گران فراهم آورد. در واقع دقيق اگر باشيم اينطور مي توان گفت كه فتنه، تحريم را «به شكل خاص» براي غرب تبديل به يك گزينه كرد. تا قبل از انتخابات آمريكايي ها به هيچ وجه تصور نمي كردند كه تحريم حتي در بلند مدت يك گزينه باشد اما اكنون اين تلقي در واشينگتن بوجود آمده كه تحريم اگر 1- عميق باشد 2- وسيع باشد 3- در زمان مناسب اعمال شود 4- اجماعي باشد 5- توسط تحريم هاي خارج از شوراي امنيت تكميل شود و 6- در زماني كم و بيش طولاني اجرا شود، مي تواند به تدريج با قدرتمند كردن جريان معارض در ايران اختلافات داخلي را به مرحله اي عبور ناپذير برساند و نهايتا محاسبات ايران در مورد برنامه هسته اي اش را تغيير بدهد. در واقع اگر نبود فتنه 88، صدور 1929 بي معنا بود و اكنون هم كه اين قطعنامه صادر شده همه اميد آمريكايي ها اين است كه دوستان داخلي شان بتوانند يك تلفيق مناسب از فشارهاي داخلي و خارجي ايجاد كنند.
شواهدي هست كه اين موضوع را كاملا تاييد مي كند. خلاصه اين شواهد چنين است: 1- قطعنامه به لحاظ زماني در 20 خرداد (درست دو روز قبل از سالروز انتخابات ايران) تصويب شد در حالي كه مي توانست بسيار ديرتر يا زودتر تصويب شود. 2- قطعنامه 1929 به طور كاملا متظاهرانه اي بر سپاه متمركز است كه غربي ها آن را اصلي ترين نيروي مهار كننده فتنه در ايران مي دانند. طرف هاي غربي پيش تر هم گفته بودند كه پس از عواملي چون تقلب و كشته سازي، عمليات رواني در مورد شكل گيري ديكتاتوري نظامي در ايران ممكن است بتواند جاني تازه به آشوب ها بدهد 3- شواهد متعددي وجود دارد كه نشان مي دهد آمريكايي ها در تنظيم پيش نويس 1929 از مشاوره جريان فتنه برخوردار بوده اند و به طور مشخص اين نمايندگان فتنه سبز بودند كه در نشست هاي مشترك با آمريكايي ها به آنها پيشنهاد كردند تحريم ها را بر سپاه متمركز كنند و 4- شايد مهم تر از همه اينها بهترين شاهدي كه نشان مي دهد تحريم نهايتا هدفي جز حمايت جريان فتنه ندارد اين است كه غرب به بهترين فرصت مذاكراتي خود يعني بيانيه تهران پشت پا زد در حالي كه مي دانست هيچ تحريمي در كوتاه مدت قادر به متوقف كردن برنامه ايران نخواهد بود. به عبارت ديگر براي درك هدف اصلي 1929 بهترين نقطه ديد اين است كه توجه كنيم مسير مذاكره باز و مسير فشار مسدود بود اما آمريكايي ها راه برعكس را برگزيدند؛ پس لابد چيز مهم تري در كار بوده كه به قرباني كردن آن فرصت ها مي ارزيده است.
اين يادداشت مجالي براي تحليل راهبرد آمريكا و برشمردن خطاهاي آن ندارد. در اينجا فقط به گفتن همين يك جمله بسنده مي كنيم كه متقابلا ايران هم تصميم گرفته است محاسبات آمريكا را تغيير دهد. همين حالا نامه اي از آمريكا روي ميز ايران است كه تقاضاي بازگشت به ميز مذاكرات را مي كند. ايران يك چيز را مي تواند تضمين كند؛ وقتي آمريكا دوباره همراه با متحدانش وارد اتاق مذاكره شد خواهد ديد كه تقريبا همه چيز در برنامه ايران تغيير كرده و خاكريزها كيلومترها جلوتر برده شده است.
مهدي محمدي

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان

¤ مراتب تاسف خودم را از مصوبه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي كه وقف اموال دانشگاه آزاد را تصويب كردند اعلام مي كنم اين كار آنان ثابت كرد برخي از نمايندگان مجلس از حيث مدرك تحصيلي نان خور دانشگاه آزاد هستند فلذا اين خوش خدمتي را انجام دادند كه جواب محبت هاي مسئولين دانشگاه آزاد در حق خودشان را داده باشند.
صاعدي
¤ مسئله بدحجابي، يك مسئله سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است و از اتاق هاي فكر دشمنان هدايت مي شود. با توجه به اين پيچيدگي بايد تدابير بسيار هوشيارانه اي درباره آن انديشيده شود. لازم است انديشمندان و به خصوص سران سه قوه گردهم آمده و براي حل اين مسئله تصميم گيري كنند.
حسين يدالهي
¤ شايد بخشي از صحبت هاي رئيس جمهور انتقادآميز باشد، اما بخش اعظم حرف هاي او درست است. وقتي مسئولان هيچ تلاشي براي گسترش فرهنگ عفاف و حجاب نمي كنند، وقتي در فيلم ها و سريال هاي سينما و تلويزيون حجاب رعايت نمي شود، وقتي در مراكز فرهنگي حجاب رعايت نمي شود، وقتي لباس نامناسب به مردم عرضه مي شود، آيا بايد از مردم انتظار داشت كه به طور كامل حجاب را رعايت كنند؟ اگر مسئولين خود را اصلاح كنند، مردم هم درست مي شوند.
يك شهروند
¤ پيشنهاد مي كنم مسئولين كشورمان در جواب قطعنامه جديد شوراي امنيت بصورت يك طرفه صادرات نفت به آمريكا و اروپا از منطقه خليج فارس را ممنوع اعلام كرده و به اين بهانه نفت كش هاي عبوري از تنگه هرمز را مورد بازرسي قرار بدهند.
8859---0919
¤ چرا نماد انقلاب اسلامي از ميدان انقلاب حذف شده است. در مجسمه جديدي كه در آنجا نصب شده، ديگر هيچ نشاني از انقلاب نيست.
فرجي
¤ براي مقابله با بدحجابي چرا از خود مردم استفاده نمي شود؟ پيشنهاد مي شود رانندگان تاكسي، مغازه داران و ... از ارائه خدمات به زنان بدحجاب خودداري كنند.
زهرا قناعي
¤ چند روز پيش فرزندمان از سوي مهدكودك، يك بسته مداد رنگي جايزه گرفت كه روي مدادها تصاوير باربي نقش بسته بود. متاسفانه اين مسئله در بسياري از وسايل و اسباب بازي بچه ها وجود دارد كه نتيجه اش گسترش فرهنگ اباحه گري است. از مسئولان فرهنگي تقاضاي رسيدگي به اين مسئله مي شود.
يك شهروند.
¤ در مدت اعلام شده، چندين بار براي دريافت يارانه اقدام به ثبت نام نموده ام، اما موفق نشده ام. در سايت مربوطه نيز چندين پيام درج شده بود كه موفق نشده بودند ثبت نام كنند. چاره چيست؟
راستاد
¤ پرداخت حقوق نيروهاي شركتي در دانشگاه پيام نور استان خوزستان از ابتداي سال جاري متمركز شده و به بهانه زياد بودن نيروها سه ماه است كه حقوق 78 نفر از اين نيروها پرداخت نشده است. لطفا رسيدگي شود.
از طرف جمعي از نيروهاي شركتي دانشگاه پيام نور خوزستان
¤ لطفا به بنده جواب داده شود اين همه هزينه گزاف از پول و وقت مردم براي نقد فوتبال هاي خارجي چگونه توجيه بردار است درحاليكه مردم مشكلات و گرفتاريهاي حل نشده زيادي دارند كه با اندك كمك مالي حل ميشوند.
6654---0914
¤ بزرگراه تهران- شمال پس از گذشت 14سال فقط 6درصد پيشرفت داشته است. با يك حساب سرانگشتي روزي يك متر از جاده درست شده و هر متر 50ميليون تومان هزينه داشته است. وقتي مشكلات اولويت دار ديگري در كشور داريم چرا براي چنين طرحي كه استفاده اش براي چند روز تعطيلات آخر هفته تهراني ها است اين همه هزينه مي شود؟
4606--0936
¤ از مسئولين آموزش و پرورش گلايه دارم چون با اعتراض يك عده مبني بر سخت بودن سؤالات آزمون در تصحيح اوراق آسان گرفتند ما هم سال گذشته به خاطر كمبود وقت اعتراض كرديم چرا ترتيب اثر ندادند.
2155--0918
¤ با اجباري شدن بستن كمربند ايمني براي سرنشينان صندلي عقب خودروها تكليف امثال ما خانواده هاي پنج نفره كه سه نفر در صندلي عقب اتومبيل سوار مي شوند چه مي شود. چرا كه در صندلي عقب بسياري از خودروها فقط براي دو نفر امكان نصب كمربند ايمني وجود دارد.
غفاري
¤ از مسئولين وزارت راه تقاضا مي شود كه يك بار مسير تهران- رودهن را طي كنند. زيرا وضعيت اين جاده به گونه اي است كه موجب راه بندان و ترافيك سه ساعته مي شود.
جعفري
¤ لطفاً مسئولين محترم وزارت راه احداث جاده جديد مسجد سليمان به اهواز كه موجب كوتاهتر شدن 40كيلومتري مسافت كنوني است را به طور جدي پيگيري نمايند.
4195--0936
¤ برق منزل ما در خيابان مسلم بن عقيل شهرري هر شب قطع مي شود. اداره برق هم دليل آورده كه منزل ما در منطقه مشكل دار واقع است. آيا نبايد اين مشكل حل شود؟
يك شهروند
پاسخ معاون اجتماعي فرماندهي ناجا تهران بزرگ
در پاسخ به مطلب مندرج در مورخه 30/1/89 روزنامه در خصوص صداي بلند موسيقي پاساژي در خيابان جمهوري اسلامي و پوشش نامناسب فروشندگان زن آن مكان، به آگاهي مي رساند: «عوامل پليس به آدرس اعلامي اعزام و از پاساژهاي شاغل در محدوده بازديد و تذكرات لازم به مديران وقت داده شد.
پاسخ معاون اجتماعي فرماندهي ناجا تهران بزرگ
در پاسخ به مطلب مندرج در مورخه 18/2/89 روزنامه در خصوص شيشه و كراك فروش هاي محله هاشمي به آگاهي مي رساند:«محل اعلامي توسط پليس مورد پاكسازي قرار گرفته كه در اين ارتباط 3 نفر متهم به همراه 1 گرم شيشه دستگير و تحويل مرجع قضايي گرديدند ضمناً اين روند تا حصول نتيجه مطلوب ادامه دارد.»
پاسخ معاون اجتماعي فرماندهي ناجا تهران بزرگ
در پاسخ به مطلب مندرج در مورخه 4/3/89 روزنامه در خصوص شركتهاي هرمي، به آگاهي مي رساند: «در خصوص آمار گلدكوئست هاي سطح تهران چنانچه مردم هرگونه خبر يا گزارشي دارند مي توانند با شماره 110 كه حلقه بين مردم با پليس مي باشد و شماره 113 وزارت اطلاعات ارتباط برقرار نمايند و يا در دادسراي ناحيه 31 واقع در خيابان شهيد مطهري، خيابان امير اتابك شكايت خود را اعلام نمايند.»
پاسخ معاون اجتماعي فرماندهي انتظامي تهران بزرگ
در پاسخ به مطلب مندرج در مورخه 16/2/89 روزنامه در خصوص بدحجابي در منطقه فرحزاد به آگاهي مي رساند:«همه روزه اكيپ هاي گشت امنيت اخلاقي با حضور در موقعيت مذكور ضمن تذكر و ارشاد، نسبت به افرادي كه عفت عمومي را جريحه دار مي سازند برخورد قاطع و قانوني صورت مي پذيرد.

 



لج (گفت و شنود)

گفت: سايت جرس، حلقه ماسوني لندن و حامي فتنه سبز از مصوبه مجلس درباره دانشگاه آزاد حمايت كرد.
گفتم: حيوونكي بهاءالله مهاجراني و سروش و كديور بعد از شكست فتنه از شدت بيكاري روزي چند بار پس كله خود مي زنند و مي پرسند كي بود در زد؟!
گفت: نمايندگان مجلس اگرچه كار خطايي كرده اند ولي سگ آنها به هزار تا از كاسه ليس هاي اسرائيل مثل مهاجراني و سروش و كديور شرف دارد.
گفتم: بابا، اي ول!
گفت: كاسه ليس هاي اسرائيل در لندن نشسته اند كه ببينند چه چيزي خلاف مصالح نظام است تا از آن حمايت كنند!
گفتم: دو نفر را پاي چوبه دار آورده بودند. از اولي پرسيدند آخرين خواسته ات چيست؟ گفت؛ مي خواهم خانواده ام را ببينم. از دومي همين سؤال را كردند و او كه با اولي خيلي لج بود گفت؛ آخرين خواسته ام اين است كه نگذاريد او خانواده اش را ببيند!

 



كشتي كمك هاي انسان دوستانه ايران عازم غزه مي شود

رئيس سازمان جوانان جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي ايران گفت: براي نشان دادن حسن نيت ايران در ارسال اقلام غذايي و دارويي براي مردم غزه، 20 خبرنگار ايراني و خارجي اين كشتي را همراهي خواهند كرد.
محمدجواد جعفريان با بيان اينكه برخي از ناهماهنگي هاي بين المللي و تغيير نوع اقلام ارسالي سبب تاخير در زمان حركت كشتي ايراني به سمت غزه شده است، اظهار داشت: كشتي هاي ايراني حامل كمكهاي مردمي كه متناسب به نيازهاي مردم منطقه بارگيري شده است، عليرغم تمام شيطنت هاي سياسي برخي كشورها همچنان، ادامه خواهد داشت.
وي پيرامون برخي خبرها مبني بر حركت كشتي اعزامي به غزه در تاريخ 31 خرداد ماه، ضمن بيان اين كه كشتي در اين تاريخ اعزام نمي شود و زمان قطعي حركت هنوز اعلام نشده است، ادامه داد: تغيير نوع محموله و اقلام ارسالي توسط صليب سرخ جهاني و برخي ناهماهنگي هاي بين المللي علت تاخير در زمان حركت كشتي هلال احمر است.
رئيس سازمان جوانان جمعيت هلال احمر خاطرنشان كرد: براي نشان دادن حسن نيت كشورمان در ارسال كمك هاي بشردوستانه، 20 خبرنگار ايراني و خارجي مقيم ايران، دومين كشتي حامل كمك هاي هلال احمر را همراهي خواهند كرد.
به گفته جعفريان، كشتي ايراني، بشردوستانه، هماهنگ با پروتكل هاي بين المللي دريانوردي و بدون سلاح جنگي و تابع قوانين دريانوردي است و هيچ كشتي نظامي حق تعدي و ورود غيرقانوني به اين كشتي را ندارد، چرا كه هرگونه تعدي، نقض قوانين مصرح دريانوردي است.
جعفريان در ادامه تاكيد كرد كه براساس بارنامه رسمي گمرك بين المللي كشتي ايراني حق تردد در آب هاي آزاد را دارد.
وي در ادامه گفت وگو با ايسنا با بيان اينكه سه هزار تن كالا توسط كشتي قدس براي مردم غزه ارسال مي شود، تصريح كرد: براي حدود 55 هزار نفر از مردم ثبت نام شده نيز، كارت داوطلبي خدمت به غزه صادر شده است.
وي با اشاره به تصور غلط برخي مردم درخصوص ثبت نام اين افراد براي اعزام به غزه، خاطرنشان كرد: افراد ثبت نام شده داوطلب خدمت به غزه هستند و جمعيت جوانان در فعاليت هاي وبلاگ نويسي، اهداي خون، پر كردن فرم اهداي عضو و جمع آوري كمك هاي نقدي از آنان كمك خواهد گرفت.
رئيس سازمان جوانان جمعيت هلال احمر در ادامه عنوان كرد: مراسم بدرقه كشتي به زودي با حضور يكهزار و 500 نفر از ثبت نام شدگان برگزار مي شود و اواخر هفته آينده نيز اجتماعي بزرگ از نمايندگان اين افراد در يكي از سالن هاي استاديوم آزادي براي مشخص شدن فعاليت ها حضور پيدا خواهند كرد.
به گفته وي 20 نفر از امدادگران متخصص جمعيت هلال احمر همراه كشتي هلال احمر به غزه اعزام خواهند شد.
سروري: از مسير ديگري غير از گذرگاه رفح به غزه مي رويم
يك عضو هيئت اعزامي نمايندگان به غزه با اشاره به برخي برنامه هاي تبليغي رژيم صهيونيستي در باز كردن نسبي گذرگاه رفح گفت: براي اين كه اقدام اين رژيم موجه نشود، از مسير ديگري به غير از گذرگاه رفح به غزه اعزام مي شويم.
پرويز سروري، نماينده تهران در مجلس شوراي اسلامي در گفت وگو با ايسنا در پاسخ به پرسشي در مورد آخرين پيگيري ها براي اعزام هيئت 4 نفره نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، به غزه اظهار داشت: رژيم صهيونيستي در يك اقدام تبليغي براي كمرنگ كردن ورود و حضور ناوگانهاي آزادي در سواحل غزه، گذرگاه رفح را تا حدودي باز كرده تا فشارها كمتر شود و انگيزه براي اعزام كاروان هاي آزادي از بين برود.
وي اضافه كرد: پيش بيني مي شود پس از كمرنگ شدن اعزام كاروان ها مجددا رفح توسط اين رژيم بسته شود و ما فكر مي كنيم اين يك اقدام تاكتيكي و صوري از سوي اين رژيم است، تا افكار عمومي را تحت تاثير قرار دهد.
سروري افزود: در اين پازل پيچيده رژيم صهيونيستي قطعات گم شده اي وجود دارد كه احتمال دارد هرگونه حضور نمايندگان مجلس در مصر و عبور از گذرگاه رفح زمينه هاي موجه جلوه گر شدن اقدامات اين رژيم و تاييد آن را فراهم آورد لذا مجلس پيگير راهكارهاي ديگري براي حضور در غزه است.
سروري از ثبت نام نزديك به 100 تن از نمايندگان براي سفر به غزه خبر داد و افزود: هم اكنون راهكارهاي مختلف براي حضور در غزه در حال بررسي است كه در ابتدا 4 تن از نمايندگان به غزه اعزام مي شوند و پس از آن زمينه براي حضور ديگر هيئت ها فراهم مي شود.
 



نقش خيانت آلود فتنه گران در تحريم ها به روايت وزير دفاع آمريكا (خبر ويژه)

وزير دفاع آمريكا براي دومين بار اذعان كرد علاقمندي كاخ سفيد به پيگيري و تشديد تحريم هاي اقتصادي عليه ايران، به خاطر مشاهده آشوب هاي پس از انتخابات است.
رابرت گيتس گفت: فشارها و تحريم هاي اقتصادي، ظرفيت و شانسي خوب براي توقف برنامه هسته اي ايران است تا رژيم جمهوري اسلامي را بر سر عقل آورد و بفهمد با ادامه اين وضعيت، امنيت خود را بيشتر در معرض خطر قرار مي دهد.
به گزارش راديو فرانسه وي در گفت وگو با فاكس نيوز اظهار داشت: انتخابات سال گذشته در ايران حكومت را به چند دسته تقسيم كرده و افزايش فشارهاي اقتصادي مي تواند به تسليم شدن ايران بينجامد.
گيتس كه پيش از اين وزير دفاع دولت بوش بود و رياست سازمان سيا را نيز در كارنامه خود دارد، همچنين در پاسخ به اين سؤال درباره گزينه نظامي گفت: تمام گزينه ها روي ميز است و هنوز زمان براي حل مشكل برنامه هسته اي ايران وجود دارد.
شايان ذكر است 9 ماه پيش نيز هنگامي كه گروهي از فتنه گران به دعوت كروبي و موسوي كوشيدند راهپيمايي روز جهاني قدس را به هم بزنند و به نفع آمريكا و رژيم صهيونيستي و عليه جمهوري اسلامي شعار بدهند، رابرت گيتس گفت ما تاكنون تصور مي كرديم تحريم ها هيچ تاثيري ندارند اما اكنون به نظر مي رسد جامعه ايران چند دسته شده اند.
در اين ميان اظهارات اخير گيتس بيشتر به يك بلوف شبيه است چه اين كه دستگاه هاي اطلاعاتي آمريكا و عوامل آنها 9 دي و 22 بهمن سال گذشته و همچنين در سالگرد انتخابات رياست جمهوري، نبض حقيقي جامعه ايراني را بدست آوردند و بهتر از هر كس ديگر مي دانند كه ملت ايران در برابر تهديدهاي دشمنان تاريخي خود، منسجم و يكپارچه مي شود. رابرت گيتس گوينده همان عبارت كينه توزانه معروف است كه در زمان رياست بر سازمان سيا بارها ادا شده بود؛ «ايراني ميانه رو وجود ندارد، ايراني معتدل كسي است كه با گلوله كشته شده باشد»!
اين نكته را هم بايد متذكر شد اصلي ترين كار ويژه قطعنامه اخير از نگاه طراحان آن، دادن تنفس مصنوعي به گردانندگان اصلي فتنه در ايران بود و به همين دليل هم دو روز قبل از سالگرد انتخابات صادر شد تا مگر كاري بكند. از سوي ديگر دولت آمريكا پس از گرفتاري در باتلاق افغانستان و عراق به وضوح در دنيا متهم به درماندگي و ناتواني مي شود به نحوي كه برخي متحدان منطقه اي او نيز زبان به اعتراض گشوده اند. قطعنامه تلاش داشت در دهن كدخداهاي سابق جهان را ببندد، هرچند كه از قضا سركنگبين صفرا فزود.

 



اصلاح طلبان اعلام نمي كنند اما دنبال نظام سكولار به جاي نظام ديني هستند (خبر ويژه)

يك مسافر كنفرانس برلين تصريح كرد سير حركت اصلاح طلبان از نظام ديني به نظام عرفي (سكولار) است اگرچه علناً نمي گويند.
حسن يوسفي اشكوري كه به خاطر خيانت هايش خلع لباس شد و اكنون در خارج كشور به سر مي برد در وبلاگ خود از تحول فكري اصلاح طلبان خبر داده و مي نويسد: هنوز اين دوستان از نظام عرفي سخن نمي گويند اما سير افكارشان از نظام ديني به سوي نظام عرفي است.
وي مي افزايد: چند سال پيش يكي از سران يك حزب اصلاح طلب (حسين مرعشي سخنگوي حزب كارگزاران سازندگي) گفته بود كه حزب ما يك حزب ليبرال اسلامي است. اين در حالي است كه تا چند سال پيش نزد همين افراد ليبرال بودن يك اتهام و دشنام سياسي بود. خاتمي بارها گفته است كه اسلام بايد به گونه اي فهم و تفسير شود كه در تعارض با آزادي و دموكراسي قرار نگيرد و در يك سال اخير نيز همين فكر را با صراحت بيشتري تكرار كرده است. در اين يك سال بيش از همه در افكار موسوي و كروبي كه عملاً رهبري جنبش سبز را در داخل و خارج از كشور برعهده داشته اند، تحول پيدا شده است.
يوسفي اشكوري در عين حال نوشت: اين بدان معنا نيست كه در جامعه نيمه سنتي ايران، موانع نظري و عملي تحقق يك نظام دموكرات از سر راه برداشته شده است.
اشكوري روي كارآمدن دولت اصلاحات را فرصت دوباره براي نيروهاي سكولار توصيف كرد.
اشكوري دو هفته پيش نيز در گفت وگو با راديو زمانه مدعي شده بود: من از حكومت سكولار كه مذهبي نيست دفاع مي كنم و به اين رسيده ام كه حتي حكومت 10 ساله پيامبر اسلام]ص[ نيز جنبه آسماني نداشت و شريعت مبناي قانونگذاري نيست.
اشكوري در كنفرانس برلين (10 سال پيش) در كنار كساني چون جميله كديور، عزت سحابي، مهرانگيز كار، علي افشاري، حميدرضا جلايي پور، محمود دولت آبادي، اكبر گنجي و... حضور پيدا كرد و كنفرانس مذكور سرآغاز همكاري مدعيان اصلاح طلبي با عناصر لائيك و بعضاً ضد دين بود كه نهايتاً منجر به ارتداد عناصري چون گنجي و سروش شد.

 



حقه بازي كه براي گرفتن پاسخ عجله دارد (خبر ويژه)

رئيس جمهور فرانسه در ديدار همتاي روس خود گفت: ما آماده مذاكره بي درنگ و بدون فوت وقت با ايران هستيم.
ساركوزي كه با مدودف در سن پترزبورگ ملاقات مي كرد، گفت: هدف شوراي امنيت از تحريم هاي تازه، تنبيه ايران نبود بلكه مي خواستيم ايراني ها را براي بازگشت به ميز گفت وگو متقاعد كنيم(!) اين مذاكرات براساس توافق ايران با تركيه و برزيل در مورد جزئيات پيشنهاد مبادله سوخت اتمي خواهد بود.
اين اظهارات گزاف در حالي ايراد مي شود كه به دنبال تصويب تحريم هايي عليه ايران توسط اتحاديه اروپا، رئيس جمهور و وزارت خارجه روسيه به اقدام خودسرانه اروپا و آمريكا اعتراض كردند و آن را «لطمه به توافقات انجام گرفته»، «اقدام دلسردكننده» و «موجب وخيم تر شدن اوضاع» توصيف كردند.
روز گذشته خبرگزاري ريانووستي از قول آندره آريشف تحليلگر نشريه اينترنتي بنياد فرهنگ استراتژيك نوشت: «اقدام خودسرانه آمريكا و اروپا قابل پيش بيني بود. آنها قبلاً هم به كرات چنين كارهايي را كرده اند و مدت طولاني است كه تنها در نوشته هاي دور از واقعيت، مرجع معتبر قانون بين المللي محسوب مي شود. ما در مسكو مي نشينيم با حقه بازاني (آمريكا و اروپا) كه ورق هاي تقلبي دارند، بازي مي كنيم اما بعد زماني كه حقه بازي رخ مي دهد، تعجب مي كنيم. روابط ما با ايران دچار شكاف شده و انبوه انتقادات را از روسيه مي توان در رسانه هاي ايراني مشاهده كرد.»
در اين ميان آقاي ساركوزي و دوستانش حتماً به خاطر دارند كه ايران به هر قطعنامه صادره با يك شوك اتمي و خبري پاسخ داده است بنابراين حالت هم به جاي اينكه امثال ساركوزي خواب پنبه دانه ببينند، بايد منتظر كابوس تازه اي نظير راه اندازي آبشارهاي اتمي، به كارگيري 7 هزار سانتريفيوژ، توليد صفحه سوخت و راه اندازي تاسيسات فردو باشند.

 



از تاج زاده ياد بگيريد رسماً به آمريكا تعظيم كنيد! (خبر ويژه)

سايت هاي كلمه و امروز (وابسته به موسوي و سازمان مجاهدين) از فرسودگي فكري عضو دوزيست سازمان مجاهدين و حزب مشاركت استقبال كردند و حمله وي به سيره امام خميني را خودانتقادي! خواندند.
اين دو سايت در مقاله مشتركي نوشتند: «نگاه انتقادي آقاي تاج زاده به گذشته خود، فرصت تمرين دموكراسي منشي را در سطح نخبگان به وجود آورده است. چرا نخبگان ما كمتر به خطاها و اشتباهات تاريخي خود اعتراف مي كنند و بيشتر سعي در توجيه آنها دارند؟... اينك نوبت نخبگان و سران جنبش سبز است كه خود را با شرايط جديد اجتماعي تطبيق دهند تا بتوانند همچنان «نخبه» و «سر» بمانند. آقاي تاج زاده با زيركي به اين فرصت تاريخي پي برده است. اعترافات آقاي تاج زاده صرف نظر از محتواي آنها، از جنبه نگاه خودانتقادي نقطه عطفي در تاريخ معاصر ما پس از انقلاب است و نشان از احساس عميق مسئوليت پذيري و اعتمادسازي دارد و خلوص نيت در آن احساس مي شود. جنبش سبز امكان اين خانه تكاني رفتاري و احساسي را در اختيار نخبگانش قرار داده است و نوبت آنان است كه از اين فرصت تاريخي استفاده كنند.»
اين ستايش هاي بي مايه در حالي است كه تاج زاده در نامه اخير خود هرگز به خودانتقادي و اعترافات به اشتباهات و خطاها و خيانت هاي خود و جريان متبوع خويش نپرداخته بلكه به سيره حكيمانه و الهي حضرت امام در برخورد قاطع با سران و جريان هاي نفاق- از سيدكاظم شريعتمداري گرفته تا نهضت آزادي و گروهك منافقين- حمله كرده است. كجاي اين رفتار مزورانه، مسئوليت پذيري است؟
آقاي تاج زاده اگر مسئوليت پذير بود و سر سوزني انصاف داشت به تقلب در انتخابات مجلس ششم- و دست بردن در آراي آقاي هاشمي و ديگران- اعتراف مي كرد و اعتراف مي كرد كه تحركات سازمان و حزب و جريان متبوع وي در پيشنهاد براي ائتلاف با گروهك طالبان و صدام حسين (به عنوان خالدبن وليد) از سويي و چراغ سبز به آمريكا و از سوي ديگر خيانت به امنيت و منافع ملي بود. آقاي تاج زاده اگر فتوت داشت بايد اعتراف مي كرد سازمان متبوع وي نه با جمهوري اسلامي كه با اصل دين سر نازسازگاري دارد و به قول آغاجري دين را افيون توده ها و مرجعيت را... مي داند و...

 



جسارتش را نداريم كه بگوييم روياي سرنگوني را به گور مي بريم (خبر ويژه)

سايت صهيونيستي بالاترين آخرين وضعيت باليني فتنه سبز را تشريح كرد.
اين سايت از چند هفته پيش فعاليت شبانه روزي خود را براي بازتوليد اغتشاش شدت بخشيد اما اكنون كه سالگرد خروج مسلحانه منافقين در سال 60 و اردوكشي خياباني منافقين جديد در سال گذشته سپري شده، بالاترين به طور سربسته از وضعيت غمبار جريان فتنه حكايت مي كند.
اين سايت صهيونيستي در مطلبي به قلم يكي از عناصر فراري مقيم آمريكا نوشت: دوست داشتم اين نوشته را با اين پرسش شوك آور آغاز كنم كه چرا جنبش شكست خورده است ولي انديشيدم كه اين حرف گستاخانه به نظر مي رسد. پس تصميم گرفتم بنويسم چرا جنبش در كما فرو رفته است، باز هم به همان دليل منصرف شدم. اين نگاه شماست كه شكست، مرگ و كما يا زنده بودن را تعيين مي كند اما اگر چشم به روي واقعيت ببنديد خود را گول زده ايد. مهم نيست واكنش شما در برابر اين جمله كه «جنبش مرده است» چيست. مهم اين است كه اين اضطراب را در تمام وجودتان حس كنيد.
«سيامك -م» مي افزايد: مي دانيد چرا خواستم بگويم جنبش شكست خورده است ولي ترسيدم و جمله ام را به آن چيزي كه خوانديد تغيير دادم؟ مي دانيد چرا به اين كشف دردناك رسيدم كه جنبش در كما فرو رفته است ولي آن را به زبان نياوردم؟ چرا كه هر يك از ما نيز مي داند جنبش از حركت بازايستاده است و چون جسارت بر زبان آوردن واژه شكست را در خود نمي بيند تلاش مي كند آن را زنده نشان دهد ولي از طرف ديگر همين باور به خاموشي جنبش، ما را بر آن مي دارد كه دنبال متهمي غير از خودمان بگرديم. بي تعارف بگويم، با اين وضع بايد روياي سرنگوني را به گور ببريم.
وي اضافه مي كند: پرسش ديگر كه معمولا به آن پرداخته نمي شود چگونگي مبارزه است. آيا اين كه هر مخالفي سلاحي فراخور جثه اش بردارد و يك تنه به پيش تازد مي تواند ضامن پيروزي باشد؟ البته كه پاسخ مثبت است اما فقط در داستان هاي كودكان! انقلاب با آرزوها يا روياهاي خودقهرمان انگارانه يك كودك تفاوت دارد. در رويا مي توان هر كاري را يك تنه پيش برد و نه تنها آسيبي نديد كه پس از پيروزي همراه با صداي مادر از خواب بيدار شد و صبحانه را نوش جان كرد! اما به نظر مي رسد انقلاب اندكي با روياسازي فرق دارد.
يكي ديگر از كاربران «بالاترين» هم نوشت: جريان سبز فنري بود كه آزاد شد و انرژي اش هدر رفت. اين جريان تا قبل از انتخابات 88 مانند فنري بود كه به شدت فشرده شده بود و در اعتراضات پس از انتخابات به يكباره اين فنر آزاد شد، اما هيچ بهره اي از اين انرژي عظيم آزاد شده نبرديم؛ حتي دريغ از كوچكترين امتيازي كه به واسطه اين انرژي به جنبش تعلق گرفته باشد. سالها طول كشيده بود تا اين فنر فشرده و آماده رها شدن گردد ولي با عدم مديريت صحيح انرژي به وجود آمده، دوباره بايد چندين سال زحمت بكشيم تا اين فنر به اندازه كافي فشرده شود.
اما يك ضدانقلاب ديگر به ياد نوستالژي دوران كودكي اش كه خود را براي مادرش لوس مي كرد افتاده و مي نويسد: «بچه كه بودم وقتي صبح ها نمي تونستم از خواب بلند شم مامانم مي گفت يك دو سه بگو پاشو. بعد خودش مي خنديد و مي گفت يك... دو... به سه كه مي رسيد من به هر زور و زحمتي بلند مي شدم. الان مي بينم دقيقا به همون حالت دچار شدم. و تنها فرقي كه با اون موقع كردم اينه كه ديگه مامان نيست بهم بگه يك دو سه پاشو. خيلي دلم مي خواد الان ديگه خودم بگم... داد بزنم... يك...دو... سه... بچه ها پاشين بايد تا دير نشده يه كاري بكنيم.»
گفتني است بسياري از كاربران بالاترين، عناصر ضدانقلاب خارج نشيني هستند كه از باب فريب مخاطبان خاص، خود را مانند جوان ايراني مقيم داخل كشور جا مي زنند و از خارج يك، دو، سه مي شمارند و ... معمولا هم دست پختشان، «سه» مي شود!

 



گزارش اختصاصي كيهان
توافق فراكسيون شيعيان عراق نخست وزير بزودي اعلام مي شود

تشكيل دولت عراق به زمان بيشتري نياز دارد اما عراقي ها مي توانند به توافقي كه همه طرف ها از آن رضايت داشته باشند درباره تشكيل دولت قدرتمندي كه نماينده همه عراقي ها باشد و كسي را كنار نگذارد، دست يابند.
اين كامل ترين تصويري است كه مي شود از روند سياسي عراق ارائه كرد. «صادق الركابي» مشاور سياسي نوري المالكي نخست وزير در ادامه جمع بندي خود به رسانه هاي عراقي گفت: اختلاف فراكسيون هاي پارلماني نه تنها درباره پست نخست وزيري بلكه درباره پست هاي ديگري همچون رياست جمهوري و رياست پارلمان وجود دارد.
تشكيل دولت جديد عراق در وضعيت حقوقي به پس از انتخاب رئيس و هيئت رئيسه پارلمان و انتخاب رئيس جمهور مربوط است و لذا مي توان گفت زمان آن هنوز فرا نرسيده است اما در وضعيت سياسي از آنجا كه گروه هاي انتخاباتي بايد قبل از شكل گيري پارلمان در مورد هيئت رئيسه مجلس، رياست جمهوري و نخست وزيري و حدود 180 پست كليدي ديگر به توافق رسيده باشند زمان به نتيجه رساندن انتخاب رئيس دولت فرا رسيده است. از اين رو به گفته صادق الركابي اختلافات موجود گسترده تر از آن است كه به انتخاب يك نفر بعنوان نخست وزير محدود باشند.
درباره انتخاب رياست جمهوري ميان كردها و شيعيان توافقي براي ادامه دوره رياست جمهوري جلال طالباني رهبر كرد اتحاديه ميهني وجود دارد ولي فراكسيون العراقيه هنوز موافقت خود را با اين موضوع ابراز نكرده و كماكان بر روي اداره اين پست توسط يك «عرب سني» تاكيد دارند آنان معتقدند شخص اول عراق حتما بايد يك عرب باشد. شيعه ها با انتخاب يك نفر عرب بعنوان رئيس جمهور مشكل ندارند ولي آن را منوط به كسب موافقت كردها مي دانند. پذيرش اين تقاضا از سوي كردها به اين معناست كه آنان به پست رياست مجلس رضايت داده اند اما آيا كردها حاضرند پست رياست جمهوري را به نفع يك عرب ترك گويند؟ پاسخ كردها به اين سوال روشن است؛ «نه» چالش فهرست العراقيه روي پست رياست جمهوري به چالش روي پست نخست وزيري منتقل مي گردد و بحث درباره نخست وزيري را به تاخير مي اندازد.
با توجه به اينكه تشكيل مجلس جديد در عمل پس از آن صورت مي گيرد كه تكليف بيش از 180 پست سياسي در عراق مشخص شده باشد و تاكنون اين توافق به جايي نرسيده است به نظر مي آيد روند پيشرفت امور در شكل گيري كادر جديد سياسي عراق با كندي زيادي توأم باشد.
مباحث پيرامون پست نخست وزيري
فهرست 91 نفره ايادعلاوي - العراقيه - هنوز از ادعاي خود مبني بر حقانيت آن براي تشكيل دولت دست بر نداشته است. عبدالكريم الحطاب عضو اين فهرست دو روز پيش به (قنا) خبرگزاري قطر گفت: «فهرست العراقيه پيشنهاد تصدي پست هاي كليدي را نخواهد پذيرفت زيرا اين فهرست بايد دولت را تشكيل دهد.» البته اين پرسش در مورد فهرست العراقيه وجود دارد كه نشانه گيري آنان روي پست نخست وزيري و هم زمان با آن تلاش براي تصاحب پست رياست جمهوري به اين معنا نيست كه العراقيه براي كسب كرسي رياست جمهوري روي حق خود در تعيين نخست وزيري تاكيد مي كند؟
از نظر حقوقي ميان دو نهاد بالادستي عراق يعني «دادگاه عالي قانون اساسي» و «دادگاه انتخابات» اختلاف نظر وجود دارد. مبناي اين اختلاف پاسخ مختلف دو نهاد حقوقي در مورد يك سوال است؛ «در موضوع كتله اكبر - فراكسيون بزرگتر - قبل از انتخابات ملاك است يا بعد از آن؟»
فراكسيون العراقيه براساس راي دادگاه عالي قانون اساسي معتقد است كه بايد محور تشكيل دولت باشد و فراكسيون 159 نفر شيعيان - موسوم به اتحاد ملي - هم به راي «دادگاه انتخابات» استناد مي نمايد و روي حق شيعيان براي معرفي نخست وزير تاكيد دارد. اين مباحثه هنوز در فضاي سياسي عراق وجود دارد ولي در ترجيح بين نظر اين دو نهاد بالادستي، قانون اساسي عراق به دادگاه انتخابات تكيه بيشتري دارد و از اين رو اكثر كارشناس هاي حقوقي روي اين نكته كه ملاك فراكسيون يا فهرست بزرگتر در مجلس و نه قبل از انتخابات است، تأكيد دارند.
در عين حال اين نكته كاملاً روشن است كه حتي اگر بنا بر تفسير دادگاه عالي قانون اساسي عراق، رئيس جمهور كانديداي فهرست العراقيه را براي كسب رأي به مجلس معرفي كند، قادر نيست كه 72 كرسي ديگر از داخل مجلس به نفع خود كسب كند و به نصاب 163 رأي برسد البته پرواضح است كه در جامعه متكثر قومي- مذهبي عراق تنها كف رأي براي اداره امور اجرايي عراق كفايت نمي كند بلكه نخست وزير به رأي و پشتيباني حدود 200 كرسي مجلس نياز دارد. در واقع فهرست العراقيه اگر كار را به معرفي كانديداي خود بكشاند فقط وقت را تلف كرده و تشكيل دولت جديد را يك ماه به تأخير انداخته است. اين در حالي است كه فراكسيون 159 نفر شيعه براي احراز كف رأي فقط به رأي 4 نفر ديگر نياز دارند كه از درون شيعيان كه بطور جداگانه به پيروزي رسيده اند قابل حصول است. كه البته با آراء كردهاي عراق تعداد رأي موافق كانديداي فهرست شيعه از مرز 200 نفر تجاوز مي كند.
سرنوشت انتخاب
نخست وزير
بحث انتخاب نخست وزير در عراق، نفس گيرترين انتخاب مي باشد چرا كه به دليل اهميت و حساسيت پست نخست وزيري، گروه هاي مختلف سعي در تصاحب اين جايگاه دارند. براساس قانون اساسي عراق، نخست وزير، رئيس قوه مجريه، تنظيم كننده روابط مالي، تنظيم كننده روابط خارجي است و پست فرماندهي كل نيروهاي مسلح و چندين محور ديگر هم در اختيار دارد.
شيعيان براي اينكه بتوانند مشكل انتخاب نخست وزير را حل نمايند به وحدت رسيدند و فهرست مشتركي را تشكيل دادند اما در عين حال هفته هاست كه براي رسيدن به فرد معيني مشغول رايزني هستند. در اين بين سه كانديداي شيعه محور توجه گروههاي شيعي مي باشند؛ نوري المالكي، ابراهيم جعفري و عادل عبدالمهدي به محور اين رايزن ها تبديل شده اند. فهرست دولت قانوني بطور طبيعي روي نوري المالكي تأكيد مي كند و با استناد به اينكه اين فهرست به تنهايي 89 كرسي مجلس را در اختيار دارد، نخست وزيري ابواسرا را طبيعي ترين انتخاب مي داند.
فهرست صدر (فراكسيون الاحرار) روي نخست وزيري ابراهيم جعفري تأكيد دارد و فهرست مجلس اعلاي اسلامي شيعه روي نخست وزيري عادل عبدالمهدي تأكيد مي كند. هنوز رايزني ها به نقطه انتهايي خود نرسيده است ولي ظاهراً مباحثات درون فراكسيوني شيعيان به راه حل نهايي نزديك شده است. اين راه حل به جاي آنكه روي افراد تكيه داشته باشد روي يك چارچوب نظري تمركز دارد. بر اين اساس سلامه الخفاجي عضو فراكسيون ائتلاف ملي كه 70 كرسي را در مجلس كسب كرد، گفت: «ائتلاف ملي سازوكار جديدي را با دولت قانوني براي انتخاب نخست وزير تدوين كرده است. در اين ميان شبكه تلويزيوني العربيه عربستان ابراز اميدواري كرد كه فراكسيون اتحاد ملي شيعيان بار ديگر به دو فهرست جداگانه و متخاصم تبديل شوند ولي برخلاف اين ادعاها، اختلافات موجود در ميان گروههاي شيعي تحت مديريت عاليه رهبران قرار دارد و همه چيز از نزديك شدن زمان اعلام كانديداي مشترك شيعيان حكايت مي كند».

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14